مطالب
آموزش LINQ بخش چهارم
 بررسی عبارت Join
عبارت Join برای ایجاد ارتباط بین عناصر دو توالی استفاده می‌شود. پیش نیاز این عملیات وجود یک مقدار در عناصر توالی ورودی است که بتوان از طریق آن برابری دو عنصر را اهراز کرد.
عبارت join، دو توالی را به عنوان ورودی دریافت می‌کند. هر عنصر در توالی اول باید یک خصوصیت داشته باشد که بتوان آن را با یک خصوصیت از عناصر توالی دوم مقایسه کرد. عبارت Join، مقادیر مشخص شده را از طریق کلمه‌ی کلیدی equals مقایسه می‌کند. باید توجه داشت که عملیات join  برای بررسی برابری دو مقدار، در دو توالی مختلف است. از این رو به آن equal-joins می‌گویند.
فرم خروجی عبارت join  بر اساس نوع عملیات join ای است که ما انجام می‌دهیم.

انواع JOIN :
• Inner JOIN
• Group JOIN
• Left JOIN

کلاس‌های زیر را در نظر بگیرید:
/// <summary>
/// دستور العمل
/// </summary>
class Recipe
{
  public int Id { get; set; }
  public string Name { get; set; }
}

/// <summary>
/// بازخورد
/// </summary>
class Review
{
  public int RecipeId { get; set; }
  public string ReviewText { get; set; }
}
بر اساس مدل‌های تعریف شده، هر Recipe ممکن است 0، 1 یا تعداد نامحدودی Review داشته باشد. همانطور که می‌بینید هیچ رابطه‌ی مستقیمی این دو مدل با هم ندارند. در کلاس Review یک خصوصیت وجود دارد که ID مدل Recipe را در خود نگه می‌دارد.

Inner Join
 این دستور عنصری از  توالی اول را که متناظر با آن عنصری در توالی دوم وجود داشته باشد، به خروجی می‌برد.
مثال:

Recipe[] recipes =
{
   new Recipe {Id = 1, Name = "Mashed Potato"},
   new Recipe {Id = 2, Name = "Crispy Duck"},
   new Recipe {Id = 3, Name = "Sachertorte"}
};

Review[] reviews =
{
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Tasty!"},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Not nice :("},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Pretty good"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Too hard"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Loved it"}
};

var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   RecipeReview = review.ReviewText
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"{item.RecipeName}-{item.RecipeReview}");
}
در مثال فوق، در ابتدا دو توالی تعریف شد. recipes که تعدادی دستور العمل و reviews که مجموعه‌ای از بازخوردها را در خود نگه می‌دارند.
پرس و جو با عبارت from که اشاره‌گری به توالی اول است آغاز و با معرفی یک متغیر Range به نام Recipe ادامه پیدا می‌کند. سپس دستور Join نوشته شده است. مجددا متغیر range  جدیدی به نام review معرفی شده که به عناصر توالی دوم اشاره خواهد کرد. در ادامه کلمه‌ی کلیدی on اجازه می‌دهد که عناصر یکسانی در توالی اول را با عناصر یکسانی در توالی دوم مشخص کنیم. کلمه‌ی کلیدی equal هم برای مقایسه‌ی برابری دو مقدار استفاده شده است. عبارت join  بر اساس مقدار id  در مجموعه recipes و همچنین Recipeid در مجموعه‌ی reviews خروجی را مهیا خواهد کرد.
خروج مثال فوق به شکل زیر است :
Mashed Potato-Tasty!
Mashed Potato-Not nice :(
Mashed Potato-Pretty good
Crispy Duck-Too hard
Crispy Duck-Loved it
همانطور که مشاهده می‌کنید کلیه دستورالعمل‌هایی که بازخوردی برای آنها وجود دارد، در خروجی وجود دارند.

Group Join
بکارگیری into به همراه join، دستور Group Join را می‌سازد.
این دستور  خروجی حاصل از join  را گروه بندی خواهد کرد. Group join یک توالی سلسله مراتبی را تولید می‌کند که در آن یک عنصر از توالی اول با یک یا چند عنصر در توالی دوم در ارتباط است.
مثال:
var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   Reviews = reviewGroup//collection of related reviews
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"Review for {item.RecipeName}");
   foreach (var review in item.Reviews)
   {
       Console.WriteLine($"-{review.ReviewText}");
   }
}
در این مثال از 2 توالی تعریف شده‌ی در مثال قبل استفاده کرده‌ایم.
متغیر reviewGroup توالی حاصل از اجرای join  را نمایش می‌دهد. برای ایجاد توالی خروجی، نتیجه به یک نوع بی نام، بازتاب شده است. هر عنصر در نوع بی نام یک گروه را نشان می‌دهد. نوع بی نام شامل دو خصوصیت RecipeName که مقدار آن از توالی اول می‌آید و Reviews که حاصل خروجی Join است می‌باشد.
خروجی مثال بالا به شکل زیر است:
Review for Mashed Potato
-Tasty!
-Not nice :(
-Pretty good
Review for Crispy Duck
-Too hard
-Loved it
Review for Sachertorte
همانطور که می‌بینید اینبار عنصر Sachertorte در خروجی ظاهر شده است. اگر عنصری در توالی سمت چپ وجود داشته باشد که عنصر و یا عناصری در توالی سمت راست با آن متناظر نباشند، آنگاه دستور join،  یک لیست خالی را برای این عنصر تخصیص می‌دهد.

Left outer join
برای آنکه بتوان یک خروجی غیر سلسله مراتبی و اصطلاحا flat را ایجاد کرد که مانند خروجی مثال group join  باشد (نمایش عنصر Sachertorte) می‌توان از عملگر  ()DefaultIfEmpty به‌همراه یک عبارت from اضافی و معرفی یک متغیر Range استفاده کرد. در صورت نبودن عنصر متناظر در توالی دوم این متغیر range بصورت null تنظیم می‌شود.
مثال :
در این مثال از مجموعه‌های تعریف شده‌ی در بخش اول مطلب استفاده کرده‌ایم:
var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
from rg in reviewGroup.DefaultIfEmpty()
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   //RecipeReview = rg.ReviewText SystemNullException
   RecipeReview = (rg == null ? "n/a" : rg.ReviewText)
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"{item.RecipeName}-{item.RecipeReview}");
}
در بخشی از کد بالا به خاطر وجود حالت null، در خروجی استثنائی رخ خواهد داد. به همین خاطر قبل از تخصیص، مقدار را کنترل کرده‌ایم.
خروجی مثال فوق به شکل زیر است:
Mashed Potato-Tasty!
Mashed Potato-Not nice :(
Mashed Potato-Pretty good
Crispy Duck-Too hard
Crispy Duck-Loved it
Sachertorte-n/a
همانطور که مشاهده می‌کنید، خروجی به صورت غیر سلسله مراتبی و flat می‌باشد. از طریق دستور select و جایگزین کردن مقدار N/A به جای null، عنصر Sachertorte را در خروجی مهیا کرده‌ایم .
یک راه جایگزین برای کنترل مقدار null در دستور select بازسازی متد DefaultIfEmpty به‌صورتی است که به جای ایجاد مقدار null، یک نمونه‌ی جدید از مدل review را با مقدار پیش فرض N/A ایجاد کند.
مثال:
var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
from rg in reviewGroup.DefaultIfEmpty(new Review { ReviewText = "N/A" })
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   RecipeReview = rg.ReviewText
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"{item.RecipeName}-{item.RecipeReview}");
}
خروجی مثال بالا :
 Mashed Potato-Tasty!
Mashed Potato-Not nice :(
Mashed Potato-Pretty good
Crispy Duck-Too hard
Crispy Duck-Loved it
Sachertorte-N/A 
مطالب
C# 7.1 - default Literals
Literal چیزی است مانند null و در حقیقت یک واژه‌ی کلیدی‌است که دارای مقداری مشخص می‌باشد. واژه کلیدی default نیز مفهوم مشابهی را به همراه دارد. تا پیش از C# 7.1 برای دسترسی به مقدار پیش‌فرض value types به صورت ذیل عمل می‌شد:
 int a = default(int);
در اینجا مقدار پیش‌فرض نوعی که بین پرانتزها ذکر می‌شود، بازگشت داده خواهد شد. اگر int ذکر شود، صفر و اگر bool ذکر شود، مقدار false را بازگشت می‌دهد. همچنین در اینجا اگر یک reference type مانند string ذکر شود، مقدار null بازگشت داده خواهد شد.
var number = default(int); // 0
var date = default(DateTime); // DateTime.MinValue
var obj = default(object); // null
در C# 7.1 با بهبود کامپایلر، مفهوم type inference پیاده سازی شده‌است. به این معنا که در مثال فوق مشخص است که a نوع int دارد. بنابراین نیازی نیست تا default به همراه ذکر صریح int باشد و می‌توان int را از آن حذف کرد:
int a = default; // 0
Guid guid = default; // 00000000-0000-0000-0000-000000000000


مثال‌هایی از default Literals در C# 7.1

 C# 7.1
 C# 7.0
 
 int i = default;
 int i = default(int);
 Local Variable Defaults  
 Person Create() => default;
 Person Create() => default(Person);
 Local function 
 Person Create(string name, int age = default)
 Person Create(string name, int age = default(int))
 Optional Parameter Default Value 
 (string Name, int Age) person = ("User 1", default);
 (string Name, int Age) person = ("User 1", default(int));
 Tuple Element Default Value 
Person p = new Person
{
  Name = default,
  Age = default
};
Person p = new Person
{
  Name = default(string),
  Age = default(int)
};
 Object Initializer Default Value 
var people = new[]
{
  new Person(),
  default,
  new Person()
};

var ages = new[] {18, default, 50};
var people = new[]
{
  new Person(),
  default(Person),
  new Person()
};

var ages = new[] {18, default(int), 50};
 Array Initializer Default Value 
 int i = default;
Console.WriteLine(i is default);
 int i = default(int);
Console.WriteLine(i is default(int)); // true
 Is Operator 
 // Local method returning a tuple
(T, T) CreateTwo<T>() => (default, default);
 // Local method returning a tuple
(T, T) CreateTwo<T>() => (default(T), default(T));
 Generic Defaults 
 bool IsAnswerKnown()=> false;
int? p = IsAnswerKnown() ? 42 : default;
 bool IsAnswerKnown()=> false;
int? p = IsAnswerKnown() ? 42 : (int?)null;
 Conditional Operator Defaults 

در این مثال‌ها مفهوم type inference را بهتر می‌توان مشاهده کرد. برای مثال در آرایه‌ی ذیل چون اعضای آن int هست، مقدار default نیز به همان مقدار پیش‌فرض int اشاره می‌کند و همچنین نوع آرایه نیز int درنظر گرفته می‌شود و نیازی به ذکر آن نیست:
 var ages = new[] {18, default, 50};
اما اگر در اینجا اعداد را حذف کنیم و default باقی بماند:
 var ages = new[] { default };
دیگر تشخیص نوع پیش‌فرض میسر نبوده و این قطعه از کد کامپایل نخواهد شد.
نمونه‌ی دیگر آن قطعه کد ذیل است:
string s = default;
if(s == default)
{

}
در اینجا s از نوع string است و مقایسه‌ی انجام شدهی در قطعه کد if، بر اساس مقدار پیش فرض string یا همان null صورت خواهد گرفت.
و یا در مقایسه‌ی ذیل 1.5 یک عدد double است. بنابراین default در اینجا به مقدار پیش‌فرض double و یا 0.0 اشاره می‌کند:
int a = default;
var x = a > 0 ? default : 1.5;
نظرات مطالب
مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
parent-id کلید خارجی است. برای مقدار دهی آن (ثبت اولیه رکورد مرتبط) اگر null پذیر نباشد نیاز است حتما رکورد اشاره کننده به آن وجود خارجی داشته باشد.
به همین دلیل باید در این حالت خاص آن‌را نال پذیر تعریف کرد؛ چون رکورد ریشه، والدی ندارد و کلید خارجی آن نال خواهد بود. همچنین در این حالت خاص مورد بحث ما، کلید خارجی به خود جدول جاری اشاره می‌کند (و اگر نال پذیر نباشد کل رکورد ریشه، در بار اول ثبت آن، قابل ذخیره سازی نیست).
اشتراک‌ها
وضعیت پشتیبانی از ASP.NET Web Forms چگونه است؟

طول عمر آن به طول عمر ویندوز 10 و NET 4.8. که تا سال 2025 پشتیبانی می‌شوند، گره خورده است؛ اما ... نگارش بعدی دات نت یا نگارش 5، دیگر به همراه Web Forms نیست.

وضعیت پشتیبانی از ASP.NET Web Forms چگونه است؟
نظرات مطالب
نحوه‌ی مشاهده‌ی خروجی SQL تولید شده توسط WCF RIA Services
- یک مورد دیگر را هم اضافه کنم. با SP نویسی شما برنامه خودتون رو به SQL Server گره می‌زنید. اما با استفاده از EF خالص به سادگی می‌تونید به بانک‌های اطلاعاتی دیگری که پروایدر EF دارند سوئیچ کنید.
مطالب
چگونه از SVN جهت به روز رسانی یک سایت استفاده کنیم؟

این سناریو رو در نظر بگیرید:
وب سرور ما در همان محلی قرار دارد که SVN Server نصب شده است.
می‌خواهیم به ازای هربار Commit تیم به مخزن SVN ما، سایت ارائه شده توسط وب سرور نیز به صورت خودکار به روز شود.
چه باید کرد؟!

احتمالا خیلی‌ها تصور می‌کنند که امکان پذیر نیست؛ چون مخزن SVN موجود در سرور، ساختار خودش را دارد و همانند فایل‌های یک پروژه معمولی نگهداری نمی‌شود.
برای انجام اینکار چندین روش موجود است، که تمام آن‌ها به مفهوم hooks در SVN گره خورده است. هرچند hook به معنای قلاب است، اما در اینجا معنای تریگر را دارد. شبیه به تریگرهای SQL Server : پیش یا پس از انجام کار یا رخداد مشخصی، فلان کار را انجام بده. (برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به فصل hooks در این کتابچه مراجعه کنید: (+))
در میان این قلاب‌های موجود، می‌توان از قلاب post-commit جهت به روز رسانی یک سایت پس از هر هماهنگ سازی با مخزن SVN استفاده کرد. پیشنهاد من به تمام کسانی که می‌خواهند کار با SVN را شروع کنند استفاده از برنامه رایگان Visual SVN Server است. این برنامه سازگاری فوق العاده‌ای با محیط ویندوز دارد (از لحاظ تعریف سطح دسترسی‌ها). همچنین تعریف hooks را هم به شدت ساده کرده است. فقط کافی است روی یک مخزن کد تعریف شده در Visual SVN Server کلیک راست کرده و در برگه‌ی باز شده، تنظیمات سطوح دسترسی یا تعاریف Hooks را اضافه نمود (در اینجا اعمال سطوح دسترسی روی پوشه‌ها یا روی فایل‌ها نیز به همان شکل با کلیک راست و کم و زیاد کردن کاربران میسر است؛ همانند دادن دسترسی بر اساس امکانات NTFS و اکتیودایرکتوری).

بنابراین به صورت خلاصه:
  • فرض بر این است که مخزن کد SVN ایی را بر روی سرور راه اندازی کرده‌اید. همچنین پوشه‌ای را که می‌خواهید ریشه سایت باشد، مثلا در مسیر دلخواه C:\path\www قرار دارد.
  • برای شروع کار، check out باید صورت گیرد. یا می‌توان از TortoiseSVN استفاده کرد یا چون مخزن کد در همان سرور است، دستور زیر نیز کار می‌کند:
svn checkout file:///c:/svn/MyRepository/trunk C:\path\www
  • سپس یک فایل bat باید درست کنید با محتوای زیر:
svn update file:///c:/svn/MyRepository/trunk C:\path\www

این فایل bat باید در همان قسمت تعریف post-commit hook استفاده شود.
به این معنا که پس از هر commit ، لطفا مسیر C:\path\www را بر اساس آخرین به روز رسانی‌های مخزن کد به صورت خودکار به روز کن. در این حالت اگر فایلی حذف شده باشد، به صورت خودکار از ریشه سایت شما حذف می‌شود و اگر فایل یا فایل‌هایی تغییر کرده باشند نیز سریعا به روز رسانی آن‌ها انجام خواهد شد.
در روش svn update ، پوشه‌های مخفی svn نیز در ریشه سایت حضور خواهند داشت. وجود آن‌ها هم الزامی است زیرا update بر همین اساس کار می‌کند.
  • اگر می‌خواهید این پوشه‌های مخفی وجود نداشته باشند از دستور svn export استفاده کنید. فقط دقت کنید که در این حالت اگر فایلی از مخزن کد حذف شده باشد، باز هم در ریشه سایت وجود خواهد داشت. راه حلی هم که توصیه شده، این است که در همان bat فایلی که درست می‌کنید ابتدا دستور حذف محتویات پوشه ریشه را صادر کنید و بعد svn export . البته بدیهی است این روش نسبت به svn update کندتر است و svn update به شدت بهینه و سریع می‌باشد.
  • یا راه دیگر بجای حذف کردن پوشه موجود و بعد export به آن، استفاده از برنامه‌هایی مانند Robocopy است که می‌توانند عملیات همگام سازی را هم انجام دهند. در این حالت محتوای فایل bat شما شبیه به دستورات زیر خواهد شد:
svn checkout file:///c:/svn/MyRepository/trunk C:\temp\Site1 >> output.log
robocopy C:\temp\Site1 C:\path\www *.* /S /XF *.cs *.tmp *.sln *.csproj *.webinfo /XD .svn _svn /PURGE >> output.log

به این معنا که پس از هر commit‌ به مخزن کد (با توجه به تعریف قلاب ذکر شده)، ابتدا یک svn checkout در یک پوشه موقتی (خارج از ریشه اصلی سایت) انجام گردیده و سپس برنامه robocopy یا موارد مشابه آن وارد عمل شده و تغییرات را با ریشه اصلی هماهنگ می‌کنند (در اینجا می‌توان مشخص کرد چه فایل‌هایی با پسوندهای مشخص، با ریشه سایت هماهنگ نشوند).

در کل همان روش svn update به نظر سریعتر و مقرون به صرفه‌تر است. اگر از IIS استفاده می‌کنید، به صورت پیش فرض کسی نمی‌تواند محتوای پوشه‌ای را با وارد کردن آدرس آن در مرورگر بررسی کند، همچنین IIS فایل‌هایی را که نمی‌شناسد (پسوند از پیش تعریف شده‌ای در بانک اطلاعاتی آن ندارند)، سرو نمی‌کند و در صورت درخواست آن‌ها، خطای 404 یا "پیدا نشد" به کاربر نهایی ارائه خواهد شد.

مطالب
نوشتن افزونه برای مرورگرها: قسمت دوم : کروم
در مقاله پیشین ما ظاهر افزونه را طراحی و یک سری از قابلیت‌های افزونه را معرفی کردیم. در این قسمت قصد داریم پردازش پس زمینه افزونه یعنی خواندن RSS و اعلام به روز آوری سایت را مورد بررسی قرار دهیم و یک سری قابلیت هایی که گوگل در اختیار ما قرار داده است.

خواندن RSS توسط APIهای گوگل
گوگل در تعدادی از زمینه‌ها و سرویس‌های خودش apiهایی را ارائه کرده است که یکی از آن ها خواندن فید است و ما از آن برای خواندن RSS یا اتم وب سایت کمک می‌گیریم. روند کار بدین صورت است که ابتدا ما بررسی می‌کنیم کاربر چه مقادیری را ثبت کرده است و افزونه قرار است چه بخش هایی از وب سایت را بررسی نماید. در این حین، صفحه پس زمینه شروع به کار کرده و در هر سیکل زمانی مشخص شده بررسی می‌کند که آخرین بار چه زمانی RSS به روز شده است. اگر از تاریخ قبلی بزرگتر باشد، پس سایت به روز شده است و تاریخ جدید را برای دفعات آینده جایگزین تاریخ قبلی کرده و یک پیام را به صورت نوتیفیکیشن جهت اعلام به روز رسانی جدید در آن بخش به کاربر نشان می‌دهد.
 اجازه دهید کدها را کمی شکیل‌تر کنیم. من از فایل زیر که یک فایل جاوااسکریپتی است برای نگه داشتن مقادیر بهره می‌برم تا اگر روزی خواستم یکی از آن‌ها را تغییر دهم راحت باشم و در همه جا نیاز به تغییر مجدد نداشته نباشم. نام فایل را (const.js) به خاطر ثابت بودن آن‌ها انتخاب کرده‌ام.
  //برای ذخیره مقادیر از ساختار نام و مقدار استفاده می‌کنیم که نام‌ها را اینجا ثبت کرده ام
var Variables={
 posts:"posts",
 postsComments:"postsComments",
 shares:"shares",
 sharesComments:"sharesComments",
}

//برای ذخیره زمان آخرین تغییر سایت برای هر یک از مطالب به صورت جداگانه نیاز به یک ساختار نام و مقدار است که نام‌ها را در اینجا ذخیره کرده ام
var DateContainer={
 posts:"dtposts",
 postsComments:"dtpostsComments",
 shares:"dtshares",
 sharesComments:"dtsharesComments",
 interval:"interval"
}
 
//برای نمایش پیام‌ها به کاربر
var Messages={
SettingsSaved:"تنظیمات ذخیره شد",
SiteUpdated:"سایت به روز شد",
PostsUpdated:"مطلب ارسالی جدید به سایت اضافه شد",
CommentsUpdated:"نظری جدیدی در مورد مطالب سایت ارسال شد",
SharesUpdated:"اشتراک جدید به سایت ارسال شد",
SharesCommentsUpdated:"نظری برای اشتراک‌های سایت اضافه شد"
}
//لینک‌های فید سایت
var Links={
 postUrl:"https://www.dntips.ir/feeds/posts",
 posts_commentsUrl:"https://www.dntips.ir/feeds/comments",
 sharesUrl:"https://www.dntips.ir/feed/news",
 shares_CommentsUrl:"https://www.dntips.ir/feed/newscomments"
}
//لینک صفحات سایت
var WebLinks={
Home:"https://www.dntips.ir",
 postUrl:"https://www.dntips.ir/postsarchive",
 posts_commentsUrl:"https://www.dntips.ir/commentsarchive",
 sharesUrl:"https://www.dntips.ir/newsarchive",
 shares_CommentsUrl:"https://www.dntips.ir/newsarchive/comments"
}
موقعی که اولین بار افزونه نصب می‌شود، باید مقادیر پیش فرضی وجود داشته باشند که یکی از آن‌ها مربوط به مقدار سیکل زمانی است (هر چند وقت یکبار فید را چک کند) و دیگری ذخیره مقادیر پیش فرض رابط کاربری که قسمت پیشین درست کردیم؛ پروسه پس زمینه برای کار خود به آن‌ها نیاز دارد و بعدی هم تاریخ نصب افزونه است برای اینکه تاریخ آخرین تغییر سایت را با آن مقایسه کند که البته با اولین به روزرسانی تاریخ فید جای آن را می‌گیرد. جهت انجام اینکار یک فایل init.js ایجاد کرده‌ام که قرار است بعد از نصب افزونه، مقادیر پیش فرض بالا را ذخیره کنیم.
chrome.runtime.onInstalled.addListener(function(details) {
var now=String(new Date());

var params={};
params[Variables.posts]=true;
params[Variables.postsComments]=false;
params[Variables.shares]=false;
params[Variables.sharesComments]=false;

params[DateContainer.interval]=1;

params[DateContainer.posts]=now;
params[DateContainer.postsComments]=now;
params[DateContainer.shares]=now;
params[DateContainer.sharesComments]=now;

 chrome.storage.local.set(params, function() {
  if(chrome.runtime.lastError)
   {
       /* error */
       console.log(chrome.runtime.lastError.message);
       return;
   }
        });
});
chrome.runtime شامل رویدادهایی چون onInstalled ، onStartup ، onSuspend و ... است که مربوطه به وضعیت اجرایی افزونه میشود. آنچه ما اضافه کردیم یک listener برای زمانی است که افزونه نصب شده است و در آن مقادیر پیش فرض ذخیره می‌شوند. اگر خوب دقت کنید می‌بینید که روش دخیره سازی ما در اینجا کمی متفاوت از مقاله پیشین هست و شاید پیش خودتان بگویید که احتمالا به دلیل زیباتر شدن کد اینگونه نوشته شده است ولی مهمترین دلیل این نوع نوشتار این است که متغیرهای بین {} آنچنان فرقی با خود string نمی‌کنند یعنی کد زیر:
chrome.storage.local.set('mykey':myvalue,....
با کد زیر برابر است:
chrome.storage.local.set(mykey:myvalue,...
پس اگر مقداری را داخل متغیر بگذاریم آن مقدار حساب نمی‌شود؛ بلکه کلید نام متغیر خواهد شد.
 برای معرفی این دو فایل const.js و init.js به manifest.json می‌توانید به صورت زیر عمل کنید:
"background": {
    "scripts": ["const.js","init.js"]
}
در این حالت خود اکستنشن در زمان نصب یک فایل html درست کرده و این دو فایل js را در آن صدا میزند که البته خود ما هم می‌توانیم اینکار را مستقیما انجام دهیم. مزیت اینکه ما خودمان مسقیما این کار را انجام دهیم این است که در صورتی که فایل‌های js ما زیاد شوند، فایل manifest.jason زیادی شلوغ شده و شکل زشتی پیدا می‌کند و بهتر است این فایل را تا آنجا که می‌توانیم خلاصه نگه داریم. البته روش بالا برای دو یا سه تا فایل js بسیار خوب است ولی اگر به فرض بشود 10 تا یا بیشتر بهتر است یک فایل جداگانه شود و من به همین علت فایل background.htm را درست کرده و به صورت زیر تعریف کرده‌ام:
نکته:نمی توان در تعریف بک گراند هم فایل اسکریپت معرفی کرد و هم فایل html
"background": {
    "page": "background.htm"
}
background.htm
<html>
  <head>
  <script type="text/javascript" src="const.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="https://www.google.com/jsapi"></script>
    <script type="text/javascript" src="init.js"></script>
<script type="text/javascript" src="omnibox.js"></script>
<script type="text/javascript" src="rssreader.js"></script>
<script type="text/javascript" src="contextmenus.js"></script>
  </head>
  <body>
  </body>
</html>
لینک‌های بالا به ترتیب معرفی ثابت‌ها، لینک api گوگل که بعدا بررسی می‌شود، فایل init.js برای ذخیره مقادیر پیش فرض، فایل ominibox که در مقاله پیشین در مورد آن صحبت کردیم و فایل rssreader.js که جهت خواندن rss در پایینتر در موردش بحث می‌کنیم و فایل contextmenus که این را هم در مطلب پیشین توضیح دادیم.
جهت خواندن فید سایت ما از Google API استفاده می‌کنیم؛ اینکار دو دلیل دارد:
  1. کدنویسی راحت‌تر و خلاصه‌تر برای خواندن RSS
  2. استفاده اجباری از یک پروکسی به خاطر Content Security Policy و حتی CORS
قبل از اینکه manifst به ورژن 2 برسد ما اجازه داشتیم کدهای جاوااسکریپت به صورت inline در فایل‌های html بنویسیم و یا اینکه از منابع و آدرس‌های خارجی استفاده کنیم برای مثال یک فایل jquery بر روی وب سایت jquery ؛ ولی از ورژن 2 به بعد، گوگل سیاست امنیت محتوا Content Security Policy را که سورس و سند اصلی آن در اینجا قرار دارد، به سیستم Extension خود افزود تا از حملاتی قبیل XSS و یا تغییر منبع راه دور به عنوان یک malware جلوگیری کند. پس ما از این به بعد نه اجازه داشتیم inline بنویسیم و نه اجازه داشتیم فایل jquery را از روی سرورهای سایت سازنده صدا بزنیم. پس برای حل این مشکل، ابتدا مثل همیشه یک فایل js را در فایل html معرفی می‌کردیم و برای حل مشکل دوم باید منابع را به صورت محلی استفاده می‌کردیم؛ یعنی فایل jquery را داخل دایرکتوری extension قرار می‌دادیم.
برای حل مشکل مشکل صدا زدن فایل‌های راه دور ما از Relaxing the Default Policy  استفاده می‌کنیم که به ما یک لیست سفید ارائه می‌کند و در این لیست سفید دو نکته‌ی مهم به چشم میخورد که یکی از آن این است که استفاده از آدرس هایی با پروتکل Https و آدرس لوکال local host/127.0.0.1 بلا مانع است و از آنجا که api گوگل یک آدرس Https است، می‌توانیم به راحتی از API آن استفاده کنیم. فقط نیاز است تا خط زیر را به manifest.json اضافه کنیم تا این استثناء را برای ما در نظر بگیرد.
"content_security_policy": "script-src 'self' https://*.google.com; object-src 'self'"
در اینجا استفاده از هر نوع subdomain در سایت گوگل بلامانع اعلام می‌شود.
بنابراین آدرس زیر به background.htm اضافه می‌شود:
 <script type="text/javascript" src="https://www.google.com/jsapi"></script>

استفاده از این Api در rssreader.js
فایل rssreader.js را به background.htm اضافه می‌کنیم و در آن کد زیر را می‌نویسیم:
google.load("feeds", "1");
google.setOnLoadCallback(alarmManager);
آدرسی که ما از گوگل درخواست کردیم فقط مختص خواندن فید نیست؛ تمامی apiهای جاوااسکریپتی در آن قرار دارند و ما تنها نیاز داریم قسمتی از آن لود شود. پس اولین خط از دستور بالا بارگذاری بخش مورد نیاز ما را به عهده دارد. در مورد این دستور این صفحه را مشاهده کنید.
در خط دوم ما تابع خودمان را به آن معرفی می‌کنیم تا وقتی که گوگل لودش تمام شد این تابع را اجرا کند تا قبل از لود ما از توابع آن استفاده نکنیم و خطای undefined دریافت نکنیم. تابعی که ما از آن خواستیم اجرا کند alarmManager نام دارد و قرار است یک آلارم و یک سیکل زمانی را ایجاد کرده و در هر دوره، فید را بخواند. کد تابع مدنظر به شرح زیر است:
function alarmManager()
{
chrome.storage.local.get(DateContainer.interval,function ( items) {
period_time==items[DateContainer.interval];
chrome.alarms.create('RssInterval', {periodInMinutes: period_time});
});


chrome.alarms.onAlarm.addListener(function (alarm) {
console.log(alarm);
    if (alarm.name == 'RssInterval') {

var boolposts,boolpostsComments,boolshares,boolsharesComments;
chrome.storage.local.get([Variables.posts,Variables.postsComments,Variables.shares,Variables.sharesComments],function ( items) {
boolposts=items[Variables.posts];
boolpostsComments=items[Variables.postsComments];
boolshares=items[Variables.shares];
boolsharesComments=items[Variables.sharesComments];


chrome.storage.local.get([DateContainer.posts,DateContainer.postsComments,DateContainer.shares,DateContainer.sharesComments],function ( items) {

var Vposts=new Date(items[DateContainer.posts]);
var VpostsComments=new Date(items[DateContainer.postsComments]);
var Vshares=new Date(items[DateContainer.shares]);
var VsharesComments=new Date(items[DateContainer.sharesComments]);

if(boolposts){var result=RssReader(Links.postUrl,Vposts,DateContainer.posts,Messages.PostsUpdated);}
if(boolpostsComments){var result=RssReader(Links.posts_commentsUrl,VpostsComments,DateContainer.postsComments,Messages.CommentsUpdated); }
if(boolshares){var result=RssReader(Links.sharesUrl,Vshares,DateContainer.shares,Messages.SharesUpdated);}
if(boolsharesComments){var result=RssReader(Links.shares_CommentsUrl,VsharesComments,DateContainer.sharesComments,Messages.SharesCommentsUpdated);}

});
});
    }
});
}
خطوط اول تابع alarmManager وظیفه‌ی خواندن مقدار interval را که در init.js ذخیره کرده‌ایم، دارند که به طور پیش فرض 10 ذخیره شده است تا تایمر یا آلارم خود را بر اساس آن بسازیم. در خط chrome.alarms.create یک آلارم با نام rssinterval می‌سازد و قرار است هر 10 دقیقه وظایفی که بر دوشش گذاشته می‌شود را اجرا کند (استفاده از api جهت دسترسی به آلارم نیاز به مجوز "alarms" دارد). وظایفش از طریق یک listener که بر روی رویداد chrome.alarms.onAlarm  گذاشته شده است مشخص می‌شود. در خط بعدی مشخص می‌شود که این رویداد به خاطر چه آلارمی صدا زده شده است. البته از آنجا که ما یک آلارم داریم، نیاز چندانی به این کد نیست. ولی اگر پروژه شما حداقل دو آلارم داشته باشد نیاز است مشخص شود که کدام آلارم باعث صدا زدن این رویداد شده است. در مرحله بعد مشخص می‌کنیم که کاربر قصد بررسی چه قسمت‌هایی از سایت را داشته است و در تابع callback آن هم تاریخ آخرین تغییرات هر بخش را می‌خوانیم و در متغیری نگه داری می‌کنیم. هر کدام را جداگانه چک کرده و تابع RssReader را برای هر کدام صدا می‌زنیم. این تابع 4 پارامتر دارد:
  1. آدرس فیدی که قرار است از روی آن بخواند
  2. آخرین به روزسانی که از سایت داشته متعلق به چه تاریخی است.
  3. نام کلید ذخیره سازی تاریخ آخرین تغییر سایت که اگر بررسی شد و مشخص شد سایت به روز شده است، تاریخ جدید را روی آن ذخیره کنیم.
  4. در صورتی که سایت به روز شده باشد نیاز است پیامی را برای کاربر نمایش دهیم که این پیام را در اینجا قرار می‌دهیم.
کد تابع rssreader
function RssReader(URL,lastupdate,datecontainer,Message) {
            var feed = new google.feeds.Feed(URL);
            feed.setResultFormat(google.feeds.Feed.XML_FORMAT);
                    feed.load(function (result) {
if(result!=null)
{
var strRssUpdate = result.xmlDocument.firstChild.firstChild.childNodes[5].textContent;
var RssUpdate=new Date(strRssUpdate);

if(RssUpdate>lastupdate)
{
SaveDateAndShowMessage(datecontainer,strRssUpdate,Message)
}
}
});
}
در خط اول فید توسط گوگل خوانده میشود، در خط بعدی ما به گوگل میگوییم که فید خوانده شده را چگونه به ما تحویل دهد که ما قالب xml را خواسته ایم و در خط بعدی اطلاعات را در متغیری به اسم result قرار میدهد که در یک تابع برگشتی آن را در اختیار ما میگذارد. از آن جا که ما قرار است تگ lastBuildDate را بخوانیم که پنجمین تگ اولین گره در اولین گره به حساب می‌آید، خط زیر این دسترسی را برای ما فراهم می‌کند و چون تگ ما در یک مکان ثابت است با همین تکه کد، دسترسی مستقیمی به آن داریم:
var strRssUpdate = result.xmlDocument.firstChild.firstChild.childNodes[5].textContent;
مرحله بعد تاریخ را که در قالب رشته‌ای است، تبدیل به تاریخ کرده و با lastupdate یعنی آخرین تغییر قبلی مقایسه می‌کنیم و اگر تاریخ برگرفته از فید بزرگتر بود، یعنی سایت به روز شده است و تابع SaveDateAndShowMessage را صدا می‌زنیم که وظیفه ذخیره سازی تاریخ جدید و ایجاد notification را به عهده دارد و سه پارامتر کلید ذخیره سازی و مقدار آن و پیام را به آن پاس می‌کنیم.

کد تابع SaveDateAndShowMesage
function SaveDateAndShowMessage(DateField,DateValue,Message)
{
var params={
}
params[DateField]=DateValue;

chrome.storage.local.set( params,function(){

var options={
  type: "basic",
   title: Messages.SiteUpdated,
   message: Message,
   iconUrl: "icon.png"
}
chrome.notifications.create("",options,function(){
chrome.notifications.onClicked.addListener(function(){
chrome.tabs.create({'url': WebLinks.Home}, function(tab) {
});
});
});
});
}
خطوط اول مربوط به ذخیره تاریخ است و دومین نکته نحوه‌ی ساخت نوتیفکیشن است. اجرای یک notification  نیاز به مجوز "notifications " دارد که مجوز آن در manifest به شرح زیر است:
"permissions": [
    "storage",
     "tabs",
 "alarms",
 "notifications"
  ]
در خطوط بالا سایر مجوزهایی که در طول این دوره به کار اضافه شده است را هم می‌بینید.
برای ساخت نوتیفکیشن از کد chrome.notifications.create استفاده می‌کنیم که پارامتر اول آن کد یکتا یا همان ID جهت ساخت نوتیفیکیشن هست که میتوان خالی گذاشت و دومی تنظیمات ساخت آن است؛ از قبیل عنوان و آیکن و ... که در بالا به اسم options معرفی کرده ایم و در آگومان دوم آن را معرفی کرده ایم و آرگومان سوم هم یک تابع callback است که نوشتن آن اجباری است. options شامل عنوان، پیام، آیکن و نوع notification می‌باشد که در اینجا basic انتخاب کرده‌ایم. برای دسترسی به دیگر خصوصیت‌های options به اینجا و برای داشتن notification‌های زیباتر به عنوان rich notification به اینجا مراجعه کنید. برای اینکه این امکان باشد که کاربر با کلیک روی notification به سایت هدایت شود باید در تابع callback مربوط به notifications.create این کد اضافه گردد که در صورت کلیک یک تب جدید با آدرس سایت ساخته شود:
chrome.notifications.create("",options,function(){
chrome.notifications.onClicked.addListener(function(){
chrome.tabs.create({'url': WebLinks.Home}, function(tab) {
});});
});

نکته مهم:  پیشتر معرفی آیکن به صورت بالا کفایت میکرد ولی بعد از این باگ  کد زیر هم باید جداگانه به manifest اضافه شود:
"web_accessible_resources": [
    "icon.png"
  ]


خوب؛ کار افزونه تمام شده است ولی اجازه دهید این بار امکانات افزونه را بسط دهیم:
من می‌خواهم برای افزونه نیز قسمت تنظیمات داشته باشم. برای دسترسی به options میتوان از قسمت مدیریت افزونه‌ها در مرورگر یا حتی با راست کلیک روی آیکن browser action عمل کرد. در اصل این قسمت برای تنظیمات افزونه است ولی ما به خاطر آموزش و هم اینکه افزونه ما UI خاصی نداشت تنظیمات را از طریق browser action پیاده سازی کردیم و گرنه در صورتی که افزونه شما شامل UI خاصی مثلا نمایش فید مطالب باشد، بهترین مکان تنظیمات، options است. برای تعریف options در manifest.json به روش زیر اقدام کنید:
"options_page": "popup.html"
همان صفحه popup را در این بخش نشان میدهم و اینبار یک کار اضافه‌تر دیگر که نیاز به آموزش ندارد اضافه کردن input  با Type=number است که برای تغییر interval به کار می‌رود و نحوه ذخیره و بازیابی آن را در طول دوره یاد گرفته اید.

جایزگزینی صفحات یا 
 Override Pages
بعضی صفحات مانند بوک مارک و تاریخچه فعالیت‌ها History و همینطور newtab را می‌توانید جایگزین کنید. البته یک اکستنشن میتواند فقط یکی از صفحات را جایگزین کند. برای تعیین جایگزین در manifest اینگونه عمل می‌کنیم:
"chrome_url_overrides": {
    "newtab": "newtab.htm"
  }

ایجاد یک تب اختصاصی در Developer Tools
تکه کدی که باید manifest اضافه شود:
"devtools_page": "devtools.htm"
شاید فکر کنید کد بالا الان شامل مباحث ui و ... می‌شود و بعد به مرورگر اعمال خواهد شد؛ در صورتی که اینگونه نیست و نیاز دارد چند خط کدی نوشته شود. ولی مسئله اینست که کد بالا تنها صفحات html را پشتیبانی می‌کند و مستقیما نمی‌تواند فایل js را بخواند. پس صفحه بالا را ساخته و کد زیر را داخلش می‌گذاریم:
<script src="devtools.js"></script>
فایل devtools.js هم شامل کد زیر می‌شود:
chrome.devtools.panels.create(
    "Dotnettips Updater Tools", 
    "icon.png", 
    "devtoolsui.htm",
    function(panel) {
    }
);
خط chrome.devtools.panels.create یک پنل یا همان تب را ساخته و در پارامترهای بالا به ترتیب عنوان، آیکن و صفحه‌ای که باید در آن رندر شود را دریافت می‌کند و پس از ایجاد یک callback اجرا می‌شود. اطلاعات بیشتر

APIها
برای دیدن لیست کاملی از API‌ها می‌توانید به مستندات آن رجوع کنید و این مورد را به یاد داشته باشید که ممکن است بعضی api‌ها در بعضی موارد پاسخ ندهند. به عنوان مثال در content scripts نمی‌توانید به chrome.devtools.panels دسترسی داشته باشید یا اینکه در DeveloperTools  دسترسی به DOM میسر نیست. پس این مورد را به خاطر داشته باشید. همچنین بعضی api‌ها از نسخه‌ی خاصی به بعد اضافه شده‌اند مثلا همین مثال قبلی devtools از نسخه 18 به بعد اضافه شده است و به این معنی است با خیال راحت می‌توانید از آن استفاده کنید. یا آلارم‌ها از نسخه 22 به بعد اضافه شده‌اند. البته خوشبختانه امروزه با دسترسی آسانتر به اینترنت و آپدیت خودکار مرورگرها این مشکلات دیگر آن چنان رخ نمی‌دهند.

Messaging
همانطور که در بالا اشاره شد شما نمی‌توانید بعضی از apiها را در بعضی جاها استفاده کنید. برای حل این مشکل می‌توان از messaging استفاده کرد که دو نوع تبادلات پیغامی داریم:
  1. One-Time Requests یا درخواست‌های تک مرتبه‌ای
  2. Long-Lived Connections یا اتصالات بلند مدت یا مصر

درخواست‌های تک مرتبه ای
  این درخواست‌ها همانطور که از نامش پیداست تنها یک مرتبه رخ می‌دهد؛ درخواست را ارسال کرده و منتظر پاسخ می‌ماند. به عنوان مثال به کد زیر که در content script است دقت کنید:
window.addEventListener("load", function() {
    chrome.extension.sendMessage({
        type: "dom-loaded", 
        data: {
            myProperty   : "value" 
        }
    });
}, true);
کد بالا یک ارسال کننده پیام است. موقعی که سایتی باز می‌شود، یک کلید با مقدارش را ارسال می‌کند و کد زیر در background گوش می‌ایستد تا اگر درخواستی آمد آن را دریافت کند:
chrome.extension.onMessage.addListener(function(request, sender, sendResponse) {
    switch(request.type) {
        case "dom-loaded":
            alert(request.data.myProperty   ); 
        break;
    }
    return true;
});

اتصالات بلند مدت یا مصر
اگر نیاز به یک کانال ارتباطی مصر و همیشگی دارید کد‌ها را به شکل زیر تغییر دهید
contentscripts
var port = chrome.runtime.connect({name: "my-channel"});
port.postMessage({myProperty: "value"});
port.onMessage.addListener(function(msg) {
    // do some stuff here
});

background
chrome.runtime.onConnect.addListener(function(port) {
    if(port.name == "my-channel"){
        port.onMessage.addListener(function(msg) {
            // do some stuff here
        });
    }
});

نمونه کد
نمونه کدهایی که در سایت گوگل موجود هست می‌توانند کمک بسیاری خوبی باشند ولی اینگونه که پیداست اکثر مثال‌ها مربوط به نسخه‌ی یک manifest است که دیگر توسط مرورگرها پشتیبانی نمی‌شوند و مشکلاتی چون اسکریپت inline و CSP که در بالا اشاره کردیم را دارند و گوگل کدها را به روز نکرده است.

دیباگ کردن و پک کردن فایل‌ها برای تبدیل به فایل افزونه Debugging and packing
برای دیباگ کردن کد‌ها می‌توان از دو نمونه console.log و alert برای گرفتن خروجی استفاده کرد و همچنین ابزار  Chrome Apps & Extensions Developer Tool هم نسبتا امکانات خوبی دارد که البته میتوان از آن برای پک کردن اکستنشن نهایی هم استفاده کرد. برای پک کردن روی گزینه pack کلیک کرده و در کادر باز شده گزینه‌ی pack را بزنید. برای شما دو نوع فایل را در مسیر والد دایرکتوری extension نوشته شده درست خواهد کرد که یکی پسوند crx دارد که می‌شود همان فایل نهایی افزونه و دیگری هم پسوند pem دارد که یک کلید اختصاصی است و باید برای آپدیت‌های آینده افزونه آن را نگاه دارید. در صورتی که افزونه را تغییر دادید و خواستید آن را به روز رسانی کنید موقعی که اولین گزینه pack را می‌زنید و صفحه باز می‌شود قبل از اینکه دومین گزینه pack را بزنید، از شما می‌خواهد اگر دارید عملیات به روز رسانی را انجام می‌دهید، کلید اختصاصی آن را وارد نمایید و بعد از آن گزینه pack را بزنید:


آپلود نهایی کار در Google web store

برای آپلود نهایی کار به google web store که در آن تمامی برنامه‌ها و افزونه‌های کروم قرار دارند بروید. سمت راست آیکن تنظیمات را بزنید و گزینه developer dashboard را انتخاب کنید تا صفحه‌ی آپلود کار برای شما باز شود. دایرکتوری محتویات اکستنشن را zip کرده و آپلود نمایید. توجه داشته باشید که محتویات و سورس خود را باید آپلود کنید نه فایل crx را. بعد از آپلود موفقیت آمیز، صفحه‌ای ظاهر می‌شود که از شما آیکن افزونه را در اندازه 128 پیکسل میخواهد بعلاوه توضیحاتی در مورد افزونه، قیمت گذاری که به طور پیش فرض به صورت رایگان تنظیم شده است، لینک وب سایت مرتبط، لینک محل پرسش و پاسخ برای افزونه، اگر لینک یوتیوبی در مورد افزونه دارید، یک شات تصویری از افزونه و همینطور چند تصویر برای اسلایدشو سازی که در همان صفحه استاندارد آن‌ها را توضیح می‌دهد و در نهایت گزینه‌ی جالب‌تر هم اینکه اکستنشن شما برای چه مناطقی تهیه شده است که متاسفانه ایران را ندیدم که می‌توان همه موارد را انتخاب کرد. به خصوص در مورد ایران که آی پی‌ها هم صحیح نیست، انتخاب ایران چنان تاثیری ندارد و در نهایت گزینه‌ی publish را می‌زنید که متاسفانه بعد از این صفحه درخواست می‌کند برای اولین بار باید 5 دلار آمریکا پرداخت شود که برای بسیاری از ما این گزینه ممکن نیست.

سورس پروژه را می‌توانید از اینجا ببینید و خود افزونه را از اینجا دریافت کنید.

 
مطالب
ایجاد لیستی از کلاسی جنریک
کلاس جنریک زیر را در نظر بگیرید:
public class Column<T>

{
public string Name { set; get; }
public T Data { set; get; }
}

مشکلی که با این نوع کلاس‌ها وجود دارد این است که نمی‌توان مثلا لیست زیر را در مورد آن‌ها تعریف کرد:

IList<Column<T>> myList = new List<Column<T>>();



به عبارتی می‌خواهیم یک لیست از کلاسی جنریک داشته باشیم. راه حل انجام آن به صورت زیر است:

using System.Collections;


namespace Tests
{
public interface IColumn
{
string Name { set; get; }
object Data { set; get; }
}

public class Column<T> : IColumn
{
public string Name { set; get; }

public T Data { set; get; }

object IColumn.Data
{
get { return this.Data; }
set { this.Data = (T)value; }
}
}
}

ابتدا یک اینترفیس عمومی را همانند اعضای کلاس Column تعریف می‌کنیم که در آن بجای T از object‌ استفاده شده است. سپس یک پیاده سازی جنریک از این اینترفیس را ارائه خواهیم داد؛ با این تفاوت که اینبار خاصیت Data مربوط به اینترفیس، به صورت خصوصی و صریح با استفاده از IColumn.Data تعریف می‌شود و نمونه‌ی جنریک هم نام آن، عمومی خواهد بود.
اکنون می‌توان نوشت:

var myList = new List<IColumn>();


برای مثال در این حالت تعریف لیست زیر که از تعدادی وهله‌ی کلاسی جنریک ایجاد شده، کاملا مجاز می‌باشد:

var myList = new List<IColumn>

{
new Column<int> { Data = 1, Name = "Col1"},
new Column<double> { Data = 1.2, Name = "Col2"}
};

خوب، تا اینجا یک مرحله پیشرفت است.اکنون اگر بخواهیم در این لیست، Data مثلا عنصری را که نامش Col1 است، دریافت کنیم چه باید کرد؟ آن هم نه به شکل object بلکه از نوع T مشخص:

static T GetColumnData<T>(IList<IColumn> list, string name)

{
var column = (Column<T>)Convert.ChangeType(list.Single(s => s.Name.Equals(name)), typeof(Column<T>), null);
return column.Data;
}

و نمونه‌ای از استفاده آن:

int data = GetColumnData<int>(myList, "Col1");


نظرات مطالب
روشی برای DeSerialize کردن QueryString به یک کلاس
جهت افزودن پشتیبانی از حالت POST کد متد را به شکل زیر تغییر دهید:
 public T GetFromQueryString<T>(RequestType type=RequestType.GET) where T : new()
        {
            var obj = new T();
            var properties = typeof(T).GetProperties();

            var queries =new NameValueCollection();
            if(type==RequestType.GET)
                queries= HttpContext.Current.Request.QueryString;
            else
            {
                queries = HttpContext.Current.Request.Form;
            }

            foreach (var property in properties)
            {
                foreach (Attribute attribute in property.GetCustomAttributes(true))
                {
                    var requestBodyField = attribute as RequestBodyField; 
                    if (requestBodyField == null) continue;

                    //get value of query string
                    var valueAsString = queries[requestBodyField.Field];

                    if (valueAsString == null)
                    {
                        var keys = from key in queries.AllKeys where key.StartsWith(requestBodyField.Field) select key;

                        if(!keys.Any())
                            continue;

                        var collection = new NameValueCollection();

                        foreach (var key in keys)
                        {
                            var openBraketIndex = key.IndexOf("[", StringComparison.Ordinal);
                            var closeBraketIndex = key.IndexOf("]", StringComparison.Ordinal);

                            if (openBraketIndex < 0 || closeBraketIndex < 0)
                                throw new Exception("query string is crupted.");

                            openBraketIndex++;
                            //get key in [...]
                            var fieldName = key.Substring(openBraketIndex, closeBraketIndex - openBraketIndex);
                            collection.Add(fieldName, queries[key]);
                        }
                        property.SetValue(obj, collection, null);
                        continue;
                    }

                    var converter = TypeDescriptor.GetConverter(property.PropertyType);
                    var value = converter.ConvertFrom(valueAsString);

                    if (value == null)
                        continue;

                    property.SetValue(obj, value, null);
                }
            }
            return obj;
        }
مطالب
ساخت فرم های generic در WPF و Windows Application
آیا می‌توان در یک پروژه های  Windows App یا WPF، یک فرم پایه به صورت generic تعریف کنیم و سایر فرم‌ها بتوانند از آن ارث ببرند؟ در این پست به تشریح و بررسی این مسئله  خواهیم پرداخت.
در پروژه هایی به صورت Smart UI کد نویسی شده اند و یا حتی قصد انجام پروژه با تکنولوژی‌های WPF یا Windows Application را دارید و نیاز دارید که فرم‌های خود را به صورت generic بسازید این مقاله به شما کمک خواهد کرد.
#Windows Application
یک پروژه از نوع Windows Application ایجاد می‌کنیم و یک فرم به نام FrmBase در آن خواهیم داشت. یک Label در فرم قرار دهید  و مقدار Text آن را فرم اصلی قرار دهید.
در فرم مربوطه، فرم را به صورت generic تعریف کنید. به صورت زیر:
public partial class FrmBase<T> : Form where T : class 
    {
        public FrmBase()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }

بعد باید همین تغییرات را در فایل FrmBase.designer.cs هم اعمال کنیم:
partial class FrmBase<T> where T : class 
    {
        /// <summary>
        /// Required designer variable.
        /// </summary>
        private System.ComponentModel.IContainer components = null;

        /// <summary>
        /// Clean up any resources being used.
        /// </summary>
        /// <param name="disposing">true if managed resources should be disposed; otherwise, false.</param>
        protected override void Dispose( bool disposing )
        {
            if ( disposing && ( components != null ) )
            {
                components.Dispose();
            }
            base.Dispose( disposing );
        }

        #region Windows Form Designer generated code

        /// <summary>
        /// Required method for Designer support - do not modify
        /// the contents of this method with the code editor.
        /// </summary>
        private void InitializeComponent()
        {
            this.label1 = new System.Windows.Forms.Label();
            this.SuspendLayout();
            // 
            // label1
            // 
            this.label1.AutoSize = true;
            this.label1.Location = new System.Drawing.Point(186, 22);
            this.label1.Name = "label1";
            this.label1.Size = new System.Drawing.Size(51, 13);
            this.label1.TabIndex = 0;
            this.label1.Text = "فرم اصلی";
            // 
            // FrmBase
            // 
            this.AutoScaleDimensions = new System.Drawing.SizeF(6F, 13F);
            this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
            this.ClientSize = new System.Drawing.Size(445, 262);
            this.Controls.Add(this.label1);
            this.Name = "FrmBase";
            this.Text = "Form1";
            this.ResumeLayout(false);
            this.PerformLayout();

        }

        #endregion

        private System.Windows.Forms.Label label1;
    }
یک فرم جدید بسازید و نام آن را FrmTest بگذارید. این فرم باید از FrmBase ارث ببرد. خب این کار را به صورت زیر انجام می‌دهیم:
public partial class FrmTest : FrmBase<String>
    {
        public FrmTest()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
پروژه را اجرا کنید. بدون هیچ گونه مشکلی برنامه اجرا می‌شود وفرم مربوطه را در حالت اجرا مشاهده خواهید کرد. اما اگر قصد باز کردن فرم FrmTest را در حالت design داشته باشید با خطای زیر مواجه خواهید شد:

با این که برنامه به راحتی اجرا می‌شود و خروجی آن قابل مشاهده است ولی امکان نمایش فرم در حالت design وجود ندارد. متاسفانه در Windows App‌ها برای تعریف فرم‌ها به صورت generic یا این مشکل روبرور هستیم. تنها راه موجود برای حل این مشکل استفاده از یک کلاس کمکی است. به صورت زیر:

    public partial class FrmTest : FrmTestHelp
    {
        public FrmTest()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }

    public class FrmTestHelp : FrmBase<String>
    {
    }
مشاهده می‌کنید که بعد از اعمال تغییرات بالا فرم FrmTest به راحتی Load می‌شود و در حالت designer هم می‌تونید از آن استفاده کنید.
#WPF
در پروژه‌های WPF ، راه حلی برای این مشکل در نظر گرفته شده است. در WPF، برای Window یا UserControl پایه نمی‌توان Designer داشت. ابتدا باید فرم پایه را به صورت زیر ایجاد کنیم:
public class WindowBase<T> : Window where T : class
{
}
در این مرحله یک Window بسازید که از WindowBase ارث ببرد:
public partial class MainWindow: WindowBase<String>
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
در WPF باید تعاریف موجود برای Xaml و Code Behind یکی باشد. در نتیجه باید تغییرات زیر را در فایل Xaml نیز اعمال کنید:
<local:WindowBase x:Class="GenericWindows.MainWindow" 
x:TypeArguments="sys:String" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" xmlns:local="clr-namespace:GenericWindows" xmlns:sys="clr-namespace:System;assembly=mscorlib" Title="MainWindow" Height="350" Width="525"> <Grid> </Grid> </local:WindowBase>
همان طور که می‌بیینید در ابتدای فایل به جای Window از local:WindowBase استفاده شده است. این نشان دهنده این است که فرم پایه برای این Window از نوع WindowBase است. برای مشخص کردن نوع generic هم می‌تونید از x:TypeArguments استفاده کنید که در این جا نوع آن را String انتخاب کردم.