مطالب
EF Code First #4

آشنایی با Code first migrations

ویژگی Code first migrations برای اولین بار در EF 4.3 ارائه شد و هدف آن سهولت هماهنگ سازی کلاس‌های مدل برنامه با بانک اطلاعاتی است؛ به صورت خودکار یا با تنظیمات دقیق دستی.

همانطور که در قسمت‌های قبل نیز به آن اشاره شد، تا پیش از EF 4.3، پنج روال جهت آغاز به کار با بانک اطلاعاتی در EF code first وجود داشت و دارد:
1) در اولین بار اجرای برنامه، در صورتیکه بانک اطلاعاتی اشاره شده در رشته اتصالی وجود خارجی نداشته باشد، نسبت به ایجاد خودکار آن اقدام می‌گردد. اینکار پس از وهله سازی اولین DbContext و همچنین صدور یک کوئری به بانک اطلاعاتی انجام خواهد شد.
2) DropCreateDatabaseAlways : همواره پس از شروع برنامه، ابتدا بانک اطلاعاتی را drop کرده و سپس نمونه جدیدی را ایجاد می‌کند.
3) DropCreateDatabaseIfModelChanges : اگر EF Code first تشخیص دهد که تعاریف مدل‌های شما با بانک اطلاعاتی مشخص شده توسط رشته اتصالی، هماهنگ نیست، آن‌را drop کرده و نمونه جدیدی را تولید می‌کند.
4) با مقدار دهی پارامتر متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer به نال، می‌توان فرآیند آغاز خودکار بانک اطلاعاتی را غیرفعال کرد. در این حالت شخص می‌تواند تغییرات انجام شده در کلاس‌های مدل برنامه را به صورت دستی به بانک اطلاعاتی اعمال کند.
5) می‌توان با پیاده سازی اینترفیس IDatabaseInitializer، یک آغاز کننده بانک اطلاعاتی سفارشی را نیز تولید کرد.

اکثر این روش‌ها در حین توسعه یک برنامه یا خصوصا جهت سهولت انجام آزمون‌های خودکار بسیار مناسب هستند، اما به درد محیط کاری نمی‌خورند؛ زیرا drop یک بانک اطلاعاتی به معنای از دست دادن تمام اطلاعات ثبت شده در آن است. برای رفع این مشکل مهم، مفهومی به نام «Migrations» در EF 4.3 ارائه شده است تا بتوان بانک اطلاعاتی را بدون تخریب آن، بر اساس اطلاعات تغییر کرده‌ی کلاس‌های مدل برنامه، تغییر داد. البته بدیهی است زمانیکه توسط NuGet نسبت به دریافت و نصب EF اقدام می‌شود، همواره آخرین نگارش پایدار که حاوی اطلاعات و فایل‌های مورد نیاز جهت کار با «Migrations» است را نیز دریافت خواهیم کرد.


تنظیمات ابتدایی Code first migrations

در اینجا قصد داریم همان مثال قسمت قبل را ادامه دهیم. در آن مثال از یک نمونه سفارشی سازی شده DropCreateDatabaseAlways استفاده شد.
نیاز است از منوی Tools در ویژوال استودیو، گزینه‌ Library package manager آن، گزینه package manager console را انتخاب کرد تا کنسول پاورشل NuGet ظاهر شود.
اطلاعات مرتبط با پاورشل EF، به صورت خودکار توسط NuGet نصب می‌شود. برای مثال جهت مشاهده آن‌ها به مسیر packages\EntityFramework.4.3.1\tools در کنار پوشه پروژه خود مراجعه نمائید.
در ادامه در پایین صفحه، زمانیکه کنسول پاورشل NuGet ظاهر می‌شود، ابتدا باید دقت داشت که قرار است فرامین را بر روی چه پروژه‌ای اجرا کنیم. برای مثال اگر تعاریف DbContext را به یک اسمبلی و پروژه class library مجزا انتقال داده‌اید، گزینه Default project را در این قسمت باید به این پروژه مجزا، تغییر دهید.
سپس در خط فرمان پاور شل، دستور enable-migrations را وارد کرده و دکمه enter را فشار دهید.
پس از اجرای این دستور، یک سری اتفاقات رخ خواهد داد:
الف) پوشه‌ای به نام Migrations به پروژه پیش فرض مشخص شده در کنسول پاورشل، اضافه می‌شود.
ب) دو کلاس جدید نیز در آن پوشه تعریف خواهند شد به نام‌های Configuration.cs و یک نام خودکار مانند number_InitialCreate.cs
ج) در کنسول پاور شل، پیغام زیر ظاهر می‌گردد:
Detected database created with a database initializer. Scaffolded migration '201205050805256_InitialCreate' 
corresponding to current database schema. To use an automatic migration instead, delete the Migrations
folder and re-run Enable-Migrations specifying the -EnableAutomaticMigrations parameter.

با توجه به اینکه در مثال قسمت سوم، از آغاز کننده سفارشی سازی شده DropCreateDatabaseAlways استفاده شده بود، اطلاعات آن در جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory در بانک اطلاعاتی برنامه موجود است (تصویری از آن‌را در قسمت اول این سری مشاهده کردید). سپس با توجه به ساختار بانک اطلاعاتی جاری، دو کلاس خودکار زیر را ایجاد کرده است:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Linq;

internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = false;
}

protected override void Seed(EF_Sample02.Sample2Context context)
{
// This method will be called after migrating to the latest version.

// You can use the DbSet<T>.AddOrUpdate() helper extension method
// to avoid creating duplicate seed data. E.g.
//
// context.People.AddOrUpdate(
// p => p.FullName,
// new Person { FullName = "Andrew Peters" },
// new Person { FullName = "Brice Lambson" },
// new Person { FullName = "Rowan Miller" }
// );
//
}
}
}

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;

public partial class InitialCreate : DbMigration
{
public override void Up()
{
CreateTable(
"Users",
c => new
{
Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
Name = c.String(),
LastName = c.String(),
Email = c.String(),
Description = c.String(),
Photo = c.Binary(),
RowVersion = c.Binary(nullable: false, fixedLength: true, timestamp: true, storeType: "rowversion"),
Interests_Interest1 = c.String(maxLength: 450),
Interests_Interest2 = c.String(maxLength: 450),
AddDate = c.DateTime(nullable: false),
})
.PrimaryKey(t => t.Id);

CreateTable(
"Projects",
c => new
{
Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
Title = c.String(maxLength: 50),
Description = c.String(),
RowVesrion = c.Binary(nullable: false, fixedLength: true, timestamp: true, storeType: "rowversion"),
AddDate = c.DateTime(nullable: false),
AdminUser_Id = c.Int(),
})
.PrimaryKey(t => t.Id)
.ForeignKey("Users", t => t.AdminUser_Id)
.Index(t => t.AdminUser_Id);

}

public override void Down()
{
DropIndex("Projects", new[] { "AdminUser_Id" });
DropForeignKey("Projects", "AdminUser_Id", "Users");
DropTable("Projects");
DropTable("Users");
}
}
}


در این کلاس خودکار، نحوه ایجاد جداول بانک اطلاعاتی تعریف شده‌اند. در متد تحریف شده Up، کار ایجاد بانک اطلاعاتی و در متد تحریف شده Down، دستورات حذف جداول و قیود ذکر شده‌اند.
به علاوه اینبار متد Seed را در کلاس مشتق شده از DbMigrationsConfiguration، می‌توان تحریف و مقدار دهی کرد.
علاوه بر این‌ها جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory نیز با اطلاعات جاری مقدار دهی می‌گردد.


فعال سازی گزینه‌های مهاجرت خودکار

برای استفاده از این کلاس‌ها، ابتدا به فایل Configuration.cs مراجعه کرده و خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را true‌ کنید:

internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
}

پس از آن EF به صورت خودکار کار استفاده و مدیریت «Migrations» را عهده‌دار خواهد شد. البته برای این منظور باید نوع آغاز کننده بانک اطلاعاتی را از DropCreateDatabaseAlways قبلی به نمونه جدید MigrateDatabaseToLatestVersion نیز تغییر دهیم:
//Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample2Context, Migrations.Configuration>());

یک نکته:
کلاس Migrations.Configuration که باید در حین وهله سازی از MigrateDatabaseToLatestVersion قید شود (همانند کدهای فوق)، از نوع internal sealed معرفی شده است. بنابراین اگر این کلاس را در یک اسمبلی جداگانه قرار داده‌اید، نیاز است فایل را ویرایش کرده و internal sealed آن‌را به public تغییر دهید.

روش دیگر معرفی کلاس‌های Context و Migrations.Configuration، حذف متد Database.SetInitializer و استفاده از فایل app.config یا web.config است به نحو زیر ( در اینجا حرف ` اصطلاحا back tick نام دارد. فشردن دکمه ~ در حین تایپ انگلیسی):

<entityFramework>
<contexts>
<context type="EF_Sample02.Sample2Context, EF_Sample02">
<databaseInitializer
type="System.Data.Entity.MigrateDatabaseToLatestVersion`2[[EF_Sample02.Sample2Context, EF_Sample02],
[EF_Sample02.Migrations.Configuration, EF_Sample02]], EntityFramework"
/>
</context>
</contexts>
</entityFramework>

آزمودن ویژگی مهاجرت خودکار

اکنون برای آزمایش این موارد، یک خاصیت دلخواه را به کلاس Project به نام public string SomeProp اضافه کنید. سپس برنامه را اجرا نمائید.
در ادامه به بانک اطلاعاتی مراجعه کرده و فیلدهای جدول Projects را بررسی کنید:

CREATE TABLE [dbo].[Projects](
---...
[SomeProp] [nvarchar](max) NULL,
---...

بله. اینبار فیلد SomeProp بدون از دست رفتن اطلاعات و drop بانک اطلاعاتی، به جدول پروژه‌ها اضافه شده است.


عکس العمل ویژگی مهاجرت خودکار در مقابل از دست رفتن اطلاعات

در ادامه، خاصیت public string SomeProp را که در قسمت قبل به کلاس پروژه اضافه کردیم، حذف کنید. اکنون مجددا برنامه را اجرا نمائید. برنامه بلافاصله با استثنای زیر متوقف خواهد شد:

Automatic migration was not applied because it would result in data loss.

از آنجائیکه حذف یک خاصیت مساوی است با حذف یک ستون در جدول بانک اطلاعاتی، امکان از دست رفتن اطلاعات در این بین بسیار زیاد است. بنابراین ویژگی مهاجرت خودکار دیگر اعمال نخواهد شد و این مورد به نوعی یک محافظت خودکار است که درنظر گرفته شده است.
البته در EF Code first این مساله را نیز می‌توان کنترل نمود. به کلاس Configuration اضافه شده توسط پاورشل مراجعه کرده و خاصیت AutomaticMigrationDataLossAllowed را به true تنظیم کنید:

internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
this.AutomaticMigrationsEnabled = true;
this.AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

این تغییر به این معنا است که خودمان صریحا مجوز حذف یک ستون و اطلاعات مرتبط به آن‌را صادر کرده‌ایم.
پس از این تغییر، مجددا برنامه را اجرا کنید. ستون SomeProp به صورت خودکار حذف خواهد شد، اما اطلاعات رکوردهای موجود تغییری نخواهند کرد.


استفاده از Code first migrations بر روی یک بانک اطلاعاتی موجود

تفاوت یک دیتابیس موجود با بانک اطلاعاتی تولید شده توسط EF Code first در نبود جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory است.
به این ترتیب زمانیکه فرمان enable-migrations را در یک پروژه EF code first متصل به بانک اطلاعاتی قدیمی موجود اجرا می‌کنیم، پوشه Migration در آن ایجاد خواهد شد اما تنها حاوی فایل Configuration.cs است و نه فایلی شبیه به number_InitialCreate.cs .
بنابراین نیاز است به صورت صریح به EF اعلام کنیم که نیاز است تا جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory و فایل number_InitialCreate.cs را نیز تولید کند. برای این منظور کافی است دستور زیر را در خط فرمان پاورشل NuGet پس از فراخوانی enable-migrations اولیه، اجرا کنیم:
add-migration Initial -IgnoreChanges

با بکارگیری پارامتر IgnoreChanges، متد Up در فایل number_InitialCreate.cs تولید نخواهد شد. به این ترتیب نگران نخواهیم بود که در اولین بار اجرای برنامه، تعاریف دیتابیس موجود ممکن است اندکی تغییر کند.
سپس دستور زیر را جهت به روز رسانی جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory اجرا کنید:
update-database

پس از آن جهت سوئیچ به مهاجرت خودکار، خاصیت AutomaticMigrationsEnabled = true را در فایل Configuration.cs همانند قبل مقدار دهی کنید.


مشاهده دستوارت SQL به روز رسانی بانک اطلاعاتی

اگر علاقمند هستید که دستورات T-SQL به روز رسانی بانک اطلاعاتی را نیز مشاهده کنید، دستور Update-Database را با پارامتر Verbose آغاز نمائید:
Update-Database -Verbose

و اگر تنها نیاز به مشاهده اسکریپت تولیدی بدون اجرای آن‌ها بر روی بانک اطلاعاتی مدنظر است، از پارامتر Script باید استفاده کرد:
update-database -Script



نکته‌ای در مورد جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory

تنها دلیلی که این جدول در SQL Server البته (ونه برای مثال در SQL Server CE) به صورت سیستمی معرفی می‌شود این است که «جلوی چشم نباشد»! به این ترتیب در SQL Server management studio در بین سایر جداول معمولی بانک اطلاعاتی قرار نمی‌گیرد. اما برای EF تفاوتی نمی‌کند که این جدول سیستمی است یا خیر.
همین سیستمی بودن آن ممکن است بر اساس سطح دسترسی کاربر اتصالی به بانک اطلاعاتی مساله ساز شود. برای نمونه ممکن است schema کاربر متصل dbo نباشد. همینجا است که کار به روز رسانی این جدول متوقف خواهد شد.
بنابراین اگر قصد داشتید خواص سیستمی آن‌را لغو کنید، تنها کافی است دستورات T-SQL زیر را در SQL Server اجرا نمائید:

SELECT * INTO [TempMigrationHistory]
FROM [__MigrationHistory]
DROP TABLE [__MigrationHistory]
EXEC sp_rename [TempMigrationHistory], [__MigrationHistory]


ساده سازی پروسه مهاجرت خودکار

کل پروسه‌ای را که در این قسمت مشاهده کردید، به صورت ذیل نیز می‌توان خلاصه کرد:

using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.Migrations.Infrastructure;
using System.IO;

namespace EF_Sample02
{
public class Configuration<T> : DbMigrationsConfiguration<T> where T : DbContext
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}
}

public class SimpleDbMigrations
{
public static void UpdateDatabaseSchema<T>(string SQLScriptPath = "script.sql") where T : DbContext
{
var configuration = new Configuration<T>();
var dbMigrator = new DbMigrator(configuration);
saveToFile(SQLScriptPath, dbMigrator);
dbMigrator.Update();
}

private static void saveToFile(string SQLScriptPath, DbMigrator dbMigrator)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(SQLScriptPath)) return;

var scriptor = new MigratorScriptingDecorator(dbMigrator);
var script = scriptor.ScriptUpdate(sourceMigration: null, targetMigration: null);
File.WriteAllText(SQLScriptPath, script);
Console.WriteLine(script);
}
}
}

سپس برای استفاده از آن خواهیم داشت:

SimpleDbMigrations.UpdateDatabaseSchema<Sample2Context>();

در این کلاس ذخیره سازی اسکریپت تولیدی جهت به روز رسانی بانک اطلاعاتی جاری در یک فایل نیز درنظر گرفته شده است.



تا اینجا مهاجرت خودکار را بررسی کردیم. در قسمت بعدی Code-Based Migrations را ادامه خواهیم داد.
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیست و پنجم
یکی از مهمترین خصوصیات CLR این است که نوع‌ها، ایمن هستند و همواره می‌داند که هر شیء از چه نوعی است. برای اثبات این ادعا می‌توانید متد GetType را صدا بزنید تا به شما بگوید این شیء از چه نوعی است. متد GetType قابلیت رونویسی ندارد و به همین علت می‌توانید مطمئن باشید که خروجی برگشتی دستکاری نشده است.
یکی از نیازهای طراحان این است که مرتبا نیاز به تبدیل نوع‌ها را به یکدیگر دارند. CLR به شما اجازه می‌دهد که هر آبجکتی را به نوع مربوط به خودش یا والدینش تبدیل کنید. بسته به زبانی که انتخاب می‌کنید، این تبدیل شکل متفاوتی دارد و در سی شارپ نیاز به سینتکس خاصی نیست.
سی شارپ برای تبدیل یک شیء به نوع‌های والدش، نیازی به ذکر نوع ندارد ولی اگر قرار است از سمت والد به سمت فرزند Cast شود نیاز است که صریحا نوع آن را اعلام کنید. در این روش اگر نوع تبدیلات با شیء ما سازگاری نداشته باشد، در زمان اجرا، با خطای
 InvalidCastExceptio
 روبرو خواهید شد. کد زیر نمونه‌ای از این تبدیلات است:
internal class Employee {
...
}    
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        // بدون ذکر نام والد تبدیل صورت میگیرد
        Object o = new Employee();

      // برای تبدیل والد به یکی از مشتقات آن نیاز است
        // نوع آن به طور صریح ذکر گردد
         // در بعضی زبان‌های مثل ویژوال بیسیک نیازی به ذکر آن نیست
        Employee e = (Employee) o;
     }
  }

استفاده از کلمات as و is در تبدیلات
یکی دیگر از روش‌های امن برای cast کردن اشیاء، استفاده از کلمه‌ی کلیدی is هست. این عبارت چک می‌کند که آیا شیء مورد نظر، از نوع تبدیلی ما پشتیبانی می‌کند یا خیر؛ اگر true بازگرداند به این معنی است که پشتیبانی می‌شود و در حین cast کردن با خطایی روبرو نمی‌شویم.
Object o = new Object();
  Boolean b1 = (o is Object);   // b1 is true.
  Boolean b2 = (o is Employee); // b2 is false.
پی نوشت :در این بررسی اگر شیء نال باشد، مقدار برگشتی همیشه false است. چون به هیچ نوعی قابل تبدیل نیست.
نحوه‌ی استفاده‌ی از کلمه کلیدی is در این تبدیل به شکل زیر است:
if (o is Employee) 
{     
         Employee e = (Employee) o;
}
کد بالا با اینکه ایمنی بیشتری دارد، ولی از نظر کارآیی هزینه بر است. دلیل آن هم این است که عمل تاییدیه، در دو مرتبه انجام می‌شود: اولین مرحله‌ی تایید، استفاده از عبارت is است تا بررسی کند آیا این شیء قابل تبدیل به نوع مورد نظر است یا خیر. دومین بررسی هم در حین تبدیل یا Cast کردن اتفاق می‌افتد که خود این تبدیل هم، همانطور که در بالا اشاره کردیم، بررسی‌هایی برای تبدیل دارد.

برای بهبود کد بالا، سی شارپ کلمه‌ی کلیدی as را ارائه می‌کند. کلمه کلیدی as باعث می‌شود اگر شیء به آن نوع قابل تبدیل باشد، ارجاعی صورت بگیرد؛ در غیر این صورت مقدار نال بازگشت داده می‌شود. شاید شما بگویید که در خط بعدی ما نیز دوباره مجددا یک عبارت شرطی داریم و دوباره داریم عمل تاییدیه را انجام می‌دهیم. ولی باید گفت این if به مراتب هزینه‌ی کمتری نسبت به بررسی‌های تبدیل یا Cast به شیوه‌ی بالاست.
Employee e = o as Employee;
  if (e != null) {
     .....
  }

فضاهای نام و اسمبلی ها
همانطور که مطلع هستید، فضاهای نام به ما این اجازه را می‌دهند تا نوع‌ها را به صورت منطقی گروه بندی کنیم تا دسترسی به آنان راحت‌تر باشد. برای مثال مطمئنا با نگاه به اسم فضای نام
System.Text
متوجه می‌شویم که داخل آن، نوع‌های متفاوتی برای کار با رشته‌ها وجود دارد. برای دسترسی به یک نوع، ابتدا باید از فضاهای نام آن شروع کرد و به شیوه‌ی زیر، به نوع‌ها دسترسی پیدا کرد:
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        System.IO.FileStream fs = new System.IO.FileStream(...);
        System.Text.StringBuilder sb = new System.Text.StringBuilder();
     }
  }
احتمالا متوجه‌ی شلوغی و طولانی شدن بی جهت کدها شده‌اید. برای رفع این مشکل، هر زبان شیوه‌ای را می‌تواند بکار بگیرد که سی شارپ از کلمه‌ی کلیدی Using و مثلا ویژوال بیسیک از کلمه‌ی کلیدی Import و ... استفاده می‌کنند و حال می‌توانیم کد بالا را خلاصه‌تر و منظم‌تر بنویسیم:
using System.IO;    // Try prepending "System.IO." 
 using System.Text;  // Try prepending "System.Text." 
  
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        FileStream fs = new FileStream(...); 
       StringBuilder sb = new StringBuilder();
     }
  }

موقعیکه شما نوعی را در یک فضای نام استفاده می‌کنید، این نوع به ترتیب بررسی می‌کند که نوع، در کدام فضای نام و کدام اسمبلی مورد استفاده قرار گرفته است. این اسمبلی‌ها شامل FCL و اسمبلی‌های خارجی است که به آن لینک کرده‌اید. حال ممکن است این سؤال پیش بیاید که ممکن است نام دو نوع، در دو فضای نام متفاوت، یکی باشد و در یک جا مورد استفاده قرار گرفته‌اند. چگونه می‌توان تشخیص داد که کدام نوع، متعلق به دیگری است؟ نظر مایکروسافت این است که تا می‌توانید سعی کنید از اسامی متفاوت استفاده کنید. ولی در بعضی شرایط این مورد ممکن نیست. به همین علت باید هر دو کلاس یا به طور کامل، به همراه فضای نام نوشته شوند؛ یا اینکه یکی از آن‌ها بدین شکل باشد و فضای نام نوع دیگر، با using صدا زده شود.
در مثال زیر ما دو نوع را با نام Widget داریم که در دو فضای نام Microsoft و Dotnettips وجود دارند:
using Microsoft; 
using Dotnettips ;
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        Widget w = new Widget();// An ambiguous reference
     } 
 }
در کد بالا به دلیل اینکه مشخص نیست نوعی که مدنظر شماست، کدام است، با خطای زیر روبرو می‌شوید:
 'Widget' is an ambiguous reference between 'Microsoft.Widget' and 'Dotnettips.Widget
به همین علت کد را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
using Microsoft; 
using Dotnettips;
   
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        Dotnettips.Widget w = new Dotnettips.Widget(); // Not ambiguous
     }
  }
یا بدین صورت:
using Microsoft; 
using Dotnettips;
using DotnettipsWidget = Dotnettips.Widget;   

public sealed class Program {
     public static void Main() {
        DotnettipsWidget w = new DotnettipsWidget (); // No error now
     }
  }
حال بیایید تصور کنیم که فضای‌های نام هم یکسان شده‌اند. مثلا شرکتی به اسم Australian Boomerang Company و شرکت دیگری به اسم Alaskan Boat Corporation یک اسمبلی با نام Widget را تولید کرده اند و تحت فضای نام ABC منتشر کرده‌اند.با اینکه مایکروسافت سفارش زیادی کرده است که از نام کامل استفاده شود و مخفف‌ها را مورد استفاده قرار ندهید ولی از اتفاقاتی است که ممکن است رخ بدهد. در این حالت خوشبختانه کمپایلر سی شارپ قابلیتی به نام Extern را معرفی کرده است.
مطالب
مبانی TypeScript؛ جنریک‌ها
بخش عمده‌ای از مهندسی نرم افزار، مربوط به ساخت کامپوننت‌هایی است که نه تنها به خوبی و مستحکم توسعه داده شده‌اند، بلکه قابلیت استفاده دوباره را نیز دارند.
کامپوننت‌هایی که قادر هستند بر روی داده‌های فعلی و همچنین داده‌های آینده، کار کنند، قابلیت‌های انعطاف پذیری را برای ساخت سیستم‌های نرم افزاری بزرگ در اختیار شما قرار خواهند داد.
در زبان هایی نظیر جاوا و سی شارپ، یکی از ابزارهای اصلی برای ساخت کامپوننت‌هایی با قابلیت استفاده مجدد، "جنریک‌ها" میباشد که امکان ساخت کامپوننت‌هایی را می‌دهند که با انواع داده‌های متنوعی به جای یک نوع داده، کار میکنند.
برای شروع به تابع زیر توجه کنید:
function identity(arg: number): number {
    return arg;
}
تابع identity هر آنچه را که به عنوان پارامتر به آرگومان آن ارسال کنیم، بازگشت خواهد داد. میتوانید آن را به مانند دستور "echo" در نظر بگیرید.
بدون استفاده از جنریک ها، باید برای هر نوع داده، یک تابع جدید و یا تابعی را به صورت کلی زیر در نظر بگیریم:
function identity(arg: any): any {
    return arg;
}
در تابع بالا از نوع any استفاده شده است. با استفاده از any، قطعا تابع بالا به صورت عمومی خواهد بود و تمام نوع داده‌ها را به عنوان آرگومان خواهد پذیرفت. ولی در واقع ما اطلاعات مربوط به اینکه نوع داده بازگشتی توسط تابع چه چیزی است را از دست خواهیم داد.
برای مثال اگر یک عدد را به آن ارسال کنیم، تنها متوجه خواهیم شد که نوع آن any میباشد؛ بنابراین به روشی نیاز داریم تا بتوانیم نوع داده آرگومان‌های تابع مورد نظر را کنترل کنیم.
در پیاده سازی زیر، ما از یک type variable خاصی استفاده خواهیم کرد که به جای مقادیر برای انوع داده‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}
در تابع بالا با از T به عنوان یک type variable استفاده کرده‌ایم که امکان گرفتن انواع داده‌هایی را (برای مثال number) که توسط کاربر مهیا میشود، به ما خواهد داد.
این پیاده سازی از تابع identity، تحت عنوان تابع جنریک مطرح می‌شود که برای دامنه‌ی عظیمی از انواع داده‌ها می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و بر خلاف پیاده سازی قبل که از any استفاده کرده‌ایم، در این حالت دیگر اطلاعات نوع داده را از دست نخواهیم داد.
برای استفاده از تابع فوق ما دو روش را پیش رو خواهیم داشت:
  • ارسال تمام آرگومان‌ها که شامل آرگومان نوع داده هم میباشد
let output = identity<string>("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا ما به صراحت T را با نوع داده string با استفاده از < > مقدار دهی کرده‌ایم.
  • روش دوم که شاید استفاده رایج از توابع جنریک هم هست، استفاده از امکان type argument inference میباشد.
let output = identity("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا اینبار به صورت صریح نوع T را مشخص نکرده‌ایم و کامپایلر باتوجه به "myString"، نوع T را تعیین خواهد کرد. درحالیکه استفاده از امکان type argument inference خیلی مفید میباشد و کد را خیلی کم حجم و خوانا در اختیار ما قرار میدهد، ولی در مثال‌های پیچیده، امکان این وجود دارد که کامپایلر در تشخیص نوع داده، با خطا مواجه شود. در این صورت استفاده از روش اول مفید خواهد بود.
در ادامه اگر قصد لاگ کردن Length مربوط به آرگومان arg را در هر بار فراخوانی تابع داشته باشیم، می‌بایستی به شکل زیر عمل کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Error: T doesn't have .length
    return arg;
}
همانطور که انتظار داشتیم، کامپایلر خطایی مبنی بر نداشتن عضوی تحت عنوان length برای آرگومان arg را نمایش خواهد داد. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، T جانشینی برای تمام نوع داده‌ها خواهد بود؛ بنابراین در اینجا میتوانیم یک داده‌ی از نوع number را که عضوی بنام length ندارد، هم به این تابع  پاس دهیم.
حال بیایید بگوییم که ما قصد داریم این تابع، با آرایه ای از T کار کند. در این صورت اگر با آرایه‌ها کار کنیم، عضوی به نام length را خواهیم داشت. به پیاده سازی زیر توجه کنید:
function loggingIdentity<T>(arg: T[]): T[] {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
کد بالا را میتوانیم به این شکل تفسیر کنیم: تابع جنریک loggingIdentity یک type parameter را تحت عنوان T و یک آرگومان را تحت عنوان arg که آرایه ای از T هست، گرفته و آرایه‌ای از T را بازگشت خواهد داد. اگر ما آرایه‌ای از number را به آن پاس دهیم، آرایه‌ای از number‌ها را بازگشت خواهد داد.
در این حالت استفاده از T به عنوان type variable که بخشی از نوع داده‌هایی است که ما با آنها کار میکنیم، به جای پشتیبانی از تمام نوع داده‌ها، انعطاف پذیری بالایی را به ما خواهد داد.
حتی میتوانیم این مثال را به شکل زیر نیز پیاده سازی کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: Array<T>): Array<T> {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
پیاده سازی بالا خیلی شبیه به پیاده سازی در سایر زبان‌ها هم میباشد.

Generic Types
در این قسمت ما به دنبال یافتن نوع خود توابع بوده و سعی خواهیم کرد اینترفیس‌های جنریک را هم پیاده سازی کنیم. نوع توابع جنریک هم بمانند توابع غیر جنریک میباشند؛ به طوری که می‌توان لیستی از type parameters هایی را که در حالت function declarations موجود هستند، در ابتدا بنویسیم.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <T>(arg: T) => T = identity;
حتی می‌توانیم نام متفاوتی را هم برای type parameter در نظر بگیرم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <U>(arg: U) => U = identity;
یا حتی می‌توانیم به مانند امضای یک object literal هم کد بالا را بازنویسی کنیم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: {<T>(arg: T): T} = identity;
حال میتوانیم این object literal را به یک اینترفیس منتقل کنیم:
interface GenericIdentityFn {
    <T>(arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn = identity;
کد بالا خوانایی بالاتری را نسبت به حالت قبل دارد و با تعریف یک اینترفیس به نام GenericIdentityFn و انتقال object literal به داخل آن، میتوانیم از نام اینترفیس به جای استفاده مستقیم از object literal، بهره ببریم.
حتی میتوانیم type parameter تابع جنریک خود را هم به اینترفیس منتقل کنیم. 
interface GenericIdentityFn<T> {
    (arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn<number> = identity;
باید توجه داشت که پیاده سازی ما کمی متفاوت‌تر از قبل شده است.الان type parameter ما برای کل اعضای اینترفیس قابل رویت میباشد.فهم این مورد که چه زمانی type parameter را در امضای نامیدن داخل اینترفیس یا بر روی خود اینترفیس استفاده کنیم، خود میتوانید برای شرح اینکه کدام وجه‌های یک نوع داده جنریک هستند، مفید باشد.
نکته : امکان تعریف enum‌ها و namespace‌های جنریک وجود ندارد.
 
Generic Classes
تعریف کلاس‌های جنریک هم به مانند اینترفیس‌های جنریک میباشد. به مثال زیر توجه کنید:
class GenericNumber<T> {
    zeroValue: T;
    add: (x: T, y: T) => T;
}
let myGenericNumber = new GenericNumber<number>();
myGenericNumber.zeroValue = 0;
myGenericNumber.add = function(x, y) { return x + y; };
در کد بالا، استفاده‌ای واقعی از کلاس GenericNumber قابل مشاهده است. شاید متوجه شده باشید که هیچ محدودیتی برای استفاده‌ی نوع‌ها برای مثال تنها از نوع number در آن نیست و میتوانید از نوع string هم به شکل زیر استفاده کنید:
let stringNumeric = new GenericNumber<string>();
stringNumeric.zeroValue = "";
stringNumeric.add = function(x, y) { return x + y; };

alert(stringNumeric.add(stringNumeric.zeroValue, "test"));
نکته : برای اعضای استاتیک کلاس نمیتوانید از type parameter کلاس استفاده کنید.
 
Generic Constraints
اگر مثال اخیر را به یاد داشته باشید، شاید بعضی اوقات لازم باشد که یک تابع جنریک را تعریف کنیم تا تنها با مجموعه‌ای از نوع داده‌ها کار کند که اتفاقا از امکانات این مجموعه، آگاهی داریم. در همان مثال loggingIdentity، ما نیاز داشتیم تا به خصوصیت length آرگومان arg دسترسی داشته باشیم و کامپایلر در همان ابتدا، به دلیل اینکه همه نوع داده‌ها از این خصوصیت برخوردار نیستند، خطایی را به ما نشان میدهد.
در ادامه تابعی را پیاده سازی میکنیم که جوابگوی تمام نوع داده‌ها بوده، به شرطی که حداقل خصوصیت length را داشته باشند. لذا باید نیاز خود را در قالب یک محدودیت بر آنچه که T میتواند انجام دهد، فهرست کنیم.
interface Lengthwise {
    length: number;
}

function loggingIdentity<T extends Lengthwise>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Now we know it has a .length property, so no more error
    return arg;
}
در کد بالا برای توصیف محدودیت خود از یک اینترفیس به نام Lengthwise استفاده کرده‌ایم که فقط یه خصوصیت length را دارد و با استفاده از آن و کلمه‌ی کلیدی extends، محدودیت خود را اعمال کرده ایم.
استفاده از تابع بالا:
loggingIdentity(3);  // Error, number doesn't have a .length property
چون تابع جنریک ما الان محدود میباشد و با تمام نوع داده‌ها کار نخواهد کرد، با خطای بالا روبرو خواهیم شد.
loggingIdentity({length: 10, value: 3});
در عوض مثال بالا، محدودیت ما را به همراه دارد (داشتن خصوصیت length) و بدون هیچ خطایی جواب خواهیم گرفت.

استفاده از Type Parameter‌ها در تعریف محدودیت
در برخی از سناریو‌ها شاید نیاز باشد که یکی از type parameter‌ها توسط دیگری محدود شده باشد. به مثال زیر توجه کنید:
function find<T, U extends Findable<T>>(n: T, s: U) {   // errors because type parameter used in constraint
  // ...
}
find (giraffe, myAnimals);
همانطور که مشخص است، کامپایلر ما را با نشان دادن خطایی متوقف خواهد کرد. چون اجازه‌ی استفاده از type parameter را در اعمال محدودیت، نداریم. در عوض میشود به شکل زیر عمل کرد:
function find<T>(n: T, s: Findable<T>) {
  // ...
}
find(giraffe, myAnimals);
این بار آرگومان s ما باید از نوع <Findable<T باشد که باز هم توانسته‌ایم محدودیت خود را توسط یک type parameter بر آن یکی اعمال کنیم.
نکته : دو پیاده سازی بالا اصلا یکسان نیستند؛ نوع بازگشی در تابع اول میبایستی از نوع U می‌بود، ولی در پیاده سازی دوم اینگونه نیست.(در صورت نبودن خطا)
 
استفاده از کلاس‌ها در جنریک‌ها
زمانی که قصد دارید با استفاده از جنریک‌ها، factory‌ها را پیاده سازی کنید، باید با استفاده از سازنده‌ی کلاس‌ها، به آنها اشاره کنید. به مثال زیر توجه کنید:
function create<T>(c: {new(): T; }): T {
    return new c();
}
تابع بالا به عنوان یک object factory می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد و نکته آن در تعریف نوع آرگومان c میباشد که باز هم به صورت object literal معرفی شده است. اگر در قسمت‌های بالا به یاد داشته باشید، می‌توان این مورد را هم داخل یک اینترفیس گنجاند.
به عنوان یک مثال پیشرفته‌تر هم میتوان به استفاده از prototype property برای استنتاج type parameter‌ها و تحمیل کردن ارتباط بین تابع سازنده و وهله کلاس‌ها، اشاره کرد. به مثال زیر توجه کنید:
class BeeKeeper {
    hasMask: boolean;
}

class ZooKeeper {
    nametag: string;
}

class Animal {
    numLegs: number;
}

class Bee extends Animal {
    keeper: BeeKeeper;
}

class Lion extends Animal {
    keeper: ZooKeeper;
}

function findKeeper<A extends Animal, K> (a: {new(): A;
    prototype: {keeper: K}}): K {

    return a.prototype.keeper;
}
در کد بالا از دو کلاس BeeKeeper و ZooKeeper برای نوع بازگشتی متد‌های موجود در کلاس‌های Bee و Lion استفاده شده‌است. کلاس Animal به عنوان کلاس پایه دو کلاس Bee و Lion که یک خصوصیت numLegs دارد، تعریف شده‌است. از تابع جنریک findKeeper برای مشخص کردن نگهبان مرتبط با Animal ای که به عنوان type parameter توسط A مشخص میشود، استفاده می‌گردد. محدودیتی که بر روی A اعمال شده است نشان دهنده‌ی این است که نوع داده‌ی مورد نظر باید حتما یک Animal باشد و همچنین با اعمال محدودیتی که در قالب object literal مشخص است، تعیین شده است که نوع مورد نظر باید یک کلاس باشد و در نهایت با استفاده از prototype مشخص کرده‌ایم که متدی به نام Keeper آن کلاس، باید نوع برگشتی از نوع K را که به عنوان type parameter مطرح شده‌ی در امضای تابع است، دارا باشد. K نشان دهنده نوع داده بازگشتی این تابع جنریک نیز میباشد.
استفاده از تابع بالا:
findKeeper(Lion).nametag;  // typechecks!
بله همانطور که مشخص است، type parameter‌های مورد نظر به اصطلاح infer شده‌اند و خصوصیت nametag نشان از این دارد که ZooKeeper به صورت خودکار به عنوان نوع داده K تشخیص داده شده است.
مطالب
آموزش Linq - بخش ششم: عملگرهای پرس و جو قسمت چهارم
عملگر‌های تولید  Generation Operator

عملگر‌های تولید، برای ما توالی ایجاد می‌کنند و تفاوت‌های عمده‌ای با سایر عملگرهای پرس و جو دارند که در بخش زیر به آنها اشاره می‌کنیم:
 1- هیچ توالی ورودی را دریافت نمی‌کنند.
 2- این عملگر‌ها بصورت متد الحاقی پیاده سازی نشده‌اند و بصورت متد‌های استاتیک در کلاس Enumerable قرار گرفته‌اند.
امضاء زیر مربوط به متد Empty  می‌باشد:
 public static IEnumerable<TResult> Empty<TResult>()

Empty

عملگر Empty یک توالی بدون عنصر (Empty) را بر اساس نوع مشخص شده، ایجاد می‌کند.
در کد زیر نحوه ایجاد یک توالی خالی از نوع Ingredient نشان داده شده است.
IEnumerable<Ingredient> ingredients = Enumerable.Empty<Ingredient>();
Console.WriteLine(ingredients.Count());
خروجی کد بالا :
 0
پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو
معادل عملگر Empty، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

Range
عملگر پرس و جوی Range، یک توالی از مقادیر صحیح متوالی را برای ما ایجاد می‌کند. اولین پارامتر این عملگر عنصر آغاز کننده توالی است و دومین پارامتر این عملگر تعداد کل عناصر توالی تولید شده، با احتساب عنصر اول خواهد بود.
مثال:
IEnumerable<int> fiveToTen = Enumerable.Range(5,6);
foreach (var num in fiveToTen)
{
   Console.WriteLine(num);
}
خروجی مثال بالا:
5
6
7
8
9
10
همانطور که ملاحظه کردید مجموعا 6 عنصر برای توالی تولید شدند و اولین عنصر، با عدد 5 آغاز شده است.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل عملگر Range، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

Repeat
عملگر پرس و جوی Repeat یک عدد را به تعداد بار مشخصی در توالی خروجی تکرار می‌کند.
مثال:
IEnumerable<int> fiveToTen = Enumerable.Repeat(42, 6);
foreach (var num in fiveToTen)
{
    Console.WriteLine(num);
}
خروجی مثال بالا:
42
42
42
42
42
42
پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو
معادل عملگر Repeat، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگرهای  کمی (Quantifier Operators)
عملگرهای Quantifier یک توالی ورودی را گرفته، آن را ارزیابی کرده و یک مقدار منطقی را باز می‌گردانند.

عملگر Contains
عملگر Contains  عناصر یک توالی را ارزیابی می‌کند و در صورتیکه مقدار مورد نظر ما در توالی وجود داشته باشد، ارزش True باز می‌گرداند.
مثال:
int[] nums = {1, 2, 3};
bool isTowThere = nums.Contains(2);
bool isFiveThere = nums.Contains(5);

Console.WriteLine(isTowThere);
Console.WriteLine(isFiveThere);
خروجی مثال بالا :
True
False

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل عملگر Contains، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

عملگر Any
عملگر Any دو امضاء مختلف را دارد:
 1- اولین امضاء: در صورتیکه توالی شامل حداقل یک عنصر باشد، ارزش True بازگردانده می‌شود.
 2- دومین امضاء: یک عبارت پیش بینی را قبول می‌کند. در صورتیکه حداقل یکی از عناصر توالی، عبارت پیش بینی را تامین کند، ارزش صحیح باز گردانده می‌شود.
مثال: بررسی امضاء اول عملگر Any
int[] nums = { 1, 2, 3 };
IEnumerable<int> noNums = Enumerable.Empty<int>();

Console.WriteLine(nums.Any());
Console.WriteLine(noNums.Any());
خروجی مثال بالا:
True
False
مثال: بررسی امضاء دوم عملگر Any
int[] nums = { 1, 2, 3 };
bool areAnyEvenNumbers = nums.Any(x => x % 2 == 0);
Console.WriteLine(areAnyEvenNumbers);
خروجی مثال بالا:
 True
در مثال بالا، عبارت پیش بینی مشخص می‌کند که اعداد زوج در توالی وجود داشته باشند یا خیر.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو
معادل عملگر Any، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

عملگر All
عملگر پرس و جوی All، یک عبارت پیش بینی را دریافت می‌کند و عناصر توالی ورودی را بر مبنای آن ارزیابی می‌کند تا مشخص شود همه عناصر، شرط پیش بینی را تامین می‌کنند.
در کد زیر بررسی می‌کنیم که آیا همه عناصر توالی مواد غذایی، جزء مواد غذایی کم چرب می‌باشند یا خیر .
Ingredient[] ingredients =
{
new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
new Ingredient { Name = "Egg", Calories = 100 },
new Ingredient { Name = "Milk", Calories = 150 },
new Ingredient { Name = "Flour", Calories = 50 },
new Ingredient { Name = "Butter", Calories = 400 }
};
bool isLowFatRecipe = ingredients.All(x => x.Calories < 200);
Console.WriteLine(isLowFatRecipe);
خروحی کد بالا :
False

نکته : عملگر All به محض پیدا کردن عنصری که شرط مشخص شده را نقض کند، ارزش False را باز می‌گرداند و ادامه بررسی عناصر باقی مانده را متوقف می‌کند.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو
معادل عملگر Any، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

عملگر SequenceEqual
عملگر SequenceEqual دو توالی را با هم مقایسه کرده و در صورتیکه عناصر هر دو توالی برابر و ترتیب قرار گیری آنها نیز یکسان باشند، ارزش True باز گردانده می‌شود.
مثال:
IEnumerable<int> sequence1 = new[] {1, 2, 3};
IEnumerable<int> sequence2 = new[] { 1, 2, 3 };
bool isSeqEqual = sequence1.SequenceEqual(sequence2);
Console.WriteLine(isSeqEqual);
خروجی مثال بالا:
 True

در صورتی که دو توالی عناصر یکسانی داشته باشند، ولی ترتیب قرار گیری عناصر با هم یکسان نباشند، عملگر ارزش False را باز می‌گرداند.
مثال :
IEnumerable<int> sequence1 = new[] { 1, 2, 3 };
IEnumerable<int> sequence2 = new[] { 3, 2, 1 };
bool isSeqEqual = sequence1.SequenceEqual(sequence2);
Console.WriteLine(isSeqEqual);
خروجی مثال بالا:
False
پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو
معادل عملگر SequenceEqual، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.
 
عملگر‌های تجمیع/تجمعی Aggregate Operators
عملگرهای Aggregate یک توالی ورودی را دریافت و یک مقدار عددی (Scalar Value) را باز می‌گردانند. مقدار بازگردانده شده، حاصل یک عملیات محاسباتی می‌باشد.
لیستی از عملگر‌های تجمیع ( Aggregate Operators ):
 • Count
 • LongCount
 • Sum
 • Min
 • Max
 • Average
 • Aggregate

عملگر Count
عملگر Count، تعداد عناصر توالی ورودی را باز می‌گرداند. عملگر Count، دو امضاء مختلف دارد. یکی از این امضاء‌ها یک عبارت پیش بینی را می‌پذیرد.
کد زیر، امضاء اول عملگر Count را نشان می‌دهد:
int[] nums = { 1, 2, 3 };
int numberOfElements = nums.Count();
Console.WriteLine(numberOfElements);
خروجی کد بالا:
 3

وقتی عبارت پیش بینی بکار گرفته می‌شود، عملگر Count تنها عناصری را که شرط را تامین کنند، شمارش می‌کند.
در کد زیر عملگر Count، همه عناصر زوج توالی ورودی را شمارش می‌کند:
int[] nums = { 1, 2, 3 };
int numberOfEvenElements = nums.Count(x => x % 2 == 0);
Console.WriteLine(numberOfEvenElements);
خروجی کد بالا :
1

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل عملگر Count ، کلمه‌ی کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

عملگر LongCount
این عملگر مثل عملگر Count عمل می‌کند، اما با این تفاوت که خروجی آن به جای نوع int از نوع long می‌باشد. این عملگر برای شمارش توالی‌های  ورودی بسیار بزرگ مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل عملگر LongCount، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

عملگر Sum

این عملگر  مجموع تمامی عناصر یک توالی را باز می‌گرداند.
در کد زیر جمع عناصر یک توالی از نوع int را مشاهده می‌کنید:
int[] nums = { 1, 2, 3 };
int total = nums.Sum();
Console.WriteLine(total);
خروجی کد بالا :
 6

عملگر Sum می‌تواند بر روی توالی‌هایی از نوع <IEnumerable<T و بر روی اعضای عددی آنها اعمال شود.
مثال:
Ingredient[] ingredients =
{
new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
new Ingredient { Name = "Egg", Calories = 100 },
new Ingredient { Name = "Milk", Calories = 150 },
new Ingredient { Name = "Flour", Calories = 50 },
new Ingredient { Name = "Butter", Calories = 400 }
};
int totalCalories = ingredients.Sum(x => x.Calories);
Console.WriteLine(totalCalories);
خروحی مثال بالا :
 1200

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل عملگر Sum، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

عملگر Average

این عملگر میانگین عناصر توالی‌های عددی را محاسبه می‌کند.
مثال:
int[] nums = { 1, 2, 3 };
var avg = nums.Average();
Console.WriteLine(avg);
خروجی مثلا بالا :
 2

همانطور که در کد بالا مشاهده می‌کنید، نوع متغیر avg صراحتا مشخص نشده و از نوع var استفاده شده است. تابع average بر اساس توالی ورودی، انواع مختلفی از نوع داده‌های عددی را به خروجی ارسال می‌کند (double,float,decimal).
همانند عملگر Sum، عملگر Average می‌تواند بر روی اعضای عددی توالی‌هایی که از نوع<IEnumarable<T هستند، اعمال شود.
مثال:
Ingredient[] ingredients =
{
new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
new Ingredient { Name = "Egg", Calories = 100 },
new Ingredient { Name = "Milk", Calories = 150 },
new Ingredient { Name = "Flour", Calories = 50 },
new Ingredient { Name = "Butter", Calories = 400 }
};
var avgCalories = ingredients.Average(x => x.Calories);
Console.WriteLine(avgCalories);
خروجی مثال بالا :
 240

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل عملگر Average، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

عملگر Min

عملگر Min کوچکترین عنصر توالی را باز می‌گرداند.
مثال:
int[] nums = { 3, 2, 1 };
var smallest = nums.Min();
Console.WriteLine(smallest);
خروجی مثال بالا:
 1
امضاء دیگر Min می‌تواند یک عبارت پیش بینی را بپذیرد:
مثال:
Ingredient[] ingredients =
{
new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
new Ingredient { Name = "Egg", Calories = 100 },
new Ingredient { Name = "Milk", Calories = 150 },
new Ingredient { Name = "Flour", Calories = 50 },
new Ingredient { Name = "Butter", Calories = 400 }
};
var smallestCalories = ingredients.Min(x => x.Calories);
Console.WriteLine(smallestCalories);

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو
معادل عملگر Min ، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد.ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

عملگر Max
عملگر Max بزرگترین عنصر توالی را باز می‌گرداند.
مثال:
int[] nums = { 1 ,3, 2 };
var largest = nums.Max();
Console.WriteLine(largest);
خروجی مثال بالا:
 3
همچون عملگر Min، عملگر Max نیز یک امضاء دارد که می‌توان از طریق آن یک عبارت پیش بینی را مشخص کرد.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل عملگر Max، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.

Aggregate
عملگر‌های تجمعی که  تا اینجا معرفی شدند، تنها یک کار را انجام می‌دادند. اما عملگر Aggregate امکان تعریف یک پرس و جوی تجمیع سفارشی و پیشرفته‌تر را که بر روی توالی ورودی اعمال می‌شود نیز مهیا می‌کند.
عملگر Aggregate  دو نسخه دارد:
 1- نسخه‌ای که اجازه استفاده از یک عدد را به عنوان مقدار Seed، به ما می‌دهد (مقدار آغازین یا Seed).
 2- نسخه‌ای که از عنصر ابتدایی توالی به عنوان مقدار Seed استفاده می‌کند.
هر دو نسخه این عملگر به یک تابع  انباره (accumulator function) جهت نگهداری نتیجه نیاز دارند.
کد زیر شبیه سازی عملگر Sum  توسط عملگر Aggregate می‌باشد:
int[] nums = {1, 2, 3};
var result = nums.Aggregate(0,
(currentElement, runningTotal) => runningTotal + currentElement);
Console.WriteLine(result);
خروجی قطعه کد بالا:
 6
در قطعه کد بالا، نسخه‌ای از عملگر aggregate استفاده شد که مقدار شروع آن با عدد صفر مقدار دهی اولیه شد‌ه‌است.
کد زیر شبیه سازی عملیات فاکتوریل را با در نظر گرفتن عنصر اول توالی، به عنوان مقدار Seed نشان می‌دهد:
 int[] nums = { 1, 2, 3 ,4,5};
var result = nums.Aggregate((runningProduct, nextfactor) => runningProduct * nextfactor);
Console.WriteLine(result);
خروجی کد بالا:
 120

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل عملگر Aggregate، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.
مطالب
توسعه سیستم مدیریت محتوای DNTCms - قسمت ششم
در این قسمت مدل‌های باقی مانده‌ی از بخش‌هایی را که در مقاله اول مطرح شدند، به اتمام می‌رسانیم. همچنین با بازخوردهایی که در مقالات قبل گرفتیم، در این قسمت تغییرات ایجاد شده‌ی در مدل‌های قسمت‌های قبل را نیز مطرح خواهیم کرد.

مدل‌های AuditLog (اصلاحیه)و ActivityLog

باید توجه داشت که اگر سیستم AuditLog، جزئیات بیشتری را در بر بگیرد، می‌توان از آن به عنوان History هم یاد کرد. در قسمت چهارم برای پست‌های انجمن یک جدول جدا هم به منظور ذخیره سازی تاریخچه‌ی تغییرات، در نظر گرفتیم. فرض کنید که یک سری از جداول دیگر هم نیازمند این امکان باشند! راه حل چیست؟
  1. استفاده از جداول جدا برای هر کدام از جداول به صورتیکه یک ارتباط یک به چند مابین آنها برقرار است. از این جداول تحت عنوان HistoryTable یاد می‌شود.
  2. استفاده از یک جدول برای نگهداری تاریخچه‌ی تغییرات جداولی که نیازمند این امکان هستند. 
در زیر پیاده سازی از روش دوم رو مشاهده میکنید.
  /// <summary>
    /// Represent The Operation's log
    /// </summary>
    public class AuditLog
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create One Instance Of <see cref="AuditLog"/>
        /// </summary>
        public AuditLog()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
            OperatedOn = DateTime.Now;
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// sets or gets identifier of AuditLog
        /// </summary>
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Type of  Modification(create,softDelet,Delete,update)
        /// </summary>
        public virtual AuditAction Action { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets description of Log
        /// </summary>
        public virtual string Description { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets when log is operated
        /// </summary>
        public virtual DateTime OperatedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets Type Of Entity 
        /// </summary>
        public virtual string Entity { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets  Old value of  Properties before modification
        /// </summary>
        public virtual string XmlOldValue { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets XML Base OldValue of Properties (NotMapped)
        /// </summary>
        public virtual XElement XmlOldValueWrapper
        {
            get { return XElement.Parse(XmlOldValue); }
            set { XmlOldValue = value.ToString(); }
        }
        /// <summary>
        /// gets or sets new value of  Properties after modification
        /// </summary>
        public virtual string XmlNewValue { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets XML Base NewValue of Properties (NotMapped)
        /// </summary>
        public virtual XElement XmlNewValueWrapper
        {
            get { return XElement.Parse(XmlNewValue); }
            set { XmlNewValue = value.ToString(); }
        }
        /// <summary>
        /// gets or sets Identifier Of Entity
        /// </summary>
        public virtual string EntityId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets user agent information
        /// </summary>
        public virtual string Agent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets user's ip address
        /// </summary>
        public virtual string OperantIp { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// sets or gets log's creator
        /// </summary>
        public virtual User Operant { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets identifier of log's creator
        /// </summary>
        public virtual long OperantId { get; set; }
        #endregion
    }
  public enum AuditAction
    {
        Create,
        Update,
        Delete,
        SoftDelete,
    }

خصوصیاتی که نیاز به توضیح خواهند داشت:
  • Action : از نوع AdutiAction است و برای مشخص کردن نوع عملیاتی که انجام شده است، می‌باشد.
  • Description : اگر نیاز باشد توضیحاتی اضافی ثبت شوند، از این خصوصیت استفاده می‌شود.
  • Entity : مشخص کننده‌ی نام مدل خواهد بود. شاید بهتر بود از یک Enum استفاده می‌شد. ولی این سیستم به احتمال زیاد قرار است افزونه پذیر باشد و استفاده از Enum، یعنی محدودیت و این امکان وجود نخواهد داشت که سایر افزونه‌ها بتوانند از مدل بالا استفاده کنند. برا ی مثال BlogPost , NewsItem , ForumPost , ...
  • EntitytId : آی دی رکوردی است که تاریخچه‌ی آن ثبت شده است. از آنجائیکه بعضی از موجودیت‌ها دارای آی دی از نوع long و برخی دیگر Guid ، لذا ذخیره‌ی رشته‌ای آن مفید خواهد بود.
  • XmlOldValue : در برگیرنده‌ی مقدار (قبل از اعمال تغییرات) خصوصیاتی است که لازم است از یک موجودیت مشخص، در قالب XML رشته‌ای ذخیره شوند.
  • XmlNewValue : در برگیرنده‌ی مقدار (بعد از تغییرات) خصوصیاتی است که لازم است از یک موجودیت مشخص، در قالب XML رشته‌ای ذخیره شوند.
  • Operant, OperantId: برای برقراری ارتباط یک به چند مابین مدل کاربر و مدل بالا در نظر گرفته شده‌اند که به عنوان انجام دهنده‌ی این تغییرات بوده است.
با استفاده از مدل بالا می‌توان متوجه شد که کاربر x چه خصوصیاتی از  موجودیت y را تغییر داده است و این خصوصیات قبل از تغییر چه مقدارهایی داشته‌اند.
  /// <summary>
    /// Represents Activity Log record
    /// </summary>
    public class ActivityLog
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create one instance of <see cref="ActivityLog"/>
        /// </summary>
        public ActivityLog()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
            OperatedOn=DateTime.Now;
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets identifier 
        /// </summary>
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the comment of this activity
        /// </summary>
        public virtual string Comment { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the date that this activity was done
        /// </summary>
        public virtual DateTime OperatedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the page url . 
        /// </summary>
        public virtual string Url { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the title of page if Url is Not null
        /// </summary>
        public virtual string Title { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets user agent information
        /// </summary>
        public virtual string Agent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets user's ip address
        /// </summary>
        public virtual string OperantIp { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets the type of this activity
        /// </summary>
        public virtual ActivityLogType Type{ get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the  type's id of this activity
        /// </summary>
        public virtual Guid TypeId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets User that done this activity
        /// </summary>
        public virtual User Operant { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of User that done this activity
        /// </summary>
        public virtual long OperantId { get; set; }
        #endregion
    }

   /// <summary>
    /// Represents Activity Log Type Record
    /// </summary>
    public class ActivityLogType
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create one Instance of <see cref="ActivityLogType"/>
        /// </summary>
        public ActivityLogType()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets identifier 
        /// </summary>
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the system name
        /// </summary>
        public virtual string Name{ get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the display name
        /// </summary>
        public virtual string DisplayName { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the description 
        /// </summary>
        public virtual string Description { get; set; }
        /// <summary>
        /// indicate this log type is enable for logging
        /// </summary>
        public virtual bool IsEnabled { get; set; }
        #endregion
    }
مدل‌های بالا هم برای ثبت لاگ فعالیت‌های کاربران در سیستم در نظر گرفته شده است . برای مثال اگر بخش آخرین تغییرات سایت جاری را هم مشاهده کنید، یک همچین سیستمی را هم دارد. این لاگ‌ها برای ردیابی عملکرد کاربران در سیستم مفید خواهد بود.
  • Comment : توضیحات کوتاهی از اکشنی که کاربر انجام داده است.
  • Url : آدرس صفحه‌ای که این عملیات در آنجا انجام شده است. این خصوصیت نال‌پذیر می‌باشد.
  • Title : عنوان صفحه‌ای که این عملیات در آنجا انجام شده است؛ اگر Url نال نباشد.
  • Operant , OperantId : برای برقراری ارتباط یک به چند بین کاربر و مدل فعالیت‌ها در نظر گرفته شده‌اند.
  • Type : از نوع ActivityLogType پیاده سازی شده در بالا می‌باشد. با استفاده از مدل ActivityLogType می‌توان مثلا لاگ فعالیت مربوط به بخش اخبار را غیر فعال کند یا بالعکس و از این موارد.
خصوصیات مدل ActivityLogType :
  • Name : نام سیستمی آن است. برای مثال : Login ، NewsComment ، NewsItem و ...
  • IsEnabled : نشان دهنده‌ی این است که این نوع لاگ فعال است یا خیر.

کلاس پایه تمام مدل‌ها (اصلاحیه)

/// <summary>
    /// Represents the  entity
    /// </summary>
    /// <typeparam name="TForeignKey">type of user's Id that can be long or long? </typeparam>
    public abstract class Entity<TForeignKey>
    {
        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets date that this entity was created
        /// </summary>
        public virtual DateTime CreatedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Date that this entity was updated
        /// </summary>
        public virtual DateTime ModifiedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets IP Address of Creator
        /// </summary>
        public virtual string CreatorIp { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or set IP Address of Modifier
        /// </summary>
        public virtual string ModifierIp { get; set; }
        /// <summary>
        /// indicate this entity is Locked for Modify
        /// </summary>
        public virtual bool ModifyLocked { get; set; }
        /// <summary>
        /// indicate this entity is deleted softly
        /// </summary>
        public virtual bool IsDeleted { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets information of user agent of modifier
        /// </summary>
        public virtual string ModifierAgent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets information of user agent of Creator
        /// </summary>
        public virtual string CreatorAgent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date that this entity repoted last time
        /// </summary>
        public virtual DateTime? ReportedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets counter for Content's report
        /// </summary>
        public virtual int ReportsCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets count of Modification Default is 1
        /// </summary>
        public virtual int Version { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets action (create,update,softDelete) 
        /// </summary>
        public virtual AuditAction Action { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets TimeStamp for prevent concurrency Problems
        /// </summary>
        public virtual byte[] RowVersion { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets ro sets User that Modify this entity
        /// </summary>
        public virtual User ModifiedBy { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets ro sets Id of  User that modify this entity
        /// </summary>
        public virtual TForeignKey ModifiedById { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets ro sets User that Create this entity
        /// </summary>
        public virtual User CreatedBy { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets ro sets User that Create this entity
        /// </summary>
        public virtual TForeignKey CreatedById { get; set; }
        #endregion
    }

  /// <summary>
    /// Represents the base Entity
    /// </summary>
    /// <typeparam name="TKey">type of Id</typeparam>
    /// <typeparam name="TForeignKey">type of User's Id that can be long or long?</typeparam>
    public abstract class BaseEntity<TKey,TForeignKey> : Entity<TForeignKey>
    {
        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets Identifier of this Entity
        /// </summary>
        public virtual TKey Id { get; set; }
        #endregion
    }
از دو کلاس معرفی شده‌ی در بالا برای کپسوله کردن یکسری خصوصیات تکراری استفاده شده است. البته با بهبودهایی نسبت به مقاله‌ی قبل که با مشاهده‌ی خصوصیات آنها قابل فهم خواهد بود. در برخی از مدل‌ها، برای مثال نظرات وبلاگ امکان ارسال نظر برای افراد Anonymous هم وجود داشت؛ لذا CreatedById امکان نال بودن را هم داشت. به همین دلیل برای کاهش کدها، کلاس‌های بالا را به صورت جنریک تعریف کردیم. فایل EDMX نهایی که در انتهای مقاله ضمیمه شده، برای درک تغییرات اعمال شده مفید خواهد.

مدل سیستم آگاه سازی

/// <summary>
    /// Represents the Notification Record
    /// </summary>
    public class Notification
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="Notification"/>
        /// </summary>
        public Notification()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
            ReceivedOn = DateTime.Now;
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets identifier
        /// </summary>
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// indicate that this notification is read by owner
        /// </summary>
        public virtual bool IsRead { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets notification's text body
        /// </summary>
        public virtual string Message { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets page url that this notification is related with it
        /// </summary>
        public virtual string Url { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date that this Notification Received
        /// </summary>
        public virtual DateTime ReceivedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the type of notification
        /// </summary>
        public virtual NotificationType Type { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets the id of user that is owner of this notification
        /// </summary>
        public virtual long OwnerId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the user that is owner of this notification
        /// </summary>
        public virtual User Owner { get; set; }
        #endregion
    }

    public enum  NotificationType
    {
        NewConversation,
        NewConversationReply,
        ...
    }
در این سیستم برای اطلاع رسانی کاربر، علاوه بر ارسال ایمیل، بحث اطلاع رسانی RealTime را هم خواهیم داشت. اطلاع رسانی‌هایی که توسط کاربر خوانده نشده باشند، در جدول حاصل از مدل Notification ذخیره خواهند شد. خصوصیاتی که نیاز به توضیح دارند:
  • IsRead : مشخص کننده‌ی این است که یک اطلاع رسانی خوانده شده است یا خیر. در آخر هر روز اطلاع رسانی‌هایی که دارای خصوصیت IsRead با مقدار true هستند، حذف خواهند شد.
  • Url : برای مواردی که لازم است کاربر با کلیک بر روی آن به صفحه‌ی خاصی هدایت شود.
  • OwnerId, Owner : برای برقراری ارتباط یک به چند بین کاربر و مدل Notification در نظر گرفته شده‌اند.
  • Type : از نوع NotificationType و مشخص کننده‌ی نوع اطلاع رسانی می‌باشد .

مدل Observation

 public class Observation
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="Observation"/>
        /// </summary>
        public Observation()
        {
            LastObservedOn = DateTime.Now;
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets datetime of last visit 
        /// </summary>
        public virtual DateTime LastObservedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Id Of section That user is  observing the entity
        /// </summary>
        public virtual string SectionId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets  section That user is  observing in it
        /// </summary>
        public virtual string Section { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperites
        /// <summary>
        /// gets or sets user that observed the entity
        /// </summary>
        public virtual User Observer { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets identifier of user that observed the entity
        /// </summary>
        public virtual long ObserverId { get; set; }
        #endregion
    }
این مدل برای ایجاد امکانی به منظور واکشی لیست افردای که در حال مشاهده‌ی یک بخش خاص هستند، مفید است. فرض کنید در یک انجمن قصد دارید لیست افردای را که در حال مشاهده‌ی آن هستند، در پایین صفحه نمایش دهید. برای تاپیک‌ها هم همین امکان لازم است. لذا مدل بالا مختص مدل خاصی نیست و برای هر بخشی می‌توان از آن استفاده کرد. 
فرض کنیم کاربری قصد هدایت به یک تاپیک را دارد. لذا هنگام هدایت شدن لازم است رکوردی در جدول حاصل از مدل بالا ثبت شود که کاربر x در بخش Topic، در تاریخ d، تاپیک به شماره‌ی y را مشاهده کرد. در صفحه‌ی مشاهده‌ی تاپیک می‌توان لیست افرادی را که قبل از مدت زمان مشخصی تاپیک را مشاهده کرده اند، نمایش داد. این رکورد‌ها را هم با تعریف یک Task می‌توان در بازه‌های زمانی مشخصی حذف کرد.

مدل صفحات داینامیک

/// <summary>
    /// represents one custom page
    /// </summary>
    public class Page : BaseEntity<long, long>
    {
        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets the blog pot body
        /// </summary>
        public virtual string Body { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the content title
        /// </summary>
        public virtual string Title { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value  indicating Custom Slug
        /// </summary>
        public virtual string SlugUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets meta title for seo
        /// </summary>
        public virtual string MetaTitle { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets meta keywords for seo
        /// </summary>
        public virtual string MetaKeywords { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets meta description of the content
        /// </summary>
        public virtual string MetaDescription { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets 
        /// </summary>
        public virtual string FocusKeyword { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content use CanonicalUrl
        /// </summary>
        public virtual bool UseCanonicalUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets CanonicalUrl That the Post Point to it
        /// </summary>
        public virtual string CanonicalUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content user no Follow for Seo
        /// </summary>
        public virtual bool UseNoFollow { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content user no Index for Seo
        /// </summary>
        public virtual bool UseNoIndex { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content in sitemap
        /// </summary>
        public virtual bool IsInSitemap { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets title for snippet
        /// </summary>
        public string SocialSnippetTitle { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets description for snippet
        /// </summary>
        public string SocialSnippetDescription { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets section's type that this page show on
        /// </summary>
        public virtual ShowPageSection Section { get; set; }
        /// <summary>
        /// indicate this page has not any body
        /// </summary>
        public virtual bool IsCategory { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets order for display forum
        /// </summary>
        public virtual int DisplayOrder { get; set; }

        #endregion

        #region NavigationProeprties
        /// <summary>
        /// gets or sets Parent of this page
        /// </summary>
        public virtual Page Parent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets parent'id of this page
        /// </summary>
        public virtual long? ParentId { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set collection of page that they are children of this page
        /// </summary>
        public virtual ICollection<Page> Children { get; set; }
        #endregion
    }

  public enum ShowPageSection
    {
        Menu,
        Footer,
        SideBar
    }
مدل بالا مشخص کننده‌ی صفحاتی است که مدیر می‌تواند در پنل مدیریتی آنها را برای استفاده‌های خاصی تعریف کند. حالت درختی آن مشخص است. یکسری از خصوصیات مربوط به محتوای صفحه و همچنین تنظیمات سئو برای آن در نظر گرفته شده است که بیشتر آنها در مقالات قبل توضیح داده شده‌اند. خصوصیت Section از نوع ShowPageSection و برای مشخص کردن امکان نمایش صفحه‌ی مورد نظر در نظر گرفته شده‌است. همچنین این مدل بالا از کلاس پایه‌ی مطرح شده‌ی در اول مقاله، ارث بری کرده است که امکان ردیابی تغییرات آن را مهیا می‌کند.
  خوب! حجم مقاله زیاد شده است و تا اینجا کافی خواهد بود ؛ بر خلاف تصور بنده، یک مقاله‌ی دیگر نیز برای اتمام بحث لازم میباشد.

نتیجه‌ی تا این قسمت

مطالب
رمزنگاری خودکار فیلدهای مخفی در ASP.NET MVC

جهت نگهداری بعضی از اطلاعات در صفحات کاربر، از فیلد‌های مخفی ( Hidden Inputs ) استفاده می‌کنیم. مشکلی که در این روش وجود دارد این است که اگر این اطلاعات مهم باشند (مانند کلیدها) کاربر می‌تواند توسط ابزارهایی این اطلاعات را تغییر دهد و این مورد مسئله‌‌ای خطرناک می‌باشد.

راه حل رفع این مسئله‌ی امنیتی، استفاده از یک Html Helper جهت رمزنگاری این فیلد مخفی در مرورگر کاربر و رمز گشایی آن هنگام Post شدن سمت سرور می‌باشد.

برای رسیدن به این هدف یک Controller Factory   ( Understanding and Extending Controller Factory in MVC  ) سفارشی را جهت دستیابی به مقادیر فرم ارسالی، قبل از استفاده در Action‌ها و به همراه کلاس‌های زیر ایجاد کردیم.

  کلاس EncryptSettingsProvider :  
public interface IEncryptSettingsProvider
    {
        byte[] EncryptionKey { get; }
        string EncryptionPrefix { get; }
    }

 public class EncryptSettingsProvider : IEncryptSettingsProvider
    {
        private readonly string _encryptionPrefix;
        private readonly byte[] _encryptionKey;

        public EncryptSettingsProvider()
        {
            //read settings from configuration
            var useHashingString = ConfigurationManager.AppSettings["UseHashingForEncryption"];
            var useHashing = System.String.Compare(useHashingString, "false", System.StringComparison.OrdinalIgnoreCase) != 0;

            _encryptionPrefix = ConfigurationManager.AppSettings["EncryptionPrefix"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(_encryptionPrefix))
            {
                _encryptionPrefix = "encryptedHidden_";
            }

            var key = ConfigurationManager.AppSettings["EncryptionKey"];
            if (useHashing)
            {
                var hash = new SHA256Managed();
                _encryptionKey = hash.ComputeHash(Encoding.UTF8.GetBytes(key));
                hash.Clear();
                hash.Dispose();
            }
            else
            {
                _encryptionKey = Encoding.UTF8.GetBytes(key);
            }
        }

        #region ISettingsProvider Members

        public byte[] EncryptionKey
        {
            get
            {
                return _encryptionKey;
            }
        }

        public string EncryptionPrefix
        {
            get { return _encryptionPrefix; }
        }

        #endregion

    }
در این کلاس تنظیمات مربوط به Encryption را بازیابی مینماییم.

EncryptionKey : کلید رمز نگاری میباشد و در فایل Config برنامه ذخیره میباشد.

EncryptionPrefix : پیشوند نام Hidden فیلد‌ها میباشد، این پیشوند برای یافتن Hidden فیلد هایی که رمزنگاری شده اند استفاده میشود. میتوان این فیلد را در فایل Config برنامه ذخیره کرد.

  <appSettings>
    <add key="EncryptionKey" value="asdjahsdkhaksj dkashdkhak sdhkahsdkha kjsdhkasd"/>
  </appSettings>

کلاس RijndaelStringEncrypter :

  public interface IRijndaelStringEncrypter : IDisposable
    {
        string Encrypt(string value);
        string Decrypt(string value);
    }

 public class RijndaelStringEncrypter : IRijndaelStringEncrypter
    {
        private RijndaelManaged _encryptionProvider;
        private ICryptoTransform _cryptoTransform;
        private readonly byte[] _key;
        private readonly byte[] _iv;

        public RijndaelStringEncrypter(IEncryptSettingsProvider settings, string key)
        {
            _encryptionProvider = new RijndaelManaged();
            var keyBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(key);
            var derivedbytes = new Rfc2898DeriveBytes(settings.EncryptionKey, keyBytes, 3);
            _key = derivedbytes.GetBytes(_encryptionProvider.KeySize / 8);
            _iv = derivedbytes.GetBytes(_encryptionProvider.BlockSize / 8);
        }

        #region IEncryptString Members

        public string Encrypt(string value)
        {
            var valueBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(value);

            if (_cryptoTransform == null)
            {
                _cryptoTransform = _encryptionProvider.CreateEncryptor(_key, _iv);
            }

            var encryptedBytes = _cryptoTransform.TransformFinalBlock(valueBytes, 0, valueBytes.Length);
            var encrypted = Convert.ToBase64String(encryptedBytes);

            return encrypted;
        }

        public string Decrypt(string value)
        {
            var valueBytes = Convert.FromBase64String(value);

            if (_cryptoTransform == null)
            {
                _cryptoTransform = _encryptionProvider.CreateDecryptor(_key, _iv);
            }

            var decryptedBytes = _cryptoTransform.TransformFinalBlock(valueBytes, 0, valueBytes.Length);
            var decrypted = Encoding.UTF8.GetString(decryptedBytes);

            return decrypted;
        }

        #endregion

        #region IDisposable Members

        public void Dispose()
        {
            if (_cryptoTransform != null)
            {
                _cryptoTransform.Dispose();
                _cryptoTransform = null;
            }

            if (_encryptionProvider != null)
            {
                _encryptionProvider.Clear();
                _encryptionProvider.Dispose();
                _encryptionProvider = null;
            }
        }

        #endregion
    }
در این پروژه ، جهت رمزنگاری، از کلاس  RijndaelManaged استفاده میکنیم.
RijndaelManaged :Accesses the managed version of the Rijndael algorithm
Rijndael :Represents the base class from which all implementations of the Rijndael symmetric encryption algorithm must inherit

متغیر key در سازنده کلاس کلیدی جهت رمزنگاری و رمزگشایی میباشد. این کلید می‌تواند AntiForgeryToken تولیدی در View ‌ها و یا کلیدی باشد که در سیستم خودمان ذخیره سازی می‌کنیم.

در این پروژه از کلید سیستم خودمان استفاده میکنیم.

کلاس ActionKey :

 public class ActionKey
    {
        public string Area { get; set; }
        public string Controller { get; set; }
        public string Action { get; set; }
        public string ActionKeyValue { get; set; }
    }

در اینجا هر View که بخواهد از این فیلد رمزنگاری شده استفاده کند بایستی دارای کلیدی در سیستم باشد.مدل متناظر مورد استفاده را مشاهده می‌نمایید. در این مدل، ActionKeyValue کلیدی جهت رمزنگاری این فیلد مخفی میباشد.

کلاس ActionKeyService :

        /// <summary>
        /// پیدا کردن کلید متناظر هر ویو.ایجاد کلید جدید در صورت عدم وجود کلید در سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        string GetActionKey(string action, string controller, string area = "");

    }
 public class ActionKeyService : IActionKeyService
    {

        private static readonly IList<ActionKey> ActionKeys;

        static ActionKeyService()
        {
            ActionKeys = new List<ActionKey>
            {
                new ActionKey
                {
                    Area = "",
                    Controller = "Product",
                    Action = "dit",
                    ActionKeyValue = "E702E4C2-A3B9-446A-912F-8DAC6B0444BC",
                }
            };
        }

        /// <summary>
        /// پیدا کردن کلید متناظر هر ویو.ایجاد کلید جدید در صورت عدم وجود کلید در سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        public string GetActionKey(string action, string controller, string area = "")
        {
            area = area ?? "";
            var actionKey= ActionKeys.FirstOrDefault(a =>
                a.Action.ToLower() == action.ToLower() &&
                a.Controller.ToLower() == controller.ToLower() &&
                a.Area.ToLower() == area.ToLower());
            return actionKey != null ? actionKey.ActionKeyValue : AddActionKey(action, controller, area);
        }

        /// <summary>
        /// اضافه کردن کلید جدید به سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        private string AddActionKey(string action, string controller, string area = "")
        {
            var actionKey = new ActionKey
            {
                Action = action,
                Controller = controller,
                Area = area,
                ActionKeyValue = Guid.NewGuid().ToString()
            };
            ActionKeys.Add(actionKey);
            return actionKey.ActionKeyValue;
        }

    }

جهت بازیابی کلید هر View میباشد. در متد GetActionKey ابتدا بدنبال کلید View درخواستی در منبعی از ActionKey‌ها میگردیم. اگر این کلید یافت نشد کلیدی برای آن ایجاد میکنیم و نیازی به مقدار دهی آن نمیباشد.

کلاس MvcHtmlHelperExtentions :

 public static class MvcHtmlHelperExtentions
    {

        public static string GetActionKey(this System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
        {
            IActionKeyService actionKeyService = new ActionKeyService();
            var action = requestContext.RouteData.Values["Action"].ToString();
            var controller = requestContext.RouteData.Values["Controller"].ToString();
            var area = requestContext.RouteData.Values["Area"];
            var actionKeyValue = actionKeyService.GetActionKey(
                            action, controller, area != null ? area.ToString() : null);

            return actionKeyValue;
        }

        public static string GetActionKey(this HtmlHelper helper)
        {
            IActionKeyService actionKeyService = new ActionKeyService();
            var action = helper.ViewContext.RouteData.Values["Action"].ToString();
            var controller = helper.ViewContext.RouteData.Values["Controller"].ToString();
            var area = helper.ViewContext.RouteData.Values["Area"];
            var actionKeyValue = actionKeyService.GetActionKey(
                            action, controller, area != null ? area.ToString() : null);

            return actionKeyValue;
        }

    }
از این متد‌های کمکی جهت بدست آوردن کلید‌ها استفاده میکنیم.

public static string GetActionKey(this System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
این متد در DefaultControllerFactory  جهت بدست آوردن کلید  View در زمانیکه میخواهیم اطلاعات را بازیابی کنیم استفاده میشود.

public static string GetActionKey(this HtmlHelper helper)
از این متد در متدهای کمکی درنظر گرفته جهت ایجاد فیلدهای مخفی رمز نگاری شده، استفاده میکنیم.

کلاس InputExtensions :

 public static class InputExtensions
    {
        public static MvcHtmlString EncryptedHidden(this HtmlHelper helper, string name, object value)
        {
            if (value == null)
            {
                value = string.Empty;
            }
            var strValue = value.ToString();
            IEncryptSettingsProvider settings = new EncryptSettingsProvider();
            var encrypter = new RijndaelStringEncrypter(settings, helper.GetActionKey());
            var encryptedValue = encrypter.Encrypt(strValue);
            encrypter.Dispose();

            var encodedValue = helper.Encode(encryptedValue);
            var newName = string.Concat(settings.EncryptionPrefix, name);

            return helper.Hidden(newName, encodedValue);
        }

        public static MvcHtmlString EncryptedHiddenFor<TModel, TProperty>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TProperty>> expression)
        {
            var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
            var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression(expression, htmlHelper.ViewData);
            return EncryptedHidden(htmlHelper, name, metadata.Model);
        }

    }

دو helper برای ایجاد فیلد مخفی رمزنگاری شده ایجاد شده است . در ادامه نحوه استفاده از این دو متد الحاقی را در View‌های برنامه، مشاهده مینمایید. 
   @Html.EncryptedHiddenFor(model => model.Id)
   @Html.EncryptedHidden("Id2","2")
کلاس DecryptingControllerFactory :
    public class DecryptingControllerFactory : DefaultControllerFactory
    {
        private readonly IEncryptSettingsProvider _settings;

        public DecryptingControllerFactory()
        {
            _settings = new EncryptSettingsProvider();
        }

        public override IController CreateController(System.Web.Routing.RequestContext requestContext, string controllerName)
        {
            var parameters = requestContext.HttpContext.Request.Params;
            var encryptedParamKeys = parameters.AllKeys.Where(x => x.StartsWith(_settings.EncryptionPrefix)).ToList();

            IRijndaelStringEncrypter decrypter = null;

            foreach (var key in encryptedParamKeys)
            {
                if (decrypter == null)
                {
                    decrypter = GetDecrypter(requestContext);
                }

                var oldKey = key.Replace(_settings.EncryptionPrefix, string.Empty);
                var oldValue = decrypter.Decrypt(parameters[key]);
                if (requestContext.RouteData.Values[oldKey] != null)
                {
                    if (requestContext.RouteData.Values[oldKey].ToString() != oldValue)
                        throw new ApplicationException("Form values is modified!");
                }
                requestContext.RouteData.Values[oldKey] = oldValue;
            }

            if (decrypter != null)
            {
                decrypter.Dispose();
            }

            return base.CreateController(requestContext, controllerName);
        }

        private IRijndaelStringEncrypter GetDecrypter(System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
        {
            var decrypter = new RijndaelStringEncrypter(_settings, requestContext.GetActionKey());
            return decrypter;
        }

    }
از این DefaultControllerFactory جهت رمزگشایی داده‌هایی رمز نگاری شده و بازگرداندن آنها به مقادیر اولیه، در هنگام عملیات PostBack استفاده میشود. 
  این قسمت از کد
  if (requestContext.RouteData.Values[oldKey] != null)
                {
                    if (requestContext.RouteData.Values[oldKey].ToString() != oldValue)
                        throw new ApplicationException("Form values is modified!");
                }
زمانی استفاده میشود که کلید مد نظر ما در UrlParameter‌ها یافت شود و درصورت مغایرت این پارامتر و فیلد مخفی، یک Exception تولید میشود.
همچنین بایستی این Controller Factory را در Application_Start  فایل global.asax.cs برنامه اضافه نماییم.
 protected void Application_Start()
        {
            ....
            ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(typeof(DecryptingControllerFactory));
        }

کد‌های پروژه‌ی جاری
  TestHiddenEncrypt.7z

*در تکمیل این مقاله میتوان SessionId کاربر یا  AntyForgeryToken تولیدی در View را نیز در کلید دخالت داد و در هربار Post شدن اطلاعات این ActionKeyValue مربوط به کاربر جاری را تغییر داد و کلیدها را در بانکهای اطلاعاتی ذخیره نمود.


مراجع:
Automatic Encryption of Secure Form Field Data
Encrypted Hidden Redux : Let's Get Salty
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
اگر بازار هدف یک محصول شامل چندین کشور، منطقه یا زبان مختلف باشد، طراحی و پیاده سازی آن برای پشتیبانی از ویژگی‌های چندزبانه یک فاکتور مهم به حساب می‌آید. یکی از بهترین روشهای پیاده سازی این ویژگی در دات نت استفاده از فایلهای Resource است. درواقع هدف اصلی استفاده از فایلهای Resource نیز Globalization است. Globalization برابر است با Internationalization + Localization که به اختصار به آن g11n میگویند. در تعریف، Internationalization (یا به اختصار i18n) به فرایند طراحی یک محصول برای پشتیبانی از فرهنگ(culture)‌ها و زبانهای مختلف و Localization (یا L10n) یا بومی‌سازی به شخصی‌سازی یک برنامه برای یک فرهنگ یا زبان خاص گفته میشود. (اطلاعات بیشتر در اینجا).
استفاده از این فایلها محدود به پیاده سازی ویژگی چندزبانه نیست. شما میتوانید از این فایلها برای نگهداری تمام رشته‌های موردنیاز خود استفاده کنید. نکته دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که تقرببا تمامی منابع مورد استفاده در یک محصول را میتوان درون این فایلها ذخیره کرد. این منابع در حالت کلی شامل موارد زیر است:
- انواع رشته‌های مورد استفاده در برنامه چون لیبل‌ها و پیغام‌ها و یا مسیرها (مثلا نشانی تصاویر یا نام کنترلرها و اکشنها) و یا حتی برخی تنظیمات ویژه برنامه (که نمیخواهیم براحتی قابل نمایش یا تغییر باشد و یا اینکه بخواهیم با تغییر زبان تغییر کنند مثل direction و امثال آن)
- تصاویر و آیکونها و یا فایلهای صوتی و انواع دیگر فایل ها
- و ...
 نحوه بهره برداری از فایلهای Resource در دات نت، پیاده سازی نسبتا آسانی را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد. برای استفاده از این فایلها نیز روشهای متنوعی وجود دارد که در مطلب جاری به چگونگی استفاده از آنها در پروژه‌های ASP.NET MVC پرداخته میشود.

Globalization در دات نت
فرمت نام یک culture دات نت (که در کلاس CultureInfo پیاده شده است) بر اساس استاندارد RFC 4646 (^ و ^) است. (در اینجا اطلاعاتی راجع به RFC یا Request for Comments آورده شده است). در این استاندارد نام یک فرهنگ (کالچر) ترکیبی از نام زبان به همراه نام کشور یا منطقه مربوطه است. نام زبان برپایه استاندارد ISO 639 که یک عبارت دوحرفی با حروف کوچک برای معرفی زبان است مثل fa برای فارسی و en برای انگلیسی و نام کشور یا منطقه نیز برپایه استاندارد ISO 3166 که یه عبارت دوحرفی با حروف بزرگ برای معرفی یک کشور یا یک منطقه است مثل IR برای ایران یا US برای آمریکاست. برای نمونه میتوان به fa-IR برای زبان فارسی کشور ایران و یا en-US برای زبان انگلیسی آمریکایی اشاره کرد. البته در این روش نامگذاری یکی دو مورد استثنا هم وجود دارد (اطلاعات کامل کلیه زبانها: National Language Support (NLS) API Reference). یک فرهنگ خنثی (Neutral Culture) نیز تنها با استفاده از دو حرف نام زبان و بدون نام کشور یا منطقه معرفی میشود. مثل fa برای فارسی یا de برای آلمانی. در این بخش نیز دو استثنا وجود دارد (^).
در دات نت دو نوع culture وجود دارد: Culture و UICulture. هر دوی این مقادیر در هر Thread مقداری منحصربه فرد دارند. مقدار Culture بر روی توابع وابسته به فرهنگ (مثل فرمت رشته‌های تاریخ و اعداد و پول) تاثیر میگذارد. اما مقدار UICulture تعیین میکند که سیستم مدیریت منابع دات نت (Resource Manager) از کدام فایل Resource برای بارگذاری داده‌ها استفاده کند. درواقع در دات نت با استفاده از پراپرتی‌های موجود در کلاس استاتیک Thread برای ثرد جاری (که عبارتند از CurrentCulture و CurrentUICulture) برای فرمت کردن و یا انتخاب Resource مناسب تصمیم گیری میشود. برای تعیین کالچر جاری به صورت دستی میتوان بصورت زیر عمل کرد:
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR");
دراینجا باید اشاره کنم که کار انتخاب Resource مناسب با توجه به کالچر ثرد جاری توسط ResourceProviderFactory پیشفرض دات نت انجام میشود. در مطالب بعدی به نحوه تعریف یک پرووایدر شخصی سازی شده هم خواهم پرداخت.

پشتیبانی از زبانهای مختلف در MVC
برای استفاده از ویژگی چندزبانه در MVC دو روش کلی وجود دارد.
1. استفاده از فایلهای Resource برای تمامی رشته‌های موجود
2. استفاده از View‌های مختلف برای هر زبان
البته روش سومی هم که از ترکیب این دو روش استفاده میکند نیز وجود دارد. انتخاب روش مناسب کمی به سلیقه‌ها و عادات برنامه نویسی بستگی دارد. اگر فکر میکنید که استفاده از ویوهای مختلف به دلیل جداسازی مفاهیم درگیر در کالچرها (مثل جانمایی اجزای مختلف ویوها یا بحث Direction) باعث مدیریت بهتر و کاهش هزینه‌های پشتیبانی میشود بهتر است از روش دوم یا ترکیبی از این دو روش استفاده کنید. خودم به شخصه سعی میکنم از روش اول استفاده کنم. چون معتقدم استفاده از ویوهای مختلف باعث افزایش بیش از اندازه حجم کار میشود. اما در برخی موارد استفاده از روش دوم یا ترکیبی از دو روش میتواند بهتر باشد.

تولید فایلهای Resource
بهترین مکان برای نگهداری فایلهای Resource در یک پروژه جداگانه است. در پروژه‌های از نوع وب‌سایت پوشه‌هایی با نام App_GlobalResources یا App_LocalResources وجود دارد که میتوان از آنها برای نگهداری و مدیریت این نوع فایلها استفاده کرد. اما همانطور که در اینجا توضیح داده شده است این روش مناسب نیست. بنابراین ابتدا یک پروژه مخصوص نگهداری فایلهای Resource ایجاد کنید و سپس اقدام به تهیه این فایلها نمایید. سعی کنید که عنوان این پروژه به صورت زیر باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه نامگذاری اشیای مختلف در دات نت به این مطلب رجوع کنید.
<SolutionName>.Resources
برای افزودن فایلهای Resource به این پروژه ابتدا برای انتخاب زبان پیش فرض محصول خود تصمیم بگیرید. پیشنهاد میکنم که از زبان انگلیسی (en-US) برای اینکار استفاده کنید. ابتدا یک فایل Resource (با پسوند resx.) مثلا با نام Texts.resx به این پروژه اضافه کنید. با افزودن این فایل به پروژه، ویژوال استودیو به صورت خودکار یک فایل cs. حاوی کلاس متناظر با این فایل را به پروژه اضافه میکند. این کار توسط ابزار توکاری به نام ResXFileCodeGenerator انجام میشود. اگر به پراپرتی‌های این فایل resx. رجوع کنید میتوانید این عنوان را در پراپرتی Custom Tool ببینید. البته ابزار دیگری برای تولید این کلاسها نیز وجود دارد. این ابزارهای توکار برای سطوح دسترسی مخنلف استفاده میشوند. ابزار پیش فرض در ویژوال استودیو یعنی همان ResXFileCodeGenerator، این کلاسها را با دسترسی internal تولید میکند که مناسب کار ما نیست. ابزار دیگری که برای اینکار درون ویژوال استودیو وجود دارد PublicResXFileCodeGenerator است و همانطور که از نامش پیداست از سطح دسترسی public استفاده میکند. برای تغییر این ابزار کافی است تا عنوان آن را دقیقا در پراپرتی Custom Tool تایپ کنید.

نکته: درباره پراپرتی مهم Build Action این فایلها در مطالب بعدی بیشتر بحث میشود.
برای تعیین سطح دسترسی Resource موردنظر به روشی دیگر، میتوانید فایل Resource را باز کرده و Access Modifier آن را به Public تغییر دهید.

سپس برای پشتیبانی از زبانی دیگر، یک فایل دیگر Resource به پروژه اضافه کنید. نام این فایل باید همنام فایل اصلی به همراه نام کالچر موردنظر باشد. مثلا برای زبان فارسی عنوان فایل باید Texts.fa-IR.resx یا به صورت ساده‌تر برای کالچر خنثی (بدون نام کشور) Texts.fa.resx باشد. دقت کنید اگر نام فایل را در همان پنجره افزودن فایل وارد کنید ویژوال استودیو این همنامی را به صورت هوشمند تشخیص داده و تغییراتی را در پراپرتی‌های پیش فرض فایل Resource ایجاد میکند.
نکته: این هوشمندی مرتبه نسبتا بالایی دارد. بدین صورت که تنها درصورتیکه عبارت بعد از نام فایل اصلی Resource (رشته بعد از نقطه مثلا fa در اینجا) متعلق به یک کالچر معتبر باشد این تغییرات اعمال خواهد شد.
مهمترین این تغییرات این است که ابزاری را برای پراپرتی Custom Tool این فایلها انتخاب نمیکند! اگر به پراپرتی فایل Texts.fa.resx مراجعه کنید این مورد کاملا مشخص است. در نتیجه دیگر فایل cs. حاوی کلاسی جداگانه برای این فایل ساخته نمیشود. همچنین اگر فایل Resource جدید را باز کنید میبنید که برای Access Modifier آن گزینه No Code Generation انتخاب شده است.
در ادامه شروع به افزودن عناوین موردنظر در این دو فایل کنید. در اولی (بدون نام زبان) رشته‌های مربوط به زبان انگلیسی و در دومی رشته‌های مربوط به زبان فارسی را وارد کنید. سپس در هرجایی که یک لیبل یا یک رشته برای نمایش وجود دارد از این کلیدهای Resource استفاده کنید مثل:
<SolutionName>.Resources.Texts.Save
<SolutionName>.Resources.Texts.Cancel

استفاده از Resource در ویومدل ها
دو خاصیت معروفی که در ویومدلها استفاده میشوند عبارتند از: DisplayName و Required. پشتیبانی از کلیدهای Resource به صورت توکار در خاصیت Required وجود دارد. برای استفاده از آنها باید به صورت زیر عمل کرد:
[Required(ErrorMessageResourceName = "ResourceKeyName", ErrorMessageResourceType = typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
در کد بالا باید از نام فایل Resource اصلی (فایل اول که بدون نام کالچر بوده و به عنوان منبع پیشفرض به همراه یک فایل cs. حاوی کلاس مربوطه نیز هست) برای معرفی ErrorMessageResourceType استفاده کرد. چون ابزار توکار ویژوال استودیو از نام این فایل برای تولید کلاس مربوطه استفاده میکند.
متاسفانه خاصیت DisplayName که در فضای نام System.ComponentModel (در فایل System.dll) قرار دارد قابلیت استفاده از کلیدهای Resource را به صورت توکار ندارد. در دات نت 4 خاصیت دیگری در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations به نام Display (در فایل System.ComponentModel.DataAnnotations.dll) وجود دارد که این امکان را به صورت توکار دارد. اما قابلیت استفاده از این خاصیت تنها در MVC 3 وجود دارد. برای نسخه‌های قدیمیتر MVC امکان استفاده از این خاصیت حتی اگر نسخه فریمورک هدف 4 باشد وجود ندارد، چون هسته این نسخه‌های قدیمی امکان استفاده از ویژگی‌های جدید فریمورک با نسخه بالاتر را ندارد. برای رفع این مشکل میتوان کلاس خاصیت DisplayName را برای استفاده از خاصیت Display به صورت زیر توسعه داد:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
  {
    private readonly DisplayAttribute _display;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string resourceName, Type resourceType)
    {
      _display = new DisplayAttribute { ResourceType = resourceType, Name = resourceName };
    }
    public override string DisplayName
    {
      get
      {
        try
        {
          return _display.GetName();
        }
        catch (Exception)
        {
          return _display.Name;
        }
      }
    }
  }
در این کلاس با ترکیب دو خاصیت نامبرده امکان استفاده از کلیدهای Resource فراهم شده است. در پیاده سازی این کلاس فرض شده است که نسخه فریمورک هدف حداقل برابر 4 است. اگر از نسخه‌های پایین‌تر استفاده میکنید در پیاده سازی این کلاس باید کاملا به صورت دستی کلید موردنظر را از Resource معرفی شده بدست آورید. مثلا به صورت زیر:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
{
    private readonly PropertyInfo nameProperty;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string displayNameKey, Type resourceType = null)
        : base(displayNameKey)
    {
        if (resourceType != null)
            nameProperty = resourceType.GetProperty(base.DisplayName, BindingFlags.Static | BindingFlags.Public);
    }
    public override string DisplayName
    {
        get
        {
            if (nameProperty == null) base.DisplayName;
            return (string)nameProperty.GetValue(nameProperty.DeclaringType, null);
        }
    }
}
برای استفاده از این خاصیت جدید میتوان به صورت زیر عمل کرد:
[LocalizationDisplayName("ResourceKeyName", typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
البته بیشتر خواص متداول در ویومدلها از ویژگی موردبحث پشتیبانی میکنند.
نکته: به کار گیری این روش ممکن است در پروژه‌های بزرگ کمی گیج کننده و دردسرساز بوده و باعث پیچیدگی بی‌مورد کد و نیز افزایش بیش از حد حجم کدنویسی شود. در مقاله آقای فیل هک (Model Metadata and Validation Localization using Conventions) روش بهتر و تمیزتری برای مدیریت پیامهای این خاصیت‌ها آورده شده است.

پشتیبانی از ویژگی چند زبانه
مرحله بعدی برای چندزبانه کردن پروژه‌های MVC تغییراتی است که برای مدیریت Culture جاری برنامه باید پیاده شوند. برای اینکار باید خاصیت CurrentUICulture در ثرد جاری کنترل و مدیریت شود. یکی از مکانهایی که برای نگهداری زبان جاری استفاده میشود کوکی است. معمولا برای اینکار از کوکی‌های دارای تاریخ انقضای طولانی استفاده میشود. میتوان از تنظیمات موجود در فایل کانفیگ برای ذخیره زبان پیش فرض سیستم نیز استفاه کرد.
روشی که معمولا برای مدیریت زبان جاری میتوان از آن استفاده کرد پیاده سازی یک کلاس پایه برای تمام کنترلرها است. کد زیر راه حل نهایی را نشان میدهد:
public class BaseController : Controller
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    protected override void ExecuteCore()
    {
      var cookie = HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.ExecuteCore();
    }
  }
راه حل دیگر استفاده از یک ActionFilter است که نحوه پیاده سازی یک نمونه از آن در زیر آورده شده است:
public class LocalizationActionFilterAttribute : ActionFilterAttribute
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
      var cookie = filterContext.HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        filterContext.HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
  }
نکته مهم: تعیین زبان جاری (یعنی همان مقداردهی پراپرتی CurrentCulture ثرد جاری) در یک اکشن فیلتر بدرستی عمل نمیکند. برای بررسی بیشتر این مسئله ابتدا به تصویر زیر که ترتیب رخ‌دادن رویدادهای مهم در ASP.NET MVC را نشان میدهد دقت کنید:

همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید رویداد OnActionExecuting که در یک اکشن فیلتر به کار میرود بعد از عملیات مدل بایندینگ رخ میدهد. بنابراین قبل از تعیین کالچر جاری، عملیات validation و یافتن متن خطاها از فایلهای Resource انجام میشود که منجر به انتخاب کلیدهای مربوط به کالچر پیشفرض سرور (و نه آنچه که کاربر تنظیم کرده) خواهد شد. بنابراین استفاده از یک اکشن فیلتر برای تعیین کالچر جاری مناسب نیست. راه حل مناسب استفاده از همان کنترلر پایه است، زیرا متد ExecuteCore قبل از تمامی این عملیات صدا زده میشود. بنابرابن همیشه کالچر تنظیم شده توسط کاربر به عنوان مقدار جاری آن در ثرد ثبت میشود.

امکان تعیین/تغییر زبان توسط کاربر
برای تعیین یا تغییر زبان جاری سیستم نیز روشهای گوناگونی وجود دارد. استفاده از زبان تنظیم شده در مرورگر کاربر، استفاده از عنوان زبان در آدرس صفحات درخواستی و یا تعیین زبان توسط کاربر در تنظیمات برنامه/سایت و ذخیره آن در کوکی یا دیتابیس و مواردی از این دست روشهایی است که معمولا برای تعیین زبان جاری از آن استفاده میشود. در کدهای نمونه ای که در بخشهای قبل آورده شده است فرض شده است که زبان جاری سیستم درون یک کوکی ذخیره میشود بنابراین برای استفاده از این روش میتوان از قطعه کدی مشابه زیر (مثلا در فایل Layout.cshtml_) برای تعیین و تغییر زبان استفاه کرد:
<select id="langs" onchange="languageChanged()">
  <option value="fa-IR">فارسی</option>
  <option value="en-US">انگلیسی</option>
</select>
<script type="text/javascript">
  function languageChanged() {
    setCookie("MyLanguageCookieName", $('#langs').val(), 365);
    window.location.reload();
  }
  document.ready = function () {
    $('#langs').val(getCookie("MyLanguageCookieName"));
  };
  function setCookie(name, value, exdays, path) {
    var exdate = new Date();
    exdate.setDate(exdate.getDate() + exdays);
    var newValue = escape(value) + ((exdays == null) ? "" : "; expires=" + exdate.toUTCString()) + ((path == null) ? "" : "; path=" + path) ;
    document.cookie = name + "=" + newValue;
  }
  function getCookie(name) {
    var i, x, y, cookies = document.cookie.split(";");
    for (i = 0; i < cookies.length; i++) {
      x = cookies[i].substr(0, cookies[i].indexOf("="));
      y = cookies[i].substr(cookies[i].indexOf("=") + 1);
      x = x.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
      if (x == name) {
        return unescape(y);
      }
    }
  }
</script> 
متدهای setCookie و getCookie جاوا اسکریپتی در کد بالا از اینجا گرفته شده اند البته پس از کمی تغییر.
نکته: مطلب Cookieها بحثی نسبتا مفصل است که در جای خودش باید به صورت کامل آورده شود. اما در اینجا تنها به همین نکته اشاره کنم که عدم توجه به پراپرتی path کوکی‌ها در این مورد خاص برای خود من بسیار گیج‌کننده و دردسرساز بود. 
به عنوان راهی دیگر میتوان به جای روش ساده استفاده از کوکی، تنظیماتی در اختیار کاربر قرار داد تا بتواند زبان تنظیم شده را درون یک فایل یا دیتابیس ذخیره کرد البته با درنظر گرفتن مسائل مربوط به کش کردن این تنظیمات.
راه حل بعدی میتواند استفاده از تنظیمات مرورگر کاربر برای دریافت زبان جاری تنظیم شده است. مرورگرها تنظیمات مربوط به زبان را در قسمت Accept-Languages در HTTP Header درخواست ارسالی به سمت سرور قرار میدهند. بصورت زیر:
GET https://www.dntips.ir HTTP/1.1
...
Accept-Language: fa-IR,en-US;q=0.5
...
این هم تصویر مربوط به Fiddler آن:

نکته: پارامتر q در عبارت مشخص شده در تصویر فوق relative quality factor نام دارد و به نوعی مشخص کننده اولویت زبان مربوطه است. مقدار آن بین 0 و 1 است و مقدار پیش فرض آن 1 است. هرچه مقدار این پارامتر بیشتر باشد زبان مربوطه اولویت بالاتری دارد. مثلا عبارت زیر را درنظر بگیرید:
Accept-Language: fa-IR,fa;q=0.8,en-US;q=0.5,ar-BH;q=0.3
در این حالت اولویت زبان fa-IR برابر 1 و fa برابر 0.8 (fa;q=0.8) است. اولویت دیگر زبانهای تنظیم شده نیز همانطور که نشان داده شده است در مراتب بعدی قرار دارند. در تنظیم نمایش داده شده برای تغییر این تنظیمات در IE میتوان همانند تصویر زیر اقدام کرد:

در تصویر بالا زبان فارسی اولویت بالاتری نسبت به انگلیسی دارد. برای اینکه سیستم g11n دات نت به صورت خودکار از این مقادیر جهت زبان ثرد جاری استفاده کند میتوان از تنظیم زیر در فایل کانفیگ استفاده کرد:
<system.web>
    <globalization enableClientBasedCulture="true" uiCulture="auto" culture="auto"></globalization>
</system.web>
در سمت سرور نیز برای دریافت این مقادیر تنظیم شده در مرورگر کاربر میتوان از کدهای زیر استفاه کرد. مثلا در یک اکشن فیلتر:
var langs = filterContext.HttpContext.Request.UserLanguages;
پراپرتی UserLanguages از کلاس Request حاوی آرایه‌ای از استرینگ است. این آرایه درواقع از Split کردن مقدار Accept-Languages با کاراکتر ',' بدست می‌آید. بنابراین اعضای این آرایه رشته‌ای از نام زبان به همراه پارامتر q مربوطه خواهند بود (مثل "fa;q=0.8").
راه دیگر مدیریت زبانها استفاده از عنوان زبان در مسیر درخواستی صفحات است. مثلا آدرسی شبیه به www.MySite.com/fa/Employees نشان میدهد کاربر درخواست نسخه فارسی از صفحه Employees را دارد. نحوه استفاده از این عناوین و نیز موقعیت فیزیکی این عناوین در مسیر صفحات درخواستی کاملا به سلیقه برنامه نویس و یا کارفرما بستگی دارد. روش کلی بهره برداری از این روش در تمام موارد تقریبا یکسان است.
برای پیاده سازی این روش ابتدا باید یک route جدید در فایل Global.asax.cs اضافه کرد:
routes.MapRoute(
    "Localization", // Route name
    "{lang}/{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
    new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
دقت کنید که این route باید قبل از تمام routeهای دیگر ثبت شود. سپس باید کلاس پایه کنترلر را به صورت زیر پیاده سازی کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void ExecuteCore()
  {
    var lang = RouteData.Values["lang"];
    if (lang != null && !string.IsNullOrWhiteSpace(lang.ToString()))
    {
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang.ToString());
    }
    base.ExecuteCore();
  }
}
این کار را در یک اکشن فیلتر هم میتوان انجام داد اما با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل داده شد استفاده از اکشن فیلتر برای تعیین زبان جاری کار مناسبی نیست.
نکته: به دلیل آوردن عنوان زبان در مسیر درخواستها باید کتترل دقیقتری بر کلیه مسیرهای موجود داشت!

استفاده از ویوهای جداگانه برای زبانهای مختلف
برای اینکار ابتدا ساختار مناسبی را برای نگهداری از ویوهای مختلف خود درنظر بگیرید. مثلا میتوانید همانند نامگذاری فایلهای Resource از نام زبان یا کالچر به عنوان بخشی از نام فایلهای ویو استفاده کنید و تمام ویوها را در یک مسیر ذخیره کنید. همانند تصویر زیر:

البته اینکار ممکن است به مدیریت این فایلها را کمی مشکل کند چون به مرور زمان تعداد فایلهای ویو در یک فولدر زیاد خواهد شد. روش دیگری که برای نگهداری این ویوها میتوان به کار برد استفاده از فولدرهای جداگانه با عناوین زبانهای موردنظر است. مانند تصویر زیر:

روش دیگری که برای نگهداری و مدیریت بهتر ویوهای زبانهای مختلف از آن استفاده میشود به شکل زیر است:

استفاه از هرکدام از این روشها کاملا به سلیقه و راحتی مدیریت فایلها برای برنامه نویس بستگی دارد. درهر صورت پس از انتخاب یکی از این روشها باید اپلیکشن خود را طوری تنظیم کنیم که با توجه به زبان جاری سیستم، ویوی مربوطه را جهت نمایش انتخاب کند.
مثلا برای روش اول نامگذاری ویوها میتوان از روش دستکاری متد OnActionExecuted در کلاس پایه کنترلر استفاده کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context)
  {
    var view = context.Result as ViewResultBase;
    if (view == null) return; // not a view
    var viewName = view.ViewName;
    view.ViewName = GetGlobalizationViewName(viewName, context);
    base.OnActionExecuted(context);
  }
  private static string GetGlobalizationViewName(string viewName, ControllerContext context)
  {
    var cultureName = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.Name;
    if (cultureName == "en-US") return viewName; // default culture
    if (string.IsNullOrEmpty(viewName))
      return context.RouteData.Values["action"] + "." + cultureName; // "Index.fa"
    int i;
    if ((i = viewName.IndexOf('.')) > 0) // ex: Index.cshtml
      return viewName.Substring(0, i + 1) + cultureName + viewName.Substring(i); // "Index.fa.cshtml"
    return viewName + "." + cultureName; // "Index" ==> "Index.fa"
  }
}
همانطور که قبلا نیز شرح داده شد، چون متد ExecuteCore قبل از OnActionExecuted صدا زده میشود بنابراین از تنظیم درست مقدار کالچر در ثرد جاری اطمینان داریم.
روش دیگری که برای مدیریت انتخاب ویوهای مناسب استفاده از یک ویوانجین شخصی سازی شده است. مثلا برای روش سوم نامگذاری ویوها میتوان از کد زیر استفاده کرد:
public sealed class RazorGlobalizationViewEngine : RazorViewEngine
  {
    protected override IView CreatePartialView(ControllerContext controllerContext, string partialPath)
    {
      return base.CreatePartialView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, partialPath));
    }
    protected override IView CreateView(ControllerContext controllerContext, string viewPath, string masterPath)
    {
      return base.CreateView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, viewPath), masterPath);
    }
    private static string GetGlobalizationViewPath(ControllerContext controllerContext, string viewPath)
    {
      //var controllerName = controllerContext.RouteData.GetRequiredString("controller");
      var request = controllerContext.HttpContext.Request;
      var lang = request.Cookies["MyLanguageCookie"];
      if (lang != null && !string.IsNullOrEmpty(lang.Value) && lang.Value != "en-US")
      {
        var localizedViewPath = Regex.Replace(viewPath, "^~/Views/", string.Format("~/Views/Globalization/{0}/", lang.Value));
        if (File.Exists(request.MapPath(localizedViewPath))) viewPath = localizedViewPath;
      }
      return viewPath;
    }
و برای ثبت این ViewEngine در فایل Global.asax.cs خواهیم داشت:
protected void Application_Start()
{
  ViewEngines.Engines.Clear();
  ViewEngines.Engines.Add(new RazorGlobalizationViewEngine());
}

محتوای یک فایل Resource
ساختار یک فایل resx. به صورت XML استاندارد است. در زیر محتوای یک نمونه فایل Resource با پسوند resx. را مشاهده میکنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <!-- 
    Microsoft ResX Schema ...
    -->
  <xsd:schema id="root" xmlns="" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" xmlns:msdata="urn:schemas-microsoft-com:xml-msdata">
   ...
  </xsd:schema>
  <resheader name="resmimetype">
    <value>text/microsoft-resx</value>
  </resheader>
  <resheader name="version">
    <value>2.0</value>
  </resheader>
  <resheader name="reader">
    <value>System.Resources.ResXResourceReader, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <resheader name="writer">
    <value>System.Resources.ResXResourceWriter, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <data name="RightToLeft" xml:space="preserve">
    <value>false</value>
    <comment>RightToleft is false in English!</comment>
  </data>
</root>
در قسمت ابتدایی تمام فایلهای resx. که توسط ویژوال استودیو تولید میشود کامنتی طولانی وجود دارد که به صورت خلاصه به شرح محتوا و ساختار یک فایل Resource میپردازد. در ادامه تگ نسبتا طولانی xsd:schema قرار دارد. از این قسمت برای معرفی ساختار داده ای فایلهای XML استفاده میشود. برای آشنایی بیشتر با XSD (یا XML Schema) به اینجا مراجعه کنید. به صورت خلاصه میتوان گفت که XSD برای تعیین ساختار داده‌ها یا تعیین نوع داده ای اطلاعات موجود در یک فایل XML به کار میرود. درواقع تگهای XSD به نوعی فایل XML ما را Strongly Typed میکند. با توجه به اطلاعات این قسمت، فایلهای resx. شامل 4 نوع گره اصلی هستند که عبارتند از: metadata و assembly و data و resheader. در تعریف هر یک از گره‌ها در این قسمت مشخصاتی چون نام زیر گره‌های قابل تعریف در هر گره و نام و نوع خاصیتهای هر یک معرفی شده است.
بخش موردنظر ما در این مطلب قسمت انتهایی این فایلهاست (تگهای resheader و data). همانطور در بالا مشاهده میکنید تگهای reheader شامل تنظیمات مربوط به فایل resx. با ساختاری ساده به صورت name/value است. یکی از این تنظیمات resmimetype فایل resource را معرفی میکند که درواقع مشخص کننده نوع محتوای (Content Type) فایل XML است(^). برای فایلهای resx این مقدار برابر text/microsoft-resx است. تنظیم بعدی نسخه مربوط به فایل resx (یا Microsoft ResX Schema) را نشان میدهد. در حال حاضر نسخه جاری (در VS 2010) برابر 2.0 است. تنظیم بعدی مربوط به کلاسهای reader و writer تعریف شده برای استفاده از این فایلهاست. به نوع این کلاسهای خواننده و نویسنده فایلهای resx. و مکان فیزیکی و فضای نام آنها دقت کنید که در مطالب بعدی از آنها برای ویرایش و بروزرسانی فایلهای resource در زمان اجرا استفاده خواهیم کرد.
در پایان نیز تگهای data که برای نگهداری داده‌ها از آنها استفاده میشود. هر گره data شامل یک خاصیت نام (name) و یک زیرگره مقدار (value) است. البته امکان تعیین یک کامنت در زیرگره comment نیز وجود دارد که اختیاری است. هر گره data مینواند شامل خاصیت type و یا mimetype نیز باشد. خاصیت type مشخص کننده نوعی است که تبدیل text/value را با استفاده از ساختار TypeConverter پشتیبانی میکند. البته اگر در نوع مشخص شده این پشتیبانی وجود نداشته باشد، داده موردنظر پس از سریالایز شدن با فرمت مشخص شده در خاصیت mimetype ذخیره میشود. این mimetype اطلاعات موردنیاز را برای کلاس خواننده این فایلها (ResXResourceReader به صورت پیشفرض) جهت چگونگی بازیابی آبجکت موردنظر فراهم میکند. مشخص کردن این دو خاصیت برای انواع رشته ای نیاز نیست. انواع mimetype قابل استفاده عبارتند از:
- application/x-microsoft.net.object.binary.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Binary.BinaryFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود (راجع به انکدینگ base64 ^ و ^).
- application/x-microsoft.net.object.soap.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Soap.SoapFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
- application/x-microsoft.net.object.bytearray.base64: آبجکت ابتدا باید با استفاده از یک System.ComponentModel.TypeConverter به آرایه ای از بایت سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
نکته: امکان جاسازی کردن (embed) فایلهای resx. در یک اسمبلی یا کامپایل مستقیم آن به یک سَتِلایت اسمبلی (ترجمه مناسبی برای satellite assembly پیدا نکردم، چیزی شبیه به اسمبلی قمری یا وابسته و از این قبیل ...) وجود ندارد. ابتدا باید این فایلهای resx. به فایلهای resources. تبدیل شوند. اینکار با استفاده از ابزار Resource File Generator (نام فایل اجرایی آن resgen.exe است) انجام میشود (^ و ^). سپس میتوان با استفاده از Assembly Linker ستلایت اسمبلی مربوطه را تولید کرد (^). کل این عملیات در ویژوال استودیو با استفاده از ابزار msbuild به صورت خودکار انجام میشود!

نحوه یافتن کلیدهای Resource در بین فایلهای مختلف Resx توسط پرووایدر پیش فرض در دات نت
عملیات ابتدا با بررسی خاصیت CurrentUICulture از ثرد جاری آغاز میشود. سپس با استفاده از عنوان استاندارد کالچر جاری، فایل مناسب Resource یافته میشود. در نهایت بهترین گزینه موجود برای کلید درخواستی از منابع موجود انتخاب میشود. مثلا اگر کالچر جاری fa-IR و کلید درخواستی از کلاس Texts باشد ابتدا جستجو برای یافتن فایل Texts.fa-IR.resx آغاز میشود و اگر فایل موردنظر یا کلید درخواستی در این فایل یافته نشد جستجو در فایل Texts.fa.resx ادامه می‌یابد. اگر باز هم یافته نشد درنهایت این عملیات جستجو در فایل resource اصلی خاتمه می‌یابد و مقدار کلید منبع پیش فرض به عنوان نتیجه برگشت داده میشود. یعنی در تمامی حالات سعی میشود تا دقیقترین و بهترین و نزدیکترین نتیجه انتخاب شود. البته درصورتیکه از یک پرووایدر شخصی سازی شده برای کار خود استفاده میکنید باید چنین الگوریتمی را جهت یافتن کلیدهای منابع خود از فایلهای Resource (یا هرمنبع دیگر مثل دیتابیس یا حتی یک وب سرویس) درنظر بگیرید.

Globalization در کلاینت (javascript g11n)
یکی دیگر از موارد استفاده g11n در برنامه نویسی سمت کلاینت است. با وجود استفاده گسترده از جاوا اسکریپت در برنامه نویسی سمت کلاینت در وب اپلیکیشنها، متاسفانه تا همین اواخر عملا ابزار یا کتابخانه مناسبی برای مدیریت g11n در این زمینه وجود نداشته است. یکی از اولین کتابخانه‌های تولید شده در این زمینه کتابخانه jQuery Globalization است که توسط مایکروسافت توسعه داده شده است (برای آشنایی بیشتر با این کتابخانه به ^ و ^ مراجعه کنید). این کتابخانه بعدا تغییر نام داده و اکنون با عنوان Globalize شناخته میشود. Globalize یک کتابخانه کاملا مستقل است که وابستگی به هیچ کتابخانه دیگر ندارد (یعنی برای استفاده از آن نیازی به jQuery نیست). این کتابخانه حاوی کالچرهای بسیاری است که عملیات مختلفی چون فرمت و parse انواع داده‌ها را نیز در سمت کلاینت مدیریت میکند. همچنین با فراهم کردن منابعی حاوی جفتهای key/culture میتوان از مزایایی مشابه مواردی که در این مطلب بحث شد در سمت کلاینت نیز بهره برد. نشانی این کتابخانه در github اینجا است. با اینکه خود این کتابخانه ابزار کاملی است اما در بین کالچرهای موجود در فایلهای آن متاسفانه پشتیبانی کاملی از زبان فارسی نشده است. ابزار دیگری که برای اینکار وجود دارد پلاگین jquery localize است که برای بحث g11n رشته‌ها پیاده‌سازی بهتر و کاملتری دارد.

در مطالب بعدی به مباحث تغییر مقادیر کلیدهای فایلهای resource در هنگام اجرا با استفاده از روش مستقیم تغییر محتوای فایلها و کامپایل دوباره توسط ابزار msbuild و نیز استفاده از یک ResourceProvider شخصی سازی شده به عنوان یک راه حل بهتر برای اینکار میپردازم.
در تهیه این مطلب از منابع زیر استفاده شده است:

مطالب
ارائه‌ی قالبی عمومی برای استفاده از تقویم‌های جاوااسکریپتی در Blazor
در این مطلب قصد داریم کتابخانه‌ای با قابلیت استفاده‌ی مجدد را جهت بکارگیری «PersianDatePicker یک DatePicker شمسی به زبان JavaScript که از تاریخ سرور استفاده می‌کند» ارائه دهیم. نکات ارائه شده‌ی در آن‌را می‌توان جهت تبدیل و استفاده‌ی از تمام DatePickerهای مشابه نیز بکاربرد.



نیازهای یک ورودی تاریخ سازگار با EditForm

- باید قابلیت استفاده‌ی مجدد را داشته باشد. یعنی باید به صورت یک کامپوننت مجزا و یا به صورت یک کتابخانه‌ی مجزا ارائه شود.
- باید با سیستم اعتبارسنجی EditForm یکپارچه باشد.
- باید جنریک باشد. یعنی باید بتوان در صورت نیاز DateTime ، DateTimeOffset و DateOnly و نمونه‌های nullable آن‌هارا توسط این کامپوننت دریافت کرد و ورودی و خروجی آن رشته‌ای نباشد.


نیاز به ارث‌بری از <InputBase<T جهت ارائه‌ی کامپوننت‌هایی سازگار با EditForm

تقریبا تمام کامپوننت‌های استاندارد EditForm ارائه شده‌ی توسط Blazor، از کامپوننت پایه‌ای به نام <InputBase<T مشتق می‌شوند. این کلاس، یک کلاس abstract است که قابلیت‌های بیشتری را نسبت به یک input ساده‌ی HTML ای مانند اعتبارسنجی سازگار با EditForm ارائه می‌دهد. به همین جهت توصیه می‌شود تا اگر خواستید یک کامپوننت ورودی را برای استفاده‌ی در Blazor و EditForm آن طراحی کنید، با ارث‌بری از این کلاس شروع کنید و صرفا کار را با یک input ساده، شروع نکنید.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدای کامپوننت Blazor ما به این صورت شروع خواهد شد:
@typeparam T
@inherits InputBase<T>
که دو متد را برای بازنویسی در اختیار ما قرار می‌دهد:
    protected override bool TryParseValueFromString(
        string? value,
        [MaybeNullWhen(false)] out T result,
        [NotNullWhen(false)] out string? validationErrorMessage)
    {
      // ...
    }

    protected override string FormatValueAsString(T? value)
    {
      // ...
    }
علت وجود این دو متد، این است که مرورگرها، رشته‌ها را در اختیار ما قرار می‌دهند و ما باید راهی را برای تبدیل T به یک رشته و عکس آن را ارائه دهیم. با بازنویسی متد TryParseValueFromString، می‌توان رشته‌ی دریافتی از کاربر را تبدیل به T کرد و اگر این تبدیل میسر نبود، با مقدار دهی validationErrorMessage، مشکل را به کاربر، با یک پیام شکست اعتبارسنجی، اعلام کرد. کار متد FormatValueAsString، تبدیل T به یک رشته‌است تا در input واقع در صفحه، نمایش داده شود. در اینجا می‌توان فرمت خاصی را به شیء دریافتی اعمال و نمایش داد.


ایجاد یک کتابخانه‌ی جدید برای محصور سازی DatePicker جاوااسکریپتی

چون قصد استفاده‌ی مجدد از این کامپوننت جدید را در پروژه‌های مختلف داریم، بهتر است آن‌را تبدیل به یک «کتابخانه‌ی Blazor» کنیم. به همین جهت کتابخانه‌ی فرضی BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib را در اینجا ایجاد کرده‌ایم.
در ابتدا دو فایل PersianDatePicker.js و PersianDatePicker.css موجود و مدنظر را در پوشه‌های js و css پوشه‌ی wwwroot این کتابخانه کپی می‌کنیم. بنابراین استفاده کننده‌ی از آن، مانند پروژه‌ی blazor wasm جدیدی به نام BlazorPersianJavaScriptDatePicker، باید ارجاعاتی را به آن‌ها به صورت زیر اضافه کند:
<link href="_content/BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib/css/PersianDatePicker.css" rel="stylesheet"/>
<script src="_content/BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib/js/PersianDatePicker.js?v=1"></script>
همچنین در فایل Imports.razor_ آن نیز بهتر است فضای نام این کتابخانه، ذکر شود تا به سادگی بتوان از کامپوننت PersianDatePicker در آن استفاده کرد:
@using BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib


شروع به پیاده سازی کامپوننت PersianDatePicker

در ادامه کامپوننت جدید PersianDatePicker.razor را به پروژه‌ی کتابخانه اضافه می‌کنیم. قسمت razor آن به صورت زیر است:
@typeparam T
@inherits InputBase<T>

<div>
    <span style="cursor:pointer"
          onclick="PersianDatePicker.Show(document.getElementById('@ElementId'), '@Today')">
        📅
    </span>
    <input
        @attributes="@AdditionalAttributes"
        type="text" dir="ltr"
        @ref="ElementReference"
        name="@ElementId" id="@ElementId"
        autocapitalize="off" autocorrect="off" autocomplete="off"
       
        value="@EnteredValue"
        @oninput="OnInput"/>

    @if (ValueExpression is not null)
    {
        <ValidationMessage For="@ValueExpression"/>
    }
</div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، کار با جنریک تعریف کردن و ارث‌بری از InputBase شروع می‌شود.
در اینجا با کلیک بر روی دکمه‌ی 📅، کار فراخوانی متد PersianDatePicker.Show مربوط به datePicker جاوا اسکریپتی صورت می‌گیرد. همچنین هر طراحی را که در اینجا ارائه دهیم، قالب UI پیش‌فرض InputBase را بازنویسی می‌کند.


نیاز به دریافت تاریخ تنظیم شده‌ی توسط کدهای جاوااسکریپتی در کامپوننت Blazor

کتابخانه‌های جاوااسکریپتی با مقداردهی مستقیم textbox.value سبب تغییر مقدار آن می‌شوند. نکته‌ی مهم اینجا است که نه فقط Blazor این تغییرات را ردیابی نمی‌کند، بلکه اگر با استفاده از متد استاندارد جاوااسکریپتی addEventListener به تغییرات این input گوش فرا دهیم، هیچ رخدادی را مشاهده نخواهیم کرد. به همین جهت نیاز است اندکی کدهای PersianDatePicker.js را تغییر دهیم (و این مورد جهت تمام کتابخانه‌های مشابه یکسان است):
    function setValue(date) {
        _textBox.value = date;

        // NOTE: To notify the addEventListener('change', fn)
        _textBox.dispatchEvent(new Event('change'));

        _textBox.focus();
        hide();
        try {
            _textBox.onchange();
        }catch(ex) {}
    }
در اینجا پس از تغییر خاصیت value، باید به صورت دستی سبب بروز رخداد change شد تا addEventListenerها بتوانند این رخداد را ردیابی کنند. به همین جهت فایل مجزایی را به نام wwwroot\js\activateDatePicker.js به کتابخانه‌ی blazor اضافه می‌کنیم:
window.activateDatePicker = {
  enableDatePicker: function (element, objectReference) {
       element.addEventListener('change', function (evt) {    
            objectReference.invokeMethodAsync("OnInputFieldChanged", this.value);
       });
  }
};
هدف از این کدها این است که جهت element یا همان datePicker جاری، بتوان رخ‌داد change را ثبت کرد و به تغییرات آن گوش فرا داد تا هر زمانیکه کدهای جاوا اسکریپتی datePicker سبب تغییری در خاصیت value شدند، بتوان آن‌را به کامپوننت Blazor ارسال کرد. وهله‌ای از این کامپوننت توسط objectReference در اینجا دریافت شده و سپس متد OnInputFieldChanged کامپوننت را با مقدار جدید وارد شده، فراخوانی می‌کند.
بنابراین این فایل جدید نیز باید به index.html مصرف کننده اضافه شود:
<script src="_content/BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib/js/activateDatePicker.js?v=1"></script>


فعالسازی DatePicker در اولین بار نمایش کامپوننت Blazor

تا اینجا زیرساخت دریافت مقدار تنظیمی توسط کاربر را در کامپوننت Blazor فراهم کردیم. اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن است:
public partial class PersianDatePicker<T> : IDisposable
{
    private bool _isDisposed;
    private DotNetObjectReference<PersianDatePicker<T>>? _objectReference;
    private string ElementId { get; } = Guid.NewGuid().ToString("N");
    private ElementReference? ElementReference { set; get; }
    private string Today { get; } = DateTime.Now.ToShortPersianDateString();

    [Inject] private IJSRuntime JsRuntime { set; get; } = default!;

    public void Dispose()
    {
        Dispose(true);
        GC.SuppressFinalize(this);
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            _objectReference = DotNetObjectReference.Create(this);
            await JsRuntime.InvokeVoidAsync("activateDatePicker.enableDatePicker", ElementReference, _objectReference);
            EnteredValue = CurrentValueAsString;
            StateHasChanged();
        }
    }

    protected override void Dispose(bool disposing)
    {
        base.Dispose(disposing);
        if (!_isDisposed)
        {
            try
            {
                _objectReference?.Dispose();
            }
            finally
            {
                _isDisposed = true;
            }
        }
    }
}
- اگر دقت کرده باشید در تعاریف razor کامپوننت، "ref="ElementReference@ وجود دارد که یک ElementReference است و توسط آن می‌توان در متد OnAfterRenderAsync، ارجاعی را به المان جاری، به کدهای جاوااسکریپتی متد enableDatePicker ارسال کرد.
- همچنین چون نمی‌خواهیم متد OnInputFieldChanged را به صورت static تعریف کنیم، نیاز است تا یک DotNetObjectReference را ایجاد و به متد enableDatePicker ارسال کرد تا توسط آن بتوان به یک instance method کلاس جاری دسترسی یافت و به سادگی مقادیر کامپوننت را تغییر داد:
[JSInvokable]
public void OnInputFieldChanged(string? value)
- در پایان کار کامپوننت، باید این DotNetObjectReference را Dispose کرد.


نیاز به تبدیل T به تاریخ رشته‌ای و برعکس

زیر ساخت تبدیلات جنریک تاریخ میلادی به شمسی در کتابخانه‌ی « DNTPersianUtils.Core » پیش‌بینی شده‌است و فقط کافی است از آن استفاده کنیم. با وجود این زیرساخت، تهیه‌ی کامپوننت‌های جنریک تاریخ شمسی بسیار ساده می‌شود:
public partial class PersianDatePicker<T> : IDisposable
{
    private string? _enteredValue;

    private string? EnteredValue
    {
        set => _enteredValue = value;
        get => UsePersianNumbers ? _enteredValue.ToPersianNumbers() : _enteredValue;
    }

    [Parameter] public bool UsePersianNumbers { set; get; }

    [Parameter] public string ParsingErrorMessage { get; set; } = "لطفا در ورودی {0} تاریخ شمسی معتبری را وارد نمائید.";

    [Parameter] public int BeginningOfCentury { set; get; } = 1400;

    private void OnInput(ChangeEventArgs e)
    {
        SetCurrentValue(e.Value as string);
    }

    private void SetCurrentValue(string? value)
    {
        EnteredValue = value;
        CurrentValueAsString = value;
    }

    [JSInvokable]
    public void OnInputFieldChanged(string? value)
    {
        SetCurrentValue(value);
    }

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();
        SanityCheck();
    }

    protected override bool TryParseValueFromString(
        string? value,
        [MaybeNullWhen(false)] out T result,
        [NotNullWhen(false)] out string? validationErrorMessage)
    {
        validationErrorMessage = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, ParsingErrorMessage, DisplayName);
        if (!value.TryParsePersianDateToDateTimeOrDateTimeOffset(out result, BeginningOfCentury))
        {
            return false;
        }

        if (result is null)
        {
            throw new InvalidOperationException(validationErrorMessage);
        }

        validationErrorMessage = null;
        return true;
    }

    protected override string FormatValueAsString(T? value)
    {
        return !string.IsNullOrWhiteSpace(EnteredValue) ? EnteredValue : value.FormatDateToShortPersianDate();
    }

    private void SanityCheck()
    {
        if (!Value.IsDateTimeOrDateTimeOffsetType())
        {
            throw new InvalidOperationException(
                "The `Value` type is not a supported `date` type. DateTime, DateTime?, DateTimeOffset and DateTimeOffset? are supported.");
        }
    }

    // ...
}
در اینجا قسمت نهایی و تکمیلی کامپوننت محصور کننده‌ی DatePicker را مشاهده می‌کنید که بسیار ساده‌است:
- InputBase به همراه یک خاصیت عمومی دوطرفه‌ی Value است که امکان تعریفی مانند bind-Value@ را میسر می‌کند.
- این Value به همراه یک خاصیت متناظر رشته‌ای به نام CurrentValueAsString نیز هست که در اینجا از آن استفاده می‌کنیم و کار با آن، بایندینگ دوطرفه و همچنین اعتبارسنجی خودکار و فعالسازی متدهای بازنویسی شده‌ی InputBase را میسر می‌کند.
- پیاده سازی متدهای بازنویسی شده‌ی جنریک TryParseValueFromString و FormatValueAsString، با استفاده از دو متد TryParsePersianDateToDateTimeOrDateTimeOffset و FormatDateToShortPersianDate کتابخانه‌ی « DNTPersianUtils.Core » انجام شده‌اند و اصل کار تهیه‌ی یک کامپوننت جنریک تاریخ شمسی را انجام می‌دهند.


استفاده‌ی از کامپوننت Blazor تهیه شده‌

یک کامپوننت تاریخ شمسی باید بتواند تمام حالات و نوع‌های زیر را پوشش دهد که به لطف جنریک بودن کامپوننت تهیه شده، این امر میسر است:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorPersianJavaScriptDatePicker.ViewModels;

public class InputPersianDateViewModel
{
    [Required] public string Name { set; get; } = default!;

    [Required] public DateTime BirthDayGregorian { set; get; } = DateTime.Now.AddYears(-40);

    public DateTime? LoginAt { set; get; } = DateTime.Now.AddMinutes(-2);

    [Required] public DateTimeOffset LogoutAt { set; get; }

    public DateTimeOffset? RegisterAt { set; get; } = DateTimeOffset.Now.AddMinutes(-10);
}
سپس از این کامپوننت، در صفحه‌ی Index مثال پیوست به صورت زیر استفاده شده‌است:
<EditForm Model="Model" OnValidSubmit="DoSave">
    <DataAnnotationsValidator/>

    <div>
        <label>تاریخ تولد</label>
        <div>
            <PersianDatePicker
                @bind-Value="Model.BirthDayGregorian"
                UsePersianNumbers="false"
               />
        </div>
    </div>

    <button type="submit">ارسال</button>
</EditForm>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:  BlazorPersianJavaScriptDatePicker.zip
مطالب
اصول طراحی شیء گرا: OO Design Principles - قسمت سوم

اصل هفتم: Liskove Substitution Principle

"ارث بری باید به صورتی باشد که زیر نوع را بتوان بجای ابر نوع استفاده کرد"

این اصل می‌گوید اگر قرار است از ارث بری استفاده شود، نحوه‌ی استفاده باید بدین گونه باشد که اگر یک شیء از کلاس والد ( Base-Parent-Super type ) داشته باشیم، باید بتوان آن را با شیء کلاس فرزند ( Sub Type-Child ) بدون هیچ گونه تغییری در منطق کد استفاده کننده از شیء مورد نظر، تغییر داد. به زبان ساده باید بتوان شیء فرزند را جایگزین شیء والد کرد.

نکته مهم: این اصل در مورد عکس این رابطه صحبتی نمی‌کند و دلیل آن هم منطق طراحی می‌باشد. تصور کنید که شیء ای داشته باشید که از یک کلاس والد، ارث برده باشد. نوشتن  کدی که شیء والد را بتوان جایگزین شیء فرزند کرد، بسیار سخت است؛ چرا که منطق متکی بر کلاس فرزند بسیار وابسته به جزییات کلاس فرزند است. در غیر این صورت وجود شیء فرزند، کم اهمیت میباشد.

با رعایت این اصل، میتوانیم در مواقعی که شروط مرتبط با کلاس فرزند را نداریم و یک سری منطق و قیود کلی مرتبط با کلاس والد را داریم، از شیء کلاس والد استفاده نماییم و وظیفه  نمونه گیری (instantiation ) آن را به یک کلاس دیگر محول کنیم. به مثال زیر توجه کنید:

 public class Parent
    {
        public string Name { get; set; }
        public int X { get; set; }
        public int Y { get; set; }
        public Parent()
        {
            X = Y = 0;
        }
        public virtual void Move()
        {
            X += 5;
            Y += 5;
        }
        public void Shoot() { }
        public virtual void Pass() { } 
    }
    public class Child1 : Parent
    {
        public override void Move()
        {
            X += 10;
            Y += 10;
        }
    }
    public class Child2 : Parent
    {
        public override void Move()
        {
            X += 20;
            Y += 20;
        }
    }
    public enum State
    {
        Start,
        Move,
        Shoot,
        Pass
    }
    public class Creator
    {
        public static Parent GetInstance(bool? condition)
        {
            if (condition == null)
            {
                return new Parent();
            }
            if (condition == true)
            {
                return new Child1();
            }
            else
            {
                return new Child2();
            }
        }
    }
    public class Context
    {
        public void SetState(ref State s)
        {
            s = State.Move;
        }
        public void Main()
        {
            State state =State.Start;
            
            // در مورد نوع این شیء چیزی نمیدانیم و وابسته به شرایط نوع آن متغیر است
            // در حقیقت شیء کلاس فرزند را جای شیء کلاس والد  قرار می‌دهیم و نه بالعکس

            Parent obj = Creator.GetInstance(null);
            
            // منطق برنامه وضعیت را تغییر می‌دهد
            SetState(ref state);

            // قواعد کلی و عمومی که بدون در نظر گرفتن کلاس (نوع) شیء بر آن اعمال می‌شود
            switch (state)
            {
                case State.Move:
                    obj.Move();
                    break;
                case State.Shoot:
                    obj.Shoot();
                    break;
                case State.Pass:
                    obj.Pass();
                    break;
                default:
                    break;
            }           
        }
    }

همانطور که در کدها نیز توضیح داده‌ام، کلاس‌های فرزند را جایگزین کلاس والد کرده‌ایم. اگر می‌خواستیم عکس رابطه را (شیء والد را به شیء فرزند انتقال دهیم) اعمال کنیم باید تغییر زیر را ایجاد میکردیم که با خطا روبرو خواهد شد:

Child1 obj = Creator.GetInstance(null);



اصل هشتم: Interface segregation

"واسط‌های کوچک بهتر از واسط‌های حجیم است"

این اصل به ما می‌گوید در تعریف واسط‌های متعدد خساست به خرج ندهیم و بجای آنکه یک واسط اصلی با وظیفه‌های بسیار داشته باشیم، بهتر است واسط‌های متعددی با وظیفه‌های کمتر داشته باشیم. برای درک این اصل ساده به عقب برمیگردیم، جایی که نیاز به واسط را توضیح دادیم. واسط، نقش تعریف پروتکل را دارد. اگر قرار باشد واسطی بزرگ با چندین مسئولیت داشته باشیم، آنگاه تعریف مستحکمی را از وظیفه‌ی واسط ارائه نداده‌ایم. لذا هر کلاس پیاده ساز این واسط، برخی وظیفه‌هایی را که نیاز به آن ندارد، باید تعریف و پیاده سازی کند. به مثال زیر نگاه کنید:

 public interface IHuman
    {
        void Move();
        void Eat();
        void LevelUp();
        void FireBullet();
    }
    public class Player : IHuman
    {
        public void Eat() { }
        public void FireBullet() { }
        public void LevelUp() { }
        public void Move() { }
    }
    public class Enemy : IHuman
    {
        public void Eat() { }
        public void FireBullet() { }
        public void LevelUp() { }
        public void Move() { }
    }
    public class Citizen : IHuman
    {
        public void Eat() { }
        public void FireBullet() { }
        public void LevelUp() { }
        public void Move() { }
    }

در این مثال که مربوط به مدل یک بازی با نقش‌های بازیکن، دشمن و شهروند (بی گناه!) است، طراحی به گونه‌ای است که دشمن و شهروند، توابعی را که نیاز ندارند، باید پیاده سازی کنند. در دشمن: Eat(), LevelUp() و در شهروند: Eat(), LevelUp(), FireBullet() . لذا واسط IHuman یک واسط کلی با وظیفه‌های متعدد است.

در مدل بهبود یافته که کلاس‌ها با پسوند Better بازنویسی شده‌اند داریم:

public interface IMovable { void Move(); }
    public interface IEatable { void Eat(); }
    public interface IPlayer { void LevelUp(); }
    public interface IShooter { void FireBullet(); }
    public class PlayerBetter : IPlayer, IMovable, IEatable, IShooter
    {
        public void Eat() { }
        public void FireBullet() { }
        public void LevelUp() { }
        public void Move() { }
    }
    public class EnemyBetter : IMovable, IShooter
    {
        public void FireBullet() { }
        public void Move() { }
    }
    public class CitizenBetter : IMovable
    {
        public void Move() { }
    }

در اینجا برای هر وظیفه یک واسط تعریف کرده ایم که باعث قوی شدن معنای هر واسط می‌شود.



اصل نهم: Dependency inversion

"وابستگی بین ماژول‌ها  را به وابستگی آن‌ها به انتزاع (واسط) تغییر بده"

این اصل که نمود آن را در الگو‌های طراحی dependency injection و factory میبینیم، میگوید که ماژول‌های بالادست (ماژول استفاده کننده ماژول پایین دست) به جای آنکه ارجاع مستقیمی را به ماژول‌های پایین دست داشته باشند، به انتزاعی (واسط) ارجاع بدهند که ماژول پایین دست آنرا پیاده سازی می‌کند یا به ارث میبرد. در واقع این اصل برای از بین بردن وابستگی قوی بین ماژول‌های بالا دست و پایین دست، به میدان آمده است. دو حکم اصلی از این اصل بر می‌آید:

الف – ماژول‌های بالا دست نباید وابسته به ماژول‌های پایین دست باشند. هر دو باید وابسته به انتزاع (واسط) باشند. وابستگی ماژول بالا دست از نوع ارجاع و وابستگی ماژول پایین دست از نوع ارث بری است.

ب – انتزاع نباید وابسته به جزییات باشد، بلکه جزییات باید وابسته به انتزاع باشد. یعنی در پیاده سازی منطق برنامه (که جزییات محسوب می‌شود) باید از واسط‌ها یا کلاس‌های انتزاعی استفاده کنیم و همچنین در نوشتن کلاس‌های انتزاعی نباید هیچ گونه ارجاعی را به کلاس‌های جزیی داشته باشیم.

در مثال زیر با نمونه‌ای از طراحی ناقض این اصل روبرو هستیم:

public class Controller
    {
        public Service Service { get; set; }
        public Controller()
        {
            // کنترلر باید نحوه نمونه گیری را بداند (ورودی‌های لازم) و این از وظایف آن خارج است
            Service = new Service(1);
        }
        public void DoWork()
        {
            Service.RunService();
        }
    }

    public class Service
    {
        public int State { get; set; }
        public Service(int s)
        {
            State = s;
        }
        public void RunService() { }
    }

در این مثال کلاس کنترلر، ماژول بالادست و کلاس سرویس، ماژول پایین دست محسوب میگردد. در ادامه طراحی مطلوب را نیز ارائه داده‌ام:

public class ControllerBetter
    {
        // ارجاع به واسط باعث انعطاف و کاهش وابستگی شده است
        public IService Service { get; set; }
        public ControllerBetter(IService service)
        {
            // یک کلاس دیگر وظیفه ارسال سرویس به سازنده کلاس کنترلر را دارد 
            // و مسئولیت نمونه گیری را از دوش کنترلر برداشته است
            Service = service;
        }
        public void DoWork()
        {
            Service.RunService();
        }
    }
    // کاهش وابستگی با تعریف واسط و تغییر وابستگی مستقیم بین کنترلر و سرویس
    public interface IService
    {
        void RunService();
    }
    // وابستگی جزییات به انتزاع
    public class ServiceBetter : IService
    {
        public int State { get; set; }
        public ServiceBetter(int s)
        {
            State = s;
        }
        public void RunService() { }
    }

نحوه بهبود طراحی را در توضیحات داخل کد مشاهده میکنید. در مقاله بعدی به اصول GRASP خواهم پرداخت. 

نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
سلام با کد ذیل _userStore واسه من نال بر میگردونه
using System.Data.Entity;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using SmartMarket.Core.Domain.Members;
using SmartMarket.Data;

namespace SmartMarket.Services.Members
{
    /// <summary>
    /// The ApplicationUserStore Class 
    /// </summary>
    public class ApplicationUserStore : UserStore<User, Role, int, UserLogin, UserRole, UserClaim>, IApplicationUserStore
    {
#region Fields (1) 

        private readonly IDbSet<User> _userStore;

#endregion Fields 

#region Constructors (2) 

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="ApplicationUserStore" /> class.
        /// </summary>
        /// <param name="dbContext">The database context.</param>
        public ApplicationUserStore(DbContext dbContext) : base(dbContext) { }

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="ApplicationUserStore"/> class.
        /// </summary>
        /// <param name="context">The context.</param>
        public ApplicationUserStore(IdentityDbContext context)
            : base(context)
        {
            _userStore = context.Set<User>();
 
        }

#endregion Constructors 

#region Methods (2) 

// Public Methods (2) 

        /// <summary>
        /// Adds to previous passwords asynchronous.
        /// </summary>
        /// <param name="user">The user.</param>
        /// <param name="password">The password.</param>
        /// <returns></returns>
        public Task AddToPreviousPasswordsAsync(User user, string password)
        {
            user.PreviousUserPasswords.Add(new PreviousPassword { UserId = user.Id, PasswordHash = password });
            return UpdateAsync(user);
        }

        /// <summary>
        /// Finds the by identifier asynchronous.
        /// </summary>
        /// <param name="userId">The user identifier.</param>
        /// <returns></returns>
        public override Task<User> FindByIdAsync(int userId)
        {
            return Task.FromResult(_userStore.Find(userId));
        }

#endregion Methods 

        /// <summary>
        /// Creates the asynchronous.
        /// </summary>
        /// <param name="user">The user.</param>
        /// <returns></returns>
        public override async Task CreateAsync(User user)
        {
            await base.CreateAsync(user);
            await AddToPreviousPasswordsAsync(user, user.PasswordHash);
        }
    }
}