بازخوردهای دوره
تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET Web forms
تقریبا!
من یک کنترل آکاردیون دارم که دارای ساختاری شبه زیر است:
<Common:HomeAccordion runat="server">
    <Common:HomeAccordionPane runat="server" HeaderText="Pane #1">
        <Common:HomeAccordionItem runat="server" Text="Item #1"/>
        <Common:HomeAccordionItem runat="server" Text="Item #1"/>
    </Common:HomeAccordionPane>
    <Common:HomeAccordionPane runat="server" HeaderText="Pane #2">
        <Common:HomeAccordionItem runat="server" Text="Item #1"/>
        <Common:HomeAccordionItem runat="server" Text="Item #1"/>
    </Common:HomeAccordionPane>
</Common:HomeAccordion>
حال گاهی من از کنترل اصلی AccordionPane ارث برده و کنترل هایی را ایجاد می‌کنم که به صورت خودکار از سرویس‌های امنیتی استفاده کرده و آیتم‌های لازم (که کاربر جاری به آنها دسترسی دارد) را اضافه می‌کنم. 
<Common:HomeAccordion runat="server">
    <DF:HomeAccordionPaneBasic runat="server" />
    <DF:HomeAccordionPaneSystem runat="server" />
    <DF:HomeAccordionPaneMyAccount runat="server" />
</Common:HomeAccordion>
گویا این اقلام (که معمولا می‌توانند کنترل هم نباشند - چون توسط والد رندر می‌شوند) جزو درخت صفحه نیستند - استفاده از ParseChildren در کنترل والد اجازه افزودن مجموعه کنترل هایی را می‌دهد)
مطالب
دستکاری کردن عملیات Sort در SQL Server
گاهی اوقات لازم می‌باشد، در زمان Sort نمودن یک ستون، تمایل داشته باشیم Range خاصی از مقادیر آن ستون در ابتدا قرار گیرد، و عملیات Sort پس از آن Range، اعمال گردد. برای انجام چنین کاری می‌توانیداز روش زیر استفاده نمایید:
برای درک مطلب مثالی می‌زنیم:
در ابتدا Script زیر را اجرا نمایید، که شامل یک جدول و درج چند رکورد در آن می‌باشد:
Create Table TestSort
(ID  int identity(1,1),
Name nvarchar(30),
Color nvarchar(15)
)
درج رکورد:
Insert into TestSort (Name,color)
Values  ('Adjustable Race',null)
       ,('Bearing Ball',null)
       ,('Headset Ball Bearings',null)
       ,('LL Crankarm','Black')
       ,('ML Crankarm','Black')
       ,('Chainring','Black')
       ,('Front Derailleur Cage','Silver')
       ,('Front Derailleur Linkage','Silver')
       ,('Lock Ring','Silver')
       ,('HL Road Frame - Red, 62','Red')
       ,('HL Road Frame - Red, 48','Red')
       ,('LL Road Frame - Red, 44','Red')
       ,('Full-Finger Gloves, M','RED')
       ,('Road-550-W Yellow, 38','Yellow')
       ,('Road-550-W Yellow, 40','Yellow')
       ,('Road-550-W Yellow, 42','Yellow')
       ,('Classic Vest, S','Blue')
       ,('Classic Vest, M','Blue')
       ,('Classic Vest, L','Blue')
در جدول TestSort ستونی به نام Color داریم، که نام رنگها در آن درج شده است، رنگهایی همچون  Black ، Silver،Blue،Yellow و Red
درابتدا روی ستون Color بصورت نرمال Sort صعودی انجام می‌دهیم:
Select t.ID,t.Name,t.Color from TestSort as t order by t.Color
خروجی:

مطابق شکل،زمانی که Sort بصورت صعودی است، رکوردهایی را که ستون Color آنها دارای مقدار Null می‌باشند، در ابتدای جدول قرار گرفته اند.
در ادامه می‌خواهیم، عملیات Sort ی را روی ستون Color انجام دهیم، بطوریکه تمامی رکوردهایی که مقدار ستون Color شان Red است، در ابتدای جدول قرار گیرد، و پس از آن عملیات سورت روی رنگهای دیگر اعمال شود.
برای انجام چنین کاری کافیست Script زیر را اجرا نمایید:
Select t.ID,t.Name,t.Color from TestSort as t 
Where t.color is not null
order by  Case t.Color
When 'Red' Then Null
Else t.color 
End;
خروجی:

چطور اینکار انجام شد:
اگر بهScript ذکر شده دقت نمایید، در قسمت Order by اشاره کردیم، تمام مقادیر Red در ستون Color به Null تغییر کنند، بنابراین SQL Server، در ابتدا مقادیر Red را یافته آنها را به Null تغییر و سپس عملیات سورت را انجام می‌دهد،
برای درک بیشتر عملیاتی را که SQL Server پشت صحنه انجام می‌دهد با Script  زیر قابل شبیه سازی میباشد:
Select * into Simulation from 
(Select t.ID,t.Name,t.Color,
Case t.Color
When 'Red' Then Null
Else t.color 
End RedNull
from TestSort as t 
Where t.color is not null) A
سپس روی ستون RedNull از جدول Simulation سورت انجام می‌دهیم:
Select * from Simulation order by Rednull
خروجی:

مطابق شکل،پشت صحنه SQL Server چنین کاری را انجام می‌دهد، و در زمان نمایش ستون RedNull پنهان یا حذف می‌گردد، و ستون Color، Name و ID نمایش داده می‌شود.
امیدوارم مفید واقع شده باشد.
اشتراک‌ها
فرق بین String.IsNullOrEmpty و String.IsNullOrWhiteSpace در چیست؟

C# tip: String.IsNullOrEmpty or String.IsNullOrWhiteSpace?  

//So we have:

String.IsNullOrEmpty(""); //True
String.IsNullOrEmpty(null); //True
String.IsNullOrEmpty("   "); //False
String.IsNullOrEmpty("\n"); //False
String.IsNullOrEmpty("\t"); //False
String.IsNullOrEmpty("hello"); //False

//but also

String.IsNullOrWhiteSpace("");//True
String.IsNullOrWhiteSpace(null);//True
String.IsNullOrWhiteSpace("   ");//True
String.IsNullOrWhiteSpace("\n");//True
String.IsNullOrWhiteSpace("\t");//True
String.IsNullOrWhiteSpace("hello");//False
فرق بین String.IsNullOrEmpty و String.IsNullOrWhiteSpace در چیست؟
نظرات مطالب
الگویی برای مدیریت دسترسی همزمان به ConcurrentDictionary
یک فیلتر رو به صورت زیر نوشتم و در آن از این دیکشنری استفاده کردم وقتی به صورت parallel اجرا می‌کنم متد AddOrUpdate  کلیدهایی که تکراری باشند را به جای اینکه مقدار آن را ویرایش کند یک کلید دیگر با همون مقدار اضافه می‌کند لطفا راهنمایی کنید مشکل کار از کجاست؟ 
 public class LockFilter : ActionFilterAttribute
    {
        static ConcurrentDictionary<StringBuilder, int> _properties;
        static LockFilter()
        {
            _properties = new ConcurrentDictionary<StringBuilder, int>();
        }

        public  int Duration { get; set; }
        public string VaryByParam { get; set; }

        public override async Task OnActionExecutionAsync(ActionExecutingContext context, ActionExecutionDelegate next)
        {
            var actionArguments = context.ActionArguments.Values.Single();
            var properties = VaryByParam.Split(",").ToList();

            StringBuilder key = new StringBuilder();
            foreach (var actionArgument in actionArguments.GetType().GetProperties())
            {
                if (!properties.Any(t => t.Trim().ToLower() == actionArgument.Name.ToLower()))
                    continue;
                var value = actionArguments.GetType().GetProperty(actionArgument.Name).GetValue(actionArguments, null).ToString();
                key.Append(value);
            }

            _properties.AddOrUpdate(key, 1, (x, y) => y + 1);

            // rest of code 
        }
    }

مطالب
8# آموزش سیستم مدیریت کد Git
در این بخش به بررسی چگونگی ایجاد branchها و همچنین نحوه‌ی merge کردن آن‌ها خواهیم پرداخت.

Branch:
در این مقاله به بررسی شاخه‌ها و همچنین ضرورت ایجاد آن‌ها پرداخته شده است. جهت ایجاد یک شاخه می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
git branch  [branch name]
توجه کنید که دستور فوق تنها یک شاخه را ایجاد می‌کند؛ اما همچنان git در شاخه جاری باقی می‌ماند.
همچنین جهت مشاهده شاخه‌های ایجاد شده از دستور زیر استفاده می‌شود:
git branch
شاخه جاری، با یک علامت * در کنار آن مشخص می‏شود:

در حالت پیش‌فرض، تمامی عملیات در git، در شاخه master انجام می‌گیرد. برای تعویض و رجوع به شاخه ایجاد شده می‌توان از دستور checkout استفاده کرد. همانطور که قبلا گفته شد، یکی دیگر از کاربردهای این دستور تعویض شاخه‌ها است:
git checkout [branch name]
همچنین می‌توان به صورت همزمان هم شاخه جدید ایجاد کرد و هم به این شاخه جدید سوئیچ نمود:
git checkout -b [branch name]

تذکر:
در صورتیکه working tree تقریبا clean نباشد، یعنی تغییراتی در فایل‌ها صورت گرفته باشد که این تغییرات هنوز در repository ذخیره نشده باشند، git امکان تعویض شاخه را نخواهد داد. علت تقریبا به این جهت است که در مواردی git می‌تواند برخی تفاوتها را نادیده بگیرد؛ مثلا اگر فایلی در شاخه‏‏‌ی دیگر وجود نداشته باشد. در این حالت سه راهکار پیش روی کاربر است:
۱) حذف تغییرات
۲) ذخیره تغییرات در repository
۳) استفاده از stash
دو مورد نخست مشخص هستند و استفاده از stash در ادامه همین مقاله آورده شده است.

برای حذف یک شاخه ایجاد شده از دستور زیر استفاده می‌شود:
git branch -d [branch name]
در این حالت نباید در شاخه‌ای باشیم که قصد حذف آن را داریم. همچنین اگر تغییرات در شاخه والد موجود نباشند، git هشداری را مبنی بر آن‌که «شاخه دارای تغییراتی است که در صورت حذف آن از بین می‌روند» به کاربر می‌دهد. در این حالت اگر مسر به انجام حذف باشیم، دستور فوق را این بار با D- به کار می‏‌بریم. بنابراین جهت جلوگیری از اشتباه بهتر است دستور حذف ابتدا با d انجام شود و در صورت نیاز از D استفاده شود.
برای تغییر نام یک شاخه از دستور زیر استفاده می‌شود:
git branch -m [old name][new name]

ادغام شاخه‌ها:
معمولا بعد از آن‌که ویرایش فایل‌ها در یک شاخه به پایان رسید و فایل‌های نهایی تولید شدند، باید این فایل‌ها را در شاخه‌ای دیگر مثلا master قرار داد. برای این منظور، از دستور merge استفاده می‌شود. در هنگام merge باید در شاخه مقصد قرار داشت؛ یعنی در همان شاخه‌ای که قرار است فایل‌های شاخه‌ای دیگر با آن ادغام شوند.
برای ادغام یک شاخه به شاخه دیگر از دستور زیر استفاده می‌شود:
git merge [branch name]

نکته مهم:
در git  دو نوع ادغام وجود دارد:
۱) fast forward
۲) real merge
حالت اول زمانی اتفاق می‌افتد که در شاخه والد، commit جدیدی ثبت نشده باشد. در این حالت در هنگام merge، اشاره‌گر آخرین فرزند والد، به اولین commit در شاخه‌ی فرزند اشاره می‌کند و دقیقا مانند یک زنجیر دو شاخه به هم متصل می‌شوند. اما اگر در شاخه والد بعد از تشکیل شاخه فرزند commit هایی صورت گرفته باشد، ما یک real merge خواهیم داشت.

تداخل یا conflict:
در هنگام merge کردن شاخه‌ها گاهی این مساله به وجود می‌آید که فایل‌هایی که قرار است تغییرات آن‌ها با هم ادغام شوند، به گونه‌ای ویرایش شده‌اند که git نمی‌تواند عمل merge را انجام دهد. به عنوان مثال تصور کنید فایلی دارای ۱۰ خط است. در شاخه والد خطوط ۱ و ۴ و در شاخه فرزند خطوط ۲ و ۴ ویرایش شده‌اند. git برای ادغام فایل، برای خطوط ۱ و ۲ دچار مشکلی نیست؛ زیرا خط یک را از شاخه والد و خط ۲ را از شاخه فرزند بر می‌دارد. اما برای خط ۴ چه کار کند؟ git نمی‌تواند تصمیم بگیرد که داده نهایی از خط شماره ۴ فرزند است و یا والد. به همین جهت در این‌جا ما یک merge conflict داریم. برای رفع این مشکل یا می‌توان با استفاده از دستور زیر از انجام merge صرفنظر کرد:
git merge --abort
و یا به صورت دستی و یا با استفاده از برخی از ابزارهای موجود، اقدام به رفع دوگانگی فایل‌ها کرد. بعد از رفع conflictها با دستور:
git merge --continue
می‌توان ادامه ادغام را خواستار شد.

Stash:
در هنگام توضیح چگونگی تعویض شاخه‌ها، به مطلبی به نام stash اشاره شد. Stash در واقع مکان جدایی در git است که از آن به عنوان محلی جهت ذخیره‌سازی موقت تغییرات استفاده می‌شود. عملکرد stash مانند commit می‌باشد. با این تفاوت که SHA-1 منحصر به فردی برای آن در نظر گرفته نمی‌شود. بنابراین stash محلی است که به طور موقت می‌تواند تغییرات فایل‌ها را ذخیره کند.
برای ایجاد یک stash از دستور زیر استفاده می‌شود:
git stash save "[stash name]"
همچنین جهت مشاهده تمامی stash‌های ذخیره شده از دستور زیر می‌توان استفاده کرد:
git stash list
در صورت اجرای این دستور، همانطور که در شکل زیر مشخص است، هر stash توسط یک شماره به صورت:
stash@{number}
مشخص می‌شود.

برای مشاهده تغییرات در یک stash از دستور زیر استفاده میشود:
git stash show stahs@{[number]}
همچنین در صورتیکه جزئیات بیشتری مورد نیاز باشد، می‌توان p- را قبل از شماره stash به دستور فوق اضافه کرد.
در صورتیکه بخواهید stash ایجاد شده را حذف کنید، می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
git stash Drop [stash name]
همچنین می‌توان با دستور زیر کل stash‌های موجود را حذف نمود:
git stash clear
برای اعمال تغییرات با استفاده از stash می‌توان از دو دستور استفاده کرد:
۱) pop : در این حالت همانند ساختار پشته، آخرین stash اعمال و از لیست stashها حذف می‌شود.
۲) apply : در این دستور، در صورتیکه شماره stash ذکر شود، آن stash اعمال می‌شود. در غیر این صورت، آخرین stash استفاده خواهد شد. تفاوت این دستور با دستور فوق در این است که در اینجا stash بعد از استفاده حذف نمی‌گردد.


دستور rebase:
عملکرد این دستور برای بسیاری از افراد چندان واضح و مشخص نیست و نمی‌توانند تفاوت آن را با دستور merge به خوبی دریابند. برای درک بهتر این موضوع سناریوی زیر را در نظر بگیرید:
تصور کنید شما در حال توسعه یک برنامه هستید و هر از چندگاهی نیاز پیدا می‌کنید تا باگ‌های ایجاد شده در برخی از فایل‌های قبلی خود را رفع کنید. برای این منظور شما برای هر فایل، شاخه‌ای جدید ایجاد کرده و طی چند مرحله، هر فایل را اصلاح می‌کنید. سپس شاخه ایجاد شده را در شاخه اصلی ادغام می‌کنید. حال تصور کنید که تعداد این فایل‌ها افزایش یافته و مثلا به چند صد عدد برسد. در این حالت شما دارای تعداد زیادی شاخه هستید که تا حدود زیادی سوابق فایل‌های شما را دچار پیچیدگی می‌کنند. در این حالت شاید بهتر باشد که دارای یک فایل سابقه خطی باشیم. بدین معنا که بعد از merge سوابق، شاخه اصلی شما به گونه‌ای در خواهد آمد که انگار هیچ وقت شاخه‌های اضافی وجود نداشته‌اند و تمام تغییرات برای هر فایل پشت سر هم و در شاخه اصلی اتفاق افتاده‌اند. برای این منظور می‌توانید از دستور rebase استفاده کنید.
به مثال‌های زیر و شکل شاخه‌ها بعد از اعمال دستورات merge و rebase توجه کنید :

در شاخه master فایل readme5 اضافه شده و در شاخه a2 فایل readme4 اضافه شده و بعد تغییری در آن ذخیره شده است

شاخه a1 در master ادغام شده است

شکل درختی شاخه‌ها پس از ادغام



در شکل فوق از دستور rebase استفاده شده است


شکل شاخه‌ها بعد از اعمال rebase



همانطور که مشاهده می‌شود با سوئیچ به شاخه master هنوز head در محل قبلی خود است




با اعمال دستور ادغام، head به محل آخرین commit منتقل می‌شود


اکنون می‌توان شاخه a1 را حذف کرد. همانطور که دیده می‌شود، به نظر می‌رسد این شاخه هیچگاه وجود نداشته است.

تذکر:
بعد از انجام دستور rebase باید از دستور merge استفاده کرد. زیرا هر شاخه برای خود head جداگانه‌ای دارد. بعد از اجرای این فرمان، هنوز head در شاخه مقصد به آخرین فرمان خود اشاره می‌کند. در آخرین فرمان، شاخه‌ای اضافه شده، بنابراین اجرای دستور merge حالت fast forward را پیاده می‌کند و head به آخرین commit منتقل می‌شود.

تذکر:
همانطور که مشاهده کردید، دستور rebase به صورت فوق سوابق شاخه را از بین می‌برد. بنابراین نباید از این دستور برای شاخه‌های عمومی یعنی آنهایی که دیگران تغییرات آنها را دنبال می‌کنند استفاده کرد.
شکل استفاده از این دستور به صورت زیر است:
git rebase [destination branch]
یا
git rebase [destination][source]
همانند دستور merge این دستور نیز ممکن است سبب ایجاد تداخل شود و  برای رفع این موضوع باید مانند merge عمل کرد؛ این دستور نیز دارای دو اصلاح کننده abort-- و continue-- می‌باشد

تذکر مهم :

به تفاوت محل درج ادغام‏‌ها در merge و rebase توجه کنید.

دستور  cherry-pick :
با استفاده از این فرمان می‌توان یک یا چند commit را از شاخه‌ای برداشته و در شاخه‌ی دیگری اعمال کنیم. در واقع دستور  cherry-pick  همانند بخشی از دستور rebase است. با این تفاوت که rebase در واقع چندین  cherry-pick  را یک‌جا انجام می‌دهد. البته در  cherry-pick هر commit بدون تغییر باقی می‏‌ماند.
بیشترین کاربرد این دستور برای اعمال patchها و رفع باگ‌ها در یک شاخه است. این دستور به صورت زیر استفاده می‌شود:
git cherry-pick [branch name]
 
دوره‌ها
ارتقاء به Bootstrap 3
نگارش 2 فریم ورک معروف CSS بوت استرپ را مدتی قبل در سایت بررسی کردیم. نگارش سوم آن تغییرات قابل ملاحظه‌ای داشته‌است که در طی این دوره با جزئیات آن‌ها بیشتر آشنا خواهیم شد. بوت استرپ نگارش 3، جزئی از قالب ایجاد پروژه‌های جدید ASP.NET MVC 5 است. البته مباحثی که در اینجا بررسی خواهند شد، شامل مراحل مقدماتی و پیشرفته‌ی کار با بوت استرپ 3 می‌شوند و الزاما به فناوری سمت سرور یا IDE خاصی گره نخواهند خورد.
نظرات مطالب
مهاجرت از SQL Membership به ASP.NET Identity
سیستم کارش EF Code first هست. این سیستم کدهاش گره خورده به بانک اطلاعاتی خاصی نیست. الان در این مثال رشته اتصالی به یک localdb اشاره می‌کنه. شما می‌تونید کلا این رشته و نحوه‌ی تعریف اون رو برای کار با SQL Server یا SQL CE یا هر بانک اطلاعاتی دیگری که پروایدر code first داره، تغییر بدید و استفاده کنید. (و اگر با ef code first آشنایی ندارید، کم کم در آینده نمی‌تونید با کتابخانه‌های کمکی و جانبی دات نت کار کنید)
نظرات مطالب
چک لیست تهیه یک برنامه ASP.NET MVC
- بله. کار اصولی انجام دادن نیاز به کدنویسی بیشتری داره. اما در دراز مدت نگهداری ساده‌تری خواهد داشت چون حد و مرزها مشخص است و تغییرات سیستم جزئی‌تر خواهند بود با به هم ریختن حداقل قسمت‌های دیگر که به آن گره نخورده‌اند.
- ViewModel تغذیه کننده لایه UI است و نه اینکه با آن یکی باشد. اگر علاقمند هستید که وابستگی به UI رو بدونید مراجعه کنید به Web formها و جائیکه ارجاع مستقیمی از یک TextBox داخل کدهای برنامه (code behind) است. به این وابستگی می‌گن و نه حالت دیگری.
- در مورد محل قرارگیری Models و ViewModels در ابتدای متن فوق توضیح داده شده.
نظرات مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش دوم
دوست عزیز ممنون...
من قسمت Range و Row رو که شما توضیح دادی درست متوجه نشدم سرچی که زدم متوجه شدم این قابلیت تقریبا شبیه قسمت WITH TIES تو Select هست.برای مثال اگه بخواهیم 3 شاگرد برتر کلاس رو کوئری بزنیم اگه تو کلاس 3 نفر معدل 18 داشته باشن(با توجه به اینکه یک معدل 20 و 19 داریم) 2 نفر از شاگرد‌ها که معدل 18 دارن تو این کوئری نمیان(TOP 3) و...
برداشت منم ازRange اینه که بواسط ی برابر بودن تاریخ‌ها این 2 مقدار به هم گره خوردن و هنگام محاسبه مقدار یکسانی را تولید میکنن.

نظرات مطالب
EF Code First #1
- این ویژگی‌ها رو می‌تونید فراموش کنید. چون مثلا SP در SQL Server CE وجود خارجی ندارد. اما برنامه‌ی نوشته شده با EF به راحتی می‌تونه با انواع و اقسام بانک‌های اطلاعاتی که پروایدر EF برای آن‌ها مهیا باشد، کار کند. برنامه شما به دیتابیس خاصی گره نمی‌خوره. اگر لازم بود راحت می‌تونید با تغییر پروایدر و تغییر کانکشن استرینگ، بدون نیازی به تغییر در کدهای خود، از یک بانک اطلاعاتی دیگر استفاده کنید.
- در EF Code first امکان استفاده از SP و امثال آن هم وجود دارد (در جای خودش توضیح خواهم داده به چه نحوی). البته در این حالت برنامه فقط مختص به SQL Server خواهد شد.