مطالب
#Defensive Code in C - قسمت اول

Defensive Coding به معنی است که شما با انجام یکسری کار‌ها و در نظر گرفتن یکسری زیر ساخت‌ها در توسعه‌ی نرم افزار خود، به اهداف ذیل دست پیدا کنید:

1. Quality (کیفیت)

2. Comprehensible (جامعیت)

3. Predictable  (قابلیت پیش بینی)

دستیابی به هر کدام از این اهداف و روش‌های اعمال آنها بر روی یک پروژه‌ی نرم افزاری، در ادامه بحث خواهند شد. 

1. Clean Code

یکی از اهداف Defensive Coding که در ابتدای مقاله بحث شد جامعیت یا Comprehension بود. برای رسید به این هدف از مفهومی به نام Clean Code  استفاده می‌شود. Clean Code علاوه بر این مسئله، در پی ساده کردن ساختار بندی پشتیبانی و کاهش باگ‌های نرم افزار نیز هست. ویژگی‌های Clean Code در بالا با  توجه به شکل ذیل تشریح می‌شوند: 

· Easy to read

یک کد Clean  قابلیت خوانایی بالایی دارد. بسیاری از برنامه نویسان در سطوح مختلف با اهمیت این مسئله در توسعه نرم افزار آشنایی دارند. ولی بسیاری از همین برنامه نویسان این اصول را رعایت نمی‌کنند و سعی نمی‌کنند با اصول پیاده سازی آن در نرم افزارآشنا شوند.

اگر قابلیت خوانایی یک کد بالا باشد:

§ شما می‌توانید Pattern ‌های موجود در کد خود را که می‌توانید به عنوان نامزدهایی جهت Refactoring  هستند، تشخیص دهید.

§ برنامه نویسان دیگر به راحتی قصد و اهداف ( intent ) شما را از نوشتن یک کد خاص درک خواهند کرد و در طول زمان با خطا‌های زیادی روبرو نمی‌شوند.

§ توسعه‌ی راحت‌تر و در شرایط وجود فشار، ایجاد سریع یک قابلیت جدید در نرم افزار.

· Clear intent

یک کد Clear دارای اهداف روشن و قابل فهمی می‌باشد.

· Simple

پیچیدگی با کم هزینه بودن توسعه‌ی و پشتیبانی تضاد مستقیم دارد. بنابراین سادگی در کدها باید جزو اهداف اصلی قرار بگیرد.

· Minimal

کد باید به گونه‌ای باشد که تنها یک چیز را انجام داده و آن را به درستی انجام دهد. همچنین وابستگی بین اجزای کد باید در کمترین حد ممکن باشند.

· Thoughtful

یک کد Clean  کدی است که ساختار آن متفکرانه طراحی شده باشد. از نحوه‌ی طراحی یک کلاس گرفته تا layering و Tiering پروژه باید کاملا هوشمندانه و با توجه به پارامتر‌های موجود باشند. همچنین خطا‌های خطرناک و استثناء‌ها باید کاملا هندل شوند. 

همه‌ی ما با دیدن کد بالا سریعا مفهوم اسپاگتی کد به ذهنمان خطور می‌کند. تغییر، توسعه و پشتیبانی نرم افزارهایی که کد آنها به این صورت نوشته شده است، بسیار سخت و پر هزینه می‌باشد. در این حالت تغییر هر یک از اجزاء ممکن است بر سایر قسمت‌های دیگر تاثیرات مختلفی داشته باشد. راه کاری که در این حالت ارائه می‌شود، Refactoring می‌باشد. در این روش کد را به کلاس‌ها و متدهایی بر حسب عملکرد تقسیم خواهیم کرد. در نهایت کد تولید شده دارای کمترین تاثیر بر سایر قسمت‌ها خواهد بود. توجه داشته باشید که با انجام این کار، قدمی به سوی SOC یا Separation Of Concern برداشته‌اید.

1. Testable Code & Unit Test

یکی دیگر از اهداف Defensive Coding افزایش کیفیت یا Quality می‌باشد که برای رسیدن به این هدف از مفهوم Testable Code & Unit Test استفاده می‌شود. بسیاری از ویژگی‌های Testable Code و Clean Code با هم مشابه می‌باشند. برای مثال Refactor کردن هر متد به متد‌های کوچکتر، تست آن را ساده‌تر خواهند کرد. در نتیجه نوشتن کد‌های Testable ، با نوشتن کد‌های clean شروع می‌شود.

در این قسمت اشاره‌ای به Unit Test شده است؛ اما این مفهوم می‌تواند به یک مفهوم گسترده‌تر به نام  Automated Code testing، تعمیم داده شود. به این دلیل که تست فقط به Unit Testing محدود نمی‌شود و می‌تواند شامل سایر انواع تست‌ها مانند  integration test نیز باشد.

برای مثال شکل ذیل را در نظر بگیرید. در انتهای این سناریو یک Page جدید اضافه شده است. خوب؛ برای تست کد اضافه شده، مجبورید برنامه را اجرا کنید، login کنید، داده‌های مورد نظر را در فرم وارد کرده و در نهایت شرایط لازم را جهت تست، فراهم کنید تا بتوانید کد جدید را تست کنید. در این بین با خطایی مواجه می‌شوید. پس برنامه را متوقف می‌کنید و تغییرات لازم را اعمال می‌کنید. حال فرض کنید این خطا به این زودی‌ها رفع نشود. در این حالت باید فرآیند بالا را چندین و چند بار انجام دهید. نتیجه اینکه این روش بسیار زمان بر و پر هزینه خواهد بود. البته میزان هزینه و زمان رابطه‌ی نزدیکی با وسعت تغییرات دارند. برای رفع مسائلی از این دست مایکروسافت زیرساختی به نام MS Test ارائه داده است که می‌توان با آن سناریوهای تست متفاوتی را پیاده سازی و اجرا نمود. متاسفانه این مسئله در بسیار از جوامع توسعه نرم افزار رعایت نمی‌شود و در بسیاری از این جوامع، نیروی انسانی، این فرآیند و فرآیندهایی از این دست را انجام می‌دهند. درحالیکه چنین فرآیندهایی به راحتی توسط ابزارهای ارائه شده‌ی توسط شرکت‌های مختلف قابل مدیریت است.

 


1. Predictability

یکی دیگر از اهداف Defensive Coding، قابلیت پیش بینی یا Predictability می‌باشد. فرآیند تشخیص و پیش بینی خطا‌ها را Predictability می‌گویند. با درنظر گرفتن امکان وقوع خطاهای مختلف و تصمیم گرفتن در مورد اینکه در هنگام رخ دادن این خطا باید چه کاری صورت بگیرد، می‌توان در رسیدن به این هدف قدم بزرگی برداشت. 

برای رسیدن به این هدف باید اصل Trust but Verify را دنبال کنیم. برای مثال این اصل به ما می‌گوید که در هنگام تعریف متد‌های public باید یکسری موارد را در نظر بگیریم. یک متد باید از یکسری قرارداد‌ها پیروی کند. یک متد قرارداد می‌کند که یکسری پارامتر‌ها را با یک data type خاص به عنوان ورودی دریافت کند. قرارداد می‌کند که یک مقدار خاص با یک data type خاص را به عنوان نوع بازگشتی بازگرداند یا اینکه هیچ مقداری را باز نگرداند و در نهایت یک متد متعهد می‌شود که یکسری Exception ‌تعریف شده و پیش بینی شده را صادر کند. اما برای اینکه مطمئن شویم یک application واقعا قابل پیش بینی است و این اصل را به درستی پیاده سازی کرده است، اعتماد می‌کنیم اما Verify را هم انجام می‌دهیم. برای verify کردن باید پارامترها، دیتا‌های متغیر، مقادیر بازگشتی و استثناء‌ها به گونه‌ای بررسی شوند که مطمئن شویم انتظارت ما را برآورده کرده‌اند. 

زیاده روی بیش از حد خوب نیست و آدم باید همیشه حد اعتدال را رعایت کند. این مسئله اینجا هم صادق است؛ به گونه‌ای که زیاده روی بیش از حد در پیاده سازی و اعمال هر کدام یک از این مواردی که در بالا ذکر گردید، ممکن است باعث پیچیدگی ساختار کد و به طبع آن Application شود. بنابراین رعایت حد اعتدال می‌تواند در رسیدن به این هدف بسیار مهم باشد.


مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #4
در قسمت قبل یک مثال ساده را کار کردیم. در این قسمت با jQuery Mobile آشنا شده و در پروژه‌ی خود استفاده خواهیم کرد.

توضیح تکمیلی در مورد ساختار فایل‌های پروژه
همان طور که در قسمتها قبل گفته شد، تگ اسکریپت زیر 
<script src="cordova.js"></script>
از استاندارد‌های Cordova است؛ وجود خارجی ندارد و بخشی از فرآیند ساخت برنامه است.
اگر توجه کنید فایلی با نام platformOverrides.js در فولدر scripts موجود در ریشه، خالی است اما در فولدر merges موجود در ریشه‌ی پروژه مربوط به هر پلتفرم و همنام آن پلتفرم قرار دارد. برای مثال برای android، یک چنین دایرکتوری merges/android/scripts وجود دارد که درون آن فایلی به‌نام  platformOverrides.js دیده می‌شود و اگر دقت کنید، همنام فایل موجود در فولدر scripts موجود در ریشه پروژه است که درون خود فایلی بنام  android2.3-jscompat.js را فراخوانی می‌کند. (برای کمک به سازگاری کتابخانه‌های ثالث)
در زمان build ، تمام فایل‌های موجود در "merges/"platformname ، در فولدر‌های هم نامی در شاخه‌ی ریشه‌ی پروژه کپی شده و جایگزین فایل‌های قبلی خواهند شد.

 مثال برای اندروید 
در زمان ساخت (build) فایل scripts/platformOverrides.js با فایل merges/windows/scripts/platformoverrides.js جایگزین خواهد شد. این امکان برای فلدر‌های css, images و بقیه‌ی آنها نیز امکان پذیر است.
توجه داشته باشید این ادغام در سطح فایل‌ها و نه در سطح محتوای فایل‌ها انجام می‌شود.

نکته 
برای محتوای موجود در فولدر res، قضیه فرق می‌کند. زیرا محتوای این resource‌ها برای اپلیکیشن پکیچ ضروریست؛ پیش از آن که کد‌های ما درون WebView یا host رندر شوند. باید توجه کرد که این فولدر به جهت اینکه منابع اصلی را (با توجه به پلتفرم باید از فایل‌های مشخص آن برای تشخیص ساختار فولدر‌های اپلیکیشن پکیچ استفاده کند) در بر دارد و این منابع باید در زمان ساخت پروژه تشخیص داده شوند.


رویداد‌های بومی
در زیر تعدادی از رخدادهایی که در Cordova گنجانده شده‌اند تا اپلیکیشن ما از رخداد‌های دستگاه با خبر شوند، نشان داده شده است. برای تست آنها به راحتی بعد از اجرای برنامه توسط شبیه ساز Ripple می‌توانید از قسمت Events، رخداد مورد نظر را شبیه سازی کنید:
(function () {
    "use strict";

    document.addEventListener( 'deviceready', onDeviceReady.bind( this ), false );

    function onDeviceReady() {
        // Handle the Cordova pause and resume events
        document.addEventListener( 'pause', onPause.bind( this ), false );
        document.addEventListener('resume', onResume.bind(this), false);
        document.addEventListener('menubutton', onMenuButton.bind(this), false);
        document.addEventListener('backbutton', onBackButton.bind(this), false);
        //document.addEventListener('searchbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('endcallbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('offline', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('online', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('startcallbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('volumedownbutton', onResume.bind(this), false);
        //document.addEventListener('volumeupbutton', onResume.bind(this), false);
        
        // TODO: Cordova has been loaded. Perform any initialization that requires Cordova here.
    };

    function onPause() {
        // TODO: This application has been suspended. Save application state here.
        alert("paused");
    };

    function onResume() {
        alert("resume");
    };
    function onMenuButton() {
        alert("menu");
    };

    function onBackButton() {
        alert("back button");
    };
   

} )();

.در مقالات آینده از افزونه‌های موجود، برای مدیریت رخداد‌های باتری سیستم استفاده خواهیم کرد



jQuery Mobile
جی کوئری موبایل، یک فریمورک (UI Framework) جدید با قابلیت استفاده‌ی آسان برای ساخت اپلیکیشن‌های چند سکویی موبایل است. با استفاده از این فریمورک شما قادر خواهید بود اپلیکیشن‌های موبایل بهینه شده برای اجرا بر روی تمام تلفن‌ها، دسکتاپ و تبلت‌ها را بسازید. علاوه بر این، جی کوئری موبایل می‌تواند یک فریمورک ایده آل برای توسعه دهند گان و طراحان وب که قصد ساخت اپلیکیشن‌های غنی وب برای موبایل را دارند، باشد.

 Supported Devices

  Phones/Tablets 
  Android 1.6+ 
  BlackBerry 5+ 
  iOS 3+ 
  Windows Phone 7 
  WebOS 1.4+ 
  Symbian (Nokia S60) 
  Firefox Mobile Opera Mobile 11+ 
  Opera Mini 5+ 
  Desktop browsers 
  Chrome 11+ 
  Firefox 3.6+ 
  Internet Explorer 7+ 
  Safari   


برای نصب jQuery Mobile کافی است دستورات  زیر را در package manager console ویژوال استودیو استفاده کنید:

PM>install-package jquery

PM>install-package jquery.mobile.rtl

بعد از دانلود فایل‌های مورد نظر خود، فولدری بنام jquery.mobile.rtl در ریشه پروژه ایجاد خواهد شد. به ترتیب فایل های rtl.jquery.mobile-1.4.0.css و rtl.jquery.mobile-1.4.0.js موجود در زیر شاخه‌های فلدر مذکور را به head و آخر body فایل index.html اضافه کنید.

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>CordovaApp01</title>

    <!-- CordovaApp01 references -->
    <link href="css/index.css" rel="stylesheet" />
    <link href="jquery.mobile.rtl/css/themes/default/rtl.jquery.mobile-1.4.0.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    <div data-role="page" id="page1">
        <div data-role="header">
            <h1>اولین برنامه</h1>
        </div>
        <div data-role="content">
            <p>سلام من محتوای اولین برنامه هستم</p>
        </div>
        <div data-role="footer">
            <h1>من فوتر هستم</h1>
        </div>
    </div>
<!-- Cordova reference, this is added to your app when it's built. -->
<script src="scripts/jquery-2.1.3.min.js"></script>
    <script src="cordova.js"></script>
    <script src="scripts/platformOverrides.js"></script>
    <script src="scripts/index.js"></script>

    <script src="jquery.mobile.rtl/js/rtl.jquery.mobile-1.4.0.js"></script>
</body>
</html>
در تکه کد بالا ما یکی از ویجت‌های jQuery Mobile را استفاده کردیم و با استفاده از ویژگی data-role که برای div اصلی با page مقدار دهی شده است، یک  کانتینر (page container) برای ویجت page جی کوئری موبایل تعریف شده‌است.

نتیجه‌ی نهایی به شکل زیر خواهد بود:

در مقاله‌ی بعد به استفاده از plugin‌ها خواهیم پرداخت.

ادامه دارد...

اشتراک‌ها
سری آموزشی Blazor Hybrid

Blazor Hybrid for Beginners
Join James Montemagno as he takes you on a journey of building your first Hybrid applications across iOS, Android, Mac, Windows, and Web with ASP.NET Core, Blazor, Blazor Hybrid, and .NET MAUI!  You will learn how to use Blazor Hybrid to blend desktop and mobile native client frameworks with .NET and Blazor.
In a Blazor Hybrid app, Razor components run natively on the device. Components render to an embedded Web View control through a local interop channel. Components don't run in the browser, and WebAssembly isn't involved. Razor components load and execute code quickly, and components have full access to the native capabilities of the device through the .NET platform. Component styles rendered in a Web View are platform dependent and may require you to account for rendering differences across platforms using custom stylesheets.
Blazor Hybrid support is built into the .NET Multi-platform App UI (.NET MAUI) framework. .NET MAUI includes the BlazorWebView control that permits rendering Razor components into an embedded Web View. By using .NET MAUI and Blazor together, you can reuse one set of web UI components across mobile, desktop, and web.
 

سری آموزشی Blazor Hybrid
مطالب
یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017
در این مطلب مثالی را در مورد نحوه‌ی تنظیمات یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core، جهت استفاده‌ی از یک پروژه‌ی Angular CLI قرار گرفته‌ی در پوشه‌ی آن‌را بررسی خواهیم کرد.

پیشنیازها

 - مطالعه‌ی سری کار با Angular CLI خصوصا قسمت نصب و قسمت ساخت برنامه‌های آن، پیش از مطالعه‌ی این مطلب ضروری است.
 - همچنین فرض بر این است که سری ASP.NET Core را نیز یکبار مرور کرده‌اید و با نحوه‌ی برپایی یک برنامه‌ی MVC آن و ارائه‌ی فایل‌های استاتیک توسط یک پروژه‌ی ASP.NET Core آشنایی دارید.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core در VS 2017

در ابتدا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core را در VS 2017 ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور:
 - ابتدا از طریق منوی File -> New -> Project (Ctrl+Shift+N) گزینه‌ی ایجاد یک ASP.NET Core Web application را انتخاب کنید.
 - در صفحه‌ی بعدی آن هم گزینه‌ی «empty template» را انتخاب نمائید.


تنظیمات یک برنامه‌ی ASP.NET Core خالی برای اجرای یک برنامه‌ی Angular CLI

برای اجرای یک برنامه‌ی مبتنی بر Angular CLI، نیاز است بر روی فایل csproj برنامه‌ی ASP.NET Core کلیک راست کرده و گزینه‌ی Edit آن‌را انتخاب کنید.
سپس محتوای این فایل را به نحو ذیل تکمیل نمائید:

الف) درخواست عدم کامپایل فایل‌های TypeScript
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp1.1</TargetFramework>
    <TypeScriptCompileBlocked>true</TypeScriptCompileBlocked>
  </PropertyGroup>
چون نحوه‌ی کامپایل پروژه‌های Angular CLI صرفا مبتنی بر کامپایل مستقیم فایل‌های TypeScript آن نیست و در اینجا از یک گردش کاری توکار مبتنی بر webpack، به صورت خودکار استفاده می‌کند، کامپایل فایل‌های TypeScript توسط ویژوال استودیو، مفید نبوده و صرفا سبب دریافت گزارش‌های خطای بیشماری به همراه کند کردن پروسه‌ی Build آن خواهد شد. بنابراین با افزودن تنظیم TypeScriptCompileBlocked به true، از VS 2017 خواهیم خواست تا در این زمینه دخالت نکند.

ب) مشخص کردن پوشه‌هایی که باید الحاق و یا حذف شوند
  <ItemGroup>
    <Folder Include="Controllers\" />
    <Folder Include="wwwroot\" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="node_modules\**" />
    <Content Remove="node_modules\**" />
    <EmbeddedResource Remove="node_modules\**" />
    <None Remove="node_modules\**" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="src\**" />
    <Content Remove="src\**" />
    <EmbeddedResource Remove="src\**" />    
  </ItemGroup>
در اینجا پوشه‌های کنترلرها و wwwroot به پروژه الحاق شده‌اند. پوشه‌ی wwwroot جایی است که فایل‌هایی خروجی را Angular CLI ارائه خواهد کرد.
سپس دو پوشه‌ی node_modules و src واقع در ریشه‌ی پروژه را نیز به طور کامل از سیستم ساخت و توزیع VS 2017 حذف کرده‌ایم. پوشه‌ی node_modules وابستگی‌های Angular را به همراه دارد و src همان پوشه‌ی برنامه‌ی Angular ما خواهد بود.

ج) افزودن وابستگی‌های سمت سرور مورد نیاز
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore" Version="1.1.1" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc" Version="1.1.2" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.StaticFiles" Version="1.1.1" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="1.0.0" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <!-- extends watching group to include *.js files -->
    <Watch Include="**\*.js" Exclude="node_modules\**\*;**\*.js.map;obj\**\*;bin\**\*" />
  </ItemGroup>
برای اجرای یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب Angular، صرفا به وابستگی MVC و StaticFiles آن نیاز است.
در اینجا Watcher.Tools هم به همراه تنظیمات آن اضافه شده‌اند که در ادامه‌ی بحث به آن اشاره خواهد شد.


افزودن یک کنترلر Web API جدید

با توجه به اینکه دیگر در اینجا قرار نیست با فایل‌های cshtml و razor کار کنیم، کنترلرهای ما نیز از نوع Web API خواهند بود. البته در ASP.NET Core، کنترلرهای معمولی آن، توانایی ارائه‌ی Web API و همچنین فایل‌های Razor را دارند و از این لحاظ تفاوتی بین این دو نیست و یکپارچگی کاملی صورت گرفته‌است.
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.Controllers
{
  [Route("api/[controller]")]
  public class ValuesController : Controller
  {
    // GET: api/values
    [HttpGet]
    [ResponseCache(NoStore = true, Location = ResponseCacheLocation.None)]
    public IEnumerable<string> Get()
    {
      return new string[] { "Hello", "DNT" };
    }
  }
}
در اینجا کدهای یک کنترلر نمونه را جهت بازگشت یک خروجی JSON ساده مشاهده می‌کنید که در ادامه، در برنامه‌ی Angular CLI تهیه شده از آن استفاده خواهیم کرد.


تنظیمات فایل آغازین یک برنامه‌ی ASP.NET Core جهت ارائه‌ی برنامه‌های Angular

در ادامه به فایل Startup.cs برنامه‌ی خالی جاری، مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();
 
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
 
            app.Use(async (context, next) => {
                await next();
                if (context.Response.StatusCode == 404 &&
                    !Path.HasExtension(context.Request.Path.Value) &&
                    !context.Request.Path.Value.StartsWith("/api/", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
                {
                    context.Request.Path = "/index.html";
                    await next();
                }
            });
 
            app.UseMvcWithDefaultRoute();
            app.UseDefaultFiles();
            app.UseStaticFiles();
        }
    }
}
در اینجا برای ارائه‌ی کنترلر Web API، نیاز به ثبت سرویس‌های MVC است. همچنین ارائه‌ی فایل‌های پیش فرض و فایل‌های استاتیک (همان پوشه‌ی wwwroot برنامه) نیز فعال شده‌اند.
در قسمت app.Use آن، تنظیمات URL Rewriting مورد نیاز جهت کار با مسیریابی برنامه‌های Angular را مشاهده می‌کنید. برای نمونه اگر کاربری در ابتدای کار آدرس /products را درخواست کند، این درخواست به سمت سرور ارسال می‌شود و چون چنین صفحه‌ای در سمت سرور وجود ندارد، خطای 404 بازگشت داده می‌شود و کار به پردازش برنامه‌ی Angular نخواهد رسید. اینجا است که تنظیم میان‌افزار فوق، کار مدیریت خروجی‌های 404 را بر عهده گرفته و کاربر را به فایل index.html برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، هدایت می‌کند. به علاوه در اینجا اگر درخواست وارد شده، دارای پسوند باشد (یک فایل باشد) و یا با api/ شروع شود (اشاره کننده‌ی به کنترلرهای Web API برنامه)، از این پردازش و هدایت به صفحه‌ی index.html معاف خواهد شد.


ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌ی Angular CLI در داخل پروژه‌ی جاری

اکنون از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core‌، جائیکه فایل Startup.cs قرار دارد، وارد شده و دستور ذیل را اجرا کنید:
 >ng new ClientApp --routing --skip-install --skip-git --skip-commit
به این ترتیب پوشه‌ی جدید ClientApp، در داخل پوشه‌ی برنامه اضافه خواهد شد که در آن تنظیمات اولیه‌ی مسیریابی Angular نیز انجام شده‌است؛ از دریافت وابستگی‌های npm آن صرفنظر شده و همچنین کار تنظیمات git آن نیز صورت نگرفته‌است (تا از تنظیمات git پروژه‌ی اصلی استفاده شود).
پس از تولید ساختار برنامه‌ی Angular CLI، به پوشه‌ی آن وارد شده و تمام فایل‌های آن را Cut کنید. سپس به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core جاری، وارد شده و این فایل‌ها را در آنجا paste نمائید. به این ترتیب به حداکثر سازگاری ساختار پروژه‌های Angular CLI و VS 2017 خواهیم رسید. زیرا اکثر فایل‌های تنظیمات آن‌را می‌شناسد و قابلیت پردازش آن‌ها را دارد.
پس از این cut/paste، پوشه‌ی خالی ClientApp را نیز حذف کنید.


تنظیم محل خروجی نهایی Angular CLI به پوشه‌ی wwwroot

برای اینکه سیستم Build پروژه‌ی Angular CLI جاری، خروجی خود را در پوشه‌ی wwwroot قرار دهد، تنها کافی است فایل .angular-cli.json را گشوده و outDir آن‌را به wwwroot تنظیم کنیم:
"apps": [
    {
      "root": "src",
      "outDir": "wwwroot",
به این ترتیب پس از هر بار build آن، فایل‌های index.html و تمام فایل‌های js نهایی، در پوشه‌ی wwwroot که در فایل Startup.cs‌، کار عمومی کردن آن انجام شد، تولید می‌شوند.


فراخوانی کنترلر Web API برنامه در برنامه‌ی Angular CLI

در ادامه صرفا جهت آزمایش برنامه، فایل src\app\app.component.ts را گشوده و به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Component, OnInit } from '@angular/core';
import { Http } from '@angular/http'; 
 
@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent implements OnInit {
  constructor(private _httpService: Http) { }
 
  apiValues: string[] = [];
 
  ngOnInit() {
    this._httpService.get('/api/values').subscribe(values => {
      this.apiValues = values.json() as string[];
    });
  }
}
در اینجا خروجی JSON کنترلر Web API برنامه دریافت شده و به آرایه‌ی apiValues انتساب داده می‌شود.

سپس این آرایه را در فایل قالب این کامپوننت (src\app\app.component.html) استفاده خواهیم کرد:
<h1>Application says:</h1>
<ul *ngFor="let value of apiValues">
  <li>{{value}}</li>
</ul>
<router-outlet></router-outlet>
در اینجا یک حلقه ایجاد شده و عناصر آرایه‌ی apiValues به صورت یک لیست نمایش داده می‌شوند.


نصب وابستگی‌های برنامه‌ی Angular CLI

در ابتدای ایجاد پوشه‌ی ClientApp، از پرچم skip-install استفاده شد، تا صرفا ساختار پروژه، جهت cut/paste آن با سرعت هر چه تمام‌تر، ایجاد شود. اکنون برای نصب وابستگی‌های آن یا می‌توان در solution explorer به گره dependencies مراجعه کرده و npm را انتخاب کرد. در ادامه با کلیک راست بر روی آن، گزینه‌ی restore packages ظاهر می‌شود. و یا می‌توان به روش متداول این نوع پروژه‌ها، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شد و دستور npm install را صادر کرد. بهتر است اینکار را از طریق خط فرمان انجام دهید تا مطمئن شوید که از آخرین نگارش‌های این ابزار که بر روی سیستم نصب شده‌است، استفاده می‌کنید.


روش اول اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

تا اینجا اگر برنامه را از طریق VS 2017 اجرا کنید، خروجی را مشاهده نخواهید کرد. چون هنوز فایل index.html آن تولید نشده‌است.
بنابراین روش اول اجرای این نوع برنامه‌ها، شامل مراحل ذیل است:
الف) ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch
 > ng build --watch
برای اجرای آن از طریق خط فرمان، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور فوق را وارد کنید. به این ترتیب کار build پروژه انجام شده و همچنین فایل‌های نهایی آن در پوشه‌ی wwwroot قرار می‌گیرند. به علاوه چون از پرچم watch استفاده شده‌است، با هر تغییری در پوشه‌ی src برنامه، این فایل‌ها به صورت خودکار به روز رسانی می‌شوند. بنابراین این پنجره‌ی خط فرمان را باید باز نگه داشت تا watcher آن بتواند کارش را به صورت مداوم انجام دهد.

ب) اجرای برنامه از طریق ویژوال استودیو
اکنون که کار ایجاد محتوای پوشه‌ی wwwroot برنامه انجام شده‌است، می‌توان برنامه را از طریق VS 2017 به روش متداولی اجرا کرد:


یک نکته: می‌توان قسمت الف را تبدیل به یک Post Build Event هم کرد. برای این منظور باید فایل csproj را به نحو ذیل تکمیل کرد:
<Target Name="AngularBuild" AfterTargets="Build">
    <Exec Command="ng build" />
</Target>
به این ترتیب با هربار Build پروژه در VS 2017، کار تولید مجدد محتوای پوشه‌ی wwwroot نیز انجام خواهد شد.
تنها مشکل روش Post Build Event، کند بودن آن است. زمانیکه از روش ng build --watch به صورت مستقل استفاده می‌شود، برای بار اول اجرا، اندکی زمان خواهد برد؛ اما اعمال تغییرات بعدی به آن بسیار سریع هستند. چون صرفا نیاز دارد این تغییرات اندک و تدریجی را کامپایل کند و نه کامپایل کل پروژه را از ابتدا.


روش دوم اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

روش دومی که در اینجا بررسی خواهد شد، مستقل است از قسمت «ب» روش اول که توضیح داده شد. برنامه‌های NET Core. نیز به همراه CLI خاص خودشان هستند و نیازی نیست تا حتما از VS 2017 برای اجرای آن‌ها استفاده کرد. به همین جهت وابستگی Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را نیز در ابتدای کار به وابستگی‌های برنامه اضافه کردیم.

الف) در ادامه، VS 2017 را به طور کامل ببندید؛ چون نیازی به آن نیست. سپس دستور ذیل را در خط فرمان، در ریشه‌ی پروژه‌، صادر کنید:
> dotnet watch run
این دستور پروژه‌ی ASP.NET Core را کامپایل کرده و بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد:
>dotnet watch run
[90mwatch : [39mStarted
Hosting environment: Production
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
به علاوه پارامتر watch آن سبب خواهد شد تا هر تغییری که در کدهای پروژه‌ی ASP.NET Core صورت گیرند، بلافاصله کامپایل شده و قابل استفاده شوند.

ب) در اینجا چون برنامه بر روی پورت 5000 ارائه شده‌است، بهتر است دستور ng serve -o را صادر کرد تا بتوان به نحو ساده‌تری از سرور وب ASP.NET Core استفاده نمود. در این حالت برنامه‌ی Angular CLI بر روی پورت 4200 ارائه شده و بلافاصله در مرورگر نیز نمایش داده می‌شود.
مشکل! سرور وب ما بر روی پورت 5000 است و سرور آزمایشی Angular CLI بر روی پورت 4200. اکنون برنامه‌ی Angular ما، یک چنین درخواست‌هایی را به سمت سرور، جهت دریافت اطلاعات ارسال می‌کند: localhost:4200/api
برای رفع این مشکل می‌توان فایلی را به نام proxy.config.json با محتویات ذیل ایجاد کرد:
{
  "/api": {
    "target": "http://localhost:5000",
    "secure": false
  }
}
سپس دستور ng server صادر شده، اندکی متفاوت خواهد شد:
 >ng serve --proxy-config proxy.config.json -o
در اینجا به ng serve اعلام کرده‌ایم که تمامی درخواست‌های ارسالی به مسیر api/  (و یا همان localhost:4200/api جاری) را به سرور وب ASP.NET Core، بر روی پورت 5000 ارسال کن و نتیجه را در همینجا بازگشت بده. به این ترتیب مشکل عدم دسترسی به سرور وب، جهت تامین اطلاعات برطرف خواهد شد.
مزیت این روش، به روز رسانی خودکار مرورگر با انجام هر تغییری در کدهای قسمت Angular برنامه است.

نکته 1: بدیهی است می‌توان قسمت «ب» روش دوم را با قسمت «الف» روش اول نیز جایگزین کرد (ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch). اینبار گشودن مرورگر بر روی پورت 5000 (و یا آدرس http://localhost:5000) را باید به صورت دستی انجام دهید. همچنین هربار تغییر در کدهای Angular، سبب refresh خودکار مرورگر نیز نمی‌شود که آن‌را نیز باید خودتان به صورت دستی انجام دهید (کلیک بر روی دکمه‌ی refresh پس از هر بار پایان کار ng build).
نکته 2: می‌توان قسمت «الف» روش دوم را حذف کرد (حذف dotnet run در حالت watch). یعنی می‌خواهیم هنوز هم ویژوال استودیو کار آغاز IIS Express را انجام دهد. به علاوه می‌خواهیم برنامه را توسط ng serve مشاهده کنیم (با همان پارامترهای قسمت «ب» روش دوم). در این حالت تنها موردی را که باید تغییر دهید، پورتی است که برای IIS Express تنظیم شده‌است. عدد این پورت را می‌توان در فایل Properties\launchSettings.json مشاهده کرد و سپس به تنظیمات فایل proxy.config.json اعمال نمود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.zip
به همراه این کدها تعدادی فایل bat نیز وجود دارند که جهت ساده سازی عملیات یاد شده‌ی در این مطلب، می‌توان از آن‌ها استفاده کرد:
 - فایل restore.bat کار بازیابی و نصب وابستگی‌های پروژه‌ی دات نتی و همچنین Angular CLI را انجام می‌دهد.
 - دو فایل ng-build-dev.bat و ng-build-prod.bat بیانگر قسمت «الف» روش اول هستند. فایل dev مخصوص حالت توسعه است و فایل prod مخصوص ارائه‌ی نهایی.
 - دو فایل dotnet_run.bat و ng-serve-proxy.bat خلاصه کننده‌ی قسمت‌های «الف» و «ب» روش دوم هستند.
مطالب
ASP.NET MVC #11

بررسی نکات تکمیلی Model binder در ASP.NET MVC

یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را شروع کنید و سپس مدل زیر را به پوشه Models آن اضافه نمائید:

using System;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

از این مدل چند مقصود ذیل دنبال می‌شوند:
استفاده از Id به عنوان primary key برای edit و update رکوردها. استفاده از DateTime برای اینکه اگر کاربری اطلاعات بی ربطی را وارد کرد چگونه باید این مشکل را در حالت model binding خودکار تشخیص داد و استفاده از IsAdmin برای یادآوری یک نکته امنیتی بسیار مهم که اگر حین model binding خودکار به آن توجه نشود، سایت را با مشکلات حاد امنیتی مواجه خواهد کرد. سیستم پیشرفته است. می‌تواند به صورت خودکار ورودی‌های کاربر را تبدیل به یک شیء حاضر و آماده کند ... اما باید حین استفاده از این قابلیت دلپذیر به یک سری نکات امنیتی هم دقت داشت تا سایت ما به نحو دلپذیری هک نشود!

در ادامه یک کنترلر جدید به نام UserController را به پوشه کنترلرهای پروژه اضافه نمائید. همچنین نام کنترلر پیش فرض تعریف شده در قسمت مسیریابی فایل Global.asax.cs را هم به User تغییر دهید تا در هربار اجرای برنامه در VS.NET، نیازی به تایپ آدرس‌های مرتبط با UserController نداشته باشیم.
یک منبع داده تشکیل شده در حافظه را هم برای نمایش لیستی از کاربران، به نحو زیر به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class Users
{
public IList<User> CreateInMemoryDataSource()
{
return new[]
{
new User { Id = 1, Name = "User1", Password = "123", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 2, Name = "User2", Password = "456", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 3, Name = "User3", Password = "789", IsAdmin = true, AddDate = DateTime.Now }
};
}
}
}

در اینجا فعلا هدف آشنایی با زیر ساخت‌های ASP.NET MVC است و درک صحیح نحوه کارکرد آن. مهم نیست از EF استفاده می‌کنید یا NH یا حتی ADO.NET کلاسیک و یا از Micro ORMهایی که پس از ارائه دات نت 4 مرسوم شده‌اند. تهیه یک ToList یا Insert و Update با این فریم ورک‌ها خارج از بحث جاری هستند.

سورس کامل کنترلر User به شرح زیر است:

using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication7.Models;

namespace MvcApplication7.Controllers
{
public class UserController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var usersList = new Users().CreateInMemoryDataSource();
return View(usersList); // Shows the Index view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Details(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Details view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var user = new User { AddDate = DateTime.Now };
return View(user); // Shows the Create view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Add record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Create view again.
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Edit view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Edit(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}

[HttpPost]
public ActionResult Delete(int id)
{
// todo: Delete record
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

توضیحات:

ایجاد خودکار فرم‌های ورود اطلاعات

در قسمت قبل برای توضیح دادن نحوه ایجاد فرم‌ها در ASP.NET MVC و همچنین نحوه نگاشت اطلاعات آن‌ها به اکشن متدهای کنترلرها، فرم‌های مورد نظر را دستی ایجاد کردیم.
اما باید درنظر داشت که برای ایجاد Viewها می‌توان از ابزار توکار خود VS.NET نیز استفاده کرد و سپس اطلاعات و فرم‌های تولیدی را سفارشی نمود. این سریع‌ترین راه ممکن است زمانیکه مدل مورد استفاده کاملا مشخص است و می‌خواهیم Strongly typed views را ایجاد کنیم.
برای نمونه بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا گزینه‌ی create a strongly typed view را انتخاب کرده و سپس از لیست مدل‌ها، User را انتخاب نمائید. Scaffold template را هم بر روی حالت List قرار دهید.
برای متد Details هم به همین نحو عمل نمائید.
برای ایجاد View متناظر با متد Create در حالت HttpGet، تمام مراحل یکی است. فقط Scaffold template انتخابی را بر روی Create قرار دهید تا فرم ورود اطلاعات، به صورت خودکار تولید شود.
متد Create در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد. چون صرفا قرار است اطلاعاتی را از سرور دریافت و ثبت کند.
برای ایجاد View متناظر با متد Edit در حالت HttpGet، باز هم مراحل مانند قبل است با این تفاوت که Scaffold template انتخابی را بر روی گزینه Edit قرار دهید تا فرم ویرایش اطلاعات کاربر به صورت خودکار به پروژه اضافه شود.
متد Edit در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد و کارش تنها دریافت اطلاعات از سرور و به روز رسانی بانک اطلاعاتی است.
به همین ترتیب متد Delete نیز، نیازی به View خاصی ندارد. در اینجا بر اساس primary key دریافتی، می‌توان یک کاربر را یافته و حذف کرد.



سفارشی سازی Viewهای خودکار تولیدی

با کمک امکانات Scaffolding نامبرده شده، حجم قابل توجهی کد را در اندک زمانی می‌توان تولید کرد. بدیهی است حتما نیاز به سفارشی سازی کدهای تولیدی وجود خواهد داشت. مثلا شاید نیازی نباشد فیلد پسود کاربر، در حین نمایش لیست کاربران، نمایش داده شود. می‌شود کلا این ستون را حذف کرد و از این نوع مسایل.
یک مورد دیگر را هم در Viewهای تولیدی حتما نیاز است که ویرایش کنیم. آن هم مرتبط است به لینک حذف اطلاعات یک کاربر در صفحه Index.cshtml:

@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id }

در قسمت قبل هم عنوان شد که اعمال حذف باید بر اساس HttpPost محدود شوند تا بتوان میزان امنیت برنامه را بهبود داد. متد Delete هم در کنترلر فوق تنها به حالت HttpPost محدود شده است. بنابراین ActionLink پیش فرض را حذف کرده و بجای آن فرم و دکمه زیر را قرار می‌دهیم تا اطلاعات به سرور Post شوند:

@using (Html.BeginForm(actionName: "Delete", controllerName: "User", routeValues: new { id = item.Id }))
{
<input type="submit" value="Delete"
onclick="return confirm ('Do you want to delete this record?');" />
}

در اینجا نحوه ایجاد یک فرم، که id رکورد متناظر را به سرور ارسال می‌کند، مشاهده می‌کنید.



علت وجود دو متد، به ازای هر Edit یا Create

به ازای هر کدام از متدهای Edit و Create دو متد HttpGet و HttpPost را ایجاد کرده‌ایم. کار متدهای HttpGet نمایش View‌های متناظر به کاربر هستند. بنابراین وجود آن‌ها ضروری است. در این حالت چون از دو Verb متفاوت استفاده شده، می‌توان متدهای هم نامی را بدون مشکل استفاده کرد. به هر کدام از افعال Get و Post و امثال آن، یک Http Verb گفته می‌شود.



بررسی معتبر بودن اطلاعات دریافتی

کلاس پایه Controller که کنترلرهای برنامه از آن مشتق می‌شوند، شامل یک سری خواص و متدهای توکار نیز هست. برای مثال توسط خاصیت this.ModelState.IsValid می‌توان بررسی کرد که آیا Model دریافتی معتبر است یا خیر. برای بررسی این مورد، یک breakpoint را بر روی سطر this.ModelState.IsValid در متد Create قرار دهید. سپس به صفحه ایجاد کاربر جدید مراجعه کرده و مثلا بجای تاریخ روز، abcd را وارد کنید. سپس فرم را به سرور ارسال نمائید. در این حالت مقدار خاصیت this.ModelState.IsValid مساوی false می‌باشد که حتما باید به آن پیش از ثبت اطلاعات دقت داشت.



شبیه سازی عملکرد ViewState در ASP.NET MVC

در متدهای Create و Edit در حالت Post، اگر اطلاعات Model معتبر نباشند، مجددا شیء User دریافتی، به View بازگشت داده می‌شود. چرا؟
صفحات وب، زمانیکه به سرور ارسال می‌شوند، تمام اطلاعات کنترل‌های خود را از دست خواهد داد (صفحه پاک می‌شود، چون مجددا یک صفحه خالی از سرور دریافت خواهد شد). برای رفع این مشکل در ASP.NET Web forms، از مفهومی به نام ViewState کمک می‌گیرند. کار ViewState ذخیره موقت اطلاعات فرم جاری است برای استفاده مجدد پس از Postback. به این معنا که پس از ارسال فرم به سرور، اگر کاربری در textbox اول مقدار abc را وارد کرده بود، پس از نمایش مجدد فرم، مقدار abc را در همان textbox مشاهده خواهد کرد (شبیه سازی برنامه‌های دسکتاپ در محیط وب). بدیهی است وجود ViewState برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، حجم صفحه را بالا می‌برد (بسته به پیچیدگی صفحه ممکن است به چند صد کیلوبایت هم برسد).
در ASP.NET MVC بجای استفاده از ترفندی به نام ViewState، مجددا اطلاعات همان مدل متناظر با View را بازگشت می‌دهند. در این حالت پس از ارسال صفحه به سرور و نمایش مجدد صفحه ورود اطلاعات، تمام کنترل‌ها با همان مقادیر قبلی وارد شده توسط کاربر قابل مشاهده خواهند بود (مدل مشخص است، View ما هم از نوع strongly typed می‌باشد. در این حالت فریم ورک می‌داند که اطلاعات را چگونه به کنترل‌های قرار گرفته در صفحه نگاشت کند).
در مثال فوق، اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشند، کاربر به صفحه Index هدایت خواهد شد. در غیراینصورت مجددا همان View جاری با همان اطلاعات model قبلی که کاربر تکمیل کرده است به او برای تصحیح، نمایش داده می‌شود. این مساله هم جهت بالا بردن سهولت کاربری برنامه بسیار مهم است. تصور کنید که یک فرم خالی با پیغام «تاریخ وارد شده معتبر نیست» مجدا به کاربر نمایش داده شود و از او درخواست کنیم که تمام اطلاعات دیگر را نیز از صفر وارد کند چون اطلاعات صفحه پس از ارسال به سرور پاک شده‌اند؛ که ... اصلا قابل قبول نیست و فوق‌العاده برنامه را غیرحرفه‌ای نمایش می‌دهد.



خطاهای نمایش داده شده به کاربر

به صورت پیش فرض خطایی که به کاربر نمایش داده می‌شود، استثنایی است که توسط فریم ورک صادر شده است. برای مثال نتوانسته است abcd را به یک تاریخ معتبر تبدیل کند. می‌توان توسط this.ModelState.AddModelError خطایی را نیز در اینجا اضافه کرد و پیغام بهتری را به کاربر نمایش داد. یا توسط یک سری data annotations هم کار اعتبار سنجی را سفارشی کرد که بحث آن به صورت جداگانه در یک قسمت مستقل بررسی خواهد شد.
ولی به صورت خلاصه اگر به فرم‌های تولید شده توسط VS.NET دقت کنید، در ابتدای هر فرم داریم:

@Html.ValidationSummary(true)

در اینجا خطاهای عمومی در سطح مدل نمایش داده می‌شوند. برای اضافه کردن این نوع خطاها، در متد AddModelError، مقدار key را خالی وارد کنید:

ModelState.AddModelError(string.Empty, "There is something wrong with model.");

همچنین در این فرم‌ها داریم:
@Html.EditorFor(model => model.AddDate)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.AddDate)

EditorFor سعی می‌کند اندکی هوش به خرج دهد. یعنی اگر خاصیت دریافتی مثلا از نوع bool بود، خودش یک checkbox را در صفحه نمایش می‌دهد. همچنین بر اساس متادیتا یک خاصیت نیز می‌تواند تصمیم گیری را انجام دهد. این متادیتا منظور attributes و data annotations ایی است که به خواص یک مدل اعمال می‌شود. مثلا اگر ویژگی HiddenInput را به یک خاصیت اعمال کنیم، به شکل یک فیلد مخفی در صفحه ظاهر خواهد شد.
یا متد Html.DisplayFor، اطلاعات را به صورت فقط خواندنی نمایش می‌دهد. اصطلاحا به این نوع متدها، Templated Helpers هم گفته می‌شود. بحث بیشتر درباره‌ای این موارد به قسمتی مجزا و مستقل موکول می‌گردد. برای نمونه کل فرم ادیت برنامه را حذف کنید و بجای آن بنویسید Html.EditorForModel و سپس برنامه را اجرا کنید. یک فرم کامل خودکار ویرایش اطلاعات را مشاهده خواهید کرد (و البته نکات سفارشی سازی آن به یک قسمت کامل نیاز دارند).
در اینجا متد ValidationMessageFor کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی مرتبط با یک خاصیت مشخص را انجام می‌دهد. بنابراین اگر قصد ارائه خطایی سفارشی و مخصوص یک فیلد مشخص را داشتید، در متد AddModelError، مقدار پارامتر اول یا همان key را مساوی نام خاصیت مورد نظر قرار دهید.


مقابله با مشکل امنیتی Mass Assignment در حین کار با Model binders

استفاده از Model binders بسیار لذت بخش است. یک شیء را به عنوان پارامتر اکشن متد خود معرفی می‌کنیم. فریم ورک هم در ادامه سعی می‌کند تا اطلاعات فرم را به خواص این شیء نگاشت کند. بدیهی است این روش نسبت به روش ASP.NET Web forms که باید به ازای تک تک کنترل‌های موجود در صفحه یکبار کار دریافت اطلاعات و مقدار دهی خواص یک شیء را انجام داد، بسیار ساده‌تر و سریعتر است.
اما اگر همین سیستم پیشرفته جدید ناآگاهانه مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند منشاء حملات ناگواری شود که به نام «Mass Assignment» شهرت یافته‌اند.
همان صفحه ویرایش اطلاعات را درنظر بگیرید. چک باکس IsAdmin قرار است در قسمت مدیریتی برنامه تنظیم شود. اگر کاربری نیاز داشته باشد اطلاعات خودش را ویرایش کند، مثلا پسوردش را تغییر دهد، با یک صفحه ساده کلمه عبور قبلی را وارد کنید و دوبار کلمه عبور جدید را نیز وارد نمائید، مواجه خواهد شد. خوب ... اگر همین کاربر صفحه را جعل کند و فیلد چک باکس IsAdmin را به صفحه اضافه کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله ... مشکل هم همینجا است. در اینصورت کاربر عادی می‌تواند دسترسی خودش را تا سطح ادمین بالا ببرد، چون model binder اطلاعات IsAdmin را از کاربر دریافت کرده و به صورت خودکار به model ارائه شده، نگاشت کرده است.
برای مقابله با این نوع حملات چندین روش وجود دارند:
الف) ایجاد لیست سفید
به کمک ویژگی Bind می‌توان لیستی از خواص را جهت به روز رسانی به model binder معرفی کرد. مابقی ندید گرفته خواهند شد:

public ActionResult Edit([Bind(Include = "Name, Password")] User user)

در اینجا تنها خواص Name و Password توسط model binder به خواص شیء User نگاشت می‌شوند.
به علاوه همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، متد edit را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد. در اینجا متدهای توکار UpdateModel و TryUpdateModel نیز لیست سفید خواص مورد نظر را می‌پذیرند (اعمال دستی model binding):

[HttpPost]
public ActionResult Edit()
{
var user = new User();
if(TryUpdateModel(user, includeProperties: new[] { "Name", "Password" }))
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}


ب) ایجاد لیست سیاه
به همین ترتیب می‌توان تنها خواصی را معرفی کرد که باید صرفنظر شوند:
public ActionResult Edit([Bind(Exclude = "IsAdmin")] User user)

در اینجا از خاصیت IsAdmin صرف نظر گردیده و از مقدار ارسالی آن توسط کاربر استفاده نخواهد شد.
و یا می‌توان پارامتر excludeProperties متد TryUpdateModel را نیز مقدار دهی کرد.

لازم به ذکر است که ویژگی Bind را به کل یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Models
{
[Bind(Exclude = "IsAdmin")]
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

این مورد اثر سراسری داشته و قابل بازنویسی نیست. به عبارتی حتی اگر در متدی خاصیت IsAdmin را مجددا الحاق کنیم، تاثیری نخواهد داشت.
یا می‌توان از ویژگی ReadOnly هم استفاده کرد:
using System;
using System.ComponentModel;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }

[ReadOnly(true)]
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

در این حالت هم خاصیت IsAdmin هیچگاه توسط model binder به روز و مقدار دهی نخواهد شد.

ج) استفاده از ViewModels
این راه حلی است که بیشتر مورد توجه معماران نرم افزار است و البته کسانی که پیشتر با الگوی MVVM کار کرده باشند این نام برایشان آشنا است؛ اما در اینجا مفهوم متفاوتی دارد. در الگوی MVVM، کلاس‌های ViewModel شبیه به کنترلرها در MVC هستند یا به عبارتی همانند رهبر یک اکستر عمل می‌کنند. اما در الگوی MVC خیر. در اینجا فقط مدل یک View هستند و نه بیشتر. هدف هم این است که بین Domain Model و View Model تفاوت قائل شد.
کار View model در الگوی MVC، شکل دادن به چندین domain model و همچنین اطلاعات اضافی دیگری که نیاز هستند، جهت استفاده نهایی توسط یک View می‌باشد. به این ترتیب View با یک شیء سر و کار خواهد داشت و همچنین منطق شکل دهی به اطلاعات مورد نیازش هم از داخل View حذف شده و به خواص View model در زمان تشکیل آن منتقل می‌شود.
مشخصات یک View model خوب به شرح زیر است:
الف) رابطه بین یک View و View model آن، رابطه‌ای یک به یک است. به ازای هر View، بهتر است یک کلاس View model وجود داشته باشد.
ب) View ساختار View model را دیکته می‌کند و نه کنترلر.
ج) View modelها صرفا یک سری کلاس POCO (کلاس‌هایی تشکیل شده از خاصیت، خاصیت، خاصیت ....) هستند که هیچ منطقی در آن‌ها قرار نمی‌گیرد.
د) View model باید حاوی تمام اطلاعاتی باشد که View جهت رندر نیاز دارد و نه بیشتر و الزامی هم ندارد که این اطلاعات مستقیما به domain models مرتبط شوند. برای مثال اگر قرار است firstName+LastName در View نمایش داده شود، کار این جمع زدن باید حین تهیه View Model انجام شود و نه داخل View. یا اگر قرار است اطلاعات عددی با سه رقم جدا کننده به کاربر نمایش داده شوند، وظیفه View Model است که یک خاصیت اضافی را برای تهیه این مورد تدارک ببیند. یا مثلا اگر یک فرم ثبت نام داریم و در این فرم لیستی وجود دارد که تنها Id عنصر انتخابی آن در Model اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تهیه اطلاعات این لیست هم کار ViewModel است و نه اینکه مدام به Model اصلی بخواهیم خاصیت اضافه کنیم.

ViewModel چگونه پیاده سازی می‌شود؟
اکثر مقالات را که مطالعه کنید، این روش را توصیه می‌کنند:

public class MyViewModel
{
    public SomeDomainModel1 Model1 { get; set; }
    public SomeDomainModel2 Model2 { get; set; }
    ...
}

یعنی اینکه View ما به اطلاعات مثلا دو Model نیاز دارد. این‌ها را به این شکل محصور و کپسوله می‌کنیم. اگر View، واقعا به تمام فیلدهای این کلاس‌ها نیاز داشته باشد، این روش صحیح است. در غیر اینصورت، این روش نادرست است (و متاسفانه همه جا هم دقیقا به این شکل تبلیغ می‌شود).
ViewModel محصور کننده یک یا چند مدل نیست. در اینجا حس غلط کار کردن با یک ViewModel را داریم. ViewModel فقط باید ارائه کننده اطلاعاتی باشد که یک View نیاز دارد و نه بیشتر و نه تمام خواص تمام کلاس‌های تعریف شده. به عبارتی این نوع تعریف صحیح است:

public class MyViewModel
{
    public string SomeExtraField1 { get; set; }
    public string SomeExtraField2 { get; set; }
public IEnumerable<SelectListItem> StateSelectList { get; set; }
// ...
    public string PersonFullName { set; set; }
}

در اینجا، View متناظری، قرار است نام کامل یک شخص را به علاوه یک سری اطلاعات اضافی که در domain model نیست، نمایش دهد. مثلا نمایش نام استان‌ها که نهایتا Id انتخابی آن قرار است در برنامه استفاده شود.
خلاصه علت وجودی ViewModel این موارد است:
الف) Model برنامه را مستقیما در معرض استفاده قرار ندهیم (عدم رعایت این نکته به مشکلات امنیتی حادی هم حین به روز رسانی اطلاعات ممکن است ختم ‌شود که پیشتر توضیح داده شد).
ب) فیلدهای نمایشی اضافی مورد نیاز یک View را داخل Model برنامه تعریف نکنیم (مثلا تعاریف عناصر یک دراپ داون لیست، جایش اینجا نیست. مدل فقط نیاز به Id عنصر انتخابی آن دارد).

با این توضیحات، اگر View به روز رسانی اطلاعات کلمه عبور کاربر، تنها به اطلاعات id آن کاربر و کلمه عبور او نیاز دارد، فقط باید همین اطلاعات را در اختیار View قرار داد و نه بیشتر:

namespace MvcApplication7.Models
{
public class UserViewModel
{
public int Id { set; get; }
public string Password { set; get; }
}
}

به این ترتیب دیگر خاصیت IsAdming اضافه‌ای وجود ندارد که بخواهد مورد حمله واقع شود.



استفاده از model binding برای آپلود فایل به سرور

برای آپلود فایل به سرور تنها کافی است یک اکشن متد به شکل زیر را تعریف کنیم. HttpPostedFileBase نیز یکی دیگر از model binderهای توکار ASP.NET MVC است:

[HttpGet]
public ActionResult Upload()
{
return View(); // Shows the upload page
}

[HttpPost]
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
{
string filename = Server.MapPath("~/files/somename.ext");
file.SaveAs(filename);
return RedirectToAction("Index");
}

View متناظر هم می‌تواند به شکل زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "Upload";
}
<h2>
Upload</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Upload", controllerName: "User",
method: FormMethod.Post,
htmlAttributes: new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
<text>Upload a photo:</text> <input type="file" name="photo" />
<input type="submit" value="Upload" />
}

اگر دقت کرده باشید در طراحی ASP.NET MVC از anonymously typed objects زیاد استفاده می‌شود. در اینجا هم برای معرفی enctype فرم آپلود، مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی هر جایی که مشخص نبوده چه تعداد ویژگی یا کلا چه ویژگی‌ها و خاصیت‌هایی را می‌توان تنظیم کرد، اجازه تعریف آن‌ها را به صورت anonymously typed objects میسر کرده‌اند. یک نمونه دیگر آن در متد routes.MapRoute فایل Global.asax.cs است که پارامتر سوم دریافت مقدار پیش فرض‌ها نیز anonymously typed object است. یا نمونه دیگر آن‌را در همین قسمت در جایی که لینک delete را به فرم تبدیل کردیم مشاهده نمودید. مقدار routeValues هم یک anonymously typed object معرفی شد.



سفارشی سازی model binder پیش فرض ASP.NET MVC

در همین مثال فرض کنید تاریخ را به صورت شمسی از کاربر دریافت می‌کنیم. خاصیت تعریف شده هم DateTime میلادی است. به عبارتی model binder حین تبدیل رشته تاریخ شمسی دریافتی به تاریخ میلادی با شکست مواجه شده و نهایتا خاصیت this.ModelState.IsValid مقدارش false خواهد بود. برای حل این مشکل چکار باید کرد؟
برای این منظور باید نحوه پردازش یک نوع خاص را سفارشی کرد. ابتدا با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder شروع می‌کنیم. توسط bindingContext.ValueProvider می‌توان به مقداری که کاربر وارد کرده در میانه راه دسترسی یافت. آن‌را تبدیل کرده و نمونه صحیح را بازگشت داد.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Binders
{
public class PersianDateModelBinder : IModelBinder
{

public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
{
var valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
var modelState = new ModelState { Value = valueResult };
object actualValue = null;
try
{
var parts = valueResult.AttemptedValue.Split('/'); //ex. 1391/1/19
if (parts.Length != 3) return null;
int year = int.Parse(parts[0]);
int month = int.Parse(parts[1]);
int day = int.Parse(parts[2]);
actualValue = new DateTime(year, month, day, new PersianCalendar());
}
catch (FormatException e)
{
modelState.Errors.Add(e);
}

bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
return actualValue;
}
}
}

سپس برای معرفی PersianDateModelBinder جدید تنها کافی است سطر زیر را

ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());

به متد Application_Start قرار گرفته در فایل Global.asax.cs برنامه اضافه کرد. از این پس کاربران می‌توانند تاریخ‌ها را در برنامه شمسی وارد کنند و model binder بدون مشکل خواهد توانست اطلاعات ورودی را به معادل DateTime میلادی آن تبدیل کند و استفاده نماید.
تعریف مدل بایندر سفارشی در فایل Global.asax.cs آن‌را به صورت سراسری در تمام مدل‌ها و اکشن‌متدها فعال خواهد کرد. اگر نیاز بود تنها یک اکشن متد خاص از این مدل بایندر سفارشی استفاده کند می‌توان به روش زیر عمل کرد:

public ActionResult Create([ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))] User user)

همچنین ویژگی ModelBinder را به یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد:

[ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))]
public class User
{


نظرات اشتراک‌ها
دوره آموزشی AngularJS فارسی
متاسفانه این دوره برای افرادی خوب هست که میخواهند بدانند که AngularJS چیست و چه کاربردهایی دارد.
در مقایسه با نمونه‌های مشابه خارجی بسیار ضعیف است !