مطالب
شروع کار با webpack - قسمت چهارم
در سه قسمت قبلی با مفاهیم گوناگونی از وبپک آشنا شدیم که می‌توان به ساخت باندل‌های ساده و پیشرفته، استفاده از لودرها، فایل‌های پیکربندی  و ... اشاره کرد.

بارگذاری فایل‌های css به کمک وبپک

همان طور که قبلا اشاره شد، هسته‌ی وبپک به خودی خود بجز باندل کردن اسکریپت‌های خام جاوا اسکریپت و در نهایت Minify کردن آنها، قادر به انجام کار دیگری نیست. همین طور ذکر شد، برای اینکه وبپک فوت و فن جدیدی را یاد بگیرد، از Loader‌ها استفاده می‌کنیم. وارد کردن فایل‌های css به باندل نیز به کمک Loader‌ها خواهد بود. برای اینکار به دو Loader احتیاج داریم و به کمک npm آنها را به عنوان وابستگی برای توسعه‌ی پروژه نصب خواهیم کرد .
// نصب لودر‌های مورد نظر
npm install css-loader style-loader -D
لودر css وظیفه‌ی بارگذاری فایل‌های css و همچنین وابستگی آنها ( import هایی که در این فایل‌ها انجام شده) را دارد و در نهایت css نهایی را بر می‌گرداند.
لودر style نیز وظیفه‌ی اضافه کردن ماژول اکسپورت شده را به DOM، به عنوان یک style خواهد داشت.
در ساختار پروژه نیز تغییراتی انجام شده و فایل‌ها و لودر‌های اضافی حذف شده‌اند تا تمرکز بر روی مطلب بیشتر باشد. مانند قسمت اول، یک تک صفحه‌ی index.html را خواهیم داشت که دارای محتوای زیر است:
//index.html file
<html>
  <head>
    <title>webpack part 4</title>

  </head>
  <body>
    <h1>webpack is awesome</h1>
    <p>part 4 of tutorial</p>
    <div>i have a background</div>
    <h1>تست فونت !</h1>

    <script src="/assets/js/bundle.js">
    </script>
  </body>
</html>
اگر دقت کنید، در این فایل لینکی به فایل‌های استایل، مانند css وجود ندارد و هدف این است که این فایل‌ها توسط وبپک پردازش شوند.
برای شروع به فایل پیکربندی وبپک مراجعه کرده و دو Loader ی را که برای این کار، بالاتر در پروژه نصب کردیم، به وبپک معرفی می‌کنیم.
//webpack.config.js
var path = require("path");
var webpack = require("webpack");

module.exports = {
    context: path.resolve("js"),
    entry: ['./main.js']
    , output: {
        path: path.resolve("build/js"),
        publicPath: "assets/js",
        filename: 'bundle.js'
    },
    devServer: {
        contentBase: "assets"
    }
    , watch: true
    , module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader'
            }
        ]
    }
}
در قطعه کد بالا محتوای فایل پیکربندی قابل مشاهده است. مشخص است که لودر جدیدی را به وبپک معرفی کرده‌ایم که به دنبال فایل‌هایی با پسوند css در پروژه می‌گردد. ولی در کلید loader که وظیفه‌ی فراخوانی لودر مورد نظر را در مواجهه با این فایل‌ها دارد، کمی با قبل تفاوت وجود دارد.
loader:'style-loader!css-loader'
در قطعه کد بالا، نشانگر ! در مواقعی استفاده می‌شود که قصد داریم لودر‌ها را به صورت زنجیره‌ای استفاده کنیم. مثلن در اینجا به وبپک می‌گوییم که برای فایل‌های css ابتدا لودر css را فراخوانی کن و سپس با خروجی که از این لودر می‌گیری، لودر style را صدا بزن و منتظر جواب آن باش. ترتیب فراخوانی نیز از آخر به اول می‌باشد (اول لودر css سپس لودر style).
در مطالب قبلی ذکر شد که دو حالت برای معرفی فایل‌ها به وبپک وجود دارد؛ یکی معرفی آنها در کلید entry فایل پیکربندی و دیگری استفاده از تابع require در اسکریپت‌ها، برای بارگذاری پویای ماژول‌های دیگر. استفاده از استایل‌های css نیز به همین صورت است. برای بارگذاری فایل‌های استایل، از روش پویا استفاده کرده و در فایل main.js استایل مورد نظر را با کمک require وارد می‌کنیم.
محتوای فایل main.js بدین صورت است:
// main.js file
require("./../assets/main.css");
console.log(`i'm bundled by webpack`);
محتوای فایل main.css نیز بدین شکل می‌باشد:
// main.css
body{
    background-color: #DAA520;
}
با راه اندازی وبپک و باز کردن صفحه‌ی index می‌توان دید که فایل استایل ما به همراه باندل وارد شده است:

در تصویر بالا مشخص است که در تگ Head صفحه، یک تگ جدید style، توسط وبپک ایجاد شده و استایل ما به صفحه تزریق شده‌است. همچنین اگر وبپک را به حالت Minify کردن باندل ببریم (در مطلب قبلی نحوه‌ی این کار ذکر شد)، باندل نهایی برای فایل‌های css نیز Minify خواهد شد.


استفاده از Sass با کمک وبپک 


روش استفاده از Sass نیز تفاوتی با css نخواهد داشت و فقط کافی است Loader آن را در پروژه نصب کنیم و در نهایت آن را در فایل پیکربندی، به وبپک معرفی کنیم. با دستور زیر لودر Sass را در پروژه وارد می‌کنیم:

// نصب لودر sass
npm install -D sass-loader node-sass

( node-sass به عنوان وابستگی لودر sass، در کنار آن نصب شده است)

حال به فایل پیکربندی می‌رویم و لودر جدید را به قسمت لودر‌ها اضافه می‌کنیم:

// webpack.config.js 
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!sass-loader'
            }
        ]
    }

در پوشه‌ی assets نیز فایل جدیدی را با عنوان main.scss ساخته و محتوای زیر را در آن وارد می‌کنیم:

// main.scss
$background-color:#DAA520;

body{
    background-color: $background-color;
}

سپس در فایل main.js به جای وارد کردن فایل css قبلی، فایل scss جدید را با کمک require وارد می‌کنیم و در ادامه وبپک را اجرا می‌کنیم. خواهیم دید که مانند قبل بدون مشکلی وبپک اجرا شده، فایل scss را به css ترجمه کرده و سپس به کمک بقیه لودر‌ها، به باندل اضافه می‌کند. استفاده از بقیه‌ی فریمورک‌های css مانند Less و ... نیز با کمک لودر آنها به همین صورت قابل انجام است.


استفاده از Autoprefixer 

همان طور که تمامی قابلیت‌های نسخه‌ی جدید جاوااسکریپت در همه‌ی مرورگرها به صورت سراسری پشتیبانی نمی‌شود، برای css نیز چنین مشکل مشابهی وجود دارد و برای استفاده‌ی بهینه‌ی از برخی قابلیت‌ها نیاز داریم تا prefix‌های مورد نیاز مرورگرهای مختلف را به فایل‌های css مان اضافه کنیم. می‌توانیم این روند را با کمک یک لودر وبپک، ساده و به صورت خودکار کرد. برای نصب این لودر دستور زیر را وارد می‌کنیم:

npm install -D autoprefixer-loader

و بعد از نصب شدن آن، در فایل پیکربندی وبپک به لودرهایی که برای فایل‌های css و scss اضافه کرده بودیم، این لودر را نیز به صورت زنجیر وار اضافه می‌کنیم:

//webpack.config.js
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader'
            }
        ]
    }

در هر دو لودری که برای css و scss ساخته بودیم، از لودر autoprefixer استفاده کردیم. برای تست اینکه این لودر بدون مشکل کار می‌کند، در فایل main.scss تغییر زیر را ایجاد می‌کنیم:

//main.scss
$background-color:#DAA520;

body{
    background-color: $background-color;
    display: flex;
}

حال با اجرای وبپک خواهیم دید که prefix‌های مورد نیاز توسط لودر اضافه شده اند ( این لودر از کتابخانه‌ی postcss کمک می‌گیرد).




باندل کردن تصاویر و فونت‌ها با کمک وبپک


تا اینجا با نحوه‌ی وارد کردن فایل‌های استایل، مانند css و ... به باندل آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم که تصاویر و فونت‌ها را نیز وارد باندل کنیم. روند کار شبیه به گذشته است و این کار نیز به کمک لودر‌های وبپک انجام خواهد شد.

جهت باندل کردن تصاویر و فونت‌ها، به لودر جدیدی با نام url-loader احتیاج داریم. قبل از هر چیزی این لودر را در پروژه با کمک npm نصب می‌کنیم:

npm install -D url-loader file-loader

(لودر file-loader به عنوان وابستگی مورد نیاز است)

روند همچنان مثل گذشته است و پس از نصب لودر، وارد فایل پیکربندی شده و لودر جدید را به وبپک معرفی می‌کنیم:

//webpack.config.js file
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader'
            },{
                test:/\.(png|jpg|ttf|eot)$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'url-loader?limit=100000'
            }
        ]
    }

در لودر اضافه شده، پسوند فایلهایی را که قصد داریم به باندل وارد شوند، معرفی می‌کنیم. در اینجا فرمت‌های png , jpg ,ttf, eot ذکر شده‌اند.

تنها نکته‌ی جدید، در مشخص کردن نام لودر وجود دارد و آن نیز قسمت پس از علامت ؟ می‌باشد. هنگام مشخص کردن اینکه از چه لودری قصد استفاده داریم، می‌توانیم با استفاده از ؟ پارامترهایی را به لودر مورد نظر ارسال کنیم. در اینجا به پارامتر limit، مقدار 100000 را داده‌ایم که برای این لودر به این معناست که اگر حجم فایل در حال پردازش، حجمی بیشتر از این مقدار را داشت، این فایل را به صورت یک لینک جدا از باندل قرار بده. ولی اگر حجمی کمتر از این مقدار داشت، لودر به صورت خودکار فایل را به فرمت Base64 انکود می‌کند و در درون باندل قرار می‌دهد.


برای تست اینکه آیا این لودر به درستی کار می‌کند یا نه، یک تصویر نمونه را در فولدر assets قرار می‌دهیم و سپس در فایل main.scss تغییرات زیر را انجام می‌دهیم.

حجم عکس قرار داده شده نزدیک به 400 کیلوبایت است و با مقدار محدودیت مشخص شده، تصویر مورد نظر از باندل توسط وبپک خارج می‌شود و به صورت جداگانه در بیلد نهایی قرار می‌گیرد. در تصویر زیر مشخص است که مرورگر درخواست جداگانه ای برای تصویر ارسال کرده است:



حال محدودیت حجم فایل را بالا می‌بریم و می‌توان دید که تصویر در باندل نهایی به صورت انکود شده قرار گرفته است .


قطعا انجام این کار برای تصاویری با حجم بالا مناسب نخواهد بود و برنامه نویس بسته به نیاز بایستی مقدار محدودیت حجم را برای لودر مشخص کند.


در تعریف بالا دیدیم که فرمت‌های مورد نیاز برای وارد کردن فونت را نیز علاوه بر تصاویر، برای وبپک مشخص کرده‌ایم. روند وارد کردن فونت‌ها به باندل نیز تفاوتی با تصاویر ندارد و کافی است تعاریف مورد نیاز را در فایل‌های css داشته باشیم.

برای مثال فونت ساحل در پوشه‌ی assets قرار داده شده و در فایل main.scss تغییرات زیر انجام شده‌اند:

// main.scss

$background-color:#DAA520;
 
div{
    background-image: url("galaxy.jpg");
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel.eot');
  src: url('Sahel.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel.woff') format('woff'),
       url('Sahel.ttf') format('truetype');
  font-weight: normal;
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel-Bold.eot');
  src: url('Sahel-Bold.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel-Bold.woff') format('woff'),
       url('Sahel-Bold.ttf') format('truetype');
  font-weight: bold;
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel-Black.eot');
  src: url('Sahel-Black.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel-Black.woff') format('woff');
    
  font-weight: 900;
} 

body{
    background-color: $background-color;
    font-family: 'Sahel';
    display: flex;
}

تصویر زیر، نتیجه‌ی اجرای وبپک برای تولید باندل است. در تصویر می‌توان دید که هم فونت‌ها و هم فایل‌های تصاویر، توسط وبپک شناسایی شده و وارد باندل شده‌اند:



روش دیگری برای وارد کردن تصاویر نیز موجود است؛ به این صورت که به فرض مثال یک تگ img در اسکریپت ساخته و سپس پروپرتی src آن را با کمک require برابر با آدرس تصویر مورد نظر قرار می‌دهیم. این روش نیز برای وبپک قابل فهم بوده و فایل وارد باندل می‌شود. در ادامه مثالی از این روش آورده شده است:

var img = document.createElement("img");
img.width="200px";
img.height="200px";
img.src= require("path to some image");


چند نکته‌ی پایانی :

1. در فایل پیکربندی همیشه پسوند فایل‌هایی را که در کلید entry قرار داشتند، مشخص کردیم:

entry:['./main.js','./shared.ts']

با کلیدی با نام resolve در فایل پیکربندی می‌توان مشخص کرد در صورتیکه پسوند فایلی مشخص نبود، به ترتیب مشخص شده به دنبال آن بگردد. به طور مثال:

// webpack.config.js
resolve:{
            extensions:['','.js','.ts']
  }

در تعریف بالا ذکر می‌شود در صورتیکه پسوند فایل ورودی مشخص نبود، ابتدا به دنبال فایل بدون پسوند، سپس فایل‌هایی با پسوند js و در نهایت به دنبال فایل‌هایی با پسوند ts بگرد. توجه داشته باشید که ترتیب مشخص کردن پسوند فایل‌ها مهم است و وبپک بر اساس این ترتیب به دنبال فایل مورد نظر خواهد گشت.

حال می‌توان مقدار کلید entry را اینطور تعریف کرد:

entry:['./main','./shared']


2.استفاده از فایل‌های css ی که در درونشان فونت‌های مورد نیاز لینک شده‌اند تنها با استفاده از لودر css قابل انجام نیست. به طور مثال استفاده از کتابخانه‌ی بوت استرپ تنها با این لودر ممکن نیست و بایستی لودر url-loader نیز در پروژه نصب شده باشد تا در هنگامیکه وبپک به فونت‌ها برخورد کرد، بتواند آنها را وابسته به شرایط، وارد باندل نهایی کند.


فایل‌های پروژه: dntwebpack-part4.zip 

مطالب
پیاده سازی کنترلرهای Angular با استفاده از Typescript
پیشتر با ویژگی ها  و نحوه کد نویسی این زبان آشنا شدید. از طرفی دیگر، نحوه تعریف کنترلرها در Angular نیز آموزش داده شد. در این پست قصد دارم طی یک مثال ساده با استفاده از زبان Typescript یک کنترلر Angular را ایجاد  و سپس از آن در یک پروژه Asp.Net MVC استفاده نمایم. از آن جا که به صورت پیش فرض در VS.Net امکانات TypeScript نصب نشده است، برای شروع ابتدا TypeScript را از اینجا دانلود نمایید. بعد از نصب یک پروژه Asp.Net MVC ایجاد نمایید و سپس با استفاده از nuget فایل‌های مربوط به AngularJs  را نصب نمایید. در این پست به تفصیل این مورد بررسی شده است (عملیات BundleConfig فایل‌های مورد نیاز به عهده خودتان). در پوشه scripts یک فولدر به نام app ساخته، سپس یک فایل TypeScript به نام ProductController.ts ایجاد کنید. (بعد از نصب TypeScript گزینه TypeScript File مشاهده خواهد شد)
 

در فایل ProductController.ts کد‌های زیر را کپی نمایید: 

module Product {
    export interface Scope {
        message: string;
    }

    export class Controller {
        constructor($scope: Scope) {
            $scope.message = "Hello from Masoud";
        }
    }
}
توضیح کد‌ها بالا :

ابتدا یک ماژول به نام Product ایجاد می‌کنیم. سپس یک اینترفیس برای پیاده سازی آبجکت Scope که جهت مقید سازی عناصر DOM به آبجکت‌های کنترلر مورد استفاده قرار می‌گیرد، ایجاد می‌کنیم. در داخل این اینترفیس متغیری به نام message از نوع string داریم. قصد داریم این متغیر را به یک  عنصر مقید کنیم. حال یک کلاس به نام کنترلر ایجاد می‌کنیم که در تابع سازنده آن تزریق وابستگی برای scope$ از نوع اینترفیس Scope تعیین شده است. در نتیجه در بدنه سازنده می‌توانیم به متغیر message مقدار مورد نظر را نسبت دهیم .

کلمه کلیدی export برای تعریف عمومی کلاس استفاده شده است .
یک View ایجاد و کد‌های زیر را در آن کپی کنید :

<script type="text/javascript" src="~/scripts/app/ProductController.js"></script>
<div ng-app>
    <div ng-controller="Product.Controller">
        <p>{{message}}</p>
    </div>
</div>

اولین نکته در تگ script است که فراخوانی فایل TypeScript باید با پسوند   js. انجام گیرد. به دلیل اینکه فایل‌های TypeScript بعد از کامپایل تبدیل به فایل‌های JavaScript خواهند شد؛ در نتیجه پسوند آن نیز js. است. دومین نکته در فراخوانی کنترلر مورد نظر است که  از ترکیب نام ماژول و نام کلاس است. بعد از اجرای پروژه خروجی به صورت زیر خواهد بود :

 

مطالب
دریافت و نمایش فایل‌های PDF در برنامه‌های Blazor WASM
زمانیکه قرار است با فایل‌های باینری واقع در سمت سرور کار کنیم، اگر اکشن متدهای ارائه دهنده‌ی آن‌ها محافظت شده نباشند، برای نمایش و یا دریافت آن‌ها تنها کافی است از آدرس مستقیم این منابع استفاده کرد و در این حالت نیازی به رعایت هیچ نکته‌ی خاصی نیست. اما اگر اکشن متدی در سمت سرور توسط فیلتر Authorize محافظت شده باشد و روش محافظت نیز مبتنی بر کوکی‌ها نباشد، یعنی این کوکی‌ها در طی درخواست‌های مختلف، به صورت خودکار توسط مرورگر به سمت سرور ارسال نشوند، آنگاه نیاز است با استفاده از HttpClient برنامه‌های Blazor WASM، درخواست دسترسی به منبعی را به همراه برای مثال JSON Web Tokens کاربر به سمت سرور ارسال کرد و سپس فایل باینری نهایی را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها دریافت نمود. در این حالت با توجه به ماهیت Ajax ای این این عملیات، برای نمایش و یا دریافت این فایل‌های محافظت شده در مرورگر، نیاز به دانستن نکات ویژه‌ای است که در این مطلب به آن‌ها خواهیم پرداخت.



کدهای سمت سرور دریافت فایل PDF

در اینجا کدهای سمت سرور برنامه، نکته‌ی خاصی را به همراه نداشته و صرفا یک فایل PDF ساده (محتوای باینری) را بازگشت می‌دهد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorWasmShowBinaryFiles.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class ReportsController : ControllerBase
    {
        [HttpGet("[action]")]
        public IActionResult GetPdfReport()
        {
            //TODO: create the `sample.pdf` report file on the server

            return File(virtualPath: "~/app_data/sample.pdf",
                        contentType: "application/pdf",
                        fileDownloadName: "sample.pdf");
        }
    }
}
که در نهایت با آدرس api/Reports/GetPdfReport در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود.

یک نکته: استفاده مستقیم از کتابخانه‌های تولید PDF در برنامه‌های سمت کاربر Blazor منطقی نیست؛ چون به ازای هر کاربر، گاهی از اوقات مجبور به ارسال بیش از 8 مگابایت اضافی مختص به فایل‌های dll. آن کتابخانه‌ی تولید PDF خواهیم شد. بنابراین بهتر است تولید PDF را در سمت سرور و در اکشن متدهای Web API انجام داد و سپس فایل نهایی تولیدی را در برنامه‌ی سمت کلاینت، دریافت و یا نمایش داد. به همین جهت در این مثال خروجی نهایی یک چنین عملیات فرضی را توسط یک اکشن متد Web API ارائه داده‌ایم که در بسیاری از موارد حتی می‌تواند توسط فیلتر Authorize نیز محافظت شده باشد.


ساخت URL برای دسترسی به اطلاعات باینری

تمام مرورگرهای جدید از ایجاد URL برای اشیاء Blob دریافتی از سمت سرور، توسط متد توکار URL.createObjectURL پشتیبانی می‌کنند. این متد، شیء URL را از شیء window جاری دریافت می‌کند و سپس اطلاعات باینری را دریافت کرده و آدرسی را جهت دسترسی موقت به آن تولید می‌کند. حاصل آن، یک URL ویژه‌است مانند blob:https://localhost:5001/03edcadf-89fd-48b9-8a4a-e9acf09afd67 که گشودن آن در مرورگر، یا سبب نمایش آن تصویر و یا دریافت مستقیم فایل خواهد شد.
در برنامه‌های Blazor نیاز است اینکار را توسط JS Interop آن انجام داد؛ از این جهت که API تولید یک Blob URL، صرفا توسط کدهای جاوا اسکریپتی قابل دسترسی است. به همین جهت فایل جدید Client\wwwroot\site.js را با محتوای زیر ایجاد کرده و همچنین مدخل آن‌را در به انتهای فایل Client\wwwroot\index.html، پیش از بسته شدن تگ body، اضافه می‌کنیم:
window.JsBinaryFilesUtils = {
  createBlobUrl: function (byteArray, contentType) {
    // The byte array in .NET is encoded to base64 string when it passes to JavaScript.
    const numArray = atob(byteArray)
      .split("")
      .map((c) => c.charCodeAt(0));
    const uint8Array = new Uint8Array(numArray);
    const blob = new Blob([uint8Array], { type: contentType });
    return URL.createObjectURL(blob);
  },
  downloadFromUrl: function (fileName, url) {
    const anchor = document.createElement("a");
    anchor.style.display = "none";
    anchor.href = url;
    anchor.download = fileName;
    document.body.appendChild(anchor);
    anchor.click();
    document.body.removeChild(anchor);
  },
  downloadBlazorByteArray: function (fileName, byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.downloadFromUrl(fileName, blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
  printFromUrl: function (url) {
    const iframe = document.createElement("iframe");
    iframe.style.display = "none";
    iframe.src = url;
    document.body.appendChild(iframe);
    if (iframe.contentWindow) {
      iframe.contentWindow.print();
    }
  },
  printBlazorByteArray: function (byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.printFromUrl(blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
  showUrlInNewTab: function (url) {
    window.open(url);
  },
  showBlazorByteArrayInNewTab: function (byteArray, contentType) {
    const blobUrl = this.createBlobUrl(byteArray, contentType);
    this.showUrlInNewTab(blobUrl);
    URL.revokeObjectURL(blobUrl);
  },
};
توضیحات:
- زمانیکه در برنامه‌های Blazor با استفاده از متد ()HttpClient.GetByteArrayAsync آرایه‌ای از بایت‌های یک فایل باینری را دریافت می‌کنیم، ارسال آن به کدهای جاوااسکریپتی به صورت یک رشته‌ی base64 شده صورت می‌گیرد (JS Interop اینکار را به صورت خودکار انجام می‌دهد). به همین جهت در متد createBlobUrl روش تبدیل این رشته‌ی base64 دریافتی را به آرایه‌ای از بایت‌ها، سپس به یک Blob و در آخر به یک Blob URL، مشاهده می‌کنید.  این Blob Url اکنون آدرس موقتی دسترسی به آرایه‌ای از بایت‌های دریافتی توسط مرورگر است. به همین جهت می‌توان از آن به عنوان src بسیاری از اشیاء HTML استفاده کرد.
- متد downloadFromUrl، کار دریافت یک Url و سپس دانلود خودکار آن‌را انجام می‌دهد. اگر به یک anchor استاندارد HTML، ویژگی download را نیز اضافه کنیم، با کلیک بر روی آن، بجای گشوده شدن این Url، مرورگر آن‌را دریافت خواهد کرد. متد downloadFromUrl کار ساخت لینک و تنظیم ویژگی‌های آن و سپس کلیک بر روی آن‌را به صورت خودکار انجام می‌دهد. از متد downloadFromUrl زمانی استفاده کنید که منبع مدنظر، محافظت شده نباشد و Url آن به سادگی در مرورگر قابل گشودن باشد.
- متد downloadBlazorByteArray همان کار متد downloadFromUrl را انجام می‌دهد؛ با این تفاوت که Url مورد نیاز توسط متد downloadFromUrl را از طریق یک Blob Url تامین می‌کند.
- متد printFromUrl که جهت دسترسی به منابع محافظت نشده طراحی شده‌است، Url یک منبع را دریافت کرده، آن‌را به یک iframe اضافه می‌کند و سپس متد print را بر روی این iframe به صورت خودکار فراخوانی خواهد کرد تا سبب ظاهر شدن صفحه‌ی پیش‌نمایش چاپ شود.
- printBlazorByteArray همان کار متد printFromUrl را انجام می‌دهد؛  با این تفاوت که Url مورد نیاز توسط متد printFromUrl را از طریق یک Blob Url تامین می‌کند.


تهیه‌ی متدهایی الحاقی جهت کار ساده‌تر با JsBinaryFilesUtils

پس از تهیه‌ی JsBinaryFilesUtils فوق، می‌توان با استفاده از کلاس زیر که به همراه متدهایی الحاقی جهت دسترسی به امکانات آن است، کار با متدهای دریافت، نمایش و چاپ فایل‌های باینری را ساده‌تر کرد و از تکرار کدها جلوگیری نمود:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.JSInterop;

namespace BlazorWasmShowBinaryFiles.Client.Utils
{
    public static class JsBinaryFilesUtils
    {
        public static ValueTask<string> CreateBlobUrlAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeAsync<string>("JsBinaryFilesUtils.createBlobUrl", byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask DownloadFromUrlAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string fileName, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.downloadFromUrl", fileName, url);
        }

        public static ValueTask DownloadBlazorByteArrayAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            string fileName, byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.downloadBlazorByteArray",
                    fileName, byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask PrintFromUrlAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.printFromUrl", url);
        }

        public static ValueTask PrintBlazorByteArrayAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.printBlazorByteArray", byteArray, contentType);
        }

        public static ValueTask ShowUrlInNewTabAsync(this IJSRuntime JSRuntime, string url)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.showUrlInNewTab", url);
        }

        public static ValueTask ShowBlazorByteArrayInNewTabAsync(
            this IJSRuntime JSRuntime,
            byte[] byteArray, string contentType)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("JsBinaryFilesUtils.showBlazorByteArrayInNewTab", byteArray, contentType);
        }
    }
}


اصلاح Content Security Policy سمت سرور جهت ارائه‌ی محتوای blob

پس از دریافت فایل PDF به صورت یک blob، با استفاده از متد URL.createObjectURL می‌توان آدرس موقت محلی را برای دسترسی به آن تولید کرد و یک چنین آدرس‌هایی به صورت blob:http تولید می‌شوند. در این حالت در Content Security Policy سمت سرور، نیاز است امکان دسترسی به تصاویر و همچنین اشیاء از نوع blob را نیز آزاد معرفی کنید:
img-src 'self' data: blob:
default-src 'self' blob:
object-src 'self' blob:
در غیراینصورت مرورگر، نمایش یک چنین تصاویر و یا اشیایی را سد خواهد کرد.


نمایش فایل PDF دریافتی از سرور، به همراه دکمه‌های دریافت، چاپ و نمایش آن در صفحه‌ی جاری

در ادامه کدهای کامل مرتبط با تصویری را که در ابتدای بحث مشاهده کردید، ملاحظه می‌کنید:
@page "/"

@using BlazorWasmShowBinaryFiles.Client.Utils

@inject IJSRuntime JSRuntime
@inject HttpClient HttpClient

<h1>Display PDF Files</h1>
<button class="btn btn-info" @onclick="handlePrintPdf">Print PDF</button>
<button class="btn btn-primary ml-2" @onclick="handleShowPdf">Show PDF</button>
<button class="btn btn-success ml-2" @onclick="handleDownloadPdf">Download PDF</button>

@if(!string.IsNullOrWhiteSpace(PdfBlobUrl))
{
    <section class="card mb-5 mt-3">
        <div class="card-header">
            <h4>using iframe</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <iframe title="PDF Report" width="100%" height="600" src="@PdfBlobUrl" type="@PdfContentType"></iframe>
        </div>
    </section>

    <section class="card mb-5">
        <div class="card-header">
            <h4>using object</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <object data="@PdfBlobUrl" aria-label="PDF Report" type="@PdfContentType" width="100%" height="100%"></object>
        </div>
    </section>

    <section class="card mb-5">
        <div class="card-header">
            <h4>using embed</h4>
        </div>
        <div class="card-body">
            <embed aria-label="PDF Report" src="@PdfBlobUrl" type="@PdfContentType" width="100%" height="100%">
        </div>
    </section>
}

@code
{
    private const string ReportUrl = "/api/Reports/GetPdfReport";
    private const string PdfContentType = "application/pdf";

    private string PdfBlobUrl;

    private async Task handlePrintPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `PrintFromUrlAsync` method.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        await JSRuntime.PrintBlazorByteArrayAsync(byteArray, PdfContentType);
    }

    private async Task handleDownloadPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `DownloadFromUrlAsync` method.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        await JSRuntime.DownloadBlazorByteArrayAsync("report.pdf", byteArray, PdfContentType);
    }

    private async Task handleShowPdf()
    {
        // Note: Using the `HttpClient` is useful for accessing the protected API's by JWT's (non cookie-based authorization).
        // Otherwise just use the `ReportUrl` as the `src` of the `iframe` directly.
        var byteArray = await HttpClient.GetByteArrayAsync(ReportUrl);
        PdfBlobUrl = await JSRuntime.CreateBlobUrlAsync(byteArray, PdfContentType);
    }

    // Tips:
    // 1- How do I enable/disable the built-in pdf viewer of FireFox
    // https://support.mozilla.org/en-US/kb/disable-built-pdf-viewer-and-use-another-viewer
    // 2- How to configure browsers to use the Adobe PDF plug-in to open PDF files
    // https://helpx.adobe.com/acrobat/kb/pdf-browser-plugin-configuration.html
    // https://helpx.adobe.com/acrobat/using/display-pdf-in-browser.html
    // 3- Microsoft Edge is gaining new PDF reader features within the Windows 10 Fall Creator’s Update (version 1709).
}
توضیحات:
- پس از تهیه‌ی JsBinaryFilesUtils و متدهای الحاقی متناظر با آن، اکنون تنها کافی است با  استفاده از متد ()HttpClient.GetByteArrayAsync، فایل PDF ارائه شده‌ی توسط یک اکشن متد را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها دریافت و سپس به متدهای چاپ (PrintBlazorByteArrayAsync) و دریافت (DownloadBlazorByteArrayAsync) آن ارسال کنیم.
- در مورد نمایش آرایه‌ای از بایت‌های دریافتی، وضعیت کمی متفاوت است. ابتدا باید توسط متد CreateBlobUrlAsync، آدرس موقتی این آرایه را در مرورگر تولید کرد و سپس این آدرس را برای مثال به src یک iframe انتساب دهیم تا PDF را با استفاده از امکانات توکار مرورگر، نمایش دهد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmShowBinaryFiles.zip
مطالب
شروع کار با webpack - قسمت اول
سیستم‌های مدیریت ماژول یا باندل کننده‌های جاوااسکریپتی، چندی است که دچار تنوع زیادی شده‌اند و هر از گاهی، چهره‌های جدیدی خود نمایی می‌کنند. اگر با انگولار 2 آشنا باشید قطعا با SystemJs که یکی دیگر از این گونه باندل کننده هاست آشنایید. در این سری قصد داریم که با یک باندل کننده‌ی تقریبا همه کاره با نام webpack آشنا شویم.


مقدمه و توضیحی بر اینکه چه لزومی بر باندل کننده‌های جاوااسکریپتی هست؟
زمانیکه جاوا اسکریپت پا به عرصه‌ی وجود گذاشت، در توسعه‌ی برنامه‌های کلاینت، از سیستم‌های بیلد استفاده‌ای نمیشد و شاید بتوان ساده‌ترین دلیل آن را عدم احتیاج جاوااسکریپت به کامپایل دانست. ولی با گذشت زمان و عوض شدن چهره‌ی برنامه‌های سمت کلاینت و بزرگ‌تر شدن آنها، برنامه نویسان با مشکلاتی از قبیل نگه داری و امنیت، در برنامه‌های بزرگ رو به رو بودند.
در پاسخ به بزرگ شدن پروژه‌ها قطعا شما این پیشنهاد را خواهید داد که بایستی برنامه را به قسمت‌ها و یا ماژول‌های کوچک‌تری بشکنیم، تا هم نگه داری از آن ساده‌تر شود و هم احتمال بروز خطا در حین انجام پروژه کاهش یابد. اما باید به یاد داشت که این قسمت‌های کوچک شده به معنای یک تگ اسکریپت جدا در صفحات وب برنامه می‌باشند و این مساله به این معنا خواهد بود که برای  هر یک از آنها، مرورگر بایستی به میزبان، درخواستی را ارسال کرده و فایل‌ها را جداگانه دریافت کند. قطعا پاسخ به این مشکل دوباره چسباندن این ماژول‌ها به یکدیگر است تا مرورگر فقط یک درخواست را برای این فایل‌ها ارسال کند. این مسئله همچنین برای فایل‌های css و تصاویر نیز صادق می‌باشد. 
دومین مشکلی که با ماژول سازی برنامه با آن روبه رو می‌شویم، بالا رفتن حجم  کد و درنتیجه بالا رفتن ترافیک مصرفی خواهد بود که این مسئله نیز بایستی توسط یک Minifier حل شود. مشکل بعدی، وابستگی ماژول‌ها به یکدیگر است .در صورتی که در اضافه کردن یک  ماژول به وابستگی‌های آن دقت نداشته باشیم، باعث بروز خطا در برنامه می‌شویم. با استفاده از یک باندلر می‌توانیم وابستگی‌های هر ماژول را تعریف کنیم تا این مسئله نیز حل شود. 
آخرین  مساله‌ای که به ذهن می‌آید نیز می‌توان قابلیت‌های جدید ES6 را نام برد که به صورت سراسری در تمامی مرورگرها ممکن است هنوز قابل استفاده نباشند و شما به عنوان برنامه نویس قصد بهره بردن از آنها را داشته باشید. درنتیجه راهکار، استفاده از یک ترانسپایلر است که می‌توان از معروف‌ترین آنها تایپ اسکریپت و babel را نام برد .

راه‌کارهای مختلف برای حل مشکلات ذکر شده
در صورتی که با فریمورک‌های سمت سرور آشنایی داشته باشید، حتما با سیستم‌های باندل کننده و Minify کننده‌ی آنها برخورد داشته اید. به طور مثال فریمورک Asp.Net Mvc دارای یک باندل کننده‌ی توکار است که مشکل بسته بندی کردن کل ماژول‌ها و همچنین Minify کردن آنها را حل می‌کند. ولی تا آخرین اطلاعی که دارم، مشکل وابستگی ماژول‌ها به جز اینکه برنامه نویس به صورت دستی ترتیب اضافه شدن را رعایت نماید، قابل حل نیست. همچنین در اینجا استفاده از یک ترانسپایلر نیز مقدور نمی‌باشد.
راه حل دیگر استفاده از Task Runner‌های جاوا اسکریپتی مانند گرانت و گالپ می‌باشد که تمامی مسائلی که پیش‌تر ذکر شد، به وسیله‌ی آنها قابل حل است؛ به جز مسئله‌ی وابستگی ماژول‌ها به یکدیگر که بایستی به صورت دستی توسط برنامه نویس ترتیب آنها رعایت شود یا از فریمورک هایی مانند browserify و ... استفاده شود.

راه حل webpack
تفاوت وب پک با TaskRunner‌های جاوا اسکریپتی را می‌توان در اینجا بیان کرد که وب پک در انجام یک وظیفه تخصص وافری دارد و آن وظیفه نیز پردازش فایل‌های ورودی و خروجی داده شده به آن است که با استفاده از کامپوننت‌هایی که با نام loader از آن نام می‌برد، این وظیفه را انجام می‌دهد. با استفاده از این لودرها شما نتیجه‌ای را که از یک TaskRunner انتظار دارید، خواهید گرفت؛ مانند ترنسپایل کردن ماژول‌ها، بسته بندی ماژول‌ها، Minify کردن آنها و در نهایت قابلیتی که معمولا در Task Runner‌ها موجود نیست و وب پک امکان انجام آن را دارد، ترکیب فایل‌های Css با فایل‌های جاوا اسکریپت برنامه است. این کار برای تصاویر و فونت‌های برنامه نیز قابل انجام است.

پیش فرض‌های کار با webpack
دو پیش فرض مهم در شروع به کار با وب پک از این قرارند:
1. وب پک برای نصب Asset‌‌های سمت کلاینت شما از NPM استفاده می‌کند و انتظار دارد که شما نیز این پکیج منیجر بهره ببرید و به طور مثال از bower استفاده نکنید.
2.استفاده از یک سیستم ماژولار ( اینکه از کدام یک استفاده می‌کنید مهم نیست Commonjs ، amd ، es6 و...)

نصب webpack و شروع کار
webpack یکی از صد‌ها ماژول‌های نوشته شده‌ی با استفاده از پلتفرم nodejs می‌باشد. پس اول از همه چیز در صورتیکه nodejs بر روی سیستم شما نصب نیست، آن را دریافت و نصب کنید.  
قبل از شروع به کار بهتر است که یک محیط کار تمیز ( یک فولدر خالی) را آماده کنید و سپس با اجرای دستور npm init، یک بستر برای کار با npm را داشته باشیم. می‌توانید به صورت دستی نیز یک فایل package.json را اضافه کنید و گزینه‌های مدنظرتان را به آن اضافه کنید.
من با اجرای این دستور و جواب دادن به سوالاتش یک خروجی فایل package.json با این محتوا را ایجاد کردم :
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "a webpack tutorial",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
     
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "MIT"
}
قدم دوم نصب webpack می‌باشد. برای نصب وب پک دو راه وجود دارد:
1. نصب وب پک به صورت گلوبال ( سراسری ) با استفاده از دستور :npm install -g webpack  ، با اجرای این دستور قابلیت استفاده از وب پک را در همه جا با استفاده از خط فرمان، خواهید داشت.
2. ایراد روش اول این است که ممکن است در آینده بخواهید در پروژه‌های گوناگون از دو نسخه‌ی متفاوت وب پک استفاده کنید و به خاطر نسخه‌ای که به طور سراسری نصب شده است به مشکل بر بخورید. پس با استفاده از دستور npm install -D webpack  یا npm install --save-dev webpack  وب پک را به صورت محلی برای پروژه نصب می‌کنیم ( کاربرد پرچم D- یا --save-dev این است که وب پک در قسمت وابستگی‌هایی که فقط جهت توسعه‌ی پروژه هستند، در فایل package.json اضافه می‌شود).
در ادامه در محیط کاری که ایجاد کردیم، دو فایل دیگر را ایجاد می‌کنیم. اولی یک فایل ساده‌ی html جهت اینکه اسکریپت‌های پروژه را به آن اضافه کنیم و دیگری یک فایل اسکریپت جهت اینکه آن را به وب پک بدهیم.
فایل html را index.html نام گذاری کردم و اسکریپت سمپل را نیز main.js. محتوای هر دوفایل به این صورت می‌باشد:
<html>
    <!-- index.html -->
    <head>
        first part of webpack tut!
    </head>
    <body>
        <h1>webpack is awesome !</h1>
        <script src="bundle.js"></script>
    </body>
</html>
//main.js

//start of the journey with webpack

console.log(`i'm bundled by webpack`);
اگر دقت کنید اسکریپتی با نام bundle.js در فایل html رجوع داده شده است که در پروژه وجود خارجی ندارد و قصد این است که این فایل را با استفاده از وب پک تولید کنیم.
حالا نوبت به این می‌رسد که تک فایل main.js را به وب پک بدهیم.
در صورتی که وب پک را به صورت سراسری نصب کرده باشید، این کار ساده است. در خط فرمان با فراخوانی وب پک با دستور webpack ./main.js bundle.js

فایل bundle.js را تولید می‌کنیم.
در صورتی که وب پک به صورت محلی در پروژه نصب شده باشد، فایل package.json را باز کرده و در قسمت scripts، یک ورودی جدید را به اسم webpack به همراه فرمان مورد نظر، به آن می‌دهیم. محتوای فایل package.json پس از این کار به صورت زیر خواهد بود:
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
    "test": "echo \"Error: no test specified\" && exit 1"
    ,"webpack":"webpack"
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "ISC",
  "devDependencies": {
    "webpack": "^1.13.1"
  }
}
حال با استفاده از دستور npm run webpack ./main.js bundle.js  ، وب پک فراخوانی شده و تک فایل main.js را باندل می‌کند.
در صورتی که اجرای دستور بالا موفقیت آمیز باشد، پاسخی مشابه به زیر را باید دریافت کنید:

در قسمت بعدی با تنظیمات پیشرفته‌تر و loader‌های وب پک آشنا می‌شویم .
فایل‌های پروژه dntwebpack.zip  (جهت اجرای آنی احتیاج به نصب وب‌پک را دارید که این کار با استفاده از دستور npm install در فولدر پروژه قابل انجام است).
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification
زیرساخت یکی کردن و فشرده سازی اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS نگارش پیشین ASP.NET MVC، به طور کامل از ASP.NET Core حذف شده‌است. در ابتدا (تا نگارش RC2)، روش استفاده‌ی از Gulp را توصیه کردند و در زمان ارائه‌ی نگارش RTM، توصیه‌ی رسمی آن‌ها به Bundler Minifier تغییر کرد (و دیگر Gulp را توصیه نمی‌کنند).


یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک در ASP.NET Core

هدف از یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک مانند اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS، بهبود کارآیی برنامه با کاهش حجم نهایی ارائه‌ی آن و همچنین کاهش تعداد رفت و برگشت‌های به سرور برای دریافت فایل‌های متعدد مرتبط به آن است. در عملیات Bundling، چندین فایل، به یک تک فایل تبدیل می‌شوند تا اتصالات مرورگر به وب سرور، جهت دریافت آن‌ها به نحو چشمگیری کاهش پیدا کند و در عملیات Minification، مراحل متعددی بر روی کدهای نوشته شده صورت می‌گیرد تا حجم نهایی آن‌ها کاهش پیدا کنند. مایکروسافت در ASP.NET Core RTM، ابزاری را به نام BundlerMinifier.Core جهت برآورده کردن این اهداف ارائه کرده‌است. بنابراین اولین قدم، نصب وابستگی‌های آن است.
برای اینکار یک سطر ذیل  را به فایل project.json اضافه کنید. این بسته باید به قسمت tools اضافه شود تا قابلیت فراخوانی از طریق خط فرمان را نیز پیدا کند:
"tools": {
    "BundlerMinifier.Core": "2.1.258"
},
در غیر اینصورت (ذکر آن در قسمت dependencies) خطاهای ذیل را دریافت خواهید کرد:
No executable found matching command "dotnet-bundle"
Version for package `BundlerMinifier.Core` could not be resolved.


اسکریپت نویسی برای کار با BundlerMinifier.Core

روش‌های زیادی برای کار با ابزار BundlerMinifier.Core وجود دارند؛ منجمله انتخاب فایل‌ها در solution explorer و سپس کلیک راست بر روی فایل‌های انتخاب شده و انتخاب گزینه‌ی bundler & minifier برای یکی کردن و فشرده سازی خودکار این فایل‌ها. برای این منظور افزونه‌ی Bundler & Minifier را نیاز است نصب کنید.
اما روشی که قابلیت خودکارسازی را دارد، استفاده از فایل ویژه‌ی bundleconfig.json این ابزار است. برای این منظور فایل جدید bundleconfig.json را به ریشه‌ی پروژه اضافه کرده و سپس محتوای ذیل را به آن اضافه کنید:
[
    {
        "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
        "inputFiles": [
            "wwwroot/css/site.css"
        ]
    },
    {
        "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
        "inputFiles": [
            "bower_components/jquery/dist/jquery.min.js",
            "bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
            "bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"
        ],
        "minify": {
            "enabled": true,
            "renameLocals": true
        },
        "sourceMap": false
    }
]
فرمت این فایل بسیار خوانا است. برای مثال در یک مدخل آن، در ذیل خاصیت inputFiles، لیست فایل‌های css ذکر می‌شوند و سپس در outputFileName، محل نهایی فایل تولیدی باید ذکر شود. این محل نیز باید از پیش وجود داشته باشد. یعنی باید پوشه‌های js و css را در پوشه‌ی عمومی wwwroot پیشتر ایجاد کرده باشید.
با ذخیره سازی این فایل، کار یکی سازی و فشرده کردن مداخل آن به صورت خودکار صورت خواهد گرفت.


خودکار سازی فرآیند یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک

برای خودکار سازی این فرآیند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد. فایل project.json را گشوده و قسمت scripts آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
"scripts": {
    "precompile": [
        "dotnet bundle"
    ],
    "prepublish": [
        "bower install"
    ],
    "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ]
}
روش دستی کار با ابزار BundlerMinifier، مراجعه به خط فرمان و صدور دستور dotnet bundle است (ابتدا از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس این دستور را صادر کنید). برای خودکار سازی آن می‌توان این دستور را در قسمت scripts فایل project.json نیز ذکر کرد تا پیش از کامپایل برنامه، کار یکی کردن، فشرده سازی و همچنین کپی فایل نهایی به پوشه‌ی wwwroot برنامه به صورت خودکار انجام شود.

یک نکته: به منوی Build گزینه‌ی Update all bundles نیز با نصب افزونه‌ی Bundler & Minifier اضافه می‌شود. همچنین اگر از منوی Tools گزینه‌ی Task runner explorer را انتخاب کنید، فایل bundleconfig.json توسط آن شناسایی شده و گزینه‌ی update all files را نیز در اینجا مشاهده خواهید کرد.



ساده سازی تعاریف فایل Layout برنامه

در یک چنین حالتی دیگر نباید در فایل layout شما، ارجاعات مستقیمی به پوشه‌ی مثلا bower_components وجود داشته باشند و یا در کلاس آغازین برنامه، نیازی نیست تا این پوشه را عمومی کنید. لیست مداخلی را که نیاز دارید، به ترتیب از پوشه‌های مختلفی تهیه و در فایل bundleconfig.json ذکر کنید تا یکی شده و خروجی js/site.min.js را تشکیل دهند. این مورد تنها مدخلی است که نیاز است در فایل layout برنامه ذکر شود (بجای چندین و چند مدخل مورد نیاز):
 <script src="~/js/site.min.js" asp-append-version="true" type="text/javascript"></script>
در مورد ویژگی asp-append-version نیز پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» بحث شد و به آن مکانیزم cache busting می‌گویند. این ویژگی سبب خواهد شد تا یک کوئری استرینگ v=xyz? مانند، به انتهای آدرس اسکریپت یا فایل css یا هر فایل استاتیک دیگری اضافه شود. با تغییر محتوای این فایل، قسمت xyz به صورت خودکار تغییر خواهد کرد و به این ترتیب مرورگر همواره آخرین نگارش این فایل را دریافت می‌کند.
مطالب
آشنایی با WebDav و نحوه استفاده از آن

WebDAV  استانداردی است بر روی پروتکل HTTP که Request‌ها و Responseهای مدیریت یک فایل را بر روی سرویس دهنده وب، تشریح می‌کند.

برای درک چرایی وجود این استاندارد بهتر است ذهن خود را معطوف به نحوه‌ی عملکرد سیستم فایل در OS کنیم که شامل API‌های خاص برای دسترسی نرم افزارهای گوناگون به فایل‌های روی یک سیستم است.
حال فکر کنید یک سرور Cloud راه اندازی نموده‌اید که قرار است مدیریت فایل‌ها و پرونده‌های Office را بر عهده داشته باشد و چون امکان ویرایش اسناد Office بر روی وب را ندارید، نیاز است تا اجازه دهید نرم افزار‌های Office مستقیما فایل‌ها را از روی سرور شما باز کنند و بعد از تغییرات، به جای ذخیره در سیستم local، محتوا را به فایل روی سرور ارسال کنند.
در مفهوم web عملا این کار غیر استاندارد و نادرست است. همه درخواست‌ها و جواب‌ها باید بر روی پروتکل Http باشند. خوب حال تصور کنید نرم افزارهای Office قابلیت آن را داشته باشند که به جای تحویل محتوا به سیستم عامل برای ذخیره‌ی آن بر روی سیستم local، محتوا را به یک آدرس ارسال نمایند و پشت آن آدرس، متدی باشد که بتواند به درخواست رسیده، به درستی پاسخ دهد.
این یعنی باید سمت سرور متدی با قابلیت ارسال پاسخ‌های درست و در سمت کلاینت نرم افزاری با قابلیت ارسال درخواست‌های مناسب وجود داشته باشد.
WebDAV استاندارد تشریح محتوای درخواست‌ها و پاسخ‌های مربوط به مدیریت فایل‌ها است.
خوشبختانه نرم افزارهای Office و بسیاری از نرم افزار‌های دیگر، استاندارد WebDAV را پشتیبانی می‌کنند و فقط لازم است برای سرورتان متدی با قابلیت پشتیبانی از درخواست‌های WebDAV پیاده سازی نمایید و البته متاسفانه کتابخانه‌های سورس باز چندانی برای WebDAV در سرور دات نت وجود ندارد. من ماژولی را برای کار با WebDAV نوشتم و سورسش را در Git  قرار دادم. برای این مثال هم از همین کتابخانه  استفاده می‌کنم.
ابتدا یک پروژه‌ی وب MVC ایجاد نمایید و پکیج xDav را از nugget نصب کنید.

PM> Install-Package xDav

اگر به web.config نگاهی بیاندازیم می‌بینیم یک module به نام xDav به وب سرور اضافه شده که بررسی درخواست‌های WebDAV  را به عهده دارد.

<system.webServer>
        <modules>
            <add name="XDav" type="XDav.XDavModule, XDav" />
        </modules>
  </system.webServer>

همچنین یک Section جدید هم به config برای پیکربندی xDav اضافه شده است. 

  <XDavConfig Name="xdav">
    <FileLocation URL="xdav" PathType="Local"></FileLocation>
  </XDavConfig>

خاصیت Name برای xDav نشانگر درخواست‌هایی است که باید توسط این ماژول اجرا شوند. در اینجا یعنی درخواست‌هایی که آدرس آن‌ها شامل "/xdav/" باشد، توسط این ماژول Handle می‌شوند. عبارت بعد از مقدار Name در URL هم طبیعتا نام فایل مورد نظر شماست.

FileLocation آدرس پوشه ای است که فایل‌ها در آن ذخیره و یا بازخوانی می‌شوند. اگر FileType با مقدار Local تنظیم شود، یعنی باید یک پوشه به نام خاصیت URL که در اینجا  xdav است در پوشه‌ی اصلی وب شما وجود داشته باشد و اگر با Server مقدار دهی شود URL باید یک آدرس فیزیکی بر روی سرور داشته باشد . مثل "c:\webdav"URL=

ما در این مثال مقادیر را به صورت پیش‌فرض نگه می‌داریم. یعنی باید در پوشه‌ی وب، یک Folder با نام xdav ایجاد کنیم.

در ادامه چند فایل word را برای تست در این پوشه کپی می‌کنم.

می خواهیم در صفحه Index، لیستی از فایل‌های درون این پوشه را نمایش دهیم طوری که در صورت کلیک بر روی هر کدام از آن‌ها، آدرس WebDav فایل مورد نظر را به Word ارسال کنیم.

بعد از نصب Office، در registry چند نوع Url تعریف می‌شود که معرف اپلیکیشنی است که آدرس به آن فرستاده شود. این دقیقا همان چیزیست که ما به آن نیاز داریم. کافیست آدرس WebDav فایل را بعد از عبارت " ms-word:ofe|u| " در یک لینک قرار دهیم تا آدرس به نرم افزار Word ارسال شود. یعنی آدرس URL باید این شکلی باشد:

  ms-word:ofe|u|http://Webaddress/xdav/filename

Webaddress آدرس وبسایت و filename نام فایل مورد نظرمان است. عبارت /xdav/ هم که نشان می‌دهد درخواست هایی که این آدرس را دارند باید توسط ماژول xDav پردازش شوند.

کلاسی با نام DavFile در پوشه‌ی Model ایجاد می‌کنم: 

public class DavFile
    {
        public string Name { get; set; }
        
        public string Href(string webAddress)
        {
            return string.Format("ms-word:ofe|u|http://{0}/xdav/{1}", webAddress, Name);
        }
    }

اکشن متد Index را در Home Controller، مانند زیر تغییر دهید:

var dir = new DirectoryInfo(XDav.Config.ConfigManager.DavPath);
            var model = dir.GetFiles().ToList()
                                      .Select(f => 
                                          new DavFile() { 
                                            Name = f.Name
                                        });
            return View(model);

یک لیست از فایل هایی که در پوشه‌ی webDav قرار دارند تهیه می‌کنیم و به View ارسال می‌کنیم. View را هم مثل زیر بازنویسی می‌کنیم. 

@model IEnumerable<WebDavServer.Models.DavFile>
<h1>
    File List
</h1>

<ul>
    @foreach (var item in Model)
    {
        <li> <a href="@Html.Raw(item.Href(ViewContext.HttpContext.Request.Url.Authority))">  @Html.Raw(item.Name) </a></li>
    }
</ul>

قرار است به ازای هر فایل، لینکی نمایش داده شود که با کلیک بر روی آن، آدرس فایل به word ارسال می‌شود. بعد از ثبت تغییرات، word محتوا را به همان آدرس ارسال می‌کند و ماژول xDav محتوا را در فایل فیزیکی سرور ذخیره خواهد کرد.

برنامه را اجرا کنید و بر روی فایل‌ها کلیک نمایید. اگر نرم افزار Office روی کامپیوترتان باز باشد با کلیک بر روی هر کدام از فایل‌ها، فایل word باز شده و می‌توایند محتوا را تغییر داده و ذخیره نمایید.

نرم افزار کلاینت (word) درخواست هایی با verb‌های مشخص که در استاندارد WebDav ذکر شده به آدرس مورد نظر می‌فرستد.  سرور WebDav درخواست را بر اساس Verb آن Request پردازش کرده و Response استاندارد را ایجاد میکند.

نرم افزار word پس از دریافت یک URL، به جای فرمت فیزیکی فایل، درخواست هایی را با تایپ‌های Option, Head, lock, get, post و unlock ارسال می‌کند. محتوای درخواست و پاسخ هر کدام از تایپ‌ها در استاندارد webDav تعریف شده و ماژول xDav آن را پیاده سازی نموده است.

  دریافت پروژه مثال

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #7
برای توضیحات بیشتر در مورد Model و model به قسمت پنجم مراجعه کنید.
توضیح تکمیلی:
- کلاس پایه‌ای در ASP.NET MVC وجود دارد به نام  (^)WebViewPage. این کلاس حاوی تعاریف اولیه TempData، ViewBag، ViewData و ... Model است. این Model ریشه‌اش به اینجا بر می‌گردد و با حرف بزرگ شروع شده است. بنابراین در Viewهای سی شارپ Razor برای تعریف نوع مدل نیاز است بین model و شیء Model تفاوت وجود داشته باشد.
- در یک View شما هر تعداد مدل رو می‌تونید از طریق ViewBag و ViewData و غیره که در قسمت 5 توضیح داده شده، دریافت کنید و محدودیتی ندارد. اما این‌ها هیچکدام به معنای Strongly typed بودن View نیست. بنابراین برای حالت داشتن View از نوع Strongly typed، یکبار باید این نوع، تعریف شود.
البته یک راه هوشمندانه برای ارسال بیش از یک شیء به Model وجود دارد. یک کلاس تعریف کنید که خواص آن چندین شیء مورد نظر شما باشند. سپس این کلاس را به عنوان نوع Model در ابتدای View معرفی کنید. در اینجا به راحتی و به صورت Strongly typed با چند شیء می‌شود به عنوان Model کار کرد.
نظرات مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت دوم - نصب و پیکربندی React‌JS برای Visual Studio Code
دقیقا همینطور هست. در اینجا فناوری‌های سمت سرور فقط تبدیل به ارائه کننده‌ی وب سرویس می‌شوند و نه بیشتر.
مزیت آن این است که شما با Razor فقط یک سری فرم‌های ابتدایی و اعتبارسنجی آن‌ها را به خوبی می‌توانید مدیریت کنید. یک مقدار کار UI که پیچیده‌تر شد، به صفحه‌ای می‌رسید که درون آن 100ها سطر کد جی‌کوئری با کدهای Razor مخلوط شدن و 2 ماه بعد حتی جرات نمی‌کنید به این صفحه دست بزنید و تغییری را در آن اعمال کنید. اینجا است که فریم ورک‌های SPA ارزش خودشان را نشان می‌دهند.
برای فرم‌های معمولی، Razor عالی است. برای UI پیچیده، ترکیب Razor و jQuery اصلا قابلیت نگهداری ندارد (صفحاتی پر از قطعات جاوا اسکریپت که نه فضای نامی دارند، به راحتی تداخل می‌کنند، عموما از TypeScript استفاده نمی‌کنند و مبتنی بر قابلیت‌های جدید این زبان نیستند). در یک چنین حالتی قابلیت تست UI را هم از دست خواهید داد. همچنین مدام هم محدود به افزونه‌های جی‌کوئری خواهید بود، اما با فریم ورک‌های SPA، خیلی از این افزونه‌ها، کارهای معمولی آن‌ها هستند. به علاوه زمانیکه back-end (سمت سرور) و front-end (مدیریت کدهای سمت کلاینت) را از هم جدا می‌کنید، بهتر می‌توانید از مزیت کار با طراحان UI استفاده کنید. کسانیکه عموما قرار نیست با کدهای سمت سرور کار کنند. 
مطالب
رویدادها در jQuery
Jquery یکی از کتابخانه‌های قدرتمند JavaScript است که به طور وسیعی مورد استفاده طراحان وب قرار میگیرد. این کتابخانه از سه دیدگاه بسیار سودمند است؛ ابتدا به دلیل مدیریت قدرتمند Dom که دارد و دوم اینکه ارتباط Ajax را بسیار راحت کرده است و هم اینکه بستر پلاگین نویسی را فراهم ساخته است، به طوری که میلیون‌ها کتابخانه ثالث از روی همین کتابخانه ایجاد شده است. زمانیکه شما به مطالعه این کتابخانه رو آورید و نمونه کدهای مختلفی از آن را بر روی شبکه اینترنت ببینید، ممکن است این کتابخانه در عین سادگی که دارد، ابهاماتی را برای شما ایجاد کند که یکی از آن‌ها نحوه استفاده از رویدادهاست. لیست زیر نمونه‌ای از نحوه رویداد نویسی در جی کوئری است:
$().click(fn)
$().bind('click',fn)
$().live('click',fn)
$().delegate(selector, 'click', fn)
$().on('click',fn);
$().on('click', selector ,fn);
دو مورد اول در لیست، یکی هستند و در واقع مورد اول یک میانبر برای مورد دوم محسوب میشود و در پشت صحنه در واقع همان خط دوم مورد استفاده قرار میگیرد. از مزایایی که در مورد bind نسبت به استفاده مستقیم از اسم رویداد میتوان گفت این است که میتواند در یک زمان به چند رویداد متصل شود. به عنوان مثال کد زیر نمونه‌ای از آن است:
    $(".test").bind( "click mouseover mouseout", function() { console.log('fired!') } );
در خط بالا المان‌هایی که با کلاس test مزین گشته‌اند، به سه رویداد و یک تابع بایند یا متصل گشته‌اند. برای غیرفعال سازی این رویدادها میتوان از متد unbind استفاده کرد:
$(".test").unbind( "click");
برای استفاده از این دو حالت باید در نظر گرفت که تنها المان‌هایی به این رویداد متصل یا بایند میگردند که در زمان بررسی DOM، یعنی بارگذاری اولیه سایت وجود داشته‌اند و در صورتیکه المان جدیدی به صفحه اضافه شود یا اینکه جایگزین المان دیگری شود، بایند نخواهند شد و تنها المان‌های قدیمی کار خواهند کرد و در صورتیکه المانی از روی صفحه حذف شود، این اتصال از بین خواهد رفت.

مورد سوم، متد معروف live است که هم بر روی المان‌های قدیمی و هم بر روی المان‌های جدید جواب میدهد. ولی نکته‌ای که در مورد live وجود دارد این است که در نسخه‌های اخیر به دلیلی که در جلوتر عنوان میشود حذف شده است و دیگر وجود ندارد. دلیل این حذف هم این میباشد که در واقع متد live برای اینکه افزوده شدن المان‌های جدید را زیر نظر بگیرد، به خود المان متصل نمیشود؛ بلکه به به کل سند HTML یا بدنه وب سایت متصل میشد و کل ناحیه را مورد بررسی قرار میداد تا اگر المان جدیدی اضافه شد، بتواند رویداد مرتبطی را بر روی آن اجرا کند. همچنین در این حالت رویدادی‌هایی از این نوع، در اجداد این المان نیز اجرا میگردند. یعنی رویداد، از المان آغاز شده، سپس به سمت اجدادش انتقال خواهد یافت (به این حالت Bubbling up گفته میشود). پس برای اینکه این ناحیه کوچک‌تر و جزئی‌تر شود، متد دیگری جایگزین آن شد؛ به نام delegate:
$("#area").delegate('.test','click',function(e){...});

----------------------------------------
<div id="area">
<span>Span1</span>
<span>Span2</span>
</div>
این حالت که جایگزین حالت قبلی شده است بدین صورت است که ناحیه‌ای با آی دی area وجود دارد که المان‌هایی با کلاس test در آن قرار میگیرند. پس، از این به بعد، بجای اینکه کل سند بررسی شود، فقط همین بخش مورد بررسی قرار میگیرد و رویداد کلیک، بر روی المانی با کلاس test اجرا میشود و bubbling up کمتری خواهیم داشت و میتوان آن را کنترل کرد. برای حذف رویدادهای live از المان‌های مربوطه، میتوان از die و برای delegate از undelegate همانند unbind استفاده کرد. همچنین حالت استفاده از زنجیره‌ای از متدها در متد live در نظر نگرفته شده، ولی بعد از دلیگیت میتوان از متدهای دیگر، به صورت زنجیره‌ای استفاده کرد.

 از نسخه 1.7 به بعد  توصیه شده‌است به جای تمامی متدهای بالا،  از on استفاده شود که به مراتب کارآایی بهتری دارد و اکثر این متدهای بالا، حذف یا منسوخ شده اعلام گشته‌اند و احتمال حذف آن‌ها در نسخه آتی وجود دارد. به عنوان مثال delegate از نسخه 3 به بعد منسوخ اعلام شده‌است. نحوه صدا زدن on بجای دلیگیت به شکل زیر خواهد بود:
$("#area").on('click','.test',function(e){...});


نکته مهم : بعضی‌ها برای راحتی کار بدین شکل کار میکنند ولی این شیوه فرقی با متد live  ندارد.
$("body").on('click','.test',function(e){...});

در حالت Bubbling up این گونه است که اگر کدی به شکل زیر باشد و رویداد کلیک روی text هدف ما باشد، رویداد کلیک به سمت اجداد آن حرکت میکند. یعنی ابتدا رویداد کلیک b اجرا میشود، سپس a و سپس رویداد کلیک div اجرا میشود و الی آخر:
<div> <a> <b>text</b> </a> </div>
برای حل این مسئله و جلوگیری از این اتفاق میتوان از متد stopPropagation استفاده کرد که در حالت استفاده از متد on جواب میدهد؛ ولی در متد live، استفاده از آن بی فایده است. کد زیر را میتوانید با حالت‌های مختلف بررسی کرده و نتیجه این متد را در کنسول مرورگر خود ببینید:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
    <script
  src="https://code.jquery.com/jquery-1.12.4.min.js"
  integrity="sha256-ZosEbRLbNQzLpnKIkEdrPv7lOy9C27hHQ+Xp8a4MxAQ="
  crossorigin="anonymous"></script>
        <script src="http://code.jquery.com/jquery-migrate-1.4.1.js"></script>
    <script>
    $(document).ready(function(){
      $(".myspan").on( "click",".test", function(e) {
        e.stopPropagation();
        console.log('test fired!') } );
      $(".myspan").on( "click", function() { console.log(' myspan fired!') } );
      $(".mydiv").on( "click", function() { console.log(' mydiv fired!') } );

    });
    </script>
  </head>
  <body>
<div class="mydiv">
  <span class="myspan">
    <button type="button" class="test">Ok</button>
  </span>

</div>
  </body>
</html>

نکته تکمیلی
اینکه در استفاده از دلیگیت و on میتوان رویدادها را به شکل زیر هم مورد استفاده قرار داد:
$().on({
    'click': function (e) {
       // function
    },
    'hover': function (e) {
       // function    
    }
});