مطالب
ارسال انواع بی نام (Anonymous) بازگشتی توسط Entity framework به توابع خارجی
فرض کنید ساختار زیر را در مدل ساخته شده به وسیله‌ی Entity framework در پروژه‌ی خود داریم .



جدول Post با جدول GroupsDetail ارتباط یک به چند و در مقابل ان جدول GroupsDetail با جدول PostGroup ارتباط چند به یک دارد . به زبان ساده ما تعدادی گروه بندی برای  مطالب داریم (در جدول PostGroup) و میتوانیم برای هر مطلب تعدادی از گروه‌ها را در جدول GroupsDetail مشخص کنیم ...
فکر میکنم همین مقدار توضیح به اندازه‌ی کافی برای درک روابط مشخص شده در مدل رابطه ای مفروض کفایت کند.
حالا فرض کنید ما میخواهیم لیستی از عنوان مطالب موجود به همراه [نام] گروه‌های هر مطلب را داشته باشیم .
توجه شما رو به قطعه کد ساده‌ی زیر جلب میکنم:
var context = new Models.EntitiesConnection();
var query = context.Posts.Select(pst => new {
             id = pst.id, 
             Title = pst.Title, 
             GNames = pst.GroupsDetails.Select(grd => new { Name = grd.PostGroup.name }) 
             })
             .OrderByDescending(c => c.id)
             .ToList();
همانطور که شاهد هستید در قطعه کد بالا توسط خواص راهبری (Navigation Properties ) به صورت مستقیم نام گروه‌های ثبت شده برای هر مطلب در جدول GroupsDetail را از جدول  PostGroup استخراج کردیم . خب تا اینجا مسئله ای وجود نداشت ( البته با ORM‌ها این کار بسیار سهل و اسان شده است تا جایی که در حالت عادی برای همین کار باید کلی join نویسی کرد و .... در کل خدارو شکر که از دست کارهای تکراری و خسته کننده توسط این موجودات مهربان (ORM's) نجات یافتیم )...

خب میرسیم به ادامه‌ی مطلبمون . نتیجه‌ی این query چه خواهد بود ؟ کاملا واضح است که ما تعداد دلخواهی از فیلد‌ها رو برای واکشی مشخص کردیم پس در نتیجه نوع داده ای که توسط این query بازگشت داده خواهد شد یک لیست از یک نوع بی نام میباشد ... چگونه از نتیجه‌ی بازگشتی این query در صورت ارسال اون به عنوان یک پارامتر به یک تابع استفاده کنیم ؟ اگر ما تمامی فیلد‌های جدول Post را واکشی میکریم مقدار بازگشتی یک لیست از نوع Post بود که به راحتی قابل استفاده بود مثل مثال زیر

public bool myfunc(List<Post> query)
        {
            foreach (var item in query)
            {
            .....  string title =  item.Title;
            }
...return true;
        }
.
.
.

var context = new Models.EntitiesConnection();
var queryx = context.Posts.ToList();
.... myfunc(queryx );
اما حالا با یک لیست از یک نوع بی نام  رو به رو هستیم ... چند راه مختلف برای دسترسی به این گونه از مقادیر بازگشتی داریم .
1 : استفاده از Reflection برای دسترسی به فیلدهای مشخص شده .
2 : تعریف یک مدل کامل بر اساس فیلدهای مشخص شده‌ی بازگشتی و ارسال یک لیست از نوع تعریف شده به تابع . ( به نظرم این روش خسته کنندست و زیاد شکیل نیست چون برای هر query خاص مجبوریم یک مدل کلی تعریف کنیم و این باعث میشه تعداد زیادی مدل در نهایت داشته باشیم که استفاده‌ی زیادی از اونها نمیشه عملا )
3 : استفاده از یکی از روش‌های خلاقانه‌ی تبدیل نوع Anonymous‌ها .

روش سوم روش مورد علاقه‌ی من هست و انعطاف بالایی داره و خیلی هم شیکو مجلسیه ! در ضمن این روش که قراره ذکر بشه کاربردهای فراوانی داره که این مورد فقط یکی از اونهاست
خب بریم سر اصل مطلب . به کد زیر توجه کنید :

        public static List<T> CreateGenericListFromAnonymous<T>(object obj, T example)
        {
            return (List<T>)obj;
        }
        public static IEnumerable<T> CreateEmptyAnonymousIEnumerable<T>(T example)
        {
            return new List<T>(); ;
        }

////

        public bool myfunc(object query)
        {
            var cquery = CreateGenericListFromAnonymous(query, 
                              new { 
                                       id = 0, 
                                       Title = string.Empty, 
                                       GNames = CreateEmptyAnonymousIEnumerable(new { Name = string.Empty }) 
                              });
            foreach (var item in cquery)
            {
                string title = item.Title;
                foreach (var gname in item.GNames)
                {
                    string gn = gname.Name;
                }
.
.
.
            }
            return false;
        }

.
.
.
var context = new Models.EntitiesConnection();
var query = context.Posts.Select(pst => new
                              { 
                                   id = pst.id, 
                                   Title = pst.Title,
                                   GNames = pst.GroupsDetails.Select(grd => new { Name = grd.PostGroup.name }) 
                             }).OrderByDescending(c => c.id);
            myfunc(query.ToList());
در کد بالا به صورت تو در تو از انواع بی نام استفاده شده تا مطلب براتون خوب جا بیوفته . یعنی یک نوع بی نام که یکی از فیلدهای اون یک لیست از یک نوع بی نام دیگست ... خب میبینید که خیلی راحت با دو تابع ما تبدیل انواع بی نام رو به صورت inline انجام دادیم و ازش استفاده کردیم . بدون اینکه نیاز باشه ما یک مدل مجزا ایجاد کنیم ...
تابع CreateGenericListFromAnonymous : یک object رو میگیره و اون رو به یک لیست تبدیل میکنه بر اساس نوعی که به صورت inline براش مشخص میکنیم .
تابع CreateEmptyAnonymousIEnumerable یک لیست از نوع IEnumerable رو بر اساس نوعی که به صورت inline براش مشخص کردیم بر میگردونه . دلیل اینکه من در اینجا این تابع رو نوشتم این بود که ما در query یک فیلد با نام GNames داشتیم که مجموعه ای از نام گروه‌های هر مطلب بود که از نوع IEnumerable هستش . در واقع ما در اینجا نوع بی نامی داریم که یکی از فیلدهای اون یک لیست از یک نوع بی نام دیگست .  امیدوارم مطلب براتون جا افتاده باشه.
دوستان عزیز سوالی بود در قسمت نظرات مطرح کنید.  
نظرات مطالب
ایجاد گزارشات Crosstab در PdfReport
دو نوع crosstab داریم. در حالت معمول مانند ExpensesCrosstab که ستون‌های خروجی مشخص هستند می‌تونید از همان متد column.PropertyName استفاده کنید و به همراه سایر تنظیمات دیگر ستون. در حالت پیشرفته crosstab پویا که تعداد ستون‌های خروجی مشخص نیستند و هربار می‌تواند متغیر باشد مثل گزارش ساعات کاری، یک روش این است که نام خاصیت‌ها را کمی واضح‌تر انتخاب کرد. فارسی هم مجاز است:
 list.Pivot(x =>
                new
                {
                  نام‌ستون = 

مطالب
پیدا کردن آیتم‌های تکراری در یک لیست به کمک LINQ

گاهی از اوقات نیاز می‌شود تا در یک لیست، آیتم‌های تکراری موجود را مشخص کرد. به صورت پیش فرض متد Distinct برای حذف مقادیر تکراری در یک لیست با استفاده از LINQ موجود است که البته آن‌هم اما و اگرهایی دارد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، اما باز هم این مورد پاسخ سؤال اصلی نیست (نمی‌خواهیم موارد تکراری را حذف کنیم).

برای حذف آیتم‌های تکراری از یک لیست جنریک می‌توان متد زیر را نوشت:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items)
{
return (from s in items select s).Distinct().ToList();
}
برای مثال:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<string> sampleList =
new List<string>() { "A1", "A2", "A3", "A1", "A2", "A3" };
sampleList = RemoveDuplicates(sampleList);
foreach (var item in sampleList)
Console.WriteLine(item);
}
این متد بر روی لیست‌هایی با نوع‌های اولیه مانند string‌ و int و امثال آن درست کار می‌کند. اما اکنون مثال زیر را در نظر بگیرید:
public class Employee
{
public int ID { get; set; }
public string FName { get; set; }
public int Age { get; set; }
}

public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates<Employee>(lstEmp);

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
اگر متد TestRemoveDuplicates را اجرا نمائید، رکورد تکراری این لیست جنریک حذف نخواهد شد؛ زیرا متد distinct بکارگرفته شده نمی‌داند اشیایی از نوع کلاس سفارشی Employee را چگونه باید با هم مقایسه نماید تا بتواند موارد تکراری آن‌ها را حذف کند.
برای رفع این مشکل باید از آرگومان دوم متد distinct جهت معرفی وهله‌ای از کلاسی که اینترفیس IEqualityComparer را پیاده سازی می‌کند، کمک گرفت.
public static IEnumerable<TSource> Distinct<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, IEqualityComparer<TSource> comparer);
که نمونه‌ای از پیاده سازی آن به شرح زیر می‌تواند باشد:

public class EmployeeComparer : IEqualityComparer<Employee>
{
public bool Equals(Employee x, Employee y)
{
//آیا دقیقا یک وهله هستند؟
if (Object.ReferenceEquals(x, y)) return true;

//آیا یکی از وهله‌ها نال است؟
if (Object.ReferenceEquals(x, null) ||
Object.ReferenceEquals(y, null))
return false;

return x.Age == y.Age && x.FName == y.FName && x.ID == y.ID;
}

public int GetHashCode(Employee obj)
{
if (Object.ReferenceEquals(obj, null)) return 0;
int hashTextual = obj.FName == null ? 0 : obj.FName.GetHashCode();
int hashDigital = obj.Age.GetHashCode();
return hashTextual ^ hashDigital;
}
}
اکنون اگر یک overload برای متد RemoveDuplicates با درنظر گرفتن IEqualityComparerتهیه کنیم، به شکل زیر خواهد بود:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items, IEqualityComparer<T> comparer)
{
return (from s in items select s).Distinct(comparer).ToList();
}
به این صورت متد آزمایشی ما به شکل زیر (که وهله‌ای از کلاس EmployeeComparer‌ به آن ارسال شده) تغییر خواهد کرد:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates(lstEmp, new EmployeeComparer());

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
پس از این تغییر، حاصل این متد تنها دو رکورد غیرتکراری می‌باشد.

سؤال: برای یافتن آیتم‌های تکراری یک لیست چه باید کرد؟
احتمالا مقاله "روش‌هایی برای حذف رکوردهای تکراری" را به خاطر دارید. اینجا هم می‌توان کوئری LINQ ایی را نوشت که رکوردها را بر اساس سن، گروه بندی کرده و سپس گروه‌هایی را که بیش از یک رکورد دارند، انتخاب نماید.
public static void FindDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

var query = from c in lstEmp
group c by c.Age into g
where g.Count() > 1
select new { Age = g.Key, Count = g.Count() };

foreach (var item in query)
{
Console.WriteLine("Age {0} has {1} records", item.Age, item.Count);
}
}


Vote on iDevCenter
مطالب
فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده به کمک Kendo UI Grid
پیشنیازهای بحث:
- «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid »
- «استفاده از Kendo UI templates»

صورت مساله
می‌خواهیم به یک چنین تصویری برسیم؛ که دارای گروه بندی اطلاعات است، فرمت شرطی روی ستون قیمت آن اعمال شده و تاریخ نمایش داده شده در آن نیز شمسی است. همچنین برای مثال ستون قیمت آن دارای ته جمع صفحه بوده و به علاوه یک دکمه‌ی سفارشی به نوار ابزار آن اضافه شده‌است.


مباحث قسمت سمت سرور این مثال با مطلب «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid» دقیقا یکی است. فقط یک خاصیت AddDate نیز در اینجا اضافه شده‌است.


تغییر نحوه‌ی نمایش pager

اگر به قسمت pager تصویر فوق دقت کنید، یک دکمه‌ی refresh، تعداد موارد هر صفحه و امکان وارد کردن دستی شماره صفحه، در آن پیش بینی شده‌است. این موارد را با تنظیمات ذیل می‌توان فعال کرد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                // ...
                pageable: {
                    previousNext: true, // default true
                    numeric: true, // default true
                    buttonCount: 5, // default 10
                    refresh: true, // default false
                    input: true, // default false
                    pageSizes: true // default false
                },


بومی سازی پیغام‌های گرید

پیغام‌های فارسی را که در تصویر فوق مشاهده می‌کنید، حاصل پیوست فایل kendo.fa-IR.js هستند:
 <!--https://github.com/loudenvier/kendo-global/blob/master/lang/kendo.fa-IR.js-->
<script src="js/messages/kendo.fa-IR.js" type="text/javascript"></script>


گروه بندی اطلاعات

برای گروه بندی اطلاعات در Kendo UI Grid دو قسمت باید تغییر کنند.
ابتدا باید فیلد پیش فرض گروه بندی در قسمت data source گرید تعریف شود:
            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                // ...
                group: { field: "IsAvailable" },
                // ...
            });
همین تنظیم، گروه بندی را فعال خواهد کرد. اگر علاقمند باشید که به کاربران امکان تغییر دستی گروه بندی را بدهید، خاصیت groupable را نیز true کنید.
$("#report-grid").kendoGrid({
// ...
groupable: true, // allows the user to alter what field the grid is grouped by
// ...
در این حالت با کشیدن و رها کردن یک سرستون، به نوار ابزار مرتبط با گروه بندی، گروه بندی گرید بر اساس این فیلد انتخابی به صورت خودکار انجام می‌شود.


اضافه کردن ته جمع‌های ستون‌ها

این ته جمع‌ها که aggregate نام دارند باید در دو قسمت فعال شوند:
            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                //...
                aggregate: [
                    { field: "Name", aggregate: "count" },
                    { field: "Price", aggregate: "sum" }
                ]
                //...
            });
ابتدا در قسمت data source مشخص می‌کنیم که چه تابع تجمعی قرار است به ازای یک فیلد خاص استفاده شود.
سپس این متدها را می‌توان مطابق فرمت hash syntax قالب‌های Kendo UI در قسمت footerTemplate هر ستون تعریف کرد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                // ...
                columns: [
                    {
                        field: "Name", title: "نام محصول",
                        footerTemplate: "تعداد: #=count#"
                    },
                    {
                        field: "Price", title: "قیمت",
                        footerTemplate: "جمع: #=kendo.toString(sum,'c0')#"
                    }
                ]
                // ...
            });


فرمت شرطی اطلاعات

در ستون قیمت، می‌خواهیم اگر قیمتی بیش از 2490 بود، با پس زمینه‌ی قهوه‌ای و رنگ زرد نمایش داده شود. برای این منظور می‌توان یک قالب Kendo UI سفارشی را طراحی کرد:
    <script type="text/x-kendo-template" id="priceTemplate">
        #if( Price > 2490 ) {#
        <span style="background:brown; color:yellow;">#=kendo.toString(Price,'c0')#</span>
        #} else {#
        #= kendo.toString(Price,'c0')#
        #}#
    </script>
سپس نحوه‌ی استفاده‌ی از آن به صورت ذیل خواهد بود:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                //...
                columns: [
                    {
                        field: "Price", title: "قیمت",
                        template: kendo.template($("#priceTemplate").html()),
                        footerTemplate: "جمع: #=kendo.toString(sum,'c0')#"
                    }
                ]
                //...
            });
توسط متد kendo.template امکان انتساب یک قالب سفارشی به خاصیت template یک ستون وجود دارد.


فرمت تاریخ میلادی به شمسی در حین نمایش

برای تبدیل سمت کلاینت تاریخ میلادی به شمسی از کتابخانه‌ی moment-jalaali.js کمک گرفته شده‌است:
 <!--https://github.com/moment/moment/-->
<script src="js/cultures/moment.min.js" type="text/javascript"></script>
<!--https://github.com/jalaali/moment-jalaali-->
<script src="js/cultures/moment-jalaali.js" type="text/javascript"></script>
پس از آن تنها کافی است متد فرمت این کتابخانه را در قسمت template ستون تاریخ و توسط hash syntax قالب‌های Kendo UI بکار برد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                //...
                columns: [
                    {
                        field: "AddDate", title: "تاریخ ثبت",
                        template: "#=moment(AddDate).format('jYYYY/jMM/jDD')#"
                    }
                ]
                //...
            });


اضافه کردن یک دکمه به نوار ابزار گرید

نوار ابزار Kendo UI Grid را نیز می‌توان توسط یک قالب سفارشی آن مقدار دهی کرد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                // ...
                toolbar: [
                    { template: kendo.template($("#toolbarTemplate").html()) }
                ]
                // ...
            });
برای نمونه toolbarTemplate فوق را به نحو ذیل تعریف کرده‌ایم:
    <script>
        // این اطلاعات برای تهیه خروجی سمت سرور مناسب هستند
        function getCurrentGridFilters() {
            var dataSource = $("#report-grid").data("kendoGrid").dataSource;
            var gridState = {
                page: dataSource.page(),
                pageSize: dataSource.pageSize(),
                sort: dataSource.sort(),
                group: dataSource.group(),
                filter: dataSource.filter()
            };
            return kendo.stringify(gridState);
        }
    </script>

    <script id="toolbarTemplate" type="text/x-kendo-template">
        <a class="k-button" href="\#" onclick="alert('gridState: ' + getCurrentGridFilters());">نوار ابزار سفارشی</a>
    </script>
دکمه‌ی اضافه شده، وضعیت فیلتر data source متصل به گرید را بازگشت می‌دهد. برای مثال مشخص می‌کند که در چه صفحه‌ای با چه تعداد رکورد قرار داریم و همچنین وضعیت مرتب سازی، فیلتر و غیره چیست. از این اطلاعات می‌توان در سمت سرور برای تهیه‌ی خروجی‌های PDF یا اکسل استفاده کرد. وضعیت فیلتر اطلاعات مشخص است. بر همین مبنا کوئری گرفته و سپس می‌توان نتیجه‌ی آن‌را تبدیل به منبع داده تهیه خروجی مورد نظر کرد.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
KendoUI05.zip
مطالب
Functional Programming - قسمت پنجم - وسواس استفاده از نوع های اولیه
در ادامه سری مقالات مرتبط با برنامه نویسی تابعی ، قصد دارم به استفاده کردن یا نکردن از نوع‌های داده اولیه (Primitive Types) را بررسی کنیم. پیشنهاد میکنم در صورتی که قسمت‌های قبلی را مطالعه نکرده اید ابتدا قسمت‌های قبل را بخوانید.

در طراحی مدل دامین، بیشتر مواقع از نوع‌های اولیه مانند int , string,… استفاده میکنیم و به عبارتی میتوانیم بگوییم در استفاده از این نوع داده وسواس داریم. قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:
public class UserFactory
{
    public User CreateUser(string email) {
        return new User(email);
    }
}
کلاس UserFactory، یک متد به نام CreateUser دارد که یک رشته را به عنوان ورودی میگیرد و یک شیء از کلاس User را بر می‌گرداند. خوب مشکل این متد کجاست؟
اگر به خاطر داشته باشید، در قسمت‌های قبلی در مورد مفهومی به نام Honesty صحبت کردیم. به طور ساده باید بتوانیم از روی امضای تابع، کاری را که تابع انجام میدهد و خروجی آن را ببینیم. این تابع Honest نیست؛ شرایطی که string می‌تواند درست نباشد، خالی باشد، طول غیر مجاز داشته باشد و ... را نمیتوانیم از امضای تابع حدس بزنیم.

برای روشن‌تر شدن بحث، مثال بالا را همیشه در ذهن خود داشته باشید. در این مثال، در تابع Divide که عمل تقسیم را انجام می‌دهد، پارامتر y که یک عدد از نوع int است، میتواند مقدار صفر را داشته باشد و باعث یک exception شود.و از آنجائیکه نوع خروجی این متد هم int است، انتظار دریافت یک exception را نداریم. در مورد exception‌ها به طول مفصل در قسمت قبلی صحبت کردیم. در مثال بالا تصور کنید که بجای یک ایمیل، از چند ایمیل به عنوان ورودی می‌خواهید استفاده کنید. آیا منطق Validation را به ازای هر پارامتر ورودی باید تکرار کنید؟

به طور کلی استفاده‌ی نابجا و بیش از حد از نوع‌های داده‌ی اولیه، باعث می‌شود تا Honesty متد‌ها را از دست بدهیم و قاعده‌ی DRY را نقض کنیم.

صحبت در مورد استفاده کردن یا نکردن، جنبه‌های زیادی دارد و یکی از مواردی است که در معماری DDD تحت عنوان Value Object به آن پرداخته شده. هدف ما در این قسمت از مقاله، صرفا پرداختن به گوشه‌ای از این مورد هست. ولی شما میتوانید برای مطالعه بیشتر و اطلاعات تکمیلی کتاب Domain-Driven Design: Tackling Complexity in the Heart of Software نوشته Eric Evans را مطالعه کنید.


به جای نوع‌های اولیه از چی استفاده کنیم؟

جواب خیلی ساده‌است؛ شما نیاز دارید تا یک Type اختصاصی را ایجاد کنید. برای مثال بجای استفاده از نوع string برای یک ایمیل، می‌توانید یک کلاس را به عنوان Email ایجاد کنید که مشخصه‌ای به نام Value دارد. این کار به روش‌های مختلفی قابل انجام است؛ اما پیشنهاد من استفاده از این روش هست:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;

namespace ValueOf
{
    public class ValueOf<TValue, TThis> where TThis : ValueOf<TValue, TThis>, new()
    {
        private static readonly Func<TThis> Factory;

        /// <summary>
        /// WARNING - THIS FEATURE IS EXPERIMENTAL. I may change it to do
        /// validation in a different way.
        /// Right now, override this method, and throw any exceptions you need to.
        /// Access this.Value to check the value
        /// </summary>
        protected virtual void Validate()
        {
        }

        static ValueOf()
        {
            ConstructorInfo ctor = typeof(TThis)
                .GetTypeInfo()
                .DeclaredConstructors
                .First();

            var argsExp = new Expression[0];
            NewExpression newExp = Expression.New(ctor, argsExp);
            LambdaExpression lambda = Expression.Lambda(typeof(Func<TThis>), newExp);

            Factory = (Func<TThis>)lambda.Compile();
        }

        public TValue Value { get; protected set; }

        public static TThis From(TValue item)
        {
            TThis x = Factory();
            x.Value = item;
            x.Validate();

            return x;
        }

        protected virtual bool Equals(ValueOf<TValue, TThis> other)
        {
            return EqualityComparer<TValue>.Default.Equals(Value, other.Value);
        }

        public override bool Equals(object obj)
        {
            if (obj is null)
                return false;

            if (ReferenceEquals(this, obj))
                return true;

            return obj.GetType() == GetType() && Equals((ValueOf<TValue, TThis>)obj);
        }

        public override int GetHashCode()
        {
            return EqualityComparer<TValue>.Default.GetHashCode(Value);
        }

        public static bool operator ==(ValueOf<TValue, TThis> a, ValueOf<TValue, TThis> b)
        {
            if (a is null && b is null)
                return true;

            if (a is null || b is null)
                return false;

            return a.Equals(b);
        }

        public static bool operator !=(ValueOf<TValue, TThis> a, ValueOf<TValue, TThis> b)
        {
            return !(a == b);
        }

        public override string ToString()
        {
            return Value.ToString();
        }
    }
}
در این روش، یک کلاس را به عنوان Value Object ایجاد کرده‌ایم. این کلاس، نوع اولیه‌ای را که با آن سر و کار داریم، در بر خواهد گرفت و منطق مربوط به مقایسه، همچنین عملگرهای == و != را هم از طریق Equals و GetHashCode، پیاده سازی کرده. برای مثال جهت کلاس ایمیل می‌توانیم به صورت زیر عمل کنیم:
public class EmailAddress : ValueOf<string, EmailAddress> { }
همچنین برای مقدار دهی این کلاس میتوانید به صورت زیر عمل کنید:
EmailAddress emailAddress = EmailAddress.From("foo@bar.com");
برای مثال‌های پیچیده‌تر مانند آدرس، که شامل آدرس، کد پستی و … می‌باشد، میتوانید با استفاده از امکان Tuple‌ها که از سی شارپ 7 به بعد معرفی شده، مانند مثال زیر عمل کنید:
public class Address : ValueOf<(string firstLine, string secondLine, Postcode postcode), Address> { }
و در نهایت برای نوشتن منطق مربوط به validation می‌توانید متد Validate را Override کنید و قاعده‌ی DRY را هم نقض نکنید.

روش معرفی شده‌ی در این مقاله، صرفا جهت آشنایی بیشتر شما و داشتن کدی تمیز‌تر از طریق مفاهیم برنامه نویسی تابعی خواهد بود. در دنیای واقعی، احتمالا مسائلی را برای ذخیره سازی این آبجکت‌ها و یا کار با کتابخانه‌هایی مانند Entity Framework خواهید داشت که به سادگی قابل حل است.

در صورتیکه مشکلی در پیاده سازی داشتید، می‌توانید مشکل خود را زیر همین مطلب و یا بر روی gist آن کامنت کنید.
مطالب
استفاده از کنترل‌های Active-X در WPF

گاهی از اوقات شاید نیاز شود تا از یک کنترل Active-X در WPF استفاده شود؛ مثلا هیچ نمایش دهنده‌ی PDF ایی را در ویندوز نمی‌توان یافت که امکانات و کیفیت آن در حد Acrobat reader و Active-X آن باشد. یک روش استفاده از آن‌را به کمک کنترل WebBrowser در WPF پیشتر در این سایت مطالعه کرده‌اید. روش معرفی شده برای WinForm هم در WPF قابل استفاده است که در ادامه شرح آ‌ن‌ خواهد آمد.

الف) بجای اضافه کردن یک User control مخصوص WPF یک user control از نوع WinForms را به یک پروژه WPF اضافه کنید.


سپس مراحل مشابهی را مانند حالت WinForms، باید طی کرد:
ب) در VS.NET‌ از طریق منوی Tools گزینه‌ی Choose toolbox items ، برگه‌ی Com components را انتخاب کنید.
ج) سپس گزینه‌ی Adobe PDF reader را انتخاب نمائید و بر روی دکمه‌ی OK‌ کلیک کنید.


د) اکنون این کنترل جدید را بر روی فرم user control قسمت الف برنامه قرار دهید. به صورت خودکار COMReference های متناظر هم به پروژه اضافه می‌شوند.
پس از اینکه کنترل بر روی فرم قرار گرفت بهتر است به خواص آن مراجعه کرده و خاصیت Dock آن‌را با Fill مقدار دهی کرد تا کنترل به صورت خودکار در هر اندازه‌ای کل ناحیه‌ی متناظر را پوشش دهد.


کد‌های مرتبط با نمایش فایل PDF این کنترل هم به شرح زیر است:

using System.Windows.Forms;

namespace WpfPdfViewer.Controls
{
public partial class AcroReader : UserControl
{
public AcroReader(string fileName)
{
InitializeComponent();
ShowPdf(fileName);
}

public void ShowPdf(string fileName)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(fileName)) return;
axAcroPDF1.LoadFile(fileName);
axAcroPDF1.setShowToolbar(true);
axAcroPDF1.Show();
}
}
}


خوب، ما تا اینجا یک کنترل Active-X را از طریق یک User controls مخصوص WinForms به پروژه‌ی WPF جاری اضافه کرده‌ایم. برای اینکه بتوانیم این کنترل را درون مثلا یک User control از جنس WPF و XAML نمایش دهیم باید از کنترل WindowsFormsHost استفاده کرد. برای این منظور نیاز است تا ارجاعی را به اسمبلی WindowsFormsIntegration اضافه کنیم. پس از آن کنترل یاد شده قابل استفاده خواهد بود.


برای نمونه کدهای XAML پنجره اصلی برنامه می‌تواند به صورت زیر باشد:

<Window x:Class="WpfPdfViewer.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
<Grid>
<WindowsFormsHost x:Name="WindowsFormsHost1" />
</Grid>
</Window>

سپس جهت استفاده از کنترل WindowsFormsHost خواهیم داشت:

using WpfPdfViewer.Controls;

namespace WpfPdfViewer
{
public partial class MainWindow
{
public MainWindow()
{
InitializeComponent();
WindowsFormsHost1.Child = new AcroReader(@"PageSummary.pdf");
}
}
}

فقط کافی است شیء Child این کنترل را با وهله‌ای از یوزرکنترل AcroReader اضافه شده به برنامه مقدار دهی کنیم.

سؤال: این روش زیاد MVVM friendly نیست. به عبارتی Child را نمی‌توان از طریق Binding مقدار دهی کرد. آیا راهی برای آن وجود دارد؟
پاسخ: بله. روش متداول برای حل این نوع مشکلات، نوشتن یک DependencyObject و Attached property مناسب می‌باشد که به آن‌ها Behaviors هم می‌گویند. برای مثال یک نمونه از این پیاده سازی را در ذیل مشاهده می‌کنید:

using System;
using System.Windows;
using System.Windows.Forms;
using System.Windows.Forms.Integration;

namespace WpfPdfViewer.Behaviors
{
public class WindowsFormsHostBehavior : DependencyObject
{
public static readonly DependencyProperty BindableChildProperty =
DependencyProperty.RegisterAttached("BindableChild",
typeof(Control),
typeof(WindowsFormsHostBehavior),
new UIPropertyMetadata(null, BindableChildPropertyChanged));

public static Control GetBindableChild(DependencyObject obj)
{
return (Control)obj.GetValue(BindableChildProperty);
}

public static void SetBindableChild(DependencyObject obj, Control value)
{
obj.SetValue(BindableChildProperty, value);
}

public static void BindableChildPropertyChanged(DependencyObject o, DependencyPropertyChangedEventArgs e)
{
var windowsFormsHost = o as WindowsFormsHost;
if (windowsFormsHost == null)
throw new InvalidOperationException("This behavior can only be attached to a WindowsFormsHost.");

var control = (Control)e.NewValue;
windowsFormsHost.Child = control;
}
}
}

که نهایتا برای استفاده از آن خواهیم داشت:

<WindowsFormsHost 
Behaviors:WindowsFormsHostBehavior.BindableChild="{Binding ...}" />

و در ViewModel برنامه هم مانند مثال فوق، فقط کافی است یک وهله از new AcroReader به این خاصیت قابل انقیاد از نوع Control، انتساب داده شود.
یا حتی می‌توان بجای نوشتن یک BindableChild، برای مثال مسیر فایل pdf را به DependencyObject تعریف شده ارسال کرد و سپس در همانجا این وهله سازی و انتسابات صورت گیرد (بجای ViewModel برنامه که اینبار فقط مسیر را تنظیم می‌کند).


مطالب
استفاده از Sparse Columns در SQL Server 2012
مقدمه
مقدار null به معنی پوچ و هیچ می‌باشد اما زمانی که در مقدار دهی جداول از آن استفاده می‌نمایم با توجه به نوع آن ستون فضای متفاوتی اشتغال می‌نماید. شاید در پایگاه داده‌های کوچک زیاد مطرح نباشد اما زمانی که حداقل چند گیگ حجم آن باشد و فرضا 20 تا 30 درصد آن از مقادیر null پر شده باشد فضای زیای از پوچ گرفته شده است این در حالی است که خیلی از توسعه دهندگان اصلا به اهمیت استفاده از null توجهی نمی‌کنند و از مقادیری غیر معتبری مثل 0 یا 1- در آن ستون به جای null استفاده می‌کنند.
SQL Server Sparce Columns
sparse column یا ستون‌های تنک قابلیتی از که از SQL Server 2008 اضافه شده و به ستون‌های عادی امکان استفاده بهینه از فضای ذخیره شده برای مقادیر null را می‌دهد. در واقع sparse column فضای مورد نیاز برای مقادیر null نسبت به مقادیر غیر null را کاهش می‌دهد. با استفاده از sparse column فضای ذخیره شده حداقل 20 تا 40 درصد کمتر خواهد شد.

ویژگی‌های Sparse Columns
  • SQL Server Database Engine از کلمه کلیدی SPARSE برای تعریف یک ستون که مقادیر آن می‌بایست بهینه شود استفاده می‌نماید.
  • نمای Catalog  جداول با ستون sparse شبیه جداول معمولی می‌باشد.
  • مقدار برگشتی از تابع COLUMNS_UPDATED با ستون sparce متفاوت از ستون معمولی است.
در نوع داده‌های زیر امکان استفاده از sparce columns  را ندارند:
 geography  text
 geometry   timestamp 
 image   user-defined data types 
ntext  
sparse column فضای بیشتری برای ذخیره داده‌های غیر null نسبت به داده‌های نشانه گذاری نشده با SPARSE لازم دارد و این فضا4 بایت بیشتر از ستون معمولی است. برآورد فضای ذخیره شده براساس نوع داده با طول ثابت در جدول زیر آورده شده است:
 نوع داده  بایت بدون sparse  بایت sparse  درصد null
 bit   0.125   5  98%
 tinyint   1   5  86%
 smallint   2  6  76%
 int   4  8  64%
bigint  8  12  52%
 real   4  8  64%
 float   8  12  52%
 smallmoney   4  8  64%
 money   8  12  52%
 smalldatetime   4  8  64%
 datetime   8  12  52%
 uniqueidentifier   16  20  43%
 date   3  7  69%
نوع داده با دقت - وابسته به طول
 
 نوع داده  بایت بدون sparse  یابت sparse  درصد null 
 (datetime(2   6  10  57%
 (datetime(2   8  12  52%
 (time(0   3  7  69%
 (time(7   5  9  60%
 (datetimetoffset(0   8  12  52%
 (datetimetoffset (7   10  14  49%
 (decimal/numeric(1,s   5  9  60%
 (decimal/numeric(38,s   17  21  42%
 (vardecimal(p,s      
نوع داده - داده وابسته به طول
نوع داده 
بایت بدون sparse   یابت sparse  درصد null
 sql_variant   2*   2*   60% 
 varchar or char   2*  4*+   60% 
 nvarchar or nchar   2*   4*   60% 
 varbinary or binary   2*   4*   60% 
 xml   2*   4*   60% 
 hierarchyid   2*  4*   60% 

محدویت‌های استفاده از Sparse columns
  • sparse column می‌ بایست nullable باشد و نمی‌تواند ROWGUIDCOL یا IDENTITY باشد. 
  • sparse column مقدار پیش فرض نمی‌تواند داشته باشد 
  • ستون محاسبه ای نمی‌تواند sparse باشد
  • sparse column نمی‌تواند بخشی از clustered index یا  unique primary key index باشد
  • sparse column  نمی تواند بخشی از  user-defined table باشد

مثالی از کاربرد Sparse columns
CREATE TABLE Employees_sparse (
   EMP_ID INT IDENTITY(5001,1) PRIMARY KEY, 
   SSN CHAR(9) NOT NULL, 
   TITLE CHAR(10) SPARSE NULL, 
   FIRSTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   MIDDLEINIT CHAR(1) SPARSE NULL, 
   LASTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   EMAIL CHAR(50) SPARSE NULL)
GO
CREATE TABLE Employees (
   EMP_ID INT IDENTITY(5001,1) PRIMARY KEY, 
   SSN CHAR(9) NOT NULL, 
   TITLE CHAR(10) NULL, 
   FIRSTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   MIDDLEINIT CHAR(1) NULL, 
   LASTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   EMAIL CHAR(50) NULL)
GO
در این دو جدول یکی با سه ستون Sparse  و دیگری بدون Sparse ایجاد شده و با  50000 ردیف داده پر شده است حال با رویه ذخیره شده sp_spaceused می‌توان فضای ذخیره شده دو جدول را باهم مقایسه نمود.
sp_spaceused 'Employees'
GO
sp_spaceused 'Employees_sparse' 

البته ذکر این نکته گفتی است که بهتر است از این تکنیک برای جداولی که تعداد زیادی ستون null دارند استفاده شود. 
مطالب
فیلدهای پویا در NHibernate

یکی از قابلیت‌های جالب NHibernate امکان تعریف فیلدها به صورت پویا هستند. به این معنا که زیرساخت طراحی یک برنامه "فرم ساز" هم اکنون در اختیار شما است! سیستمی که امکان افزودن فیلدهای سفارشی را دارا است که توسط برنامه نویس در زمان طراحی اولیه آن ایجاد نشده‌اند. در ادامه نحوه‌ی تعریف و استفاده از این قابلیت را توسط Fluent NHibernate بررسی خواهیم کرد.

در اینجا کلاسی که قرار است توانایی افزودن فیلدهای سفارشی را داشته باشد به صورت زیر تعریف می‌شود:
using System.Collections;

namespace TestModel
{
public class DynamicEntity
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual IDictionary Attributes { set; get; }
}
}

Attributes در عمل همان فیلدهای سفارشی مورد نظر خواهند بود. جهت معرفی صحیح این قابلیت نیاز است تا نگاشت آن‌را از نوع dynamic component تعریف کنیم:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;

namespace TestModel
{
public class DynamicEntityMapping : IAutoMappingOverride<DynamicEntity>
{
public void Override(AutoMapping<DynamicEntity> mapping)
{
mapping.Table("tblDynamicEntity");
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.IgnoreProperty(x => x.Attributes);
mapping.DynamicComponent(x => x.Attributes,
c =>
{
c.Map(x => (string)x["field1"]);
c.Map(x => (string)x["field2"]).Length(300);
c.Map(x => (int)x["field3"]);
c.Map(x => (double)x["field4"]);
});
}
}
}
و مهم‌ترین نکته‌ی این بحث هم همین نگاشت فوق است.
ابتدا از IgnoreProperty جهت ندید گرفتن Attributes استفاده کردیم. زیرا درغیراینصورت در حالت Auto mapping ، یک رابطه چند به یک به علت وجود IDictionary به صورت خودکار ایجاد خواهد شد که نیازی به آن نیست (یافتن این نکته نصف روز کار برد ....! چون مرتبا خطای An association from the table DynamicEntity refers to an unmapped class: System.Collections.Idictionary ظاهر می‌شد و مشخص نبود که مشکل از کجاست).
سپس Attributes به عنوان یک DynamicComponent معرفی شده است. در اینجا چهار فیلد سفارشی را اضافه کرده‌ایم. به این معنا که اگر نیاز باشد تا فیلد سفارشی دیگری به سیستم اضافه شود باید یکبار Session factory ساخته شود و SchemaUpdate فراخوانی گردد و خوشبختانه با وجود Fluent NHibernate ، تمام این تغییرات در کدهای برنامه قابل انجام است (بدون نیاز به سر و کار داشتن با فایل‌های XML نگاشت‌ها و ویرایش دستی آن‌ها). از تغییر نام جدول که برای مثال در اینجا tblDynamicEntity در نظر گرفته شده تا افزودن فیلدهای دیگر در قسمت DynamicComponent فوق.
همچنین باتوجه به اینکه این نوع تغییرات (ساخت دوبار سشن فکتوری) مواردی نیستند که قرار باشد هر ساعت انجام شوند، بنابراین سربار آنچنانی را به سیستم تحمیل نمی‌کنند.
   drop table tblDynamicEntity

create table tblDynamicEntity (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
field1 NVARCHAR(255) null,
field2 NVARCHAR(300) null,
field3 INT null,
field4 FLOAT null,
primary key (Id)
)

اگر با SchemaExport، اسکریپت خروجی معادل با نگاشت فوق را تهیه کنیم به جدول فوق خواهیم رسید. نوع و طول این فیلدهای سفارشی بر اساس نوعی که برای اشیاء دیکشنری مشخص می‌کنید، تعیین خواهند شد.

چند مثال جهت کار با این فیلدهای سفارشی یا پویا :

نحوه‌ی افزودن رکوردهای جدید بر اساس خاصیت‌های سفارشی:
//insert
object savedId = 0;
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var obj = new DynamicEntity();
obj.Attributes = new Hashtable();
obj.Attributes["field1"] = "test1";
obj.Attributes["field2"] = "test2";
obj.Attributes["field3"] = 1;
obj.Attributes["field4"] = 1.1;

savedId = session.Save(obj);
tx.Commit();
}
}

با خروجی
INSERT
INTO
tblDynamicEntity
(field1, field2, field3, field4)
VALUES
(@p0, @p1, @p2, @p3);
@p0 = 'test1' [Type: String (0)], @p1 = 'test2' [Type: String (0)], @p2 = 1
[Type: Int32 (0)], @p3 = 1.1 [Type: Double (0)]

نحوه‌ی کوئری گرفتن از این اطلاعات (فعلا پایدارترین روشی را که برای آن یافته‌ام استفاده از HQL می‌باشد ...):
//query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
//using HQL
var list = session
.CreateQuery("from DynamicEntity d where d.Attributes.field1=:p0")
.SetString("p0", "test1")
.List<DynamicEntity>();

if (list != null && list.Any())
{
Console.WriteLine(list[0].Attributes["field2"]);
}
tx.Commit();
}
}
با خروجی:
    select
dynamicent0_.Id as Id1_,
dynamicent0_.field1 as field2_1_,
dynamicent0_.field2 as field3_1_,
dynamicent0_.field3 as field4_1_,
dynamicent0_.field4 as field5_1_
from
tblDynamicEntity dynamicent0_
where
dynamicent0_.field1=@p0;
@p0 = 'test1' [Type: String (0)]

استفاده از HQL هم یک مزیت مهم دارد: چون به صورت رشته قابل تعریف است، به سادگی می‌توان آن‌را داخل دیتابیس ذخیره کرد. برای مثال یک سیستم گزارش ساز پویا هم در این کنار طراحی کرد ....

نحوه‌ی به روز رسانی و حذف اطلاعات بر اساس فیلدهای پویا:
//update
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicEntity>(savedId);
if (entity != null)
{
entity.Attributes["field2"] = "new-val";
tx.Commit(); // Persist modification
}
}
}

//delete
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicEntity>(savedId);
if (entity != null)
{
session.Delete(entity);
tx.Commit();
}
}
}

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
گزارش برای کاغذ های از پیش طراحی شده
در MainTablePreferences ، متد table.ShowHeaderRow را تنظیم کنید. همچنین نوع عرض ستون‌ها را هم در table.ColumnsWidthsType به ثابت تغییر بدید. سپس زمانیکه یک AddColumn تعریف می‌شود، column.Width رو بر اساس اندازه عرض یک ستون تنظیم کنید. 
مطالب
راه اندازی دیتابیس postgresql در برنامه‌های ASP.NET Core – قسمت 2

در قسمت قبل به معرفی postgresql پرداختیم; در این قسمت قصد ایجاد و راه اندازی یک api با استفاده از دیتابیس postgresql و استفاده از تکنولوژی‌های آن را با استفاده از docker داریم.


ابتدا با استفاده از دستور زیر یک پروژه‌ی جدید asp.net core را ایجاد کنید:

dotnet new webapi --minimal -o YourDirectoryPath:\YourFolderName

سپس فایل docker-compose.yaml را به روت پروژه اضافه کنید که شامل کانفیگ‌های زیر میباشد: 

version: '3.1'

services:

  db:
    image: postgres
    container_name: db
    restart: always
    environment:
      POSTGRES_PASSWORD: postgres
      POSTGRES_USERNAME: postgres
      POSTGRES_DB: BloggingDb
    ports:
        - "5432:5432"
    volumes:
      - postgres_data:/data/db

  adminer:
    image: adminer
    restart: always
    ports:
      - 8080:8080
  
  pgadmin4:
    image: dpage/pgadmin4
    restart: always
    environment:
      PGADMIN_DEFAULT_EMAIL: pgadmin4@pgadmin.org
      PGADMIN_DEFAULT_PASSWORD: admin
      PGADMIN_CONFIG_SERVER_MODE: 'False'
    ports:
      - 5050:80
    volumes:
      - pgadmin:/var/lib/pgadmin
    depends_on:
      - db

volumes:
  postgres_data:
  pgadmin:

سپس با اجرای دستور زیر در روت پروژه، سرویس‌ها را راه اندازی کنید: 

docker compose up -d


معرفی سرویس‌های استفاده شده در تنظیمات فایل بالا: 

سرویس db

نمونه ایمیج اصلی، volume، تنظیمات connection string در آن استفاده شده است.

سرویس adminer :

https://hub.docker.com/_/adminer /

Adminer - Database management in a single PHP file

یک برنامه تحت وب مدیریت پایگاه داده ساده میباشد که ویژگی‌ها MySql را در کنار سرعت و امنیت ارائه میدهد و در آدرس http://localhost:8080 / اجرا خواهد شد.

سرویس pgadmin4 :

pgAdmin - PostgreSQL Tools

dpage/pgadmin4 - Docker Image | Docker Hub

در حال حاضر این برنامه محبوب‌ترین برنامه مدیریت پایگاه داده میباشد که ویژگی‌های پیشرفته‌ای را نیز پوشش میدهد و در آدرس http://localhost:5050 / اجرا خواهد شد. 


اکنون نوبت نوشتن کد‌ها میباشد. 

- تنظیم connection string در فایل appsettings.json:

"ConnectionStrings": {
    "BloggingContext": "Username=postgres;Password=postgres;Server=localhost;Database=BloggingDb”
}

- و همینطور پکیج‌های زیر را به برنامه خود رفرنس دهید: 

dotnet add package Npgsql.EntityFrameworkCore.PostgreSQL
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design

- مدل‌های برنامه را در مسیر /Models ایجاد کنید: 

namespace NpgsqlAPI.Models;

public class Post
{
    public int PostId { get; set; }
    public string Title { get; set; } = null!;
    public string Content { get; set; } = null!;

    public int BlogId { get; set; }
    public Blog Blog { get; set; } = null!;
}

namespace NpgsqlAPI.Models;

public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string? Url { get; set; }

    public List<Post>? Posts { get; set; }
}

- سپس BloggingContext را در مسیر /Data ایجاد کنید:

using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Data;

public class BloggingContext : DbContext
{
    public BloggingContext(DbContextOptions<BloggingContext> options)
        : base(options)
    {
    }
    public DbSet<Blog> Blogs => Set<Blog>();
    public DbSet<Post


- سپس اینترفیس IBlogServices را در مسیر  /Servicec/Blogs ایجاد کنید: 

using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs;
public interface IBlogServices
{
    Task<IEnumerable<Blog>> GetList();
    Task<Blog?> Get(uint id);
    Task<uint> Add(Blog obj);
    Task AddRange(Blog[] obj);
    Task Update(Blog obj);
    Task UpdateRange(Blog[] obj);
    Task Remove(uint id);
}


-  و سپس پیاده سازی آن را در فایل BlogEFServices و در کنار اینترفیس آن قرار دهید: 

using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using NpgsqlAPI.Data;
using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs;
public sealed class BlogEFServices : IBlogServices
{
    private readonly BloggingContext _context;
    public BlogEFServices(BloggingContext context)
    {
        _context = context;
    }

    public async Task<uint> Add(Blog obj)
    {
        await _context.Blogs.AddAsync(obj);
        return (uint)await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task AddRange(Blog[] obj)
    {
        await _context.Blogs.AddRangeAsync(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task<Blog?> Get(uint id)
    {
        return await _context.Blogs.FirstOrDefaultAsync(x=>x.BlogId == id);
    }

    public async Task<IEnumerable<Blog>> GetList()
    {
       return await _context.Blogs.ToListAsync();
    }

    public async Task Remove(uint id)
    {
        var entity = await Get(id);
        _context.Blogs.Remove(entity!);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task Update(Blog obj)
    {
        _context.Blogs.Update(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task UpdateRange(Blog[] obj)
    {
        _context.Blogs.UpdateRange(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    private async Task<int> SaveChangesAsync()
    {
        return await _context.SaveChangesAsync();
    }
}


- اکنون  endpoint‌های api را در فایل program.cs ایجاد کنید:

using System.Data;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Npgsql;
using NpgsqlAPI.Services.Blogs;
using NpgsqlAPI.Data;
using NpgsqlAPI.Models;

var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddEndpointsApiExplorer();
builder.Services.AddSwaggerGen();

string connectionString = builder.Configuration.GetConnectionString("BloggingContext")!;

builder.Services.AddDbContext<BloggingContext>(options =>
        options.UseNpgsql(connectionString));

builder.Services.AddTransient<IDbConnection>(_ => new NpgsqlConnection(connectionString));

// builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogDapperServices>();
// builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFRawQueryServices>();
builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFServices>();

var app = builder.Build();

if (app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseSwagger();
    app.UseSwaggerUI();
}

app.UseHttpsRedirection();

app.MapGet("/blogs", async (IBlogServices service) => await service.GetList())
.WithName("GetBlogs")
.WithOpenApi();

app.MapGet("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Get(id))
.WithName("GetBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPost("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Add(blog))
.WithName("AddBlog")
.WithOpenApi();

app.MapDelete("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Remove(id))
.WithName("RemoveBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPut("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Update(blog))
.WithName("UpdateBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPut("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) =>
 await service.UpdateRange(blogs))
.WithName("UpdateBulkBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPost("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) =>
 await service.AddRange(blogs))
.WithName("AddBulkBlog")
.WithOpenApi();

app.Run();

تمامی کد‌های برنامه تا به اینجا نوشته شده‌اند. اکنون migration را پس از اطمینان از اجرا بودن داکر اجرا کنید 

dotnet ef migrations add Init
dotnet ef database update

و برنامه را اجرا و تست کنید. 


کد‌های کامل این مطلب