public static class ConcurrentDictionaryExtensions { public static TValue GetOrAdd<TKey, TValue>( this ConcurrentDictionary<TKey, Lazy<TValue>> @this, TKey key, Func<TKey, TValue> valueFactory ) { return @this.GetOrAdd(key, (k) => new Lazy<TValue>(() => valueFactory(k)) ).Value; } public static TValue AddOrUpdate<TKey, TValue>( this ConcurrentDictionary<TKey, Lazy<TValue>> @this, TKey key, Func<TKey, TValue> addValueFactory, Func<TKey, TValue, TValue> updateValueFactory ) { return @this.AddOrUpdate(key, (k) => new Lazy<TValue>(() => addValueFactory(k)), (k, currentValue) => new Lazy<TValue>( () => updateValueFactory(k, currentValue.Value) ) ).Value; } public static bool TryGetValue<TKey, TValue>( this ConcurrentDictionary<TKey, Lazy<TValue>> @this, TKey key, out TValue value ) { value = default(TValue); var result = @this.TryGetValue(key, out Lazy<TValue> v); if (result) value = v.Value; return result; } // this overload may not make sense to use when you want to avoid // the construction of the value when it isn't needed public static bool TryAdd<TKey, TValue>( this ConcurrentDictionary<TKey, Lazy<TValue>> @this, TKey key, TValue value ) { return @this.TryAdd(key, new Lazy<TValue>(() => value)); } public static bool TryAdd<TKey, TValue>( this ConcurrentDictionary<TKey, Lazy<TValue>> @this, TKey key, Func<TKey, TValue> valueFactory ) { return @this.TryAdd(key, new Lazy<TValue>(() => valueFactory(key)) ); } public static bool TryRemove<TKey, TValue>( this ConcurrentDictionary<TKey, Lazy<TValue>> @this, TKey key, out TValue value ) { value = default(TValue); if (@this.TryRemove(key, out Lazy<TValue> v)) { value = v.Value; return true; } return false; } public static bool TryUpdate<TKey, TValue>( this ConcurrentDictionary<TKey, Lazy<TValue>> @this, TKey key, Func<TKey, TValue, TValue> updateValueFactory ) { if (!@this.TryGetValue(key, out Lazy<TValue> existingValue)) return false; return @this.TryUpdate(key, new Lazy<TValue>( () => updateValueFactory(key, existingValue.Value) ), existingValue ); } }
آشنایی با مفهوم Indexer در C#.NET
در حالت عادی میشود بر روی یک وهله از کلاس، Index اعمال کرد. اگر نخواهیم روی کل وهله اعمال شود چطور؟ برای مثال فقط روی یک خاصیت خاص.
پیاده سازی آن یک نکته کوچک دارد که به شرح زیر است:
using System; namespace IndexedProperties { public class Data { private int[] _localArray; private ArrayIndexer _arrayIndexer; public Data() { _localArray = new int[10]; for (int i = 0; i < 10; i++) _localArray[i] = i + 1; _arrayIndexer = new ArrayIndexer(this); } public ArrayIndexer Number { get { return _arrayIndexer; } } public class ArrayIndexer { private Data _arrayOwner; public ArrayIndexer(Data arrayOwner) { _arrayOwner = arrayOwner; } public int this[int index] { get { return _arrayOwner._localArray[index]; } } public int Length { get { return _arrayOwner._localArray.Length; } } } } class Program { static void Main(string[] args) { var data = new Data(); for (int i = 0; i < 10; i++) Console.WriteLine(data.Number[i]); } } }
به این ترتیب تعاریف آرایه مورد استفاده نیازی نیست مستقیما در معرض دید قرار گیرد و همچنین read-only هم تعریف شده است. به علاوه اینکه indexerها محدود به int نیستند و برای مثال میتوان از string و غیره نیز استفاده کرد.
- استفاده از WCF Proxy
- استفاده از ChannelFactory
قصد دارم طی یک مقایسه کوتاه این دو روش را بررسی کنیم:
WCF Proxy:
Proxy در واقع یک کلاس CLR است که به عنوان نماینده یک اینترفیس که از نوع Service Contract است مورد استفاده قرار میگیرد. یا به زبان ساده تر، یک Proxy در واقع نماینده Service Contract ای که سمت سرور پیاده سازی شده است در سمت کلاینت خواهد بود. Proxy تمام متد یا Operation Contractهای سمت سرور را داراست به همراه یک سری متدها و خواص دیگر برای مدیریت چرخه طول عمر سرویس، هم چنین اطلاعات مربوط به وضعیت سرویس و نحوه اتصال آن به سرور. ساخت Proxy به دو روش امکان پذیر است:
- با استفاده از امکانات AddServiceReference موجود در Visual Studio. کافیست از پنجره معروف زیر با استفاده از یک URL سرویس مورد نظر را به پروژه سمت کلاینت خود اضافه نمایید
همچنین میتوانید از قسمت Advanced نیز برای تنظیمات خاص مورد نظر خود(مثل تولید کد برای متدهای Async یا تعیین نوع Collectionها در هنگام انتقال داده و ...) استفاده نمایید.
- با استفاده از SvcUtil.exe . کاربرد svcutil.exe در موارد Metadata Export، Service Validtation، XmlSerialization Type Generator و Metadata Download و ... خلاصه میشود. با استفاده از Vs.Net Command Promptو svcutil میتوان به سرویس مورد نظر دسترسی داشت.مثال
svcutil.exe /language:vb /out:generatedProxy.vb /config:app.config http://localhost:8000/ServiceModelSamples/service
ChannelFactory:
ChannelFactory یک کلاس تعبیه شده در دات نت میباشد که به وسیله یک اینترفیس که به عنوان تعاریف سرویس سمت سرور است یک نمونه از سرویس مورد نظر را برای ما خواهد ساخت. اما به خاظر داشته باشید از این روش زمانی میتوان استفاده کرد که دسترسی کامل به سمت سرور و کلاینت داشته باشید.
برای آشنایی با نحوه پیاده سازی به این روش نیز میتوانید از این مقاله کمک بگیرید.
مثال:
public static TChannel CreateChannel() { IBookService service; var endPointAddress = new EndpointAddress( "http://localhost:7000/service.svc" ); var httpBinding = new BasicHttpBinding(); ChannelFactory<TChannel> factory = new ChannelFactory<TChannel>( httpBinding, endPointAddress ); instance= factory.CreateChannel(); return instance; }
در نتیجه برای ساخت یک سرویس به روش ChannelFactory باید مراحل زیر را طی نمایید:
- یک نمونه از WCF Binding بسازید
- یک نمونه از کلاس EndPointAddress به همراه آدرس سرویس مورد نظر در سمت سرور بسازید(البته میتوان این مرحله را نادیده گرفت و آدرس سرویس را مستقیما به نمونه ChannelFactory به عنوان پارامتر پاس داد)
- یک نمونه از کلاس ChannelFactory یا استفاده از EndPointAddress بسازید
- با استفاده از ChannelFactory یک نمونه از Channel مورد نظر را فراخوانی نمایید(فراخوانی متد CreateChannel)
تفاوتهای دو روش
Proxy | ChannelFactory |
فقط نیاز به یک URL برای ساخت سرویس مورد نظر دارد. بقیه مراحل توسط ابزارهای مرتبط انجام خواهد شد | شما نیاز به دسترسی مستقیم به اسمبلی حاوی Service Contract پروژه خود دارید. |
استفاده از این روش بسیار آسان و ساده است | پیاده سازی آن پیچیدگی بیشتر دارد |
فهم مفاهیم این روش بسیار راحت است | نیاز به دانش اولیه از مفاهیم WCF برای پیاده سازی دارد |
زمانی که میزان تغییرات در کلاسهای مدل و Entityها زیاد باشد این روش بسیار موثر است.(مدیریت تغییرات در WCF) | زمانی که اطمینان دارید که مدل و entityها پروژه زیاد تغییر نخواهند کرد و از طرفی نیاز به کد نویسی کمتر در سمت کلاینت دارید، این روش موثرتر خواهد بود |
فقط به اینترفیس هایی که دارای ServiceContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت. | به تمام اینترفیسهای تعریف شده در بخش Contracts دسترسی داریم. |
فقط به متدهای که دارای OperationContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت. | به تمام متدهای عمومی سرویس دسترسی داریم. |
آیا میتوان از روش AddServiceReference تعبیه شده در Vs.Net، برای ساخت ChannelFactory استفاده کرد؟
بله! کافیست هنگام ساخت سرویس، در پنجره AddServiceReference از قسمت Advanced وارد برگه تنظیمات شوید. سپس تیک مربوط به قسمت های Reused Type in referenced assemblies و Reused Types in specified referenced assemblies را بزنید. بعد از لیست پایین، اسمبلیهای مربوط به Domain Model و هم چنین Contractهای سمت سرور را انتخاب نمایید. در این حالت شما از روش Channel Factory برای ساخت سرویس WCF استفاده کرده اید.
تفاوت بین یک کلاس استاتیک، متدی استاتیک و یا متغیر عضو استاتیک چیست؟ چه زمانی باید از آنها استفاده کرد و لزوم بودن آنها چیست؟
برای پاسخ دادن به این سؤالات باید از نحوهی تقسیم بندی حافظه شروع کرد.
RAM برای هر نوع پروسهای که در آن بارگذاری میشود به سه قسمت تقسیم میگردد: Stack ، Heap و Static (استاتیک در دات نت در حقیقت قسمتی از Heap است که به آن High Frequency Heap نیز گفته میشود).
این قسمت استاتیک حافظه، محل نگهداری متدها و متغیرهای استاتیک است. آن متدها و یا متغیرهایی که نیاز به وهلهای از کلاس برای ایجاد ندارند، به صورت استاتیک ایجاد میگردند. در سی شارپ از واژه کلیدی static برای معرفی آنها کمک گرفته میشود. برای مثال:
class MyClass
{
public static int a;
public static void DoSomething();
}
MyClass.DoSomething(); // and not -> new MyClass().DoSomething();
به مثال زیر دقت نمائید:
class MyClass
{
// non-static instance member variable
private int a;
//static member variable
private static int b;
//static method
public static void DoSomething()
{
//this will result in compilation error as “a” has no memory
a = a + 1;
//this works fine since “b” is static
b = b + 1;
}
}
بر این اساس کامپایلر نیز از کامپایل شدن این کد جلوگیری کرده و خطای لازم را گوشزد خواهد کرد.
اکنون تعریف یک کلاس به صورت استاتیک چه اثری را خواهد داشت؟
با تعریف یک کلاس به صورت استاتیک مشخص خواهیم کرد که این کلاس تنها حاوی متدها و متغیرهای استاتیک میباشد. امکان ایجاد یک وهله از آنها وجود نداشته و نیازی نیز به این امر ندارند. این کلاسها امکان داشتن instance variables را نداشته و به صورت پیش فرض از نوع sealed به حساب خواهند آمد و امکان ارث بری از آنها نیز وجود ندارد. علت این امر هم این است که یک کلاس static هیچ نوع رفتاری را تعریف نمیکند.
پس با این تفاسیر چرا نیاز به یک کلاس static ممکن است وجود داشته باشد؟
همانطور که عنوان شد یک کلاس استاتیک هیچ نوع رفتاری را تعریف نمیکند بنابراین بهترین مکان است برای تعریف متدهای کمکی که به سایر اعضای کلاسهای ما وابستگی نداشته، عمومی بوده، مستقل و متکی به خود هستند. عموما متدهای کمکی در یک برنامه به صورت مکرر فراخوانی شده و نیاز است تا به سرعت در دسترس قرار داشته باشند و حداقل یک مرحله ایجاد وهله کلاس در اینجا برای راندمان بیشتر حذف گردد.
برای مثال متدی را در نظر بگیرید که بجز اعداد، سایر حروف یک رشته را حذف میکند. این متد عمومی است، وابستگی به سایر اعضای یک کلاس یا کلاسهای دیگر ندارد. بنابراین در گروه متدهای کمکی قرار میگیرد. اگر از افزونهی ReSharper استفاده نمائید، این نوع متدها را به صورت خودکار تشخیص داده و راهنمایی لازم را جهت تبدیل آنها به متدهای استاتیک ارائه خواهد داد.
با کلاسهای استاتیک نیز همانند سایر کلاسهای یک برنامه توسط JIT compiler رفتار میشود، اما با یک تفاوت. کلاسهای استاتیک فقط یکبار هنگام اولین دسترسی به آنها ساخته شده و در قسمت High Frequency Heap حافظه قرار میگیرند. این قسمت از حافظه تا پایان کار برنامه از دست garbage collector در امان است (بر خلاف garbage-collected heap یا object heap که جهت instance classes مورد استفاده قرار میگیرد)
نکته:
در برنامههای ASP.Net از بکارگیری متغیرهای عمومی استاتیک برحذر باشید (از static fields و نه static methods). این متغیرها بین تمامی کاربران همزمان یک برنامه به اشتراک گذاشته شده و همچنین باید مباحث قفلگذاری و امثال آنرا در محیطهای چند ریسمانی هنگام کار با آنها رعایت کرد (thread safe نیستند).
طراحی و پیاده سازی زیرساختی برای مدیریت خطاهای حاصل از Business Rule Validationها در ServiceLayer
namespace EF_Sample07.DomainClasses { public class Product { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } public decimal Price { get; set; } } } namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public interface IProductService { void AddNewProduct(Product product); } }
namespace EF_Sample07.DomainClasses { public class Product : Entity { public Product ( ProductName name, decimal price) { this.Name=name; this.Price = price; } private string _name ; public ProductName Name { get=> (ProductName)_name; set=> _ name = value } //value object with Shadow Properties public decimal Price { get;} } }
Blazor 5x - قسمت 31 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 1 - انجام تنظیمات اولیه
using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Security.Claims; using System.Text.Json; namespace BlazorWasm.Client.Utils { public class JwtInfo { public IEnumerable<Claim> Claims { set; get; } public DateTime? ExpirationDateUtc { set; get; } public bool IsExpired { set; get; } public IEnumerable<string> Roles { set; get; } } /// <summary> /// From the Steve Sanderson’s Mission Control project: /// https://github.com/SteveSandersonMS/presentation-2019-06-NDCOslo/blob/master/demos/MissionControl/MissionControl.Client/Util/ServiceExtensions.cs /// </summary> public static class JwtParser { public static JwtInfo ParseClaimsFromJwt(string jwt) { var claims = new List<Claim>(); var payload = jwt.Split('.')[1]; var jsonBytes = getBase64WithoutPadding(payload); foreach (var keyValue in JsonSerializer.Deserialize<Dictionary<string, object>>(jsonBytes)) { if (keyValue.Value is JsonElement element && element.ValueKind == JsonValueKind.Array) { foreach (var itemValue in element.EnumerateArray()) { claims.Add(new Claim(keyValue.Key, itemValue.ToString())); } } else { claims.Add(new Claim(keyValue.Key, keyValue.Value.ToString())); } } var roles = getRoles(claims); var expirationDateUtc = getDateUtc(claims, "exp"); var isExpired = getIsExpired(expirationDateUtc); return new JwtInfo { Claims = claims, Roles = roles, ExpirationDateUtc = expirationDateUtc, IsExpired = isExpired }; } private static IList<string> getRoles(IList<Claim> claims) => claims.Where(c => c.Type == ClaimTypes.Role).Select(c => c.Value).ToList(); private static byte[] getBase64WithoutPadding(string base64) { switch (base64.Length % 4) { case 2: base64 += "=="; break; case 3: base64 += "="; break; } return Convert.FromBase64String(base64); } private static bool getIsExpired(DateTime? expirationDateUtc) => !expirationDateUtc.HasValue || !(expirationDateUtc.Value > DateTime.UtcNow); private static DateTime? getDateUtc(IList<Claim> claims, string type) { var exp = claims.SingleOrDefault(claim => claim.Type == type); if (exp == null) { return null; } var expValue = getTimeValue(exp.Value); if (expValue == null) { return null; } var dateTimeEpoch = new DateTime(1970, 1, 1, 0, 0, 0, 0, DateTimeKind.Utc); return dateTimeEpoch.AddSeconds(expValue.Value); } private static long? getTimeValue(string claimValue) { if (long.TryParse(claimValue, out long resultLong)) return resultLong; if (float.TryParse(claimValue, out float resultFloat)) return (long)resultFloat; if (double.TryParse(claimValue, out double resultDouble)) return (long)resultDouble; return null; } } }
فرض کنید، چنین تنظیماتی را تدارک دیدهاید:
"CustomConfig": { "Setting1": "Hello", "Setting2": "Hello" }
public class CustomConfig { [Required(ErrorMessage = "Custom Error Message")] public string Setting1 { get; set; } public string Setting2 { get; set; } public string Setting3 { get; set; } }
namespace MvcTest { public class Startup { public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddOptions<CustomConfig>() .Bind(Configuration.GetSection("CustomConfig")) .ValidateDataAnnotations(); }
همچنین اگر نیاز به تعریف اعتبارسنجی سفارشی نیز وجود داشت میتوان به صورت زیر عمل کرد:
namespace MvcHealthCheckTest { public class Startup { public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddOptions<CustomConfig>() .Bind(Configuration.GetSection("CustomConfig")) .ValidateDataAnnotations() .Validate(customConfig => { if (customConfig.Setting2 != default) { return customConfig.Setting3 != default; } return true; }, "Setting 3 is required when Setting2 is present"); }
services.AddConfig<MySettings>(Configuration.GetSection("MySettings"));
public static class ServiceCollectionExtensions { public static TSettings AddConfig<TSettings>(this IServiceCollection services, IConfiguration configuration) where TSettings : class, new() { return services.AddConfig<TSettings>(configuration, options => { }); } public static TSettings AddConfig<TSettings>(this IServiceCollection services, IConfiguration configuration, Action<BinderOptions> configureOptions) where TSettings : class, new() { if (services == null) { throw new ArgumentNullException(nameof(services)); } if (configuration == null) { throw new ArgumentNullException(nameof(configuration)); } TSettings setting = configuration.Get<TSettings>(configureOptions); services.TryAddSingleton(setting); return setting; } }
private readonly MySettings _settings; public MyViewComponent(MySettings settings) { _settings = settings; }
- GraphQL نیازمند رفت و برگشتهای کمتری به server، به منظور بازیابی دادهها برای template یا view است. همراه با REST ما مجبور هستیم که چندیدن endpoint مثلا (... api/students, api/courses, api/instructors ) را برای گرفتن همه دادههای که برای template یا view نیاز داریم ملاقات کنیم؛ ولی این شرایط در GraphQL برقرار نیست. با GraphQL ما تنها یک query را ایجاد میکنیم که چندین تابع (resolver) را در سمت سرور فراخوانی میکند و همه دادهها را از منابع مختلفی، در یک درخواست برگشت میدهد.
- همراه با REST، همانطور که Application ما رشد میکند، تعداد endpointها هم زیاد میشوند که این نیازمند زمان بیشتری برای نگهداری میباشد. اما با GraphQL ما تنها یک endpoint داریم؛ همین!
- با استفاده از GraphQL، ما هرگز به مشکل گرفتن دادههایی کم یا زیاد از منبع روبرو نخواهیم شد. به این خاطر است که ما queryها را با فیلدهایی که چیزهایی را که نیاز داریم، نشان میدهند، تعریف میکنیم. در این صورت ما همیشه چیزهایی را که درخواست دادهایم، دریافت میکنیم.
query OwnersQuery { owners { name account { type } } }
{ "data": { "owners": [ { "name": "John Doe", "accounts": [ { "type": "Cash" }, { "type": "Savings" } ] } ] } }
dotnet new api -n ASPCoreGraphQL
پوشه Contracts شامل واسطهای مورد نیاز برای repository logic میباشد:
namespace ASPCoreGraphQL.Contracts { public interface IOwnerRepository { } }
namespace ASPCoreGraphQL.Contracts { public interface IAccountRepository { } }
public class Owner { [Key] public Guid Id { get; set; } [Required(ErrorMessage = "Name is required")] public string Name { get; set; } public string Address { get; set; } public ICollection<Account> Accounts { get; set; } } public class Account { [Key] public Guid Id { get; set; } [Required(ErrorMessage = "Type is required")] public TypeOfAccount Type { get; set; } public string Description { get; set; } [ForeignKey("OwnerId")] public Guid OwnerId { get; set; } public Owner Owner { get; set; } } public enum TypeOfAccount { Cash, Savings, Expense, Income }
public class ApplicationContext : DbContext { public ApplicationContext(DbContextOptions options) : base(options) { } protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder) { } public DbSet<Owner> Owners { get; set; } public DbSet<Account> Accounts { get; set; } }
public class OwnerRepository : IOwnerRepository { private readonly ApplicationContext _context; public OwnerRepository(ApplicationContext context) { _context = context; } }
public class AccountRepository : IAccountRepository { private readonly ApplicationContext _context; public AccountRepository(ApplicationContext context) { _context = context; } }
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddDbContext<ApplicationContext>(opt => opt.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"))); services.AddScoped<IOwnerRepository, OwnerRepository>(); services.AddScoped<IAccountRepository, AccountRepository>(); services.AddMvc().SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2) .AddJsonOptions(options => options.SerializerSettings.ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore); }
dotnet add package GraphQL
dotnet add package GraphQL.Server.Transports.AspNetCore
dotnet add package GraphQL.Server.Ui.Playground
public class AppSchema : Schema { public AppSchema(IDependencyResolver resolver) :base(resolver) { } }
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner> { public OwnerType() { Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the owner object."); Field(x => x.Name).Description("Name property from the owner object."); Field(x => x.Address).Description("Address property from the owner object."); } }
public interface IOwnerRepository { IEnumerable<Owner> GetAll(); } public class OwnerRepository : IOwnerRepository { private readonly ApplicationContext _context; public OwnerRepository(ApplicationContext context) { _context = context; } public IEnumerable<Owner> GetAll() => _context.Owners.ToList(); }
public class AppQuery : ObjectGraphType { public AppQuery(IOwnerRepository repository) { Field<ListGraphType<OwnerType>>( "owners", resolve: context => repository.GetAll() ); } }
public class AppSchema : Schema { public AppSchema(IDependencyResolver resolver) :base(resolver) { Query = resolver.Resolve<AppQuery>(); } }
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { ... services.AddScoped<IDependencyResolver>(s => new FuncDependencyResolver(s.GetRequiredService)); services.AddScoped<AppSchema>(); services.AddGraphQL(o => { o.ExposeExceptions = false; }) .AddGraphTypes(ServiceLifetime.Scoped); ... }
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env) { ... app.UseGraphQL<AppSchema>(); app.UseGraphQLPlayground(options: new GraphQLPlaygroundOptions()); app.UseMvc(); }
dotnet run
https://localhost:5001/ui/playground
return-type method-name<type-parameters>(parameters)
public T1 PrintValue<T1, T2>(T1 param1, T2 param2) { Console.WriteLine("values are: parameter 1 = " + param1 + " and parameter 2 = " + param2); return param1; }
public void MyMethod< T >() where T : struct { ... }
- struct: نوع آرگومان ارسالی باید value-type باشد؛ بجز مقادیر غیر NULL.
class C<T> where T : struct {} // value type
- class: نوع آرگومان ارسالی باید reference-type (کلاس، اینترفیس، عامل، آرایه) باشد.
class D<T> where T : class {} // reference type
- ()new: آرگومان ارسالی باید یک سازنده عمومی بدون پارامتر باشد. وقتی این محدوده کننده را با سایر محدود کنندهها به صورت همزمان استفاده میکنید، این محدوده کننده باید در آخر ذکر شود.
class H<T> where T : new() {} // no parameter constructor
public void MyMethod< T >() where T : IComparable, MyBaseClass, new () { ... }
- <base class name>: نوع آرگومان ارسالی باید از کلاس ذکر شده یا کلاس مشتق شده آن باشد.
class B {} class E<T> where T : B {} // be/derive from base class
- <interface name>: نوع آرگومان ارسالی باید اینترفیس ذکر شده یا پیاده ساز آن اینترفیس باشد.
interface I {} class G<T> where T : I {} // be/implement interface
- U: نوع آرگومان ارسالی باید از نوع یا مشتق شده U باشد.
class F<T, U> where T : U {} // be/derive from U
interface I {} class J<T> where T : class, I
interface I {} class J<T, U> where T : class, I where U : I, new() {}
//this method returns if both the parameters are equal public static bool Equals< T > (T t1, Tt2) { return (t1 == t2); }
- Runtime casting
- استفاده از محدود کنندهها