مطالب
آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت سوم

در انتهای قسمت قبل، نحوه‌ی ایجاد یک جدول جدید با فیلدی از نوع فایل استریم بررسی شد، حال اگر جدولی از پیش وجود داشت، نحوه‌ی افزودن فیلد ویژه مورد نظر به آن، به صورت زیر است:

alter table tbl_files set(filestream_on ='default')

go
alter table tbl_files
add

[systemfile] varbinary(max) filestream null ,
FileId uniqueidentifier not null rowguidcol unique default (newid())
go

در ادامه جدول tblFiles قسمت قبل را در نظر بگیرید:

CREATE TABLE [tblFiles](
[FileId] [uniqueidentifier] ROWGUIDCOL NOT NULL,
[Title] [nvarchar](255) NOT NULL,
[SystemFile] [varbinary](max) FILESTREAM NULL,
UNIQUE NONCLUSTERED
(
[FileId] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF, IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY] FILESTREAM_ON [fsg1]

ALTER TABLE [dbo].[tblFiles] ADD DEFAULT (newid()) FOR [FileId]
GO

نحوه‌ی افزودن رکوردی جدید به جدول tblFiles :

INSERT INTO [tblFiles]
(
[Title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
'file-1',
CAST('data data data' AS VARBINARY(MAX))
)
در اینجا سعی کرده‌ایم یک رشته ساده را در فیلدی از نوع فایل استریم ذخیره کنیم که روش کار به صورت فوق است. از آنجائیکه مقدار پیش فرض FileId را هنگام تعریف جدول به NEWID تنظیم کرده‌ایم، نیازی به ذکر آن نیست و به صورت خودکار محاسبه و ذخیره خواهد شد.
اگر کنجکاو باشید که این فایل اکنون کجا ذخیره شده و نحوه‌ی مدیریت آن توسط اس کیوال سرور به چه صورتی است، فقط کافی است به مسیری که هنگام افزودن گروه فایل‌ها و فایل مربوطه در تنظیمات خواص دیتابیس در قسمت قبل مشخص کردیم، مراجعه کرد (شکل زیر).



بدیهی است افزودن یک رشته به این صورت کاربرد عملی ندارد و صرفا جهت یک مثال ارائه شد. در ادامه، نحوه‌ی ثبت محتویات یک فایل را در فیلدی از نوع فایل استریم و سپس خواندن اطلاعات آن‌را از طریق برنامه نویسی بررسی خواهیم کرد:

using System;
using System.IO;
using System.Data.SqlClient;
using System.Data;

namespace FileStreamTest
{
class CFS
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//ساخت عبارت افزودن پارامتری
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"INSERT INTO [tblFiles]([Title],[SystemFile]) VALUES(@title , @file)",
objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.Text;

//تعریف وضعیت پارامترها و مقدار دهی آن‌ها
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@title", title);
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@file", buffer);

//اجرای فرامین
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();
}

//پایان تراکنش
objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] data = null;

using (SqlConnection objConn = new SqlConnection())
{
//کوئری اس کیوال پارامتری جهت دریافت محتویات فایل
string cmdText = "SELECT SystemFile FROM tblFiles WHERE FileId=@id";
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(cmdText, objConn))
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objConn.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objConn.Open();

//تنظیم کردن وضعیت و مقدار پارامتر تعریف شده در کوئری
objCmd.Parameters.AddWithValue("@id", fileId);

//اجرای فرامین و دریافت فایل
using (SqlDataReader objread = objCmd.ExecuteReader())
{
if (objread != null)
if (objread.Read())
{
if (objread["SystemFile"] != DBNull.Value)
data = (byte[])objread["SystemFile"];
}
}
}
}

return data;
}
}
}

مثالی در مورد روش استفاده از کلاس فوق :

using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
CFS.AddNewRecord(@"C:\filest05.PNG", "test1");

//آی دی رکورد ذخیره شده در دیتابیس برای مثال
byte[] data = CFS.GetDataFromDb("BB848D45-382C-4D95-BF4E-52C3509407D4");
if (data != null)
{
File.WriteAllBytes(@"C:\tst.PNG", data);
}
}
}
}
روش فوق با روش متداول افزودن یک فایل به دیتابیس اس کیوال سرور هیچ تفاوتی ندارد و این‌جا هم بدون مشکل کار می‌کند. اطلاعات نهایی به صورت فایل‌هایی بر روی سیستم که توسط اس کیوال سرور مدیریت خواهند شد و با جدول شما یکپارچه‌اند، ذخیره می‌شوند.

در روش دیگری که در اکثر مقالات مرتبط مورد استفاده است، از شیء SqlFileStream کمک گرفته شده و نحوه‌ی انجام آن نیز به صورت زیر می‌باشد.
در ابتدا دو رویه ذخیره شده زیر را ایجاد می‌کنیم:

CREATE PROCEDURE [AddFile](@Title NVARCHAR(255), @filepath VARCHAR(MAX) OUTPUT)
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

DECLARE @ID UNIQUEIDENTIFIER
SET @ID = NEWID()

INSERT INTO [tblFiles]
(
[FileId],
[title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
@ID,
@Title,
CAST('' AS VARBINARY(MAX))
)

SELECT @filepath = SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
GO

CREATE PROCEDURE [GetFilePath](@Id VARCHAR(50))
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

SELECT SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
در رویه ذخیره شده AddFile ، ابتدا رکوردی بر اساس عنوان دلخواه ورودی با یک فایل خالی ایجاد می‌شود. سپس مسیر سیستمی این فایل را در آرگومان خروجی filepath قرار می‌دهیم. SystemFile.PathName از اس کیوال سرور 2008 جهت فیلدهای فایل استریم به اس کیوال سرور اضافه شده است. از این مسیر در برنامه خود جهت نوشتن بایت‌های فایل مورد نظر در آن توسط شیء SqlFileStream استفاده خواهیم کرد.
رویه ذخیره شده GetFilePath نیز تنها مسیر سیستمی فایل استریم ذخیره شده را بر می‌گرداند.
به این ترتیب کدهای برنامه به صورت زیر تغییر خواهند کرد:

using System.Data.SqlClient;
using System.Data;
using System.Data.SqlTypes;
using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class CFSqlFileStream
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده افزودن فایل
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"AddFile", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن وضعیت و مقدار پارامتر عنوان
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@Title", SqlDbType.NVarChar, 255);
objSqlParam1.Value = title;

//مشخص ساختن پارامتر خروجی رویه ذخیره شده
SqlParameter objSqlParamOutput = new SqlParameter("@filepath", SqlDbType.VarChar, -1);
objSqlParamOutput.Direction = ParameterDirection.Output;

//افزودن پارامترها به شیء کامند
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParamOutput);

//اجرای رویه ذخیره شده
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();

//و سپس دریافت خروجی آن
string Path = objSqlCmd.Parameters["@filepath"].Value.ToString();

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای نوشتن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();
using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(Path, objContext, FileAccess.Write))
{
objSqlFileStream.Write(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] buffer = null;

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده دریافت مسیر فایل
using (SqlCommand objSqlCmd =
new SqlCommand("GetFilePath", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن پارامتر ورودی رویه ذخیره شده و مقدار دهی آن
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@ID", SqlDbType.VarChar, 50);
objSqlParam1.Value = fileId;
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);

//اجرای رویه ذخیره شده و دریافت مسیر سیستمی فایل استریم
string path = string.Empty;
using (SqlDataReader sdr = objSqlCmd.ExecuteReader())
{
sdr.Read();
path = sdr[0].ToString();
}

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای خواندن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();

using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(path, objContext, FileAccess.Read))
{
buffer = new byte[(int)objSqlFileStream.Length];
objSqlFileStream.Read(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}

return buffer;
}
}
}
در پایان برای تکمیل بحث می‌توان به مقاله‌ی مرجع زیر مراجعه کرد:
FILESTREAM Storage in SQL Server 2008

مطالب
MVC Scaffolding #3
شاید کیفیت کدهای تولیدی یا کدهای View حاصل از MVC Scaffolding مورد تائید شما نباشد. در این قسمت به نحوه تغییر و سفارشی سازی این موارد خواهیم پرداخت.

آشنایی با ساختار اصلی MVC Scaffolding

پس از نصب MVC Scaffolding از طریق NuGet به پوشه Packages مراجعه نمائید. در اینجا پوشه‌های MvcScaffolding، T4Scaffolding و T4Scaffolding.Core ساختار اصلی این بسته را تشکیل می‌دهند. برای نمونه اگر پوشه T4Scaffolding\tools را باز کنیم، شاهد تعدادی فایل ps1 خواهیم بود که همان فایل‌های پاورشل هستند. مطابق طراحی NuGet، همواره فایلی با نام init.ps1 در ابتدا اجرا خواهد شد. همچنین در  اینجا پوشه‌های T4Scaffolding\tools\EFRepository و T4Scaffolding\tools\EFDbContext نیز قرار دارند که حاوی قالب‌های اولیه کدهای مرتبط با الگوی مخزن و DbContext تولیدی می‌باشند.
در پوشه MvcScaffolding\tools، ساختار قالب‌های پیش فرض تولید Viewها و کنترلرهای تولیدی قرار دارند. در اینجا به ازای هر مورد، دو نگارش vb و cs قابل مشاهده است.


سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض Viewهای MVC Scaffolding

برای سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض از دستور کلی زیر استفاده می‌شود:
Scaffold CustomTemplate Name Template
مانند دستور زیر:
Scaffold CustomTemplate View Index
در اینجا View نام یک Scaffolder است و Index نام قالبی در آن.
اگر دستور فوق را اجرا کنیم، فایل جدیدی به نام CodeTemplates\Scaffolders\MvcScaffolding.RazorView\Index.cs.t4 به پروژه جاری اضافه می‌شود. از این پس کلیه فرامین اجرایی، از نسخه محلی فوق بجای نمونه‌های پیش فرض استفاده خواهند کرد.
در ادامه قصد داریم اندکی این قالب پیش فرض را جهت اعمال ویژگی DisplayName به هدر جدول تولیدی نمایش اطلاعات Tasks تغییر دهیم. در کلاس Task، خاصیت زمان موعود با ویژگی DisplayName مزین شده است. این نام نمایشی حین تولید فرم‌های ثبت و ویرایش اطلاعات بکار گرفته می‌شود، اما در زمان تولید جدول اطلاعات ثبت شده، به هدر جدول اعمال نمی‌گردد.
[DisplayName("Due Date")]
public DateTime? DueDate { set; get; }
برای تغییر و بهبود این مساله، فایل Index.cs.t4 را که پیشتر به پروژه اضافه کردیم باز کنید. کلاس ModelProperty را یافته و خاصیت جدید DisplayName را به آن اضافه کنید:
// Describes the information about a property on the model
class ModelProperty {
    public string Name { get; set; }
    public string DisplayName { get; set; }
    public string ValueExpression { get; set; }
    public EnvDTE.CodeTypeRef Type { get; set; }
    public bool IsPrimaryKey { get; set; }
    public bool IsForeignKey { get; set; }
    public bool IsReadOnly { get; set; }
}
در حالت پیش فرض فقط از خاصیت Name برای تولید هدر جدول در ابتدای فایل t4 در حال ویرایش استفاده می‌شود. در پایان فایل t4 جاری، متد زیر را اضافه کنید:
static string GetDisplayName(EnvDTE.CodeProperty prop)
{
  var displayAttr = prop.Attributes.OfType<EnvDTE80.CodeAttribute2>().Where(x => x.FullName == typeof(System.ComponentModel.DisplayNameAttribute).FullName).FirstOrDefault();
  if(displayAttr == null)
  {
    return prop.Name;
  }
  return displayAttr.Value.Replace("\"","");
}
در اینجا بررسی می‌شود که آیا ویژگی DisplayNameAttribute بر روی خاصیت در حال بررسی وجود دارد یا خیر. اگر خیر از نام خاصیت استفاده خواهد شد و اگر بلی، مقدار ویژگی نام نمایشی استخراج شده و بازگشت داده می‌شود.
اکنون برای اعمال متد GetDisplayName، متد GetEligibleProperties را یافته و به نحو زیر تغییر دهید:
results.Add(new ModelProperty {
Name = prop.Name,
DisplayName = GetDisplayName(prop), 
ValueExpression = "Model." + prop.Name,
Type = prop.Type,
IsPrimaryKey = Model.PrimaryKeyName == prop.Name,
IsForeignKey = ParentRelations.Any(x => x.RelationProperty == prop),
IsReadOnly = !prop.IsWriteable()
});
در اینجا خاصیت DisplayName به لیست خروجی اضافه شده است.
اکنون قسمت هدر جدول تولیدی را در ابتدای فایل t4 یافته و به نحو زیر تغییر می‌دهیم تا از DisplayName استفاده کند:
<#
List<ModelProperty> properties = GetModelProperties(Model.ViewDataType, true);
foreach (ModelProperty property in properties) {
    if (!property.IsPrimaryKey && !property.IsForeignKey) {
#>
        <th>
            <#= property.DisplayName #>
        </th>
<#
    }
}
#>
در ادامه برای آزمایش تغییرات فوق، دستور ذیل را صادر می‌کنیم:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
پس از اجرای دستور، به فایل Views\Tasks\Index.cshtml مراجعه نمائید. اینبار هدر خودکار تولیدی از Due Date بجای DueDate استفاده کرده است.


سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض کنترلرهای MVC Scaffolding

در ادامه قصد داریم کدهای الگوی مخزن تهیه شده را اندکی تغییر دهیم. برای مثال با توجه به اینکه از تزریق وابستگی‌ها استفاده خواهیم کرد، نیازی به سازنده اولیه پیش فرض کنترلر که در بالای آن ذکر شده «در صورت استفاده از یک DI این مورد را حذف کنید»، نداریم. برای این منظور دستور زیر را اجرا کنید:
 PM> Scaffold CustomTemplate Controller ControllerWithRepository
در اینجا قصد ویرایش قالب پیش فرض کنترلرهای تشکیل شده با استفاده از الگوی مخزن را داریم. نام ControllerWithRepository از فایل ControllerWithRepository.cs.t4 موجود در پوشه packages\MvcScaffolding\tools\Controller گرفته شده است.
به این ترتیب فایل جدید CodeTemplates\Scaffolders\MvcScaffolding.Controller\ControllerWithRepository.cs.t4 به پروژه جاری اضافه خواهد شد. در این فایل چند سطر ذیل را یافته و سپس حذف کنید:
// If you are using Dependency Injection, you can delete the following constructor
        public <#= Model.ControllerName #>() : this(<#= String.Join(", ", Repositories.Values.Select(x => "new " + x.RepositoryTypeName + "()")) #>)
        {
        }
برای آزمایش آن دستور زیر را صادر نمائید:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force -ForceMode ControllerOnly
چون تنها قصد تغییر کنترلر را داریم از پارامتر ForceMode با مقدار ControllerOnly استفاده شده است.
یا اگر نیاز به تغییر کدهای الگوی مخزن مورد استفاده است می‌توان از دستور ذیل استفاده کرد:
 Scaffold CustomScaffolder EFRepository
به این ترتیب فایل جدید CodeTemplates\Scaffolders\EFRepository\EFRepositoryTemplate.cs.t4 جهت ویرایش به پروژه جاری اضافه خواهد شد.
لیست Scaffolder‌های مهیا با دستور Get-Scaffolder قابل مشاهده است.
مطالب
امنیت در LINQ to SQL

سؤال: LINQ to SQL تا چه میزان در برابر حملات تزریق SQL امن است؟
جواب کوتاه: بسیار زیاد!

توضیحات:
string query = @"SELECT * FROM USER_PROFILE
WHERE LOGIN_ID = '"+loginId+@"' AND PASSWORD = '"+password+@"'";
گاهی از اوقات هر چقدر هم در مورد خطرات کوئری‌هایی از نوع فوق مقاله نوشته شود کافی نیست و باز هم شاهد این نوع جمع زدن‌ها و نوشتن کوئری‌هایی به شدت آسیب پذیر در حالت استفاده از ADO.Net کلاسیک هستیم. مثال فوق یک نمونه کلاسیک از نمایش آسیب پذیری در مورد تزریق اس کیوال است. یا نمونه‌ی بسیار متداول دیگری از این دست که با ورودی خطرناک می‌تواند تا نمایش کلیه اطلاعات تمامی جداول موجود هم پیش برود:
protected void btnSearch_Click(object sender, EventArgs e)
{
String cmd = @"SELECT [CustomerID], [CompanyName], [ContactName]
FROM [Customers] WHERE CompanyName ='" + txtCompanyName.Text
+ @"'";

SqlDataSource1.SelectCommand = cmd;

GridView1.Visible = true;
}
در اینجا فقط کافی است مهاجم با تزریق عبارت SQL مورد نظر خود، کوئری اولیه را کاملا غیرمعتبر کرده و از یک جدول دیگر در سیستم کوئری تهیه کند!
راه حلی که برای مقابله با آن در دات نت ارائه شده نوشتن کوئری‌های پارامتری است و در این حالت کار encoding اطلاعات ورودی به صورت خودکار توسط فریم ورک مورد استفاده انجام خواهد شد؛ همچنین برای مثال اس کیوال سرور، execution plan این نوع کوئری‌های پارامتری را همانند رویه‌های ذخیره شده، کش کرده و در دفعات آتی فراخوانی آن‌ها به شدت سریعتر عمل خواهد کرد. برای مثال:
SqlCommand cmd = new SqlCommand("SELECT UserID FROM Users WHERE UserName=@UserName AND Password=@Password");
cmd.Parameters.Add(new SqlParameter("@UserName", System.Data.SqlDbType.NVarChar, 255, UserName));
cmd.Parameters.Add(new SqlParameter("@Password", System.Data.SqlDbType.NVarChar, 255, Password));
dr = cmd.ExecuteReader();
if (dr.Read()) userId = dr.GetInt32(dr.GetOrdinal("UserID"));
زمانیکه از کوئری پارامتری استفاده شود، مقدار پارامتر، هیچگاه فرصت و قدرت اجرا پیدا نمی‌کند. در این حالت صرفا به آن به عنوان یک مقدار معمولی نگاه خواهد شد و نه جزء قابل تغییر بدنه کوئری وارد شده که در حالت جمع زدن رشته‌ها همانند اولین کوئری معرفی شده، تا حد انحراف کوئری به یک کوئری دلخواه مهاجم قابل تغییر است.

اما در مورد LINQ to SQL چطور؟
این سیستم به صورت پیش فرض طوری طراحی شده است که تمام کوئری‌های SQL نهایی حاصل از کوئری‌های LINQ نوشته شده توسط آن، پارامتری هستند. به عبارت دیگر این سیستم به صورت پیش فرض برای افرادی که دارای حداقل اطلاعات امنیتی هستند به شدت امنیت بالایی را به همراه خواهد آورد.
برای مثال کوئری LINQ زیر را در نظر بگیرید:
var products = from p in db.products
where p.description.StartsWith(_txtSearch.Text)
select new
{
p.description,
p.price,
p.stock

};
اکنون فرض کنید کاربر به دنبال کلمه sony باشد، آنچه که بر روی اس کیوال سرور اجرا خواهد شد، دستور زیر است (ترجمه نهایی کوئری فوق به زبان T-SQL) :
exec sp_executesql N'SELECT [t0].[description], [t0].[price], [t0].[stock]
FROM [dbo].[products] AS [t0]
WHERE [t0].[description] LIKE @p0',N'@p0 varchar(5)',@p0='sony%'
برای لاگ کردن این عبارات SQL یا می‌توان از SQL profiler استفاده نمود و یا خاصیت log زمینه مورد استفاده را باید مقدار دهی کرد:
 db.Log = Console.Out;
و یا می‌توان بر روی کوئری مورد نظر در VS.Net یک break point قرار داد و سپس از debug visualizer مخصوص آن استفاده نمود.

همانطور که ملاحظه می‌کنید، کوئری نهایی تولید شده پارامتری است و در صورت ورود اطلاعات خطرناک در پارامتر p0 ، هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و صرفا رکوردی بازگشت داده نمی‌شود.

و یا همان مثال کلاسیک اعتبار سنجی کاربر را در نظر بگیرید:
public bool Validate(string loginId, string password)
{
DataClassesDataContext db = new DataClassesDataContext();

var validUsers = from user in db.USER_PROFILEs
where user.LOGIN_ID == loginId
&& user.PASSWORD == password
select user;

if (validUsers.Count() > 0) return true;
else return false;
}
کوئری نهایی T-SQL تولید شده توسط این ORM از کوئری LINQ فوق به شکل زیر است:
SELECT [t0].[LOGIN_ID], [t0].[PASSWORD]
FROM [dbo].[USER_PROFILE] AS [t0]
WHERE ([t0].[LOGIN_ID] = @p0) AND ([t0].[PASSWORD] = @p1)
و این کوئری پارامتری نیز در برابر حملات تزریق اس کیوال امن است.

تذکر مهم هنگام استفاده از سیستم LINQ to SQL :

اگر با استفاده از LINQ to SQL مجددا به روش قدیمی اجرای مستقیم کوئری‌های SQL خود همانند مثال زیر روی بیاورید (این امکان نیز وجود دارد)، نتیجه این نوع کوئری‌های حاصل از جمع زدن رشته‌ها، پارامتری "نبوده" و مستعد به تزریق اس کیوال هستند:
string sql = "select * from Trade where DealMember='" + this.txtParams.Text + "'";
var trades = driveHax.ExecuteQuery<Trade>(sql);
در اینجا باید در نظر داشت که اگر شخصی مجددا بخواهد از این نوع روش‌های کلاسیک استفاده کند شاید همان ADO.Net کلاسیک برای او کافی باشد و نیازی به تحمیل سربار یک ORM را به سیستم نداشته باشد. در این حالت برنامه از type safety کوئری‌های LINQ نیز محروم شده و یک لایه بررسی مقادیر و پارامترها را توسط کامپایلر نیز از دست خواهد داد.

اما روش صحیحی نیز در مورد بکارگیری متد ExecuteQuery وجود دارد. استفاده از این متد به شکل زیر مشکل را حل خواهد کرد:
IEnumerable<Customer> results = db.ExecuteQuery<Customer>(
"SELECT contactname FROM customers WHERE city = {0}", "Tehran");
در این حالت، پارامترهای بکارگرفته شده (همان {0} ذکر شده در کوئری) به صورت خودکار به پارامترهای T-SQL ترجمه خواهند شد و مشکل تزریق اس کیوال برطرف خواهد شد (به عبارت دیگر استفاده از +، علامت مستعد بودن به تزریق اس کیوال است و بر عکس).

Vote on iDevCenter
مطالب
برش تصاویر قبل از آپلود (Crop)
چند روز پیش در یکی از سیستم‌های مدیریتی که امکان آپلود چند تصویر وجود داشت، مسئله‌ای پیش آمد که نیاز بود تصاویر وارد شده، اندازه‌ای به یک نسبت را داشته باشند و کاربران مرتبا تصاویری با اندازه‌های مختلف را وارد میکردند که باعث میشد UI در حین نمایش تصاویر، از شکل اصلی خود دور شود. به همین دلیل امکان برش تصاویر یا Crop برای این امر احساس میشد. کتابخانه‌های مختلف و زیادی برای برش تصاویر و کار بر روی تصاویر وجود دارند، ولی این کتابخانه باید چند خصوصیت زیر را دارا باشد:

یک. قبل از آپلود امکان برش وجود داشته باشد.
دو. سیستم برش قابلیت پشتیبانی از تناسب بین پهنا و ارتفاع را داشته باشد.
سه. قابلیت استفاده خارج از قواعد Ajax را داشته باشد و بتوان ارسال آن را به طور دستی کنترل کرد.
چهار. پشتیبانی برش تصاویر به صورت تاچ برای گوشی‌های همراه را نیز دارا باشد.

کتابخانه jcrop کتابخانه‌ای است که این امکانات را برای شما فراهم می‌کند. این کتابخانه بدین صورت است که در حین برش به شما 4 عدد x1,x2,y1,y2 را داده و شما با ارسال آن به سمت سرور میتوانید بر اساس این اعداد، عکس اصلی را برش بزنید. بدین صورت شما هم عکس اصلی را دارید و هم مختصات برش را دارید و اگر دوست دارید در جاهای مختلف از عکس اصلی برش داشته باشید، بسیار مفید خواهد بود.

مرحله اول:
ابتدا فایل jcrop را دانلود نمایید.

مرحله دوم:
 کد Html زیر را به صفحه اضافه کنید:
<div>
    <!-- upload form -->
    <!-- hidden crop params -->
    <input type="hidden" id="x1" name="x1" />
    <input type="hidden" id="y1" name="y1" />
    <input type="hidden" id="x2" name="x2" />
    <input type="hidden" id="y2" name="y2" />
    <h2>ابتدا تصویر خود را انتخاب کنید</h2>
    <div><input type="file" name="postedFileBase" data-buttonText="انتخاب تصویر" id="image_file" onchange="fileSelectHandler()" /></div>
    <div></div>
    <div>
        <h2>قسمتی از تصویر را انتخاب نمایید</h2>
        <img id="preview" />
        <div>
            <label>حجم فایل </label> <input type="text" id="filesize" name="filesize" />
            <label>نوع فایل</label> <input type="text" id="filetype" name="filetype" />
            <label>ابعاد فایل</label> <input style="direction: ltr;" type="text" id="filedim" name="filedim" />

        </div>
    </div>

</div>
در اینجا 4 عدد input به صورت مخفی قرار گرفته‌اند که مختصات برش به ترتیب در آن‌ها ذخیره می‌شوند و هنگام post یا قرار دادن در formData جهت ارسال ایجکسی نیز می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند. جهت input file مورد نظر برای زیبایی و پشتیبانی از عبارت فارسی دلخواه به جای «Browse» از کتابخانه  Bootstrap FileStyle استفاده شده است و رویداد Onchange آن نیز به یک تابع جاوا اسکریپتی بایند شده تا بعد از تایید تصویر، باقی عملیات برش تصویر انجام شوند.

 تگ step2 نیز بعد از نمایش موفقیت آمیز تصویر نشان داده میشود که کاربر میتواند در آن تصویر را برش دهد و شامل بخش info نیز می‌باشد تا بتوان اندازه اصلی تصویر، نوع فایل تصویر Content Type و حجم آن را نمایش داد.

مرحله سوم:
سپس برای استایل دهی کدهای بالا از کد Css زیر استفاده میکنیم:
.bheader {
background-color: #DDDDDD;
border-radius: 10px 10px 0 0;
padding: 10px 0;
text-align: center;
}
.bbody {
color: #000;
overflow: hidden;
padding-bottom: 20px;
text-align: center;
background: -moz-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -ms-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -webkit-gradient(linear, left top, left bottom, color-stop(0%, #ffffff), color-stop(100%, #f2f2f2));
background: -webkit-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -o-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
filter: progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2');
-ms-filter: "progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2')";
background: linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
}
.bbody h2, .info, .error {
margin: 10px 0;
}
.step2, .error {
display: none;
}
.error {
color: red;
}
.info {
}
label {
margin: 0 5px;
}
.roundinput {
border: 1px solid #CCCCCC;
border-radius: 10px;
padding: 4px 8px;
text-align: center;
width: 150px;
}
.jcrop-holder {
display: inline-block;
}
input[type=submit] {
background: #e3e3e3;
border: 1px solid #bbb;
border-radius: 3px;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
color: #333;
padding: 8px 0 9px;
text-align: center;
text-shadow: 0 1px 0 #fff;
width: 150px;
}
input[type=submit]:hover {
background: #d9d9d9;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
color: #222;
cursor: pointer;
}
input[type=submit]:active {
background: #d0d0d0;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
color: #000;
}

مرحله چهارم:
افزودن کد جاوااسکریپتی زیر برای کار کردن با کتابخانه Jcrop می‌باشد:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

var jcrop_api, boundx, boundy;
function fileSelectHandler() {

    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];

    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }

   
    var oImage = document.getElementById('preview');

    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        

        oImage.onload = function () { 
          

            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
     
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
  
                $('#preview').Jcrop({

                    aspectRatio: 2,
                    bgFade: true,
                    bgOpacity: .3, 
                    onChange: updateInfo,
                    onSelect: updateInfo
                }, function () {
 
                    //var bounds = this.getBounds();
                    //var boundx = bounds[0];
                    //var boundy = bounds[1];

                    // Store the Jcrop API in the jcrop_api variable
                    jcrop_api = this;
                });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);
}

تابع fileSelectHandler

function fileSelectHandler() {
    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];
    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }
این تابع که مستقیما به input file رویداد Onchange متصل است. فایل انتخابی آن را خوانده و نوع تصویر را بررسی میکند. اگر تصویر از نوع Jpeg یا Png نباشد، یک خطا را به کاربر نشان میدهد و با return شدن از ادامه کد جلوگیری میکنیم.
در ادامه همین تابع بالا، کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
   var oImage = document.getElementById('preview');
    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        oImage.onload = function () {
       
            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
   
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
            $('#preview').Jcrop({

                aspectRatio: 2,
                bgFade: true, 
                bgOpacity: .3, 
                onChange: updateInfo,
                onSelect: updateInfo,
                onRelease: clearInfo
            }, function () {

                //var bounds = this.getBounds();
                //var boundx = bounds[0];
                //var boundy = bounds[1];

                jcrop_api = this;
            });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);

FileReader یکی از توابع موجود در HTML است که مستندات آن در سایت موزیلا موجود است و قابلیت خواندن غیرهمزمان فایلها و اشیا Blob را دارد. در خط آخر به عنوان پارامتر ما فایلی را که در آپلودر خوانده ایم و در مرحله قبل نوع فایل آن را بررسی کردیم، پاس میکنیم و باعث می‌شود که رویداد Load شیء FileReader صدا زده شود.
در این رویداد ابتدا اطلاعات این فایل را از قبیل سایز و ابعاد و نوع فایل، خوانده و در همان تگ Div که با کلاس info تعیین شده بود، نمایش می‌دهیم. سپس متغیر jcrop_api  را که به صورت global در بالای تابع صدا زدیم، بررسی میکنم که آیا از قبل پر شده‌است یا خیر؟ اگر از قبل پرشده‌است باید شیء Jcrop را که به آن اعمال شده است، نابود و آن را نال کنیم تا برای تصویر جدید آماده شود. این کد زمانی کاربرد دارد که کاربر از تصویر قبلی انصراف داده‌است و تصویر جدیدی را انتخاب نموده است یا اینکه عملیات دارد به صورت ایجکسی پیاده می‌شود. اگر عملیات نابودی روی این پلاگین صورت نگیرد، برای مرتبه دوم کار نخواهد کرد.


سپس پلاگین جی‌کوئری Jcrop را بر روی آن اعمال می‌کنیم. در پرامتر اول یک سری تنظیمات اولیه را انجام می‌دهیم که در ادامه با آن آشنا می‌شویم و در پارامتر دوم یک callback را به آن پاس میکنیم تا بعد از آماده شدن پلاگین اجرا شود که در آن شیء جدید ایجاد شده یعنی this را در متغیری به اسم jcrop_api دخیره میکنیم تا در بررسی‌های آتی که در بند بالا توضیح داده شد، در دسترس داشته باشیم. همچنین در این تابع شما می‌توانید اندازه تصویر انتخابی را نیز داشته باشید.

این پلاگین شامل option‌های متفاوتی در پارامتر اول است که آن‌ها را بررسی می‌کنیم:
MinSize : شما میتوانید حداقل پهنا و ارتفاعی را برای برش زدن تصویر در نظر بگیرید.
minSize:[40,20]
پارامتر دوم aspectRatio جهت نگهداری تناسب بین پهنا و ارتفاع می‌باشد. تنظیم زیر برای تناسب 3 به دو می‌باشد.
aspectRatio:1.5
bgFade اگر با true مقدار دهی شود عملیات برش در حین تاریک شدن صفحه (محلی که جزء برش نیست) و یا بالعکس آن با یک Fade صورت خواهد گرفت.
bgOpacity از 0 تا یک مقدار میگیرد و میزان opacity محل‌های تاریک را تعیین می‌کند. همچنین شامل سه رویداد onSelect,onChange,onrelease هم می‌باشد که به ترتیب در موارد زیر رخ میدهند:
ناحیه مورد نظر انتخاب شد.
ناحیه مورد نظر در حالت انتخاب است و ماوس در حال درگ شدن است و با هر حرکتی ماوس اجرا می‌گردد.
ناحیه انتخابی از حالت انتخاب خارج شد.


دو رویداد اول یعنی onchange و onSelect را برای به روزسانی فیلدهای مخفی و مختصات استفاده میکنیم:

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

این مختصات از طریق یک پارامتر به آن‌ها پاس می‌شود. به غیر از این چهار عدد مختصات می‌توانید با استفاده از متغیرهای w و h هم اندازه پهنا و ارتفاع محل برش خورده را نیز به دست آورید. هر چند که این اعداد، از تفریق خود مختصات هم به دست می‌آیند.
یک تابع جزئی دیگر هم در این فایل وجود دارد که حین نمایش اندازه تصویر، واحد نمایش مناسب آن را برای ما انتخاب میکند:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

بعد از اینکه کدهای سمت کلاینت را تمام کردیم لازم است با نحوه برش تصویر در سمت سرور هم آشنا شویم:
public static byte[] Resize(this byte[] byteImageIn, int x1,int y1,int x2,int y2)
        {

            ImageConverter ic = new ImageConverter();
            Image src = (Image)(ic.ConvertFrom(byteImageIn)); 

            Bitmap target = new Bitmap(x2 - x1, y2 - y1);
            using (Graphics graphics = Graphics.FromImage(target))
                graphics.DrawImage(src, new Rectangle(0, 0, target.Width, target.Height),
                    new Rectangle(x1,y1,x2-x1,y2-y1), 
                    GraphicsUnit.Pixel);
            src = target;
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                src.Save(ms, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                return ms.ToArray();
            }

 }

از آنجا که ما تصاویر را در دیتابیس به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها ذخیره میکنیم، extension method ذکر شده در بالا تصویر را در حالت آرایه‌ای از بایت‌ها برش می‌دهد. بدیهی که بسته به نیاز شما کد بالا دست خوش تغییراتی خواهد شد. ابتدا تصویر باینری را به شی Image تبدیل میکنیم و یک شیء Bitmap جدید را به عنوان بوم خالی و به اندازه کادر برش ایجاد می‌کنیم تا تصویر برش خورده در آن قرار بگیرد و سپس توسط متد DrawImage میخواهیم که تصویر مبدا را با مختصات شیء Rectangle از نقطه 0 و 0 بوم آغاز کرده و تا انتهای آن شروع به ترسیم کند. سپس آن را ذخیره و مجددا در قالب همان آرایه‌ای از بایت‌ها بر می‌گردانیم.

تنها یک نکته را به خاطر داشته باشید که مقادیر مختصاتی که پلاگین جی کوئری ارسال میکند در قالب اعداد اعشاری هستند و برای ارسال و دریافت آن‌ها در سرور این نکته را به خاطر داشته باشید.

مطالب
بررسی دقیق عملکرد AutoMapper
همانطور که اطلاع دارید، AutoMapper ابزاری برای نگاشت خودکار بین Model و Dto می‌باشد؛ که به صورت نادرست تصور کاهش سرعت در استفاده کردن از آن، بین توسعه دهندگان جا افتاده‌است. در این مقاله قصد داریم به صورت دقیق، به بررسی سرعت عملکرد استفاده از AutoMapper و مقایسه آن با نگاشت دستی بپردازیم.
کد‌های کامل این قسمت را میتوانید از اینجا clone کرده و شخصا تست نمایید.

ابتدا یک پروژه‌ی Console Application را ساخته و AutoMapper را به همراه Ef6، نصب مینماییم. سپس دو کلاس جدید را به نام‌های User و Address به صورت زیر در پوشه‌ی Models مینویسیم.
using System.Collections.Generic;

namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    }
}
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class Address
    {
        public int Id { get; set; }

        public double? Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        [ForeignKey(nameof(UserId))]
        public virtual User User { get; set; }
    }
}
بدیهی است که این دو مدل با همدیگر رابطه‌ی 1 به چند دارند. حال کافیست AppDbContext خود را به صورت زیر تعریف نماییم.
نکته: در متد Seed، برای ثبت رکورد‌های اولیه، از BulkInsert استفاده شده است (باید پکیج BulkInsert را نیز نصب نمایید)
using EntityFramework.BulkInsert.Extensions;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Data.SqlClient;

namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class AppDbContextInitializer : DropCreateDatabaseAlways<AppDbContext>
    {
        protected override void Seed(AppDbContext context)
        {
            User user = context.Users.Add(new User { Name = "Test" });

            context.SaveChanges();

            List<Address> addresses = new List<Address>();

            for (int i = 0; i < 500000; i++)
            {
                addresses.Add(new Address { Id = i, Code = 1, Title = "Test", UserId = user.Id });
            }

            context.BulkInsert(addresses);

            base.Seed(context);
        }
    }

    public class AppDbContext : DbContext
    {
        static AppDbContext()
        {
            Database.SetInitializer(new AppDbContextInitializer());

            //Database.SetInitializer<AppDbContext>(null);
        }

        public AppDbContext()
            : base(new SqlConnection(@"Data Source=.;Initial Catalog=AppDbContext;Integrated Security=True"), contextOwnsConnection: true)
        {
            Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
            Configuration.EnsureTransactionsForFunctionsAndCommands = false;
            Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
            Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            Configuration.ValidateOnSaveEnabled = false;
            Configuration.UseDatabaseNullSemantics = false;
        }

        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public DbSet<Address> Addresses { get; set; }
    }
}
 برای اینکه مقایسه انجام شده دقیق باشد، تمامی Configuration‌های اضافی را نیز غیر فعال نموده‌ام.
فقط نیاز داریم یک Dto را برای Address نیز تعریف کنیم؛ چون قرار است نگاشت از Model به Dto از روی Address و AddressDto انجام شود.
کلاس AddressDto را به صورت زیر ایجاد میکنیم:
namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class AddressDto
    {
        public int Id { get; set; }

        public double? Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        public string UserName { get; set; }
    }
}
قرار است به صورت خودکار از طریق AutoMapper و همچنین به صورت دستی، نگاشت از Model به Dto مربوطه انجام شود.
 حال نیاز است فایل Program.cs را باز کرده و تغییرات زیر را اعمل نماییم:
using AutoMapper;
using AutoMapper.QueryableExtensions;
using AutoMapperComparison.Models;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;

namespace AutoMapperComparison
{
    public class Program
    {
        public static void Main()
        {
            Mapper.Initialize(cfg =>
            {
                cfg.CreateMap<Address, AddressDto>();
            });

            Console.WriteLine($"Create Db {DateTimeOffset.UtcNow}");
            using (AppDbContext db = new AppDbContext())
            {
                db.Database.Initialize(force: true);
                db.Database.ExecuteSqlCommand("DBCC DROPCLEANBUFFERS"); //Removes all clean buffers from the buffer pool, and columnstore objects from the columnstore object pool
                Console.WriteLine(db.Addresses.ProjectTo<AddressDto>());
                Console.WriteLine(db.Addresses.Select(add => new AddressDto { Id = add.Id, Code = add.Code, Title = add.Title, UserId = add.UserId, UserName = add.User.Name }));
            }

            Console.WriteLine($"Normal Select {DateTimeOffset.UtcNow}");
            using (AppDbContext db = new AppDbContext())
            {
                db.Database.ExecuteSqlCommand("DBCC DROPCLEANBUFFERS");
                Stopwatch watch = Stopwatch.StartNew();
                List<AddressDto> addresses = db.Addresses.AsNoTracking().Select(add => new AddressDto { Id = add.Id, Code = add.Code, Title = add.Title, UserId = add.UserId, UserName = add.User.Name }).ToList();
                List<AddressDto> addresses2 = db.Addresses.AsNoTracking().Select(add => new AddressDto { Id = add.Id, Code = add.Code, Title = add.Title, UserId = add.UserId, UserName = add.User.Name }).ToList();
                watch.Stop();
                Console.WriteLine($"{watch.ElapsedMilliseconds} {addresses.Count} {addresses2.Count}");
            }

            Console.WriteLine($"AutoMapper Exec {DateTimeOffset.UtcNow}");
            using (AppDbContext db = new AppDbContext())
            {
                db.Database.ExecuteSqlCommand("DBCC DROPCLEANBUFFERS");
                Stopwatch watch = Stopwatch.StartNew();
                List<AddressDto> addresses = db.Addresses.AsNoTracking().ProjectTo<AddressDto>().ToList();
                List<AddressDto> addresses2 = db.Addresses.AsNoTracking().ProjectTo<AddressDto>().ToList();
                watch.Stop();
                Console.WriteLine($"{watch.ElapsedMilliseconds} {addresses.Count} {addresses2.Count}");
            }

            Console.ReadKey();
        }
    }
}
نکته: از دستور DBCC DROPCLEANBUFFERS جهت خالی کردن بافر sql server برای رسیدن به نتیجه‌ی هرچه دقیق‌تر استفاده شده است.
بعد از اجرا کردن، ابتدا بررسی میکنیم که کوئری اجرا شده‌ی دو نوع مختلف، هیچ تفاوتی با هم نداشته باشند.


حال نتایج بدست آمده، در قسمت پایین‌تر آن نمایان میشود:


البته نتیجه‌ی این آزمایش بسته به سخت افزار سیستم شما ممکن است کمی متفاوت باشد.

در سه آزمایش دیگر به صورت متوالی نتیجه‌ی زیر بدست آمد:

Normal   AutoMapper
 2451  2378
 2120  2111
 2202  2124

اگر این مقدار جزئی از تفاوت بین دو نوع مختلف آزمایش را مورد نظر نگیریم، میتوان گفت که هر دو روش نتیجه‌ی کاملا یکسانی خواهند داشت. فقط با استفاده از AutoMapper کد‌های کمتری نوشته شده‌است!

اما دلیل چیست؟ از آنجایی که ProjectTo از Dto به Model انجام شده و Lambda Expressionی که به سمت Entity Framework فرستاده شده‌است با روش Normal کاملا برابر است و بقیه‌ی عملیات توسط EF انجام میشود، با قاطعیت میتوان گفت که هر دو روش ذکر شده از نظر Performance کاملا یکسان خواهند بود.

نکته: البته به این موضوع باید توجه شود که اگر همین آزمایش را بطور مثال با استفاده از یک Listی از رکورد‌های درون Memory ساخته شده توسط خودمان انجام دهیم، آن موقع نتیجه‌ی یکسانی نخواهیم داشت، به دلیل اینکه EFی دیگر وجود نخواهد داشت که مسئولیت بازگشت داده‌ها را بر عهده بگیرد. از آنجائیکه اکثر کارهایی که توقع داریم AutoMapper برای ما انجام دهد، توسط ORM بازگشت داده میشود، پس میتوان گفت نکته‌ی فوق تقریبا در دنیای واقعی رخ نخواهد داد و باعث مشکل نخواهد شد.

بازخوردهای دوره
نگاهی به انواع Aspects موجود در کتابخانه PostSharp
- لینک مستقیمی ندارم. جهت تست از بسته NuGet آن استفاده کنید.
- SQL Server هم تجاری است. Windows هم از بنیان تجاری است. احتمالا از هر دوی این‌ها استفاده می‌کنید. تجاری بودن دلیلی برای سرکوب اشتیاق به یادگیری مطلبی نیست و نخواهد بود.
- ضمن اینکه در قسمت‌های بعدی نمونه‌های سورس باز هم معرفی شده‌اند.
بازخوردهای دوره
معرفی پروژه NotifyPropertyWeaver
سلام
من هیچ Packge ای رو نمی‌تونم با Nuget نصب کنم و این خطا رو می‌ده
Install-Package : The underlying connection was closed: An unexpected error occurred on a send. 
اما کانکشنم close نیست ممنون میشم راهنمایی کنید .
نظرات اشتراک‌ها
دریافت Bootstrap RTL سایت rbootstrap.ir از طریق nuget
قصد کم ارزش کردن کار شما را نداشتم و زحمات شما، برای وب فارسی واقعا قابل تقدیر است. وجود کلمه بهتر بخاطر وجود سایت دموی خروجی همچون سایت اصلی، ارایه همه فایل‌های اسکریپت در یک فایل به همراه نسخه فشرده شده در پکیج nuget و تمرکز بر راست به چپ کردن آن است.