اشتراک‌ها
حذف کارآمدتر یک موجودیت از EntityFrameWork

بهتر است به جای اینکه برای حذف یک entity دو بار دیتابیس را فراخوانی کنیم (یکبار برای بازیابی آن براساس id و یکبار برای اجرای فرمان حذف آن از دیتابیس) توسط کد زیر فقط یکبار به بانک کوئری بزنیم. البته این موضوع برای قبل از EF7 کاربرد دارد. خود EF7 دارای متد ExecuteDeleteAsync می باشد که این مشکل را مرتفع کرده است.

{ 
    try
    {
        var person = db.Persons.Attach(new Person { Id = id });
        person.State = EntityState.Deleted;
        await db.SaveChangesAsync(); // 1 database call
    }
    catch (DbUpdateConcurrencyException e) 
    { 
        Console.WriteLine(e); 
        // will happen if record no longer exists 
    } 
}
حذف کارآمدتر یک موجودیت از EntityFrameWork
مطالب
تقسیم جدول در Entity Framework Code First
سناریو هایی هستند که در آن ها، تعداد ستون‌های یک جدول، بیش از اندازه زیاد می‌شوند و یا آن جدول حاوی فیلدهایی هست که منابع زیادی مصرف می‌کنند، به مانند فیلدهای متنی طولانی یا عکس. معمولا متوجه می‌شویم که در اکثر مواقع، به هنگام واکشی اطلاعات آن جدول، احتیاجی به داده‌های آن فیلد‌ها نداریم و با واکشی بی مورد آن ها، سربار اضافه ای به سیستم تحمیل می‌کنیم، چرا که این داده‌ها ، منابع حافظه ای ما را به هدر می‌دهند.
برای مثال، جدول Post مدل بلاگ را در نظر بگیرید که در آن دو فیلد Body و Image تعریف شده اند.فیلد Body از نوع nvarchar max و فیلد Image از نوع varbinary max است و بدیهی است که این دو داده، به هنگام واکشی حافظه‌ی زیادی مصرف می‌کنند.موارد بسیاری وجود دارند که ما به اطلاعات این دو فیلد احتیاجی نداریم از جمله: نمایش پست‌های پر بازدید، پسته هایی که اخیرا ارسال شده اند و اصولا ما فقط به چند فیلد جدول Post احتیاج داریم  و نه همه‌ی آن ها.
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class Post
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string Title { get; set; }
        public virtual DateTime CreatedDate { get; set; }
        public virtual string  Body { get; set; }
        public virtual byte[] Image { get; set; }
    }
}

دلیل اینکه در مدل فوق، تمامی خواص به صورت virtual تعریف شده اند، فعال سازی پروکسی‌های ردیابی تغییر است. اگر دستور زیر را برای واکشی اطلاعات post با id=1 انجام دهیم: 

            using (var context = new MyDbContext())
            {
                var post = context.Posts.Find(1);
            }
خروجی زیر را در SQL Server Profiler مشاهده خواهید کرد:

exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate], 
[Extent1].[Body] AS [Body], 
[Extent1].[Image] AS [Image]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1

همان طور که مشاهده می‌کنید، با اجرای دستور فوق تمامی فیلد‌های جدول Posts که id آن‌ها برابر 1 بود واکشی شدند، ولی من تنها به فیلدهای Id و Title آن احتیاج داشتم. خب شاید بگویید که من به سادگی با projection، این مشکل را حل می‌کنم و تنها از فیلد هایی که به آن‌ها احتیاج دارم، کوئری می‌گیرم. همه‌ی این‌ها درست، اما projection هم مشکلات خود را دارد،به صورت پیش فرض، نوع بدون نام بر می‌گرداند و اگر بخواهیم این گونه نباشد، باید مقادیر آن را به یک کلاس(مثلا viewmodel) نگاشت کنیم و کلی مشکل دیگر.
راه حل دیگری که برای حل این مشکل ارائه می‌شود و برای نرمال سازی جداول نیز کاربرد دارد این است که، جدول Posts را به دو جدول مجزا که با یکدیگر رابطه‌ی یک به یک دارند تقسیم کنیم، فیلد‌های پر مصرف را در یک جدول و فیلدهای حجیم و کم مصرف را در جدول دیگری تعریف کنیم و سپس یک رابطه‌ی یک به یک بین آن دو برقرار می‌کنیم.
به  طور مثال این کار را بر روی جدول Posts ، به شکل زیر انجام شده است:
 
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class Post
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string Title { get; set; }
        public virtual DateTime CreatedDate { get; set; }
        public virtual PostMetaData PostMetaData { get; set; }
    }
}
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaData
    {
        public virtual int PostId { get; set; }
        public virtual string Body { get; set; }
        public virtual byte[] Image { get; set; }
        public virtual Post Post { get; set; }
    }
}
همان طور که می‌بینید، خواص حجیم به جدول دیگری به نام PostMetaData منتقل شده و با تعریف خواص راهبری ارجاعی در هر دو کلاس،رابطه‌ی یک به یک بین آن‌ها برقرار شده است.جز الزامات تعریف روابط یک به یک این است که، با استفاده از Fluent API یا Data Annotations ، طرف‌های Depenedent و Principal، صریحا به EF معرفی شوند.

namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaDataConfig : EntityTypeConfiguration<PostMetaData>
    {
        public PostMetaDataConfig()
        {
            HasKey(x => x.PostId);
            HasRequired(x => x.Post).WithRequiredDependent(x => x.PostMetaData);
        }
    }
}
اولین نکته ای که باید به آن توجه شود، این است که در کلاس PostMetaData، قوانین پیش فرض EF برای تعیین کلید اصلی نقض شده است و به همین دلیل، صراحتا با استفاده از متد HasKey ، کلید اصلی به EF معرفی شده است. نکته‌ی مهم دیگری که به آن باید توجه شود این است که هر دو سر رابطه به صورت Required تعریف شده است. دلیل این موضوع هم با توجه به مطلبی که قرار است گفته شود،کمی جلوتر خواهید فهمید. حال اگر تعاریف DbSet‌ها را نیز اصلاح کنیم و دستور زیر را اجرا کنیم:

var post = context.Posts.Find(1);
خروجی sql زیر را مشاهده خواهید کرد:

exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1
خیلی خوب! دیگر خبری از  فیلدهای اضافی Body و Image نیست. دلیل اینکه در اینجا join  بین دو جدول مشاهده نمی‌شود، قابلیت lazy loading است، که با virtual تعریف کردن خواص راهبری حاصل شده است. پس lazy loading در اینجا واقعا مفید است.
اما راه حل ذکر شده نیز کاملا بدون ایراد نیست. مشکل اساسی آن تعدد تعداد جداول آن است. آیا جدول Post ، واقعا احتیاج به چنین سطح نرمال سازی و تبدیل آن به دو جدول مجزا را داشت؟ مطمئنا خیر. آیا واقعا راه حلی وجود دارد که ما در سمت کد‌های خود با دو موجودیت مجزا کار کنیم، در صورتی که در دیتابیس این دو موجودیت، ساختار یک جدول را تشکیل دهند. در اینجا روشی مطرح می‌شود به نام تقسیم جدول (Table Splitting).
برای انجام این کار فقط چند تنظیم ساده لازم است:
1) فیلد‌های موجودیت مورد نظر را به موجودیت‌های کوچکتر، نگاشت می‌کنیم.
2) بین موجودیت‌های کوچک تر، رابطه‌ی یک به یک که هر دو سر رابطه Required هستند، رابطه برقرار می‌کنم.
3) با استفاده از Fluent API یا DataAnnotations، تمامی موجودیت‌ها را به یک نام در دیتابیس نگاشت می‌کنیم.
برای مثال، تنظیمات Fluent برای کلاس Post و PostMetaData که رابطه‌ی بین آن‌ها یک به یک است را مشاهده می‌کنید:
 
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostConfig : EntityTypeConfiguration<Post>
    {
        public PostConfig()
        {
            ToTable("Posts");
        }
    }
}
namespace SplittingTableSample.DomainClasses
{
    public class PostMetaDataConfig : EntityTypeConfiguration<PostMetaData>
    {
        public PostMetaDataConfig()
        {
            ToTable("Posts");
            HasKey(x => x.PostId);
            HasRequired(x => x.Post).WithRequiredDependent(x => x.PostMetaData);
        }
    }
}
نکته مهم این است که در هر دو کلاس(حتی کلاس Post) باید با استفاده از متد ToTable، کلاس‌ها را به یک نام در دیتابیس نگاشت کنیم. در نتیجه با استفاده از متد ToTable در هر دو موجودیت، آنها در دیتابیس به جدولی به نام  Posts نگاشت خواهند شد. تصویر زیر پس از اجرای برنامه، بیان گر این موضوع خواهد بود.

اگر دستورات زیر را اجرا کنید:


var post = context.Posts.Find(1);
Console.WriteLine(post.PostMetaData.Body);
خروجی زیر را در  SQL Server Profiler مشاهده خواهید کرد:
برای متد Find خروجی زیر:
 
exec sp_executesql N'SELECT TOP (2) 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Title] AS [Title], 
[Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @p0',N'@p0 int',@p0=1
و برای post.PostMetaData.Body دستور sql زیر را مشاهده می‌کنید:

exec sp_executesql N'SELECT 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Body] AS [Body], 
[Extent1].[Image] AS [Image]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Id] = @EntityKeyValue1',N'@EntityKeyValue1 int',@EntityKeyValue1=1
دلیل این که در اینجا ،دو دستور sql به دیتابیس ارسال شده است، فعال بودن ویژگی lazy loading ،به دلیل virtual  تعریف کردن خواص راهبری موجودیت‌ها است.
حال اگر بخواهیم با یک رفت و آمد به دیتابیس کلیه اطلاعات را واکشی کنیم، می‌توانیم از Eager Loading استفاده کنیم:
 
var post = context.Posts.Include(x => x.PostMetaData).SingleOrDefault(x => x.Id == 1);
که خروجی sql آن نیز به شکل زیر است:

SELECT 
[Limit1].[Id] AS [Id], 
[Limit1].[Title] AS [Title], 
[Limit1].[CreatedDate] AS [CreatedDate], 
[Extent2].[Id] AS [Id1], 
[Extent2].[Body] AS [Body], 
[Extent2].[Image] AS [Image]
FROM   (SELECT TOP (2) [Extent1].[Id] AS [Id], [Extent1].[Title] AS [Title], [Extent1].[CreatedDate] AS [CreatedDate]
FROM [dbo].[Posts] AS [Extent1]
WHERE 1 = [Extent1].[Id] ) AS [Limit1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Posts] AS [Extent2] ON [Limit1].[Id] = [Extent2].[Id]
در نتیجه با کمک این تکنیک توانستیم، با چند موجودیت، در قالب یک جدول رفتار کنیم و از مزیت‌های آن همچون lazy loading، نیز بهره مند شویم.

دریافت کد‌های این بخش: SplittingTable-Sample.rar 
نظرات مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش دوم
سلام
اگر سئوال شما رو درست متوجه شده باشم،با یک مثال مفهوم Range رو بررسی می‌کنیم:
CREATE TABLE #Transactions
(
AccountId INTEGER,
TranDate DATE,
TranAmt NUMERIC(8, 2)
);
INSERT INTO #Transactions
SELECT *
FROM ( VALUES ( 1, '2011-01-15', 50),( 1, '2011-01-17', 500),( 1, '2011-01-17', 500),
  ( 1, '2011-01-16', 500),( 1, '2011-01-24', 75),( 1, '2011-01-26', 125),
  ( 1, '2011-02-28', 500),( 2, '2011-01-01', 500),( 2, '2011-01-15', 50),
              ( 2, '2011-01-22', 25),( 2, '2011-01-23', 125),( 2, '2011-01-26', 200),
              ( 2, '2011-01-29', 250),( 3, '2011-01-01', 500),( 3, '2011-01-15', 50 ),
              ( 3, '2011-01-22', 5000),( 3, '2011-01-25', 550),( 3, '2011-01-27', 95 ),
              ( 3, '2011-01-30', 2500)
) dt (AccountId, TranDate, TranAmt);
روی جدول فوق دو نوع Script اجرا می‌کنیم، مثال اول، براساس AccountID جدول را گروه بندی می‌نماییم. سپس هر گروه را براساس تاریخ Sort می‌کنیم، و در هر گروه مقدار Sum آن را بدست می‌آوریم:
SELECT  
    AccountId,   
    TranDate,
  TranAmt, 
    Sum(TranAmt) OVER(partition by Accountid ORDER BY TranDate RANGE UNBOUNDED PRECEDING) AS SumAmt  
FROM  #Transactions 
GO
خروجی : 

مطابق شکل Sort براساس TranDate است، که چهار مقدار 500  در سه بازه تاریخی دیده می‌شود، حال محاسبه جمع هر سطر بصورت زیر است:
سطر دوم با وجود اینکه مقدار آن 500 است و در بازه تاریخی 16-01-2011 قرار دارد: مقدار آن برابر است با 550=50 + 500 
سطر سوم و چهارم که در بازه تاریخی 17-01-2011 می‌باشد(به عبارتی در یک محدوده می‌باشند): برابر است با : 1550=50+500+500+500 
در اینجا چیزی حذف نشده، حاصل جمع سطر سوم و چهارم ، چون در یک محدوده (Range) می‌باشد، برابر است با حاصل جمع سطر‌های ما قبل یعنی سطر اول و دوم (550=50+500) + حاصل جمع تمامی سطرهای آن محدوده(Range)، یعنی سطر سوم و چهارم (1000=500+500)
مثال دیگر، در این حالت Sort روی فیلد TranAMT انجام می‌شود، و جدول همچنان روی فیلد Accountid گروه بندی می‌شود، بنابراین خواهیم داشت:
SELECT  
    AccountId,   
    TranDate,
  TranAmt, 
    Sum(TranAmt) OVER(partition by Accountid ORDER BY TranAmt RANGE UNBOUNDED PRECEDING) AS SumAmt  
FROM  #Transactions 
GO
خروجی :

در شکل، مقدار جمع هیچ سطری حذف نشده است، و Top ی هم در کار نیست.
حال اگر مثال فوق را روی میانگین در نظر بگیرید، باز هم تمام مقادیر، در محاسبه میانگین تاثیر گذار میباشند.
نظرات مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش دوم
سلام،
ممنون از مطالب مفیدتون.
آیا دو دستور زیر با هم یکسان هستند یا خیر؟
range unbounded preceding
range between unbounded preceding and current row

و کوئری اولتون باید مساله running total باشه، که به سادگی توسط Over Clause حل شده.
کوئری زیر روشی بوده که قبل از نسخه 2012 برای حل اینگونه مسائل مورد استفاده قرار میگرفته
SELECT AccountId,  
       TranDate,
       TranAmt,
       D.sumAmt AS older_method
       Sum(TranAmt) OVER(partition by Accountid 
                         ORDER BY TranDate 
                         RANGE UNBOUNDED PRECEDING) AS SumAmt        
FROM  #Transactions AS T1
CROSS APPLY (SELECT SUM(T2.TranAmt)
   FROM #Transactions AS T2
  WHERE T2.AccountId = T1.AccountId
    AND T2.TranDate <= T1.TranDate) AS D(SumAmt)
ORDER BY T1.AccountId, T1.TranDate;

مطالب
تنظیمات امنیتی Glimpse
در مورد glimpse پیشتر مطالبی در سایت منتشر شده است :
 آشنایی و بررسی ابزار Glimpse 
بعد از آپلود سایت ما می‌توانیم دسترسی به تنظیمات خاص glimpse را تنها به کاربران عضو محدود کنیم:
<location path="Glimpse.axd" >
    <system.web>
        <authorization>
            <allow users="Administrator" />
            <deny users="*" />
        </authorization>
    </system.web>
</location>

یا می‌توانیم آنرا غیرفعال کنیم :
<glimpse defaultRuntimePolicy="Off" xdt:Transform="SetAttributes">
</glimpse>

همچنین می‌توانیم با پیاده سازی اینترفیس IRuntimePolicy سیاست‌های مختلف نمایش تب‌های glimpse را تعیین کنیم :
using Glimpse.AspNet.Extensions;
using Glimpse.Core.Extensibility;

namespace Test
{
    public class GlimpseSecurityPolicy:IRuntimePolicy
    {
        public RuntimePolicy Execute(IRuntimePolicyContext policyContext)
        {
            // You can perform a check like the one below to control Glimpse's permissions within your application.
// More information about RuntimePolicies can be found at http://getglimpse.com/Help/Custom-Runtime-Policy
var httpContext = policyContext.GetHttpContext();
            if (!httpContext.User.IsInRole("Administrator "))
            {
                return RuntimePolicy.Off;
            }

            return RuntimePolicy.On;
        }

        public RuntimeEvent ExecuteOn
        {
            get { return RuntimeEvent.EndRequest; }
        }
    }
}

زمانیکه glimpse را از طریق Nuget نصب می‌کنید کلاس فوق به صورت اتوماتیک به پروژه اضافه می‌شود با این تفاوت که به صورت کامنت شده است تنها کاری شما باید انجام بدید کدهای فوق را از حالت کامنت خارج کنید و Role مربوطه را جایگزین کنید. 

نکته : کلاس فوق نیاز به رجیستر شدن ندارد و تشخیص آن توسط Glimpse به صورت خودکار انجام می‌شود.  
نظرات مطالب
بدست آوردن برگهای یک درخت توسط Recursive CTE
من دقیقا متوجه نشدم نتیجه مورد نظر شما چیست.
آیا نتیجه مورد نظر شما به صورت الحاق یافته (concatenated)  هست یا نه؟
در هر صورت باید یکی از دو query زیر نتیجه مورد نظر شما را تولید کند.
declare @t table
(id char(1) primary key,
parent char(1));
 
insert @t values
('A',null),                                   --Level 1
('B', 'A'), ('C', 'A'),                       --Level 2
('D', 'B'), ('E', 'B'),('R','B'), ('F', 'C'), --Level 3
('G', 'D'),                                   --Level 4
('H', 'G'), ('I', 'G');                       --Level 5

;with cte as
(
select id, rnk=0, 
       concats = cast(id as varchar(10))
from @t
where parent is null
 
union all
 
select t.id, rnk+1,
       cast(cte.concats + t.id as varchar(10))
from cte join @t t
on cte.id = t.parent
)
select * from cte
/*
id   rnk         concats
---- ----------- ----------
A    0           A
B    1           AB
C    1           AC
F    2           ACF
D    2           ABD
E    2           ABE
R    2           ABR
G    3           ABDG
H    4           ABDGH
I    4           ABDGI
*/
;with cte as
(
select id, rnk=0, 
       concats = cast(id as varchar(10))
from @t
where parent is null
 
union all
 
select t.id, rnk+1,
       cast(cte.concats + t.id as varchar(10))
from cte join @t t
on cte.id = t.parent
)
select stuff(d.list,1,1,'') as concats
from (select ','+concats
      from cte
  for xml path(''))d(list)
/*
concats
----------------------------------------
A,AB,AC,ACF,ABD,ABE,ABR,ABDG,ABDGH,ABDGI
*/

موفق باشید
مطالب
بررسی کارآیی کوئری‌ها در SQL Server - قسمت پنجم - خواندن Query Plans
برای هر کوئری که به SQL Server ارسال می‌شود، یک Plan تولید خواهد شد. این عملیات نیز توسط بخش Query Optimizer آغاز می‌گردد. به آن می‌توان همانند فریم‌ورکی که درون SQL Server قرار گرفته و کارش یافتن یک Query Plan مناسب مخصوص کوئری رسیده‌است، نگاه کرد. ابتدا عملیات Parsing صورت می‌گیرد. توسط آن Syntax کوئری رسیده بررسی شده و صحت آن تائید می‌گردد. پس از آن یک Parser tree تولید می‌شود که نمای درونی آن کوئری است. سپس فاز Binding رخ می‌دهد که در آن بررسی می‌شود که آیا تمام اشیاء موجود درخواستی توسط کوئری وجود داشته و توسط کاربر قابل دسترسی هستند. خروجی این فاز یک Query Tree است که به فاز بهینه سازی ارسال می‌شود. یک Query Tree به همراه اعمالی منطقی است. این اعمال منطقی توصیف رخ‌دادهایی می‌باشند که قرار است اتفاق بیفتند؛ مانند خواندن اطلاعات از یک جدول، مرتب سازی اطلاعات، ایجاد جوین و غیره. سپس بهینه ساز، این اعمال منطقی را تبدیل به اعمال فیزیکی می‌کند. برای مثال خواندن اطلاعات از یک جدول، تبدیل به یک Index seek می‌شود. یک جوین تبدیل به یک حلقه‌ی تو در تو می‌شود. در آخر این اعمال فیزیکی در کنار هم قرار گرفته و Query Plan را تشکیل می‌دهند و ما به عنوان یک توسعه دهنده می‌توانیم با بررسی این Plan دریابیم که SQL Server با کوئری رسیده، چگونه برخورد کرده و قرار است چگونه آن‌را اجرا کند.


Plan چیست؟



در اینجا Plan کوئری ساده‌ای را مشاهده می‌کنید. کار آن انتخاب نام، نام خانوادگی و آدرس ایمیل افرادی است که نام خانوادگی آن‌ها با Whit شروع می‌شود و بر روی دو جدول که با هم جوین شده‌اند عمل می‌کند.
اولین موردی را که باید در یک Plan به آن دقت کرد، عملگرهای آن است که شامل select، nested loop، index seek و clustered index seek می‌باشند. index seek بر روی جدول اشخاص و clustered index seek بر روی جدول ایمیل‌ها صورت می‌گیرد. nested loop بیانگر جوین بین جداول است. این عملگرها بیانگر اعمال فیزیکی هستند که رخ داده‌اند.
همچنین تعدادی پیکان (arrow) را هم مشاهده می‌کنید که بیانگر جهت سیلان داده‌ها است. اطلاعات از طریق index seek و clustered index seek به nested loop می‌رسند و در نهایت به عملگر select ارائه خواهند شد.
در این تصویر، هزینه‌های تخمینی مرتبط با هر عملگر نیز قابل مشاهده‌است که نسبت به کل کوئری محاسبه شده‌اند. این هزینه، بدون واحد است و به معنای میزان زمان و یا CPU صرف شده‌ی برای انجام عمل خاصی نیست و صرفا برای مقایسه‌ی هزینه‌ی نسبی عملگرها در کل یک Plan کاربرد دارد. باید دقت داشت که هزینه‌های نمایش داده شده‌ی در یک Plan، همیشه تخمینی هستند. در قسمت‌های قبل در مورد نحوه‌ی دریافت estimated plan و actual plan بحث کردیم. هیچگاه چیزی به نام Actual cost در یک Actual plan وجود ندارد و همیشه تخمینی است. روش محاسبه‌ی آن‌ها توسط الگوریتم‌های بهینه ساز است و مستقل از سخت افزار مورد استفاده.

در یک پلن، مدت زمان انجام یک کوئری، میزان I/O ، locks و wait statistics قابل مشاهده نیستند. البته اگر از SQL Server 2016 به بعد استفاده می‌کنید و یک Actual plan را محاسبه کرده‌اید، مدت زمان انجام یک کوئری و میزان I/O نیز در Plan قابل مشاهده‌اند.


از چه جهتی باید یک Plan را خواند؟

اگر هدف، بررسی «سیلان کنترل» است (Control flow)، باید یک Plan را از «چپ به راست» خواند. یعنی از عملگر select شروع می‌کنیم که کوئری ما را کنترل می‌کند. سپس به nested loop می‌رسیم که نام و نام خانوادگی را از جدول اشخاص دریافت می‌کند. این nested loop نیز با کمک ایندکس‌های تعریف شده، شرط کوئری را بر آورده می‌کند.
اما جهت «سیلان اطلاعات» در یک Plan از «راست به چپ» است (Data flow). اطلاعات از طریق index seekها به حلقه و سپس select می‌رسند.


چگونه یک Query Plan را شروع به بررسی کنیم؟

ابتدا در management studio از منوی Query، گزینه‌ی Include actual execution plan را انتخاب می‌کنیم. سپس کوئری زیر را اجرا می‌کنیم:
USE [WideWorldImporters];
GO

SELECT
    [s].[StateProvinceName],
    [s].[SalesTerritory],
    [s].[LatestRecordedPopulation],
    [s].[StateProvinceCode]
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [c].[CountryName] = 'United States';
GO
نتیجه‌ی آن تولید Query Plan زیر است:


در اینجا چهار عملگر select، nested loop، clustered index seek و clustered index scan مشاهده می‌شوند. شاید اینطور به نظر برسد که در این Plan، ابتدا clustered index scan و clustered index seek انجام می‌شوند و سپس به nested loop می‌رسیم (اگر Plan را بر اساس سیلان داده، از راست به چپ بخوانیم)؛ اما اینطور نیست. عملگرها در اینجا در حقیقت یک سری iterator هستند که با دریافت ردیف‌های مرتبط، بلافاصله آن‌ها را به nested loop ارسال می‌کنند. این nested loop نیز ردیف‌هایی را که با جوین انجام شده تطابق دارند، به سمت select ارسال می‌کند.
اگر به تصویر دقت کنید هر کدام از ایندکس‌ها به یک جدول اشاره می‌کنند که نام آن بالای عدد هزینه درج شده‌است. برای مشاهده نام کامل شیء متناظر با آن، می‌توان اشاره‌گر ماوس را بر روی ایندکس حرکت داد و به اطلاعات قسمت Object دقت کرد:


و یا اگر اطلاعات کاملتری از این popup را نیاز داشتید، عملگر مدنظر را انتخاب کرده و سپس دکمه‌ی F4 را فشار دهید:



در برگه‌ی خواص ظاهر شده می‌توان ریز جزئیات تمام اطلاعات مرتبط با عملگر انتخاب شده را مشاهده کرد. برای مثال در اینجا حتی اطلاعات Logical reads را بدون روشن کردن SET STATISTICS IO ON می‌توان مشاهده کرد:


همچنین با توجه به انتخاب گزینه‌ی Include actual execution plan، تعداد ردیف‌های بازگشت داده شده‌ی واقعی و تخمینی، با هدایت اشاره‌گر ماوس بر روی یکی از اشیاء مرتبط با بررسی ایندکس‌ها، قابل مشاهده هستند:


گزارش این تعداد ردیف‌ها، با حرکت اشاره‌گر ماوس، بر روی پیکان‌های منتهی به nested loop و یا select نیز قابل مشاهده هستند:


به این ترتیب می‌توان دریافت که چه مقدار اطلاعات در طول این Plan و قسمت‌های مختلف آن، از سمت راست به چپ، در حال جابجایی است.

اکنون در ادامه سعی می‌کنیم توسط DMO's، این Plan را از Plan cache دریافت کنیم:
SET TRANSACTION ISOLATION LEVEL READ UNCOMMITTED;
SELECT [cp].[size_in_bytes],
    [cp].[cacheobjtype],
    [cp].[objtype],
    [cp].[plan_handle],
    [dest].[text],
    [plan].[query_plan]
FROM [sys].[dm_exec_cached_plans] [cp]
CROSS APPLY [sys].[dm_exec_sql_text]([cp].[plan_handle]) [dest]
CROSS APPLY [sys].[dm_exec_query_plan]([cp].[plan_handle]) [plan]
WHERE [dest].[text] LIKE '%StateProvinces%'
OPTION(MAXDOP
1,
RECOMPILE);
ستون آخر این کوئری به query_plan اشاره می‌کند که در management studio به صورت یک لینک قابل کلیک ظاهر می‌شود. اگر بر روی آن کلیک کنیم، به تصویر زیر خواهیم رسید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار تنها اطلاعات تخمینی در این Plan ظاهر شده‌اند؛ چون اطلاعات آن از کش خوانده شده‌است. همچنین در اینجا اطلاعات I/O مانند حالت Actual Plan، در برگه‌ی خواص عملگرهای این Plan، قابل مشاهده نیستند.


نگاهی به اطلاعات XML ای یک Plan

اگر کوئری زیر را با فرض انتخاب Include actual execution plan در منوی Query اجرا کنیم:
SELECT
    [o].[OrderID],
    [ol].[OrderLineID],
    [o].[OrderDate],
    [o].[CustomerID],
    [ol].[Quantity],
    [ol].[UnitPrice]
FROM [Sales].[Orders] [o]
    JOIN [Sales].[OrderLines] [ol]
    ON [o].[OrderID] = [ol].[OrderID];
GO
به این Plan خواهیم رسید که نوع بررسی ایندکس‌ها و جوین آن متفاوت است:


در اینجا با کلیک راست بر روی Plan، می‌توان گزینه‌ی Show Execution Plan XML را نیز انتخاب کرد. گاهی از اوقات کار کردن با این اطلاعات، به صورت XML ای ساده‌تر است و فرمت آن از هر نگارش به نگارش دیگر SQL Server می‌تواند متفاوت باشد.
برای مثال اگر در برگه‌ی نمایش این اطلاعات، دکمه‌های ctrl+f را فشرده و به دنبال runtime بگردیم، خیلی سریعتر می‌توان به اطلاعات I/O ،CPU و تعداد ردیف‌های بازگشت داده شده، رسید.


و یا حتی اطلاعات wait statistics را نیز می‌توان به سادگی در اینجا مشاهده کرد تا مشخص شود چرا یک کوئری خوب عمل نمی‌کند:



اجرای چند کوئری با هم و بررسی Query Plan آن‌ها

اگر دو کوئری زیر را با فرض انتخاب Include actual execution plan در منوی Query با هم اجرا کنیم:
USE [WideWorldImporters];
GO

SELECT
    [CustomerID],
    [TransactionAmount]
FROM [Sales].[CustomerTransactions]
WHERE [CustomerID] = 1056;
GO


SELECT
    [o].[OrderID],
    [ol].[OrderLineID],
    [o].[OrderDate],
    [o].[CustomerID],
    [ol].[Quantity],
    [ol].[UnitPrice]
FROM [Sales].[Orders] [o]
    JOIN [Sales].[OrderLines] [ol]
    ON [o].[OrderID] = [ol].[OrderID];
GO
به این Plan خواهیم رسید که نکته‌ی مهم آن، هزینه‌ی انجام کوئری‌ها است:


هزینه‌ی اولین کوئری نسبت به کل batch جاری، 10 درصد است و هزینه‌ی دومین کوئری، 90 درصد. بنابراین اگر چندین کوئری را با هم اجرا کنیم، به این صورت می‌توان هزینه‌ی هر کدام را نسبت به کل عملیات، تخمین بزنیم. در هر کوئری نیز هزینه‌هایی درج شده‌اند که صرفا متعلق به همان کوئری هستند. برای مثال در اولین کوئری، key lookup سنگین‌ترین عملگر کل کوئری است.
مطالب
آشنایی با SQL Server Common Table Expressions - CTE
مقدمه

تکنولوژی CTE از نسخه SQL Server 2005 رسمیت یافته است و شامل یک result set موقتی[1] است که دارای نام مشخص بوده و می­توان از آن در دستورات SELECT, INSERT, UPDATE, DELETEاستفاده کرد. همچنین از CTE می‌توان در دستور CREATE VIEW و دستور SELECT مربوط به آن استفاده کرد. در نسخه SQL Server 2008 نیز امکان استفاده از CTE در دستور MERGE فراهم شده است.
در SQL Serverاز دو نوع CTE بازگشتی[2] و غیر بازگشتی[3] پشتیبانی می­شود. در این مقاله سعی شده است نحوه تعریف و استفاده از هر دو نوع آن آموزش داده شود.

انواع روش­های ایجاد جداول موقت
برای استفاده از جداول موقتی در سرور اسکیوال، سه راه زیر وجود دارد.

روش اول: استفاده از دستوری مانند زیر است که سبب ایجاد جدول موقتی در بانک سیستمی tempdb می­شود. زمانی­که شما ارتباط خود را با سرور SQL قطع می­کنید به صورت اتوماتیک جداول موقت شما از بانک tempdb حذف می­شوند. این روش در برنامه نویسی پیشنهاد نمی­شود و فقط در کارهای موقتی و آزمایشی مناسب است.
 SELECT * INTO #temptable FROM [Northwind].[dbo].[Products]
UPDATE #temptable SET [UnitPrice] = [UnitPrice] + 10

روش دوم: استفاده از متغیر نوع Table است، که نمونه آن در مثال زیر دیده می­شود. زمانیکه از محدوده[4] جاری کد[5] خودتان خارج شوید آن متغیر نیز از حافظه پاک میشود. از این روش، عموما در کدهای Stored Procedureها و UserDefined Functionها استفاده می­شود.
DECLARE @tempTable TABLE
(
   [ProductID] [int] NOT NULL,
   [ProductName] [nvarchar](40) NOT NULL,
   [UnitPrice] [money] NULL
)
 
INSERT INTO @tempTable
SELECT
   [ProductID],
   [ProductName],
   [UnitPrice]
FROM [Northwind].[dbo].[Products]
 
UPDATE @temptable SET [UnitPrice] = [UnitPrice] + 10

روش سوم: استفاده از CTE است که مزیت­هایی نسبت به دو روش قبلی دارد و در بخش بعدی به نحوه تعریف و استفاده از آن خواهیم پرداخت.


کار با CTE
ساده ­ترین شکل تعریف یک CTE به صورت زیر است:
WITH yourName [(Column1, Column2, ...)]
AS
(
   your query
)
با کلمه WITH شروع شده و یک نام اختیاری به آن داده می­شود. سپس فهرست فیلدهای جدول موقت را درون زوج پرانتز، مشخص می­کنید. تعریف این فیلدها اختیاری است و اگر حذف شود، فیلدهای جدول موقت، مانند فیلدهای کوئری مربوطه خواهد بود.
your query شامل دستوری است که سبب تولید یک result set می­شود. قواعد تعریف این کوئری مشابه قواعد تعریف کوئری است که در دستور CREATE VIEW کاربرد دارد.


شکل کلی دستور

همانطور که از این تصویر مشخص است می­توان چندین بلوک از این ساختار را به دنبال هم تعریف نمود که با کاما از هم جدا می­شوند. در واقع یکی از کاربردهای CTE ایجاد قطعات کوچکی است که امکان استفاده مجدد را به شما داده و می­تواند سبب خواناتر شدن کدهای پیچیده شود.
یکی دیگر از کاربردهای CTE آنجایی است که شما نمی‌خواهید یک شی Viewی عمومی تعریف کنید و در عین حال می‌خواهید از مزایای Viewها بهرمند شوید.
و همچنین از کاربردهای دیگر CTE تعریف جدول موقت و استفاده از آن جدول به صورت همزمان در یک دستور است.

بعد از آنکه CTE یا CTEهای خودتان را تعریف کردید آنگاه می­توانید مانند جداول معمولی از آنها استفاده کنید. استفاده از این جداول توسط دستوری خواهد بود که دقیقا بعد از تعریف CTE نوشته می­شود.


ایجاد یک CTE غیر بازگشتی[6]

مثال اول، یک CTE غیر بازگشتی ساده را نشان میدهد.
WITH temp
AS
(
    SELECT
         [ProductName],
         [UnitPrice]
    FROM [Northwind].[dbo].[Products]
)
SELECT * FROM temp
ORDER BY [UnitPrice] DESC

مثال دوم نمونه‌­ای دیگر از یک CTE غیر بازگشتی است.
WITH orderSales (OrderID, Total)
AS
(
   SELECT
      [OrderID],
     SUM([UnitPrice]*[Quantity]) AS Total
   FROM [Northwind].[dbo].[Order Details]
   GROUP BY [OrderID]
)
SELECT
   O.[ShipCountry],
   SUM(OS.[Total]) AS TotalSales
FROM [Northwind].[dbo].[Orders] AS O INNER JOIN [orderSales] AS OS
ON O.[OrderID] = OS.[OrderID]
GROUP BY O.[ShipCountry]
ORDER BY TotalSales DESC
هدف این کوئری، محاسبه کل میزان فروش کالاها، به ازای هر کشور می­باشد. ابتدا از جدول Order Details مجموع فروش هر سفارش محاسبه شده و نتیجه آن در یک CTE به نام orderSales قرار می­گیرد و از JOIN این جدول موقت با جدول Orders محاسبه نهایی انجام شده و نتیجه­‌ای مانند این تصویر حاصل می‌شود.

نتیجه خروجی

 مثال سوم استفاده از دو CTE را به صورت همزمان نشان می­دهد:
WITH customerList
AS
(
   SELECT
      [CustomerID],
      [ContactName]
   FROM [Northwind].[dbo].[Customers]
   WHERE [Country] ='UK'
)
,orderList
AS
(
   SELECT
      [CustomerID],
      [OrderDate]
   FROM [Northwind].[dbo].[Orders]
   WHERE YEAR([OrderDate])< 2000
)
SELECT
   cl.[ContactName],
   YEAR(ol.[OrderDate]) AS SalesYear
FROM customerList AS cl JOIN orderList AS ol
ON cl.[CustomerID] = ol.[CustomerID]

مثال چهارم استفاده مجدد از یک CTE را نشان می­دهد. فرض کنید جدولی به نام digits داریم که فقط یک فیلد digit دارد و دارای 10 رکورد با مقادیر 0 تا 9 است. مانند تصویر زیر

نتیجه خروجی

حال می­خواهیم از طریق CROSS JOIN اعداد 1 تا 100 را با استفاده از مقادیر این جدول تولید کنیم. کد زیر آنرا نشان می­دهد:
WITH digitList
AS
(
   SELECT [digit] from [digits]
)
SELECT
   a.[digit] * 10 + b.[digit] + 1 AS [Digit]
FROM [digitList] AS a CROSSJOIN [digitList] AS b
در این کد یک CTE تعریف شده و دو بار مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا اگر بخواهید اعداد 1 تا 1000 را تولید کنید می­توانید سه بار از آن استفاده کنید. حاصل این دستور result setی مانند زیر است.

نتیجه

نتیجه

حتی می­توان از یک CTE در کوئری CTE بعدی مانند کد زیر استفاده کرد.
WITH CTE_1 AS
(
   ....
),
CTE_2 AS
(
   SELECT  ... FROM CTE_1 JOIN ...
)
SELECT   *
FROM FOO
LEFTJOIN  CTE_1
LEFTJOIN  CTE_2


ایجاد یک CTE بازگشتی[7]

از CTE بازگشتی برای پیمایش جداولی استفاده می­شود که رکوردهای آن دارای رابطه سلسله مراتبی یا درختی است. نمونه این جداول، جدول کارمندان است که مدیر هر کارمند نیز مشخص شده است یا جدولی که ساختار سازمانی را نشان می­دهد یا جدولی که موضوعات درختی را در خود ذخیره کرده است. یکی از مزایای استفاده از CTE بازگشتی، سرعت کار آن در مقایسه با روش­های پردازشی دیگر است.

ساختار کلی یک دستور CTE بازگشتی به صورت زیر است.
WITH cteName AS
(
   query1
   UNION ALL
   query2
)
در بدنه CTE حداقل دو عضو[8] (کوئری) وجود دارد که بایستی با یکی از عبارت­های زیر به هم متصل شوند.
UNION
UNION ALL
INTERSECT
EXCEPT

query1 شامل دستوری است که اولین سری از رکوردهای result set نهایی را تولید می­کند. اصطلاحا به این کوئری anchor memberمی­گویند.
بعد از دستور query1، حتما بایستی از UNION ALL و امثال آنها استفاده شود.
سپس query2 ذکر می­شود. اصطلاحا به این کوئری recursive member گفته می­شود. این کوئری شامل دستوری است که سطوح بعدی درخت را تولید خواهد کرد. این کوئری دارای شرایط زیر است.
  •   حتما بایستی به CTE که همان cteName است اشاره کرده و در جایی از آن استفاده شده باشد. به عبارت دیگر از رکوردهای موجود در جدول موقت استفاده کند تا بتواند رکوردهای بعدی را تشخیص دهد.
  • حتما بایستی مطمئن شوید که شرایط کافی برای پایان حلقه پیمایش رکوردها را داشته باشد در غیر این صورت سبب تولید حلقه بی پایان[9] خواهد شد.

بدنه CTE می­تواند حاوی چندین anchor member و چندین recursive member باشد ولی فقط recursive memberها هستند که به CTE اشاره می­کنند.

برای آنکه نکات فوق روشن شود به مثال­های زیر توجه کنید.
فرض کنید جدولی از کارمندان و مدیران آنها داریم که به صورت زیر تعریف و مقداردهی اولیه شده است.
IFOBJECT_ID('Employees','U')ISNOTNULL
DROPTABLE dbo.Employees
GO 

CREATETABLE dbo.Employees
(
  EmployeeID intNOTNULLPRIMARYKEY,
  FirstName varchar(50)NOTNULL,
  LastName varchar(50)NOTNULL,
  ManagerID intNULL
)

GO


INSERTINTO Employees VALUES (101,'Alireza','Nematollahi',NULL)
INSERTINTO Employees VALUES (102,'Ahmad','Mofarrahzadeh', 101)
INSERTINTO Employees VALUES (103,'Mohammad','BozorgGhommi', 102)
INSERTINTO Employees VALUES (104,'Masoud','Narimani', 103)
INSERTINTO Employees VALUES (105,'Mohsen','Hashemi', 103)
INSERTINTO Employees VALUES (106,'Aref','Partovi', 102)
INSERTINTO Employees VALUES (107,'Hosain','Mahmoudi', 106)
INSERTINTO Employees VALUES (108,'Naser','Pourali', 106)
INSERTINTO Employees VALUES (109,'Reza','Bagheri', 102)
INSERTINTO Employees VALUES (110,'Abbas','Najafian', 102)

مثال اول: می­خواهیم فهرست کارمندان را به همراه نام مدیر آنها و شماره سطح درخت نمایش دهیم. کوئری زیر نمونه‌ای از یک کوئری بر اساس CTE بازگشتی می­باشد.
WITHcteReports(EmpID, FirstName, LastName, MgrID, EmpLevel)
AS
(
SELECT EmployeeID, FirstName, LastName, ManagerID, 1
FROM Employees
WHERE ManagerID ISNULL
UNIONALL
SELECT e.EmployeeID, e.FirstName, e.LastName, e.ManagerID,r.EmpLevel + 1
FROM Employees e INNERJOINcteReports r
ON e.ManagerID = r.EmpID
)
SELECT
FirstName +' '+ LastName AS FullName,
EmpLevel,
(SELECT FirstName +' '+ LastName FROM Employees
WHERE EmployeeID = cteReports.MgrID)AS Manager
FROMcteReports
ORDERBY EmpLevel, MgrID
کوئری اول در بدنه CTE رکورد مدیری را می­دهد که ریشه درخت بوده و بالاسری ندارد و شماره سطح این رکورد را 1 در نظر می­گیرد.
کوئری دوم در بدنه CTE از یک JOIN بین Employees و cteReports استفاده کرده و کارمندان زیر دست هر کارمند قبلی (فرزندان) را بدست آورده و مقدار شماره سطح آنرا به صورت Level+1 تنظیم می­کند.
در نهایت با استفاده از CTE و یک subquery جهت بدست آوردن نام مدیر هر کارمند، نتیجه نهایی تولید می­شود.

مثال دوم: می­خواهیم شناسه یک کارمند را بدهیم و نام او و نام مدیران وی را به عنوان جواب در خروجی بگیریم.
WITHcteReports(EmpID, FirstName, LastName, MgrID, EmpLevel)
AS
(
SELECT EmployeeID, FirstName, LastName, ManagerID, 1
FROM Employees
WHERE EmployeeID = 110
UNIONALL
SELECTe.EmployeeID, e.FirstName, e.LastName, e.ManagerID,r.EmpLevel + 1
FROM Employees e INNERJOINcteReports r
ON e.EmployeeID = r.MgrID
)
SELECT
FirstName +' '+ LastName AS FullName,
EmpLevel
FROMcteReports
ORDERBY EmpLevel
اگر دقت کنید اولین تفاوت در خط اول مشاهده می­شود. در اینجا مشخص می­کند که اولین سری از رکوردها چگونه انتخاب شود. مثلا کارمندی را می­خواهیم که شناسه آن 110 باشد.
دومین تفاوت اصلی این کوئری با مثال قبلی، در قسمت دوم دیده می­شود. شما می‌خواهید مدیر (پدر) کارمندی که در آخرین پردازش در جدول موقت قرار گرفته است را استخراج کنید.

    


[1] a temporary named result set
[2] recursive
[3] nonrecursive
[4] Scope
[5]مثلا محدوده کدهای یک روال یا یک تابع
[6] nonrecursive
[7] recursive
[8] member
[9] Infinite loop
  
مطالب دوره‌ها
پشتیبانی از XML Schema در SQL Server
XML Schema چیست؟

XML Schema معرف ساختار، نوع داده‌ها و المان‌های یک سند XML است. البته باید درنظر داشت که تعریف XML Schema کاملا اختیاری است و اگر تعریف شود مزیت اعتبارسنجی داده‌های در حال ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را به صورت خودکار به همراه خواهد داشت. در این حالت به نوع داده‌ای XML دارای اسکیما، typed XML و به نوع بدون اسکیما، untyped XML گفته می‌شود.
به یک نوع XML، چندین اسکیمای مختلف را می‌توان نسبت داد و به آن XML schema collection نیز می‌گویند.



XML schema collections پیش فرض و سیستمی

تعدادی XML Schema پیش فرض در SQL Server تعریف شده‌اند که به آن‌ها sys schema collections گفته می‌شود.
 Prefix - Namespace
xml = http://www.w3.org/XML/1998/namespace
xs = http://www.w3.org/2001/XMLSchema
xsi = http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance
fn = http://www.w3.org/2004/07/xpath-functions
sqltypes = http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/sqltypes
xdt = http://www.w3.org/2004/07/xpath-datatypes
(no prefix) = urn:schemas-microsoft-com:xml-sql
(no prefix) = http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/SOAP
در اینجا پیشوندها و فضاهای نام sys schema collections را ملاحظه می‌کنید. از این اسکیماها برای تعاریف strongly typed امکانات موجود در SQL Server کمک گرفته شده‌است.
اگر علاقمند باشید تا این تعاریف را مشاهده کنید به مسیر Program Files\Microsoft SQL Server\version\Tools\Binn\schemas\sqlserver در جایی که SQL Server نصب شده‌است مراجعه نمائید. برای مثال در مسیر Tools\Binn\schemas\sqlserver\2006\11\events فایل events.xsd قابل مشاهده است و یا در مسیر Tools\Binn\schemas\sqlserver\2004\07 اسکیمای ابزارهای query processor و  show plan قابل بررسی می‌باشد.
مهم‌ترین آن‌ها را در پوشه Tools\Binn\schemas\sqlserver\2004\sqltypes در فایل sqltypes.xsd می‌توانید ملاحظه کنید. اگر به محتوای آن دقت کنید، قسمتی از آن به شرح ذیل است:
  <xsd:simpleType name="char">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="nchar">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="varchar">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="nvarchar">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="text">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="ntext">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
در اینجا نوع‌های توکار char تا ntext به xsd:string نگاشت شده‌اند و برای اعتبارسنجی datetime و نگاشت آن، از الگوی ذیل استفاده می‌شود؛ به همراه حداقل و حداکثر قابل تعریف:
  <xsd:simpleType name="datetime">
    <xsd:restriction base="xsd:dateTime">
      <xsd:pattern value="((000[1-9])|(00[1-9][0-9])|(0[1-9][0-9]{2})|([1-9][0-9]{3}))-((0[1-9])|(1[012]))-((0[1-9])|([12][0-9])|(3[01]))T(([01][0-9])|(2[0-3]))(:[0-5][0-9]){2}(\.[0-9]{2}[037])?"/>
      <xsd:maxInclusive value="9999-12-31T23:59:59.997"/>
      <xsd:minInclusive value="1753-01-01T00:00:00.000"/>
    </xsd:restriction>
  </xsd:simpleType>
ادیتور SQL Server managment studio به خوبی، گشودن، ایجاد و یا ویرایش فایل‌هایی با پسوند xsd را پشتیبانی می‌کند.



تعریف XML Schema و استفاده از آن جهت تعریف یک strongly typed XML

XML Schema مورد استفاده در SQL Server حتما باید در بانک اطلاعاتی ذخیره شود و برای خواندن آن، برای مثال از فایل سیستم استفاده نخواهد شد.
CREATE XML SCHEMA COLLECTION invcol AS
'<xs:schema ... targetNamespace="urn:invoices">
...
</xs:schema>
'

CREATE TABLE Invoices(
id int IDENTITY PRIMARY KEY,
invoice XML(invcol)
)
در اینجا نحوه‌ی تعریف کلی یک XML Schema collection و سپس انتساب آن‌را به یک ستون XML ملاحظه می‌کنید. ستون invoice که از نوع XML تعریف شده، ارجاعی را به اسکیمای تعریف شده دارد.
در ادامه نحوه‌ی تعریف یک اسکیمای نمونه قابل مشاهده است:
CREATE XML SCHEMA COLLECTION geocol AS
'<xs:schema xmlns:xs="http://www.w3.org/2001/XMLSchema"
           targetNamespace="urn:geo"
           elementFormDefault="qualified"
           xmlns:tns="urn:geo">
  <xs:simpleType name="dim">
    <xs:restriction base="xs:int" />
  </xs:simpleType>
  <xs:complexType name="Point">
    <xs:sequence>
      <xs:element name="X" type="tns:dim"  minOccurs="0" maxOccurs="unbounded" />
      <xs:element name="Y" type="tns:dim"  minOccurs="0" maxOccurs="unbounded" />
    </xs:sequence>
  </xs:complexType>
  <xs:element name="Point" type="tns:Point" />
</xs:schema>'
در این اسکیما، یک نوع ساده به نام dim تعریف شده‌است که محدودیت آن، ورود اعداد صحیح می‌باشد. همچنین امکان تعریف نوع‌های پیچیده نیز در اینجا وجود دارد. برای مثال نوع پچیده Point دارای دو المان X و Y از نوع dim در ادامه تعریف شده‌است. المانی که نهایتا بر این اساس در XML ظاهر خواهد شد توسط xs:element تعریف شده‌است.
اکنون برای آزمایش اسکیمای تعریف شده، جدول geo_tab را به نحو ذیل تعریف می‌کنیم و سپس سعی در insert دو رکورد در آن خواهیم کرد:
 declare @geo_tab table(
 id int identity primary key,
 point xml(content geocol)
)
 
insert into @geo_tab values('<Point xmlns="urn:geo"><X>10</X><Y>20</Y></Point>')
insert into @geo_tab values('<Point xmlns="urn:geo"><X>10</X><Y>test</Y></Point>')
در اینجا اگر دقت کنید، برای تعریف نام اسکیمای مورد استفاده، واژه content نیز ذکر شده‌است. Content مقدار پیش فرض است و در آن پذیرش XML Fragments یا محتوای XML ایی با بیش از یک Root element مجاز است. حالت دیگر آن document است که تنها یک Root element را می‌پذیرد.
در این مثال، insert اول با موفقیت انجام خواهد شد؛ اما insert دوم با خطای ذیل متوقف می‌شود:
 XML Validation: Invalid simple type value: 'test'. Location: /*:Point[1]/*:Y[1]
همانطور که ملاحظه می‌کنید، چون در insert دوم، در المان عددی Y، مقدار test وارد شده‌است و تطابقی با اسکیمای تعریف شده ندارد، insert آن مجاز نخواهد بود.



یافتن محل ذخیره سازی اطلاعات اسکیما در SQL Server

اگر علاقمند باشید تا با محل ذخیره سازی اطلاعات اسکیما، نوع‌های تعریف شده و حتی محل استفاده از آن‌ها در بانک‌های اطلاعاتی مختلف موجود آشنا شوید و گزارشی از آن‌ها تهیه کنید، می‌توانید از کوئری‌های ذیل استفاده نمائید:
 select * from sys.xml_schema_collections
select * from sys.xml_schema_namespaces
select * from sys.xml_schema_elements
select * from sys.xml_schema_attributes
select * from sys.xml_schema_types
select * from sys.column_xml_schema_collection_usages
select * from sys.parameter_xml_schema_collection_usages
باید دقت داشت زمانیکه یک schema در حال استفاده است (یک رکورد ثبت شده مقید به آن تعریف شده باشد)، امکان drop آن نخواهد بود. حتما باید اطلاعات و ستون مرتبط، ارجاعی را به schema نداشته باشند تا بتوان آن schema را حذف کرد.
محتوای اسکیمای ذخیره شده به شکل xsd تعریف شده، ذخیره سازی نمی‌شود. بلکه اطلاعات آن تجزیه شده و سپس در جداول سیستمی SQL Server ذخیره می‌گردند. هدف از اینکار، بالا بردن سرعت اعتبارسنجی typed XMLها است.
بنابراین بدیهی است در این حالت اطلاعاتی مانند commnets موجود در xsd تهیه شده در بانک اطلاعاتی ذخیره نمی‌گردند.
برای بازیابی اطلاعات اسکیمای ذخیره شده می‌توان از متد xml_schema_namespace استفاده کرد:
 declare @x xml
select @x = xml_schema_namespace(N'dbo', N'geocol')
print convert(varchar(max), @x)
برای تعریف و یا تغییر یک XML Schema نیاز به دسترسی مدیریتی یا dbo است (به صورت پیش فرض). همچنین برای استفاده از Schema تعریف شده، کاربر متصل به SQL Server باید دسترسی Execute و References نیز داشته باشد.



نحوه‌ی ویرایش یک schema collection موجود

چند نکته:
- امکان alter یک schema collection وجود دارد.
- می‌توان یک schema جدید را به collection موجود افزود.
- امکان افزودن (و نه تغییر) نوع‌های یک schema موجود، میسر است.
- امکان drop یک اسکیما از collection موجودی وجود ندارد. باید کل collection را drop کرد و سپس آن‌را تعریف نمود.
- جداولی با فیلدهای nvarchar را می‌توان به فیلدهای XML تبدیل کرد و برعکس.
- امکان تغییر یک فیلد XML به حالت untyped و برعکس وجود دارد.

فرض کنید که می‌خواهیم اسکیمای متناظر با یک ستون XML را تغییر دهیم. ابتدا باید آن ستون XML ایی را Alter کرده و قید اسکیمای آن‌را برداریم. سپس باید اسکیمای موجود را drop و مجددا ایجاد کرد. همانطور که پیشتر ذکر شد، اگر اسکیمایی در حال استفاده باشد، قابل drop نیست. در ادامه مجددا باید ستون XML ایی را تغییر داده و اسکیمای آن‌را معرفی کرد.
روش دوم مدیریت این مساله، اجازه دادن به حضور بیش از یک اسکیما در مجموعه است. به عبارتی نگارش‌بندی اسکیما که به نحو ذیل قابل انجام است:
 alter XML SCHEMA COLLECTION geocol add @x
در اینجا به collection موجود، یک اسکیمای جدید (برای مثال نگارش دوم اسکیمای فعلی) اضافه می‌شود. در این حالت geocol، هر دو نوع اسکیمای موجود را پشتیبانی خواهد کرد.



نحوه‌ی import یک فایل xsd و ذخیره آن به صورت اسکیما

اگر بخواهیم یک فایل xsd موجود را به عنوان xsd معرفی کنیم می‌توان از دستورات ذیل کمک گرفت:
 declare @x xml
set @x = (select * from openrowset(bulk 'c:\path\file.xsd', single_blob) as x)
CREATE XML SCHEMA COLLECTION geocol2 AS @x
در اینجا به کمک openrowset فایل xsd موجود، در یک متغیر xml بارگذاری شده و سپس در دستور ایجاد یک اسکیما کالکشن جدید استفاده می‌شود.
از openrowset برای خواندن یک فایل xml موجود، جهت insert محتوای آن در بانک اطلاعاتی نیز می‌توان استفاده کرد.



محدودیت‌های XML Schema در SQL Server

تمام استاندارد XML Schema در SQL Server پشتیبانی نمی‌شود و همچنین این مورد از نگارشی به نگارشی دیگر نیز ممکن است تغییر یافته و بهبود یابد. برای مثال در SQL Server 2005 از xs:any پشتیبانی نمی‌شود اما در SQL Server 2008 این محدودیت برطرف شده‌است. همچنین مواردی مانند xs:include، xs:redefine، xs:notation، xs:key، xs:keyref و xs:unique در SQL Server پشتیبانی نمی‌شوند.



یک نکته‌ی تکمیلی

برنامه‌ای به نام xsd.exe به همراه Visual Studio ارائه می‌شود که قادر است به صورت خودکار از یک فایل XML موجود، XML Schema تولید کند. اطلاعات بیشتر 
نظرات مطالب
کارهایی جهت بالابردن کارآیی Entity Framework #2
یک همچین کدهایی هم باعث ایجاد دوباره پلن مربوط به کوئری خواهند شد:
using (var context = new MyContext())
{
    var myObject = new NonMappedType();

    var query = from entity in context.MyEntities
                where entity.Name.StartsWith(myObject.MyProperty)
                select entity;
 
   var results = query.ToList();
    ...
}
معادل بهینه شده کد بالا:
using (var context = new MyContext())
{
    var myObject = new NonMappedType();
    var myValue = myObject.MyProperty;
    var query = from entity in context.MyEntities
                where entity.Name.StartsWith(myValue)
                select entity;

    var results = query.ToList();
    ...
}
در پروژه Decision خیلی از این نوع موارد پیاده سازی شده است که میبایست اصلاح شوند. برای مثال متد های GetPagedListAsync.