مطالب
کمپین ضد IF !

بکارگیری بیش از حد If و خصوصا Switch برخلاف اصول طراحی شیءگرا است؛ تا این حد که یک کمپین ضد IF هم وجود دارد!



البته سایت فوق بیشتر جنبه تبلیغی برای سمینارهای گروه مذکور را دارد تا اینکه جنبه‌ی آموزشی/خود آموزی داشته باشد.

یک مثال کاربردی:
فرض کنید دارید یک سیستم گزارشگیری را طراحی می‌کنید. به جایی می‌رسید که نیاز است با Aggregate functions سروکار داشته باشید؛ مثلا جمع مقادیر یک ستون را نمایش دهید یا معدل امتیازهای نمایش داده شده را محاسبه کنید و امثال آن. طراحی متداول آن به صورت زیر خواهد بود:

using System.Collections.Generic;

using System.Linq;

namespace CircularDependencies
{
public enum AggregateFunc
{
Sum,
Avg
}

public class AggregateFuncCalculator
{
public decimal Calculate(IList<decimal> list, AggregateFunc func)
{
switch (func)
{
case AggregateFunc.Sum:
return getSum(list);
case AggregateFunc.Avg:
return getAvg(list);
default:
return 0m;
}
}

private decimal getAvg(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum() / list.Count;
}

private decimal getSum(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum();
}
}
}

در کلاس AggregateFuncCalculator یک متد Calculate داریم که توسط آن قرار است روی list دریافتی یک سری عملیات انجام شود. عملیات پشتیبانی شده هم توسط یک enum معرفی شده؛ برای مثال اینجا فقط جمع و میانگین پشتیبانی می‌شوند.
و مشکل طراحی این کلاس، همان switch است که برخلاف اصول طراحی شیء‌گرا می‌باشد. یکی از اصول طراحی شیءگرا بر این مبنا است که:
یک کلاس باید جهت تغییر، بسته اما جهت توسعه، باز باشد.

یعنی چی؟
داستان طراحی Aggregate functions که فقط به جمع و میانگین خلاصه نمی‌شود. امروز می‌گویند واریانس چطور؟ فردا خواهند گفت حداقل و حداکثر چطور؟ پس فردا ...
به عبارتی این کلاس جهت تغییر بسته نیست و هر روز باید بر اساس نیازهای جدید دستکاری شود.

چکار باید کرد؟
آیا می‌توانید در کلاس AggregateFuncCalculator یک الگوی تکراری را تشخیص دهید؟ الگوی تکراری موجود، محاسبات بر روی یک لیست است. پس می‌شود بر اساس آن یک اینترفیس عمومی را تعریف کرد:

public interface IAggregateFunc

{
decimal Calculate(IList<decimal> list);
}

اکنون هر کدام از پیاده سازی‌های موجود در کلاس AggregateFuncCalculator را به یک کلاس جدا منتقل خواهیم کرد تا یک اصل دیگر طراحی شیءگرا نیز محقق شود:
هر کلاس باید تنها یک کار را انجام دهد.

public class Sum : IAggregateFunc

{
public decimal Calculate(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum();
}
}

public class Avg : IAggregateFunc
{
public decimal Calculate(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum() / list.Count;
}
}

تا اینجا 2 هدف مهم حاصل شده است:
- کم کم کلاس AggregateFuncCalculator دارد خلوت می‌شود. قرار است هر کلاس یک کار را بیشتر انجام ندهد.
- برنامه از بسته بودن جهت توسعه هم خارج شده است (یکی دیگر از اصول طراحی شیءگرا). اگر تعاریف توابع محاسباتی را تماما در یک کلاس قرار دهیم صاحب اول و آخر آن کتابخانه خودمان خواهیم بود. این کلاس بسته است جهت تغییر. اما با معرفی IAggregateFunc، من امروز 2 تابع را تعریف کرد‌ه‌ام، شما فردا توابع خاص خودتان را تعریف کنید. باز هم برنامه کار خواهد کرد. نیازی نیست تا من هر روز یک نگارش جدید از کتابخانه را ارائه دهم که در آن فقط یک تابع دیگر اضافه شده است.

اکنون یکی از چندین و چند روش بازنویسی کلاس AggregateFuncCalculator به صورت زیر می‌تواند باشد

public class AggregateFuncCalculator

{
public decimal Calculate(IList<decimal> list, IAggregateFunc func)
{
return func.Calculate(list);
}
}

بله! دیگر سوئیچی در کار نیست. این کلاس تنها یک کار را انجام می‌دهد. همچنین دیگر نیازی به تغییر هم ندارد (محاسبات از آن خارج شده) و باز است جهت توسعه (شما نگارش‌های دلخواه IAggregateFunc دیگر خود را توسعه داده و استفاده کنید).

مطالب
کاربردهای Static reflection - قسمت اول

در مورد static reflection مقدمه‌ای پیشتر در این سایت قابل مطالعه است (^) و پیشنیاز بحث جاری است. در ادامه قصد داریم یک سری از کاربردهای متداول آن‌را که این روزها در گوشه و کنار وب یافت می‌شود، به زبان ساده بررسی کنیم.

بهبود کدهای موجود

از static reflection در دو حالت کلی می‌توان استفاده کرد. یا قرار است کتابخانه‌ای را از صفر طراحی کنیم یا اینکه خیر؛ کتابخانه‌ای موجود است و می‌خواهیم کیفیت آن‌را بهبود ببخشیم. هدف اصلی هم «حذف رشته‌ها» و «استفاده از کد بجای رشته‌ها» است.
برای مثال قطعه کد زیر یک مثال متداول مرتبط با WPF و یا Silverlight است. در آن با پیاده سازی اینترفیس INotifyPropertyChanged و استفاده از متد raisePropertyChanged ، به رابط کاربری برنامه اعلام خواهیم کرد که لطفا خودت را بر اساس اطلاعات جدید تنظیم شده در قسمت set خاصیت Name ، به روز کن:
using System.ComponentModel;


namespace StaticReflection
{
public class User : INotifyPropertyChanged
{
string _name;
public string Name
{
get { return _name; }
set
{
if (_name == value) return;
_name = value;
raisePropertyChanged("Name");
}
}

public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
void raisePropertyChanged(string propertyName)
{
var handler = PropertyChanged;
if (handler == null) return;
handler(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
}
}
}

تعاریف قسمت PropertyChangedEventArgs این پیاده سازی، خارج از کنترل ما است و در دات نت فریم ورک تعریف شده است. حتما هم نیاز به رشته دارد؛ آن هم نام خاصیتی که تغییر کرده است. چقدر خوب می‌شد اگر می‌توانستیم این رشته را حذف کنیم تا کامپایلر بتواند صحت بکارگیری اطلاعات وارد شده را دقیقا پیش از اجرای برنامه بررسی کند. الان فقط در زمان اجرا است که متوجه خواهیم شد، مثلا آیا به روز رسانی مورد نظر صورت گرفته‌است یا خیر؛ اگر نه، یعنی احتمالا یک اشتباه تایپی جایی وجود دارد.
برای بهبود این کد همانطور که در قسمت قبل نیز گفته شد، از ترکیب کلاس‌های Expression و Func استفاده خواهیم کرد. در اینجا Func قرار نیست چیزی را اجرا کند، بلکه از آن به عنوان قطعه‌ کدی که اطلاعاتش قرار است استخراج شود (Lambdas as Data) استفاده می‌شود. این استخراج اطلاعات هم توسط کلاس Expression انجام می‌شود. بنابراین قسمت اول بهبود کد به صورت زیر شروع می‌شود:
void raisePropertyChanged(Expression<Func<object>> expression)


الان اگر متد raisePropertyChanged بکارگرفته شده در خاصیت Name را بخواهیم اصلاح کنیم، حداقل با دو واقعه‌ی مطلوب زیر مواجه خواهیم شد:
Intellisense به صورت خودکار کار می‌کند:


حتی بدوی‌ترین ابزارهای Refactoring موجود (منظور همان ابزار توکار VS.NET است!) هم امکان Refactoring را در اینجا فراهم خواهند ساخت:



در پایان کد تکمیل شده فوق به شرح زیر خواهد بود که در آن از کلاس Expression جهت استخراج Member.Name استفاده شده است:
using System;

using System.ComponentModel;
using System.Linq.Expressions;

namespace StaticReflection
{
public class User : INotifyPropertyChanged
{
string _name;
public string Name
{
get { return _name; }
set
{
if (_name == value) return;
_name = value;
raisePropertyChanged(() => Name);
}
}

public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
void raisePropertyChanged(Expression<Func<object>> expression)
{
var memberExpression = expression.Body as MemberExpression;
if (memberExpression == null)
throw new InvalidOperationException("Not a member access.");

var handler = PropertyChanged;
if (handler == null) return;
handler(this, new PropertyChangedEventArgs(memberExpression.Member.Name));
}
}
}

در اینجا باز هم نهایتا به همان PropertyChangedEventArgs استاندارد و موجود، برمی‌گردیم؛ اما آرگومان رشته‌ای آن‌را به کمک ترکیب کلاس‌های Expression و Func تامین خواهیم کرد.

مطالب
تبدیل تعدادی تصویر به یک فایل PDF

صورت مساله:
تعدادی تصویر داریم، می‌خواهیم این‌ها را تبدیل به فایل PDF کنیم به این شرط که هر تصویر در یک صفحه مجزا قرار داده شود.
در ادامه برای این منظور از کتابخانه‌ی iTextSharp استفاده خواهیم کرد.

iTextSharp چیست؟
iTextSharp کتابخانه‌ی سورس باز و معروفی جهت تولید فایل‌های PDF ، توسط برنامه‌های مبتنی بر دات نت است. آن را از آدرس زیر می‌توان دریافت کرد:


کتابخانه iTextSharp نیز جزو کتابخانه‌هایی است که از جاوا به دات نت تبدیل شده‌اند. نام کتابخانه اصلی iText است و اگر کمی جستجو کنید می‌توانید کتاب 617 صفحه‌ای iText in Action از انتشارات MANNING را در این مورد نیز بیابید. هر چند این کتاب برای برنامه نویس‌های جاوا نوشته شده اما نام کلاس‌ها و متدها در iTextSharp تفاوتی با iText اصلی ندارند و مطالب آن برای برنامه نویس‌‌های دات نت هم قابل استفاده است.

مجوز استفاده از iTextSharp کدام است؟
مجوز این کتابخانه GNU Affero General Public License است. به این معنا که شما موظفید، تغییری در قسمت تهیه کننده خواص فایل PDF تولیدی که به صورت خودکار به نام کتابخانه تنظیم می‌شود، ندهید. اگر می‌خواهید این قسمت را تغییر دهید باید هزینه کنید. همچنین با توجه به اینکه این مجوز، GPL است یعنی زمانیکه از آن استفاده کردید باید کار خود را به صورت سورس باز ارائه دهید؛ درست خوندید! بله! مثل مجوز استفاده از نگارش عمومی و رایگان MySQL و اگر نمی‌خواهید اینکار را انجام دهید، در اینجا تاکید شده که باید کتابخانه را خریداری کنید.

نحوه استفاده از کتابخانه iTextSharp
در ابتدا کد تبدیل تصاویر به فایل PDF را در ذیل مشاهده خواهید کرد. فرض بر این است که ارجاعی را به اسمبلی itextsharp.dll اضافه کرده‌اید:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
public class ImageToPdf
{
public iTextSharp.text.Rectangle PdfPageSize { set; get; }
public ImageFormat ImageCompressionFormat { set; get; }
public bool FitImagesToPage { set; get; }

public void ExportToPdf(IList<string> imageFilesPath, string outPdfPath)
{
using (var pdfDoc = new Document(PdfPageSize))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream(outPdfPath, FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

foreach (var file in imageFilesPath)
{
var pngImg = iTextSharp.text.Image.GetInstance(file);

if (FitImagesToPage)
{
pngImg.ScaleAbsolute(pdfDoc.PageSize.Width, pdfDoc.PageSize.Height);
}
pngImg.SetAbsolutePosition(0, 0);

//add to page
pdfDoc.Add(pngImg);
//start a new page
pdfDoc.NewPage();
}
}
}
}
}
توضیحات:
استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp همیشه شامل 5 مرحله است. ابتدا شیء Document ایجاد می‌شود. سپس وهله‌ای از PdfWriter ساخته شده و Document جهت نوشتن در آن گشوده خواهد شد. در طی یک سری مرحله محتویات مورد نظر به Document اضافه شده و نهایتا این شیء بسته خواهد شد. البته در اینجا چون کلاس Document اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کرده، بهترین روش استفاده از آن بکارگیری واژه کلیدی using جهت مدیریت منابع آن است. به این ترتیب کامپایلر به صورت خودکار قطعه try/finally مرتبط را جهت پاکسازی منابع، تشکیل خواهد داد.
اندازه صفحات توسط سازنده‌ی شیء Document مشخص خواهند شد. این شیء از نوع iTextSharp.text.Rectangle است؛ اما مقدار دهی آن توسط کلاس iTextSharp.text.PageSize صورت می‌گیرد که انواع و اقسام اندازه صفحات استاندارد در آن تعریف شده‌اند.
متد iTextSharp.text.Image.GetInstance که در این مثال جهت دریافت اطلاعات تصاویر مورد استفاده قرار گرفت، 15 overload دارد که از آدرس مستقیم یک فایل تا استریم مربوطه تا Uri یک آدرس وب را نیز می‌پذیرد و از این لحاظ بسیار غنی است.

مثالی در مورد نحوه استفاده از کلاس فوق:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
new ImageToPdf
{
FitImagesToPage = true,
ImageCompressionFormat = ImageFormat.Jpeg,
PdfPageSize = iTextSharp.text.PageSize.A4
}.ExportToPdf(
imageFilesPath: new List<string>
{
@"D:\3.jpg",
@"D:\4.jpg"
},
outPdfPath: @"D:\tst.pdf"
);
}
}
}

مطالب
نمایش تعداد کل صفحات در iTextSharp

در مورد نحوه‌ی نمایش شماره صفحه جاری در مثلا header یک گزارش PDF تهیه شده به کمک writer.PageNumber و ارث بری از کلاس PdfPageEventHelper،‌ در پایان مطلب فارسی نویسی در iTextSharp توضیح داده شد. این مورد جزو ضروریات یک گزارش خوب است، اما عموما نیاز است تا تعداد کل صفحات هم نمایش داده شود. مثلا صفحه n از 100 جایی در تمام صفحات درج شود و ... هیچ خاصیتی به نام TotalNumberOfPages را در این کتابخانه نمی‌توان یافت. علت هم این است که تعداد واقعی کل صفحات فقط در حین بسته شدن شیء Document مشخص می‌شود و نه در هنگام تهیه صفحات. بنابراین نکته تهیه و نمایش تعداد صفحات، در iTextSharp به صورت خلاصه به شرح زیر است:
الف) باید در همان کلاسی که از PdfPageEventHelper به ارث رسیده است، متد OnCloseDocument را تحریف (override) کرد. در اینجا به خاصیت writer.PageNumber دسترسی داریم و writer.PageNumber - 1 مساوی است با تعداد کل صفحات.
ب) در مرحله بعد نیاز است تا این عدد را به نحوی به تمام صفحات تولید شده اضافه کنیم. این کار هم ساده است و مبتنی است بر بکارگیری یک PdfTemplate :
  • در متد تحریف شده‌ی OnOpenDocument ، یک قالب PDF ساده را تولید می‌کنیم (مثلا یک مستطیل کوچک خالی).
  • سپس در متد OnEndPage ، این قالب را به انتهای تمام صفحات در حال تولید اضافه خواهیم کرد.
  • زمانیکه متد OnCloseDocument فراخوانده شد، عدد تعداد کل صفحات را در این قالب که به تمام صفحات اضافه شده، درج خواهیم کرد. به این ترتیب این عدد به صورت خودکار در تمام صفحات نمایش داده خواهد شد.

پیاده سازی این توضیحات را در ادامه ملاحظه خواهید کرد:
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
public class PdfWriterPageEvents : PdfPageEventHelper
{
PdfContentByte _pdfContentByte;
// عدد نهایی تعداد کل صفحات را در این قالب قرار خواهیم داد
PdfTemplate _template;
BaseFont _baseFont;

public override void OnOpenDocument(PdfWriter writer, Document document)
{
_baseFont = BaseFont.CreateFont(BaseFont.HELVETICA, BaseFont.CP1252, BaseFont.NOT_EMBEDDED);
_pdfContentByte = writer.DirectContent;
_template = _pdfContentByte.CreateTemplate(50, 50);
}

public override void OnEndPage(PdfWriter writer, Document document)
{
base.OnEndPage(writer, document);
String text = writer.PageNumber + "/";
float len = _baseFont.GetWidthPoint(text, 8);
Rectangle pageSize = document.PageSize;
_pdfContentByte.SetRGBColorFill(100, 100, 100);
_pdfContentByte.BeginText();
_pdfContentByte.SetFontAndSize(_baseFont, 8);
_pdfContentByte.SetTextMatrix(pageSize.GetLeft(40), pageSize.GetBottom(30));
_pdfContentByte.ShowText(text);
_pdfContentByte.EndText();
//در پایان هر صفحه یک جای خالی را مخصوص تعداد کل صفحات رزرو خواهیم کرد
_pdfContentByte.AddTemplate(_template, pageSize.GetLeft(40) + len, pageSize.GetBottom(30));
}
public override void OnCloseDocument(PdfWriter writer, Document document)
{
base.OnCloseDocument(writer, document);
_template.BeginText();
_template.SetFontAndSize(_baseFont, 8);
_template.SetTextMatrix(0, 0);
//درج تعداد کل صفحات در تمام قالب‌های اضافه شده
_template.ShowText((writer.PageNumber - 1).ToString());
_template.EndText();
}
}

public class AddTotalNoPages
{
public static void CreateTestPdf()
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("tpn.pdf", FileMode.Create));
pdfWriter.PageEvent = new PdfWriterPageEvents();
pdfDoc.Open();


pdfDoc.Add(new Phrase("Page1"));
pdfDoc.NewPage();
pdfDoc.Add(new Phrase("Page2"));
pdfDoc.NewPage();
pdfDoc.Add(new Phrase("Page3"));
}
}
}
}

مطالب
نحوه‌ی صحیح فراخوانی SQL Aggregate Functions حین استفاده از LINQ

SQL Aggregate Functions که مد نظر شما هستند مانند Min ، Max ، Sum و امثال آن. بحث LINQ هم زمانیکه از الگوی Repository استفاده شود مستقل از نوع ORM مورد نظر خواهد شد؛ بنابراین در اینجا مقصود از LINQ می‌تواند LINQ to SQL ، LINQ to Entities ، LINQ to NHibernate و کلا هر نوع ORM دیگری با پشتیبانی از LINQ باشد.
صورت مساله هم این است: آیا نوشتن عبارت LINQ ایی به شکل زیر صحیح است؟
decimal amount = respository.Transactions
.Where(t=>t.TransactionDate>new DateTime(2010,10,13))
.Sum(t=>t.Amount);
پاسخ: خیر!
توضیحات:
عبارت LINQ فوق در نهایت به شکل زیر ترجمه خواهد شد:
-- Region Parameters
-- @p0: DateTime [2010/10/13 12:00:00 ق.ظ]
-- EndRegion
SELECT SUM([t0].[Amount]) AS [value]
FROM [Transactions] AS [t0]
WHERE [t0].[TransactionDate] > @p0
و اتفاقا در این سیستم پس از تاریخ 2010/10/13 هیچ تراکنشی ثبت نشده است؛ بنابراین خروجی این کوئری null خواهد بود و نه صفر. همینجا است که یکی از استثناهای زیر صادر شده و ادامه‌ی برنامه با مشکل مواجه خواهد شد:
- System.InvalidOperationException: The cast to value type 'decimal' failed because the materialized value is null.
- InvalidOperationException: The null value cannot be assigned to a member with type decimal which is a non-nullable value type.

مشکل هم از اینجا ناشی می‌شود که متغییری از نوع deciaml یا int و امثال آن، مقدار دریافتی نال را نمی‌پذیرند. برای رفع این مشکل باید عبارت LINQ فوق به صورت زیر بازنویسی شود (و اهمیتی هم ندارد که Sum است یا Max یا Avg و غیره؛ در مورد بکارگیری تمام SQL Aggregate Functions در یک عبارت LINQ ، این مورد باید لحاظ گردد):
decimal amount = respository.Transactions
.Where(t=>t.TransactionDate>new DateTime(2010,10,13))
.Sum(t=>(decimal?)t.Amount)??0;

دقیقا به همین علت است که در دات نت، nullable types تعریف شده‌اند. امکان ذخیره سازی null‌ در یک متغیر برای مثال از نوع decimal وجود ندارد اما نوع decimal? (و یا Nullable<decimal> به بیانی دیگر) این قابلیت را دارد.
شاید بگوئید که در اینجا با تغییر تعریف متغیر به decimal? amount مشکل حل می‌شود، اما خیر. تعریف extension method مربوط به sum به صورت زیر است:

public static TResult Sum<TSource>(
this IQueryable<TSource> source,
Expression<Func<TSource, TResult>> selector)

در این تعریف به TResult دقت نمائید؛ هم بیانگر نوع خروجی نهایی متد و هم مشخص سازنده‌ی نوع پارامتری است که خروجی Lambda Expression را تشکیل می‌دهد. به این معنا که سی شارپ، TResult را از lambda expression دریافت کرده و خروجی Sum را بر همان مبنا و نوع تشکیل می‌دهد. بنابراین برای دریافت خروجی nullable باید TResult ایی nullable را همانند مثال فوق ایجاد کنیم.

خلاصه بحث:
اگر در کدهای LINQ خود که با بانک اطلاعاتی سر و کار دارند از معادل‌های SQL Aggregate Functions استفاده کرده‌اید، آن‌ها را یافته و نکته‌ی nullable TResult فوق را به آن‌ها اعمال کنید؛ در غیر اینصورت منتظر باشید تا روزی برنامه شما به سادگی کرش کند.


مطالب
بررسی واژه کلیدی static

تفاوت بین یک کلاس استاتیک، متدی استاتیک و یا متغیر عضو استاتیک چیست؟ چه زمانی باید از آن‌ها‌ استفاده کرد و لزوم بودن آن‌ها‌ چیست؟
برای پاسخ دادن به این سؤالات باید از نحوه‌ی تقسیم بندی حافظه شروع کرد.
RAM برای هر نوع پروسه‌ای که در آن بارگذاری می‌شود به سه قسمت تقسیم می‌گردد: Stack ، Heap و Static (استاتیک در دات نت در حقیقت قسمتی از Heap است که به آن High Frequency Heap نیز گفته می‌شود).
این قسمت استاتیک حافظه، محل نگهداری متدها و متغیرهای استاتیک است. آن متدها و یا متغیرهایی که نیاز به وهله‌ای از کلاس برای ایجاد ندارند، به صورت استاتیک ایجاد می‌گردند. در سی شارپ از واژه کلیدی static برای معرفی آن‌ها کمک گرفته می‌شود. برای مثال:

class MyClass
{
public static int a;
public static void DoSomething();
}
در این مثال برای فراخوانی متد DoSomething نیازی به ایجاد یک وهله جدید از کلاس MyClass نمی‌باشد و تنها کافی است بنویسیم:

MyClass.DoSomething(); // and not -> new MyClass().DoSomething();
نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که متدهای استاتیک تنها قادر به استفاده از متغیرهای استاتیک تعریف شده در سطح کلاس هستند. علت چیست؟
به مثال زیر دقت نمائید:

class MyClass
{
// non-static instance member variable
private int a;
//static member variable
private static int b;
//static method
public static void DoSomething()
{
//this will result in compilation error as “a” has no memory
a = a + 1;
//this works fine since “b” is static
b = b + 1;
}
}
در این مثال اگر متد DoSomething را فراخوانی کنیم، تنها متغیر b تعریف شده، در حافظه حضور داشته (به دلیل استاتیک معرفی شدن) و چون با روش فراخوانی MyClass.DoSomething هنوز وهله‌ای از کلاس مذکور ایجاد نشده، به متغیر a نیز حافظه‌ای اختصاص داده نشده است و نامعین می‌باشد.
بر این اساس کامپایلر نیز از کامپایل شدن این کد جلوگیری کرده و خطای لازم را گوشزد خواهد کرد.

اکنون تعریف یک کلاس به صورت استاتیک چه اثری را خواهد داشت؟
با تعریف یک کلاس به صورت استاتیک مشخص خواهیم کرد که این کلاس تنها حاوی متدها و متغیرهای استاتیک می‌باشد. امکان ایجاد یک وهله از آن‌ها وجود نداشته و نیازی نیز به این امر ندارند. این کلاس‌ها امکان داشتن instance variables را نداشته و به صورت پیش فرض از نوع sealed به حساب خواهند آمد و امکان ارث بری از آن‌ها نیز وجود ندارد. علت این امر هم این است که یک کلاس static هیچ نوع رفتاری را تعریف نمی‌کند.

پس با این تفاسیر چرا نیاز به یک کلاس static ممکن است وجود داشته باشد؟
همانطور که عنوان شد یک کلاس استاتیک هیچ نوع رفتاری را تعریف نمی‌کند بنابراین بهترین مکان است برای تعریف متدهای کمکی که به سایر اعضای کلاس‌های ما وابستگی نداشته، عمومی بوده، مستقل و متکی به خود هستند. عموما متدهای کمکی در یک برنامه به صورت مکرر فراخوانی شده و نیاز است تا به سرعت در دسترس قرار داشته باشند و حداقل یک مرحله ایجاد وهله کلاس در اینجا برای راندمان بیشتر حذف گردد.
برای مثال متدی را در نظر بگیرید که بجز اعداد، سایر حروف یک رشته را حذف می‌کند. این متد عمومی است، وابستگی به سایر اعضای یک کلاس یا کلاس‌های دیگر ندارد. بنابراین در گروه متدهای کمکی قرار می‌گیرد. اگر از افزونه‌ی ReSharper‌ استفاده نمائید، این نوع متدها را به صورت خودکار تشخیص داده و راهنمایی لازم را جهت تبدیل آ‌ن‌ها به متد‌های استاتیک ارائه خواهد داد.

با کلاس‌های استاتیک نیز همانند سایر کلاس‌های یک برنامه توسط JIT compiler رفتار می‌شود، اما با یک تفاوت. کلاس‌های استاتیک فقط یکبار هنگام اولین دسترسی به آن‌ها ساخته شده و در قسمت High Frequency Heap حافظه قرار می‌گیرند. این قسمت از حافظه تا پایان کار برنامه از دست garbage collector‌ در امان است (بر خلاف garbage-collected heap‌ یا object heap که جهت instance classes مورد استفاده قرار می‌گیرد)


نکته:
در برنامه‌های ASP.Net از بکارگیری متغیرهای عمومی استاتیک برحذر باشید (از static fields و نه static methods). این متغیرها بین تمامی کاربران همزمان یک برنامه به اشتراک گذاشته شده و همچنین باید مباحث قفل‌گذاری و امثال آن‌را در محیط‌های چند ریسمانی هنگام کار با آن‌ها رعایت کرد (thread safe نیستند).

مطالب
کش کردن اطلاعات غیر پویا در ASP.Net - قسمت دوم

قسمت قبل به IIS7‌ اختصاص داشت که شاید برای خیلی‌ها کاربرد نداشته باشد خصوصا اینکه برنامه نویس‌ها ترجیح می‌دهند به روش‌هایی روی بیاورند که کمتر نیاز به دخالت مدیر سرور داشته باشد؛ یا زمانیکه سایت شما بر روی یک هاست اینترنتی قرار گرفته است عملا شاید دسترسی خاصی به تنظیمات IIS نداشته باشید (مگر اینکه یک هاست اختصاصی را تهیه کنید).
برای IIS6 و ماقبل از آن و حتی بعد از آن!، حداقل دو روش برای کش کردن اطلاعات استاتیک وجود دارد:

الف) استفاده از web resources معرفی شده در ASP.Net 2.0 به بعد
در مورد نحوه‌ی تعریف و بکارگیری web resources می‌توان به مقاله "تبدیل پلاگین‌های jQuery‌ به کنترل‌های ASP.Net" رجوع کرد.


همانطور که در شکل فوق نیز ملاحظه می‌کنید، هدر مربوط به مدت زمان منقضی شدن کش سمت کلاینت یک web resource توسط موتور ASP.Net به صورت خودکار به سال 2010 تنظیم شده است و این مقدار خالی نیست.

ب) افزودن این هدر به صورت دستی

برای این منظور باید در نحوه‌ی ارائه فایل‌های استاتیک دخالت کنیم و این‌کار را با استفاده از یک generic handler می‌توان انجام داد.


کد این generic handler می‌تواند به صورت زیر باشد:

using System;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Services;
using System.Reflection;

namespace test1
{
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
public class cache : IHttpHandler
{

private static void cacheIt(TimeSpan duration)
{
HttpCachePolicy cache = HttpContext.Current.Response.Cache;

FieldInfo maxAgeField = cache.GetType().GetField("_maxAge", BindingFlags.Instance | BindingFlags.NonPublic);
maxAgeField.SetValue(cache, duration);

cache.SetCacheability(HttpCacheability.Public);
cache.SetExpires(DateTime.Now.Add(duration));
cache.SetMaxAge(duration);
cache.AppendCacheExtension("must-revalidate, proxy-revalidate");
}

public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
string file = context.Request.QueryString["file"];
if (string.IsNullOrEmpty(file))
{
return;
}

string contetType = context.Request.QueryString["contetType"];
if (string.IsNullOrEmpty(contetType))
{
return;
}

context.Response.Write(File.ReadAllText(context.Server.MapPath(file)));

//Set the content type
context.Response.ContentType = contetType;

// Cache the resource for 30 Days
cacheIt(TimeSpan.FromDays(30));
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}
}
توضیحات:
این generic handler دو کوئری استرینگ را دریافت می‌کند؛ file جهت دریافت نام فایل و contetType جهت مشخص سازی نوع محتوایی که باید سرو شود؛ مثلا جاوا اسکریپت یا استایل شیت و امثال آن. سپس زمانیکه محتوا را Response.Write می‌کند، هدر مربوط به کش شدن آن‌را نیز به 30 روز تنظیم می‌نماید.
تابع مربوط به کش کردن اطلاعات از مقاله ASP.NET Ajax Under-the-hood Secrets استخراج شد.

روش استفاده در مورد فایل‌های CSS
بجای تعریف یک فایل CSS در صفحه، به صورت استاندارد، اکنون تعریف متداول را به صورت زیر اصلاح کنید:

<link type="text/css" href="cache.ashx?v=1&file=site.css&contetType=text/css" rel="Stylesheet" />
هر زمانیکه که فایل site.css درخواست می‌شود، باید از فیلتر ما عبور کند و سپس ارائه گردد. در این حین، هدر مربوط به مدت زمان کش شدن سمت کلاینت به آن اضافه می‌شود. از کوئری استرینگ مربوط v هم جهت به روز رسانی‌های بعدی استفاده می‌شود تا اگر تغییری را اعمال کردیم، کلاینت حتما با توجه به آدرس جدید، محتویات جدید را یکبار دیگر دریافت کند. (مرورگر آدرس‌های مشابه را در صورتیکه هدر مربوط به کش شدن آن‌ها تنظیم شده باشد، از کش خواهد خواند و کاری به آخرین تغییرات شما در سرور ندارد)

روش استفاده در مورد فایل‌های JS
<script type="text/javascript" src="cache.ashx?v=1&file=js/jquery-1.3.2.min.js&contetType=application/x-javascript"></script>
اکنون اگر سایت را مجددا با افزونه YSlow بررسی کنیم، می‌توان این هدر جدید را مشاهده کرد:



مطالب
طراحی پایگاه داده چند زبانه

در این مقاله قصد داریم اطلاعات مفیدی را در مورد طراحی دیتابیس‌های چند زبانه، در اختیار شما بگذاریم. مدتی قبل به طراحی دیتابیسی که چند زبانه بودن توضیحات کالا را برای مشتریانی از کشورهای مختلف پشتیبانی می‌کرد، نیاز داشتم. وقتی شروع به پیاده سازی طرح دیتابیس کردم، جواب سرراست نبود. زمانیکه در وب برای بهترین راه جستجو می‌کردم، با نظرات و روش‌های زیادی مواجه شدم. در ادامه بعضی از روش‌های محبوب را بیان می‌کنم. 

ستون اضافی :  این ساده‌ترین راه است و به ازای هر ستونی که نیاز به ترجمه داشته باشد، ستون اضافی در نظر می‌گیریم. 
CREATE TABLE app_product (
     Id Int IDENTITY NOT NULL,
     Description_en Text,
     Description_pl Text,
     PRIMARY KEY (Id)
);

مزایا :

  • سادگی
  • کوئری‌های آسان (بدون نیاز به join )

معایب :

  • اضافه کردن زبان جدید نیاز به تغییر جداولی که چند زبانه هستند دارد
  • اگر وارد کردن داده برای همه زبان‌ها الزامی نباشد (بعضی جاها فقط زبان پیش فرض الزامی است) ممکن است داده‌های زیاد و یا فیلد‌های خالی در دیتابیس ایجاد شود
  • نگهداری آن مشکل است  

یک جدول ترجمه :
این روش تمیزترین راه از دیدگاه ساختار دیتابیس به نظر می‌رسد. شما همه متن هایی را که نیاز به ترجمه دارد، در یک جدول ذخیره می‌کنید. 
CREATE TABLE ref_language (
         Code Char(2)NOT NULL,
         Name Varchar(20) NOT NULL,
         PRIMARY KEY (Code)
);
 
CREATE TABLE app_translation (
        Id Int IDENTITY NOT NULL,
        PRIMARY KEY (Id)
);
 
CREATE TABLE app_translation_entry (
       TranslationId Int NOT NULL,
       LanguageCode Char(2) NOT NULL,
       Text Text NOT NULL,
       FOREIGN KEY (TranslationId) REFERENCES app_translation(Id),
       FOREIGN KEY (LanguageCode) REFERENCES ref_language(Code)
);
 
CREATE TABLE app_product (
      Id Int IDENTITY NOT NULL,
      Description Int NOT NULL,
      PRIMARY KEY (Id),
      FOREIGN KEY (Description) REFERENCES app_translation(Id)
);

مزایا :

  • اضافه کردن زبان جدید به تغییر طرح دیتابیس نیاز ندارد
  • به نظر تمیز است و رویکرد رابطه‌ای دارد
  • همه ترجمه‌ها در یک مکان است (بعضی‌ها می‌گویند این جز معایب است چون امکان خوانایی و نگهداری کمتر است)

معایب :

  • کوئری‌های پیچیده (به join ‌های چندگانه نیاز دارد تا شرح کالا را به درستی نمایش دهد) 
  • پیچیدگی زیاد 
جدول ترجمه اضافی به ازای هر جدول چند زبانه : برای هر جدولی که نیاز به ترجمه دارد یک جدول اضافی ساخته می‌شود. جدول اصلی داده‌های غیر مرتبط به زبان و جدول دوم همه اطلاعات ترجمه شده را ذخیره می‌کند. 
CREATE TABLE ref_language (
      Code Char(2)NOT NULL,
      Name Varchar(20) NOT NULL,
      PRIMARY KEY (Code)
);
 
CREATE TABLE app_product (
      Id Int IDENTITY NOT NULL,
      PRIMARY KEY (Id)
);
 
CREATE TABLE app_product_translation (
      ProductId Int NOT NULL,
      LanguageCode Char(2) NOT NULL,
      Description Text NOT NULL,
      FOREIGN KEY (ProductId) REFERENCES app_product(Id),
      FOREIGN KEY (LanguageCode) REFERENCES ref_language(Code)
);

مزایا :

  • اضافه کردن زبان جدید به تغییر طرح دیتابیس نیاز ندارد
  • کوئری‌های نسبتا ساده است

معایب :

  • ممکن است تعداد جداول دو برابر شود 

سه مثال نشان داده شده در بالا به ما ایده می‌دهند که چگونه روش‌های مختلف ممکن است استفاده شوند. البته اینها همه گزینه‌های ممکن نیستند، فقط محبوبترین روش‌ها هستند و شما می‌توانید آنها را ویرایش کنید؛ به عنوان مثال با تعریف View ‌های اضافی که join ‌های پیچیده شما را در کدها، ذخیره می‌کنند. راه حلی  که شما انتخاب می‌کنید به نیازمندی‌های پروژه وابسته است. اگر شما به سادگی نیاز دارید و مطمئن هستید تعداد زبان‌های پیشتیبانی کم و ثابت است، می‌توانید راه حل اول را انتخاب کنید. اگر به انعطاف پذیری بیشتری نیاز دارید، می‌توانید join ‌های ساده در کوئری‌های چند زبانه را انتخاب کنید. راه حل سوم انتخاب مناسبی است. 

منبع :

http://fczaja.blogspot.com/2010/08/multilanguage-database-design.html 

مطالب
Blazor 5x - قسمت 27 - برنامه‌ی Blazor WASM - کار با سرویس‌های Web API
در قسمت‌های Blazor Server مثال این سری، با روش کار با سرویس‌های سمت سرور برنامه، آشنا شدیم. در این نوع برنامه‌ها، فقط کافی است اصل سرویس مدنظر را مستقیما در کامپوننت‌های Razor تزریق کرد و سپس می‌توان به نحو متداولی با آن‌ها کار کرد؛ اما در برنامه‌های Blazor WASM خیر! به این نوع برنامه‌های سمت کلاینت باید همانند برنامه‌های React ، Angular ، Vue و یا حتی برنامه‌های مبتنی بر jQuery نگاه کرد. در تمام فناوری‌های سمت کلاینت، این درخواست‌های Ajax ای هستند که با سرویس‌های یک Web API سمت سرور، ارتباط برقرار کرده، اطلاعاتی را به آن‌ها ارسال و یا دریافت می‌کنند. در برنامه‌های Blazor WASM نیز باید به همین ترتیب عمل کرد و در اینجا HttpClient دات نت، جایگزین برای مثال jQuery Ajax ، Fetch API و یا XMLHttpRequest استاندارد می‌شود (البته jQuery Ajax در اصل یک محصور کننده‌ی استاندارد XMLHttpRequest است که برای اولین بار توسط مایکروسافت در برنامه‌ی Outlook web access معرفی شد).


ایجاد سرویس سمت کلاینت دریافت اطلاعات اتاق‌ها از Web API

در قسمت 24، HotelRoomController را تکمیل کردیم که کار آن، بازگشت اطلاعات تمام اتاق‌ها و یا یک اتاق مشخص به کلاینت است. اکنون می‌خواهیم در ادامه‌ی قسمت قبل، اگر کاربری بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول رزرو اتاقی کلیک کرد، لیست تمام اتاق‌های تعریف شده را به او نمایش دهیم. به همین جهت نیاز به سرویس سمت کلاینتی داریم که بتواند با این Web API endpoint کار کند:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientHotelRoomService
    {
        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
    }
}
این سرویس را در پوشه‌ی Services پروژه‌ی BlazorWasm.Client ایجاد کرده‌ایم که HotelRoomDTO خود را از پروژه‌ی BlazorServer.Models دریافت می‌کند. به این ترتیب می‌توان مدلی را بین یک Web API سمت سرور و یک سرویس سمت کلاینت، به اشتراک گذاشت. بنابراین پروژه‌ی کلاینت، باید ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Models.csproj نیز داشته باشد.

در ادامه اینترفیس فوق را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientHotelRoomService : IClientHotelRoomService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientHotelRoomService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, "/api/hotelroom"))
                            .AddParameter("checkInDate", $"{checkInDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .AddParameter("checkOutDate", $"{checkOutDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<IEnumerable<HotelRoomDTO>>(uri);
        }
    }
}
توضیحات:
- HttpClient یکی از سرویس‌های تنظیم شده‌ی در فایل Program.cs پروژه‌های سمت کلاینت است. بنابراین می‌توان آن‌را از طریق تزریق به سازنده‌ی این سرویس، به دست آورد.
- در اینجا برای دریافت اطلاعات JSON دریافتی از سمت سرور و سپس Deserialize خودکار آن به لیستی از DTO تعریف شده، از متد جدید GetFromJsonAsync استفاده شده‌است. این مورد جزو تازه‌های NET 5x. است.
- در اینجا استفاده از کلاس UriBuilderExt را نیز جهت تشکیل یک URL دارای کوئری استرینگ، مشاهده می‌کنید. هیچگاه نباید URL نهایی را از طریق جمع زدن اجزای آن به سمت سرور ارسال کرد؛ از این جهت که اجزای آن باید URL-encoded شوند؛ وگرنه در سمت سرور قابلیت پردازش نخواهند داشت. در ادامه تعریف کلاس جدید UriBuilderExt را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Json;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;
using BlazorWasm.Client.Utils;

using System;
using System.Collections.Specialized;
using System.Web;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    public class UriBuilderExt
    {
        private readonly NameValueCollection _collection;
        private readonly UriBuilder _builder;

        public UriBuilderExt(Uri uri)
        {
            _builder = new UriBuilder(uri);
            _collection = HttpUtility.ParseQueryString(string.Empty);
        }

        public UriBuilderExt AddParameter(string key, string value)
        {
            _collection.Add(key, value);
            return this;
        }

        public Uri Uri
        {
            get
            {
                _builder.Query = _collection.ToString();
                return _builder.Uri;
            }
        }
    }
}
- در اینجا توسط متد AddParameter، کار افزودن کوئری استرینگ‌ها به یک Url از پیش مشخص، انجام می‌شود. کار encoding نهایی به صورت خودکار توسط HttpUtility استاندارد دات نت، انجام خواهد شد.
- تاریخ‌های ارسالی به سمت سرور را با فرمت yyyy'-'MM'-'dd تبدیل رشته کردیم. این قالب، یکی از قالب‌های پذیرفته شده‌است.
- جهت سهولت استفاده‌ی از سرویس فوق و همچنین مدل‌های برنامه، فضای نام آن‌ها را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه‌ی سمت کلاینت، قابل دسترسی شوند:
@using BlazorWasm.Client.Services
@using BlazorServer.Models
- در آخر این سرویس جدید را باید به لیست سرویس‌های برنامه معرفی کرد تا قابلیت تزریق در کامپوننت‌ها را پیدا کند:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddScoped<IClientHotelRoomService, ClientHotelRoomService>();

            // ...
        }
    }
}

چند اصلاح جزئی در کنترلرها و سرویس‌های سمت سرور

در Url نهایی فوق، دو پارامتر جدید checkInDate و checkOutDate هم وجود دارند. به همین جهت این دو را به اکشن متدهای کنترلر HotelRoom:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class HotelRoomController : ControllerBase
    {
        // ...

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRooms(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
          // ...
        }

        [HttpGet("{roomId}")]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRoom(int? roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
           // ...
        }
    }
}
و همچنین سرویس سمت سرور IHotelRoomService نیز اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService : IDisposable
    {
        Task<List<HotelRoomDTO>> GetAllHotelRoomsAsync(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        // ...
    }
}
البته فعلا پیاده سازی خاصی ندارند و آن‌ها را در قسمت‌های بعد مورد استفاده قرار خواهیم داد.


تنظیمات ویژه‌ی HttpClient برنامه‌ی سمت کلاینت

سرویس ClientHotelRoomService فوق، از HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود استفاده می‌کند که BaseAddress خود را مطابق تنظیمات ابتدایی برنامه، از HostEnvironment دریافت می‌کند. در اینجا علاقمندیم تا بجای این تنظیم پیش‌فرض، فایل جدید appsettings.json را به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\wwwroot\appsettings.json کلاینت اضافه کرده (محل قرارگیری آن در برنامه‌های سمت کلاینت، داخل پوشه‌ی wwwroot است و نه در داخل پوشه‌ی ریشه‌ی اصلی پروژه):
{
    "BaseAPIUrl": "https://localhost:5001/"
}
و از این تنظیم جدید به عنوان BaseAddress برنامه‌ی Web API استفاده کنیم که روش آن‌را در کدهای ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ... 

            // builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient
            {
                BaseAddress = new Uri(builder.Configuration.GetValue<string>("BaseAPIUrl"))
            });

            // ... 
        }
    }
}

تکمیل کامپوننت دریافت لیست تمام اتاق‌ها

در قسمت قبل، کامپوننت خالی HotelRooms.razor را تعریف کردیم. کاربران پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول، به این کامپوننت هدایت می‌شوند. اکنون می‌خواهیم، لیست تمام اتاق‌ها را در این کامپوننت، از Web API برنامه دریافت کنیم:
@page "/hotel/rooms"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService

<h3>HotelRooms</h3>

@code {
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();
    IEnumerable<HotelRoomDTO> Rooms = new List<HotelRoomDTO>();

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        try
        {
            var model = await LocalStorage.GetItemAsync<HomeVM>(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
            if (model is not null)
            {
                HomeModel = model;
            }
            else
            {
                HomeModel.NoOfNights = 1;
            }
            await LoadRooms();
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }

    private async Task LoadRooms()
    {
        Rooms = await HotelRoomService.GetHotelRoomsAsync(HomeModel.StartDate, HomeModel.EndDate);
    }
}
در اینجا در ابتدا سعی می‌شود تا HomeModel، از Local Storage که در قسمت قبل آن‌را تنظیم کردیم، خوانده شود. سپس با استفاده از متد GetHotelRoomsAsync، لیست اتاق‌ها را از Web API دریافت می‌کنیم. تمام این عملیات آغازین نیز باید در روال رویدادگران OnInitializedAsync صورت گیرند.


روش اجرای پروژه‌های Blazor WASM

تا اینجا اگر برنامه‌ی سمت کلاینت را توسط دستور dotnet watch run اجرا کنیم، هرچند صفحه‌ی خالی نمایش لیست اتاق‌ها ظاهر می‌شود، اما یک خطای fetch error را هم دریافت خواهیم کرد؛ چون نیاز است ابتدا پروژه‌ی Web API را اجرا کرد و سپس پروژه‌ی WASM را.
برای ساده سازی اجرای همزمان این دو پروژه، اگر از ویژوال استودیوی کامل استفاده می‌کنید، بر روی نام Solution کلیک راست کرده و از منوی ظاهر شده، گزینه‌ی «Set Startup projects» را انتخاب کنید. در صفحه دیالوگ ظاهر شده، گزینه‌ی «multiple startup projects» را انتخاب کرده و از لیست پروژه‌های موجود، دو پروژه‌ی Web API و WASM را انتخاب کنید و Action مقابل آن‌ها را به Start تنظیم کنید. در اینجا حتی می‌توان ترتیب اجرای این پروژه‌ها را هم تغییر داد. در این حالت زمانیکه بر روی دکمه‌ی Run، در ویژوال استودیو کلیک می‌کنید، هر دو پروژه را با هم برای شما اجرا خواهد کرد.

نکته‌ی مهم! در این حالت هم برنامه‌ی کلاینت نمی‌تواند با برنامه‌ی Web API ارتباط برقرار کند! چون شماره پورت iisExpress درج شده‌ی در فایل appsettings.json آن، باید به شماره sslPort مندرج در فایل Properties\launchSettings.json پروژه‌ی Web API تغییر داده شود که برای نمونه در اینجا این عدد 44314 است:
{
  "iisSettings": {
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:62930",
      "sslPort": 44314
    }
  }
}
و یا اگر می‌خواهید پروژه را از طریق NET Core CLI. با اجرای دستور dotnet watch run اجرا کنید ... به صورت پیش‌فرض نمی‌شود! چون برای اینکار باید به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌های Web API و WASM وارد شد و دوبار دستور یاد شده را به صورت مجزا اجرا کرد. در این حالت، هر دو پروژه، بر روی پورت پیش‌فرض 5001 اجرا می‌شوند. روش تغییر این پورت، مراجعه به فایل Properties\launchSettings.json این پروژه‌ها است. برای مثال همان پورت پیش‌فرض 5001 را که در فایل appsettings.json انتخاب کردیم، ثابت نگه می‌داریم. یعنی فایل launchSettings.json پروژه‌ی Web API را ویرایش نمی‌کنیم. اما این پورت را در پروژه‌ی کلاینت برای مثال به عدد 5002 تغییر می‌دهیم تا برنامه‌ی کلاینت، بر روی پورت پیش‌فرض برنامه‌ی Web API اجرا نشود:
{
    "BlazorWasm.Client": {
      "applicationUrl": "https://localhost:5002;http://localhost:5003",
    }  
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-27.zip
مطالب
Blazor 5x - قسمت 18 - کار با فرم‌ها - بخش 6 - حذف اطلاعات
در این قسمت می‌خواهیم اطلاعات اتاق‌های ثبت شده را به همراه تصاویر مرتبط با آن‌ها، حذف کنیم و همچنین به یک خطای مهم در حین کار با EF-Core برسیم و متوجه شویم که روش کار با DbContext در برنامه‌های مبتنی بر Blazor Server .... با روش کار متداول با آن در برنامه‌های Web API، یکی نیست!


مشکل حذف تصاویر آپلود شده

در قسمت قبل، این امکان را مهیا کردیم که کاربران بتوانند پیش از ثبت اطلاعات یک اتاق، تصاویر آن‌را به سرور آپلود کنند. یعنی تصاویری که در ابتدای کار آپلود می‌شوند، هنوز در بانک اطلاعاتی ثبت نشده‌اند و هیچ رکوردی از آن‌ها موجود نیست. در این حالت اگر کاربری تصاویری را آپلود کرده و سپس بر روی دکمه‌ی back کلیک کند، با تعدادی تصویر آپلود شده‌ی غیرمنتسب به اتاق‌های موجود، مواجه خواهیم شد. همچنین اگر شخصی به قسمت ویرایش تصاویر مراجعه کند و با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف یک تصویر، آن‌را حذف کند، این حذف باید در بانک اطلاعاتی هم منعکس شود؛ در غیر اینصورت باز هم کاربر می‌تواند تصویری را حذف کند، اما در آخر بر روی دکمه‌ی به روز رسانی اطلاعات رکورد کلیک نکند. در این حالت در دفعات بعدی مراجعه‌ی به اطلاعات یک چنین اتاقی، با نقص اطلاعات تصاویری مواجه می‌شویم که در لیست تصاویر منتسب به یک اتاق وجود دارند، اما اصل فایل تصویری متناظر با آن‌ها از سرور حذف شده‌است.


حذف اطلاعات تصاویر، در حالت ثبت اطلاعات


زمانیکه قرار است اطلاعات اتاقی برای اولین بار ثبت شود، حذف تصاویر آپلود شده‌ی مرتبط با آن ساده‌است؛ چون هنوز اصل رکورد اتاق ثبت نشده‌است و این تصاویر در این لحظه، به رکوردی تعلق ندارند. بنابراین ابتدا متد رویدادگردان DeletePhoto را به دکمه‌ی حذف اطلاعات هر تصویر نمایش داده شده، انتساب می‌دهیم:
@if (HotelRoomModel.HotelRoomImages.Count > 0)
{
    var serial = 1;
    foreach (var roomImage in HotelRoomModel.HotelRoomImages)
    {
        <div class="col-md-2 mt-3">
            <div class="room-image" style="background: url('@roomImage.RoomImageUrl') 50% 50%; ">
                <span class="room-image-title">@serial</span>
            </div>
            <button type="button"
                    @onclick="()=>DeletePhoto(roomImage)"
                    class="btn btn-outline-danger btn-block mt-4">Delete</button>
        </div>
        serial++;
    }
}
و سپس آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@code
{
    private const string UploadFolder = "Uploads";

    private void DeletePhoto(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
        var imageFileName = imageDto.RoomImageUrl.Replace($"{UploadFolder}/", "", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        if (HotelRoomModel.Id == 0 && Title == "Create")
        {
            FileUploadService.DeleteFile(imageFileName, WebHostEnvironment.WebRootPath, UploadFolder);
            HotelRoomModel.HotelRoomImages.Remove(imageDto);
        }
    }
}
- با هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی Delete، شیء HotelRoomImageDTO متناظری به متد DeletePhoto ارسال می‌شود.
- در این شیء، مقدار خاصیت RoomImageUrl، همواره با نام پوشه‌ای که فایل‌های تصویری در آن آپلود شده‌اند، شروع می‌شود. به همین جهت نام پوشه را از آن حذف کرده و بر این اساس، متد FileUploadService.DeleteFile را فراخوانی می‌کنیم تا تصویر جاری را از سرور حذف کند.
- سپس با فراخوانی متد Remove بر روی لیست تصاویر موجود، سبب به روز رسانی UI نیز خواهیم شد و به این ترتیب، تصویری که فایل آن از سرور حذف شده، از UI نیز حذف خواهد شد.


حذف تصاویر، در زمان ویرایش اطلاعات یک اتاق تعریف شده

همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، نمی‌خواهیم در حالت ویرایش یک رکورد، با کلیک بر روی حذف یک تصویر، بلافاصله آن‌را از سرور نیز حذف کنیم. چون ممکن است کاربری تصویری را حذف کند، اما بجای ذخیره سازی اطلاعات رکورد، بر روی دکمه‌ی back کلیک کند. بنابراین در اینجا حذف تصاویر را صرفا به حذف آن‌ها از UI محدود می‌کنیم و حذف نهایی را به زمان کلیک بر روی دکمه‌ی ذخیره سازی اطلاعات در حال ویرایش، موکول خواهیم کرد.
به همین جهت در ابتدا با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف، ابتدا با حذف آن تصویر از HotelRoomImages، سبب به روز رسانی UI خواهیم شد، اما این تصویر را واقعا حذف نمی‌کنیم. در اینجا فقط نام آن‌را در یک لیست، برای حذف نهایی، ذخیره سازی خواهیم کرد:
@code
{
    private List<string> DeletedImageFileNames = new List<string>();

    private void DeletePhoto(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
        var imageFileName = imageDto.RoomImageUrl.Replace($"{UploadFolder}/", "", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        if (HotelRoomModel.Id == 0 && Title == "Create")
        {
            // ...              
        }
        else
        {
            // Edit Mode
            DeletedImageFileNames.Add(imageFileName);
            HotelRoomModel.HotelRoomImages.Remove(imageDto); // Update UI
        }
    }
به این ترتیب اگر کاربر بر روی دکمه‌ی back کلیک کند، اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد؛ نه رکوردی از بانک اطلاعاتی و نه فایل تصویری از سرور حذف می‌شود.

سپس در جائیکه کار مدیریت ثبت اطلاعات صورت می‌گیرد، پس از به روز رسانی رکورد متناظر با یک اتاق، بر اساس لیست DeletedImageFileNames، فایل‌های علامتگذاری شده‌ی برای حذف را نیز واقعا از سرور حذف می‌کنیم:
    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {
        // ...
 
        if (HotelRoomModel.Id != 0 && Title == "Update")
        {
            // Update Mode
            var updatedRoomDto = await HotelRoomService.UpdateHotelRoomAsync(HotelRoomModel.Id, HotelRoomModel);

            foreach(var imageFileName in DeletedImageFileNames)
            {
                FileUploadService.DeleteFile(imageFileName, WebHostEnvironment.WebRootPath, UploadFolder);
            }

            // await AddHotelRoomImageAsync(updatedRoomDto);
            await JsRuntime.ToastrSuccess($"The `{HotelRoomModel.Name}` updated successfully.");
        }
        else
        {
           // ... 
        }
    }
}
در اینجا باز هم نیازی نیست تا یک حلقه را تشکیل دهیم و اطلاعات را مستقیما از جدول تصاویر حذف کنیم. HotelRoomModel ارسال شده‌ی به متد UpdateHotelRoomAsync، چون به همراه لیست جدید HotelRoomImages است (که توسط فراخوانی HotelRoomModel.HotelRoomImages.Remove به روز شده‌است)، در حین Update، تصاویری که در این لیست وجود نداشته باشند، به صورت خودکار توسط EF-Core از سر دیگر رابطه حذف می‌شوند.


نمایش «لطفا منتظر بمانید» در حین آپلود تصاویر

در ادامه می‌خواهیم تا پایان نمایش آپلود تصاویر، پیام «لطفا منتظر بمانید» را به همراه یک spinner نمایش دهیم. بنابراین در ابتدا کلاس‌های جدید زیر را به فایل wwwroot\css\site.css اضافه می‌کنیم:
.spinner {
  border: 16px solid silver !important;
  border-top: 16px solid #337ab7 !important;
  border-radius: 50% !important;
  width: 80px !important;
  height: 80px !important;
  animation: spin 700ms linear infinite !important;
  top: 50% !important;
  left: 50% !important;
  transform: translate(-50%, -50%);
  position: absolute !important;
}

@keyframes spin {
  0% {
    transform: rotate(0deg);
  }

  100% {
    transform: rotate(360deg);
  }
}
سپس برای مدیریت نمایش spinner فوق، در ابتدای کار آپلود، فیلدIsImageUploadProcessStarted را به true تنظیم کرده و در پایان کار، آن‌را false می‌کنیم. به همین جهت نیاز به یک try/finally خواهد بود:
@code
{
    private bool IsImageUploadProcessStarted;

    private async Task HandleImageUpload(InputFileChangeEventArgs args)
    {
        try
        {
            IsImageUploadProcessStarted = true;
            // ...
        }
        finally
        {
            IsImageUploadProcessStarted = false;
        }
    }
}
پس از آن فقط کافی است بر اساس مقدار جاری این فیلد، ذیل فیلد InputFile، پیامی را نمایش دهیم:
<InputFile OnChange="HandleImageUpload" multiple></InputFile>
<div class="row">
@if (IsImageUploadProcessStarted)
{
    <div class="col-md-12">
        <span><i class="spinner"></i> Please wait.. Images are uploading...</span>
    </div>
}

دریافت تائیدیه‌ی حذف، پس از کلیک بر روی دکمه‌های حذف تصاویر


در قسمت 12 این سری، کامپوننت Confirmation.razor را توسعه دادیم. در اینجا می‌خواهیم با کلیک بر روی دکمه‌ها‌ی حذف تصاویر، ابتدا توسط این کامپوننت، تائیدیه‌ای دریافت شود و در صورت تائید، آن تصویر انتخابی را حذف کنیم.
به همین جهت در ابتدا فایل Confirmation.razor را به پوشه‌ی جدید Pages\Components کپی می‌کنیم. سپس فضای نام آن‌را به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\_Imports.razor اضافه می‌کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شود:
@using BlazorServer.App.Pages.Components
سپس در ابتدا کامپوننت Confirmation را به صورت زیر اضافه می‌کنیم:
<Confirmation @ref="Confirmation1"
    OnCancel="OnCancelDeleteImageClicked"
    OnConfirm="@(()=>OnConfirmDeleteImageClicked(ImageToBeDeleted))">
    <div>
        Do you want to delete @ImageToBeDeleted?.RoomImageUrl image?
    </div>
</Confirmation>
- ref تعریف شده سبب می‌شود تا بتوان متدهای عمومی تعریف شده‌ی در این کامپوننت، مانند Show و Hide را فراخوانی کرد.
- سپس روال‌های رویدادگردان OnCancel و OnConfirm به متدهایی در کامپوننت جاری متصل شده‌اند.
- در آخر پیامی تعریف شده‌است.

برای اینکه کامپوننت فوق عمل کند، نیاز است تغییرات زیر را به قسمت کدها اعمال کنیم:
    private Confirmation Confirmation1;
    private HotelRoomImageDTO ImageToBeDeleted;

    private void OnCancelDeleteImageClicked()
    {
        // Confirmation1.Hide();
    }

    private void DeletePhoto(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
        ImageToBeDeleted = imageDto;
        Confirmation1.Show();
    }

    private void OnConfirmDeleteImageClicked(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
- توسط وهله‌ی Confirmation1، می‌توان متد Show را زمانیکه بر روی دکمه‌ی Delete هر تصویر کلیک می‌شود، فراخوانی کنیم. قبل از آن مشخصات شیء تصویر درخواستی را در فیلد ImageToBeDeleted ذخیره می‌کنیم تا پس از تائید کاربر، دقیقا بر اساس اطلاعات آن بتوانیم متد OnConfirmDeleteImageClicked را پردازش کنیم.
- در اینجا محتوای متد DeletePhoto اصلی را (متدی را که تا پیش از این مرحله تکمیل کردیم) به متد جدید OnConfirmDeleteImageClicked منتقل کرده‌ایم. یعنی در ابتدا فقط یک modal نمایش داده می‌شود. پس از اینکه کاربر عملیات حذف را تائید کرد، رویداد OnConfirm، سبب فراخوانی متد OnConfirmDeleteImageClicked خواهد شد (که همان DeletePhoto قبل از این تغییرات است).


حذف کامل یک اتاق به همراه تمام تصاویر منتسب به آن

مرحله‌ی آخر این قسمت، اضافه کردن دکمه‌ی حذف، به ردیف‌های کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها است که این مورد نیز باید به همراه دریافت تائیدیه‌ی حذف و همچنین حذف تمام وابستگی‌های اتاق ثبت شده باشد:
<td>
    <NavLink href="@($"hotel-room/edit/{room.Id}")" class="btn btn-primary">Edit</NavLink>
    <button class="btn btn-danger" @onclick="()=>HandleDeleteRoom(room)">Delete</button>
</td>
در کامپوننت BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomList.razor، دکمه‌ی Delete را به نحو فوق اضافه کرده‌ایم که با کلیک بر روی آن، روال رویدادگردان HandleDeleteRoom اجرا شده و room متناظری را دریافت می‌کند.
اکنون برای مدیریت دریافت تائیدیه‌ی حذف از کاربر، کامپوننت Confirmation را اضافه کرده:
<Confirmation @ref="Confirmation1"
    OnCancel="OnCancelDeleteRoomClicked"
    OnConfirm="OnConfirmDeleteRoomClicked">
    <div>
        Do you want to delete @RoomToBeDeleted?.Name?
    </div>
</Confirmation>
و به نحو زیر تکمیل می‌کنیم:
@code
{
    private List<HotelRoomDTO> HotelRooms = new List<HotelRoomDTO>();
    private HotelRoomDTO RoomToBeDeleted;
    private Confirmation Confirmation1;

    private void OnCancelDeleteRoomClicked()
    {
        // Confirmation1.Hide();
    }

    private void HandleDeleteRoom(HotelRoomDTO roomDto)
    {
        RoomToBeDeleted = roomDto;
        Confirmation1.Show();
    }

    private async Task OnConfirmDeleteRoomClicked()
    {
        if(RoomToBeDeleted is null)
        {
            return;
        }

        await HotelRoomService.DeleteHotelRoomAsync(RoomToBeDeleted.Id);
        HotelRooms.Remove(RoomToBeDeleted); // Update UI
    }
با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف، متد HandleDeleteRoom اجرا شده و فیلد RoomToBeDeleted را مقدار دهی می‌کند. از این فیلد پس از دریافت تائید، در متد OnConfirmDeleteRoomClicked برای حذف اتاق انتخابی استفاده شده‌است.

مشکل! این روش استفاده‌ی از DbContext کار نمی‌کند!

اگر برنامه را اجرا کرده و سعی در حذف یک ردیف کنیم، به خطای زیر می‌رسیم:
An exception occurred while iterating over the results of a query for context type 'BlazorServer.DataAccess.ApplicationDbContext'.
System.InvalidOperationException: A second operation was started on this context before a previous operation completed.
This is usually caused by different threads concurrently using the same instance of DbContext.
For more information on how to avoid threading issues with DbContext, see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=2097913.
عنوان می‌کند که متد OnConfirmDeleteRoomClicked، بر روی ترد دیگری نسبت به ترد اولیه‌ای که DbContext بر روی آن ایجاد شده، در حال اجرا است و چون DbContext برای یک چنین سناریوهایی، thread-safe نیست، اجازه‌ی استفاده‌ی از آن‌را نمی‌دهد. در مورد روش حل این مشکل ویژه، در قسمت بعد بحث خواهیم کرد.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-18.zip