مطالب
مروری بر Claim
تعریف :
در این پست قصد دارم در مورد claim که از آن به عنوان یک Abstraction برای شناسایی نام برده شده ، صحبت کنم و گریزی با ارتباط آن با شیرپوینت بزنم . مایکروسافت در جایی Claim را این گونه تعریف کرده بود : یک عبارت که یک شیئ ، آن را در باره خودش یا شیئ دیگری می‌سازد . Claim یک Abstraction برای شناسایی فراهم می‌کند . برای مثال میتوان گفت که یک عبارت که شامل نام ، شناسه ، کلید ، گروه بندی ، ظرفیت و ... باشد ، فراهم می‌کند .
 لازم است به تعریف Token هم اشاره ای شود . هنگامی که یک شناسه دیجیتالی در شبکه در حال گذر است ، فقط حاوی مجموعه ای از بایت‌ها است .( ارجاع به مجموعه ای از بایت‌ها که حاوی اطلاعات شناسایی به عنوان یک Token امنیتی با فقط یک Token باشد، امری عادی است ) . در محیطی که بر مبنای Claim بنا شده است ، یک Token حاوی یک یا چند Claim است که هر یک می‌تواند برخی تکه‌های اطلاعاتی را برای شناسایی (بیشتر در مورد کاربران و افراد استفاده می‌شود) ، در خود جای دهد  

Claim‌ها تقریبا هر چیزی را در مورد یک کاربر می‌تواند ارائه دهد. . برای مثال در Token تصویر بالا ، 3 claim اول به اطلاعات نام و نقش و سن کاربر اشاره دارند . 
فراهم کننده - توزیع کننده :
Claim‌ها توسط یک فراهم کننده (Provider) توزیع می‌شوند (Issuer) و سپس به آنها یک یا چند مقدار ، اختصاص می‌یابد و در Security Token هایی که توسط یک توزیع کننده ، توزیع می‌شوند ، بسته بندی می‌شود و معمولا به عنوان Security Token Service یا STS شناخته می‌شوند . برای مشاهده تعریف اصطلاحات مرتبط به Claim به اینجا مراجعه کنید 

STS ، می‌تواند توسط چند Identity Provider - IdP به مالکیت در بیاید . یک فراهم کننده شناسه در STS یا IP-STS ، یک سرویس است که درخواست‌ها را برای اطمینان از شناسایی Claim‌ها مدیریت می‌کند . یک IP-STS از یک پایگاه داده که Identity Store نامیده می‌شود برای نگهداری و مدیریت شناسه‌ها و خصیصه‌های مرتبط با آنها استفاده می‌کند .Identity Store می‌تواند یک دیتا بیس معمولی مانند SQL Server باشد یا یک محیط پیچیده‌تر مانند Active Directory . (از قبیل Active Directory Domain Services یا Active Directory Lightweight Directory Service ) . 
 
قلمرو - Realm
بیانگر مجموعه ای از برنامه‌ها ، URL‌ها ، دامنه‌ها یا سایت هایی می‌باشد که برای Token ، معتبر باشد .معمولا یک Realm با استفاده از دامنه (microsoft.com) یا مسیری داخل دامنه (microsoft.com/practices/guides) تعریف می‌شود .بعضی وقت‌ها یک realm ، به عنوان Security Domain بیان می‌شود چرا که تمام برنامه‌های داخل یک مرز امنیتی ویژه ای را احاطه کرده است .
 
Identity Federation
Identity Federation در حقیقت دریافت کننده Token هایی است که در خارج از Realm شما ایجاد شده اند و در صورتی Token را می‌پذیرد که شما Issuer یا توزیع کننده را مورد اطمینان معرفی کرده باشد . این امر به کاربران اجازه می‌دهد تا بدون نیاز به ورود به realm تعریف شده خودشان ، از realm دیگری وارد برنامه شوند . کاربران با یک بار ورود به محیط برنامه ، به چندین realm دسترسی پیدا خواهند کرد . 

Relying party application

هر برنامه سمت client که از Claim پشتیبانی کند 

مزایای Claim

  • جدا سازی برنامه از جزییات شناسایی
  • انعطاف پذیری در احراز هویت
  • Single sign-on
  • عدم نیاز به VPN
  • متحد کردن مجموعه با دیگر شرکت ها
  • متحد کردن مجموعه با سرویس‌های غیر از AD 

عناصر Claim

Claim شامل عناصر زیر می‌باشد :

  • Token
  • Claim
  • Provider/Issuer
    • Sharepoint STS
    • ADFS
    • ACS
    • OID
    • ,و غیره 
توزیع کننده‌ی ADFS

  
پرنکل‌ها و Token‌های Claim
شاید این بخش ، یکی از سردرگم کننده‌ترین مفاهیم باشد . هنگامی که صحبت از Claim می‌شود ، عده ای دچار این عدم توجه صحیح می‌شوند که هر دو نوع مختلفی از Token‌ها که با Claim‌ها استفاده می‌شوند ، توسط تمام برنامه‌ها پشتیبانی نمی‌شوند . نکته قابل توجه نوع پروتکلی است که می‌خواهید از آن استفاده کنید و باید کامل از آن مطلع باشید .
Security Token هایی که در اینترنت رفت و آمد می‌کنند ، معمولا یکی از دو نوع زیر هستند :
 - توکن‌های Security Assertion Markup Language یا SAML که ساختار XMLی دارند و encode شده اند و داخل ساختارهای دیگر از قبیل پیغام‌های HTTP و SOAP جای می‌گیرند
 - Simple Web Token یا SWT که درون هدر‌های درخواست یا پاسخ HTTP جای میگیرند .(WS-Federation)
 
نوع متفاوتی از Token که وابسته به مکانیسم احراز هویت است، ایحاد شده است . برای مثال اگر از Claim با Windows Sign-in استفاده می‌کنید ، شیرپوینت 2010 ، شیئ UserIdentity را به شیئ ClaimIdentity نبدیل می‌کند و claim را تقویت کرده و Token حاصله را مدیریت می‌کند . (این نوع Toaken جزء SAML نمی‌شود)
 
تنها راه به گرفتن توکن‌های SAML ، استفاده از یک Provider برای SAML است . مانند Windows Live ID یا ADFS . [+ ] 

معماری برنامه‌های مبتنی بر Claim
نام مدل : Direct Hub Model 

نام مدل : Direct Trust Model
 

مزایا :
- مدیریت راحت‌تر برای multiple trust relationships دز ADFS نسبت به Sharepoint
- مدیریت ساده‌تر در single trust relationship در شیرپوینت و عدم نیاز به فراهم کننده‌های سفارشی سازی شده برای Claim
- قایلیت استفاده از ویژگی‌های ADFS برای پیگیری توزیع Token ها
- ADFS از هز دوی SAML و WS-Federation پشتیبانی می‌کند
- توزیع کننده ADFS اجازه می‌دهد تا خصیصه‌های LDAP را از AD استخراج کنید
- ADFS به شما اجازه استفاده از قواعد دستوری SQL را برای استخراج داده‌ها از دیگر پایگاه‌های داده می‌دهد
- کارایی و اجرای مناسب 

معایب :
- کند بودن
- عدم پشتیبانی از SAML-P
- نیازمند تعریف کاربر‌ها در AD یا نواحی مورد اطمینان 

مطالب
Google OpenID Authentication در ASP.NET با استفاده از DotNetOpenAuth
در پست‌های قبلی
در این پست می‌خواهیم با یک مثال ساده نشان دهیم که سایت ما چگونه با استفاده از OpenID Authentication می تواند از اکانت گوگل استفاده کرده و کاربر در وب سایت ما شناسایی شود.
برای اینکار ابتدا
1- کتابخانه DotNetOpenAuth را از طریق NuGet به لیست رفرنس‌های پروژه وب خود اضافه نمایید
2- یک صفحه بنام Login.aspx یا هر نام دلخواهی را به پروژه خود اضافه نمایید. در نهایت کد Html صفحه شما به ید به صورت زیر باشد.
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Login.aspx.cs" Inherits="OAuthWebTest.Login" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div id="loginform">
        <div id="NotLoggedIn" runat="server">
            <asp:ImageButton ID="ButtonLoginWithGoogle" runat="server" ImageUrl="Google.JPG"
                OnCommand="ButtonLoginWithGoogle_Click" CommandArgument="https://www.google.com/accounts/o8/id" />
            <p />
            <asp:Label runat="server" ID="LabelMessage" />
        </div>
    </div>
    </form>
</body>
</html>
در کد Html بالا به خصوصیت CommandArgument از کنترل ImageButton دقت نمایید که دارای مقدار "https://www.google.com/accounts/o8/id" می باشد. در واقع این آدرس باید برای اکانت گوگل جهت احراز هویت توسط OpenID استفاده شود. (آدرس API گوگل برای استفاده از این سرویس)
3- در قسمت کد نویسی صفحه کد‌های زیر را وارد نمایید.

using System;
using System.Web.UI;
using System.Web.UI.WebControls;
using DotNetOpenAuth.OpenId.RelyingParty;

namespace OAuthWebTest
{
    public partial class Login : Page
    {
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            OpenIdRelyingParty openIdRelyingParty = new OpenIdRelyingParty();
            var response = openIdRelyingParty.GetResponse();
            if (response == null) return;
            switch (response.Status)
            {
                case AuthenticationStatus.Authenticated:
                    NotLoggedIn.Visible = false;
                    Session["GoogleIdentifier"] = response.ClaimedIdentifier.ToString();
                    Response.Redirect("Default.aspx");
                    break;
                case AuthenticationStatus.Canceled:
                    LabelMessage.Text = "Cancelled.";
                    break;
                case AuthenticationStatus.Failed:
                    LabelMessage.Text = "Login Failed.";
                    break;
            }
        }

        protected void ButtonLoginWithGoogle_Click(object src, CommandEventArgs e)
        {
            string discoveryUri = e.CommandArgument.ToString();
            OpenIdRelyingParty openId = new OpenIdRelyingParty();
            var returnToUrl = new UriBuilder(Request.Url) { Query = "" };
            var request = openId.CreateRequest(discoveryUri, returnToUrl.Uri, returnToUrl.Uri);
            request.RedirectToProvider();
        }
    }
}
همانگونه که مشاهده می‌کنید  در رویداد کلیک دکمه لوگین ButtonLoginWithGoogle_Click ابتدا آدرس یکتا گوگل (مقدار CommandArgument اختصاص داده شده به کنترل ImageButton) به همراه آدرس صفحه جاری وب سایت توسط متد CreateRequest از شی openId ترکیب شده و یک درخواست (Request) ساخته شده و در نهایت برای سرویس دهنده گوگل ارسال می‌شود. با اجرای پروژه با تصویر زیر روبرو می‌شوید بروی کلید لوگین کلیک نمایید.

اجرای پروژه

در واقع با کلیک روی دکمه مورد نظر تکه کدی که در بالا شرح داده شد اجرا شده و ما را به صفحه ای شبیه تصویر پایین هدایت می‌کند

رفتن به صفحه گوگل جهت احراز هویت

در صورتی که کلید Sign In انتخاب شود شما به سایت (همین برنامه) اجازه داده اید که از اطلاعات حساب کاربری شما استفاده کند. پس از کلیک به برنامه اصلی (طبق آدرس بازگشت تعیین شده در رویداد ButtonLoginWithGoogle_Click) در رویداد PageLoad صفحه لاگین اطلاعات بازگشتی از سایت سرویس دهنده (در اینجا گوگل) چک می‌شود و با توجه با پاسخ مورد نظر عملیاتی انجام می‌شود، مثلا در صورتی که شما تایید کرده باشید اطلاعات شناسایی شما توسط گوگل در کلیدی به نام GoogleIdentifier در سشن ذهیره شده و شما به صفحه اصلی سایت هدایت می‌شوید.
دموی پروژه در این آدرس قرار داده شده است.
سورس پروژه از این آدرس قابل دسترسی است.
توجه: در این آدرس  شرح داده شده که چگونه دسترسی سایت‌های دیگر به اکانت گوگل خود را قطع کنید
در پست‌های آینده اتصال به تویتر و ف ی س بوک و سایت‌های دیگر توضیح داده خواهد شد.





مطالب
Closure در JavaScript
در قسمت قبلی درباره علت نیاز به الگوهای طراحی در JavaScript و Function Spaghetti code صحبت شد. در این قسمت Closure در JavaScript مورد بررسی قرار می‌گیرد. 
در JavaScript می‌توان توابع تو در تو نوشت (nested functions) ، زمانی که یک تابع درون تابع دیگر تعریف می‌شود تابع درونی به تمام متغیر‌ها و توابع تابع بیرونی (Parent) دسترسی دارد.
Douglas Crockford برای تعریف Closure می‌گوید : 

an inner function always has access to the vars and parameters of its outer function, even after the outer  function has returned

یک تابع درونی (nested) همیشه به متغیر‌ها و پارامتر‌ها تابع بیرونی دسترسی دارد ، حتی اگر تابع بیرونی مقدار برگردانده باشد. 

تابع زیر را در نظر بگیرید : 
// The getDate() function returns a nested function which refers the 'date' variable defined
// by outer function getDate()
function getDate() {
   var date = new Date();    // This variable stays around even after function returns

   // nested function
   return function () {
      return date.getMilliseconds();
   }
}

  اکنون اگر به صورت زیر تابع getDate فراخوانی شود مشاهده می‌شود که تابع درونی (با کامنت nested function مشخص شده است.) به شیء date دسترسی دارد.
// Once getDate() is executed the variable date should be out of scope and it is, but since
// the inner function
// referenes date, this value is available to the inner function.
var dt = getDate();

alert(dt());
alert(dt());
خروجی هر 2 alert یک مقدار خواهد بود. 
اگر از فردی که به تازگی رو به JavaScript آورده است خواسته شود تابعی بنویسد که میلی ثانیه‌ی زمان جاری را برگداند احتمالا همچین کدی تحویل می‌دهد : 
        function myNonClosure() {
            var date = new Date();
            return date.getMilliseconds();
        }
در کد بالا پس از اجرای myNonClosure متغیر date از بین خواهد رفت ، این مسئله در دنیای JavaScript طبیعی هست.
این مثال را در نظر بگیرید :  
var MyDate = function () {
    var date = new Date();
    var getMilliSeconds = function () {
        return date.getMilliseconds();
    }
}

var dt = new MyDate();

alert(dt.getMilliSeconds());  // This will throw error as getMilliSeconds is not accessible.
در صورت اجرای مثال بالا خطایی با این مضمون دریافت خواهد شد که getMilliSeconds دستیابی پذیر نیست. (کپسوله شده)  برای اینکه آن را دستیابی پذیر کنیم کد را به این صورت تغییر می‌دهیم :
// This is closure 
var MyDate = function () {
    var date = new Date();   // variable stays around even after function returns
    var getMilliSeconds = function () {
        return date.getMilliseconds();
    };
    return {
        getMs : getMilliSeconds
    }
}
آنچه در تابع بالا انجام شده کپسوله سازی همه‌ی منطق کار (منطق کار در اینجا برگرداندن میلی ثانیه زمان جاری می‌باشد) در یک فضای نام به نام MyDate می‌باشد. همچنین فقط متد‌های عمومی در اختیار استفاده کننده این تابع قرار داده شده است. برای استفاده می‌توان بدین صورت عمل کرد : 
var dt = new MyDate();
alert(dt.getMs());  // This should work.
در کد بالا برای توابع و متغیر‌های درونی یک container ایجاد کردیم که باعث جلوگیری از تداخل در نام متغیر‌ها با دیگر کد‌ها خواهد شد . (برای مشاهده‌ی تداخل‌ها به قسمت قبلی  توجه کنید.)
اگر بخواهیم Closure را تشبیه کنیم ، Closure شبیه به کلاس‌ها در C# یا Java هست. 
Closure یک حوزه (scope) برای متغیر‌ها و توابع درونی خودش ایجاد می‌کند.
jQuery بهترین مثال کاربردی برای Closure می‌باشد : 
(function($) {

    // $() is available here

})(jQuery);
در ادامه این مفاهیم بیشتر توضیح داده می‌شودند ، اکنون می‌خواهیم مشکلی که در قسمت قبلی مطرح کردیم به کمک Closure حل کنیم : 
 در آن مثال گفته شد که اگر : 
// file1.js
function saveState(obj) {
    // write code here to saveState of some object
    alert('file1 saveState');
}
// file2.js (remote team or some third party scripts)
function saveState(obj, obj2) {
     // further code...
    alert('file2 saveState");
}
اگر تابعی به نام saveState در 2 فایل مختلف داشته باشیم و این 2 فایل را بدین صورت در برنامه آدرس دهیم : 
<script src="file1.js" type="text/javascript"></script>
<script src="file2.js" type="text/javascript"></script>
تابع saveState در فایل دوم تابع saveState فایل اول را override می‌کند. یک از توابع بالا را به صورت زیر باز نویسی می‌کنیم و منطق کار را کپسوله می‌کنیم : 
function App() {
    var save = function (o) {
        // write code to save state here..
        // you have acces to 'o' here...
        alert(o);
    };

    return {
        saveState: save
    };
}
بدون نگرانی تداخل saveState با بقیه saveState‌ها در هر پلاگین یا فایل دیگری می‌توان از saveState می‌توان اینگونه استفاده کرد : 
var app = new App();

app.saveState({ name: "rajesh"});
برای اطلاعات بیشتر در مورد Closure ها این لینک  را بررسی کنید.
مطالب
تبدیل پلاگین‌های jQuery‌ به کنترل‌های ASP.Net

امروز داشتم یک سری از پلاگین‌های jQuery را مرور می‌کردم، مورد زیر به نظرم واقعا حرفه‌ای اومد و کمبود آن هم در بین کنترل‌های استاندارد ASP.Net محسوس است:
Masked Input Plugin
استفاده از آن به صورت معمولی بسیار ساده است. فقط کافی است اسکریپت‌های jQuery و سپس این افزونه به هدر صفحه اضافه شوند و بعد هم مطابق صفحه usage آن عمل کرد.
خیلی هم عالی! ولی این شیوه‌ی متداول کار در ASP.Net نیست. آیا بهتر نیست این مجموعه را تبدیل به یک کنترل کنیم و از این پس به سادگی با استفاده از Toolbox ویژوال استودیو آن‌را به صفحات اضافه کرده و بدون درگیر شدن با دستکاری سورس html صفحه، از آن استفاده کنیم؟ به‌عبارتی دیگر یکبار باید با جزئیات درگیر شد، آنرا بسته بندی کرد و سپس بارها از آن استفاده نمود. (مفاهیم شیءگرایی)

برای این‌کار، یک پروژه جدید ایجاد ASP.Net server control را آغاز نمائید (به نام MaskedEditCtrl).



به صورت پیش فرض یک قالب استاندارد ایجاد خواهد شد که کمی نیاز به اصلاح دارد. نام کلاس را به MaskedEdit تغییر خواهیم داد و همچنین در قسمت ToolboxData نیز نام کنترل را به MaskedEdit ویرایش می‌کنیم.
برای اینکه مجبور نشویم یک کنترل کاملا جدید را از صفر ایجاد کنیم، خواص و توانایی‌های اصلی این کنترل را از TextBox استاندارد به ارث خواهیم برد. بنابراین تا اینجای کار داریم:
namespace MaskedEditCtrl
{
[DefaultProperty("MaskFormula")]
[ToolboxData("<{0}:MaskedEdit runat=server></{0}:MaskedEdit>")]
[Description("MaskedEdit Control")]
public class MaskedEdit : TextBox

{

سپس باید رویداد OnPreRender را تحریف (override) کرده و در آن همان اعمالی را که هنگام افزودن اسکریپت‌ها به صورت دستی انجام می‌دادیم با برنامه نویسی پیاده سازی کنیم. چند نکته ریز در اینجا وجود دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهد شد.
از ASP.Net 2.0 به بعد، امکان قرار دادن فایل‌های اسکریپت و یا تصاویر همراه یک کنترل، درون فایل dll آن بدون نیاز به توزیع مجزای آنها به صورت WebResource مهیا شده است. برای این منظور اسکریپت‌های jQuery و افزونه mask edit را به پروژه اضافه نمائید. سپس به قسمت خواص آنها (هر دو اسکریپت) مراجعه کرده و build action آنها را به Embedded Resource تغییر دهید (شکل زیر):



از این پس با کامپایل پروژه، این فایل‌ها به صورت resource به dll ما اضافه خواهند شد. برای تست این مورد می‌توان به برنامه reflector مراجعه کرد (تصویر زیر):



پس از افزودن مقدماتی اسکریپت‌ها و تعریف آنها به صورت resource ، باید آنها را در فایل AssemblyInfo.cs پروژه نیز تعریف کرد (به صورت زیر).

[assembly: WebResource("MaskedEditCtrl.jquery.min.js", "text/javascript")]
[assembly: WebResource("MaskedEditCtrl.jquery.maskedinput-1.1.4.pack.js", "text/javascript")]

نکته مهم: همانطور که ملاحظه می‌کنید نام فضای نام پروژه (namespace) باید به ابتدای اسکریپت‌های معرفی شده اضافه شود.

پس از آن نوبت به افزودن این اسکریپت‌ها به صورت خودکار در هنگام نمایش کنترل است. برای این منظور داریم:
        protected override void OnPreRender(EventArgs e)
{
base.OnPreRender(e);

//adding .js files
if (!Page.ClientScript.IsClientScriptIncludeRegistered("jquery_base"))
{
string scriptUrl = Page.ClientScript.GetWebResourceUrl(this.GetType(),
"MaskedEditCtrl.jquery.min.js");
Page.ClientScript.RegisterClientScriptInclude("jquery_base", scriptUrl);
}

if (!Page.ClientScript.IsClientScriptIncludeRegistered("edit_ctrl"))
{
string scriptUrl = Page.ClientScript.GetWebResourceUrl(this.GetType(),
"MaskedEditCtrl.jquery.maskedinput-1.1.4.pack.js");
Page.ClientScript.RegisterClientScriptInclude("edit_ctrl", scriptUrl);
}

if (!Page.ClientScript.IsStartupScriptRegistered("MaskStartup" + this.ID))
{
// Form the script to be registered at client side.
StringBuilder sbStartupScript = new StringBuilder();
sbStartupScript.AppendLine("jQuery(function($){");
sbStartupScript.AppendLine("$(\"#" + this.ClientID + "\").mask(\"" + MaskFormula + "\");");
sbStartupScript.AppendLine("});");
Page.ClientScript.RegisterStartupScript(typeof(Page),
"MaskStartup" + this.ID, sbStartupScript.ToString(), true);
}

}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، ابتدا WebResource دریافت شده و سپس به صفحه اضافه می‌شود. در آخر مطابق راهنمای افزونه mask edit عمل شد. یعنی اسکریپت مورد نظر را ساخته و به صفحه اضافه کردیم.

نکته جاوا اسکریپتی: علت استفاده از this.ClientID جهت معرفی نام کنترل جاری این است که هنگامیکه کنترل توسط یک master page رندر شود، ID آن توسط موتور ASP.Net کمی تغییر خواهد کرد. برای مثال myTextBox‌ به ctl00_ContentPlaceHolder1_myTextBox تبدیل خواهد شد و اگر صرفا this.ID ذکر شده باشد دیگر دسترسی به آن توسط کدهای جاوا اسکریپت مقدور نخواهد بود. بنابراین از ClientID جهت دریافت ID نهایی رندر شده توسط ASP.Net کمک می‌گیریم.

در اینجا MaskFormula مقداری است که هنگام افزودن کنترل به صفحه می‌توان تعریف کرد.

[Description("MaskedEdit Formula such as 99/99/9999")]
[Bindable(true), Category("MaskedEdit"), DefaultValue(0)]
public string MaskFormula
{
get
{
if (ViewState["MaskFormula"] == null) ViewState["MaskFormula"] = "99/99/9999";
return (string)ViewState["MaskFormula"];
}
set { ViewState["MaskFormula"] = value; }

}

این خاصیت public هنگام نمایش در Visual studio به شکل زیر درخواهد آمد:



نکته مهم: در اینجا حتما باید از view state جهت نگهداری مقدار این خاصیت استفاده کرد تا در حین post back ها مقادیر انتساب داده شده حفظ شوند.

اکنون پروژه را کامپایل کنید. برای افزودن کنترل ایجاد شده به toolbox می‌توان مطابق تصویر عمل کرد:



نکته: برای افزودن آیکون به کنترل (جهت نمایش در نوار ابزار) باید: الف) تصویر مورد نظر از نوع bmp باشد با اندازه 16 در16 pixel . ب) باید آنرا به پروژه افزود و build action آن را به Embedded Resource تغییر داد. سپس آنرا در فایل AssemblyInfo.cs پروژه نیز تعریف کرد (به صورت زیر).

[assembly: System.Web.UI.WebResource("MaskedEditCtrl.MaskedEdit.bmp", "img/bmp")]

کنترل ما پس از افزوده شدن، شکل زیر را خواهد داشت:


جهت دریافت سورس کامل و فایل بایناری این کنترل، اینجا کلیک کنید.


مسیرراه‌ها
WPF
          مسیرراه‌ها
          React 16x
          پیش نیاز ها
          کامپوننت ها
          ترکیب کامپوننت ها
          طراحی یک گرید
          مسیریابی 
          کار با فرم ها
          ارتباط با سرور
          احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران 
          React Hooks  
          توزیع برنامه

          مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx   

                 Redux
                 MobX  

          مطالب تکمیلی 
            نظرات مطالب
            ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 17 - بررسی فریم ورک Logging
            یک نکته‌ی تکمیلی: معرفی سیستم Logging در Asp.Net Core

            سیستم Logging  در نسخه Core بصورت پیشفرض موجود هست، اما در پروژه‌های غیر Core اگر نیاز به استفاده از آن را داشتید باید اول پکیج Microsoft.Extensions.Logging.Console را نصب کنید. طریقه استفاده ازین سیستم بسیار راحت بوده و کانفیگ خیلی خاصی ندارد؛ اما قبل از استفاده باید با اصطلاحات اولیه آن آشنا بشیم. چیزی که مسئولیت ثبت Log در برنامه‌های Core را دارد Logging Api تعریف شده در خود پلتفرم Asp.Net Core میباشد. Log‌ها طبق این سیستم ذخیره میشوند و توسط Provider‌های مختلف قابل نمایش میباشند. اما Logging Provider چیست؟ ابزاری که با استفاده از آن میتوانیم Log‌های ذخیره شده توسط Logger را مشاهده کنیم و یا بعضا دستور ذخیره Log‌ها را به Logger  ارسال کنیم. در ادامه لیستی از Logging Provider‌های موجود را میبینیم که شامل Debug  , Console , EventSource , EventLog , AzureAppService , Application Insights و... میباشد. Log Provider‌های متنوعی وجود دارند که بعضی از آن‌ها مزایا و معایب خود را دارند و قابل همگام سازی با سیستم Asp.Net Core Logging میباشند مثل Provider‌های Serilog , NLog و دیگر پکیج‌هایی که برای این موضوع وجود دارند. در وهله بعد وقتی صحبت از ذخیره Log‌ها به میان میاید تعاریفی برای درجه اهمیت هر Log و الویت بندی Log‌ها مطابق اهمیتشان وجود دارد که به ما کمک میکند دسته بندی و نظم بهتری در Log‌های برنامه خودمان بیابیم. به این الویت‌ها اصطلاحا Log Level گفته میشود که به شرح زیر میباشد.
            ◾️الویت 0  Trace
            گزارش‌هایی که شامل دقیق‌ترین پیام‌ها هستند. این پیام‌ها ممکن است حاوی داده‌های حساس برنامه باشند. این پیام‌ها به طور پیش فرض غیرفعال هستند و هرگز نباید در محیط تولید فعال شوند.

            ◾️الویت 1 Debug
            اطلاعات مربوط به بررسی لحظه‌ای در حین رفع خطا یا روند Debugging. این گزارش‌ها در درجه اول باید حاوی اطلاعات مفیدی برای رفع اشکال باشند و هیچ ارزش طولانی مدتی ندارند.

            ◾️الویت 2 Information
            گزارش‌هایی که جریان کلی برنامه را ردیابی می‌کنند. این Log‌ها باید چرخه درازمدت داشته باشند.

            ◾️الویت 3 Warning
            گزارش‌هایی که یک رویداد غیر عادی یا غیر منتظره را در جریان برنامه ثبت میکنند؛ اما در غیر این صورت باعث توقف اجرای برنامه نمی‌شوند.

            ◾️الویت 4 Error
            گزارش‌هایی که هنگام توقف جریان اجرای فعلی به دلیل خرابی، ثبت می‌شوند. اینها باید نشان دهنده‌ی یک شکست در فعالیت فعلی باشند، نه یک شکست در کل برنامه.

            ◾️الویت 5 Critical
            اطلاعات غیرقابل بازیابی برنامه یا خرابی سیستم که نیاز به توجه فوری دارند.

            برای فعالسازی Logging پیشفرض در Core ابتدا باید در کلاس Program، برنامه Provider مورد استفاده را مشخص کنید. اطلاعات مربوط به Log Level نمایشی برنامه در فایل AppSettingJson قرار دارد که معمولا Log Level نمایشی روی Information قرار دارد و Log هایی با الویت کمتر از Information را نمایش نمیدهد. میتوانید با تغیر در سطح الویت LogLevel اطلاعات مربوط به سطوح پایین‌تر یعنی Trace و  Debug را نیز مشاهده کنید.
            روش‌های دیگری نیز برای دسته بندی Log‌ها وجود دارند از جمله Log Category یا Log Event Id که میتوانید به سادگی از آن‌ها استفاده کنید و دسته بندی دلخواه خود را برای Log‌ها در برنامه داشته باشید. 
            نظرات مطالب
            شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
            تنظیم یک Sequence به صورت زیر
            modelBuilder.HasSequence<int>("OrderNumbers", schema: "shared")
                       .StartsAt(1000).IncrementsBy(5);
            که از عدد 1000 شروع شده و واحد افزایش آن 5 است، سبب تولید یک CREATE SEQUENCE جدید در بانک اطلاعاتی می‌شود و به صورت مستقل با کوئری select next value for shared.OrderNumbers، قابل بازیابی است. هر بار فراخوانی این کوئری سبب تولید اعداد 1000، 1005 و ... می‌شود. یعنی قبل از insert، بازه‌ی مورد استفاده و اعداد آن کاملا مشخص است. بعد یکی از روش‌های استفاده از این Sequence، مقدار دهی Id جدول است:
            modelBuilder.Entity<PrimaryKeyWithSequence>(entity =>
                 {
                   entity.Property(e => e.PrimaryKeyWithSequenceId).HasDefaultValueSql("NEXT VALUE FOR [PrimaryKeyWithSequenceSequence]");
                 });
            و به صورت زیر جهت تعریف جدول مورد استفاده قرار می‌گیرد:
            CREATE TABLE PrimaryKeyWithSequence
            (
                ID int PRIMARY KEY CLUSTERED
                    DEFAULT (NEXT VALUE FOR [PrimaryKeyWithSequenceSequence]),
                Field1 nvarchar(300) NULL
            ) ;
            این یک روش مقدار دهی Id در سمت دیتابیس با یک سری اعداد مشخص است.
            اما برای حالت batch و مشخص بودن Id آن‌ها، از همین روش با متد خاص ForSqlServerUseSequenceHiLo استفاده می‌شود:
            modelbuilder.HasSequence<int>("DBSequenceHiLo")
                              .StartsAt(1000).IncrementsBy(5);
            modelbuilder.ForSqlServerUseSequenceHiLo("DBSequenceHiLo");
            که یک چنین SEQUENCE ای را ایجاد می‌کند:
            CREATE SEQUENCE [dbo].[DBSequenceHiLo] 
             AS [int]
             START WITH 1000
             INCREMENT BY 5
             MINVALUE -2147483648
             MAXVALUE 2147483647
             CACHE 
            GO
            بعد در این حالت با داشتن یک چنین insertهایی :
            using (var dataContext = new SampleDBContext())
            {
                dataContext.Categories.Add(new Category() { CategoryName = "Clothing" });
                dataContext.Categories.Add(new Category() { CategoryName = "Footwear" });
                dataContext.Categories.Add(new Category() { CategoryName = "Accessories" });
                dataContext.SaveChanges();
                dataContext.Products.Add(new Product() { ProductName = "TShirts" });
                dataContext.Products.Add(new Product() { ProductName = "Shirts" });
                dataContext.Products.Add(new Product() { ProductName = "Causal Shoes" });
                dataContext.SaveChanges();
            }
            ابتدا یکبار Idهای مورد نیاز سه insert اول، دریافت می‌شوند:

            و سپس کوئری insert اصلی، دارای idهای از پیش تعیین شده‌ای می‌شود که اینبار نیازی نیست تا یکی یکی رکوردها insert شوند و id بعدی محاسبه شود:

            نظرات مطالب
            C# 8.0 - Nullable Reference Types
            یک نکته‌ی تکمیلی: تاثیر نوع‌های ارجاعی نال نپذیر C# 8.0 بر روی EF Core 3.0

            تغییرات نحوه‌ی تعریف موجودیت‌ها در C# 8.0

            تا پیش از C# 8.0، برای تعریف فیلدهای نال نپذیر و نال پذیر در موجودیت‌های EF Core، به صورت زیر عمل می‌شد:
                public class Person_BeforeCS8
                {
                    [Required]
                    public string FirstName { get; set; }  // NOT NULL
            
                    public string MiddleName { get; set; } // NULL
                }
            اگر رشته‌ای مزین به ویژگی Required باشد، یعنی به یک فیلد نال‌نپذیر، ترجمه و نگاشت خواهد شد و برعکس. اما پس از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال نپذیر C# 8.0 در پروژه‌ی خود، کامپایلر اخطارهایی مانند «Non-nullable property 'FirstName' is uninitialized. Consider declaring the property as nullable» را به ازای تک تک خواص تعریف شده‌ی در کلاس موجودیت فوق، صادر می‌کند. برای رفع این مشکل می‌توان از bang operator که کمی بالاتر در مورد آن توضیح داده شده، استفاده کرد:
                public class Person_AfterCS8
                {
                    public string FirstName { get; set; } = null!; // NOT NULL
            
                    public string? MiddleName { get; set; } // NULL
                }
            در اینجا نحوه‌ی تعریف دو فیلد نال‌نپذیر و نال پذیر را در موجودیت‌های EF Core 3.0 و C# 8.0 مشاهده می‌کنید. خاصیت اول دیگر نیازی به ویژگی Required ندارد؛ اما چون دیگر نال را نمی‌پذیرد، می‌توان مقدار دهی اولیه‌ی آن‌را توسط !null انجام داد؛ تا کامپایلر دیگر خطایی را در مورد عدم مقدار دهی اولیه‌ی آن صادر نکند (تنها کاربرد !null است). البته بهتر است !null را صرفا با EF Core و موجودیت‌های آن استفاده کنید و برای سایر کلاس‌ها، از دیگر روش‌های مطرح شده‌ی در این مطلب مانند تعریف یک سازنده، کمک بگیرید.
            مزیت این روش نسبت به Person_BeforeCS8 این است که اینبار علاوه بر نال‌نپذیر تعریف شدن فیلد FirstName، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن در برنامه (عدم انتساب نال به آن) نیز تحت کنترل کامپایلر قرار می‌گیرد که پیشتر با ویژگی Required چنین امری میسر نبود.
            بنابراین در موجودیت‌های برنامه‌ی مبتنی بر C# 8.0، دیگر نیاز به استفاده‌ی از ویژگی Required نبوده و نال‌پذیری با عملگر ? مشخص می‌شود.


            کار با وابستگی‌ها و ارتباط‌های نال‌پذیر

            فرض کنید یک چنین کوئری را در EF Core 3.0 و C# 8.0 نوشته‌اید:
            var parentPosts = db.Posts.Where(p => p.ParentPost.Id == postId).ToList();
            در اینجا ParentPost می‌تواند نال باشد، اما در عمل EF Core به این موضوع اهمیتی نمی‌دهد و از آن صرفا جهت تهیه‌ی SQL نهایی استفاده می‌کند؛ اما کامپایلر C# 8.0، اخطار «Dereference of a possible null reference» را صادر می‌کند. برای رفع آن نیز می‌توان از bang operator استفاده کرد:
            var parentPosts = db.Posts.Where(p => p.ParentPost!.Id == postId).ToList();
            وجود عملگر ! در اینجا، به معنای اعلام صریح نال نبودن ParentPost، در شرایط کوئری فوق، به کامپایلر است.
            نظرات مطالب
            بررسی قابلیت Endpoint Routing در ASP.NET Core
            ارتقاء به ASP.NET Core 3.0: دریافت مقادیر Routing پس از فعالسازی Endpoint routing

            تا پیش از معرفی Endpoint routing، اطلاعات مسیریابی جاری را می‌شد از طریق یکی از روش‌های زیر به دست آورد:
              // services.AddSingleton<IActionContextAccessor, ActionContextAccessor>();
                private readonly IActionContextAccessor _actionContext;
            
            public MyClass(IActionContextAccessor actionContext)
                {
                    _actionContext = actionContext;
                }
            
                public string GetData()
                {
                    var routes = _actionContext.ActionContext.RouteData;
                    var val = routes.Values["action"]?.ToString() as string;
                    return val;
                }
            در اینجا سرویس IActionContextAccessor امکان دسترسی به Context اکشن متد در حال اجرا را در قسمت‌های مختلف برنامه میسر می‌کرد و یا شبیه به آن در یک AuthorizationHandler سفارشی، context آن از نوع AuthorizationFilterContext بود که آن نیز دسترسی به اطلاعات context اکشن متد در حال اجرا را در اختیار برنامه قرار می‌داد:
            protected override async Task HandleRequirementAsync(
               AuthorizationHandlerContext context,
               DynamicPermissionRequirement requirement)
            {
                if (!(context.Resource is AuthorizationFilterContext mvcContext))
                {
                  return;
                }
            
                var actionDescriptor = mvcContext.ActionDescriptor;
                actionDescriptor.RouteValues.TryGetValue("area", out var areaName);
                var area = string.IsNullOrWhiteSpace(areaName) ? string.Empty : areaName;
            این روش‌ها دیگر در ASP.NET Core 3.0 کار نمی‌کنند. در اینجا پس از تزریق IHttpContextAccessor به سازنده‌ی کلاس مدنظر، می‌توان توسط متد الحاقی ()HttpContext.GetRouteData به اطلاعات مسیریابی دسترسی داشت:
            using Microsoft.AspNetCore.Http;
            using Microsoft.AspNetCore.Routing;
            
            namespace ASPNETCoreIdentitySample.Services.Identity
            {
                public class DynamicPermissionsAuthorizationHandler : AuthorizationHandler<DynamicPermissionRequirement>
                {
                    private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
            
                    public DynamicPermissionsAuthorizationHandler(IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
                    {
                        _httpContextAccessor = httpContextAccessor ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpContextAccessor));
                    }
            
                    protected override async Task HandleRequirementAsync(
                         AuthorizationHandlerContext context,
                         DynamicPermissionRequirement requirement)
                    {
                        var routeData = _httpContextAccessor.HttpContext.GetRouteData();
            
                        var areaName = routeData?.Values["area"]?.ToString();
                        var area = string.IsNullOrWhiteSpace(areaName) ? string.Empty : areaName;