مطالب
آموزش LightInject IoC Container - قسمت 1
LightInject در حال حاضر یکی از قدرتمند‌ترین IoC Container‌‌ها است که از لحاظ سرعت و کارآیی در بالاترین جایگاه در میان IoC Container‌‌های موجود قرار دارد. جهت بررسی کارایی IoC Container‌ها می‌توانید به این لینک مراجعه کنید . LightInject یک IoC Container فوق العاده سبک وزن می‌باشد که تمامی قابلیت‌های متداولی که از یک Service Container انتظار می‌رود را شامل می‌شود. تنها شامل یک فایل .cs می‌باشد که تمامی کدهای آن در همین یک فایل نوشته شده‌اند. در پروژه‌های کوچک تا بزرگ بدون از دست دادن کارآیی، با بالاترین سرعت ممکن عمل تزریق وابستگی را انجام می‌دهد. در این مجموعه مقالات به بررسی کامل این IoC Container می‌پردازیم و تمامی قابلیت‌های آن را آموزش می‌دهیم.

نحوه نصب و راه اندازی LightInject
در پنجره Package Manager Console می‌توانید با نوشتن دستور ذیل، نسخه باینری آن را نصب کنید که به فایل .dll آن Reference میدهد.

PM> Install-Package LightInject
 همچنین می‌توانید توسط دستور ذیل فایل .cs آن را به پروژه اضافه نمایید. 

PM> Install-Package LightInject.Source

 آماده سازی پروژه نمونه 
قبل از شروع کار با LightInject، یک پروژه Windows Forms Application را با ساختار کلاس‌های ذیل ایجاد نمایید. (در مقالات بعدی و پس از آموزش کامل LightInject نحوه استفاده از آن را در ASP.NET MVC نیز آموزش می‌دهیم)
    public class PersonModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Family { get; set; }
        public DateTime Birth { get; set; }
    }

    public interface IRepository<T> where T:class
    {
        void Insert(T entity);
        IEnumerable<T> FindAll();
    }

    public interface IPersonRepository:IRepository<PersonModel>
    {
    }

    public class PersonRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public interface IPersonService
    {
        void Insert(PersonModel entity);
        IEnumerable<PersonModel> FindAll();
    }

    public class PersonService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public PersonService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            _personRepository.Insert(entity);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
PersonModel: ساختار داده ای جدول Person در سمت Application، که در لایه Domain Model ایجاد می‌گردد.
توجه: جهت سهولت تست و تسریع کدنویسی از لایه بندی و از کلاس‌های ViewModel استفاده نکردیم.
IRepository: یک Interface عمومی برای تمامی Interface‌های مربوط به Repository که عملیات مربوط به پایگاه داده مثل بروزرسانی و واکشی اطلاعات را انجام می‌دهند.
IPersonRepository: واسط بین لایه Service و لایه Repository می‌باشد.
PersonRepository: پیاده سازی واقعی عملیات مربوط به پایگاه داده برای PersonModel می‌باشد. به کلاسهایی که حاوی پیاده سازی واقعی کد می‌باشند Concrete Class می‌گویند.
IPersonService: واسط بین رابط کاربری و لایه سرویس می‌باشد. رابط کاربری به جای دسترسی مستقیم به PersonService از IPersonService استفاده می‌کند.
PersonService: دریافت درخواست‌های رابط کاربری و بررسی قوانین تجاری، سپس ارسال درخواست به لایه Repository در صورت صحت درخواست، و در نهایت ارسال پاسخ دریافتی به رابط کاربری. در واقع واسطی بین Repository و UI می‌باشد.
پس از ایجاد ساختار فوق کد مربوط به Form1 را بصورت زیر تغییر دهید.
public partial class Form1 : Form
    {
        private readonly IPersonService _personService;
        public Form1(IPersonService personService)
        {
            _personService = personService;
            InitializeComponent();
        }
    }
توضیحات
در کد فوق به منظور ارتباط با سرویس از IPersonService استفاده نمودیم که به عنوان پارامتر ورودی برای سازنده Form1 تعریف شده است. حتما با Dependency Inversion و انواع Dependency Injection آشنا هستید که به سراغ مطالعه این مقاله آمدید و علت این نوع کدنویسی را هم می‌دانید. بنابراین توضیح بیشتری در این مورد نمی‌دهم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید در Program.cs با خطای عدم وجود سازنده بدون پارامتر برای Form1 مواجه می‌شوید که کد آن را باید به صورت زیر تغییر می‌دهیم.
        static void Main()
        {
            Application.EnableVisualStyles();
            Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
            var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
        }
توضیحات
کلاس ServiceContainer وظیفه‌ی Register کردن یک کلاس را برای یک Interface دارد. زمانی که می‌خواهیم Form1 را نمونه سازی نماییم و Application را راه اندازی کنیم، باید نمونه ای را از جنس IPersonService ایجاد نموده و به سازنده‌ی Form1 ارسال نماییم. با رعایت اصل DIP، نمونه سازی واقعی یک کلاس لایه دیگر، نباید در داخل کلاس‌های لایه جاری انجام شود. برای این منظور از شیء container استفاده نمودیم و توسط متد GetInstance، نمونه‌ای از جنس IPersonService را ایجاد نموده و به Form1 پاس دادیم. حال container از کجا متوجه می‌شود که چه کلاسی را برای IPersonService نمونه سازی نماید؟
در خطوط قبلی توسط متد Register، کلاس PersonService را برای IPersonService ثبت نمودیم. container نیز برای نمونه سازی به کلاس هایی که برایش Register نمودیم مراجعه می‌نماید و نمونه سازی را انجام می‌دهد. جهت استفاده از PersonService به پارامتر ورودی IPersonRepository برای سازنده‌ی آن نیاز داریم که کلاس PersonRepository را برای IPersonRepository ثبت کردیم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید، به درستی اجرا خواهد شد. برنامه را متوقف کنید و به کد موجود در Program.cs مراجعه نموده و دو خط مربوط به Register را Comment نمایید. سپس برنامه را اجرا کنید و خطای تولید شده را ببینید. این خطا بیان می‌کند که امکان نمونه سازی برای IPersonService را ندارد. چون قبلا هیچ کلاسی را برای آن Register نکرده ایم.
Named Services
در برخی مواقع، بیش از یک کلاس وجود دارند که ممکن است از یک Interface ارث بری نمایند. در این حالت و در زمان Register، باید به ServiceContainer بگوییم که کدام کلاس را باید نمونه سازی نماید. برای بررسی این موضوع، کلاسهای زیر را به ساختار پروژه اضافه نمایید.
    public class WorkerModel:PersonModel
    {
        public ManagerModel Manager { get; set; }
    }

    public class ManagerModel:PersonModel
    {
        public IEnumerable<WorkerModel> Workers { get; set; }
    }

    public class WorkerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class ManagerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class WorkerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public WorkerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var worker = entity as WorkerModel;
            _personRepository.Insert(worker);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }

    public class ManagerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public ManagerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var manager = entity as ManagerModel;
            _personRepository.Insert(manager);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
دو کلاس Manager و Worker به همراه سرویس‌ها و Repository هایشان اضافه شده اند که از IPersonService و IPersonRepository مشتق شده اند.
حال کد کلاس Program را به صورت زیر تغییر می‌دهیم
...
 var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
توضیحات
در کد فوق، چون WorkerService بعد از PersonService ثبت یا Register شده است، LightInject در زمان ارسال پارامتر به Form1، نمونه ای از کلاس WorkerService را ایجاد میکند. اما اگر بخواهیم از کلاس PersonService نمونه سازی نماید باید کد را به صورت زیر تغییر دهیم.
...
            container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>("PersonService")));
همانطور که مشاهده می‌نمایید، در زمان Register نامی را به آن اختصاص دادیم که در زمان نمونه سازی از این نام استفاده شده است.
اگر در زمان ثبت، نامی را به نمونه‌ی مورد نظر اختصاص داده باشیم، و فقط یک Register برای آن Interface معرفی نموده باشیم، در زمان نمونه سازی، LightInject آن نمونه را به عنوان سرویس پیش فرض در نظر می‌گیرد.
  container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
  Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
در کد فوق، چون برای IPersonService فقط یک کلاس برای نمونه سازی معرفی شده است، با فراخوانی متد GetInstance، حتی بدون ذکر نام، نمونه ای را از کلاس PersonService ایجاد می‌کند.
IEnumerable<T>
زمانی که چند کلاس را که از یک Interface مشتق شده اند، با هم Register می‌نمایید، LightInject این قابلیت را دارد که این کلاس‌های Register شده را در قالب یک لیست شمارشی برگردانید.
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetInstance<IEnumerable<IPersonService>>();
در کد فوق لیستی با دو آیتم ایجاد می‌شود که یک آیتم از نوع PersonService و دیگری از نوع WorkerService می‌باشد. همچنین از کد زیر نیز می‌توانید استفاده کنید:
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetAllInstances<IPersonService>();
به جای متد GetInstance از متد GetAllInstances استفاده شده است.
LightInject از Collection‌های زیر نیز پشتیبانی می‌نماید:
  • Array
  • ICollection<T>
  • IList<T>
  • IReadOnlyCollection<T>
  • IReadOnlyList<T>
Values
توسط LightInject می‌توانید مقادیر ثابت را نیز تعریف کنید
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue");
            var value = container.GetInstance<string>();
متغیر value با رشته "SomeValue" مقداردهی می‌گردد. اگر چندین ثابت رشته ای داشته باشید می‌توانید نام جداگانه ای را به هر کدام اختصاص دهید و در زمان فراخوانی مقدار به آن نام اشاره کنید.
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue","String1");
            container.RegisterInstance<string>("OtherValue","String2");
            var value = container.GetInstance<string>("String2");
متغیر value با رشته "OtherValue" مقداردهی می‌گردد.
اشتراک‌ها
نگاهی به آینده‌ی دنیای دات نت
لیستی از پروژه‌هایی که مایکروسافت مشغول به کار بر روی آن‌ها است. از JIT کامپایلر جدید تا دات نت کامپایلر جدید و ...
نگاهی به آینده‌ی دنیای دات نت
مطالب
روش‌های مختلف انجام چند کار به صورت همزمان در C# .NET - قسمت اول
آیا تا به حال لیستی از دیتا داشته‌اید که بخواهید بر روی آنها کاری را انجام دهید؟ مثلا لیستی از مشتریان که باید برای تک تک آنها Pdf ای را بسازید، یا لیستی از مشتریان که باید برای تک تک آنها بیمه نامه صادر کنید، یا مثلا لیست اطلاعات بلیط‌های قابل فروش را گرفته‌اید و برای تک تک آنها می‌خواهید کمیسیون حساب کنید و ...

در اکثر مواقعی کاری که برای تک تک آیتم‌ها قرار است انجام شود، ساده است و با استفاده از یک حلقه foreach کار تمام میشود. اما در بعضی مواقع کار زمانبر است؛ حال یا به علت وجود کاری CPU bound مثل درست کردن Pdf و محاسبات، یا کار IO Bound است مثل ارسال یک HTTP Request به ازای هر مشتری، یا ذخیره کردن چیزی در دیتابیس که هم CPU bound است و هم IO bound و ترکیبی از مواردی که گفتیم را دارد.

فرض کنیم صد مشتری داریم و برای تک تک آنها میخواهیم کاری انجام دهیم. اگر از یک foreach ساده استفاده کنیم و هر عمل یک ثانیه طول بکشد، کل روال 100 ثانیه طول می‌کشد که جالب نیست.
public async Task Sample()
{
    var customers = await GetCustomersFromSomeWhere();

    foreach (var customer in customers)
    {
        await DoSomethingWithCustomer(customer);
    }
}
با اندکی جستجو در اینترنت به Task.WhenAll می‌رسیم و مشکلی که دارد این است که هر 100 کار را با هم شروع می‌کند که میتواند اثرات مخربی روی کلیت عملکرد سرور بگذارد:
public async Task Sample()
{
    var customers = await GetCustomersFromSomeWhere();
    await Task.WhenAll(customers.Select(c => DoSomethingWithCustomer(c)));
}
اگر چه می‌توانیم خودمان آیتم‌ها را دسته بندی کنیم و مثلا هر 25 تا 25 آنها را با هم پردازش کنیم، ولی این دسته بندی خیلی معقول نیست، چون RX اینجاست!
public async Task Sample()
{
    var customers = await GetCustomersFromSomeWhere();

    await customers.Select(c => Observable.FromAsync(() => DoSomethingWithCustomer(c))).Merge(maxConcurrent: 25);
}
به خاطر وجود maxConcurrent: 25 در دستور فوق، مشتری‌ها بسته به وضعیت کلی سرور، حداکثر 25 تا 25 تا پردازش می‌شوند، ولی ممکن است مثلا 10 تا 10 پردازش شوند. البته انتظار هوشمندی خیلی زیادی از آن نداشته باشید.

استفاده از Rx وقتی که دستورات داخل DoSomethingWithCustomer به صورت IO bound باشند (اتصال به دیتابیس و ارسال Http Request و ...) به خوبی جواب می‌دهد. ولی اگر دستورات داخل DoSomethingWithCustomer به صورت CPU bound باشند، مثل محاسبات یا ساختن Pdf و ... دیگر این روش جواب نمی‌دهد و اینجاست که باید از Task Parallel Library استفاده کنیم ( البته Task Parallel Libraray یا به اختصار TPL هم برای IO Bound و هم برای CPU Bound مناسب است).
برای استفاده از TPL داریم:
public async Task Sample()
{
    var customers = await GetCustomersFromSomeWhere();

    ActionBlock<Customer> action = new ActionBlock<Customer>(c => DoSomethingWithCustomer(c), new ExecutionDataflowBlockOptions
    {
        MaxDegreeOfParallelism = 25
    }); 

    foreach (var customer in customers)
    {
        action.Post(customer);
    }

    action.Complete();

    await action.Completion;
}
همانطور که می‌بینید، بحث 25 تا 25 تا اجرا کردن در اینجا نیز وجود دارد، با این تفاوت که بسیار هوشمندانه‌تر کارها را به صورتی پیش می‌برد که از منابع سرور به بهینه‌ترین شکل ممکن استفاده شود و همین TPL را هم برای اعمال IO bound و هم اعمال CPU bound مناسب می‌کند.

سایر گزینه هایی که داریم شامل Parallel Linq و Parallel.ForEach است که عموما برای کارهای CPU bound مناسبند.
گزینه‌هایی از قدیم نیز وجود دارند، مانند استفاده از Thread و Semaphore و ... که ابدا استفاده مستقیم از آنها توصیه نمیشود.
البته با TPL و RX میشود کارهای خیلی بیشتری نیز انجام داد و این دو فقط برای این سناریو ساخته نشده‌اند و همه جا جایگزین یکدیگر نیستند و هر دو دنیای وسیعی هستند که توصیه می‌کنم به هر دو نگاهی بیاندازید. همچنین TPL تا جایی که می‌دانم جزو مواردی است که در بیرون از دنیای NET. وجود ندارد و یکی از ارزشمندترین ویژگی‌های Unique در NET. است که به این سادگی چنین مسئله‌ای با این کیفیت حل شود.

توجه داشته باشید که اگر فرآیندی که برای تک تک Customer‌ها در مثال فوق قرار است انجام شود، خود یک روال سنگین و زمان بر باشد، بهتر است از روش‌های دیگری مبتنی بر Event processing و ابزارهایی چون Azure Service Bus یا Mass Transit استفاده کنیم که کمک می‌کنند اگر مثلا سه سرور داریم، بار پردازش آن 100 مشتری مثال ما، بین سه سرور هم پخش شود که این مورد پیچیدگی‌های خود را دارد و در اینجا که فرض بر این است که سناریو خیلی پیچیده و میزان بار خیلی زیاد نیست و همچنین نیازی هم به استفاده از این موارد و اضافه کردن پیچیدگی‌های بیشتر به برنامه نیست. در واقع TPL علیرغم کار بسیار ارزشمندی که می‌کند، در نهایت یک Nuget Package است که در یک دستگاه موبایل Android و با Xamarin نیز قابل استفاده است.

البته این همه داستان نیست. برای مثال در صورتی که فرآیندی بخواهد به صورت Concurrent / Parallel انجام شود و در انجام آن از Entity Framework Db Context استفاده شده باشد، کد به مشکل بر میخورد و خطا می‌دهد، چون یک Instance از DbContext مناسب انجام چند کار همزمان نیست. به واقع تمامی Objectهایی که Thread Safe نباشند، در روش‌های فوق به مشکل بر میخوردند. همچنین بحث مدیریت کردن Transaction در صورتی که بخواهید با دیتابیس هم کار کنید نیز خود مسئله‌ای است که باید حل شود.
حل مسائلی که گفته شد و ادغام کردن روش‌های فوق با بحث Dependency Injection و ... موضوع بحث قسمت بعدی این مطلب است.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 15 - نوشتن آزمون‌های واحد
یکی از مشخصات آزمون‌های واحد، عدم خروج از مرزهای IO سیستم، در حین اجرای آن‌ها است و چون درهنگام کار با بانک‌های اطلاعاتی حتما از مرزهای IO سیستم رد خواهیم شد (کار با شبکه، کار با فایل سیستم، برای به روز رسانی و درج اطلاعات)، نوشتن آزمون‌های واحد واقعی، برای برنامه‌هایی که از ORMها استفاده می‌کنند مشکل است. به همین جهت مباحث mocking، تقلید قسمت‌های مختلف ORMها و جایگزین کردن آن‌ها با نمونه‌های درون حافظه‌ای بسیار مرسوم است. برای رفع این مشکلات، تیم EF Core، یک تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی ویژه‌ی «درون حافظه‌ای» را به نام «Entity Framework Core InMemory provider» ارائه داده‌است. به این ترتیب، این محل ذخیره سازی اطلاعات درون حافظه‌ای، مشکل رد شدن از مرزهای IO سیستم را برطرف کرده و عملا نیاز به کار کردن با فریم ورک‌های mocking را منتفی می‌کند (حداقل برای تقلید قسمت‌های مختلف EF Core).
در این قسمت ابتدا نحوه‌ی فعال سازی فریم ورک آزمون‌های واحد مایکروسافت و سپس نحوه‌ی فعال سازی این تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی درون حافظه‌ای را بررسی خواهیم کرد. به علاوه برای سرویس بلاگ‌های قسمت قبل نیز آزمون واحد خواهیم نوشت.


نحوه‌ی فعالسازی فریم ورک MSTest در یک پروژه‌ی Class library از نوع NET Core.


تنها نکته‌ی مهم فعالسازی MSTest در یک پروژه‌ی Class library جدید که برای نوشتن آزمون‌های واحد مورد استفاده قرار خواهیم داد، تنظیمات فایل project.json آن است که در ذیل آمده است:
{
    "version": "1.0.0-*",
 
    "testRunner": "mstest",
    "dependencies": {
        "Microsoft.NETCore.App": {
            "type": "platform",
            "version": "1.0.0"
        },
        "dotnet-test-mstest": "1.1.1-preview",
        "MSTest.TestFramework": "1.0.1-preview",
        "NETStandard.Library": "1.6.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore": "1.0.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.InMemory": "1.0.0",
        "Core1RtmEmptyTest.DataLayer": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.Entities": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.Services": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*"
    },
 
    "frameworks": {
        "netcoreapp1.0": {
            "imports": [
                "dnxcore50",
                "portable-net45+win8"
            ]
        }
    }
}
- در اینجا قید testRunner الزامی است؛ در غیراینصورت آزمون‌های واحد شما شناسایی نخواهند شد. همچنین بسته‌های dotnet-test-mstest و MSTest.TestFramework نیز باید اضافه شوند.
- به علاوه در اینجا ارجاعاتی را به اسمبلی‌های موجودیت‌ها، Services و DataLayer که در قسمت «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها» بررسی شدند نیز ملاحظه می‌کنید.
- همچنین وابستگی جدید Microsoft.EntityFrameworkCore.InMemory نیز در اینجا قابل ملاحظه است. این وابستگی را تنها به پروژه‌ی آزمون‌های واحد خود اضافه می‌کنیم. از این جهت که تنظیمات آن صرفا در این قسمت جدید قید می‌شوند و نه در سایر قسمت‌های برنامه.

 پس از آن، کار با این فریم ورک، همانند سایر نگارش‌های دات نت خواهد بود:
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
 
namespace EFCore.MsTests
{
    [TestClass]
    public class CoreTests
    {
        [TestMethod]
        public void Test1()
        {
            Assert.IsTrue(true);
        }
    }
}
ابتدا کلاس مدنظر، با ویژگی TestClass مزین می‌شود. سپس متد آزمون واحد نوشته شده نیز باید به صورت public void و مزین شده‌ی با ویژگی TestMethod، ارائه شود.
پس از نوشتن اولین آزمون واحد، یکبار پروژه را build کرده و سپس از منوی Test، گزینه‌ی Windows را انتخاب کرده و در اینجا گزینه‌ی Test Explorer را انتخاب کنید. اندکی صبر کنید تا آزمون‌های واحد شما شناسایی شوند و سپس گزینه‌ی Run All را انتخاب کنید:



تغییرات Context برنامه جهت استفاده‌ی از تامین کننده‌ی داخل حافظه‌ای

در مورد نحوه‌ی تعریف و افزودن وابستگی‌های EF Core در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 1 - برپایی تنظیمات اولیه» پیشتر بحث شد و همچنین در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 3 - انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر»، اطلاعات Context برنامه را به اسمبلی دیگری منتقل کردیم.
اگر از روش بازنویسی متد OnConfiguring برای تنظیم تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی مورد نظر استفاده می‌کنید، متد OnConfiguring کلاس Context برنامه چنین شکلی را پیدا می‌کند:
public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
{
    private readonly IConfigurationRoot _configuration;
 
    public ApplicationDbContext(IConfigurationRoot configuration)
    {
        _configuration = configuration;
    }
 
    public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
    {
    } 
 
    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
    {
        if (!optionsBuilder.IsConfigured)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(
                _configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]
                , serverDbContextOptionsBuilder =>
                {
                    var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                    serverDbContextOptionsBuilder.CommandTimeout(minutes);
                });
        }
    }
در اینجا دو تغییر جدید قابل ملاحظه هستند:
الف) اضافه شدن سازنده‌ی دومی که <DbContextOptions<ApplicationDbContext را دریافت می‌کند. از آن در سمت کدهای آزمون واحد برنامه جهت ثبت ()options.UseInMemoryDatabase استفاده می‌شود.
ب) به متد OnConfiguring، بررسی optionsBuilder.IsConfigured هم اضافه شده‌است. چون در سمت کدهای آزمون واحد، تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی درون حافظه‌ای اضافه می‌شود، مقدار optionsBuilder.IsConfigured به true تنظیم خواهد شد و دیگر از تامین کننده‌ی SQL Server استفاده نمی‌شود.

اگر از متد OnConfiguring به این شکل استفاده نمی‌کنید، تنها ذکر سازنده‌ی دوم ضروری است. از این جهت که در آزمون‌های واحد، از تنظیمات متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه استفاده نخواهد شد.


نوشتن آزمون‌های واحد مخصوص EF Core

پس از برپایی پیشنیازهای نوشتن آزمون‌ها واحد، شامل تنظیمات فریم ورک MSTest و همچنین افزودن وابستگی‌های مرتبط با فایل project.json ایی که در ابتدای بحث عنوان شد و اصلاح سازنده و متد OnConfiguring کلاس Context برنامه جهت آماده سازی آن‌ها برای پذیرش تامین کننده‌های دیگر، اکنون یک نمونه از آزمون‌های واحد درون حافظه‌ای EF Core، چنین شکلی را خواهد داشت:
using System;
using System.Linq;
using Core1RtmEmptyTest.DataLayer;
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Core1RtmEmptyTest.Services;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.MsTests
{
    [TestClass]
    public class CoreTests
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
 
        public CoreTests()
        {
            var services = new ServiceCollection();
            services.AddEntityFrameworkInMemoryDatabase()
                        .AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseInMemoryDatabase());
 
            services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
            services.AddScoped<IBlogService, BlogService>();
 
            _serviceProvider = services.BuildServiceProvider();
        }
 
        [TestMethod]
        public void Find_searches_url()
        {
            // Insert seed data into the database using one instance of the context
            using (var serviceScope = _serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>().CreateScope())
            {
                using (var context = serviceScope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUnitOfWork>())
                {
                    context.Set<Blog>().Add(new Blog { Url = "http://sample.com/cats" });
                    context.Set<Blog>().Add(new Blog { Url = "http://sample.com/catfish" });
                    context.Set<Blog>().Add(new Blog { Url = "http://sample.com/dogs" });
                    context.SaveAllChanges();
                }
            }
 
            // Use a separate instance of the context to verify correct data was saved to database
            using (var serviceScope = _serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>().CreateScope())
            {
                using (var context = serviceScope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUnitOfWork>())
                {
                    Assert.AreEqual(3, context.Set<Blog>().Count());
                    Assert.AreEqual("http://sample.com/cats", context.Set<Blog>().First().Url);
                }
            }
 
            // Use a clean instance of the context to run the test
            using (var serviceScope = _serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>().CreateScope())
            {
                var blogService = serviceScope.ServiceProvider.GetRequiredService<IBlogService>();
                var results = blogService.GetPagedBlogsAsNoTracking(pageNumber: 0, recordsPerPage: 10);
                Assert.AreEqual(3, results.Count);
            }
        }
    }
}
توضیحات:
همانطور که در قسمت «تغییرات Context برنامه جهت استفاده‌ی از تامین کننده‌ی داخل حافظه‌ای» فوق عنوان شد، در حین انجام آزمون‌های واحد، دیگر به کلاس آغازین برنامه و تنظیمات آن مراجعه نمی‌شود. بنابراین باید شبیه به عملکرد متد ConfigureServices آن‌را در اینجا پیاده سازی کرد. نمونه‌ای از انجام اینکار را در سازنده‌ی کلاس انجام آزمون‌های واحد مشاهده می‌کنید:
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
 
        public CoreTests()
        {
            var services = new ServiceCollection();
            services.AddEntityFrameworkInMemoryDatabase()
                        .AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseInMemoryDatabase());
 
            services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
            services.AddScoped<IBlogService, BlogService>();
 
            _serviceProvider = services.BuildServiceProvider();
        }
در اینجا است که توسط متد AddEntityFrameworkInMemoryDatabase، کار افزودن تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی درون حافظه‌ای انجام شده و سپس Context برنامه نیز از آن مطلع می‌شود (علت افزودن سازنده‌ی دومی که <DbContextOptions<ApplicationDbContext را دریافت می‌کند).
سپس همانند قبل، باید تمام سرویس‌های مدنظر تنظیم شوند تا بتوان از آن‌ها استفاده کرد.

نکته‌ی مهم دیگری را که باید به آن دقت داشت، ایجاد scope و سپس دسترسی به سرویس‌ها از طریق این Scope است. از این جهت که چون خارج از طول عمر یک درخواست وب قرار داریم، دیگر Scopeها برای ما به صورت خودکار ایجاد و تخریب نمی‌شوند و باید همان‌کاری را که ASP.NET Core در پشت صحنه انجام می‌دهد، به صورت دستی پیاده سازی کنیم:
            using (var serviceScope = _serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>().CreateScope())
            {
                using (var context = serviceScope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUnitOfWork>())
                {
اگر اینکار صورت نگیرد، چون Scope ایی ایجاد و تخریب نمی‌شود، کار کردن با متد serviceProvider.GetRequiredService_ اشتباه بوده و همیشه یک وهله از Context را باز می‌گرداند که مدنظر ما نیست. شبیه به این نکته را در قسمت «مقدار دهی اولیه‌ی جداول بانک‌های اطلاعاتی در EF Core» پیشتر ملاحظه کرده‌اید.


یک نکته‌ی تکمیلی

EF Core به همراه تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی SQLite نیز هست. یکی از نکات ویژه‌ی بانک اطلاعاتی SQLite، امکان تنظیم پارامتری است در رشته‌ی اتصالی آن، که آن‌را نیز تبدیل به یک «بانک اطلاعاتی درون حافظه‌ای» می‌کند. این روش سال‌ها است که جهت انجام آزمون‌های واحد ORMها مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین می‌توان آن‌را به عنوان جایگزینی برای مطلب جاری نیز درنظر گرفت.
 var connectionStringBuilder = new SqliteConnectionStringBuilder { DataSource = ":memory:" };
var connectionString = connectionStringBuilder.ToString();
var connection = new SqliteConnection(connectionString);
services.AddEntityFrameworkSqlite().AddDbContext<CmsDbContext>(options => options.UseSqlite(connection));
اهمیت آن در اینجا است که تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی درون حافظه‌ای EF، قیود را اعمال نمی‌کند ؛ اما بانک اطلاعاتی درون حافظه‌ای SQLite واقعا همانند یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای کامل عمل می‌کند.
مطالب
بررسی تفاوت‌های بین WCF ،Web API ،WCF REST و Web Service
بعد از مدتی سروکار داشتن با مفاهیم WCF ،Web API ،WCF REST و Web Service برای تهیه یک فریم ورک قوی، به این نتیجه رسیدم که اکثر برنامه نویسان در مقایسه بین مفاهیم یاد شده به مشکل می‌خورند. در این مطلب سعی بر این است که تفاوت‌های اساسی آنها را به‌صورت کلی بیان کنم. 
دانت فریم ورک با بهره‌گیری از این تکنولوژی‌ها، امکاناتی را برای ایجاد HTTP سرویس‌ها، به ما می‌دهد و قبل از بکارگیری لازم است انتخاب کنیم که از کدام تکنولوژی باید استفاده کنیم.

Web Service
1. پایه‌ی آن براساس SOAP است و داده‌ها را در قالب XML به ما می‌دهد.
2. فقط از HTTP پروتکل پشتیبانی می‌کند.
3. متن باز نیست  اما می‌توان از آن در هر کلاینتی که از XML پشتیبانی می‌کند، استفاده کرد.
4. فقط بر روی IIS می‌توان آن‌را هاست کرد.

WCF
1. پایه‌ی پیش فرض آن براساس SOAP است و داده‌ها را در قالب XML به ما می‌دهد.
2. تکامل یافته‌ی وب سرویس‌ها است (ASMX) و از پروتکل‌های مختلفی همچون  TCP, HTTP, HTTPS, Named Pipes, MSMQ  پشتیبانی می‌کند.
3. مشکل اصلی WCF در بد قلقی و گسترده بودن تنظیمات آن می‌باشد.
4.  متن باز نیست، اما می‌توان از آن در هر کلاینتی که از XML پشتیبانی می‌کند، استفاده کرد.
5.  بر روی IIS یا برنامه‌ها و یا ویندوز سرویس‌ها، می‌توان آن‌را هاست کرد.

WCF REST
1. برای استفاده از WCF  و WCF REST  باید حتما  webHttpBindings را فعال کرده باشید.
2. از  دستور العملهای HTTP Get و  HTTP  POST با استفاده از ترکیب خصیصه‌های [WebGet] و [WebInvoke] ، پشتیبانی می‌کند.
3. برای فعال کردن سایر دستور العمل‌های  HTTP باید تنظیماتی را در IIS انجام دهید، تا درخواست‌هایی که بر اساس دستورالعمل‌های ویژه‌ی در فایل svc. می‌باشند را قبول کند.
4. ارسال دیتا به آن از طریق پارامتر، با استفاده از  WebGet احتیاج به تنظیماتی دارد و یا  UriTemplate  باید مشخص شود.
5. از  XML, JSON and ATOM  پشتیبانی می‌کند.

Web API
1. یک فریم ورک جدید برای ساختن HTTP سرویس، یک راه ساده و آسان.
2. متن باز است و یک راه ایده آل برای ساخت  REST-ful سرویس‌ها بر روی دات نت فریم ورک.
3. برخلاف  WCF Rest، سرویس‌های آن از ویژگی‌های کامل HTTP مانند ( URIs, request/response headers, caching, versioning various content formats) پشتیبانی می‌کنند.
4. همچنین از ویژگیهای کامل MVC از قبیل routing, controllers, action results, filter, model binders, IOC container or dependency injection, unit testing به‌سادگی و قوی پشتیبانی می‌کند.
5.  بر روی IIS و یا برنامه‌ها، می‌توان آنرا هاست کرد.
6. یک معماری سبک و مناسب برای دستگاه‌هایی که پهنای باند محدودی دارند، مانند گوشی‌های هوشمند.
7. پاسخها بوسیله  Web API’s MediaTypeFormatter به صورت JSON, XML  فرمت می‌شوند؛ و یا هر فرمتی را که شما می‌خواهید، به‌عنوان MediaTypeFormatter اضافه کنید .

انتخاب بین WCF  یا WEB API
1.انتخاب WCF زمانی مناسب است که شما می‌خواهید یک سرویس را ایجاد کنید که باید از سناریو‌های مختلفی از قبیل پیغام‌های یکطرفه و صف  پیغام‌ها و ارتباطات دو طرفه پشتیبانی کند و یا می‌خواهید یک سرویس را ایجاد کنید که از کانال‌های انتقال سریع استفاده کند؛ از قبیل TCP و  Named Pipes و یا شاید گاهی UDP در  WCF 4.5 و همچنین می‌خواهید از HTTP  پشتیبانی کند؛ وقتی که همه‌ی کانال‌های دیگر انتقال در دسترس نیستند.
2. انتخاب  Web API زمانی مناسب است که شما می‌خواهید یک  resource-oriented سرویس را بر روی HTTP ایجاد کنید. در اینجا می‌توان از ویژگی‌های کامل HTTP  مانند  URIs, request/response headers, caching, versioning, various content formats استفاده کرد و یا می‌خواهید سرویس را در معرض طیف گسترده‌ای از کلاینت‌ها شامل مرورگرها، موبایل‌ها، iphone و تبلت قرار دهید.
اشتراک‌ها
معرفی Vue Native
It Transpiles to React Native
React Native is a direct dependency of Vue Native. Once you initialize a new app using vue-native-cli, the entry script is App.vue

معرفی Vue Native
نظرات مطالب
تغییر عملکرد و یا ردیابی توابع ویندوز با استفاده از Hookهای دات نتی
در مقدمه این مطلب به تزریق  AOP  اشاره کردید و فرمودید  Hookها یا قلاب‌ها دقیقا کار Interception دنیای AOP را انجام می‌دهند ولی در AOP  همه چیز از مدیریت وهله سازی شروع میشه واگر امکان مدیریت وهله سازی نباشه نمیشه AOP امکان پذیر نیست.  در AOP انجام تغییر در کدها  فقط در اسمبلی هایی که در پروسه جاری لود شده اند امکان پذیره. اما در Hooking شما پروسه‌های دیگر رو مانیتور و زمان احتیاج نتیجه برگشتی یک تابعو تغییر میدید. قبلا در همین مطلب این سوالو پرسیدم:   
آیا کتابخانه یا فریم ورکی رو سراغ داریدکه بشه کدهای دات نت رو در حین اجرا تغییر بده؟    
بهتره سوالمو اینجوری اصلاح کنم:
آیا کتابخانه یا فریم ورکی رو سراغ داریدکه بتونه کدهای دات نت رو در پروسه‌ی دیگر تغییر بده؟  آیا با EasyHook میشه همین کارو برای برنامه‌های دات نت در حال اجرا انجام داد؟ 
مطالب
تغییرات مهم مقایسه‌‌ی رشته‌ها در NET 5.0.
با توجه به ماهیت چندسکویی NET 5.، در اکثر سیستم‌های ویندوزی، سرویس بومی سازی، بر اساس استاندارد NLS کار می‌کند، اما در سیستم‌های لینوکسی و مبتنی بر یونیکس، این استاندارد از نوع ICU است (و وجود و تنظیم آن‌ها خارج از NET. و توسط سیستم عامل مدیریت می‌شود). جهت یک‌دست سازی این دو نوع سیستم بومی سازی در دات نت، از نگارش 5 آن به بعد، استاندارد ICU که به صورت گسترده‌تری مورد پذیرش قرار گرفته‌است، استاندارد بومی سازی پیش‌فرض دات نت درنظر گرفته می‌شود؛ مگر اینکه سیستم عاملی آن‌را پشتیبانی نکند.


کدام نگارش از ویندوز، از ICU پشتیبانی می‌کند؟

تمام ویندوزهای پس از Windows 10 May 2019 Update، به همراه icu.dll، به عنوان جزء استاندارد سیستم عامل هستند. بنابراین دات نت 5 و نگارش‌های پس از آن، در این سیستم عامل‌ها، از سرویس بومی سازی ICU استفاده خواهند کرد؛ اما اگر از نگارش‌های پیشین ویندوز استفاده می‌کنید، به اجبار به سیستم NLS سوئیچ خواهد شد.


تاثیر ICU بر برنامه‌های دات نت 5 به بعد

قطعه کد زیر را درنظر بگیرید:
string s = "Hello\r\nworld!";
int idx = s.IndexOf("\n");
Console.WriteLine(idx);
در نگارش‌های پیش از 5 دات نت، خروجی کدهای فوق، عدد 6 است؛ اما ... اما ... (!) از زمان دات نت 5 به بعد، خروجی آن «منهای یک» است! البته به شرطی که آخرین به روز رسانی ویندوز 10 را نصب کرده باشید؛ یعنی حداقل  Windows 10 May 2019 Update را داشته باشید.


حالت «پیش‌فرض» جستجو و مقایسه‌ی رشته‌ها در دات نت 5 به بعد، یک مقایسه‌ی مبتنی بر «دستورات زبانی» بر اساس فرهنگ تنظیم شده‌ی در Thread جاری برنامه‌است (یا همان System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture).


چرا متدهای کار بر روی رشته‌ها در دات نت 5 به بعد، نسبت به نگارش‌های قبلی متفاوت عمل می‌کنند؟

زمانیکه متدی مانند IndexOf فراخوانی می‌شود، هدف عمده‌ی برنامه‌نویس‌ها، یک جستجوی Ordinal است (یعنی مقایسه‌ی کاراکتر به کاراکتر؛ بدون درنظر گرفتن نکات زبانی و بومی)؛ اما فراموش می‌کنند که این متدها دارای پارامتر دومی هم هستند که از نوع StringComparison است و سال‌ها است که توصیه می‌شود این پارامتر را هم به صورت صریحی مقدار دهی کنید تا هدف خود را از نوع جستجو دقیقا مشخص نمائید. از زمان دات نت 5 به بعد، اگر این پارامتر را مشخص نکنید، جستجوی صورت گرفته یک رفتار culture-specific را خواهد داشت و نه Ordinal.  از این لحاظ مقایسه‌ی رشته‌ها توسط استانداردهای ICU و NLS، بر اساس پیاده سازی‌های مختلف زبان‌شناسی، خروجی‌های یکسانی را ارائه نمی‌دهند و به همین جهت است که اینبار خروجی منهای یک را دریافت می‌کنیم.

یک نکته: خروجی قطعه کد فوق در سیستم‌های لینوکسی که از .NET Core 2x - 3x. هم استفاده می‌کنند، دقیقا منهای یک است؛ چون پیش‌فرض بومی سازی آن‌ها نیز ICU است.


چگونه می‌توان به همان حالت پیشین مقایسه‌ی رشته‌ها در NET. بازگشت؟

مایکروسافت بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis.FxCopAnalyzers را جهت گوشزد کردن نکته‌ی ذکر صریح StringComparison، به روز رسانی کرده‌است. بنابراین بهتر است تا آن‌را به پروژه‌ی خود اضافه کنید. در این حالت اخطارهای مناسبی را جهت یافتن قسمت‌های مشکل‌دار برنامه‌ی خود دریافت می‌کنید. برای مثال برای اینکه در قطعه کد فوق به همان پاسخ متداول 6 برسیم، تنها کافی‌است پارامتر دوم StringComparison را ذکر کنیم:
int idx = s.IndexOf("\n", StringComparison.Ordinal);

و یا حتی می‌توانید فایل csproj پروژه‌ی خود را ویرایش کرده و یک سطر زیر را به آن اضافه کنید:
<ItemGroup>
   <RuntimeHostConfigurationOption Include="System.Globalization.UseNls" Value="true" />
</ItemGroup>
در این حالت کل برنامه‌ی شما بدون هیچ تغییری مانند قبل کار کرده و از سیستم NLS استفاده می‌شود.



کدام متدهای کار با رشته‌ها در دات نت 5، تحت تاثیر این تغییرات قرار گرفته‌اند؟

اگر از متدهای زیر در برنامه‌های خود استفاده می‌کنید، نکته‌ی ذکر پارامتر StringComparison.Ordinal را فراموش نکنید:
System.String.Compare
System.String.EndsWith
System.String.IndexOf
System.String.StartsWith
System.String.ToLower
System.String.ToLowerInvariant
System.String.ToUpper
System.String.ToUpperInvariant
System.Globalization.TextInfo (most members)
System.Globalization.CompareInfo (most members)
System.Array.Sort (when sorting arrays of strings)
System.Collections.Generic.List<T>.Sort() (when the list elements are strings)
System.Collections.Generic.SortedDictionary<TKey,TValue> (when the keys are strings)
System.Collections.Generic.SortedList<TKey,TValue> (when the keys are strings)
System.Collections.Generic.SortedSet<T> (when the set contains strings)


سؤال: اگر متدی پارامتر دوم StringComparison را نداشت چطور؟
اگر به ماخذ «Behavior changes when comparing strings on .NET 5» مراجعه کنید، در انتهای آن جدولی را ارائه داده که دو سطر اول آن، به صورت زیر است:
API                Default behavior       Remarks
string.Compare     CurrentCulture
در این جدول، هر متدی که رفتار پیش‌فرض آن از نوع CurrentCulture است، تحت تاثیر قرار گرفته‌است و متدی مانند string.Contains که رفتار پیش‌فرض آن Ordinal است، از این تغییرات مصون است و نیازی به تغییری ندارد.


برای مطالعه‌ی بیشتر:
Behavior changes when comparing strings on .NET 5+
.NET globalization and ICU.
Globalization breaking changes
بحث و گفتگویی در این مورد
نظرات اشتراک‌ها
پروژه مدیریت باسکول های تعاونی های روستایی با سی شارپ
با سلام ! ایده پروژه شما خوب است . اما اگر این پروژه رو بر روی WPF پیاده می‌کردید و لایه بندی پروژه را اصولی انجام میدادید مثال در پروژه خود از لایه Domain ، Services ، Data و ... استفاده می‌کردید و  در تکنولوژی ارتباط با دیتابیس از EF code first بهره میبردید  و مباحثی همچون Dependency injection و ... طبق نیاز  در پروژه پیاده سازی می‌کردید توسعه پروژه خیلی آسان انجام می‌گرفت و برای خودکار کردن پروژه از دستگاههای RFID برای این که خودرو به محض ورود روی سکو به صورت خودکار شناسایی شود و از دوربین‌های دیجیتال همراه پیاده سازی نرم افزاری برای تشخیص پلاک خودرو و ... استفاده می‌شد می‌توانست پروژه موفق و اصولی باشد.