مطالب
سفارشی کردن قابلیت طراحی ریپورت توسط END USER - بخش اول
در قسمتی از پروژه تجاری، برای طراحی ریپورت توسط کاربر نیاز به موضوع مطرح شده این پست داشتم و به نتایج مطلوبی در این زمینه توسط کامپوننت Stimulsoft Report.Net دست یافتم.
پروژه بنده به صورتی هست که در آن قرار است یک سری اطلاعات توسط DataTable به Report ارسال و ریپورت هم Field‌ها را که از قبل طراحی شده، روی فرم داشته باشد و کاربر فقط این امکان را داشته باشد که مکان فیلد‌ها ( یعنی مختصات ) روی صفحه A4 را با توجه به سلیقه خودش تنظیم و ذخیره نماید.

اهداف :
1.غیر فعال کردن بعضی از امکانات صفحه Design
2.اعمال یکسری تنظیمات از طریق کدنویسی (Code Behind) بر روی ریپورت
مانند : اینکه ShowGrid فعال باشه یا نه -- یا Toolbox.visible=false باشه
3.فارسی سازی محیط طراحی برای کاربر
4.ذخیره و ...

اسکرین شات : ( حالت پیشفرض بدون اعمال تغییرات Runtime )


رفرنس‌های مورد نیاز:
using Stimulsoft.Base.Services;
using Stimulsoft.Report;
using Stimulsoft.Report.Components;
using Stimulsoft.Report.Design;
using Stimulsoft.Report.Design.Toolbars;
using Stimulsoft.Report.Render;
using Stimulsoft.Report.Units;

//ایجاد یک شی از ریپورت            
StiReport report = new StiReport();
//ریست کردن تنظیمات به حالت پیشفرض
 report.Reset();
//ریست کردن تنظیمات سرویس‌های StiConfig.Reset();
//ریست کردن تنظیمات چاپ
 StiSettings.Clear();

            

            //تنظیم عنوان ریپورت به صورت دلخواه
            StiOptions.Designer.DesignerTitle = title + " طراحی فرم ";
            StiOptions.Designer.DesignerTitleText = title + " طراحی فرم ";
            //غیرفعال شدن نمایش تب کدنویسی
            StiOptions.Designer.CodeTabVisible = false;
            //فعال کردن امکان RightToLeft
            StiOptions.Designer.UseRightToLeftGlobalizationEditor = true;
            //غیرفعال شدن قابلیت تغییر نام ریپورت توسط کاربر
            StiOptions.Designer.CanDesignerChangeReportFileName = false;
            //غیر فعال کردن تشخیص اتوماتیک زبان پیش فرض UI طراحی
            StiOptions.Designer.UseSimpleGlobalizationEditor = false;

            //تنظیم تم ریپورت از حالت استاندارد به ریبون
            StiOptions.Windows.GlobalGuiStyle = StiGlobalGuiStyle.Office2010Blue;
            //فعال سازی تم ریبون
            StiOptions.Designer.IsRibbonGuiEnabled = true;
برای دسترسی به بخش Dictionary که به اطلاعات DataSoruce‌ها دسترسی می‌دهد البته برای قابلیت Design :
یک شی از StiOptions ایجاد کنید. سپس Designer و فعال و غیرفعال کردن نمایش هر بخش را و حتی تغییر آیتم‌های موجود در منوی راست کلیک هر شی، قابل تغییر خواهند بود.

پنل Dictionary از سه شاخه اصلی تشکیل می‌شود : که با دستورات زیر می‌توان نمایش این بخش‌ها را در صورت خالی بودن از داده غیر فعال نمود
BusinessObjectsCategory - DataSourcesCategory -VariablesCategory
StiOptions.Designer.Panels.Dictionary.ShowEmptyBusinessObjectsCategory = false;
StiOptions.Designer.Panels.Dictionary.ShowEmptyDataSourcesCategory = false;
StiOptions.Designer.Panels.Dictionary.ShowEmptyVariablesCategory = false;
در صفحه طراحی، 3 پنل وجود دارد :
1- Dictionary
2- Properties
3- Report Tree

که Properties نسبت به هر شیء ایی که از صفحه ریپورت انتخاب می‌کنید، تنظیمات مربوط به آن را برای ویرایش در اختیار کاربر قرار می‌دهد.
پنل Report Tree نیز از داده‌های موجود از دیتاسورس بخش Dictionary که به صورت شیء در صفحه ریپورت قرار داده شده‌اند نمایش درخت واره‌ای را در اختیار کاربر قرار می‌دهد و می‌تواند از اشیاء این درخت واره در ریپورت به صورت متعدد استفاده نماید.

می‌توان هر کدام از این پنل‌ها را ( که به صورت سرویس در Stimulsoft تعریف شده) از دید کاربر مخفی نمود یا به صورت محدود یکسری از قابلیت‌ها را در اختیار کاربر قرار داد:
//غیر فعال کردن سرویس‌های پنل
            Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiPropertiesPanelService propPanel = Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiPropertiesPanelService.GetService();
            propPanel.ServiceEnabled = false;

            Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiDictionaryPanelService dictPanel = Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiDictionaryPanelService.GetService();
            dictPanel.ServiceEnabled = true;
            
            Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiReportTreePanelService treePanel = Stimulsoft.Report.Design.Panels.StiReportTreePanelService.GetService();
            treePanel.ServiceEnabled = false;

            Stimulsoft.Report.Design.Toolbars.StiToolsToolbarService cpanel = Stimulsoft.Report.Design.Toolbars.StiToolsToolbarService.GetService();
            cpanel.ServiceEnabled = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AddBusinessObjectAssemblyToReferencedAssembliesAutomatically = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowProcessNullItemsInEnumerables = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowUseDataColumn = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowUseFields = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.AllowUseProperties = false;
            StiOptions.Dictionary.BusinessObjects.CheckTableDuplication = false;
           
            

            StiOptions.Dictionary.ShowOnlyAliasForDataSource = true;
            StiOptions.Dictionary.ShowOnlyAliasForDataColumn = true;
            StiOptions.Dictionary.ShowOnlyAliasForTotal = true;
            dictPanel.ShowNewButton = false;
            dictPanel.ShowActionsButton = false;
            dictPanel.ShowBusinessObjectNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowCalcColumnNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowCategoryNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowCollapseAllMenuItem = true;
            dictPanel.ShowColumnNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowConnectionNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowContextMenu = false;
            dictPanel.ShowCreateFieldOnDoubleClick = false;
            dictPanel.ShowCreateLabel = false;
            dictPanel.ShowDataParameterNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDataSourceNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDataSourcesNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDeleteButton = false;
            dictPanel.ShowDeleteForBusinessObject = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataColumn = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataConnection = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataParameter = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataRelation = false;
            dictPanel.ShowDeleteForDataSource = false;
            dictPanel.ShowDeleteForVariable = false;
            dictPanel.ShowDeleteMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictMergeMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictOpenMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictSaveMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictXmlExportMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictXmlImportMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDictXmlMergeMenuItem = false;
            dictPanel.ShowDownButton = false;
            dictPanel.ShowEditButton = false;
            dictPanel.ShowEditForBusinessObject = false;
            dictPanel.ShowEditForDataColumn = false;
            dictPanel.ShowEditForDataConnection = false;
            dictPanel.ShowEditForDataParameter = false;
            dictPanel.ShowEditForDataRelation = false;
            dictPanel.ShowEditForDataSource = false;
            dictPanel.ShowEditForVariable = false;
            dictPanel.ShowEditMenuItem = false;
            
            dictPanel.ShowExpandAllMenuItem = true;
            dictPanel.ShowMarkUsedMenuItem = false;
            dictPanel.ShowNewButton = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForBusinessObject = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataColumn = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataConnection = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataParameter = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataRelation = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForDataSource = false;
            dictPanel.ShowPropertiesForVariable = false;
            dictPanel.ShowPropertiesMenuItem = false;
            dictPanel.ShowRelationNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowRelationsImportMenuItem = false;
            dictPanel.ShowRemoveUnusedMenuItem = false;
            dictPanel.ShowSortItemsButton = false;
            dictPanel.ShowSynchronizeMenuItem = false;
            dictPanel.ShowUpButton = false;
            dictPanel.ShowUseAliases = true;
            dictPanel.ShowVariableNewMenuItem = false;
            dictPanel.ShowViewDataMenuItem = false;
یکی از قابلیت‌های خوب و کاربردی این کامپوننت پشتیبانی کامل حتی منوها از زبان فارسی می‌باشد که استفاده از این کامپوننت را در نرم افزار‌های تجاری در کشور قابل انعطاف پذیر‌تر می‌کند. برای فارسی سازی به یک فایل XML که در مسیر نصب کامپوننت قرار دارد، نیاز است.
نام فایل fa.xml می‌باشد. آن‌را در مسیر نرم افزار قرار دهید و سپس کد زیر را اضافه نمایید:
//تنظیم زبان به فارسی
StiConfig.LoadLocalization("fa.xml");
مطالب
اهمیت Controller های ساده در ASP.NET MVC
Controller‌ها به نوعی رابط بین View و Model هستند. ساده ترین محل برای قرار دادن کد‌های تصمیم گیری (decision-making code) ، قرار دادن منطق تجاری و یا فراهم ساختن داده برای View مثل ایجاد یک لیست از Select List برای یک DropDownList می‌باشند. اما انجام این کار‌ها به نرم افزار ما پیچیدگی تحمیل می‌کند. Controller‌ها باید در طول زمان توسعه‌ی یک نرم افزار کم حجم و سبک باقی بمانند. در این مطلب  بحث شد که یکی از اهداف استفاده از ASP.NET MVC نوشتن نرم افزار هایی تست پذیر می‌باشد. نوشتن آزمون واحد و نگهداری Controller هایی که مسئولیت زیادی بر عهده دارند سخت می‌باشد. Controller‌ها باید به نحوی توسعه پیدا کنند که نگهداری آن‌ها ساده باشد ، تست پذیر باشند و اصل SRP  را رعایت کرده باشند.
نگهداری آسان
کدی که درک آن سخت باشد ، تغییر دادن آن نیز سخت است ، هنگامی که درک کدی سخت باشد زمینه برای به وجود آمدن خطاها ، دوباره کاری و سردرد فراهم می‌شود. هنگامی که مسئولیت یک Action به صورت شفاف مشخص نباشد و انواع و اقسام کار‌ها به آن سپرده شده باشد تغییر در آن سخت می‌شود ،  ممکن است این تغییر باید چند جای دیگر هم داده شود در نتیجه فاز نگهداری هزینه و زمان اضافی به نرم افزار تحمیل می‌کند.
تست پذیری
 بهترین راه برای اطمینان از این که درک و تست پذیری سورس کد ما ساده هست انجام و تمرین توسعه‌ی تست محور (TDD) می‌باشد. هنگامی که از روش TDD استفاده می‌کنیم با سورسی کدی کار می‌کنیم که هنوز وجود ندارد. در این مرحله از به وجود آمدن کلاس هایی که تست آن‌ها دشوار یا غیر ممکن است (به دلیل داشتن مسئولیت‌های اضافی) از جمله Controller‌ها جلوگیری می‌شود. نوشتن آزمون‌های واحد برای Controller‌های کم حجم ساده می‌باشد. 
تمرکز بر روی یک مسئولیت
 بهترین راه برای ساده سازی Controller‌ها گرفتن مسئولیت‌های اضافی از آن می‌باشد  به Action زیر توجه کنید :
  
public RedirectToRouteResult Ship(int orderId)
{
   User user = _userSession.GetCurrentUser();
   Order order = _repository.GetById(orderId);
   if (order.IsAuthorized)                                
   {
      ShippingStatus status = _shippingService.Ship(order);
      if (!string.IsNullOrEmpty(user.EmailAddress))      
      {
         Message message = _messageBuilder
            .BuildShippedMessage(order, user);
         _emailSender.Send(message);
      }
      if (status.Successful)
      {
         return RedirectToAction("Shipped", "Order", new {orderId});
      }
   }
   return RedirectToAction("NotShipped", "Order", new {orderId});
}
 این Action کار زیادی انجام می‌دهد ، تقریبا می‌توان تعداد مسئولیت‌های این Action را با شمارش تعداد If‌ها پیدا کرد . مسئولیت تصمیم گیری درباره این که آیا Order مورد نظر آماده برای تحویل است یا خیر به این Action سپرده شده ، همچنین تصمیم گیری درباره اینکه آیا کاربر دارای آدرس ایمیل جهت ارسال ایمیل می‌باشد یا خیر به این Action سپرده شده است. منطق‌های domain logic و business logic نباید در کلاس‌های presentation همانند Controller‌ها قرار داده شود. تست و نگهداری کدی مثل کد بالا دشوار خواهد بود. Refactoring که باید در این Code اعمال شود Refactor Architecture by Tiers  نام دارد. این Refactoring به توسعه دهنده می‌گوید که منطقی که در لایه‌ی نمایش (Presentation) پیاده کرده را به لایه‌ی Business انتقال دهد. پس از انتقال منطق کد بالا به OrderShippingService ، کد Action ما ساده‌تر می‌شود : 
public RedirectToRouteResult Ship(int orderId)
{
   var status = _orderShippingService.Ship(orderId);
   if (status.Successful)
   {
      return RedirectToAction("Shipped", "Order", new {orderId});
   }
   return RedirectToAction("NotShipped", "Order", new {orderId});
}
پس از انتقال منطق تجاری به محل مناسب خودش تنها مسئولیتی که برای برای Controller باقی مانده این است که کاربر را به کجا Redirect کند. پس از این Refactoring علاوه برا اینکه مسئولیت‌ها در جای مناسب خود قرار گرفتند ، اکنون می‌توان به سادگی منطق کار را بدون تحت تاثیر قرار گرفتن کد‌های لایه‌ی نمایش تغییر داد. 
در آینده به تکنیک‌های ساده سازی Controller‌‌ها خواهیم پرداخت.
مطالب
لینک‌های هفته‌ی آخر بهمن

وبلاگ‌ها ، سایت‌ها و مقالات ایرانی (داخل و خارج از ایران)

امنیت

Visual Studio

ASP. Net

طراحی و توسعه وب

اس‌کیوال سرور

سی شارپ

عمومی دات نت

مسایل اجتماعی و انسانی برنامه نویسی

کتاب‌های رایگان جدید

متفرقه
مطالب
پیکربندی electron packager
یکی از ابزارهایی که برای این بسته تولید شده‌است و به شما کمک می‌کند تا بسته بندی راحت‌تری داشته باشید و یک نوع ویزارد را در CLI به شما نشان می‌دهد، ابزار electron-packager-interactive است که به طریق زیر آن را نصب می‌کنیم:
npm install -g electron-packager-interactive
سپس با وارد کردن دستور زیر
electron-packager-interactive
یا خلاصه تر
epi
آن را اجرا میکنیم و سوال‌های زیر به ترتیب از شما پرسیده و طبق پاسخ آن، بسته بندی صورت می‌گیرد:
? Overwrite output directory ? Yes
? Use asar source packaging ? Yes
? Select Electron app source directory: E:\Projects\electron\dbtest
? Select Electron app output directory: E:\Projects\electron\dbtest\releases
? Select Application name: myapp
? Select App Bundle Id (optional): 12
? Select App Version(optional): 0.0.1
? Select Electron icon file:
? Select Electron version release: 0.34.1
? Select platforms: all
? Select architecture: all


پیکربندی از طریق packages.json
شما می‌توانید برای بسته بندی از طریق این فایل، یک پروفایل ایجاد کنید و بر اساس اطلاعات هر پروفایلی که دوست دارید، بسته بندی را انجام دهید؛ یا مثلا دوست دارید برای هر پلتفرم تنظیمات خاصی را داشته باشید. برای اینکار شما می‌توانید به تعداد دلخواهی از خصوصیت build را مانند کد زیر داشته باشید:
"scripts": {
    "start": "./node_modules/.bin/electron .",
    "test":"eslint .",
    "build":"electron-packager . myapp --platform=all --arch=all --overwrite --ignore=node_modules/dev-dependency --asar",
    "build:win32":"electron-packager . myapp --platform=win32 --arch=ia32 --overwrite --ignore=node_modules/dev-dependency --asar",
    "build:win64":"electron-packager . myapp --platform=win64 --arch=x64 --overwrite"
  },
در کد بالا من سه نوع پیکربندی را برای build تعریف کرده‌ام. در اولین پیکربندی بسته بندی برنامه برای همه پلتفرم‌ها و معماری‌ها انجام می‌گیرد و در دومین پیکربندی فقط برای سیستم عامل ویندوز نسخه 32 بیتی آن و  در سومین پیکربندی، نسخه 64 بیتی مد نظر است که البته ویژگی asar و فلگ ignore را مانند دو پیکربندی قبلی به همراه ندارد. برای صدا زدن آن‌ها در CLI هم باید به شکل زیر عمل کنید:
npm run build
npm run build:win32
npm run build:win64

افزودن فایل‌های ایستا به بسته بندی
یکی از مشکلاتی که هنگام بسته بندی به آن برخوردم این بود که فایل sql.txt به بسته نهایی اضافه نشده بود و برنامه به همین علت terminate میشد. برای اینکه به این مشکل دچار نشوید، بهتر هست این موارد را داخل یک دایرکتوری قرار داده تا بعد از بسته بندی، دایرکتوری را به راحتی به بسته نهایی کپی کنید. با توجه به صحبت‌هایی که با یکی از تولیدکنندگان پکیج داشتم، ایشان متذکر شدند با اینکه این بسته حاوی یک لیست سیاه برای انتقال فایل‌هاست، ولی فایلی مثل sql.txt مشکلی ندارد. اما با این حال اگر به مشکل برخورد کردید، این مورد را خودتان دستی انجام دهید.
نظرات مطالب
مستندسازی خودکار API ها در برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core بوسیله‌ی Swagger
یک نکته تکمیلی
جهت لود کردن description‌های هر action و controller در لایبرری swagger بدین شکل می‌توان عمل کرد.
services.AddSwaggerGen(c =>
            {
                c.SwaggerDoc("v1", new Info
                {
                    Version = "v1",
                    Title = "My API",
                    Description = "My Web API",
                    TermsOfService = "None",
                    Contact = new Contact
                    {
                        Name = "Mohammad Ahmadi",
                        Email = string.Empty,
                        Url = "https://www.dntips.ir"
                    },
                    License = new License
                    {
                        Name = "Use under LICX",
                        Url = "https://example.com/license"
                    }
                });
                var xmlFile = $"{Assembly.GetExecutingAssembly().GetName().Name}.xml";
                var xmlPath = Path.Combine(AppContext.BaseDirectory, xmlFile);
                c.IncludeXmlComments(xmlPath);
            });
مقادیر description‌ها باید درون یک فایل xml ایجاد شوند تا توسط swagger قابل بارگذاری باشند، بدین ترتیب روی پروژه در Solution Explorer راست کلیک کرده گزینه Edit را انتخاب کنید سپس تکه کد زیر را اضافه کنید. 
<PropertyGroup>
  <GenerateDocumentationFile>true</GenerateDocumentationFile>
</PropertyGroup>
در این صورت برای متدهایی که بالای آنها از xml استفاده نشود warning صادر میشود که برای رفع این مشکل کد بالا را به این صورت تغییر دهید
<PropertyGroup>
  <GenerateDocumentationFile>true</GenerateDocumentationFile>
  <NoWarn>$(NoWarn);1591</NoWarn>
</PropertyGroup>
مطالب
خواندن اطلاعات API فیدبرنر

مطلبی را در سایت رادیکال 2 در مورد نمایش تعداد خواننده یک فید دیدم که پیاده سازی آن با سی شارپ و xml serialization به صورت زیر است:

using System;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace Test
{
/// <summary>
/// کلاسی جهت نمایش تعداد خواننده فید وبلاگ شما
/// <example>CFeedBurner data = new CFeedBurner { FeedID = "fhphjt61bueu08k93ehujpu234" };
/// MessageBox.Show(data.Circulation().ToString());</example>
/// </summary>
class CFeedBurner
{
/// <summary>
/// آی دی فید شما زمانیکه به فید برنر لاگین کرده‌اید در تایتل صفحه مربوطه
/// </summary>
public string FeedID { get; set; }

/// <summary>
/// نگاشت فید به یک کلاس
/// </summary>
/// <returns>کلاس متناظر با فید</returns>
/// <exception cref="Exception">لطفا شماره شناسایی فید را وارد کنید</exception>
rsp deserializeFromXML()
{
if (FeedID == null)
throw new Exception("لطفا شماره شناسایی فید را وارد کنید");

XmlSerializer deserializer =
new XmlSerializer(typeof(rsp));
using (XmlReader reader = XmlReader.Create(
string.Format("https://feedburner.google.com/api/awareness/1.0/GetFeedData?id={0}", FeedID)))
{
return (rsp)deserializer.Deserialize(reader);
}
}

/// <summary>
/// دریافت تعداد خواننده فید
/// </summary>
/// <returns>آمار فید</returns>
/// <exception cref="Exception">اطلاعات فید شما قابل دریافت نیست</exception>
public int Circulation()
{
rsp data = deserializeFromXML();
if (data == null || data.feed == null || data.feed.Length == 0)
throw new Exception("اطلاعات فید شما قابل دریافت نیست");

if (data.feed[0].entry == null || data.feed[0].entry.Length == 0)
throw new Exception("اطلاعات فید شما قابل پردازش نیست");

return int.Parse(data.feed[0].entry[0].circulation);
}
}
}

کلاس rsp از فایل xml فید استاندارد سایت فیدبرنر درست شده است. روش تولید آن‌را قبلا توضیح داده بودم. به سادگی اجرای دو سطر زیر است:

xsd.exe GetFeedData.xml
xsd.exe GetFeedData.xsd /c

دریافت فایل‌های کلاس‌های نامبرده شده.

مطالب
جایگزین کردن StructureMap با سیستم توکار تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core 1.0
مدل برنامه زیر را در نظر بگیرید:
 public class Service
    {
        public int ServiceId { get; set; }
        public string ServiceName { get; set; }
    }
اینترفیس ICoreService عمل بازیابی اطلاعات کلاس بالا را بر عهده دارد:
 public interface ICoreService
    {
        Service LoadDefaultService();
    }
نتیجه تزریق وابستگی ICoreService برای کنترلر Home در یک پروژه ASP.NET Core 1.0/Asp.Net Mvc 6 چنین استثنایی بود:
An unhandled exception occurred while processing the request
  InvalidOperationException: Unable to resolve service for type 'WebApplication1.Models.ICoreService' while attempting to activate 'WebApplication1.Controllers.HomeController'
Microsoft.Extensions.Internal.ActivatorUtilities.GetService(IServiceProvider sp, Type type, Type requiredBy, Boolean isDefaultParameterRequired)
 
یعنی زمانیکه Activator میخواست کنترلر Home را فعالسازی کند، نتوانسته وابستگی ICoreService را برای کنترلر فراهم کند. این استثناء در Microsoft.Extensions.Internal.ActivatorUtilities.GetService اتفاق افتاده‌است.

در نسخه‌های قدیمی MVC (منظور نسخه‌های قبل از 6)، برای تزریق وابستگی‌ها از یک Controller Factory یا Dependency Resolver سفارشی استفاده می‌شد. اما در نسخه جدید MVC دیگری خبری از روشهای قدیمی نیست. چونکه یک سیستم تزریق وابستگی توکار، همراه با MVC یکپارچه شده‌است که عملیات تزریق وابستگی‌ها را انجام می‌دهد. سیستم تزریق وابستگی پیش فرض، تنها از 4 حالت عملیاتی پشتیبانی می‌کند:
1- Instance : در همه حال ، تنها یک نمونه خاص ارائه شده و شما مسئول وهله سازی آن هستید.
2- Transient : در هر بار (مثلا در هر درخواست) یک نمونه جدید ساخته میشود.
3- Singleton
4- Scoped : تنها یک نمونه در Scope فعلی ساخته می‌شود.

 تیم Asp.Net برای فراهم آوردن امکان تزریق وابستگی‌ها، تصمیم به انتزاعی کردن ویژگی‌های مشترک محبوبترین Ioc Containerها و اجازه دادن به میان افزارها، جهت ارتباط با این اینترفیس‌ها برای دستیابی به تزریق وابستگی بود.
حال بیایم نگاهی به این اینترفیس‌ها بیندازیم.
اگر به استثنای فوق نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که متد GetService یک پارامتر از نوع IServiceProvider را میگیرد. پس اولین اینترفیس IServiceProvider می باشد. همانطور که از اسمش پیداست، کارش فرآهم آوردن سرویس می‌باشد. این اینترفیس فقط یک متد دارد، متد GetService. متد GetService مانند Container.GetInstance در StructureMap می‌باشد. تمام میان افزارها به 2 روش می‌توانند به نمونه‌ای از IServiceProvider دسترسی داشته باشند:
1- Application-Level : از طریق HttpContext.ApplicationServices برای میان افزار قابل دسترسی خواهد بود.
2- Request-Level : از طریق HttpContext.RequestServices. این Service Scope Provider توسط میان افزار در شروع هر Request Pipeline، برای هر درخواست ایجاد و در پایان درخواست توسط همان میان افزار نابود می‌گردد.
اینترفیس بعدی IServiceScope می‌باشد. همان طور که قبلا گفتیم RequestServices یک Scope Container را برای هر درخواست ساخته و در پایان همان درخواست، آن را نابود میکند. اما این کار چگونه مدیریت می‌شود؟ پاسخ، اینترفیس IServiceScope می باشد. این اینترفیس مانند یک Wrapper حول Scope Container عمل میکند و در پایان هر درخواست آن را نابود می‌کند. حال سوال اینجاست که چه کسی مسئول ساخت IServiceScope می‌باشد؟ پاسخ اینترفیس IServiceScopeFactory می‌باشد. این اینترفیس توسط متد CreateScope اقدام به ساخت یک نمونه از اینترفیس IserviceScope می‌نماید.
مورد بعدی ServiceLifeTime می‌باشد. یک Enum که حاوی سه مقدار زیر می‌باشد:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    //
    // Summary:
    //     Specifies the lifetime of a service in an Microsoft.Extensions.DependencyInjection.IServiceCollection.
    public enum ServiceLifetime
    {
        //
        // Summary:
        //     Specifies that a single instance of the service will be created.
        Singleton = 0,
        //
        // Summary:
        //     Specifies that a new instance of the service will be created for each scope.
        //
        // Remarks:
        //     In ASP.NET Core applications a scope is created around each server request.
        Scoped = 1,
        //
        // Summary:
        //     Specifies that a new instance of the service will be created every time it is
        //     requested.
        Transient = 2
    }
}
آخرین مورد کلاس ServiceDescriptor می‌باشد.  این کلاس اطلاعاتی را که Container برای رجیستر کردن سرویس به آنها نیاز دارد، در خود نگهداری می‌کند. این جمله را در نظر بگیرید : " هی Container، وقتی میخواهی این سرویس را رجیستر کنی، اطمینان حاصل کن که Singleton باشد و یک نمونه از نوع X را پیاده سازی کند." تمامی اطلاعات جمله قبل در ServiceDescriptor نگهداری می‌شود.
خوب! حال بیایم تا سرویس خود را رجیستر کنیم. در کلاس StartUp پروژه در متد ConfigurationServices خط زیر را اضافه می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {                        
            ServiceDescriptor descriptor = new ServiceDescriptor(typeof(ICoreService),typeof(CoreServise),ServiceLifetime.Transient);
            services.Add(descriptor);
            services.AddMvc();          
        }
حال اگر برنامه را اجرا کنیم مشکل برطرف شده است.

ساخت یک Service Descriptor و اضافه کردن آن به سرویسها، فلسفه وجودی میان افزارها را زیر سوال می‌برد. پس بجای ایجاد یک Service Descriptor، از متدهای الحاقی تدارک دیده شده استفاده میکنیم. مثلا بجای دو خط کد بالا می‌توان از کد زیر استفاده نمود:

services.AddTransient<ICoreService,CoreServise>();

حال که یک دید کلی از نحوه کار مکانیزم تزریق وابستگی بدست آوردیم، میخواهیم این مکانیزم را با StructureMap جایگزین کنیم. بدین منظور ابتدا پکیج StructureMap را نصب میکنم.

در مرحله اول باید کلاسهایی را تدارک ببینیم که اینترفیس‌های بالا را پیاده سازی نمایند. یعنی کلاسهای ما باید بتوانند همان کاری را انجام دهند که مکانیزم پیش فرض MVC انجام می‌دهد. 

اولین مورد، کلاس StructureMapServiceProvider می‌باشد.

internal class StructureMapServiceProvider : IServiceProvider
    {
        private readonly IContainer _container;

        public StructureMapServiceProvider(IContainer container, bool scoped = false)
        {            
            _container = container;
        }

        public object GetService(Type type)
        {
            try
            {
                return _container.GetInstance(type);
            }
            catch
            {
                return null;
            }
        }
    }

مورد دوم کلاس StructureMapServiceScope می‌باشد:

internal class StructureMapServiceScope : IServiceScope
    {
        private readonly IContainer _container;
        private readonly IContainer _childContainer;
        private IServiceProvider _provider;

        public StructureMapServiceScope(IContainer container)
        {
            _container = container;
            _childContainer = _container.GetNestedContainer();
            _provider = new StructureMapServiceProvider(_childContainer, true);
        }

        public IServiceProvider ServiceProvider => _provider;

        public void Dispose()
        {
            _provider = null;
            if (_childContainer != null)
                _childContainer.Dispose();
        }
    }

مورد سوم StructureMapServiceScopeFactory می‌باشد:

internal class StructureMapServiceScopeFactory : IServiceScopeFactory
    {
        private IContainer _container;

        public StructureMapServiceScopeFactory(IContainer container)
        {
            _container = container;
        }

        public IServiceScope CreateScope()
        {
            return new StructureMapServiceScope(_container);
        }
    }

مورد بعدی کلاس StructureMapPopulator می‌باشد. وظیفه این کلاس جمع آوری اطلاعات مربوط به سرویس‌ها می‌باشد.

internal class StructureMapPopulator
    {
        private IContainer _container;

        public StructureMapPopulator(IContainer container)
        {
            _container = container;
        }

        public void Populate(IEnumerable<ServiceDescriptor> descriptors)
        {
            _container.Configure(c =>
            {
                c.For<IServiceProvider>().Use(new StructureMapServiceProvider(_container));
                c.For<IServiceScopeFactory>().Use<StructureMapServiceScopeFactory>();

                foreach (var descriptor in descriptors)
                {
                    switch (descriptor.Lifetime)
                    {
                        case ServiceLifetime.Singleton:
                            Use(c.For(descriptor.ServiceType).Singleton(), descriptor);
                            break;
                        case ServiceLifetime.Transient:
                            Use(c.For(descriptor.ServiceType), descriptor);
                            break;
                        case ServiceLifetime.Scoped:
                            Use(c.For(descriptor.ServiceType), descriptor);
                            break;
                    }
                }
            });
        }

        private static void Use(GenericFamilyExpression expression, ServiceDescriptor descriptor)
        {
            if (descriptor.ImplementationFactory != null)
            {
                expression.Use(Guid.NewGuid().ToString(), context => { return descriptor.ImplementationFactory(context.GetInstance<IServiceProvider>()); });
            }
            else if (descriptor.ImplementationInstance != null)
            {
                expression.Use(descriptor.ImplementationInstance);
            }
            else if (descriptor.ImplementationType != null)
            {
                expression.Use(descriptor.ImplementationType);
            }
            else
            {
                throw new InvalidOperationException("IServiceDescriptor is invalid");
            }
        }
    }

و در آخر کلاس StructureMapRegistration می‌باشد:

public static class StructureMapRegistration
    {
        public static void Populate(this IContainer container, IEnumerable<ServiceDescriptor> descriptors)
        {
            var populator = new StructureMapPopulator(container);
            populator.Populate(descriptors);
        }
    }

نهایتاً باید متد ConfigurationServices در کلاس StartUp را اندکی تغییر دهیم.

public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
           
            var container = new Container();
            container.Configure(configure =>
            {
                configure.For<ICoreService>().Use<CoreServise>();
            });

            container.Populate(services);

            return container.GetInstance<IServiceProvider>();
        }

در کد بالا، متد ConfigurationServices به جای آنکه Void برگرداند، نمونه‌ای از اینترفیس IServiceProvider را برمی‌گرداند. حال اگر برنامه را اجرا کنیم، وابستگی‌ها توسط StructureMap تزریق شده و برنامه بدون هیچ مشکلی اجرا می‌شود.

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
PersianWord
این مشکل در نسخه جدید برنامه حل شده است .
مطالب
نصب dotnet core framework روی اوبونتو 16.04
مایکروسافت در چند سال اخیر و به خصوص بعد از روی کار آمدن ساتیا نادلا،  رویکرد خاصی را به مباحث Cross Platform پیدا کرد، تا جایی که dotnet core شکل گرفت. این فناوری جدید به شما این امکان را میدهد تا دات نت فریمورک را بر روی سیستم عامل‌های دیگری چون لینوکس و مک نصب کنید. در سایت اختصاصی این فناوری،  نحوه نصب آن بر روی توزیع‌های مختلف سیستم عامل  لینوکس،  توضیحاتی داده شده است و یکی از این آموزش‌ها مربوط به پرچم دار توزیع‌های لینوکس و به خصوص خانواده دبیان یعنی اوبونتو است. در این راهنما، تنها نسخه خاصی از اوبونتو یعنی نسخه 14.04 آن مدنظر می‌باشد ولی آخرین نسخه اوبونتو 16.04 است که در اینباره توضیحی داده نشده است و با نصب آن به مشکل بر می‌خورد. در این مقاله میخواهیم نصب dotnet core را بر روی آخرین نسخه این سیستم عامل، بررسی کنیم.

با توجه به ابتدای آموزش، کدهای زیر را در ترمینال وارد میکنیم:
sudo sh -c 'echo "deb [arch=amd64] https://apt-mo.trafficmanager.net/repos/dotnet/ trusty main" > /etc/apt/sources.list.d/dotnetdev.list'

sudo apt-key adv --keyserver apt-mo.trafficmanager.net --recv-keys 417A0893

sudo apt-get update
اولین خط از لینوکس، مخزنی را که فایل‌های مربوط به دات نت، در آن قرار دارند، در لینوکس ثبت می‌کند. دستور sh وظیفه‌ی اجرای اسکریپت را بر عهده دارد که میتوانید یک فایل اسکریپت را به آن معرفی کنید. ولی اگر با سوپیچ c به کار رود، می‌توانید خود دستور ارسالی را به آن معرفی کنید. اجرای این اسکریپت منجر به معرفی مخازن دات نت می‌شود که میتواند برای نصب و به روزرسانی آن به کار رود. در ساختار فایل‌های خانواده‌ی دبیان، فایلی به نام Sources.list وجود دارد که شامل آدرس مخازن رسمی اوبونتو جهت دریافت نرم افزاری‌ها آن می‌شود. ولی اگر قرار باشد مخازنی جدای از مخازن رسمی معرفی گردند، باید داخل دایرکتوری sources.list.d قرار گیرند و با نامی مشخص و با همان فرمت مشخص، ذخیره گردند.

در خط  دوم،  کلید اختصاصی این پکیج جهت اعتبارسنجی معرفی می‌گردد که در سایت جاری قبلا به آن پرداخته شده است. در خط آخر هم مخازن موجود را به روزرسانی می‌کنیم تا آماده استفاده شود.
در سایت مایکروسافت از شما خواسته می‌شود که کد زیر را وارد کنید:
sudo apt-get install dotnet-dev-1.0.0-preview1-002702
ولی بهتر است به جای آن از جدیدترین بسته استفاده کنید که باگ آن رفع شده است و علت باگ قبلا به آن پرداخته شده است. پس کد زیر را به جای کد بالا وارد می‌کنیم:
sudo apt-get install dotnet-dev-1.0.0-preview2-003096
چه بسته قبلی و چه جدید را نصب کنید، به خطای زیر برخورد خواهید کرد:
The following packages have unmet dependencies:
 dotnet-dev-1.0.0-preview1-002702 : Depends: dotnet-sharedframework-microsoft.netcore.app-1.0.0-rc2-3002702 but it is not going to be installed
E: Unable to correct problems, you have held broken packages.
که برای حل آن، باید ابتدا بسته‌ی وابسته نصب گردد و سپس دستور بالا دوباره اجرا شود. برای دریافت این وابستگی، به این لینک مراجعه کنید و فایل مربوطه را که با پسوند deb است، دریافت کنید. بعد از آن باید فایل دریافتی را نصب نمایید که برای نصب این نوع بسته‌ها از دستور زیر استفاده می‌کنیم:
sudo dpkg -i libicu52_52.1-3ubuntu0.4_amd64.deb
بعد از نصب موفقیت آمیز این بسته، دستورات زیر را اجرا میکنیم تا بسته dotnet core نصب شود:
sudo apt-get install dotnet-sharedframework-microsoft.netcore.app-1.0.0-rc2-3002702
sudo apt-get install dotnet-dev-1.0.0-preview2-003096
بعد از اتمام نصب، دستور زیر را جهت اطمینان از صحت نصب وارد کنید، تا نسخه نصب شده جاری به شما نمایش داده شود:
dotnet --version
خروجی:
1.0.0-preview2-003096
البته ممکن است خروجی دفعه اول به خاطر پیام‌های خوش آمدگویی، خطوط بیشتری را داشته باشد، ولی برای دفعات آینده همین یک خط است.
مطالب دوره‌ها
مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR
برنامه‌های وب در سناریوهای بسیاری نیاز دارند تا درصد پیشرفت عملیاتی را به کاربران گزارش دهند. نمونه ساده آن، گزارش درصد پیشرفت میزان دریافت یک فایل است و یا اعلام درصد انجام یک عملیات طولانی از سمت سرور به کاربر. در ادامه قصد داریم این موضوع را توسط SignalR پیاده سازی کنیم.


نکته‌ای در مورد نگارش‌های مختلف SignalR
اگر برنامه شما قرار است دات نت 4 را پشتیبانی کند، آخرین نگارش SignalR که با آن سازگار است، نگارش 1.1.3 می‌باشد. بنابراین اگر دستور ذیل را اجرا کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR
SignalR 2 را نصب می‌کند که با دات نت 4 و نیم به بعد سازگار است.
اگر دستور ذیل را اجرا کنید، SiganlR 1.x را نصب می‌کند که با دات نت 4 به بعد سازگار است:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR -Version 1.1.3
پیش فرض این مطلب نیز استفاده از نگارش 1.1.3 می‌باشد تا بازه بیشتری از وب سرورها را شامل شود.
با اینکار Microsoft.AspNet.SignalR.JS نیز به صورت خودکار نصب می‌گردد و به این ترتیب کلاینت جاوا اسکریپتی SiganlR نیز در برنامه قابل استفاده خواهد بود.


تنظیمات فایل Global.asax.cs

سطر فراخوانی متد RouteTable.Routes.MapHubs باید در ابتدای متد Application_Start فایل Global.asax.cs قرار گیرد (پیش از هر تنظیم دیگری). تفاوتی هم نمی‌کند که برنامه وب فرم است یا MVC. به این ترتیب مسیریابی‌های SignalR تنظیم شده و مسیر http://localhost/signalr/hubs قابل استفاده خواهد بود.


تنظیمات اسکریپت‌های سمت کلاینت مورد نیاز

پس از نصب بسته SignalR، سه اسکریپت ذیل باید به ابتدای صفحه وب اضافه شوند تا کلاینت‌های جاوا اسکریپتی SignalR بتوانند با سرور ارتباط برقرار کنند:
 <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/jquery.signalR-1.1.3.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
این تنظیمات نیز برای هر دو نوع برنامه‌های وب فرم و MVC یکسان است.


تعریف کلاس Hub برنامه

using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace WebFormsSample03.Common
{
    public class ProgressHub : Hub
    {
        /// <summary>
        /// این متد استاتیک تعریف شده تا در برنامه به صورت مستقیم قابل استفاده باشد
        /// یا می‌شد اصلا این متد تعریف نشود و از همان دریافت زمینه هاب در کنترلر استفاده گردد
        /// </summary>        
        public static void UpdateProgressBar(int value, string connectionId)
        {
            var ctx = GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext<ProgressHub>();
            ctx.Clients.Client(connectionId).updateProgressBar(value); //فراخوانی یک متد در سمت کلاینت
        }
    }
}
متدی که در کلاس هاب برنامه تعریف شده، از نوع استاتیک است. از این جهت که می‌خواهیم این متد را در خارج از این هاب و در یک کنترلر Web API فراخوانی کنیم. زمانیکه متدی به صورت استاتیک تعریف می‌شود، ارتباط آن با وهله جاری کلاس یا this قطع خواهد شد. به همین جهت نیاز است تا از طریق متد GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext مجددا به context کلاس هاب دسترسی پیدا کنیم.
البته تعریف این متد در اینجا ضروری نبود. حتی می‌شد بدنه کلاس هاب را خالی تعریف کرد و متد GetHubContext را مستقیما داخل یک کنترلر فراخوانی نمود.
متد UpdateProgressBar، مقدار value را به تنها یک کلاینت که Id آن مساوی connectionId دریافتی است، ارسال می‌کند. این کلاینت باید یک callback جاوا اسکریپتی را جهت تامین متد پویای updateProgressBar تدارک ببیند.


کلاس Web API کنترلر دریافت فایل‌ها

فرقی نمی‌کند که برنامه شما از نوع وب فرم است یا MVC. امکانات Web API در هر دو نوع پروژه، قابل دسترسی است (همان ایده یک ASP.NET واحد).
بنابراین نیاز است یک کنترلر وب API جدید را به پروژه اضافه کرده و محتوای آن را به شکل ذیل تغییر دهیم:
using System.Threading;
using System.Web.Http;
using WebFormsSample03.Common;

namespace WebFormsSample03
{
    public class DownloadRequest
    {
        public string Url { set; get; }
        public string ConnectionId { set; get; }
    }

    public class DownloaderController : ApiController
    {
        public void Post([FromBody]DownloadRequest data)
        {
            //todo: start downloading the data.Url ....

            ProgressHub.UpdateProgressBar(10, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(40, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(3000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(64, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(77, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(92, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(3000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(99, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(100, data.ConnectionId);
        }
    }
}
اگر برنامه شما وب فرم است، باید تنظیمات مسیریابی ذیل را نیز به آن افزود. در برنامه‌های MVC4 این تنظیم به صورت پیش فرض وجود دارد:
using System;
using System.Web.Http;
using System.Web.Routing;

namespace WebFormsSample03
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            // Register the default hubs route: ~/signalr
            RouteTable.Routes.MapHubs();

            RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
                name: "DefaultApi",
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
کاری که در این کنترلر انجام شده، شبیه سازی یک عملیات طولانی توسط متد Thread.Sleep است. همچنین این کنترلر، id کلاینت درخواست کننده یک url را نیز دریافت می‌کند. بنابراین می‌توان به نحو بهینه‌ای، تنها نتایج پیشرفت عملیات را به این کلاینت ارسال کرد و نه به سایر کلاینت‌ها.
همچنین در اینجا با توجه به مسیریابی تعریف شده، باید اطلاعات را به آدرس api/Downloader از نوع Post ارسال کرد.


تعریف کلاینت متصل به Hub

در سمت سرور، متد پویای updateProgressBar فراخوانی شده است. اکنون باید این متد را در سمت کلاینت پیاده سازی کنیم:
    <form id="form1" runat="server">
    <div>
    <input id="txtUrl" value="http://www.site.com/file.rar" type="text" />
        <input id="send" type="button" value="start download ..." />
        <br />
        <div id="bar" style="border: #000 1px solid; width:300px;"></div>
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.connection.hub.logging = true; //اطلاعات بیشتری را در جاوا اسکریپت کنسول مرورگر لاگ می‌کند
            var progressHub = $.connection.progressHub; //این نام مستعار پیشتر توسط ویژگی نام هاب تنظیم شده است
            progressHub.client.updateProgressBar = function (value) {
                //متدی که در اینجا تعریف شده دقیقا مطابق نام متد پویایی است که در هاب تعریف شده است
                //به این ترتیب سرور می‌تواند کلاینت را فراخوانی کند
                $("#bar").html(GaugeBar.generate(value));
            };
            $.connection.hub.start() // فاز اولیه ارتباط را آغاز می‌کند
            .done(function () {
                $("#send").click(function () {
                    $("#send").attr('disabled', 'disabled');
                    var myClientId = $.connection.hub.id;
                    // اکنون اتصال برقرار است به سرور
                    $.ajax({
                        type: "POST",
                        contentType: "application/json",
                        url: "/api/Downloader",
                        data: JSON.stringify({ Url: $("#txtUrl").val(), ConnectionId: myClientId })
                    }).success(function () {
                        $("#send").removeAttr('disabled');
                    }).fail(function () {
                        //                    
                    });
                });
            });
        });
    </script>
بر روی این فرم، یک جعبه متنی که Url را دریافت می‌کند و یک دکمه‌ی آغاز کار دریافت این Url، وجود دارد.
در ابتدای کار صفحه، اتصال به progressHub برقرار می‌شود. اگر دقت کنید، نام این هاب با حروف کوچک در اینجا (در سمت کلاینت) آغاز می‌گردد.
سپس با تعریف یک callback به نام progressHub.client.updateProgressBar، پیام‌های دریافتی از طرف سرور را به یک افزونه progress bar جی‌کوئری، برای نمایش ارسال می‌کند.
کار اتصال به رویداد کلیک دکمه‌ی آغاز دریافت فایل، در متد done باید انجام شود. این callback زمانی فراخوانی می‌گردد که کار اتصال به سرور با موفقیت صورت گرفته باشد.
سپس در ادامه توسط jQuery Ajax، اطلاعات Url و همچنین Id کلاینت را به مسیر api/Downloader یا همان web api controller ارسال می‌کنیم.



کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت نمائید:
  WebFormsSample03.zip