مطالب
آشنایی با Oslo - قسمت دوم

قبل شروع این قسمت بد نیست با یک سری از وبلاگ‌های اعضای تیم Oslo آشنا شویم:


در ادامه‌ی مثال قسمت قبل، اکنون می‌خواهیم entity جدیدی به نام Project را به مدل اضافه کنیم:

//mschema to define a Project type
type Project
{
ProjectID : Integer64 = AutoNumber();
ProjectName : Text#25;
ConectionStringSource : Text;
ConectionStringDestination : Text;
DateCompared: DateTime;
Comment: Text?;
ProjectOwner: ApplicationUser;
} where identity ProjectID;

مطابق تعاریف فوق، فیلد ProjectOwner ارجاعی را به نوع ApplicationUser که پیشتر ایجاد کردیم دارد. اکنون برای مشاهده‌ی تغییرات حاصل شده نیاز به ایجاد یک جدول از روی این نوع جدید است که foreign key آن به صورت زیر تعریف می‌شود:

//this will define a SQL foreign key relationship
ProjectCollection : Project* where item.ProjectOwner in ApplicationUserCollection;

پس از افزودن این سطر، Intellipad بلافاصله اسکریپت T-SQL آن‌را برای ما ایجاد می‌کند که به شرح زیر است:

set xact_abort on;
go

begin transaction;
go

set ansi_nulls on;
go

create schema [Test1];
go

create table [Test1].[ApplicationUserCollection]
(
[UserID] bigint not null identity,
[FirstName] nvarchar(max) null,
[LastName] nvarchar(25) not null,
[Password] nvarchar(10) not null,
constraint [PK_ApplicationUserCollection] primary key clustered ([UserID])
);
go

create table [Test1].[ProjectCollection]
(
[ProjectID] bigint not null identity,
[Comment] nvarchar(max) null,
[ConectionStringDestination] nvarchar(max) not null,
[ConectionStringSource] nvarchar(max) not null,
[DateCompared] datetime2 not null,
[ProjectName] nvarchar(25) not null,
[ProjectOwner] bigint not null,
constraint [PK_ProjectCollection] primary key clustered ([ProjectID]),
constraint [FK_ProjectCollection_ProjectOwner_Test1_ApplicationUserCollection] foreign key ([ProjectOwner]) references [Test1].[ApplicationUserCollection] ([UserID])
);
go

insert into [Test1].[ApplicationUserCollection] ([FirstName], [LastName], [Password])
values (N'user1', N'name1', N'1@34')
;

insert into [Test1].[ApplicationUserCollection] ([FirstName], [LastName], [Password])
values (N'user2', N'name2', N'123@4')
;

insert into [Test1].[ApplicationUserCollection] ([FirstName], [LastName], [Password])
values (N'user3', N'name3', N'56#2')
;

insert into [Test1].[ApplicationUserCollection] ([FirstName], [LastName], [Password])
values (N'user4', N'name4', N'789@5')
;
go

commit transaction;

Go

همانطور که ملاحظه‌ می‌کنید، هنگام کار کردن با یک مدل، نگهداری و توسعه‌ی آن واقعا ساده‌تر است از ایجاد این دستورات T-SQL .

نکته:
جهت آشنایی با انواع داده‌های مجاز در زبان M می‌توان به مستندات رسمی آن مراجعه نمود:
The "Oslo" Modeling Language Specification

اکنون قصد داریم همانند مثال قسمت قبل، تعدادی رکورد آزمایشی را برای این جدول تعریف کنیم:

ProjectCollection
{
Project1{
ProjectName = "My Project 1",
ConectionStringSource = "Data Source=.;Initial Catalog=MyDB1;Integrated Security=True;",
ConectionStringDestination = "Data Source=.;Initial Catalog=MyDB2;Integrated Security=True;",
Comment="Project Comment",
DateCompared=2009-01-01T00:00:00,
ProjectOwner=ApplicationUserCollection.User1 //direct ref to User1 (FK)
},
Project2{
ProjectName = "My Project 2",
ConectionStringSource = "Data Source=.;Initial Catalog=MyDB1;Integrated Security=True;",
ConectionStringDestination = "Data Source=.;Initial Catalog=MyDB2;Integrated Security=True;",
Comment="Project Comment",
DateCompared=2009-01-01T00:00:00,
ProjectOwner=ApplicationUserCollection.User2 //direct ref to User2 (FK)
}

}

چون بین ProjectOwner و ApplicationUserCollection رابطه ایجاد کرده‌ایم، هنگام استفاده از آن‌ها، برنامه Intellipad جهت سهولت کار، IntelliSense مربوطه را نیز نمایش خواهد داد :


ادامه دارد ...

مطالب
کار با Areas در ASP.NET Core
کار با Areas را تا ASP.NET MVC 5.x می‌توانید در مطلب «ASP.NET MVC #14» مطالعه کنید. در ASP.NET Core، کلیات آن ثابت مانده‌است و تنظیمات ابتدایی آن اندکی تغییر کرده‌اند.


مفهوم Areas

Areas یکی از روش‌های ساماندهی برنامه‌های بزرگ، به نواحی کوچکتری مانند قسمت‌های مدیریتی، پشتیبانی از کاربران و غیره است. به این ترتیب می‌توان کنترلرها، Viewها و مدل‌های هر قسمت را از قسمتی دیگر، جدا کرد و مدیریت پروژه را ساده‌تر نمود. هر Area دارای ساختار پوشه‌های مرتبط به خود می‌باشد و به این نحو است که جداسازی این نواحی مختلف را میسر می‌کند؛ تا بهتر مشخص باشد که هر المانی متعلق است به چه ناحیه‌ای. به علاوه در این حالت می‌توان پروژه را بین چندین توسعه دهنده‌ی مختلف نیز تقسیم کرد؛ بدون اینکه در کار یکدیگر تداخلی ایجاد کنند.


ایجاد Areas

اگر با ASP.NET MVC 5.x کار کرده باشید، می‌دانید که ویژوال استودیو با کلیک راست بر روی پروژه‌ی جاری، گزینه افزودن یک Area جدید را به همراه دارد. یک چنین قابلیتی تا ASP.NET Core 1.1 به ابزارهای همراه آن افزوده نشده‌است. بنابراین تمام مراحل ذیل را باید دستی ایجاد کنید و هنوز قالب از پیش تعریف شده و ساده کننده‌‌ای برای اینکار وجود ندارد:


همانطور که در تصویر نیز ملاحظه می‌کنید، نیاز است در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدیدی را به نام Areas ایجاد کرد. سپس در داخل این پوشه می‌توان نواحی مختلفی را با پوشه بندی‌های مجزایی ایجاد نمود. برای مثال در اینجا ناحیه‌ی Blog ایجاد شده‌است که در این ناحیه نیز پوشه‌های Controllers و Views آن باید به صورت دستی ایجاد شوند.


افزودن مسیریابی مرتبط با Areas

پس از اضافه کردن دستی پوشه‌های Areas و ناحیه‌ی جدید، به همراه ساختار پوشه‌های کنترلرها و Viewهای آن، اکنون نیاز است این ناحیه‌ی جدید را به سیستم مسیریابی معرفی نمود. برای این منظور به فایل آغازین برنامه مراجعه کرده و در متد Configure آن، تعریف جدید ذیل را اضافه می‌کنیم:
app.UseMvc(routes =>
{
    routes.MapRoute(
        name: "areas",
        template: "{area:exists}/{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
    routes.MapRoute(
        name: "default",
        template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"); 
});
مسیریابی پیش‌فرض را در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی» پیشتر بررسی کرده‌ایم. در اینجا پیش از این مسیریابی، مسیریابی جدید areas تعریف شده‌است. قید exists در اینجا به معنای تنها استفاده‌ی از نواحی تعریف شده‌ی در برنامه‌ی جاری است و الگوی تعریف شده، تمام آن‌ها را شامل می‌شود و دیگر نیازی به تعریف مسیریابی جداگانه‌ای به ازای ایجاد هر Area جدید نیست (برخلاف ASP.NET MVC 5.x).


علامتگذاری کنترلرهای یک ناحیه

تمام اصول کار کردن با کنترلرهای یک ناحیه، مانند سایر کنترلرهای دیگر برنامه‌است؛ با یک تفاوت:
[Area("Blog")]
public class HomeController : Controller
{
    public IActionResult Index()
    {
        return View();
    }
}
در ASP.NET Core حتما نیاز است توسط ویژگی جدید Area، نام ناحیه‌ی کنترلر را صریحا مشخص کرد؛ در غیراینصورت، صرفنظر از محل تعریف این کنترلر، اطلاعات آن متعلق به هیچ ناحیه‌ای نبوده و وارد سیستم مسیریابی Areas نمی‌شود.

یک نکته: اگر از Attribute routing استفاده می‌کنید، توکن مرتبط با نواحی، [area] نام دارد:
 [Route("[area]/app/[controller]/actions/[action]/{id:weekday?}")]


فعالسازی Layout و Tag Helpers در Areas

اگر در همین حال، برنامه را اجرا و به مسیر http://localhost/blog مراجعه کنید، هرچند اطلاعات View متناظر با کنترلر Home و اکشن متد Index آن نمایش داده می‌شوند، اما این View نه layout دارد و نه Tag helpers آن پردازش شده‌اند. برای فعالسازی این دو مورد، دو فایل ViewStart.cshtml_ و ViewImports.cshtml_ را از پوشه‌ی views اصلی پروژه، به پوشه‌ی views این Area جدید کپی کنید. فایل ViewStart، نام و مسیر فایل layout پیش فرض ناحیه را مشخص می‌کند و فایل ViewImports حاوی تعاریف فعالسازی Tag helpers است:
 @addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers
 هر Area می‌تواند layout خاص خودش را داشته باشد؛ اما اگر فایل ViewStart آن به نحو ذیل مقدار دهی شود، به فایل اصلی واقع در پوشه‌ی Views/Shared/_Layout.cshtml ریشه‌ی پروژه، اشاره می‌کند.
 @{
 Layout = "_Layout";
}
و برای تغییر و یا مقداردهی صریح آن می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 @{
 Layout = "~/Areas/Blog/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}


Areas و تاثیر آن‌ها در حین لینک دهی به قسمت‌های مختلف برنامه

اگر قرار است لینکی به قسمتی واقع در همان Area جاری مرتبط شود، نیازی نیست تا هیچ نکته‌ی خاصی را درنظر گرفت و تولید لینک‌ها به نحو صحیحی صورت می‌گیرند:
 <a asp-action="Index" asp-controller="Home">Link</a>
اما اگر می‌خواهیم به ناحیه‌ی جدیدی به نام Services و کنترلر و اکشن متد خاصی از آن، از یک ناحیه‌ی دیگر لینک دهیم، نیاز است asp-area را صریحا ذکر کرد:
 <a asp-area="Services" asp-controller="Home" asp-action="Index">Go to Services’ Home Page</a>
به علاوه  اگر قصد تعریف لینکی را به یک اکشن متد واقع در کنترلری که در هیچ ناحیه‌ای قرار ندارد، داشته باشیم، باید asp-area آن‌را خالی ذکر کنیم:
 <a asp-action="Index" asp-controller="Home" asp-area="">Link</a>


تاثیر Areas بر روی تنظیمات توزیع برنامه

فایل‌های View موجود در Areas نیز باید در حین توزیع نهایی برنامه ارائه شوند؛ مگر اینکه آن‌ها را از پیش کامپایل کرده باشیم. اگر از حالت از پیش کامپایل کردن Viewها استفاده نمی‌شود، نیاز است قسمت publishOptions فایل project.json را به نحو ذیل در جهت الحاق فایل‌های Viewهای نواحی مختلف، ویرایش و تکمیل کرد:
"publishOptions": {
     "include": [
       "Areas/**/*.cshtml",
       ....
       ....
     ]
مطالب
لینک‌های هفته اول دی

وبلاگ‌ها و سایت‌های ایرانی

امنیت



ASP. Net


طراحی وب

PHP


اس‌کیوال سرور


سی شارپ


عمومی دات نت


مسایل اجتماعی و انسانی برنامه نویسی


کتاب‌های رایگان جدید


متفرقه
  • آهن بجای کروم! (یک برنامه نویس آلمانی قسمت‌هایی از مرورگر کروم را که در جهت جمع آوری اطلاعات برای گوگل بکار می‌رفته، حذف کرده و مرورگر دیگری به نام آهن را ارائه داده است!)

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت ششم - مبانی Blazor - بخش 3 - چرخه‌های حیات کامپوننت‌ها
بهبودهای Blazor 6x جهت تنظیم محتوای head صفحات

در اینجا پیشتر روشی را مبتنی بر جاوا اسکریپت جهت تنظیم عنوان صفحات مشاهده کردید. در Blazor 6x دیگر به این راه حل نیازی نیست.

کامپوننت جدید PageTitle 
@page "/counter"
<PageTitle>Counter</PageTitle>
با استفاده از این کامپوننت که آن‌را می‌توان در هر قسمتی، قرار داد، امکان به روز رسانی (حتی پویای) عنوان صفحه، وجود دارد. این کامپوننت در فضای نام Microsoft.AspNetCore.Components.Web قرار دارد و اگر بیش از یک PageTitle در یک کامپوننت تعریف شود، آخرین مورد آن پردازش خواهد شد.

کامپوننت جدید HeadContent
@page "/counter"
<PageTitle>Counter</PageTitle>
<HeadContent>
  <meta name="description" content="Use this page to count things!" />
  <meta name="author" content="VahidN">
  <link rel="icon" href="favicon.ico" type="image/x-icon">
  <link rel="sitemap" type="application/xml" title="Sitemap" href="@(NavigationManager.BaseUri)sitemap.xml" />
  <link rel="alternate" type="application/rss+xml" href="@(NavigationManager.BaseUri)atom.xml">
  <link rel="canonical" href="@(NavigationManager.BaseUri)good-content" />
  <meta name="robots" content="index, follow" />
</HeadContent>
هدف از این کامپوننت جدید، تنظیم پویای محتوای تگ استاندارد head صفحه‌ی HTML نهایی است که در اینجا برای نمونه، چند تگ مخصوص SEO را به head اضافه می‌کند. همچنین باید دقت داشت که اگر بیش از یک HeadContent را تعریف کنیم، فقط آخرین مورد پردازش می‌شود.
یک نکته: در اینجا هم می‌توان تگ استاندارد title را اضافه کرد. اما باید دقت داشت که در این حالت، صرفا کار افزودن این تگ صورت می‌گیرد؛ بدون توجه به وجود کامپوننت PageTitle تعریف شده. یعنی بیش از یک title در تگ head درج می‌شود که یک HTML غیرمعتبر به حساب خواهد آمد.

کامپوننت جدید HeadOutlet
این کامپوننت، کار پردازش دو کامپوننت یاد شده را انجام می‌دهد و محل تعریف آن، در فایل Program.cs است که در قالب پروژه‌های جدید Blazor 6x، به صورت خودکار، درج و تنظیم شده‌است:
var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
builder.RootComponents.Add<App>("#app");
builder.RootComponents.Add<HeadOutlet>("head::after");
head::after در CSS استاندارد به معنای درج آن به عنوان آخرین فرزند گره انتخابی (head در اینجا) است.

مطالب
استخراج آدرس‌های ایمیل از یک متن

در قسمت اول بررسی نحوه برنامه نویسی افزونه outlook ، در مورد استفاده از regular expressions اندکی توضیح داده شد. امروز مثالی دیگر از همین دست را بررسی خواهیم کرد.

چند روز قبل یک ایمیل تبلیغاتی به دست من رسید که فرد ارسال کننده انبوهی از ایمیل‌ها را در قسمت To قرار داده بود (بجای قسمت BCC (رونوشت مخفی)).
خوب، برای جدا کردن انبوهی از ایمیل‌های مخلوط با سایر متون چه باید کرد؟ چند ساعت وقت گذاشت و تک تک آنها را به صورت دستی جدا کرد؟ (برای ذخیره سازی در یک دیتابیس برای مثال :) )
یا برای مثال برنامه‌های download manager توانایی استخراج لینک‌های موجود در یک متن کپی شده در حافظه را دارند. آنها به چه صورتی عمل می‌کنند؟ چگونه می‌توانند لینک‌ها را با دقتی بالا و بسیار سریع از لابلای متن موجود تشخیص دهند؟

بهینه‌ترین و سریعترین‌ راه برای این نوع جستجوها استفاده از کتابخانه regular expressions (عبارات با قاعده) در دات نت فریم ورک است. اگر نیاز به یک برگه تقلب (!) در این زمینه داشتید می‌توانید به اینجا مراجعه کنید. همچنین در همان سایت، کاربران بسیاری را خواهید یافت که الگوهای ابداعی خود را با دیگران به اشتراگ می‌گذارند.

برای مثال فرض کنید فایلی را که حاوی مخلوطی از متن و ایمیل است را در یک رشته بارگذاری کرده‌اید. نحوه استخراج ایمیل‌های موجود با استفاده از این امکانات به صورت زیر خواهد بود:
using System.IO;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Text;

class CRegEx
{
/// <summary>
/// استخراج ایمیل‌های یک فایل متنی و ذخیره آن در فایلی جدید
/// </summary>
/// <param name="inFilePath">فایل ورودی</param>
/// <param name="outFilePath">فایل خروجی</param>
public static void ExtractEmails(string inFilePath, string outFilePath)
{
string data = File.ReadAllText(inFilePath); //خواندن فایل متنی
//ایجاد شیء عبارت با قاعده بر اساس الگوی تشخیص ایمیل‌ها
Regex emailRegex = new Regex(@"\w+([-+.]\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*",
RegexOptions.IgnoreCase);
//پیدا کردن گروه تطابق یافته با الگوی ما
MatchCollection emailMatches = emailRegex.Matches(data);
//ایجاد شیء استرینگ بیلدر برای ذخیره سازی سریع اطلاعات دریافتی
StringBuilder sb = new StringBuilder();
//ذخیره ایمیل‌های استخراج شده
foreach (Match emailMatch in emailMatches)
{
sb.AppendLine(emailMatch.Value);
}
//ذخیره کردن اطلاعات استخراج شده در فایلی جدید
File.WriteAllText(outFilePath, sb.ToString());
}
}

راستی، اگر روزی خواستید تعداد بالایی ایمیل ارسال کنید، آنها را به قسمت bcc اضافه کنید (Message.Bcc.Add)، در قالب یک ایمیل، نه چند هزار ایمیل متوالی (در طی یک حلقه برای مثال). به این صورت (استفاده از قسمت BCC) میل سرور تمام آدرس‌ها را در صف قرار خواهد داد و متحمل بار اضافی شدید نخواهد شد. در این حالت اگر میل باکس خود را چک کنید شاید بلافاصله ایمیل مورد نظر را دریافت نکنید. نگران نباشید، انجام عملیات در صف قرار گرفته و در طی دقایق و یا حتی ساعات بعدی پردازش خواهد شد (بسته به بار سرور).
چند نکته را باید در اینجا در نظر داشت. حتما آدرس‌های اضافه شده را با استفاده از عبارات باقاعده یکبار پیش از اضافه شدن بررسی نمائید (Regex.IsMatch). در صورتیکه یکی از ایمیل‌ها فرمت غیراستانداردی داشته باشد کل کار برگشت خواهد خورد.
و همچنین باید دقت داشت که برای این موضوع حد نصاب وجود دارد. بر روی یکی از میل سرورهای یک هاست ایرانی تست کردم، حداکثر 100 رونوشت مخفی را بیشتر قبول نمی‌کرد. بنابراین هر بار می‌شود 100 ایمیل را به صورت یکجا ارسال کرد (که باز هم از روش استفاده از حلقه‌ای که 100 بار ایمیل می‌زند بسیار بهتر است و هاست دار به علت ایجاد بار اضافی شدید بر روی سرور با شما تماس نخواهد گرفت)

نظرات مطالب
PowerShell 7.x - قسمت دوازدهم - آشنایی با GitHub Actions و بررسی یک مثال
یک نکته‌ی تکمیلی

دقت داشته باشید در حالت استفاده از schedule event (مخصوصاً بازه‌های کوتاه (حداقل باید ۵ دقیقه باشد)) workflowها ممکن است با تاخیر اجرا شوند (چند دقیقه، چند ساعت) یا حتی اصلاً اجرا نشوند؛ در اینحالت بهتر است یک مکانیزم پشتیبان هم در نظر بگیرید (مثلاً استفاده از cloudflare  workers یا AWS lambda یا سرویس  IFTTT ) به عنوان مثال من یک schedule بر روی موبایل تنظیم کرده‌ام که هر روز در یک تایم مشخصی workflowها را به صورت اجرا کند چون تقریباً تنها دیوایسی که همیشه مطمئنم به اینترنت دسترسی دارد گوشی همراهم است.

البته نکات بالا با فرض اینکه این موارد ابتدا بررسی شده باشند:
  • عبارت CRON به درستی تنظیم شده باشد
  • تایم‌زون به درستی در نظر گرفته شده باشد (UTC حالت پیش‌فرض است)
  • مسیر workflowها صحیح باشند (.github/workflows)
  • workflow روی برنچ دیفالت باشد (مگر اینکه به صورت صریح برنچ را مشخص کرده باشید)
  • اکشن برای ریپوزیتوری فعال شده باشد (در قسمت تنظیمات)
  • از میزان مجاز استفاده از GitHub Actions عبور نکرده باشید؛ این مورد احتمالش خیلی کم است.
  • روی ریپوزیتوری fork شده نباشید؛ در اینجالت workflowها به secrets دسترسی ندارند. 
نظرات مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز سه شنبه 17 آبان 1390
سلام مهندس
نمیشه خلاصه اشتراک‌ها یک ساعت زودتر ارسال بشه که ما یک ساعت زودتر بخوابیم!!!
نظرات مطالب
اجرای وظایف زمان بندی شده با Quartz.NET - قسمت دوم
کاربر میگه که میخوام 4 ساعت دیگه نمایش بدی! ... یعنی 4 ساعت دیگه باید این Task انجام بشه! ... حالا شما فکر کنین هزار تا کاربر داریم! هر کدوم یه تایمی رو در آینده میدن که پستشون به بازدیدکنندگان ویلاگشون نمایش داده بشه! ... خوب الان یه جورایی ما تو برناممون یه ترد بینهایت میخوایم که به لیست Task‌ها در زمان‌های مشخص شده رسیدگی کنه! ... بدون این که دیگه کاربر دخالتی داشته باشه! و همیشه هم این ترد باید کار کنه! ... پس اینجوری باید این ترد تو Application_start تنظیم بشه و تا وقتی سرور روشنه این کارارو انجام بده! ... اگه درست نمیگم تصحیح کنید!