مطالب دوره‌ها
نگاشت خواص محاسبه شده به کمک AutoMapper و DelegateDecompiler
فرض کنید مدل متناظر با جدول بانک اطلاعاتی دانشجویان، به صورت ذیل تعریف شده‌است و دارای یک فیلد محاسباتی است:
public class Student
{
    public int Id { get; set; }
 
    [Required]
    [StringLength(450)]
    public string LastName { get; set; }
 
    [Required]
    [StringLength(450)]
    public string FirstName { get; set; }
 
    [NotMapped]
    public string FullName
    {
        get
        {
            return LastName + ", " + FirstName;
        }
    }
}
فیلد محاسباتی FullName را نمی‌توان در کوئری‌های EF بکار برد؛ زیرا کوئری‌های LINQ نوشته شده در اینجا باید قابلیت ترجمه‌ی به SQL را داشته باشند و چون در بانک اطلاعاتی برنامه، فیلدی به نام FullName وجود ندارد، نمی‌توان FullName را مورد استفاده قرار داد.


تبدیل خواص محاسباتی به کوئری‌های SQL به کمک DelegateDecompiler

هر «نمی‌توانی» را می‌توان تبدیل به یک پروژه‌ی ابتکاری کرد! و اینکار توسط پروژه‌ای به نام DelegateDecompiler انجام شده‌‌است.
کوئری متداول ذیل، قابل اجرا نیست و با یک استثناء متوقف می‌شود؛ زیرا همانطور که عنوان شد، FullName قابل تبدیل به SQL نیست.
 var fullNames = context.Students.Select(x => x.FullName).ToList();
اما اگر همین کوئری را توسط  DelegateDecompiler بازنویسی کنیم:
 var fullNames = context.Students.Select(x => x.FullName).Decompile().ToList();
بدون مشکل اجرا می‌شود. اینبار FullName به صورت ذیل تبدیل به عبارت SQL معادلی خواهد شد:
SELECT
           [Extent1].[LastName] + N', ' + [Extent1].[FirstName] AS [C1]
FROM [dbo].[Students] AS [Extent1]

برای استفاده‌ی از DelegateDecompiler دو کار باید انجام شود:
الف) خاصیت محاسباتی مدنظر را با ویژگی Computed مزین کنید:
[NotMapped]
[Computed]
public string FullName
ب) از متد الحاقی Decompile در کوئری تهیه شده استفاده نمائید.


استفاده از DelegateDecompiler به همراه AutoMapper

فرض کنید ViewModel ایی که قرار است به کاربر نمایش داده شود، ساختار ذیل را دارد:
public class StudentViewModel
{
    public int Id { get; set; }
    public string FullName { get; set; }
}
کوئری ذیل که از Project To مخصوص AutoMapper جهت نگاشت اطلاعات دریافتی از بانک اطلاعاتی به StudentViewModel استفاده می‌کند، با توجه به اینکه کار نوشتن Select را به صورت خودکار بر اساس خاصیت FullName انجام می‌دهد، قابلیت اجرای بر روی بانک اطلاعاتی را نخواهد داشت:
 var students = context.Students.Project().To<StudentViewModel>().ToList();
برای رفع این مشکل تنها کافی است از متد Decompile کتابخانه‌ی DelegateDecompiler به نحو ذیل استفاده کنیم:
var students = context.Students
    .Project()
    .To<StudentViewModel>()
    .Decompile()
    .ToList();
اینبار کوئری ارسال شده‌ی به بانک اطلاعاتی، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
SELECT
    [Extent1].[Id] AS [Id],
    [Extent1].[LastName] + N', ' + [Extent1].[FirstName] AS [C1]
FROM [dbo].[Students] AS [Extent1]

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
React 16x - قسمت 9 - ترکیب کامپوننت‌ها - بخش 3 - Lifecycle Hooks
کامپوننت‌ها در طول چرخه‌ی عمر خود، از چندین مرحله عبور می‌کنند. اولین مرحله، mount نام دارد و زمانی رخ می‌دهد که وهله‌ای از یک کامپوننت، ایجاد و به DOM افزوده شده‌است. در این حالت تعدادی متد خاص را می‌توان به کامپوننت خود اضافه کرد که به صورت خودکار توسط React فراخوانی می‌شوند. به این متدها Lifecycle Hooks می‌گویند. در طی مرحله‌ی mount، سه متد Lifecycle Hooks مخصوص constructor، render و componentDidMount قابل تعریف هستند. React این متدها را به ترتیب فراخوانی می‌کند. دومین مرحله، update نام دارد و زمانی رخ می‌دهد که state و یا props کامپوننت تغییر می‌کنند. در طی مرحله‌ی update، دو متد Lifecycle Hooks مخصوص render و componentDidUpdate قابل تعریف هستند. آخرین فاز یا مرحله، unmount نام دارد و زمانی رخ می‌دهد که کامپوننتی از DOM حذف می‌شود، مانند حذف کامپوننت Counter در قسمت‌های قبل. در طی مرحله‌ی unmount، یک متد Lifecycle Hooks مخصوص componentWillUnmount قابل تعریف است.
البته این Lifecycle Hooks ای که در اینجا نام برده شدند، بیشترین استفاده را دارند. در مستندات React مواردی دیگری نیز ذکر شده‌اند که در عمل آنچنان مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.


مرحله‌ی Mount

در کامپوننت App، یک constructor را اضافه می‌کنیم تا بتوان مرحله‌ی Mount را بررسی کرد. این سازنده تنها یکبار در زمان وهله سازی این کامپوننت فراخوانی می‌شود. یکی از کاربردهای آن می‌تواند مقدار دهی اولیه‌ی خواص این وهله باشد. برای مثال یکی از کاربردهای آن می‌تواند مقدار دهی اولیه‌ی state بر اساس مقادیر props رسیده باشد.  در اینجا است که می‌توان خاصیت state را مستقیما مقدار دهی کرد (مانند this.state = this.props.something) و در این حالت نیازی به فراخوانی متد this.setState نیست و اگر فراخوانی شود، یک خطا را دریافت می‌کنیم. از این جهت که this.setState را تنها زمانیکه کامپوننتی رندر شده و در DOM قرار گرفته باشد، می‌توان فراخوانی کرد.

یک نکته: فراخوانی this.state = this.props.something در سازنده‌ی کلاس میسر نیست، مگر اینکه props را به صورت پارامتر به سازنده‌ی کلاس و سازنده‌ی base class توسط متد super ارسال کنیم:
  constructor(props) {
    super(props);
    console.log("App - constructor");
    this.state = this.props.something;
  }
در غیراینصورت this.props، مقدار undefined را بازگشت می‌دهد.

دومین متد lifecycle hooks ای که بررسی می‌کنیم، componentDidMount است:
class App extends Component {
  constructor() {
    super();
    console.log("App - constructor");
  }

  componentDidMount() {
    // Ajax calls
    console.log("App - mounted");
  }
این متد پس از رندر کامپوننت در DOM فراخوانی می‌شود و بهترین محلی است که از آن می‌توان برای ارسال درخواست‌های Ajaxای به سمت سرور و دریافت اطلاعات از backend، استفاده کرد و سپس setState را با اطلاعات جدید فراخوانی نمود.

سومین lifecycle hooks در مرحله‌ی mounting، متد رندر است که در اینجا به ابتدای آن، یک  console.logرا جهت بررسی بیشتر اضافه می‌کنیم:
  render() {
    console.log("App - rendered");
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی را می‌توان در کنسول توسعه دهندگان مرورگر مشاهده کرد:


در اینجا ترتیب فراخوانی این متدها را مشاهده می‌کنید. ابتدا سازنده‌ی کلاس فراخوانی شده‌است. سپس در مرحله‌ی رندر، یک المان React که در DOM مجازی React قرار می‌گیرد، بازگشت داده می‌شود. سپس React این DOM مجازی را با DOM اصلی هماهنگ می‌کند. پس از آن مرحله‌ی Mount فرا می‌رسد. یعنی در این مرحله، کامپوننت در DOM اصلی قرار دارد. اینجا است که اعمال Ajax ای دریافت اطلاعات از سرور باید انجام شوند.

یک نکته: در مرحله‌ی رندر، تمام فرزندان یک کامپوننت نیز به صورت بازگشتی رندر می‌شوند. برای نمایش این ویژگی، به متد Render کامپوننت‌های NavBar، Counters و Counter، متد  console.log ای را جهت درج این مرحله در کنسول، اضافه می‌کنیم:
class Counter extends Component {
  render() {
    console.log("Counter - rendered");
//...

class Counters extends Component {
  render() {
    console.log("Counters - rendered");
//...

const NavBar = ({ totalCounters }) => {
  console.log("NavBar - rendered");
//...

یک نکته: نمی‌توان از lifecycle hooks در کامپوننت‌های بدون حالت تابعی استفاده کرد.

پس از این تغییرات و ذخیره سازی برنامه، با بارگذاری مجدد آن در مرورگر، چنین خروجی در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر می‌شود:


همانطور که مشاهده می‌کنید، پس از فراخوانی App - rendered، تمام فرزندان کامپوننت App رندر شده‌اند و در آخر به App - mounted رسیده‌ایم.


مرحله‌ی Update

مرحله‌ی Update زمانی رخ می‌دهد که state و یا props یک کامپوننت تغییر می‌کنند. برای مثال با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، وضعیت کامپوننت به روز رسانی می‌شود. پس از آن فراخوانی خودکار متد رندر در صف قرار می‌گیرد. به این معنا که تمام فرزندان آن نیز قرار است مجددا رندر شوند. برای آزمایش آن، یکبار لاگ‌های کنسول توسعه دهندگان مرورگر را پاک کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment کلیک کنید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، کل Component tree برنامه مجددا رندر شده‌است. البته این مورد به معنای به روز رسانی کل DOM اصلی در مرورگر نیست. زمانیکه کامپوننتی رندر می‌شود، فقط یک React element حاصل آن خواهد بود که در نتیجه‌ی آن DOM مجازی React به روز رسانی خواهد شد. سپس React، کپی DOM مجازی قبلی را با نمونه‌ی جدید آن مقایسه می‌کند. در آخر، محاسبه‌ی تغییرات صورت گرفته و تنها بر اساس موارد تغییر یافته‌است که DOM اصلی را به روز رسانی می‌کند. به همین جهت زمانیکه بر روی دکمه‌ی Increment کلیک می‌شود، فقط span کنار آن در DOM اصلی به روز رسانی می‌شود. برای اثبات آن در مرورگر بر روی المان span که شماره‌ها را نمایش می‌دهد، کلیک راست کرده و گزینه‌ی inspect را انتخاب کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment کلیک نمائید. مرورگر قسمتی را که به روز می‌شود، با رنگی مشخص و متمایز، به صورت لحظه‌ای نمایش می‌دهد.

متد componentDidUpdate، پس از به روز رسانی کامپوننت فراخوانی می‌شود. به این معنا که در این حالت وضعیت و یا props جدیدی را داریم. در این حالت می‌توان این اشیاء به روز شده را با نمونه‌های قبلی آن‌ها مقایسه کرد و در صورت وجود تغییری، برای مثال یک درخواست Ajax ای را به سمت سرور برای دریافت اطلاعات تکمیلی ارسال کرد و در غیراینصورت خیر. بنابراین می‌توان به آن به عنوان یک روش بهینه سازی نگاه کرد. برای نمایش این قابلیت می‌توان متد componentDidUpdate را که مقادیر قبلی props و state را دریافت می‌کند، لاگ کرد:
class Counter extends Component {
  componentDidUpdate(prevProps, prevState) {
    console.log("Counter - updated", { prevProps, prevState });
    if (prevProps.counter.value !== this.props.counter.value) {
      // Ajax call and get new data
    }
  }
برای آزمایش آن، یکبار لاگ‌های کنسول توسعه دهندگان مرورگر را پاک کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment اولین شمارشگر کلیک کنید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، مقدار شیء counter، پیش از کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مساوی 4 بوده‌است. در یک چنین حالتی می‌توان مقدار قبلی prevProps.counter.value را با مقدار جدید this.props.counter.value مقایسه کرد و در صورت نیاز یک درخواست Ajax ای را برای دریافت اطلاعات به روز، صادر کرد.


مرحله‌ی Unmount

در این مرحله تنها یک lifecycle hook به نام componentWillUnmount قابل تعریف است که درست پیش از حذف یک کامپوننت از DOM فراخونی می‌شود.
class Counter extends Component {
  componentWillUnmount(){
    console.log("Counter - Unmount");
  }
پس از افزودن متد فوق و بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، یکبار دیگر لاگ‌های کنسول توسعه دهندگان مرورگر را پاک کنید. سپس اولین Counter رندر شده را حذف کنید.


در اینجا پس از حذف یک کامپوننت، state کامپوننت App تغییر کرده‌است. به همین جهت کل Component tree رندر مجدد شده‌است. اینبار یک DOM مجازی جدید را داریم که تعداد Counterهای آن 3 مورد است. سپس React این DOM مجازی جدید را با نمونه‌ی قبلی خود مقایسه کرده و متوجه می‌شود که یکی از Counterها حذف شده‌است. در ادامه متد componentWillUnmount را پیش از حذف این ‍Counter از DOM، فراخوانی می‌کند. به این ترتیب فرصت خواهیم یافت تا رهاسازی منابع را در صورت نیاز انجام دهیم تا برنامه دچار نشتی حافظه نشود.


یک مثال: افزودن دکمه‌ی Decrement به کامپوننت Counter

در ادامه می‌خواهیم دکمه‌ای را برای کاهش مقدار یک شمارشگر، به کامپوننت Counter اضافه کنیم. همچنین اگر مقدار value شمارشگر مساوی صفر بود، دکمه‌ی کاهش مقدار آن باید غیرفعال شود و برعکس. به علاوه از سیستم طرحبندی بوت استرپ نیز برای تعریف دو ستون، یکی برای نمایش مقدار شمارشگرها و دیگری برای نمایش دکمه‌ها استفاده خواهیم کرد.


برای پیاده سازی آن ابتدا متد رندر کامپوننت Counter را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
class Counter extends Component {

  render() {
    console.log("Counter - rendered");
    return (
      <div className="row">
        <div className="col-1">
          <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        </div>
        <div className="col">
          <button
            onClick={() => this.props.onIncrement(this.props.counter)}
            className="btn btn-secondary btn-sm"
          >
            +
          </button>
          <button
            onClick={() => this.props.onDecrement(this.props.counter)}
            className="btn btn-secondary btn-sm m-2"
            disabled={this.props.counter.value === 0 ? "disabled" : ""}
          >
            -
          </button>
          <button
            onClick={() => this.props.onDelete(this.props.counter.id)}
            className="btn btn-danger btn-sm"
          >
            Delete
          </button>
        </div>
      </div>
    );
  }
در اینجا یک row تعریف شده و سپس دو div، با کلاس‌های تعیین عرض ستون‌ها. در ادامه span نمایش شمارشگر، به div اول و دکمه‌ها به div دوم منتقل شده‌اند. همچنین marginها را هم اصلاح کرده‌ایم تا بین دکمه‌ها فضای مناسبی ایجاد شود.
در این بین، دکمه‌ی جدید کاهش مقدار را که با یک - مشخص شده‌است نیز مشاهده می‌کنید. رویدادگردان onClick آن به this.props.onDecrement اشاره می‌کند. همچنین ویژگی disabled نیز به آن اضافه شده‌است تا بر اساس مقدار value شیء counter، در مورد فعال یا غیرفعالسازی دکمه تصمیم گیری کند.
پس از آن نیاز است این this.props.onDecrement را تعریف کنیم. به همین جهت به والد آن که کامپوننت Counters است مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
<Counter
  key={counter.id}
  counter={counter}
  onDelete={this.props.onDelete}
  onIncrement={this.props.onIncrement}
  onDecrement={this.props.onDecrement}
/>
در اینجا onDecrement اضافه شده‌است تا شیء this.props ارسالی به کامپوننت Counter را مقدار دهی کند. اکنون باید ارجاع به this.props.onDecrement این کامپوننت را نیز تکمیل کرد. این ارجاع نیز به والد Counters که در اینجا کامپوننت App است اشاره می‌کند:
<Counters
  counters={this.state.counters}
  onReset={this.handleReset}
  onIncrement={this.handleIncrement}
  onDecrement={this.handleDecrement}
  onDelete={this.handleDelete}
/>
در کامپوننت App، ویژگی onDecrement ارسالی به کامپوننت Counters، به صورت props مقدار دهی شده‌است. این ویژگی به متد this.handleDecrement اشاره می‌کند که به صورت زیر در کامپوننت App تعریف می‌شود:
  handleDecrement = counter => {
    console.log("handleDecrement", counter);
    const counters = [...this.state.counters]; // cloning an array
    const index = counters.indexOf(counter);
    counters[index] = { ...counter }; // cloning an object
    counters[index].value--;
    console.log("this.state.counters", this.state.counters[index]);
    this.setState({ counters });
  };
که کدهای آن با کدهای handleIncrement بحث شده‌ی در قسمت قبل یکی است. اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، به تصویر ابتدای توضیحات این مثال خواهید رسید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-09.zip
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 8 - فعال سازی ASP.NET MVC
پیشنیازهای بحث (از قسمت 8 به بعد این سری)
اگر پیشتر سابقه‌ی کار کردن با ASP.NET MVC را ندارید، نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید؛ از این جهت که این سری از مطالب «ارتقاء» نام دارند و نه «بازنویسی مجدد». دراینجا بیشتر تفاوت‌ها و روش‌های تبدیل کدهای قدیمی، به جدید را بررسی خواهیم کرد؛ تا اینکه بخواهیم تمام مطالبی را که وجود دارند از صفر بازنویسی کنیم.


فعال سازی ASP.NET MVC

تا اینجا خروجی برنامه را صرفا توسط میان افزار app.Run نمایش دادیم. اما در نهایت می‌خواهیم یک برنامه‌ی ASP.NET MVC را برفراز ASP.NET Core 1.0 اجرا کنیم و این قابلیت نیز به صورت پیش فرض غیرفعال است. برای فعال سازی آن نیاز است ابتدا بسته‌ی نیوگت آن‌را نصب کرد. سپس سرویس‌های مرتبط با آن‌را ثبت و معرفی نمود و در آخر میان افزار خاص آن‌را فعال کرد.


نصب وابستگی‌های ASP.NET MVC

برای این منظور بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.AspNetCore.Mvc را جستجو کرده و نصب نمائید:


انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
 {
    "dependencies": {
      //same as before  
      "Microsoft.AspNetCore.Mvc": "1.0.0"
 },


تنظیم سرویس‌ها و میان افزارهای ASP.NET MVC

پس از نصب بسته‌ی نیوگت ASP.NET MVC، دو تنظیم ذیل در فایل آغازین برنامه، برای شروع به کار با ASP.NET MVC کفایت می‌کنند:
الف) ثبت یکجای سرویس‌های ASP.NET MVC
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();

ب) معرفی میان افزار ASP.NET MVC
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseFileServer();
   app.UseMvcWithDefaultRoute();
در مورد متد UseFileServer در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» بیشتر بحث شد.
در اینجا دو متد UseMvc و UseMvcWithDefaultRoute را داریم. اولی، امکان تعریف مسیریابی‌های سفارشی را میسر می‌کند و دومی به همراه یک مسیریابی پیش فرض است.


افزودن اولین کنترلر برنامه و معرفی POCO Controllers


در ویژوال استودیو بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و پوشه‌ی جدیدی را به نام کنترلر اضافه کنید (تصویر فوق). سپس به این پوشه کلاس جدید HomeController را با این محتوا اضافه کنید:
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class HomeController
    {
        public string Index()
        {
            return "Running a POCO controller!";
        }
    }
}
در ادامه برای اینکه فایل index.html موجود در پوشه‌ی wwwroot بجای محتوای اکشن متد Index ما نمایش داده نشود (با توجه به تقدم و تاخر میان افزارهای ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه)، این فایل را حذف کره و یا تغییر نام دهید.
سپس برنامه را اجرا کنید. این خروجی باید قابل مشاهده باشد:


اگر با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC کار کرده باشید، تفاوت این کنترلر با آن‌ها، در عدم ارث بری آن از کلاس پایه‌ی Controller است. به همین جهت به آن POCO Controller نیز می‌گویند (plain old C#/CLR object).
در ASP.NET Core، همینقدر که یک کلاس public غیر abstract را که نامش به Controller ختم شود، داشته باشید و این کلاس در اسمبلی باشد که ارجاعی را به وابستگی‌های ASP.NET MVC داشته باشد، به عنوان یک کنترلر معتبر شناخته شده و مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در نگارش‌های قبلی، شرط ارث بری از کلاس پایه Controller نیز الزامی بود؛ اما در اینجا خیر. هدف از آن نیز کاهش سربارهای وهله سازی یک کنترلر است. اگر صرفا می‌خواهید یک شیء را به صورت JSON بازگشت دهید، شاید وهله سازی یک کلاس ساده، بسیار بسیار سریعتر از نمونه سازی یک کلاس مشتق شده‌ی از Controller، به همراه تمام وابستگی‌های آن باشد.

 البته هنوز هم مانند قبل، کنترلرهای مشتق شده‌ی از کلاس پایه‌ی Controller قابل تعریف هستند:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class AboutController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            return Content("Hello from DNT!");
        }
    }
}
با این خروجی:


تفاوت دیگری را که ملاحظه می‌کنید، خروجی IActionResult بجای ActionResult نگارش‌های قبلی است. در اینجا هنوز هم ActionResult را می‌توان بکار برد و اینبار ActionResult، پیاده سازی پیش فرض اینترفیس IActionResult است.
و اگر بخواهیم در POCO Controllers شبیه به return Content فوق را پیاده سازی کنیم، نیاز است تا تمام جزئیات را از ابتدا پیاده سازی کنیم (چون کلاس پایه و ساده ساز Controller در اختیار ما نیست):
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class HomeController
    {
        [ActionContext]
        public ActionContext ActionContext { get; set; }
 
        public HttpContext HttpContext => ActionContext.HttpContext;
 
        public string Index()
        {
            return "Running a POCO controller!";
        }
 
        public IActionResult About()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = "Hello from DNT!",
                ContentType = "text/plain; charset=utf-8"
            };
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار بجای return Content ساده، باید وهله سازی شیء ContentResult از ابتدا صورت گیرد؛ به همراه تمام جزئیات آن.
به علاوه در اینجا نحوه‌ی دسترسی به HttpContext را هم مشاهده می‌کنید. ویژگی ActionContext سبب تزریق اطلاعات آن به کنترلر جاری شده و سپس از طریق آن می‌توان به HttpContext و تمام قابلیت‌های آن دسترسی یافت.
اینجا است که می‌توان میزان سبکی و سریعتر بودن POCO Controllers را احساس کرد. شاید در کنترلری نیاز به این وابستگی‌ها نداشته باشید. اما زمانیکه کنترلری از کلاس پایه‌ی Controller مشتق می‌شود، تمام این وابستگی‌ها را به صورت پیش فرض و حتی در صورت عدم استفاده، در اختیار خواهد داشت و این در اختیار داشتن یعنی وهله سازی شدن تمام وابستگی‌های مرتبط با شیء پایه‌ی Controller. به همین جهت است که POCO Controllers بسیار سبک‌تر و سریع‌تر از کنترلرهای متداول مشتق شده‌ی از کلاس پایه‌ی Controller عمل می‌کنند.
مطالب
وی‍‍ژگی های پیشرفته ی AutoMapper - قسمت دوم
در ادامه قسمت قبلی به برسی ویژگی‌های پیشرفته‌ی AutoMapper می‌پردازیم...


Custom type converters
همانطور که از اسمش مشخصه، زمانی کاربرد داره که نوع عضو یا اعضای یک شی در مبداء، با معادلشون در مقصد یکی نیستند. مثلا فرض کنید نوع Bool در مبداء رو می‌خواهیم به نوع String در مقصد نگاشت کنیم؛ همون Yes و No  معروف بجای True یا False .
کلاس‌های زیر رو در نظر بگیرید:
public class Source
{
    public string Value1 { get; set; }
    public string Value2 { get; set; }
    public string Value3 { get; set; }
}

public class Destination
{
    public int Value1 { get; set; }
    public DateTime Value2 { get; set; }
    public Type Value3 { get; set; }
}
طبق مستندات AutoMapper  اگه بخواهیم این دو رو نگاشت کنیم Exception  میده چون AutoMapper  نمیدونه چطوری باید مثلا Int  رو به String تبدیل کنه؛ برای همین ما باید به AutoMapper  بگیم چطور این تبدیل نوع رو انجام بده.

نکته: در تستی که من انجام دادم، AutoMapper  تبدیل نوع‌های ابتدایی رو خودش انجام میده؛ مثلا همین تبدیل Int به String  رو!

یکی از روش‌های مهیا کردن تبدیل کننده‌ی نوع، پیاده سازی اینترفیس ITypeConverter<TSource, TDestination> هست. تقریبا مثل کاری که در WPF  و SL با پیاده سازی اینترفیس IValueConverter انجام می‌دادیم.   
من برای تست از همون  تبدیل نوع Bool  به String استفاده میکنم و البته بخاطر ساده بودن دیگه  Model ‌ها رو نمی‌نویسم.
ابتدا تعریف کلاس تبدیل کننده‌ی نوع:
public class BooltoStringTypeConvertor : ITypeConverter<bool, string>
    {
        public string Convert(ResolutionContext context)
        {
            return (bool)context.SourceValue ? "Yes" : "No";
        }
    }
و نحوه استفاده:
Mapper.CreateMap<bool,string>().ConvertUsing<BooltoStringTypeConvertor>();
            Mapper.CreateMap<Product, ProductDto>();
            Mapper.AssertConfigurationIsValid();

var product = new Product { Id = 1,Name ="PC" ,InStock = true };
var productDto = Mapper.Map<Product, ProductDto>(product);
خروجی به شکل زیر میشه.

نکته: TypeConvertor‌ها میدان دیدشون سراسریه و نیازی نیست به ازای هر نگاشتی اونو به AutoMapper  معرفی کنیم Global Scope.

Custom value resolvers

کلاس‌های زیر رو در نظر بگیرید

public class Person
{
    public int Id { get; set; }

    public string FirstName { get; set; }

    public string LastName { get; set; }
}

public class PersonDTO
{
    public int Id { get; set; }

    public string RawData { get; set; }
}
فرض کنید داخل RawData  تمامی اعضای شی مبداء رو به صورت Comma Delimited ذخیره کنیم. برای این کار می‌تونیم از Value Resolver استفاده کنیم.
یک روش برای این کار ارث بری از کلاس Abstract  ی بنام ValueResolver<TSource, TDestination> هست.
public class CommaDelimetedResolver:ValueResolver<Person,string>
    {
        protected override string ResolveCore(Person source)
        {
            return string.Join(",", source.Id, source.FirstName, source.LastName);
        }
    }
و نحوه استفاده
Mapper.CreateMap<Person, PersonDTO>().ForMember(
                des => des.RawData, op => op.ResolveUsing<CommaDelimetedResolver>());


var person = new Person
{
Id = 1,
FirstName = "Mohammad",
LastName = "Saheb",
};

var personDTO = Mapper.Map<Person, PersonDTO>(person);
و خروجی به شکل زیر میشه

نکته: توجه کنید این فقط یک مثال بود و این کار رو با روش‌های دیگه هم میشه انجام داد مثلا MapFrom  و...
نکته: میدان دید Value Resolver‌ها سراسری نیست و باید به ازای هر نگاشتی اونو معرفی کنیم.

Custom Value Formatters
فرض کنید تاریخ رو در بانک، به صورت میلادی ذخیره کرده‌اید و می‌خواهید سمت View به صورت شمسی نمایش بدید. بنابراین در مبدا ویژگی بنام MiladiDate از نوع DateTime دارید و در مقصد ویژگی بنام ShamsiDate از نوع String. هنگام نگاشت، AutoMapper  به صورت پیش فرض ToString رو فراخونی میکنه که بدرد ما نمیخوره و...
برای این کار میشه  از Value Formatter استفاده کرد با پیاده سازی اینترفیس IValueFormatter.
public class ShamsiFormatter:IValueFormatter
    {
        public string FormatValue(ResolutionContext context)
        {
            return ToShamsi(context.SourceValue.ToString());
        }
    }
نحوه استفاده
Mapper.CreateMap<Person, PersonDTO>().ForMember(
            des => des.ShamsiDate, op => op.AddFormatter<ShamsiFormatter>());
مطالب دوره‌ها
استفاده از IL Code Weaving برای تولید ویژگی‌های تکراری مورد نیاز در WCF
با استفاده از IL Code Weaving علاوه بر مدیریت اعمال تکراری پراکنده در سراسر برنامه مانند ثبت وقایع، مدیریت استثناءها، کش کردن داده‌ها و غیره، می‌توان قابلیتی را به کدهای موجود نیز افزود. برای مثال یک برنامه معمول WCF را درنظر بگیرید.
using System.Runtime.Serialization;

namespace AOP03.DataContracts
{
    [DataContract]
    public class User
    {
        [DataMember]
        public int Id { set; get; }

        [DataMember]
        public string Name { set; get; }
    }
}
نیاز است کلاس‌ها و خواص آن توسط ویژگی‌های DataContract و DataMember مزین شوند. در این بین نیز اگر یکی فراموش گردد، کار دیباگ برنامه مشکل خواهد شد و در کل حجم بالایی از کدهای تکراری در اینجا باید در مورد تمام کلاس‌های مورد نیاز انجام شود. در ادامه قصد داریم تولید این ویژگی‌ها را توسط PostSharp انجام دهیم. به عبارتی یک پوشه خاص به نام DataContracts را ایجاد کرده و کلاس‌های خود را به نحوی متداول و بدون اعمال ویژگی خاصی تعریف کنیم. در ادامه پس از کامپایل آن، به صورت خودکار با ویرایش کدهای IL توسط PostSharp، ویژگی‌های لازم را به اسمبلی نهایی اضافه نمائیم.


تهیه DataContractAspect جهت اعمال خودکار ویژگی‌های DataContract و DataMember

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using System.Runtime.Serialization;
using PostSharp.Aspects;
using PostSharp.Extensibility;
using PostSharp.Reflection;

namespace AOP03
{
    [Serializable]
    //این ویژگی تنها نیاز است به کلاس‌ها اعمال شود
    [MulticastAttributeUsage(MulticastTargets.Class)]
    public class DataContractAspect : TypeLevelAspect, IAspectProvider
    {
        public IEnumerable<AspectInstance> ProvideAspects(object targetElement)
        {
            var targetType = (Type)targetElement; //همان نوعی است که ویژگی جاری به آن اعمال خواهد شد

            //این سطر معادل است با درخواست تولید ویژگی دیتاکانترکت
            var introduceDataContractAspect = new CustomAttributeIntroductionAspect(
                new ObjectConstruction(typeof(DataContractAttribute).GetConstructor(Type.EmptyTypes)));

            //این سطر معادل است با درخواست تولید ویژگی دیتاممبر
            var introduceDataMemberAspect = new CustomAttributeIntroductionAspect(
                new ObjectConstruction(typeof(DataMemberAttribute).GetConstructor(Type.EmptyTypes)));

            //در اینجا کار اعمال ویژگی دیتاکانترکت به کلاسی که به عنوان پارامتر متد جاری
            //دریافت شده انجام خواهد شد
            yield return new AspectInstance(targetType, introduceDataContractAspect);

            //مرحله بعد کار اعمال ویژگی دیتاممبر به خواص کلاس است
            foreach (var property in targetType.GetProperties(BindingFlags.Public |
                                                          BindingFlags.DeclaredOnly |
                                                          BindingFlags.Instance))
            {
                if (property.CanWrite)
                    yield return new AspectInstance(property, introduceDataMemberAspect);
            }
        }
    }
}
توضیحات مرتبط با قسمت‌های مختلف این Aspect سفارشی، به صورت کامنت در کدهای فوق ارائه شده‌اند.
برای اعمال آن به سراسر برنامه تنها کافی است به فایل AssemblyInfo.cs پروژه مراجعه و سپس سطر زیر را به آن اضافه کنیم:
 [assembly: DataContractAspect(AttributeTargetTypes = "AOP03.DataContracts.*")]
به این ترتیب در زمان کامپایل پروژه، Aspect تعریف شده به تمام کلاس‌های موجود در فضای نام AOP03.DataContracts اعمال خواهند شد.

در این حالت اگر کلیه ویژگی‌های کلاس User فوق را حذف و برنامه را کامپایل کنیم، با مراجعه به برنامه ILSpy می‌توان صحت اعمال ویژگی‌ها را به کمک PostSharp بررسی کرد:
 

مطالب
تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی، توسط EF Code first
نگارش کامل SQL Server امکان تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی را دارد. اما اگر بخواهیم از سایر بانک‌های اطلاعاتی که چنین توابع توکاری ندارند، استفاده کنیم چطور؟ برای تهیه خروجی XML توسط Entity framework و مستقل از نوع بانک اطلاعاتی در حال استفاده، حداقل دو روش وجود دارد:

الف) استفاده از امکانات Serialization توکار دات نت

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static string Serialize<T>(T type)
        {
            var serializer = new XmlSerializer(type.GetType());
            using (var stream = new MemoryStream())
            {
                serializer.Serialize(stream, type);
                stream.Seek(0, SeekOrigin.Begin);
                using (var reader = new StreamReader(stream))
                {
                    return reader.ReadToEnd();
                }
            }
        }
    }
}
در اینجا برای نمونه، لیستی از اشیاء مدنظر خود را تهیه کرده و به متد Serialize فوق ارسال کنید. نتیجه کار، تهیه معادل XML آن است.
امکانات سفارشی سازی محدودی نیز برای XmlSerializer درنظر گرفته شده است؛ برای نمونه قرار دادن ویژگی‌هایی مانند XmlIgnore بالای خواصی که نیازی به حضور آن‌ها در خروجی نهایی XML نمی‌باشد.


ب) استفاده از امکانات LINQ to XML دات نت

روش فوق بدون مشکل کار می‌کند، اما اگر بخواهیم قسمت Reflection خودکار ثانویه آن‌را (برای نمونه جهت استخراج مقادیر از لیست دریافتی) حذف کنیم، می‌توان از LINQ to XML استفاده کرد که قابلیت سفارشی سازی بیشتری را نیز در اختیار ما قرار می‌دهد (کاری که در سایت جاری برای تهیه خروجی XML از بانک اطلاعاتی آن انجام می‌شود).

        private string createXmlFile(string dir)
        {
            var xLinq = new XElement("ArrayOfPost",
                        _blogPosts
                            .AsNoTracking()
                            .Include(x => x.Comments)
                            .Include(x => x.User)
                            .Include(x => x.Tags)
                            .OrderBy(x => x.Id)
                            .ToList()
                            .Select(x => new XElement("Post", postXElement(x)))
                            );

            var xmlFile = Path.Combine(dir, "dot-net-tips-database.xml");
            xLinq.Save(xmlFile);
            return xmlFile;
        }

        private static XElement[] postXElement(BlogPost x)
        {
            return new XElement[]
            {
                new XElement("Id", x.Id),
                new XElement("Title", x.Title),
                new XElement("Body", x.Body),
                new XElement("CreatedOn", x.CreatedOn),
                tagElement(x),
                new XElement("User",
                                new XElement("Id", x.UserId.Value),
                                new XElement("FriendlyName", x.User.FriendlyName))
            }.Where(item => item != null).ToArray();
        }

        private static XElement tagElement(BlogPost x)
        {
            var tags = x.Tags.Any() ?
                            x.Tags.Select(y =>
                                        new XElement("Tag",
                                                new XElement("Id", y.Id),
                                                new XElement("Name", y.Name)))
                                  .ToArray() : null;
            if (tags == null)
                return null;

            return new XElement("Tags", tags);
        }
خلاصه‌ای از نحوه تبدیل اطلاعات لیستی از مطالب را به معادل XML آن در کدهای فوق مشاهده می‌کنید. یک سری نکات ریز نیز باید در اینجا رعایت شوند:
1) کار با یک new XElement که دارای متد Save با فرمت XML نیز هست، شروع می‌شود. مقدار آن‌را مساوی یک کوئری از بانک اطلاعاتی قرار می‌دهیم. این کوئری چون قرار است تنها اطلاعاتی را از بانک اطلاعاتی دریافت کند و نیازی به تغییر در آن‌ها نیست، با استفاده از متد AsNoTracking، حالت فقط خواندنی پیدا کرده است.
2) اطلاعاتی را که نیاز است در فایل نهایی XML وجود داشته باشند، تنها کافی است در قسمت Select این کوئری با فرمت new XElement‌های تو در تو قرار دهیم. به این ترتیب قسمت Relection خودکار XmlSerializer روش مطرح شده در ابتدای بحث دیگر وجود نداشته و عملیات نهایی بسیار سریعتر خواهد بود.
3) چون در این حالت، کار انجام شده دستی است، باید نام‌های گره‌های صحیحی را انتخاب کنیم تا اگر قرار است توسط همان XmlSerializer مجددا کار serializer.Deserialize صورت گیرد، عملیات با شکست مواجه نشود. بهترین کار برای کم شدن سعی و خطاها، تهیه یک لیست اطلاعات آزمایشی و سپس ارسال آن به روش ابتدای بحث است. سپس می‌توان با بررسی خروجی آن مثلا دریافت که روش serializer.Deserialize به صورت پیش فرض به دنبال ریشه‌ای به نام ArrayOfPost برای دریافت لیستی از مطالب می‌گردد و نه Posts یا هر نام دیگری.
4) در کوئری LINQ to Entites نوشته شده، پیش از Select، یک ToList قرار دارد. متاسفانه EF اجازه استفاده مستقیم از Select هایی از نوع XElement را نمی‌دهد و باید ابتدا اطلاعات را تبدیل به LINQ to Objects کرد.
5) در حین تهیه XElement‌ها اگر قرار است عنصری نال باشد، باید آن‌را در خروجی نهایی ذکر نکرد. به این ترتیب serializer.Deserialize بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری بدون مشکل کار خواهد کرد. در غیراینصورت باید وارد مباحثی مانند تعریف یک فضای نام جدید برای خروجی XML به نام XSI رفت و سپس به کمک ویژگی‌ها، xsi:nil را به true مقدار دهی کرد. اما همانطور که در متد postXElement ملاحظه می‌کنید، برای وارد نشدن به مبحث فضای نام xsi، مواردی که null بوده‌اند، اصلا در آرایه نهایی ظاهر نمی‌شوند و نهایتا در خروجی، حضور نخواهند داشت. به این ترتیب متد ذیل، بدون مشکل و بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری قادر است فایل XML نهایی را تبدیل به معادل اشیاء دات نتی آن کند.

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static T DeserializePath<T>(string xmlAddress)
        {
            using (var xmlReader = new XmlTextReader(xmlAddress))
                {
                    var serializer = new XmlSerializer(typeof(T));
                    return (T)serializer.Deserialize(xmlReader);
                }
        }
    }
}