نظرات مطالب
C# 7 - Pattern matching and switch expressions
یک نکته‌ی تکمیلی
برای اجبار به استفاده‌ی از patterns matching بجای استفاده‌ی از as و سپس بررسی null بودن، می‌توان به فایل editorconfig. تنظیم زیر را اضافه کرد:
# Use Pattern Matching to Avoid ‘As’ Followed by A ‘Null’ Check
dotnet_diagnostic.IDE0019.severity = warning
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 17 - بررسی فریم ورک Logging
نکته تکمیلی
برای ثبت لاگ در Windows event log در سطح Information و Information به پایین باید بخش Logging در appsettings.json را به شکل زیر تغییر داد :
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Information",
      "Microsoft": "Warning",
      "Microsoft.Hosting.Lifetime": "Information"
    },
    "EventLog": { // here ...
      "LogLevel": {
        "Default": "Information" //Trace, Debug
      }
    }
  }
}
نظرات مطالب
راه اندازی StimulSoft Report در ASP.NET MVC
با عرض ادب. 
در ورژن جدید ظاهرا متد GetReportSnapshotResult رو برداشتند .چون این خطارومیده : 
Warning CS0618 'StiMvcViewer.GetReportSnapshotResult(HttpContextBase, StiReport)' is obsolete: 'This method is obsolete. It will be removed in next versions. Please use the GetReportResult(report) method instead.
در ویو هم برای GetReportSnapshot این خطا رو میده.
آیا همان پیشنهادی که بهم داده رو استفاده کنم. یعنی از GetReportResult استفاده کنم؟
مطالب
آشنایی با آزمایش واحد (unit testing) در دات نت، قسمت 3

آشنایی با NUnit

NUnit یکی از فریم ورک‌های آزمایش واحد سورس باز مخصوص دات نت فریم ورک است. (کلا در دات نت هرجایی دیدید که N ، به ابتدای برنامه‌ای یا کتابخانه‌ای اضافه شده یعنی نمونه منتقل شده از محیط جاوا به دات نت است. برای مثال NHibernate از Hibernate جاوا گرفته شده است و الی آخر)
این برنامه با سی شارپ نوشته شده است اما تمامی زبان‌های دات نتی را پشتیبانی می‌کند (اساسا با زبان نوشته شده کاری ندارد و فایل اسمبلی برنامه را آنالیز می‌کند. بنابراین فرقی نمی‌کند که در اینجا چه زبانی بکار گرفته شده است).

ابتدا NUnit را دریافت نمائید:
http://nunit.org/index.php?p=download

یک برنامه ساده از نوع console را در VS.net آغاز کنید.
کلاس MyList را با محتوای زیر به پروژه اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;

namespace sample
{
public class MyList
{
public static List<int> GetListOfIntItems(int numberOfItems)
{
List<int> res = new List<int>();

for (int i = 0; i < numberOfItems; i++)
res.Add(i);

return res;
}
}

}

یکبار پروژه را کامپایل کنید.

اکنون بر روی نام پروژه در قسمت solution explorer کلیک راست کرده و گزینه add->new project را انتخاب کنید. نوع این پروژه را که متدهای آزمایش واحد ما را تشکیل خواهد داد، class library انتخاب کنید. با نام مثلا TestLibrary (شکل زیر).



با توجه به اینکه NUnit ، اسمبلی برنامه (فایل exe یا dll آن‌را) آنالیز می‌کند، بنابراین می‌توان پروژه تست را جدای از پروژه اصلی ایجاد نمود و مورد استفاده قرار داد.
پس از ایجاد پروژه class library ، باید ارجاعی از NUnit framework را به آن اضافه کنیم. به محل نصب NUnit مراجعه کرده (پوشه bin آن) و ارجاعی به فایل nunit.framework.dll را به پروژه اضافه نمائید (شکل زیر).



سپس فضاهای نام مربوطه را به کلاس آزمایش واحد خود اضافه خواهیم کرد:

using NUnit.Framework;
using NUnit.Framework.SyntaxHelpers;

اولین نکته‌ای را که باید در نظر داشت این است که کلاس آزمایش واحد ما باید Public باشد تا در حین آنالیز اسمبلی پروژه توسط NUint، قابل دسترسی و بررسی باشد.
سپس باید ویژگی جدیدی به نام TestFixture را به این کلاس اضافه کرد.

[TestFixture]
public class TestClass

این ویژگی به NUnit‌ می‌گوید که در این کلاس به دنبال متدهای آزمایش واحد بگرد. (در NUnit از attribute ها برای توصیف عملکرد یک متد و همچنین دسترسی runtime به آن‌ها استفاده می‌شود)
سپس هر متدی که به عنوان متد آزمایش واحد نوشته می‌شود، باید دارای ویژگی Test باشد تا توسط NUnit بررسی گردد:

[Test]
public void TestGetListOfIntItems()

نکته: متد Test ما باید public‌ و از نوع void باشد و همچنین هیچ پارامتری هم نباید داشته باشد.

اکنون برای اینکه بتوانیم متد GetListOfIntItems برنامه خود را در پروژه دیگری تست کنیم، باید ارجاعی را به اسمبلی آن اضافه کنیم. همانند قبل، از منوی project‌ گزینه add reference ، فایل exe برنامه کنسول خود را انتخاب کرده و ارجاعی از آن‌را به پروژه class library اضافه می‌کنیم. بدیهی است امکان اینکه کلاس تست در همان پروژه هم قرار می‌گرفت وجود داشت و صرفا جهت جداسازی آزمایش از برنامه اصلی این‌کار صورت گرفت.
پس از این مقدمات، اکنون متد آزمایش واحد ساده زیر را در نظر بگیرید:

[Test]
public void TestGetListOfIntItems()
{
const int count = 5;
List<int> items = sample.MyList.GetListOfIntItems(count);
Assert.That(items.Count,Is.EqualTo(5));
}

قصد داریم بررسی کنیم آیا متد GetListOfIntItems واقعا همان تعداد آیتمی را که باید برگرداند، بازگشت می‌دهد؟ عدد 5 به آن پاس شده است و در ادامه قصد داریم بررسی کنیم، count شیء حاصل (items در اینجا) آیا واقعا مساوی عدد 5 است؟
اگر آن را (سطر مربوط به Assert را) کلمه به کلمه بخواهیم به فارسی ترجمه کنیم به صورت زیر خواهد بود:
می‌خواهیم اثبات کنیم که count مربوط به شیء items مساوی 5 است.

پس از اضافه کردن متد فوق، پروژه را کامپایل نمائید.

اکنون برنامه nunit.exe را اجرا کنید تا NUnit IDE ظاهر شود (در همان دایرکتوری bin مسیر نصب NUnit قرار دارد).
از منوی File آن یک پروژه جدید را آغاز نموده و آنرا ذخیره کنید.
سپس از منوی project آن، با استفاده از گزینه add assembly ، فایل dll کتابخانه تست خود را اضافه نمائید.
احتمالا پس از انجام این عملیات بلافاصله با خطای زیر مواجه خواهید شد:

---------------------------
Assembly Not Loaded
---------------------------
System.ApplicationException : Unable to load TestLibrary because it is not located under
the AppBase
----> System.IO.FileNotFoundException : Could not load file or assembly
'TestLibrary' or one of its dependencies. The system cannot find the file specified.
For further information, use the Exception Details menu item.

این خطا به این معنا است که پروژه جدید NUnit باید دقیقا در همان پوشه خروجی پروژه، جایی که فایل dll کتابخانه تست ما تولید شده است، ذخیره گردد. پس از افزودن اسمبلی، نمای برنامه NUnit باید به شکل زیر باشد:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، NUnit با استفاده از قابلیت‌های reflection در دات نت، اسمبلی را بارگذاری می‌کند و تمامی کلاس‌هایی که دارای ویژگی TestFixture باشند در آن لیست خواهد شد.
اکنون بر روی دکمه run کلیک کنید تا اولین آزمایش ما انجام شود. (شکل زیر)



رنگ سبز در اینجا به معنای با موفقیت انجام شدن آزمایش است.

ادامه دارد...

مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت هفتم
در قسمت قبلی مدیریت همزمانی در بروز رسانی‌ها را بررسی کردیم. در این قسمت مرتب سازی (serialization) پراکسی‌ها در سرویس‌های WCF را بررسی خواهیم کرد.


مرتب سازی پراکسی‌ها در سرویس‌های WCF

فرض کنید یک پراکسی دینامیک (dynamic proxy) از یک کوئری دریافت کرده اید. حال می‌خواهید این پراکسی را در قالب یک آبجکت CLR سریال کنید. هنگامی که آبجکت‌های موجودیت را بصورت POCO-based پیاده سازی می‌کنید، EF بصورت خودکار یک آبجکت دینامیک مشتق شده را در زمان اجرا تولید می‌کند که dynamix proxy نام دارد. این آبجکت برای هر موجودیت POCO تولید می‌شود. این آبجکت پراکسی بسیاری از خواص مجازی (virtual) را بازنویسی می‌کند تا عملیاتی مانند ردیابی تغییرات و بارگذاری تنبل را انجام دهد.

فرض کنید مدلی مانند تصویر زیر دارید.


ما از کلاس ProxyDataContractResolver برای deserialize کردن یک آبجکت پراکسی در سمت سرور و تبدیل آن به یک آبجکت POCO روی کلاینت WCF استفاده می‌کنیم. مراحل زیر را دنبال کنید.


  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع WCF Service Application بسازید. یک Entity Data Model به پروژه اضافه کنید و جدول Clients را مطابق مدل مذکور ایجاد کنید.
  • کلاس POCO تولید شده توسط EF را باز کنید و کلمه کلیدی virtual را به تمام خواص اضافه کنید. این کار باعث می‌شود EF کلاس‌های پراکسی دینامیک تولید کند. کد کامل این کلاس در لیست زیر قابل مشاهده است.
public class Client
{
    public virtual int ClientId { get; set; }
    public virtual string Name { get; set; }
    public virtual string Email { get; set; }
}
نکته: بیاد داشته باشید که هرگاه مدل EDMX را تغییر می‌دهید، EF بصورت خودکار کلاس‌های موجودیت‌ها را مجددا ساخته و تغییرات مرحله قبلی را بازنویسی می‌کند. بنابراین یا باید این مراحل را هر بار تکرار کنید، یا قالب T4 مربوطه را ویرایش کنید. اگر هم از مدل Code-First استفاده می‌کنید که نیازی به این کار‌ها نخواهد بود.

  • ما نیاز داریم که DataContractSerializer از یک کلاس ProxyDataContractResolver استفاده کند تا پراکسی کلاینت را به موجودیت کلاینت برای کلاینت سرویس WCF تبدیل کند. یعنی client proxy به client entity تبدیل شود، که نهایتا در اپلیکیشن کلاینت سرویس استفاده خواهد شد. بدین منظور یک ویژگی operation behavior می‌سازیم و آن را به متد ()GetClient در سرویس الحاق می‌کنیم. برای ساختن ویژگی جدید از کدی که در لیست زیر آمده استفاده کنید. بیاد داشته باشید که کلاس ProxyDataContractResolver در فضای نام Entity Framework قرار دارد.
using System.ServiceModel.Description;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
using System.Data.Objects;

namespace Recipe8
{
    public class ApplyProxyDataContractResolverAttribute : 
        Attribute, IOperationBehavior
    {
        public void AddBindingParameters(OperationDescription description,
            BindingParameterCollection parameters)
        {
        }
        public void ApplyClientBehavior(OperationDescription description,
            ClientOperation proxy)
        {
            DataContractSerializerOperationBehavior
                dataContractSerializerOperationBehavior =
                    description.Behaviors
                    .Find<DataContractSerializerOperationBehavior>();
                dataContractSerializerOperationBehavior.DataContractResolver =
                    new ProxyDataContractResolver();
        }
        public void ApplyDispatchBehavior(OperationDescription description,
            DispatchOperation dispatch)
        {
            DataContractSerializerOperationBehavior
                dataContractSerializerOperationBehavior =
                    description.Behaviors
                    .Find<DataContractSerializerOperationBehavior>();
            dataContractSerializerOperationBehavior.DataContractResolver =
                new ProxyDataContractResolver();
        }
        public void Validate(OperationDescription description)
        {
        }
    }
}
  • فایل IService1.cs را باز کنید و کد آن را مطابق لیست زیر تکمیل نمایید.
[ServiceContract]
public interface IService1
{
    [OperationContract]
    void InsertTestRecord();
    [OperationContract]
    Client GetClient();
    [OperationContract]
    void Update(Client client);
}
  • فایل IService1.svc.cs را باز کنید و پیاده سازی سرویس را مطابق لیست زیر تکمیل کنید.
public class Client
{
    [ApplyProxyDataContractResolver]
    public Client GetClient()
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Cofiguration.LazyLoadingEnabled = false;
            return context.Clients.Single();
        }
    }
    public void Update(Client client)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Entry(client).State = EntityState.Modified;
            context.SaveChanges();
        }
    }
    public void InsertTestRecord()
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            // delete previous test data
            context.ExecuteSqlCommand("delete from [clients]");
            // insert new test data
            context.ExecuteStoreCommand(@"insert into
                [clients](Name, Email) values ('Armin Zia','armin.zia@gmail.com')");
        }
    }
}
  • حال پروژه جدیدی از نوع Console Application به راه حل جاری اضافه کنید. این اپلیکیشن، کلاینت تست ما خواهد بود. پروژه سرویس را ارجاع کنید و کد کلاینت را مطابق لیست زیر تکمیل نمایید.
using Recipe8Client.ServiceReference1;

namespace Recipe8Client
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var serviceClient = new Service1Client())
            {
                serviceClient.InsertTestRecord();
                
                var client = serviceClient.GetClient();
                Console.WriteLine("Client is: {0} at {1}", client.Name, client.Email);
                
                client.Name = "Armin Zia";
                client.Email = "arminzia@live.com";
                serviceClient.Update(client);
                
                client = serviceClient.GetClient();
                Console.WriteLine("Client changed to: {0} at {1}", client.Name, client.Email);
            }
        }
    }
}
اگر اپلیکیشن کلاینت را اجرا کنید با خروجی زیر مواجه خواهید شد.

Client is: Armin Zia at armin.zia@gmail.com
Client changed to: Armin Zia at arminzia@live.com



شرح مثال جاری

مایکروسافت استفاده از آبجکت‌های POCO با WCF را توصیه می‌کند چرا که مرتب سازی (serialization) آبجکت موجودیت را ساده‌تر می‌کند. اما در صورتی که از آبجکت‌های POCO ای استفاده می‌کنید که changed-based notification دارند (یعنی خواص موجودیت را با virtual علامت گذاری کرده اید و کلکسیون‌های خواص پیمایشی از نوع ICollection هستند)، آنگاه EF برای موجودیت‌های بازگشتی کوئری‌ها پراکسی‌های دینامیک تولید خواهد کرد.

استفاده از پراکسی‌های دینامیک با WCF دو مشکل دارد. مشکل اول مربوط به سریال کردن پراکسی است. کلاس DataContractSerializer تنها قادر به serialize/deserialize کردن انواع شناخته شده (known types) است. در مثال جاری این یعنی موجودیت Client. اما از آنجا که EF برای موجودیت‌ها پراکسی می‌سازد، حالا باید آبجکت پراکسی را سریال کنیم، نه خود کلاس Client را. اینجا است که از DataContractResolver استفاده می‌کنیم. این کلاس می‌تواند حین سریال کردن آبجکت ها، نوعی را به نوع دیگر تبدیل کند. برای استفاده از این کلاس ما یک ویژگی سفارشی ساختیم، که پراکسی‌ها را به کلاس‌های POCO تبدیل می‌کند. سپس این ویژگی را به متد ()GetClient اضافه کردیم. این کار باعث می‌شود که پراکسی دینامیکی که توسط متد ()GetClient برای موجودیت Client تولید می‌شود، به درستی سریال شود.

مشکل دوم استفاده از پراکسی‌ها با WCF مربوط به بارگذاری تبل یا Lazy Loading می‌شود. هنگامی که DataContractSerializer موجودیت‌ها را سریال می‌کند، تمام خواص موجودیت را دستیابی خواهد کرد که منجر به اجرای lazy-loading روی خواص پیمایشی می‌شود. مسلما این رفتار را نمی‌خواهیم. برای رفع این مشکل، مشخصا قابلیت بارگذاری تنبل را خاموش یا غیرفعال کرده ایم.

اشتراک‌ها
معرفی کتابخانه InfiniteEnumFlags

Enum‌های دات نت با [Flags] attribute, ویژگی قدرتمندی است که امکان ذخیره و ترکیب چندین گزینه یا Feature را تنها به صورت یک مقدار ثابت فراهم میکند که از طریق Bitwise operator‌ها میتوانیم به ترکیب چندین Enum بپردازیم و یا از طریق این مقدار ثابت به تک تک اعضای تشکیل دهنده آن برسیم. ولی مشکل بزرگی این این ویژگی دارد محدودیت آن است که برای Enum هایی از نوع int تنها 32 آیتم و از نوع long تنها 64 مورد را پشتیبانی میکند. این مشکل سبب میشود در اکثر سناریو‌ها به سراغ این ویژگی نرویم, 

به طور مثال برای تعریف دسترسی‌های یک نرم افزار به صورت Strongly Type به احتمال زیاد با بزرگ‌تر شدن برنامه در آینده به مشکل برخورد میکنیم.

InfiniteEnumFlags کتابخانه کوچکی است که تمام امکانات [Flags] را در اختیار ما میگذارد و میتواند حدود 2.1 میلیارد آیتم را پشتیبانی کند. 

public class Permission : InfiniteEnum<Permission>
{
    public static readonly Flag<Permission> None = new(-1);
    public static readonly Flag<Permission> ViewRoles = new(0);
    public static readonly Flag<Permission> ManageRoles = new(1);
    public static readonly Flag<Permission> ViewUsers = new(2);
    public static readonly Flag<Permission> ManageUsers = new(3);
    public static readonly Flag<Permission> ConfigureAccessControl = new(4);
    public static readonly Flag<Permission> Counter = new(5);
    public static readonly Flag<Permission> Forecast = new(6);
    public static readonly Flag<Permission> ViewAccessControl = new(7);

    // We can support up to 2,147,483,647 items

}


مثال استفاده از آن برای تعریف سطح دسترسی‌ها در برنامه‌های Asp.net core  در فولدر Example این مخزن میتوانید پیدا کنید.

 git clone --recurse-submodules https://github.com/alirezanet/InfiniteEnumFlags.git


معرفی کتابخانه  InfiniteEnumFlags
بازخوردهای دوره
تزریق وابستگی‌های AutoMapper در لایه سرویس برنامه
- محل تعریف نگاشت‌ها و کلاس‌های پروفایل، مهم نیست. چون اساسا هرجایی که قرار گیرند، دو وابستگی بیشتر نخواهند داشت: کلاس‌های مدل و کلاس‌های ViewModel.
- محل فراخوانی اولیه‌ی تعاریف نگاشت‌ها جهت معرفی آن‌ها به سیستم، مهم است.
+ اگر از کاربر اطلاعاتی را دریافت می‌کنید، در لایه UI هست که کار نگاشت اطلاعات دریافتی از کاربر و از ViewModelها به Modelهای اصلی برنامه انجام می‌شود (توسط متد Mapper.Map). اگر قرار است اطلاعاتی را بازگشت دهید، متدهای جدیدی مانند Project To بسیار بهینه‌تر هستند از روش قدیمی Mapper.Map و این متد را بهتر است در لایه سرویس استفاده کنید. متد Project To کارش بهینه سازی کوئری SQL ارسالی به سرور هست. اگر از روش Mapper.Map در لایه UI استفاده کنید، این قابلیت را از دست خواهید داد؛ چون Mapper.Map به معنای کار با اشیاء درون حافظه و LINQ to Objects است. کار متد ویژه‌ی Project To افزونه‌ای برای کار با Entity Framework و بهینه سازی آن است.
مطالب
ایجاد Attribute برای کامپوننت های Angular2
شما در انگیولار میتوانید با استفاده از روش‌های databinding برای یک تگ، خواصی را مقداردهی کنید. کد زیر یک نمونه از این خواص هاست:
<img [src]="...." />
و از طریق دایرکتیوهای موجود در انگیولار هم به شکل زیر عمل می‌کنید:
<img [ngClass]='..' />
تمامی این حالات از قبل در انگیولار تعریف شده و شما میتوانید از آن‌ها استفاده کنید. ولی اگر بخواهیم یک ویژگی دلخواه را تعریف کنیم، این کار توسط دایرکتیوها امکان پذیر است و به این نوع دایرکتیوها، Attribute Directive میگویند.
import { Directive, ElementRef, OnInit } from '@angular/core';

@Directive({
    selector: '[appHighlight]',
})
export class HighlightDirective implements OnInit {

    _dval = 'green';

    constructor(private _ref: ElementRef) {
    }

    ngOnInit(): void {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = this._dval;
    }
}
در کد بالا یک دایرکتیو ایجاد کرده‌ایم و در سازنده آن نوع ElementRef را دریافت میکنیم. این نکته به ما نشان میدهد که این دایرکتیو باید داخل یک تگ، استفاده شود، تا بتواند تگ مورد نظر را از این طریق برای ما بازگرداند. وقتی که تگ مورد  نظر را دریافت کردیم، از طریق رخ‌دادگردان OnInit، ویژگی رنگ پس زمینه را به مقدار پیش فرضی که رنگ سبز در آن تعریف شده است، تنظیم میکنیم و از این پس اگر این دایرکتیو بر روی هر تگی قرار بگیرد، رنگ پس زمینه آن سبز خواهد بود:
<span appHighlight>Attibute Directive</span>
لازم است که دایرکتیو تعریف شده در بالا، به فایل AppModules معرفی شود تا استفاده از آن در کامپوننت‌ها میسر گردد. خروجی نهایی به شکل زیر نمایش داده می‌شود:

حال ممکن است که بخواهید به این ویژگی مقداری را نسبت دهید و از طریق این مقدار، عملیات مورد نظر را انجام دهید. به عنوان نمونه در اینجا میخواهیم رنگ پس زمینه را در همان تگ معرفی کنیم:

پس کلاس دایرکتیو را به شکل زیر بازنویسی میکنیم:

import { Directive, ElementRef, OnInit } from '@angular/core';

@Directive({
    selector: '[appHighlight]',
    inputs: ["hc"]
})
export class HighlightDirective implements OnInit {

    hc: string;
    _dval = 'green';

    constructor(private _ref: ElementRef) {
    }

    ngOnInit(): void {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = this.hc || this._dval;
    }
}
در اینجا ما متغیری را به نام hc که مخفف highlightColor می‌باشد، تعریف میکنیم و سپس از طریق خصوصیت inputs در بالا آن را به یک ورودی برای کلاس تبدیل میکنیم تا از این طریق بتوانیم آن‌را مقداردهی نماییم.
معرفی کردن یک فیلد به عنوان ورودی در انگیولار، از دو طریق امکان پذیر است:
1. در اولین حالت شما متغیری را تعریف میکنید و آن متغیر را همانند کد بالا داخل ویژگی inputs متادیتای Directive معرفی میکنید.
2. در شیوه بعد که در این مقاله هم ذکر شده است میتوانید از طریق متادیتایی به نام Input@ اینکار را انجام دهید:
@Input() hc:string;

اینکه از کدام شیوه استفاده کنید تفاوتی ندارد و به خودتان بستگی دارد. ولی شیوه‌ی اول به دلیل اینکه همه یکجا تعریف می‌شوند، نظم بهتری داشته و در یک نگاه میتوان ورودی‌ها را تشخیص داد؛ ولی در شیوه‌ی دوم باید کل کلاس را برای یافتن آن‌ها مشاهده کرد.
مزیت روش دوم این است که در حین کدنویسی بسیار راحت است تا در همانجا ورودی را تعریف کنیم؛ به جای اینکه مرتب به ابتدای کلاس بازگردیم تا آن را تعریف کنیم.
this._ref.nativeElement.style.backgroundColor=this.hc || this._dval;
در رخ‌دادگردان هم به این شکل کد را تغییر دادیم تا اگر مقدار ورودی، دریافت شده‌است، آن را به عنوان مقدار اصلی در نظر بگیرد و در غیر اینصورت اگر نال بود، همان مقدار پیش فرض را انتساب دهد.
<h1 appHighlight [hc]="'red'">
  َApp Works!
</h1>
در خط بالا ابتدا دایرکتیو تعیین شده و سپس نام متغیر ورودی داده می‌شود. اگر قرار باشد ورودی‌های بیشتری داشته باشید مقداردهی آن به شکل زیر خواهد بود:
<h1 appHighlight [hc]="'red'"  [hc2]="....."  [hc3]="....."   ....>
  App Works! 
</h1>

گاهی اوقات ممکن است بخواهید عمل مورد نظر را بر اساس رویدادهای یک المان انجام دهید. پس کلاس را مجددا بازنویسی کرده و کدهای جدید را به آن اضافه میکنیم:
import { Directive, ElementRef, OnInit } from '@angular/core';

@Directive({
    selector: '[appHighlight]',
    inputs: ["hc"],
    host: {
        '(mouseenter)': 'onMouseEnter()',
        '(mouseleave)': 'onMouseLeave()',
    }
})
export class HighlightDirective implements OnInit {
    hc: string;
    _dval = 'green';
    constructor(private _ref: ElementRef) {}

    ngOnInit(): void {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = this.hc || this._dval;
    }

    onMouseEnter() {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = 'blue';
    }

    onMouseLeave() {
        this._ref.nativeElement.style.backgroundColor = 'pink';
    }
}
در بخش host دو رویداد را تعریف کرده و به متدهای کلاس اعمال میکنیم و در این حالت موقعیکه ماوس بر روی المان میرود، رنگ المان آبی شده و موقعیکه ماوس از روی المان کنار می‌رود، رنگ صورتی جایگزین آن می‌شود.