[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
مدل EAV چیست؟
مبانی TypeScript؛ کلاسها
- چون از this استفاده نکردید، به یک متغیر سراسری ثابت اشاره میکند (البته فقط در مورد "name" به این صورت است):
declare const name: never;
تعیین اجباری بودن یا نبودن ستونها در EF Core
به صورت پیش فرض در EF Core، هر نوع CLR ایی که نال پذیر باشد، به صورت یک ستون اختیاری در نظر گرفته میشود؛ مانند:
string, int?, byte[]
int, decimal, bool, DateTime
برای لغو اختیاری بودن یک خاصیت نال پذیر میتوان از ویژگی Required استفاده کرد:
[Required] public string Url { get; set; }
و یا معادل Fluent API آن با استفاده از ذکر متد IsRequired است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder) { modelBuilder.Entity<Blog>() .Property(b => b.Url) .IsRequired(); }
کار با رشتهها در EF Core
ذکر یک خاصیت رشتهای به این صورت:
public string FirstName { get; set; }
[StringLength(450)] public string FirstName { get; set; } [MaxLength(450)] public string LastName { get; set; } [MaxLength] public string Address { get; set; }
برای تعیین صریح یک فیلد رشتهای به حداکثر مقدار آن بهتر است ویژگی MaxLength را بدون ذکر پارامتری قید کرد. این مورد جهت سازگاری با بانکهای اطلاعاتی مختلف ضروری است.
معادل این تنظیمات با روش Fluent API به صورت زیر است:
برای تعیین صریح طول یک فیلد رشتهای:
modelBuilder.Entity<Person>() .Property(x => x.Address) .HasMaxLength(450);
modelBuilder.Entity<Person>() .Property(x => x.Address) .HasColumnType("nvarchar(max)");
[Column(TypeName = "varchar")] [MaxLength] public string Address { get; set; }
نکتهای در مورد تغییر نوع خواص: اگر از متد HasColumnType و یا ویژگی Column به نحو فوق استفاده کردید، نیاز است طول رشته را صریحا مشخص کنید. در غیر اینصورت در حین migration خطای ذیل را دریافت خواهید کرد:
Data type 'varchar' is not supported in this form. Either specify the length explicitly in the type name, for example as 'varchar(16)', or remove the data type and use APIs such as HasMaxLength to allow EF choose the data type.
[Column(TypeName = "varchar(max)")]
نکتهای در مورد ایندکسها: در قسمت قبل عنوان شد که میتوان بر روی خواص، ایندکس منحصربفرد اعمال کرد. در مورد رشتهها در SQL Server، اگر طول فیلد مدنظر حداکثر تا 900 بایت باشد، یک چنین کاری را میتوان انجام داد. البته این محدودیت 900 بایتی تا SQL Server 2014 وجود دارد. این سقف در SQL Server 2016 به 1700 بایت افزایش یافتهاست (900bytes for a clustered index. 1,700 for a nonclustered index). بنابراین چون نوع پیش فرض ستونهای رشتهای، یونیکد و nvarchar درنظر گرفته میشود، حداکثر طول امنی را که میتوان برای آن تعریف کرد، مساوی 450 است (نصف 900 بایت). به همین جهت ذکر ایندکس منحصربفرد بر روی یک ستون رشتهای، باید به همراه ذکر اجباری حداکثر طول مساوی 450 آن باشد.
کار با اعداد در EF Core
کلاس نمونهای را با ساختار ذیل درنظر بگیرید:
public class Person { public int Id { set; get; } public DateTime? DateAdded { set; get; } public DateTime? DateUpdated { set; get; } [StringLength(450)] public string FirstName { get; set; } [MaxLength(450)] public string LastName { get; set; } //[Column(TypeName = "varchar")] [MaxLength] public string Address { get; set; } //bit public bool IsActive { get; set; } //tiny Int public byte Age { get; set; } //small Int public short Short { get; set; } //int public int Int32 { get; set; } //Big int public long Long { get; set; } }
همانطور که ملاحظه میکنید، نوع bool دات نت به نوع bit در SQL Server، نوع long به bigint، نوع short به smallint، نوع int به int و نوع byte به tinyint نگاشت شدهاند.
نکتهای در مورد اعداد اعشاری: توصیه شدهاست در تعاریف موجودیتهای خود بهتر است از نوعهای float و یا double استفاده نکنید. برای کار با اعداد اعشاری از نوع decimal استفاده نمائید تا بتوانید از قابلیت مقایسهی دقیق آنها استفاده کنید. اطلاعات بیشتر: «روش صحیح مقایسه دو عدد اعشاری با هم»
کار با تاریخ در EF Core
اگر به تصویر فوق دقت کنید، نوع DateTime دات نت به datetime2 در سمت SQL Server ترجمه شدهاست:
CREATE TABLE [dbo].[Persons]( [DateAdded] [datetime2](7) NULL, [DateUpdated] [datetime2](7) NULL,
اطلاعات بیشتر: «کنترل نوعهای داده با استفاده از EF در SQL Server»
به علاوه در دات نت نوع DateTime از نوع value type است. بنابراین همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، مقدار دهی آن اجباری است؛ مگر آنکه آنرا نال پذیر تعریف کنید.
کار با مباحث همزمانی در EF Core
EF Core به صورت پیش فرض، فرض میکند رکوردی را که با آن در حال کار هستید، توسط هیچ کاربر دیگری در شبکه تغییر نیافتهاست و تغییرات شما را در حین فراخوانی متد SaveChanges ذخیره میکند. اگر علاقمند هستید که EF Core در صورت تغییر مقدار خاصیت خاصی توسط سایر کاربران، این مساله را با صدور استثنایی به شما اطلاع رسانی کند، از ویژگی ConcurrencyCheck
[ConcurrencyCheck] public string Name { set; get; }
modelBuilder.Entity<Person>() .Property(p => p.Name) .IsConcurrencyToken();
اگر علاقمند هستید که تمام فیلدهای جدول تحت نظر قرارگیرند، میتوان از روش ویژهای به نام Timestamp/row version استفاده کرد:
[Timestamp] public byte[] Timestamp { get; set; }
modelBuilder.Entity<Blog>() .Property(p => p.Timestamp) .ValueGeneratedOnAddOrUpdate() .IsConcurrencyToken();
در این حالت در حین به روز رسانی یک چنین رکوردی، اگر از زمان کوئری آن (یافتن رکورد) و ذخیره سازی آن، شخص دیگری آنرا تغییر داده باشد، به علت عدم تطابق Timestamp ها، عملیات به روز رسانی باشکست روبرو شده و یک استثناء صادر میشود.
فعالسازی Windows Authentication در IIS
پس از publish برنامه و رعایت مواردی که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS» بحث شد، باید به قسمت Authentication برنامهی مدنظر، در کنسول مدیریتی IIS رجوع کرد:
و سپس Windows Authentication را با کلیک راست بر روی آن و انتخاب گزینهی Enable، فعال نمود:
این تنظیم دقیقا معادل افزودن تنظیمات ذیل به فایل web.config برنامه است:
<system.webServer> <security> <authentication> <anonymousAuthentication enabled="true" /> <windowsAuthentication enabled="true" /> </authentication> </security> </system.webServer>
فعالسازی Windows Authentication در IIS Express
اگر برای آزمایش میخواهید از IIS Express به همراه ویژوال استودیو استفاده کنید، نیاز است فایلی را به نام Properties\launchSettings.json با محتوای ذیل در ریشهی پروژهی خود ایجاد کنید (و یا تغییر دهید):
{ "iisSettings": { "windowsAuthentication": true, "anonymousAuthentication": true, "iisExpress": { "applicationUrl": "http://localhost:3381/", "sslPort": 0 } } }
تغییر مهم فایل web.config برنامه جهت هدایت اطلاعات ویندوز به آن
اگر پروژهی شما فایل web.config ندارد، باید آنرا اضافه کنید؛ با حداقل محتوای ذیل:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?> <configuration> <system.webServer> <handlers> <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified"/> </handlers> <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%" arguments="%LAUNCHER_ARGS%" stdoutLogEnabled="false" stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="true"/> </system.webServer> </configuration>
تنظیمات برنامهی ASP.NET Core جهت فعالسازی Windows Authentication
پس از فعالسازی windowsAuthentication در IIS و همچنین تنظیم forwardWindowsAuthToken به true در فایل web.config برنامه، اکنون جهت استفادهی از windowsAuthentication دو روش وجود دارد:
الف) تنظیمات مخصوص برنامههای Self host
اگر برنامهی وب شما قرار است به صورت self host ارائه شود (بدون استفاده از IIS)، تنها کافی است در تنظیمات ابتدای برنامه در فایل Program.cs، استفادهی از میانافزار HttpSys را ذکر کنید:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication { public class Program { public static void Main(string[] args) { var host = new WebHostBuilder() .UseKestrel() .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory()) .UseStartup<Startup>() .UseHttpSys(options => // Just for local tests without IIS, Or self-hosted scenarios on Windows ... { options.Authentication.Schemes = AuthenticationSchemes.Negotiate | AuthenticationSchemes.NTLM; options.Authentication.AllowAnonymous = true; //options.UrlPrefixes.Add("http://+:80/"); }) .Build(); host.Run(); } } }
ب) تنظیمات مخصوص برنامههایی که قرار است در IIS هاست شوند
در اینحالت تنها کافی است UseIISIntegration در تنظیمات ابتدایی برنامه ذکر شود و همانطور که عنوان شد، نیازی به UseHttpSys در این حالت نیست:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication { public class Program { public static void Main(string[] args) { var host = new WebHostBuilder() .UseKestrel() .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory()) .UseIISIntegration() .UseDefaultServiceProvider((context, options) => { options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment(); }) .UseStartup<Startup>() .Build(); host.Run(); } } }
فعالسازی میانافزار اعتبارسنجی ASP.NET Core جهت یکپارچه شدن با Windows Authentication
در پایان تنظیمات فعالسازی Windows Authentication نیاز است به فایل Startup.cs برنامه مراجعه کرد و یکبار AddAuthentication را به همراه تنظیم ChallengeScheme آن به IISDefaults افزود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddMvc(); services.Configure<IISOptions>(options => { // Sets the HttpContext.User // Note: Windows Authentication must also be enabled in IIS for this to work. options.AutomaticAuthentication = true; options.ForwardClientCertificate = true; }); services.AddAuthentication(options => { // for both windows and anonymous authentication options.DefaultChallengeScheme = IISDefaults.AuthenticationScheme; }); }
آزمایش برنامه با تدارک یک کنترلر محافظت شده
در اینجا قصد داریم اطلاعات ذیل را توسط تعدادی اکشن متد، نمایش دهیم:
private string authInfo() { var claims = new StringBuilder(); if (User.Identity is ClaimsIdentity claimsIdentity) { claims.Append("Your claims: \n"); foreach (var claim in claimsIdentity.Claims) { claims.Append(claim.Type + ", "); claims.Append(claim.Value + "\n"); } } return $"IsAuthenticated: {User.Identity.IsAuthenticated}; Identity.Name: {User.Identity.Name}; WindowsPrincipal: {(User is WindowsPrincipal)}\n{claims}"; }
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication.Controllers { public class HomeController : Controller { public IActionResult Index() { return View(); } [Authorize] public IActionResult Windows() { return Content(authInfo()); } private string authInfo() { var claims = new StringBuilder(); if (User.Identity is ClaimsIdentity claimsIdentity) { claims.Append("Your claims: \n"); foreach (var claim in claimsIdentity.Claims) { claims.Append(claim.Type + ", "); claims.Append(claim.Value + "\n"); } } return $"IsAuthenticated: {User.Identity.IsAuthenticated}; Identity.Name: {User.Identity.Name}; WindowsPrincipal: {(User is WindowsPrincipal)}\n{claims}"; } [AllowAnonymous] public IActionResult Anonymous() { return Content(authInfo()); } [Authorize(Roles = "Domain Admins")] public IActionResult ForAdmins() { return Content(authInfo()); } [Authorize(Roles = "Domain Users")] public IActionResult ForUsers() { return Content(authInfo()); } } }
dotnet publish
اکنون اگر برنامه را در مرورگر مشاهده کنیم، یک چنین خروجی قابل دریافت است:
در اینجا نام کاربر وارد شدهی به ویندوز و همچنین لیست تمام Claims او مشاهده میشوند. مسیر Home/Windows نیز توسط ویژگی Authorize محافظت شدهاست.
برای محدود کردن دسترسی کاربران به اکشن متدها، توسط گروههای دومین و اکتیودایرکتوری، میتوان به نحو ذیل عمل کرد:
[Authorize(Roles = @"<domain>\<group>")] //or [Authorize(Roles = @"<domain>\<group1>,<domain>\<group2>")]
services.AddAuthorization(options => { options.AddPolicy("RequireWindowsGroupMembership", policy => { policy.RequireAuthenticatedUser(); policy.RequireRole(@"<domain>\<group>")); } });
[Authorize(Policy = "RequireWindowsGroupMembership")]
[HttpGet("[action]")] public IActionResult SomeValue() { if (!User.IsInRole(@"Domain\Group")) return StatusCode(403); return Ok("Some Value"); }
افزودن Claims سفارشی به Claims پیشفرض کاربر سیستم
همانطور که در شکل فوق ملاحظه میکنید، یک سری Claims حاصل از Windows Authentication در اینجا به شیء User اضافه شدهاند؛ بدون اینکه برنامه، صفحهی لاگینی داشته باشد و همینقدر که کاربر به ویندوز وارد شدهاست، میتواند از برنامه استفاده کند.
اگر نیاز باشد تا Claims خاصی به لیست Claims کاربر جاری اضافه شود، میتوان از پیاده سازی یک IClaimsTransformation سفارشی استفاده کرد:
public class ApplicationClaimsTransformation : IClaimsTransformation { private readonly ILogger<ApplicationClaimsTransformation> _logger; public ApplicationClaimsTransformation(ILogger<ApplicationClaimsTransformation> logger) { _logger = logger; } public Task<ClaimsPrincipal> TransformAsync(ClaimsPrincipal principal) { if (!(principal.Identity is ClaimsIdentity identity)) { return Task.FromResult(principal); } var claims = addExistingUserClaims(identity); identity.AddClaims(claims); return Task.FromResult(principal); } private IEnumerable<Claim> addExistingUserClaims(IIdentity identity) { var claims = new List<Claim>(); var user = @"VahidPC\Vahid"; if (identity.Name != user) { _logger.LogError($"Couldn't find {identity.Name}."); return claims; } claims.Add(new Claim(ClaimTypes.GivenName, user)); return claims; } }
services.AddScoped<IClaimsTransformation, ApplicationClaimsTransformation>(); services.AddAuthentication(options => { // for both windows and anonymous authentication options.DefaultChallengeScheme = IISDefaults.AuthenticationScheme; });
به این ترتیب میتوان لیست Claims ثبت شدهی یک کاربر را در یک بانک اطلاعاتی استخراج و به لیست Claims فعلی آن افزود و دسترسیهای بیشتری را به او اعطاء کرد (فراتر از دسترسیهای پیشفرض سیستم عامل).
برای دسترسی به مقادیر این Claims نیز میتوان به صورت ذیل عمل کرد:
var userId = User.FindFirstValue(ClaimTypes.NameIdentifier); var userName = User.FindFirstValue(ClaimTypes.Name); var userName = User.FindFirstValue(ClaimTypes.GivenName);
کدهای کامل این برنامه را از اینجا میتوانید دریافت کنید: ASPNETCore2WindowsAuthentication.zip
ASP.NET MVC #4
بررسی نحوه ارتباطات بین اجزای مختلف الگوی MVC در ASP.NET MVC
اینبار برخلاف قسمت قبل، قالب پروژه خالی ASP.NET MVC را در VS.NET انتخاب کرده (ASP.NET MVC 3 Web Application و بعد انتخاب قالب Empty نمایش داده شده) و سپس پروژه جدیدی را شروع میکنیم. View Engine را هم Razor در نظر خواهیم گرفت.
پس از ایجاد ساختار اولیه پروژه، بدون اعمال هیچ تغییری، برنامه را اجرا کنید. بلافاصله با پیغام The resource cannot be found یا 404 یافت نشد، مواجه خواهیم شد.
همانطور که در پایان قسمت دوم نیز ذکر شد، پردازشها در ASP.NET MVC از کنترلرها شروع میشوند و نه از صفحات وب. بنابراین برای رفع این مشکل نیاز است تا یک کلاس کنترلر جدید را اضافه کنیم. به همین جهت بر روی پوشه استاندارد Controllers کلیک راست کرده، از منوی ظاهر شده قسمت Add، گزینهی Controller را انتخاب کنید:
در صفحه بعدی که ظاهر میشود، نام HomeController را وارد کنید (با توجه به اینکه مطابق قراردادهای ASP.NET MVC، نام کنترلر باید به کلمه Controller ختم شود). البته لازم به ذکر است که این مراحل را به همان شکل متداول مراجعه به منوی Project و انتخاب Add Class و سپس ارث بری از کلاس Controller نیز میتوان انجام داد و طی این مراحل الزامی نیست. کلاسی که به صورت خودکار از طریق منوی Add Controller یاد شده ایجاد میشود، به شکل زیر است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
//
// GET: /Home/
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}
سؤال:
در قسمت دوم عنوان شد که کنترلر باید کلاسی باشد که اینترفیس IController را پیاده سازی کرده است، اما در اینجا ارث بری از کلاس Controller را شاهد هستیم. جریان چیست؟!
سلسله مراتبی که بکارگرفته شده به صورت زیر است:
public abstract class ControllerBase : IController
public abstract class Controller : ControllerBase
ControllerBase، اینترفیس IController را پیاده سازی کرده و سپس کلاس Controller از کلاس ControllerBase مشتق شده است. شاید بپرسید که این همه پیچ و تاب برای چیست؟!
مشکلی که با اینترفیس خالص وجود دارد، عدم نگارش پذیری آن است. به این معنا که اگر متدی یا خاصیتی در نگارش بعدی به این اینترفیس اضافه شد، هیچکدام از پروژههای قدیمی دیگر کامپایل نخواهند شد و باید ابتدا این متد یا خاصیت جدید را نیز لحاظ کنند. اینجا است که کار کلاسهای abstract شروع میشود. در یک کلاس abstract میتوان پیاده سازی پیش فرضی را نیز ارائه داد. به این ترتیب مصرف کننده نهایی کلاس Controller متوجه این تغییرات نخواهد شد.
اگر برنامه نویس «من» باشم، شما رو وادار خواهم کرد که متدهای جدید اینترفیس تعریفیام را پیاده سازی کنید! همینه که هست! اما اگر طراح مایکروسافت باشد، بلافاصله انبوهی از جماعت ایرادگیر که بالای 100 تا از کنترلرهای اونها الان فقط در یک پروژه از کار افتاده، ممکن است جلوی دفتر مایکروسافت دست به خود سوزی بزنند! اینجا است که مایکروسافت مجبور است تا این پیچ و تابها را اعمال کند که اگر روزی متدی در اینترفیس IController بنابر نیازهای جدید درنظر گرفته شد، بتوان سریع یک پیاده سازی پیش فرض از آنرا در کلاسهای abstract یاد شده قرار داد (یکی از تفاوتهای مهم کلاسهای abstract با اینترفیسها) تا جماعت ایرادگیر و نقزن متوجه تغییری نشوند و باز هم پروژههای قدیمی بدون مشکل کامپایل شوند. تابحال به فلسفه وجودی کلاسهای abstract از این دیدگاه فکر کرده بودید؟!
بعد از این توضیحات و کارها، اگر اینبار برنامه را اجرا کنیم، خطای زیر نمایش داده میشود:
The view 'Index' or its master was not found or no view engine supports the searched locations. The following locations were searched:
~/Views/Home/Index.aspx
~/Views/Home/Index.ascx
~/Views/Shared/Index.aspx
~/Views/Shared/Index.ascx
~/Views/Home/Index.cshtml
~/Views/Home/Index.vbhtml
~/Views/Shared/Index.cshtml
~/Views/Shared/Index.vbhtml
همانطور که ملاحظه میکنید چون نام کنترلر ما Home است، فریم ورک در پوشه استاندارد Views در زیر پوشهای به همان نام Home، به دنبال یک سری فایل میگردد. فایلهای aspx مربوط به View Engine ایی به همین نام بوده و فایلهای cshtml و vbhtml مربوط به View Engine دیگری به نام Razor هستند.
بنابراین نیاز است تا یکی از این فایلها را در مکانهای یاد شده ایجاد کنیم. برای این منظور حداقل دو راه وجود دارد. یا دستی اینکار را انجام دهیم یا اینکه از ابزار توکار خود VS.NET برای ایجاد یک View جدید استفاده کنیم.
برای ایجاد View ایی مرتبط با متد Index (در ASP.NET MVC نام دیگر متدهای قرار گرفته در یک کنترلر، Action نیز میباشد)، روی خود متد کلیک راست کرده و گزینه Add View را انتخاب کنید:
در صفحه بعدی ظاهر شده، پیش فرضها را پذیرفته و بر روی دکمه Add کلیک نمائید. اتفاقی که رخ خواهد داد شامل ایجاد فایل Index.cshtml، با محتوای زیر است (با توجه به اینکه زبان پروژه سی شارپ است و View Engine انتخابی Razor میباشد، cshtml تولید گردید و گرنه vbhtml ایجاد میشد):
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>Index</h2>
مجددا برنامه را اجرا کنید. اینبار بدون خطایی کلمه Index را در صفحه تولیدی میتوان مشاهده کرد. نکته جالب این فایلهای View جدید، عدم مشاهده ویژگیهای runat=server و سایر موارد مشابه است.
چند سؤال مهم:
در حین ایجاد اولین کنترلر جهت نمایش صفحه پیش فرض برنامه، نام HomeController انتخاب شد. چرا مثلا نام TestController وارد نشد؟ برنامه از کجا متوجه شد که باید حتما این کنترلر را پردازش کند. نقش متد Index چیست؟ آیا حتما باید Index باشد و در اینجا نام دیگری را نمیتوان وارد کرد؟ «قرارداد» پردازشی اینها کجا تنظیم میشود؟ فریم ورک، این سیم کشیها را چگونه انجام میدهد؟
پاسخ به تمام این سؤالها، در ویژگی «مسیریابی یا Routing» نهفته است. فایل Global.asax.cs برنامه را باز کنید. تعاریف مرتبط با مسیریابی پیش فرض را در متد RegisterRoutes آن میتوان مشاهده کرد:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute(
"Default", // Route name
"{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
}
پروسه هدایت یک درخواست HTTP به یک کنترلر، در اینجا مسیریابی یا Routing نامیده میشود. این قابلیت در فضای نام System.Web.Routing تعریف شده است و باید دقت داشت که جزو ASP.NET MVC نیست. این امکانات جزو ASP.NET Runtime است و به همراه دات نت 3.5 سرویس پک یک برای اولین بار ارائه شد. بنابراین جهت استفاده در ASP.NET Web forms نیز مهیا است. در ASP.NET MVC از این امکانات برای ارسال درخواستها به کنترلرها استفاده میشود.
در متد routes.MapRoute فراخوانی شدهای که در کدهای بالا ملاحظه میکنید، کار نگاشت یک URL به Actionهای یک کنترلر صورت میگیرد (یا همان متدهای تعریف شده در کنترلرها). همچنین از این URLها پارامترهای این متدها یا اکشنها نیز قابل استخراج است.
در متد MapRoute، اولین پارامتر تعریف شده، یک نام پیش فرض است و در ادامه اگر آدرسی را به فرم «یک چیزی اسلش یک چیزی اسلش یک چیزی» یافت، اولین قسمت آنرا به عنوان نام کنترلر تفسیر خواهد کرد، دومین قسمت آن، نام متد عمومی موجود در کنترلر فرض شده و سومین قسمت به عنوان پارامتر ارسالی به این متد پردازش میشود.
برای مثال از آدرس زیر اینطور میتوان دریافت که:
http://hostname/home/about
Home نام کنترلی است که فریم ورک به دنبال آن خواهد گشت تا این درخواست رسیده را پردازش کند و about نام متدی عمومی در این کلاس است که به صورت خودکار فراخوانی میگردد. در اینجا پارامتر id ایی هم وجود ندارد. در یک برنامه امکان تعریف چندین و چند مسیریابی وجود دارد.
پارامتر سوم متد routes.MapRoute، یک سری پیش فرض را تعریف میکند و این مورد همانجایی است که از اطلاعات آن جهت تعریف کنترلر پیش فرض استفاده کردیم. برای مثال به چهار آدرس زیر دقت نمائید:
http://localhost/
http://localhost/home
http://localhost/home/about
http://localhost/process/list
در حالت http://localhost/، هر سه مقدار پیش فرض مورد استفاده قرار خواهند گرفت چون سه جزئی ({controller}/{action}/{id}) که موتور مسیریابی به دنبال آنها میگردد، در این آدرس وجود خارجی ندارد. بنابراین نام کنترلر پیش فرض در این حالت همان Home مشخص شده در پارامتر سوم متد routes.MapRoute خواهد بود و متد پیش فرض نیز Index و پارامتری هم به آن ارسال نخواهد شد.
در حالت http://localhost/home نام کنترلر مشخص است اما دو جزء دیگر ذکر نشدهاند، بنابراین مقادیر آنها از پیش فرضهای صریح ذکر شده در متد routes.MapRoute گرفته میشود. یعنی نام متد اکشن مورد پردازش، Index خواهد بود به همراه هیچ آرگومان خاصی.
به علاوه باید خاطرنشان کرد که این مقادیر case sensitive یا حساس به بزرگی و کوچکی حروف نیستند. بنابراین مهم نیست که http://localhost/HoMe باشد یا http://localhost/HOMe یا هر ترکیب دیگری.
یا اگر آدرس رسیده http://localhost/process/list باشد، این مسیریابی پیش فرض تعریف شده قادر به پردازش آن میباشد. به این معنا که کنترلری به نام Process وهله سازی و سپس متدی به نام List در آن فراخوانی خواهند شد.
یک نکته:
ترتیب routes.MapRouteهای تعریف شده در اینجا مهم است و اگر اولین URL رسیده با الگوی تعریف شده مطابقت داشت، کار را تمام خواهد کرد و به سایر تعاریف نخواهد رسید. مثلا اگر در اینجا یک مسیریابی دیگر را به نام Process تعریف کنیم:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute(
"Process", // Route name
"Process/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Process", action = "List", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
routes.MapRoute(
"Default", // Route name
"{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
}
آدرسی به فرم http://localhost/Process، به صورت خودکار به کنترلر Process و متد عمومی List آن نگاشت خواهد شد و کار به مسیریابی بعدی نخواهد رسید.
namespace EntitySample1.DomainClasses { public class Person { public int Id { get; set; } public string FirstName { get; set; } public string LastName { get; set; } public DateTime BirthDate { get; set; } public virtual PersonInfo PersonInfo { get; set; } public virtual ICollection<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; } public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; } } }
namespace EntitySample1.DomainClasses { public class PersonInfo { public int Id { get; set; } public string Note { get; set; } public string Major { get; set; } } }
namespace EntitySample1.DomainClasses { public enum PhoneType { Home, Mobile, Work } public class PhoneNumber { public int Id { get; set; } public string Number { get; set; } public PhoneType PhoneType { get; set; } public virtual Person Person { get; set; } } }
namespace EntitySample1.DomainClasses { public class Address { public int Id { get; set; } public string City { get; set; } public string Street { get; set; } public virtual ICollection<Person> Persons { get; set; } } }
namespace EntitySample1.DataLayer { public class PhoneBookDbContext : DbContext { public DbSet<Person> Persons { get; set; } public DbSet<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; } public DbSet<Address> Addresses { get; set; } } }
استفاده از ردیابی تغییر عکس فوری
ردیابی تغییر عکس فوری، وابسته به این است که EF بفهمد، چه زمانی تغییرات رخ داده است. رفتار پیش فرض DbContext API ، این هست که به صورت خودکار بازرسی لازم را در نتیجهی رخدادهای DbContext انجام دهد. DetectChanges تنها اطلاعات مدیریت حالت context، که وظیفهی انعکاس تغییرات صورت گرفته به پایگاه داده را دارد، به روز نمیکند، بلکه اصلاح رابطه(ralationship) ترکیبی از خواص راهبری مرجع ، مجموعه ای و کلیدهای خارجی را انجام میدهد. این خیلی مهم خواهد بود که درک روشنی داشته باشیم از این که چگونه و چه زمانی تغییرات تشخیص داده میشوند،چه چیزی باید از آن انتظار داشته باشیم و چگونه کنترلش کنیم.
چه زمانی تشخیص خودکار تغییرات اجرا میشود؟
متد DetectChanges کلاس ObjectContext، از EF نسخهی 4 به عنوان بخشی از الگوی ردیابی تغییر عکس فوری اشیای POCO ،در دسترس بوده است. تفاوتی که در مورد DataContext.ChangeTracker.DetectChanges( در حقیقت ObjectContext.DetectChanges فراخوانی میشود) وجود دارد این است که، رویدادهای خیلی بیشتری وجود دارند که به صورت خودکار DetectChanges را فراخوانی میکنند.
لیستی از متدهایی که باعث انجام عمل تشخیص تغییرات (DetectChanges)، میشوند را در ادامه مشاهده میکنید:
• DbSet.Add
• DbSet.Find
• DbSet.Remove
• DbSet.Local
• DbSet.SaveChanges
• فراخوانی Linq Query از DbSet
• DbSet.Attach
• DbContext.GetValidationErrors
• DbContext.Entry
• DbChangeTracker.Entries
کنترل زمان فراخوانی DetectChanges
بیشترین زمانی که EF احتیاج به فهمیدن تغییرات دارد، در زمان SaveChanges است، اما حالتهای زیاد دیگری نیز هست. برای مثال، اگر ما از ردیاب تغییرات، درخواست وضعیت فعلی یک شی را بکنیم،EF احتیاج به اسکن کردن و بررسی تغییرات رخ داده را دارد. همچنین وضعیتی را در نظر بگیرید که شما از پایگاه داده یک شماره تلفن را واکشی میکنید و سپس آن را به مجموعه شماره تلفنهای یک شخص جدید اضافه میکنید.آن شماره تلفن اکنون تغییر کرده است، چرا که انتساب آن به یک شخص جدید،خاصیت PersonId آن را تغییر داده است. ولی EF برای اینکه بفهمد تغییر رخ داده است(یا حتی نداده است) ، احتیاج به اسکن کردن همهی اشیا Person دارد.
بیشتر عملیاتی که بر روی DbContext API انجام میدهید، موجب فراخوانی DetectChanges میشود. در بیشتر موارد DetectChanges به اندازه کافی سریع هست تا باعث ایجاد مشکل کارایی نشود. با این حال ممکن است ، شما تعداد خیلی زیادی اشیا در حافظه داشته باشید، و یا تعداد زیادی عملیات در DbContext ، در مدت خیلی کوتاهی انجام دهید، رفتار تشخیص خودکار تغییرات ممکن است، باعث نگرانیهای کارایی شود. خوشبختانه گزینه ای برای خاموش کردن رفتار تشخیص خودکار تغییرات وجود دارد و هر زمانی که میدانید لازم است، میتوانید آن را به صورت دستی فراخوانی کنید.
EF بر مبنای این فرض ساخته شده است که شما ، در صورتی که در فراخوانی آخرین API، موجودیتی تغییر پیدا کرده است، قبل از فراخوانی API جدید، باید DetectChanges صدا زده شود. این شامل فراخوانی DetectChanges، قبل از اجرای هر query نیز میشود.اگر این عمل ناموفق یا نابجا انجام شود،ممکن است عواقب غیر منتظره ای در بر داشته باشد. DbContext انجام این وظیفه را بر عهده گرفته است و به همین دلیل به طور پیش فرض تشخیص تغییرات خودکار آن فعال است.
نکته: تشخیص اینکه چه زمانی احتیاج به فراخوانی DetectChanges است،آن طور که ساده و بدیهی به نظر میآید نیست. تیم EF شدیدا توصیه کرده اند که فقط، وقتی با مشکلات عدم کارایی روبرو شدید، تشخیص تغییرات را به حالت دستی در بیاورید.همچنین توصیه شده که در چنین مواقعی، تشخیص خودکار تغییرات را فقط برای قسمتی از کد که با کارایی پایین مواجه شدید خاموش کنید و پس از اینکه اجرای آن قسمت از کد تمام شد،دوباره آن را روشن کنید.
برای خاموش یا روشن کردن تشخیص خودکار تغییرات، باید متغیر بولین DbContext.Configuration.AutoDetectChangesEnabled را تنظیم کنید.
در مثال زیر، ما در متد ManualDetectChanges، تشخیص خودکار تغییرات را خاموش کرده ایم و تاثیرات آن را بررسی کرده ایم.
private static void ManualDetectChanges() { using (var context = new PhoneBookDbContext()) { context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false; // turn off Auto Detect Changes var p1 = context.Persons.Single(p => p.FirstName == "joe"); p1.LastName = "Brown"; Console.WriteLine("Before DetectChanges: {0}", context.Entry(p1).State); context.ChangeTracker.DetectChanges(); // call detect changes manually Console.WriteLine("After DetectChanges: {0}", context.Entry(p1).State); } }
در کدهای بالا ابتدا تشخیص خودکار تغییرات را خاموش کرده ایم و سپس یک شخص با نام joe را از دیتابیس فراخواندیم و سپس نام خانوادگی آن را به Brown تغییر دادیم. سپس در خط بعد، وضعیت فعلی موجودیت p1 را از context جاری پرسیدیم. در خط بعدی، DetectChanges را به صورت دستی صدا زده ایم و دوباره همان پروسه را برای به دست آوردن وضیعت شی p1، انجام داده ایم. همان طور که میبینید ، برای به دست آوردن وضعیت فعلی شی مورد نظر از متد Entry متعلق به ChangeTracker API استفاده میکنیم، که در آینده مفصل در مورد آن بحث خواهد شد. اگر شما متد Main را با صدا زدن ManualDetectChanges ویرایش کنید ، خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد:
Before DetectChanges: Unchanged After DetectChanges: Modified
همان طور که انتظار میرفت، به دلیل خاموش کردن تشخیص خودکار تغییرات، context قادر به تشخیص تغییرات صورت گرفته در شی p1 نیست، تا زمانی که متد DetectChanges را به صورت دستی صدا بزنیم. دلیل این که در دفعه اول، ما نتیجهی غلطی مشاهده میکنیم، این است که ما قانون را نقض کرده ایم و قبل از صدا زدن هر API ، متد DetectChanges را صدا نزده ایم. خوشبختانه چون ما در اینجا وضعیت یک شی را بررسی کردیم، با عوارض جانبی آن روبرو نشدیم.
نکته: به این نکته توجه داشته باشید که متد Entry به صورت خودکار، DetectChanges را فراخوانی میکند. برای اینکه دانسته بخواهیم این رفتار را غیر فعال کنیم، باید AutoDetectChangesEnabled را غیر فعال کنیم.
در مثال فوق ،خاموش کردن تشخیص خودکار تغییرات، برای ما مزیتی به همراه نداشت و حتی ممکن بود برای ما دردسر ساز شود. ولی حالتی را در نظر بگیرید که ما یک سری API را فراخوانی میکنیم ،بدون این که در این بین ،در حالت اشیا تغییری ایجاد کنیم.در نتیجه میتوانیم از فراخوانیهای بی جهت DetectChanges جلوگیری کنیم.
در متد AddMultiplePersons مثال بعدی، این کار را نشان داده ام:
private static void AddMultiplePerson() { using (var context = new PhoneBookDbContext()) { context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false; context.Persons.Add(new Person { FirstName = "brad", LastName = "watson", BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8) }); context.Persons.Add(new Person { FirstName = "david", LastName = "brown", BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8) }); context.Persons.Add(new Person { FirstName = "will", LastName = "smith", BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8) }); context.SaveChanges(); } }
استفاده از DetectChanges برای فراخوانی اصلاح رابطه
DetectChanges همچنین مسئولیت انجام اصلاح رابطه ، برای هر رابطه ای که تشخیص دهد تغییر کرده است را دارد.اگر شما بعضی از روابط را تغییر دادید و مایل بودید تا همهی خواص راهبری و خواص کلید خارجی را منطبق کنید، DetectChanges این کار را برای شما انجام میدهد. این قابلیت میتواند برای سناریوهای data-binding که در آن ممکن است در رابط کاربری(UI) یکی از خواص راهبری (یا حتی یک کلید خارجی) تغییر کند، و شما بخواهید که خواص دیگری این رابطه به روز شوند و تغییرات را نشان دهند، مفید واقع شود.
متد DetectRelationshipChanges در مثال زیر از DetectChanges برای انجام اصلاح رابطه استفاده میکند.
private static void DetectRelationshipChanges() { using (var context = new PhoneBookDbContext()) { var phone1 = context.PhoneNumbers.Single(x => x.Number == "09351234567"); var person1 = context.Persons.Single(x => x.FirstName == "will"); person1.PhoneNumbers.Add(phone1); Console.WriteLine("Before DetectChanges: {0}", phone1.Person.FirstName); context.ChangeTracker.DetectChanges(); // ralationships fix-up Console.WriteLine("After DetectChanges: {0}", phone1.Person.FirstName); } }
در اینجا ابتدا ما شماره تلفنی را از دیتابیس لود میکنیم. سپس شخص دیگری را نیز با نام will از دیتابیس میخوانیم. قصد داریم شماره تلفن خوانده شده را به این شخص نسبت دهیم و مجموعه شماره تلفنهای وی اضافه کنیم و ما این کار را با افزودن phone1 به مجموعه شماره تلفنهای person1 انجام داده ایم. چون ما از اشیای POCO استفاده کرده ایم،EF نمیفهمد که ما این تغییر را ایجاد کرده ایم و در نتیجه کلید خارجی PersonId شی phone1 را اصلاح نمیکند. ما میتوانیم تا زمانی صبر کنیم تا متدی مثل SaveChanges، متد DetectChanges را فراخوانی کند،ولی اگر بخواهیم این عمل در همان لحظه انجام شود، میتوانیم DetectChanges را دستی صدا بزنیم.
اگر ما متد Main را با اضافه کردن فرخوانی DetectRealtionShipsChanges تغییر بدهیم و آن را اجرا کنیم، نتیجه زیر را مشاهده میکنید:
Before DetectChanges: david After DetectChanges: will
تا قبل از فراخوانی تشخیص تغییرات(DetectChanegs)، هنوز phone1 منتسب به شخص قدیمی(david) بوده، ولی پس از فراخوانی DetectChanges ، اصلاح رابطه رخ داده و همه چیز با یکدیگر منطبق میشوند.
فعال سازی و کار با پروکسیهای ردیابی تغییر
اگر پروفایلر کارایی شما، فراخوانیهای بیش از اندازه DetectChnages را به عنوان یک مشکل شناسایی کند، و یا شما ترجیح میدهید که اصلاح رابطه به صورت بلادرنگ صورت گیرد ، ردیابی تغییر پروکسیهای پویا، به عنوان گزینه ای دیگر مطرح میشود.فقط با چند تغییر کوچک در کلاسهای POCO، EF قادر به ساخت پروکسیهای پویا خواهد بود.پروکسیهای ردیابی تغییر به EF اجازه ردیابی تغییرات در همان لحظه ای که ما تغییری در اشیای خود میدهیم را میدهند و همچنین امکان انجام اصلاح رابطه را در هر زمانی که تغییرات روابط را تشخیص دهد، دارد.
برای اینکه پروکسی ردیابی تغییر بتواند ساخته شود، باید قوانین زیر رعایت شود:
• کلاس باید public باشد و seald نباشد.
• همهی خواص(properties) باید virtual تعریف شوند.
• همهی خواص باید getter و setter با سطح دسترسی public داشته باشند.
• همهی خواص راهبری مجموعه ای باید نوعشان، از نوع ICollection<T> تعریف شوند.
کلاس Person مثال خود را به گونه ای بازنویسی کرده ایم که تمام قوانین فوق را پیاده سازی کرده باشد.
نکته: توجه داشته باشید که ما دیگر در داخل سازنده کلاس ،کدی نمینویسیم و منطقی که باعث نمونه سازی اولیه خواص راهبری میشدند، را پیاده سازی نمیکنیم. این پروکسی ردیاب تغییر، همهی خواص راهبری مجموعه ای را تحریف کرده و ار نوع مجموعه ای مخصوص خود(EntityCollection<T>) استفاده میکند. این نوع مجموعه ای، هر تغییری که در این مجموعه صورت میگیرد را زیر نظر گرفته و به ردیاب تغییر گزارش میدهد. اگر تلاش کنید تا نوع دیگری مانند List<T> که معمولا در سازنده کلاس از آن استفاده میکردیم را به آن انتساب دهیم، پروکسی، استثنایی را پرتاب میکند.
namespace EntitySample1.DomainClasses { public class Person { public virtual int Id { get; set; } public virtual string FirstName { get; set; } public virtual string LastName { get; set; } public virtual DateTime BirthDate { get; set; } public virtual PersonInfo PersonInfo { get; set; } public virtual ICollection<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; } public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; } } }
با این که احتیاجات رسیدن به پروکسیهای ردیابی تغییر خیلی ساده هستند، اما سادهتر از آن ها، فراموش کردن یکی از آن هاست.حتی از این هم سادهتر میشود که در آینده تغییری در آن کلاسها ایجاد کنید و ناخواسته یکی از آن قوانین را نقض کنید.به این خاطر، فکر خوبیست که یک آزمون واحد نیز اضافه کنیم تا مطمئن شویم که EF توانسته، پروکسی ردیابی تغییر را ایجاد کند یا نه.
در مثال زیر یک متد نوشته شده که این مورد را مورد آزمایش قرار میدهد. همچنین فراموش نکنید که فضای نام System.Data.Object.DataClasses را به usingهای خود اضافه کنید.
private static void TestForChangeTrackingProxy() { using (var context = new PhoneBookDbContext()) { var person = context.Persons.First(); var isProxy = person is IEntityWithChangeTracker; Console.WriteLine("person is a proxy: {0}", isProxy); } }
اکنون متد ManualDetectChanges را که کمی بالاتر بررسی کرده ایم را در نظر بگیرید و کد context.ChangeTracker.DetectChanges آن را حذف کنید و بار دیگر آن را فرا بخوانید و نتیجه را مشاهده کنید:
Before DetectChanges: Modified After DetectChanges: Modified
اکنون متد DetectRelationshipChanges را ویرایش کرده و برنامه را اجرا کنید:
Before DetectChanges: will After DetectChanges: will
نکته: زمانی که شما از پروکسیهای ردیابی تغییر استفاده میکنید،احتیاجی به غیرفعال کردن تشخیص خودکار تغییرات نیست. DetectChanges برای همه اشیایی که تغییرات را به صورت بلادرنگ گزارش میدهند،فرآیند تشخیص تغییرات را انجام نمیدهد. بنابراین فعال سازی پروکسیهای ردیابی تغییر،برای رسیدن به مزایای کارایی بالا در هنگام عدم استفاده از DetectChanges کافی است. در حقیقت زمانی که EF، یک پروکسی ردیابی پیدا میکند، از مقادیر خاصیت ها، عکس فوری نمیگیرد. همچنین DetectChanges این را نیز میداند که نباید تغییرات موجودیت هایی که عکسی از مقادیر اصلی آنها ندارد را اسکن کند.
تذکر: اگر شما موجودیت هایی داشته باشید که شامل انواع پیچیده(Complex Types) میشوند،EF هنوز هم از ردیابی تغییر عکس فوری، برای خواص موجود در نوع پیچیده استفاده میکند، و از این جهت لازم است کهEF، برای نمونهی نوع پیچیده، پروکسی ایجاد نمیکند.شما هنوز هم، تشخیص خودکار تغییرات خواصی که مستقیما درون آن موجودیت(Entity) تعریف شده اند را دارید، ولی تغییرات رخ داده درون نوع پیچیده، فقط از طریق DetectChanges قابل تشخیص است.
چگونگی اطمینان از اینکه نمونههای جدید ، پروکسیها را دریافت خواهند کرد
EF به صورت خودکار برای نتایج حاصل از کوئری هایی که شما اجرا میکنید، پروکسیها را ایجاد میکند. با این حال اگر شما فقط از سازندهی کلاس POCO خود برای ایجاد نمونهی جدید استفاده کنید،دیگر پروکسیها ایجاد نخواهند شد.بدین منظور برای دریافت پروکسی ها، شما باید از متد DbSet.Create برای دریافت نمونههای جدید آن موجودیت استفاده کنید.
نکته: اگر شما، پروکسیهای ردیابی تغییر را برای موجودیتی از مدلتان فعال کرده باشید،هنوز هم میتوانید،نمونههای فاقد پروکسی آن موجودیت را ایجاد و بیافزایید.خوشبختانه EF با موجودیتهای پروکسی و غیر پروکسی در همان مجموعه(set) کار میکند.شما باید آگاه باشید که ردیابی خودکار تغییرات و یا اصلاح رابطه، برای نمونه هایی که پروکسی هایی ردیابی تغییر نیستند، قابل استفاده نیستند.داشتن مخلوطی از نمونههای پروکسی و غیر پروکسی در همان مجموعه، میتواند گیج کننده باشد.بنابر این عموما توصیه میشود که برای ایجاد نمونههای جدید از DbSet.Create استفاده کنید، تا همهی موجودیتهای موجود در مجموعه، پروکسیهای ردیابی تغییر باشند.
متد CreateNewProxies را به برنامهی خود اضافه کرده و آن را اجرا کنید.
private static void CreateNewProxies() { using (var context = new PhoneBookDbContext()) { var phoneNumber = new PhoneNumber { Number = "987" }; var davidPersonProxy = context.Persons.Create(); davidPersonProxy.FirstName = "david"; davidPersonProxy.PhoneNumbers.Add(phoneNumber); Console.WriteLine(phoneNumber.Person.FirstName); } }
خروجی مثال فوق david خواهد بود.همان طور که میبینید با استفاده از context.Persons.Create، نمونهی ساخته شده، دیگر شی POCO نیست، بلکه davidPersonProxy، از جنس پروکسی ردیابی تغییر است و تغییرات آن به طور خودکار ردیابی شده و رابطه آن نیز به صورت خودکار اصلاح میشود.در اینجا نیز با افزودن phoneNumber به شماره تلفنهای davidPersonProxy، به طور خودکار رابطهی بین phoneNumber و davidPersonPeroxy بر قرار شده است. همان طور که میدانید این عملیات بدون استفاده از پروکسیهای ردیابی تغییرات امکان پذیر نیست و موجب بروز خطا میشود.
ایجاد نمونههای پروکسی برای انواع مشتق شده
اورلود جنریک دیگری برای DbSet.Create وجود دارد که برای نمونه سازی کلاسهای مشتق شده در مجموعه ما استفاده میشود .برای مثال، فراخوانی Create بر روی مجموعهی Persons ،نمونه ای از کلاس Person را بر میگرداند.ولی ممکن است کلاس هایی در مجموعهی Persons وجود داشته باشند، که از آن مشتق شده باشند، مانند Student. برای دریافت نمونهی پروکسی Student، از اورلود جنریک Create استفاده میکنیم.
var newStudent = context.Persons.Create<Student>();
تا به این جای کار باید متوجه شده باشید که ردیابی تغییرات، فرآیندی ساده و بدیهی نیست و مقداری سربار در کار است. در بعضی از بخشهای برنامه تان، احتمالا دادهها را به صورت فقط خواندنی در اختیار کاربران قرار میدهید و چون اطلاعات هیچ وقت تغییر نمیکنند، شما میخواهید که سربار ناشی از ردیابی تغییرات را حذف کنید.
خوشبختانه EF شامل متد AsNoTracking است که میتوان از آن برای اجرای کوئریهای بدون ردیابی استفاده کرد.یک کوئری بدون ردیابی، یک کوئری ساده هست که نتایج آن توسط context برای تشخیص تغییرات ردیابی نخواهد شد.
متد PrintPersonsWithoutChangeTracking را به برنامه اضافه کنید و آن را اجرا کنید:
private static void PrintPersonsWithoutChangeTracking() { using (var context = new PhoneBookDbContext()) { var persons = context.Persons.AsNoTracking().ToList(); foreach (var person in persons) { Console.WriteLine(person.FirstName); } } }
نکته: واکشی دادهها بدون ردیابی تغییرات،معمولا وقتی باعث افزایش قابل توجه کارایی میشود که بخواهیم تعداد خیلی زیادی داده را به صورت فقط خواندنی نمایش دهیم. اگر برنامهی شما داده ای را تغییر میدهد و میخواهد آن را ذخیره کند، باید از AsNoTracking استفاده نکنید.
AsNoTracking یک متد الحاقی است، که در <IQueryable<T تعریف شده است، در نتیجه شما میتوانید از آن، در کوئریهای LINQ نیز استفاده کنید. شما میتوانید از AsNoTracking، در انتهای DbSet ،در خط from کوئری استفاده کنید.
var query = from p in context.Persons.AsNoTracking() where p.FirstName == "joe" select p;
شما همچنین از AsNoTracking میتوانید برای تبدیل یک کوئری LINQ موجود، به یک کوئری فاقد ردیابی استفاده کنید. این نکته را به یاد داشته باشید که فقط AsNoTracking بر روی کوئری، فرانخوانده شده است، بلکه متغیر query را با نتیجهی حاصل از فراخوانی AsNoTracking بازنویسی(override) کرده است و این، از این جهت لازم است که AsNoTracking ،تغییری در کوئری ای که بر روی آن فراخوانده شده نمیدهد، بلکه یک کوئری جدید بر میگرداند.
var query = from p in context.Persons where p.FirstName == "joe" select p; query = query.AsNoTracking();
منبع: ترجمه ای آزاد از کتاب Programming Entity Framework: DbContext
در NET Core 2.0. از یک اصطلاحا «compatibility shim» مخصوص استفاده میشود که امکان افزودن ارجاعات به full framework libraryها را بدون نیاز به تغییر target framework برنامه میسر میکند. یعنی در اینجا میتوان یک کتابخانهی قدیمی دات نتی را در برنامههای مبتنی بر NET Core. بر روی لینوکس نیز اجرا کرد و در این حالت نیازی به تبدیل اجباری این کتابخانه به نسخهی NET Core. آن نیست.
NET Core 2.0. پیاده سازی کنندهی NET Standard 2.0. است
NET Standard. در حقیقت یک قرار داد است که سکوهای کاری مختلف دات نتی مانند Full .NET Framework ، Xamarin ، Mono ، UWP و غیره میتوانند آنرا پیاده سازی کنند. یک نمونهی دیگر این پیاده سازیها نیز NET Core. است. برای مثال دات نت 4.6.1، استاندارد و قرار داد شمارهی 2 دات نت را پیاده سازی میکند. به همین صورت NET Core 2.0. نیز پیاده سازی کنندهی این استاندارد شماره 2 است.
با تغییرات اخیر، اکنون NuGet میتواند کتابخانههای مبتنی بر NET Standard 2. را در برنامههای مبتنی بر سکوهای کاری که آنرا پیاده سازی میکنند، بدون مشکل اضافه کند. برای مثال میتوان اسمبلیهای دات نت 4.6.1 را به برنامههای ASP.NET Core 2.0 اضافه کرد (کاری که در نگارش 1x آن به صورت مستقیم میسر نیست) و یا میتوان اسمبلیهای کامپایل شدهی برای دات نت استاندارد 2 را به برنامههای مبتنی بر دات نت 4.6.1 اضافه کرد.
آیا واقعا کتابخانههای قدیمی دات نتی توسط برنامههای NET Core 2.0. در لینوکس نیز اجرا خواهند شد؟
دات نت استاندارد، بیش از یک قرار داد چیزی نیست و پیاده سازی کنندگان آن میتوانند سطح بیشتری را نسبت به این قرار داد نیز لحاظ کنند. برای مثال دات نت 4.6.1 شامل سطح API بیشتری از دات نت استاندارد 2 است.
به همین جهت باید درنظر داشت که امکان اضافه کردن یک بستهی نیوگت از یک کتابخانهی نوشته شدهی برای دات نت کامل در برنامههای دات نت Core به معنای تضمینی برای کار کردن آن در زمان اجرا نخواهد بود. از این جهت که دات نت کامل، به همراه قسمتهایی است که در NET Standard. وجود خارجی ندارند. بنابراین اگر کتابخانهی استفاده شده صرفا این API مشترک را هدف قرار دادهاست، هم قابلیت اتصال و هم قابلیت اجرا را خواهد داشت؛ اما اگر برای مثال کسی بستهی NServiceBus را به پروژهی ASP.NET Core 2.0 اضافه کند، بدون مشکل کامپایل خواهد شد. اما از آنجائیکه این کتابخانه از MSMQ استفاده میکند که خارج از میدان دید این استاندارد است، در زمان اجرا با شکست مواجه خواهد شد.
«compatibility shim» در NET Standard 2.0. چگونه کار میکند؟
در NET Core.، پیاده سازی Object در System.Runtime قرار دارد و کد تولید شدهی توسط آن یک چنین ارجاعی را [System.Runtime]System.Object تولید میکند. اما در دات نت کلاسیک، System.Object در mscorlib قرار دارد. به همین جهت زمانیکه سعی کنید اسمبلیهای دات نت کلاسیک را در NET Core 1.x. استفاده کنید، پیام یافتن نشدن نوعها را دریافت خواهید کرد. اما در NET Core 2.0. یک پیاده سازی صوری (facade) از mscorlib وجود دارد که کار آن هدایت نوع درخواستی، به نوع واقعی پیاده سازی شدهی در NET Core. است.
در این تصویر استفادهی از یک کتابخانهی ثالث را مشاهده میکنید که ارجاعی را به [mscorlib]Microsoft.Win32.RegistryKey دارد (مبتنی بر دات نت کلاسیک است). همچنین یک mscorlib مشخص شدهی به صورت facade را نیز مشاهده میکنید. کار آن هدایت درخواست نوع واقع شدهی در mscorlib، به نوع موجود [Microsoft.Win32.Registry] Microsoft.Win32.RegistryKey است و تنها زمانی کار خواهد کرد که Microsoft.Win32.RegistryKey.dll وجود خارجی داشته باشد. به این معنا که رجیستری، یک مفهوم ویندوزی است و این کتابخانه بر روی ویندوز بدون مشکل کار میکند. اما تحت لینوکس، این قسمت خاص با پیام PlatformNotSupportedException خاتمه خواهد یافت. اما اگر قسمتهایی از این کتابخانه را استفاده کنید که در تمام سکوهای کاری وجود داشته باشند، بدون مشکل قادر به استفادهی از آن خواهید بود.
یک مثال: استفاده از کتابخانهی رمزنگاری اطلاعات Inferno
آخرین نگارش کتابخانهی رمزنگاری اطلاعات Inferno مربوط به NET 4.5.2. است. مراحل ذیل را پس از نصب SDK جدید NET Core 2.0. در خط فرمان طی میکنیم:
الف) ایجاد پوشهی UseNET452InNetCore2 و سپس ایجاد یک پروژهی کنسول جدید
dotnet new console
ب) افزودن بستهی نیوگت Inferno به پروژه
dotnet add package Inferno
log : Installing Inferno 1.4.0. warn : Package 'Inferno 1.4.0' was restored using '.NETFramework,Version=v4.6.1' instead of the project target framework '.NETCoreApp,Version=v2.0'. This package may not be fully compatible with your project. info : Package 'Inferno' is compatible with all the specified frameworks in project 'D:\UseNET452InNetCore2\UseNET452InNetCore2.csproj'. info : PackageReference for package 'Inferno' version '1.4.0' added to file 'D:\UseNET452InNetCore2\UseNET452InNetCore2.csproj'.
ج) استفاده از کتابخانهی Inferno جهت تولید یک عدد تصادفی thread safe
using System; using SecurityDriven.Inferno; namespace UseNET452InNetCore2 { class Program { static CryptoRandom random = new CryptoRandom(); static void Main(string[] args) { Console.WriteLine($"rnd: {random.NextLong()}"); } } }
د) اجرای برنامه
در ادامه اگر دستور dotnet run را صادر کنیم، ابتدا اخطاری را صادر میکند که این بسته ممکن است دارای قسمتهایی باشد که با NET core 2.0. سازگار نیست و سپس خروجی نهایی را بدون مشکل اجرا کرده و نمایش میدهد.
>dotnet run warning NU1701: This package may not be fully compatible with your project. rnd: 8167886599578111106
- مطالعه مسیر آموزشی "Entity Framework Code-First"
- مطالعه مسیر آموزشی "Asp.NET MVC"
- مطالعه مقالات مربوط به "Asp.net Identity"
- مطالعه مسیر آموزشی "اصول طراحی شی گرا SOLID" و دوره "بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگیها و ابزارهای مرتبط با آن"
- انجمن
- ارتباط دوستی
- سیستم ترفیع رتبه
- Themeable
- سیستم Following
- صفحات داینامیک
- سیستم پیام رسانی
- امکان ساخت گروههای شخصی برای انتشار مطالب خود (توسط کاربران) با اعمال دسترسی مختلف
- پیغام خصوصی
- وبلاگ
- نظرسنجی ها
- مدیریت کاربران با دسترسیها داینامیک
- اخبار
- آگهی ها
/// <summary> /// Represents the lable /// </summary> public class Tag { #region Ctor /// <summary> /// Create one instance of <see cref="Tag"/> /// </summary> public Tag() { Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid(); } #endregion #region Properties /// <summary> /// sets or gets Tag's identifier /// </summary> public virtual Guid Id { get; set; } /// <summary> /// sets or gets Tag's name /// </summary> public virtual string Name { get; set; } #endregion #region NavigationProperties /// <summary> /// sets or gets Tag's posts /// </summary> public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; } #endregion }
/// <summary> /// Represents the Post's Draft /// </summary> public class BlogDraft { #region Ctor /// <summary> /// create one instance of <see cref="BlogDraft"/> /// </summary> public BlogDraft() { Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid(); } #endregion #region Properties /// <summary> /// gets or sets Id of post's draft /// </summary> public virtual Guid Id { get; set; } /// <summary> /// gets or sets body of post's draft /// </summary> public virtual string Body { get; set; } /// <summary> /// gets or set title of post's draft /// </summary> public virtual string Title { get; set; } /// <summary> /// gets or sets tags of post's draft that seperated using ',' /// </summary> public virtual string TagNames { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value indicating whether this draft is ready to publish /// </summary> public virtual bool IsReadyForPublish { get; set; } /// <summary> /// ges ro sets DateTime that this draft added /// </summary> public virtual DateTime CreatedOn { get; set; } /// <summary> /// gets or sets information of User-Agent /// </summary> public virtual string Agent { get; set; } /// <summary> /// gets or sets date that this draft publish as ready /// </summary> public virtual DateTime? ReadyForPublishOn { get; set; } #endregion #region NavigationProperties /// <summary> /// gets or sets Id of user that he is owner of this draft /// </summary> public virtual long OwnerId { get; set; } /// <summary> /// gets or sets user that he is owner of this draft /// </summary> public virtual User Owner { get; set; } #endregion }
/// <summary> /// Section of Rating /// </summary> public enum RatingSection { News, Announcement, ForumTopic, BlogComment, NewsComment, PollComment, AnnouncementComment, ForumPost, ... } /// <summary> /// Represents Rating Record regard by section type for Rating System /// </summary> public class UserRating { #region Ctor /// <summary> /// Create one instance of <see cref="UserRating"/> /// </summary> public UserRating() { Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid(); } #endregion #region Properties /// <summary> /// gets or sets Id of Rating Record /// </summary> public virtual Guid Id { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value of rate /// </summary> public virtual double RatingValue { get; set; } /// <summary> /// gets or sets Section's Id /// </summary> public virtual long SectionId { get; set; } /// <summary> /// gets or sets Section /// </summary> public virtual RatingSection Section { get; set; } #endregion #region Navigation Properties /// <summary> /// gets or sets user that rate one section /// </summary> public virtual User Rater { get; set; } /// <summary> /// gets or sets Rater Id that rate one section /// </summary> public virtual long RaterId { get; set; } #endregion }
/// <summary> /// Represent the rating as ComplexType /// </summary> [ComplexType] public class Rating { /// <summary> /// sets or gets total of rating /// </summary> public virtual double? TotalRating { get; set; } /// <summary> /// sets or gets rater's count /// </summary> public virtual long? RatersCount { get; set; } /// <summary> /// sets or gets average of rating /// </summary> public virtual double? AverageRating { get; set; } }
/// <summary> /// Represents a base class for every content in system /// </summary> public abstract class BaseContent { #region Properties /// <summary> /// get or set identifier of record /// </summary> public virtual long Id { get; set; } /// <summary> /// gets or sets date of publishing content /// </summary> public virtual DateTime PublishedOn { get; set; } /// <summary> /// gets or sets Last Update's Date /// </summary> public virtual DateTime ModifiedOn { get; set; } /// <summary> /// gets or sets the blog pot body /// </summary> public virtual string Body { get; set; } /// <summary> /// gets or sets the content title /// </summary> public virtual string Title { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value indicating Custom Slug /// </summary> public virtual string SlugUrl { get; set; } /// <summary> /// gets or sets meta title for seo /// </summary> public virtual string MetaTitle { get; set; } /// <summary> /// gets or sets meta keywords for seo /// </summary> public virtual string MetaKeywords { get; set; } /// <summary> /// gets or sets meta description of the content /// </summary> public virtual string MetaDescription { get; set; } /// <summary> /// gets or sets /// </summary> public virtual string FocusKeyword { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value indicating whether the content use CanonicalUrl /// </summary> public virtual bool UseCanonicalUrl { get; set; } /// <summary> /// gets or sets CanonicalUrl That the Post Point to it /// </summary> public virtual string CanonicalUrl { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value indicating whether the content user no Follow for Seo /// </summary> public virtual bool UseNoFollow { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value indicating whether the content user no Index for Seo /// </summary> public virtual bool UseNoIndex { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value indicating whether the content in sitemap /// </summary> public virtual bool IsInSitemap { get; set; } /// <summary> /// gets or sets a value indicating whether the content comments are allowed /// </summary> public virtual bool AllowComments { get; set; } /// <summary> /// gets or sets a value indicating whether the content comments are allowed for anonymouses /// </summary> public virtual bool AllowCommentForAnonymous { get; set; } /// <summary> /// gets or sets viewed count by rss /// </summary> public virtual long ViewCountByRss { get; set; } /// <summary> /// gets or sets viewed count /// </summary> public virtual long ViewCount { get; set; } /// <summary> /// Gets or sets the total number of comments /// <remarks>The same as if we run Item.Comments.where(a=>a.Status==Status.Approved).Count() /// We use this property for performance optimization (no SQL command executed) /// </remarks> /// </summary> public virtual int ApprovedCommentsCount { get; set; } /// <summary> /// Gets or sets the total number of comments /// <remarks>The same as if we run Item.Comments.where(a=>a.Status==Status.UnApproved).Count() /// We use this property for performance optimization (no SQL command executed)</remarks></summary> public virtual int UnApprovedCommentsCount { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value indicating whether the content is logical deleted or hidden /// </summary> public virtual bool IsDeleted { get; set; } /// <summary> /// gets or sets rating complex instance /// </summary> public virtual Rating Rating { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value indicating whether the content show with rssFeed /// </summary> public virtual bool ShowWithRss { get; set; } /// <summary> /// gets or sets value indicating maximum days count that users can send comment /// </summary> public virtual int DaysCountForSupportComment { get; set; } /// <summary> /// gets or sets information of User-Agent /// </summary> public virtual string Agent { get; set; } /// <summary> /// gets or sets icon name with size 200*200 px for snippet /// </summary> public virtual string SocialSnippetIconName { get; set; } /// <summary> /// gets or sets title for snippet /// </summary> public virtual string SocialSnippetTitle { get; set; } /// <summary> /// gets or sets description for snippet /// </summary> public virtual string SocialSnippetDescription { get; set; } /// <summary> /// gets or sets body of content's comment /// </summary> public virtual byte[] RowVersion { get; set; } /// <summary> /// gets or sets name of tags seperated by comma that assosiated with this content fo increase performance /// </summary> public virtual string TagNames { get; set; } /// <summary> /// gets or sets counter for Content's report /// </summary> public virtual int ReportsCount { get; set; } #endregion #region NavigationProperties /// <summary> /// get or set user that create this record /// </summary> public virtual User Author { get; set; } /// <summary> /// gets or sets Id of user that create this record /// </summary> public virtual long AuthorId { get; set; } /// <summary> /// get or set the tags integrated with content /// </summary> public virtual ICollection<Tag> Tags { get; set; } #endregion }
بخشهای مختلفی که در ابتدای مقاله مطرح شدند، دارای یکسری خصوصیات مشترک میباشند و برای این منظور این خصوصیات را در یک کلاس پایه کپسوله کردهایم. شاید تفکر شما این باشد که میخواهیم ارث بری TPH یا TPT را اعمال کنیم. ولی با توجه به سلیقهی شخصی، در این بخش قصد استفاده از ارث بری را ندارم.
نکتهای که وجود دارد فیلدهای ApprovedCommentsCount UnApprovedCommentsCount و TagNames میباشند که هنگام درج نظر جدید باید تعداد نظرات ذخیره شده را ویرایش کنیم و هنگام ویرایش خود پست یا خبر با ... و یا حتی ویرایش خود تگ یا حذف آن تگ باید TagNames که لیست برچسبهای محتوا را به صورت جدا شده با (,) از هم دیگر میباشد، ویرایش کنیم (جای بحث دارد).
مشخص است که هر یک از مطالب منتشر شده در بخشهای وبلاگ، اخبار، نظرسنجی و آگهیها، یک کابر ایجاد کننده (Author نامیدهایم) خواهد داشت و هر کاربر هم میتواند چندین مطلب را ایجاد کند. لذا رابطهی یک به چند بین تمام این بخشها مذکور و کاربر ایجاد خواهد شد.
مدل LinkBack
/// <summary> /// Represents link for implemention linkback /// </summary> public class LinkBack { #region Ctor /// <summary> /// create one instance of <see cref="LinkBack"/> /// </summary> public LinkBack() { CreatedOn = DateTime.Now; Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid(); } #endregion #region Properties /// <summary> /// gets or sets link's Id /// </summary> public virtual Guid Id { get; set; } /// <summary> /// gets or sets text for show Link /// </summary> public virtual string Title { get; set; } /// <summary> /// gets or sets link's address /// </summary> public virtual string Url { get; set; } /// <summary> /// gets or set value indicating whether this link is internal o external /// </summary> public virtual LinkBackType Type { get; set; } /// <summary> /// gets or sets date that this record is added /// </summary> public virtual DateTime CreatedOn { get; set; } #endregion #region NavigationProperties /// <summary> /// gets or sets Post that associated /// </summary> public virtual BlogPost Post { get; set; } /// <summary> /// gets or sets id of Post that associated /// </summary> public virtual long PostId { get; set; } #endregion } /// <summary> /// represents Type of ReferrerLinks /// </summary> public enum LinkBackType { /// <summary> /// Internal link /// </summary> Internal, /// <summary> /// External Link /// </summary> External }
مطمئنا در خیلی از وبلاگها مثل سایت جاری متوجه نمایش لینکها ارجاع دهندههای خارجی و داخلی در زیر مطلب شدهاید. کلاس LinkBack هم دقیقا برای این منظور در نظرگرفته شده است که عنوان صفحهای که این پست در آنجا لینک داده شده است، به همراه آدرس آن صفحه، در جدول حاصل از این کلاس ذخیره خواهند شد. نوع داده LinkBackType هم برای متمایز کردن رکوردهای درج شده به عنوان LinkBack در نظر گرفته شده است که بتوان آنها را متمایز کرد، به ارجاعات داخلی و خارجی.
مدل پست ها
/// <summary> /// Represents a blog post /// </summary> public class BlogPost : BaseContent { #region Ctor /// <summary> /// Create one Instance of <see cref="BlogPost"/> /// </summary> public BlogPost() { Rating = new Rating(); PublishedOn = DateTime.Now; } #endregion #region Properties /// <summary> /// gets or sets Status of LinkBack Notifications /// </summary> public virtual LinkBackStatus LinkBackStatus { get; set; } #endregion #region NavigationProperties /// <summary> /// get or set blog post's Reviews /// </summary> public virtual ICollection<BlogComment> Comments { get; set; } /// <summary> /// get or set collection of links that reference to this blog post /// </summary> public virtual ICollection<LinkBack> LinkBacks { get; set; } /// <summary> /// get or set Collection of Users that Contribute on this post /// </summary> public virtual ICollection<User> Contributors { get; set; } #endregion } /// <summary> /// Represents Status for ReferrerLinks /// </summary> public enum LinkBackStatus { [Display(Name ="غیرفعال")] Disable, [Display(Name = "فعال")] Enable, [Display(Name = "لینکها داخلی")] JustInternal, [Display(Name = "لینکها خارجی")] JustExternal }
/// <summary> /// Represents a base class for every comment in system /// </summary> public abstract class BaseComment { #region Properties /// <summary> /// get or set identifier of record /// </summary> public virtual long Id { get; set; } /// <summary> /// gets or sets date of creation /// </summary> public virtual DateTime CreatedOn { get; set; } /// <summary> /// gets or sets displayName of this comment's Creator if he/she is Anonymous /// </summary> public virtual string CreatorDisplayName { get; set; } /// <summary> /// gets or sets body of blog post's comment /// </summary> public virtual string Body { get; set; } /// <summary> /// gets or sets body of blog post's comment /// </summary> public virtual Rating Rating { get; set; } /// <summary> /// gets or sets informations of agent /// </summary> public virtual string UserAgent { get; set; } /// <summary> /// gets or sets siteUrl of Creator if he/she is Anonymous /// </summary> public virtual string SiteUrl { get; set; } /// <summary> /// gets or sets Email of Creator if he/she is anonymous /// </summary> public virtual string Email { get; set; } /// <summary> /// gets or sets status of comment /// </summary> public virtual CommentStatus Status { get; set; } /// <summary> /// gets or sets Ip Address of Creator /// </summary> public virtual string CreatorIp { get; set; } /// <summary> /// gets or sets datetime that is modified /// </summary> public virtual DateTime? ModifiedOn { get; set; } /// <summary> /// gets or sets counter for report this comment /// </summary> public virtual int ReportsCount { get; set; } #endregion #region NavigationProperties /// <summary> /// get or set user that create this record /// </summary> public virtual User Creator { get; set; } /// <summary> /// get or set Id of user that create this record /// </summary> public virtual long? CreatorId { get; set; } #endregion } public enum CommentStatus { /* 0 - approved, 1 - pending, 2 - spam, -1 - trash */ [Display(Name = "تأیید شده")] Approved = 0, [Display(Name = "در انتظار بررسی")] Pending = 1, [Display(Name = "جفنگ")] Spam = 2, [Display(Name = "زباله دان")] Trash = -1 }
/// <summary> /// Represents a blog post's comment /// </summary> public class BlogComment : BaseComment { #region Ctor /// <summary> /// Create One Instance for <see cref="BlogComment"/> /// </summary> public BlogComment() { Rating = new Rating(); CreatedOn = DateTime.Now; } #endregion #region NavigationProperties /// <summary> /// gets or sets BlogComment's identifier for Replying and impelemention self referencing /// </summary> public virtual long? ReplyId { get; set; } /// <summary> /// gets or sets blog's comment for Replying and impelemention self referencing /// </summary> public virtual BlogComment Reply { get; set; } /// <summary> /// get or set collection of blog's comment for Replying and impelemention self referencing /// </summary> public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; } /// <summary> /// gets or sets post that this comment sent to it /// </summary> public virtual BlogPost Post { get; set; } /// <summary> /// gets or sets post'Id that this comment sent to it /// </summary> public virtual long PostId { get; set; } #endregion }