مطالب
سیستم‌های توزیع شده در NET. - بخش سوم- مهمترین فاکتورها در انتخاب سیستمهای توزیع شده
همیشه نیازمندی‌های ما باعث انتخاب نوع طراحی و پیاده سازی ما می‌شوند و لزوما چیزی که برای ما جذابتر و پیچیده‌تر است، باعث موفقیت سیستمی که طراحی می‌کنیم نمی‌شود. چه بسا که یک انتخاب نادرست و نادیده گرفتن یک یا چند نیازمندی، باعث شود هیچ یک از مواردی که شما برای انتخاب آن نوع طراحی در نظر گرفته بودید، محقق نشوند. هدف من از ارائه این بخش، معرفی مهمترین فاکتورهایی است که شما می‌توانید با استفاده از آنها تصمیم بگیرید که آیا باید سیستم خود را بصورت توزیع شده پیاده سازی کنید یا خیر و شاید بهترین راه برای بدست آوردن درک بهتری از این فاکتور‌ها، ارائه مثالی واقعی از یک سیستم توزیع شده باشد.

یکی از تجربیاتی که من در زمینه طراحی و پیاده سازی سیستم‌های توزیع شده داشته‌ام «سیستم آمارنامه فرآورده‌های دارویی کشور» است. هدف این سیستم، تامین کردن آماری از زنجیره تامین فرآورده‌های دارویی کشور است و در آن همه چیز در قالب رخدادهایی که در این زنجیره اتفاق می‌افتند، بوجود می‌آید. یعنی ما باید تمام رخداد‌ها را  از لحظه‌ای که یک تولید کننده یا وارد کننده، فرآورده را وارد این زنجیره می‌کند، تا لحظه‌ای که فرآورده توسط داروخانه به مشتری تحویل داده می‌شود و از زنجیره خارج می‌شود، ثبت کنیم و در مرحله بعد گزارشات کاملی را از اطلاعات ثبت شده، در اختیار تمام تولید کنندگان، وارد کنندگان، توزیع کنندگان و شعب آنها، داروخانه‌ها، یکسری از ارگانهای دولتی، دانشگاه‌ها و عموم جامعه قرار بدهیم.


نمایی از زنجیره تامین فرآورده‌های دارویی و نحوه فراخوانی سرویس آمارنامه



در این سیستم چالش‌های بسیار مهمی وجود دارند که پس از بررسی‌های انجام شده، برای هر یک راه حلی ارائه خواهد شد:

چالش اول: در دسترس بودن سیستم

در دسترس بودن این سرویس بسیار حیاتی است. یعنی با از دسترس خارج شدن این سرویس، قسمتی از داده‌های اصلی خود را از دست می‌دهیم؛ که باعث می‌شود آمار ارائه شده درست نباشد.

ارائه راه حل:

بدلیل اینکه احتمال از دسترس خارج شدن یک سرور همیشه وجود دارد، این چالش به تنهایی می‌تواند دلیل محکمی برای پیاده سازی سیستم بصورت توزیع شده باشد. برای حل این مشکل می‌توانیم از روش Active/Standby استفاده کنیم. به این صورت که چند کپی از سرویس روی چند سرور داشته باشیم که هر لحظه یکی از این سرور‌ها فعال باشد. با از دسترس خارج شدن سرور Active، یکی از سرور‌های Standby فعال شود و درخواست‌های جدید برای این سرور ارسال شوند.


این روش تنها قابلیت در دسترس بودن سیستم را افزایش می‌دهد و هیچ تاثیری روی کارآیی سیستم ندارد.

 برای رفع مشکل فوق، از روش Replicate روی یک یا چند Cluster استفاده می‌کنیم. یعنی چند کپی از سرویس، روی چند سرور داشته باشیم؛ به این صورت که همه آنها فعال باشند. درخواست‌ها با الگوریتمی که انتخاب می‌کنیم، از طریق Load Balancer بین این Node‌ها پخش می‌شوند. با این روش، هم کارآیی سیستم بالا می‌رود و هم همیشه Nodeهایی وجود دارند که جای Node‌های از دسترس خارج شده را بگیرند.


این روش کارآیی سیستم را افزایش چشمگیری می‌دهد. اما بدلیل اینکه یک Load Balancer داریم، در صورتیکه به هر دلیلی Load balancer از دسترس خارج شود، کل سیستم از دسترس خارج می‌شود.
برای رفع مشکل فوق بصورت ترکیبی، از هر دو روش در قسمتهای مختلف استفاده می‌کنیم که در این روش احتمال از دسترس خارج شدن سیستم به حداقل ممکن می‌رسد و کارآیی سیستم نیز به حداکثر ممکن می‌رسد.



(در هر صورت بهترین راه حل برای این چالش، استفاده از سیستم‌های توزیع شده است.)


چالش دوم: تعداد کاربران و تعداد درخواست بسیار زیاد و همیشه رو به افزایشند

کاربران این سیستم شامل تمام داروخانه‌های کشور، تمام توزیع کنندگان و شعب آنها، تمام تولید کنندگان، تمام وارد کنندگان، دانشگاه‌های مرتبط، یکسری از ارگان‌های دولتی و عموم جامعه هستند. یعنی سیستم شامل تعداد کاربران بسیار زیادی است که چیزی در حدود 15000 کاربر از این مجموعه وظیفه دارند بصورت فعال و متناوب با این سیستم کار کنند. کاربران این سیستم همیشه رو به افزایشند.

به نسبت تعدادکاربران و رو به افزایش بودن آنها، درخواست از این سیستم، هیچگاه قطع نمی‌شود و همیشه رو به افزایش است. با رخ دادن هر Event، یک درخواست برای سیستم ارسال می‌شود. بطور مثال تنها در آخرین مرحله به ازای هر رخداد داروخانه، درخواستی برای سیستم ارسال می‌شود (تنها یکی از رخدادهای داروخانه، رخداد فروش است که با ارائه هر نسخه توسط مشتری اتفاق می‌افتد). با توجه به اینکه در کشور چیزی در حدود 12000 داروخانه وجود دارند، سیستم باید توانایی پاسخ دادن به 12000 درخواست بصورت همزمان و متناوب، آن هم فقط برای رخداد فروش داروخانه‌ها را داشته باشد.

ارائه راه حل:

بدلیل تعداد بسیار زیاد درخواست‌ها و بالا رفتن این تعداد، بصورت لحظه‌ای و حیاتی بودن دسترسی به این سیستم، سیستم باید قابلیت این را داشته باشد که بدون از دسترس خارج شدن، اولا درخواست‌های جاری را پاسخ دهد، دوما همیشه آمادگی لازم را برای افزایش تعداد درخواست‌ها، داشته باشد. یعنی به هیچ وجه Scale-up به‌تنهایی پاسخگوی نیاز ما نیست و برای رفع این مشکل باید از Scale-out کمک بگیریم. یعنی با افزایش تعداد درخواست‌ها، بدون از دسترس خارج شدن سیستم و با کمترین هزینه و پیچیدگی، Node‌هایی به سیستم اضافه کنیم که قسمتی از بار پردازشی در آنها انجام شود.


در این روش ما می‌توانیم به راحتی و با کمترین هزینه، با افزایش تعداد درخواست، Nodeهایی را به Cluster اضافه کنیم تا بار پردازشی اضافی در آنها رفع شود. همچنین برای استفاده بهینه از منابع، با کاهش درخواست، Nodeهایی را از Cluster خارج کنیم. همچنین قابلیت در دسترس بودن این سیستم نیز در بالاترین سطح خود قرار دارد.


چالش سوم: حجم زیاد هر درخواست و زمان زیاد مورد نیاز برای پردازش آن 

روال پاسخ دادن به هر درخواست، شامل دریافت درخواست، گرفتن Log از درخواست، اعمال دسترسی‌های ارسال کننده درخواست، اعتبارسنجی درخواست، پردازش درخواست، ذخیره آن و پاسخ به کاربر  است و بدلیل اینکه هر رخداد می‌تواند شامل اطلاعات بسیار زیادی باشد، انجام همه این اعمال، زمان زیادی را می‌طلبد. همچنین با توجه به تعداد کاربران، تعداد درخواست و حجم داده‌ای که باید ذخیره کنیم - در صورتی که هر درخواست نیز بخواهد در مدت زمان زیادی پردازش شود - سیستم با حجم بسیار زیادی از درخواست مواجه است که هر یک زمانی زیادی را نیز برای پردازش نیاز دارد.

ارائه راه حل: 

در صورت ارائه راه حل نادرست برای حل این چالش، با توجه به تعداد درخواست و داده‌هایی که در سیستم ذخیره شده‌اند، این چالش می‌تواند برای سیستم، مشکلات بسیار زیادی را ایجاد کند. به همین دلیل باید این پردازش بزرگ را به پردازش‌های کوچکتری که قابلیت Concurrency را با کمترین میزان تاخیر دارند و هدف همه آنها پاسخ دادن به کاربر است، تبدیل کنیم.


با تقسیم بندی وظایف و قرار دادن هریک از این وظایف در سخت افزارهای متفاوت، سیستم این قابلیت را دارد که برای کاربر همیشه در دسترس باشد. در کمترین زمان بیشترین تعداد درخواست را بصورت همزمان و با کمترین تاخیر پردازش کند و با افزایش درخواست‌ها، برای هر قسمت می‌توانیم تعداد Node موجود در آن قسمت را افزایش دهیم.


چالش چهارم: حجم بسیار زیاد و رو به افزایش داده‌های سیستم

داده‌های این سیستم ذاتا همیشه و در هر شرایطی رو به افزایش هستند و هیچگاه جریان داده، در این سیستم قطع نمی‌شود. با توجه به تعداد کاربران، تعداد درخواست و نوع داده، ما با حجم داده‌ی بسیار زیادی روبرو هستیم که پایانی ندارند.

ارائه راه حل:

با توجه به حیاتی بودن دسترسی به سیستم و سایر چالش‌هایی که در قسمت‌های قبلی ذکر شد، در صورتیکه حتی تمام قسمتهای قبل را به‌درستی طراحی و پیاده سازی کنیم، اگر برای این چالش راه حل درستی را ارائه ندهیم، تمامی راه حل‌های قبلی که ارائه کردیم، بی فایده می‌باشند. چون با از دسترس خارج شدن Database، کل سیستم از دسترس خارج می‌شود.

برای رفع این مشکل واقعا نمی‌توان از یک سخت افزار استفاده کرد؛ چون دقیقا شبیه به این است که تعداد خودروهای بسیار زیادی که از طریق یک بزرگراه چند بانده حرکت می‌کنند و جریان آنها هیچگاه قطع نمی‌شود، در انتهای مسیر وارد یک پارکینگ شوند. یعنی در انتها باید وارد یک پارکینگ شوند که در هر لحظه ممکن است ظرفیت آن پر شود. گذشته از این برای رفتن به این پارکینگ باید وارد یک صف شوند که زمان انتظار آنها را افزایش می‌دهد. یک سخت افزار همیشه قابلیت از دسترس خارج شدن را دارد. با جریان داده افزایشی، همیشه احتمال پر شدن حافظه‌اش وجود دارد. گذشته از همه اینها به احتمال زیاد قادر به پاسخ دادن به تعداد درخواست‌های بسیار زیادی که هر لحظه ممکن است تعداد آنها بیشتر شود را نیز نداشته باشد.

نتیجه گیری این است که تقریبا تمام چالش‌هایی که برای سرویس وجود داشت، برای Database نیز وجود دارد. به همین دلیل باید Database نیز بصورت توزیع شده پیاده سازی شود:



این طراحی تقریبا تمامی قابلیتهای طراحی سرویسمان را دارد. یعنی با افزایش تعداد درخواست، یا کم شدن فضای ذخیره سازی در هر یک از Nodeها، ما این قابلیت را داریم که Nodeهایی را به آن اضافه کنیم. همچنین بدلیل اینکه داده‌های ما در دو یا چند Node کپی شده‌اند، با از دسترس خارج شدن هر Node همیشه Nodeهایی وجود دارند که جای Node معیوب را بگیرند؛ تا زمانیکه Node معیوب دوباره به سیستم بازگردد.

همانطور که دیدید، هر یک از چالش‌های ذکر شده به تنهایی قابلیت این را دارند که سیستم خود را به‌صورت توزیع شده پیاده سازی کنید. اما نکته بسیار مهمی که باید همیشه در نظر داشته باشید این است که تصمیمات شما همیشه باید با بررسی‌های کامل از جنبه‌های مختلف گرفته شوند. در دنیای واقعی علاوه برفاکتورهایی که هر یک بصورت یک چالش در قسمت بالا ذکر شد، فاکتورهای دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند عاملی برای انتخاب، یا عدم انتخاب سیستمهای توزیع شده باشند. فاکتورهایی که در ادامه مطلب ذکر می‌شوند.


مهمترین فاکتورهای انتخاب سیستمهای توزیع شده:

1- هزینه: هزینه می‌تواند مهمترین فاکتور در انتخاب یک سیستم توزیع شده باشد. هیچ کسی نمی‌خواهد سیستمی را طراحی کند که هزینه طراحی، پیاده سازی و نگهداری آن بیشتر از سود حاصل از آن باشد. یا کمتر پیش می‌آید که گروهی تصمیم بگیرند که وقتی که یک نوع طراحی و پیاده سازی با هزینه کمتر جوابگوی نیازهای آنها است، از نوع طراحی و پیاده سازی استفاده کنند که هزینه بیشتری را برای آنها ایجاد می‌کند؛ حتی در صورتیکه طراحی دوم قابلیت‌های بیشتری را نیز ایجاد کند.

2- در دسترس بودن سیستم: گاهی ممکن است یک لحظه از دسترس خارج شدن سیستم، عواقب جبران ناپذیری را برای کل سیستم به‌وجود بیاورد. در این حالت بهترین انتخاب، سیستم‌های توزیع شده است.

3- تعداد یا نوع کاربران سیستم: تعداد کاربرانی که همیشه رو به افزایشند، می‌تواند فاکتور بسیار مهمی در انتخاب یک سیستم توزیع شده باشد. اما مشکلی که وجود دارد این است که همیشه در ابتدای طراحی این تعداد مشخص نیست. گاهی نیاز است نوع طراحی خود را با توجه به نوع کاربران سیستم انتخاب کنید. بطور مثال سیستم شما نیازهای کاربران یک مکان یا سازمان خاص را رفع می‌کند، یا نیازهای یک جامعه را رفع می‌کند. در صورتیکه سیستم شما نیاز کاربران یک محیط بزرگ را رفع کند، همیشه باید منتظر بالا رفتن میزان کاربران سیستم نیز باشید.

4- تعداد درخواست‌های از سیستم: تعداد درخواست‌ها در اکثر موارد وابستگی بسیار زیادی به تعداد یا نوع کاربران دارد. پوشش دادن تعداد زیاد درخواست، بصورت متناوب و رو به افزایش می‌تواند فاکتور بسیار مهمی در انتخاب یک سیستم توزیع شده باشد.

5- نوع و حجم عملیاتی که انجام می‌دهیم: برخی عملیات ممکن است زمان بسیار زیادی برای اجرا نیاز داشته باشند که می‌تواند روی سیستم ما تاثیر بسیار زیادی بگذارند. برای افزایش کارآیی و پردازش تعداد بیشتر درخواست‌ها، گاهی بهتر است یک عملیات را تبدیل به عملیاتی کوچکتر کرد و هرکدام از این عملیات کوچکتر را در یک سخت افزار جداگانه اجرا کرد.

6- نوع و حجم داده‌هایی که نیاز به ذخیره شدن دارند: نوع داده‌هایی که ذاتا همیشه رو به افزایشند می‌تواند فاکتور بسیار مهمی در انتخاب سیستم‌های توزیع شده باشد. البته این مورد نیز همیشه از ابتدای طراحی مشخص نیست. نوع کاربران شما می‌توانند کمک بسیار بزرگی در انتخاب این فاکتور داشته باشند.

7- کارآیی: با یک طراحی و تقسیم بندی درست در قسمتهای مختلف سیستم می‌توان حجم و تعداد بسیار زیادی از پردازش‌ها را بصورت همزمان اجرا کرد. البته کاملا بصورت انعطاف پذیر؛ به صورتیکه با بیشتر شدن تعداد و حجم پردازش، سیستم بدون از دسترس خارج شدن، قادر به پوشش دادن آنها باشد.

8- امنیت: پردازش شما می‌تواند تقسیم بندی شود. بصورتیکه هر قسمت در سرور جداگانه‌ای که از قبل مشخص نیست، اجرا شود. سروری که حتی به اینترنت هم وصل نیست. با طراحی درست می‌توان امنیت سیستم را بسیار افزایش داد.

9- موقعیت جغرافیایی کاربران: گاهی بدلیل تعداد زیاد کاربران نیاز است درخواست‌های هر کاربر، در نزدیکترین سرور به او پردازش شود. این فاکتور در سیستم‌های بسیار بزرگ دلیل بسیار مهمی در انتخاب سیستمهای توزیع شده‌است.

علاوه بر موارد فوق مواردی را مانند Internet of things یا همان IOT  که پایه و اساس آن سیستم‌های توزیع شده‌است، یا مواردی را مانند Machine learning که می‌تواند بصورت توزیع شده پیاده سازی شود، نیز در نظر بگیرید.

با در نظر گرفتن تمام موارد فوق و شرایط اختصاصی سیستمی که طراحی می‌کنید، سعی کنید بهترین انتخاب را انجام دهید.
مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت هفتم - بهبودهای بصری
در این قسمت ویژگی‌های بصری را مانند مشخص سازی مسیر انتخاب شده، در منوی سایت و همچنین نمایش «لطفا منتظر بمانید» را در حین نمایش قسمت‌هایی که با تاخیر از سرور دریافت می‌شوند، پیاده سازی خواهیم کرد.


تزئین مسیر انتخاب شده در منوی سایت

برای بهبود ظاهر برنامه نیاز است منوی سایت را به نحوی تغییر دهیم که مشخص کند، اکنون کاربر کدام گزینه را انتخاب کرده‌است. این مورد شامل سلسه مراتب مسیریابی‌ها نیز می‌شود؛ برای مثال فعالسازی حالت انتخاب شده‌ی منوی سایت، به همراه برگه‌ی انتخاب شده در یکی از Child Routes.
برای پیاده سازی این قابلیت، دایرکتیو ویژه‌ای به نام routerLinkActive تدارک دیده شده‌است. این دایرکتیو را می‌توان به یک anchor tag و یا المان والد آن انتساب داد. مقدار آن‌را نیز می‌توان به یکی از کلاس‌های CSS برنامه مانند کلاس active تعریف شده‌ی در بوت استرپ تنظیم کرد. هر زمانیکه این مسیریابی فعال شود، مسیریاب به صورت خودکار این کلاس را با درج آن، به المان مرتبط اضافه می‌کند و برعکس.
برای نمونه فایل src\app\product\product-edit\product-edit.component.html را گشوده و سپس تغییرات ذیل را اعمال کنید:
<div class="wizard">
            <a [routerLink]="['info']" routerLinkActive="active">
                Basic Information
            </a>
            <a [routerLink]="['tags']" routerLinkActive="active">
                Search Tags
            </a>
</div>
در اینجا دایرکتیو‌های routerLinkActive، به هر کدام از لینک‌های تعریف شده اضافه گردیده‌اند. مقدار active در اینجا، به کلاس active بوت استرپ اشاره می‌کند. یا حتی می‌توان تعدادی کلاس جدا شده‌ی با کاما را نیز در اینجا ذکر کرد.

یک نکته: از آنجائیکه در اینجا مقدار active یک string است و نه یک خاصیت یا عبارت متغیر، به همین جهت نیازی نیست تا این دایرکتیو را به صورت [routerLinkActive] تعریف کنیم.


همانطور که مشاهده می‌کنید، همین دو تنظیم ساده سبب مشخص شدن برگه‌ی انتخابی شده‌اند.

منوی بالای سایت نیز چنین تنظیماتی را نیاز دارد. برای این منظور به فایل src\app\app.component.html که دربرگیرنده‌ی منوی سایت است مراجعه کرده و تغییرات ذیل را اعمال می‌کنیم:
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
      </li>
      <li routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/products']">Product List</a>
      </li>
      <li routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/products', 0, 'edit']">Add Product</a>
       </li>      
    </ul>
اینبار routerLinkActive به المان‌های li اعمال شده‌است؛ چون این المان‌های لیست، شیوه نامه‌ی المان‌های anchor را بازنویسی می‌کنند و اگر routerLinkActive را به لینک‌ها اعمال می‌کردیم، تغییری مشاهده نمی‌شد.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت انتخاب منوی نمایش لیست محصولات، سبب تزئین آن به حالت انتخاب شده نیز گردیده‌است.

مشکل! در همین حالت که مسیر نمایش لیست محصولات انتخاب شده‌است، لینک افزودن یک محصول جدید را نیز انتخاب کنید:


اینبار هر دو گزینه با هم انتخاب شده‌اند. علت اینجا است که این دو مسیر دارای root URL segment یکسانی هستند؛ یا همان products/ در اینجا. به همین جهت routerLinkActive هر دو را به عنوان فعال انتخاب کرده‌است. برای مدیریت میدان دید آن می‌توان از دایرکتیو دیگری به نام routerLinkActiveOptions استفاده کرد:
      <li routerLinkActive="active" [routerLinkActiveOptions]="{ exact: true }">
        <a [routerLink]="['/products']">Product List</a>
      </li>
routerLinkActiveOptions را تنها به ریشه‌ی مسیر products اعمال کرده‌ایم؛ چون این مسیر است که می‌تواند با تمام مسیرهای مشتق شده‌ی از آن نیز تطابق داشته باشد. تنظیم exact: true آن سبب خواهد شد تا تطابق با مسیرهای مشتق شده‌ی از آن ندید گرفته شوند.


اکنون کاربران بهتر می‌توانند درک کنند در کجای برنامه قرار دارند.


افزودن آیکن خطا به برگه‌ای که دارای مشکل اعتبارسنجی است

در ادامه می‌خواهیم اگر برگه‌ای دارای مشکلات اعتبارسنجی بود، آیکن خطایی را در کنار برچسب آن برگه نمایش دهیم. به این ترتیب مدیریت چندین برگه برای کاربران ساده‌تر خواهد شد و به سادگی می‌توانند برگه‌های مشکل دار را پیدا کنند.
در انتهای مطلب «مسیریابی در Angular - قسمت پنجم - تعریف Child Routes» متد isValid را تعریف کردیم. این متد مسیر یک tab را دریافت کرده و اگر اعتبارسنجی آن مشکلی نداشت، مقدار true را بر می‌گرداند. از این متد جهت نمایش آیکن خطای اعتبارسنجی برگه‌ها استفاده خواهیم کرد.
        <div class="wizard">
            <a [routerLink]="['info']" routerLinkActive="active">
                Basic Information
                <span [ngClass]="{'glyphicon glyphicon-exclamation-sign': !isValid('info')}"></span>
            </a>
            <a [routerLink]="['tags']" routerLinkActive="active">
                Search Tags
                <span [ngClass]="{'glyphicon glyphicon-exclamation-sign': !isValid('tags')}"></span>
            </a>
        </div>
در اینجا دو span را تعریف کرده‌ایم که با کمک دایرکتیو ngClass سبب نمایش آیکن exclamation-sign در صورت وجود یک خطای اعتبارسنجی می‌شوند. به عبارتی اگر برگه‌ای معتبر نباشد، سبب درج کلاس آن در span جاری می‌شود:



رخ‌دادهای مسیریابی

هر زمانیکه کاربری مسیرهای مختلف برنامه را پیمایش می‌کند، مسیریاب تعدادی رخ‌داد را نیز تولید خواهد کرد. از این رخ‌دادها جهت تحت نظر قرار دادن، عیب‌یابی و یا اجرای منطقی می‌توان استفاده کرد. این رخ‌دادها شامل موارد ذیل هستند:
- NavigationStart، با آغاز پیمایش یک مسیر رخ می‌دهد.
- RoutesRecognized، با تشخیص و تطابق یک مسیر، با یکی از المان‌های تعریف شده‌ی در تنظیمات مسیریابی رخ می‌دهد.
- NavigationEnd، با پایان پیمایش یک مسیر رخ می‌دهد.
- NavigationCancel، در صورت لغو پیمایش یک مسیریابی توسط محافظ‌های مسیرها و یا هدایت به یک جهت دیگر رخ می‌دهد.
- NavigationError، با شکست پیمایش یک مسیر رخ می‌دهد.

این رخ‌دادها با فعالسازی تنظیم enableTracing تنظیمات مسیریابی به true فعال می‌شوند. برای این منظور فایل src\app\app-routing.module.ts را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes/*, { useHash: true }*/, { enableTracing: true })],
پس از این تغییر، اگر به developer tools مرورگر دقت کنید، یک چنین خروجی را می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا ترتیب اجرای رخ‌دادهای متفاوت پیمایش مسیر نمایش لیست محصولات را مشاهده می‌کنید.
- Router به هر مسیر، یک id خود افزایش یابنده را به صورت خودکار نسبت می‌دهد. برای نمونه، این مسیر خاص، id:2 را یافته‌است. از این id می‌توان برای دسترسی به مجموعه‌ای از رخ‌دادها استفاده کرد.
- در این خروجی، url همان آدرس اصلی مسیر است و urlAfterRedirects به معنای مسیری است که پس از تنظیم redirect در تنظیمات مسیریابی (در صورت وجود) حاصل شده‌است.
- یکی از روش‌هایی که برای دیباگ مسیریابی‌ها می‌توان استفاده کرد، همین فعالسازی enableTracing است.


کار با رخ‌دادهای مسیریابی با کدنویسی

به رخ‌دادهایی که در کنسول developer tools مرورگر مشاهده کردید، با کدنویسی نیز می‌توان دسترسی یافت. برای مثال می‌توان یک تصویر چرخنده یا لطفا منتظر بمانید را در آغاز پیمایش یک مسیریابی نمایش داد و سپس در پایان پیمایش این مسیریابی، آن‌را مخفی کرد. این events نیز از نوع Observable بوده و برای کار با آن‌ها باید مشترکشان شد:
this.router.events.subscribe((routerEvent: Event) => {
    if (routerEvent instanceof NavigationStart) {
      //...
    }
});
شیء router به همراه خاصیت events است که با گوش فرادادن به رخ‌دادهای صادر شده‌ی توسط آن می‌توان دریافت چه نوع رخ‌دادی هم اکنون صادر شده‌است.

در مثال جاری این سری، در «مسیریابی در Angular - قسمت چهارم - پیش واکشی اطلاعات»، سبب شدیم تا کل اطلاعات مورد نیاز یک مسیر، پیش از نمایش آن از سرور دریافت شوند تا به این صورت ابتدا یک قاب خالی نمایش داده نشده و پس از مدتی تکمیل شود. هرچند تجربه‌ی کاربری این روش بهتر از روش قبلی است، اما هنوز هم کاربر تاخیری را در ابتدا حس خواهد کرد (به اندازه‌ی زمان delay تنظیم شده)، بدون اینکه راهنمایی به او ارائه شود. در این حالت بهتر است در ابتدای کار، یک تصویر چرخنده نمایش داده شود تا کاربر متوجه شود، نیاز است اندکی منتظر بماند.
در اینجا می‌خواهیم این تصویر چرخنده برای تمام مسیرهای برنامه فعال شود. به همین جهت گوش فرادادن به رخ‌دادها را در نقطه‌ی آغازین برنامه و یا همان src\app\app.component.ts انجام می‌دهیم:
import { Router, Event, NavigationStart, NavigationEnd, NavigationError, NavigationCancel } from '@angular/router';

import { AuthService } from './user/auth.service';
import { Component } from '@angular/core';


@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent {
  pageTitle: string = 'Routing Lab';

  loading: boolean = true;

  constructor(private authService: AuthService,
    private router: Router) {
    router.events.subscribe((routerEvent: Event) => {
      this.checkRouterEvent(routerEvent);
    });
  }

  checkRouterEvent(routerEvent: Event): void {
    if (routerEvent instanceof NavigationStart) {
      this.loading = true;
    }

    if (routerEvent instanceof NavigationEnd ||
      routerEvent instanceof NavigationCancel ||
      routerEvent instanceof NavigationError) {
      this.loading = false;
    }
  }

  logOut(): void {
    this.authService.logout();
    this.router.navigateByUrl('/welcome');
  }
}
کدهای کامل AppComponent را جهت گوش فرادادن به رخ‌دادهای شروع و یا خاتمه/لغو/شکست پیمایش یک مسیریابی، در اینجا مشاهده می‌کنید.
- ابتدا وابستگی‌های لازم آن import شده‌اند.
- سپس می‌خواهیم خاصیت عمومی loading را در شروع به پیمایش یک مسیر، به true تنظیم کنیم و اگر این پیمایش به هر نحوی خاتمه یافت، آن‌را false خواهیم کرد.

اکنون برای استفاده‌ی از این خاصیت عمومی و نمایش تصویر چرخنده، نیاز است قالب src\app\app.component.html را ویرایش کنیم:
<span class="glyphicon glyphicon-refresh glyphicon-spin spinner" *ngIf="loading"></span>
با افزودن span فوق به ابتدای فایل app.component.html به تغییرات خاصیت loading واکنش نشان خواهیم داد. کلاس‌های CSS ایی را که در اینجا اضافه شده‌اند، به فایل src\styles.css اضافه می‌کنیم:
/* Spinner */
.spinner {
  font-size:300%;
  position:absolute;
  top: 50%;
  left: 50%;
  z-index:10
}

.glyphicon-spin {
    -webkit-animation: spin 1000ms infinite linear;
    animation: spin 1000ms infinite linear;
}
@-webkit-keyframes spin {
    0% {
        -webkit-transform: rotate(0deg);
        transform: rotate(0deg);
    }
    100% {
        -webkit-transform: rotate(359deg);
        transform: rotate(359deg);
    }
}
@keyframes spin {
    0% {
        -webkit-transform: rotate(0deg);
        transform: rotate(0deg);
    }
    100% {
        -webkit-transform: rotate(359deg);
        transform: rotate(359deg);
    }
}


اکنون مسیرهایی که دارای route resolver هستند (مانند نمایش جزئیات/ویرایش یک محصول)، به همراه یک spinner نمایش داده خواهند شد و سایر مسیرها ابتدا نمایش داده خواهند شد و سپس اطلاعات آن‌ها از سرور دریافت می‌شود (مانند مسیر نمایش لیست محصولات که دارای route resolver نیست).
البته می‌توان این true/false کردن loading را به ابتدا و انتهای کار یک Observable، مانند حالت نمایش لیست محصولات نیز منتقل کرد. اما در این حالت باید span مرتبط را نیز به قالب همان کامپوننت انتقال داد و دیگر سراسری نخواهد بود.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-06.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng s -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت دهم - مدیریت حالت کاربران در روش‌های مختلف رندر
رفتار Blazorهای پیش از دات‌نت 8 در مورد مدیریت حالت

پیش از دات نت 8، دو حالت عمده برای توسعه‌ی برنامه‌های Blazor وجود داشت: Blazor Server و Blazor WASM. در هر دو حالت، طول عمر سیستم تزریق وابستگی‌های ایجاد و مدیریت شده‌ی توسط Blazor، معادل طول عمر برنامه‌است.

در برنامه‌های Blazor Server، طول عمر سیستم تزریق وابستگی‌ها، توسط ASP.NET Core قرار گرفته‌ی بر روی سرور مدیریت شده و نمونه‌های ایجاد شده‌ی سرویس‌های توسط آن، به ازای هر کاربر متفاوت است. بنابراین اگر طول عمر سرویسی در اینجا به صورت Scoped تعریف شود، این سرویس فقط یکبار در طول عمر برنامه، به ازای یک کاربر جاری برنامه، تولید و نمونه سازی می‌شود. در این مدل برنامه‌ها، سرویس‌هایی با طول عمر Singleton، بین تمام کاربران به اشتراک گذاشته می‌شوند. به همین جهت است که در این نوع برنامه‌ها، مدیریت سرویس Context مخصوص EF-Core‌ نکات خاصی را به همراه دارد. چون اگر بر اساس سیستم پیش‌فرض تزریق وابستگی‌ها و طول عمر Scoped این سرویس عمل شود، یک Context فقط یکبار به‌ازای یک کاربر، یکبار نمونه سازی شده و تا پایان طول عمر برنامه، بدون تغییر زنده نگه داشته می‌شود؛ در حالیکه عموم توسعه دهندگان EF-Core تصور می‌کنند سرویس‌های Scoped، پس از پایان یک درخواست، پایان یافته و Dispose می‌شوند، اما در اینجا پایان درخواستی نداریم. یک اتصال دائم SignalR را داریم و تا زمانیکه برقرار است، یعنی برنامه زنده‌است. بنابراین در برنامه‌های Blazor Server، سرویس‌های Scoped، به ازای هر کاربر، همانند Singleton رفتار می‌کنند (در سراسر برنامه به ازای یک کاربر در دسترس هستند) و سرویس‌هایی از اساس Singleton، بین تمام کاربران به اشتراک گذاشته می‌شوند.

در برنامه‌های Blazor WASM، طول عمر سیستم تزریق وابستگی‌ها، توسط برنامه‌ی وب‌اسمبلی در حال اجرای بر روی مرورگر مدیریت می‌شود. یعنی مختص به یک کاربر بوده و طول عمر آن وابسته‌است به طول عمر برگه‌ی جاری مرورگر. بنابراین دراینجا بین سرویس‌های Scoped و Singleton، تفاوتی وجود ندارد و همانند هم رفتار می‌کنند (هر دو مختص به یک کاربر و وابسته به طول عمر برگه‌ی جاری هستند).

در هیچکدام از این حالت‌ها، امکان دسترسی به HttpContext وجود ندارد (نه داخل اتصال دائم SignalR برنامه‌های Blazor Server و نه داخل برنامه‌ی وب‌اسمبلی در حال اجرای در مرورگر). اطلاعات بیشتر
بنابراین در این برنامه‌ها برای نگهداری اطلاعات کاربر لاگین شده‌ی به سیستم و یا سایر اطلاعات سراسری برنامه، عموما از سرویس‌هایی با طول عمر Scoped استفاده می‌شود که در تمام قسمت‌های برنامه به ازای هر کاربر، قابل دسترسی هستند.

 
رفتار Blazor 8x در مورد مدیریت حالت

هرچند دات نت 8 به همراه حالت‌های رندر جدیدی است، اما هنوز هم می‌توان برنامه‌هایی کاملا توسعه یافته بر اساس مدل‌های قبلی Blazor Server و یا Blazor WASM را همانند دات‌نت‌های پیش از 8 داشت. بنابراین اگر تصمیم گرفتید که بجای استفاده از جزیره‌های تعاملی، کل برنامه را به صورت سراسری تعاملی کنید، همان نکات قبلی، در اینجا هم صادق هستند و از لحاظ مدیریت حالت، تفاوتی نمی‌کنند.

اما ... اگر تصمیم گرفتید که از حالت‌های رندر جدید استفاده کنید، مدیریت حالت آن متفاوت است؛ برای مثال دیگر با یک سیستم مدیریت تزریق وابستگی‌ها که طول عمر آن با طول عمر برنامه‌ی Blazor یکی است، مواجه نیستیم و حالت‌های زیر برای آن‌ها متصور است:

حالت رندر: صفحات رندر شده‌ی در سمت سرور یا Server-rendered pages
مفهوم: یک صفحه‌ی Blazor که در سمت سرور رندر شده و HTML نهایی آن به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌شود. در این حالت هیچ اتصال SignalR و یا برنامه‌ی وب‌اسمبلی اجرا نخواهد شد.
عواقب: طول عمر سرویس‌های Scoped، به‌محض پایان رندر صفحه در سمت سرور، پایان خواهند یافت.
بنابراین در این حالت طول عمر یک سرویس Scoped، بسیار کوتاه است (در حد ابتدا و انتهای رندر صفحه). همچنین چون برنامه در سمت سرور اجرا می‌شود، دسترسی کامل و بدون مشکلی را به HttpContext دارد.
صفحات SSR، بدون حالت (stateless) هستند؛ به این معنا که حالت کاربر در بین هدایت به صفحات مختلف برنامه ذخیره نمی‌شود. به آن‌ها می‌توان از این لحاظ به‌مانند برنامه‌های MVC/Razor pages نگاه کرد. در این حالت اگر می‌خواهید حالت کاربران را ذخیره کنید، استفاده از کوکی‌ها و یا سشن‌ها، راه‌حل متداول اینکار هستند.

حالت رندر: صفحات استریمی (Streamed pages)
مفهوم: یک صفحه‌ی Blazor که در سمت سرور رندر شده و قطعات آماده شده‌ی HTML آن به صورت استریمی از داده‌ها، به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌شوند. در این حالت هیچ اتصال SignalR و یا برنامه‌ی وب‌اسمبلی اجرا نخواهد شد.
عواقب: طول عمر سرویس‌های Scoped، به‌محض پایان رندر صفحه در سمت سرور، پایان خواهند یافت.
بنابراین در این حالت طول عمر یک سرویس Scoped، بسیار کوتاه است (در حد ابتدا و انتهای رندر صفحه). همچنین چون برنامه در سمت سرور اجرا می‌شود، دسترسی کامل و بدون مشکلی را به HttpContext دارد.

حالت رندر: Blazor server page
مفهوم: یک صفحه‌ی Blazor Server که یک اتصال دائم SignalR را با سرور دارد.
عواقب: طول عمر سرویس‌های Scoped، معادل طول عمر اتصال SignalR است و با قطع این اتصال، پایان خواهند یافت. این نوع برنامه‌ها اصطلاحا stateful هستند و از لحاظ دسترسی به حالت کاربر، تجربه‌ی کاربری همانند یک برنامه‌ی دسکتاپ را ارائه می‌دهند.
در این نوع برنامه‌ها و درون اتصال SignalR، دسترسی به HttpContext وجود ندارد.

حالت رندر: Blazor wasm page
مفهوم: صفحه‌ای که به کمک فناوری وب‌اسمبلی، درون مرورگر کاربر اجرا می‌شود.
عواقب: طول عمر سرویس‌های Scoped، معادل طول عمر برگه و صفحه‌ی جاری است و با بسته شدن آن، پایان می‌پذیرد. این نوع برنامه‌ها نیز اصطلاحا stateful هستند و از لحاظ دسترسی به حالت کاربر، تجربه‌ی کاربری همانند یک برنامه‌ی دسکتاپ را ارائه می‌دهند (البته فقط درون مروگر کاربر).
در این نوع برنامه‌ها، دسترسی به HttpContext وجود ندارد.

حالت رندر: جزیره‌ی تعاملی Blazor Server و یا Blazor server island
مفهوم: یک کامپوننت Blazor Server که درون یک صفحه‌ی دیگر (که عموما از نوع SSR است) قرار گرفته و یک اتصال SignalR را با سرور برقرار می‌کند.
عواقب: طول عمر سرویس‌های Scoped، معادل طول عمر اتصال SignalR است و با قطع این اتصال، پایان خواهند یافت؛ برای مثال کاربر به صفحه‌ای دیگر در این برنامه مراجعه کند. بنابراین این نوع کامپوننت‌ها هم تا زمانیکه کاربر در صفحه‌ی جاری قرار دارد، stateful هستند.
در این نوع برنامه‌ها و درون اتصال SignalR، دسترسی به HttpContext وجود ندارد.

حالت رندر: جزیره‌ی تعاملی Blazor WASM و یا Blazor wasm island
مفهوم: یک کامپوننت Blazor WASM که درون یک صفحه‌ی دیگر (که عموما از نوع SSR است) توسط فناوری وب‌اسمبلی، درون مرورگر کاربر اجرا می‌شود.
عواقب: طول عمر سرویس‌های Scoped، معادل مدت زمان فعال بودن صفحه‌ی جاری است. به محض اینکه کاربر به صفحه‌ای دیگر مراجعه و این کامپوننت دیگر فعال نباشد، طول عمر آن خاتمه خواهد یافت. بنابراین این نوع کامپوننت‌ها هم تا زمانیکه کاربر در صفحه‌ی جاری قرار دارد، stateful هستند (البته این حالت درون مرورگر کاربر مدیریت می‌شود و نه در سمت سرور).
در این نوع برنامه‌ها، دسترسی به HttpContext وجود ندارد.


نتیجه‌گیری

همانطور که مشاهده می‌کنید، در صفحات SSR، دسترسی کاملی به HttpContext سمت سرور وجود دارد (که البته کوتاه مدت بوده و با پایان رندر صفحه، خاتمه خواهد یافت؛ حالتی مانند صفحات MVC و Razor pages)، اما در جزایر تعاملی واقع در آن‌ها، خیر.
مساله‌ی مهم در اینجا، مدیریت اختلاط حالت صفحات SSR و جزایر تعاملی واقع در آن‌ها است. مایکروسافت جهت پیاده سازی اعتبارسنجی و احراز هویت کاربران در Blazor 8x و برای انتقال حالت به این جزایر، از دو روش Root-level cascading values و سرویس PersistentComponentState استفاده کرده‌است که آن‌ها را در دو قسمت بعدی، با توضیحات بیشتری بررسی می‌کنیم.
مطالب
آشنایی با مفاهیم شیء گرایی در جاوا اسکریپت #2
از آنجا که برای کار با جاوا اسکریپت نیاز به درک کاملی درباره‌ی مفهوم حوزه کارکرد متغیرها (Scope) می‌باشد و نحوه فراخوانی توابع نیز نقش اساسی در این مورد بازی می‌کند، در این قسمت با این موارد آشنا خواهیم شد:
جاوا اسکریپت از مفهومی به نام functional scope برای تعیین حوزه متغیرها استفاده می‌کند و به این معنی است که با تعریف توابع، حوزه عملکرد متغیر مشخص می‌شود. در واقع هر متغیری که در یک تابع تعریف می‌شود در کلیه قسمتهای آن تابع، از قبیل If statement – for loops و حتی nested function نیز در دسترس میباشد.
اجازه دهید با مثالی این موضوع را بررسی نماییم.
function testScope() {
var myTest = true;
if (true) {
var myTest = "I am changed!"
}
alert(myTest);
}
testScope(); // will alert "I am changed!"
همانگونه که میبینیم با اینکه در داخل بلاک if یک متغیر جدید تعریف شده، ولی در خارج از این بلاک نیز این متغیر قابل دسترسی میباشد. البته در مثال بالا اگر بخواهیم به متغیر myTest در خارج از function دسترسی داشته باشیم، با خطای undefined مواجه خواهیم شد. یعنی برای مثال در کد زیر:
function testScope() {
var myTest = true;
if (true) {
var myTest = "I am changed!"
}
alert(myTest);
}
testScope(); // will alert "I am changed!"
alert(myTest); // will throw a reference error, because it doesn't exist outside of the function
 برای حل این مشکل دو راه وجود دارد: 
1 – متغیر myTest را در بیرون بلاک testScope() تعریف کنیم
2 – هنگام تعریف متغیر myTest، کلمه کلیدی var را حذف کنیم که این موضوع باعث میشود این متغیر در کل window قابل دسترس باشد و یا به عبارتی متغیر global میشود.
قبل از پرداختن به ادامه بحث خواندن مقاله مربوط به Closure در جاوااسکریپت توصیه میگردد .
در پایان بحث Scope‌ها با یک مثال نسبتا جامع اکثر این حالات به همراه خروجی را نشان میدهیم :
<script type="text/javascript">
          // a globally-scoped variable
        var a = 1;
        // global scope
        function one()
        {
            alert(a);
        }
        // local scope
        function two(a)
        {
            alert(a);
        }
        // local scope again
        function three()
        {
            var a = 3;
            alert(a);
        }
        // Intermediate: no such thing as block scope in javascript
        function four()
        {
            if (true)
            {
                var a = 4;
            }
            alert(a); // alerts '4', not the global value of '1'
        }
        // Intermediate: object properties
        function Five()
        {
            this.a = 5;
        }
        // Advanced: closure
        var six = function ()
        {
            var foo = 6;
            return function ()
            {
                // javascript "closure" means I have access to foo in here, 
                // because it is defined in the function in which I was defined.
                alert(foo);
            }
        }()
        // Advanced: prototype-based scope resolution
        function Seven()
        {
            this.a = 7;
        }
        // [object].prototype.property loses to [object].property in the lookup chain
        Seven.prototype.a = -1; // won't get reached, because 'a' is set in the constructor above.
        Seven.prototype.b = 8; // Will get reached, even though 'b' is NOT set in the constructor.
        // These will print 1-8
        one();
        two(2);
        three();
        four();
        alert(new Five().a);
        six();
        alert(new Seven().a);
        alert(new Seven().b);
</Script>
برای مطالعه بیشتر به اینجا  مراجعه نمایید.

Function Invocation Patterns In JavaScript :
از آنجا که توابع در جاوااسکریپت به منظور 1 – ساخت اشیاء  و 2 – حوزه دسترسی متغیرها(Scope)  نقش اساسی ایفا می‌کنند بهتر است کمی درباره استفاده و نحوه فراخوانی آنها  (Function Invocation Patterns) در جاوااسکریپت بحث نماییم.
در جاوااسکریپت 4 مدل فراخوانی تابع داریم که به نامهای زیر مطرح هستند:
1. Method Invocation
2. Function Invocation
3. Constructor Invocation
4. Apply And Call Invocation
 در فراخوانی توابع به هر یک از روشهای بالا باید به این نکته توجه داشت که حوزه دسترسی متغیرها در جاوااسکریپت ابتدا و انتهای توابع هستند و اگر به عنوان مثال از توابع تو در تو استفاده کردیم ،حوزه شی this برای توابع داخلی تغییر خواهد کرد .این موضوع را در طی مثالهایی نشان خواهیم داد.
Method Invocation :
وقتی یک تابع قسمتی از یک شی باشد به آن متد میگوییم به عنوان مثال :
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        this.value+=1;
    }
};
obj.increment(); //Method invocation
در اینحالت this به شی (Object) اشاره میکند که متد در آن فراخوانی شده است و در زمان اجرا نیز به عناصر شی Bind میشود ،در مثال بالا حوزه  this شی obj خواهد شد و به همین منظور به متغیر value دسترسی داریم.
Function Invocation:
در اینحالت که از () برای فراخوانی تابع استفاده میگردد ،This به شی سراسری (global object ) اشاره می‌کند؛ منظور اینکه this به اجزای تابعی که فراخوانی آن انجام شده اشاره نمی‌کند. اجازه دهید با مثالی این موضوع را روشن کنیم
<script type="text/javascript">
var value = 500; //Global variable
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        this.value++;
        var innerFunction = function() {
            alert(this.value);
        }
        innerFunction(); //Function invocation pattern
    }
}
obj.increment(); //Method invocation pattern
<script type="text/javascript">
Result : 500
از آنجا که  () innerFunction به شکل  Function invocation pattern فراخوانی شده است به متغیر value در داخل تابع increment دسترسی نداریم و حوزه دسترسی global میشود و اگر در حوزه global نیز این متغیر تعریف نشده بود به خطای undefined میرسیدیم .
برای حل این گونه مشکلات ساختار کد نویسی ما بایستی به شکل زیر باشد :
<script type="text/javascript">
var value = 500; //Global variable
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        var that = this;
        that.value++;
        var innerFunction = function() {
            alert(that.value);
        }
        innerFunction(); //Function invocation pattern
    }
}
obj.increment();
<script type="text/javascript">
Result : 1
در واقع با تعریف یک متغیر با نام مثلا that و انتساب شی  this به آن میتوان در توابع بعدی که به شکل   Function invocation pattern فراخوانی میگردند به این متغیر دسترسی داشت .
Constructor Invocation :
در این روش برای فراخوانی تابع از کلمه new استفاده میکنیم. در این حالت یک شیء مجزا ایجاد شده و به متغیر دلخواه ما اختصاص پیدا می‌کند. به عنوان مثال داریم :
 var Dog = function(name) {   
  //this == brand new object ({});    
    this.name = name;    
    this.age = (Math.random() * 5) + 1;
};
var myDog = new Dog('Spike');
//myDog.name == 'Spike'
//myDog.age == 2
var yourDog = new Dog('Spot');
//yourDog.name == 'Spot'
//yourDog.age == 4
در این مورد با استفاده از New باعث میشویم همه خواص و متدهای تابع function برای هر نمونه از آن که ساخته میشود ( از طریق مفهوم Prototype که قبلا درباره آن بحث شد) بطور مجزا اختصاص یابد. در مثال بالا شی mydog چون حاوی یک نمونه از تابع dog بصورت  Constructor Invocation میباشد، در نتیجه به خواص تابع dog از قبیل name  و age دسترسی داریم. در اینجا اگر کلمه new استفاده نشود به این خواص دسترسی نداریم؛ در واقع با اینکار، this به mydog اختصاص پیدا میکند.
اگر از new استفاده نشود متغیر myDog ،undefined میشود.
یک مثال دیگر :
var createCallBack = function(init) { //First function
    return new function() { //Second function by Constructor Invocation
        var that = this;
        this.message = init;
        return function() { //Third function
            alert(that.message);
        }
    }
}
window.addEventListener('load', createCallBack("First Message"));
window.addEventListener('load', createCallBack("Second Message"));
در مثال بالا از مفهوم closure  نیز در مثالمان استفاده کرده ایم .
Apply And Call Invocation:
تمامی توابع جاوااسکریپت دارای دو متد توکار apply() و call() هستند که توسط این متدها میتوان این توابع را با context دلخواه فراخوانی کرد.
نحوه فراخوانی به شکل مقابل است :
myFunction.apply(thisContext, arrArgs);
myFunction.call(thisContext, arg1, arg2, arg3, ..., argN);
که thisContext به حوزه اجرایی (execution context) تابع اشاره میکند. تفاوت دو متد apply() و call() در نحوه فرستادن آرگومانها به تابع میباشد که در اولی توسط آرایه اینکار انجام میشود و در دومی همه آرگومانها را بطور صریح نوشته و با کاما از هم جدا میکنیم .
مثال :
var contextObject = {
testContext: 10
}
var otherContextObject = {
testContext: "Hello World!"
}
var testContext = 15; // Global variable
function testFunction() {
alert(this.testContext);
}
testFunction(); // This will alert 15
testFunction.call(contextObject); // Will alert 10
testFunction.apply(otherContextObject); // Will alert "Hello World”
در این مثال دو شی متفاوت با خواص همنام تعریف کرده و یک متغیر global نیز تعریف میکنیم. در انتها یک تابع تعریف میکنیم که مقدار this.testContext را نمایش میدهد. در ابتدا حوزه اجرایی تابع (this) کل window جاری میباشد و وقتی testFunction() اجرا شود مقدار متغیر global نمایش داده میشود. در اجرای دوم this به contextObject اشاره کرده و حوزه اجرایی عوض میشود و در نتیجه مقدار testContext مربوطه که در این حالت 10 میباشد نمایش داده میشود و برای فراخوانی سوم نیز به همین شکل .
یک مثال کاملتر :
var o = {
  i : 0,
  F : function() {
    var a = function() { this.i = 42; };
    a();
    document.write(this.i);
  }
};
o.F();
Result :0
خط o.f() تابع f را به شکل Method invocation اجرا میکند. در داخل تابع f یک تابع دیگر به شکل function invocation اجرا میشود که در اینحال this به global object اشاره میکند و باعث میشود مقدار i در خروجی 0 چاپ شود .
برای حل این مشکل 2 راه وجود دارد  
راه اول :
var p = {
  i : 0,
  F : function() {
    var a = function() { this.i = 42; };
    a.apply(this);
    document.write(this.i);
  }
};
 p.F();
Result :42
با اینکار this را موقع اجرای تابع درونی برایش فرستاده تا حوزه اجرای تابع عوض شود و به i دسترسی پیدا کنیم .
یا اینکه همانند مثالهای قبلی :
var q = {
  i: 0,
  F: function F() {
    var that = this;
    var a = function () {
      that.i = 42;
    }
    a();
    document.write(this.i);
  }
}
 q.F();

منابع :
Javascript programmer,s refrence
 
مسیرراه‌ها
Blazor 5x

مبانی Blazor 

 احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor Server

تهیه API مخصوص Blazor WASM
Blazor WASM 

احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM

توزیع برنامه 

مدیریت استثناءها

بررسی تغییرات Blazor 8x  

مطالب تکمیلی
مطالب
مروری بر Blazor (قسمت اول)

Blazer یک فریمورک جدید تحت وب هست که این امکان را به برنامه نویسان دات نت میدهد تا از طریق Open Web Standards بتوانند کدهای خود را در مرورگر اجرا و تجربه جدیدی از ساخت برنامه‌های تک صفحه‌ای را داشته باشند. در این نوشتار قصد داریم ساختار و نحوه کارکرد این فناوری را بررسی نماییم. قبل از هر چیزی به دوران قبل از ایجاد Web Assembly برمی‌گردیم :

همانطور که در شکل زیر می‌بینید، زمانی تنها جاوااسکریپت فرمانروای یک مرورگر محسوب می‌شد. در این حالت کدهای جاوااسکریپت به هر شکلی که نوشته شده باشند در اختیار parser قرار میگیرند  و یک درخت از کدهای نوشته شده ایجاد شده و از طریق یک کامپایلر، کد‌ها به سطح پایین‌تری مشابه بایت کدها تبدیل می‌گردند و سپس از طریق یک مفسر دسترسی به بخش‌های مختلف api یک مرورگر در اختیار این کدها قرار میگیرند تا کار مورد نظر انجام شود.

 

در تصویر بعدی Web Assembly به بخش مفسر تزریق میشود و از طریق آن زبان‌های مختلف باید بر اساس Web Standard، به کدهای سطح‌های پایین‌تری کامپایل شوند. در اینجا این نکته مدنظر باشد که کدهایی که به سطح پایین‌تری کامپایل میشوند، تنها در داخل مرورگر شناخته شده میباشند و در خارج از دنیای وب قابل استفاده نیستند و نمیتوانند در سطح سیستم عامل قابل اجرا باشند. به همین جهت به شکل یک sandbox مورد استفاده قرار میگیرند و از این لحاظ، مشکلات امنیتی را در خارج از مرورگر ایجاد نمی‌کنند.

 

در شکل سوم Blazor که ترکیبی از نام Browser + Razor میباشد اضافه میشود. Blazor در اینجا وظیفه دارد محتوای فایل دریافتی را که شامل کدهای  HTML و  CSS و جاوااسکریپت است، به کدهای قابل فهمی برای مرورگر تبدیل کند. سپس mono وارد کار میشود. همانطور که می‌دانید mono جهت پشتیبانی از اجرای چندسکویی پروژه‌های دات نت اضافه شده که در اینجا هم همان وظیفه را منتها برای مرورگرهای مختلف، دارد. بدین جهت مونوی کامپایل شده بر روی Web Assembly قرار میگیرد تا کدهای دریافتی را تفسیر نماید. Blazor در اینجا dll‌های لازم را در mono بارگذاری میکند و سپس mono کدها را برای Web Assembly تفسیر میکند.

 

  اگر در تصویر بالا درقت کنید دو فایل Blazor.js و mono.js نیز وجود دارند که یک ارتباط به صورت Introp layer با Web Assembly برقرار کرده‌اند. البته در حال حاضر این ارتباط توسط Web Assembly پشتیبانی نمی‌شود. در صورت پیاده سازی و پشتیبانی Web Assembly از این بخش، میتوان با جاوااسکریپت هم با آن ارتباط برقرار کرد و یک ارتباط دو طرفه‌ای بین کدهای js و دات نت برقرار نمود؛ بدین صورت میتوان در دات نت توابع js را صدا زد و در js توابع دات نت صدا زده شوند.

همچنین مایکروسافت تنها به استفاده از Web Assembly اکتفا نکرده و از طریق SignalR نیز این  بستر را فراهم کرده است. با ایجاد یک سوکت به سمت سرور، تغییرات صفحه در سمت سرور، محاسبه و سپس بازگشت داده می‌شوند. در این حالت نیازی به ارسال فایل‌های dll نسبت به روش قبل نمی‌باشد. برای استفاده از این حالت میتوانید از بین گزینه‌های موجود در ایجاد پروژه، Blazor Server-side را مورد استفاده قرار دهید. البته این روش هم مزایا و معایب خودش را دارد.

جهت مقایسه این دو بخش به بررسی نکات مثبت و منفی میپردازیم:
1- در حالت استفاده از Web Assembly، حجمی حدود نزدیک به دو مگابایت بایدجابجا شود؛ ولی در حال سمت سرور، حجم صفحه حدود 100 کیلوبایت خواهد شد.
2- در حالت سمت سرور، تغییرات به دلیل رفت و برگشت به سرور با کمی تاخیر روبرو میشوند.
3- در حالت سمت سرور کارکرد آفلاین از دست میرود.
4- در حالت سرور، به دلیل اینکه همه کارها سمت سرور انجام میشود، ترافیک سرور را بالاتر میبرند.
5- استفاده از حالت سرور، معماری ساده‌تر و پیچیدگی‌های کمتری در سمت کلاینت دارد.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API
در ASP.NET Core، برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET که ASP.NET Web API مجزای از ASP.NET MVC و همچنین وب فرم‌ها ارائه شده بود، اکنون جزئی از ASP.NET MVC است و با آن یکپارچه می‌باشد. بنابراین پیشنیازهای راه اندازی Web API با ASP.NET Core شامل سه مورد ذیل هستند که پیشتر آن‌ها را بررسی کردیم:
الف) فعال سازی ارائه‌ی فایل‌های استاتیک
ب) فعال سازی ASP.NET MVC
ج) آشنایی با تغییرات مسیریابی

و مابقی آن صرفا یک سری نکات تکمیلی هستند که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


تعریف مسیریابی کلی کنترلر

در اینجا همانند مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی»، می‌توان در صورت نیاز، مسیریابی کلی کنترلر را توسط ویژگی Route بازنویسی کرد و برای مثال درخواست‌های آن‌را محدود به درخواست‌هایی کرد که با api/ شروع شوند:
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test
public class TestController : Controller
{
    private readonly ILogger<TestController> _logger;
 
    public TestController(ILogger<TestController> logger)
    {
        _logger = logger;
    }
[controller] هم در اینجا یک توکن پیش فرض است که با نام کنترلر جاری یا همان Test، به صورت خودکار جایگزین می‌شود.
در مورد سرویس ثبت وقایع نیز در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 17 - بررسی فریم ورک Logging» بحث کردیم و از آن می‌توان برای ثبت استثناءهای رخ داده استفاده کرد.


یک کنترلر ، اما با قابلیت‌های متعدد

همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار کلاس پایه‌ی این کنترلر Test، همان Controller متداول ASP.NET MVC ذکر شده‌است و نه Api Controller سابق. تمام قابلیت‌های موجود در این‌دو توسط همان Controller ارائه می‌شوند.


هنوز پیش فرض‌های سابق Web API برقرار هستند

در مثال ذیل که به نظر یک کنترلر ASP.NET MVC است،
- هنوز متد Get مربوط به Web API که به صورت پیش فرض به درخواست‌های Get ختم شده‌ی به نام کنترلر پاسخ می‌دهد، برقرار است (متد IEnumerable<string> Get). برای مثال اگر شخصی در مرورگر، آدرس http://localhost:7742/api/test را درخواست دهد، متد Get اجرا می‌شود.
- در اینجا می‌توان نوع خروجی متد را دقیقا از همان نوع اشیاء مدنظر، تعیین کرد؛ برای نمونه تعریف  <IEnumerable<string در مثال زیر.
- مهم نیست که از return Json استفاده کنید و یا خروجی را مستقیما با فرمت <IEnumerable<string ارائه دهید.
- اگر نیاز به کنترل بیشتری بر روی HTTP Response Status بازگشتی داشتید، می‌توانید از متدهایی مانند return Ok و یا return BadRequest در صورت بروز مشکلی استفاده نمائید. برای مثال در متد IActionResult GetEpisodes2، استثنای فرضی حاصل، ابتدا توسط سرویس ثبت وقایع ذخیره شده و در آخر یک BadRequest بازگشت داده می‌شود.
- تمام مسیریابی‌ها را توسط ویژگی Route و یا نوع‌های درخواستی مانند HttpGet، می‌توان بازنویسی کرد؛ مانند مسیر /api/path1
- امکان محدود ساختن نوع پارامترهای دریافتی همانند متد Get(int page) ذیل، توسط ویژگی‌های مسیریابی وجود دارد.
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test
public class TestController : Controller
{
    private readonly ILogger<TestController> _logger;
 
    public TestController(ILogger<TestController> logger)
    {
        _logger = logger;
    }
 
    [HttpGet]
    public IEnumerable<string> Get() // http://localhost:7742/api/test
    {
        return new [] { "value1", "value2" };
    }
 
    [HttpGet("{page:int}")]
    public IActionResult Get(int page) // http://localhost:7742/api/test/1
    {
        return Json(new[] { "value3", "value4" });
    }
 
    [HttpGet("/api/path1")]
    public IActionResult GetEpisodes1() // http://localhost:7742/api/path1
    {
        return Json(new[] { "value5", "value6" });
    }
 
    [HttpGet("/api/path2")]
    public IActionResult GetEpisodes2() // http://localhost:7742/api/path2
    {
        try
        {
            // get data from the DB ...
            return Ok(new[] { "value7", "value8" });
        }
        catch (Exception ex)
        {
            _logger.LogError("Failed to get data from the API", ex);
            return BadRequest();
        }
    } 
}
بنابراین در اینجا اگر می‌خواهید یک کنترلر ASP.NET Web API 2.x را به ASP.NET Core 1.0 ارتقاء دهید، تمام متدهای Get و Put و امثال آن هنوز معتبر هستند و مانند سابق عمل می‌کنند:
    [Route("api/[controller]")]
    public class ValuesController : Controller
    {
        // GET: api/values
        [HttpGet]
        public IEnumerable<string> Get()
        {
            return new string[] { "value1", "value2" };
        }
// GET api/values/5
        [HttpGet("{id}")]
        public string Get(int id)
        {
            return "value";
        }
// POST api/values
        [HttpPost]
        public void Post([FromBody]string value)
        {
        }
// PUT api/values/5
        [HttpPut("{id}")]
        public void Put(int id, [FromBody]string value)
        {
        }
// DELETE api/values/5
        [HttpDelete("{id}")]
        public void Delete(int id)
        {
        }
    }
}
در مورد ویژگی FromBody در ادامه بیشتر بحث خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید خروجی Web API شما همواره JSON باشد، می‌توانید ویژگی جدید Produces را به شکل ذیل به کلاس کنترلر اعمال کنید:
 [Produces("application/json")]
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test
public class TestController : Controller


تغییرات Model binding پیش فرض، برای پشتیبانی از ASP.NET MVC و ASP.NET Web API

فرض کنید مدل زیر را به برنامه اضافه کرده‌اید:
namespace Core1RtmEmptyTest.Models
{
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public int Age { get; set; }
    }
}
و همچنین قصد دارید اطلاعات آن‌را از کاربر توسط یک عملیات POST دریافت کرده و به شکل JSON نمایش دهید:
using Core1RtmEmptyTest.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class PersonController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }
 
        [HttpPost]
        public IActionResult Index(Person person)
        {
            return Json(person);
        }
    }
}
برای اینکار، از jQuery به نحو ذیل استفاده می‌کنیم (از این جهت که بیشتر ارسال‌های به سرور جهت کار با Web API نیز Ajax ایی هستند):
@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                type: 'POST',
                url: '/Person/Index',
                dataType: 'json',
                contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                data: JSON.stringify({
                    FirstName: 'F1',
                    LastName: 'L1',
                    Age: 23
                }),
                success: function (result) {
                    console.log('Data received: ');
                    console.log(result);
                }
            });
        });
    </script>
}


همانطور که مشاهده می‌کنید، اگر در ابتدای این متد یک break-point قرار دهیم، اطلاعاتی را از سمت کاربر دریافت نکرده‌است و مقادیر دریافتی نال هستند.
این مورد یکی از مهم‌ترین تغییرات Model binding این نگارش از ASP.NET MVC با نگارش‌های قبلی آن است. در اینجا اشیاء پیچیده از request body دریافت و bind نمی‌شوند و باید به نحو ذیل، محل دریافت و تفسیر آن‌ها را دقیقا مشخص کرد:
 public IActionResult Index([FromBody]Person person)
زمانیکه ویژگی FromBody را مشخص می‌کنیم، آنگاه اطلاعات دریافتی از request body دریافتی، به شیء Person نگاشت خواهند شد.


نکته‌ی مهم: حتی اگر FromBody را ذکر کنید ولی از JSON.stringify در سمت کاربر استفاده نکنید، باز هم نال دریافت خواهید کرد. بنابراین در این نگارش ذکر JSON.stringify نیز الزامی است.


حالت‌های دیگر تغییرات Model Binding در ASP.NET Core

تا اینجا مشخص شد که اگر یک درخواست Ajax ایی را به سمت سرور یک برنامه‌ی ASP.NET Core ارسال کنیم، به صورت پیش فرض به اشیاء پیچیده‌ی سمت سرور bind نمی‌شود و باید حتما ویژگی FromBody را نیز مشخص کرد تا اطلاعات را از request body واکشی کند (محل دریافت اطلاعات پیش فرض آن نامشخص است).
یک سؤال: اگر به سمت یک چنین اکشن متدی، اطلاعات فرمی را به حالت معمول ارسال کنیم، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
ارسال اطلاعات فرم‌ها به سرور، همواره شامل دو تغییر ذیل است:
  var dataType = 'application/x-www-form-urlencoded; charset=utf-8';
 var data = $('form').serialize();
اطلاعات فرم سریالایز می‌شوند و data type مخصوصی هم برای آن‌ها تنظیم خواهد شد. در این حالت، ارسال یک چنین اطلاعاتی به سمت اکشن متد فوق، با خطای 415 unsupported media type متوقف می‌شود. برای رفع این مشکل باید از ویژگی دیگری به نام FromForm استفاده کرد:
 [HttpPost]
public IActionResult Index([FromForm]Person person)
حالت‌های دیگر ممکن را در تصویر ذیل ملاحظه می‌کنید:


علت این مساله نیز بالا رفتن میزان امنیت سیستم است. در نگارش‌های قبلی، تمام مکان‌ها و حالت‌های میسر جستجو می‌شوند و اگر یکی از آن‌ها قابلیت تطابق با خواص شیء مدنظر را داشته باشد، کار binding به پایان می‌رسد. اما در اینجا با مشخص شدن محل دقیق منبع اطلاعات، دیگر سایر حالات جستجو نشده و سطح حمله کاهش پیدا می‌کند.
در اینجا باید مشخص کرد که دقیقا اطلاعاتی که قرار است به یک شیء پیچیده Bind شوند، آیا از یک Form تامین می‌شوند، یا از Body و یا از هدر، کوئری استرینگ، مسیریابی و یا حتی از یک سرویس.
تمام این حالت‌ها مشخص هستند (برای مثال دریافت اطلاعات از هدر درخواست HTTP و انتساب آن‌ها به خواص متناظری در شیء مشخص شده)، منهای FromService آن که به نحو ذیل عمل می‌کند:
در این حالت می‌توان در سازنده‌ی کلاس مدل خود، سرویسی را تزریق کرد و توسط آن خاصیتی را مقدار دهی نمود:
public class ProductModel
{
    public ProductModel(IProductService prodService)
    {
        Value = prodService.Get(productId);
    }
    public IProduct Value { get; private set; }
}
این تزریق وابستگی‌ها برای اینکه تکمیل شود، نیاز به ویژگی FromServices خواهد داشت:
 public async Task<IActionResult> GetProduct([FromServices]ProductModel product)
{
}
وجود ویژگی FromServices به این معنا است که سرویس‌های مدل یاد شده را از تنظیمات ابتدایی IoC Container خود خوانده و سپس در اختیار مدل جاری قرار بده. به این ترتیب حتی تزریق وابستگی‌ها در مدل‌های برنامه هم میسر می‌شود.


تغییر تنظیمات اولیه‌ی خروجی‌های ASP.NET Web API

در اینجا حالت ارائه‌ی خروجی XML به صورت پیش فرض فعال نیست. اگر علاقمند به افزودن آن نیز باشید، نحوه‌ی کار را در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه در کدهای ذیل مشاهده می‌کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.FormatterMappings.SetMediaTypeMappingForFormat("xml", new MediaTypeHeaderValue("application/xml")); 
 
    }).AddJsonOptions(options =>
    {
        options.SerializerSettings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();
        options.SerializerSettings.DefaultValueHandling = DefaultValueHandling.Include;
        options.SerializerSettings.NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore;
    });
همچنین اگر خواستید تنظیمات ابتدایی JSON.NET را تغییر داده و برای مثال خروجی JSON تولیدی را camel case کنید، این‌کار را توسط متد AddJsonOptions به نحو فوق می‌توان انجام داد.
مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 1 - معرفی و نحوه استفاده از آن

پروژه DNTFrameworkCore  که قصد پشتیبانی از آن را دارم، یک زیرساخت سبک وزن و توسعه پذیر با پشتیبانی از طراحی چند مستاجری، با تمرکز بر کاهش زمان و افزایش کیفیت توسعه سیستم‌های تحت وب مبتنی بر ASP.NET Core، توسعه داده شده است. 


اهدافی که این زیرساخت دنبال می‌کند

  • ارائه ساختارهای مشترک بین پروژه‌های مختلف از جمله Cross-Cutting Concern‌ها و ...
  • دنبال کردن اصل DRY به منظور متمرکز شدن صرف برروی منطق تجاری سیستم نه انجام و حل یکسری مسائل تکراری
  • کاهش زمان توسعه و اختصاص زمان بیشتر برای نوشتن آزمون‌های واحد منطق تجاری
  • کاهش باگ و جلوگیری از پخش شدن باگ‌های پیاده سازی در سراسر سیستم
  • کاهش زمان آموزش نیروهای جدید برای ملحق شدن به تیم تولید شما با حداقل دانش طراحی و برنامه نویسی شیء گرا
  • ارائه راهکاری یکپارچه برای توسعه پذیر بودن منطق تجاری پیاده سازی شده از طریق در معرض دید قرار دادن یکسری «Extensibility Point» با استفاده از رویکرد Event-Driven


امکانات این زیرساخت در زمان نگارش مطلب جاری


نحوه استفاده از بسته‌های نیوگت مرتبط

PM> Install-Package DNTFrameworkCore -Version 1.0.0
 services.AddDNTFramework()
     .AddDataAnnotationValidation()
     .AddModelValidation()
     .AddValidationOptions(options =>
     {
         /*options.IgnoredTypes.Add(typeof());*/
     })
     .AddMemoryCache()
     .AddAuditingOptions(options =>
     {
         // options.Enabled = true;
         // options.EnabledForAnonymousUsers = false;
         // options.IgnoredTypes.Add(typeof());
         // options.Selectors.Add(new NamedTypeSelector("SelectorName", type => type == typeof()));
     }).AddTransactionOptions(options =>
     {
         // options.Timeout=TimeSpan.FromMinutes(3);
         //options.IsolationLevel=IsolationLevel.ReadCommitted;
     });

متدهای الحاقی بالا برای ثبت سرویس‌ها و تنظیمات مرتبط با مکانیزم‌های اعتبارسنجی خودکار، مدیریت تراکنش‌ها، لاگ آماری، Eventing و سایر امکانات ذکر شده، در IoC Container  توکار ASP.NET Core استفاده خواهند شد.

PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EntityFramework -Version 1.0.0
services.AddDNTUnitOfWork<ProjectDbContext>();

‎بسته نیوگت بالا شامل پیاده سازی مبتنی بر EF Core برای واسط‌های تعریف شده در بسته نیوگت DNTFrameworkCore، می‌باشد؛ از جمله آن می‌توان به CrudService پایه اشاره کرد.  متد الحاقی AddDNTUnitOfWork برای ثبت و معرفی واسط‌های IUnitOfWork و ITransactionProvider به عنوان مهیا کننده تراکنش به همراه پیاده سازهای آنها و همچنین ثبت یک سری Hook تعریف شده برای ردیابی تغییرات، در سیستم تزریق وابستگی، استفاده خواهد شد.

همچنین با نصب بسته بالا، امکان استفاده از مهیا کننده Logging با امکان ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را خواهید داشت:

 public static IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder(string[] args) =>
            WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                .UseDefaultServiceProvider((context, options) =>
                {
                    options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment();
                })
                .ConfigureLogging((hostingContext, logging) =>
                {
                    logging.AddConfiguration(hostingContext.Configuration.GetSection("Logging"));
                    logging.AddConsole();
                    logging.AddDebug();
                    logging.AddEntityFramework<ProjectDbContext>(options => options.MinLevel = LogLevel.Warning);
                })
                .UseStartup<Startup>();

متد جنریک الحاقی AddEntityFramework برای ثبت مهیا کننده مذکور استفاده می‌شود. 

PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web -Version 1.0.0

بسته نیوگت بالا شامل یکسری سرویس برای اعمال دسترسی‌های پویا، CrudController مبتنی بر ASP.NET Core Web API، فیلتر مدیریت سراسری خطاهای برنامه و سایر امکاناتی که در ادامه مقالات با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد، می‌باشد. برای ثبت سرویس‌های تعریف شده می‌توانید از متد الحاقی AddDNTCommonWeb و به منظور تغییر محل ذخیره سازی کلیدهای موقت رمزنگاری مرتبط با Data Protection API و انتقال آنها به بانک اطلاعاتی، استفاده کنید. 

services.AddDNTCommonWeb()
    .AddDNTDataProtection();

نکته: برای انتقال کلیدهای موقت رمزنگاری به بانک اطلاعاتی، نیاز است تا از متد الحاقی زیر که در بسته نیوگت DNTFrameworkCore.EntityFramework موجود می‌باشد، به شکل زیر استفاده کنید:

services.AddDNTProtectionRepository<ProjectDbContext>();

‎‎

اگر نیاز به شماره گذاری خودکار دارید، بسته زیر را نیز می‌بایست نصب کنید:
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EntityFramework.SqlServer -Version 1.0.0

بسته بالا از امکانات مخصوص SqlServer برای اعمال قفل منطقی برای مدیریت مباحث همزمانی استفاده می‌کند؛ همچنین PreUpdateHook مرتبط با تولید خودکار کد منحصر به فرد، در این کتابخانه پیاده سازی شده است. به شکل زیر می‌توانید سرویس‌های مرتبط با آن را به سیستم تزریق وابستگی‌های معرفی کنید:

services.AddDNTNumbering(options =>
{
    options.NumberedEntityMap[typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
    {
        Start = 100,
        Prefix = "Task-",
        IncrementBy = 5
    };
});

‎‎به عنوان مثال برای شماره گذاری موجودیت Task، لازم است تنظیمات مرتبط آن را به شکل بالا به سیستم شماره گذاری معرفی کنید.

اگر قصد استفاده از کتابخانه FluentValidation را داشته باشید، می‌بایست بسته زیر را نیز نصب کنید:

PM> Install-Package DNTFrameworkCore.FluentValidation -Version 1.0.0  

برای ثبت و معرفی Adapter مرتبط، به سیستم اعتبارسنجی خودکار معرفی شده، لازم است از طریق متد الحاقی AddFluentModelValidation به شکل زیر اقدام کنید:

 services.AddDNTFramework()
     .AddDataAnnotationValidation()
     .AddModelValidation()
     .AddFluentModelValidation()
     .AddValidationOptions(options =>
     {
         /*options.IgnoredTypes.Add(typeof());*/
     })
     .AddMemoryCache()
     .AddAuditingOptions(options =>
     {
         // options.Enabled = true;
         // options.EnabledForAnonymousUsers = false;
         // options.IgnoredTypes.Add(typeof());
         // options.Selectors.Add(new NamedTypeSelector("SelectorName", type => type == typeof()));
     }).AddTransactionOptions(options =>
     {
         // options.Timeout=TimeSpan.FromMinutes(3);
         //options.IsolationLevel=IsolationLevel.ReadCommitted;
     });

‎‎

برای شروع پروژه جدید، نصب این بسته‌ها کفایت می‌کند. اگر نیاز به طراحی MultiTenancy دارید، بسته زیر را برای شناسایی Tenant جاری و از این قبیل کارها نیز می‌بایست نصب کنید:

PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web.MultiTenancy -Version 1.0.0
برای ثبت و معرفی ITenantResolver شخصی سازی شده خود، می‌توانید از متد الحاقی زیر استفاده کنید:
services.AddMultiTenancy<TenantResolver>();
همچنین نیاز است با استفاده از متد الحاقی زیر، Middleware تعریف شده در کتابخانه را به «HTTP Request Pipeline» سیستم معرفی کرده و ثبت کنید:
app.UseMultiTenancy();
نکته: بسته نیوگت DNTFrameworkCore.Web.MultitTenancy به منظور مهیا کردن طول عمر Tenant-Singleton، وابستگی به کتابخانه StructureMap نیز دارد. البته این بسته نیاز به بهبود هم دارد که در ادامه اعمال خواهد شد. همچنین امضای متدهای الحاقی بالا، در انتشارهای بعدی به AddDNTMultiTenancy و UseDNTMultiTenancy تغییر خواهند کرد.
در نهایت به منظور تزئین خودکار و پویای سرویس‌های برنامه برای اعمال یکسری Cross-Cutting Concern معرفی شده در بالا، از جمله اعتبارسنجی ورودی‌ها، مدیریت تراکنش‌ها و ... می‌توانید پس از ثبت و معرفی سرویس‌های خود به سیستم تزریق وابستگی توکار، با استفاده از Interceptor‌های پیاده سازی شده در زیرساخت، به شکل زیر اقدام کنید:
services.Scan(scan => scan
    .FromCallingAssembly()
    .AddClasses(classes => classes.AssignableTo<ISingletonDependency>())
    .AsMatchingInterface()
    .WithSingletonLifetime()
    .AddClasses(classes => classes.AssignableTo<IScopedDependency>())
    .AsMatchingInterface()
    .WithScopedLifetime()
    .AddClasses(classes => classes.AssignableTo<ITransientDependency>())
    .AsMatchingInterface()
    .WithTransientLifetime()
    .AddClasses(classes => classes.AssignableTo(typeof(IDomainEventHandler<>)))
    .AsImplementedInterfaces()
    .WithTransientLifetime());

foreach (var descriptor in services.Where(s => typeof(IApplicationService).IsAssignableFrom(s.ServiceType))
    .ToList())
{
    services.Decorate(descriptor.ServiceType, (target, serviceProvider) =>
        ProxyGenerator.CreateInterfaceProxyWithTargetInterface(
            descriptor.ServiceType,
            target, serviceProvider.GetRequiredService<ValidationInterceptor>(),
            (IInterceptor) serviceProvider.GetRequiredService<TransactionInterceptor>()));
}
به عنوان مثال در اینجا از ValidationInterceptor و TransactionInterceptor استفاده شده است.

پروژه نمونه‌ای هم برای نمایش امکانات زیرساخت را از اینجا می توانید دریافت کنید.
آزمون‌های واحد مرتبط با قسمت هایی از این زیرساخت را نیز می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.
مطالب
بررسی تفاوت بین DTO و POCO
در ابتدا اجازه بدهید تعریف درستی از این دو واژه، ارائه کنیم.

DTO (Data Transfer Object)
به بیان خیلی ساده، DTO‌ها برای انتقال اطلاعات استفاده می‌شوند؛ پس هیچ منطق و رفتاری در این اشیاء تعریف نمی‌شود .اگر در DTO منطقی پیاده سازی شود، دیگر به آن DTO گفته نمی‌شود. اجازه بدید منظورمان را از منطق یا رفتار مشخص کنیم. منطق یا رفتار، همان متدهایی هستند که در نوع داده خود تعریف میکنیم. در #C، یک DTO تنها از خصوصیت‌ها (Properties) که از بلوک‌های Get و Set تشکیل شده‌اند، ساخته می‌شود. البته بدون کدهایی جهت اعتبار سنجی (Validation) مقادیر.

سؤال: وضعیت attribute ‌ها و Metadata‌ها چه می‌شود؟
خیلی غیر معمول نیست که از metadata‌ها در DTO، به‌منظور اعتبار سنجی یا اهداف خاص، استفاده کنیم. بعضی از attribute‌ها هیچ رفتاری را به DTO‌ها اضافه نمی‌کنند؛ ولی استفاده از DTO‌ها را در بخش‌های دیگر سیستم، ساده‌تر می‌کنند. در نتیجه هیچکدام از attribute ‌ها و metadata‌ها، شرایط DTO بودن را نقض نمی‌کنند.

مدل‌های دیگری مثل ViewModels‌ها و API Model‌ها چه می‌شوند؟
واژه DTO خیلی مبهم است. تنها چیزی که بیان می‌کند این است که شیء است و فقط و فقط شامل اطلاعات است و رفتاری ندارد. در این تعریف درباره‌ی کاربرد مورد نظر یک DTO چیزی گفته نشده. در بسیاری از معماری‌ها، DTO نقش خاصی را ایفا می‌کند. بطور مثال در معماری MVC، از DTO‌ها برای انقیاد داده (Binding) و ارسال اطلاعات به یک View استفاده میکنند. به همین خاطر این DTO‌ها بعنوان ViewModel، در معماری MVC شناخته می‌شوند که رفتاری را در خود تعریف نمی‌کنند و تنها فرمت اطلاعات مورد انتظار یک View را مهیا می‌کنند.
پس در این سناریوی خاص، ViewModel نوعی DTO می‌باشد. اما باید دقت داشته باشید، همه ViewModel‌‌ها را نمی‌توان DTO محسوب کرد؛ مثلا در معماری MVVM، ویوو مدل‌های تعریف شده، شامل رفتار هم می‌باشند. حتی در معماری MVC نیز گاهی اوقات منطقی به  ViewModel‌‌ها اضافه می‌شود که دیگر به آنها DTO نمی‌گوییم.

 
در صورت امکان، نام DTO‌ها را بر اساس استفاده‌ی آنها تعیین کنید. بطور مثال کلاسی با نام FoodDTO، مشخص نمی‌کند که این نوع، کجا و چگونه قرار است در معماری برنامه شما مورد استفاده قرار  بگیرید؛ برعکس نامگذاری به صورت FoodViewModels کاربرد آن را صراحتا بیان می‌کند.
مثالی از DTO در زبان سی شارپ :
public class ProductViewModel
{
  public int ProductId { get; set; }
  public string Name { get; set; }
  public string Description { get; set; }
  public string ImageUrl { get; set; }
  public decimal UnitPrice { get; set; }
}

کپسوله سازی و DTO ها 
کپسوله سازی، یکی از اصول برنامه نویسی شیءگرا می‌باشد. اما این کپسوله سازی به DTO‌ها اعمال نمی‌شوند. به این علت که هدف کپسوله سازی، پنهان کردن فرآیند پشت صحنه‌ی ذخیره سازی اطلاعات است؛ اما در DTO هیچ فرآیندی پیاده سازی نشده و نباید هیچ State پنهانی وجود داشته باشد. پس بحث Encapsulation در DTO منتفی است. پس کار را برای خودتان سخت نکنید؛ با تعریف private setter ‌ها یا تبدیل کردن DTO به یک شیء غیرقابل تغییر (immutable). شما باید به‌راحتی بتوانید عملیات ایجاد، نوشتن و خواندن DTO‌‌ها را انجام دهید؛ همچنین باید بتوانید عملیات سریالایز کردن بر روی DTO‌‌ها را بدون فرآیند سفارشی اضافه‌ای، انجام دهید.

Field ها  یا Property ها 
سؤالی که مطرح می‌شود این است که وقتی کپسوله سازی در DTO مفهومی ندارد، چرا باید همیشه از property ‌ها استفاده کنیم؟ چرا از فیلد‌ها استفاده نکنیم (فیلد‌های public )؟
ما می‌توانیم هم از property استفاده کنیم و هم از field‌ها؛ اما بعضی از فریم ورک‌ها که کار Serialization را انجام می‌دهند، فقط با property ‌ها کار می‌کنند. بنابراین بسته به نیاز خودتان، از field‌های عمومی یا property‌ها استفاده کنید. اما عموما از Property استفاده میکنند. البته در این پیوند، پرسش و پاسخ مفصلی در این رابطه وجود دارد.

غیرقابل تغییر بودن (Immutability) و نوع رکورد ( Record Type )
غیرقابل تغییر بودن، یکی از مزیت‌های مهم در توسعه نرم افزار است. اما همانطور که در مثل بالا بیان شد، نیازی به غیرقابل تغییر کردن DTO‌‌ها نیست. با ارائه رکورد در سی شارپ 9  شرایط کمی تغییر کرد. شاید عبارت مخفف دیگری که اضافه شده Data transfer Records یا (DTRs) است. یکی از روش‌های تعریف DTR در سی شارپ 9، به شکل زیر است:
public record ProductDTO(int Id, string Name, string Description);

البته روش دیگری هم وجود دارد که شما property‌ها را تعریف کنید و از طریق سازنده، مقدار دهی شوند. ویژگی جدید init-only این امکان را فراهم می‌کند که فقط در زمان مقدار دهی اولیه (initialization)، خصوصیات مقداردهی شوند و در ادامه‌ی چرخه حیات شیء، property ‌ها فقط خواندنی هستند. این ویژگی، record‌ها را غیر قابل تغییر می‌کند.
مثال:
public record ProductDTO
{
  public int Id { get; init; }
  public string Name { get; init; }
}
var dto = new ProductDTO { Id = 1, Name = "some name" };

کلاس‌های POCO یا همان Plain Old CLR/C# Object
شی Plain Old چیست؟ هر شیءای که Plain Old باشد، می‌تواند در هر جایی از برنامه‌ی ما مورد استفاده قرار بگیرد؛ حتی در کلاس‌های Test برنامه. این اشیاء هیچگونه وابستگی برای اجرا وظایف خود، به بانک‌های اطلاعاتی و کتابخانه‌های ثالت ندارند.
برای درک بهتر این نوع کلاس‌ها، به مثال زیر دقت کنید:
public class Product : DataObject<Product>
{
  public Product(int id)
  {
    Id = id;
    InitializeFromDatabase();
  }
  private void InitializeFromDatabase()
  {
    DataHelpers.LoadFromDatabase(this);
  }
  public int Id { get; private set; }
  // other properties and methods
}
همانطور که مشاهده میکنید، این کلاس به متد استاتیکی برای کار با دیتابیس وابسته است؛ در نتیجه باعث میشود که کل کلاس، به وجود بانک اطلاعاتی وابسته شود. همچنین با ارث بری از کلاس پایه‌ی دیگری، وابستگی به یک کتابخانه‌ی ثالث ایجاد شده‌است. اجرای آزمون واحد برای چنین کلاسی، سبب fail شدن عملیات می‌شود. به این علت که ارتباط با بانک اطلاعاتی مورد نیاز متد DataHelpers، تامین نشده‌است. این شرایط، مثالی از الگوی Active Record Pattern می‌باشند. همچنین این کلاس دسترسی به منبع داده را در درون خود گنجانده است که این به معنای نقض اصل Persistence Ignorant (اصل Persistence Ignorance به طور خلاصه بیان می‌کند که در تحلیل و طراحی Business Logic به موضوع ذخیره‌سازی (Persistence) فکر نکنید (تا جای ممکن) یا به عبارت دیگر، ذهن خود را درگیر پیچیدگی‌های ذخیره سازی نکنید. برگرفته شده از breakpoint.blog.ir : روح الله دلپاک)می باشد. یکی از ویژگی‌های POCO عدم نقض الگوی فوق است.

مثالی از POCO : 
public class Product
{
  public Product(int id)
  {
    Id = id;
  }

  private Product()
  {
    // required for EF
  }

  public int Id { get; private set; }
  // other properties and methods
}
این کلاس یک POCO است:
  • برای اجرای وظایف خود به فریم ورک ثالثی وابسته نیست.
  • به کلاس پایه‌ای ( Base class) نیاز ندارد.
  • وابستگی به متد استاتیکی ندارد.
  • می تواند در هر جایی از پروژه، نمونه سازی شود.
  • اصل Persistence Ignorant را بیشتر رعایت کرده، نه بطور کامل؛ چون یک سازنده دارد که به کتابخانه‌ی ثالثی نیازمند است (سازنده‌ی بدون پارامتر که مورد نیاز EF می‌باشد).

POCO و DTO :

شاید این دو مفهموم گیج کننده باشند، ولی DTO همان POCO هست. اگر یک کلاس، DTO باشد، حتما POCO نیز هست. (مرور ویژگی‌های دو مورد در بخش‌های قبلی) ولی برعکس این وضعیت ممکن است صادق نباشد؛ مثال قبلی که در آن وابستگی به کتابخانه‌ی ثالثی در سازنده‌ی بدون پارامتر وجود داشت، DTO بودن را نقض می‌کرد. پس اگر هر دو حالت صادق بود، میتوان گفت این دو مفهوم یکی است.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دهم - کار با فرم‌ها - قسمت اول
هر برنامه‌ی وبی، نیاز به کار با فرم‌های وب را دارد و به همین جهت، AngularJS 2.0 به همراه دو نوع از فرم‌ها است: فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها و فرم‌های مبتنی بر مدل‌ها.
کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها ساده‌تر است؛ اما کنترل کمتری را بر روی مباحث اعتبارسنجی داده‌های ورودی توسط کاربر، در اختیار ما قرار می‌دهند. اما فرم‌های مبتنی بر مدل‌ها هر چند به همراه اندکی کدنویسی بیشتر هستند، اما کنترل کاملی را جهت اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران، ارائه می‌دهند. در این قسمت فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها (Template-driven forms) را بررسی می‌کنیم.


ساخت فرم مبتنی بر قالب‌های ثبت یک محصول جدید

در ادامه‌ی مثال این سری، می‌خواهیم به کاربران، امکان ثبت اطلاعات یک محصول جدید را نیز بدهیم. به همین جهت فایل‌های جدید product-form.component.ts و product-form.component.html را به پوشه‌ی App\products برنامه اضافه می‌کنیم (جهت تعریف کامپوننت فرم جدید به همراه قالب HTML آن).
الف) محتوای کامل product-form.component.html
<form #f="ngForm" (ngSubmit)="onSubmit(f.form)">
    <div class="panel panel-default">
        <div class="panel-heading">
            <h3 class="panel-title">
                Add Product
            </h3>
        </div>
        <div class="panel-body form-horizontal">
            <div class="form-group">
                <label for="productName" class="col col-md-2 control-label">Name</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="productName" id="productName" required
                           #productName="ngForm"
                           (change)="log(productName)"
                           minlength="3"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.productName"/>
                    <div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
                        <label class="text-danger" *ngIf="productName.errors.required">
                            Name is required.
                        </label>
                        <label class="text-danger" *ngIf="productName.errors.minlength">
                            Name should be minimum {{ productName.errors.minlength.requiredLength }} characters.
                        </label>
                    </div>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="productCode" class="col col-md-2 control-label">Code</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="productCode" id="productCode" required
                           #productCode="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.productCode"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="productCode.touched && !productCode.valid">
                        Code is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="releaseDate" class="col col-md-2 control-label">Release Date</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="releaseDate" id="releaseDate" required
                           #releaseDate="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.releaseDate"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="releaseDate.touched && !releaseDate.valid">
                        Release Date is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="price" class="col col-md-2 control-label">Price</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="price" id="price" required
                           #price="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.price"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="price.touched && !price.valid">
                        Price is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="description" class="col col-md-2 control-label">Description</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <textarea ngControl="description" id="description" required
                              #description="ngForm"
                              rows="10" type="text" class="form-control"
                              [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
                    <label class="text-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
                        Description is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="imageUrl" class="col col-md-2 control-label">Image</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="imageUrl" id="imageUrl" required
                           #imageUrl="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.imageUrl"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="imageUrl.touched && !imageUrl.valid">
                        Image is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
        </div>
        <footer class="panel-footer">
            <button [disabled]="!f.valid"
                    type="submit" class="btn btn-primary">
                Submit
            </button>
        </footer>
    </div>
</form>

ب) محتوای کامل product-form.component.ts
import { Component } from 'angular2/core';
import { Router } from 'angular2/router';
import { IProduct } from './product';
import { ProductService } from './product.service';
 
@Component({
    //selector: 'product-form',
    templateUrl: 'app/products/product-form.component.html'
})
export class ProductFormComponent {
 
    productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
 
    constructor(private _productService: ProductService, private _router: Router) { }
 
    log(productName): void {
        console.log(productName);
    }
 
    onSubmit(form): void {
        console.log(form);
        console.log(this.productModel);
 
        this._productService.addProduct(this.productModel)
            .subscribe((product: IProduct) => {
                console.log(`ID: ${product.productId}`);
                this._router.navigate(['Products']);
            });
    }
}

اکنون ریز جزئیات و تغییرات این دو فایل را قدم به قدم بررسی خواهیم کرد.

تا اینجا در فایل product-form.component.html یک فرم ساده‌ی HTML ایی مبتنی بر بوت استرپ 3 را تهیه کرده‌ایم. نکات ابتدایی آن، دقیقا مطابق است با مستندات بوت استرپ 3؛ از لحاظ تعریف form-horizontal و سپس ایجاد یک div با کلاس form-group و قرار دادن المان‌هایی با کلاس‌های form-control در آن. همچنین برچسب‌های تعریف شده‌ی با ویژگی for، در این المان‌ها، جهت بالارفتن دسترسی پذیری به عناصر فرم، اضافه شده‌اند. این مراحل در مورد تمام فرم‌های استاندارد وب صادق هستند و نکته‌ی جدیدی ندارند.

در ادامه تعاریف AngularJS 2.0 را به این فرم اضافه کرد‌ه‌ایم. در اینجا هر کدام از المان‌های ورودی، تبدیل به Controlهای AngularJS 2.0 شده‌اند. کلاس Control، خواص ویژه‌ای را در اختیار ما قرار می‌دهد. برای مثال value یا مقدار این المان چیست؟ وضعیت touched و untouched آن چیست؟ (آیا کاربر فوکوس را به آن منتقل کرده‌است یا خیر؟) آیا dirty است؟ (مقدار آن تغییر کرده‌است؟) و یا شاید هم pristine است؟ (مقدار آن تغییری نکرده‌است). علاوه بر این‌ها دارای خاصیت valid نیز می‌باشد (آیا اعتبارسنجی آن موفقیت آمیز است؟)؛ به همراه خاصیت errors که مشکلات اعتبارسنجی موجود را باز می‌گرداند.
<div class="form-group">
    <label for="description" class="col col-md-2 control-label">Description</label>
    <div class="controls col col-md-10">
        <textarea ngControl="description" id="description" required
                  #description="ngForm"
                  rows="10" type="text" class="form-control"
                  [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
        <label class="text-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
            Description is required.
        </label>
    </div>
</div>
در اینجا کلاس مفید دیگری به نام ControlGroup نیز درنظر گرفته شده‌است. برای مثال هر فرم، یک ControlGroup است (گروهی متشکل از کنترل‌ها، در صفحه). البته می‌توان یک فرم بزرگ را به چندین ControlGroup نیز تقسیم کرد. تمام خواصی که برای کلاس Control ذکر شدند، در مورد کلاس ControlGroup نیز صادق هستند. با این تفاوت که این‌بار اگر به خاصیت valid آن مراجعه کردیم، یعنی تمام کنترل‌های قرار گرفته‌ی در آن گروه معتبر هستند و نه صرفا یک تک کنترل خاص. به همین ترتیب خاصیت errors نیز تمام خطاهای اعتبارسنجی یک گروه را باز می‌گرداند.
هر دو کلاس Control و ControlGroup از کلاس پایه‌ای به نام AbstractControl مشتق شده‌اند و این کلاس پایه است که خواص مشترک یاد شده را به همراه دارد.

بنابراین برای کار ساده‌تر با یک فرم AngularJS 2.0، کل فرم را تبدیل به یک ControlGroup کرده و سپس هر کدام از المان‌های ورودی را تبدیل به یک Control مجزا می‌کنیم. کار برقراری این ارتباط، با استفاده از دایرکتیو ویژه‌ای به نام ngControl انجام می‌شود. بنابراین دایرکتیو ngControl، با نامی دلخواه و معین، به تمام المان‌های ورودی، انتساب داده شده‌است.
هرچند در این مثال نام ngControl‌ها با مقدار id هر کنترل یکسان درنظر گرفته شده‌است، اما ارتباطی بین این دو نیست. مقدار id جهت استفاده‌ی در DOM کاربرد دارد و مقدار ngControl توسط AngularJS 2.0 استفاده می‌شود. جهت رسیدن به کدهایی یکدست، بهتر است این نام‌ها را یکسان درنظر گرفت؛ اما هیچ الزامی هم ندارد.

برای بررسی جزئیات این اشیاء کنترل، در المان productName، یک متغیر محلی را به نام productName# تعریف کرده‌ایم و آن‌را به دایرکتیو ngControl انتساب داده‌ایم. این انتساب توسط ngForm انجام شده‌است. زمانیکه AngularJS 2.0 یک متغیر محلی تنظیم شده‌ی به ngForm را مشاهده می‌کند، آن‌را به صورت خودکار به ngControl همان المان ورودی متصل می‌کند. سپس این متغیر محلی را به متد log ارسال کرده‌ایم. این متد در کلاس کامپوننت جاری تعریف شده‌است و کار آن نمایش شیء Control جاری در کنسول developer tools مرورگر است.
<input ngControl="productName" id="productName" required
       #productName="ngForm"
       (change)="log(productName)"
       minlength="3"
       type="text" class="form-control"
       [(ngModel)]="productModel.productName"/>


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، عناصر یک شیء Control، در کنسول نمایش داده شده‌اند و در اینجا بهتر می‌توان خواصی مانند valid و امثال آن‌را که به همراه این کنترل وجود دارند، مشاهده کرد. برای مثال خاصیت dirty آن true است چون مقدار آن المان ورودی، تغییر کرده‌است.

بنابراین تا اینجا با استفاده از دایرکتیو ngControl، یک المان ورودی را به یک شیء Control متصل کردیم. همچنین نحوه‌ی تعریف یک متغیر محلی را در المانی و سپس ارسال آن را به کلاس متناظر با کامپوننت فرم، نیز بررسی کردیم.


افزودن اعتبارسنجی به فرم ثبت محصولات

به کنترل‌هایی که به صورت فوق توسط ngControl ایجاد می‌شوند، اصطلاحا implicitly created controls می‌گویند؛ یا به عبارتی ایجاد آن‌ها به صورت «ضمنی» توسط AngularJS 2.0 انجام می‌شود که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر فوق نیز مشاهده کردید. این نوع کنترل‌های ضمنی، امکانات اعتبارسنجی محدودی را در اختیار دارند؛ که تنها سه مورد هستند:
الف) required
ب) minlength
ج) maxlength

این‌ها ویژگی‌های استاندارد اعتبارسنجی HTML 5 نیز هستند. نمونه‌ای از اعمال این موارد را با افزودن ویژگی required، به المان‌های فرم ثبت محصولات فوق، مشاهده می‌کنید.
سپس نیاز داریم تا خطاهای اعتبارسنجی را در مقابل هر المان ورودی نمایش دهیم.
<textarea ngControl="description" id="description" required
          #description="ngForm"
          rows="10" type="text" class="form-control"></textarea>
<div class="alert alert-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
    Description is required.
</div>
پس از افزودن ویژگی required به یک المان، افزودن و نمایش خطاهای اعتبارسنجی، شامل سه مرحله‌ی زیر است:
الف) ایجاد یک div ساده جهت نمایش پیام خطای اعتبار سنجی
ب) افزودن یک متغیر محلی با # و تنظیم شده‌ی به ngForm، جهت دسترسی به شیء کنترل ایجاد شده
ج) استفاده از این متغیر محلی در دایرکتیو ساختاری ngIf* جهت دسترسی به خاصیت valid آن کنترل. بر مبنای مقدار این خاصیت است که تصمیم گرفته می‌شود، پیام اجباری بودن پر کردن فیلد نمایش داده شود یا خیر.
در اینجا یک سری کلاس بوت استرپ 3 هم جهت نمایش بهتر این پیام خطای اعتبارسنجی، اضافه شده‌اند.

علت استفاده از خاصیت touched این است که اگر آن‌را حذف کنیم، در اولین بار نمایش فرم، ذیل تمام المان‌های ورودی، پیام اجباری بودن تکمیل آن‌ها نمایش داده می‌شود. با استفاده از خاصیت touched، اگر کاربر به المانی مراجعه کرد و سپس آن‌را تکمیل نکرد، آنگاه پیام خطای اعتبارسنجی را دریافت می‌کند.



بهبود شیوه نامه‌ی پیش فرض المان‌های ورودی اطلاعات در AngularJS 2.0

می‌خواهیم اگر اعتبارسنجی یک المان ورودی با شکست مواجه شد، یک حاشیه‌ی قرمز، در اطراف آن نمایش داده شود. این مورد را با توجه به اینکه AngularJS 2.0، شیوه نامه‌های ویژه‌ای را به صورت خودکار به المان‌ها اضافه می‌کند، می‌توان به صورت سراسری به تمام فرم‌ها اضافه کرد. برای این منظور فایل app.component.css واقع در ریشه‌ی پوشه‌ی app را گشوده و تنظیمات ذیل را به آن اضافه کنید:
.ng-touched.ng-invalid{
    border: 1px solid red;
}

ویژگی‌های اضافه شده‌ی در حالت شکست اعتبارسنجی؛ مانند ng-invalid


ویژگی‌های اضافه شده‌ی در حالت موفقیت اعتبارسنجی؛ مانند ng-valid



مدیریت چندین ویژگی اعتبارسنجی یک المان با هم

گاهی از اوقات نیاز است برای یک المان ورودی، چندین نوع اعتبارسنجی مختلف را تعریف کرد. برای مثال فرض کنید که ویژگی‌های required و همچنین minlength، برای نام محصول تنظیم شده‌اند. در این حالت ذکر productName.valid خیلی عمومی است و هر دو حالت اجباری بودن فیلد و حداقل طول آن‌را با هم به همراه دارد:
<div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.touched && !productName.valid">
   Name is required.
</div>
بنابراین در این حالت از روش ذیل استفاده می‌شود:
<div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
    <div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.errors.required">
        Name is required.
    </div>
    <div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.errors.minlength">
        Name should be minimum 3 characters.
    </div>
</div>
خاصیت errors نیز یکی دیگر از خواص شیء کنترل است. اگر نال بود، یعنی خطایی وجود ندارد و در غیراینصورت، به ازای هر نوع اعتبارسنجی تعریف شده، خواصی به آن اضافه می‌شوند. بنابراین ذکر productName.errors.required به این معنا است که آیا خاصیت errors، دارای کلیدی به نام required است؟ اگر بله، یعنی این فیلد هنوز پر نشده‌است.
همچنین چون در این حالت productName.touched نیاز است چندین بار تکرار شود، می‌توان آن‌را در یک div محصور کننده‌ی دو div مورد نیاز جهت نمایش خطاهای اعتبارسنجی قرار داد. به علاوه بررسی نال نبودن productName.errors نیز در div محصور کننده صورت گرفته‌است و دیگر نیازی نیست این بررسی را به ngIfهای داخلی اضافه کرد.

نکته 1
اگر علاقمند بودید تا جزئیات خاصیت errors را مشاهده کنید، آن‌را می‌توان توسط pipe توکاری به نام json به صورت موقت نمایش داد و بعد آن‌را حذف کرد:
 <div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
  {{ productName.errors | json }}

نکته 2
بجای ذکر مستقیم عدد سه در «minimum 3 characters»، می‌توان این عدد را مستقیما از تعریف ویژگی minlength نیز استخراج کرد:
 Name should be minimum {{ productName.errors.minlength.requiredLength }} characters.


بررسی ngForm

شبیه به ngControl که یک المان ورودی را به یک کنترل AngularJS 2.0 متصل می‌کند، دایرکتیو دیگری نیز به نام ngForm وجود دارد که کل فرم را به شیء ControlGroup بایند می‌کند و برخلاف ngControl، نیازی به ذکر صریح آن وجود ندارد. هر زمانیکه AngularJS 2.0، المان استاندارد فرمی را در صفحه مشاهده می‌کند، این اتصالات را به صورت خودکار برقرار خواهد کرد.
ngForm دارای خاصیتی است به نام ngSumbit که از نوع EventEmitter است (نمونه‌ای از آن را در مبحث کامپوننت‌های تو در تو پیشتر ملاحظه کرده‌اید). بنابراین از آن می‌توان جهت اتصال رخداد submit فرم، به متدی در کلاس کامپوننت خود، استفاده کرد. متد متصل به این رخداد، زمانی فراخوانی می‌شود که کاربر بر روی دکمه‌ی submit کلیک کند:
 <form #f="ngForm" (ngSubmit)="onSubmit(f.form)">
همچنین در اینجا متغیر محلی f جهت دسترسی به شیء ControlGroup و ارسال آن به متد onSubmit تعریف شده‌است (شبیه به متغیرهای محلی دسترسی به ngControl که پیشتر جهت نمایش خطاهای اعتبارسنجی، اضافه کردیم).

پس از تعریف این رخداد و اتصال آن در قالب کامپوننت، اکنون می‌توان متد onSubmit را در کلاس آن نیز اضافه کرد.
onSubmit(form): void {
   console.log(form);
}
فعلا هدف از این متد، نمایش جزئیات شیء form دریافتی، در کنسول developer tools است.



غیرفعال کردن دکمه‌ی submit در صورت وجود خطاهای اعتبارسنجی

در قسمت بررسی ngForm، یک متغیر محلی را به نام f ایجاد کردیم که به شیء ControlGroup فرم جاری اشاره می‌کند. از این متغیر و خاصیت valid آن می‌توان با کمک property binding به خاصیت disabled یک دکمه، آن‌را به صورت خودکار فعال یا غیرفعال کرد:
<button [disabled]="!f.valid"
        type="submit" class="btn btn-primary">
    Submit
</button>
هر زمانیکه کل فرم از لحاظ اعتبارسنجی مشکلی نداشته باشد، دکمه‌ی submit فعال می‌شود و برعکس.



نمایش فرم افزودن محصولات توسط سیستم Routing

با نحوه‌ی تعریف مسیریابی‌ها در قسمت قبل آشنا شدیم. برای نمایش فرم افزودن محصولات، می‌توان تغییرات ذیل را به فایل app.component.ts اعمال کرد:
//same as before...
import { ProductFormComponent }  from './products/product-form.component';
 
@Component({
    //same as before…
    template: `
                //same as before…
                    <li><a [routerLink]="['AddProduct']">Add Product</a></li>
               //same as before…
    `,
    //same as before…
})
@RouteConfig([
    //same as before…
    { path: '/addproduct', name: 'AddProduct', component: ProductFormComponent }
])
//same as before...
ابتدا به RouteConfig، مسیریابی کامپوننت فرم افزودن محصولات اضافه شده‌است. سپس ماژول این کلاس در ابتدای فایل import شده و در آخر routerLink آن به قالب سایت و منوی بالای سایت اضافه شده‌است.



اتصال المان‌های فرم به مدلی جهت ارسال به سرور

برای اتصال المان‌های فرم به یک مدل، این مدل را به صورت یک خاصیت عمومی، در سطح کلاس کامپوننت فرم، تعریف می‌کنیم:
 productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
اگر از اینترفیسی مانند IProduct که در قسمت‌های قبل این سری تعریف شد، نیاز است شیء جدیدی ساخته شود، الزاما نیازی نیست تا یک کلاس جدید را از آن مشتق کرد و بعد متغیر new ClassName را تهیه کرد. در TypeScript می‌توان به صورت خلاصه از syntax فوق نیز استفاده کرد.
پس از تعریف خاصیت productModel، اکنون کافی است با استفاده از two-way data binding، آن‌را به المان‌های فرم نسبت دهیم. برای مثال:
<textarea ngControl="description" id="description" required
          #description="ngForm"
          rows="10" type="text" class="form-control"
          [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
در اینجا با استفاده از ngModel و انقیاد دو طرفه، کار اتصال به خاصیت توضیحات شیء محصول انجام شده‌است. اکنون بلافاصله تغییرات اعمالی به فرم، به مدل متناظر منعکس می‌شود و برعکس. این ngModel را به تمام المان‌های ورودی فرم متصل خواهیم کرد.
پس از تعریف یک چنین اتصالی، دیگر نیازی به مقدار دهی پارامتر onSubmit(f.form) نیست. زیرا شیء productModel، در متد onSumbit در دسترس است و این شیء همواره حاوی آخرین تغییرات اعمالی به المان‌های فرم است.

پس از اینکه فرم را به مدل آن متصل کردیم، فایل product.service.ts را گشوده و متد جدید addProduct را به آن اضافه کنید:
addProduct(product: IProduct): Observable<IProduct> {
    let headers = new Headers({ 'Content-Type': 'application/json' }); // for ASP.NET MVC
        let options = new RequestOptions({ headers: headers });
 
    return this._http.post(this._addProductUrl, JSON.stringify(product), options)
        .map((response: Response) => <IProduct>response.json())
        .do(data => console.log("Product: " + JSON.stringify(data)))
        .catch(this.handleError);
}
کار این متد، ارسال شیء محصول به یک اکشن متد برنامه‌ی ASP.NET MVC جاری است. با جزئیات کار با obsevables درمطلب «دریافت اطلاعات از سرور» پیشتر آشنا شده‌ایم.
نکته‌ی مهم اینجا است که content type پیش فرض ارسالی متد post آن، plain text است و در این حالت ASP.NET MVC شیء JSON دریافتی از کلاینت را پردازش نخواهد کرد. بنابراین نیاز است تا هدر content type را به صورت صریحی در اینجا ذکر نمود؛ در غیراینصورت در سمت سرور، شاهد نال بودن مقادیر دریافتی از کاربران خواهیم بود.
امضای سمت سرور متد دریافت اطلاعات از کاربر، چنین شکلی را دارد (تعریف شده در فایل Controllers\HomeController.cs):
 [HttpPost]
public ActionResult AddProduct(Product product)
{

اشیاء هدرها و تنظیمات درخواست، در متد addProduct سرویس ProductService، در ماژول‌های ذیل تعریف شده‌اند که باید به ابتدای فایل product.service.ts اضافه شوند:
 import { Headers, RequestOptions } from 'angular2/http';

پس از تعریف متد addProduct در سرویس ProductService، اکنون با استفاده از ترزیق این سرویس به سازنده‌ی کلاس فرم ثبت یک محصول جدید، می‌توان متد this._productService.addProduct را جهت ارسال productModel به سمت سرور، در متد onSubmit فراخوانی کرد:
//Same as before…
import { IProduct } from './product';
import { ProductService } from './product.service';
 
@Component({
//Same as before…
})
export class ProductFormComponent {
 
    productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
 
    constructor(private _productService: ProductService, private _router: Router) { }
 
    //Same as before… 

    onSubmit(form): void {
        console.log(form);
        console.log(this.productModel);
 
        this._productService.addProduct(this.productModel)
            .subscribe((product: IProduct) => {
                console.log(`ID: ${product.productId}`);
                this._router.navigate(['Products']);
            });
    }
}
همانطور که ذکر شد، از آنجائیکه شیء productModel حاوی آخرین تغییرات اعمالی توسط کاربر است، اکنون می‌توان پارامتر form متد onSubmit را حذف کرد.
در اینجا پس از فراخوانی متد addProduct، متد subscribe، در انتهای زنجیره، فراخوانی شده‌است. کار آن هدایت کاربر به صفحه‌ی نمایش لیست محصولات است. در اینجا this._router از طریق تزریق وابستگی‌های سرویس مسیریاب به سازنده‌ی کلاس، تامین شده‌است. نمونه‌ی آن‌را در قسمت «افزودن دکمه‌ی back با کدنویسی» مربوطه به مطلب آشنایی با مسیریابی، پیشتر مطالعه کرده‌اید.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part10.zip


خلاصه‌ی بحث

فرم‌های template driven در AngularJS 2.0 به این نحو طراحی می‌شوند:
 1) ابتدا فرم HTML را به حالت معمولی آن طراحی می‌کنیم؛ با تمام المان‌های آن.
 2) به تمام المان‌های فرم، دیراکتیو ngControl را متصل می‌کنیم، تا AngularJS 2.0 آن‌را تبدیل به یک کنترل خاص خودش کند. کنترلی که دارای خواصی مانند valid و touched است.
 3) سپس برای دسترسی به این کنترل ایجاد شده‌ی به صورت ضمنی، یک متغیر محلی آغاز شده‌ی با # را به تمام المان‌ها اضافه می‌کنیم.
 4) اعتبارسنجی‌هایی را مانند required  به المان‌های فرم اضافه می‌کنیم.
 5) از متغیر محلی تعریف شده و ngIf* برای بررسی خواصی مانند valid و touched برای نمایش خطاهای اعتبارسنجی کمک گرفته می‌شود.
 6) پس از تعریف فرم، تعریف ngControlها، تعریف متغیر محلی شروع شده‌ی با # و افزودن خطاهای اعتبارسنجی، اکنون نوبت به ارسال این اطلاعات به سرور است. بنابراین رخداد ngSubmit را باید به متدی در کلاس کامپوننت جاری متصل کرد.
 7) اکنون که با کلیک بر روی دکمه‌ی submit فرم، متد onSubmit متصل به ngSubmit فراخوانی می‌شود، نیاز است بین المان‌های فرم HTML و کلاس کامپوننت، ارتباط برقرار کرد. این‌کار را توسط two-way data binding و تعریف ngModel بر روی تمام المان‌های فرم، انجام می‌دهیم. این ngModelها، به یک خاصیت عمومی که متناظر است با وهله‌ای از شیء مدل فرم، متصل هستند. بنابراین این مدل، در هر لحظه، بیانگر آخرین تغییرات کاربر است و از آن می‌توان برای ارسال اطلاعات به سرور استفاده کرد.
 8) پس از اتصال فرم به کلاس متناظر با آن، اکنون سرویس محصولات را تکمیل کرده و به آن متد HTTP Post را جهت ارسال اطلاعات سمت کاربر، به سرور، اضافه می‌کنیم. در اینجا نکته‌ی مهم، تنظیم content type ارسالی به سمت سرور است. در غیراینصورت فریم ورک سمت سرور قادر به تشخیص JSON بودن این اطلاعات نخواهد شد.