مطالب
پیاده سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0
پیاده سازی Unobtrusive Ajax را در ASP.NET MVC 5.x، می‌توانید در مطلب «ASP.NET MVC #21» مطالعه کنید. HTML Helpers مرتبط با Ajax، به طور کامل از ASP.NET Core 1.0 حذف شده‌اند. اما این مورد به این معنا نیست که نمی‌توان Unobtrusive Ajax را در ASP.NET Core که تمرکزش بیشتر بر روی Tag Helpers جدید هست تا HTML Helpers قدیمی، پیاده سازی کرد.


Unobtrusive Ajax چیست؟

در حالت معمولی، با استفاده از متد ajax جی‌کوئری، کار ارسال غیرهمزمان اطلاعات، به سمت سرور صورت می‌گیرد. چون در این روش کدهای جی‌کوئری داخل صفحات برنامه‌های ما قرار می‌گیرند، به این روش، «روش چسبنده» می‌گویند. اما با استفاده از افزونه‌ی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، می‌توان این کدهای چسبنده را تبدیل به کدهای غیرچسنبده یا Unobtrusive کرد. در این حالت، پارامترهای متد ajax، به صورت ویژگی‌ها (attributes) به شکل data-ajax به المان‌های مختلف صفحه اضافه می‌شوند و به این ترتیب، افزونه‌ی یاد شده به صورت خودکار با یافتن مقادیر ویژگی‌های data-ajax، این المان‌ها را تبدیل به المان‌های ای‌جکسی می‌کند. در این حالت به کدهایی تمیزتر و عاری از متدهای چسبنده‌ی ajax قرار گرفته‌ی در داخل صفحات وب خواهیم رسید.
روش طراحی Unobtrusive را در کتابخانه‌های معروفی مانند بوت استرپ هم می‌توان مشاهده کرد.


پیشنیازهای فعال سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0

توزیع افزونه‌ی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، از طریق bower صورت می‌گیرد که پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 14 - فعال سازی اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران» با آن آشنا شدیم. در اینجا نیز برای دریافت آن، تنها کافی است فایل bower.json را به نحو ذیل تکمیل کرد:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
   "bootstrap": "3.3.6",
   "jquery": "2.2.0",
   "jquery-validation": "1.14.0",
   "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6",
   "jquery-ajax-unobtrusive": "3.2.4"
  }
}
و پس از آن فایل bundleconfig.json مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification» یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
[
  {
   "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
   "inputFiles": [
    "bower_components/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
    "content/site.css"
   ]
  },
  {
   "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
   "inputFiles": [
    "bower_components/jquery/dist/jquery.min.js",
    "bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
    "bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
    "bower_components/jquery-ajax-unobtrusive/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
    "bower_components/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js"
   ],
   "minify": {
    "enabled": true,
    "renameLocals": true
   },
   "sourceMap": false
  }
]
در اینجا فایل‌های css و اسکریپت مورد نیاز برنامه، به ترتیب اضافه شده و یکی خواهند شد. خروجی نهایی آن‌ها به شکل زیر در صفحات وب مورد استفاده قرار می‌گیرند:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
    <link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    <div>
        <div>
                @RenderBody()
        </div>
    </div>

    <script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script>
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
در اینجا تنها دو فایل نهایی این عملیات، یعنی css/site.min.css و js/site.min.js به صفحه الحاق شده‌اند که حاوی تمام پیشنیازهای اسکریپتی و شیوه‌نامه‌های برنامه هستند و در این حالت دیگر نیاز به افزودن آن‌ها به دیگر صفحات سایت نیست.


استفاده از معادل‌های واقعی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0

واقعیت این است که HTML Helper ای‌جکسی حذف شده‌ی از ASP.NET Core 1.0، کاری بجز افزودن ویژگی‌های data-ajax را که توسط افزونه‌ی jquery.unobtrusive-ajax.min.js پردازش می‌شوند، انجام نمی‌دهد و این افزونه مستقل است از مباحث سمت سرور و به نگارش خاصی از ASP.NET گره نخورده است. بنابراین در اینجا تنها کاری را که باید انجام داد، استفاده از همان ویژگی‌های اصلی است که این افزونه قادر به شناسایی آن‌ها است.
خلاصه‌ی آن‌ها را جهت انتقال کدهای قدیمی و یا تهیه‌ی کدهای جدید، در جدول ذیل می‌توانید مشاهده کنید:

 HTML attribute   AjaxOptions 
 data-ajax-confirm   Confirm 
 data-ajax-method   HttpMethod 
 data-ajax-mode   InsertionMode 
 data-ajax-loading-duration   LoadingElementDuration 
 data-ajax-loading   LoadingElementId 
 data-ajax-begin   OnBegin 
 data-ajax-complete   OnComplete 
 data-ajax-failure   OnFailure 
 data-ajax-success   OnSuccess 
 data-ajax-update   UpdateTargetId 
 data-ajax-url   Url 
   
در ASP.NET Core 1.0، به علت حذف متدهای کمکی Ajax دیگر خبری از AjaxOptions نیست. اما اگر علاقمند به انتقال کدهای قدیمی به ASP.NET Core 1.0 هستید، معادل‌های اصلی این پارامترها را می‌توانید در ستون HTML attribute مشاهده کنید.

چند نکته:
- اگر قصد استفاده‌ی از این ویژگی‌ها را دارید، باید ویژگی "data-ajax="true را نیز حتما قید کنید تا سیستم Unobtrusive Ajax فعال شود.
- ویژگی data-ajax-mode تنها با ذکر data-ajax-update (و یا همان UpdateTargetId پیشین) معنا پیدا می‌کند.
- ویژگی data-ajax-loading-duration نیاز به ذکر data-ajax-loading (و یا همان LoadingElementId پیشین) را دارد.
- ویژگی data-ajax-mode مقادیر before، after و replace-with را می‌پذیرد. اگر قید نشود، کل المان با data دریافتی جایگزین می‌شود.
- سه callback قابل تعریف data-ajax-complete، data-ajax-failure و data-ajax-success، یک چنین پارامترهایی را از سمت سرور در اختیار کلاینت قرار می‌دهند:

parameters  
 Callback  
 xhr, status   data-ajax-complete 
 data, status, xhr   data-ajax-success 
 xhr, status, error   data-ajax-failure 

برای مثال می‌توان ویژگی data-ajax-success را به نحو ذیل در سمت کلاینت مقدار دهی کرد:
 data-ajax-success = "myJsMethod"
این متد جاوا اسکریپتی یک چنین امضایی را دارد:
  function myJsMethod(data, status, xhr) {
}
در این حالت در سمت سرور، پارامتر data در یک اکشن متد، به صورت ذیل مقدار دهی می‌شود:
 return Json(new { param1 = 1, param2 = 2, ... });
و در سمت کلاینت در متد myJsMethod این پارامترها را به صورت data.param1 می‌توان دریافت کرد.


مثال‌هایی از افزودن ویژگی‌های data-ajax به المان‌های مختلف

 در حالت استفاده از Form Tag Helpers که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» بررسی شدند، یک فرم ای‌جکسی، چنین تعاریفی را پیدا خواهد کرد:
با این ViewModel فرضی
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
{
    public class RegisterViewModel
    {
        [Required]
        [EmailAddress]
        [Display(Name = "Email")]
        public string Email { get; set; }
    }
}
که در View متناظر Ajax ایی ذیل استفاده شده‌است:
@using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
@model RegisterViewModel
@{
}
 
<form method="post"
      asp-controller="TestAjax"
      asp-action="Index"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      class="form-horizontal"
      role="form"
      data-ajax="true"
      data-ajax-loading="#Progress"
      data-ajax-success="myJsMethod">
 
    <input asp-for="Email" class="form-control" />
    <span asp-validation-for="Email" class="text-danger"></span>
 
    <button type="submit">ارسال</button>
 
    <div id="Progress" style="display: none">
        <img src="images/loading.gif" alt="loading..." />
    </div>
</form>
 
@section scripts{
    <script type="text/javascript">
        function myJsMethod(data, status, xhr) {
            alert(data.param1);
        }
    </script>
}
در اینجا تمام تعاریف مانند قبل است؛ تنها سه ویژگی data-ajax جهت فعال سازی jquery-ajax-unobtrusive به فرم اضافه شده‌اند. همچنین یک callback دریافت پیام موفقیت آمیز بودن عملیات Ajax ایی نیز تعریف شده‌است.

این View از کنترلر ذیل استفاده می‌کند:
using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestAjaxController : Controller
    {
 
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }
 
        [HttpPost]
        public IActionResult Index([FromForm]RegisterViewModel vm)
        {
            var ajax = isAjax();
            if (ajax)
            {
                // it's an ajax post
            }
 
 
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //todo: save data
 
                return Json(new { param1 = 1, param2 = 2 });
            }
            return View();
        }
 
        private bool isAjax()
        {
            return Request?.Headers != null && Request.Headers["X-Requested-With"] == "XMLHttpRequest";
        }
    }
}
به ASP.NET Core 1.0، متد کمکی IsAjax اضافه نشده‌است؛ اما تعریف آن‌را در این کنترلر مشاهده می‌کنید. در مورد قید FromForm در ادامه توضیح داده خواهد شد (هرچند در این مورد خاص، حالت پیش فرض است و الزامی به قید آن نیست).

و یا Action Link ای‌جکسی نیز به صورت خلاصه به این نحو قابل تعریف است:
<div id="EmployeeInfo">
<a 
 asp-controller="MyController" asp-action="MyAction"
 data-ajax="true" 
 data-ajax-loading="#Progress" 
 data-ajax-method="POST" 
 data-ajax-mode="replace" 
 data-ajax-update="#EmployeeInfo">
 Get Employee-1 info
</a>

  <div id="Progress" style="display: none">
    <img src="images/loading.gif" alt="loading..."  />
  </div>
</div>


نکته‌ای در مورد اکشن متدهای ای‌جکسی در ASP.NET Core 1.0

همانطور که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API»، قسمت «تغییرات Model binding پیش فرض، برای پشتیبانی از ASP.NET MVC و ASP.NET Web API» نیز ذکر شد:
public IActionResult Index([FromBody] MyViewModel vm)
{
   return View();
}
ذکر ویژگی FromBody در اینجا الزامی است. از این جهت که اطلاعات با فرمت JSON، از قسمت body درخواست استخراج و به MyViewModel بایند خواهند شد (در حالت dataType: json). و اگر dataType : application/x-www-form-urlencoded; charset=utf-8 بود (مانند حالت پیش فرض Unobtrusive Ajax)، باید از ویژگی FromForm استفاده شود. در غیر اینصورت در سمت سرور نال دریافت خواهیم کرد.
مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها از طریق یک برنامه‌ی Angular به یک برنامه‌ی ASP.NET Core
پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax»
- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


تدارک مقدمات مثال این قسمت

این مثال در ادامه‌ی همین سری کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها است. به همین جهت ابتدا ماژول جدید UploadFile را به آن اضافه می‌کنیم:
 >ng g m UploadFile -m app.module --routing
همچنین به فایل app.module.ts مراجعه کرده و UploadFileModule را بجای UploadFileRoutingModule در قسمت imports معرفی می‌کنیم. سپس به این ماژول جدید، کامپوننت فرم ثبت یک درخواست پشتیبانی را اضافه خواهیم کرد:
 >ng g c UploadFile/UploadFileSimple
که اینکار سبب به روز رسانی فایل upload-file.module.ts و افزوده شدن UploadFileSimpleComponent به قسمت declarations آن می‌شود.
در ادامه کلاس مدل معادل فرم ثبت نام یک درخواست پشتیبانی را تعریف می‌کنیم:
 >ng g cl UploadFile/Ticket
با این محتوا:
export class Ticket {
  constructor(public description: string = "") {}
}
در اینجا Ticket تعریف شده دارای یک خاصیت توضیحات است و این فرم به همراه فیلد ارسال چندین فایل نیز می‌باشد که نیازی به درج آن‌ها در کلاس فوق نیست:



ایجاد مقدمات کامپوننت UploadFileSimple و قالب آن

پس از ایجاد ساختار کلاس Ticket، یک وهله از آن‌را به نام model ایجاد کرده و در اختیار قالب آن قرار می‌دهیم:
import { Ticket } from "./../ticket";

export class UploadFileSimpleComponent implements OnInit {
  model = new Ticket();
سپس قالب این کامپوننت و یا همان فایل upload-file-simple.component.html را به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:
<div class="container">
  <h3>Support Form</h3>
  <form #form="ngForm" (submit)="submitForm(form)" novalidate>
    <div class="form-group" [class.has-error]="description.invalid && description.touched">
      <label class="control-label">Description</label>
      <input #description="ngModel" required type="text" class="form-control"
        name="description" [(ngModel)]="model.description">
      <div *ngIf="description.invalid && description.touched">
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="description.errors.required">
          description is required.
        </div>
      </div>
    </div>

    <div class="form-group">
      <label class="control-label">Screenshot(s)</label>
      <input #screenshotInput required type="file" multiple (change)="fileChange($event)"
        class="form-control" name="screenshot">
    </div>

    <button class="btn btn-primary" [disabled]="form.invalid" type="submit">Ok</button>
  </form>
</div>
در اینجا ابتدا فیلد توضیحات درخواست جدید، ارائه و به خاصیت model.description متصل شده‌است. همچنین این فیلد با ویژگی required مزین، و اجباری بودن آن بررسی گردیده‌است.
سپس در انتها، فیلد آپلود را مشاهده می‌کنید؛ با این ویژگی‌ها:
الف) ngModel ایی به آن متصل نشده‌است؛ چون روش کار با آن متفاوت است.
ب) یک template reference variable به نام screenshotInput# در آن تعریف شده‌است. از این متغیر، در کامپوننت قالب استفاده خواهیم کرد.
ج) به رخ‌داد change این کنترل، متد fileChange متصل شده‌است که رخ‌داد جاری را نیز دریافت می‌کند.
د) ذکر ویژگی استاندارد multiple را نیز در اینجا مشاهده می‌کنید. وجود آن سبب خواهد شد تا کاربر بتواند چندین فایل را با هم انتخاب کند. اگر نیازی به ارسال چندین فایل نیست، این ویژگی را حذف کنید.


دسترسی به المان ارسال فایل در کامپوننت متناظر

تا اینجا یک المان ارسال فایل را به فرم، اضافه کرده‌ایم. اما چگونه باید به فایل‌های آن برای ارسال به سرور دسترسی پیدا کنیم؟
برای این منظور در ادامه دو روش را بررسی خواهیم کرد:

1) دسترسی به المان ارسال فایل از طریق رخ‌داد change
در تعریف فیلد ارسال فایل، اتصال به رخ‌داد change تعریف شده‌است:
 (change)="fileChange($event)"
معادل آن در سمت کامپوننت متناظر، به صورت ذیل است:
fileChange(event) {
    const filesList: FileList = event.target.files;
    console.log("fileChange() -> filesList", filesList);
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، event.target، امکان دسترسی مستقیم به المان متناظری را در قالب کامپوننت میسر می‌کند. سپس می‌توان به خاصیت files آن دسترسی یافت.


در اینجا ساختار شیء استاندارد FileList و اجزای آن‌را مشاهده می‌کنید. برای مثال چون دو فایل انتخاب شده‌است، این لیست به همراه یک خاصیت طول و دو شیء File است.

تعاریف این اشیاء استاندارد، در فایل ذیل قرار دارند و به همین جهت است که VSCode، بدون نیاز به تنظیمات دیگری، آن‌ها را شناسایی و intellisense متناظری را مهیا می‌کند:
 C:\Program Files (x86)\Microsoft VS Code\resources\app\extensions\node_modules\typescript\lib\lib.dom.d.ts
همچنین اگر به فایل tsconfig.json پروژه نیز مراجعه کنید، یک چنین تعاریفی در آن قرار دارند:
{
    "lib": [
      "es2016",
      "dom"
    ]
  }
}
وجود و تعریف کتابخانه‌ی dom است که سبب کامپایل شدن کدهای فوق، بدون بروز هیچگونه خطایی می‌شود.


2) دسترسی به المان آپلود فایل از طریق یک template reference variable
در حین تعریف المان فایل در فرم برنامه، متغیر screenshotInput# نیز ذکر شده‌است. می‌توان به یک چنین متغیرهایی در کامپوننت متناظر به روش ذیل دسترسی یافت:
import { Component, OnInit, ViewChild, ElementRef } from "@angular/core";

export class UploadFileSimpleComponent implements OnInit {
  @ViewChild("screenshotInput") screenshotInput: ElementRef;

  submitForm(form: NgForm) {
    const fileInput: HTMLInputElement = this.screenshotInput.nativeElement;
    console.log("fileInput.files", fileInput.files);
  }
ابتدا یک خاصیت جدید را به نام screenshotInput از نوع ElementRef که در angular/core@ تعریف شده‌است، اضافه می‌کنیم. سپس برای اتصال آن به template reference variable ایی به نام screenshotInput، از ویژگی به نام ViewChild، با پارامتری مساوی نام همین متغیر، استفاده خواهیم کرد.
اکنون خاصیت screenshotInput کامپوننت، به متغیری به همین نام در قالب متناظر با آن متصل شده‌است. بنابراین با استفاده از خاصیت nativeElement آن همانند کدهایی که در متد submitForm فوق ملاحظه می‌کنید، می‌توان به خاصیت files این کنترل ارسال فایل‌ها دسترسی یافت.
نوع جدید و استاندارد HTMLInputElement نیز در فایل lib.dom.d.ts که پیشتر معرفی شد، ثبت شده‌است.


ارسال فرم درخواست پشتیبانی به سرور

تا اینجا فرمی را تشکیل داده و همچنین به فیلد file آن دسترسی پیدا کردیم. اکنون می‌خواهیم این اطلاعات را به سمت سرور ارسال کنیم. برای این منظور، سرویس جدیدی را ایجاد خواهیم کرد:
 >ng g s UploadFile/UploadFileSimple -m upload-file.module
که سبب به روز رسانی خودکار قسمت providers فایل upload-file.module.ts نیز می‌شود.
در ادامه کدهای کامل این سرویس را مشاهده می‌کنید:
import { Http, RequestOptions, Response, Headers } from "@angular/http";
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/operator/do";
import "rxjs/add/operator/catch";
import "rxjs/add/observable/throw";
import "rxjs/add/operator/map";
import "rxjs/add/observable/of";

import { Ticket } from "./ticket";

@Injectable()
export class UploadFileSimpleService {
  private baseUrl = "api/SimpleUpload";

  constructor(private http: Http) {}

  private extractData(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body || {};
  }

  private handleError(error: Response): Observable<any> {
    console.error("observable error: ", error);
    return Observable.throw(error.statusText);
  }

  postTicket(ticket: Ticket, filesList: FileList): Observable<any> {
    if (!filesList || filesList.length === 0) {
      return Observable.throw("Please select a file.");
    }

    const formData: FormData = new FormData();

    for (const key in ticket) {
      if (ticket.hasOwnProperty(key)) {
        formData.append(key, ticket[key]);
      }
    }

    for (let i = 0; i < filesList.length; i++) {
      formData.append(filesList[i].name, filesList[i]);
    }

    const headers = new Headers();
    headers.append("Accept", "application/json");
    const options = new RequestOptions({ headers: headers });

    return this.http
      .post(`${this.baseUrl}/SaveTicket`, formData, options)
      .map(this.extractData)
      .catch(this.handleError);
  }
}
توضیحات تکمیلی:
روش کار با فرم‌هایی که فیلدهای ارسال فایل را به همراه دارند، متفاوت است با روش کار با فرم‌های معمولی. در فرم‌های معمولی، اصل شیء Ticket را به متد this.http.post واگذار می‌کنیم. مابقی آن خودکار است. در اینجا باید شیء استاندارد FormData را تشکیل داده و سپس اطلاعات را از طریق آن ارسال کنیم:
الف) افزودن مقادیر خواص شیء Ticket به FormData
  postTicket(ticket: Ticket, filesList: FileList): Observable<any> {
    const formData: FormData = new FormData();

    for (const key in ticket) {
      if (ticket.hasOwnProperty(key)) {
        formData.append(key, ticket[key]);
      }
    }
با استفاده از حلقه‌ی for می‌توان بر روی خواص یک شیء جاوا اسکریپتی حرکت کرد. به این ترتیب می‌توان نام و مقدار آن‌ها را یافت و سپس به formData به صورت key/value افزود.

ب) افزودن فایل‌ها به شیء FormData
پس از افزودن اطلاعات ticket به FormData، اکنون نوبت به افزودن فایل‌های فرم است:
    for (let i = 0; i < filesList.length; i++) {
      formData.append(filesList[i].name, filesList[i]);
    }
این مورد نیز به سادگی تشکیل یک حلقه، بر روی خاصیت files المان آپلود فایل است. به همین جهت بود که به دو روش سعی کردیم، به این خاصیت دسترسی پیدا کنیم.

یک نکته: چون در اینجا کلید اضافه شده، نام فایل است، دیگر نمی‌توان در سمت سرور از روش model binding استفاده کرد. چون این نام دیگر ثابت نیست و هربار می‌تواند متغیر باشد (در حالت model binding دقیقا مشخص است که کلید مشخصی قرار است به سرور ارسال شود و بر همین اساس، نام خاصیت یا پارامتر سمت سرور تعیین می‌گردد). به همین جهت در سمت سرور برای دسترسی به این مجموعه، از روش Request.Form.Files استفاده می‌کنیم.

ج) ارسال اطلاعات نهایی به سرور
اکنون که formData را بر اساس اطلاعات اضافی ticket و فایل‌های متصل به آن تشکیل دادیم، روش ارسال آن به سرور همانند قبل است:
    const headers = new Headers();
    headers.append("Accept", "application/json");
    const options = new RequestOptions({ headers: headers });

    return this.http
      .post(`${this.baseUrl}/SaveTicket`, formData, options)
      .map(this.extractData)
      .catch(this.handleError);

یک نکته: در اینجا در روش استفاده از formData نباید Content-Type را به multipart/form-data  تنظیم کرد. در غیراینصورت خطای Missing content-type boundary error را دریافت می‌کنید.


تکمیل کامپوننت ارسال درخواست پشتیبانی

پس از تکمیل سرویس ارسال اطلاعات به سمت سرور، اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن در کامپوننت ارسال فرم درخواست پشتیبانی است. بنابراین ابتدا این سرویس جدید را به سازنده‌ی UploadFileSimpleComponent تزریق می‌کنیم:
import { UploadFileSimpleService } from "./../upload-file-simple.service";

export class UploadFileSimpleComponent implements OnInit {
  constructor(private uploadService: UploadFileSimpleService  ) {}
و سپس متد submitForm چنین شکلی را پیدا می‌کند:
  submitForm(form: NgForm) {
    const fileInput: HTMLInputElement = this.screenshotInput.nativeElement;
    console.log("fileInput.files", fileInput.files);

    this.uploadService
      .postTicket(this.model, fileInput.files)
      .subscribe(data => {
        console.log("success: ", data);
      });
  }
در اینجا this.model حاوی اطلاعات شیء ticket است (برای مثال اطلاعات توضیحات آن) و fileInput.files امکان دسترسی به اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر را می‌دهد. پس از آن فراخوانی متدهای this.uploadService.postTicket و subscribe، سبب ارسال این اطلاعات به سمت سرور می‌شوند.


دریافت فرم درخواست پشتیبانی در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

کدهای کامل SimpleUpload که در سرویس فوق مشخص شده‌است، به صورت ذیل هستند. ابتدا مدل Ticket مشخص شده‌است:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Description { set; get; }
    }
}
و سپس کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using AngularTemplateDrivenFormsLab.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IHostingEnvironment _environment;
        public SimpleUploadController(IHostingEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket(Ticket ticket)
        {
            //TODO: save the ticket ... get id
            ticket.Id = 1001;

            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            var files = Request.Form.Files;
            foreach (var file in files)
            {
                //TODO: do security checks ...!

                if (file == null || file.Length == 0)
                {
                    continue;
                }

                var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
                using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
                {
                    await file.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
                }
            }

            return Created("", ticket);
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی
- تزریق IHostingEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به مسیر wwwroot سایت دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
 SaveTicket(Ticket ticket)
اما همانطور که عنوان شد، چون در حلقه‌ی افزودن فایل‌ها در سمت کلاینت، کلید نام این فایل‌ها هربار متفاوت است:
 formData.append(filesList[i].name, filesList[i]);
مجبور هستیم در سمت سرور بر روی Request.Form.Files یک حلقه را تشکیل داده و تمام فایل‌های رسیده را پردازش کنیم:
var files = Request.Form.Files;
foreach (var file in files)



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
ضبط تصاویر Webcam در پروژه‌های Angular
هدف ما از این مقاله این است که از طریق وب کم، تصاویر را ضبط کنیم (یک نمونه ). برای انجام این کار فایل app.component.html  را باز کرده و مطابق زیر ویرایش کنید: 
<div id="app">
  <div><video #video id="video" width="640" height="480" autoplay></video></div>
  <div><button id="snap" (click)="capture()">ضبط تصویر</button></div>
  <canvas #canvas id="canvas" width="640" height="480"></canvas>
  <ul>
    <li *ngFor="let capture of captures">
        <img src="{{ capture }}" height="50" />
    </li>
 </ul>
</div>
کد‌های HTML زیادی در اینجا وجود ندارند. به تگ <video> و <canvas> توجه کنید. برای هر کدام از این تگ‌ها، یک local variable وجود دارد که با سمبل # مشخص شده‌اند. به عبارت دیگر، دو متغیر video# و canvas# وجود دارند . این گونه است که ما می‌توانیم به این المنت‌ها، در کد‌های تایپ اسکریپت دسترسی داشته باشیم.  
المنت <button>، در رویداد کلیک آن، متد capture را فراخوانی می‌کند که کارش ضبط تصویر می‌باشد. 
و در پایان یک حلقه بر روی آرایه‌ی captures داریم که کارش نمایش تصاویر ضبط شده است. چون هر بار که بر روی دکمه ضبط تصویر کلیک کنیم، یک تصویر به آرایه‌ی captures  اضافه می‌شود .
 
فایل app.component.ts :
export class AppComponent implements OnInit, AfterViewInit {
  @ViewChild('video')
  public video: ElementRef;

  @ViewChild('canvas')
  public canvas: ElementRef;

  public captures: Array<any>;

  public constructor() {
    this.captures = [];
  }

  public ngOnInit() { }

  public capture() {
    this.canvas.nativeElement.getContext('2d').drawImage(this.video.nativeElement, 0, 0, 640, 480);
    this.captures.push(this.canvas.nativeElement.toDataURL('image/png'));
  }

  public ngAfterViewInit() {
    if (navigator.mediaDevices && navigator.mediaDevices.getUserMedia) {
      navigator.mediaDevices.getUserMedia({ video: true }).then(stream => {
        this.video.nativeElement.src = window.URL.createObjectURL(stream);
        this.video.nativeElement.play();
      });
    }
  }
}

توضیحات :

با استفاده از local variable ‌هایی که در کد‌های HTML تعریف کردیم و ViewChild@، می‌توانیم المنت‌ها را در متغیر‌ها، load کنیم. در این حالت این امکان وجود دارد تا المنت‌های DOM را دستکاری کنیم.
  public ngAfterViewInit() {
    if (navigator.mediaDevices && navigator.mediaDevices.getUserMedia) {
      navigator.mediaDevices.getUserMedia({ video: true }).then(stream => {
        this.video.nativeElement.src = window.URL.createObjectURL(stream);
        this.video.nativeElement.play();
      });
    }
  }
  1. MediaDevices : این اینترفیس دستیابی به دستگاه‌های ورودی متصل شده، مثلا دوربین، میکروفن و ... را فراهم می‌سازد. 
  2. MediaDevices.getUserMedia: با گرفتن مجوزی از کاربر از طریق یک هشدار، دوربین کاربر را روشن می‌کند و هم چنین این متد یک promise را بازگشت می‌دهد؛ در صورتیکه کاربر اجازه دسترسی بدهد.
  3. URL.createObjectURL: یک URL را برای یک BLOB  مشخص شده ایجاد می‌کند ( BLOB: Binary large object ) که می‌تواند به متدی که انتظار یک URL را دارد، پاس داده شود. بعد از برگشت URL، متد ()revokeObjectURL فراخوانی میشود که کارش آزاد سازی منابع مرتبط با url ایجاد شده‌ی توسط createObjectURL  می‌باشد. در ضمن طول عمر url ایجاد شده برابر با بستن سند (document) در پنجره‌ای (window) که در آن ایجاد شده‌است، می‌باشد. 
 
عملیات ضبط تصویر در این متد انجام میشود:
  public capture() {
    this.canvas.nativeElement.getContext('2d').drawImage(this.video.nativeElement, 0, 0, 640, 480);
    this.captures.push(this.canvas.nativeElement.toDataURL('image/png'));
  }
  1. ()getContext : این متد یک شیء را برگشت می‌دهد که فراهم کننده‌ی متد‌ها و خصوصیت‌ها، برای رسم در Canvas میباشد. 
  2. ()drawImage: این متددر Canvas رسم را انجام می‌دهد و همچنین این متد می‌تواند بخش‌هایی از یک تصویر را رسم کند یا سایز یک تصویر را افزایش یا کاهش دهد.
  3.  () toDataURL: این متد یک data URI  را بازگشت می‌دهد که یک تصویر در فرمت مشخص شده را بر اساس پارامتر type، برگشت می‌دهد (پیش فرض آن png می‌باشد). 
تمام !
DEMO  
مطالب
روش صحیح کار با HttpClient در ASP.NET Core 2x
پیشتر مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» را مطالعه کرده بودید. پس از ارائه‌ی NET Core 2.1.، این مجموعه به همراه یک IHttpClientFactory نیز ارائه می‌شود که در اینجا قصد داریم این مورد و همچنین سایر موارد مشابه را بررسی کنیم.


صورت مساله

قصد داریم اطلاعاتی را با فرمت JSON، از یک API خارجی، توسط HttpClient دریافت و سپس آن‌را به یک DTO فرضی، به نام GitHubRepositoryDto نگاشت کنیم.


راه حل 1

در این روش از وهله سازی مستقیم HttpClient به همراه استفاده‌ی از یک عبارت using کمک گرفته شده‌است. همچنین چون عملیات async است، نتیجه‌ی آن‌را به کمک خاصیت Result دریافت کرده‌ایم که پس از آن، کل اطلاعات دریافتی را به صورت یک رشته، در اختیار خواهیم داشت:
public class GitHubClient
{
    public IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient{BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl)})
        {
            var result = httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).Result;
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مشکلات این راه حل:
- استفاده از خاصیت Result، هیچگاه ایده‌ی خوبی نبوده است و یک عملیات async را تبدیل به عملیاتی Blocking می‌کند که حتی می‌تواند سبب بروز dead-lock نیز شود.
- HttpClient نباید Dispose شود. علت آن‌را در مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» مفصل بررسی کرده‌ایم.
- دریافت کل response یک API به صورت یک رشته‌ی بزرگ، یک Large object heap را به‌وجود می‌آورد که باز هم ایده‌ی خوبی نیست.


راه حل 2

اگر خاصیت Result راه حل 1 را حذف کنیم، به راه حل 2 خواهیم رسید:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) })
        {
            var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath);
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مزایا:
- اینبار از دسترسی asynchronous واقعی استفاده شده‌است.

معایب:
- ایجاد و تخریب یک HttpClient جدید به ازای هر فراخوانی.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 3

در این نگارش، HttpClient از طریق وهله سازی در سازنده‌ی کلاس دریافت شده و به این ترتیب امکان استفاده‌ی مجدد را پیدا می‌کند:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient()
    {
        _httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) };
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
طول عمر GitHubClient نیز Singleton معرفی می‌شود.
services.AddSingleton<GitHubClient>();
مزایا:
- دسترسی asynchronous واقعی به API مدنظر.
- استفاده‌ی مجدد از HttpClient

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.
- چون طول عمر GitHubClient از نوع Singleton است و برای همیشه از یک وهله‌ی سراسری استفاده می‌کند، از تغییرات DNS آگاه نخواهد شد.


راه حل 4

تا اینجا همانطور که ملاحظه کردید، به سادگی می‌توان HttpClient را به نحو نادرستی مورد استفاده قرار داد. ایجاد مجدد آن به علت عدم رها شدن بلافاصله‌ی سوکت‌های لایه‌ی زرین آن توسط سیستم عامل، مشکل حادی را به نام sockets exhaustion پدید می‌آورد. به همین جهت، این کلاس باید یکبار نمونه سازی شده و در طول عمر برنامه از همین تک وهله‌ی آن استفاده شود. یک روش اینکار تعریف آن به صورت اشیاء singleton و یا static است. مشکلی که این روش به همراه دارد، عدم باخبر شدن آن از تغییرات DNS است. برای رفع این مسایل، از NET Core 2.1. به بعد، خود مایکروسافت با ارائه‌ی یک IHttpClientFactory، روش استانداری را برای مدیریت وهله‌های HttpClient ارائه کرده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly IHttpClientFactory _httpClientFactory;
    public GitHubClient(IHttpClientFactory httpClientFactory)
    {
        _httpClientFactory = httpClientFactory ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClientFactory));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var httpClient = _httpClientFactory.CreateClient("GitHub");
        var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت
services.AddHttpClient("GitHub", x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClient>();
در این روش، IHttpClientFactory به سازنده‌ی کلاس تزریق می‌شوند و از آن برای دسترسی به یک HttpClient جدید، هربار که این متد فراخوانی خواهد شد، استفاده می‌کنیم. بله ... در این حالت نیز یک HttpClient هربار ایجاد خواهد شد؛ اما چون از IHttpClientFactory استفاده می‌کنیم، مشکلی به شمار نمی‌رود. از این جهت که مطابق مستندات آن، هر HttpClient‌ای که به این نحو تولید می‌شود، یک HttpMessageHandler را در پشت صحنه مورد استفاده قرار می‌دهد که عملیات pooling و استفاده‌ی مجدد از آن‌ها، صورت می‌گیرد. یعنی IHttpClientFactory از HttpClient خود، به نحو بهینه‌ای استفاده‌ی مجدد می‌کند و در این حالت سیستم با مشکل کمبود منابع مواجه نخواهد شد و همچنین سربار ایجاد HttpClient‌های جدید نیز به حداقل می‌رسند.

مزیت‌ها:
- استفاده‌ی از یک IHttpClientFactory توکار

معایب:
- استفاده‌ی یک از کلاینت نامدار، بجای یک کلاینت مشخص شده‌ی بر اساس نوع آن.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.

روش ثبت services.AddHttpClient را که در اینجا ملاحظه می‌کنید، یک روش ثبت نامدار است و بر اساس نام رشته‌ای GitHub کار می‌کند. همین نام در متد GetRepositories به صورت httpClientFactory.CreateClient("GitHub") برای دسترسی به یک HttpClient جدید استفاده شده‌است.


راه حل 5

در اینجا از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک کلاینت نامدار، استفاده شده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
برای ثبت یک کلاینت نوع‌دار، از متد AddHttpClient به همراه ذکر نوع کلاس کلاینت، استفاده می‌شود.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک نمونه‌ی نامدار

معایب:
- اینبار تمام استفاده کنندگان از IGitHubClient ما باید دارای طول عمر transient باشند (خصوصیت کلاینت‌های نوع‌دار است)؛ برخلاف راه حل‌های پیشین که می‌توانستند singleton تعریف شوند (یا امکان فراخوانی IGitHubClient از سرویس‌های singleton نیز وجود داشت).
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 6

اگر در جائی نیاز به استفاده و تزریق یک کلاینت نوع‌دار، در یک سرویس با طول عمر singleton را داشتید، روش آن به صورت زیر است:
public class GitHubClientFactory
{
    private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
    public GitHubClientFactory(IServiceProvider serviceProvider)
    {
        _serviceProvider = serviceProvider;
    }

    public GitHubClient Create()
    {
        return _serviceProvider.GetRequiredService<GitHubClient>();
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
در این روش، یک GitHubClientFactory را داریم که یک GitHubClient را باز می‌گرداند. نکته‌ی اصلی آن، کار با ServiceProvider، جهت دسترسی به GitHubClient است. مابقی آن یعنی تعریف GitHubClient، مانند روش 5 است.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- استفاده کننده‌ی از GitHubClientFactory، می‌توانند طول عمر singleton نیز داشته باشد

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 7

از اینجا به بعد، هدف ما بهینه سازی عملیات است و رفع مشکل کار با یک رشته‌ی بزرگ. برای این منظور بجای متد GetStringAsync، از متد SendAsync که امکان streaming را فراهم می‌کند، استفاده خواهیم کرد. به این ترتیب، بجای ارسال یک رشته‌ی بزرگ به متد Deserialize، امکان دسترسی به استریم response را توسط آن میسر کرده‌ایم.
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    private readonly JsonSerializer _jsonSerializer;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient, JsonSerializer jsonSerializer)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        _jsonSerializer = jsonSerializer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(jsonSerializer));
    }

    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var request = CreateRequest();
        var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
        using (var responseStream = await result.Content.ReadAsStreamAsync())
        {
            using (var streamReader = new StreamReader(responseStream))
            using (var jsonTextReader = new JsonTextReader(streamReader))
            {
                return _jsonSerializer.Deserialize<List<GitHubRepositoryDto>>(jsonTextReader);
            }
        }
    }

    private static HttpRequestMessage CreateRequest()
    {
        return new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, GitHubConstants.RepositoriesPath);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
services.AddSingleton<JsonSerializer>();
مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response

معایب:
- استفاده از ResponseContentRead


راه حل 8

در این روش بجای سطر ذیل در راه حل 7
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
از این سطر استفاده خواهیم کرد:
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
در حالت ResponseContentRead که حالت پیش‌فرض نیز هست، تمام هدرها و کل محتوای بازگشتی از سمت سرور باید خوانده شوند تا در اختیار مصرف کننده قرار گیرند، اما در حالت ResponseHeadersRead، فقط برای دریافت هدرها صبر خواهد شد و مابقی آن سریعا به صورت یک استریم در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.


مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response
- استفاده از ResponseHeadersRead

معایب:
- شاید بتوان از کتابخانه‌ی دیگری برای json deserialization استفاده کرد؟
نظرات مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
با سلام؛ اگر ما بخواهیم به طور مثال کاربری را ثبت نام کنیم  و این کاربر علاوه بر داشتن اطلاعات پایه شامل عکس نیز می‌باشد و این ثبت کاربر را از طریق پروژه غیر وبی با استفاده از   Httpclient  انجام دهیم، فیلد عکس کاربر را از چه نوعی تعریف کنیم. نوع فیلد عکس کاربر که در متد اکشن سرور تعریف کرده ایم از نوع IFormFile  است و بعد از آن از تابع اکشنی که در بالا تعریف کرده‌اید اپدیت را انجام می‌دهیم.
مطالب
React 16x - قسمت 25 - ارتباط با سرور - بخش 4 - یک تمرین
همان مثال backend قسمت 22 را با افزودن وب سرویس‌هایی برای قسمت‌های نمایش لیست فیلم‌ها، ژانرها و سایر صفحات اضافه شده‌ی به برنامه‌ی تکمیل شده‌ی تا قسمت 21، توسعه می‌دهیم. کدهای کامل آن، به علت شباهت و یکی بودن نکات آن با مطلب 22، در اینجا تکرار نخواهند شد و می‌توانید کل پروژه‌ی آن‌را از پیوست انتهای بحث دریافت کنید. سپس فایل dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


افزودن سرویس httpService.js به برنامه

تا این قسمت، تمام اطلاعات نمایش داده شده‌ی در لیست فیلم‌ها، از سرویس درون حافظه‌ای src\services\fakeMovieService.js و لیست ژانرها از سرویس src\services\fakeGenreService.js، تامین می‌شوند. اکنون در ادامه می‌خواهیم این سرویس‌ها را با سرویس backend یاد شده، جایگزین کنیم تا این برنامه، اطلاعات خودش را از سرور دریافت کند. به همین جهت قبل از هر کاری، سرویس عمومی src\services\httpService.js را که در قسمت قبل توسعه دادیم، به برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌ها نیز اضافه می‌کنیم (فایل آن‌را از پروژه‌ی قبلی کپی کرده و در اینجا paste می‌کنیم)، تا بتوانیم از امکانات آن در اینجا نیز استفاده کنیم. فایل httpService.js، دارای وابستگی‌های خارجی react-toastify و axios است. به همین جهت برای افزودن آن‌ها مراحل زیر را طی می‌کنیم:
- نصب کتابخانه‌های react-toastify و axios از طریق خط فرمان (با فشردن دکمه‌های ctrl+back-tick در VSCode):
> npm i axios --save
> npm i react-toastify --save
سپس به فایل app.js مراجعه کرده و importهای لازم آن‌را اضافه می‌کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />


دریافت اطلاعات لیست نمایش ژانرها از سرویس backend

با فراخوانی آدرس https://localhost:5001/api/Genres، می‌توان لیست ژانرهای سینمایی تعریف شده‌ی در سرویس‌های backend را مشاهده کرد. اکنون قصد داریم از این اطلاعات، در برنامه استفاده کنیم. به همین جهت به فایل src\components\movies.jsx مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
چون نمی‌خواهیم تغییراتی بسیار اساسی را در اینجا اعمال کنیم، قدم به قدم عمل کرده و سرویس قبلی fakeGenreService.js را با یک سرویس جدید که اطلاعات خودش را از سرور دریافت می‌کند، جایگزین می‌کنیم. بنابراین ابتدا فایل جدید src\services\genreService.js را ایجاد می‌کنیم. سپس آن‌را طوری تکمیل خواهیم کرد که اینترفیس آن، با اینترفیس fakeGenreService قبلی یکی باشد:
import { apiUrl } from "../config.json";
import http from "./httpService";

export function getGenres() {
  return http.get(apiUrl + "/genres");
}
همچنین در اینجا import وابستگی config.json را نیز مشاهده می‌کنید که در قسمت قبل در مورد آن توضیح دادیم. به همین جهت برای تمیزتر شدن قسمت‌های مختلف برنامه، فایل config.json را در مسیر src\config.json ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
{
   "apiUrl": "https://localhost:5001/api"
}
apiUrl به ریشه‌ی URLهای ارائه شده‌ی توسط backend service ما، اشاره می‌کند.

پس از تکمیل سرویس جدید src\services\genreService.js، به فایل src\components\movies.jsx بازگشته و سطر قبلی
import { getGenres } from "../services/fakeGenreService";
را با سطر جدید زیر، جایگزین می‌کنیم:
import { getGenres } from "../services/genreService";
تا اینجا اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنید، خطای زیر را مشاهده خواهید کرد:
Uncaught TypeError: Object is not a function or its return value is not iterable
علت اینجا است که سرویس قبلی fakeGenreService، دارای متد export شده‌ای به نام getGenres بود که یک آرایه‌ی معمولی را بازگشت می‌داد. اکنون این سرویس جدید نیز همان ساختار را دارد، اما اینبار یک Promise را بازگشت می‌دهد. به همین جهت متد componentDidMount را به صورت زیر اصلاح می‌کنیم:
  async componentDidMount() {
    const { data } = await getGenres();
    const genres = [{ _id: "", name: "All Genres" }, ...data];
    this.setState({ movies: getMovies(), genres });
  }
متد getGenres باید await شود تا نتیجه‌ی آن توسط خاصیت data شیء بازگشتی از آن، قابل دسترسی شود. با این تغییر، نیاز است این متد را نیز به صورت async معرفی کرد.


دریافت اطلاعات لیست فیلم‌ها از سرویس backend

پس از دریافت لیست ژانرهای سینمایی از سرور، اکنون نوبت به جایگزینی src\services\fakeMovieService.js با یک نمونه‌ی متصل به backend است. به همین جهت ابتدا فایل جدید src\services\movieService.js را ایجاد کرده و سپس آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import { apiUrl } from "../config.json";
import http from "./httpService";

const apiEndpoint = apiUrl + "/movies";

function movieUrl(id) {
  return `${apiEndpoint}/${id}`;
}

export function getMovies() {
  return http.get(apiEndpoint);
}

export function getMovie(movieId) {
  return http.get(movieUrl(movieId));
}

export function saveMovie(movie) {
  if (movie.id) {
    return http.put(movieUrl(movie.id), movie);
  }

  return http.post(apiEndpoint, movie);
}

export function deleteMovie(movieId) {
  return http.delete(movieUrl(movieId));
}
سپس شروع به اصلاح کامپوننت movies می‌کنیم.
ابتدا دو متد دریافت لیست فیلم‌ها و حذف یک فیلم را که در این کامپوننت استفاده شده‌اند، import می‌کنیم:
import { getMovies, deleteMovie } from "../services/movieService";
بعد متد getMovies پیشین، که یک آرایه را بازگشت می‌داد، توسط متد جدیدی که یک Promise را بازگشت می‌دهد، جایگزین می‌شود:
  async componentDidMount() {
    const { data } = await getGenres();
    const genres = [{ id: "", name: "All Genres" }, ...data];

    const { data: movies } = await getMovies();
    this.setState({ movies, genres });
  }
همچنین مدیریت حذف رکوردها را نیز به صورت زیر با پیاده سازی «به‌روز رسانی خوشبینانه UI» که در قسمت قبل در مورد آن بیشتر بحث شد، تغییر می‌دهیم. در این حالت فرض بر این است که به احتمال زیاد،  await deleteMovie با موفقیت به پایان می‌رسد. بنابراین بهتر است UI را ابتدا به روز رسانی کنیم تا کاربر حس کار کردن با یک برنامه‌ی سریع را داشته باشد:
  handleDelete = async movie => {
    const originalMovies = this.state.movies;

    const movies = originalMovies.filter(m => m.id !== movie.id);
    this.setState({ movies });

    try {
      await deleteMovie(movie.id);
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 404) {
        console.log(ex);
        toast.error("This movie has already been deleted.");
      }

      this.setState({ movies: originalMovies }); //undo changes
    }
  };
ابتدا ارجاعی را از state قبلی ذخیره می‌کنیم تا در صوت بروز خطایی در سطر await deleteMovie، بتوانیم مجددا state را به حالت اول آن بازگردانیم. به همین منظور پیاده سازی «به‌روز رسانی خوشبینانه UI»، حتما نیاز به درج صریح try/catch را دارد. برای نمایش خطاهای ویژه‌ی 404 نیز از یک toast استفاده شده که نیاز به import زیر را دارد:
import { toast } from "react-toastify";
سایر خطاهای رخ داده، توسط interceptor درج شده‌ی در سرویس http، به صورت خودکار پردازش می‌شوند.


اتصال فرم ثبت و ویرایش یک فیلم به backend server

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، با کلیک بر روی لینک هر فیلم نمایش داده شده‌ی در صفحه، به صفحه‌ی not-found هدایت می‌شویم. برای رفع این مشکل، به فایل src\components\movieForm.jsx مراجعه کرده و ابتدا
import { getGenres } from "../services/fakeGenreService";
import { getMovie, saveMovie } from "../services/fakeMovieService";
قبلی را با نمونه‌ها‌ی جدیدی که با سرور کار می‌کنند، جایگزین می‌کنیم:
import { getGenres } from "../services/genreService";
import { getMovie, saveMovie } from "../services/movieService";
سپس ارجاعات به این سه متد import شده را با await، همراه کرده و متد اصلی را به صورت async معرفی می‌کنیم:
  async componentDidMount() {
    const { data: genres } = await getGenres();
    this.setState({ genres });

    const movieId = this.props.match.params.id;
    if (movieId === "new") return;

    const { data: movie } = await getMovie(movieId);
    if (!movie) return this.props.history.replace("/not-found");

    this.setState({ data: this.mapToViewModel(movie) });
  }
البته می‌توان جهت بهبود کیفیت کدها، از متد componentDidMount، دو متد با مسئولیت‌های مجزای دریافت ژانرها (populateGenres) و سپس نمایش فرم اطلاعات فیلم (populateMovie) را استخراج کرد:
  async populateGenres() {
    const { data: genres } = await getGenres();
    this.setState({ genres });
  }

  async populateMovie() {
    try {
      const movieId = this.props.match.params.id;
      if (movieId === "new") return;

      const { data: movie } = await getMovie(movieId);
      this.setState({ data: this.mapToViewModel(movie) });
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 404)
        this.props.history.replace("/not-found");
    }
  }

  async componentDidMount() {
    await this.populateGenres();
    await this.populateMovie();
  }
در متد populateMovie، اگر movieId اشتباهی وارد شود و یا کلا عملیات دریافت اطلاعات، با شکست مواجه شود، کاربر را به صفحه‌ی not-found هدایت می‌کنیم. یعنی وجود try/catch در اینجا ضروری است. چون اگر movieId اشتباهی وارد شود، اینبار دیگر خطوط بعدی اجرا نمی‌شوند و در همان سطر await getMovie، یک استثناء صادر شده و کار خاتمه پیدا می‌کند. بنابراین نیاز داریم بتوانیم این استثنای احتمالی را مدیریت کرده و کاربر را به صفحه‌ی not-found هدایت کنیم.
پیشتر زمانیکه متد getMovie، یک شیء ساده را از fake service، بازگشت می‌داد، چنین مشکلی را نداشتیم؛ به همین جهت در سطر بعدی آن، هدایت کاربر در صورت نال بودن نتیجه، با یک return صورت می‌گرفت. اما اینجا بجای نال، یک استثناء را ممکن است دریافت کنیم.

مرحله‌ی آخر اصلاح این فرم، اتصال قسمت ثبت اطلاعات آن است که با قرار دادن یک await، پیش از متد saveMovie و async کردن متد آن، انجام می‌شود:
  doSubmit = async () => {
    await saveMovie(this.state.data);

    this.props.history.push("/movies");
  };


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-25-backend.zip و sample-25-frontend.zip
مطالب
تشخیص اصالت ردیف‌های یک بانک اطلاعاتی در EF Core
همیشه فرض بر این است که مدیر سیستم، فردی است امین و درستکار. این شخص/اشخاص کارهای شبکه، پشتیبان‌گیری، نگهداری و امثال آن‌را انجام داده و از سیستم‌ها محافظت می‌کنند. اکنون این سناریوهای واقعی را درنظر بگیرید:
- پس از خداحافظی با شرکتی که در آن کار می‌کردی، شخصی با پوزخند به شما می‌گوید که «می‌دونستی در برنامه‌ی حق و دستمزد شما، بچه‌های ادمین شبکه، دیتابیس برنامه رو مستقیما دستکاری می‌کردند و تعداد ساعات کاری بیشتری رو وارد می‌کردند»؟!
- مسئول فروشی/مسئول پذیرشی که یاد گرفته چطور به صورت مستقیم به بانک اطلاعاتی دسترسی پیدا کند و آمار فروش/پذیرش روز خودش را در بانک اطلاعاتی، با دستکاری مستقیم و خارج از برنامه، کمتر از مقدار واقعی نمایش دهد.
- باز هم مدیر سیستمی/شبکه‌ای که دسترسی مستقیم به بانک اطلاعاتی دارد، در ساعاتی مشخص، کلمه‌ی عبور هش شده‌ی خودش را مستقیما، بجای کلمه‌ی عبور ادمین برنامه در بانک اطلاعاتی وارد کرده و پس از آن ...

این موارد متاسفانه واقعی هستند! اکنون سؤال اینجا است که آیا برنامه‌ی شما قادر است تشخیص دهد رکوردهایی که هم اکنون در بانک اطلاعاتی ثبت شده‌اند، واقعا توسط برنامه و تمام سطوح دسترسی که برای آن طراحی کرده‌اید، به این شکل درآمده‌اند، یا اینکه توسط اشخاصی به صورت مستقیم و با دور زدن کامل برنامه، از طریق management studioهای مختلف، در سیستم وارد و دستکاری شده‌اند؟! در ادامه راه حلی را برای بررسی این مشکل مهم، مرور خواهیم کرد.


چگونه تغییرات رکوردها را در بانک‌های اطلاعاتی ردیابی کنیم؟

روش متداولی که برای بررسی تغییرات رکوردها مورد استفاده قرار می‌گیرد، هش کردن تمام اطلاعات یک ردیف از جدول است و سپس مقایسه‌ی این هش‌ها با هم. علت استفاده‌ی از الگوریتم‌های هش نیز، حداقل به دو علت است:
- با تغییر حتی یک بیت از اطلاعات، مقدار هش تولید شده تغییر می‌کند.
- طول نهایی مقدار هش شده‌ی اطلاعاتی حجیم، بسیار کم است و به راحتی توسط بانک‌های اطلاعاتی، قابل مدیریت و جستجو است.

اگر از SQL Server استفاده می‌کنید، یک چنین قابلیتی را به صورت توکار به همراه دارد:
SELECT
    [Id], 
    (SELECT top 1  * FROM  [AppUsers] FOR XML auto),
    HASHBYTES ('SHA2_256', (SELECT top 1  * FROM  [AppUsers] FOR XML auto)) AS [hash] -- varbinary(n), since 2012
FROM
    [AppUsers]
با این خروجی


کاری که این کوئری انجام می‌دهد شامل دو مرحله است:
الف) کوئری "SELECT top 1 * FROM [AppUsers] FOR XML auto" کاری شبیه به serialization را انجام می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید، نام و مقادیر تمام فیلدهای یک ردیف را به صورت یک خروجی XML در می‌آورد. بنابراین دیگر نیازی نیست تا کار تبدیل مقادیر تمام ستون‌های یک ردیف را به عبارتی قابل هش، به صورت دستی انجام دهیم؛ رشته‌ی XML ای آن هم اکنون آماده‌است.
ب) متد HASHBYTES، این خروجی serialized را با الگوریتم SHA2_256، هش می‌کند. الگوریتم‌های SHA2_256 و همچنین SHA2_512، از سال 2012 به بعد به SQL Server اضافه شده‌اند.

اکنون اگر این هش را به نحوی ذخیره کنیم (برنامه باید این هش را ذخیره و یا به روز رسانی کند) و سپس شخصی به صورت مستقیم ردیف فوق را در بانک اطلاعاتی تغییر دهد، هش جدید این ردیف، با هش قبلی ذخیره شده‌ی توسط برنامه، یکی نخواهد بود که بیانگر دستکاری مستقیم این ردیف، خارج از برنامه و با دور زدن کامل تمام سطوح دسترسی آن است.


چگونه تغییرات رکوردها را در بانک‌های اطلاعاتی، توسط EF Core ردیابی کنیم؟

مزیت روش فوق، توکار بودن آن است که کارآیی فوق العاده‌ای را نیز به همراه دارد. اما چون در ادامه قصد داریم از یک ORM استفاده کنیم و ORMها نیز قرار است توانایی کار کردن با انواع و اقسام بانک‌های اطلاعاتی را داشته باشند، دو مرحله‌ی serialization و هش کردن را در کدهای برنامه و با مدیریت EF Core، مستقل از بانک اطلاعاتی خاصی، انجام خواهیم داد.


معرفی موجودیت‌های برنامه

در مثالی که بررسی خواهیم کرد، دو موجودیت Blog و Post تعریف شده‌اند:
using System.Collections.Generic;

namespace EFCoreRowIntegrity
{
    public interface IAuditableEntity
    {
        string Hash { set; get; }
    }

    public static class AuditableShadowProperties
    {
        public static readonly string CreatedDateTime = nameof(CreatedDateTime);
        public static readonly string ModifiedDateTime = nameof(ModifiedDateTime);
    }

    public class Blog : IAuditableEntity
    {
        public int BlogId { get; set; }
        public string Url { get; set; }

        public List<Post> Posts { get; set; }

        public string Hash { get; set; }
    }

    public class Post : IAuditableEntity
    {
        public int PostId { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        public int BlogId { get; set; }
        public Blog Blog { get; set; }

        public string Hash { get; set; }
    }
}
- در اینجا اینترفیس IAuditableEntity را نیز مشاهده می‌کنید که دارای یک خاصیت Hash است. تمام موجودیت‌هایی که قرار است دارای فیلد هش باشند، نیاز است این اینترفیس را پیاده سازی کنند؛ مانند دو موجودیت Blog و Post. در ادامه مقدار خاصیت هش را به صورت خودکار توسط سیستم Tracking، محاسبه و به روز رسانی می‌کنیم.
- به علاوه جهت تکمیل بحث، دو خاصیت سایه‌ای نیز تعریف شده‌اند تا بررسی کنیم که آیا هش این‌ها نیز درست محاسبه می‌شود یا خیر.
- علت اینکه خاصیت Hash، سایه‌ای تعریف نشد، سهولت دسترسی و بالا بردن کارآیی آن بود.



معرفی ظرفی برای نگهداری نام خواص و مقادیر متناظر با یک موجودیت

در ادامه دو کلاس AuditEntry و AuditProperty را مشاهده می‌کنید:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;

namespace EFCoreRowIntegrity
{
    public class AuditEntry
    {
        public EntityEntry EntityEntry { set; get; }
        public IList<AuditProperty> AuditProperties { set; get; } = new List<AuditProperty>();

        public AuditEntry() { }

        public AuditEntry(EntityEntry entry)
        {
            EntityEntry = entry;
        }
    }

    public class AuditProperty
    {
        public string Name { set; get; }
        public object Value { set; get; }

        public bool IsTemporary { set; get; }
        public PropertyEntry PropertyEntry { set; get; }

        public AuditProperty() { }

        public AuditProperty(string name, object value, bool isTemporary, PropertyEntry property)
        {
            Name = name;
            Value = value;
            IsTemporary = isTemporary;
            PropertyEntry = property;
        }
    }
}
زمانیکه توسط سیستم Tracking، موجودیت‌های اضافه شده و یا ویرایش شده را استخراج می‌کنیم، AuditEntry همان موجودیت در حال بررسی است که دارای تعدادی خاصیت یا AuditProperty می‌باشد. این‌ها را توسط دو کلاس فوق برای عملیات بعدی، ذخیره و نگهداری می‌کنیم.


معرفی روشی برای هش کردن مقادیر یک شیء

زمانیکه توسط سیستم Tracking، در حال کاربر بر روی موجودیت‌های اضافه شده و یا ویرایش شده هستیم، می‌خواهیم فیلد هش آن‌ها را نیز به صورت خودکار ویرایش و مقدار دهی کنیم. کلاس زیر، منطق ارائه دهنده‌ی این مقدار هش را بیان می‌کند:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;
using Newtonsoft.Json;

namespace EFCoreRowIntegrity
{
    public static class HashingExtensions
    {
        public static string GenerateObjectHash(this object @object)
        {
            if (@object == null)
            {
                return string.Empty;
            }

            var jsonData = JsonConvert.SerializeObject(@object, Formatting.Indented);
            using (var hashAlgorithm = new SHA256CryptoServiceProvider())
            {
                var byteValue = Encoding.UTF8.GetBytes(jsonData);
                var byteHash = hashAlgorithm.ComputeHash(byteValue);
                return Convert.ToBase64String(byteHash);
            }
        }

        public static string GenerateEntityEntryHash(this EntityEntry entry, string propertyToIgnore)
        {
            var auditEntry = new Dictionary<string, object>();
            foreach (var property in entry.Properties)
            {
                var propertyName = property.Metadata.Name;
                if (propertyName == propertyToIgnore)
                {
                    continue;
                }
                auditEntry[propertyName] = property.CurrentValue;
            }
            return auditEntry.GenerateObjectHash();
        }

        public static string GenerateEntityHash<TEntity>(this DbContext context, TEntity entity, string propertyToIgnore)
        {
            return context.Entry(entity).GenerateEntityEntryHash(propertyToIgnore);
        }
    }
}
- در اینجا توسط متد JsonConvert.SerializeObject کتابخانه‌ی Newtonsoft.Json، شیء موجودیت را تبدیل به یک رشته‌ی JSON کرده و توسط الگوریتم SHA256 هش می‌کنیم. در آخر هم این مقدار را به صورت Base64 ارائه می‌دهیم.
- نکته‌ی مهم: ما نمی‌خواهیم تمام خواص یک موجودیت را هش کنیم. برای مثال اگر موجودیتی دارای چندین رابطه با جداول دیگری بود، ما مقادیر این‌ها را هش نمی‌کنیم (چون رکوردهای متناظر با آن‌ها در جداول خودشان می‌توانند دارای فیلد هش مخصوصی باشند). بنابراین یک Dictionary را از خواص و مقادیر متناظر با آن‌ها تشکیل داده و این Dictionary را تبدیل به JSON می‌کنیم.
- همچنین در این بین، مقدار خود فیلد Hash یک شیء نیز نباید در هش محاسبه شده، حضور داشته باشد. به همین جهت پارامتر propertyToIgnore را مشاهده می‌کنید.


معرفی Context برنامه که کار هش کردن خودکار موجودیت‌ها را انجام می‌دهد

اکنون نوبت استفاده از تنظیمات انجام شده‌ی تا این مرحله‌است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace EFCoreRowIntegrity
{
    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public BloggingContext()
        { }

        public BloggingContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        { }

        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
        public DbSet<Post> Posts { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            if (!optionsBuilder.IsConfigured)
            {
                optionsBuilder.EnableSensitiveDataLogging();
                var path = Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "app_data", "EFCore.RowIntegrity.mdf");
                optionsBuilder.UseSqlServer($"Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=EFCore.RowIntegrity;AttachDbFilename={path};Trusted_Connection=True;");
                optionsBuilder.UseLoggerFactory(new LoggerFactory().AddConsole((message, logLevel) =>
                logLevel == LogLevel.Debug &&
                           message.StartsWith("Microsoft.EntityFrameworkCore.Database.Command")));
            }
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            foreach (var entityType in modelBuilder.Model
                                                   .GetEntityTypes()
                                                   .Where(e => typeof(IAuditableEntity)
                                                   .IsAssignableFrom(e.ClrType)))
            {
                modelBuilder.Entity(entityType.ClrType)
                            .Property<DateTimeOffset?>(AuditableShadowProperties.CreatedDateTime);
                modelBuilder.Entity(entityType.ClrType)
                            .Property<DateTimeOffset?>(AuditableShadowProperties.ModifiedDateTime);
            }
        }

        public override int SaveChanges()
        {
            var auditEntries = OnBeforeSaveChanges();
            var result = base.SaveChanges();
            OnAfterSaveChanges(auditEntries);
            return result;
        }

        private IList<AuditEntry> OnBeforeSaveChanges()
        {
            var auditEntries = new List<AuditEntry>();

            foreach (var entry in ChangeTracker.Entries<IAuditableEntity>())
            {
                if (entry.State == EntityState.Detached || entry.State == EntityState.Unchanged)
                {
                    continue;
                }

                var auditEntry = new AuditEntry(entry);
                auditEntries.Add(auditEntry);

                var now = DateTimeOffset.UtcNow;

                foreach (var property in entry.Properties)
                {
                    var propertyName = property.Metadata.Name;
                    if (propertyName == nameof(IAuditableEntity.Hash))
                    {
                        continue;
                    }

                    if (property.IsTemporary)
                    {
                        // It's an auto-generated value and should be retrieved from the DB after calling the base.SaveChanges().
                        auditEntry.AuditProperties.Add(new AuditProperty(propertyName, null, true, property));
                        continue;
                    }

                    switch (entry.State)
                    {
                        case EntityState.Added:
                            entry.Property(AuditableShadowProperties.CreatedDateTime).CurrentValue = now;
                            auditEntry.AuditProperties.Add(new AuditProperty(propertyName, property.CurrentValue, false, property));
                            break;
                        case EntityState.Modified:
                            auditEntry.AuditProperties.Add(new AuditProperty(propertyName, property.CurrentValue, false, property));
                            entry.Property(AuditableShadowProperties.ModifiedDateTime).CurrentValue = now;
                            break;
                    }
                }
            }

            return auditEntries;
        }

        private void OnAfterSaveChanges(IList<AuditEntry> auditEntries)
        {
            foreach (var auditEntry in auditEntries)
            {
                foreach (var auditProperty in auditEntry.AuditProperties.Where(x => x.IsTemporary))
                {
                    // Now we have the auto-generated value from the DB.
                    auditProperty.Value = auditProperty.PropertyEntry.CurrentValue;
                    auditProperty.IsTemporary = false;
                }
                auditEntry.EntityEntry.Property(nameof(IAuditableEntity.Hash)).CurrentValue =
                    auditEntry.AuditProperties.ToDictionary(x => x.Name, x => x.Value).GenerateObjectHash();
            }
            base.SaveChanges();
        }
    }
}
در اینجا اصل کار، در متد بازنویسی شده‌ی SaveChanges انجام می‌شود:
public override int SaveChanges()
{
    var auditEntries = OnBeforeSaveChanges();
    var result = base.SaveChanges();
    OnAfterSaveChanges(auditEntries);
    return result;
}
در متد OnBeforeSaveChanges، تمام موجودیت‌های تغییر کرده‌ی از نوع IAuditableEntity را که دارای فیلد هش هستند، یافته و نام خاصیت و مقدار متناظر با آن‌ها را در ظرف‌های AuditEntry که پیشتر معرفی شدند، ذخیره می‌کنیم. هنوز در این مرحله کار هش کردن را انجام نخواهیم داد. علت را می‌توانید در بررسی خواص موقتی مشاهده کنید:
if (property.IsTemporary)
{
   // It's an auto-generated value and should be retrieved from the DB after calling the base.SaveChanges().
   auditEntry.AuditProperties.Add(new AuditProperty(propertyName, null, true, property));
   continue;
}
خواص موقتی، عموما تولید شده‌ی توسط دیتابیس هستند. برای مثال زمانیکه یک Id عددی خود افزاینده را به عنوان کلید اصلی جدول معرفی می‌کنید، مقدار آن پس از فراخوانی متد base.SaveChanges، از بانک اطلاعاتی دریافت شده و در اختیار برنامه قرار می‌گیرد. به همین جهت است که نیاز داریم لیست این خواص و مقادیر را یکبار پیش از base.SaveChanges ذخیره کنیم و پس از آن، خواص موقتی را که اکنون دارای مقدار هستند، مقدار دهی کرده و سپس هش نهایی شیء را محاسبه کنیم. اگر پیش از base.SaveChanges این هش را محاسبه کنیم، برای مثال حاوی مقدار Id شیء، نخواهد بود.

همین مقدار تنظیم، برای محاسبه و به روز رسانی خودکار فیلد هش، کفایت می‌کند.


روش بررسی اصالت یک موجودیت

در متد زیر، روش محاسبه‌ی هش واقعی یک موجودیت دریافت شده‌ی از بانک اطلاعاتی را توسط متد الحاقی GenerateEntityHash مشاهده می‌کنید. اگر این هش واقعی (بر اساس مقادیر فعلی این ردیف که حتی ممکن است به صورت دستی و خارج از برنامه تغییر کرده باشد)، با مقدار Hash ثبت شده‌ی پیشین در آن ردیف یکی بود، اصالت این ردیف تائید خواهد شد:
private static void CheckRow1IsAuthentic()
{
    using (var context = new BloggingContext())
    {
        var blog1 = context.Blogs.Single(x => x.BlogId == 1);
        var entityHash = context.GenerateEntityHash(blog1, propertyToIgnore: nameof(IAuditableEntity.Hash));
        var dbRowHash = blog1.Hash;
        Console.WriteLine($"entityHash: {entityHash}\ndbRowHash:  {dbRowHash}");
        if (entityHash == dbRowHash)
        {
            Console.WriteLine("This row is authentic!");
        }
        else
        {
            Console.WriteLine("This row is tampered outside of the application!");
        }
    }
}
یک نمونه خروجی آن به صورت زیر است:
entityHash: P110cYquWpoaZuTpCWaqBn6HPSGdoQdmaAN05s1zYqo=
dbRowHash: P110cYquWpoaZuTpCWaqBn6HPSGdoQdmaAN05s1zYqo=
This row is authentic!

اکنون بانک اطلاعاتی را خارج از برنامه، مستقیما دستکاری می‌کنیم و برای مثال Url اولین ردیف را تغییر می‌دهیم:


در ادامه یکبار دیگر برنامه را اجرا خواهیم کرد:
entityHash: tdiZhKMJRnROGLLam1WpldA0fy/CbjJaR2Y2jNU9izk=
dbRowHash: P110cYquWpoaZuTpCWaqBn6HPSGdoQdmaAN05s1zYqo=
This row is tampered outside of the application!
همانطور که مشاهده می‌کنید، هش واقعی جدید، با هش ثبت شده‌ی در ردیف، یکی نیست؛ که بیانگر ویرایش مستقیم این ردیف می‌باشد.
به علاوه باید درنظر داشت، محاسبه‌ی این هش بدون خود برنامه، کار ساده‌ای نیست. به همین جهت به روز رسانی دستی آن تقریبا غیرممکن است؛ خصوصا اگر متد GenerateObjectHash، کمی با پیچ و تاب بیشتری نیز تهیه شود.


چگونه وضعیت اصالت تعدادی ردیف را بررسی کنیم؟

مثال قبل، در مورد روش بررسی اصالت یک تک ردیف بود. کوئری زیر روش محاسبه‌ی فیلد جدید IsAuthentic را در بین لیستی از ردیف‌ها نمایش می‌دهد:
var blogs = (from blog in context.Blogs.ToList() // Note: this `ToList()` is necessary here for having Shadow properties values, otherwise they will considered `null`.
             let computedHash = context.GenerateEntityHash(blog, nameof(IAuditableEntity.Hash))
             select new
             {
               blog.BlogId,
               blog.Url,
               RowHash = blog.Hash,
               ComputedHash = computedHash,
               IsAuthentic = blog.Hash == computedHash
             }).ToList();


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EFCoreRowIntegrity.zip
مطالب
نوشتن آزمون‌های واحد به کمک کتابخانه‌ی Moq - قسمت اول - معرفی
گاهی از اوقات، برای نوشتن آزمون‌های واحد، ایزوله سازی قسمتی که می‌خواهیم آن‌را بررسی کنیم، از سایر قسمت‌های سیستم مشکل می‌شود. برای مثال اگر در کلاسی کار اتصال به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد و قصد داریم برای آن آزمون واحد بنویسیم، اما قرار نیست که الزاما با بانک اطلاعاتی کار کنیم، در این حالت نیاز به یک نمونه‌ی تقلیدی یا Mock از بانک اطلاعاتی را خواهیم داشت، تا کار دسترسی به بانک اطلاعاتی را شبیه سازی کند. در این سری با استفاده از کتابخانه‌ی بسیار معروف Moq (ماک‌یو تلفظ می‌شود؛ گاهی از اوقات هم ماک)، کار ایزوله سازی کلاس‌ها را انجام خواهیم داد، تا بتوانیم آن‌ها را مستقل از هم آزمایش کنیم.


Mocking چیست؟

فرض کنید برنامه‌ای را داریم که از تعدادی کلاس تشکیل شده‌است. در این بین می‌خواهیم تعدادی از آن‌ها را به صورت ایزوله‌ی از کل سیستم آزمایش کنیم. البته باید درنظر داشت که این کلاس‌ها در حین اجرای واقعی برنامه، از تعدادی وابستگی خاص در همان سیستم استفاده می‌کنند. برای مثال کلاسی در این بین برای بررسی میزان اعتبار مالی یک کاربر، نیاز دارد تا با یک وب سرویس خارجی کار کند. اما چون می‌خواهیم این کلاس را به صورت ایزوله‌ی از کل سیستم آزمایش کنیم، اینبار بجای استفاده‌ی از وابستگی واقعی این کلاس، آن وابستگی را با یک نمونه‌ی تقلیدی یا Mock object در اینجا، جایگزین می‌کنیم.
بنابراین Mocking به معنای جایگزین کردن یک وابستگی واقعی سیستم که در زمان اجرای آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، با نمونه‌ی تقلیدی مختص زمان آزمایش برنامه، جهت بالابردن سهولت نوشتن آزمون‌های واحد است.


دلایل و مزایای استفاده‌ی از Mocking

- یکی از مهم‌ترین دلایل استفاده‌ی از Mocking، کاهش پیچیدگی تنظیمات اولیه‌ی نوشتن آزمون‌های واحد است. برای مثال اگر در برنامه‌ی خود از تزریق وابستگی‌ها استفاده می‌کنید و کلاسی دارای چندین وابستگی تزریق شده‌ی به آن است، برای آزمایش این کلاس نیاز به تدارک تمام این وابستگی‌ها را خواهید داشت تا بتوان این کلاس را وهله سازی کرد و همچنین برنامه را نیز کامپایل نمود. اما در این بین ممکن است آزمایش متدی در همان کلاس، الزاما از تمام وابستگی‌های تزریق شده‌ی در یک کلاس استفاده نکند. در این حالت، Mocking می‌تواند تنظیمات پیچیده‌ی وهله سازی این کلاس را به حداقل برساند.
- Mocking می‌تواند سبب افزایش سرعت اجرای آزمون‌های واحد نیز شود. برای مثال با تقلید سرویس‌های خارجی مورد استفاده‌ی در برنامه (هر عملی که از مرزهای سیستم رد شود مانند کار با شبکه، بانک اطلاعاتی، فایل سیستم و غیره)، می‌توان میزان I/O و همچنین زمان صرف شده‌ی به آن‌را به حداقل رساند.
- از mock objects می‌توان برای رهایی از مشکلات کار با مقادیر غیرمشخص استفاده کرد. برای مثال اگر در کدهای خود از DateTime.Now استفاده می‌کنید یا اعداد اتفاقی و امثال آن، هربار که آزمون‌های واحد را اجرا می‌کنیم، خروجی متفاوتی را دریافت کرده و بسیاری از آزمون‌های نوشته شده با مشکل مواجه می‌شوند. به کمک mocking می‌توان بجای این مقادیر غیرمشخص، یک مقدار ثابت و مشخص را بازگشت دهد.
- چون به سادگی می‌توان mock objects را تهیه کرد، می‌توان کار توسعه و آزمایش برنامه را پیش از به پایان رسیدن پیاده سازی اصلی سرویس‌های مدنظر، همینقدر که اینترفیس آن سرویس مشخص باشد، شروع کرد که می‌تواند برای کارهای تیمی بسیار مفید باشد.
- اگر وابستگی مورد استفاده ناپایدار و یا غیرقابل پیش بینی است، می‌توان توسط mocking به یک نمونه‌ی قابل پیش بینی و پایدار مخصوص آزمون‌های برنامه رسید.
- اگر وابستگی خارجی مورد استفاده به ازای هر بار استفاده، هزینه‌ای را شارژ می‌کند، می‌توان توسط mocking، هزینه‌ی آزمون‌های برنامه را کاهش داد.


Unit test چیست؟

بدیهی است در کنار آزمایش ایزوله‌ی قسمت‌های مختلف برنامه توسط mocking، باید کل برنامه را جهت بررسی دستیابی به نتایج واقعی نیز آزمایش کرد که به این نوع آزمون‌ها، آزمون یکپارچگی (Integration Tests)، API Tests ،UI Tests و غیره می‌گویند که در کنار Unit tests ما حضور خواهند داشت. بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که یک Unit چیست؟
در برنامه‌ای که از چندین کلاس تشکیل می‌شود، به یک کلاس، یک Unit گفته می‌شود. همچنین اگر در این سیستم، دو یا چند کلاس با هم کار می‌کنند (کلاسی که از چندین وابستگی استفاده می‌کند)، این‌ها با هم نیز یک Unit را تشکیل دهند. بنابراین تعریف Unit بستگی به نحوه‌ی درک عملکرد یک سیستم و تعامل اجزای آن با هم دارد.


واژه‌های متناظر با Mock objects

در حین مطالعه‌ی منابع مرتبط با آزمون‌های واحد ممکن است با این واژه‌های تقریبا مشابه مواجه شوید: fakes ،stubs ،dummies و mocks. اما تفاوت آن‌ها در چیست؟
- Fakes در حقیقت یک نمونه پیاده سازی واقعی، اما غیرمناسب محیط واقعی و اصلی پروژه‌است. برای نمونه EF Core به همراه یک نمونه in-memory database هم هست که دقیقا با مفهوم Fakes تطابق دارد.
- از Dummies صرفا جهت تهیه‌ی پارامترهای مورد نیاز برای اجرای یک آزمایش استفاده می‌شوند. این پارامترها، هیچگاه در آزمایش‌های انجام شده مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.
- از Stubs برای ارائه‌ی پاسخ‌هایی مشخص به فراخوان‌ها استفاده می‌شود. برای مثال یک متد یا خاصیت، دقیقا چه چیزی را باید بازگشت دهند.
- از Mocks برای بررسی تعامل اجزای مختلف در حال آزمایش استفاده می‌شود. آیا متدی یا خاصیتی مورد استفاده قرار گرفته‌است یا خیر؟

باید درنظر داشت که زمانیکه یک شیء Mock را توسط کتابخانه‌ی Moq تهیه می‌کنیم، هر سه مفهوم stubs ،dummies و mocks را با هم به همراه دارد. به همین جهت در این سری زمانیکه به یک mock object اشاره می‌شود، هر سه مفهوم مدنظر هستند.

واژه‌ی دیگری که ممکن است در این گروه زیاد مشاهده شود، «Test double» نام دارد که ترکیب هر 4 مورد fakes ،stubs ،dummies و mocks می‌باشد. در کل هر زمانیکه یک شیء مورد استفاده‌ی در زمان اجرای برنامه را جهت آزمایش ساده‌تر آن جایگزین می‌کنید، یک Test double را ایجاد کرده‌اید.


بررسی ساختار برنامه‌ای که می‌خواهیم آن‌را آزمایش کنیم

در این سری قصد داریم یک برنامه‌ی وام دهی را آزمایش کنیم که قسمت‌های مختلف آن دارای وابستگی‌های خاصی می‌باشند. ساختار این برنامه را در ادامه مشاهده می‌کنید:


موجودیت‌های برنامه‌ی وام دهی
namespace Loans.Entities
{
    public class Applicant
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public int Age { set; get; }

        public string Address { set; get; }

        public decimal Salary { set; get; }
    }
}

namespace Loans.Entities
{
    public class LoanProduct
    {
        public int Id { set; get; }

        public string ProductName { set; get; }

        public decimal InterestRate { set; get; }
    }
}

namespace Loans.Entities
{
    public class LoanApplication
    {
        public int Id { set; get; }

        public LoanProduct Product { set; get; }

        public LoanAmount Amount { set; get; }

        public Applicant Applicant { set; get; }

        public bool IsAccepted { set; get; }
    }

    public class LoanAmount
    {
        public string CurrencyCode { get; set; }

        public decimal Principal { get; set; }
    }
}

مدل‌های برنامه‌ی وام دهی

namespace Loans.Models
{
    public class IdentityVerificationStatus
    {
        public bool Passed { get; set; }
    }
}

سرویس‌های برنامه‌ی وام دهی

using Loans.Models;

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface IIdentityVerifier
    {
        void Initialize();

        bool Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress);

        void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress, out bool isValid);

        void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress,
            ref IdentityVerificationStatus status);
    }
}

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface ICreditScorer
    {
        int Score { get; }

        void CalculateScore(string applicantName, string applicantAddress);
    }
}

using System;
using Loans.Entities;
using Loans.Services.Contracts;

namespace Loans.Services
{
    public class LoanApplicationProcessor
    {
        private const decimal MinimumSalary = 1_500_000_0;
        private const int MinimumAge = 18;
        private const int MinimumCreditScore = 100_000;

        private readonly IIdentityVerifier _identityVerifier;
        private readonly ICreditScorer _creditScorer;

        public LoanApplicationProcessor(
            IIdentityVerifier identityVerifier,
            ICreditScorer creditScorer)
        {
            _identityVerifier = identityVerifier ?? throw new ArgumentNullException(nameof(identityVerifier));
            _creditScorer = creditScorer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(creditScorer));
        }

        public bool Process(LoanApplication application)
        {
            application.IsAccepted = false;

            if (application.Applicant.Salary < MinimumSalary)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            if (application.Applicant.Age < MinimumAge)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            _identityVerifier.Initialize();

            var isValidIdentity = _identityVerifier.Validate(
                application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address);

            if (!isValidIdentity)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            _creditScorer.CalculateScore(application.Applicant.Name, application.Applicant.Address);
            if (_creditScorer.Score < MinimumCreditScore)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            application.IsAccepted = true;
            return application.IsAccepted;
        }
    }
}

using System;
using Loans.Models;
using Loans.Services.Contracts;

namespace Loans.Services
{
    public class IdentityVerifierServiceGateway : IIdentityVerifier
    {
        public DateTime LastCheckTime { get; private set; }

        public void Initialize()
        {
            // Initialize connection to external service
        }

        public bool Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)
        {
            Connect();
            var isValidIdentity = CallService(applicantName, applicantAge, applicantAddress);
            LastCheckTime = DateTime.Now;
            Disconnect();

            return isValidIdentity;
        }

        private void Connect()
        {
            // Open connection to external service
        }

        private bool CallService(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)
        {
            // Make call to external service, interpret the response, and return result

            return false; // Simulate result for demo purposes
        }

        private void Disconnect()
        {
            // Close connection to external service
        }

        public void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress, out bool isValid)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress,
            ref IdentityVerificationStatus status)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
توضیحات:
هدف از این برنامه، درخواست یک وام جدید است. Application در اینجا به معنای درخواست یا فرم جدید است و Applicant نیز شخصی است که این درخواست را داده‌است.
در اینجا بیشتر تمرکز ما بر روی کلاس LoanApplicationProcessor است که دارای دو وابستگی تزریق شده‌ی به آن نیز می‌باشد:
        public LoanApplicationProcessor(
            IIdentityVerifier identityVerifier,
            ICreditScorer creditScorer)
        {
            _identityVerifier = identityVerifier ?? throw new ArgumentNullException(nameof(identityVerifier));
            _creditScorer = creditScorer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(creditScorer));
        }
از این وابستگی‌ها برای تصدیق هویت درخواست کننده و همچنین بررسی میزان اعتبار او استفاده می‌شود.
تمام این منطق نیز در متد Process آن قابل مشاهده‌است که هدف اصلی آن، بررسی قابل پذیرش بودن درخواست یک وام جدید است.


نوشتن اولین تست، برای برنامه‌ی وام دهی

در اولین تصویر این قسمت، پروژه‌ی class library دومی را نیز به نام Loans.Tests مشاهده می‌کنید. فایل csproj آن به صورت زیر برای کار با MSTest تنظیم شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.2</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\Loans\Loans.csproj" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="16.3.0" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.0.0" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.0.0" />    
  </ItemGroup>
</Project>
که در آن ارجاعی به پروژه‌ی Loans.csproj و همچنین وابستگی‌های MSTest، تنظیم شده‌اند.

اکنون اولین آزمون واحد ما در کلاس جدید LoanApplicationProcessorShould چنین شکلی را پیدا می‌کند:
using Loans.Entities;
using Loans.Services;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;

namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {
        [TestMethod]
        public void DeclineLowSalary()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_100_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};
            var processor = new LoanApplicationProcessor(null, null);
            processor.Process(application);

            Assert.IsFalse(application.IsAccepted);
        }
    }
}
در حین کار با MSTest، کلاس آزمون واحد باید به ویژگی TestClass و متدهای public void آن به ویژگی TestMethod مزین شوند تا توسط این فریم‌ورک آزمون واحد شناسایی شده و مورد آزمایش قرار گیرند.
در این آزمایش، شخص درخواست کننده، حقوق کمی دارد و می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا LoanApplicationProcessor می‌تواند آن‌را بر اساس مقدار MinimumSalary، رد کند یا خیر؟
public class LoanApplicationProcessor
{
    private const decimal MinimumSalary = 1_500_000_0;

در حین وهله سازی LoanApplicationProcessor، دو وابستگی آن به null تنظیم شده‌اند؛ چون می‌دانیم که بررسی MinimumSalary پیش از سایر بررسی‌ها صورت می‌گیرد و اساسا در این آزمایش، نیازی به این وابستگی‌ها نداریم.
اما اگر سعی در اجرای این آزمایش کنیم (برای مثال با اجرای دستور dotnet test در خط فرمان)، آزمایش اجرا نشده و با استثنای زیر مواجه می‌شویم:
Test method Loans.Tests.LoanApplicationProcessorShould.DeclineLowSalary threw exception:
System.ArgumentNullException: Value cannot be null.
Parameter name: identityVerifier
چون در سازنده‌ی کلاس LoanApplicationProcessor، در صورت نال بودن وابستگی‌های دریافتی، یک استثناء صادر می‌شود. بنابراین ذکر آن‌ها الزامی است:
        public LoanApplicationProcessor(
            IIdentityVerifier identityVerifier,
            ICreditScorer creditScorer)
        {
            _identityVerifier = identityVerifier ?? throw new ArgumentNullException(nameof(identityVerifier));
            _creditScorer = creditScorer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(creditScorer));
        }


نصب کتابخانه‌ی Moq جهت برآورده کردن وابستگی‌های کلاس LoanApplicationProcessor

در این آزمایش چون وجود وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس، برای ما اهمیتی ندارند و همچنین ذکر آن‌ها نیز الزامی است، می‌خواهیم توسط کتابخانه‌ی Moq، دو نمونه‌ی تقلیدی از آن‌ها را تهیه کرده (همان dummies که پیشتر معرفی شدند) و جهت برآورده کردن بررسی صورت گرفته‌ی در سازنده‌ی کلاس LoanApplicationProcessor، آن‌ها را ارائه کنیم.
کتابخانه‌ی بسیار معروف Moq، با پروژه‌های مبتنی بر NETFramework 4.5. و همچنین NETStandard 2.0. به بعد سازگار است و برای نصب آن، می‌توان یکی از دو دستور زیر را صادر کرد:
> dotnet add package Moq
> Install-Package Moq

اما چرا کتابخانه‌ی Moq؟
کتابخانه‌ی Moq این اهداف را دنبال می‌کند: ساده‌است، به شدت کاربردی‌است و همچنین strongly typed است. این کتابخانه سورس باز بوده و تعداد بار دانلود بسته‌ی نیوگت آن میلیونی است.


پس از نصب آن، اولین آزمایشی را که نوشتیم، به صورت زیر اصلاح می‌کنیم:
using Loans.Entities;
using Loans.Services;
using Loans.Services.Contracts;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
using Moq;

namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {
        [TestMethod]
        public void DeclineLowSalary()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_100_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();

            var processor = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            processor.Process(application);

            Assert.IsFalse(application.IsAccepted);
        }
    }
}
در اینجا بجای ارسال null به سازنده‌ی کلاس LoanApplicationProcessor، جهت برآورده کردن مقدار پیش‌فرض پارامترهای آن و کامپایل شدن برنامه، نمونه‌های تقلیدی دو وابستگی مورد نیاز آن‌را تهیه و به آن ارسال کرده‌ایم.
کار با ذکر new Mock شروع شده و آرگومان جنریک آن‌را از نوع وابستگی‌هایی که نیاز داریم، مقدار دهی می‌کنیم. سپس خاصیت Object آن، امکان دسترسی به این شیء تقلید شده را میسر می‌کند.
اکنون اگر مجددا این آزمون واحد را اجرا کنیم، مشاهده خواهیم کرد که بجای صدور استثناء، با موفقیت به پایان رسیده‌است:



گاهی از اوقات جایگزین کردن یک وابستگی null با نمونه‌ی Mock آن کافی نیست

در مثالی که بررسی کردیم، اشیاء mock، کار برآورده کردن نیازهای ابتدایی آزمایش را انجام داده و سبب اجرای موفقیت آمیز آن شدند؛ اما همیشه اینطور نیست:
using Loans.Entities;
using Loans.Services;
using Loans.Services.Contracts;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
using Moq;

namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {        
        [TestMethod]
        public void Accept()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_500_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();

            var processor = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            processor.Process(application);

            Assert.IsTrue(application.IsAccepted);
        }
    }
}
تفاوت این آزمایش جدید با قبلی، در دو مورد است: مقدار Salary به MinimumSalary تنظیم شده‌است و در آخر Assert.IsTrue را داریم.
اگر این آزمایش را اجرا کنیم، با شکست مواجه خواهد شد. علت اینجا است که هرچند در حال استفاده‌ی از دو mock object به عنوان وابستگی‌های مورد نیاز هستیم، اما تنظیمات خاصی را بر روی آن‌ها انجام نداده‌ایم و به همین جهت خروجی مناسبی را در اختیار LoanApplicationProcessor قرار نمی‌دهند. برای مثال مرحله‌ی بعدی بررسی اعتبار شخص در کلاس LoanApplicationProcessor، فراخوانی سرویس identityVerifier و متد Validate آن است که خروجی آن بر اساس کدهای فعلی، همیشه false است:
_identityVerifier.Initialize();
var isValidIdentity = _identityVerifier.Validate(
    application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address);
در قسمت بعدی، کار تنظیم اشیاء mock را انجام خواهیم داد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MoqSeries-01.zip
مطالب
مایکرو سرویس‌ها - قسمت 1 - معرفی
در نرم افزار‌های Enterprise، توسعه محصول، چالش اصلی تیم نمی‌باشد. اصلی‌ترین چالش، بعد از استقرار نرم افزار و زیر بار رفتن آن به‌وجود می‌آید؛ مسائلی نظیر مدیریت تغییرات و scaling و چنانچه نرم افزار بصورت صحیحی توسعه نیافته باشد، می‌توان گفت که انجام موارد ذکر شده بسیار سخت یا شاید غیر ممکن شوند و باید نرم افزار، بازنویسی شود.
برای روشن شدن موضوع یک مثال میزنم.
فرض کنید یک نرم افزار جامع بیمه (Core Insurance) داریم که بصورت یک نرم افزار یکپارچه (Monolithic) ارائه شده است. بعد از چند سال قرار است در زیر سیستم‌های مختلف تغییراتی انجام شود؛ مثلا زیر سیستم‌های بیمه عمر، بیمه مسافرتی و بیمه درمان، نیاز به تغییر دارند. فرض کنید تغییرات در بیمه درمان سریعتر انجام شده و آماده استفاده برای مشتری می‌باشد؛ اما به دلیل یکپارچه بودن سیستم، این انتشار نسخه باید تا اتمام کار زیر سیستم‌های دیگر، به تعویق بیفتد. یا اینکه به دلیل بالا رفتن تعداد کاربران می‌خواهیم سیستم را  scale out کنیم. برای این منظور باید چند نسخه از کل سیستم را در پروسه‌های مجزایی قرار دهیم.
با توجه به توضیحات بالا متوجه این منظور میشویم که مدیریت تغییرات، بخاطر وابستگی‌های بیش از حد سیستم، با کندی روبه رو می‌شود و همچنین هزینه Scale سیستم با توجه به اینکه باید کل سیستم را  در پروسه‌های مختلفی نصب کرد، بالا می‌باشد.
اگر این سیستم یکپارچه به زیر سیستم‌های مجزایی شکسته می‌شد، هزینه تغییرات و Scale آن به مراتب کمتر می‌شد. حتی از این جلوتر بریم و هر کدام از این زیر سیستم‌ها قابلیت‌های کسب و کار (Business Capabilities) خودشان را به‌صورت سرویس‌های مجزایی ارائه دهند، هزینه تغییرات و نگهداری آن‌ها چگونه خواهد بود؟!
برای مثال اگر زیر سیستم بیمه عمر را تصور و آن‌را به سه قسمت درخواست بیمه نامه ، صدور بیمه نامه و بخش خسارت تقسیم کنیم که هر کدام از این قسمت‌ها به تنهایی قابل ارائه به مشتری باشند.
برای مثال درخواست بیمه نامه شامل پر کردن فرم پیشنهاد، بررسی اطلاعات وارد شده توسط پزشکان بیمه و اعلام نظر کار شناسان بیمه برای افزایش نرخ بیمه نامه بر اساس ریسک‌های پزشکی و شغلی بیمه شده می‌باشد که در نهایت بعد از چند روز، یک فرم پیشنهاد به تایید کارشناسا ن رسیده و تازه به بیمه نامه تبدیل می‌شود. همانطور که می‌بینید این بخش به تنهایی می‌تواند در اختیار نمایندگی‌های شرکت بیمه قرار گرفته و قسمت اولیه فروش بیمه نامه را پشتیبانی کند. حالا اگر نیاز به تغییرات یا scaling سیستم وجود داشته باشد، انجام دادن آن‌ها به مراتب راحت‌تر و کم هزینه‌تر می‌باشد.

مایکرو سرویس چیست ؟

در یک تعریف کوتاه، در معماری مایکرو سرویس، توسعه یک نرم افزار به‌صورت مجموعه‌ای از سرویسهای کوچک می‌باشد که این سرویسها به‌صورت کاملا مستقلی قابلیت استقرار دارند و هر کدام از این سرویسها می‌توانند توسط تیم‌های جداگانه‌ای با پلتفرم توسعه و زبان برنامه نویسی و بانک اطلاعاتی جداگانه‌ای توسعه داده شوند  و با یک مکانیزم سبک  وزن مانند Http با یکدیگر در ارتباط باشند.

این روش پیاده سازی قابلیت مقیاس پذیری و تست پذیری را بالا میبرد و توسعه و نگهداری سیستم را آسان می‌کند. دلیل آن هم کاملا مشخص است؛ هر سرویس یک وظیفه مشخص دارد و تیم توسعه‌ی آن کاملا بر آن مسلط می‌باشد و با توجه به اینکه این سرویسها خیلی بزرگ نیستند، تغییرات و تست و نگهداری آن آسان میشود .

چرا معماری مایکرو سرویس؟

مایکرو سرویس‌ها به شما قابلیت چابکی بیشتری می‌دهند و شما را قادر میسازند تا به‌صورت بهتری بتوانید یک سیستم بزرگ، پیچیده و در مقیاس بزرگ را نگهداری کنید.
این سرویس‌ها به تنهایی قابلیت scaling دارند و برخلاف یک سیستم یکپارچه که برای scaling باید تمام سیستم را به عنوان یک واحد scale out کرد، در مایکرو سرویس‌ها شما می‌توانید سرویس‌هایی را که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند، بصورت کاملا مستقلی scale out کنید و به این صورت چابکی شما در مواجه با تغییرات که از خصوصیات اصلی یک سیستم نرم افزاری می‌باشد، بالا می‌رود. 
با توجه به توضیحات بالا تصویر زیر گویای همه‌ی این موارد هست:

مقایسه سیستم یکپارچه با مایکروسرویسدر مطالب بعدی در موردی مشخصه‌های مایکرو سرویس‌ها صحبت خواهیم کرد.

مطالب
متدهای احراز هویت در VS 2013
ویژوال استودیو 2013 چندین گزینه برای احراز هویت در قالب‌های پیش فرض پروژه‌های ASP.NET Web Forms, MVC, Web API ارائه می‌کند:

No Authentication


اگر گزینه No Authentication را انتخاب کنید، پروژه ایجاد شده صفحاتی را برای ورود به سایت نخواهد ساخت. همچنین رابط کاربری ای برای نمایش کاربر فعلی، کلاس‌های موجودیت‌ها برای یک دیتابیس عضویت و رشته‌های اتصالی نیز وجود نخواهند داشت.

Individual User Accounts

اگر گزینه‌ی Individual User Accounts  را انتخاب کنید، اپلیکیشن شما برای استفاده از ASP.NET Identity (که پیش از این با نام ASP.NET Membership شناخته می‌شد) پیکربندی می‌شود. ASP.NET Identity کاربران را قادر می‌سازد تا با ساختن حساب کاربری جدیدی در سایت و یا با استفاده از تامین کننده‌های ثالثی مانند Facebook, Google و غیره به سایت وارد شوند. این فریم ورک برای ذخیره‌ی داده‌های پروفایل کاربران، بصورت پیش فرض از یک دیتابیس SQL Server LocalDB استفاده می‌کند که می‌توانید بعدا آنرا بر روی SQL Server یا Windows Azure SQL Database نیز منتشر کنید.  

این قابلیت‌ها در Visual Studio 2013 در نسخه قبلی نیز وجود داشتند، اما کد سیستم عضویت آن مجددا بازنویسی شده‌است. این بازنویسی دارای مزایای زیر است:

  • سیستم عضویت جدید بجای استفاده از ماژول ASP.NET Forms Authentication بر پایه OWIN نوشته شده است. این بدین معنا است که از یک مکانیزم احراز هویت واحد می‌توانید در اپلیکیشن‌های ASP.NET Web Forms, MVC, Web API و SignalR استفاده کنید.
  • سیستم عضویت جدید توسط Entity Framework Code First مدیریت می‌شود و شامل تمامی کلاس‌هایی است که نماینده جداول و موجودیت‌ها هستند. این بدین معنا است که روی الگوی دیتابیس کنترل کامل دارید. سفارشی سازی و تغییر اطلاعات کاربران و پروفایل هایشان بسیار ساده‌تر است، تنها لازم است برای اعمال تغییرات از Code First Migrations استفاده کنید.
سیستم عضویت جدید بصورت خودکار در تمام قالب‌های پروژه پیش فرض، نصب و پیاده سازی می‌شود. این امکان برای تمام پروژه‌هایی که دات نت فریم ورک 4.5 را هدف قرار می‌دهند وجود دارد. ASP.NET Identity هنگام تولید وب سایت‌های اینترنتی که اکثر کاربرانشان خارجی (External) هستند گزینه خوبی است. اگر سازمان شما از Active Directory و یا Office 365 استفاده می‌کند و می‌خواهید پروژه‌تان قادر باشد تا احراز هویت کارمندان و شرکای تجاری تان را مدیریت کند، Organizational Accounts گزینه بهتری است.

برای اطلاعات بیشتر درباره‌ی Individual User Accounts به لینک‌های زیر مراجعه کنید:


Organizational Accounts

اگر گزینه Organizational Accounts را انتخاب کنید پروژه ایجاد شده برای استفاده از (Windows Identity Foundation (WIF پیکربندی خواهد شد. این فریم ورک برای احراز هویت کاربران از (Windows Azure Active Directory (WAAD استفاده می‌کند که شامل Office 365 نیز می‌شود.

Windows Authentication

اگر گزینه‌ی Windows Authentication  را انتخاب کنید، پروژه ایجاد شده برای استفاده از Windows Authentication IIS Module پیکربندی خواهد شد. چنین اپلیکیشنی نام دامنه و نام کاربری را نمایش خواهد که یا از Active Directory می‌آید، یا از یک ماشین محلی (local machine). اما رابط کاربری ای برای ورود به سیستم وجود ندارد؛ چرا که اینگونه اپلیکیشن‌ها برای سایت‌های اینترانتی (Intranet) استفاده خواهند شد.
یک راه دیگر انتخاب گزینه On-Premises زیر شاخه Organizational Accounts است. این گزینه بجای استفاده از ماژول Windows Authentication از فریم ورک Windows Identity Foundation برای احراز هویت استفاده می‌کند. انجام چند مرحله دستی برای پیکربندی این گزینه لازم است، اما WIF امکاناتی را عرضه می‌کند که در ماژول احراز هویت ویندوز وجود ندارند. برای مثال، هنگام استفاده از WIF می‌توانید تنظیمات لازم را در Active Directory انجام دهید تا قادر به واکشی اطلاعات پوشه‌ها باشید (directory data querying).


گزینه‌های احراز هویت Organizational Accounts

دیالوگ Configure Authentication گزینه‌های متعددی برای احراز هویت توسط (Windows Azure Active Directory (including Office 365 و Windows Server Active Directory در اختیارتان می‌گذارد:

اگر می‌خواهید یکی از گزینه‌های WAAD را امتحان کنید اما حساب کاربری ای ندارید، روی این لینک کلیک کنید تا ثبت نام کنید.

نکته: اگر یکی از گزینه‌های WAAD را انتخاب کنید، باید اطلاعات هویتی (Credentials) یک مدیر کل را وارد کنید. برای نسخه نهایی Visual Studio 2013 برنامه هایی وجود دارد تا دیگر نیازی نباشد چنین مراحلی را تکمیل کنید. در این صورت ویژوال استودیو تنظیماتی را نمایش خواهد داد که یک مدیر می‌تواند بعدا از آنها استفاده کند تا اپلیکیشن را بصورت دستی در WAAD پیکربندی کند.
Cloud - Single Organization Authentication

از این گزینه برای احراز هویت کاربرانی استفاده کنید که در قالب یک OWIN Tenant تعریف می‌شوند. برای مثال سایتی با نام Company.com داریم که برای کارمندان این سازمان از طریق company.onmicrosoft.com قابل دسترسی خواهد بود. نمی‌توانید WAAD را طوری پیکربندی کنید که کاربران tenant‌‌های دیگر نیز به اپلیکیشن شما دسترسی داشته باشند.

Domain

نام دامنه‌ای در WAAD که می‌خواهید اپلیکیشن را برای آن پیکربندی کنید، مثلا company.onmicrosoft.com. اگر از custom domain ها استفاده می‌کنید مانند company.com بجای company.onmicrosoft.com می‌توانید این اطلاعات را اینجا وارد کنید.

سطح دسترسی

اگر اپلیکیشن نیاز به کوئری گرفتن یا بروز رسانی اطلاعات پوشه‌ها (directory information) را توسط Graph API دارد، از گزینه‌های Single Sign-On, Read Directory Data و یا Single Sign-On, Read and Write Directory Data استفاده کنید. در غیر اینصورت گزینه Single Sign-On را رها کنید. برای اطلاعات بیشتر به Application Access Levels و Using the Graph API to Query Windows Azure AD مراجعه کنید.

Application ID URI

بصورت پیش فرض، قالب پروژه یک شناسه application ID URI برای شما تولید می‌کند، که این کار با الحاق نام پروژه شما به نام دامنه WAAD صورت می‌گیرد. برای مثال، اگر نام پروژه Example باشد و نام دامنه contoso.onmicrosoft.com، شناسه خروجی https://contoso.onmicrosoft.com/Example می‌شود. اگر می‌خواهید بصورت دستی این فیلد را مقدار دهی کنید، گزینه More Options را انتخاب کنید. این شناسه باید با //:https شروع شود.

بصورت پیش فرض، اگر اپلیکیشنی که در WAAD تهیه و تدارک دیده شده است، شناسه‌ای یکسان با شناسه موجود در پروژه Visual Studio داشته باشد، پروژه شما به اپلیکیشن موجود در WAAD متصل خواهد شد. اگر می‌خواهید تدارکات جدیدی ببینید تیک گزینه  Overwrite the application entry if one with the same ID already exists  را حذف کنید.

اگر تیک این گزینه حذف شده باشد، و ویژوال استودیو اپلیکیشنی با شناسه‌‌ای یکسان را پیدا کند، عددی به آخر URI اضافه خواهد شد. مثلا فرض کنید نام پروژه Example است و اپلیکیشنی نیز با شناسه https://contoso.onmicrosoft.com/Example در WAAD وجود دارد. در این صورت اپلیکیشن جدیدی با شناسه ای مانند https://contoso.onmicrosoft.com/Example_ 20130619330903 ایجاد می‌شود.


تهیه و تدارک اپلیکیشن در WAAD

برای آنکه یک اپلیکیشن WAAD ایجاد کنید و یا پروژه را به یک اپلیکیشن موجود متصل کنید، ویژوال استودیو به اطلاعات ورود یک مدیر کل برای دامنه مورد نظر، نیاز دارد. هنگامی که در دیالوگ Configure Authentication روی OK کلیک می‌کنید، اطلاعات ورود یک مدیر کل از شما درخواست می‌شود و نهایتا هنگامیکه روی Create Project کلیک می‌کنید، ویژوال استودیو اپلیکیشن شما را در WAAD پیکربندی می‌کند.


برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه استفاده از مدل احراز هویت Cloud - Single Organization به لینک‌های زیر مراجعه فرمایید:

مقالات مذکور برای ویژوال استودیو 2013 بروز رسانی نشده اند. برخی از مراحلی که در این مقالات بصورت دستی باید انجام شوند در Visual Studio 2013 مکانیزه شده است.

Cloud - Multi Organization Authentication

از این گزینه برای احراز هویت کاربرانی استفاده کنید که در WAAD tenant‌‌های متعددی تعریف شده‌اند. برای مثال، نام سایت contoso.com است و برای کارمندان دو سازمان از طریق آدرس‌های contoso.onmicrosoft.com و fabrikam.onmicrosoft.com قابل دسترسی خواهد بود. نحوه پیکربندی این مدل نیز مانند قسمت قبلی است.

برای اطلاعات بیشتر درباره احراز هویت Cloud - Multi Organization به لینک‌های زیر مراجعه کنید:

On-Premises Organizational Accounts

این گزینه را هنگامی انتخاب کنید که کاربران در (Windows Server Active Directory (AD تعریف شده اند و نمی‌خواهید از WAAD استفاده کنید. از این مدل برای ایجاد وب سایت‌های اینترنت و اینترانت می‌توانید استفاده کنید. برای یک وب سایت اینترنتی از (Active Directory Federation Services (ADFS استفاده کنید.

برای یک وب سایت اینترانتی، می‌توانید کلا این گزینه را رها کنید و از Windows Authentication استفاده کنید. در صورت استفاده از گزینه Windows Authentication لازم نیست تا آدرس سند متادیتا (metadata document URL) را فراهم کنید، همچنین توجه داشته باشید که Windows Authentication امکان کوئری گرفتن از پوشه‌ها و کنترل سطوح دسترسی در Active Directory را ندارد.

On-Premises Authority

آدرس سند متادیتا. این سند اطلاعاتی درباره مختصات Authority دارد که اپلیکیشن از آنها برای به پیش بردن روند احراز هویت و ورود به سایت استفاده می‌کند.

Application ID URI

یک شناسه منحصر به فرد که AD از آن برای شناسایی اپلیکیشن استفاده می‌کند. می‌توانید این فیلد را خالی رها کنید تا ویژوال استودیو بصورت خودکار اپلیکیشنی بدین منظور بسازد.

قدم‌های بعدی


در این مقاله با مدل‌های مختلف احراز هویت در اپلیکیشن‌های Visual Studio 2013 آشنا شدید و برخی تغییرات و امکانات جدید نیز بررسی شدند. برای اطلاعات تکمیلی به ASP.NET and Web Tools for Visual Studio 2013 Release Notes مراجعه کنید.