مطالب
1# آموزش سیستم مدیریت کد Git
ضرورت استفاده از یک سیستم کنترل نسخه:


در طول روند تولید یک برنامه، چه به صورت تیمی و یا حتی انفرادی، بارها برای برنامه نویسان این نیاز پیش می‌آید که به نسخه‌های قدیمی‌تر فایل‌های خود دسترسی داشته باشند تا بتوانند آنچه را که در قبل نوشته‌اند مورد بازبینی قرار دهند. شاید کسانی که با سیستم‌های مدیریت نسخه آشنایی ندارند، این کار را با استفاده از copy و paste کردن فایل‌ها در پوشه‌های جداگانه انجام دهند؛ اما روند توسعه یک برنامه در محیط عملی، امکان استفاده از چنین روشی را به ما نمی‌دهد. زیرا مدیریت این فایل‌ها علی الخصوص در پروژه‌های تیمی، بعد از مدتی بسیار دشوار خواهد شد. بنابراین نیاز به سیستمی احساس می‌شود که بتواند این کار را به صورت خودکار انجام دهد.
وظیفه اصلی یک سیستم مدیریت کد، ایجاد یک رویه خودکار جهت دنبال کردن تغییرات فایل‌های ما است به طوری که بگوید هر فایل در چه زمانی، توسط چه کسی، به چه دلیل، چه تغییراتی کرده است.

آشنایی با Git:

Git توسط سازنده سیستم عامل لینوکس یعنی آقای Linus Torvalds و برای مدیریت کد‌های آن ساخته شد که بعدها توسط Linux-BitKeeper ارتقا  یافت. BitKeeper یک سیستم مدیریت کد توزیع شده است که البته رایگان نیست. تیم BitKeeper در ابتدا پروژه لینوکس را به صورت رایگان پشتیبانی می‌کرد اما در سال 2005 این حمایت را قطع کرد. در این هنگام تیم توسعه لینوکس تصمیم گرفت که خود یک سیستم مدیریت کد توزیع شده ایجاد کند. آن‌ها این سیستم را با Perl و C نوشتند و آن را برای اجرا شدن بر روی انواع سیستم عامل‌ها نظیر لینوکس ویندوز و حتی مک آماده کردند اهداف اصلی Git عبارتند از:
1) سرعت بالا
2) سادگی
3) قدرت پشتیبانی بالا از Merge/Branching
4) یک سیستم کاملا توزیع شده
5) قابلیت توسعه برای پروژه‌های بزرگ

تفاوت سیستم‌های متمرکز و توزیع شده:

سیستم‌های کنترل نسخه را می‌توان بر اساس خصوصیات مختلف در دسته‌های متفاوتی قرار داد اما از نظر معماری سیستم, به دو دسته‌ی زیر تقسیم می‌شوند :
۱) (VCS (Version Control System –سیستم‌های مدیریت نسخه متمرکز
۲) (DVCS (Distributed Version Control System- سیستم‌های مدیریت نسخه توزیع شده
در ادامه مقاله تفاوت این دو روش را بیان خواهیم نمود و به بررسی مزایا و معایب آن‌ها خواهیم پرداخت

تعریف Repository:

مخزن یا همان Repository محلی است که یک سیستم مدیریت نسخه از آن برای نگهداری تغییرات فایل‌ها استفاده می‌کند. در سیستم‌های VCS این مخزن به صورت متمرکز یا اصطلاحا Centralized Repository می‌باشد. به این معنا که یک Repository بر روی یک ماشین، خواه سیستم خود برنامه نویس(در پروژه‌های انفرادی) و خواه یک سرور قرار دارد (در پروژه‌های تیمی) و برنامه نویسان تغییرات فایل‌های خود را به سمت این سرور می‌فرستند و این سرور وظیفه نگهداری تمامی نسخه‌ها و اطلاعات مربوطه از برنامه نویسان مختلف را به عهده دارد. اشکال این روش در این است که برنامه نویس تنها به نسخه جاری که بر روی سیستم خود است دسترسی دارد و اگر بنا به دلیلی بخواهد از نسخه‌های پیشین استفاده کند باید آن را از سرور بخواهد که این کار مشکل دیگری ایجاد می‌کند و آن این است که ممکن است برنامه نویس همیشه در موقعیتی نباشد که بتواند به سرور دسترسی داشته باشد. به همین دلیل این روش وابستگی زیادی برای برنامه نویس ایجاد می‌کند اما پیاده سازی این روش آسان‌تر از مدل توزیع شده است.
در مدل توزیع شده  علاوه بر یک مخزن که بر روی یک سرور قرار داد و تمامی نسخه‌ها در آن جا نگهداری می‌شود، هر برنامه نویس یک نسخه محلی مخزن را نیز در اختیار دارد. به این ترتیب وابستگی برنامه نویس به سرور کاهش می‌یابد؛ همچنین می‌توان با ایجاد SubRepository‌ها یک ساختار درختی ایجاد نمود که هر کدام از این زیر سیستم‌ها در نهایت اطلاعات را در سرور اصلی قرار می‌دهند. علاوه بر این به دلیل ساختار توزیع شده، امکان بک آپ گیری در این روش مطمئن‌تر است. زیرا تنها وابسته به یک سرور نیست و می‌تواند بر روی سیستم‌های مختلف توزیع شده باشد. البته از اشکالات این روش پیچیدگی پیاده سازی بیشتر آن نسبت به سیستم‌های متمرکز است.

اما سوال این جا است که ما حقیقتا چه چیزی را باید ذخیره کنیم ؟

پاسخ به این سوال بسیار ساده است: هر آنچه برای ما مهم است که این شامل فایل‌های کد, فایل‌های پیکربندی,  خروجی‌های نظیر dll و غیره است. البته در این بین استثنائاتی نظیر فایل‌های EXE و یا پکیج‌های نصب شده  وجود دارد که در بسیاری از موارد نیازی به پیگیری نسخه‌های آن‌ها نیست اما تمامی این‌ها وابسته به نظر برنامه نویس است.

در ادامه مقالات ما به تعاریف مورد نیاز در سیستم‌های مدیرت کد, ساختار Git و چگونگی نصب و استفاده آن خواهیم پرداخت.


 
مطالب
راهنمای تغییر بخش احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران سیستم مدیریت محتوای IRIS به ASP.NET Identity – بخش سوم
تغییر الگوریتم پیش فرض هش کردن کلمه‌های عبور ASP.NET Identity

کلمه‌های عبور کاربران فعلی سیستم با الگوریتمی متفاوت از الگوریتم مورد استفاده Identity هش شده‌اند. برای اینکه کاربرانی که قبلا ثبت نام کرده بودند بتوانند با کلمه‌های عبور خود وارد سایت شوند، باید الگوریتم هش کردن Identity را با الگوریتم فعلی مورد استفاده Iris جایگزین کرد.

برای تغییر روش هش کردن کلمات عبور در Identity باید اینترفیس IPasswordHasher را پیاده سازی کنید:
    public class IrisPasswordHasher : IPasswordHasher
    {
        public string HashPassword(string password)
        {
            return Utilities.Security.Encryption.EncryptingPassword(password);
        }

        public PasswordVerificationResult VerifyHashedPassword(string hashedPassword, string providedPassword)
        {
            return Utilities.Security.Encryption.VerifyPassword(providedPassword, hashedPassword) ?
                                                                PasswordVerificationResult.Success :
                                                                PasswordVerificationResult.Failed;
        }
    }

  سپس باید وارد کلاس ApplicationUserManager شده و در سازنده‌ی آن اینترفیس IPasswordHasher را به عنوان وابستگی تعریف کنید:
public ApplicationUserManager(IUserStore<ApplicationUser, int> store,
            IUnitOfWork uow,
            IIdentity identity,
            IApplicationRoleManager roleManager,
            IDataProtectionProvider dataProtectionProvider,
            IIdentityMessageService smsService,
            IIdentityMessageService emailService, IPasswordHasher passwordHasher)
            : base(store)
        {
            _store = store;
            _uow = uow;
            _identity = identity;
            _users = _uow.Set<ApplicationUser>();
            _roleManager = roleManager;
            _dataProtectionProvider = dataProtectionProvider;
            this.SmsService = smsService;
            this.EmailService = emailService;
            PasswordHasher = passwordHasher;
            createApplicationUserManager();
        }

برای اینکه کلاس IrisPasswordHasher را به عنوان نمونه درخواستی IPasswordHasher معرفی کنیم، باید در تنظیمات StructureMap کد زیر را نیز اضافه کنید:
x.For<IPasswordHasher>().Use<IrisPasswordHasher>();

پیاده سازی اکشن متد ثبت نام کاربر با استفاده از Identity

در کنترلر UserController، اکشن متد Register را به شکل زیر بازنویسی کنید:
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        [CaptchaVerify("تصویر امنیتی وارد شده معتبر نیست")]
        public virtual async Task<ActionResult> Register(RegisterModel model)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                var user = new ApplicationUser
                {
                    CreatedDate = DateAndTime.GetDateTime(),
                    Email = model.Email,
                    IP = Request.ServerVariables["REMOTE_ADDR"],
                    IsBaned = false,
                    UserName = model.UserName,
                    UserMetaData = new UserMetaData(),
                    LastLoginDate = DateAndTime.GetDateTime()
                };

                var result = await _userManager.CreateAsync(user, model.Password);

                if (result.Succeeded)
                {
                    var addToRoleResult = await _userManager.AddToRoleAsync(user.Id, "user");
                    if (addToRoleResult.Succeeded)
                    {
                        var code = await _userManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id);
                        var callbackUrl = Url.Action("ConfirmEmail", "User",
                            new { userId = user.Id, code }, protocol: Request.Url.Scheme);

                        _emailService.SendAccountConfirmationEmail(user.Email, callbackUrl);

                        return Json(new { result = "success" });
                    }

                    addErrors(addToRoleResult);
                }

                addErrors(result);
            }

            return PartialView(MVC.User.Views._Register, model);
        }
نکته: در اینجا برای ارسال لینک فعال سازی حساب کاربری، از کلاس EmailService خود سیستم IRIS استفاده شده است؛ نه EmailService مربوط به ASP.NET Identity. همچنین در ادامه نیز از EmailService مربوط به خود سیستم Iris استفاده شده است.

برای این کار متد زیر را به کلاس EmailService  اضافه کنید: 
        public SendingMailResult SendAccountConfirmationEmail(string email, string link)
        {
            var model = new ConfirmEmailModel()
            {
                ActivationLink = link
            };

            var htmlText = _viewConvertor.RenderRazorViewToString(MVC.EmailTemplates.Views._ConfirmEmail, model);

            var result = Send(new MailDocument
            {
                Body = htmlText,
                Subject = "تایید حساب کاربری",
                ToEmail = email
            });

            return result;
        }
همچنین قالب ایمیل تایید حساب کاربری را در مسیر Views/EmailTemplates/_ConfirmEmail.cshtml با محتویات زیر ایجاد کنید:
@model Iris.Model.EmailModel.ConfirmEmailModel

<div style="direction: rtl; -ms-word-wrap: break-word; word-wrap: break-word;">
    <p>با سلام</p>
    <p>برای فعال سازی حساب کاربری خود لطفا بر روی لینک زیر کلیک کنید:</p>
    <p>@Model.ActivationLink</p>
    <div style=" color: #808080;">
        <p>با تشکر</p>
        <p>@Model.SiteTitle</p>
        <p>@Model.SiteDescription</p>
        <p><span style="direction: ltr !important; unicode-bidi: embed;">@Html.ConvertToPersianDateTime(DateTime.Now, "s,H")</span></p>
    </div>
</div>

اصلاح پیام موفقیت آمیز بودن ثبت نام  کاربر جدید


سیستم IRIS از ارسال ایمیل تایید حساب کاربری استفاده نمی‌کند و به محض اینکه عملیات ثبت نام تکمیل می‌شد، صفحه رفرش می‌شود. اما در سیستم Identity یک ایمیل حاوی لینک فعال سازی حساب کاربری به او ارسال می‌شود.
برای اصلاح پیغام پس از ثبت نام، باید به فایل myscript.js درون پوشه‌ی Scripts مراجعه کرده و رویداد onSuccess شیء RegisterUser را به شکل زیراصلاح کنید: 
RegisterUser.Form.onSuccess = function (data) {
    if (data.result == "success") {
        var message = '<div id="alert"><button type="button" data-dismiss="alert">×</button>ایمیلی حاوی لینک فعال سازی، به ایمیل شما ارسال شد؛ لطفا به ایمیل خود مراجعه کرده و بر روی لینک فعال سازی کلیک کنید.</div>';
        $('#registerResult').html(message);
    }
    else {
        $('#logOnModal').html(data);
    }
};
برای تایید ایمیل کاربری که ثبت نام کرده است نیز اکشن متد زیر را به کلاس UserController اضافه کنید:
        [AllowAnonymous]
        public virtual async Task<ActionResult> ConfirmEmail(int? userId, string code)
        {
            if (userId == null || code == null)
            {
                return View("Error");
            }
            var result = await _userManager.ConfirmEmailAsync(userId.Value, code);
            return View(result.Succeeded ? "ConfirmEmail" : "Error");
        }
این اکشن متد نیز احتیاج به View دارد؛ پس view متناظر آن را با محتویات زیر اضافه کنید:
@{
    ViewBag.Title = "حساب کاربری شما تایید شد";
}
<h2>@ViewBag.Title.</h2>
<div>
    <p>
        با تشکر از شما، حساب کاربری شما تایید شد.
    </p>
    <p>
        @Ajax.ActionLink("ورود / ثبت نام", MVC.User.ActionNames.LogOn, MVC.User.Name, new { area = "", returnUrl = Html.ReturnUrl(Context, Url) }, new AjaxOptions { HttpMethod = "GET", InsertionMode = InsertionMode.Replace, UpdateTargetId = "logOnModal", LoadingElementDuration = 300, LoadingElementId = "loadingMessage", OnSuccess = "LogOnForm.onSuccess" }, new { role = "button", data_toggle = "modal", data_i_logon_link = "true", rel = "nofollow" })
    </p>
</div>

اصلاح اکشن متد ورود به سایت 

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async virtual Task<ActionResult> LogOn(LogOnModel model, string returnUrl)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                if (Request.IsAjaxRequest())
                    return PartialView(MVC.User.Views._LogOn, model);
                return View(model);
            }


            const string emailRegPattern =
                @"^([a-zA-Z0-9_\-\.]+)@((\[[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.)|(([a-zA-Z0-9\-]+\.)+))([a-zA-Z]{2,4}|[0-9]{1,3})(\]?)$";

            string ip = Request.ServerVariables["REMOTE_ADDR"];

            SignInStatus result = SignInStatus.Failure;

            if (Regex.IsMatch(model.Identity, emailRegPattern))
            {

                var user = await _userManager.FindByEmailAsync(model.Identity);

                if (user != null)
                {
                    result = await _signInManager.PasswordSignInAsync
                   (user.UserName,
                   model.Password, model.RememberMe, shouldLockout: true);
                }
            }
            else
            {
                result = await _signInManager.PasswordSignInAsync(model.Identity, model.Password, model.RememberMe, shouldLockout: true);
            }


            switch (result)
            {
                case SignInStatus.Success:
                    if (Request.IsAjaxRequest())
                        return JavaScript(IsValidReturnUrl(returnUrl)
                            ? string.Format("window.location ='{0}';", returnUrl)
                            : "window.location.reload();");
                    return redirectToLocal(returnUrl);

                case SignInStatus.LockedOut:
                    ModelState.AddModelError("",
                        string.Format("حساب شما قفل شد، لطفا بعد از {0} دقیقه دوباره امتحان کنید.",
                            _userManager.DefaultAccountLockoutTimeSpan.Minutes));
                    break;
                case SignInStatus.Failure:
                    ModelState.AddModelError("", "نام کاربری یا کلمه عبور اشتباه است.");
                    break;
                default:
                    ModelState.AddModelError("", "در ورود شما خطایی رخ داده است.");
                    break;
            }


            if (Request.IsAjaxRequest())
                return PartialView(MVC.User.Views._LogOn, model);
            return View(model);
        }


اصلاح اکشن متد خروج کاربر از سایت

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        [Authorize]
        public virtual ActionResult LogOut()
        {
            _authenticationManager.SignOut();

            if (Request.IsAjaxRequest())
                return Json(new { result = "true" });

            return RedirectToAction(MVC.User.ActionNames.LogOn, MVC.User.Name);
        }

پیاده سازی ریست کردن کلمه‌ی عبور با استفاده از ASP.NET Identity

مکانیزم سیستم IRIS برای ریست کردن کلمه‌ی عبور به هنگام فراموشی آن، ساخت GUID و ذخیره‌ی آن در دیتابیس است. سیستم Identity  با استفاده از یک توکن رمز نگاری شده و بدون استفاده از دیتابیس، این کار را انجام می‌دهد و با استفاده از قابلیت‌های تو کار سیستم Identity، تمهیدات امنیتی بهتری را نسبت به سیستم کنونی در نظر گرفته است.

برای این کار کدهای کنترلر ForgottenPasswordController را به شکل زیر ویرایش کنید:
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.Mvc;
using CaptchaMvc.Attributes;
using Iris.Model;
using Iris.Servicelayer.Interfaces;
using Iris.Web.Email;
using Microsoft.AspNet.Identity;

namespace Iris.Web.Controllers
{
    public partial class ForgottenPasswordController : Controller
    {
        private readonly IEmailService _emailService;
        private readonly IApplicationUserManager _userManager;

        public ForgottenPasswordController(IEmailService emailService, IApplicationUserManager applicationUserManager)
        {
            _emailService = emailService;
            _userManager = applicationUserManager;
        }

        [HttpGet]
        public virtual ActionResult Index()
        {
            return PartialView(MVC.ForgottenPassword.Views._Index);
        }

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        [CaptchaVerify("تصویر امنیتی وارد شده معتبر نیست")]
        public async virtual Task<ActionResult> Index(ForgottenPasswordModel model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                return PartialView(MVC.ForgottenPassword.Views._Index, model);
            }

            var user = await _userManager.FindByEmailAsync(model.Email);
            if (user == null || !(await _userManager.IsEmailConfirmedAsync(user.Id)))
            {
                // Don't reveal that the user does not exist or is not confirmed
                return Json(new
                {
                    result = "false",
                    message = "این ایمیل در سیستم ثبت نشده است"
                });
            }

            var code = await _userManager.GeneratePasswordResetTokenAsync(user.Id);

            _emailService.SendResetPasswordConfirmationEmail(user.UserName, user.Email, code);

            return Json(new
            {
                result = "true",
                message = "ایمیلی برای تایید بازنشانی کلمه عبور برای شما ارسال شد.اعتبارایمیل ارسالی 3 ساعت است."
            });
        }

        [AllowAnonymous]
        public virtual ActionResult ResetPassword(string code)
        {
            return code == null ? View("Error") : View();
        }


        [AllowAnonymous]
        public virtual ActionResult ResetPasswordConfirmation()
        {
            return View();
        }

        //
        // POST: /Account/ResetPassword
        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public virtual async Task<ActionResult> ResetPassword(ResetPasswordViewModel model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                return View(model);
            }
            var user = await _userManager.FindByEmailAsync(model.Email);
            if (user == null)
            {
                // Don't reveal that the user does not exist
                return RedirectToAction("Error");
            }
            var result = await _userManager.ResetPasswordAsync(user.Id, model.Code, model.Password);
            if (result.Succeeded)
            {
                return RedirectToAction("ResetPasswordConfirmation", "ForgottenPassword");
            }
            addErrors(result);
            return View();
        }

        private void addErrors(IdentityResult result)
        {
            foreach (var error in result.Errors)
            {
                ModelState.AddModelError("", error);
            }
        }

    }
}

همچنین برای اکشن متدهای اضافه شده، View‌های زیر را نیز باید اضافه کنید:

- View  با نام  ResetPasswordConfirmation.cshtml را اضافه کنید.
@{
    ViewBag.Title = "کلمه عبور شما تغییر کرد";
}

<hgroup>
    <h1>@ViewBag.Title.</h1>
</hgroup>
<div>
    <p>
        کلمه عبور شما با موفقیت تغییر کرد
    </p>
    <p>
        @Ajax.ActionLink("ورود / ثبت نام", MVC.User.ActionNames.LogOn, MVC.User.Name, new { area = "", returnUrl = Html.ReturnUrl(Context, Url) }, new AjaxOptions { HttpMethod = "GET", InsertionMode = InsertionMode.Replace, UpdateTargetId = "logOnModal", LoadingElementDuration = 300, LoadingElementId = "loadingMessage", OnSuccess = "LogOnForm.onSuccess" }, new { role = "button", data_toggle = "modal", data_i_logon_link = "true", rel = "nofollow" })
    </p>
</div>

- View با نام ResetPassword.cshtml
@model Iris.Model.ResetPasswordViewModel
@{
    ViewBag.Title = "ریست کردن کلمه عبور";
}
<h2>@ViewBag.Title.</h2>
@using (Html.BeginForm("ResetPassword", "ForgottenPassword", FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal", role = "form" }))
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    <h4>ریست کردن کلمه عبور</h4>
    <hr />
    @Html.ValidationSummary("", new { @class = "text-danger" })
    @Html.HiddenFor(model => model.Code)
    <div>
        @Html.LabelFor(m => m.Email, "ایمیل", new { @class = "control-label" })
        <div>
            @Html.TextBoxFor(m => m.Email)
        </div>
    </div>
    <div>
        @Html.LabelFor(m => m.Password, "کلمه عبور", new { @class = "control-label" })
        <div>
            @Html.PasswordFor(m => m.Password)
        </div>
    </div>
    <div>
        @Html.LabelFor(m => m.ConfirmPassword, "تکرار کلمه عبور", new { @class = "control-label" })
        <div>
            @Html.PasswordFor(m => m.ConfirmPassword)
        </div>
    </div>
    <div>
        <div>
            <input type="submit" value="تغییر کلمه عبور" />
        </div>
    </div>
}

همچنین این View و Controller متناظر آن، احتیاج به ViewModel زیر دارند که آن را به پروژه‌ی Iris.Models اضافه کنید.
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace Iris.Model
{
    public class ResetPasswordViewModel
    {
        [Required]
        [EmailAddress]
        [Display(Name = "ایمیل")]
        public string Email { get; set; }

        [Required]
        [StringLength(100, ErrorMessage = "کلمه عبور باید حداقل 6 حرف باشد", MinimumLength = 6)]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "کلمه عبور")]
        public string Password { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "تکرار کلمه عبور")]
        [Compare("Password", ErrorMessage = "کلمه عبور و تکرارش یکسان نیستند")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }

        public string Code { get; set; }
    }
}

حذف سیستم قدیمی احراز هویت

برای حذف کامل سیستم احراز هویت IRIS، وارد فایل Global.asax.cs شده و سپس از متد Application_AuthenticateRequest کدهای زیر را حذف کنید:

var principalService = ObjectFactory.GetInstance<IPrincipalService>();
var formsAuthenticationService = ObjectFactory.GetInstance<IFormsAuthenticationService>();
context.User = principalService.GetCurrent()

فارسی کردن خطاهای ASP.NET Identity

سیستم Identity، پیام‌های خطا‌ها را از فایل Resource موجود در هسته‌ی خود، که به طور پیش فرض، زبان آن انگلیسی است، می‌خواند. برای مثال وقتی ایمیلی تکراری باشد، پیامی به زبان انگلیسی دریافت خواهید کرد و متاسفانه برای تغییر آن، راه سر راست و واضحی وجود ندارد. برای تغییر این پیام‌ها می‌توان از سورس باز بودن Identity استفاده کنید و قسمتی را که پیام‌ها را تولید می‌کند، خودتان با پیام‌های فارسی باز نویسی کنید.

راه اول این است که از این پروژه استفاده کرد و کلاس‌های زیر را به پروژه اضافه کنید:

    public class CustomUserValidator<TUser, TKey> : IIdentityValidator<ApplicationUser>
        where TUser : class, IUser<int>
        where TKey : IEquatable<int>
    {

        public bool AllowOnlyAlphanumericUserNames { get; set; }
        public bool RequireUniqueEmail { get; set; }

        private ApplicationUserManager Manager { get; set; }
        public CustomUserValidator(ApplicationUserManager manager)
        {
            if (manager == null)
                throw new ArgumentNullException("manager");
            AllowOnlyAlphanumericUserNames = true;
            Manager = manager;
        }
        public virtual async Task<IdentityResult> ValidateAsync(ApplicationUser item)
        {
            if (item == null)
                throw new ArgumentNullException("item");
            var errors = new List<string>();
            await ValidateUserName(item, errors);
            if (RequireUniqueEmail)
                await ValidateEmailAsync(item, errors);
            return errors.Count <= 0 ? IdentityResult.Success : IdentityResult.Failed(errors.ToArray());
        }

        private async Task ValidateUserName(ApplicationUser user, ICollection<string> errors)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(user.UserName))
                errors.Add("نام کاربری نباید خالی باشد");
            else if (AllowOnlyAlphanumericUserNames && !Regex.IsMatch(user.UserName, "^[A-Za-z0-9@_\\.]+$"))
            {
                errors.Add("برای نام کاربری فقط از کاراکتر‌های مجاز استفاده کنید ");
            }
            else
            {
                var owner = await Manager.FindByNameAsync(user.UserName);
                if (owner != null && !EqualityComparer<int>.Default.Equals(owner.Id, user.Id))
                    errors.Add("این نام کاربری قبلا ثبت شده است");
            }
        }

        private async Task ValidateEmailAsync(ApplicationUser user, ICollection<string> errors)
        {
            var email = await Manager.GetEmailStore().GetEmailAsync(user).WithCurrentCulture();
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                errors.Add("وارد کردن ایمیل ضروریست");
            }
            else
            {
                try
                {
                    var m = new MailAddress(email);

                }
                catch (FormatException)
                {
                    errors.Add("ایمیل را به شکل صحیح وارد کنید");
                    return;
                }
                var owner = await Manager.FindByEmailAsync(email);
                if (owner != null && !EqualityComparer<int>.Default.Equals(owner.Id, user.Id))
                    errors.Add("این ایمیل قبلا ثبت شده است");
            }
        }
    }

    public class CustomPasswordValidator : IIdentityValidator<string>
    {
        #region Properties
        public int RequiredLength { get; set; }
        public bool RequireNonLetterOrDigit { get; set; }
        public bool RequireLowercase { get; set; }
        public bool RequireUppercase { get; set; }
        public bool RequireDigit { get; set; }
        #endregion

        #region IIdentityValidator
        public virtual Task<IdentityResult> ValidateAsync(string item)
        {
            if (item == null)
                throw new ArgumentNullException("item");
            var list = new List<string>();

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(item) || item.Length < RequiredLength)
                list.Add(string.Format("کلمه عبور نباید کمتر از 6 کاراکتر باشد"));

            if (RequireNonLetterOrDigit && item.All(IsLetterOrDigit))
                list.Add("برای امنیت بیشتر از حداقل از یک کارکتر غیر عددی و غیر حرف  برای کلمه عبور استفاده کنید");

            if (RequireDigit && item.All(c => !IsDigit(c)))
                list.Add("برای امنیت بیشتر از اعداد هم در کلمه عبور استفاده کنید");
            if (RequireLowercase && item.All(c => !IsLower(c)))
                list.Add("از حروف کوچک نیز برای کلمه عبور استفاده کنید");
            if (RequireUppercase && item.All(c => !IsUpper(c)))
                list.Add("از حروف بزرک نیز برای کلمه عبور استفاده کنید");
            return Task.FromResult(list.Count == 0 ? IdentityResult.Success : IdentityResult.Failed(string.Join(" ", list)));
        }

        #endregion

        #region PrivateMethods
        public virtual bool IsDigit(char c)
        {
            if (c >= 48)
                return c <= 57;
            return false;
        }

        public virtual bool IsLower(char c)
        {
            if (c >= 97)
                return c <= 122;
            return false;
        }


        public virtual bool IsUpper(char c)
        {
            if (c >= 65)
                return c <= 90;
            return false;
        }

        public virtual bool IsLetterOrDigit(char c)
        {
            if (!IsUpper(c) && !IsLower(c))
                return IsDigit(c);
            return true;
        }
        #endregion

    }

سپس باید کلاس‌های فوق را به Identity معرفی کنید تا از این کلاس‌های سفارشی شده به جای کلاس‌های پیش فرض خودش استفاده کند. برای این کار وارد کلاس ApplicationUserManager شده و درون متد createApplicationUserManager کدهای زیر را اضافه کنید: 
            UserValidator = new CustomUserValidator< ApplicationUser, int>(this)
            {
                AllowOnlyAlphanumericUserNames = false,
                RequireUniqueEmail = true
            };

            PasswordValidator = new CustomPasswordValidator
            {
                RequiredLength = 6,
                RequireNonLetterOrDigit = false,
                RequireDigit = false,
                RequireLowercase = false,
                RequireUppercase = false
            };
روش دیگر مراجعه به سورس ASP.NET Identity است. با مراجعه به مخزن کد آن، فایل Resources.resx آن را که حاوی متن‌های خطا به زبان انگلیسی است، درون پروژه‌ی خود کپی کنید. همچین کلاس‌های UserValidator و PasswordValidator را نیز درون پروژه کپی کنید تا این کلاس‌ها از فایل Resource موجود در پروژه‌ی خودتان استفاده کنند. در نهایت همانند روش قبلی درون متد createApplicationUserManager کلاس ApplicationUserManager، کلاس‌های UserValidator و PasswordValidator را به Identity معرفی کنید.


ایجاد SecurityStamp برای کاربران فعلی سایت

سیستم Identity برای لحاظ کردن یک سری موارد امنیتی، به ازای هر کاربر، فیلدی را به نام SecurityStamp درون دیتابیس ذخیره می‌کند و برای این که این سیستم عملکرد صحیحی داشته باشد، باید این مقدار را برای کاربران فعلی سایت ایجاد کرد تا کاربران فعلی بتوانند از امکانات Identity نظیر فراموشی کلمه عبور، ورود به سیستم و ... استفاده کنند.
برای این کار Identity، متدی به نام UpdateSecurityStamp را در اختیار قرار می‌دهد تا با استفاده از آن بتوان مقدار فیلد SecurityStamp را به روز رسانی کرد.
معمولا برای انجام این کارها می‌توانید یک کنترلر تعریف کنید و درون اکشن متد آن کلیه‌ی کاربران را واکشی کرده و سپس متد UpdateSecurityStamp را بر روی آن‌ها فراخوانی کنید.
        public virtual async Task<ActionResult> UpdateAllUsersSecurityStamp()
        {
            foreach (var user in await _userManager.GetAllUsersAsync())
            {
                await _userManager.UpdateSecurityStampAsync(user.Id);
            }
            return Content("ok");
        }
البته این روش برای تعداد زیاد کاربران کمی زمان بر است.


انتقال نقش‌های کاربران به جدول جدید و برقراری رابطه بین آن‌ها

در سیستم Iris رابطه‌ی بین کاربران و نقش‌ها یک به چند بود. در سیستم Identity این رابطه چند به چند است و من به عنوان یک حرکت خوب و رو به جلو، رابطه‌ی چند به چند را در سیستم جدید انتخاب کردم. اکنون با استفاده از دستورات زیر به راحتی می‌توان نقش‌های فعلی و رابطه‌ی بین آن‌ها را به جداول جدیدشان منتقل کرد:
        public virtual async Task<ActionResult> CopyRoleToNewTable()
        {
            var dbContext = new IrisDbContext();

            foreach (var role in await dbContext.Roles.ToListAsync())
            {
                await _roleManager.CreateAsync(new CustomRole(role.Name)
                {
                    Description = role.Description
                });
            }

            var users = await dbContext.Users.Include(u => u.Role).ToListAsync();

            foreach (var user in users)
            {
                await _userManager.AddToRoleAsync(user.Id, user.Role.Name);
            }
            return Content("ok");
        }
البته اجرای این کد نیز برای تعداد زیادی کاربر، زمانبر است؛ ولی روشی مطمئن و دقیق است.
مطالب دوره‌ها
نحوه برقراری ارتباطات بین صفحات، سیستم راهبری و ViewModelها در قالب پروژه WPF Framework
هدف از قالب پروژه WPF Framework ایجاد یک پایه، برای شروع سریع یک برنامه تجاری WPF جدید است. بنابراین فرض کنید که این قالب، هم اکنون در اختیار شما است و قصد دارید یک صفحه جدید، مثلا تغییر مشخصات کاربری را به آن اضافه کنید. کدهای کامل این قابلیت هم اکنون در قالب پروژه موجود است و به این ترتیب توضیح جزئیات روابط آن در اینجا ساده‌تر خواهد بود.

1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
کلیه Viewهای برنامه، در پروژه ریشه، ذیل پوشه Views اضافه خواهند شد. همچنین چون در آینده تعداد این فایل‌ها افزایش خواهند یافت، بهتر است جهت مدیریت آن‌ها، به ازای هر گروه از قابلیت‌ها، یک پوشه جدید را ذیل پوشه Views اضافه کرد.


همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا پوشه UserInfo به همراه یک فایل جدید XAML به نام ChangeProfile.xaml، ذیل پوشه Views پروژه ریشه اصلی اضافه شده‌اند.
ChangeProfile.xaml از نوع Page است؛ از این جهت که اگر به فایل MainWindow.xaml که سیستم راهبری برنامه در آن تعبیه شده است مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را ملاحظه خواهید نمود:
<CustomControls:FrameFactory
                    x:Name="ActiveScreen"            
                    HorizontalContentAlignment="Stretch"
                    VerticalContentAlignment="Stretch"     
                    NavigationUIVisibility="Hidden"            
                    Grid.Column="1" 
                    Margin="0" />
سورس کامل کنترل سفارشی FrameFactory.cs را در پروژه Infrastructure برنامه می‌توانید مشاهده کنید. FrameFactory در حقیقت یک کنترل Frame استاندارد است که مباحث تزریق وابستگی‌ها و همچنین راهبری خودکار سیستم در آن تعریف شده‌اند.
مرحله بعد، تعریف محتویات فایل ChangeProfile.xaml است. در این فایل اطلاعات انقیاد داده‌ها از ViewModel مرتبط که در ادامه توضیح داده خواهد شد دریافت می‌گردد. مثلا مقدار خاصیت ChangeProfileData.Password، از ViewModel به صورت خودکار تغذیه خواهد شد.
در این فایل یک سری DynamicResource را هم برای تعریف دکمه‌های سبک مترو ملاحظه می‌کنید. کلیدهای متناظر با آن در فایل Icons.xaml که در فایل App.xaml برای کل برنامه ثبت شده است، تامین می‌گردد.


2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
پس از اینکه صفحه جدید اضافه شد، نیاز است وضعیت دسترسی به آن مشخص شود:
/// <summary>
/// تغییر مشخصات کاربر جاری
/// </summary>
[PageAuthorization(AuthorizationType.FreeForAuthenticatedUsers)]
public partial class ChangeProfile
برای این منظور به فایل code behind این صفحه یعنی ChangeProfile.xaml.cs مراجعه و تنها، ویژگی فوق را به آن اضافه خواهیم کرد. ویژگی PageAuthorization به صورت خودکار توسط فریم ورک تهیه شده خوانده و اعمال خواهد شد. برای نمونه در اینجا کلیه کاربران اعتبارسنجی شده در سیستم می‌توانند مشخصات کاربری خود را تغییر دهند.
در مورد نحوه تعیین نقش‌های متفاوت در صورت نیاز، در قسمت قبل بحث گردید.


3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
خوب، ما تا اینجا یک صفحه جدید را تهیه کرده‌ایم. در مرحله بعد باید مدخلی را در منوی برنامه جهت اشاره به آن تهیه کنیم.
منوی برنامه در فایل MainMenu.xaml قرار دارد. اطلاعات متناظر با دکمه ورود به صفحه تغییر مشخصات کاربری نیز به شکل ذیل تعریف شده است:
                <Button Style="{DynamicResource MetroCircleButtonStyle}"
                        Height="55" Width="55"  
                        Command="{Binding DoNavigate}"
                        CommandParameter="\Views\UserInfo\ChangeProfile.xaml"
                        Margin="2">
                    <Rectangle Width="28" Height="17.25">
                        <Rectangle.Fill>
                            <VisualBrush Stretch="Fill" Visual="{StaticResource appbar_user_tie}" />
                        </Rectangle.Fill>
                    </Rectangle>
                </Button>
به ازای هر صفحه جدیدی که تعریف می‌شود تنها کافی است CommandParameter ایی مساوی مسیر فایل XAML مورد نظر، در فایل منوی برنامه قید شود. منوی اصلی دارای ViewModel ایی است به نام MainMenuViewModel.cs که در پروژه Infrastructure پیشتر تهیه شده است.
در این ViewModel تعاریف DoNavigate و پردازش پارامتر دریافتی به صورت خودکار صورت خواهد گرفت و سورس کامل آن در اختیار شما است. بنابراین تنها کافی است CommandParameter را مشخص کنید، DoNavigate کار هدایت به آن‌را انجام خواهد داد.


4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله آخر افزودن یک صفحه، تعیین ViewModel متناظر با آن است. عنوان شد که اطلاعات مورد نیاز جهت عملیات Binding در این فایل قرار می‌گیرند و اگر به فایل ChangeProfileViewModel.cs مراجعه کنید (نام آن مطابق قرارداد، یک کلمه ViewModel را نسبت به نام View متناظر بیشتر دارد)، چنین خاصیت عمومی را در آن خواهید یافت.


مطابق قراردادهای توکار قالب تهیه شده:
- نیاز است ViewModel تعریف شده از کلاس پایه BaseViewModel مشتق شود تا علاوه بر تامین یک سری کدهای تکراری مانند:
 public abstract class BaseViewModel : DataErrorInfoBase, INotifyPropertyChanged, IViewModel
سبب شناسایی این کلاس به عنوان ViewModel و برقرار تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده آن نیز گردد.
- پس از اضافه شدن کلاس پایه BaseViewModel نیاز است تکلیف خاصیت public override bool ViewModelContextHasChanges را نیز مشخص کنید. در اینجا به سیستم راهبری اعلام می‌کنید که آیا در ViewModel جاری تغییرات ذخیره نشده‌ای وجود دارند؟ فقط باید true یا false را بازگردانید. برای مثال خاصیت uow.ContextHasChanges برای این منظور بسیار مناسب است و از طریق پیاده سازی الگوی واحد کار به صورت خودکار چنین اطلاعاتی را در اختیار برنامه قرار می‌دهد.

در ViewModelها هرجایی که نیاز به اطلاعات کاربر وارد شده به سیستم داشتید، از اینترفیس IAppContextService در سازنده کلاس ViewModel جاری استفاده کنید. اینترفیس IUnitOfWork امکانات ذخیره سازی اطلاعات و همچنین مشخص سازی وضعیت Context جاری را در اختیار شما قرار می‌دهد.
کلیه کدهای کار کردن با یک موجودیت باید در کلاس سرویس متناظر با آن قرار گیرند و این کلاس سرویس توسط اینترفیس آن مانند IUsersService در اینجا باید توسط سازنده کلاس در اختیار ViewModel قرار گیرد.
تزریق وابستگی‌ها در اینجا خودکار بوده و تنظیمات آن در فایل IocConfig.cs پروژه Infrastructure قرار دارد. این کلاس آنچنان نیازی به تغییر ندارد؛ اگر پیش فرض‌های نامگذاری آن‌را مانند کلاس‌های Test و اینترفیس‌های ITest، در لایه سرویس برنامه رعایت شوند.
مطالب
Claim Based Identity
بنده در حال توسعه‌ی یک CMS هستم و این کار را برای یادگیری MVC انجام میدم. الان هم تقریبا رسیدم به اواخر کار و انشالله اگه کار تمام شد، نرم افزار را به صورت سورس باز منتشر می‌کنم. الان رسیدم به قسمت مدیریت کاربران. همانطور که می‌دانید ASP.NET در نسخه‌های جدید خودش بر خلاف نسخه‌های قدیمی که از SQL Membership استفاده می‌کرد الان از سیستم Identity بهره می‌برد، که انشالله در نوشتارهای بعدی به موضوع Identity به تفصیل خواهیم پرداخت. در حقیقت  سیستم Identity یک نوع Claim Based Identity هست. اما حالا ببینیم که این Claim چی هست؟ اما قبل از آن یک سری اصطلاحات را که به درک بهتر مفهوم کمک می‌کند، باید تعریف کنیم:

Relying Party (RP) = Application

Service Providers (SP) = Application 

RP  یا SP یک Application می‌باشد که از Claim استفاده می‌کند. واژه‌ی Relying Party بدین دلیل انتخاب شده که Application روی یک Issuer به منظور تامین اطلاعات در مورد یک Identity تکیه می‌کند.

Subject = User

Principal = User

واژه‌ی Subject یا Principal در حقیقت یک User می‌باشد. این واژه زمانی معنا پیدا می‌کند که شما به User به عنوان یک Subject برای کنترل دسترسی، شخصی سازی (Personalization) و ... بنگرید. در Net Framework. به جای Subject از Principal استفاده می‌شود.

Security Token Service (STC) = Issuer

از دید فنی، STC یک رابط درون یک Issuer می‌باشد که درخواست‌ها (Request) را تأیید و اقدام به ساخت Issues Security Token (توکن‌های مسائل امنیتی) می‌نماید. توکن‌های مسائل امنیتی شامل یک سری Claim می‌باشند.

Identity Provider (IDP) = Issuer 

تامین کننده Identity یک Issuer یا Token Issuer می‌باشد که وظیفه‌ی تعیین اعتبار (Validation) کاربر مانند نام کاربری، رمز عبور و ... را بر عهده دارد.


Active Client = Smart or rich Client

Passive Client = Browser 

یک Active Client می‌تواند از یک کتابخانه‌ی پیچیده مانند WCF به منظور پیاده سازی پروتکل‌هایی که بتوانند یک Security Token را درخواست و پاس دهند، استفاده نمایند. به منظور پشتیبانی از مرورگرهای مختلف، سناریوهای passive از پروتکل‌های ساده‌تری به منظور درخواست و پاس دادن یک Security Token که بر روی پروتکل Http تکیه دارد استفاده می‌کند (Http Post - Http Get).


و اما Claim چیست؟

در حقیقت Claim عبارتست از یک بیانیه یا شرح که یک Subject در مورد خودش یا Subject دیگری می‌سازد. این بیانیه می‌تواند در مورد یک نام، هویت، کلید، گروه، حق دسترسی و یا یک قابلیت باشد. Claim‌ها بوسیله یک Provider صادر و سپس بسته بندی (Package) شده و بوسیله‌ی یک Issuer صادر می‌شوند که این Issuer عموما با نام Security Token Service شناخته می‌شود. 

به منظور آشنایی با این مبحث میتوانید به اینجا و اینجا مراجعه نمایید.

این نوشتار مقدمه‌ای بود بر مباحث ASP.NET Identity. بنده در حال ترجمه‌ی سه فصل آخر کتاب Pro ASP.NET Mvc 5 Platform که اختصاص به مبحث Identity دارد هستم. فصل 13 تقریبا تمام شده و انشالله بزودی آن‌را منتشر میکنم.

نظرات مطالب
نگاهی به هویت سنجی کاربران در ASP.NET MVC 5
چطور میشه برای role کاربر تعریف کنیم. بعد برای هر کاربری که مدیر خواست چند کار غیر فعال کنیم. سطح دسترسی‌های مختلف منظورم هست.
مطالب
آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core
تا اینجا دو روش را برای آزمایش کلی یک سیستم Web API به همراه تمام زیر ساخت‌های آن، بررسی کردیم:
- استفاده از Postman برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API
- استفاده از strest برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API

روش سومی هم برای انجام اینکار وجود دارد که به صورت توکار از زمان ارائه‌ی ASP.NET Core 2.1 به همراه TestServer آزمایشی آن میسر شد. این روش در نگارش 3.1، با تغییر روش تعریف فایل program.cs، جهت سازگاری آن با آزمون‌های یکپارچگی/آزمایش کل سیستم، بهبود یافته‌است که خلاصه‌ای از آن را در این مطلب بررسی می‌کنیم.


آزمون‌های یکپارچگی در ASP.NET Core

آزمون‌های یکپارچگی، برخلاف آزمون‌های واحد که عموما از اشیاء تقلیدی استفاده می‌کنند، دقیقا بر روی همان سیستمی که قرار است به کاربر نهایی ارائه شود، اجرا می‌شوند. به همین جهت تنظیمات اولیه‌ی آن‌ها کمی بیشتر است و همچنین زمان اجرای آن‌ها نیز به علت وابستگی به بانک اطلاعاتی واقعی، فایل سیستم، شبکه و غیره، نسبت به آزمون‌های واحد بیشتر است.

برای ایجاد آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core، حداقل سه مرحله باید طی شوند:
الف) ایجاد یک class library که ارجاعی را به پروژه‌ی اصلی دارد. این پروژه حاوی آزمایش‌های ما خواهد بود.
ب) راه اندازی یک هاست وب آزمایشی برای ارسال درخواست‌ها به آن و دریافت پاسخ‌های نهایی.
ج) استفاده از یک test runner (انواع و اقسام فریم ورک‌های unit testing) برای اجرای آزمایش‌ها


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه برای هاست و اجرای آزمایش‌های یکپارچگی

فرض کنید می‌خواهیم برای همان پروژه‌ی ایجاد JWTها، آزمایش یکپارچگی بنویسیم. پس از ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی جدید که قرار است هاست آزمایش‌های ما شود، نیاز است محتوای فایل csproj آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp3.1</TargetFramework>
    <NoWarn>RCS1090</NoWarn>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp.csproj" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <None Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\appsettings.json" CopyToOutputDirectory="PreserveNewest" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <Service Include="{82a7f48d-3b50-4b1e-b82e-3ada8210c329}" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="fluentassertions" Version="5.10.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing" Version="3.1.8" />
    <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="16.7.1" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.1.2" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.1.2" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا، این نکات قابل مشاهده هستند:
1) TargetFramework آن باید به netcoreapp تنظیم شود.
2) باید ارجاع مستقیمی به کل پروژه‌ی نهایی WebApp در آن وجود داشته باشد. چون در ادامه می‌خواهیم فایل Program.cs آن‌را برای راه اندازی یک هاست وب آزمایشی، فراخوانی کنیم.
3) بسته‌ی نیوگتی که کار راه اندازی هاست وب آزمایشی را انجام می‌دهد، Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing نام دارد. این بسته، کار کپی فایل‌های پروژه‌ی اصلی و همچنین تنظیم مسیر پروژه را به این مسیر جدید نیز انجام می‌دهد.
4) روش افزودن بسته‌های MSTest را مشاهده می‌کنید.
5) همچنین جهت ساده‌تر شدن بررسی نتایج آزمون‌های انجام شده می‌توان از fluentassertions نیز استفاده کرد.


راه اندازی هاست وب آزمایشی جهت انجام آزمون‌های واحد

پس از انجام تنظیمات ابتدایی پروژه‌ی آزمون یکپارچگی، نیاز است یک WebApplicationFactory سفارشی را ایجاد کرد:
using ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing;
using Microsoft.AspNetCore.TestHost;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.Hosting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public class CustomWebApplicationFactory : WebApplicationFactory<Program>
    {
        protected override IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder()
        {
            var builder = base.CreateWebHostBuilder();
            builder.ConfigureLogging(logging =>
            {
                //TODO: ...
            });
            return builder;
        }

        protected override void ConfigureWebHost(IWebHostBuilder builder)
        {
            builder.ConfigureTestServices(services =>
            {
                // Don't run `IHostedService`s when running as a test
                services.RemoveAll(typeof(IHostedService));
            });
        }
    }
}
در این تعریف، Program در <WebApplicationFactory<Program، دقیقا به همان کلاس Program برنامه‌ی اصلی وب اشاره می‌کند. به همین جهت امضای این کلاس در نگارش 3.1 تغییر کرده‌است تا با WebApplicationFactory بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing هماهنگ شود.
در ادامه روش سفارشی سازی WebApplicationFactory  را مشاهده می‌کنید. برای مثال اگر خواستید سرویس‌ها و تنظیمات پیش‌فرض برنامه‌ی اصلی را تغییر دهید می‌توانید متد CreateWebHostBuilder را بازنویسی کنید و یا اگر خواستید سرویس جدیدی را اضافه و یا حذف کنید، می‌توان متد ConfigureWebHost را بازنویسی کرد.


استفاده از WebApplicationFactory سفارشی، جهت ایجاد یک HttpClient

هدف اصلی از ایجاد CustomWebApplicationFactory نه فقط راه اندازی یک هاست وب سفارشی است، بلکه توسط متد CreateClient آن می‌توان به یک HttpClient دسترسی یافت که قابلیت ارسال اطلاعات را به برنامه‌ی وبی که در پشت صحنه راه اندازی می‌شود، دارا است. کار CustomWebApplicationFactory شبیه به راه اندازی dotnet run در پشت صحنه‌است. در اینجا دیگر نیازی نیست تا اینکار را به صورت دستی انجام داد. به همین جهت چون برنامه‌ی وب اصلی به نحو متداولی در پشت صحنه اجرا می‌شود، عموما راه اندازی آن که شامل تنظیمات اولیه و یا حتی ایجاد بانک اطلاعاتی است، کمی کند است و اگر قرار باشد هربار اینکار صورت گیرد، به آزمون‌های بسیار کندی خواهیم رسید. به همین جهت می‌توان یک کلاس singleton را برای مدیریت تک وهله‌ی نهایی HttpClient آن به صورت زیر ایجاد کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Net.Http;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public static class TestsHttpClient
    {
        private static readonly Lazy<HttpClient> _serviceProviderBuilder =
                new Lazy<HttpClient>(getHttpClient, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        /// <summary>
        /// A lazy loaded thread-safe singleton
        /// </summary>
        public static HttpClient Instance { get; } = _serviceProviderBuilder.Value;

        private static HttpClient getHttpClient()
        {
            var services = new CustomWebApplicationFactory();
            return services.CreateClient(); //NOTE: This action is very time consuming, so it should be defined as a singleton.
        }
    }
}
مزیت کار با این کلاس، عدم راه اندازی مجدد برنامه به ازای هر آزمون انجام شده‌است. چون به ازای هر آزمونی که خواهیم نوشت، نیاز است به HttpClient دسترسی داشته باشیم.


نوشتن اولین آزمون یکپارچگی

پس از تنظیم هاست وب آزمایشی و ایجاد یک HttpClient از پیش تنظیم شده که به آن اشاره می‌کند، اکنون می‌توان اولین آزمون یکپارچگی را به صورت زیر نوشت:
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Text;
using System.Text.Json;
using System.Threading.Tasks;
using FluentAssertions;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    [TestClass]
    public class JwtTests
    {
        [TestMethod]
        public async Task TestLoginWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
        }

        [TestMethod]
        public async Task TestCallProtectedApiWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();

            // Act
            const string protectedApiUrl = "/api/MyProtectedApi";
            client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("Bearer", token.AccessToken);
            var response = await client.GetAsync(protectedApiUrl);
            response.EnsureSuccessStatusCode();

            // Assert
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            var options = new JsonSerializerOptions { PropertyNamingPolicy = JsonNamingPolicy.CamelCase };
            var apiResponse = JsonSerializer.Deserialize<MyProtectedApiResponse>(responseString, options);
            apiResponse.Title.Should().NotBeNullOrEmpty();
            apiResponse.Title.Should().Be("Hello from My Protected Controller! [Authorize]");
        }

        private static async Task<Token> doLoginAsync(HttpClient client)
        {
            const string loginUrl = "/api/account/login";
            var user = new { Username = "Vahid", Password = "1234" };
            var response = await client.SendAsync(new HttpRequestMessage(HttpMethod.Post, loginUrl)
            {
                Content = new StringContent(JsonSerializer.Serialize(user), Encoding.UTF8, "application/json")
            });
            response.EnsureSuccessStatusCode();
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            return JsonSerializer.Deserialize<Token>(responseString);
        }
    }
}
توضیحات:
- در هر آزمونی نیاز است در ابتدا به TestsHttpClient.Instance، که همان HttpClient ساخته شده‌ی توسط CustomWebApplicationFactory است، دسترسی یافت و همانطور که عنوان شد، دسترسی به وهله‌ای از HttpClient که به هاست وب آزمایشی برنامه‌ی اصلی اشاره می‌کند، عموما بسیار زمانبراست و برای مثال در دو آزمایش نوشته شده‌ی در اینجا اگر قرا باشد هربار اینکار از صفر انجام شود، زمان به اتمام رسیدن این آزمایش‌ها بسیار طولانی خواهد شد. به همین جهت طول عمر TestsHttpClient را singleton تعریف کردیم تا فقط یکبار کار برپایی وب سرور آزمایشی در پشت صحنه انجام شود.
- سپس مابقی کار، همان روش استاندارد کار با HttpClient است. در ابتدا درخواستی را به سمت سرور آزمایشی که در پشت صحنه در حال اجرا است، ارسال می‌کنیم. چون HttpClient دریافتی توسط  CustomWebApplicationFactory تنظیم شده‌است، دیگر نیازی به ذکر آدرس پایه‌ی وب سایت مانند https://localhost:5001 نیست و آدرس‌های ذکر شده‌ی در اینجا، نسبی هستند. سپس محتوای Response دریافتی از سرور را جهت تکمیل آزمایشات، بررسی خواهیم کرد.


یک نکته: اگر OpenAPI را در برنامه‌های Web API فعال کنید، می‌توان با استفاده از ابزارهای تولید کد، کدهای مرتبط با HttpClient را نیز به صورت خودکار تولید و سپس از آن‌ها در اینجا استفاده کرد.


اجرای آزمون‌های یکپارچگی نوشته شده

چون ظاهر این آزمون‌ها با آزمون‌های واحد MSTest یا هر فریم ورک مشابه دیگری یکسان است، می‌توان از امکانات IDEها برای اجرای آن‌ها استفاده کرد و یا حتی می‌توان دستور dotnet test را نیز در ریشه‌ی این پروژه‌ی جدید برای اجرای تمام آزمون‌های نوشته شده، اجرا کرد:



کدهای کامل این مطلب را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
- سطوح بالا و پایین در اینجا بر اساس رابطه‌ی  Presentation Layer-->BLL-->DAL-->Database مشخص می‌شوند (پایین‌ترین سطح بانک اطلاعاتی است و بالاترین سطح، همانی‌است که کاربر با آن تعامل دارد یا لایه‌ی نمایشی). در اینجا DAL بر اساس اینترفیس IUnitOfWork، امکان دسترسی به بانک اطلاعاتی را به صورت کنترل شده، در اختیار BLL (یا همان لایه سرویس در اینجا) قرار می‌دهد (مانند همان IUnitOfWork‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌ی کلاس‌های لایه سرویس). سپس BLL هم منطق تجاری تعریف شده‌ی در آن‌را توسط اینترفیس‌هایی در اختیار بالاترین سطح سیستم که لایه نمایش هست (کنترلرها و قسمت MVC)  قرار خواهد داد. پیاده سازی‌های این‌ها هم توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها تامین می‌شود و عموما اینترفیس‌های هر لایه هم در همان لایه تعریف می‌شوند و سپس در اختیار لایه‌های بالاتر قرار می‌گیرند. یعنی لایه‌های مختلف از جزئیات پیاده سازی‌های یک‌دیگر مطلع نیستند و فقط با اینترفیس‌ها کار می‌کنند که سهولت نوشتن آزمون‌های واحد را سبب خواهند شد و همچنین امکان تعویض ساده‌تر پیاده سازی‌ها در صورت نیاز، بدون نیاز به تغییرات جزئیات کدنویسی لایه‌ای خاص (اصل باز بودن برای توسعه و بسته بودن برای تغییر).
- همچنین از آنجائیکه ما در یک دنیای محض زندگی نمی‌کنیم، نیاز خواهید داشت از
IUnitOfWork گاهی از اوقات در لایه نمایشی هم استفاده کنید تا بتوانید یک تراکنش حاصل از چند موجودیت و چند کلاس لایه سرویس را در پایان کار درخواست رسیده (فقط یک تراکنش به ازای کل تعاملات یک درخواست)، به بانک اطلاعاتی اعمال کنید. بنابراین internal تعریف کردن آن در دنیای واقعی میسر نیست. حتی برای تعریف سیم‌کشی‌های تزریق وابستگی‌های اولیه‌ی آن هم نباید internal تعریف شود. همچنین باز هم یک برنامه‌ی واقعی الزاما تمام نیازهای تجاری‌اش در لایه سرویس قرار نمی‌گیرد. مثلا نیاز خواهید داشت با میان‌افزارها، اکشن فیلترها و غیره هم کار کنید که این‌ها محل قرارگیری استاندارد و مشخصی ندارند و هر جائی قابل تعریف هستند.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
یک نکته: طراحی کانفیگ برای یک کتابخانه
فرض کنید قصد دارید برای کتابخانه‌ای که در حال طراحی هستید، تنظیماتی را از استفاده کننده دریافت کنید؛ مثلا از طریق کلاسی شبیه به تعریف SmtpConfig مطلب فوق.
برای اینکار، ابتدا یک متد الحاقی را تعریف می‌کنیم که IServiceCollection را به همراه SmtpConfig دریافت کند:
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.Options;
 
namespace SampleLib
{
  public static class MyServiceCollectionExtensions
  {
   public static void AddMySampleLib(this IServiceCollection services, SmtpConfig configureOptions)
   {
    services.TryAddSingleton(Options.Create(configureOptions));
   }
  }
}
سپس کار معرفی این کلاس تنظیمات به سیستم IOptions ، از طریق ثبت سرویس آن توسط متد Options.Create صورت می‌گیرد.
استفاده کنند، تنها نیاز دارد تا این تنظیمات را به صورت ذیل در کلاس آغازین برنامه وارد کند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddMySampleLib(new SmtpConfig { /*...*/ });
و در آخر در کدهای کتابخانه‌ی در حال طراحی، با تزریق <IOptions<SmtpConfig به سازنده‌ی کلاس‌ها، می‌توان به تنظیمات ثبت شده، دسترسی پیدا کرد.
مطالب
پیاده سازی ماژولار Autofac
یکی از مشکلاتی که در برخی از طراحی‌هایی که تا کنون دیده‌ام وجود دارد، عدم استفاده از قابلیت ماژولار نویسی تنظیمات Autofac  و عدم استفاده از Interfaceها برای ارتباط بین قسمت‌های مختلف سیستم است. به این صورت که تمام تنظیمات مربوط به Autofac را در بالاترین لایه سمت سرور خود یعنی Service یا Web انجام می‌دهند که باعث می‌شود این لایه به تمامی لایه‌های پایین خود از جمله DataAccess دسترسی مستقیم داشته باشد. در یک سیستم بزرگ به دلایل بسیار از جمله حساسیت داده‌ها، مدیریت درست بر روی قسمت‌های مختلف و یکبار نویسی هر قسمت، بهتر است تمام تغییرات از فیلتر Business و بصورت مدیریت شده بر روی داده‌های ما صورت بپذیرد. در این نوع سیستم ما نمی‌توانیم دسترسی مستقیمی را به لایه DataAccess به تمام توسعه دهندگان بدهیم و امیدوار باشیم که کسی از آن استفاده نکند. برای رفع این مشکل می‌توانیم تنظیمات قسمت Autofac را در هر لایه بصورت جداگانه انجام دهیم. به اینصورت که لایه‌های پایین‌تر اطلاعات خود را تنها در اختیار لایه‌هایی که باید به آنها دسترسی داشته باشند، قرار می‌دهند و در نهایت با تجمیع این اطلاعات در بالاترین لایه می‌توانیم بصورت کنترل شدهی از آنها استفاده کنیم. دسترسی هر قسمت نیز تنها می‌تواند از طریق Interface هایی که در اختیار سایر قسمت‌ها گذاشته می‌شود صورت بپذیرد. به این صورت می‌توان از طریق Interfaceها دسترسی‌های کنترل شده‌ای را در اختیار سایر قسمتهایی که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم به لایه مربوطه دسترسی دارند، قرار دهیم. در اینجا نکته دیگری را که باید در نظر بگیرید این است که هدف اصلی DI، حذف وابستگی‌های کامل و تبدیل آنها به وابستگی‌های محدود است و این عمل از طریق Interface‌ها صورت می‌پذیرد. پس قاعدتا نباید بی دلیل بصورت مستقیم از کلاسها استفاده شود، یا آنها را در اختیار سایر لایه‌ها قرار بدهیم. تمام ارتباطات می‌توانند از طریق Interface‌ها بصورت کاملا کنترل شده انجام بپذیرند.



طراحی لایه DataAccess

در این نوع طراحی، هر لایه تنها از طریق Interfaceها به لایه بالاتر از خودش سرویس می‌دهد و در مواردی که ما در نظر بگیریم، می‌توانیم به لایه‌های دیگر نیز دسترسی‌های غیر مستقیم و کنترل شده‌ای را بدهیم. بطور مثال هر کلاس Repository می‌تواند به‌صورت Internal تعریف شود؛ پس تنها در لایه DataAccess در دسترس است. برای دسترسی سایر لایه‌ها به Repository‌ها، هر Repository می‌تواند از یک IRepository (این Interface دسترسی خواندنی نوشتنی به کلاس Repository دارد) که در لایه DataAccess بصورت public تعریف شده و تنها در لایه Business قابل دسترس است و یک IRepositoryReadOnly (این Interface دسترسی فقط خواندنی به کلاس Repository دارد) که در قسمت Common تعریف شده، ارث ببرد. به این صورت همان طور که در شکل بالا نیز می‌بینید، دسترسی‌هایی که از بیرون به لایه DataAccess صورت می‌گیرد، به دو قسمت تقسیم می‌شوند: اول دسترسی کامل به IRepository که تنها از طریق Business صورت می‌پذیرد و دوم دسترسی از طریق IRepositoryReadOnly که می‌تواند از هر جایی در سیستم که به قسمت Common دسترسی دارد صورت بپذیرد (البته استفاده از IRepositoryReadOnly به سیاست‌هایی که شما در نظر می‌گیرید بستگی دارد). با این کار مطمئن می‌شوید که تغییرات تنها می‌توانند از طریق Business صورت بپذیرند. همچنین حتی در صورتیکه نیاز بدانید، یک دسترسی فقط خواندنی را نیز به توسعه دهندگان سایر قسمت‌ها داده‌اید.

حال با توجه به توضیحات فوق، تنظیمات مربوط به Autofac را در لایه DataAccess انجام می‌دهیم.


طراحی تنظیمات Autofac در لایه DataAccess

public class DataAccessSetupDependency : Autofac.Module
    {
        protected override void Load(ContainerBuilder builder)
        {
            base.Load(builder);
            builder.RegisterType<EFContext>().As<IDbContext>();
            builder.RegisterType<UnitOfWork>().As<IUnitOfWork>();
            builder.RegisterAssemblyTypes(Assembly.GetExecutingAssembly())
             .Where(x => x.Namespace.EndsWith("Repositories"))
             .AsImplementedInterfaces();
        }
    }
همانطور که می‌بینید در این قسمت تنها تنظیمات وابستگی‌های لایه DataAccess در ماژول DataAccessSetupDependency انجام شده‌است.


طراحی لایه Business

در لایه Business نیز دسترسی‌های خود را تنها از طریق Interface هایی که کلاسهای Business از آنها ارث برده‌اند و آنها را پیاده سازی کرده‌اند، به قسمت Web می‌دهید.

طراحی تنظیمات Autofac در لایه Business

public class BusinessSetupDependency : Autofac.Module
    {
        protected override void Load(ContainerBuilder builder)
        {
            base.Load(builder);

            builder.RegisterAssemblyModules(typeof(SqlServerDataAccess.SetupDependencies.DataAccessSetupDependency).Assembly);

            //builder.RegisterAssemblyModules(typeof(CassandraDataAccess.SetupDependecies.SetupDependency).Assembly);

            builder.RegisterAssemblyTypes(Assembly.GetExecutingAssembly())
           .Where(x => x.Namespace.EndsWith("Business.Core"))
           .AsImplementedInterfaces();

            builder.RegisterAssemblyTypes(Assembly.GetExecutingAssembly())
            .Where(x => x.Namespace.EndsWith("Business.Businesses"))
            .AsImplementedInterfaces();
        }
    }
 همانطور که می‌بینید در ماژول BusinessSetupDependency ابتدا تنظیمات وابستگی‌های موجود در لایه DataAccess بدست آمده و در ادامه سایر تنظیمات موجود در لایه Business انجام شده‌اند.


طراحی لایه Web

جمع بندی تمام تنظیمات Autofac در لایه Web

public class WebSetupDependency : Autofac.Module
    {
        protected override void Load(ContainerBuilder builder)
        {
            base.Load(builder);
            builder.RegisterAssemblyModules(typeof(Business.SetupDependencies.BusinessSetupDependency).Assembly);
            builder.RegisterControllers(Assembly.GetExecutingAssembly());
            //سایر تنظیمات
            var container = builder.Build();
            CommonDependencyResolver.SetContainer(container);
            DependencyResolver.SetResolver(new AutofacDependencyResolver(container));

        }
    }
 public class AutofacConfig
    {
        public static void SetupContainer()
        {
             var builder = new ContainerBuilder();
            builder.RegisterAssemblyModules(Assembly.GetExecutingAssembly());
            var container = builder.Build();
            CommonDependencyResolver.SetContainer(container);
            DependencyResolver.SetResolver(new AutofacDependencyResolver(container));
        }
    }
ماژول WebSetupDependency در واقع جمع بندی از تمام وابستگی‌های لایه‌های موجود در سیستم است. بصورتیکه ابتدا تنظیمات وابستگی‌های لایه Business که خود شامل تنظیمات وابستگی‌های لایه DataAccess نیز هست، بدست می‌آیند و سپس لایه Web تنظیمات مرتبط با خودش را بر روی آنها اعمال می‌کند.

همچنین کلاس AutofacConfig مسئول جمع بندی تمام ماژول‌ها و ایجاد Container آنهاست و سپس این Container را در DependencyResolver  ثبت می‌کند. نکته‌ای را که باید در اینجا در نظر بگیرید، CommonDependencyResolver است که مسئول ثبت Container در قسمت Common است. به این صورت دیگر تنها لایه‌ای که به Container دسترسی دارد، لایه Web نیست. در واقع با ثبت Container در قسمت Common شما دسترسی کنترل شده‌ای را از Container به سایر لایه‌های سیستم  داده‌اید و در این حالت در صورتیکه لایه‌های دیگر مانند DataAccess یا Business به Container نیاز پیدا کنند، می‌توانند از طریق CommonDependencyResolver این دسترسی را داشته باشند.


جمع بندی

با طراحی ماژولار تنظیمات Autofac و استفاده از Interface‌ها برای ارتباط با دیگر قسمتها، دیگر نیازی نیست دسترسی‌های بی‌موردی از یک لایه را  به سایر قسمت‌ها داد و دیگر نیازی نیست شما نگران این باشید که ممکن است یکی  از توسعه دهندگان به‌دلایلی مانند کم تجربگی، کاری را خارج از زیرساختی که شما یا گروه پیاده سازی زیرساخت، پیاده سازی کرده‌اید انجام دهد. همه چیز آنطور که شما می‌خواهید و برنامه ریزی کرده‌اید، انجام می‌شود.
مطالب
بررسی مفهوم Event bubbling در جی کوئری و تاثیر آن بر کارآیی کدهای نوشته شده
Event bubbling یا جوشیدن رویدادها به مفهوم انتقال رویدادهای رخ داده در یک المنت به سمت المنت یا المنت‌های والد می‌باشد. برای مثال با کلیک بر روی یک المنت در صفحه، رویداد کلیک هم در همان المنت اجرا خواهد شد و هم در المنت‌های والد.
ساختار سند زیر را در نظر بگیرید:
<div id="parent">
    <div id="child1">
        <div id="child2">
            <div id="child3"></div>
        </div>
    </div>
</div>
حال اگر برای هرکدام از divهای موجود در سند، یک هندلر برای مدیریت رویداد کلیک نوشته شود و کاربر بر روی child3 کلیک کند، به ترتیب ابتدا رویداد مربوط به المنت child3 سپس child2 سپس child1 و در نهایت parent اجرا خواهد شد. یعنی با کلیک بر روی child3، تمامی هندلرهای کلیک اجرا خواهند شد. دلیل اینکار همان مفهوم Event bubbling است.
Event bubbling فقط مختص صفحات وب نیست؛ بلکه در تمامی سیستم عامل‌ها یکی از مفاهیم مدیریت رخدادها(Events) است. حتی در برنامه‌های مبتنی بر ویندوز فرم هم شما با این مفهوم برخورد کرده‌اید.
در صفحات وب، در نهایت رویدادها به شیء Window منتقل می‌شوند و در یک وب فرم، به From اصلی برنامه.
حال با این مقدمه به سراغ بهینه سازی کدهای نوشته شده‌ی خود می‌رویم. اگر از کتابخانه‌ی جی‌کوئری استفاده کرده باشید، حتما از رویدادهای مختلف ماوس و صفحه کلید بهره برده‌اید. تصور برنامه‌ای که از رویدادها استفاده نکند و باید با کاربر در تعامل باشد، غیرممکن است؛ زیرا این رویدادها هستند که درخواست‌های کاربر را به برنامه منتقل می‌کنند.
به قطعه کد زیر توجه کنید:
$('#parent').on('click', function (event) {

});

$('#child1').on('click', function (event) {

});

$('#child2').on('click', function (event) {

});
ما یک هندلر برای مدیریت رویداد کلیک المنت parent نوشته‌ایم؛ یکی برای المنت child1 و یکی دیگر برای child2. با استفاده از مفهوم جوشیدن رخدادها می‌توانیم هر سه هندلر را حذف و به یک هندلر تبدیل کنیم!
$(document).on('click', '#parent, #child1, #child2, #child3', function (event) {

});
شاید بپرسید مزیت اینکار چیست؟ نکته‌ی کلیدی در همینجاست. میزان حافظه‌ی مصرفی مدیریت یک رخداد، به مراتب کمتر از چندین رخداد است.
در واقع شما فقط یک هندلر را ثبت و تمامی کارهای لازم را به آن می‌سپارید. شدیدا توصیه می‌شود که در نوشتن کدهای خود از ایجاد هندلر بر روی هر عنصر خودداری کنید.
برای مثال اگر شما در صفحه‌ی مدیریت پست‌ها قرار دارید و برای ویرایش هر پست دکمه‌ای را تعیین کرده باشید به جای نوشتن کدی مانند زیر:
$('.post .edit').on('click', function (event) {

});
از نسخه‌ی بهینه شده‌ی آن استفاده کنید:
$(document).on('click', '.post .edit', function (event) {

});
تصور کنید شما در همین صفحه 50 پست را به کاربر نشان داده باشید و اگر از کد بالا استفاده کنید، به ازای هر 50 دکمه‌ی ویرایش، یک هندلر برای رویداد کلیک خواهید داشت. حالا اگر از کد پایین استفاده کنید، تنها یک هندلر برای 50 رویداد خواهید داشت.
همان صفحه‌ی مدیریت پست را در نظر بگیرید. 50 پست داریم. هر کدام یک دکمه‌ی ویرایش، حذف، امتیازات، کامنتها و کلی ابزار دیگر که همه با رویداد کلیک فعال می‌شوند. چیزی حدود به 300 رویداد را باید ثبت کنید!
این واقعا یک تراژدی بزرگ در مصرف حافظه محسوب می‌شود. پس بهینه‌تر است تا با نوشتن یک رویداد کلیک روی کل شیء سند، از ایجاد هندلرهای اضافی خودداری کنید.

در اینجا دو نکته قابل ذکر است:
1- چگونه از Event bubbling جلوگیری کنیم؟
برخی از اوقات لازم است تا در لایه‌های تو در تو، به ازای هر لایه، کد خاصی اجرا شود. یعنی با کلیک بر روی child3 نمی‌خواهیم رویداد مربوط به parent یا حتی child2 اجرا شوند. در این حالت باید از event.stopPropagation در بدنه‌ی هندلر استفاده کنیم.

2- چگونه می‌توان تشخیص داد که بر روی کدام لایه یا المنت کلیک شده است؟
شما با استفاده از event.event.target، به شیء هدف دسترسی خواهید داشت. برای مثال اگر قصد داشته باشیم که قسمتی از کدهای ما فقط بر روی یک المنت خاص اجرا شوند، می‌توانیم به شکل زیر آنها را تفکیک کنیم:
        var elemnt = $(event.target);
        if (elemnt.attr('id') === 'parent') {
            alert('this is parnet');
        }
        else if (elemnt.attr('id') === 'child2') {
            alert('this is child2');
        }
البته نوشتن شرط برای همه‌ی المنت‌ها در یک هندلر هم باعث طولانی شدن کدها و هم تولید کد اضافه خواهد شد. خوشبختانه جی کوئری، مدیریت و ثبت رخدادها را هوشمندانه انجام می‌دهد. به جای نوشتن شرط، به راحتی کدهای مربوط به هر المنت را در یک رجیستر کننده‌ی جدا بنویسید و در نهایت جی کوئری آن‌ها را برای شما به یک هندلر منتقل خواهد کرد:
$(document).ready(function () {

    $(document).on('click','#parent', function (event) {

    });

    $(document).on('click','#child1', function (event) {

    });

    $(document).on('click','#child2', function (event) {
        event.st
    });

});

یکی دیگر از مهمترین مزایای کدنویسی به شکل فوق اینست که حتی رویدادهای مربوط به اشیایی که به صورت پویا به سند اضافه می‌شوند، اجرا خواهند شد.
در صفحه‌ی اصلی همین سایت بر روی دکمه‌ی بارگزاری بیشتر کلیک کنید. پس از اضافه شدن پست‌ها سعی کنید به یک پست امتیاز دهید. اتفاقی نخواهد افتاد. زیرا برای عناصری که بصورت پویا به صفحه اضافه شده‌اند رویدادی ثبت نشده است، که اگر از کدهای فوق استفاده شود با کمترین هزینه به هدف دلخواه خود خواهیم رسید.
پس همیشه رویدادها را تا حد امکان بر روی عنصر ریشه تعریف کنید.
دیدن لینک زیر برای اجرای یک تست و درک بهتر مطلب خالی از لطف نخواهد بود:
http://jsperf.com/jquery-body-delegate-vs-document-delegate