نظرات مطالب
فعال‌سازی استفاده از Session در ASP.NET MVC 4 API Controller ها
بله این امکان وجود دارد اما شما این امکان را میتوانید در یک برنامه بصورت کلی استفاده نمائید یعنی در هر جای برنامه باشید میتوانید به این بخش دسترسی داشته باشید .
از طرفی شما با استفاده از API دیگر برخی از اطلاعات یا آیتم‌های صفحه را بدلیل Post شدن صفحه ( Dispose ) از دست نخواهید داد.
استفاده از Web API‌ها یک عمل عمومی بحساب می‌آید اما در این مطلب مقصود دسترسی به Session در API Controller‌ها میباشد.
مطالب
آشنایی با M.A.F - قسمت دوم

قسمت قبل بیشتر آشنایی با یک سری از اصطلاحات مرتبط با فریم ورک MAF بود و همچنین نحوه‌ی کلی استفاده از آن. در این قسمت یک مثال ساده را با آن پیاده سازی خواهیم کرد و فرض قسمت دوم بر این است که افزونه‌ی Visual Studio Pipeline Builder را نیز نصب کرده‌اید.

یک نکته پیش از شروع:
- اگر افزونه‌ی Visual Studio Pipeline Builder پس از نصب به منوی Tools اضافه نشده است، یک پوشه‌ی جدید را به نام Addins در مسیر Documents\Visual Studio 2008 ایجاد کرده و سپس فایل‌های آن‌را در این مسیر کپی کنید.

ساختار اولیه یک پروژه MAF

- پروژ‌ه‌هایی که از MAF استفاده می‌کنند، نیاز به ارجاعاتی به دو اسمبلی استاندارد System.AddIn.dll و System.AddIn.Contract.dll دارند (مطابق شکل زیر):



- ساختار آغازین یک پروژه MAF از سه پروژه تشکیل می‌شود که توسط افزونه‌ی Visual Studio Pipeline Builder به 7 پروژه بسط خواهد یافت.
این سه پروژه استاندارد آغازین شامل موارد زیر هستند:



- هاست: همان برنامه‌ی اصلی که قرار است از افزونه استفاده کند.
- قرار داد: نحو‌ه‌ی تعامل هاست و افزونه در این پروژه تعریف می‌شود. (یک پروژه از نوع class library)
- افزونه: کار پیاده سازی قرار داد را عهده دار خواهد شد. (یک پروژه از نوع class library)

- همچنین مرسوم است جهت مدیریت بهتر خروجی‌های حاصل شده یک پوشه Output را نیز به این solution اضافه کنند:



اکنون با توجه به این محل خروجی، به خواص Build سه پروژه موجود مراجعه کرده و مسیر Build را اندکی اصلاح خواهیم کرد (هر سه مورد بهتر است اصلاح شوند)، برای مثال:



نکته‌ی مهم هم اینجا است که خروجی host باید به ریشه این پوشه تنظیم شود و سایر پروژه‌ها هر کدام خروجی خاص خود را در پوشه‌ای داخل این ریشه باید ایجاد کنند.



تا اینجا قالب اصلی کار آماده شده است. قرارداد ما هم به شکل زیر است (ویژگی AddInContract آن نیز نباید فراموش شود):

using System.AddIn.Pipeline;
using System.AddIn.Contract;

namespace CalculatorConract
{
[AddInContract]
public interface ICalculatorContract : IContract
{
double Operate(string operation, double a, double b);
}
}

به عبارت دیگر برنامه‌ای محاسباتی داریم (هاست) که دو عدد double را در اختیار افزونه‌های خودش قرار می‌دهد و سپس این افزونه‌ها یک عملیات ریاضی را بر روی آن‌ها انجام داده و خروجی را بر می‌گردانند. نوع عملیات توسط آرگومان operation مشخص می‌شود. این آرگومان به کلیه افزونه‌های موجود ارسال خواهد شد و احتمالا یکی از آن‌ها این مورد را پیاده سازی کرده است. در غیر اینصورت یک استثنای عملیات پیاده سازی نشده صادر می‌شود.
البته روش بهتر طراحی این افزونه، اضافه کردن متد یا خاصیتی جهت مشخص کردن نوع و یا انواع عملیات پشتیبانی شده توسط افزونه‌ است که جهت سادگی این مثال، به این طراحی ساده اکتفا می‌شود.

ایجاد pipeline

اگر قسمت قبل را مطالعه کرده باشید، یک راه حل مبتنی بر MAF از 7 پروژه تشکیل می‌شود که عمده‌ترین خاصیت آن‌ها مقاوم کردن سیستم در مقابل تغییرات نگارش قرارداد است. در این حالت اگر قرار داد تغییر کند، نه هاست و نه افزونه‌ی قدیمی، نیازی به تغییر در کدهای خود نخواهند داشت و این پروژه‌های میانی هستند که کار وفق دادن (adapters) نهایی را برعهده می‌گیرند.


برای ایجاد خودکار View ها و همچنین Adapters ، از افزونه‌ی Visual Studio Pipeline Builder که پیشتر معرفی شد استفاده خواهیم کرد.



سه گزینه‌ی آن هم مشخص هستند. نام پروژه‌ی قرارداد، مسیر پروژه‌ی هاست و مسیر خروجی نهایی معرفی شده. پیش از استفاده از این افزونه نیاز است تا یکبار solution مورد نظر کامپایل شود. پس از کلیک بر روی دکمه‌ی OK، پروژه‌های ذکر شده ایجاد خواهند شد:


پس از ایجاد این پروژه‌ها، نیاز به اصلاحات مختصری در مورد نام اسمبلی و فضای نام هر کدام می‌باشد؛ زیرا به صورت پیش فرض هر کدام به نام template نامگذاری شده‌اند:



پیاده سازی افزونه

قالب کاری استفاده از این فریم ورک آماده است. اکنون نوبت به پیاده سازی یک افزونه می‌باشد. به پروژه AddIn مراجعه کرده و ارجاعی را به اسمبلی AddInView خواهیم افزود. به این صورت افزونه‌ی ما به صورت مستقیم با قرارداد سروکار نداشته و ارتباطات، در راستای همان pipeline تعریف شده، جهت مقاوم شدن در برابر تغییرات صورت می‌گیرد:
using System;
using CalculatorConract.AddInViews;
using System.AddIn;

namespace CalculatorAddIn
{
[AddIn]
public class MyCalculatorAddIn : ICalculator
{
public double Operate(string operation, double a, double b)
{
throw new NotImplementedException();
}
}
}

در اینجا افزونه‌ی ما باید اینترفیس ICalculator مربوط به AddInView را پیاده سازی نماید که برای مثال خواهیم داشت:

using System;
using CalculatorConract.AddInViews;
using System.AddIn;

namespace CalculatorAddIn
{
[AddIn("افزونه یک", Description = "توضیحات", Publisher = "نویسنده", Version = "نگارش یک")]
public class MyCalculatorAddIn : ICalculator
{
public double Operate(string operation, double a, double b)
{
switch (operation)
{
case "+":
return a + b;
case "-":
return a - b;
case "*":
return a * b;
default:
throw new NotSupportedException("عملیات مورد نظر توسط این افزونه پشتیبانی نمی‌شود");
}
}
}
}

همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، این کلاس باید با ویژگی AddIn مزین شود که توسط آن می‌توان توضیحاتی در مورد نام ، نویسنده و نگارش افزونه ارائه داد.


استفاده از افزونه‌ی تولید شده

هاست برای استفاده از افزونه‌هایی با قرارداد ذکر شده، مطابق pipeline پروژه، نیاز به ارجاعی به اسمبلی HostView دارد و در اینجا نیز هاست به صورت مستقیم با قرارداد کاری نخواهد داشت. همچنین هاست هیچ ارجاع مستقیمی به افزونه‌ها نداشته و بارگذاری و مدیریت آن‌ها به صورت پویا انجام خواهد شد.

نکته‌ی مهم!
در هر دو ارجاع به HostView و یا AddInView باید خاصیت Copy to local به false تنظیم شود، در غیر اینصورت افزونه‌ی شما بارگذاری نخواهد شد.



پس از افزودن ارجاعی به HostView، نمونه‌ای از استفاده از افزونه‌ی تولید شده به صورت زیر می‌تواند باشد که توضیحات مربوطه به صورت کامنت آورده شده است:

using System;
using System.AddIn.Hosting;
using CalculatorConract.HostViews;

namespace Calculator
{
class Program
{
private static ICalculator _calculator;

static void doOperation()
{
Console.WriteLine("1+2: {0}", _calculator.Operate("+", 1, 2));
}

static void Main(string[] args)
{
//مسیر پوشه ریشه مربوطه به خط لوله افزونه‌ها
string path = Environment.CurrentDirectory;

//مشخص سازی مسیر خواندن و کش کردن افزونه‌ها
AddInStore.Update(path);

//یافتن افزونه‌هایی سازگار با شرایط قرارداد پروژه
//در اینجا هیچ افزونه‌ای بارگذاری نمی‌شود
var addIns = AddInStore.FindAddIns(typeof(ICalculator), path);

//اگر افزونه‌ای یافت شد
if (addIns.Count > 0)
{
var addIn = addIns[0]; //استفاده از اولین افزونه
Console.WriteLine("1st addIn: {0}", addIn.Name);

//فعال سازی افزونه و همچنین مشخص سازی سطح دسترسی آن
_calculator = addIn.Activate<ICalculator>(AddInSecurityLevel.Intranet);

//یک نمونه از استفاده آن
doOperation();
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

چند نکته جالب توجه در مورد قابلیت‌های ارائه شده:
- مدیریت load و unload پویا
- امکان تعریف سطح دسترسی و ویژگی‌های امنیتی اجرای یک افزونه
- امکان ایزوله سازی پروسه اجرای افزونه از هاست (در ادامه توضیح داده خواهد شد)
- مقاوم بودن پروژه به نگارش‌های مختلف قرارداد


اجرای افزونه در یک پروسه مجزا

حتما با امکانات مرورگر کروم و یا IE8 در مورد اجرای هر tab آن‌ها در یک پروسه‌ی مجزا از پروسه اصلی هاست مطلع هستید. به این صورت پروسه‌ی هاست از رفتار tab ها محافظت می‌شود، همچنین پروسه‌ی هر tab نیز از tab دیگر ایزوله خواهد بود. یک چنین قابلیتی در این فریم ورک نیز پیش بینی شده است.

//فعال سازی افزونه و همچنین مشخص سازی سطح دسترسی آن
//همچنین جدا سازی پروسه اجرایی افزونه از هاست
_calculator = addIn.Activate<ICalculator>(
new AddInProcess(),
AddInSecurityLevel.Intranet);

در این حالت اگر پس از فعال شدن افزونه، یک break point قرار دهیم و به task manager ویندوز مراجعه نمائیم، پروسه‌ی مجزای افزونه قابل مشاهده است.



برای مطالعه بیشتر + ، + ، + و +

مطالب
Roslyn #6
معرفی Analyzers

پیشنیاز این بحث نصب مواردی است که در مطلب «شروع به کار با Roslyn » در قسمت دوم عنوان شدند:
الف) نصب SDK ویژوال استودیوی 2015
ب) نصب قالب‌های ایجاد پروژه‌های مخصوص Roslyn

البته این قالب‌ها چیزی بیشتر از ایجاد یک پروژه‌ی کلاس Library جدید و افزودن ارجاعاتی به بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis، نیستند. اما درکل زمان ایجاد و تنظیم این نوع پروژه‌ها را خیلی کاهش می‌دهند و همچنین یک پروژه‌ی تست را ایجاد کرده و تولید بسته‌ی نیوگت و فایل VSIX را نیز بسیار ساده می‌کنند.


هدف از تولید Analyzers

بسیاری از مجموعه‌ها و شرکت‌ها، یک سری قوانین و اصول خاصی را برای کدنویسی وضع می‌کنند تا به کدهایی با قابلیت خوانایی بهتر و نگهداری بیشتر برسند. با استفاده از Roslyn و آنالیز کننده‌های آن می‌توان این قوانین را پیاده سازی کرد و خطاها و اخطارهایی را به برنامه نویس‌ها جهت رفع اشکالات موجود، نمایش داده و گوشزد کرد. بنابراین هدف از آنالیز کننده‌های Roslyn، سهولت تولید ابزارهایی است که بتوانند برنامه نویس‌ها را ملزم به رعایت استانداردهای کدنویسی کنند.
همچنین معلم‌ها نیز می‌توانند از این امکانات جهت ارائه‌ی نکات ویژه‌‌ای به تازه‌کاران کمک بگیرند. برای مثال اگر این قسمت از کد اینگونه باشد، بهتر است؛ مثلا بهتر است فیلدهای سطح کلاس، خصوصی تعریف شوند و امکان دسترسی به آن‌ها صرفا از طریق متدهایی که قرار است با آن‌ها کار کنند صورت گیرد.
این آنالیز کنند‌ها به صورت پویا در حین تایپ کدها در ویژوال استودیو فعال می‌شوند و یا حتی به صورت خودکار در طی پروسه‌ی Build پروژه نیز می‌توانند ظاهر شده و خطاها و اخطارهایی را گزارش کنند.


بررسی مثال معتبری که می‌تواند بهتر باشد

در اینجا یک کلاس نمونه را مشاهده می‌کنید که در آن فیلدهای کلاس به صورت public تعریف شده‌اند.
    public class Student
    {
        public string FirstName;
        public string LastName;
        public int TotalPointsEarned;

        public void TakeExam(int pointsForExam)
        {
            TotalPointsEarned += pointsForExam;
        }

        public void ExtraCredit(int extraPoints)
        {
            TotalPointsEarned += extraPoints;
        }


        public int PointsEarned { get { return TotalPointsEarned; } }
    }
هرچند این کلاس از دید کامپایلر بدون مشکل است و کامپایل می‌شود، اما از لحاظ اصول کپسوله سازی اطلاعات دارای مشکل است و نباید جمع امتیازات کسب شده‌ی یک دانش آموز به صورت مستقیم و بدون مراجعه‌ی به متدهای معرفی شده، از طریق فیلدهای عمومی آن قابل تغییر باشد.
بنابراین در ادامه هدف ما این است که یک Roslyn Analyzer جدید را طراحی کنیم تا از طریق آن هشدارهایی را جهت تبدیل فیلدهای عمومی به خصوصی، به برنامه نویس نمایش دهیم.


با اجرای افزونه‌ی View->Other windows->Syntax visualizer، تصویر فوق نمایان خواهد شد. بنابراین در اینجا نیاز است FieldDeclaration‌ها را یافته و سپس tokenهای آن‌ها را بررسی کنیم و مشخص کنیم که آیا نوع یا Kind آن‌ها public است (PublicKeyword) یا خیر؟ اگر بلی، آن مورد را به صورت یک Diagnostic جدید گزارش می‌دهیم.


ایجاد اولین Roslyn Analyzer

پس از نصب پیشنیازهای بحث، به شاخه‌ی قالب‌های extensibility در ویژوال استودیو مراجعه کرده و یک پروژه‌ی جدید از نوع Analyzer with code fix را آغاز کنید.


قالب Stand-alone code analysis tool آن دقیقا همان برنامه‌های کنسول بحث شده‌ی در قسمت‌های قبل است که تنها ارجاعی را به بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis به صورت خودکار دارد.
قالب پروژه‌ی Analyzer with code fix علاوه بر ایجاد پروژه‌های Test و VSIX جهت بسته بندی آنالایزر تولید شده، دارای دو فایل DiagnosticAnalyzer.cs و CodeFixProvider.cs پیش فرض نیز هست. این دو فایل قالب‌هایی را جهت شروع به کار تهیه‌ی آنالیز کننده‌های مبتنی بر Roslyn ارائه می‌دهند. کار DiagnosticAnalyzer آنالیز کد و ارائه‌ی خطاهایی جهت نمایش به ویژوال استودیو است و CodeFixProvider این امکان را مهیا می‌کند که این خطای جدید عنوان شده‌ی توسط آنالایزر، چگونه باید برطرف شود و راه‌کار بازنویسی Syntax tree آن‌را ارائه می‌دهد.
همین پروژه‌ی پیش فرض ایجاد شده نیز قابل اجرا است. اگر بر روی F5 کلیک کنید، یک کپی جدید و محصور شده‌ی ویژوال استودیو را باز می‌کند که در آن افزونه‌ی در حال تولید به صورت پیش فرض و محدود نصب شده‌است. اکنون اگر پروژه‌ی جدیدی را جهت آزمایش، در این وهله‌ی محصور شده‌ی ویژوال استودیو باز کنیم، قابلیت اجرای خودکار آنالایزر در حال توسعه را فراهم می‌کند. به این ترتیب کار تست و دیباگ آنالایزرها با سهولت بیشتری قابل انجام است.
این پروژه‌ی پیش فرض، کار تبدیل نام فضاهای نام را به upper case، به صورت خودکار انجام می‌دهد (که البته بی‌معنا است و صرفا جهت نمایش و ارائه‌ی قالب‌های شروع به کار مفید است).
نکته‌ی دیگر آن، تعریف تمام رشته‌های مورد نیاز آنالایزر در یک فایل resource به نام Resources.resx است که در جهت بومی سازی پیام‌های خطای آن می‌تواند بسیار مفید باشد.

در ادامه کدهای فایل DiagnosticAnalyzer.cs را به صورت ذیل تغییر دهید:
using System.Collections.Immutable;
using System.Linq;
using Microsoft.CodeAnalysis;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp.Syntax;
using Microsoft.CodeAnalysis.Diagnostics;
 
namespace CodingStandards
{
    [DiagnosticAnalyzer(LanguageNames.CSharp)]
    public class CodingStandardsAnalyzer : DiagnosticAnalyzer
    {
        public const string DiagnosticId = "CodingStandards";

        // You can change these strings in the Resources.resx file. If you do not want your analyzer to be localize-able, you can use regular strings for Title and MessageFormat.
        internal static readonly LocalizableString Title = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerTitle), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal static readonly LocalizableString MessageFormat = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerMessageFormat), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal static readonly LocalizableString Description = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerDescription), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal const string Category = "Naming";

        internal static DiagnosticDescriptor Rule = 
            new DiagnosticDescriptor(
                DiagnosticId, 
                Title, 
                MessageFormat, 
                Category, 
                DiagnosticSeverity.Error, 
                isEnabledByDefault: true, 
                description: Description);
 
        public override ImmutableArray<DiagnosticDescriptor> SupportedDiagnostics
        {
            get { return ImmutableArray.Create(Rule); }
        }

        public override void Initialize(AnalysisContext context)
        {
            // TODO: Consider registering other actions that act on syntax instead of or in addition to symbols
            context.RegisterSyntaxNodeAction(analyzeFieldDeclaration, SyntaxKind.FieldDeclaration);
        }

        static void analyzeFieldDeclaration(SyntaxNodeAnalysisContext context)
        {
            var fieldDeclaration = context.Node as FieldDeclarationSyntax;
            if (fieldDeclaration == null) return;
            var accessToken = fieldDeclaration
                                .ChildTokens()
                                .SingleOrDefault(token => token.Kind() == SyntaxKind.PublicKeyword);

            // Note: Not finding protected or internal
            if (accessToken.Kind() != SyntaxKind.None)
            {
                // Find the name of the field:
                var name = fieldDeclaration.DescendantTokens()
                              .SingleOrDefault(token => token.IsKind(SyntaxKind.IdentifierToken)).Value;
                var diagnostic = Diagnostic.Create(Rule, fieldDeclaration.GetLocation(), name, accessToken.Value);
                context.ReportDiagnostic(diagnostic);
            }
        }
    }
}
توضیحات:

اولین کاری که در این کلاس انجام شده، خواندن سه رشته‌ی AnalyzerDescription (توضیحی در مورد آنالایزر)، AnalyzerMessageFormat (پیامی که به کاربر نمایش داده می‌شود) و AnalyzerTitle (عنوان پیام) از فایل Resources.resx است. این فایل را گشوده و محتوای آن‌را مطابق تنظیمات ذیل تغییر دهید:


سپس کار به متد Initialize می‌رسد. در اینجا برخلاف مثال‌های قسمت‌های قبل، context مورد نیاز، توسط پارامترهای override شده‌ی کلاس پایه DiagnosticAnalyzer فراهم می‌شوند. برای مثال در متد Initialize، این فرصت را خواهیم داشت تا به ویژوال استودیو اعلام کنیم، قصد آنالیز فیلدها یا FieldDeclaration را داریم. پارامتر اول متد RegisterSyntaxNodeAction یک delegate یا Action است. این Action کار فراهم آوردن context کاری را برعهده دارد که نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌را در متد analyzeFieldDeclaration می‌توانید ملاحظه کنید.
سپس در اینجا نوع نود در حال آنالیز (همان نودی که کاربر در ویژوال استودیو انتخاب کرده‌است یا در حال کار با آن است)، به نوع تعریف فیلد تبدیل می‌شود. سپس توکن‌های آن استخراج شده و بررسی می‌شود که آیا یکی از این توکن‌ها کلمه‌ی کلیدی public هست یا خیر؟ اگر این فیلد عمومی تعریف شده بود، نام آن‌را یافته و به عنوان یک Diagnostic جدید بازگشت و گزارش می‌دهیم.


ایجاد اولین Code fixer

در ادامه فایل CodeFixProvider.cs پیش فرض را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید. در اینجا مهم‌ترین تغییر صورت گرفته نسبت به قالب پیش فرض، اضافه شدن متد makePrivateDeclarationAsync بجای متد MakeUppercaseAsync از پیش موجود آن است:
using System.Collections.Immutable;
using System.Composition;
using System.Linq;
using System.Threading;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.CodeAnalysis;
using Microsoft.CodeAnalysis.CodeFixes;
using Microsoft.CodeAnalysis.CodeActions;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp.Syntax;
 
namespace CodingStandards
{
    [ExportCodeFixProvider(LanguageNames.CSharp, Name = nameof(CodingStandardsCodeFixProvider)), Shared]
    public class CodingStandardsCodeFixProvider : CodeFixProvider
    {
        public sealed override ImmutableArray<string> FixableDiagnosticIds
        {
            get { return ImmutableArray.Create(CodingStandardsAnalyzer.DiagnosticId); }
        }

        public sealed override FixAllProvider GetFixAllProvider()
        {
            return WellKnownFixAllProviders.BatchFixer;
        }

        public sealed override async Task RegisterCodeFixesAsync(CodeFixContext context)
        {
            var root = await context.Document.GetSyntaxRootAsync(context.CancellationToken).ConfigureAwait(false);

            // TODO: Replace the following code with your own analysis, generating a CodeAction for each fix to suggest
            var diagnostic = context.Diagnostics.First();
            var diagnosticSpan = diagnostic.Location.SourceSpan;

            // Find the type declaration identified by the diagnostic.
            var declaration = root.FindToken(diagnosticSpan.Start)
                                   .Parent.AncestorsAndSelf().OfType<FieldDeclarationSyntax>()
                                   .First();

            // Register a code action that will invoke the fix.
            context.RegisterCodeFix(
                CodeAction.Create("Make Private", 
                c => makePrivateDeclarationAsync(context.Document, declaration, c)),
                diagnostic);
        }

        async Task<Document> makePrivateDeclarationAsync(Document document, FieldDeclarationSyntax declaration, CancellationToken c)
        {
            var accessToken = declaration.ChildTokens()
                .SingleOrDefault(token => token.Kind() == SyntaxKind.PublicKeyword);

            var privateAccessToken = SyntaxFactory.Token(SyntaxKind.PrivateKeyword);

            var root = await document.GetSyntaxRootAsync(c);
            var newRoot = root.ReplaceToken(accessToken, privateAccessToken);

            return document.WithSyntaxRoot(newRoot);
        }
    }
}
اولین کاری که در یک code fixer باید مشخص شود، تعیین FixableDiagnosticIds آن است. یعنی کدام آنالایزرهای از پیش تعیین شده‌ای قرار است توسط این code fixer مدیریت شوند که در اینجا همان Id آنالایزر قسمت قبل را مشخص کرده‌ایم. به این ترتیب ویژوال استودیو تشخیص می‌دهد که خطای گزارش شده‌ی توسط CodingStandardsAnalyzer قسمت قبل، توسط کدام code fixer موجود قابل رفع است.
کاری که در متد RegisterCodeFixesAsync انجام می‌شود، مشخص کردن اولین مکانی است که مشکلی در آن گزارش شده‌است. سپس به این مکان منوی Make Private با متد متناظر با آن معرفی می‌شود. در این متد، اولین توکن public، مشخص شده و سپس با یک توکن private جایگزین می‌شود. اکنون این syntax tree بازنویسی شده بازگشت داده می‌شود. با Syntax Factory در قسمت سوم آشنا شدیم.

خوب، تا اینجا یک analyzer و یک code fixer را تهیه کرده‌ایم. برای آزمایش آن دکمه‌ی F5 را فشار دهید تا وهله‌ای جدید از ویژوال استودیو که این آنالایزر جدید در آن نصب شده‌است، آغاز شود. البته باید دقت داشت که در اینجا باید پروژه‌ی CodingStandards.Vsix را به عنوان پروژه‌ی آغازین ویژوال استودیو معرفی کنید؛ چون پروژه‌ی class library آنالایزرها را نمی‌توان مستقیما اجرا کرد. همچنین یکبار کل solution را نیز build کنید.
پس از اینکه وهله‌ی جدید ویژوال استودیو شروع به کار کرد (بار اول اجرای آن کمی زمانبر است؛ زیرا باید تنظیمات وهله‌ی ویژه‌ی اجرای افزونه‌ها را از ابتدا اعمال کند)، همان پروژه‌ی Student ابتدای بحث را در آن باز کنید.


نتیجه‌ی اعمال این افزونه‌ی جدید را در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید. زیر سطرهای دارای فیلد عمومی، خط قرمز کشیده شده‌است (به علت تعریف DiagnosticSeverity.Error). همچنین حالت فعلی و حالت برطرف شده را نیز با رنگ‌های قرمز و سبز می‌توان مشاهده کرد. کلیک بر روی گزینه‌ی make private، سبب اصلاح خودکار آن سطر می‌گردد.


روش دوم آزمایش یک Roslyn Analyzer

همانطور که از انتهای بحث قسمت دوم به‌خاطر دارید، این آنالایزرها را می‌توان به کامپایلر نیز معرفی کرد. روش انجام اینکار در ویژوال استودیوی 2015 در تصویر ذیل نمایش داده شده‌است.


نود references را باز کرده و سپس بر روی گزینه‌ی analyzers کلیک راست نمائید. در اینجا گزینه‌ی Add analyzer را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده بر روی دکمه‌ی browse کلیک کنید. در اینجا می‌توان فایل اسمبلی موجود در پوشه‌ی CodingStandards\bin\Debug را به آن معرفی کرد.


بلافاصله پس از معرفی این اسمبلی، آنالایزر آن شناسایی شده و همچنین فعال می‌گردد.


در این حالت اگر برنامه را کامپایل کنیم، با خطاهای جدید فوق متوقف خواهیم شد و برنامه کامپایل نمی‌شود (به علت تعریف DiagnosticSeverity.Error).
مطالب
آغاز به کار با Twitter Bootstrap در ASP.NET MVC
Twitter Bootstrap یک فریم ورک CSS بسیار محبوب سورس باز تولید برنامه‌های وب به کمک HTML، CSS و جاوا اسکریپت است. این فریم ورک حاوی بسیاری از المان‌های مورد نیاز جهت تولید وب سایت‌هایی زیبا، مانند دکمه‌ها، عناصر فرم‌ها، منوها، ویجت‌ها و غیره است. تمام این‌ها نیز همانطور که عنوان شد برمبنای HTML، CSS و جاوا اسکریپت تهیه شده‌اند؛ بنابراین در هر نوع فناوری سمت سروری مانند ASP.NET، PHP، روبی و امثال آن قابل استفاده است.


دریافت Twitter Bootstrap

محل اصلی دریافت Twitter Bootstrap، آدرس ذیل است:
البته ما از آن در اینجا به شکل خام فوق استفاده نخواهیم کرد؛ زیرا نیاز است قابلیت‌های استفاده در محیط‌های راست به چپ فارسی نیز به آن اضافه شود. برای این منظور می‌توانید از یکی از دو بسته نیوگت ذیل استفاده نمائید:


و یا حتی از منابع سایت http://rbootstrap.ir نیز می‌توان استفاده کرد.
برای نمونه دستور زیر را در کنسول پاورشل ویژوال استودیو وارد نمائید تا اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS مورد نیاز به پروژه جاری اضافه شوند:
 PM> Install-Package Twitter.BootstrapRTL
پس از نصب، شاهد افزوده شدن چنین فایل‌هایی به یک پروژه ASP.NET MVC خواهیم بود:


در اینجا فایل‌های min، نگارش‌های فشرده شده فایل‌های js یا css هستند که با توجه به امکانات اضافه شده به ASP.NET MVC4، از آن‌ها استفاده نخواهیم کرد و برای افزودن و تعریف آن‌ها از امکانات Bundling and minification توکار فریم ورک ASP.NET MVC به نحوی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، استفاده می‌کنیم.
فایل‌های png اضافه شده، آیکون‌های مخصوص Twitter Bootstrap هستند که اصطلاحا به آن‌ها sprite images نیز گفته می‌شود. در این نوع تصاویر، تعداد زیادی آیکون در کنار هم، برای بهینه سازی تعداد بار رفت و برگشت به سرور جهت دریافت تصاویر، طراحی شده و قرار گرفته‌اند.
فایل‌های js این مجموعه اختیاری بوده و برای استفاده از ویجت‌های Twitter Bootstrap مانند آکاردئون کاربرد دارند. این فایل‌ها برای اجرا، نیاز به jQuery خواهند داشت.


افزودن تعاریف اولیه Twitter Bootstrap به یک پروژه ASP.NET MVC

امکانات Bundling and minification در نوع پروژه‌های نسبتا جامع‌تر ASP.NET MVC به صورت پیش فرض لحاظ شده است. اما اگر یک پروژه خالی را شروع کرده‌اید، نیاز است بسته نیوگت آن‌را نیز نصب کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
پس از آن، کلاس کمکی BundleConfig ذیل را به پروژه جاری اضافه نمائید. به کمک آن قصد داریم امکانات Bundling and minification را فعال کرده و همچنین به آن بگوییم اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS تعریف شده را به همان نحوی که معرفی می‌کنیم، پردازش کن (توسط کلاس سفارشی AsIsBundleOrderer).

using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            Bundle newBundle;
            if (HttpContext.Current.IsDebuggingEnabled)
            {
                newBundle = new Bundle(virtualPath);
            }
            else
            {
                newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            }
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
نکته دیگری که در این کلاس سفارشی درنظر گرفته شده، عدم فعال سازی مباحث Bundling and minification در حالت Debug است. اگر در وب کانفیگ، تنظیمات پروژه را بر روی Release قرار دهید فعال خواهد شد (مناسب برای توزیع) و در حالت توسعه برنامه (حالت دیباگ)، این اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS، قابلیت دیباگ و بررسی را نیز خواهند داشت.

پس از افزودن کلاس‌های کمکی فوق، به فایل layout پروژه مراجعه کرده و تعاریف ذیل را به ابتدای فایل اضافه نمائید:
@using Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>
    @BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/bootstrap.css",
                            "~/Content/bootstrap-responsive.css",
                            "~/Content/Site.css"
                            )
    @BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
                            "~/Scripts/bootstrap.min.js"
                            )
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>
و اگر برنامه را اجرا کنید، بجای حداقل 8 مدخل اشاره کننده به فایل‌های اسکریپت و CSS مورد نیاز یک برنامه ASP.NET MVC، فقط دو مدخل ذیل را مشاهده خواهید نمود:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>Index</title>
    <link href="/Content/css?v=vsUQD0OJg4AJ-RZH8jSRRCu_rjl2U1nZrmSsaUyxoAc1" rel="stylesheet"/>
    <script src="/Scripts/js?v=GezdoTDiWY3acc3mI2Ujm_7nKKzh6Lu1Wr8TGyyLpW41"></script>
</head>
به این ترتیب تعداد رفت و برگشت‌های مرورگر به سرور، برای دریافت فایل‌های مورد نیاز جهت رندر صحیح یک صفحه، به شدت کاهش خواهد یافت. همچنین این فایل‌ها در حالت release فشرده نیز خواهند شد؛ به همراه تنظیم خودکار هدر کش شدن آن‌ها برای مدتی مشخص، جهت کاهش بار سرور و کاهش پهنای باند مصرفی آن.


مفاهیم پایه‌ای Twitter Bootstrap

الف) Semantic class names
به عبارتی کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای نام‌هایی معنا دار و مفهومی می‌باشند؛ مانند کلاس‌های CSS‌ایی، به نام‌های Succes، Error، Info و امثال آن. این نام‌ها مفهومی را می‌رسانند؛ اما در مورد نحوه پیاده سازی آن‌ها جزئیاتی را بیان نمی‌کنند.
برای نمونه می‌توان کلاسی را به نام redText ایجاد کرد. هر چند این نام، توضیحاتی را در مورد علت وجودی‌اش بیان می‌کند، اما بسیار ویژه بوده و در مورد جزئیات پیاده سازی آن نیز اطلاعاتی را ارائه می‌دهد. در این حالت redText معنایی ندارد. چرا یک Text باید قرمز باشد؟ برای مثال این متن قرمز است چون مثلا شخصی، به آن رنگ ویژه علاقه دارد، یا اینکه قرمز است بخاطر نمایش خطایی در صفحه؟ به همین جهت در Twitter Bootstrap از نام‌های مفهومی یاده شده، مانند Error استفاده می‌شود. نام‌هایی معنا دار اما بدون دقیق شدن در مورد ریز جزئیات پیاده سازی آن‌ها. در این حالت می‌توان قالب جدیدی را تدارک دید و با ارائه تعاریف جدیدی برای کلاس Error و نحوه نمایش دلخواهی را به آن اعمال نمود.
یا برای نمونه نام rightside را برای نمایش ستونی در صفحه، درنظر بگیرید. این نام بسیار ویژه است؛ اما Sematic name آن می‌تواند sidebar باشد تا بدون دقیق شدن در جزئیات پیاده سازی آن، در چپ یا راست صفحه قابل اعمال باشد.
Semantic class names کلیدهایی هستند جهت استفاده مجدد از قابلیت‌های یک فریم ورک CSS.

ب) Compositional classes
اکثر کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای محدوده کاری کوچکی هستند و به سادگی قابل ترکیب با یکدیگر جهت رسیدن به نمایی خاص می‌باشند. برای مثال به سادگی می‌توان به یک table سه ویژگی color، hover و width برگرفته شده از Twitter Bootstrap را انتساب داد و نهایتا به نتیجه دلخواه رسید؛ بدون اینکه نگران باشیم افزودن کلاس جدیدی در اینجا بر روی سایر کلاس‌های انتساب داده شده، تاثیر منفی دارد.

ج) Conventions
برای استفاده از اکثر قابلیت‌های این فریم ورک CSS یک سری قراردادهای پیش فرضی وجود دارند. برای مثال اگر از کلاس توکار pagination به همراه یک سری ul و li استفاده کنید، به صورت خودکار یک pager شکیل ظاهر خواهد شد. یا برای مثال اگر به یک html table کلاس‌های table table-striped table-hover را انتساب دهیم، به صورت خودکار قراردادهای پیش فرض table مجموعه Twitter Bootstrap به آن اعمال شده، به همراه رنگی ساختن یک درمیان زمینه ردیف‌ها و همچنین فعال سازی تغییر رنگ ردیف‌ها با حرکت ماوس از روی آن‌ها.


طرحبندی صفحات یک سایت به کمک Twitter Bootstrap

بررسی Grid layouts

Layout به معنای طرحبندی و چیدمان محتوا در یک صفحه است. یکی از متداولترین روش‌های طرحبندی صفحات چه در حالت چاپی و چه در صفحات وب، چیدمان مبتنی بر جداول و گریدها است. از این جهت که نحوه سیلان و نمایش محتوا از چپ به راست و یا راست به چپ را به سادگی میسر می‌سازند؛ به همراه اعمال حاشیه‌های مناسب جهت قسمت‌های متفاوت محتوای ارائه شده. Grid در طرحبندی، نمایش بصری نخواهد داشت اما در ساختار صفحه وجود داشته و مباحثی مانند جهت، موقعیت و یکپارچگی و یکدستی طراحی را سبب می‌شود.
به علاوه مرورگرها و مفهوم Grid نیز به خوبی با یکدیگر سازگار هستند. در دنیای HTML و ،CSS طراحی‌ها بر اساس مفهوم ساختار مستطیلی اشیاء صورت می‌گیرد:


برای نمونه در اینجا تصویر CSS Box Model را مشاهده می‌کنید. به این ترتیب، هر المان دارای محدوده‌ای مستطیلی با طول و عرض مشخص، به همراه ویژگی‌هایی مانند Margin، Border و Padding است.
در سال‌های اولیه طراحی وب، عموما کارهای طراحی صفحات به کمک HTML Tables انجام می‌شد. اما با پخته‌تر شدن CSS، استفاده از Tables برای طراحی صفحات کمتر و کمتر گشت تا اینکه نهایتا فریم ورک‌های CSS ایی پدید آمدند تا طراحی‌های مبتنی بر CSS را با ارائه گرید‌ها، ساده‌تر کنند. مانند Blue print، 960 GS و ... Twitter Bootstrap که طراحی مبتنی بر گرید‌های CSS ایی را به مجموعه قابلیت‌های دیگر خود افزوده است.


بررسی Fixed Grids

در اینجا در صفحه layout برنامه، یک Div دربرگیرنده دو Div دیگر را مشاهده می‌کنید:
<body>
    <div>
        <div>
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div>
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
اگر در این حالت صفحه را در مرورگر بررسی کنیم، تمام قسمت‌های نمایش داده شده به همین نحو از بالا به پایین صفحه قرار خواهند گرفت. اما قصد داریم این محتوا را، دو ستونی نمایش دهیم. Div به همراه Title در یک طرف صفحه و Div دربرگیرنده محتوای صفحات، در قسمتی دیگر.
برای اینکار در Twitter Bootstrap از کلاسی به نام row استفاده می‌شود که بیانگر یک ردیف است. این کلاس را به خارجی‌ترین Div موجود اعمال خواهیم کرد. در یک صفحه، هر تعداد row ایی را که نیاز باشد، می‌توان تعریف کرد. داخل این ردیف‌ها، امکان تعریف ستون‌های مختلف و حتی تعریف ردیف‌های تو در تو نیز وجود دارد. هر ردیف Twitter Bootstrap از 12 ستون تشکیل می‌شود و برای تعریف آن‌ها از کلاس span استفاده می‌گردد. در این حالت جمع اعداد ذکر شده پس از span باید 12 را تشکیل دهند.
<body>
    <div class="row">
        <div class="span7">
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div  class="span5">
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
برای نمونه در اینجا کلاس row به خارجی‌ترین Div موجود اعمال شده است. دو Div داخلی هر کدام دارای کلاس‌های span ایی جهت تشکیل ستون‌های داخل این ردیف هستند. جمع اعداد بکارگرفته شده پس از آن‌ها، عدد 12 را تشکیل می‌دهد. به این ترتیب به یک طراحی دو ستونی خواهیم رسید.


در این تصویر، قسمت RenderBody کار رندر اکشن متد Index کنترلر Home برنامه را با Viewایی معادل کدهای ذیل، انجام داده است:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    Index</h2>
<div class="hero-unit">
    <h2>@ViewBag.Message</h2>
    <p>
        This is a template to demonstrate the way to beautify the default MVC template
        using Twitter Bootstrap website. It is pretty simple and easy.</p>
    <p>
        <a href="http://asp.net/mvc" class="btn btn-primary btn-large" style="color: White;">
            To learn more about ASP.NET MVC visit &raquo;</a></p>
</div>

درک نحوه عملکرد Grid در Twitter Bootstrap

در مثال ذیل 5 ردیف را مشاهده می‌کنید:
    <div class="row">
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span4">4</div>
        <div class="span5">5</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span5">5</div>
        <div class="span7">7</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span7 offset2">7 offset 2</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span12">12</div>
    </div>
در هر ردیف، امکان استفاده از حداکثر 12 ستون وجود دارد که یا می‌توان مانند ردیف اول، 12 ستون را ایجاد کرد و یا مانند ردیف دوم، سه ستون با عرض‌های متفاوت (و یا هر ترکیب دیگری که به جمع 12 برسد).
در ستون چهارم، از کلاس offset نیز استفاده شده است. این مورد سبب می‌شود ستون جاری به تعدادی که مشخص شده است به سمت چپ (با توجه به استفاده از حالت RTL در اینجا) رانده شود و سپس ترسیم گردد.
یا اینکه می‌توان مانند ردیف آخر، یک ستون را به عرض 12 که در حقیقت 940 پیکسل است، ترسیم نمود.
برای اینکه بتوانیم این گرید تشکیل شده و همچنین ستون‌ها را بهتر مشاهده کنیم، به فایل style.css سایت، تنظیم زیر را اضافه کنید:
[class*="span"]
{
background-color: lightblue;
text-align: center;
margin-top: 15px;
}


نکته جالب این گرید، Responsive یا واکنشگرا بودن آن است. در این حالت، عرض مرورگر را کم و زیاد کنید. خواهید دید که ستون‌ها در صورتیکه در عرض نمایشی جاری، قابل ارائه نباشند، به ردیف‌های بعدی منتقل خواهند شد.
البته باید دقت داشت که این گرید هیچگاه یک ستون را نخواهد شکست. برای نمونه ردیف آخر، همواره با همان عرض ثابتش نمایش داده می‌شود و با کوچکتر کردن اندازه مرورگر، یک اسکرول افقی برای نمایش محتوای آن ظاهر خواهد شد.


یک نکته
اگر نمی‌خواهید که چنین رفتار واکنش‌گرایی بروز کند، نیاز است کلیه ردیف‌ها را در div ایی با کلاسی به نام container محصور کنید.
به این ترتیب ابتدا گرید نمایش داده شده، در میانه صفحه ظاهر خواهد شد (پیشتر از سمت راست شروع شده بود). همچنین دیگر با کوچک و بزرگ شدن اندازه مرورگر، ستون‌ها به شکل یک پشته بر روی هم قرار نخواهند گرفت. (اگر پس از این تنظیم، چنین قابلیتی را مشاهده نکردید و هنوز هم طراحی، واکنشگرا بود، تعریف bootstrap-responsive.css را نیاز است برای آزمایش، از هدر صفحه حذف کنید)


بررسی Fluid Grids

به گرید قسمت قبل از این جهت Fixed Grid گفته می‌شود که عرض هر span آن با یک عدد مشخص تعیین گشته است. اما در حالت Fluid Grid، عرض هر span برحسب درصد تعیین می‌شود. بکارگیری درصد در اینجا به معنای امکان تغییر عرض یک ستون بر اساس عرض جاری Container آن است. در اینجا span12 دارای عرض 100 درصد خواهد بود.
در مثال قبل، برای استفاده از Fluid grids، تنها کافی است هرجایی کلاسی مساوی row وجود دارد، به row-fluid تغییر کند. همچنین کلاس container را به container-fluid تغییر دهید.
برای آزمایش آن، اندازه و عرض نمایشی مرورگر خود را تغییر دهید. اینبار مشاهده خواهید کرد که برخلاف حالت Fixed Grid، عرض ستون‌ها به صورت خودکار کم و زیاد می‌شوند. این مورد بر روی محتوای قرار گرفته در این ستون‌ها نیز تاثیر گذار است. برای مثال اگر یک تصویر را در حالت Fluid grid در ستونی قرار دهید، با تغییر عرض مرورگر، اندازه این تصویر نیز تغییر خواهند کرد؛ اما در حالت Fixed Grid خیر.
حالت Fluid، شیوه متداول استفاده از bootstrap در اکثر سایت‌های مهمی است که تابحال از این فریم ورک CSS استفاده کرده‌اند.



مروری بر طراحی واکنشگرا یا Responsive

این روزها تعدادی از کاربران، با استفاده از ابزارهای موبایل و تبلت‌ها از وب سایت‌ها بازدید می‌کنند. هر کدام از این‌ها نیز دارای اندازه نمایشی متفاوتی می‌باشند. بنابراین نیاز خواهد بود تا حالت بهینه‌ای را جهت اینگونه وسایل نیز طراحی نمود. حالت بهینه در اینجا به معنای قابل خواندن بودن متون، امکان استفاده از لینک‌های ورود به صفحات مختلف و همچنین حذف اسکرول و مباحث زوم جهت مشاهده صفحات است.
یکی از ویژگی‌های CSS به نام media چنین قابلیتی را فراهم می‌سازد. برای نمونه قسمتی از فایل bootstrap-responsive.css دارای چنین تعاریفی است:
@media (min-width: 768px) and (max-width: 979px) {
    .hidden-desktop {
        display: inherit !important;
    }
توسط این تنظیمات، شیوه نامه تعیین شده، تنها به صفحاتی با اندازه‌هایی بین 768 تا 979 پیکسل اعمال می‌شود (تعدادی از تبلت‌ها برای نمونه).
Bootstrap برای مدیریت اندازه‌های مختلف وسایل موبایل، شیوه‌نامه‌های خاصی را تدارک دیده است که از اندازه px480 و یا کمتر، تا px1200 و یا بیشتر را پوشش می‌دهد.
به این ترتیب با اندازه px940 که پیشتر در مورد آن بحث شد، اندازه span12 به صورت خودکار به اندازه‌های متناسب با صفحات نمایشی کوچکتر تنظیم می‌گردد. همچنین برای اندازه‌های صفحات کوچکتر از 768px به صورت خودکار از Fluid columns استفاده می‌گردد.
تنها کاری که برای اعمال این قابلیت باید صورت گیرد، افزودن تعاریف فایل bootstrap-responsive.css به هدر صفحه است که در قسمت قبل انجام گردید. این فایل باید پس از فایل اصلی bootstrap.css اضافه شود.


کلاس‌های کمکی طراحی واکنشگرا

Bootstrap شامل تعدادی کلاس کمکی در فایل bootstrap-responsive.css خود می‌باشد شامل visible-phone، visible-tablet و visible-desktop به علاوه hidden-phone، hidden-tablet و hidden-desktop. به این ترتیب می‌توان محتوای خاصی را جهت وسایل ویژه‌ای نمایان یا مخفی ساخت.
برای مثال محتوای مشخص شده با کلاس hidden-desktop، در اندازه وسایل دسکتاپ نمایش داده نخواهد شد.
برای آزمایش آن، شش div را با کلاس‌های یاد شده و محتوایی دلخواه ایجاد کرده و سپس اندازه عرض مرورگر را تغییر دهید تا بهتر بتوان مخفی یا نمایان ساختن محتوا را بر اساس اندازه صفحه جاری درک کرد.
یکی از کاربردهای این قابلیت، قرار دادن تبلیغاتی با اندازه‌های تصاویری مشخص برای وسایل مختلف است؛ بجای اینکه منتظر شویم تا Fluid layout اندازه تصاویر را به صورت خودکار کوچک یا بزرگ کند، که الزاما بهترین کیفیت را حاصل نخواهد ساخت.
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="visible-phone">
                    visible-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-tablet">
                    visible-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-desktop">
                    visible-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="hidden-phone">
                    hidden-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-tablet">
                    hidden-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-desktop">
                    hidden-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>

نظرات مطالب
مدیریت سفارشی سطوح دسترسی کاربران در MVC
سلام
من کل مطالب Mvc 18 و بخش کوکی‌ها را مطالعه کردم اما به دلیل نظرات مختلف متوجه نشدم راه اصولی چیه؟
برای هر کاربر یکسری اطلاعات وجود دارد که میشه در کوکی‌ها ذخیره کرد مثل نام کاربری یا هر چیز دیگه ای که حتی اگر کاربر آنها را تغییر بده مهم نیستند و صرفا جنبه نمایش در صفحات را دارند اما یکسری اطلاعات هست که خیلی مهمه هستند مثل این که این کاربر مدیر هست یا خیر. این اطلاعات یا باید هر بار که نیاز هست از دیتابیس یا هر منبع دیگه ای واکشی بشه ویا در جایی ذخیره بشه که هر وقت خواستیم به اون دسترسی داشته باشیم.
پیش‌تر این نوع اطلاعات و در Session ذخیره می‌کردیم که از دید کاربر به دور بود ، اما برای پردازش موازی و انجام چک لیست تهیه شده بهتره که از Session‌ها استفاده نشه،
خب حالا ذخیره این اطلاعات در کوکی‌ها درسته؟ حتی اگر کد بشن باز خطرناکه ، چرا که یک کاربر اگر بتونه کوکی که مدیر بودن یا نبودن کاربر را مشخص می‌کند را تغییر بده می‌تونه به همه بخش‌ها دسترسی پیدا کنه!
از طرفی صرفا مدیر بودن یا نبودن یک کاربر مطرح نیست ، اطلاعات زیادی  هستند که مهم هستند و ذخیره اون‌ها در  Session میتونه منابع سرور و به خودش مشغول کنه!
روش درست چیه؟ 
مطالب
خلاص شدن از شر deep null check
آیا تا به حال مجبور به نوشتن کدی شبیه قطعه کد زیر شده اید؟ 
var store = GetStore();
string postCode = null;
if (store != null && store.Address != null && store.Address.PostCode != null)
     postCode = store.Address.PostCode.ToString();

بله! من مطمئن هستم برای شما هم پیش آمده است.
هدف بازیابی و یا محاسبه یک مقدار است، اما برای انجام این کار می‌بایست به چندین شیء میانی دسترسی پیدا کنیم که البته  ممکن است در حالت پیش فرض خود قرار داشته باشند و حاوی هیچ مقداری نباشند. بنابراین برای جلوگیری از وقوع NullException ، مجبوریم تمامی اشیائی که در مسیر قرار دارند را بررسی کنیم که null نباشند. مثال بالا کاملا گویا ست. گاهی اوقات حتی ممکن است فراخوانی یک متد، تبدیل نوع با استفاده از as و یا دسترسی به عناصر یک مجموعه وجود داشته باشد. متاسفانه مدیریت تمامی این حالات باعث حجیم شدن کد‌ها و در نتیجه کاهش خوانایی آنها می‌شود. بنابراین باید به دنبال یک راه حل مناسب بود.

   
استفاده از یک متد الحاقی شرطی (Conditional extensions)

از نظر بسیاری از برنامه نویس‌ها راه حل، استفاده از یک متد الحاقی شرطی است. اگر عبارت "c# deep null check" را گوگل کنید، پیاده سازی‌های متنوعی را پیدا خواهید کرد. اگر چه  این متد‌ها نام‌های متفاوتی دارند اما همه آن‌ها از یک ایده کلی مشترک استفاده می‌کنند:
public static TResult IfNotNull<TResult, TSource>(
    this TSource source,
    Func<TSource, TResult> onNotDefault)
    where TSource : class
{
    if (onNotDefault == null) throw new ArgumentNullException("onNotDefault");
    return source == null ? default(TResult) : onNotDefault(source);
}
همانطور که می‌بینید این متد الحاقی مقداری از نوع TResult را بر می‌گرداند.  اگر source که در اینجا با توجه به الحاقی بودن متد به معنای شی جاری است، null باشد  مقدار پیش فرض نوع خروجی(TResult) بازگردانده می‌شود و در غیر این صورت دیلیگیت onNotDefault فراخوانی می‌گردد.
بعد از افزودن متد الحاقی IfNotNull به پروژه می‌توانیم مثال ابتدای مطلب را به صورت زیر بنویسیم :
var postCode =
    GetStore()
        .IfNotNull(x => x.Address)
        .IfNotNull(x => x.PostCode)
        .IfNotNull(x => x.ToString());

این روش مزایای بسیاری دارد اما در موارد پیچیده دچار مشکل می‌شویم. برای مثال در نظر بگیرید قصد داریم در طول مسیر، متدی را فراخوانی کنیم و مقدار بازگشتی را در یک متغیر موقتی ذخیره کنیم و بر اساس آن ادامه مسیر را طی کنیم. متاسفانه این کار‌ها هم اکنون امکان پذیر نیست. پس به نظر می‌رسد باید کمی متد الحاقی IfNotNull را بهبود ببخشیم.
برای بهبود عملکرد متد الحاقی IfNotNull علاوه بر موارد ذکر شده حداقل دو مورد به نظر من می‌رسد:
  • این متد فقط با انواع ارجاعی (reference types)  کار می‌کند و می‌بایست برای کار با انواع مقداری (value types) اصلاح شود.
  • با انواع داده ای مثل string چه باید کرد؟ در مورد این نوع داده‌ها تنها مطمئن شدن از null نبودن کافی نیست. برای مثال در مورد string ، گاهی اوقات ما می‌خواهیم از خالی نبودن آن نیز مطمئن شویم. و یا در مورد collection‌ها تنها null نبودن کافی نیست بلکه زمانی که نیاز به محاسبه مجموع و یا یافتن بزرگترین عضو است، باید از خالی نبودن مجموعه و وجود حداقل یک عضو در آن مطمئن باشیم.
برای حل این مشکلات می‌توانیم متد الحاقی IfNotNull را به متد الحاقی IfNotDefault تبدیل کنیم:
public static TResult IfNotDefault<TResult, TSource>(
    this TSource source,
    Func<TSource, TResult> onNotDefault,
    Predicate<TSource> isNotDefault = null)
{
    if (onNotDefault == null) throw new ArgumentNullException("onNotDefault");
    var isDefault = isNotDefault == null
        ? EqualityComparer<TSource>.Default.Equals(source, default(TSource))
        : !isNotDefault(source);
   return isDefault ? default(TResult) : onNotDefault(source);
}

تعریف این متد خیلی با تعریف متد قبلی متفاوت نیست. به منظور پشتیبانی از struct ها، قید where TSource : class حذف شده است. بنابراین دیگر نمی‌توان از مقایسه‌ی ساده null  با استفاده از عملگر == استفاده کرد چراکه struct‌ها nullable نیستند. پس مجبوریم از EqualityComparer<TSource>.Default بخواهیم که این کار را انجام دهد. متد الحاقی IfNotDefault همچنین شامل یک predicate اختیاری با نام isNotDefault  است. در صورتی که مقایسه پیش فرض کافی نبود می‌توان از این predicate استفاده کرد.
در انتها اجازه بدهید چند مثال کاربردی را مرور کنیم:
1- انجام یک سری اعمال بر روی string در صورتی که رشته خالی نباشد:
return person
        . IfNotDefault(x => x.Name)
        . IfNotDefault(SomeOperation, x => !string.IsNullOrEmpty(x));

محاسبه‌ی مقدار میانگین. متد الحاقی IfNotDefault به زیبایی در یک زنجیره‌ی LINQ کار می‌کند:
var avg = students
        .Where(IsNotAGraduate)
        .FirstOrDefault()
        .IfNotDefault(s => s.Grades) 
        .IfNotDefault(g => g.Average(), g => g != null && g.Length > 0);

برای مطالعه بیشتر 
Get rid of deep null checks
Chained null checks and the Maybe monad
Maybe or IfNotNull using lambdas for deep expressions
Dynamically Check Nested Values for IsNull Values
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #18
Role Provider شما عمل نمی‌کند. کلا کلاس آن‌را حذف کنید و از روش Authorizing Users with Role-Based Security بعد از لاگین شخص استفاده کنید (روش دومی بدون نیاز به Role Provider سفارشی؛ بر اساس اضافه کردن دستی نقش‌ها به کوکی رمزنگاری شده Roles سایت).
مطالب
MVC Scaffolding #1
پیشنیازها
کل سری ASP.NET MVC
به همراه کل سری EF Code First


MVC Scaffolding چیست؟

MVC Scaffolding ابزاری است برای تولید خودکار کدهای «اولیه» برنامه، جهت بالا بردن سرعت تولید برنامه‌های ASP.NET MVC مبتنی بر EF Code First.


بررسی مقدماتی MVC Scaffolding

امکان اجرای ابزار MVC Scaffolding از دو طریق دستورات خط فرمان Powershell و یا صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر در پروژه‌های ASP.NET MVC وجود دارد. در ابتدا حالت ساده و ابتدایی استفاده از صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر را بررسی خواهیم کرد تا با کلیات این فرآیند آشنا شویم. سپس در ادامه به خط فرمان Powershell که اصل توانمندی‌ها و قابلیت‌های سفارشی MVC Scaffolding در آن قرار دارد، خواهیم پرداخت.
برای این منظور یک پروژه جدید MVC را آغاز کنید؛ ابزارهای مقدماتی MVC Scaffolding از اولین به روز رسانی ASP.NET MVC3 به بعد با VS.NET یکپارچه هستند.
ابتدا کلاس زیر را به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید:
using System;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication1.Models
{
    public class Task
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }

        [DisplayName("Due Date")]
        public DateTime? DueDate { set; get; }

        [DisplayName("Is Complete")]
        public bool IsComplete { set; get; }

        [StringLength(450)]
        public string Description { set; get; }
    }
}
سپس بر روی پوشه Controllers کلیک راست کرده و گزینه Add controller را انتخاب کنید. تنظیمات صفحه ظاهر شده را مطابق شکل زیر تغییر دهید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید در قسمت قالب‌ها، تولید کنترلرهایی با اکشن متد‌های ثبت و نمایش اطلاعات مبتنی بر EF Code First انتخاب شده است. کلاس مدل نیز به کلاس Task فوق تنظیم گردیده و در زمان انتخاب DbContext مرتبط، گزینه new data context را انتخاب کرده و نام پیش فرض آن‌را پذیرفته‌ایم. زمانیکه بر روی دکمه Add کلیک کنیم، اتفاقات ذیل رخ خواهند داد:


الف) کنترلر جدید TasksController.cs به همراه تمام کدهای Insert/Update/Delete/Display مرتبط تولید خواهد شد.
ب) کلاس DbContext خودکاری به نام MvcApplication1Context.cs در پوشه مدل‌های برنامه ایجاد می‌گردد تا کلاس Task را در معرض دید EF Code first قرار دهد. (همانطور که عنوان شد یکی از پیشنیازهای بحث Scaffolding آشنایی با EF Code first است)
ج) در پوشه Views\Tasks، پنج View جدید را جهت مدیریت فرآیندهای نمایش صفحات Insert، حذف، ویرایش، نمایش و غیره تهیه می‌کند.
د) فایل وب کانفیگ برنامه جهت درج رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی تغییر کرده است. حالت پیش فرض آن استفاده از SQL CE است و برای استفاده از آن نیاز است قسمت 15 سری EF سایت جاری را پیشتر مطالعه کرده باشید (به چه اسمبلی‌های دیگری مانند System.Data.SqlServerCe.dll برای اجرا نیاز است و چطور باید اتصال به بانک اطلاعاتی را تنظیم کرد)

معایب:
کیفیت کد تولیدی پیش فرض قابل قبول نیست:
- DbContext در سطح یک کنترلر وهله سازی شده و الگوی Context Per Request در اینجا بکارگرفته نشده است. واقعیت یک برنامه ASP.NET MVC کامل، داشتن چندین Partial View تغدیه شونده از کنترلرهای مختلف در یک صفحه واحد است. اگر قرار باشد به ازای هر کدام یکبار DbContext وهله سازی شود یعنی به ازای هر صفحه چندین بار اتصال به بانک اطلاعاتی باید برقرار شود که سربار زیادی را به همراه دارد. (قسمت 12 سری EF سایت جاری)
- اکشن متدها حاوی منطق پیاده سازی اعمال CRUD یا همان Create/Update/Delete هستند. به عبارتی از یک لایه سرویس برای خلوت کردن اکشن متدها استفاده نشده است.
- از ViewModel تعریف شده‌ای به نام Task هم به عنوان Domain model و هم ViewModel استفاده شده است. یک کلاس متناظر با جداول بانک اطلاعاتی می‌تواند شامل فیلدهای بیشتری باشد و نباید آن‌را مستقیما در معرض دید یک View قرار داد (خصوصا از لحاظ مسایل امنیتی).

مزیت‌ها:
قسمت عمده‌ای از کارهای «اولیه» تهیه یک کنترلر و همچنین Viewهای مرتبط به صورت خودکار انجام شده‌اند. کارهای اولیه‌ای که با هر روش و الگوی شناخته شده‌ای قصد پیاده سازی آن‌ها را داشته باشید، وقت زیادی را به خود اختصاص داده و نهایتا آنچنان تفاوت عمده‌ای هم با کدهای تولیدی در اینجا نخواهند داشت. حداکثر فرم‌های آن‌را بخواهید با jQuery Ajax پیاده سازی کنید یا کنترل‌های پیش فرض را با افزونه‌های jQuery غنی سازی نمائید. اما شروع کار و کدهای اولیه چیزی بیشتر از این نیست.


نصب بسته اصلی MVC Scaffolding توسط NuGet

بسته اصلی MVC Scaffolding را با استفاده از دستور خط فرمان Powershell ذیل، از طریق منوی Tools، گزینه Library package manager و انتخاب Package manager console می‌توان به پروژه خود اضافه کرد:
Install-Package MvcScaffolding
اگر به مراحل نصب آن دقت کنید یک سری وابستگی را نیز به صورت خودکار دریافت کرده و نصب می‌کند:
Attempting to resolve dependency 'T4Scaffolding'.
Attempting to resolve dependency 'T4Scaffolding.Core'.
Attempting to resolve dependency 'EntityFramework'.
Successfully installed 'T4Scaffolding.Core 1.0.0'.
Successfully installed 'T4Scaffolding 1.0.8'.
Successfully installed 'MvcScaffolding 1.0.9'.
Successfully added 'T4Scaffolding.Core 1.0.0' to MvcApplication1.
Successfully added 'T4Scaffolding 1.0.8' to MvcApplication1.
Successfully added 'MvcScaffolding 1.0.9' to MvcApplication1.
از مواردی که با T4 آغاز شده‌اند در قسمت‌های بعدی برای سفارشی سازی کدهای تولیدی استفاده خواهیم کرد.
پس از اینکه بسته MvcScaffolding به پروژه جاری اضافه شد، همان مراحل قبل را که توسط صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر انجام دادیم، اینبار به کمک دستور ذیل نیز می‌توان پیاده سازی کرد:
Scaffold Controller Task
نوشتن این دستور نیز ساده است. حروف sca را تایپ کرده و دکمه tab را فشار دهید. منویی ظاهر خواهد شد که امکان انتخاب دستور Scaffold را می‌دهد. یا برای نوشتن Controller نیز به همین نحو می‌توان عمل کرد.
نکته و مزیت مهم دیگری که در اینجا در دسترس می‌باشد، سوئیچ‌های خط فرمانی است که به همراه صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر وجود ندارند. برای مثال دستور Scaffold Controller را تایپ کرده و سپس یک خط تیره را اضافه کنید. اکنون دکمه tab را مجددا بفشارید. منویی ظاهر خواهد شد که بیانگر سوئیچ‌های قابل استفاده است.


برای مثال اگر بخواهیم دستور Scaffold Controller Task را با جزئیات اولیه کاملتری ذکر کنیم، مانند تعیین نام دقیق کلاس مدل و کنترلر تولیدی به همراه نام دیگری برای DbContext مرتبط، خواهیم داشت:
Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext
اگر این دستور را اجرا کنیم به همان نتیجه حاصل از مراحل توضیح داده شده قبل خواهیم رسید؛ البته یا یک تفاوت: یک Partial View اضافه‌تر نیز به نام CreateOrEdit در پوشه Views\Tasks ایجاد شده است. این Partial View بر اساس بازخورد برنامه نویس‌ها مبنی بر اینکه Viewهای Edit و Create بسیار شبیه به هم هستند، ایجاد شده است.


بهبود مقدماتی کیفیت کد تولیدی MVC Scaffolding

در همان کنسول پاروشل NuGet، کلید up arrow را فشار دهید تا مجددا دستور قبلی اجرا شده ظاهر شود. اینبار دستور قبلی را با سوئیچ جدید Repository (استفاده از الگوی مخزن) اجرا کنید:
Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository
البته اگر دستور فوق را به همین نحو اجرا کنید با یک سری خطای Skipping مواجه خواهید شد مبنی بر اینکه فایل‌های قبلی موجود هستند و این دستور قصد بازنویسی آن‌ها را ندارد. برای اجبار به تولید مجدد کدهای موجود می‌توان از سوئیچ Force استفاده کرد:
Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
اتفاقی که در اینجا رخ خواهد داد، بازنویسی کد بی‌کیفت ابتدایی همراه با وهله سازی مستقیم DbContext در کنترلر، به نمونه بهتری که از الگوی مخزن استفاده می‌کند می‌باشد:
    public class TasksController : Controller
    {
        private readonly ITaskRepository taskRepository;

        // If you are using Dependency Injection, you can delete the following constructor
        public TasksController()
            : this(new TaskRepository())
        {
        }

        public TasksController(ITaskRepository taskRepository)
        {
            this.taskRepository = taskRepository;
        }
کیفیت کد تولیدی جدید مبتنی بر الگوی مخزن بد نیست؛ دقیقا همانی است که در هزاران سایت اینترنتی تبلیغ می‌شود؛ اما ... آنچنان مناسب هم نیست و اشکالات زیر را به همراه دارد:
public interface ITaskRepository : IDisposable
{
  IQueryable<Task> All { get; }
  IQueryable<Task> AllIncluding(params Expression<Func<Task, object>>[] includeProperties);
  Task Find(int id);
  void InsertOrUpdate(Task task);
  void Delete(int id);
  void Save();
}
اگر به ITaskRepository تولیدی دقت کنیم دارای خروجی IQueryable است؛ به این حالت leaky abstraction گفته می‌شود. زیرا امکان تغییر کلی یک خروجی IQueryable در لایه‌های دیگر برنامه وجود دارد و حد و مرز سیستم توسط آن مشخص نخواهد شد. بهتر است خروجی‌های لایه سرویس یا لایه مخزن در اینجا از نوع‌های IList یا IEnumerable باشند که درون آن‌ها از IQueryable‌ها برای پیاده سازی منطق مورد نظر کمک گرفته شده است.
پیاده سازی این اینترفیس در حالت متد Save آن شامل فراخوانی context.SaveChanges است. این مورد باید به الگوی واحد کار (که در اینجا تعریف نشده) منتقل شود. زیرا در یک دنیای واقعی حاصل کار بر روی چندین موجودیت باید در یک تراکنش ذخیره شوند و قرارگیری متد Save داخل کلاس مخزن یا سرویس برنامه، مخزن‌های تعریف شده را تک موجودیتی می‌کند.
اما در کل با توجه به اینکه پیاده سازی منطق کار با موجودیت‌ها به کلاس‌های مخزن واگذار شده‌اند و کنترلرها به این نحو خلوت‌تر گردیده‌اند، یک مرحله پیشرفت محسوب می‌شود.
مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت اول - معرفی و ایجاد ساختار برنامه
پیشنیازها
- آشنایی با Angular CLI
- آشنایی با مسیریابی‌ها در Angular

همچنین اگر پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید، قسمت «به روز رسانی Angular CLI» ذکر شده‌ی در مطلب «Angular CLI - قسمت اول - نصب و راه اندازی» را نیز اعمال کنید. در این سری از angular/cli: 1.1.2@ استفاده شده‌است.


فناوری‌های مختلف کار با فرم‌ها در Angular

Angular (که خلاصه شده‌ی نام تمام نگارش‌های پس از Angular 2 است)، به همراه دو فناوری توکار کار با فرم‌ها است:
الف) فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها یا Template driven forms
در اینجا عمده‌ی کار تعاریف فرم‌ها، در قالب‌های HTML ایی کامپوننت‌ها به همراه data binding انجام می‌شود. کار با آن ساده‌تر است و به همراه حداقل کدنویسی در قسمت کامپوننت‌های برنامه است؛ چون two-way data binding بسیاری از مسایل را به صورت خودکار مدیریت می‌کند. همچنین این روش برای کسانیکه با Angular 1.x کار کرده باشند، آشناتر است.
ب) فرم‌های واکنشی یا Reactive forms
در اینجا نیز همانند حالت الف کار تعریف ابتدایی فرم در قالب‌های HTML ایی کامپوننت‌ها انجام می‌شود. اما در اینجا نیاز است مدل فرم را توسط کدهای TypeScript کامپوننت نیز ایجاد کرد و با قالب HTML ایی هماهنگ نمود (به همین جهت به آن model driven forms هم می‌گویند). مزیت این روش نسبت به حالت الف، سادگی Unit testing و همچنین امکان تعریف اعتبارسنجی‌های پیچیده‌است. به علاوه در این حالت می‌توان فرم‌های پویایی را نیز طراحی کرد.

ما در این سری حالت Template driven forms را بررسی خواهیم کرد.


ایجاد ساختار اولیه‌ی مثال این سری

در ادامه، یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI را به نام angular-template-driven-forms-lab به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 > ng new angular-template-driven-forms-lab --routing
به علاوه، قصد استفاده‌ی از بوت استرپ را نیز داریم. به همین جهت ابتدا به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر کنید، تا بوت استرپ نصب شود و پرچم save آن سبب به روز رسانی فایل package.json نیز گردد:
 > npm install bootstrap --save
پس از آن نیاز است به فایل angular-cli.json. مراجعه کرده و شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را تعریف کنیم:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
به این ترتیب، به صورت خودکار این شیوه نامه به همراه توزیع برنامه حضور خواهد داشت و نیازی به تعریف مستقیم آن در فایل index.html نیست.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، دو کامپوننت جدید خوش‌آمدگویی و همچنین یافتن نشدن مسیرها را به برنامه اضافه می‌کنیم:
>ng g c welcome
>ng g c PageNotFound
که سبب ایجاد کامپوننت‌های src\app\welcome\welcome.component.ts و src\app\page-not-found\page-not-found.component.ts خواهند شد؛ به همراه به روز رسانی خودکار فایل src\app\app.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن:
@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent,
    WelcomeComponent,
    PageNotFoundComponent
  ],

سپس فایل src\app\app-routing.module.ts را به نحو ذیل تکمیل نمائید:
import { PageNotFoundComponent } from './page-not-found/page-not-found.component';
import { WelcomeComponent } from './welcome/welcome.component';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا زمانیکه کاربر ریشه‌ی سایت را درخواست می‌کند، به کامپوننت welcome هدایت خواهد شد.
همچنین مدیریت مسیریابی آدرس‌های ناموجود در سایت نیز با تعریف ** صورت گرفته‌است.

زمانیکه یک کامپوننت فعالسازی می‌شود، قالب آن در router-outlet نمایش داده خواهد شد. برای این منظور فایل src\app\app.component.html را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/']">Home</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد:



افزودن ماژول فرم‌ها به برنامه

پس از ایجاد ساختار اولیه برنامه، اولین کاری را که در جهت استفاده‌ی از فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها باید انجام داد، افزودن ماژول فرم‌ها به ماژول اصلی برنامه است. برای این منظور فایل src\app\app.module.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { FormsModule } from '@angular/forms';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    AppRoutingModule
  ]
در اینجا ابتدا FormsModule، از ماژول Angular مرتبط با آن دریافت شده و سپس به لیست imports ماژول اصلی برنامه اضافه گردیده‌است.


ایجاد ماژول و کامپوننت فرم ثبت نام کارمندان

در ادامه می‌خواهیم فرم ثبت نام یک کارمند را تکمیل کنیم. بنابراین ماژول جدید کارمندان را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 >ng g m Employee -m app.module --routing
با این خروجی
 installing module
  create src\app\employee\employee-routing.module.ts
  create src\app\employee\employee.module.ts
  update src\app\app.module.ts
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، فایل app.module.ts را نیز به صورت خودکار به روز رسانی کرده‌است:
import { EmployeeRoutingModule } from './employee/employee-routing.module';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    AppRoutingModule,
    EmployeeRoutingModule
  ]
در اینجا EmployeeRoutingModule را به انتهای لیست imports افزوده‌است که نیاز به اندکی تغییر دارد و باید EmployeeRoutingModule را پیش از AppRoutingModule تعریف کرد. علت این است که AppRoutingModule، دارای تعریف مسیریابی ** یا catch all است که آن‌را جهت مدیریت مسیرهای یافت نشده به برنامه افزوده‌ایم. بنابراین اگر ابتدا AppRoutingModule تعریف شود و سپس EmployeeRoutingModule، هیچگاه فرصت به پردازش مسیریابی‌های ماژول کارمندان نمی‌رسد؛ چون مسیر ** پیشتر برنده شده‌است.
همچنین برای اینکه کامپوننت‌های این ماژول نیز در حین مسیریابی در دسترس باشند، نیاز است بجای EmployeeRoutingModule، خود EmployeeModule را ذکر کرد که حاوی تعاریف مسیریابی (ذکر EmployeeRoutingModule در قسمت imports آن) نیز می‌باشد. بنابراین فایل app.module.ts چنین تعاریفی را پیدا می‌کند:
import { EmployeeModule } from './employee/employee.module';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,    
    EmployeeModule,
    AppRoutingModule 
  ]

در ادامه کامپوننت جدید ثبت یک کارمند را به این ماژول اضافه می‌کنیم:
 >ng g c employee/employee-register
با این خروجی
 installing component
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.css
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.html
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.spec.ts
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.ts
  update src\app\employee\employee.module.ts
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، کار به روز رسانی فایل ماژول کارمندان، جهت درج این کامپوننت جدید، در قسمت declarations فایل employee.module.ts نیز به صورت خودکار انجام شده‌است:
import { EmployeeRegisterComponent } from './employee-register/employee-register.component';

@NgModule({
  declarations: [EmployeeRegisterComponent]

در ادامه می‌خواهیم قالب این کامپوننت را در منوی اصلی سایت قابل دسترسی کنیم. به همین جهت به فایل src\app\employee\employee-routing.module.ts مراجعه کرده و مسیریابی این کامپوننت را تعریف می‌کنیم:
import { EmployeeRegisterComponent } from './employee-register/employee-register.component';

const routes: Routes = [
  { path: 'register', component: EmployeeRegisterComponent }
];
ابتدا کامپوننت ثبت کارمندان import شده و سپس آرایه‌ی Routes مسیری را به این کامپوننت تعریف کرده‌است.

سپس می‌خواهیم لینکی را به این مسیریابی جدید اضافه کنیم. به همین جهت به فایل src\app\app.component.html مراجعه کرده و routerLink آن‌را اضافه می‌کنیم:
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/']">Home</a>
      </li>
      <li>
        <a [routerLink]="['/register']">Register</a>
      </li>
    </ul>
تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد (البته می‌توان پنجره‌ی کنسول ng serve را باز نگه داشت تا کار watch را به صورت خودکار انجام دهد؛ این روش سریعتر و به همراه build تدریجی است):



در قسمت بعد، ایجاد اولین فرم مبتنی بر قالب‌ها را پیگیری می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-01.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.