مطالب
بررسی استفاده از ابزارهای آماده در پروژه‌ها
بدون شک علم برنامه نویسی در پیشرفت تکنولوژی دنیا، نقش بسیار کلیدی را ایفا کرده است بطوریکه حتی تصور یک روز بدون گوگل هم بسیار نگران کننده‌است. امروزه همه‌ی صنعت‌های دنیا، از اینترنت و سایت‌هایی که توسط برنامه نویسان راه اندازی می‌شوند، در توسعه کسب و کارهای خود استفاده میکنند. اصولا برنامه نویسی باید در استفاده از ساخته‌های خود برای پیشرفت و توسعه‌ی علم خود پیشرو باشد. بدیهی ست استفاده‌ی درست از تجربیات دیگران باعث صرفه جویی در زمان و هزینه تولید نرم افزار خواهد بود.
 

یک تجربه
سالها پیش یکی از همکاران تعریف می‌کردند که یک شرکت نرم افزاری برای مشاوره معماری نرم افزار از ایشان دعوت به همکاری کرده است. پس از مراجعه به شرکت متوجه شدند که تیم اصلی برنامه نویسان درگیر تولید ORM ای برای پروژه جدید شرکت هستند که برای تولید این ابزار بیش از 4 ماه را وقت صرف کرده‌اند؛ اما در مراحل نهایی کار دچار مشکلات زیادی شده اند. به نحوی که از ایشان برای کمک به رفع مشکل ORM ( به جای تولید نرم افزار مشتری) دعوت کرده‌اند.
 
در آن زمان یادم هست که EF 5 (که تقریبا نسخه سوم  بعد از 3.5 و 4 می‌باشد - جزئیات در اینجا) توسط مایکروسافت ارائه شده بود. همچنین NHibernate هم همزمان با EFها (تاریخچه نسخه‌ها در اینجا) قابل دسترسی بوده‌است. با این حال تیم فنی به این دلیل که کوئری‌های تولیدی توسط EF کند هستند، اقدام به ساخت ORM کرده بودند. جالب اینکه با بررسی بیشتر مشخص شده‌است که حجم داده‌های پروژه در بدترین حالت در یک جدول به 5 هزار رکورد می‌رسد.

4 ماه صرف وقت و هزینه تیم 2 نفره برای طراحی و پیاده سازی و تست ORM ای که در نهایت به دلیل مشکلات Performance کنار گذاشته شد و از EF استفاده کردند. شاید در این 4 ماه می‌توانستند 30 درصد پروژه اصلی را پیاده سازی کنند.

شاید بتوان 3 دلیل عمده «فنی» شکست برخی از پروژه‌های نرم افزاری در ایران را به شرح زیر عنوان کرد:
- عدم استفاده مناسب از ابزارها و راهکار‌های موجود و انجام دوباره کاری
- استفاده غیر ضروری و عجولانه از تکنولوژی‌های جدید (بدون داشتن نیروی کار مسلط)
- پایین بودن سطح فنی و به‌روز نبودن برخی از برنامه نویسان ایرانی


متن باز (Open Source)
با پیشرفت توسعه نرم افزار و تمایل شرکت‌های بزرگ دنیا به تولید کامپوننت‌های متن باز (Open Source) ریسک استفاده از این نوع ابزار‌ها نیز کمتر شده است. بطوریکه درصورت نیاز می‌توان کامپوننت را برای پروژه‌ها سفارش سازی کرد.
شاید کمتر کسی باور می‌کرد که روزی شرکت مایکروسافت محصولات خود را Open Source کند. اما امروز، در سال 2017 میلادی، شرکت مایکروسافت اقدامات مهمی را در این زمینه انجام داده است که می‌توانید جزئیات پروژه‌های متن باز این غول کامپیوتری دنیا را در اینجا و همچنین اینجا ملاحظه کنید.

 
یک سناریو
فرض کنید یک پروژه تحت وب را شروع کرده اید. بدون در نظر گرفتن جزئیات پروژه می‌توان گفت به ابزارهای زیر نیاز خواهید داشت:

ابزار
مثال
  ORM   EF , NHibernate , Dapper , LLBLGEN 
 IOC COntainer   Unity , StructureMap , Autofac , Castle.Windsor, LightInject , Ninject 
 Report Tools   CrsytalReport , Stimusoft , DevExpress Report, Telerik Report Tools, EasyReport 
 UI Component   Telerik , JqueryUI , Bootsrap ,CompnentArt, ComponentOne 
 Error Logger   ELMAH , NLog , log4net 
 Mapper Tools   AutoMapper , ValueInjecter 
همانطور که ملاحظه می‌کنید برای همه‌ی موارد فوق ابزارهای مناسبی وجود دارند که برای پیاده سازی هر کدام، سالها وقت و هزینه صرف شده‌است. همچنین قابلیت اطمینان این ابزار‌ها به مراتب بالاتر از ابزارهای دست ساز خواهد بود. شاید برای ساده‌ترین ابزار فوق 3 ماه زمان لازم باشد تا یک نسخه  باگ دار تهیه شود!


ملاحظات استفاده از ابزارها
توجه به چند نکته در استفاده از ابزارها و کتابخانه‌های آماده ضروری می‌باشد، بدین شرح:
- ابزار مورد نیاز را با R&D (تحقیق و توسعه) انتخاب کنید. ابزارهایی که در پروژه‌های واقعی استفاده شده‌اند، بسیار مناسب می‌باشند.
- توجه داشته باشیدکه استفاده از چندین ابزار باعث ایجاد تداخل در پروژه نشود (این مورد معمولا در کامپوننت‌های UI مانند JqueryUI و Bootsrtap اتفاق می‌افتد)
- مستندات مربوط به ابزار‌ها را حتما مطالعه کنید. لطفا بدون تسلط از ابزاری استفاده نکنید.

گاهی پیش می‌آید که یک برنامه نویس بدون مطالعه مستندات مربوط به یک IOC Container از آن ابزار استفاده میکند و در Register اولیه ویژگی LifeCycle مربوط به Context  را با حالت Singleton مقداردهی میکند. بدین ترتیب پس از نیم ساعت، پروژه به دلیل آنچه که می‌توان "چاقی Context" نامید، DONE یا حداقل کند می‌شود که رفع این مشکل ساعت‌ها زمان می‌برد.

درصورت امکان از ابزارها بصورت مستقیم استفاده نکنید. یک لایه واسط مخصوص خودتان را برای تنظیمات کلی ابزار‌ها تهیه کنید که در آینده به دردتان خواهد خورد! (بیشتر در سمت سرور)

فرض کنید در پروژه WPF از کامپوننت‌های زیبای DevExpress استفاده میکنید. به ازای هر کامپوننت یک کلاس به پروژه اضافه کنید که از کلاس اصلی آن کامپوننت Devexspress ارث می‌برد و در لایه UI خود از کلاس جدید خود استفاده کنید. با این کار می‌توانید ویژگی‌های عمومی کامپوننت‌ها را یکبار برای کل پروژه اعمال کنید.


  نتیجه گیری
  اگر بخواهیم چرخ را اختراع نکنیم و از تجربیات موفق موجود استفاده کنیم، می‌توان نتیجه گرفت که استفاده از ابزارهای آماده برای توسعه نرم افزار با رعایت دستورالعمل استفاده امری مفید می‌باشد. اما باید توجه داشته باشیم که استفاده از هر ابزاری به هرقیمتی در هرپروژه‌ای، حرفه ای نیست. همه‌ی راهکارها، ابزراها و تکنولوژی‌های مورد استفاده باید در راستای هدف اصلی «تولید و تحویل به موقع نرم افزار با کیفیت به مشتری» باشد؛ هدفی که در بسیاری از موارد فراموش شده و بیشتر زمان پروژه، صرف کارهای غیر ضروری می‌شود.
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت سیزدهم
در مبحث قبلی گفتیم که ویرایش تنظیمات لاگ‌ها از طریق IIS یا ویرایش مستقیم فایل‌های کانفیگ میسر است. در این مقاله که قسمت پایانی مبحث لاگ هاست، در مورد ویرایش فایلهای کانفیگ صحبت می‌کنیم؛ همچنین استفاده از دستورات appcmd برای ویرایش و نهایتا کد نویسی در زبان سی شارپ و جاوااسکریپت.
تنظیمات لاگ سایت‌ها در فایل applicationhost در آدرس زیر قرار دارد:
C:\Windows\System32\inetsrv\config\applicationHost.config
برای هر تگ سایت، یک تگ <logfile> وجود دارد که ویژگی‌های Attributes آن، نوع ثبت لاگ را مشخص می‌کنند و می‌توانید مستقیما در اینجا به ویرایش بپردازید. البته ویرایش فایل کانفیگ از طریق IIS به طور مستقیم هم امکان پذیر است. برای این منظور در IIS سرور را انتخاب و از بین ماژول‌های قسمت management گزینه‌ی Configuration Editor را انتخاب کنید. در قسمت Section گزینه‌ی System.applicationhost را باز کرده و از زیر مجموعه‌های آن گزینه‌ی Site را برگزینید. در تنظیمات باز شده، گزینه collection را انتخاب کنید تا در انتهای سطر، دکمه‌ی ... پدیدار گردد. روی آن کلیک کنید تا محیطی ویرایشی باز گردد که به شما اجازه‌ی افزودن و ویرایش خصوصیت‌ها را می‌دهد. برای ویرایش لاگ‌ها باید خصوصیت logfile را باز کنید. اگر قسمت قبلی را مطالعه کرده باشید، باید بسیاری از این خصوصیت‌ها و مقادیر را بشناسید.
خصوصیات دیگری را هم مشاهده خواهید کرد که شاید قبلا ندیده‌اید که البته بستگی به ورژن IIS  شما دارد؛ مثلا خصوصیت‌های maxLogLineLength و flushByEntryCountW3Clog از IIS8.5 اضافه شده اند.

جدول خصوصیت ها
 خصوصیت توضیح 
 customLogPluginClsid   یک پارامتر رشته‌ای اختیاری که در آن، آی دی کلاس یا کلاس‌هایی نوشته می‌شود که برای custom logging نوشته شده‌اند و این گزینه ترتیب اجرای آن‌ها را تعیین می‌کند.
 directory   اختیاری است. محل ذخیره‌ی لاگ فایل‌ها را مشخص می‌کند و در صورتیکه ذکر نشود، همان مسیر پیش فرض است.
 enabled   اختیاری است. فعال بودن سیستم لاگ برای آن سایت را مشخص می‌کند. مقدار پیش فرض آن true است.
 flushByEntryCountW3CLog   این مقدار مشخص می‌کند چند رخداد باید اتفاق بیفتد تا عمل ذخیره سازی لاگ صورت گیرد. اگر بعد از هر رخداد عمل ثبت لاگ انجام شود، سرعت ثبت لاگ‌ها بالا می‌رود؛ ولی باعث استفاده‌ی مداوم از منابع و همچنین درخواست ثبت اطلاعات را روی دیسک خواهد داد و تاوان آن با زیاد شدن عملیات روی دیسک، پرداخته خواهد شد. ولی در حالتیکه چند رخداد را نگهداری  سپس دسته‌ای ثبت کند، باعث افزایش کارآیی و راندمان سرور خواهد شد. در صورتیکه سرور به مشکلات لحظه‌ای برخورد می‌کند مقدار آن را کاهش دهید. مقدار پیش فرض 0 است. یعنی اینکه ثبت، بعد از 64000 لاگ خواهد بود.
 localTimeRollover   نحوه‌ی نامگذاری فایل‌های لاگ را مشخص می‌کند که مقدار بولین گرفته و اختیاری است. به طور پیش فرض مقدار false دارد.
 logExtFileFlags   این گزینه در حالتی به کارتان می‌آید که فرمت W3C را برای ثبت لاگ‌ها انتخاب کرده باشید و در اینجا مشخص می‌کنید که چه فیلدهایی باید در لاگ باشند و اگر بیش از یکی بود میتوان با ، (کاما) از هم جدایشان کرد.
 logFormat  نوع فرمت ذخیره سازی لاگ‌ها
 logSiteId  اختیاری است و مقدار پیش فرض آن true است. بدین معنا که کد یا شماره‌ی سایت هم در لاگ خواهد بود و این در حالتی است که گزارش در سطح سرور باشد. در غیر این صورت اگر هر سایت، جداگانه لاگی برای خود داشته باشد، ذکر نمی‌گردد.
 logTargetW3C   اختیاری است و و مقدار file و *ETW را می‌گیرد که به طور پیش فرض روی File تنظیم است. در این حالت فایل لاگ‌ها در یک فایل متنی توسط http.sys ذخیره می‌شود. ولی موقعیکه از ETW استفاده می‌شود، http.sys با استفاده از iislogprovider داده‌ها را به سمت ETW ارسال میکند که منجر به اجرای سرویس Logsvc شده که از داده‌ها کوئری گرفته و آن‌ها را مستقیما از پروسه‌های کارگر جمع آوری و به سمت فایل لاگ ارسال می‌کند. همچنین انتخاب این دو گزینه نیز ممکن است.
 maxLogLineLength  حداکثر تعداد خطی که یک لاگ میتواند داشته باشد تا اینکه بتوانید در مصرف دیسک سخت صرفه جویی کنید و بیشتر کاربرد آن برای لاگ‌های کاستوم است. این عدد باید از نوع Uint باشد و اختیاری است و از 2 تا 65536 مقدار میپذیرد که مقدار پیش فرض آن 65536 می‌باشد.
 period   همان مبحث زمان بندی در مورد ایجاد فایل‌های لاگ است که در مقاله‌ی پیشین برسی کردیم و مقادیر Dialy,Hourly,monthlyو weekly را می‌پذیرد. همچنین maxsize هم هست؛ موقعی که لاگ به نهایت حجمی که برای آن تعیین کردیم میرسد.
 truncateSize   اختیاری است و مقدار آن از نوع int64 است. حداکثر حجم یک فایل لاگ را مشخص می‌کند تا اگر period روی maxsize تنظیم شده بود، حداکثر حجم را میتوان از اینجا تعیین نمود. در مقاله پیشین در این باره صحبت کردیم؛ حداقل عدد برای آن 1,048,576 است و اگر کمتر از آن بنویسید، سیستم همین عدد 1,048,576 را در نظر خواهد گرفت. مقدار پیش فرض آن 20971520 می باشد.
* ETW یا  Event Tracing Windows، سیستم و یا نرم افزاری برای عیب یابی و نظارت برای کامپوننت‌های ویندوزی است و یکی از استفاده کننده‌هایش IIS است  که از ویندوز 2000 به بعد اضافه شده‌است. برای قطع کردن این ماژول در IIS هم میتوانید  قسمت هفتم  را بررسی نمایید و دنیال ماژول TracingModule  بگردید. این ماژول به صورت Real time به ثبت رخدادهای IIS می‌پردازد.

به غیر از خصوصات بالا، خصوصیت customFields نیز از IIS 8.5 (به بعد) در دسترس است. اگر قصد دارید به غیر از فیلدهای W3c فیلدهای اختصاصی دیگری نیز داشته باشید، میتوان از این گزینه استفاده کرد. این فیلدهای کاستوم می‌توانند اطلاعاتشان را از request header ، response header و server variables دریافت کنند. این ویژگی تنها در فرمت W3C و در سطح سایت قابل انجام است. موقعی که یک فایل لاگ شامل فیلدهای اختصاصی شود، به انتها نام فایل X_ اضافه میگردد تا نشان دهد شامل یک فیلد اختصاصی یا کاستوم است. نحوه تعریف آن در فایل applicationhost به شکل زیر است:
<system.applicationHost>
   <sites>
      <siteDefaults>
         <logFile logFormat="W3C"
            directory="%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles"
            enabled="true">
            <customFields>
               <clear/>
               <add logFieldName="ContosoField" sourceName="ContosoSource"
                  sourceType="ServerVariable" />
            </customFields>
         </logFile>
      </siteDefaults>
   </sites>
</system.applicationHost>

تغییر تنظمیات لاگ با Appcmd
appcmd.exe set config -section:system.applicationHost/sites /siteDefaults.logFile.enabled:"True" /commit:apphost
appcmd.exe set config -section:system.applicationHost/sites /siteDefaults.logFile.logFormat:"W3C" /commit:apphost
appcmd.exe set config -section:system.applicationHost/sites /siteDefaults.logFile.directory:"%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles" /commit:apphost

تنظمیات تگ لاگ با برنامه نویسی و اسکریپت نویسی
هچنین با رفرنس Microsoft.web.administration در پروژه‌های دات نتی خود میتوانید امکان ویرایش تنظیمات را در برنامه‌های خود نیز داشته باشید:
using System;
using System.Text;
using Microsoft.Web.Administration;

internal static class Sample
{
   private static void Main()
   {
      using (ServerManager serverManager = new ServerManager())
      {
         Configuration config = serverManager.GetApplicationHostConfiguration();
         ConfigurationSection sitesSection = config.GetSection("system.applicationHost/sites");
         ConfigurationElement siteDefaultsElement = sitesSection.GetChildElement("siteDefaults");

         ConfigurationElement logFileElement = siteDefaultsElement.GetChildElement("logFile");
         logFileElement["logFormat"] = @"W3C";
         logFileElement["directory"] = @"%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles";
         logFileElement["enabled"] = true;

         serverManager.CommitChanges();
      }
   }
}

با استفاده از اسکریپت نویسی توسط جاوااسکریپت و وی بی اسکریپت هم نیز این امکان مهیاست:
var adminManager = new ActiveXObject('Microsoft.ApplicationHost.WritableAdminManager');
adminManager.CommitPath = "MACHINE/WEBROOT/APPHOST";
var sitesSection = adminManager.GetAdminSection("system.applicationHost/sites", "MACHINE/WEBROOT/APPHOST");
var siteDefaultsElement = sitesSection.ChildElements.Item("siteDefaults");

var logFileElement = siteDefaultsElement.ChildElements.Item("logFile");
logFileElement.Properties.Item("logFormat").Value = "W3C";
logFileElement.Properties.Item("directory").Value = "%SystemDrive%\\inetpub\\logs\\LogFiles";
logFileElement.Properties.Item("enabled").Value = true;

adminManager.CommitChanges();

FTP Logging
برای اطمینان از نصب Ftp logging موقع نصب، باید از مورد زیر مطمئن باشید:

IIS را باز کنید و در لیست درختی، سرور را انتخاب کنید. در قسمت FTP میتوانید گزینه‌ی Ftp logging را ببینید. تنظیمات این قسمت هم دقیقا همانند قسمت logging میباشد و همان موارد برای آن هم صدق می‌کند.


بررسی تگ آن در applicationhost

تگ این نوع لاگ در فایل applicationhost در زیر مجموعه‌ی تگ <site> به شکل زیر نوشته می‌شود:

<system.ftpServer>
   <log centralLogFileMode="Central">
      <centralLogFile enabled="true" />
   </log>
</system.ftpServer>

گزینه centralLogFileMode  دو مقدار central و site را می‌پذیرد. اگر گزینه‌ی central انتخاب شود، یعنی همه‌ی لاگ‌ها را داخل یک فایل در سطح سرور ثبت کن ولی اگر گزینه‌ی site انتخاب شده باشد، لاگ هر سایت در یک فایل ثبت خواهد شد.

گزینه‌ی logInUTF8  یک خصوصیت اختیاری است که مقدار پیش فرض آن true میباشد. در این حالت باید تمامی رشته‌ها به انکدینگ UTF-8 تبدیل شوند.

همانطور که می‌بینید تگ log در بالا یک تگ فرزند هم به اسم centralLogFile دارد که همان خصوصیات جدول بالا در آن مهیاست.


دسترسی به تنظیمات این قسمت توسط دستور Appcmd: 

appcmd.exe set config -section:system.ftpServer/log /centralLogFileMode:"Central" /commit:apphost

appcmd.exe set config -section:system.ftpServer/log /centralLogFile.enabled:"True" /commit:apphost


دسترسی به تنظیمات این قسمت توسط دات نت:

using System;
using System.Text;
using Microsoft.Web.Administration;

internal static class Sample
{
   private static void Main()
   {
      using (ServerManager serverManager = new ServerManager())
      {
         Configuration config = serverManager.GetApplicationHostConfiguration();

         ConfigurationSection logSection = config.GetSection("system.ftpServer/log");
         logSection["centralLogFileMode"] = @"Central";

         ConfigurationElement centralLogFileElement = logSection.GetChildElement("centralLogFile");
         centralLogFileElement["enabled"] = true;

         serverManager.CommitChanges();
      }
   }
}


دسترسی به تنظیمات این قسمت توسط Javascript: 

var adminManager = new ActiveXObject('Microsoft.ApplicationHost.WritableAdminManager');
adminManager.CommitPath = "MACHINE/WEBROOT/APPHOST";

var logSection = adminManager.GetAdminSection("system.ftpServer/log", "MACHINE/WEBROOT/APPHOST");
logSection.Properties.Item("centralLogFileMode").Value = "Central";

var centralLogFileElement = logSection.ChildElements.Item("centralLogFile");
centralLogFileElement.Properties.Item("enabled").Value = true;

adminManager.CommitChanges();
مطالب
ساختار پروژه های Angular
با توجه به پست‌ها منتشر شده قبلی درباره AngularJs به احتمال قوی شما نیز به این نتیجه رسیده اید که این فریم ورک برای انواع پروژه‌ها به ویژه پروژه هایی با مقیاس بزرگ بسیار مناسب است. منظور از ساختار پروژه Angular این است که به چه سبکی فایل‌های پروژه را سازمان دهی کنیم طوری که در هنگام توسعه و تغییرات با مشکل مواجه نشویم. عموما کد‌های مربوط به بخش frontend پروژه دارای ساختار قوی نمی‌باشند در نتیجه developer‌ها بیشتر سلیقه ای کد‌های مربوطه را می‌نویسند که با گذر زمان این مورد باعث بروز مشکل در امر توسعه نرم افزار می‌شود (نمونه بارز آن کدهای نوشته شده Jquery در صفحات است). AngularJs نیز همانند سایر کتابخانه‌ها و فریم ورک‌های جاوااسکریپتی دیگر از این امر مستثنی نیست و فایل‌های آن باید طبق روشی مناسب پیاده سازی و مدیریت شوند. انتخاب ساختار و روش سازمان دهی فایل‌ها وابستگی مستقیم به مقیاس پروژه دارد. ساختار پروژه‌های کوچک می‌تواند کاملا متفاوت با ساختار پروژه‌های بزرگ باشد. در این پست به بررسی چند روش در این زمینه خواهم پرداخت.
پروژه‌های کوچک عموما دارای ساختاری مشابه تصویر ذیل می‌باشند:

این مورد، روش پیشنهادی در Angular Seed است و بدین صورت است که تعاریف ماژول‌ها در فایل app.js انجام می‌گیرد. تعاریف و پیاده سازی تمام کنترلر‌ها در فایل controller.js است. و همچنین دایرکتیوها و فیلترها و سرویس‌ها هر کدام در فایل‌ها جداگانه تعریف و پیاده سازی می‌شوند. این روش راه حلی سریع برای پروژه‌های کوچک با تعداد developer‌های کم است. برای مثال زمانی که یک developer در حال ویرایش فایل controller.js است، از آن جا که فایل مورد نظر checkout خواهد شد در نتیجه سایر developer‌ها امکان تغییر در فایل مورد نظر را نخواهند داشت. سورس فایل‌ها به مرور زیاد خواهد شد و در نتیجه debug آن سخت می‌شود. 

روش دوم

در این حالت تعاریف کنترلر ها، مدل‌ها و سرویس‌ها هرکدام در یک دایرکتوری مجزا قرار خواهد گرفت. برای هر view یک کنترلر و بنا بر نیاز مدل تعریف می‌کنیم. ساختار آن به صورت زیر می‌شود:

دایرکتیو‌ها و فیلتر‌ها عموما در یک فایل قرار داده خواهند شد تا بنابر نیاز در جای مناسب رفرنس داده شوند. این روش ساختار مناسب‌تری نسبه به روش قبلی دارد اما دارای معایبی هم چون موارد زیر است:
»وابستگی بین فایل‌ها مشخص نیست در نتیجه بدون استفاده از کتابخانه هایی نظیر requireJs  با مشکل مواجه خواهید شد.
»refactoring کد‌ها تا حدودی سخت است.

روش سوم
این ساختار مناسب برای پیاده سازی پروژه‌ها به صورت ماژولار است و برای پروژه‌های بزرگ نیز بسیار مناسب است. در این حالت شما فایل‌های مربوط به هر ماژول را در دایرکتوری خاص آن قرار خواهید داد. به صورت زیر:

همان طور که ملاحظه می‌کنید سرویس ها، کنترلر‌ها و حتی مدل‌های مربوط به هر بخش در یک مسیر جداگانه قرار می‌گیرند. علاوه بر آن فایل هایی که قابلیت اشتراکی دارند در مسیری به نام common وجود دارند تا بتوان در جای مناسب برای استفاده از آن‌ها رفرنس داده شود. حتی اگر در پروژه خود فقط یک ماژول دارید باز سعی کنید از این روش برای مدیریت فایل‌های خود استفاده نمایید. اگر با ngStart آشنایی داشته باشید به احتمال زیاد با این روش بیگانه نیستید.
بررسی چند نکته درباره کد‌های مشترک
در اکثر پروژه‌های بزرگ، فایل‌ها و کد هایی وجود خواهد داشت که حالت اشتراکی بین ماژول‌ها دارند. در این روش این فایل‌ها در مسیری به نام common یا shared ذخیره می‌شوند. علاوه بر آن در Angular تکنیک هایی برای به اشتراک گذاشتن این اطلاعات وجود دارد.
»اگر ماژول‌ها وابستگی شدیدی به فایل‌ها و سورس‌های مشترک دارند باید اطمینان حاصل نمایید که این ماژولها فقط به اطلاعات مورد نیاز دسترسی دارند. این اصل interface segregation principle اصول SOLID است.
»توابعی که کاربرد زیادی دارند و اصطلاحا به عنوان Utility شناخته می‌شوند باید به rootScope$ اضافه شوند تا scope‌های وابسته نیز به آن‌ها دسترسی داشته باشند. این مورد به ویژه باعث کاهش تکرار وابستگی‌های مربوط به هر کنترلر می‌شود.
»برای جداسازی وابستگی‌های بین دو component بهتر از event‌ها استفاده نمایید. AngularJs این امکان را با استفاده از سرویس‌های on$ و emit$ و broadcast$ به راحتی میسر کرده است.
مطالب
آموزش Prism #1
امروزه تقریبا تمام کسانی که پروژه‌های WPF یا Silverlight رو توسعه می‌دهند با مدل برنامه نویسی MVVM آشنایی دارند. فریم ورک‌های مختلفی برای توسعه پروژه‌ها به صورت MVVM وجود دارد. نظیر:
  • MVVM Light
  • Prism
  • Caliburn
  • Cinch
  • WAF
  • Catel
  • Onyx
  • MVVM helpers
  • و...

هر کدوم از فریم ورک‌های بالا مزایا، معایب و طرفداران خاص خودشون رو دارند(^) ولی به جرات می‌تونیم Prism رو به عنوان قوی‌ترین فریم ورک برای پیاده سازی پروژهای بزرگ و قوی و ماژولار با تکنولوژی WPF یا Silverlight بنامیم. در این پست به معرفی و بررسی مفاهیم اولیه Prism خواهیم پرداخت و در پست‌های دیگر به پیاده سازی عملی همراه با مثال می‌پردازیم.

*اگر به هر دلیلی مایل به یادگیری و استفاده از Prism نیستید، بهتون پیشنهاد می‌کنم از WAF استفاده کنید.

پیش نیازها:

برای یادگیری PRISM ابتدا باید با مفاهیم زیر در WPF یا Silverlight آشنایی داشته باشید.(فرض بر این است که به UserControl و Xaml و Dependency Properties، تسلط کامل دارید)

  • Data binding 
  • Resources
  • Commands
  • Behaviors

چرا Prism ؟

  • Prism به صورت کامل از Modular Programming برای پروژه‌های WPF و Silverlight پشتیانی می‌کند*
  • از Prism هم می‌توانیم در پروژه‌های WPF استفاده کنیم و هم Silverlight.
  • Prism به صورت کامل از الگوی MVVM برای پیاده سازی پروژه‌ها پشتیبانی می‌کند.
  • پیاده سازی مفاهیمی نظیر Composite Command و Command Behavior و Asynchronous Interacion  به راحتی در Prism امکان پذیر است.
  • مفاهیم تزریق وابستگی به صورت توکار در Prism فراهم است که برای پیاده سازی این مفاهیم  به طور پیش فرض امکان استفاده از UnityContainer و MEF در Prism تدارک دیده شده است.
  • پیاده سازی Region navigation در Prism به راحتی امکان پذیر است.
  • به وسیله امکان Event Aggregation به راحتی می‌توانیم بین ماژول‌های مختلف ارتباط برقرار کنیم.

*توضیح درباره برنامه‌های ماژولار

در تولید پروژهای نرم افزاری بزرگ هر چه قدر هم اگر در تهیه فایل‌های اسمبلی، کلاس ها، اینترفیس‌ها و کلا طراحی پروژه به صورت شی گرا دقت به خرج دهیم باز هم ممکن است پروژه به صورت یک پارچه طراحی نشود. یعنی بعد از اتمام پروژه، توسعه، تست پذیری و نگهداری آن سخت و در بعضی مواقع غیر ممکن خواهد شد. برنامه نویسی ماژولار این امکان را فراهم می‌کنه که یک پروزه با مقیاس برزگ به چند پروژه کوچک تقسیم شده و همه مراحل طراحی و توسعه و تست برای هر کدام از این ماژول‌ها به صورت جدا انجام شود.

Prism امکاناتی رو برای طراحی و توسعه این گونه پروژه‌ها به صورت ماژولار فراهم کرده است:

  • ابتدا باید نام و مکان هر ماژول رو به Prism معرفی کنیم که می‌تونیم اون‌ها رو در کد یا Xaml یا Configuration File تعریف کنیم.
  • با استفاده از Metadata باید وابستگی‌ها و مقادیر اولیه برای هر ماژول مشخص شود.
  • با کمک تزریق وابستگی‌ها ارتباطات بین ماژول‌ها میسر می‌شود.
  • ماژول مورد نظر به دو صورت OnDemand و Available  لود خواهد شد.

در شکل زیر مراحل بالا قابل مشاهده است:

Bootstrapper چیست؟

در هر پروژه ماژولار (مختص Prism نیست) برای اینکه ماژول‌های مختلف یک پروژه، قابلیت استفاده به صورت یک پارچه رو در یک Application  داشته باشند باید مفهومی به نام Bootstapper رو پیاده سازی کنیم که وظیفه اون شناسایی و پیکربندی و لود ماژول هاست. در Prism دو نوع Bootstrapper پیش فرض وجود دارد.

  1. MefBootstrapper : کلاس پایه Bootstrapper که مبنای آن MEF است. اگر قصد استفاده از MEF رو در پروژه‌های خود دارید(^) Bootstrapper شما باید از این کلاس ارث ببرد.
  2. UnityBootstrapper : کلاس پایه Bootstrapper که مبنای آن UnityContainer است. اگر قصد استفاده از UnityContainer یا Service Locator (^) رو در پروژه‌های خود دارید Bootstrapper شما باید از این کلاس ارث ببرد. 

تصویری از ارتباط Bootstrapper با ماژول‌های سیستم

مفهوم Shell

در پروژه‌های WPF، در فایل App.xaml توسط یک Uri نقطه شروع پروژه را تعیین می‌کنیم. در پروژه‌های Silverlight به وسیله خاصیت RootVisual نقطه شروع سیستم تعیین می‌شود. در Prism نقطه شروع پروژه توسط bootsrapper تعیین می‌شود. دلیل این امر این است که Shell در پروژه‌های مبتنی بر Prism متکی بر Region Manager است. از Region  برای لود و نمایش ماژول‌ها استفاده خواهیم کرد.

ادامه دارد...

نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت سوم
- در عمل کل برنامه و تمام افزونه‌های آن از یک IUnitOfWork استفاده می‌کنند؛ یعنی تمام آن‌ها به تمام مدل‌های اضافه شده‌ی به Context اصلی برنامه دسترسی دارند. بنابراین هر پلاگین در صورت نیاز امکان دسترسی به مدل‌های برنامه‌ی اصلی یا سایر افزونه‌ها را دارا است. تمام این افزونه‌ها در کنار هم یک سیستم را تشکیل می‌دهند و مانند شکل انتهای بحث، از یک بانک اطلاعاتی استفاده می‌کنند.
- به همین جهت تنها کاری که باید انجام داد، افزودن ارجاعی به کلاس‌های مدل مورد نظر هست. پس از آن شبیه به کاری که در DatabaseSeeder انجام شده، می‌توان با استفاده از متد Set، به کلیه امکانات مدلی خاص دسترسی یافت:
DatabaseSeeder = uow =>
{
     var news = uow.Set<News>();
اگر نمی‌خواهید ارجاعی را به کلاس‌های مدل مورد نظر اضافه کنید، با توجه به اینکه این کلاس‌ها هم اکنون جزئی از وهله‌ی Context ارائه شده‌ی توسط IUnitOfWork هستند، باید متوسل به Reflection و تدارک متد Set ویژه‌ای شوید که بجای News، معادل رشته‌ای آن‌را دریافت کند.
ولی در کل افزودن ارجاعی به کلاس‌های مدل دیگر، مشکل ساز نیست؛ چون این کلاس‌ها عملا منطق خاصی را پیاده سازی نمی‌کنند و همچنین وابستگی خاصی هم به پروژه‌ی خاصی ندارند. یک سری کلاس دارای خاصیت‌های get/set دار معمولی هستند به همراه تنظیمات آن‌ها.
نظرات مطالب
ASP.NET Web API - قسمت چهارم
شما در سوالتون می‌تونید عبارت "ASP.NET Web API" رو با "Web Service تحت HTTP" جایگزین کنید. در Web Service هم منطق سیستم وجود داره، مثلاً  محاسبه‌ی نرخ تورم در یک بازه‌ی زمانی با توجه به 30 قلم کالای اساسی. عملکرد Web API، همان عملکردی است که از یک Web Service تحت HTTP مانند ASMX انتظار دارید.
مطالب دوره‌ها
مدیریت استثناءها در حین استفاده از واژه‌های کلیدی async و await
زمانیکه یک متد async، یک Task یا Task of T (نسخه‌ی جنریک Task) را باز می‌گرداند، کامپایلر سی‌شارپ به صورت خودکار تمام استثناءهای رخ داده درون متد را دریافت کرده و از آن برای تغییر حالت Task به اصطلاحا faulted state استفاده می‌کند. همچنین زمانیکه از واژه‌ی کلیدی await استفاده می‌شود، کدهایی که توسط کامپایلر تولید می‌شوند، عملا مباحث Continue موجود در TPL یا Task parallel library معرفی شده در دات نت 4 را پیاده سازی می‌کنند و نهایتا نتیجه‌ی Task را در صورت وجود، دریافت می‌کند. زمانیکه نتیجه‌ی یک Task مورد استفاده قرار می‌گیرد، اگر استثنایی وجود داشته باشد، مجددا صادر خواهد شد. برای مثال اگر خروجی یک متد async از نوع Task of T باشد، امکان استفاده از خاصیتی به نام Result نیز برای دسترسی به نتیجه‌ی آن وجود دارد:
using System.Threading.Tasks;

namespace Async05
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var res = doSomethingAsync().Result;
        }

        static async Task<int> doSomethingAsync()
        {
            await Task.Delay(1);
            return 1;
        }
    }
}
در این مثال یکی از روش‌های استفاده از متدهای async را در یک برنامه‌ی کنسول مشاهده می‌کنید. هر چند خروجی متد doSomethingAsync از نوع Task of int است، اما مستقیما یک int بازگشت داده شده است. تبدیلات نهایی در اینجا توسط کامپایلر انجام می‌شود. همچنین نحوه‌ی استفاده از خاصیت Result را نیز در متد Main مشاهده می‌کنید.
البته باید دقت داشت، زمانیکه از خاصیت Result استفاده می‌شود، این متد همزمان عمل خواهد کرد و نه غیرهمزمان (ترد جاری را بلاک می‌کند؛ یکی از موارد مجاز استفاده از آن در متد Main برنامه‌های کنسول است). همچنین اگر در متد doSomethingAsync استثنایی رخ داده باشد، این استثناء زمان استفاده از Result، به صورت یک AggregateException مجددا صادر خواهد شد. وجود کلمه‌ی Aggregate در اینجا به علت امکان استفاده‌ی تجمعی و ترکیب چندین Task باهم و داشتن چندین شکست و استثنای ممکن است.
همچنین اگر از کلمه‌ی کلیدی await بر روی یک faulted task استفاده کنیم، AggregateException صادر نمی‌شود. در این حالت کامپایلر AggregateException را بررسی کرده و آن‌را تبدیل به یک Exception متداول و معمول کدهای دات نت می‌کند. به عبارتی سعی شده‌است در این حالت، رفتار کدهای async را شبیه به رفتار کدهای متداول همزمان شبیه سازی کنند.


یک مثال

در اینجا توسط متد getTitleAsync، اطلاعات یک صفحه‌ی وب به صورت async دریافت شده و سپس عنوان آن استخراج می‌شود. در متد showTitlesAsync نیز از آن استفاده شده و در طی یک حلقه، چندین وب سایت مورد بررسی قرار خواهند گرفت. چون متد getTitleAsync از نوع async تعریف شده‌است، فراخوان آن نیز باید async تعریف شود تا بتوان از واژه‌ی کلیدی  await برای کار با آن استفاده کرد.
نهایتا در متد Main برنامه، وظیفه‌ی غیرهمزمان showTitlesAsync اجرا شده و تا پایان عملیات آن صبر می‌شود. چون خروجی آن از نوع Task است و نه Task of T، در اینجا دیگر خاصیت Result قابل دسترسی نیست. متد Wait نیز ترد جاری را همانند خاصیت Result بلاک می‌کند.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Net;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async05
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var task = showTitlesAsync(new[]
            {
                "http://www.google.com",
                "https://www.dntips.ir"
            });
            task.Wait();

            Console.WriteLine();
            Console.WriteLine("Press any key to exit...");
            Console.ReadKey();
        }

        static async Task showTitlesAsync(IEnumerable<string> urls)
        {
            foreach (var url in urls)
            {
                var title = await getTitleAsync(url);
                Console.WriteLine(title);
            }
        }

        static async Task<string> getTitleAsync(string url)
        {
            var data = await new WebClient().DownloadStringTaskAsync(url);
            return getTitle(data);
        }

        private static string getTitle(string data)
        {
            const string patternTitle = @"(?s)<title>(.+?)</title>";
            var regex = new Regex(patternTitle);
            var mc = regex.Match(data);
            return mc.Groups.Count == 2 ? mc.Groups[1].Value.Trim() : string.Empty;
        }
    }
}
کلیه عملیات مبتنی برشبکه، همیشه مستعد به بروز خطا هستند. قطعی ارتباط یا حتی کندی آن می‌توانند سبب بروز استثناء شوند.
برنامه را در حالت عدم اتصال به اینترنت اجرا کنید. استثنای صادر شده، در متد task.Wait ظاهر می‌شود (چون متدهای async ترد جاری را خالی کرده‌اند):


و اگر در اینجا بر روی لینک View details کلیک کنیم، در inner exception حاصل، خطای واقعی قابل مشاهده است:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، استثنای صادر شده از نوع System.AggregateException است. به این معنا که می‌تواند حاوی چندین استثناء باشد که در اینجا تعداد آن‌ها با عدد یک مشخص شده‌است. بنابراین در این حالات، بررسی inner exception را فراموش نکنید.

در ادامه داخل حلقه‌ی foreach متد showTitlesAsync، یک try/catch قرار می‌دهیم:
        static async Task showTitlesAsync(IEnumerable<string> urls)
        {
            foreach (var url in urls)
            {
                try
                {
                    var title = await getTitleAsync(url);
                    Console.WriteLine(title);
                }
                catch (Exception ex)
                {
                    Console.WriteLine(ex);
                }
            }
        }
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی ذیل را در صفحه می‌توان مشاهده کرد:
 System.Net.WebException: The remote server returned an error: (502) Bad Gateway.
System.Net.WebException: The remote server returned an error: (502) Bad Gateway.

Press any key to exit...
در اینجا دیگر خبری از AggregateException نبوده و استثنای واقعی رخ داده در متد await شده بازگشت داده شده‌است. کار واژه‌ی کلیدی await در اینجا، بررسی استثنای رخ داده در متد async فراخوانی شده و بازگشت آن به جریان متداول متد جاری است؛ تا نتیجه‌ی عملیات همانند یک کد کامل همزمان به نظر برسد. به این ترتیب کامپایلر توانسته است رفتار بروز استثناءها را در کدهای همزمان و غیرهمزمان یک دست کند. دقیقا مانند حالتی که یک متد معمولی در این بین فراخوانی شده و استثنایی در آن رخ داده‌است.


مدیریت تمام inner exceptionهای رخ داده در پردازش‌های موازی

همانطور که عنوان شد، await تنها یک استثنای حاصل از Task در حال اجرا را به کد فراخوان بازگشت می‌دهد. در این حالت اگر این Task، چندین شکست را گزارش دهد، چطور باید برای دریافت تمام آن‌ها اقدام کرد؟ برای مثال استفاده از Task.WhenAll می‌تواند شامل چندین استثنای حاصل از چندین Task باشد، ولی await تنها اولین استثنای دریافتی را بازگشت می‌دهد. اما اگر از خاصیتی مانند Result یا متد Wait استفاده شود، یک AggregateException حاصل تمام استثناءها را دریافت خواهیم کرد. بنابراین هرچند await تنها اولین استثنای دریافتی را بازگشت می‌دهد، اما می‌توان به Taskهای مرتبط مراجعه کرد و سپس بررسی نمود که آیا استثناهای دیگری نیز وجود دارند یا خیر؟
برای نمونه در مثال فوق، حلقه‌ی foreach تشکیل شده آنچنان بهینه نیست. از این جهت که هر بار تنها یک سایت را بررسی می‌کند، بجای اینکه مانند مرورگرها چندین ترد را به یک یا چند سایت باز کرده و نتایج را دریافت کند.
البته انجام کارها به صورت موازی همیشه ایده‌ی خوبی نیست ولی حداقل در این حالت خاص که با یک یا چند سرور راه دور کار می‌کنیم، درخواست‌های همزمان دریافت اطلاعات، سبب کارآیی بهتر برنامه و بالا رفتن سرعت اجرای آن می‌شوند. اما مثلا در حالتیکه با سخت دیسک سیستم کار می‌کنیم، اجرای موازی کارها نه تنها کمکی نخواهد کرد، بلکه سبب خواهد شد تا مدام drive head در مکان‌های مختلفی مشغول به حرکت شده و در نتیجه کارآیی آن کاهش یابد.
برای ترکیب چندین Task، ویژگی خاصی به زبان سی‌شارپ اضافه نشده‌، زیرا نیازی نبوده است. برای این حالت تنها کافی است از متد Task.WhenAll، برای ساخت یک Task مرکب استفاده کرد. سپس می‌توان واژه‌ی کلیدی await را بر روی این Task مرکب فراخوانی کرد.
همچنین می‌توان از متد ContinueWith یک Task مرکب نیز برای جلوگیری از بازگشت صرفا اولین استثنای رخ داده توسط کامپایلر، استفاده کرد. در این حالت امکان دسترسی به خاصیت Result آن به سادگی میسر می‌شود که حاوی AggregateException کاملی است.


اعتبارسنجی آرگومان‌های ارسالی به یک متد async

زمان اعتبارسنجی آرگومان‌های ارسالی به متدهای async مهم است. بعضی از مقادیر را نمی‌توان بلافاصله اعتبارسنجی کرد؛ مانند مقادیری که نباید نال باشند. تعدادی دیگر نیز پس از انجام یک Task زمانبر مشخص می‌شوند که معتبر بوده‌اند یا خیر. همچنین فراخوان‌های این متدها انتظار دارند که متدهای async بلافاصله بازگشت داده شده و ترد جاری را خالی کنند. بنابراین اعتبارسنجی‌های آن‌ها باید با تاخیر انجام شود. در این حالات، دو نوع استثنای آنی و به تاخیر افتاده را شاهد خواهیم بود. استثنای آنی زمان شروع به کار متد صادر می‌شود و استثنای به تاخیر افتاده در حین دریافت نتایج از آن دریافت می‌گردد. باید دقت داشت کلیه استثناهای صادر شده در بدنه‌ی یک متد async، توسط کامپایلر به عنوان یک استثنای به تاخیر افتاده گزارش داده می‌شود. بنابراین اعتبارسنجی‌های آرگومان‌ها را بهتر است در یک متد سطح بالای غیر async انجام داد تا بلافاصله بتوان استثناءهای حاصل را دریافت نمود.


از دست دادن استثناءها

فرض کنید مانند مثال قسمت قبل، دو وظیفه‌ی async آغاز شده و نتیجه‌ی آن‌ها پس از await هر یک، با هم جمع زده می‌شوند. در این حالت اگر کل عملیات را داخل یک قطعه کد try/catch قرار دهیم، اولین await ایی که یک استثناء را صادر کند، صرفنظر از وضعیت await دوم، سبب اجرای بدنه‌ی catch می‌شود. همچنین انجام این عملیات بدین شکل بهینه نیست. زیرا ابتدا باید صبر کرد تا اولین Task تمام شود و سپس دومین Task شروع گردد و به این ترتیب پردازش موازی Taskها را از دست خواهیم داد. در یک چنین حالتی بهتر است از متد await Task.WhenAll استفاده شود. در اینجا دو Task مورد نیاز، تبدیل به یک Task مرکب می‌شوند. این Task مرکب تنها زمانی خاتمه می‌یابد که هر دوی Task اضافه شده به آن، خاتمه یافته باشند. به این ترتیب علاوه بر اجرای موازی Taskها، امکان دریافت استثناءهای هر کدام را نیز به صورت تجمعی خواهیم داشت.
مشکل! همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، استفاده از await در اینجا سبب می‌شود تا کامپایلر تنها اولین استثنای دریافتی را بازگشت دهد و نه یک AggregateException نهایی را. روش حل آن‌را نیز عنوان کردیم. در این حالت بهتر است از متد ContinueWith و سپس استفاده از خاصیت Result آن برای دریافت کلیه استثناءها کمک گرفت.
حالت دوم از دست دادن استثناءها زمانی‌است که یک متد async void را ایجاد می‌کنید. در این حالات بهتر است از یک Task بجای بازگشت void استفاده شود. تنها علت وجودی async voidها، استفاده از آن‌ها در روال‌های رویدادگردان UI است (در سایر حالات code smell درنظر گرفته می‌شود).
public async Task<double> GetSum2Async()
        {
            try
            {
                var task1 = GetNumberAsync();
                var task2 = GetNumberAsync();

                var compositeTask = Task.WhenAll(task1, task2);
                await compositeTask.ContinueWith(x => { });

                return compositeTask.Result[0] + compositeTask.Result[1];
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //todo: log ex
                throw;
            }
        }
در مثال فوق، نحوه‌ی ترکیب دو Task را توسط Task.WhenAll جهت اجرای موازی و سپس اعمال نکته‌ی یک ContinueWith خالی و در ادامه استفاده از Result نهایی را جهت دریافت تمامی استثناءهای حاصل، مشاهده می‌کنید.
در این مثال دیگر مانند مثال قسمت قبل
        public async Task<double> GetSumAsync()
        {
            var leftOperand = await GetNumberAsync();
            var rightOperand = await GetNumberAsync();

            return leftOperand + rightOperand;
        }
هر بار صبر نشده‌است تا یک Task تمام شود و سپس Task بعدی شروع گردد.
با کمک متد Task.WhenAll ترکیب آن‌ها ایجاد و سپس با فراخوانی await، سبب اجرای موازی چندین Task با هم شده‌ایم.


مدیریت خطاهای مدیریت نشده

ابتدا مثال زیر را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Test2();
            Test();
            Console.ReadLine();

            GC.Collect();
            GC.WaitForPendingFinalizers();

            Console.ReadLine();
        }

        public static async Task Test()
        {
            throw new Exception();
        }

        public static async void Test2()
        {
            throw new Exception();
        }
    }
}
در این مثال دو متد که یکی async Task و دیگری async void است، تعریف شده‌اند.
اگر برنامه را کامپایل کنید، کامپایلر بر روی سطر فراخوانی متد Test اخطار زیر را صادر می‌کند. البته برنامه بدون مشکل کامپایل خواهد شد.
 Warning  1  Because this call is not awaited, execution of the current method continues before the call is completed.
Consider applying the 'await' operator to the result of the call.
اما چنین اخطاری در مورد async void صادر نمی‌شود. بنابراین ممکن است جایی در کدها، فراخوانی await فراموش شود. اگر خروجی متد شما ازنوع Task و مشتقات آن باشد، کامپایلر حتما اخطاری را جهت رفع آن گوشزد خواهد کرد؛ اما نه در مورد متدهای void که صرفا جهت کاربردهای UI و روال‌های رخدادگردان آن طراحی شده‌اند.
همچنین اگر برنامه را اجرا کنید استثنای صادر شده در متد async void سبب کرش برنامه می‌شود؛ اما نه استثنای صادر شده در متد async Task. متدهای async void چون دارای Synchronization Context نیستند، استثنای صادره را به Thread pool برنامه صادر می‌کنند. به همین جهت در همان لحظه نیز سبب کرش برنامه خواهند شد. اما در حالت async Task به این نوع استثناءها اصطلاحا Unobserved Task Exception گفته شده و سبب بروز  faulted state در Task تعریف شده می‌گردند.
برای مدیریت آن‌ها در سطح برنامه باید در ابتدای کار و در متد Main، توسط TaskScheduler.UnobservedTaskException روال رخدادگردانی را برای مدیریت اینگونه استثناءها تدارک دید. زمانیکه GC شروع به آزاد سازی منابع می‌کند، این استثناءها نیز درنظر گرفته شده و سبب کرش برنامه خواهند شد. با استفاده از متد SetObserved همانند قطعه کد زیر، می‌توان از کرش برنامه جلوگیری کرد:
using System;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            TaskScheduler.UnobservedTaskException += TaskScheduler_UnobservedTaskException;

            //Test2();
            Test();
            Console.ReadLine();

            GC.Collect();
            GC.WaitForPendingFinalizers();

            Console.ReadLine();
        }

        private static void TaskScheduler_UnobservedTaskException(object sender, UnobservedTaskExceptionEventArgs e)
        {
            e.SetObserved();
            Console.WriteLine(e.Exception);
        }

        public static async Task Test()
        {
            throw new Exception();
        }

        public static async void Test2()
        {
            throw new Exception();
        }
    }
}
البته لازم به ذکر است که این رفتار در دات نت 4.5 به این شکل تغییر کرده است تا کار با متدهای async ساده‌تر شود. در دات نت 4، یک چنین استثناءهای مدیریت نشده‌ای،‌بلافاصله سبب بروز استثناء و کرش برنامه می‌شدند.
به عبارتی رفتار قطعه کد زیر در دات نت 4 و 4.5 متفاوت است:
Task.Factory.StartNew(() => { throw new Exception(); });

Thread.Sleep(100);
GC.Collect();
GC.WaitForPendingFinalizers();
در دات نت 4  اگر این برنامه را خارج از VS.NET اجرا کنیم، برنامه کرش می‌کند؛ اما در دات نت 4.5 خیر و آن‌ها به UnobservedTaskException یاد شده هدایت خواهند شد. اگر می‌خواهید این رفتار را به همان حالت دات نت 4 تغییر دهید، تنظیم زیر را به فایل config برنامه اضافه کنید:
 <configuration>
    <runtime>
      <ThrowUnobservedTaskExceptions enabled="true"/>
    </runtime>
</configuration>


یک نکته‌ی تکمیلی: ممکن است عبارات lambda مورد استفاده، از نوع async void باشد.

همانطور که عنوان شد باید از async void منهای مواردی که کار مدیریت رویدادهای عناصر UI را انجام می‌دهند (مانند برنامه‌های ویندوز 8)، اجتناب کرد. چون پایان کار آن‌ها را نمی‌توان تشخیص داد و همچنین کامپایلر نیز اخطاری را در مورد استفاده ناصحیح از آن‌ها بدون await تولید نمی‌کند (چون نوع void اصطلاحا awaitable نیست). به علاوه بروز استثناء در آن‌ها، بلافاصله سبب خاتمه برنامه می‌شود. بنابراین اگر جایی در برنامه متد async void وجود دارد، قرار دادن try/catch داخل بدنه‌ی آن ضروری است.
protected override void LoadState(Object navigationParameter, Dictionary<String, Object> pageState)
{
    try
    {
        ClickMeButton.Tapped += async (sender, args) =>
        {
             throw new Exception();        

        };
    }
    catch (Exception ex)
    {
        // This won’t catch exceptions!
        TextBlock1.Text = ex.Message;
    }
}
در این مثال خاص ویندوز 8، شاید به نظر برسد که try/catch تعریف شده سبب مهار استثنای صادر شده می‌شود؛ اما خیر!
 public delegate void TappedEventHandler(object sender, TappedRoutedEventArgs e);
امضای متد TappedEventHandler از نوع delegate void است. بنابراین try/catch را باید داخل بدنه‌ی روال رویدادگردان تعریف شده قرار داد و نه خارج از آن.
نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
اگر با گردش کاری این سیستم آشنا نباشید، قطعا از این نوع خطاها دریافت خواهید کرد. برای درک بهتر این گردش کاری، مطلب «آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت ششم - اعتبارسنجی مبتنی بر JWT» را مطالعه کنید.
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت پانزدهم
در این قسمت قصد داریم تا با زدن کدهای Platform Specific در Xamarin آشنا شویم. صد البته که در Xamarin Forms به کتابخانه‌های NET. ای دسترسی داریم و مواردی چون Entity Framework Core، Auto Mapper، Autofac و ... را می‌توانیم استفاده کنیم و در کنار اینها، مواردی چون Linq, Parallel Linq, Socket و ... نیز در دسترس ما هستند. در رابطه با مواردی چون کار با Clipboard, Geocoding, Gyroscope, Secure Store و ... نیز می‌توان از کتابخانه فوق العاده کاربردی Xamarin Essentials استفاده کرد که با یک کد CSharp می‌توانید روی Android/iOS/Windows جواب بگیرید.
اما فرض کنید که جستجو کرده اید و کد Cross Platform آماده‌ای برای استفاده نیافته‌اید؛ یا پیدا کرده‌اید، ولی صد در صد منطبق با نیازهای شما نیست. حال باید چه کنید؟ ابتدا باید کد مربوطه را بدانید که در Android/iOS/Windows (بسته به نیازتان) چگونه باید نوشت. در مورد Windows، خب تمامی امکانات سیستم عامل ویندوز را در زبان CSharp هم دارید. خبر خوب این است که این مهم نه تنها برای ویندوز که در مورد Android و iOS نیز برقرار است. به علاوه مستندات استفاده از آنها به زبان CSharp نیز موجود است. برای مثال نگاهی بیاندازید به روش Platform Specific استفاده از Bluetooth در Windows و AR Kit 2 در iOS و Job Scheduler در Android
صد البته که کتابخانه فوق العاده BluetoothLE وجود دارد و یک بار نوشتن کد، نه تنها روی Windows/Android/iOS که بر روی macOS و tvOS هم کار می‌کند!

با مثال گرفتن "ورژن برنامه" شروع می‌کنیم. هر چند با استفاده از Xamarin Essentials می شود با یک خط کد، ورژن برنامه را در هر پلتفرمی که باشیم گرفت؛ ولی فرض کنید که نمی‌شود. برای پیاده سازی این قابلیت ابتدا یک Interface را تعریف می‌کنیم و آن را در فولدر Contracts در پروژه XamApp قرار می‌دهیم:
public interface IAppVersionService
{
    string GetAppVersion();
}
سپس در پروژه XamApp.Android، در فولدر Implementations، کلاس زیر را می‌سازیم: (چون این کلاس در پروژه Android است، به 100% امکانات Android دسترسی داریم)
public class AndroidAppVersionService : IAppVersionService
{
    public Android.Content.Context Context { get; set; }

    public string GetAppVersion()
    {
        return Context.PackageManager.GetPackageInfo(Context.PackageName, 0).VersionName;
    }
}
این کد را از روی این جواب در StackOverFlow نوشته‌ام. همانطور که می‌بینید، دو کد، ساختاری شبیه به یکدیگر دارند. فقط تفاوت این است که Context.GetPackageManager در Java، در CSharp به Context.PackageManager تبدیل می‌شود؛ زیرا در Java چیزی به صورت Property و Get,Set وجود ندارد و Context.PackageManager در Java معادل می‌شود با دو متد Context.GetPackageManager و Context.SetPackageManager
تقریبا برای هر کاری در Android نیاز به Context دارید که می‌توانید آن را با Property Injection دریافت کنید.
سپس در فایل MainActivity.cs در کلاس XamAppPlatformInitializer، در متد RegisterTypes داریم:
containerBuilder.RegisterType<AndroidAppVersionService>()
    .As<IAppVersionService>()
    .PropertiesAutowired(PropertyWiringOptions.PreserveSetValues);
برای پیاده سازی همین امکان در iOS داریم:
public class iOSAppVersionService : IAppVersionService
{
    public string GetAppVersion()
    {
        var infoDictionary = NSBundle.MainBundle.InfoDictionary;
        return infoDictionary?["CFBundleShortVersionString"] as NSString;
    }
}
که از روی این جواب به دست آمده است. البته جواب مربوطه علاوه بر ورژن، نام برنامه را نیز به دست می‌آورد که نیاز ما نیست. اگر سایر جواب‌ها را نگاه کنید، می‌بینید که جواب‌های مربوط به Swift برای برنامه نویسان CSharp خوانایی دارند، ولی این در مورد کدهای Objective-C خیلی صادق نیست(!) برای حل این مشکل، کد Objective-C را در این سایت به Swift تبدیل کرده و سپس معادل CSharp آن را بنویسید.
و در نهایت برای UWP از روی این جواب داریم:
public string GetAppVersion()
{
    return $"{Package.Current.Id.Version.Major}.{Package.Current.Id.Version.Minor}"; 
}
که این دو نیز در AppDelegate.cs برای iOS و MainPage.xaml.cs برای UWP رجیستر می‌شوند.
برای استفاده نیز کافی است در هر View Model ای که قصد استفاده از این سرویس را دارید، یک Property از جنس IAppVersionService را تعریف کنید. در صورت Pull کردن آخرین تغییرات پروژه XamApp، می‌توانید نتیجه را در View و View Model با نام PlatformSpecificSamples ببینید.
خبر خوب این است که تمامی کدها به زبان CSharp نوشته می‌شوند و اگر مثلا وسط یک کد Platform Specific برای Android احتیاج به Auto Mapper پیدا کردید، می‌توانید از آن استفاده کنید. همچنین تمامی این کدها در Visual Studio دیباگ می‌شوند که خود نعمتی است.
حال اگر در ادامه کار، به یک کتابخانه 3rd Party که با Java نوشته شده نیاز پیدا کردیم چه؟ برای مثال این کتابخانه اطلاعاتی را در مورد Ringer گوشی، در اختیار ما قرار می‌دهد!
در Xamarin می‌توانید فایل‌های JAR و AAR و Header‌های Objective-C و Swift را در پروژه اضافه کنید و Wrapper به زبان CSharp تحویل بگیرید! علاوه بر مستندات مفصل خود Xamarin در این مورد که برای Android/iOS می توانید آنها را بخوانید. افراد زیادی بر همین اساس امکان استفاده از کتابخانه‌های 3rd Party زیادی را به Xamarin اضافه کرده‌اند. برخی از ابزارها نیز در این زمینه کاربردی هستند؛ برای مثال، برای ساخت C# Wrapper از روی C++,C از ابزار CppSharp می توانید استفاده کنید.
در نظر داشته باشید، اگر بخواهید کدی بزنید که فقط تفاوت رفتار در Android/iOS/Windows را دارد، یا بسته به گوشی، تبلت یا دسکتاپ بودن قرار است رفتارش تفاوت کند، مثلا یک پیام را فقط به دارندگان گوشی‌های اندرویدی نشان دهید، ولی با IUserDialogs که در هر سه پلتفرم کار می‌کند می‌خواهید این کد را بنویسید، احتیاجی به این کارها نیست و به سادگی تعریف یک Property با نام IDeviceService می‌توانید جواب لازم را بگیرید:
async Task ShowSomeAlertToAndroidPhoneUsersOnly()
{
    if (DeviceService.RuntimePlatform == RuntimePlatform.Android && DeviceService.Idiom == TargetIdiom.Phone)
    {
        await UserDialogs.AlertAsync("Some alert to android phone users only!", "Test");
    }
}

در برخی مواقع ما قصد سفارشی سازی کردن کنترل‌های UI را داریم. برای مثال زمانیکه از Entry در Xamarin Forms استفاده می‌کنیم، این به کنترل معادل Native خودش در هر پلتفرم تبدیل می‌شود، که همین باعث می‌شود بگوییم UI در Xamarin Forms به صورت Native است. حال در iOS که ما UITextField را به عنوان معادل Native کنترل Entry داریم، یک ویژگی داریم به نام ClearButtonMode که وقتی به مقدار WhileEditing تنظیم شود، در موقع تایپ کردن در UITextField، آن X پاک کردن متن باقی می‌ماند. این رفتار پیش فرض نیست و اگر ما قصد تغییر آن را داشته باشیم، یکی از متداول‌ترین راه‌ها، نوشتن Custom Renderer است. برای همین در iOS از EntryRenderer ارث بری می‌کنیم و سفارشی سازی مربوطه را انجام می‌دهیم و در نهایت EntryRenderer خودمان را رجیستر می‌کنیم.
public class XamAppEntryRenderer : EntryRenderer
{
    protected override void OnElementChanged(ElementChangedEventArgs<Entry> e)
    {
        base.OnElementChanged(e);

        if (e.NewElement != null) /* e.NewElement is a Xamarin Forms' Entry */
        {
            Control.ClearButtonMode = UITextFieldViewMode.WhileEditing; // Control is UITextField
        }
    }
}
برای Register کردن نیز داریم:
[assembly: ExportRenderer(typeof(Entry), typeof(XamAppEntryRenderer))]
در واقع این کد می‌گوید که از این به بعد، Entry‌ها در iOS، با کلاس جدید Render شوند. برای درک بهتر این مهم، فایل XamAppEntryRenderer.cs را در فولدر Renderer در پروژه XamApp.iOS مشاهده کنید.
نظرات مطالب
مقایسه نتایج الگوریتم‌های هش کردن اطلاعات در اس کیوال سرور و دات نت
البته کسی که دسترسی به SQL Profiler دارد یعنی دسترسی در حد برنامه نویس یا مدیر سیستم به او اعطاء شده و کلا باید به این دو اطمینان کرد چون در غیر اینصورت واقعا کارکردن مشکل خواهد شد.