مطالب دوره‌ها
استفاده از AOP Interceptors برای حذف کدهای تکراری INotifyPropertyChanged در WPF
هرکسی که با WPF کار کرده باشد با دردی به نام اینترفیس INotifyPropertyChanged و پیاده سازی‌های تکراری مرتبط با آن آشنا است:
public class MyClass : INotifyPropertyChanged
{
    private string _myValue;
    public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
    public string MyValue
    {
        get
        {
            return _myValue;
        }
        set
        {
            _myValue = value;
            RaisePropertyChanged("MyValue");
        }
    }
    protected void RaisePropertyChanged(string propertyName)
    {
        if (PropertyChanged != null)
            PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
    }
}
چندین راه‌حل هم برای ساده سازی و یا بهبود آن وجود دارد از Strongly typed کردن آن تا روش‌های اخیر دات نت 4 و نیم در مورد استفاده از ویژگی‌های متدهای فراخوان. اما ... با استفاده از AOP Interceptors می‌توان در وهله سازی‌ها و فراخوانی‌ها دخالت کرد و کدهای مورد نظر را در مکان‌های مناسبی تزریق نمود. بنابراین در مطلب جاری قصد داریم ارائه متفاوتی را از پیاده سازی خودکار INotifyPropertyChanged ارائه دهیم. به عبارتی چقدر خوب می‌شد فقط می‌نوشتیم :
public class MyDreamClass : INotifyPropertyChanged
{
    public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
    public string MyValue { get; set; }
}
و ... همه چیز مثل سابق کار می‌کرد. برای رسیدن به این هدف، باید فراخوانی‌های set خواص را تحت نظر قرار داد (یا همان Interception در اینجا). ابتدا باید اجازه دهیم تا set صورت گیرد، پس از آن کدهای معروف RaisePropertyChanged را به صورت خودکار فراخوانی کنیم.


پیشنیازها

ابتدا یک برنامه جدید WPF را آغاز کنید. تنظیمات آن‌را از حالت Client profile به Full تغییر دهید.
سپس همانند قسمت قبل، ارجاعات لازم را به StructureMap و Castle.Core نیز اضافه نمائید:
 PM> Install-Package structuremap
PM> Install-Package Castle.Core


ساختار برنامه

برنامه ما از یک اینترفیس و کلاس سرویس تشکیل شده است:
namespace AOP01.Services
{
    public interface ITestService
    {
        int GetCount();
    }
}

namespace AOP01.Services
{
    public class TestService: ITestService
    {     
        public int GetCount()
        {
            return 10; //این فقط یک مثال است برای بررسی تزریق وابستگی‌ها
        }
    }
}
همچنین دارای یک ViewModel به شکل زیر می‌باشد:
using AOP01.Services;
using AOP01.Core;

namespace AOP01.ViewModels
{
    public class TestViewModel  : BaseViewModel
    {
        private readonly ITestService _testService;
        //تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس
        public TestViewModel(ITestService testService)
        {
            _testService = testService;
        }

        // Note: it's a virtual property.
        public virtual string Text { get; set; }
    }
}
سه نکته در این ViewModel حائز اهمیت هستند:
الف) استفاده از کلاس پایه BaseViewModel برای کاهش کدهای تکراری مرتبط با INotifyPropertyChanged که به صورت زیر تعریف شده است:
using System.ComponentModel;

namespace AOP01.Core
{
    public abstract class BaseViewModel : INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        public void RaisePropertyChanged(string propertyName)
        {
            var handler = PropertyChanged;

            if (handler != null)
                handler(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }
    }
}
ب) کلاس سرویس، در حالت تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس در اینجا مورد استفاده قرار گرفته است. وهله سازی خودکار آن توسط کلاس‌های پروکسی و DI صورت خواهند گرفت.
ج) خاصیتی که در اینجا تعریف شده از نوع virtual است؛ بدون پیاده سازی مفصل قسمت set آن و فراخوانی مستقیم RaisePropertyChanged کلاس پایه به صورت متداول. علت virtual تعریف کردن آن به امکان دخل و تصرف در نواحی get و set این خاصیت توسط Interceptor ایی که در ادامه تعریف خواهیم کرد بر می‌گردد.


پیاده سازی NotifyPropertyInterceptor

using System;
using Castle.DynamicProxy;

namespace AOP01.Core
{
    public class NotifyPropertyInterceptor : IInterceptor
    {
        public void Intercept(IInvocation invocation)
        {
            // متد ست، ابتدا فراخوانی می‌شود و سپس کار اطلاع رسانی را انجام خواهیم داد
            invocation.Proceed();

            if (invocation.Method.Name.StartsWith("set_"))
            {
                var propertyName = invocation.Method.Name.Substring(4);
                raisePropertyChangedEvent(invocation, propertyName, invocation.TargetType);
            }
        }

        void raisePropertyChangedEvent(IInvocation invocation, string propertyName, Type type)
        {
            var methodInfo = type.GetMethod("RaisePropertyChanged");
            if (methodInfo == null)
            {
                if (type.BaseType != null)
                    raisePropertyChangedEvent(invocation, propertyName, type.BaseType);
            }
            else
            {
                methodInfo.Invoke(invocation.InvocationTarget, new object[] { propertyName });
            }
        }
    }
}
با اینترفیس IInterceptor در قسمت قبل آشنا شدیم.
در اینجا ابتدا اجازه خواهیم داد تا کار set به صورت معمول انجام شود. دو حالت get و set ممکن است رخ دهند. بنابراین در ادامه بررسی خواهیم کرد که اگر حالت set بود، آنگاه متد RaisePropertyChanged کلاس پایه BaseViewModel را یافته و به صورت پویا با propertyName صحیحی فراخوانی می‌کنیم.
به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا به ازای تمام خواص مورد نیاز، کار فراخوانی دستی RaisePropertyChanged صورت گیرد.


اتصال Interceptor به سیستم

خوب! تا اینجای کار صرفا تعاریف اولیه تدارک دیده شده‌اند. در ادامه نیاز است تا DI و DynamicProxy را از وجود آن‌ها مطلع کنیم.
برای این منظور فایل App.xaml.cs را گشوده و در نقطه آغاز برنامه تنظیمات ذیل را اعمال نمائید:
using System.Linq;
using System.Windows;
using AOP01.Core;
using AOP01.Services;
using Castle.DynamicProxy;
using StructureMap;

namespace AOP01
{
    public partial class App
    {
        protected override void OnStartup(StartupEventArgs e)
        {
            base.OnStartup(e);

            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<ITestService>().Use<TestService>();

                var dynamicProxy = new ProxyGenerator();
                x.For<BaseViewModel>().EnrichAllWith(vm =>
                {
                    var constructorArgs = vm.GetType()
                            .GetConstructors()
                            .FirstOrDefault()
                            .GetParameters()
                            .Select(p => ObjectFactory.GetInstance(p.ParameterType))
                            .ToArray();

                    return dynamicProxy.CreateClassProxy(
                                classToProxy: vm.GetType(),
                                constructorArguments: constructorArgs,
                                interceptors: new[] { new NotifyPropertyInterceptor() });
                });
            });
        }
    }
}
مطابق این تنظیمات، هرجایی که نیاز به نوعی از ITestService بود، از کلاس TestService استفاده خواهد شد.
همچنین در ادامه به DI مورد استفاده اعلام می‌کنیم که ViewModelهای ما دارای کلاس پایه BaseViewModel هستند. بنابراین هر زمانی که این نوع موارد وهله سازی شدند، آن‌ها را یافته و با پروکسی حاوی NotifyPropertyInterceptor مزین کن.
مثالی که در اینجا انتخاب شده، تقریبا مشکل‌ترین حالت ممکن است؛ چون به همراه تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ViewModel نیز می‌باشد. اگر ViewModelهای شما سازنده‌ای به این شکل ندارند، قسمت تشکیل constructorArgs را حذف کنید.


استفاده از ViewModel مزین شده با پروکسی در یک View

<Window x:Class="AOP01.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Grid>
        <TextBox Text="{Binding Text, Mode=TwoWay, UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" />
    </Grid>
</Window>
اگر فرض کنیم که پنجره اصلی برنامه مصرف کننده ViewModel فوق است، در code behind آن خواهیم داشت:
using AOP01.ViewModels;
using StructureMap;

namespace AOP01
{
    public partial class MainWindow
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();

            //علاوه بر تشکیل پروکسی
            //کار وهله سازی و تزریق وابستگی‌ها در سازنده را هم به صورت خودکار انجام می‌دهد
            var vm = ObjectFactory.GetInstance<TestViewModel>(); 
            this.DataContext = vm;
        }
    }
}
به این ترتیب یک ViewModel محصور شده توسط DynamicProxy مزین با NotifyPropertyInterceptor به DataContext  ارسال می‌گردد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، مشاهده خواهیم کرد که با وارد کردن مقداری در TextBox برنامه، NotifyPropertyInterceptor مورد استفاده قرار می‌گیرد:



دریافت مثال کامل این قسمت
AOP01.zip
مطالب
لیست کردن ایمیل‌های موجود در Global address list

Global Address List یا به اختصار GAL و یا همان Microsoft Exchange Global Address Book ، حاوی اطلاعات تمامی کاربران تعریف شده در Exchange server مایکروسافت است و زمانیکه outlook در شبکه به exchange server متصل می‌شود، کاربران می‌توانند با کمک آن لیست اعضاء را مشاهده کرده ، یک یا چند نفر را انتخاب نموده و به آن‌ها ایمیل ارسال کنند (شکل زیر):


نیاز بود تا این لیست تعریف شده در مایکروسافت اکسچنج، با اطلاعات یک دیتابیس مقایسه شوند که آیا این اطلاعات مطابق رکوردهای موجود تعریف شده یا خیر.
بنابراین اولین قدم، استخراج email های موجود در GAL بود (دسترسی به همین برگه‌ی email address که در شکل فوق ملاحظه می‌کنید از طریق برنامه نویسی) که خلاصه آن تابع زیر است:
جهت استفاده از آن ابتدا باید یک ارجاع به کتابخانه COM ایی به نام Microsoft Outlook Object Library اضافه شود.

using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using Microsoft.Office.Interop.Outlook;

namespace GAL
{
//add a reference to Microsoft Outlook 12.0 Object Library
class COutLook
{
public struct User
{
public string Name;
public string Email;
}

public static List<User> ExchangeServerEmailAddresses(string userName)
{
List<User> res = new List<User>();
//Create Outlook application
Application outlookApp = new Application();
//Get Mapi NameSpace and Logon
NameSpace ns = outlookApp.GetNamespace("MAPI");
ns.Logon(userName, Missing.Value, false, true);

//Get Global Address List
AddressLists addressLists = ns.AddressLists;
AddressList globalAddressList = addressLists["Global Address List"];
AddressEntries entries = globalAddressList.AddressEntries;
foreach (AddressEntry entry in entries)
{
ExchangeUser user = entry.GetExchangeUser();
if (user != null && user.PrimarySmtpAddress != null && entry.Name != null)
res.Add(new User
{
Name = entry.Name,
Email = user.PrimarySmtpAddress
});
}

ns.Logoff();

// Clean up.
outlookApp = null;
ns = null;
addressLists = null;
globalAddressList = null;
entries = null;

return res;
}
}
}
و نحوه استفاده از آن هم به صورت زیر می‌تواند باشد:

List<COutLook.User> data = COutLook.ExchangeServerEmailAddresses("nasiri");
foreach (var list in data)
{
//....
}
در اینجا Nasiri نام کاربری شخص در دومین است (کاربر جاری لاگین کرده در سیستم).
تنها نکته‌ی مهم این کد، مهیا نبودن فیلد ایمیل در شیء AdderssEntry است که باید از طریق متد GetExchangeUser آن اقدام شود.


مطالب
تغییرات اعمال شده در C++11 قسمت اول (enum)
نوع شمارشی enum
نوع شمارشی، یک نوع صحیح است و شامل لیستی از ثوابت می‌باشد که توسط برنامه نویس مشخص می‌گردد . انواع شمارشی برای تولید کد  خودمستند  به کار می‌روند یعنی کدی که به راحتی قابل درک باشد و نیاز به توضیحات اضافه نداشته باشد. زیرا به راحتی توسط نام ، نوع کاربرد و محدوده مقادیرشان قابل درک می‌باشند . مقادیر نوع شمارشی منحصربه فرد می‌باشند (unique) و شامل مقادیر تکراری نمی‌باشند در غیر این صورت  کامپایلر خطای مربوطه را هشدار میدهد . نحوه تعریف نوع شمارشی :
enum typename{enumerator-list}
enum کلمه کلیدی ست ، typename  نام نوع جدید است که برنامه نویس مشخص میکند و enumerator-list مجموعه مقادیری ست که این نوع جدید می‌تواند داشته باشد بعنوان مثال :
enum Day{SAT,SUN,MON,TUE,WED,THU,FRI}
اکنون Day  یک نوع جدید است و متغیرهایی که از این نوع تعریف می‌شوند میتوانند یکی از مقادیر مجموعه فوق را دارا باشند .
Day  day1,day2; 
day1 = SAT; 
day2 = SUN;
مقادیرSAT و SUN و MON  هر چند که به همین شکل بکار میروند ولی در رایانه به شکل اعداد صحیح  0 , 1 , 2 , ... ذخیره می‌شوند . به همین دلیل است که به هر یک از مقادیر SAT و SUN و ...  یک شـمارشـگر می‌گویند . وقتی فهرست شمارشگرهای یک نوع تعریف شد به طور خودکار مقادیر 0 و 1 و ... به ترتیب به آنها اختصاص داده میشود . می‌توان مقادیر صحیح دلخواهی به شمارشگرها نسبت داد به طور مثال :
enum Day{SAT=1,SUN=2,MON=4,TUE=8,WED=16,THU=32,FRI=64}
اگر چند شمارشگر مقدار دهی شده باشند آنگاه شمارشگرهایی که مقدار دهی نشده اند ، مقادیر متوالی بعدی را خواهند گرفت .
enum Day{SAT=1,SUN,MON,TUE,WED,THU,FRI}
دستور بالا مقادیر 1 تا 7 را بترتیب به شمارشگرها اختصاص میدهد .
میتوان به شمارشگرها مقادیر یکسانی نسبت داد
enum Answer{NO=0,FALSE=0,YES=1,TRUE=1,OK=1}
ولی نمی‌توان نامهای یکسانی را در نظر گرفت  ! تعریف زیر بدلیل استفاده مجدد از شمارشگر YES با خطای کامپایلر مواجه می‌شویم .
enum Answer{NO=0,FALSE=0,YES=1,YES=2,OK=1}
چند دلیل استفاده از نوع شمارشی عبارت است از :
1- enum سبب میشود که شما مقادیر مجاز و قابل انتظار را به متغیرهایتان نسبت دهید .
2- enum  اجازه میدهد با استفاده از نام به مقدار دستیابی پیدا کنید پس کدهایتان خواناتر میشود .
3- با استفاده از enum  تایپ کدهایتان سریع میشود زیرا IntelliSense در مورد انتخاب گزینه مناسب شما را یاری میدهد .

چند تعریف از enum :
enum Color{RED,GREEN,BLUE,BLACK,ORANGE} 
enum Time{SECOND,MINUTE,HOUR} 
enum Date{DAY,MONTH,YEAR} 
enum Language{C,DELPHI,JAVA,PERL} 
enum Gender{MALE,FEMALE}
تا اینجا خلاصه ای از enum و مفهوم آن داشتیم

اما تغییراتی که در  c++11 اعمال شده : Type-Safe Enumerations 

فرض کنید دو enum  تعریف کرده اید و به شکل زیر می‌باشد
enum Suit {Clubs, Diamonds, Hearts, Spades};
enum Jewels {Diamonds, Emeralds, Opals, Rubies, Sapphires};
اگر این دستورات را کامپایل کنید با خطا مواجه می‌شوید چون در هر دو enum  شمارشگر Diamonds تعریف شده است . کامپایلر اجازه تعریف جدیدی از یک شمارشگر در enum  دیگری نمیدهد هر چند برخی اوقات مانند مثال بالا نیازمند تعریف یک شمارشگر در چند enum  بر حسب نیاز میباشیم .
برای تعریف جدیدی که در  c++11 داده شده کلمه کلیدی  class  بعد از کلمه enum  مورد استفاده قرار میگیرد . به طور مثال تعریف دو enum  پیشین که با خطا مواجه میشد بصورت زیر تعریف میشود و از کامپایلر خطایی دریافت نمیکنیم .
enum class Suit {Clubs, Diamonds, Hearts, Spades};
enum class Jewels {Diamonds, Emeralds, Opals, Rubies, Sapphires};
همچنین استفاده از enum در گذشته و تبدیل آن به شکل زیر بود :
enum Suit {Clubs, Diamonds, Hearts, Spades};
Suit var1 = Clubs;
int var2= Clubs;
یک متغیر از نوع Suit بنام var1  تعریف میکنیم و شمارشگر Clubs را به آن نسبت میدهیم ، خط بعد متغیری از نوع int تعریف نمودیم و مقدار شمارشگر Clubs که 0 می‌باشد را به آن نسبت دادیم . اما اگر تعریف enum  را با قوائد C++11  در نظر بگیریم این نسبت دادنها باعث خطای کامپایلر میشود و برای نسبت دادن صحیح باید به شکل زیر عمل نمود .
enum class Jewels {Diamonds, Emeralds, Opals, Rubies, Sapphires};
Jewels typeJewel = Jewels::Emeralds;
int suitValue = static_cast<int>(typeJewel);
همانطور که مشاهده میکنید ، Type-Safe یودن enum  را نسبت به تعریف گذشته آن مشخص می‌باشد .
یک مثال کلی و جامع‌تر :
// Demonstrating type-safe and non-type-safe enumerations
#include <iostream>
using std::cout;
using std::endl;
// You can define enumerations at global scope
//enum Jewels {Diamonds, Emeralds, Rubies}; // Uncomment this for an error
enum Suit : long {Clubs, Diamonds, Hearts, Spades};
int main()
{
// Using the old enumeration type...
Suit suit = Clubs; // You can use enumerator names directly
Suit another = Suit::Diamonds; // or you can qualify them
// Automatic conversion from enumeration type to integer
cout << "suit value: " << suit << endl;
cout << "Add 10 to another: " << another + 10 << endl;
// Using type-safe enumerations...
enum class Color : char {Red, Orange, Yellow, Green, Blue, Indigo, Violet};
Color skyColor(Color::Blue); // You must qualify enumerator names
// Color grassColor(Green); // Uncomment for an error
// No auto conversion to numeric type
cout << endl
<< "Sky color value: "<< static_cast<long>(skyColor) << endl;
//cout << skyColor + 10L << endl; // Uncomment for an error
cout << "Incremented sky color: "
<< static_cast<long>(skyColor) + 10L // OK with explicit cast
<< endl;
return 0;
}
مطالب
C# 7 - Discards
در تکمیل سری بررسی ویژگی‌های C# 7.0، ذکر ویژگی Discards نیز ضروری است. Discards به معنای متغیرهای محلی هستند که قابل انتساب بوده، اما قابل خواندن نیستند. دارای نامی نیستند و تنها توسط یک _ مشخص می‌شوند. در اینجا underscore یا _، یک واژه‌ی کلیدی است؛ مانند var و قابلیت خوانده شدن را ندارد (نمی‌تواند در سمت راست یک انتساب قرار گیرد).


علت وجود Discards در C# 7.0

گاهی از اوقات می‌خواهیم از مقادیر بازگشت داده شده‌ی توسط متدها، خصوصا آرگومان‌های out، صرفنظر کنیم:
 if (bool.TryParse("TRUE", out parsedValue)) { /* Do your stuff */ }
در این مثال، parsedValue برای ما اهمیتی نداشته و تنها می‌خواهیم از خروجی متد TryParse استفاده کنیم. به علاوه می‌خواهیم آن‌را در ادامه‌ی کد نیز قابل دسترسی کنیم. در C# 7.0 برای رسیدن به این مقصود از Discards استفاده می‌شود:
 if (bool.TryParse("TRUE", out bool _)) { /* Do your stuff */ }
در این‌حالت، _ ذکر شده، در بدنه‌ی if و یا حتی در خارج از آن، قابل دسترسی نیست و کامپایلر از آن صرفنظر می‌کند.


مکان‌هایی که می‌توان از Discards در آن‌ها استفاده کرد

پارامترهای از نوع out، یکی از مکان‌هایی هستند که می‌توان از Discards برای معرفی آن‌ها استفاده کرد. سایر کاربردهای آن شامل موارد ذیل  می‌شوند:
-در تعاریف tuples برای صرفنظر کردن از پارامتری خاص (Value Tuple deconstructions)
  var (arg1, _, _) = (1, 2, 3);
در اینجا فرض کنید خروجی یک متد که یک tuple را بر می‌گرداند، شامل سه عدد است که تنها به مورد اول آن‌ها علاقمندیم. در اینجا می‌توان سایر پارامترهای صرفنظر شده را توسط _ معرفی کرد.

-در pattern matching برای صرفنظر کردن از نوعی خاص
// in pattern matching
switch (input)
{
    case int number:
        Add(number);
        break;
    case object[] _:
        // ignore
        break;
}

- در پارامترهای delegates
// in delegate parameters
var usersWithPosts =  
    context.Users
           .Join(context.Posts,
                 user => user.UserId,
                 post => post.UserId,
                 (user, _) => user);



واژه‌ی کلیدی _

یک واژه‌ی کلیدی زمینه‌ای است
_ یک contextual keyword به حساب می‌آید؛ مانند var. به این معنا که اگر پیشتر در کدهای خود، یک متغیر محلی را به نام  _ تعریف کرده باشید، با _ بکار رفته‌ی به صورت discard، تداخل نخواهد کرد:
bool _ = false, v = false;
if (bool.TryParse("TRUE", out var _))
{
    /* Do your stuff */
    v = _;
}
در اینجا مقدار v داخل بدنه‌ی if، برخلاف تصور false خواهد بود. علت اینجا است که اولین _ تعریف شده یک local variable است و دومین _ یک discard به حساب می‌آید. بنابراین مهم نیست که رشته‌ی TRUE قابلیت parse به true را دارد و نتیجه‌ی true در _ پارامتر خروجی out قرار می‌گیرد. واژه‌ی کلیدی _ قابلیت خواندن را نداشته و فقط مقدار متغیر محلی _ تعریف شده‌ی پیش از discard، خوانده خواهد شد.

قابلیت تعریف مجدد را دارد
در مثال
 var (arg1, _, _) = (1, 2, 3);
هرچند واژه‌ی کلیدی _ به معنای تعریف یک متغیر محلی فقط نوشتنی است، اما قابلیت تکرار تعریف آن وجود دارد. یعنی در این حالت نیازی نیست تا دومین متغیر را با یک _ و سومین را با دو __ مشخص کرد. واژه‌ی کلیدی _ قابلیت تعریف و استفاده‌ی مجدد را دارد.
مطالب
الگوی طراحی Factory Method به همراه مثال

الگوی طراحی Factory Method به همراه مثال

عناوین :

·   تعریف Factory Method
·   دیاگرام UML
·   شرکت کنندگان در UML
·   مثالی از Factory Pattern در #C 


تعریف الگوی Factory Method :

این الگو پیچیدگی ایجاد اشیاء برای استفاده کننده را پنهان می‌کند. ما با این الگو میتوانیم بدون اینکه کلاس دقیق یک شیئ را مشخص کنیم آن را ایجاد و از آن استفاده کنیم. کلاینت ( استفاده کننده ) معمولا شیئ واقعی را ایجاد نمی‌کند بلکه با یک واسط و یا کلاس انتزاعی (Abstract) در ارتباط است و کل مسئولیت ایجاد کلاس واقعی را به Factory Method می‌سپارد. کلاس Factory Method می‌تواند استاتیک باشد . کلاینت معمولا اطلاعاتی را به متدی استاتیک از این کلاس می‌فرستد و این متد بر اساس آن اطلاعات تصمیم می‌گیرید که کدام یک از پیاده سازی‌ها را برای کلاینت برگرداند.

از مزایای این الگو این است که اگر در نحوه ایجاد اشیاء تغییری رخ دهد هیچ نیازی به تغییر در کد کلاینت‌ها نخواهد بود. در این الگو اصل DIP از اصول پنجگانه SOLID به خوبی رعایت می‌شود چون که مسئولیت ایجاد زیرکلاس‌ها از دوش کلاینت برداشته می‌شود.


دیاگرام UML :

در شکل زیر دیاگرام UML الگوی Factory Method را مشاهده می‌کنید.

        

شرکت کنندگان در این الگو به شرح زیل هستند :

- Iproduct یک واسط است که هر کلاینت  از آن استفاده می‌کند. در اینجا کلاینت استفاده کننده نهایی است مثلا می‌تواند متد main یا هر متدی در کلاسی خارج از این الگو باشد. ما می‌توانیم پیاده سازی‌های مختلفی بر حسب نیاز از واسط Iproduct ایجاد کنیم.

- ConcreteProduct یک پیاده سازی از واسط Iproduct است ، برای این کار بایستی کلاس پیاده سازی (ConcreteProduct) از این واسط (IProduct) مشتق شود.

- Icreator واسطیست که Factory Method را تعریف می‌کند. پیاده ساز این واسط بر اساس اطلاعاتی دریافتی کلاس صحیح را ایجاد می‌کند. این اطلاعات از طریق پارامتر برایش ارسال می‌شوند.همانطور که گفتیم این عملیات بر عهده پیاده ساز این واسط است و ما در این نمودار این وظیفه را فقط بر عهده ConcreteCreator گذاشته ایم که از واسط Icreator مشتق شده است.


پیاده سازی UMLفوق به صورت زیر است:

در ابتدا کلاس واسط IProduct تعریف شده است.

interface IProduct
{
       //  در اینجا  برحسب نیاز فیلدها  و یا امضای متد‌ها قرار می‌گیرند 
}

در این مرحله ما پند پیاده سازی از IProduct انجام می‌دهیم.

class ConcreteProductA : IProduct
{
      // A پیاده سازی 
}
 
class ConcreteProductB : IProduct
{
      // B پیاده سازی 
}
در این مرحله کلاس انتزاعی Creator تعریف می‌شود.
abstract class Creator
{
          // این متد بر اساس نوع ورودی انتخاب مناسب را انجام و باز می‌گرداند
           public abstract IProduct FactoryMethod(string type);
}
در این مرحله ما با ارث بری از Creator متد Abstract آن را به شیوه خودمان پیاده سازی می‌کنیم.
class ConcreteCreator : Creator
{
     public override IProduct FactoryMethod(string type)
    {
            switch (type)
           {
                case "A": return new ConcreteProductA();
                case "B": return new ConcreteProductB();
                default: throw new ArgumentException("Invalid type", "type");
           }
     }
}
مثالی از Factory Pattern در #C :

برای روشن‌تر شدن موضوع ، یک مثال کاملتر ارائه داده می‌شود. در شکل زیر طراحی این برنامه نشان داده شده است.

کد برنامه به شرح زیل است :

using System;

namespace FactoryMethodPatternRealWordConsolApp
{
    internal class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            VehicleFactory factory = new ConcreteVehicleFactory();

            IFactory scooter = factory.GetVehicle("Scooter");
            scooter.Drive(10);

            IFactory bike = factory.GetVehicle("Bike");
            bike.Drive(20);

            Console.ReadKey();

        }
    }

    public interface IFactory
    {
        void Drive(int miles);
    }

    public class Scooter : IFactory
    {
        public void Drive(int miles)
        {
            Console.WriteLine("Drive the Scooter : " + miles.ToString() + "km");
        }
    }

    public class Bike : IFactory
    {
        public void Drive(int miles)
        {
            Console.WriteLine("Drive the Bike : " + miles.ToString() + "km");
        }
    }

    public abstract class VehicleFactory
    {
        public abstract IFactory GetVehicle(string Vehicle);

    }

    public class ConcreteVehicleFactory : VehicleFactory
    {
        public override IFactory GetVehicle(string Vehicle)
        {
            switch (Vehicle)
            {
                case "Scooter":
                    return new Scooter();
                case "Bike":
                    return new Bike();
                default:
                    throw new ApplicationException(string.Format("Vehicle '{0}' cannot be created", Vehicle));
            }
        }
    }
}
خروجی اجرای برنامه فوق به شکل زیر است :






فایل این برنامه ضمیمه شده است، از لینک مقابل دانلود کنید FactoryMethodPatternRealWordConsolApp.zip

در مقالات بعدی مثال‌های کاربردی‌تر و جامع‌تری از این الگو و الگو‌های مرتبط ارائه خواهم کرد... 
مطالب دوره‌ها
مدیریت نگاشت ConnectionIdها در SignalR به کاربران واقعی سیستم
SignalR تنها از Context.ConnectionId خود با خبر است و بس. کاربران واقعی سیستم، پس از اعتبارسنجی می‌توانند با چندین و چند ConnectionId به سیستم متصل شوند؛ برای مثال گشودن چندین مرورگر یا باز کردن برگه‌های مختلف یک مرورگر و یا حتی استفاده از سایر کلاینت‌هایی که SignalR قابلیت کار کردن با آن‌ها را دارد. بنابراین باید بتوان بین ConnectionIdها و کاربران واقعی سیستم، تناظری را برقرار کرد و همچنین نباید تصور کرد که الزاما یک کاربر مساوی است با یک ConnectionId.


اعتبار سنجی کاربران در SignalR

تمام مباحث عنوان شده در مورد نحوه‌ی کار با Forms Authentication استاندارد یک برنامه وب، در SignalR نیز قابل دسترسی است. پس از اینکه کاربری به سایت وارد شد (با استفاده از روش‌های متداول؛ مانند یک صفحه‌ی لاگین)، اطلاعات او در یک Hub نیز قابل استفاده است. برای مثال می‌توان به خاصیت this.Context.User.Identity.IsAuthenticated دسترسی داشت.
به علاوه در این حالت برای محدود کردن دسترسی کاربران اعتبار سنجی نشده به یک هاب فقط کافی است فیلتر Authorize را به هاب اعمال کنیم. باید دقت داشت که این فیلتر در فضای نام Microsoft.AspNet.SignalR تعریف شده است.
[Authorize]
public class ChatHub : Hub
{
  //...
}


نگاشت اتصالات، به کاربران واقعی سیستم

public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { get; set; }
        // سایر خواص کاربر
        

        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }
با توجه به توضیحات ابتدای بحث، هر کاربر با چندین ConnectionId می‌تواند به سیستم متصل شود. بنابراین کلاس کاربران، دارای یک خاصیت اضافی که نیازی هم نیست تا به بانک اطلاعاتی نگاشت شود، به نام ConnectionIds همانند کلاس فوق خواهد بود.
سپس باید لیست اتصالات کاربر را در هربار اتصال و قطع اتصال او به روز کرد:
using System.Collections.Concurrent;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace SignalR05.Common
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { get; set; }
        // سایر خواص کاربر


        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }

    public class ChatHubHub : Hub
    {
        private static readonly ConcurrentDictionary<string, User> Users = new ConcurrentDictionary<string, User>();

        public override Task OnConnected()
        {
            connect();
            return base.OnConnected();
        }

        private void connect()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;

            var user = Users.GetOrAdd(userName,
                _ => new User
                {
                    Name = userName,
                    ConnectionIds = new HashSet<string>()
                });
            lock (user.ConnectionIds)
            {
                user.ConnectionIds.Add(connectionId);
            }
        }

        public override Task OnReconnected()
        {
            connect();
            return base.OnReconnected();
        }

        public override Task OnDisconnected()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;

            User user;
            Users.TryGetValue(userName, out user);
            if (user != null)
            {
                lock (user.ConnectionIds)
                {
                    user.ConnectionIds.RemoveWhere(cid => cid.Equals(connectionId));

                    if (!user.ConnectionIds.Any())
                    {
                        User removedUser;
                        Users.TryRemove(userName, out removedUser);

                        ///Clients.Others.userDisconnected(userName);
                    }
                }
            }

            return base.OnDisconnected();
        }
    }
}
در این مثال با بازنویسی متدهای اتصال، اتصال مجدد و قطع اتصال یک کاربر، توانسته‌ایم:
الف) نگاشتی را بین یک Id اتصال و یک User واقعی سیستم برقرار کنیم.
ب) لیست اتصالات یک کاربر را نیز در اختیار داشته و در زمان قطع اتصال یکی از برگه‌های مرورگر او، تنها یکی از این Idهای اتصال را از لیست حذف خواهیم کرد.

اگر این لیست دیگر Id متصلی نداشت، با فراخوانی متد فرضی Clients.Others.userDisconnected، می‌توان به سایر کاربران مثلا یک Chat، خروج کامل این کاربر را اطلاع رسانی کرد.
با داشتن لیست اتصالات یک کاربر، می‌توان به سایر کاربران اطلاع داد که مثلا کاربر جدیدی به Chat room وارد شده است:
  Clients.AllExcept(user.ConnectionIds.ToArray()).userConnected(userName);
AllExcept در اینجا یعنی سایر کاربران منهای کاربرانی که Id اتصالات آن‌ها ذکر می‌شود. چون این Idها تمامی متعلق به یک کاربر هستند، فراخوانی فوق به معنای اطلاع رسانی به همه، منهای کاربر جاری متصل است.
مطالب
اصلاح daylight saving time ویندوز تا 90 سال بعد
چند سالی هست (از سال 2009) که آپدیت‌های daylight saving time ویندوز شامل حال تنظیمات رسمی ایران نمی‌شود. برای نمونه، همین یکی دو روز قبل بود که ساعت ویندوز به صورت خودکار تغییر کرد؛ درحالیکه باید در انتهای روز 30 شهریور اینکار صورت می‌گرفت.
اطلاعات daylight saving time یا بازه صرفه جویی زمانی ویندوز در دو مدخل رجیستری زیر ثبت می‌شوند:
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SYSTEM\CurrentControlSet\Control\TimeZoneInformation]
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Windows NT\CurrentVersion\Time Zones\Iran Standard Time]



تصویر سوم مرتبط است به ویندوزهای ویستا به بعد که مفهوم dynamic daylight saving time در آن‌ها معرفی شده است.
در اینجا یک نمونه اطلاعات زمانی ثبت شده مرتبط با ایران را مشاهده می‌کنید:
Windows Registry Editor Version 5.00

[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Windows NT\CurrentVersion\Time Zones\Iran Standard Time]
"Display"="(GMT+03:30) Tehran"
"Dlt"="Iran Daylight Time"
"Std"="Iran Standard Time"
"MapID"="-1,72"
"Index"=dword:000000a0
"TZI"=hex:2e,ff,ff,ff,00,00,00,00,c4,ff,ff,ff,00,00,09,00,04,00,03,00,17,00,3b,\
  00,3b,00,00,00,00,00,03,00,02,00,03,00,17,00,3b,00,3b,00,00,00
TZI ایی که در اینجا وجود دارد، دارای یک چنین ساختاری است:
using System.Runtime.InteropServices;

namespace TimeZoneInfo.Core
{
    [StructLayout(LayoutKind.Sequential)]
    public struct TZI
    {
        public int Bias;
        public int StandardBias;
        public int DaylightBias;
        public SystemTime StandardDate;
        public SystemTime DaylightDate;
    }
}
و SystemTime آن نیز به نحو زیر تعریف شده است:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace TimeZoneInfo.Core
{
    [StructLayoutAttribute(LayoutKind.Sequential)]
    public struct SystemTime
    {
        public short Year;
        public short Month;
        public short DayOfWeek;
        public short Day;
        public short Hour;
        public short Minute;
        public short Second;
        public short Milliseconds;
    }
}
برای مثال اگر اطلاعات درج شده در TZI به صورت زیر باشد:
2C 01 00 00 00 00 00 00
C4 FF FF FF 00 00 0A 00
00 00 05 00 02 00 00 00
00 00 00 00 00 00 04 00
00 00 01 00 02 00 00 00
00 00 00 00
نمونه رمزگشایی شده آن به نحو ذیل خواهد بود:
(little-endian)   => (big-endian)
  2C 01 00 00     => 00 00 01 2C = 300 Bias
  00 00 00 00     => 00 00 00 00 = 0 Std Bias
  C4 FF FF FF     => FF FF FF C4 = 4294967236 Dlt Bias
( SYSTEM TIME ) StandardDate
  00 00           => 00 00 = Year
  0A 00           => 00 0A = Month
  00 00           => 00 00 = Day of Week
  05 00           => 00 05 = Day
  02 00           => 00 02 = Hour
  00 00           => 00 00 = Minutes
  00 00           => 00 00 = Seconds
  00 00           => 00 00 = Milliseconds
( SYSTEM TIME ) DaylightDate
  00 00           => 00 00 = Year
  04 00           => 00 04 = Month
  00 00           => 00 00 = Day of Week
  01 00           => 00 01 = Day
  02 00           => 00 02 = Hour
  00 00           => 00 00 = Minutes
  00 00           => 00 00 = Seconds
  00 00           => 00 00 = Milliseconds
در ساختار SystemTime متناظر با TZI، فیلد Day دارای مقدار روز در یک ماه نیست. به معنای شماره هفته است. مثلا پنج شنبه (DayOfWeek) هفته سوم (Day) ماه 9 سال 2012.
همچنین Day از یک شروع می‌شود و DayOfWeek از صفر. Year اگر صفر وارد شود به معنای زمان نسبی است و برای سال بعد نیز می‌تواند کاربرد داشته باشد (و عموما صفر تعریف شده است).
بنابراین برای تبدیل DateTime به SystemTime سازگار با TZI به فرمول زیر خواهیم رسید:
        public static SystemTime ToSystemTime(DateTime time)
        {
            var result = new SystemTime
            {
                Year = 0, // سال نسبی وارد می‌شود نه مطلق
                Month = (short)time.Month,
                DayOfWeek = (short)time.DayOfWeek,
                Hour = (short)time.Hour,
                Minute = (short)time.Minute,
                Second = (short)time.Second,
                Milliseconds = (short)time.Millisecond
            };

            int weekdayOfMonth = 1; // شماره هفته است نه شماره روز
            for (int dd = time.Day; dd > 7; dd -= 7)
                weekdayOfMonth++;

            result.Day = (short)weekdayOfMonth;

            return result;
        }
در ادامه نیاز خواهیم داشت تا ساختار TZI سفارشی و بازسازی شده خودمان را بتوانیم به آرایه‌ای از بایت‌ها تبدیل کنیم تا بتوان در همان مدخل رجیستری نوشت. اینکار را توسط متد SerializeByteArray زیر می‌توان انجام داد:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace TimeZoneInfo.Core
{
    public static class ByteUtils
    {
        public static Byte[] SerializeByteArray<T>(T msg) where T : struct
        {
            int objsize = Marshal.SizeOf(typeof(T));
            Byte[] ret = new Byte[objsize];

            IntPtr buff = Marshal.AllocHGlobal(objsize);
            Marshal.StructureToPtr(msg, buff, true);
            Marshal.Copy(buff, ret, 0, objsize);
            Marshal.FreeHGlobal(buff);

            return ret;
        }
    }
}
و اگر اینکار را تا بیش از 90 سال بعد بر اساس تاریخ ایران انجام داده و مداخل رجیستری ویندوز را تکمیل کنیم، خروجی آن فایل reg زیر خواهد بود که به سادگی با کلیک راست و انتخاب گزینه‌ی merge به رجیستری ویندوز اضافه شده و تا چندین سال بعد، مشکل تنظیمات DST را برطرف خواهد کرد:
پس از اعمال تغییرات فوق، نیاز است یکبار ویندوز را ری استارت کنید.
مطالب
ایجاد رشته Alphanumeric تصادفی در سی شارپ
برای ایجاد یک رشته تصادفی Alphanumeric (شامل حرف و عدد) روشهای زیادی وجود دارد ولی در اینجا به تشریح 2 روش آن اکتفا می‌کنیم.

روش کلی: ابتدا بازه رشته تصادفی مورد نظر را تعیین می‌کنیم. سپس به اندازه طول رشته، اندیس تصادفی ایجاد می‌کنیم و بوسیله آنها کاراکتر تصادفی را از بازه بدست می‌آورم و در انتها کاراکترهای تصادفی را با هم ادغام کرده تا رشته نهایی حاصل شود.
  • روش اول:

ابتدا بازه (char) رشته را مشخص می‌کنیم.

var chars = "ABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZabcdefghijklmnopqrstuvwxyz0123456789";
سپس بوسیله LINQ آن را به اندازه طول رشته دلخواه (در این مثال 8کاراکتر) تکرار می‌کنیم و برای انتخاب تصادفی یک کاراکتر در هر بازه (char) تکرار شده از کلاس Random  جهت بدست آوردن اندیس تصادفی بازه استفاده می‌کنیم.
var random = new Random();
var result = new string(
Enumerable.Repeat(chars, 8)
          .Select(s => s[random.Next(s.Length)])
          .ToArray());
توجه: از این روش برای هیچ کدام از موارد مهم و کلیدی مانند ساخت کلمه عبور و توکن استفاده نکنید.
  • روش دوم:

همانند روش اول ابتدا بازه رشته را تعیین می‌کنیم.

char[] chars = new char[62];
chars="abcdefghijklmnopqrstuvwxyzABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ1234567890".ToCharArray();
بعد از تعریف بازه، یک سری اعداد تصادفی غیر صفر را بوسیله کلاس RNGCryptoServiceProvider و متد GetNonZeroBytes آن، در متغیری که قرار است بعدا در ایجاد رشته‌ی تصادفی نیاز است پر می‌کنیم.
byte[] data = new byte[maxSize];
RNGCryptoServiceProvider crypto = new RNGCryptoServiceProvider();
crypto.GetNonZeroBytes(data);
در این مرحله به تعداد طول رشته تصادفی مورد نظر عدد تصادفی بین 0 تا 255 ذخیره شده در متغیر data داریم، برای ایجاد اندیس تصادفی از باقیمانده عدد تصادفی ایجاد شده در مرحله قبل  (byte) به طول بازه (chars.Length) استفاده می‌کنیم سپس کاراکترهای تصادفی را کنار یکدیگر قرار می‌دهیم.
StringBuilder result = new StringBuilder(maxSize);
foreach (byte b in data)
{
  result.Append(chars[b % (chars.Length)]);
}
و در نهایت متد ما جهت ایجاد رشته Alphanumeric در روش دوم به شکل زیر خواهد بود:
public static string GetRandomAlphaNumeric (int maxSize)
{
      char[] chars = new char[62];
      chars ="abcdefghijklmnopqrstuvwxyzABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ1234567890".ToCharArray();            
      RNGCryptoServiceProvider crypto = new RNGCryptoServiceProvider();            
      byte[] data = new byte[maxSize];
      crypto.GetNonZeroBytes(data);
      StringBuilder result = new StringBuilder(maxSize);
      foreach (byte b in data)
      {
           result.Append(chars[b % (chars.Length)]);
      }
      return result.ToString();
}
لازم به یادآوری است که رشته ایجاد شده در 2روش بیان شده منحصر بفرد نیست بلکه تصادفی است، درواقع تصادفی بودن با منحصر بودن متفاوت است، برای ایجاد رشته‌های منحصر بفرد روشهایی (البته این روشها 100 درصد نیستند ولی از قابلیت اطمینان بالایی برخوردار هستند) وجود دارد که پست‌های بعدی به آنها اشاره خواهم کرد.
مطالب
ساخت منوهای چند سطحی در ASP.NET MVC
پیش نیاز مطلب جاری مطالب زیر می‌باشند:
1- EF Code First #8
2- مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code First
3- نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap 

هدف از مطلب جاری نحوه نمایش منوی‌های چند سطحی می‌باشد، ابتدا مثال کامل زیر را در نظر بگیرید :
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;

namespace Menu.Models.Entities
{
    public class Category
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public int? ParentId { get; set; }
        public virtual Category Parent { get; set; }
        public virtual ICollection<Category> Children { get; set; }
    }
}

public class MyContext : DbContext
{
        public DbSet<Category> Category { get; set; }
 
        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            // Self Referencing Entity
            modelBuilder.Entity<Category>()
                        .HasOptional(x => x.Parent)
                        .WithMany(x => x.Children)
                        .HasForeignKey(x => x.ParentId)
                        .WillCascadeOnDelete(false);
 
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، مدل ما شامل مشخصات گروه محصولات می‌باشد که به صورت خود ارجاع دهنده (خاصیت Parent به همین کلاس اشاره میکند) تعریف شده است. در مورد خواص مدل‌های خود ارجاع دهنده، مطالبی را در سایت مطالعه کردید (خواص مربوط در مطالب گفته شده دقیقاً به همان صورت می‌باشد و نیازی به توضیح اضافه‌تری نیست).
هدف از این بحث، نحوه نمایش گروه محصولات داخل منو به صورت چند سطحی می‌باشد، جهت نمایش می‌بایست از تکنیک recursive function استفاده کنید، ابتدا در نظر داشته باشید که ساختار منوی تشکیل شده می‌بایست بدین صورت باشد :
 

این حالت می‌تواند تا n سطح پیش برود، حال نحوه نمایش در View مربوطه باید به صورت زیر باشد :

@using Menu.Helper
@model IEnumerable<.Models.Entities.Category>
@ShowTree(Model)
 
@helper ShowTree(IEnumerable<Menu.Models.Entities.Category> categories)
{
    foreach (var item in categories)
    {
    <li class="@(item.Children.Any() ? "dropdown-submenu" : "")">
 
        @Html.ActionLink(item.Name, actionName: "Category", controllerName: "Product", routeValues: new { Id = item.Id, productName = item.Name.ToSeoUrl() }, htmlAttributes: null)
        @if (item.Children.Any())
        {
            <ul>
                @ShowTree(item.Children)
            </ul>
                }
    </li>
 
        }
}
توجه داشته باشید که رندر نهایی توسط Bootstrap انجام شده است. ساختار منو همانطور که ملاحظه می‌کنید با استفاده از کلاس‌های drop-down که از کلاس‌های پیش فرض بوت استرپ می‌باشد تشکیل شده است همچنین کلاس dropdown-submenu که از نسخه 2 به بعد بوت استرپ موجود می‌باشد، استفاده شده است.

یک نکته :
در خط 9 این مورد را که آیا آیتم جاری فرزندی دارد چک کرده ایم اگر داشته باشد کلاس dropdown-submenu  را به li جاری اضافه میکند.
نظرات مطالب
تولید پویای ستون‌ها در PdfReport
سلام .
منبع داده من Strongly type می‌باشد . چگونه می‌توانم برای آنها alias name بگذارم. با تشکر.