مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت پنجم - تکمیل مستندات نوع و فرمت‌های مجاز خروجی و دریافتی API
زمانیکه کنترلر یک API را توسط قالب‌های پیش‌فرض آن ایجاد می‌کنیم، یک سری اکشن متد پیش‌فرض Get/Post/Put/Delete در آن قابل مشاهده هستند. می‌توان این نوع خروجی این نوع متدها را به نحو ساده‌تری نیز مستند کرد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class ConventionTestsController : ControllerBase
    {
        // GET: api/ConventionTests/5
        [HttpGet("{id}", Name = "Get")]
        [ApiConventionMethod(typeof(DefaultApiConventions), nameof(DefaultApiConventions.Get))]
        public string Get(int id)
        {
            return "value";
        }
در اینجا با ذکر ویژگی ApiConventionMethod، از نوع DefaultApiConventions، برای تولید مستندات خروجی متدی از نوع Get استفاده شده‌است. اگر به تعریف کلاس توکار  DefaultApiConventions مراجعه کنیم، در مورد متد Get، یک چنین ویژگی‌هایی را به صورت خودکار اعمال می‌کند:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ApiExplorer;

namespace Microsoft.AspNetCore.Mvc
{
    public static class DefaultApiConventions
    {
        [ApiConventionNameMatch(ApiConventionNameMatchBehavior.Prefix)]
        [ProducesDefaultResponseType]
        [ProducesResponseType(200)]
        [ProducesResponseType(404)]
        public static void Get(
[ApiConventionNameMatch(ApiConventionNameMatchBehavior.Suffix)]
[ApiConventionTypeMatch(ApiConventionTypeMatchBehavior.Any)] 
object id);
    }
}
البته باید دقت داشت که DefaultApiConventions برای قالب پیش‌فرض کنترلرهای API طراحی شده‌است و همچنین اگر فیلترهای سراسری را مانند قسمت قبل فعال کرده باشیم، اعمال نخواهند شد و از همان فیلترهای سراسری استفاده می‌شود.
امکان اعمال DefaultApiConventions به تمام متدهای یک کنترلر API نیز به صورت زیر با استفاده از ویژگی ApiConventionType اعمال شده‌ی به کلاس کنترلر میسر است:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    [ApiConventionType(typeof(DefaultApiConventions))]
    public class ConventionTestsController : ControllerBase
یا حتی می‌توان بجای اعمال دستی ApiConventionType به تمام کنترلرهای API، آن‌را به کل پروژه و اسمبلی جاری اعمال کرد:
[assembly: ApiConventionType(typeof(DefaultApiConventions))]
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
اینکار را در کلاس Startup و پیش‌از تعریف فضای نام آن به نحو فوق می‌توان انجام داد. به این ترتیب DefaultApiConventions، به تمام کنترلرهای موجود در این اسمبلی اعمال می‌شوند. بنابراین با اعمال سراسری آن می‌توان ApiConventionType اعمالی بر کلاس ConventionTestsController را حذف کرد.


ایجاد ApiConventions سفارشی

همانطور که عنوان شد، اگر متدهای API شما دقیقا همان نام‌های پیش‌فرض Get/Post/Put/Delete را داشته باشند، توسط DefaultApiConventions مدیریت خواهند شد. در سایر حالات، مثلا اگر بجای نام Post، از نام Insert استفاده شد، باید ApiConventions سفارشی را ایجاد کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ApiExplorer;

namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.AppConventions
{
    public static class CustomConventions
    {
        [ProducesDefaultResponseType]
        [ProducesResponseType(StatusCodes.Status201Created)]
        [ProducesResponseType(StatusCodes.Status400BadRequest)]
        [ApiConventionNameMatch(ApiConventionNameMatchBehavior.Prefix)]
        public static void Insert(
            [ApiConventionNameMatch(ApiConventionNameMatchBehavior.Any)]
            [ApiConventionTypeMatch(ApiConventionTypeMatchBehavior.Any)]
            object model)
        { }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، نحوه‌ی تشکیل این کلاس، با public static class DefaultApiConventions توکاری که پیشتر در مورد آن بحث شد، یکی است. نوع کلاس آن static است و با نام متدی که قصد اعمال به آن‌را داریم، سازگاری دارد. سپس تعدادی ویژگی خاص، به این متد اعمال شده‌اند.
پس از آن برای اعمال این ApiConventions جدید می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class ConventionTestsController : ControllerBase
    {
        [HttpPost]
        [ApiConventionMethod(typeof(CustomConventions), nameof(CustomConventions.Insert))]
        public void Insert([FromBody] string value)
        {
        }
در اینجا حالت نوع ApiConventionMethod به کلاس جدید CustomConventions اشاره می‌کند و نام متد آن نیز Insert درنظر گرفته شده‌است. در این حالت حتی اگر نام این اکشن متد را به InsertTest تغییر دهیم، باز هم کار می‌کند؛ چون بر اساس پارامتر دوم ویژگی ApiConventionMethod عمل کرده و متد متناظر را پیدا می‌کند. اما اگر آن‌را توسط ApiConventionType به خود کنترلر اعمال کنیم، فقط بر اساس ApiConventionNameMatch است که باز هم به متد InsertTest اعمال خواهد شد؛ چون در اینجا Prefix همان معنای StartsWith را می‌دهد. به علاوه در اینجا object model به عنوان پارامتر تعریف شده‌است و در سمت اکشن متد کنترلر، string value را داریم. در این مورد نیز ویژگی‌های اعمال شده به معنای صرفنظر از نوع و نام پارامتر تعریف شده‌ی در ApiConvention ما هستند (Any در اینجا به معنای صرفنظر از تطابق دقیق است).


سؤال: آیا استفاده‌ی از این ApiConventions ایده‌ی خوبی است؟

همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، اگر فیلترهای سراسری را مانند قسمت قبل فعال کرده باشیم، از اعمال ApiConventions صرفنظر می‌شود. همچنین حالت پیش‌فرض آن‌ها برای حالت‌های متداول و ساده مفید هستند و برای سایر حالات باید کدهای زیادی را نوشت. به همین جهت خود مایکروسافت هم استفاده‌ی از ApiConventions را صرفا برای کنترلرهای API ای که دقیقا مطابق با قالب پیش‌فرض آن‌ها تهیه شده‌اند، توصیه می‌کند. بنابراین استفاده‌ی از Attributes که در قسمت قبل آن‌ها را بررسی کردیم، مقدم هستند بر استفاده‌ی از ApiConventions و تعدادی از بهترین تجربه‌های کاربری در این زمینه به شرح زیر می‌باشند:
- از API Analyzers که در قسمت قبل معرفی شد، برای یافتن کمبودهای نقایص مستندات استفاده کنید.
- از ویژگی ProducesDefaultResponseType استفاده کنید؛ اما تا جائیکه می‌توانید، جزئیات ممکن را به صورت صریحی مستند نمائید.
- Attributes را به صورت سراسری معرفی کنید.


بهبود مستندات Content negotiation

فرض کنید می‌خواهید لیست کتاب‌های یک نویسنده را دریافت کنید. در اینجا خروجی ارائه شده، با فرمت JSON تولید می‌شود؛ اما ممکن است XML ای نیز باشد و یا حالت‌های دیگر، بسته به تنظیمات برنامه. کار Content negotiation این است که مصرف کننده‌ی یک API، دقیقا مشخص کند، چه نوع فرمت خروجی را مدنظر دارد. هدری که برای این منظور استفاده می‌شود، accept header نام‌دارد و ذکر آن اجباری است؛ هر چند تعدادی از APIها بدون وجود آن نیز سعی می‌کنند حالت پیش‌فرضی را ارائه دهند.


Swagger-UI به نحوی که در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید، امکان انتخاب Accept header را مسیر می‌کند. در این حالت اگر application/json را انتخاب کنیم، خروجی JSON ای را دریافت می‌کنیم. اما اگر text/plain را انتخاب کنیم، چون توسط API ما پشتیبانی نمی‌شود، خروجی از نوع 406 یا همان Status406NotAcceptable را دریافت خواهیم کرد. بنابراین وجود گزینه‌ی text/plain در اینجا غیرضروری و گمراه کننده‌است و نیاز است این مشکل را برطرف کرد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Produces("application/json")]
    [Route("api/authors/{authorId}/books")]
    [ApiController]
    public class BooksController : ControllerBase
در اینجا ویژگی جدیدی را به نام Produces مشاهده می‌کنید که به کل اکشن متدهای یک کنترلر API اضافه شده‌است. کار آن محدود کردن فرمت خروجی اکشن متدها با ذکر media-types مورد نظر است.
پس از اعمال این ویژگی، تاثیر آن‌را بر روی Swagger-UI در شکل زیر مشاهده می‌کنید که اینبار تنها به یک مورد مشخص، محدود شده‌است:


در اینجا اگر قصد داشته باشیم خروجی XML را نیز پشتیبانی کنیم، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
- ابتدا در کلاس Startup، نیاز است OutputFormatter متناظری را به سیستم معرفی نمود:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc(setupAction =>
            {
                setupAction.OutputFormatters.Add(new XmlSerializerOutputFormatter());
- سپس ویژگی Produces را نیز تکمیل می‌کنیم تا این نوع خروجی را پشتیبانی کند:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Produces("application/json", "application/xml")]
    [Route("api/authors/{authorId}/books")]
    [ApiController]
    public class BooksController : ControllerBase
با این خروجی:

نکته‌ی مهم: اگر Produces را اصلاح نکنیم، تعریف XmlSerializerOutputFormatter و ارسال یک درخواست با هدر Accept از نوع application/xml، هیچ تاثیری نداشته و باز هم JSON بازگشت داده می‌شود.


در این حالت اگر Controls Accept header را در UI از نوع xml انتخاب کنیم و سپس با کلیک بر روی دکمه‌ی try it out و ذکر id یک نویسنده، لیست کتاب‌های او را درخواست کنیم، خروجی نهایی XML ای آن قابل مشاهده خواهد بود:


البته تا اینجا فقط Swagger-UI را جهت محدود کردن به دو نوع خروجی با فرمت JSON و XML، اصلاح کرده‌ایم؛ اما این مورد به معنای محدود کردن سایر ابزارهای آزمایش یک API مانند postman نیست. در این نوع موارد، تمام مدیاتایپ‌های ارسالی پشتیبانی نشده، سبب تولید خروجی با فرمت JSON می‌شوند. برای محدود کردن آن‌ها به خروجی از نوع 406 می‌توان تنظیم ReturnHttpNotAcceptable را به true انجام داد تا اگر برای مثال درخواست application/xyz ارسال شد، صرفا یک استثناء بازگشت داده شود و نه خروجی JSON:

namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc(setupAction =>
            {
                setupAction.ReturnHttpNotAcceptable = true; // Status406NotAcceptable


بهبود مستندات نوع بدنه‌ی درخواست


تا اینجا فرمت accept header را دقیقا مشخص و مستند کردیم؛ اما اگر به تصویر فوق دقت کنید، در حین ارسال اطلاعاتی از نوع POST به سرور، چندین نوع Request body را می‌توان انتخاب کرد که الزاما تمام آن‌ها توسط API ما پشتیبانی نمی‌شود. برای رفع این مشکل می‌توان از ویژگی Consumes استفاده کرد که نوع مدیتاتایپ‌های مجاز ورودی را مشخص می‌کند:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Produces("application/json", "application/xml")]
    [Route("api/authors/{authorId}/books")]
    [ApiController]
    public class BooksController : ControllerBase
    {
        /// <summary>
        /// Create a book for a specific author
        /// </summary>
        /// <param name="authorId">The id of the book author</param>
        /// <param name="bookForCreation">The book to create</param>
        /// <returns>An ActionResult of type Book</returns>
        [HttpPost()]
        [Consumes("application/json")]
        [ProducesResponseType(StatusCodes.Status201Created)]
        [ProducesResponseType(StatusCodes.Status404NotFound)]
        public async Task<ActionResult<Book>> CreateBook(
            Guid authorId,
            [FromBody] BookForCreation bookForCreation)
        {
بعد از این تغییر، نوع بدنه‌ی درخواست نیز محدود می‌شود:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-05.zip
مطالب
توضیح مثالی از SIMD برای نشان دادن عملکرد آن - SIMD Performance
پیشنیازها

SIMD یا ترجمه آن به فارسی به معنی «تک دستورالعمل و چند داده»، قابلیت آن‌را دارد تا بر روی مقادیر عددی به صورت موازی و با استفاده از پردازنده کار کند. اگر بتوانیم ساختار پروژه‌های خود را به طوری ایجاد کنیم تا بتوانیم از SIMD در پردازش‌های خود استفاده کنیم، سرعت انجام فعالیت‌ها، بسیار زیاد افزایش پیدا خواهند کرد؛ به خصوص این امر در حجم‌های پردازشی زیاد محسوس خواهد بود. البته مدیریت استفاده از منابع و پردازنده نباید فراموش شوند.
اطلاعات لازم از SIMD و نحوه عملکرد آن را می‌توانید در مقاله پیشنیاز بیابید. در این مقاله قصد داریم تا یک مثال ساده از کارآیی SIMD را مطرح کنیم. مثال زیر از مثال SimdSpike الگو برداری شده است و تغییراتی نیز جهت تکمیل شدن آن انجام شده است.
در این مثال می‌خواهیم نمونه کدهایی را با روش‌های معمول اجرا کنیم و زمان اجرای آن را با زمان اجرای همان مثال‌ها با روش SIMD، مقایسه کنیم. 
با استفاده از ویژوال استودیو 2015 آپدیت 3 یک پروژه کنسول با چارچوب دات نت 4.6.1 ایجاد کرده‌ایم. البته می‌توانید ازدیگر نسخه‌ها هم استفاده کنید به شرط آنکه دات نت 4.6x را نصب کرده باشید.

در صورتی که ویژوال استودیوی شما دارای این ورژن و آپدیت نبود، می‌توانید چارچوب دات نت 4.6.1 را جداگانه در سیستم خود نصب نمایید. توجه داشته باشید که برای استفاده از چارچوب دات نت در ویژوال استودیو باید نسخه‌های DevPack یا DeveloperPack را نصب نمایید (دریافت  دات نت 4.6.1 نسخه مخصوص استفاده در ویژال استودیو). 

در پروژه ایجاد شده فایلی به نام Program.cs و در آن کلاس Program وجود دارد. در این کلاس تابع شروع کننده برنامه یعنی Main وجود دارد و برنامه از این تابع شروع خواهد شد.

نمایی از فایل‌های پروژه

در تابع شروع کننده برنامه ابتدا وضعیت پشتیبانی از SIMD را چک می‌کنیم. این کار را همانطور که قبلا در مقاله پیشنیاز توضیح داده شده است با استفاده از خاصیت Vector.IsHardwareAccelerated بررسی می‌کنیم. اگر مقدار آن برابر با False باشد به معنای عدم پشتیبانی می‌باشد و با بررسی این موضوع در اول برنامه، در صورت عدم پشتیبانی از SIMD به اجرای ادامه‌ی برنامه خاتمه می‌دهیم.

پس از بررسی وضعیت پشتیبانی از SIMD ، تابعی را که در فایل Utilities.cs نوشته شده است، فراخوانی می‌کنیم. این تابع به بررسی وضعیت تعداد رجیسترهای SIMD و وضعیت انواع نوع‌های داده‌ای در SIMD می‌پردازد. اگر هر نوع داده‌ای از SIMD پشتیبانی کند (که بستگی به نوع پردازنده شما دارد) اندازه هر نوع داده‌ای را در SIMD چاپ می‌کند و در صورت عدم پشتیبانی هر نوع داده‌ای از SIMD مقدار «عدم پشتیبانی SIMD از آن نوع داده‌ای» چاپ خواهد شد. 

  تا به اینجای برنامه کد‌های تابع شروع کننده به صورت زیر خواهد بود. 
using System.Numerics;
using static System.Console;

namespace TestSIMD
{
    class Program
    {
        private const int ArraySize = 7680 * 4320;
        static void Main(string[] args)
        {
            // بررسی وضعیت پشتیبانی از SIMD
            if (!Vector.IsHardwareAccelerated)
            {
                WriteLine("Hardware acceleration not supported.");
                WriteLine();
                return; // عدم پشتیبانی و خاتمه برنامه
            }
            WriteLine("Hardware acceleration is supported"); // اعلام پشتیبانی از SIMD
            WriteLine();

            // بررسی وضعیت نوع‌های داده ای در مشخصات سخت افزاری SIMD
            Utilities.PrintHardwareSpecificSimdEffectiveness();

            //به منظور عدم خروج از برنامه و دیدن نتایج آزمایش
            WriteLine("Press any key to exit");
            ReadKey();
        }
    }
}
اجرای برنامه هم به صورت زیر به نمایش در خواهد آمد. 

در فایل Utilities.cs، توابع دیگری هم وجود دارند که کارآیی هر یک به صورت توضیح در بالای هر تابع نوشته شده است. این توابع برای تولید یک نوع داده‌ای تصادفی و ایجاد آرایه‌ای از نوع داده‌ای به صورت تصادفی به کار برده می‌شوند. می توانید در سورس برنامه این توضیحات را مشاهده کنید.
تا به اینجا تنها به بررسی پشتیبانی سخت افزاری از SIMD پرداختیم و همچنین توانستیم نوع‌های داده‌ای را که SIMD در سخت افزار ما پشتیبانی می‌کند، شناسایی کنیم و اندازه رجیستر‌های آنها را بیابیم.
حال به بررسی عملکرد توابع SIMD می‌پردازیم و با نوشتن چند تابع، زمان اجرای محاسباتی آنها را با نوشتن همان توابع در حالت معمولی و ساده مقایسه می‌کنیم.
 برای انجام مقایسه، زمان اجرای یک عملیات را در حالت معمول، با زمان اجرای همان عملیات در حالت SIMD بررسی می‌کنیم. هر عملیات را 3 مرتبه پشت سر هم اجرا می‌کنیم و زمان آنها را ثبت می‌کنیم تا تفاوت زمان اجرا را با تکرار عملیات نیز مشاهده کنیم. توابعی که آزمایشات را انجام می‌دهند و زمان اجرا را ثبت و نمایش می‌دهند، در فایل PerformanceTests.cs و در کلاس PerformanceTests قرار دارند و از توابع سه کلاس دیگر که عملیات در آن نوشته شده‌اند، استفاده می‌کنند.
  • فایل IntSimdProcessor.cs
    • در این فایل کلاسی به نام IntSimdProcessor قرار دارد که شامل 6 تابع می‌باشد و این تابع‌ها با نوع داده‌ای صحیح یا همان Integer کار می‌کنند. نام کلاس هم به همین خاطر نام گذاری شده است. 
    • این 6 تابع در کل 3 عملیات را شامل عملیات‌های زیر انجام می‌دهند. یکبار در حالت معمولی و یکبار با استفاده از توابع SIMD این کار را انجام می‌دهند:
      • پیدا کردن بزرگترین و کوچکترین عدد در آرایه
      • جمع عناصر دو آرایه با هم با استفاده از یک آرایه کمکی که نتیجه در آرایه کمکی ریخته می‌شود
      • جمع عناصر دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی که مجموع در آرایه اول ریخته می‌شود
    • در بالای هر تابع در این فایل توضیحات لازم درباره‌ی فعالیت آن تابع ذکر شده است.
 
  • فایل FloatSimdProcessor.cs
    • در این فایل کلاسی با نام FloatSimdProcessor قرار دارد که همانطور که از نام کلاس پیداست، توابعی برای کار بر روی اعداد از نوع داده‌ای float در آن نوشته شده‌اند.
    • در این کلاس هم 6 تابع برای انجام 3 عملیات زیر نوشته شده است که به ازای هر عملیات دو تابع یکی در حالت معمولی و یکی در حالت SIMD نوشته شده است.
      • جمع دو آرایه با استفاده از یک آرایه کمکی - مجموع در آرایه کمکی ریخته می‌شود
      • جمع دو آرایه اول ورودی - مجموع در آرایه سوم ریخته می‌شود
      • جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی - مجموع در آرایه اول ریخته می‌شود
    • در آزمایشات نوشته شده در کلاس PerformanceTests  تنها از عملیات آخری استفاده شده است و از دو عملیات اول استفاده نشده است که در صورت تمایل می‌توانید از دیگر عملیات‌ها نیز استفاده کنید.
    • در بالای هر تابع در این فایل توضیحات لازم درباره‌ی فعالیت آن تابع نیز ذکر شده است.
 
  • فایل UShortSimdProcessor.cs
    • در این فایل کلاسی با نام UShortSimdProcessor قرار دارد و همانطور که از نام کلاس پیداست، توابعی برای کار بر روی اعداد از نوع داده‌ای ushort یا همان اعداد صحیح کوچک بدون علامت نوشته شده‌اند.
    • در این کلاس 12 تابع برای انجام 6 عملیات زیر نوشته شده‌است که به ازای هر عملیات، دو تابع یکی در حالت معمولی و یکی در حالت SIMD نوشته شده است.
      • جمع دو آرایه اول ورودی که مجموع در آرایه سوم ریخته می‌شود
      • جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی که مجموع در آرایه اول ریخته می‌شود
      • بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت
      • جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی
      • جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی بدون بررسی سرریز (Overflow)
      • محاسبه میانگین و بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت
    • در بالای هر تابع در این فایل توضیحات لازم درباره‌ی فعالیت آن تابع ذکر شده است.
 
حال در کلاس PerformanceTests برای انجام آزمایشات و مقایسه زمان اجرا، 10 تابع وجود دارند که 10 عملیات مختلف را بر روی 3 نوع داده‌ای، اجرا می‌کنند. 3 عملیات از کلاس IntSimdProcessor و یک عملیات از کلاس FloatSimdProcessor و 6 عملیات از کلاس UShortSimdProcessor را مورد آزمایش قرار داده‌ایم که در مجموع شامل 10 آزمایش در 10 تابع مختلف شده است.
public static void TestIntArrayAdditionFunctions(int testSetSize) {
    WriteLine();
    Write("Testing int array addition, generating test data...");
    var intsOne = GetRandomIntArray(testSetSize); //تولید آرایه عددی به صورت تصادفی
    var intsTwo = GetRandomIntArray(testSetSize);
    WriteLine($" done, testing...");// پایان تولید آرایه‌ها و شروع پردازش
    var naiveTimesMs = new List<long>(); // تعریف لیستی برای ریختن زمان پاسخ دهی در حالت ساده و معمولی
    var hwTimesMs = new List<long>(); // تعریف لیستی برای ریختن زمان پاسخ دهی در حالت SIMD و سخت افزاری 
    for (var i = 0; i < 3; i++) { // ایجاد حلقه برای تکرار محاسبات برای اندازه گیری زمان در حالت تکراری
        stopwatch.Restart();//شروع ثبت زمان
        var result = IntSimdProcessor.NaiveSumFunc(intsOne, intsTwo);//اجرای تابع جمع دو آرایه
        var naiveTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;//ثبت زمان
        naiveTimesMs.Add(naiveTimeMs);//افزودن زمان ثبت شده به لیست زمان‌های ساده و معمول
        WriteLine($"Naive analysis took:                {naiveTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");

        stopwatch.Restart();//شروع ثبت زمان
        result = IntSimdProcessor.HWAcceleratedSumFunc(intsOne, intsTwo);//اجرای تابع جمع دو آرایه در حالت سخت افزاری
        var hwTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;//ثبت زمان
        hwTimesMs.Add(hwTimeMs);//افزودن زمان به لیست زمان‌های سخت افزاری
        WriteLine($"Hareware accelerated analysis took: {hwTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");
    }//پایان حلقه و چاپ نتایج
    WriteLine("Int array addition:");
    WriteLine($"Naive method average time:          {naiveTimesMs.Average():.##}");
    WriteLine($"HW accelerated method average time: {hwTimesMs.Average():.##}");
    WriteLine($"Hardware speedup:                   {naiveTimesMs.Average() / hwTimesMs.Average():P}%");
}
در بالا تکه کدی مربوط به تابع آزمایش اول از کلاس PerformanceTests قرار دارد و وظیفه دارد عملیات جمع دو آرایه را با استفاده از یک آرایه کمکی اعداد صحیح، هم در حالت معمولی و هم در حالت SIMD انجام دهد و زمان اجرای آنها را ثبت و نمایش دهد تا بتوانیم این زمان اجرا‌ها را با هم مقایسه کنیم.
ساختار و روند اجرای کلیه آزمایش‌ها و توابع در کلاس PerformanceTests با یکدیگر یکسان است و از یک stopwatch یا همان کرنومتر برای محاسبه زمان اجرا استفاده شده است.
هر کدام از این توابع یک عملیات را مورد بررسی قرار می‌دهند و هر عملیات را 3 مرتبه اجرا می‌کنند تا زمان تکرار اجرا نیز مورد مقایسه قرار گیرد.

نام تابع ذکر شده نشان دهنده آزمایش بر روی آرایه اعداد صحیح یا همان Integer می‌باشد که شامل یک پارامتر ورودی از نوع عدد صحیح می‌باشد. این پارامتر ورودی نشان دهنده اندازه هر آرایه‌ای می‌باشد که قرار است تولید شود.  

TestIntArrayAdditionFunctions(int testSetSize)

در قدم اول این تابع، باید آرایه‌ها را تولید کنیم که کد آن به صورت زیر است.

Write("Testing int array addition, generating test data...");
var intsOne = GetRandomIntArray(testSetSize);
var intsTwo = GetRandomIntArray(testSetSize);
WriteLine($" done, testing...");

ابتدا در خروجی چاپ می‌کنیم که در حال ایجاد داده‌های مربوط به آزمایش هستیم و سپس با استفاده از تابع GetRandomIntArray آرایه‌ای را ایجاد می‌کنیم و در متغیر‌های مربوطه می‌ریزیم. این تابع دارای یک پارامتر ورودی از نوع عدد صحیح است که آرایه‌ای را به طول پارامتر ورودی تولید می‌کند. این تابع در فایل Utilities.cs قرار دارد.

در پایان تولید آرایه‌ها، اتمام تولید و ایجاد آرایه‌ها را با چاپ در خروجی اعلام میکنیم.

سپس با معرفی دو لیست زیر می‌توانیم زمان‌های اجرا را در آنها بریزیم و در پایان، تابع میانگین این زمان‌ها را محاسبه و چاپ کنیم. لیست اول برای نگهداری زمان‌های اجرای عملیات در حالت معمولی و لیست دوم برای نگهداری زمانهای اجرای عملیات در حالت SIMD می‌باشد.

var naiveTimesMs = new List<long>();
var hwTimesMs = new List<long>();

سپس با ایجاد حلقه ای از 0 تا 3 که در کل 3 مرتبه اجرا می‌شود عملیات را تکرار و زمان آن را ثبت می‌کنیم. 

for (var i = 0; i < 3; i++)

درون حلقه یک عملیات را در دوحالت معمولی یا ساده و SIMD اجرا می‌کنیم. قبل از اجرای عملیات اول ابتدا stopwatch را ریست می‌کنیم. با این کار زمان صفر شده و شروع به اندازه گیری می‌کند. سپس عملیات مربوط به جمع دو آرایه را در حالت معمولی که در فایل IntSimdProcessor.cs قرار دارد، فراخوانی می‌کنیم. پس از اجرای این عملیات مقدار stopwatch را به میلی ثانیه در یک متغیر ذخیره میکنیم و این مقدار را به لیست زمان‌های اجرای معمولی اضافه می‌کنیم. در نهایت نتیجه زمان اجرا را در خروجی چاپ می‌کنیم. 

stopwatch.Restart();
var result = IntSimdProcessor.NaiveSumFunc(intsOne, intsTwo);
var naiveTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;
naiveTimesMs.Add(naiveTimeMs);
WriteLine($"Naive analysis took:                {naiveTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");

پس از اجرای عملیات در حالت ساده یا معمولی، حال نوبت همان عملیات در حالت SIMD می‌باشد. دوباره stopwatch را ریست می‌کنیم و عملیات در SIMD را اجرا کرده و بعد از آن مقدار stopwatch را درون متغیری میریزیم و آن را به لیست زمان‌های اجرای عملیات در SIMD اضافه می‌کنیم و در نهایت نتیجه زمان اجرا را در خروجی چاپ می‌کنیم. 

stopwatch.Restart();
result = IntSimdProcessor.HWAcceleratedSumFunc(intsOne, intsTwo);
var hwTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;
hwTimesMs.Add(hwTimeMs);
WriteLine($"Hareware accelerated analysis took: {hwTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");

پس از اجرای حلقه، حال نوبت به نمایش نتیجه میانگین زمان‌ها در خروجی است. ابتدا میانگین زمان‌های اجرا در حالت ساده یا معمولی را که به میلی ثانیه است را در خروجی چاپ می‌کنیم. بعد از آن میانگین زمان‌های اجرا در حالت SIMD را در خروجی چاپ می‌کنیم و در آخر سرعت زمان اجرا در حالت SIMD را نسبت به حالت معمولی به درصد چاپ می‌کنیم. 

WriteLine($"Naive method average time:          {naiveTimesMs.Average():.##}");
WriteLine($"HW accelerated method average time: {hwTimesMs.Average():.##}");
WriteLine($"Hardware speedup:                   {naiveTimesMs.Average() / hwTimesMs.Average():P}%");

در این مقاله تنها به توضیحی در مورد این آزمایش اکتفا می‌کنیم. لازم به ذکر است که دیگر آزمایش‌ها نیز دقیقا ساختاری مشابه این آزمایش را دارند و تنها عملیات اجرا در آنها متفاوت است. در کلاس PerformanceTests توضیحات لازم مربوط به هر آزمایش و تابع داده شده است و می‌توانید با مراجعه به کد برنامه آنها را مورد بررسی قرار دهید.

برای اجرای تمامی آزمایش‌ها، کلیه توابع نوشته شده در کلاس PerformanceTests را در کلاس Program و در تابع Main که تابع شروع کننده برنامه می‌باشد، پس از بررسی وضعیت نوع‌های داده‌ای قرار می‌دهیم.

تصویر مربوط به اجرای کامل برنامه را می‌توانید مشاهده می‌کنید. 

این جدول بر اساس یک بار اجرای برنامه در سیستم من ترسیم شده است و اجرای برنامه در سیستم‌های مختلف خروجی‌های متفاوتی را دارد. لازم به ذکر است که اندازه آرایه‌ها بسیار بزرگ است و این نتایج با آرایه‌هایی به طول بیش از هزاران هزار عنصر می‌باشد.

زمان‌ها در جدول به میلی ثانیه می‌باشد.

ردیف

عملیات

دور اول

دور دوم

دور سوم

میانگین حالت ساده

میانگین حالت SIMD

درحالت ساده

درحالت SIMD

درحالت ساده

درحالت SIMD

درحالت ساده

درحالت SIMD

1

جمع دو آرایه با استفاده از یک آرایه کمکی در اعداد صحیح

157

131

128

131

128

138

137.67

133.33

2

جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی در اعداد float

122

133

99

99

99

93

106.67

108.33

3

جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی در اعداد صحیح

83

73

86

88

78

81

82.33

80.67

4

جمع دو آرایه اول ورودی - مجموع در آرایه سوم ریخته می‌شود - در اعداد صحیح کوچک بدون علامت

58

63

50

48

58

46

55.33

52.33

5

جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی در اعداد صحیح کوچک بدون علامت

55

40

53

36

53

46

53.67

40.67

6

بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح

91

36

91

39

90.67

38

90.66

38

7

بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت

90

20

89

19

88

18

89

19

8

جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی

33

309

32

263

31

291

32

287.67

9

جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی بدون بررسی سرریز

30

13

29

13

30

12

29.67

12.67

10

محاسبه میانگین و بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت

89

50

90

51

90

49

89.57

50



سورس کامل برنامه را که شامل تغییراتی در توابع برای بهبود و اضافه شدن کامنت برای فهم بیشتر کدها می‌باشد، در زیر می‌توانید دریافت کنید: 
   TestSIMD.zip  

مطالب
روش های ارث بری در Entity Framework - قسمت دوم
در قسمت اول در مورد روش TPT خواندید. در این قسمت به روش TPH می‌پردازیم.

روش TPH
در این روش، ارث بری از طریق فقط یک جدول ایجاد می‌شود و زیر مجموعه‌ها بر اساس مقدار یک فیلد از یکدیگر متمایز می‌شوند. پس اگر جدولی دارید که برای متمایز کردن رکوردهای آن از یک فیلد استفاده می‌کنید، روش TPH مناسب شما است. با روش TPH نیز می‌توانید به همان مدلی که در روش TPT دارید برسید، تنها تفاوت این هست که در روش TPH، تمامی داده‌ها در یک جدول قرار دارند و یک فیلد برای متمایز کردن رکوردها استفاده می‌شود. همه چیز با مثال عملی واضح‌تر است. پس کار خود را با یک مثال ادامه می‌دهیم. جدول مثال ما در شکل زیر مشخص است.


به نظر می‌رسد که این جدول با جداول قسمت قبل شباهتی دارد. بله! فیلدهای جداول مثال قبل در این جدول آمده اند.
  • فیلدهای FirstName و LastName از جدول Persons
  • فیلد HireDate از جدول Instructors
  • فیلد EnrollmentDate، Credits و Degree از جدول Students
  • فیلد AdminDate از جدول Admins
  • فیلدهای BusinessCredits و Discipline از جدول BusinessStudents

یک فیلد با نام PersonCategory نیز اضافه شده است که «مقداری عددی» می‌پذیرد و برای «متمایز کردن رکوردها» استفاده می‌شود:

  • 1 ، نمایانگر Student
  • 2 ، نمایانگر Instructor
  • 3 ، نمایانگر Admin
  • 4 ، نمایانگر BusinessStudent

از این جدول می‌خواهیم به مدل قسمت اول برسیم اما این بار با استفاده از روش TPH. در شکل زیر، جدول Persons به صورت مدل شده در برنامه نشان داده شده است.

حال باید چهار موجودیت مشتق شده را به مدل اضافه کنیم. موجودیت‌های Student، Instructor و Admin را با کلیک راست بر روی EDM Designer و انتخاب گزینه‌ی Entity از منوی Add New ایجاد کنید. در فرمی که باز می‌شود، از قسمت  Person ،Base type را انتخاب کنید. موجودیت BusinessStudent را نیز ایجاد و موجودیت پایه‌ی آن را موجودیت Student در نظر بگیرید. مدل ایجاد شده تا اینجای کار در شکل زیر مشخص است.

حال باید خصیصه‌های موجودیت Person را به موجودیت‌های مشتق شده منتقل کرد. بدین منظور، هر خصیصه از موجودیت Person را انتخاب، کلیدهای Ctrl+X را فشار دهید، سپس بر روی قسمت Properties موجودیت مشتق شده‌ی مورد نظر رفته و کلیدهای Ctrl+V را فشار دهید. نتیجه در شکل زیر نشان داده شده است.

اکنون زمان آن رسیده است تا جدول متناظر با هر یک از موجودیت‌های مشتق شده را معرفی کنیم. تمامی موجودیت‌های مشتق شده از جدول Persons استفاده می‌کنند. بر روی هر یک از آنها کلیک راست کرده و گزینه‌ی Table Mapping را انتخاب کنید. پنجره  ی Mapping Details نشان داده می‌شود. ابتدا بر روی عبارت Add a Table or View و سپس بر روی نشانگر رو به پایینی که کنار آن ظاهر می‌شود کلیک کنید (شکل زیر). 

آیتم Persons را انتخاب کنید. اکنون باید فیلد تفکیک کننده‌ی رکوردها را مشخص کنیم. برای این حالت باید یک شرط ایجاد نمود. در همان پنجره‌ی Mapping Details، عبارتی با عنوان Add a Condition وجود دارد. بر روی آن کلیک و در لیستی که ظاهر می‌شود، آیتم PersonCategory را انتخاب کنید (شکل زیر).

سپس در ستون Value/Property، مقدار آن را "1" قرار دهید (شکل زیر).

تناظر میان موجودیت و جدول Persons و مقداردهی مناسب به فیلد متمایز کننده را برای تمامی موجودیت‌های مشتق شده انجام دهید. دلیل این کار این است که EF بداند هر رکورد در چه زمانی باید به چه موجودیتی تبدیل شود. دقت کنید که پیشتر به مقدار فیلد متمایز کننده برای هر موجودیت اشاره کردیم. نکته‌ی مهم اینکه یک شرط نیز باید برای موجودیت Person ایجاد و مقدار فیلد متمایز کننده‌ی آن را "صفر" تعریف کنید.
مثال ما آماده است. آن را امتحان می‌کنیم.

using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities())
{

    var people = from p in context.Persons
                 select p;

    foreach (Person person in people)
    {
        Console.WriteLine("{0}, {1}",
            person.LastName,
            person.FirstName);

        if (person is Student)
            Console.WriteLine("    Degree: {0}",
                ((Student)person).Degree);
        
        if (person is BusinessStudent)
            Console.WriteLine("    Discipline: {0}",
                ((BusinessStudent)person).Discipline);
    }

    Console.ReadLine();
}
چه کدهای آشنایی! بله، این کدها همان کدهایی هستند که برای مثال روش TPT استفاده کردیم و بدون کوچکترین تغییری در اینجا نیز قابل استفاده هستند.

مزایای روش TPH
  • سرعت بالای عملیات CRUD، به دلیل وجود تمامی داده‌ها در یک جدول
  • تعداد جداول در پایگاه داده، کم و مدیریت آنها آسان‌تر است

معایب روش TPH
  • افزونگی داده ها. مقادیر برخی ستون‌ها برای بعضی از رکوردها، حاوی مقدار NULL است و تعداد این ستون‌ها به تعداد زیر مجموعه‌ها ارتباط دارد
  • عیب اول، باعث می‌شود تا در صورتی که داده‌ها به صورت دستی تغییر پیدا کنند، جامعیت داده‌ها از بین برود
  • افزایش بی دلیل حجم داده ها
  • اضافه و حذف کردن موجودیت‌ها به مدل، عملی زمانبر و پیچیده است
سومین روش، TPC است که در EF Designer، پشتیبانی از پیش تعبیه شده برای آن وجود ندارد و باید از طریق ویرایش فایل edmx. به آن رسید. استفاده از این روش توصیه نمی‌شود.

مطالب
امکان تعریف اعضای static abstract در اینترفیس‌های C# 11
امکان داشتن اعضای static abstract در اینترفیس‌ها شاید عجیب به‌نظر برسد یا حتی غیرضروری؛ اما در C# 11، پایه‌ی قابلیت جدیدی به نام «ریاضیات جنریک» شده‌است. به همین جهت در ابتدا نیاز است با اعضای static abstract آشنا شد و در قسمتی دیگر به «ریاضیات جنریک» پرداخت.


مثالی جهت توضیح علت نیاز به اعضای static abstract در اینترفیس‌ها

فرض کنید قصد داریم حاصل جمع اعضای یک آرایه‌ی int را محاسبه کنیم:
namespace CS11Tests;

public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Test()
    {
        var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4 });
        Console.WriteLine(sum);
    }

    private static int AddAll(int[] values)
    {
        int result = 0;
        foreach (var value in values)
        {
            result += value;
        }
        return result;
    }
}
روش متداول اینکار را در اینجا ملاحظه می‌کنید که حلقه‌ای بر روی عناصر آرایه، جهت یافتن حاصل جمع آن‌ها تشکیل شده‌است. اکنون فرض کنید بجای آرایه‌ای که در متد Test استفاده شده، از آرایه‌ی زیر استفاده شود:
var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4, 0.68 });
اینبار با خطای زیر متوقف می‌شویم:
Argument 1: cannot convert from 'double[]' to 'int[]' [CS11Tests]csharp(CS1503)
عنوان می‌کند که آرایه‌ی مدنظر از نوع []double تشخیص داده شده‌است و متد AddAll، تنها آرایه‌های از نوع int را قبول می‌کند. در جهت رفع این مشکل شاید بهتر باشد نمونه‌ی جنریک متد AddAll را ایجاد کنیم، تا بتوان انواع و اقسام نوع‌های ممکن را به آن ارسال کرد:
private static T AddAll<T>(T[] values)
    {
        T result = 0;
        foreach (var value in values)
        {
            result += value;
        }
        return result;
    }
اما اینکار میسر نیست. چون زمانیکه از T استفاده می‌شود، مفهوم و امکان وجود «عدد صفر» در آن نوع، مشخص نیست. یک روش حل این مشکل، مقید و محدود کردن نوع T است. برای مثال عنوان کنیم که T، عددی است و از نوع INumber (فرضی/خیالی) است و این INumber فرضی، به همراه مفهوم عدد صفر هم هست. یعنی اولین سطر بدنه‌ی متد AddAll را باید بتوان به صورت زیر بازنویسی کرد:
T result = T.Zero;
یعنی باید بتوان از طریق یک «نوع» عمومی مانند T (نه وهله‌ای/نمونه‌ای/instance ای از آن نوع؛ دقیقا خود آن نوع) به خاصیت Zero آن نوع، دسترسی یافت و آن خاصیت هم باید از نوع استاتیک باشد و چون تا C# 10 و دات نت 6، چنین امکانی مهیا نشده بود (البته در حالت preview قرار داشت)، تنها راه ممکن، تهیه‌ی یک نمونه‌ی جدید double متد AddAll است/بود.
در C# 11 و دات نت 7، با معرفی اینترفیس جدید INumber، می‌توان قید <where T : INumber<T را به T اعمال کرد (مانند نمونه‌ی زیر) و همچنین با استفاده از اعضای static abstract این اینترفیس، به مقدار T.Zero هم دسترسی یافت و اینبار قطعه کد زیر، بدون مشکل در C# 11 کامپایل می‌شود:
using System.Numerics;

namespace CS11Tests;

public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Test()
    {
        //var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4 });
        var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4, 0.68 });
        Console.WriteLine(sum);
    }

    private static T AddAll<T>(T[] values) where T : INumber<T>
    {
        T result = T.Zero;
        foreach (var value in values)
        {
            result += value;
        }
        return result;
    }
}
اگر به تعاریف INumber جدید مراجعه کنیم، نه فقط به خواص abstract static جدیدی می‌رسیم (که امکان دسترسی به T.Zero را میسر کرده‌اند)،
abstract static TSelf One { get; }
abstract static TSelf Zero { get; }
بلکه امکان تعریف اپراتورهای abstract static هم میسر شده‌اند (به همین جهت است که در کدهای فوق سطر result += value، هنوز هم کار می‌کند):
abstract static TResult operator +(TSelf left, TOther right);


مثال دیگری از کاربرد اعضای abstract static در اینترفیس‌ها

فرض کنید اینترفیس ISport را به همراه دو پیاده سازی از آن، به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
public interface ISport
{
    bool IsTeamSport();
}

public class Swimming : ISport
{
    public bool IsTeamSport() => false;
}

public class Football : ISport
{
    public bool IsTeamSport() => true;
}
اکنون جهت کار با متد IsTeamSport و تعریف جنریک این متد، می‌توان به صورت متداول زیر عمل کرد که در آن T، مقید به ISport شده‌است:
public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Display<T>(T sport) where T : ISport
    {
        Console.WriteLine("Is Team Sport:" + sport.IsTeamSport());
    }
}
برای کار با آن هم باید حتما نمونه‌ای از ()new Football و یا ()new Swimming را به آن ارسال کرد:
Display(new Football());
سؤال: آیا با توجه به مشخص بودن و محدود بودن نوع T، می‌توان با حذف پارامتر T sport، به متد IsTeamSport اینترفیس ISport دسترسی یافت؟ یعنی تعریف متد Display را طوری تغییر داد تا دیگر نیاز به نمونه سازی ()new Football نداشته باشد. همینقدر که نوع Football مشخص بود، بتوان متد IsTeamSport آن‌را فراخوانی کرد.
پاسخ: تا پیش‌از C# 11 یکی از روش‌‌های انجام اینکار، استفاده از reflection بود. اما در C# 11 با کمک static abstractها می‌توان تعاریف این اینترفیس و پیاده سازی‌های آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
public interface ISport
{
    static abstract bool IsTeamSport();
}

public class Swimming : ISport
{
    public static bool IsTeamSport() => false;
}

public class Football : ISport
{
    public static bool IsTeamSport() => true;
}
تا اینبار جهت دسترسی به متد IsTeamSport،‌مستقیما بتوان به خود «نوع»، «بدون نیاز به نمونه سازی آن» مراجعه کرد و قطعه کد زیر در C# 11 معتبر است:
public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Display<T>() where T : ISport
    {
        Console.WriteLine("Is Team Sport:" + T.IsTeamSport());
    }
}
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت پنجم - تعیین نوع هوک useReducer
هوک استاندارد useReducer، یک نمونه‌ی پیچیده‌تر هوک useState، برای مدیریت حالت است؛ با ساختاری شبیه به Redux، اما تنها مخصوص یک کامپوننت. هوک useReducer شبیه به یک نسخه‌ی کوچک و محلی Redux است. در این قسمت، نحوه‌ی تعیین نوع‌های قسمت‌های مختلف آن‌را با TypeScript بررسی می‌کنیم.


ایجاد کامپوننت جدید ReducerButtons

برای توضیح مفاهیم این قسمت، فایل جدید src\components\ReducerButtons.tsx را به همراه محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React, { useReducer } from "react";

const initialState = { rValue: true };
type State = {  rValue: boolean; };
type Action = {   type: string; };

function reducer(state: State, action: Action) {
  switch (action.type) {
    case "one":
      return { rValue: true };
    case "two":
      return { rValue: false };
    default:
      return state;
  }
}

export const ReducerButtons = () => {
  const [state, dispatch] = useReducer(reducer, initialState);
  return (
    <div>
      {state?.rValue && <h1>Visible</h1>}
      <button onClick={() => dispatch({ type: "one" })}>Action One</button>
      <button onClick={() => dispatch({ type: "two" })}>Action Two</button>
    </div>
  );
};
توضیحات:
- این کامپوننت دو دکمه را رندر می‌کند تا توسط آن‌ها بتوان چندین Action مختلف را جهت مدیریت حالت، سبب شد؛ مانند Action One و Two.
- initialState را در این مثال، یک شیء ساده در نظر گرفته‌ایم که تنها دارای یک مقدار boolean است.
- سپس نیاز به یک تابع ویژه را به نام reducer، داریم که مقدار state جاری و یک action را دریافت می‌کند. این تابع بر اساس نوع Action ای که به آن می‌رسد، state جدیدی را بازگشت می‌دهد و در قسمت رندر آن، با بررسی state?.rValue، سبب نمایش عبارتی خواهیم شد.
- در حین تعریف هوک useReducer، قسمت dispatch آن، تابعی است که یک Action را اجرا می‌کند. فراخوانی آن‌را در رویداد onClick دو دکمه‌ی تعریف شده مشاهده می‌کنید. این تابع یک شیء را دریافت می‌کند که type اکشن ارسالی به تابع reducer را مقدار دهی می‌کند.

توسط useReducer برای ایجاد تغییرات در شیء state کامپوننت جاری، از مفهومی به نام dispatch actions استفاده می‌شود. action در اینجا به معنای رخ‌دادن چیزی است؛ مانند کلیک بر روی یک دکمه و یا دریافت اطلاعاتی از یک API. در این حالت مقایسه‌ای بین وضعیت قبلی state و وضعیت فعلی آن صورت می‌گیرد و تغییرات مورد نیاز جهت اعمال به UI، محاسبه خواهند شد. اصلی‌ترین جزء آن، تابعی است به نام Reducer. این تابع، یک تابع خالص است و دو آرگومان را دریافت می‌کند. تابع Reducer، بر اساس action و یا رخ‌دادی، ابتدا کل state برنامه را دریافت می‌کند و سپس خروجی آن بر اساس منطق این تابع، یک state جدید خواهد بود. اکنون که این state جدید را داریم، برنامه‌ی React ما می‌تواند به تغییرات آن گوش فرا داده و بر اساس آن، UI را به روز رسانی کند.

اولین قسمتی را که در حین کار با useReducer توسط TypeScript به آن برخورد خواهیم کرد، نمایش خطاهایی در مورد نوع‌های پارامترهای state و action تابع reducer است. در حالت متداول جاوا اسکریپتی آن، این پارامترها، بدون نوع ذکر می‌شوند که در اینجا به any تفسیر خواهند شد و یک چنین تعاریفی با توجه به strict بودن تنظیمات tsconfig.json برنامه، مجاز نیست. به همین جهت نیاز به تعریف دو type جدید به نام‌های State و Action در اینجا وجود دارد تا خطاهای بدون نوع بودن پارامترهای تابع reducer برطرف شوند. نوع Action به همراه حداقل یک خاصیت به نام action رشته‌ای است و نوع State بر اساس initialState ای که تعریف کردیم، دارای یک خاصیت متناظر boolean است.

نکته‌ی جالب دومی که در اینجا توسط TypeScript گوشزد می‌شود، الزام به ذکر حالت default مربوط به switch ای است که در تابع reducer تعریف کرده‌ایم. اگر این حالت را حذف کنیم، بلافاصله خطای زیر را در قسمت تعریف useReducer نمایش می‌دهد:


عنوان می‌کند که خروجی تابع reducer، یک state جدید است؛ اما ممکن است از نوع never هم باشد که قابلیت ترجمه‌ی به نوع state را ندارد.


بهبود تعاریف نوع‌های useReducer

تا اینجا مهم‌ترین تغییرات تایپ‌اسکریپتی صورت گرفته، تعریف نوع‌های پارامترهای تابع reducer است. اکنون فرض کنید می‌خواهیم، سومین Action را هم به کامپوننت جاری اضافه کنیم:
<button onClick={() => dispatch({ type: "three" })}>Action Three</button>
با این تغییر، برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود، اما ... در عمل کار خاصی را هم انجام نمی‌دهد؛ چون switch تعریف شده‌ی در تابع reducer، یک case مخصوص به آن‌را تعریف نکرده‌است. یا حتی ممکن است در حین تعریف همان دو تابع dispatch، مقدار type را به اشتباه وارد کنیم و با حالت‌های تعریف شده‌ی در تابع reducer تطابقی نداشته باشد. به همین جهت علاقمندیم تا TypeScript بتواند جلوی یک چنین اشتباهاتی را نیز بگیرد؛ برای این منظور می‌توان از union types استفاده کرد:
type Action = {
   type: "one" | "two" | "three";
};
در اینجا تمام اکشن‌های ممکن و مدنظر را لیست کرده‌ایم که سبب خواهد شد تا اگر مقدار نوع اکشنی به درستی وارد نشود، بلافاصله خطایی را دریافت کنیم:


و یا حتی اگر مقدار action.type ای را در تابع reducer به اشتباه وارد کردیم، باز هم برنامه کامپایل نمی‌شود:



تا اینجا موفق شدیم جلوی ورود actionهای پیش بینی نشده را بگیریم. اما اگر در switch تعریف شده، "case "three را هم قید نکنیم، باز هم برنامه کامپایل می‌شود و خطایی گزارش نخواهد شد. برای این منظور فقط کافی است case default را حذف کنیم. چون action.type دیگر نمی‌تواند مقدار دیگری را بجز موارد ذکر شده‌ی در نوع Action داشته باشد. با حذف case default، اینبار ذکر "case "three یا هر کدام از مقادیر سه‌گانه‌ی مجازی که در اینجا تعریف کردیم، الزامی خواهد بود. در غیراینصورت، همان خطای دریافت خروجی never را از تابع reducer دریافت می‌کنیم که با ذکر هر سه case مجاز، برطرف می‌شود.
با این تغییرات، کدهای نهایی این قسمت به صورت زیر در خواهند آمد:
import React, { useReducer } from "react";

const initialState = { rValue: true };

type State = {
  rValue: boolean;
};

type Action = {
  type: "one" | "two" | "three";
};

function reducer(state: State, action: Action) {
  switch (action.type) {
    case "one":
      return { rValue: true };
    case "two":
      return { rValue: false };
    case "three":
      return { rValue: false };
  }
}

export const ReducerButtons = () => {
  const [state, dispatch] = useReducer(reducer, initialState);

  return (
    <div>
      {state?.rValue && <h1>Visible</h1>}
      <button onClick={() => dispatch({ type: "one" })}>Action One</button>
      <button onClick={() => dispatch({ type: "two" })}>Action Two</button>
      <button onClick={() => dispatch({ type: "three" })}>Action Three</button>
    </div>
  );
};
مطالب
پیاده سازی Full-Text Search با SQLite و EF Core - قسمت اول - ایجاد و به روز رسانی جدول مجازی FTS
SQLite به صورت توکار از full-text search پشتیبانی می‌کند؛ اما اهمیت آن چیست؟ هدف از full-text search، انجام جستجوهای بسیار سریع، در ستون‌های متنی یک جدول بانک اطلاعاتی است. بدون وجود یک چنین قابلیتی، عموما برای انجام اینکار از دستور LIKE استفاده می‌شود:
SELECT Title FROM Book WHERE Desc LIKE '%cat%';
کار این کوئری، یافتن ردیف‌هایی است که در آن واژه‌ی cat وجود دارند. مشکل این روش، عدم استفاده‌ی از ایندکس‌ها و اصطلاحا انجام یک full table scan است. با استفاده از دستور LIKE، باید تک تک ردیف‌های بانک اطلاعاتی برای یافتن واژه‌ی مدنظر، اسکن و بررسی شوند و انجام اینکار با بالا رفتن تعداد رکوردهای بانک اطلاعاتی، کندتر و کندتر خواهد شد. برای رفع این مشکل، راه حلی به نام full-text search ارائه شده‌است که کار آن ایندکس کردن تمام ستون‌های متنی مدنظر و سپس جستجوی بر روی این ایندکس از پیش آماده شده‌است.
معادل دستور LIKE در کوئری فوق، متد Contains در EF Core است:
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.Contains("cat")).ToList();
بنابراین هدف از این سری، جایگزین کردن متدهای الحاقی Contains ، StartsWith و EndsWith، با روشی بسیار سریعتر است.

یک نکته: کوئری فوق توسط EF Core و به همراه پروایدر SQLite آن، به صورت زیر ترجمه می‌شود (که آن نیز یک full table scan است):
SELECT  "c"."Text" FROM "Chapters" AS "c" WHERE ('cat' = '') OR (instr("c"."Text", 'cat') > 0)
اما دقیقا دستور Like را به همراه متدهای الحاقی StartsWith و یا EndsWith می‌توان مشاهده کرد:
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.StartsWith("cat")).ToList();
// SELECT "c"."Text", FROM "Chapters" AS "c" WHERE "c"."Text" IS NOT NULL AND ("c"."Text" LIKE 'cat%')
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.EndsWith("cat")).ToList();
// SELECT "c"."Title" FROM "Chapters" AS "c" WHERE "c"."Text" IS NOT NULL AND ("c"."Text" LIKE '%cat')


معرفی موجودیت‌های مثال این سری

هدف اصلی ما، ایندکس کردن full-text ستون‌های متنی عنوان و متن جدول بانک اطلاعاتی متناظر با Chapter است:
using System.Collections.Generic;

namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities
{
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public ICollection<Chapter> Chapters { get; set; }
    }

    public class Chapter
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public string Text { get; set; }

        public User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
}


ایجاد جدول مجازی Full-text search

زمانیکه عملیات Migration را در EF Core فعال و اجرا می‌کنیم، دو جدول متناظر با Chapter و User ایجاد می‌شوند. اما برای کار با full-text search، نیاز به ایجاد جداول دیگری است، تا کار نگهداری ایندکس‌های تشکیل شده‌ی از ستون‌های متنی مدنظر ما را انجام دهند. به این نوع جداول در SQLite، جدول مجازی و یا virtual table گفته می‌شود. یک virtual table در اصل تفاوتی با یک جدول معمولی ندارد. تفاوت در اینجا است که منطق دسترسی به این جدول مجازی از موتور FTS5 مربوط به SQLite باید عبور کند. تاکنون نگارش‌های مختلفی از موتور full-text search آن منتشر شده‌اند؛ مانند FTS3 ، FTS4 و غیره که آخرین نگارش آن، FTS5 می‌باشد و به همراه توزیعی که مایکروسافت ارائه می‌دهد، وجود دارد و نیازی به تنظیمات خاصی ندارد.
در اینجا روش ایجاد یک جدول مجازی جدید Chapters_FTS را مشاهده می‌کنید:
CREATE VIRTUAL TABLE "Chapters_FTS"
USING fts5("Text", "Title", content="Chapters", content_rowid="Id")
جدول مجازی، با اجرای دستور CREATE VIRTUAL TABLE  ایجاد می‌شود و USING fts5 آن به معنای استفاده‌ی از موتور full-text search نگارش پنجم آن است. سپس لیست ستون‌هایی را که می‌خواهیم ایندکس کنیم، ذکر می‌شوند؛ مانند Text و Title در اینجا. همانطور که مشاهده می‌کنید، فقط نام این ستون‌ها قابل تعریف هستند و هیچ نوع اطلاعات اضافه‌تری را نمی‌توان ذکر کرد.
ذکر پارامتر "content="Chapters اختیاری بوده و به این معنا است که نیازی نیست تا اصل داده‌های مرتبط با ستون‌های ذکر شده نیز ذخیره شوند و آن‌ها را می‌توان از جدول Chapters، بازیابی کرد. در این حالت برای برقراری ارتباط بین این جدول مجازی و جدول chapters، پارامتر "content_rowid="Id مقدار دهی شده‌است. content_rowid به primary key جدول content اشاره می‌کند. ذکر هر دوی این پارامترها اختیاری بوده و در صورت تنظیم، حجم نهایی بانک اطلاعاتی را کاهش می‌دهند. چون در این حالت دیگری نیازی به ذخیره سازی جداگانه‌ی اصل اطلاعات متناظر با ایندکس‌های FTS نیست.

اکنون که با دستور ایجاد جدول مجازی FTS آشنا شدیم، روش ایجاد آن در برنامه‌های مبتنی بر EF Core نیز دقیقا به همین صورت است:
private static void createFtsTables(ApplicationDbContext context)
{
    // For SQLite FTS
    // Note: This can be added to the `protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)` method too.
    context.Database.ExecuteSqlRaw(@"CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS ""Chapters_FTS""
    USING fts5(""Text"", ""Title"", content=""Chapters"", content_rowid=""Id"");");
}
فقط کافی است در ابتدای اجرای برنامه با استفاده از متد ExecuteSqlRaw، عبارت SQL متناظر با ایجاد جدول مجازی را اجرا کنیم. این یک روش ایجاد این نوع جداول است؛ روش دیگر آن، قرار دادن همین قطعه کد در متد "protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)" مربوط به کلاس‌های ایجاد شده‌ی توسط عملیات Migration است.


به روز رسانی اطلاعات جدول مجازی FTS، توسط تریگرها

پس از اجرای دستورCREATE VIRTUAL TABLE  فوق، SQLite پنج جدول را به صورت خودکار ایجاد می‌کند که در تصویر زیر قابل مشاهده هستند:


البته ما مستقیما با این جداول کار نخواهیم کرد و این جداول برای نگهداری اطلاعات ایندکس‌های full-text موتور FTS5، توسط خود SQLite نگهداری و مدیریت می‌شوند.

اما ... نکته‌ی مهم اینجا است که جدول مجازی Chapters_FTS، هرچند به جدول اصلی Chapters توسط پارامتر content آن متصل شده‌است، اما تغییرات آن‌را ردیابی نمی‌کند. یعنی هر نوع insert/update/delete ای که در جدول اصلی Chapters رخ می‌دهد، سبب ایندکس شدن اطلاعات جدید آن در جدول مجازی Chapters_FTS نمی‌شود و برای اینکار باید اطلاعات را مستقیما در جدول Chapters_FTS درج کرد.
روش پیشنهاد شده‌ی در مستندات رسمی آن، استفاده از تریگرهای پس از درج اطلاعات، پس از حذف اطلاعات و پس از به روز رسانی اطلاعات به صورت زیر است:
-- Create a table. And an external content fts5 table to index it.
CREATE TABLE tbl(a INTEGER PRIMARY KEY, b, c);
CREATE VIRTUAL TABLE fts_idx USING fts5(b, c, content='tbl', content_rowid='a');

-- Triggers to keep the FTS index up to date.
CREATE TRIGGER tbl_ai AFTER INSERT ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(rowid, b, c) VALUES (new.a, new.b, new.c);
END;
CREATE TRIGGER tbl_ad AFTER DELETE ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(fts_idx, rowid, b, c) VALUES('delete', old.a, old.b, old.c);
END;
CREATE TRIGGER tbl_au AFTER UPDATE ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(fts_idx, rowid, b, c) VALUES('delete', old.a, old.b, old.c);
  INSERT INTO fts_idx(rowid, b, c) VALUES (new.a, new.b, new.c);
END;
در اینجا ابتدا روش ایجاد یک جدول جدید و سپس ایجاد یک جدول مجازی FTS را از روی آن مشاهده می‌کنید.
در ادامه سه تریگر بر روی جدول اصلی که ما به صورت متداولی با آن در برنامه‌های خود کار می‌کنیم، تعریف شده‌اند. این تریگرها کار insert اطلاعات را در جدول مجازی ایجاد شده، به صورت خودکار انجام می‌دهند.
همانطور که مشاهده می‌کنید، یک rowid نیز در اینجا قابل تعریف است؛ rowid، ستون مخفی یک جدول مجازی FTS است و هرچند در حین ایجاد، آن‌را ذکر نمی‌کنیم، اما جزئی از ساختار آن بوده و قابل کوئری گرفتن است.

نکته‌ی مهم: به فرمت دستورات به روز رسانی جدول مجازی FTS دقت کنید. حتی در حالت تریگرهای update و یا delete نیز در اینجا دستور insert، مشاهده می‌شوند. این فرمت دقیقا باید به همین نحو رعایت شود؛ در غیراینصورت اگر از دستورات delete و یا update معمولی بر روی این جدول مجازی استفاده کنید، دفعه‌ی بعدی که برنامه را اجرا می‌کنید، خطای «این بانک اطلاعاتی تخریب شده‌است» را مشاهده کرده (database disk image is malformed) و دیگر نمی‌توانید با فایل بانک اطلاعاتی خود کار کنید.


به روز رسانی اطلاعات جدول مجازی FTS توسط EF Core

روش تعریف تریگرهای یاد شده، مستقل از EF Core بوده و راسا توسط خود بانک اطلاعاتی مدیریت می‌شود. بنابراین فقط کافی است دستور CREATE TRIGGER را به همان نحوی که عنوان شد، توسط متد ExecuteSqlRaw اجرا کنیم تا جزئی از ساختار بانک اطلاعاتی شوند؛ اما ... این روش برای برنامه‌هایی با متن‌های پیچیده کارآیی ندارد. برای مثال فرض کنید اطلاعات اصلی شما با فرمت HTML است. ایندکس ایجاد شده، تگ‌های HTML را حذف نمی‌کند و آن‌ها را نیز ایندکس می‌کند که نه تنها سبب بالا رفتن حجم بانک اطلاعاتی می‌شود، بلکه زمانیکه ما قصد جستجویی را بر روی اطلاعات HTML ای داریم، اساسا کاری به تگ‌های آن نداشته و هدف اصلی ما، متن‌های درج شده‌ی در آن است. نمونه‌ی دیگر آن داشتن اطلاعاتی با «اعراب» است و یا شاید نیاز به یک‌دست سازی ی و ک فارسی وجود داشته باشد. به این نوع عملیات، «نرمال سازی متن» گفته می‌شود و با روش تریگرهای فوق قابل تعریف و مدیریت نیست. به همین جهت می‌توان از روش پیشنهادی زیر استفاده کرد:

الف) یافتن لیست اطلاعات تغییر یافته‌ی حاصل از اعمال insert/update/delete
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class EFChangeTrackerExtensions
    {
        public static List<(EntityState State, TEntity NewEntity, TEntity OldEntity)>
                    GetChangedEntities<TEntity>(this DbContext dbContext) where TEntity : class, new()
        {
            if (!dbContext.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled)
            {
                // ChangeTracker.Entries() only calls `Try`DetectChanges() behind the scene.
                dbContext.ChangeTracker.DetectChanges();
            }

            return dbContext.ChangeTracker.Entries<TEntity>()
                    .Where(IsEntityChanged)
                    .Select(entityEntry => (entityEntry.State,
                                            entityEntry.Entity,
                                            createWithValues<TEntity>(entityEntry.OriginalValues)))
                    .ToList();
        }

        private static bool IsEntityChanged(EntityEntry entry)
        {
            return entry.State == EntityState.Added
                    || entry.State == EntityState.Modified
                    || entry.State == EntityState.Deleted
                    || entry.References.Any(r => r.TargetEntry?.Metadata.IsOwned() == true && IsEntityChanged(r.TargetEntry));
        }

        private static T createWithValues<T>(PropertyValues values) where T : new()
        {
            var entity = new T();
            foreach (var prop in values.Properties)
            {
                var value = values[prop.Name];
                if (value is PropertyValues)
                {
                    throw new NotSupportedException("nested complex object");
                }
                else
                {
                    prop.PropertyInfo.SetValue(entity, value);
                }
            }
            return entity;
        }
    }
}
هدف از متد GetChangedEntities فوق این است که با استفاده از سیستم tracking، نوع عملیات انجام شده و همچنین اصل موجودیت‌ها را پیش و پس از تغییر، بتوان لیست کرد و سپس بر اساس آن‌ها، جدول مجازی FTS را به روز رسانی نمود.
علت نیاز به نمونه‌ی اصل و سپس تغییر کرده‌ی موجودیت‌ها، به نحوه‌ی تعریف تریگرهای مخصوص به به روز رسانی FTS بر می‌گردد. اگر دقت کرده باشید در این تریگرها، new.a و همچنین old.a را داریم که برای شبیه سازی آن‌ها دقیقا باید به اطلاعات یک رکورد، در پیش و پس از به روز رسانی آن، دسترسی یافت.

ب) تعریف تریگرهای SQL توسط سیستم tracking؛ به همراه عملیات نرمال سازی اطلاعات
using System.Collections.Generic;
using System.Data;
using System.Text.RegularExpressions;
using EFCoreSQLiteFTS.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class FtsNormalizer
    {
        private static readonly Regex _htmlRegex = new Regex("<[^>]*>", RegexOptions.Compiled);

        public static string NormalizeText(this string text)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(text))
            {
                return string.Empty;
            }

            // Remove html tags
            text = _htmlRegex.Replace(text, string.Empty);

            // TODO: add other normalizers here, such as `remove diacritics`, `fix Persian Ye-Ke` and so on ...

            return text;
        }
    }

    public static class UpdateFtsTriggers
    {
        public static void UpdateChapterFTS(
            this DbContext context,
            List<(EntityState State, Chapter NewEntity, Chapter OldEntity)> changedChapters)
        {
            var database = context.Database;

            try
            {
                database.BeginTransaction(IsolationLevel.ReadCommitted);

                foreach (var (State, NewEntity, OldEntity) in changedChapters)
                {
                    var chapterNew = NewEntity;
                    var chapterOld = OldEntity;

                    var normalizedNewText = chapterNew.Text.NormalizeText();
                    var normalizedOldText = chapterOld.Text.NormalizeText();
                    var normalizedNewTitle = chapterNew.Title.NormalizeText();
                    var normalizedOldTitle = chapterOld.Title.NormalizeText();
                    switch (State)
                    {
                        case EntityState.Added:
                            if (shouldSkipAddedChapter(chapterNew))
                            {
                                continue;
                            }
                            database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS(rowid, Text, Title) values({0}, {1}, {2});",
                                    chapterNew.Id, normalizedNewText, normalizedNewTitle);
                            break;
                        case EntityState.Modified:
                            if (shouldSkipModifiedChapter(chapterNew, chapterOld))
                            {
                                continue;
                            }
                            // This format is important! Otherwise we will get `SQLite Error 11: 'database disk image is malformed'.` error!
                            database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS(Chapters_FTS, rowid, Text, Title)
                                                        VALUES('delete', {0}, {1}, {2}); ",
                                                        chapterOld.Id, normalizedOldText, normalizedOldTitle);
                            database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS(rowid, Text, Title) values({0}, {1}, {2});",
                                    chapterNew.Id, normalizedNewText, normalizedNewTitle);
                            break;
                        case EntityState.Deleted:
                            // This format is important! Otherwise we will get `SQLite Error 11: 'database disk image is malformed'.` error!
                            database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS(Chapters_FTS, rowid, Text, Title)
                                                        VALUES('delete', {0}, {1}, {2}); ",
                                    chapterOld.Id, normalizedOldText, normalizedOldTitle);
                            break;
                    }
                }
            }
            finally
            {
                database.CommitTransaction();
            }
        }

        private static bool shouldSkipAddedChapter(Chapter chapterNew)
        {
            // TODO: add your logic to avoid indexing this item
            return false;
        }

        private static bool shouldSkipModifiedChapter(Chapter chapterNew, Chapter chapterOld)
        {
            // TODO: add your logic to avoid indexing this item
            return chapterNew.Text == chapterOld.Text && chapterNew.Title == chapterOld.Title;
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف متد UpdateChapterFTS را مشاهده می‌کند که اطلاعات خودش را از متد GetChangedEntities دریافت کرده و سپس یکی یکی آن‌ها را در جدول مجازی FTS، با فرمت مخصوصی که عنوان شد (دقیقا متناظر با فرمت تریگرهای مستندات رسمی FTS)، درج می‌کند.
همچنین در اینجا متد NormalizeText را نیز مشاهده می‌کند که بر روی ستون‌های متنی اعمال شده‌است. کار آن پاکسازی تگ‌های یک متن HTML ای است و نگهداری اطلاعات صرفا متنی آن. در اینجا اگر نیاز بود می‌توان منطق‌های پاکسازی اطلاعات دیگری را نیز اعمال کرد.
اکنون که این اطلاعات به صورت پاکسازی شده در جدول مجازی درج می‌شوند، زمانیکه بر روی آن‌ها جستجویی صورت می‌گیرد، دیگر شامل جستجوی بر روی تگ‌های HTML ای نیست و دقت بسیار بیشتری دارد.

ج) اتصال به سیستم
پس از تعریف متدهای الحاقی GetChangedEntities و UpdateChapterFTS، اکنون روش اتصال آن‌ها به DbContext برنامه، با بازنویسی متد SaveChanges آن است:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Chapter> Chapters { get; set; }
        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public override int SaveChanges()
        {
            var changedChapters = this.GetChangedEntities<Chapter>();

            this.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = false; // for performance reasons, to avoid calling DetectChanges() again.
            var result = base.SaveChanges();
            this.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = true;

            this.UpdateChapterFTS(changedChapters);
            return result;
        }
    }
}
از این پس تمام عملیات insert/update/delete برنامه تحت کنترل قرار گرفته و به صورت خودکار سبب به روز رسانی جدول مجازی FTS نیز می‌شوند.


در قسمت بعدی، روش کوئری گرفتن از این جدول مجازی FTS را بررسی می‌کنیم.
مطالب
بررسی معادل‌های LINQ to Objects در TypeScript
اگر برنامه نویس NET. باشید، پس از مدتی کار با LINQ، در سایر زبان‌های دیگر نیز به دنبال این قابلیت فوق العاده‌ی functional یا تابعی خواهید گشت. در این مطلب، خلاصه‌ای از متدهای توکار جاوا اسکریپت را که می‌توانند معادل‌هایی برای متدهای LINQ to Objects دات نت باشند، بررسی خواهیم کرد.


تدارک ساختار ابتدایی این مطلب

در اینجا اینترفیسی را که بیانگر ساختار شیء شخص است، به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
export interface Person {
  name: string;
  age: number;
}
سپس آرایه‌ای را بر اساس این شیء تدارک خواهیم دید:
export class LinqTestsComponent {

  people: Person[] = [
    { name: "User 4", age: 27 },
    { name: "User 5", age: 42 },
    { name: "User 6", age: 8 },
    { name: "User 1", age: 20 },
    { name: "User 2", age: 35 },
    { name: "User 3", age: 78 }
  ];

}
در ادامه تمام اعمال مدنظر را بر روی این آرایه انجام می‌دهیم.
همچنین سه متد ذیل را نیز برای لاگ کردن عنوان آزمایش، نمایش محتوای آرایه‌ی اصلی و نمایش نتیجه‌ی آزمایش، به این کلاس اضافه می‌کنیم:
  logTitle(title: string) {
    console.log(`%c${title}`, "background: #222; color: #bada55");
  }

  logOriginalArray() {
    console.log(`original this.people:${JSON.stringify(this.people)}`);
  }

  logResult(message: string, result: any) {
    console.log(`${message}:${JSON.stringify(result)}`);
  }


معادل متد Where در TypeScript

متد filter که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد Where، جهت فیلتر کردن عناصر بر اساس یک خاصیت، یا چندین خاصیت باشد:
  equivalentToWhere() {
    const youngerThan40 = this.people.filter(person => person.age < 40); // ECMAScript 5
    this.logResult("People younger than 40", youngerThan40);

    // Filtering on Multiple Criteria
    const youngsters = this.people.filter(
      person => person.age < 40 && person.name.toLocaleLowerCase().indexOf("user") !== -1);
    this.logResult("Users younger than 40", youngsters);
  }
با این خروجی
People younger than 40:[
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35}
]

Users younger than 40:[
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35}
]
در اینجا نحوه‌ی استفاده‌ی از arrow functions ES6 را نیز جهت ساده سازی تعریف callback متد filter مشاهده می‌کنید که نمایش آن بسیار شبیه به عبارات LINQ در دات نت است.


معادل متد Any در TypeScript

متد some که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد Any باشد. اگر یکی از عناصر آرایه، بر اساس شرط تعیین شده یافت شود، این متد مقدار true را باز می‌گرداند:
  equivalentToAny() {

    const anyUnder40 = this.people.some(person => person.age < 40); // ECMAScript 5
    this.logResult("Are any people under 40?", anyUnder40); // true

    // Filtering on Criteria Matching any Object Properties
    const filterBy = "user";
    const anyUsers = this.people.filter(person =>
      Object.keys(person).some(property => {
        let value = (<any>person)[property];
        if (typeof value === "string") {
          value = value.toLocaleLowerCase();
        }
        return value.toString().indexOf(filterBy) !== -1;
      })
    );
    this.logResult("anyUsers", anyUsers);
  }
با این خروجی:
Are any people under 40?:true
anyUsers:[
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 3","age":78}
]
در مثال اول، بررسی شده‌است که آیا شخصی با سن کمتر از 40 در این لیست وجود دارد؟
در مثال دوم، جستجویی بر روی تمام خواص شیء شخص انجام شده‌است. در اینجا توسط متد Object.keys، لیست خواص شیء یافت شده‌است. سپس بر روی این لیست توسط متد some، بررسی شده‌است که آیا خاصیت رشته‌ای وجود دارد که مساوی عبارت filterBy باشد؟ حاصل این بررسی به عنوان شرط متد filter جهت بازگشت آرایه‌ی متناظری از اشخاص یافت شده، استفاده شده‌است.


معادل متد ‍Contains در TypeScript

متد includes که جزو متدهای توکار ES7 است، می‌تواند معادلی برای متد Contains باشد و کار آن بررسی وجود عنصری در یک لیست است:
  equivalentToContains() {

    const searchElement: Person = { name: "User 4", age: 27 };
    const containsUser4 = this.people.includes(searchElement); // ECMAScript 2016 = ECMAScript 7
    this.logResult("Contains searchElement", containsUser4); // false -> only compares by reference and not by value.

    const indexOfUser4 = this.people.indexOf(searchElement); // ECMAScript 5
    this.logResult("indexOfUser4", indexOfUser4); // -1 -> only compares by reference and not by value.

    const stringifiedObj = JSON.stringify(searchElement);
    const includesUser4 = this.people.some(person => JSON.stringify(person) === stringifiedObj);
    this.logResult("includesUser4", includesUser4); // true -> compares by by value.
  }
در اینجا باید دقت داشت که اگر آرایه‌ی مدنظر رشته‌ای و یا عددی باشد، متد includes نتیجه‌ی مطلوبی را بازگشت می‌دهد. اما چون در اینجا وجود یک شیء را در لیست اشخاص بررسی می‌کنیم، این مقایسه بر اساس ارجاع عناصر خواهد بود و نتیجه‌ی نهایی یافت شدن آن، منفی است (شیء searchElement هیچ ارجاعی را در آرایه‌ی اشخاص ندارد، هرچند ظاهر آن شبیه به یکی از عناصر آن است). حتی متد indexOf نیز به همین صورت عمل می‌کند.
یکی از روش‌های مقایسه‌ی بر اساس تمام مقادیر خواص یک شیء، استفاده از متد JSON.stringify است که اگر آن‌را با متد some ترکیب کنیم، می‌توان به نتیجه‌ی مطلوبی رسید:
Contains searchElement:false
indexOfUser4:-1
includesUser4:true


معادل متد ‍All در TypeScript

متد every که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد All باشد و کار آن بررسی صحت شرط اعمالی، بر روی تک تک عناصر لیست است. اگر این بررسی با موفقیت صورت گرفت، مقدار true را بازگشت می‌دهد:
  equivalentToAll() {
    const allUnder30 = this.people.every(person => person.age < 30); // ECMAScript 5
    this.logResult("Are all people under 30?", allUnder30); // false
  }
با این خروجی:
 Are all people under 30?:false


معادل متدهای First و FirstOrDefault در TypeScript

می‌توان از متدهای filter و یا find بومی ES5 و ES 6 برای شبیه سازی متدهای First  (یافتن اولین عنصر درخواستی در یک لیست) و  FirstOrDefault استفاده کرد:
  equivalentToFirstOrDefault() {
    const vahidOrDefault = this.people.filter(item => item.name === "Vahid")[0] || null; // ECMAScript 5
    this.logResult("vahidOrDefault", vahidOrDefault);

    const user1OrDefault = this.people.find(item => item.name === "User 1") || null; // ECMAScript 2015 = ECMAScript 6
    this.logResult("user1OrDefault", user1OrDefault);
  }
متد filter، در صورت برآورده نشدن شرط آن، یک آرایه‌ی خالی را بازگشت می‌دهد که مقدار [0] آن، undefined است. بنابراین ترکیب آن با null ||، سبب بازگشت نال، در صورت خالی بودن آرایه می‌شود؛ یا همان حالت OrDefault (یا بازگشت مقدار پیش فرض، یا نال در اینجا). متد find نیز در صورت نیافتن عنصر درخواستی، مقدار undefined را بازگشت می‌دهد.


معادل متد FindIndex در TypeScript

متد findIndex که جزو متدهای توکار ES6 است، می‌تواند معادلی برای متد FindIndex در جهت یافتن ایندکس عنصری در یک لیست، بر اساس شرط درخواستی، باشد.
  equivalentToFindIndex() {
    const index = this.people.findIndex(person => person.age === 8); // ECMAScript 2015 = ECMAScript 6
    this.logResult("index of the user with age 8", index)
  }
با این خروجی:
 index of the user with age 8:2


معادل متد Select در TypeScript

متد map که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد Select، برای تغییر شکل نهایی خروجی یک لیست باشد:
  equivalentToSelect() {
    const names = this.people.map(person => person.name); // ECMAScript 5
    this.logResult("Selected the names of people", names);
  }
برای مثال در اینجا در لیست اشخاص، تنها خاصیت name آن‌ها، انتخاب و بازگشت داده شده‌است:
 Selected the names of people:["User 4","User 5","User 6","User 1","User 2","User 3"]


معادل متد Aggregate در TypeScript

متد reduce که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند شبیه به متد Aggregate عمل کند و لیستی از عناصر را به یک مقدار کاهش دهد:
  equivalentToAggregate() {
    // ECMAScript 5
    const aggregate = this.people.reduce((person1, person2) => {
      return { name: "", age: person1.age + person2.age };
    });
    this.logResult("Aggregate age", aggregate.age); // { age: 210 }
  }
با این خروجی:
 Aggregate age:210


معادل متد ForEach در TypeScript

متد forEach که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد ForEach باشد که روشی functional برای پیمودن عناصر یک لیست است:
  equivalentToForEach() {
    // ECMAScript 5
    this.people.forEach(person => {
      this.logResult("person", person);
    });
  }
با این خروجی:
 person:{"name":"User 4","age":27}
 person:{"name":"User 5","age":42}
 person:{"name":"User 6","age":8}
 person:{"name":"User 1","age":20}
 person:{"name":"User 2","age":35}
 person:{"name":"User 3","age":78}


معادل متد OrderBy در TypeScript

متد sort که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد OrderBy باشد که جهت مرتب سازی عناصر یک لیست از آن استفاده می‌شود:
    // ECMAScript 5
    let orderedByAgeAscending = this.people.sort((person1, person2) => {
      const a = person1.age;
      const b = person2.age;
      return a > b ? 1 : -1;
    });
    this.logResult("Ordered by age ascending", orderedByAgeAscending);
متد sort یک callback را می‌پذیرد و هر بار دو آیتم در حال مرتب سازی را به آن ارسال می‌کند. در این حالت اگر خروجی این callback:
 - مساوی صفر باشد، تغییری را به وجود نمی‌آورد.
 - کمتر از صفر باشد، اولین عنصر را قبل از دومین عنصر قرار می‌دهد.
 - بیشتر از صفر باشد، دومین عنصر را پس از اولین عنصر قرار می‌دهد.

منطق مقایسه‌ی فوق را به صورت ذیل نیز می‌توان خلاصه کرد:
    orderedByAgeAscending = this.people.sort((person1, person2) => person1.age - person2.age);
    this.logResult("Ordered by age ascending", orderedByAgeAscending);
با این خروجی:
Ordered by age ascending:[
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 3","age":78}
]
و یا اگر بخواهیم این لیست را بر اساس نام اشخاص مرتب سازی کنیم، به منطق ذیل خواهیم رسید:
    const orderedByName = this.people.sort((person1, person2) => {
      // name1.localeCompare(name2) // is case insensitive
      // or use toUpperCase() to ignore character casing
      const name1 = person1.name.toUpperCase();
      const name2 = person2.name.toUpperCase();
      return name1 > name2 ? 1 : -1;
    })
    this.logResult("Ordered by name", orderedByName);
    this.logOriginalArray();
با این خروجی:
Ordered by name:[
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 3","age":78},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8}
]

original this.people:[
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 3","age":78},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8}
]
نکته‌ی مهم: همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد sort نه فقط یک خروجی مرتب شده را بازگشت داده‌است، بلکه اصل آرایه را نیز درجا مرتب سازی کرده‌است و ترتیب عناصر این آرایه، دیگر با آرایه‌ی قبلی و اصلی یکی نیست.


امکان ترکیب زنجیروار متدهای کار بر روی لیست‌ها در TypeScript

همانند LINQ، در اینجا نیز می‌توان متدهای فوق را به صورت زنجیروار بر روی یک لیست فراخوانی و اجرا کرد:
  chainFunctionCalls() {
    const namesOfPeopleOver30OrderedDesc =
      this.people
        .filter(person => person.age > 30)
        .map(person => person.name)
        .sort((name1, name2) => {
          // name1.localeCompare(name2) // is case insensitive
          // or use toUpperCase() to ignore character casing
          name1 = name1.toUpperCase();
          name2 = name2.toUpperCase();
          return name2 > name1 ? 1 : -1;
        });
    this.logResult("the names of all people over 30 ordered by name descending", namesOfPeopleOver30OrderedDesc);
  }
با این خروجی:
 the names of all people over 30 ordered by name descending:["User 5","User 3","User 2"]
در اینجا ابتدا اشخاص بالای 30 سال فیلتر شده‌اند. سپس فقط خاصیت رشته‌ای نام آن‌ها انتخاب شده‌است و در آخر این نام‌ها به صورت نزولی مرتب شده‌اند.


معادل متد Skip در TypeScript

متد splice که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند شبیه به متد Skip عمل کند. این متد آرایه‌ای را بازگشت می‌دهد که حاوی عناصری است که پس از تعداد ذکر شده، در آرایه‌ی اصلی وجود دارند:
  equivalentToSkip() {
    const skip2 = this.people.splice(2); // ECMAScript 5
    this.logResult("skip2 -> the deleted elements", skip2);
    this.logOriginalArray();
  }
با این خروجی:
skip2 -> the deleted elements:[
{"name":"User 3","age":78},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8}
]

original this.people:[
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35}
]
کار واقعی متد splice، حذف عناصر باقیمانده‌ی در آرایه‌است و خروجی آن دقیقا لیست موارد حذف شده‌است. به همین جهت است که در نتیجه‌ی فوق، اکنون آرایه‌ی اصلی تنها دارای دو عضو باقیمانده است (و دیگر با آرایه‌ی اصلی و ابتدایی یکی نیست).
مطالب
RadioButtonList در ASP.NET MVC

برای تهیه یک RadioButtonList نیز می‌توان از همان نکته‌ی CheckBoxList استفاده کرد: نام عناصر radio button اضافه شده به صفحه را یکسان وارد می‌کنیم. به این ترتیب یک گروه تشکیل خواهد شد و زمانیکه اطلاعات این عناصر به سرور ارسال می‌شود، اینبار بجای یک آرایه، تنها مقدار کنترل انتخاب شده، ارسال می‌گردد. یک مثال:
یک پروژه جدید و خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس کنترلر Home و View خالی Index را نیز ایجاد نمائید. محتویات این دو را به نحو زیر تغییر دهید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>HandleForm1 (Normal)</legend>
@using (Html.BeginForm(actionName: "HandleForm1", controllerName: "Home"))
{
@:your favorite tech: <br />
@Html.RadioButton(name: "tech", value: ".NET", isChecked: true) @:DOTNET <br />
@Html.RadioButton(name: "tech", value: "JAVA", isChecked: false) @:JAVA <br />
@Html.RadioButton(name: "tech", value: "PHP", isChecked: false) @:PHP <br />
<input type="submit" value="Submit" />
}
</fieldset>

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication23.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult HandleForm1(string tech)
{
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

در اینجا سه RadioButton با نامی یکسان در صفحه اضافه شده‌اند. سپس داخل متد HandleForm1 یک breakpoint قرار دهید. اکنون برنامه را اجرا کنید و فرم را به سرور ارسال نمائید. پارامتر tech با value عنصر انتخابی مقدار دهی خواهد شد.

تهیه یک RadioButtonList عمومی

اطلاعات فوق را می‌توان تبدیل به یک HtmlHelper با قابلیت استفاده مجدد نیز نمود:

@helper RadioButtonList(string groupName, IEnumerable<System.Web.Mvc.SelectListItem> items)
{
<div class="RadioButtonList">
@foreach (var item in items)
{
@item.Text
<input type="radio" name="@groupName"
value="@item.Value"
@if (item.Selected) { <text>checked="checked"</text> }
/>
<br />
}
</div>
}

برای مثال یک فایل را در مسیر app_code\Helpers.cshtml ایجاد کرده و اطلاعات فوق را به آن اضافه نمائید.
اینبار برای استفاده از آن خواهیم داشت:

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication23.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Tags = new[]
{
new SelectListItem { Text = ".NET", Value = "Val1", Selected = true },
new SelectListItem { Text = "JAVA", Value = "Val2", Selected = false },
new SelectListItem { Text = "PHP", Value = "Val3", Selected = false }
};
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult HandleForm2(string preferredTechnology)
{
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>

<fieldset>
<legend>HandleForm2 (Helper)</legend>
@using (Html.BeginForm(actionName: "HandleForm2", controllerName: "Home"))
{
@:your favorite tech: <br />
@Helpers.RadioButtonList("preferredTechnology", (SelectListItem[])ViewBag.Tags)
<input type="submit" value="Submit" />
}
</fieldset>

متد سفارشی تهیه شده، یک آرایه از SelectListItem ها را دریافت کرده و به صورت خودکار تبدیل به RadioButtonList می‌کند. بر اساس نام آن می‌توان به مقدار انتخاب شده ارسالی به سرور در کنترلر مرتبط، دسترسی یافت.


تهیه یک Templated helper سفارشی

در عمل زمانیکه با مدل‌ها کار می‌کنیم و اطلاعات برنامه قرار است Strongly typed باشند، مرسوم است لیستی از انتخاب‌ها را به صورت یک enum تعریف کنند. برای مثال مدل زیر را به برنامه اضافه کنید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication23.Models
{
public enum Gender
{
[Display(Name = "مرد")]
Male,
[Display(Name = "زن")]
Female,
}

public class User
{
[ScaffoldColumn(false)]
public int Id { set; get; }

[Display(Name = "نام")]
public string Name { set; get; }

[Display(Name = "جنسیت")]
[UIHint("EnumRadioButtonList")]
public Gender Gender { set; get; }
}
}

قصد داریم یک Templated helper سفارشی را به نام EnumRadioButtonList، ایجاد کنیم تا در زمان فراخوانی متد Html.EditorForModel، به صورت خودکار enum تعریف شده را به صورت یک RadioButtonList نمایش دهد.
برای این منظور فایل جدید Views\Shared\EditorTemplates\EnumRadioButtonList.cshtml را به برنامه اضافه کنید. محتوای آن‌را به نحو زیر تغییر دهید:

@using System.ComponentModel.DataAnnotations
@using System.Globalization
@model Enum
@{
Func<Enum, string> getDescription = enumItem =>
{
var type = enumItem.GetType();
var memInfo = type.GetMember(enumItem.ToString());
if (memInfo != null && memInfo.Any())
{
var attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false);
if (attrs != null && attrs.Any())
return ((DisplayAttribute)attrs[0]).GetName();
}
return enumItem.ToString();
};

var listItems = Enum.GetValues(Model.GetType())
.OfType<Enum>()
.Select(enumItem =>
new SelectListItem()
{
Text = getDescription(enumItem),
Value = enumItem.ToString(),
Selected = enumItem.Equals(Model)
});

string prefix = ViewData.TemplateInfo.HtmlFieldPrefix;
ViewData.TemplateInfo.HtmlFieldPrefix = string.Empty;

int index = 0;
foreach (var li in listItems)
{
string fieldName = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, "{0}_{1}", prefix, index++);
<div class="editor-radio">
@Html.RadioButton(prefix, li.Value, li.Selected, new { @id = fieldName })
@Html.Label(fieldName, li.Text)
</div>
}

ViewData.TemplateInfo.HtmlFieldPrefix = prefix;
}

در اینجا به کمک Reflection به اطلاعات enum دریافتی دسترسی خواهیم داشت. بر این اساس می‌توان نام عناصر آن‌را یافت و تبدیل به یک RadioButtonList کرد. البته کار به همینجا ختم نمی‌شود. در این بین باید دقت داشت که ممکن است از ویژگی Display (مانند مدل نمونه فوق) بر روی تک تک عناصر یک enum نیز استفاده شود. به همین جهت این مورد نیز باید پردازش گردد.
نهایتا برای استفاده از این Templated helper سفارشی، کنترلر و View برنامه را به نحو زیر می‌توان تغییر داد:

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication23.Models;

namespace MvcApplication23.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var user = new User { Id = 1, Name = "name 1", Gender = Gender.Male };
return View(user);
}

[HttpPost]
public ActionResult HandleForm3(User user)
{
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

@model MvcApplication23.Models.User
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>HandleForm3 (EditorForModel)</legend>
@using (Html.BeginForm(actionName: "HandleForm3", controllerName: "Home"))
{
@Html.EditorForModel()
<input type="submit" value="Submit" />
}
</fieldset>

برای استفاده از یک templated helper سفارشی چندین روش وجود دارد:
الف) همانند مثال فوق از ویژگی UIHint استفاده شود.
ب) نام فایل را به enum.cshtml تغییر دهیم. به این ترتیب از این پس کلیه enumها در صورت استفاده از متد Html.EditorForModel، به صورت خودکار تبدیل به یک RadioButtonList می‌شوند.
ج) متد زیر نیز همین کار را انجام می‌دهد:
@Html.EditorFor(model => model.EnumProperty, "EnumRadioButtonList")


مطالب
سرویس جمع و مفرد سازی اسامی

اگر به Entity data model wizard در VS.Net 2010 دقت کرده باشید، گزینه‌ی "Pluralize or singularize generated object names" نیز به آن اضافه شده است:



این مورد از این جهت حائز اهمیت است که عموما نام جداول در بانک اطلاعاتی، جمع است و نام کلاس متناظر ایجاد شده برای آن در کدهای برنامه بهتر است مفرد باشد. برای مثال نام جدول، Customers است و نام کلاس آن بهتر است Customer تعریف گردد. به این صورت کار کردن با آن توسط یک ORM با معناتر خواهد بود؛ زیرا زمانیکه یک وهله از شیء Customer ایجاد می‌شود، فقط یک رکورد از بانک اطلاعاتی مد نظر است؛ در حالیکه یک جدول مجموعه‌ای است از رکوردها.
زبان انگلیسی هم پر است از اسامی جمع و مفرد باقاعده و بی‌قاعده و کل عملیات با اضافه و حذف کردن یک s و یا es پایان نمی‌یابد؛ برای مثال phenomenon و phenomena را در نظر بگیرد تا Money و Moneys.
این امکان مهیا شده توسط Entity Framework 4.0 یا همان EF v2 با برنامه نویسی هم قابل دسترسی است و در اسمبلی System.Data.Entity.Design.dll و فضای نام System.Data.Entity.Design.PluralizationServices قرار گرفته است.
این اسمبلی جزیی از دات نت 4 است و اگر آن‌را توسط گزینه‌ی Add references در VS.NET مشاهده نمی‌کنید، علت آن است که در تنظیمات پروژه جاری، گزینه‌ی Target framework بر روی Client profile قرار گرفته است که باید به دات نت 4 کامل تغییر یابد.
استفاده از آن هم به صورت زیر است:

using System;
using System.Data.Entity.Design.PluralizationServices;
using System.Globalization;

namespace PluralizationServicesTest
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var service = PluralizationService.CreateService(CultureInfo.GetCultureInfo("en"));
Console.WriteLine(service.Pluralize("mouse"));
Console.WriteLine(service.IsPlural("phenomena"));
}
}
}

ملاحظات:
این روش فعلا به زبان انگلیسی محدود است و اگر Culture را به مورد دیگری تنظیم کنید با خطای "We don't support locales other than English yet" متوقف خواهید شد.


روش دیگر:
کتابخانه‌ی سورس باز Castle ActiveRecord نیز دارای کلاسی است به نام Inflector که برای همین منظور طراحی شده است:


کاربرد آن در Fluent NHibernate
در Fluent NHibernate کار نگاشت کلاس‌ها به جداول به صورت خودکار صورت می‌گیرد و همچنین تولید ساختار بانک اطلاعاتی نیز به همین نحو می‌باشد. اما می‌توان تولید نام جداول را سفارشی نیز نمود. برای مثال از کلاس Book به صورت خودکار ساختار جدولی به نام Books را تولید کند:
using FluentNHibernate.Conventions;
using FluentNHibernate.Conventions.Instances;
using NHibernate.Helper.Toolkit;

namespace NHibernate.Helper.MappingConventions
{
public class TableNameConvention : IClassConvention
{
public void Apply(IClassInstance instance)
{
instance.Table(Inflector.Pluralize(instance.EntityType.Name));
}
}
}
و برای تزریق آن خواهیم داشت:

... = new AutoPersistenceModel()
.Where(...)
.Conventions.Setup(c =>c.Add<TableNameConvention>())
.AddEntityAssembly(...)
...

مطالب
مروری بر قابلیت‌های جدید ES10
از زمان ارائه‌ی نگارش 72 مرورگر chrome، قابلیت‌های استفاده از ES10، میسر شده‌است. برای اینکه از شماره نگارش مرورگر خود مطلع شوید، کافیست به منوی Help و سپس بر روی گزینه‌ی About Google Chrome کلیک کنید تا شماره‌ی نسخه‌ی نصبی بر روی سیستم شما مشخص شود:


تابع ()flat : امکان یکی شدن همه آرایه‌های زیرمجموعه (sub-array) مجموعه را در یک آرایه جدید فراهم میکند و با استفاده از depth، سطح ادغام آرایه را مشخص میکنیم (عملکرد این تابع بصورت بازگشتی میباشد) و سینتکس استفاده از این تابع بشکل زیر است:
var newArray=Array.flat([depth])
بطور مثال:
var arr1 = [1, 2, [3, 4]];
arr1.flat(); 
// [1, 2, 3, 4]

var arr2 = [1, 2, [3, 4, [5, 6]]];
arr2.flat();
// [1, 2, 3, 4, [5, 6]]

var arr3 = [1, 2, [3, 4, [5, 6]]];
arr3.flat(2);
// [1, 2, 3, 4, 5, 6]


Array.flatMap  : سبب نگاشت المنت‌ها با تابع تعریف شده‌ی برای این متد میشود. سپس نتیجه در آرایه‌ای جدید برگشت داده میشود. این تابع عملکردی شبیه به انجام تابع map و سپس اجرای تابع  ()flat با عمق 1 را دارد:
// Let's say we want to remove all the negative numbers and split the odd numbers into an even number and a 1
let a = [5, 4, -3, 20, 17, -33, -4, 18]
//       |\  \  x   |  | \   x   x   |
//      [4,1, 4,   20, 16, 1,       18]

a.flatMap( (n) =>
  (n < 0) ?      [] :
  (n % 2 == 0) ? [n] :
                 [n-1, 1]
)

// expected output: [4, 1, 4, 20, 16, 1, 18]

()Object.fromEntries : یک لیست را که بصورت  key-value تعریف شده باشد، به یک آبجکت تبدیل میکند. شیء دریافتی این تابع باید از نوع Array و یا map باشد:
const entries = new Map([
  ['foo', 'bar'],
  ['baz', 42]
]);

const obj = Object.fromEntries(entries);

console.log(obj);
// expected output: Object { foo: "bar", baz: 42 }

()String.trimStart : تابعی برای حذف کردن فضای خالی سمت چپ یک رشته می‌باشد. نام مستعار دیگر این تابع () trimStart است:
var greeting = '   Hello world!   ';

console.log(greeting);
// expected output: "   Hello world!   ";

console.log(greeting.trimStart());
// expected output: "Hello world!   ";

()String.trimEnd : تابعی برای حذف کردن فضای خالی سمت راست یک رشته می‌باشد و نام مستعار دیگر این تابع () trimRight است:
var greeting = '   Hello world!   ';

console.log(greeting);
// expected output: "   Hello world!   ";

console.log(greeting.trimEnd());
// expected output: "   Hello world!";

Optional Catch Binding : توسط آن توانایی تعریف بلاک try/catch را بدون نیاز به قرار دادن پارامتری برای catch داریم (گاهی نیاز به استفاده‌ی از متغیری که برای خطای رخ داده شده، ارائه می‌شود نیست؛ چرا باید آن را تعریف کنیم ؟!)
try {
  throw new Error('Error');
} catch (error) {
  // do stuff
}
تبدیل می‌شود به:
try {
    throw new Error('Error');
} catch { // removed parameter to catch block
    console.log('Got an error!');
}

Symbol.prototype.description: بوسیله ساختن یک متغیر از نوع  Symbol میتوانیم توضیحاتی را برای استفاده‌ی خطایابی آینده کد استفاده کنیم:
const symbol = Symbol('My Symbol!'); 

console.log(symbol.toString()); // Symbol(My Symbol!)
console.log(symbol.description); // My Symbol!

Function.prototype.toString() Revision : پیاده سازی جدیدی از تابع ()toString می‌باشد. در صورتیکه توسط یک تابع فراخوانی شود کد آن را برگشت میدهد:

// User-defined function object
// This prints "function () { console.log('My Function!'); }"
console.log(function () { console.log('My Function!'); }.toString());

// Build-in function object
// This prints "function parseInt() { [native code] }"
console.log(Number.parseInt.toString());

// Bound function object
// This prints "function () { [native code] }"
console.log(function () { }.bind(0).toString());

// Built-in callable function object
// This prints "function Symbol() { [native code] }"
console.log(Symbol.toString());

// Dynamically generated function object #1
// This prints "function anonymous() {}" (using V8 engine)
console.log(Function().toString());

// Dynamically generated function object #2
// This prints the followng (using V8 engine):
// function () { return __generator(this, function (_a) {
//     return [2 /*return*/];
// }); }
console.log(function* () { }.toString());

// This throws a TypeError: "Function.prototype.toString requires that 'this' be a Function"
Function.prototype.toString.call({});

()Array.sort : مرتب کردن عناصر یک آرایه را انجام میدهد. پیش‌تر برای مرتب سازی یک آرایه، کدی را مانند زیر داشتیم:
var numbers = [4, 2, 5, 1, 3];
numbers.sort(function(a, b) {
  return a - b;
});
console.log(numbers);

// [1, 2, 3, 4, 5]

 ES2015یا در

let numbers = [4, 2, 5, 1, 3];
numbers.sort((a, b) => a - b);
console.log(numbers);

// [1, 2, 3, 4, 5]
و اکنون میتوانیم با فراخوانی این تابع بدون نیاز به تابعی برای compare نمودن، مرتب سازی المنتها را انجام دهیم:
var months = ['March', 'Jan', 'Feb', 'Dec'];
months.sort();
console.log(months);
// expected output: Array ["Dec", "Feb", "Jan", "March"]

var array1 = [1, 30, 4, 21, 100000];
array1.sort();
console.log(array1);
// expected output: Array [1, 100000, 21, 30, 4]