مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت اول - تشکیل بانک اطلاعاتی و مقدار دهی اولیه‌ی آن
عموم کسانیکه برای بار اول با LINQ آشنا می‌شوند، مشکل ترجمه‌ی کوئری‌های قبلی SQL خود را به آن دارند. به همین جهت پس از چند سعی و خطا ترجیح می‌دهند تا از ORMها استفاده نکنند؛ چون در کوئری نویسی با آن‌ها مشکل دارند. در این سری، تمام مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises با EF Core و LINQ to Entities آن پیاده سازی خواهند شد تا بتواند به عنوان راهنمایی برای تازه‌کاران مورد استفاده قرار گیرد.


بررسی ساختار بانک اطلاعاتی تمرین‌های سایت PostgreSQL Exercises

بانک اطلاعاتی مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises از سه جدول با مشخصات زیر تشکیل می‌شود:

جدول کاربران
 CREATE TABLE cd.members
    (
       memid integer NOT NULL, 
       surname character varying(200) NOT NULL, 
       firstname character varying(200) NOT NULL, 
       address character varying(300) NOT NULL, 
       zipcode integer NOT NULL, 
       telephone character varying(20) NOT NULL, 
       recommendedby integer,
       joindate timestamp not null,
       CONSTRAINT members_pk PRIMARY KEY (memid),
       CONSTRAINT fk_members_recommendedby FOREIGN KEY (recommendedby)
            REFERENCES cd.members(memid) ON DELETE SET NULL
    );
هر کاربر در اینجا به همراه یک ID و آدرس است. همچنین به همراه اطلاعات کاربری که او را توصیه کرده‌است (یک جدول خود ارجاع دهنده‌است).


جدول امکانات قابل ارائه‌ی به کاربران
   CREATE TABLE cd.facilities
    (
       facid integer NOT NULL, 
       name character varying(100) NOT NULL, 
       membercost numeric NOT NULL, 
       guestcost numeric NOT NULL, 
       initialoutlay numeric NOT NULL, 
       monthlymaintenance numeric NOT NULL, 
       CONSTRAINT facilities_pk PRIMARY KEY (facid)
    );
در این جدول، امکاناتی مانند «زمین تنیس» و امثال آن ثبت می‌شوند؛ به همراه اطلاعاتی مانند هزینه‌ی اجاره‌ی آن توسط کاربران و یا مهمان‌ها که این دو هزینه، با هم متفاوت هستند. همچنین اطلاعاتی مانند هزینه‌ی راه‌اندازی اولیه‌ی آن‌ها، به همراه هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی هر کدام از امکانات نیز ثبت می‌شوند؛ تا در آینده بتوان یک سری محاسبات مالی را نیز در مورد امکانات مهیای مجموعه انجام داد تا مشخص شود که آیا برای مثال داشتن مجموعه‌ای خاص، مقرون به صرفه هست یا خیر.


جدول سوابق استفاده‌ی کاربران از امکانات مجموعه
CREATE TABLE cd.bookings
    (
       bookid integer NOT NULL, 
       facid integer NOT NULL, 
       memid integer NOT NULL, 
       starttime timestamp NOT NULL,
       slots integer NOT NULL,
       CONSTRAINT bookings_pk PRIMARY KEY (bookid),
       CONSTRAINT fk_bookings_facid FOREIGN KEY (facid) REFERENCES cd.facilities(facid),
       CONSTRAINT fk_bookings_memid FOREIGN KEY (memid) REFERENCES cd.members(memid)
    );
در این جدول با ثبت ID کاربر و امکاناتی را که درخواست داده، سوابق رزرو آن‌ها نگهداری می‌شوند.
هر رزرو کردن مکان و امکاناتی در این مجموعه، «نیم ساعته» است. بنابراین Slots در اینجا به معنای تعداد نیم ساعت‌های رزرو کردن یک مکان خاص است؛ که به آن «half hour slots» نیز گفته می‌شود و زمان شروع این رزرو نیز ثبت می‌شود.


تبدیل ساختار بانک اطلاعاتی سایت PostgreSQL Exercises به EF Core Code First


در این دیاگرام، دیتابیس متشکل از سه جدول یاد شده را ملاحظه می‌کنید. برای تبدیل آن‌ها به موجودیت‌های EF Core، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
        public int MemId { set; get; }

        public string Surname { set; get; }

        public string FirstName { set; get; }

        public string Address { set; get; }

        public int ZipCode { set; get; }

        public string Telephone { set; get; }

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

        public DateTime JoinDate { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
خواص این کلاس دقیقا بر اساس فیلدهای جدول کاربران مثال‌های سایت تهیه شده‌است. تنها تفاوت آن، داشتن خواص راهبری (navigation properties) مانند Children، Member و Bookings است که نوع روابط این موجودیت را با سایر موجودیت‌ها مشخص می‌کنند:
- خاصیت‌های Children و Recommender برای تعریف رابطه‌ی «خود ارجاعی» اضافه شده‌اند. در اینجا هر کاربر می‌تواند توسط کاربر دیگری توصیه شده باشد.
- خاصیت Bookings برای بیان رابطه‌ی یک به چند با موجودیت Booking، تعریف شده‌است؛ هر یک کاربر می‌تواند به هر تعدادی رزرو امکانات داشته باشد.


موجودیت Facility

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Facility
    {
        public int FacId { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal MemberCost { set; get; }

        public decimal GuestCost { set; get; }

        public decimal InitialOutlay { set; get; }

        public decimal MonthlyMaintenance { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
- در این جدول، خواص از نوع پولی، توسط نوع decimal معرفی شده‌اند. برای این موارد هیچگاه از double و یا float استفاده نکنید؛ اطلاعات بیشتر.
- خاصیت راهبری Bookings، بیانگر رابطه‌ی یک به چند هرکدام از امکانات مجموعه با تعداد بار و سوابق رزرو شدن آن‌ها است.


موجودیت Booking

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
        public int BookId { set; get; }

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

        public DateTime StartTime { set; get; }

        public int Slots { set; get; }
    }
}
در جدول ثبت وقایع این مجموعه، اطلاعات کاربر و اطلاعات امکانات درخواستی توسط او ثبت می‌شوند. به همین جهت دو خاصیت راهبری Facility و Member نیز به ازای هر کدام از این Idها تعریف شده‌اند. وجود آن‌ها، جوین نویسی را در آینده بسیار ساده خواهند کرد.


تنظیمات هر کدام از موجودیت‌ها و روابط بین آن‌ها در EF Core Code First

پس از مشخص شدن طراحی موجودیت‌ها، اکنون نیاز است ارتباطات بین آن‌ها را به EF Core، به نحو دقیق‌تری معرفی کرد و همچنین طول و یا دقت هر کدام از خواص را نیز مشخص نمود.

تنظیمات موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class MemberConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Member>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Member> builder)
        {
            builder.HasKey(member => member.MemId);
            builder.Property(member => member.MemId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(member => member.Surname).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.FirstName).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Address).HasMaxLength(300).IsRequired();
            builder.Property(member => member.ZipCode).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Telephone).HasMaxLength(20).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy);
            builder.HasOne(member => member.Recommender)
                    .WithMany(member => member.Children)
                    .HasForeignKey(member => member.RecommendedBy);

            builder.Property(member => member.JoinDate).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.JoinDate).HasName("IX_JoinDate");
            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy).HasName("IX_RecommendedBy");
        }
    }
}
- در اینجا بر اساس تعاریفی که در ابتدای بحث مشاهده کردید، برای مثال طول هر کدام از فیلدهای رشته‌ای متناظر تعریف شده‌اند.
- سپس نحوه‌ی تعریف رابطه‌ی خود راجاعی این موجودیت را مشاهده می‌کنید.
- دو ایندکس هم در اینجا تعریف شده‌اند که جزو اطلاعات موجود در فایل SQL این سری از مثال‌ها هستند.

نکته‌ی مهم: در اینجا یک UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1) را نیز مشاهده می‌کنید که شاید برای شما تازگی داشته باشد. فیلد ID تمام جداول این مجموعه برخلاف معمول که از 1 شروع می‌شود، از صفر شروع می‌شود و ID مساوی صفر را برای کاربران مهمان درنظر گرفته‌است. روش تعریف چنین تنظیم خاصی را توسط متد UseIdentityColumn و دو پارامتر آن در اینجا مشاهده می‌کنید. این ID مساوی صفر، نکات خاصی را هم در حین ثبت اطلاعات اولیه‌ی هر جدول، به همراه دارد که در ادامه بررسی خواهد شد.


تنظیمات موجودیت امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(facility => facility.Name).HasMaxLength(100).IsRequired();

            builder.Property(facility => facility.MemberCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.GuestCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.InitialOutlay).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.MonthlyMaintenance).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");
        }
    }
}
تنها نکته‌ی مهم این تنظیمات، ذکر دقت نوع decimal است؛ بدون تنظیم آن، EF Core در حین اجرای Migrations، اخطاری را صادر می‌کند.


تنظیمات موجودیت سوابق رزرو‌های امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class BookingConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Booking>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Booking> builder)
        {
            builder.HasKey(booking => booking.BookId);
            builder.Property(booking => booking.BookId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(booking => booking.FacId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Facility)
                    .WithMany(facility => facility.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.FacId);

            builder.Property(booking => booking.MemId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Member)
                    .WithMany(member => member.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.MemId);

            builder.Property(booking => booking.StartTime).IsRequired();

            builder.Property(booking => booking.Slots).IsRequired();

            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.FacId }).HasName("IX_memid_facid");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime }).HasName("IX_facid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.StartTime }).HasName("IX_memid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => booking.StartTime).HasName("IX_starttime");
        }
    }
}
روابط یک به چند بین امکانات و رزروها و کاربران و رزروها، در تنظیمات فوق بیان شده‌اند و ذکر آن‌ها در یک سمت رابطه کافی است.


ایجاد Context و معرفی موجودیت‌ها و تنظیمات آن‌ها

در ادامه توسط ApplicationDbContext که از DbContext ارث‌بری می‌کند، سه موجودیت تعریف شده را در معرض دید EF Core قرار می‌دهیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Member> Members { get; set; }

        public DbSet<Booking> Bookings { get; set; }

        public DbSet<Facility> Facilities { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.ApplyConfigurationsFromAssembly(typeof(MemberConfiguration).Assembly);
        }
    }
}
همچنین تمام تنظیماتی را که تعریف کردیم، توسط یک سطر ApplyConfigurationsFromAssembly می‌توان از اسمبلی دربرگیرنده‌ی آن‌ها خواند و به Context اضافه کرد.


اجرای Migrations جهت تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

اکنون که موجودیت‌ها، روابط بین آن‌ها و Context برنامه مشخص شدند، می‌توان با اجرای دستوارت زیر، سبب تولید کدهای Migration شد که با اجرای آن‌ها، بانک اطلاعاتی متناظری به صورت خودکار تولید می‌شود:
dotnet tool install --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet build
dotnet ef migrations add Init --context ApplicationDbContext
در نگارش EF Core 3x، نیاز است ابزار dotnet-ef را به صورت جداگانه‌ای دریافت و یا به روز رسانی کرد (دو دستور اول) و سپس دستور dotnet ef را اجرا نمود.


مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی

سایت PostgreSQL Exercises به همراه فایل SQL ایجاد جداول و مقدار دهی اولیه‌ی آن‌ها نیز هست. شاید عنوان کنید که چرا این اطلاعات به صورت متدهای HasData، به تنظیمات موجودیت‌ها اضافه نشدند؟ علت آن به همان ID مساوی صفر بر می‌گردد! در حین استفاده‌ی از متد HasData نمی‌توانید ID ای داشته باشید که مقدار آن با مقدار پیش‌فرض آن نوع، یکی باشد. برای مثال مقدار پیش فرض int، مساوی صفر است. به همین جهت حتی با تنظیم UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1)، اجازه‌ی ثبت Id مساوی صفر را نمی‌دهد؛ چون نمی‌تواند تشخیص دهد که این مقدار، یک مقدار صریح است یا خیر (^). بنابراین مجبور هستیم تا آن‌ها را به صورت معمولی ثبت کنیم:
context.Facilities.Add(new Facility { Name = "Tennis Court 1", MemberCost = 5, GuestCost = 25, InitialOutlay = 10000, MonthlyMaintenance = 200 });
// مابقی موارد
context.SaveChanges();
در این حالت، اول رکورد ثبت شده، Id مساوی صفر را خواهد داشت و مابقی هم یکی یکی افزایش می‌یابند.
این روش برای ثبت اطلاعات Facilities و Booking کار می‌کند؛ اما ... چون Idهای کاربران پشت سر هم نیست و بین آن‌ها فاصله وجود دارد، دیگر نمی‌توان از روش فوق استفاده کرد و نیاز است بتوان مقدار Id را به صورت صریحی تعیین کرد که این مورد نکات جالبی را به همراه دارد:
- در حین کار با SQL Server نیاز است دستور SET IDENTITY_INSERT Members ON را در ابتدای کار، فراخوانی کرد تا بتوان مقدار فیلد ID خود افزایش دهنده را به صورت دستی مقدار دهی کرد.
- در هر زمان، فقط یک جدول و فقط یک سشن (یک اتصال) را می‌توان توسط IDENTITY_INSERT در حالت ثبت و مقدار دهی ID آن قرار داد.
- EF Core، به ازای هر batch اطلاعاتی که ثبت می‌کند، یکبار اتصال را باز و بسته می‌کند. این مورد سبب می‌شود که فراخوانی ExecuteSqlCommand با دستور یاد شده، تاثیری نداشته باشد. برای رفع این مشکل باید یک تراکنش را باز کرد، تا اتصال به بانک اطلاعاتی، در طول آن باز باقی بماند.

در اینجا برای ثبت کاربر با ID مساوی صفر، باز هم می‌توان به صورت معمولی عمل کرد:
context.Members.Add(new Member { ... });
context.SaveChanges(); // For id = 0 = Int's CLR Default Value!
چون اولین رکورد است، ID آن مساوی صفر خواهد شد. برای مابقی از روش ویژه‌ی زیر استفاده می‌کنیم:
using (var transaction = context.Database.BeginTransaction())
{
    try
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members ON");

        context.Members.Add(new Member { ... });
        // مابقی موارد

        context.SaveChanges();

        transaction.Commit();
    }
    catch
    {
        transaction.Rollback();
        throw;
    }
    finally
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members OFF");
    }
}
ابتدا یک تراکنش را بر روی context ایجاد می‌کنیم تا اتصال باز شده، در طول آن ثابت باقی بماند. اکنون اجرای دستور SET IDENTITY_INSERT، مؤثر واقع می‌شود. سپس تمام رکوردها را با ذکر ID صریح آن‌ها به context اضافه کرد، آن‌ها را ذخیره نموده و تراکنش را Commit می‌کنیم. در پایان کار هم باید دستور خاموش کردن SET IDENTITY_INSERT صادر شود.


کدهای کامل موجودیت‌های این قسمت به همراه تنظیمات آن‌ها
کدهای کامل تنظیم Context و همچنین مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی
مطالب
Blazor 5x - قسمت نهم - مبانی Blazor - بخش 6 - ساده سازی تعاریف ویژگی‌های المان‌ها و انتقال پارامترها به چندین زیر سطح
بررسی ویژگی Attribute Splatting

برای تعریف المان‌های فرم‌ها نیاز است ویژگی‌های قابل توجهی را مانند placeholder ،required ،maxlength و غیره، تعریف کرد که در صورت زیاد بودن تعداد المان‌های یک فرم، مدیریت تعریف این ویژگی‌ها مشکل می‌شود. به همین جهت قابلیت ویژه‌ای مخصوص اینکار به نام Attribute Splatting در Blazor درنظر گرفته شده‌است. برای توضیح آن، ابتدا کامپوننت والد Pages\LearnBlazor\AttributeSplatting.razor و کامپوننت فرزند Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\AttributeSplattingChild.razor را ایجاد می‌کنیم.
در کامپوننت فرزند یا همان AttributeSplattingChild، یک المان را به همراه تعدادی ویژگی تعریف شده مشاهده می‌کنید:
<div>
    <h4 class="text-primary pt-3">Attribute Splatting Child Component</h4>

    <input id="roomName"
        placeholder="@Placeholder"
        required="@Required"
        maxlength="@MaxLength"
        class="form-control" />
</div>

@code {
    [Parameter]
    public string Placeholder { get; set; } = "Initial Text";

    [Parameter]
    public string Required { get; set; } = "required";

    [Parameter]
    public string MaxLength { get; set; } = "10";
}
و کامپوننت والد و یا همان AttributeSplatting.razor، از آن به صورت زیر استفاده می‌کند:
@page "/AttributeSplatting"

<h1>Attribute Splatting</h1>

<AttributeSplattingChild
    Placeholder="Enter the Room Name From Parent"
    MaxLength="5">
</AttributeSplattingChild>
روش ارسال پارامترها را به کامپوننت‌های فرزند، در قسمت پنجم این سری بررسی کردیم. تنها نکته‌ی جدید آن، تعریف مقادیر پیش‌فرض پارامترها در کامپوننت فرزند است. برای مثال در حین تعریف المان AttributeSplattingChild در کامپوننت والد، پارامتر Required مقدار دهی نشده‌است. در این حالت، مقدار پیش‌فرض درج شده‌ی در کامپوننت فرزند، مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ وگرنه مقادیر تنظیم شده‌ی توسط کامپوننت والد، حق تقدم بالاتری نسبت به مقادیر پیش‌فرض خواهند داشت.

مشکل! کامپوننت AttributeSplattingChild که فقط به همراه یک المان است، تا این لحظه نیاز به تعریف سه پارامتر جدید را جهت تامین ویژگی‌های آن المان داشته‌است. اگر تعداد این المان‌ها افزایش پیدا کرد، آیا راه بهتری برای مدیریت تعداد بالای ویژگی‌های مورد نیاز وجود دارد؟
پاسخ: در یک چنین حالتی می‌توان ویژگی‌های هر المان را توسط پارامتری از نوع Dictionary مدیریت کرد؛ بجای تعریف تک تک آن‌ها به صورت خواصی مجزا. به این قابلیت، Attribute Splatting می‌گویند.
در این حالت تمام کدهای AttributeSplattingChild.razor به صورت زیر خلاصه می‌شوند:
<div>
    <h4 class="text-primary pt-3">Attribute Splatting Child Component</h4>

    <input id="roomName" @attributes="InputAttributes" class="form-control" />
</div>

@code {
    [Parameter]
    public Dictionary<string, object> InputAttributes { get; set; } = new Dictionary<string, object>
    {
        { "required" , "required"},
        { "placeholder", "Initial Text"},
        { "maxlength", 10}
    };
}
در اینجا با استفاده از دایرکتیو جدید attributes@ می‌توان لیستی از key/value‌های ویژگی‌های یک المان را به صورت یک دیکشنری دریافت کرد و دیگر نیازی نیست تا تک تک آن‌ها را تبدیل به یک پارامتر و خاصیت عمومی مجزا کرد. در این حالت مقادیری که در سمت کامپوننت فرزند تعریف می‌شوند، به عنوان مقادیر اولیه‌ی قابل بازنویسی توسط کامپوننت والد، درنظر گرفته خواهند شد (مانند مثال پارامتر Required که عنوان شد).
و همچنین در ادامه کامپوننت والد یا AttributeSplatting.razor نیز به صورت زیر تغییر می‌کند:
@page "/AttributeSplatting"

<h1>Attribute Splatting</h1>

<AttributeSplattingChild InputAttributes="InputAttributesFromParent"></AttributeSplattingChild>

@code{
    Dictionary<string, object> InputAttributesFromParent = new Dictionary<string, object>
    {
        { "required" , "required"},
        { "placeholder", "Enter the Room Name From Parent"},
        { "maxlength", 5}
    };
}
با توجه به اینکه پارامتر InputAttributes، یک شیء دیکشنری را دریافت می‌کند، فیلد آن‌را در قسمت کدهای کامپوننت جاری تعریف کرده و مورد استفاده قرار می‌دهیم. در این حالت هر مقداری که در سمت والد تنظیم شود، حق تقدم بیشتری نسبت به مقدار پیش‌فرض ویژگی‌های تنظیم شده‌ی در کامپوننت فرزند خواهد داشت.



ساده سازی روش تعریف key/value‌های شیء دیکشنری Attribute Splatting

تا اینجا موفق شدیم تعداد قابل ملاحظه‌ای از پارامترهای عمومی یک کامپوننت را تنها توسط یک شیء Dictionary مدیریت کنیم. همچنین همانطور که ملاحظه می‌کنید، هم Dictionary سمت کامپوننت فرزند و هم سمت کامپوننت والد، نیاز به مقدار دهی اولیه‌ای را دارند. این مقدار دهی اولیه را می‌توان به نحو دیگری نیز در حین استفاده‌ی از قابلیت Attribute Splatting، انجام داد:
<div>
    <h4 class="text-primary pt-3">Attribute Splatting Child Component</h4>

    <input id="roomName" @attributes="InputAttributes" placeholder="Initial Text" class="form-control" />
</div>

@code {
    [Parameter(CaptureUnmatchedValues = true)]
    public Dictionary<string, object> InputAttributes { get; set; } = new Dictionary<string, object>();
}
در اینجا مقادیر اولیه‌ی دیکشنری تعریف شده را حذف کرده‌ایم و بجای آن‌ها، این مقادیر اولیه را به صورت ویژگی‌های متداول یک المان HTML ای تعریف کرده‌ایم؛ مانند placeholder تعریف شده. برای اینکه یک چنین ویژگی‌هایی به عنوان key/valueهای دیکشنری تعریف شده قابل استفاده باشند، تنها کافی است خاصیت CaptureUnmatchedValues ویژگی پارامتر را به true تنظیم کرد. در اینجا Unmatched Values، همان ویژگی‌هایی هستند که در حین تعریف یک المان اضافه شده‌اند (مانند placeholder در مثال فوق) اما در حین مقدار دهی اولیه‌ی دیکشنری، تعریف نشده‌اند و یا تمام پارامترهای عمومی دیگری که در اینجا ذکر و تعریف نشده‌اند. بنابراین تنها یک CaptureUnmatchedValues = true را در سطح یک کامپوننت می‌توان تعریف کرد.

پس از این تغییر، کامپوننت والد هم به صورت زیر خلاصه می‌شود و دیگر نیازی به تعریف و مقدار دهی InputAttributes و یا تعریف مجزای یک دیکشنری را ندارد. در اینجا هر ویژگی که به المان نسبت داده شود، به عنوان Unmatched Values تفسیر شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد.
@page "/AttributeSplatting"

<h1>Attribute Splatting</h1>

<AttributeSplattingChild placeholder="Placeholder default"></AttributeSplattingChild>


اگر به تصویر فوق دقت کنید، هرچند در کامپوننت والد مقدار placeholder، به متن دیگری تنظیم شده، اما متن تنظیم شده‌ی در کامپوننت فرزند، تقدم بیشتری پیدا کرده و نمایش داده شده‌است. علت اینجا است که محل قرارگیری آن در مثال فوق، در سمت راست دایرکتیو attributes@ است. اگر آن‌را در سمت چپ attributes@ قرار دهیم، حق تقدم attributes@ بیشتر شده و مقدار تنظیم شده‌ی در سمت کامپوننت والد، بجای placeholder اولیه‌ی تعریف شده‌ی در اینجا مورد استفاده قرار می‌گیرد:
<input id="roomName" placeholder="Initial Text" @attributes="InputAttributes" class="form-control" />


روش انتقال پارامترها به چندین زیر سطح

در قسمت قبل، ParentComponent.razor و ChildComponent.razor را تعریف و تکمیل کردیم. هدف از آ‌ن‌ها، بررسی ویژگی Render Fragment‌ها بود. در ادامه‌ی آن، یک زیر کامپوننت دیگر را نیز به نام Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\GrandChildComponent.razor اضافه می‌کنیم. هدف این است که کامپوننت Parent، کامپوننت Child را فراخوانی کند و کامپوننت Child، کامپوننت GrandChild را تا یک سلسله مراتب از کامپوننت‌ها را تشکیل دهیم.
محتوای GrandChildComponent را هم بسیار ساده نگه می‌داریم، تا پارامتری رشته‌ای را دریافت کرده و نمایش دهد:
<div class="row">
    <h4 class="text-primary pl-4 pt-2 col-12">Grand Child Component</h4>
    <br />
    <p> There is a message - @MessageForGrandChild </p>
</div>

@code {
    [Parameter]
    public string MessageForGrandChild { get; set; }
}
در ChildComponent، کامپوننت GrandChild را به نحو زیر فراخوانی کرده و پارامتری را به آن ارسال می‌کنیم:
<div class="mt-2">
    <GrandChildComponent MessageForGrandChild="@MessageForGrandChild"></GrandChildComponent>
</div>


@code {
    [Parameter]
    public string MessageForGrandChild { get; set; }

   // ...
}
و اکنون در بالاترین سطح این سلسه مراتبی که مشاهده می‌کنید یعنی کامپوننت Parent، این پیام MessageForGrandChild را مقدار دهی خواهیم کرد تا توسط GrandChildComponent نمایش داده شود:
<ChildComponent
    MessageForGrandChild="This is a message from Grand Parent"
    Title="This is the second child component">
    <p><b>@MessageText</b></p>
</ChildComponent>
همانطور که مشاهده می‌کنید، انتقال متداول یک پارامتر، از بالاترین سطح سلسه مراتب کامپوننت‌ها به پایین‌ترین سطح موجود، نیاز به مقدار قابل ملاحظه‌ای کد تکراری را دارد. همچنین برای نمونه پارامتر انتقالی تعریف شده‌ی در کامپوننت Child، اصلا در آن کامپوننت استفاده نمی‌شود و هدف از آن، متصل کردن یک سطح بالاتر، به یک سطح پایین‌تر است.
بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان پارامتری را در همان کامپوننت Parent تعریف کرد که توسط کامپوننت GrandChild قابل شناسایی و استفاده باشد، بدون اینکه کامپوننت Child را در این بین تغییر دهیم؟
پاسخ: بله. برای اینکار ویژگی‌های CascadingValue و CascadingParameter در Blazor پیش بینی شده‌اند.
در ابتدا، پارامتر MessageForGrandChild کامپوننت Child حذف کرده و سپس آن‌را توسط کامپوننت توکار CascadingValue محصور می‌کنیم. در اینجا نیاز است مقدار انتقالی را نیز مشخص کنیم:
<CascadingValue Value="@MessageForGrandChild">
    <ChildComponent        
        Title="This is the second child component">
        <p><b>@MessageText</b></p>
    </ChildComponent>
</CascadingValue>

@code {
    string MessageForGrandChild = "This is a message from Grand Parent";
پس از این تعریف، به کامپوننت Child مراجعه کرده و پارامتر MessageForGrandChild آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون دیگر نیازی به آن نیست. همچنین در این کامپوننت، فراخوانی GrandChildComponent نیز به صورت زیر خلاصه شده و دیگر نیازی به ذکر پارامتر انتقالی MessageForGrandChild حذف شده را ندارد:
<GrandChildComponent></GrandChildComponent>
در آخر به کامپوننت GrandChild مراجعه کرده و اینبار پارامتر مورد استفاده‌ی در آن‌را با ویژگی جدید CascadingParameter مزین می‌کنیم:
[CascadingParameter]
public string MessageForGrandChild { get; set; }


چند نکته:
- در اینجا نوع CascadingParameter تعریف شده، باید با نوع Value کامپوننت CascadingValue، در بالاترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌ها، یکی باشد.
- نام CascadingParameter تعریف شده مهم نیست. فقط نوع آن مهم است.
- تمام کامپوننت‌های موجود و پوشش داده شده‌ی در سلسله مراتب جاری، قابلیت تعریف CascadingParameter ای مانند مثال فوق را دارند و این تعریف، محدود به پایین‌ترین سطح موجود نیست. برای مثال در اینجا در کامپوننت Child هم در صورت نیاز می‌توان همین CascadingParameter را تعریف و استفاده کرد.


روش تعریف پارامترهای آبشاری نام‌دار

تا اینجا روش انتقال یک پارامتر را از بالاترین سطح، به پایین‌ترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌های تعریف شده، بررسی کردیم. اکنون شاید این سؤال مطرح شود که اگر خواستیم بیش از یک پارامتر را بین اجزای این سلسله، به اشتراک بگذاریم چه باید کرد؟
در این حالت می‌توان پارامتر جدید را توسط یک کامپوننت CascadingValue تو در تو، به صورت زیر معرفی کرد؛ که اینبار نامدار نیز هست:
<CascadingValue Value="@MessageForGrandChild" Name="MessageFromGrandParent">
    <CascadingValue Value="@Number" Name="GrandParentsNumber">
        <ChildComponent
            Title="This is the second child component">
            <p><b>@MessageText</b></p>
        </ChildComponent>
    </CascadingValue>
</CascadingValue>

@code {
    string MessageForGrandChild = "This is a message from Grand Parent";
    int Number = 7;
برای نمونه در این مثال، عدد 7 نیز قرار است در اختیار سلسله مراتب شروع شده‌ی از کامپوننت جاری، قرار گیرد. به همین جهت یک CascadingValue تو در توی مختص آن نیز تعریف شده‌است که اینبار نامش GrandParentsNumber است.

پس از این تغییر، GrandChildComponent، این پارامترهای نامدار را از طریق ذکر صریح خاصیت Name ویژگی CascadingParameter، دریافت می‌کند:
<div class="row">
    <h4 class="text-primary pl-4 pt-2 col-12">Grand Child Component</h4>
    <br />
    There is a message: @Message
    <br />
    GrandParentsNumber: @Number
</div>

@code {
    [CascadingParameter(Name = "MessageFromGrandParent")]
    public string Message { get; set; }

    [CascadingParameter(Name = "GrandParentsNumber")]
    public int Number { get; set; }
}


یک نکته: چون نوع پارامترهای ارسالی یکی نیست، الزامی به ذکر نام آن‌ها نبود. در این حالت بر اساس نوع پارامترهای آبشاری، عملیات اتصال مقادیر صورت می‌گیرد. اما اگر نوع هر دو را برای مثال رشته‌ای تعریف می‌کردیم، مقدار Number، بر روی مقدار MessageForGrandChild بازنویسی می‌شد. یعنی در UI، هر دو پارامتر هم نوع، یک مقدار را نمایش می‌دادند که در حقیقت مقدار پایین‌ترین CascadingValue تعریف شده‌است. بنابراین ذکر نام پارامترهای آبشاری، روشی‌است جهت تمایز قائل شدن بین پارامترهای هم نوع.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-09.zip
مطالب
یافتن آدرس نهایی یک Url پس از Redirect

برای مثال آدرس http://feedproxy.google.com/~r/nettuts/~3/tWCksueANyY/ را در نظر بگیرید. گوگل پس از خرید feedburner ، از feedproxy.google.com جهت ردیابی آدرس‌های فیدها استفاده می‌کند؛‌ مثلا فید شما چند نفر خواننده دارد، کدام موارد بیشتر خوانده شده، با چه مرورگرهایی، از چه مکان‌هایی و مواردی از این دست. البته می‌توان در تنظیمات فیدبرنر این نوع آدرس دهی را خاموش کرد ولی به صورت پیش فرض فعال است. مشکل feedproxy.google.com هم این است که در ایران فیلتر است. بنابراین یافتن آدرس اصلی این نوع لینک‌ها پس از Redirect نهایی می‌تواند جهت ارائه عمومی آن‌ها مفید باشد. با استفاده از قطعه کد زیر می‌توان این آدرس را یافت:

using System;
using System.Net;

namespace Linq2Rss
{
public class RedirectFinder
{
public CookieContainer Cookies { set; get; }
public string Url { get; set; }

public string GetRedirectUrl()
{
var hops = 1;
const int MaxRedirects = 20;

do
{
var request = (HttpWebRequest)WebRequest.Create(Url);
request.UserAgent = "MyUA";
request.KeepAlive = true;
request.Referer = Url;
if (Cookies == null) Cookies = new CookieContainer();
request.CookieContainer = Cookies;
request.AllowAutoRedirect = false;

using (var webResp = request.GetResponse() as HttpWebResponse)
{
if ((webResp.StatusCode == HttpStatusCode.Found) ||
(webResp.StatusCode == HttpStatusCode.Redirect) ||
(webResp.StatusCode == HttpStatusCode.Moved) ||
(webResp.StatusCode == HttpStatusCode.MovedPermanently))
{
var newLocation = webResp.Headers["Location"];
if (newLocation.StartsWith("/"))
{
var uri = new Uri(Url);
Url = string.Format("{0}://{1}:{2}{3}", uri.Scheme, uri.Host, uri.Port, newLocation);
}
else
Url = newLocation;
}
else
{
if (webResp.StatusCode == HttpStatusCode.OK)
return Url;
}
}

hops++;
} while (hops <= MaxRedirects);
return Url;
}
}
}


برای یافتن آدرس واقعی یک Url پس از Redirect راهی بجز درخواست آن از وب سرور اولیه وجود ندارد. سپس وضعیت پاسخ داده شده بررسی می‌شود؛ اگر حاوی Found ، Moved یا Redirect بود، به این معنا است که باید آدرس جدید را از هدر پاسخ دریافتی استخراج کنیم. این آدرس، در کلید Location ذخیره می‌شود. اکنون یکبار دیگر نیاز است تا این آدرس جدید بررسی شود، زیرا ممکن است این مورد هم به آدرس دیگری اشاره کند. در کل، کد فوق 20 بار این بررسی را انجام خواهد داد (هر چند عموما در دو یا سه سعی به جواب خواهیم رسید).
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت سوم - مبانی Razor
- using directives هیچگونه تاثیری را بر روی مصرف حافظه‌ی برنامه ندارند. در NET CLR. هیچگونه مفهومی تحت عنوان using directive وجود خارجی ندارد و در نتیجه در باینری حاصل نمودی را پیدا نمی‌کند. هدف از آن‌ها فقط این است که فضاهای نام طولانی را تایپ نکنید.
- اکثر مثال‌های مایکروسافت بر مبنای best practices تهیه و طراحی نمی‌شوند و بیشتر جنبه‌ی دمو دارند.
پرسش‌ها
آیا استفاده از FullName یک کلاس تضادی با Clean Code دارد؟

سلام

در بکارگیری کلاس ها، ثابت ها و... علاقه زیادی دارم تا از نام کامل استفاده کنم و در بیشتر کلاس ها اصلا using ندارم. اگرچه که خطوط کمی طولانی میشن و اجبارا برای خوانایی بهتر خطوط را میشکنم ولی در زمان مرور کدها کمی راحت تر هستم. سوالم اینه که آیا این کار تضادی با کد نویسی تمیز داره یا پیشنهاد میکنید برای خلوت کردن کدها حتما فضای نام را using کنم.

تشکر

مطالب
مقایسه value type و reference type
در سی شارپ دو نوع class و struct وجود دارد که تقریباً مشابه یکدیگرند در حالیکه یکی از آنها-value type و دیگری reference-type است.

struct چیست؟
structها مشابه classها هستند با این تفاوت که structها finalizer ندارند و از ارث بری پشتیبانی نمی‌کنند. structها کاملا مشابه classها تعریف می‌شوند و در تعریف آنها از کلمه کلیدی struct استفاده می‌شود. آنها شامل فیلدها، متدها، خصوصیت‌ها نیز می‌شوند. در زیر نحوه تعریف آن را مشاهده می‌کنید: 

struct Point
{
   private int x, y;             // private fields
 
   public Point (int x, int y)   // constructor
   {
         this.x = x;
         this.y = y;
   }

   public int X                  // property
   {
         get {return x;}
         set {x = value;}
   }

   public int Y
   {
         get {return y;}
         set {y = value;}
   }
}

value type و reference type
تفاوت دیگری که بین class و struct، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است  آن است که classها reference-type و structها value-type هستند و در زمان اجرا با آنها متفاوت رفتار می‌شود و در ادامه به تشریح آن می‌پردازیم.
وقتی یک وهله از value-type ایجاد شود، یک فضای خالی از حافظه‌ی اصلی (RAM) برای ذخیره سازی مقدار آن تخصیص داده می‌شود. نوع‌های اصلی مانند int, float, bool و char از نوع value type هستند. در ضمن سرعت دسترسی به آنها بسیار بالاست.
ولی وقتی یک وهله از reference-type ایجاد شود، یک فضا برای object و فضایی دیگر برای اشاره‌گر به آن شیء در حافظه اصلی ذخیره می‌شود. در واقع دو فضا از حافظه برای ذخیره سازی آنها اشغال می‌شود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point p1 = new Point();         // Point is a *struct*
Form f1 = new Form();           // Form is a *class*
نکته: Point از نوع struct و Form از نوع reference است. در مورد اول، یک فضا از حافظه برای p1 تخصیص داده می‌شود و در مورد دوم، دو فضا از حافظه اصلی یکی برای ذخیره کردن اشاره‌گر f1 برای اشاره به Form object و دیگری برای ذخیره کردن Form object تخصیص داده می‌شود.
Form f1;                        // Allocate the reference
f1 = new Form();                // Allocate the object
به قطعه کد زیر دقت کنید:
Point p2 = p1;
Form f2 = f1;
همانطور که قبلاً گفته شد p2، یک نوع struct است بنابراین در مورد اول مقدار p2 یک کپی از مقدار p1 خواهد بود ولی در مورد دوم، آدرس f1 را درون f2 کپی می‌کنیم در واقع f1 و f2 به یک شیء اشاره خواهند کرد. (یک شیء با 2 اشاره گر)
در سی شارپ، پارامترها (بصورت پیش فرض) بصورت یک کپی از آنها به متدها ارسال می‌شوند، یعنی اگر پارامتر از نوع value-type باشد یک کپی از آن وهله و اگر پارامتر reference-type یک کپی از آدرس ارسال خواهد شد. برای توضیح بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (myPoint, myForm);                // Test is a method defined below
 
void Test (Point p, Form f)
{
      p.X = 100;                       // No effect on MyPoint since p is a copy
      f.Text = "Hello, World!";        // This will change myForm’s caption since
                                       // myForm and f point to the same object
      f = null;                        // No effect on myForm
}
انتساب null به f درون متد Test هیچی اثری بر روی آدرس myForm ندارد چون f، یک کپی از آدرس myForm است.
حال می‌توانیم روش پیش فرض را با افزودن کلمه کلید ref تغییر دهیم.  وقتی از ref استفاده کنیم متد با پارامترهای فراخوانی کننده (caller's arguments) بصورت مستقیم در تعامل است در کد زیر می‌توانیم تصور کنیم که پارامترهای p و f متد Test همان متغیرهای myPoint و myForm است.
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (ref myPoint, ref myForm);        // pass myPoint and myForm by reference
 
void Test (ref Point p, ref Form f)
{
      p.X = 100;                       // This will change myPoint’s position
      f.Text = “Hello, World!”;        // This will change MyForm’s caption
      f = null;                        // This will nuke the myForm variable!
}
در کد بالا انتساب null به f باعث تهی شدن myForm می‌شود بدلیل اینکه متد مستقیماً به آن دسترسی داشته است.

تخصیص حافظه
CLR اشیاء را در دو قسمت ذخیره می‌کند:
  1. stack یا پشته
  2. heap
ساختار stack یا پشته first-in last-out است که دسترسی به آن سریع است. زمانی که متدی فراخوانی می‌شود، CLR پشته را نشانه گذاری می‌کند. سپس متد data را به پشته جهت اجرا push می‌کند و زمانی که اجرایش به اتمام رسید، CLR پشته را تا محل نشانه گذاری شده مرحله قبل، پاک می‌کند (pop).
ولی ساختار heap بصورت تصادفی است. یعنی اشیاء در محل‌های تصادفی قرار داده می‌شوند بهمین دلیل آنها دارای 2 سربار memory manager و garbage-collector هستند.
برای آشنایی با نحوه استفاده پشته و heap به کد زیر توجه کنید:
void CreateNewTextBox()
{
      TextBox myTextBox = new TextBox();             // TextBox is a class
}
در این متد، ما یک متغیر محلی ایجاد کرده ایم که به یک شیء اشاره می‌کند.

پشته همیشه برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • قسمت reference متغیرهای محلی و پارامترهای از نوع reference-typed (مانند myTextBox)
  • متغیرهای محلی و پارامترهای متد از نوع value-typed (مانند integer, bool, char, DateTime و ...)
همچنین از heap برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • محتویات شیء از نوع reference-typed
  • هر چیزی که قرار است در شیء از نوع reference-typed ذخیره شود.

آزادسازی حافظه در heap

در کد بالا وقتی اجرای متد CreateNewTextBox به اتمام برسد متغیر myTextBox از دید (Scope) خارج می‌شود. بنابراین از پشته نیز خارج می‌شود ولی با خارج شدن myTextBox از پشته چه اتفاقی برای TextBox object رخ خواهد داد؟! پاسخ در garbage-collector نهفته است. garbage-collector بصورت خودکار عملیات پاکسازی heap را انجام می‌دهد و اشیائی که اشاره گر معتبر ندارند را حذف می‌نماید. در حالت کلی اگر شیء از حافظه خارج شد باید منابع سایر قسمت‌های اشغال شده توسط آن هم آزاد شود، که این آزاد سازی بعهده garbage-collector است.

حال آزاد سازی برای کلاسهایی که اینترفیس IDisposable را پیاده سازی می‌کنند به دو صورت انجام می‌شود:

  1. دستی: با فراخوانی متد Dispose میسر است.
  2. خودکار: افزودن شیء به Net Container. مانند Form, Panel, TabPage یا UserControl. این نگهدارندها این اطمینان را به ما می‌دهند در صورتیکه آنها از حافظه خارج شدند کلیه عضوهای آن هم از حافظه خارج شوند.

برای آزادسازی دستی می‌توانیم مانند کدهای زیر عمل کنیم:

using (Stream s = File.Create ("myfile.txt"))

{
   ...
}
یا
Stream s = File.Create ("myfile.txt");

try
{
   ...
}

finally
{
   if (s != null) s.Dispose();
}


مثالی از Windows Forms
فرض کنید قصد داریم فونت و اندازه یک ویندوز فرم را تغییر دهیم.

Size s = new Size (100, 100);          // struct = value type
Font f = new Font (“Arial”,10);        // class = reference type

Form myForm = new Form();

myForm.Size = s;
myForm.Font = f;
توجه کنید که ما در کد بالا از اعضای myForm استفاده کردیم نه از کلاسهای Font و Size که این دو گانگی قابل قبول است. حال به تصویر زیر که به پیاده سازی کد بالا اشاره دارد توجه کنید.

همانطور که مشاهد می‌کنید محتویات s و آدرس f را در Form object ذخیره کرده ایم که نشان می‌دهد تغییر در s برروی فرم تغییر ایجاد نمی‌کند ولی تغییر در f باعث ایجاد تغییر فرم می‌شود. Form object دو اشاره گر به Font object دارد.

In-Line Allocation (تخصیص درجا)
در قبل گفته شد برای ذخیره متغیرهای محلی از نوع value-typed از پشته استفاده می‌شود آیا شیء Size جدید هم در پشته ذخیره می‌شود؟ خیر، بدلیل اینکه آن متغیر محلی نیست و در شیء دیگر ذخیره می‌شود (در مثال بالا در یک فرم ذخیره شده است) که آن شیء هم در heap ذخیره شده است پس شیء جدید Size هم در heap ذخیر می‌شود که به این نوع ذخیره سازی In-Line گفته می‌شود.

تله (Trap)
فرض کنید کلاس Form بشکل زیر تعریف شده است:
class Form
{
      // Private field members
      Size size;
      Font font;

      // Public property definitions
      public Size Size
      {
            get    { return size; }
            set    { size = value; fire resizing events }
      }

      public Font Font
      {
            get    { return font;  }
            set    { font = value; }
      }
}
حال ما قصد داریم ارتفاع آن را دو برابر کنیم، بنابراین از کد زیر استفاده می‌کنیم:
myForm.ClientSize.Height = myForm.ClientSize.Height * 2;
ولی با خطای کامپایلر زیر روبرو می‌شویم:
Cannot modify the return value of 'System.Windows.Forms.Form.ClientSize' because it is not a variable
علت چیست؟ بدلیل اینکه myForm.ClientSize شیء Size که از نوع Struct است را بر می‌گرداند و این Struct از نوع value-typed است و این شیء یک کپی از اندازه فرم است و ما همزمان قصد دو برابر نمودن آن کپی را داریم که کامپایلر خطای بالا را نمایش می‌دهد.

برای توضیح بیشتر می‌توانید به این سوال مراجعه کنید و در تکمیل آن این لینک را هم بررسی کنید.

پس بنابراین کد بالا را به کد زیر اصلاح می‌کنیم:
myForm.ClientSize = new Size (myForm.ClientSize.Width, myForm.ClientSize.Height * 2);
برای اصلاح خطای کامپایلر، ما باید یک شیء جدیدی را برای اندازه فرم تخصیص بدهیم.
مطالب
ارسال عکس به stimulsoft و ایجاد گزارش
برنامه‌ی Stimulsoft designer را باز کرده و از قسمت سمت راست (Dictionary) بر روی Variable راست کلیک می‌کنیم. 


سپس بر روی گزینه‌ی New Variable کلیک می‌کنیم:



اکنون در قسمت Name، نام نمایشی را وارد می‌کنیم که با تبدیل کردن Alias نیز تغییر می‌کند و می‌تواند متفاوت باشد. در ادامه در قسمت Type ،Type را بر روی Image می‌گذاریم و سپس بر روی دکمه‌ی ok کلیک می‌کنیم. حال variable ایی را که ایجاد کرده‌ایم، بر روی صفحه می‌کشیم و در محل مورد نظر قرار می‌دهیم و پروژه را save می‌کنیم. تا اینجا توانسته‌ایم فایلی را به‌وسیله‌ی stimulsoft ایجاد کنیم که دارای یک مقدار variable هست.

حال باید بتوانیم آن را در پروژه‌ی خود استفاده کنیم. جهت استفاده‌ی از آن‌، یک پروژه‌ی از نوع برنامه‌ی ویندوز (Windows Application) را ایجاد می‌کنیم و بر روی آن یک دکمه را جهت ارسال (چاپ گزارش) قرار می‌دهیم.

سپس به قسمت #C رفته و یک متد را تحت عنوان imageToByteArray مانند کدهای زیر ایجاد می‌کنیم:

public byte[] imageToByteArray(System.Drawing.Image imageIn)
{
    MemoryStream ms =n ew MemoryStream();
    imageIn.Save(ms, imageIn.RawFormat);
    return ms.ToArray();
}
در ادامه در پشت دکمه‌ی چاپ، کدهای زیر را قرار می‌دهیم:
var img = new System.Drawing.Bitmap(@"C:\\Users\\Ali\\Desktop\\multipage_tif_example.tif");
byte[] array1 = imageToByteArray(img); 

MemoryStream ms = new MemoryStream(array1);
System.Drawing.Image image = System.Drawing.Image.FromStream(ms);

StiReport rpt = new StiReport();
rpt.Load(Application.StartupPath + "\\Report(image).mrt");
rpt.Dictionary.Variables.Add("Image1", image);
rpt.Compile();
rpt.Show();
که در اینجا آدرس فایل عکس به‌صورت دستی داده‌شده است:
var img = new System.Drawing.Bitmap(@"C:\\Users\\Ali\\Desktop\\multipage_tif_example.tif");
و مسیر فایل stimulsoft
  rpt.Load(Application.StartupPath + "\\Report(image).mrt");
حال پروژه‌ی خود را اجرا کرده و نتیجه را می‌بینیم.

باید دقت داشت جهت استفاده‌ی از برنامه Stimulsoft بایستی dll‌های مربوط به آن در پروژه قرارگرفته باشد و استفاده شده باشد.

مطالب
تولید هدرهای Content Security Policy توسط ASP.NET Core برای برنامه‌های Angular
پیشتر مطلب «افزودن هدرهای Content Security Policy به برنامه‌های ASP.NET» را در این سایت مطالعه کرده‌اید. در اینجا قصد داریم معادل آن‌را برای ASP.NET Core تهیه کرده و همچنین نکات مرتبط با برنامه‌های Angular را نیز در آن لحاظ کنیم.


تهیه میان افزار افزودن هدرهای Content Security Policy

کدهای کامل این میان افزار را در ادامه مشاهده می‌کنید:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Utils
{
    public class ContentSecurityPolicyMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;

        public ContentSecurityPolicyMiddleware(RequestDelegate next)
        {
            _next = next;
        }

        public Task Invoke(HttpContext context)
        {
            context.Response.Headers.Add("X-Frame-Options", "SAMEORIGIN");
            context.Response.Headers.Add("X-Xss-Protection", "1; mode=block");
            context.Response.Headers.Add("X-Content-Type-Options", "nosniff");

            string[] csp =
            {
              "default-src 'self'",
              "style-src 'self' 'unsafe-inline'",
              "script-src 'self' 'unsafe-inline' 'unsafe-eval'",
              "font-src 'self'",
              "img-src 'self' data:",
              "connect-src 'self'",
              "media-src 'self'",
              "object-src 'self'",
              "report-uri /api/CspReport/Log" //TODO: Add api/CspReport/Log
            };
            context.Response.Headers.Add("Content-Security-Policy", string.Join("; ", csp));
            return _next(context);
        }
    }

    public static class ContentSecurityPolicyMiddlewareExtensions
    {
        /// <summary>
        /// Make sure you add this code BEFORE app.UseStaticFiles();,
        /// otherwise the headers will not be applied to your static files.
        /// </summary>
        public static IApplicationBuilder UseContentSecurityPolicy(this IApplicationBuilder builder)
        {
            return builder.UseMiddleware<ContentSecurityPolicyMiddleware>();
        }
    }
}
که نحوه‌ی استفاده از آن در کلاس آغازین برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseContentSecurityPolicy();

توضیحات تکمیلی

افزودن X-Frame-Options
 context.Response.Headers.Add("X-Frame-Options", "SAMEORIGIN");
از هدر X-FRAME-OPTIONS، جهت منع نمایش و رندر سایت جاری، در iframeهای سایت‌های دیگر استفاده می‌شود. ذکر مقدار SAMEORIGIN آن، به معنای مجاز تلقی کردن دومین جاری برنامه است.


افزودن X-Xss-Protection
 context.Response.Headers.Add("X-Xss-Protection", "1; mode=block");
تقریبا تمام مرورگرهای امروزی قابلیت تشخیص حملات XSS را توسط static analysis توکار خود دارند. این هدر، آنالیز اجباری XSS را فعال کرده و همچنین تنظیم حالت آن به block، نمایش و رندر قسمت مشکل‌دار را به طور کامل غیرفعال می‌کند.


افزودن X-Content-Type-Options
 context.Response.Headers.Add("X-Content-Type-Options", "nosniff");
وجود این هدر سبب می‌شود تا مرورگر، حدس‌زدن نوع فایل‌ها، درخواست‌ها و محتوا را کنار گذاشته و صرفا به content-type ارسالی توسط سرور اکتفا کند. به این ترتیب برای مثال امکان لینک کردن یک فایل غیرجاوا اسکریپتی و اجرای آن به صورت کدهای جاوا اسکریپت، چون توسط تگ script ذکر شده‌است، غیرفعال می‌شود. در غیراینصورت مرورگر هرچیزی را که توسط تگ script به صفحه لینک شده باشد، صرف نظر از content-type واقعی آن، اجرا خواهد کرد.


افزودن Content-Security-Policy
string[] csp =
            {
              "default-src 'self'",
              "style-src 'self' 'unsafe-inline'",
              "script-src 'self' 'unsafe-inline' 'unsafe-eval'",
              "font-src 'self'",
              "img-src 'self' data:",
              "connect-src 'self'",
              "media-src 'self'",
              "object-src 'self'",
              "report-uri /api/CspReport/Log" //TODO: Add api/CspReport/Log
            };
context.Response.Headers.Add("Content-Security-Policy", string.Join("; ", csp));
وجود این هدر، تزریق کدها و منابع را از دومین‌های دیگر غیرممکن می‌کند. برای مثال ذکر self در اینجا به معنای مجاز بودن الصاق و اجرای اسکریپت‌ها، شیوه‌نامه‌ها، تصاویر و اشیاء، صرفا از طریق دومین جاری برنامه است و هرگونه منبعی که از دومین‌های دیگر به برنامه تزریق شود، قابلیت اجرایی و یا نمایشی نخواهد داشت.

در اینجا ذکر unsafe-inline و unsafe-eval را مشاهده می‌کنید. برنامه‌های Angular به همراه شیوه‌نامه‌های inline و یا بکارگیری متد eval در مواردی خاص هستند. اگر این دو گزینه ذکر و فعال نشوند، در کنسول developer مرورگر، خطای بلاک شدن آن‌ها را مشاهده کرده و همچنین برنامه از کار خواهد افتاد.

یک نکته: با فعالسازی گزینه‌ی aot-- در حین ساخت برنامه، می‌توان unsafe-eval را نیز حذف کرد.


استفاده از فایل web.config برای تعریف SameSite Cookies

یکی از پیشنهادهای اخیر ارائه شده‌ی جهت مقابله‌ی با حملات CSRF و XSRF، قابلیتی است به نام  Same-Site Cookies. به این ترتیب مرورگر، کوکی سایت جاری را به همراه یک درخواست ارسال آن به سایت دیگر، پیوست نمی‌کند (کاری که هم اکنون با درخواست‌های Cross-Site صورت می‌گیرد). برای رفع این مشکل، با این پیشنهاد امنیتی جدید، تنها کافی است SameSite، به انتهای کوکی اضافه شود:
 Set-Cookie: sess=abc123; path=/; SameSite

نگارش‌های بعدی ASP.NET Core، ویژگی SameSite را نیز به عنوان CookieOptions لحاظ کرده‌اند. همچنین یک سری از کوکی‌های خودکار تولیدی توسط آن مانند کوکی‌های anti-forgery به صورت خودکار با این ویژگی تولید می‌شوند.
اما مدیریت این مورد برای اعمال سراسری آن، با کدنویسی میسر نیست (مگر اینکه مانند نگارش‌های بعدی ASP.NET Core پشتیبانی توکاری از آن صورت گیرد). به همین جهت می‌توان از ماژول URL rewrite مربوط به IIS برای افزودن ویژگی SameSite به تمام کوکی‌های تولید شده‌ی توسط سایت، کمک گرفت. برای این منظور تنها کافی است فایل web.config را ویرایش کرده و موارد ذیل را به آن اضافه کنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <rewrite>
      <outboundRules>
        <clear />
        <!-- https://scotthelme.co.uk/csrf-is-dead/ -->
        <rule name="Add SameSite" preCondition="No SameSite">
          <match serverVariable="RESPONSE_Set_Cookie" pattern=".*" negate="false" />
          <action type="Rewrite" value="{R:0}; SameSite=lax" />
          <conditions></conditions>
        </rule>
        <preConditions>
          <preCondition name="No SameSite">
            <add input="{RESPONSE_Set_Cookie}" pattern="." />
            <add input="{RESPONSE_Set_Cookie}" pattern="; SameSite=lax" negate="true" />
          </preCondition>
        </preConditions>
      </outboundRules>
    </rewrite>
  </system.webServer>
</configuration>


لاگ کردن منابع بلاک شده‌ی توسط مرورگر در سمت سرور

اگر به هدر Content-Security-Policy دقت کنید، گزینه‌ی آخر آن، ذکر اکشن متدی در سمت سرور است:
   "report-uri /api/CspReport/Log" //TODO: Add api/CspReport/Log
با تنظیم این مورد، می‌توان موارد بلاک شده را در سمت سرور لاگ کرد. اما این اطلاعات ارسالی به سمت سرور، فرمت خاصی را دارند:
{
  "csp-report": {
    "document-uri": "http://localhost:5000/untypedSha",
    "referrer": "",
    "violated-directive": "script-src",
    "effective-directive": "script-src",
    "original-policy": "default-src 'self'; style-src 'self'; script-src 'self'; font-src 'self'; img-src 'self' data:; connect-src 'self'; media-src 'self'; object-src 'self'; report-uri /api/Home/CspReport",
    "disposition": "enforce",
    "blocked-uri": "eval",
    "line-number": 21,
    "column-number": 8,
    "source-file": "http://localhost:5000/scripts.bundle.js",
    "status-code": 200,
    "script-sample": ""
  }
}
به همین جهت ابتدا نیاز است توسط JsonProperty کتابخانه‌ی JSON.NET، معادل این خواص را تولید کرد:
    class CspPost
    {
        [JsonProperty("csp-report")]
        public CspReport CspReport { get; set; }
    }

    class CspReport
    {
        [JsonProperty("document-uri")]
        public string DocumentUri { get; set; }

        [JsonProperty("referrer")]
        public string Referrer { get; set; }

        [JsonProperty("violated-directive")]
        public string ViolatedDirective { get; set; }

        [JsonProperty("effective-directive")]
        public string EffectiveDirective { get; set; }

        [JsonProperty("original-policy")]
        public string OriginalPolicy { get; set; }

        [JsonProperty("disposition")]
        public string Disposition { get; set; }

        [JsonProperty("blocked-uri")]
        public string BlockedUri { get; set; }

        [JsonProperty("line-number")]
        public int LineNumber { get; set; }

        [JsonProperty("column-number")]
        public int ColumnNumber { get; set; }

        [JsonProperty("source-file")]
        public string SourceFile { get; set; }

        [JsonProperty("status-code")]
        public string StatusCode { get; set; }

        [JsonProperty("script-sample")]
        public string ScriptSample { get; set; }
    }
اکنون می‌توان بدنه‌ی درخواست را استخراج و سپس به این شیء ویژه نگاشت کرد:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class CspReportController : Controller
    {
        [HttpPost("[action]")]
        [IgnoreAntiforgeryToken]
        public async Task<IActionResult> Log()
        {
            CspPost cspPost;
            using (var bodyReader = new StreamReader(this.HttpContext.Request.Body))
            {
                var body = await bodyReader.ReadToEndAsync().ConfigureAwait(false);
                this.HttpContext.Request.Body = new MemoryStream(Encoding.UTF8.GetBytes(body));
                cspPost = JsonConvert.DeserializeObject<CspPost>(body);
            }

            //TODO: log cspPost

            return Ok();
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی استخراج Request.Body را به صورت خام را مشاهده می‌کنید. سپس توسط متد DeserializeObject کتابخانه‌ی JSON.NET، این رشته به شیء CspPost نگاشت شده‌است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
آشنایی با Should Library
 نوشتن Assert در کد‌های تست، وابستگی مستقیم به انتخاب کتابخانه تست دارد. برای مثال:
NUnit:
using NUnit.Framework;
using NUnit.Framework.SyntaxHelpers;
 
namespace TestLibrary
{
   [TestFixture]
   public class MyTest
   {
       [Test]
       public void Test1()
       {
           var expectedValue = 2;
           Assert.That(expectedValue , Is.EqualTo(2));
       }
   }
}

Microsoft UnitTesting :

using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting ;
 
namespace TestLibrary
{
   [TesClass]
   public class MyTest
   {
       [TestMethod]
       public void Test1()
       {
           var expectedValue = 2;
           Assert.AreEqual (expectedValue , 2);
       }
   }
}
کد‌های Assert نوشته شده در مثال بالا با توجه به فریم ورک مورد استفاده متفاوت است. در حالی که کتابخانه Should، مجموعه ای از Extension Method هاست برای قسمت Assert در UnitTest‌های نوشته شده. با استفاده از این کتابخانه دیگر نیازی به نوشتن Assert به سبک و سیاق فعلی نیست. کدهای Assert بسیار خواناتر و قابل درک خواهند بود و از طرفی وابستگی به سایر کتابخانه‌های تست از بین خواهد رفت.
نکته: مورد استفاده این کتابخانه فقط در قسمت Assert کد‌های تست است و استفاده از سایر کتابخانه‌های جانبی الزامی است.
این کتابخانه به دو صورت مورد استفاده قرار می‌گیرد:
»Standard  که باید از Should.dll استفاده نمایید؛
»Fluent که باید از Should.Fluent.dll استفاده نمایید؛(پیاده سازی همان فریم ورک Should به صورت Static Reflection)

نصب  کتابخانه Should با استفاده از nuget (آخرین نسخه آن در حال حاضر 1.1.20 است ) :
Install-Package Should
  نصب کتابخانه Should.Fluent با استفاده از nuget(آخرین نسخه آن در حال حاضر 1.1.19 است):
Install-Package ShouldFluent

در ابتدا همان مثال قبلی را با این کتابخانه بررسی خواهیم کرد:
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
 
namespace TestLibrary
{
   [TesClass]
   public class MyTest
   {
       [TestMethod]
       public void Test1()
       {          
           var expectedValue = 2;
           expectedValue.Should().Equal( 2 );
       }
   }
}
در نگاه اول چیز خاصی به چشم نمی‌خورد، اما اگر از این پس قصد داشته باشیم کد‌های تست خود را تحت فریم ورک NUnit پیاده سازی کنیم در قسمت Assert کد‌های خود هیچ گونه خطایی را مشاهده نخواهیم کرد.

مثال:
[TestMethod]        
public void AccountConstructorTest()        
{
     const int expectedBalance = 1000;    
     Account bankAccount = new Account();       
         
     // Assert.IsNotNull(bankAccount, "Account was null.");         
    // Assert.AreEqual(expectedBalance, bankAccount.AccountBalance, "Account balance not mathcing");         
bankAccount.ShouldNotBeNull("Account was null"); bankAccount.AccountBalance.ShouldEqual(expectedBalance, "Account balance not matching"); } 
در مثال بالا ابتدا با استفاده از Ms UnitTesting دو Assert نوشته شده است سپس در خطوط بعدی همان دو شرط با استفاده از کتابخانه Should نوشتم. در ذیل چند مثال از استفاده این کتابخانه (البته نوع Fluent آن) در هنگام کار با رشته ها، آبجکت ها، boolean و Collection‌ها را بررسی خواهیم کرد:

#Should.Fluent
public void Should_fluent_assertions()
{
    object obj = null;
    obj.Should().Be.Null();

    obj = new object();
    obj.Should().Be.OfType(typeof(object));
    obj.Should().Equal(obj);
    obj.Should().Not.Be.Null();
    obj.Should().Not.Be.SameAs(new object());
    obj.Should().Not.Be.OfType<string>();
    obj.Should().Not.Equal("foo");

    obj = "x";
    obj.Should().Not.Be.InRange("y", "z");
    obj.Should().Be.InRange("a", "z");
    obj.Should().Be.SameAs("x");

    "This String".Should().Contain("This");
    "This String".Should().Not.Be.Empty();
    "This String".Should().Not.Contain("foobar");

    false.Should().Be.False();
    true.Should().Be.True();

    var list = new List<object>();
    list.Should().Count.Zero();
    list.Should().Not.Contain.Item(new object());

    var item = new object();
    list.Add(item);
    list.Should().Not.Be.Empty();
    list.Should().Contain.Item(item);
};

#مثال‌های استفاده از متغیر‌های DateTime و Guid
public void Should_fluent_assertions()
{   
    var id = new Guid();
    id.Should().Be.Empty();

    id = Guid.NewGuid();
    id.Should().Not.Be.Empty();

    var date = DateTime.Now;
    date1.Should().Be.Today();

    var str = "";
    str.Should().Be.NullOrEmpty();                

    var one = "1";
    one.Should().Be.ConvertableTo<int>();

    var idString = Guid.NewGuid().ToString();
    idString.Should().Be.ConvertableTo<Guid>();
}


نظرات مطالب
ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه در SQL Server 2014
ارزش واقعی جداول درون حافظه‌ای را باید با اعمال تراکنش‌های همزمان و بررسی میزان پاسخگویی سیستم بررسی کرد و نه صرفا با یک آزمایش ساده تک ریسمانی. برای این منظور برنامه‌ای به نام ostress.exe توسط مایکروسافت تهیه شده‌است که امکان انجام یک چنین آزمایشاتی را میسر می‌کند. برای دریافت آن به آدرس‌های ذیل مراجعه کنید:
RML Utilities X64
RML Utilities X86

که نهایتا در این مسیر C:\Program Files\Microsoft Corporation\RMLUtils نصب خواهد شد.
سپس در خط فرمان این سه دستور را امتحان کنید:

-- Insert 10000 records using 20 threads, Repeat Execution 3 times

-- disk-based
"C:\Program Files\Microsoft Corporation\RMLUtils\ostress.exe" –n20 –r3 -S. -E -dTestdb2 -q -Q"set statistics time off; SET STATISTICS IO Off; set nocount on; DECLARE @start datetime = getdate(); declare @insertCount int = 10000; declare @startId int = 1; while @startId < @insertCount begin insert into tblNormal values ('Test', '2013-01-01T00:00:00') set @startId +=1 end; Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());" –oc:\temp\output

-- memory-optimized, tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
"C:\Program Files\Microsoft Corporation\RMLUtils\ostress.exe" –n20 –r3 -S. -E -dTestdb2 -q -Q"set statistics time off; SET STATISTICS IO Off; set nocount on; DECLARE @start datetime = getdate(); declare @insertCount int = 10000; declare @startId int = 1; while @startId < @insertCount begin insert into tblMemoryOptimized_Schema_And_Data values ('Test', '2013-01-01T00:00:00') set @startId +=1 end; Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());" –oc:\temp\output

-- memory-optimized, tblMemoryOptimized_Schema_Only
"C:\Program Files\Microsoft Corporation\RMLUtils\ostress.exe" –n20 –r3 -S. -E -dTestdb2 -q -Q"set statistics time off; SET STATISTICS IO Off; set nocount on; DECLARE @start datetime = getdate(); declare @insertCount int = 10000; declare @startId int = 1;  while @startId <  @insertCount begin insert into tblMemoryOptimized_Schema_Only values ('Test', '2013-01-01T00:00:00') set @startId +=1 end; Print DATEDIFF(ms,@start,getdate());" –oc:\temp\output
زمانیکه را که در پایان کار نمایش می‌دهد، مبنای واقعی مقایسه است.

البته برای اجرای این دستورات نیاز است فیلد CustomerID را identity تعریف کنید (در هر سه جدول مطلب جاری).

-- It is not Memory Optimized
CREATE TABLE tblNormal
(
       [CustomerID] int identity NOT NULL PRIMARY KEY NONCLUSTERED, 
       [Name] nvarchar(250) NOT NULL,
   CustomerSince DATETIME not NULL
      INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED
)

--  DURABILITY = SCHEMA_AND_DATA
CREATE TABLE tblMemoryOptimized_Schema_And_Data
(
    [CustomerID] INT  identity NOT NULL 
PRIMARY KEY NONCLUSTERED HASH WITH (BUCKET_COUNT = 131072),
    [Name] NVARCHAR(250) NOT NULL,
    [CustomerSince] DATETIME NOT NULL
INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED
) WITH (MEMORY_OPTIMIZED = ON, DURABILITY = SCHEMA_AND_DATA)


-- DURABILITY = SCHEMA_ONLY
CREATE TABLE tblMemoryOptimized_Schema_Only
(
    [CustomerID] INT  identity NOT NULL 
PRIMARY KEY NONCLUSTERED HASH WITH (BUCKET_COUNT = 131072),
    [Name] NVARCHAR(250) NOT NULL,
    [CustomerSince] DATETIME NOT NULL
INDEX [ICustomerSince] NONCLUSTERED
) WITH (MEMORY_OPTIMIZED = ON, DURABILITY = SCHEMA_ONLY)