مطالب
صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
jqGrid یکی از افزونه‌های بسیار محبوب jQuery جهت نمایش جدول مانند اطلاعات، در سمت کلاینت است. توانمندی‌های آن صرفا به نمایش ستون‌ها و ردیف‌ها خلاصه نمی‌شود. قابلیت‌هایی مانند صفحه بندی، مرتب سازی، جستجو، ویرایش توکار، تولید خودکار صفحات افزودن رکوردها، اعتبارسنجی داده‌ها، گروه بندی، نمایش درختی و غیره را نیز به همراه دارد. همچنین به صورت توکار پشتیبانی از راست به چپ را نیز لحاظ کرده‌است.
 مجوز استفاده از فایل‌های جاوا اسکریپتی آن MIT است؛ به این معنا که در هر نوع پروژه‌ای قابل استفاده است. مجوز استفاده از کامپوننت‌های سمت سرور آن که برای نمونه جهت ASP.NET MVC یک سری HTML Helper را تدارک دیده‌اند، تجاری می‌باشد. در ادامه قصد داریم صرفا از فایل‌های JS عمومی آن استفاده کنیم.


دریافت jqGrid

برای دریافت jqGrid می‌توانید به مخزن کد آن، در آدرس https://github.com/tonytomov/jqGrid/releases و یا از طریق NuGet اقدام کنید:
 PM> Install-Package Trirand.jqGrid
استفاده از NuGet بیشتر توصیه می‌شود، زیرا به صورت خودکار وابستگی‌های jQuery و همچنین jQuery UI آن‌را نیز به همراه داشته و نصب خواهد کرد.
از jQuery UI برای تولید صفحات جستجوی بر روی رکوردها و همچنین تولید خودکار صفحات ویرایش و یا افزودن رکوردها استفاده می‌کند. به علاوه آیکن‌ها، قالب و رنگ خود را نیز از jQuery UI دریافت می‌کند. بنابراین اگر قصد تغییر قالب آن‌را داشتید تنها کافی است یک قالب استاندارد دیگر jQuery UI را مورد استفاده قرار دهید.


تنظیمات اولیه فایل Layout سایت

پس از دریافت بسته‌ی نیوگت jqGrid، نیاز است فایل‌های مورد نیاز اصلی آن‌را به شکل زیر به فایل layout پروژه اضافه کرد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
    
    <link href="~/Content/themes/base/jquery.ui.all.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/jquery.jqGrid/ui.jqgrid.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>

    <script src="~/Scripts/jquery-1.7.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery-ui-1.8.11.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/i18n/grid.locale-fa.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.jqGrid.min.js"></script>

    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
فایل jquery.ui.all.css شامل تمامی فایل‌های CSS مرتبط با jQuery UI است و نیازی نیست تا سایر فایل‌های آن‌را لحاظ کرد.
این گرید به همراه فایل زبان فارسی grid.locale-fa.js نیز می‌باشد که در کدهای فوق پیوست شده‌است. البته اگر فرصت کردید نیاز است کمی ترجمه‌های آن بهبود پیدا کنند.


تنظیمات ثانویه site.css

.ui-widget {
}

/*how to move jQuery dialog close (X) button from right to left*/
.ui-jqgrid .ui-jqgrid-caption-rtl {
    text-align: center !important;
}

.ui-dialog .ui-dialog-titlebar-close {
    left: .3em !important;
}

.ui-dialog .ui-dialog-title {
    margin: .1em 0 .1em .8em !important;
    direction: rtl !important;
    float: right !important;
}
احتمالا تنظیمات قلم‌های jQuery UI و یا jqGrid مدنظر شما نیستند و نیاز به تعویض دارند. در اینجا نحوه‌ی بازنویسی آن‌ها را ملاحظه می‌کنید.
همچنین محل قرار گیری دکمه‌ی بسته شدن دیالوگ‌ها و راست به چپ کردن عناوین آن‌ها نیز در اینجا قید شده‌اند.


مدل برنامه

در ادامه قصد داریم لیستی از محصولات را با ساختار ذیل، توسط jqGrid نمایش دهیم:
namespace jqGrid01.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
        public bool IsAvailable { set; get; }
    }
}


ساختار داده‌ای مورد نیاز توسط jqGrid

jqGrid مستقل است از فناوری سمت سرور. بنابراین هر چند در عنوان بحث ASP.NET MVC ذکر شده‌است، اما از ASP.NET MVC صرفا جهت بازگرداندن خروجی JSON استفاده خواهیم کرد و این مورد در هر فناوری سمت سرور دیگری نیز می‌تواند انجام شود.
using System.Collections.Generic;

namespace jqGrid01.Models
{
    public class JqGridData
    {
        public int Total { get; set; }

        public int Page { get; set; }

        public int Records { get; set; }

        public IList<JqGridRowData> Rows { get; set; }

        public object UserData { get; set; }
    }

    public class JqGridRowData
    {
        public int Id { set; get; }
        public IList<string> RowCells { set; get; }
    }
}
خروجی JSON مدنظر توسط jqGrid، یک چنین ساختاری را باید داشته باشد.
Total، نمایانگر تعداد صفحات اطلاعات است. عدد Page، شماره صفحه‌ی جاری است. عدد Records، تعداد کل رکوردهای گزارش را مشخص می‌کند. ساختار ردیف‌های آن نیز تشکیل شده‌است از یک Id به همراه سلول‌هایی که باید با فرمت string، بازگشت داده شوند.
UserData اختیاری است. برای مثال اگر خواستید جمع کل صفحه را در ذیل گرید نمایش دهید، می‌توانید یک anonymous object را در اینجا مقدار دهی کنید. خاصیت‌های آن دقیقا باید با نام خاصیت‌های ستون‌های متناظر، یکی باشند. برای مثال اگر می‌خواهید عددی را در ستون Id، در فوتر گرید نمایش دهید، باید نام خاصیت را Id ذکر کنید.


کدهای سمت کلاینت گرید

در اینجا کدهای کامل سمت کلاینت گرید را ملاحظه می‌کنید:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}

<div dir="rtl" align="center">
    <div id="rsperror"></div>
    <table id="list" cellpadding="0" cellspacing="0"></table>
    <div id="pager" style="text-align:center;"></div>
</div>

@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش اول",
                //url from wich data should be requested
                url: '@Url.Action("GetProducts","Home")',
                //type of data
                datatype: 'json',
                jsonReader: { 
                    root: "Rows",
                    page: "Page",
                    total: "Total",
                    records: "Records",
                    repeatitems: true,
                    userdata: "UserData",
                    id: "Id",
                    cell: "RowCells"
                },
                //url access method type
                mtype: 'GET',
                //columns names
                colNames: ['شماره', 'نام محصول', 'موجود است', 'قیمت'],
                //columns model
                colModel: [
                { name: 'Id', index: 'Id', align: 'right', width: 50, sorttype: "number" },
                { name: 'Name', index: 'Name', align: 'right', width: 300 },
                { name: 'IsAvailable', index: 'IsAvailable', align: 'center', width: 100, formatter: 'checkbox' },
                { name: 'Price', index: 'Price', align: 'center', width: 100, sorttype: "number" }
                ],
                //pager for grid
                pager: $('#pager'),
                //number of rows per page
                rowNum: 10,
                rowList: [10, 20, 50, 100],
                //initial sorting column
                sortname: 'Id',
                //initial sorting direction
                sortorder: 'asc',
                //we want to display total records count
                viewrecords: true,
                altRows: true,
                shrinkToFit: true,
                width: 'auto',
                height: 'auto',
                hidegrid: false,
                direction: "rtl",
                gridview: true,
                rownumbers: true,
                footerrow: true,
                userDataOnFooter: true,
                loadComplete: function() {
                    //change alternate rows color
                    $("tr.jqgrow:odd").css("background", "#E0E0E0");
                },
                loadError: function(xhr, st, err) {
                     jQuery("#rsperror").html("Type: " + st + "; Response: " + xhr.status + " " + xhr.statusText);
                }
                //, loadonce: true
            })
            .jqGrid('navGrid', "#pager",
            {
                edit: false, add: false, del: false, search: false,
                refresh: true
            })
            .jqGrid('navButtonAdd', '#pager',
            {
                caption: "تنظیم نمایش ستون‌ها", title: "Reorder Columns",
                onClickButton: function() {
                     jQuery("#list").jqGrid('columnChooser');
                }
            });
        });
    </script>
}
- برای نمایش این گرید، به یک جدول و یک div نیاز است. از جدول با id مساوی list جهت نمایش رکوردهای برنامه استفاده می‌شود. از div با id مساوی pager برای نمایش اطلاعات صفحه بندی و نوار ابزار پایین گرید کمک گرفته خواهد شد.
Div سومی با id مساوی rsperror نیز تعریف شده‌است که از آن جهت نمایش خطاهای بازگشت داده شده از سرور استفاده کرده‌ایم.
- در ادامه نحوه‌ی فراخوانی افزونه‌ی jqGrid را بر روی جدول list ملاحظه می‌کنید.
- خاصیت caption، عنوان نمایش داده شده در بالای گرید را مقدار دهی می‌کند:


- خاصیت url، به آدرسی اشاره می‌کند که قرار است ساختار JqGridData ایی را که پیشتر در مورد آن بحث کردیم، با فرمت JSON بازگشت دهد. در اینجا برای مثال به یک اکشن متد کنترلری در یک پروژه‌ی ASP.NET MVC اشاره می‌کند.
- datatype را برابر json قرار داده‌ایم. از نوع xml نیز پشتیبانی می‌کند.
- شیء jsonReader را از این جهت مقدار دهی کرده‌ایم تا بتوانیم شیء JqGridData را با اصول نامگذاری دات نت، هماهنگ کنیم. برای درک بهتر این موضوع، فایل jquery.jqGrid.src.js را باز کنید و در آن به دنبال تعریف jsonReader بگردید. به یک چنین مقادیر پیش فرضی خواهید رسید:
ts.p.jsonReader = $.extend(true,{
root: "rows",
page: "page",
total: "total",
records: "records",
repeatitems: true,
cell: "cell",
id: "id",
userdata: "userdata",
subgrid: {root:"rows", repeatitems: true, cell:"cell"}
},ts.p.jsonReader);
برای مثال سلول‌ها را با نام cell دریافت می‌کند که در شیء JqGridData به RowCells تغییر نام یافته‌است. برای اینکه این تغییر نام‌ها توسط jqGrid پردازش شوند، تنها کافی است jsonReader را مطابق تعاریفی که ملاحظه می‌کنید، مقدار دهی کرد.
- در ادامه mtype به GET تنظیم شده‌است. در اینجا مشخص می‌کنیم که عملیات Ajax ایی دریافت اطلاعات از سرور توسط GET انجام شود یا برای مثال توسط POST.
- خاصیت colNames، معرف نام ستون‌های گرید است. برای اینکه این نام‌ها از راست به چپ نمایش داده شوند، باید خاصیت direction به rtl تنظیم شود.
- colModel آرایه‌ای است که تعاریف ستون‌ها را در بر دارد. مقدار name آن باید یک نام منحصربفرد باشد. از این نام در حین جستجو یا ویرایش اطلاعات استفاده می‌شود. مقدار index نامی است که جهت مرتب سازی اطلاعات، به سرور ارسال می‌شود. تنظیم sorttype در اینجا مشخص می‌کند که آیا به صورت پیش فرض، ستون جاری رشته‌ای مرتب شود یا اینکه برای مثال عددی پردازش گردد. مقادیر مجاز آن text (مقدار پیش فرض)، float، number، currency، numeric، int ، integer، date و datetime هستند.
- در ستون IsAvailable، مقدار formatter نیز تنظیم شده‌است. در اینجا توسط formatter، نوع bool دریافتی با یک checkbox نمایش داده خواهد شد.
- خاصیت pager به id متناظری در صفحه اشاره می‌کند.
- توسط rowNum مشخص می‌کنیم که در هر صفحه چه تعداد رکورد باید نمایش داده شوند.
- تعداد رکوردهای نمایش داده شده را می‌توان توسط rowList پویا کرد. در اینجا آرایه‌ای را ملاحظه می‌کنید که توسط اعداد آن، کاربر امکان انتخاب صفحاتی مثلا 100 ردیفه را نیز پیدا می‌کند. rowList به صورت یک dropdown در کنار عناصر راهبری صفحه در فوتر گرید ظاهر می‌شود.
- خاصیت sortname، نحوه‌ی مرتب سازی اولیه گرید را مشخص می‌کند.
- خاصیت sortorder، جهت مرتب سازی اولیه‌ی گردید را تنظیم می‌کند.
- viewrecords: تعداد رکوردها را در نوار ابزار پایین گرید نمایش می‌دهد.
- altRows: سبب می‌شود رنگ متن ردیف‌ها یک در میان متفاوت باشد.
- shrinkToFit: به معنای تنظیم خودکار اندازه‌ی سلول‌ها بر اساس اندازه‌ی داده‌ای است که دریافت می‌کنند.
- width: عرض گرید، که در اینجا به auto تنظیم شده‌است.
- height: طول گرید، که در اینجا به auto جهت محاسبه‌ی خودکار، تنظیم شده‌است.
- gridview: برای بالا بردن سرعت نمایشی به true تنظیم شده‌است. در این حالت کل ردیف یکباره درج می‌شود. اگر از subgird یا حالت نمایش درختی استفاده شود، باید این خاصیت را false کرد.
- rownumbers: ستون سمت راست شماره ردیف‌های خودکار را نمایش می‌دهد.
- footerrow: سبب نمایش ردیف فوتر می‌شود.
- userDataOnFooter: سبب خواهد شد تا خاصیت UserData مقدار دهی شده، در ردیف فوتر ظاهر شود.
- loadComplete : یک callback است که زمان پایان بارگذاری صفحه‌ی جاری را مشخص می‌کند. در اینجا با استفاده از jQuery سبب شده‌ایم تا رنگ پس زمینه‌ی ردیف‌ها یک در میان تغییر کند.
- loadError: اگر از سمت سرور خطایی صادر شود، در این callback قابل دریافت خواهد بود.
- در ادامه توسط فراخوانی متد jqGrid با پارامتر navGrid، در ناحیه pager سبب نمایش دکمه refresh شده‌ایم. این دکمه سبب بارگذاری مجدد اطلاعات گردید از سرور می‌شود.
- همچنین به کمک متد jqGrid با پارامتر navButtonAdd در ناحیه pager، سبب نمایش دکمه‌ای که صفحه‌ی انتخاب ستون‌ها را ظاهر می‌کند، خواهیم شد.



پیشنیاز کدهای سمت سرور jqGrid

اگر به تنظیمات گرید دقت کرده باشید، خاصیت index ستون‌ها، نامی است که به سرور، جهت اطلاع رسانی در مورد فیلتر اطلاعات و مرتب سازی مجدد آن‌ها ارسال می‌گردد. این نام، بر اساس کلیک کاربر بر روی ستون‌های موجود، هر بار می‌توان متفاوت باشد. بنابراین بجای if و else نوشتن‌های طولانی جهت مرتب سازی اطلاعات، می‌توان از کتابخانه‌ی معروفی به نام dynamic LINQ استفاده کرد.
 PM> Install-Package DynamicQuery
به این ترتیب می‌توان قسمت orderby را به صورت پویا و با رشته‌ای دریافتی، مقدار دهی کرد.


کدهای سمت سرور بازگشت اطلاعات به فرمت JSON

در کدهای سمت کلاینت، به اکشن متد GetProducts اشاره شده بود. تعاریف کامل آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using jqGrid01.Models;
using jqGrid01.Extensions; // for dynamic OrderBy

namespace jqGrid01.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult GetProducts(string sidx, string sord, int page, int rows)
        {
            var list = ProductDataSource.LatestProducts;

            var pageIndex = page - 1;
            var pageSize = rows;
            var totalRecords = list.Count;
            var totalPages = (int)Math.Ceiling(totalRecords / (float)pageSize);

            var products = list.AsQueryable()
                               .OrderBy(sidx + " " + sord)
                               .Skip(pageIndex * pageSize)
                               .Take(pageSize)
                               .ToList();

            var jqGridData = new JqGridData
            {
                UserData = new // نمایش در فوتر
                {
                    Name = "جمع صفحه",
                    Price = products.Sum(x => x.Price)
                },
                Total = totalPages,
                Page = page,
                Records = totalRecords,
                Rows = (products.Select(product => new JqGridRowData
                                                {
                                                    Id = product.Id,
                                                    RowCells = new List<string>
                                                    {
                                                        product.Id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture),
                                                        product.Name,
                                                        product.IsAvailable.ToString(),
                                                        product.Price.ToString(CultureInfo.InvariantCulture)
                                                    }
                                                })).ToList()
            };
            return Json(jqGridData, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
    }
}
- سطر ProductDataSource.LatestProducts چیزی نیست بجز لیست جنریکی از محصولات.
- امضای متد GetProducts نیز مهم است. دقیقا همین پارامترها با همین نام‌ها از طرف jqGrid به سرور ارسال می‌شوند که توسط آن‌ها ستون مرتب سازی، جهت مرتب سازی، صفحه‌ی جاری و تعداد ردیفی که باید بازگشت داده شوند، قابل دریافت است.
- در این کدها دو قسمت مهم وجود دارند:
الف) متد OrderBy نوشته شده، به صورت پویا عمل می‌کند و از کتابخانه‌ی Dynamic LINQ مایکروسافت بهره می‌برد.
به علاوه توسط Take و Skip کار صفحه بندی و بازگشت تنها بازه‌ای از اطلاعات مورد نیاز، انجام می‌شود.
ب) لیست جنریک محصولات، در نهایت باید با فرمت JqGridData به صورت JSON بازگشت داده شود. نحوه‌ی این Projection را در اینجا می‌توانید ملاحظه کنید.
هر ردیف این لیست، باید تبدیل شود به ردیفی از جنس JqGridRowData، تا توسط jqGrid قابل پردازش گردد.
- توسط مقدار دهی UserData، برچسبی را در ذیل ستون Name و مقداری را در ذیل ستون Price نمایش خواهیم داد.


برای مطالعه‌ی بیشتر

بهترین راهنمای جزئیات این Grid، مستندات آنلاین آن هستند: http://www.trirand.com/jqgridwiki/doku.php?id=wiki:jqgriddocs
همچنین این مستندات را با فرمت PDF نیز می‌توانید مطالعه کنید: http://www.trirand.com/blog/jqgrid/downloads/jqgriddocs.pdf


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid01.zip
 

مثال‌های سری jqGrid تغییرات زیادی داشتند. برای دریافت آن‌ها به این مخزن کد مراجعه کنید. 
نظرات مطالب
بررسی دقیق‌تر صفحات آبی ویندوز
برای سهولت کار در ویندوز 7 و فعال سازی ذخیره کردن فایل‌های دامپ، از این فایل reg هم می‌تونید استفاده کنید. پس از دریافت، کلیک راست و انتخاب گزینه‌ی merge جهت افزودن اطلاعات آن به registry ویندوز :
Win7-WinVista-Win2008
مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت ششم - کار با منابع محافظت شده‌ی سمت سرور
پس از تکمیل کنترل دسترسی‌ها به قسمت‌های مختلف برنامه بر اساس نقش‌های انتسابی به کاربر وارد شده‌ی به سیستم، اکنون نوبت به کار با سرور و دریافت اطلاعات از کنترلرهای محافظت شده‌ی آن است.



افزودن کامپوننت دسترسی به منابع محافظت شده، به ماژول Dashboard

در اینجا قصد داریم صفحه‌ای را به برنامه اضافه کنیم تا در آن بتوان اطلاعات کنترلرهای محافظت شده‌ی سمت سرور، مانند MyProtectedAdminApiController (تنها قابل دسترسی توسط کاربرانی دارای نقش Admin) و MyProtectedApiController (قابل دسترسی برای عموم کاربران وارد شده‌ی به سیستم) را دریافت و نمایش دهیم. به همین جهت کامپوننت جدیدی را به ماژول Dashboard اضافه می‌کنیم:
 >ng g c Dashboard/CallProtectedApi
سپس به فایل dashboard-routing.module.ts ایجاد شده مراجعه کرده و مسیریابی کامپوننت جدید ProtectedPage را اضافه می‌کنیم:
import { CallProtectedApiComponent } from "./call-protected-api/call-protected-api.component";

const routes: Routes = [
  {
    path: "callProtectedApi",
    component: CallProtectedApiComponent,
    data: {
      permission: {
        permittedRoles: ["Admin", "User"],
        deniedRoles: null
      } as AuthGuardPermission
    },
    canActivate: [AuthGuard]
  }
];
توضیحات AuthGuard و AuthGuardPermission را در قسمت قبل مطالعه کردید. در اینجا هدف این است که تنها کاربران دارای نقش‌های Admin و یا User قادر به دسترسی به این مسیر باشند.
لینکی را به این صفحه نیز در فایل header.component.html به صورت ذیل اضافه خواهیم کرد تا فقط توسط کاربران وارد شده‌ی به سیستم (isLoggedIn) قابل مشاهده باشد:
<li *ngIf="isLoggedIn" routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/callProtectedApi']">‍‍Call Protected Api</a>
</li>


نمایش و یا مخفی کردن قسمت‌های مختلف صفحه بر اساس نقش‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم

در ادامه می‌خواهیم دو دکمه را بر روی صفحه قرار دهیم تا اطلاعات کنترلرهای محافظت شده‌ی سمت سرور را بازگشت دهند. دکمه‌ی اول قرار است تنها برای کاربر Admin قابل مشاهده باشد و دکمه‌ی دوم توسط کاربری با نقش‌های Admin و یا User.
به همین جهت call-protected-api.component.ts را به صورت ذیل تغییر می‌دهیم:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { AuthService } from "../../core/services/auth.service";

@Component({
  selector: "app-call-protected-api",
  templateUrl: "./call-protected-api.component.html",
  styleUrls: ["./call-protected-api.component.css"]
})
export class CallProtectedApiComponent implements OnInit {

  isAdmin = false;
  isUser = false;
  result: any;

  constructor(private authService: AuthService) { }

  ngOnInit() {
    this.isAdmin = this.authService.isAuthUserInRole("Admin");
    this.isUser = this.authService.isAuthUserInRole("User");
  }

  callMyProtectedAdminApiController() {
  }

  callMyProtectedApiController() {
  }
}
در اینجا دو خاصیت عمومی isAdmin و isUser، در اختیار قالب این کامپوننت قرار گرفته‌اند. مقدار دهی آن‌ها نیز توسط متد isAuthUserInRole که در قسمت قبل توسعه دادیم، انجام می‌شود. اکنون که این دو خاصیت مقدار دهی شده‌اند، می‌توان از آن‌ها به کمک یک ngIf، به صورت ذیل در قالب call-protected-api.component.html جهت مخفی کردن و یا نمایش قسمت‌های مختلف صفحه استفاده کرد:
<button *ngIf="isAdmin" (click)="callMyProtectedAdminApiController()">
  Call Protected Admin API [Authorize(Roles = "Admin")]
</button>

<button *ngIf="isAdmin || isUser" (click)="callMyProtectedApiController()">
  Call Protected API ([Authorize])
</button>

<div *ngIf="result">
  <pre>{{result | json}}</pre>
</div>


دریافت اطلاعات از کنترلرهای محافظت شده‌ی سمت سرور

برای دریافت اطلاعات از کنترلرهای محافظت شده، باید در قسمتی که HttpClient درخواست خود را به سرور ارسال می‌کند، هدر مخصوص Authorization را که شامل توکن دسترسی است، به سمت سرور ارسال کرد. این هدر ویژه را به صورت ذیل می‌توان در AuthService تولید نمود:
  getBearerAuthHeader(): HttpHeaders {
    return new HttpHeaders({
      "Content-Type": "application/json",
      "Authorization": `Bearer ${this.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken)}`
    });
  }

روش دوم انجام اینکار که مرسوم‌تر است، اضافه کردن خودکار این هدر به تمام درخواست‌های ارسالی به سمت سرور است. برای اینکار باید یک HttpInterceptor را تهیه کرد. به همین منظور فایل جدید app\core\services\auth.interceptor.ts را به برنامه اضافه کرده و به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { HttpEvent, HttpInterceptor, HttpHandler, HttpRequest } from "@angular/common/http";
import { Observable } from "rxjs/Observable";

import { AuthService, AuthTokenType } from "./auth.service";

@Injectable()
export class AuthInterceptor implements HttpInterceptor {

  constructor(private authService: AuthService) { }

  intercept(request: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {

    const accessToken = this.authService.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken);
    if (accessToken) {
      request = request.clone({
        headers: request.headers.set("Authorization", `Bearer ${accessToken}`)
      });
    }

    return next.handle(request);
  }
}
در اینجا یک clone از درخواست جاری ایجاد شده و سپس به headers آن، یک هدر جدید Authorization که به همراه توکن دسترسی است، اضافه خواهد شد.
به این ترتیب دیگری نیازی نیست تا به ازای هر درخواست و هر قسمتی از برنامه، این هدر را به صورت دستی تنظیم کرد و اضافه شدن آن پس از تنظیم ذیل، به صورت خودکار انجام می‌شود:
import { HTTP_INTERCEPTORS } from "@angular/common/http";

import { AuthInterceptor } from "./services/auth.interceptor";

@NgModule({
  providers: [
    {
      provide: HTTP_INTERCEPTORS,
      useClass: AuthInterceptor,
      multi: true
    }
  ]
})
export class CoreModule {}
در اینجا نحوه‌ی معرفی این HttpInterceptor جدید را به قسمت providers مخصوص CoreModule مشاهده می‌کنید.

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، خطای ذیل را در کنسول توسعه‌دهنده‌های مرورگر مشاهده خواهید کرد:
compiler.js:19514 Uncaught Error: Provider parse errors:
Cannot instantiate cyclic dependency! InjectionToken_HTTP_INTERCEPTORS ("[ERROR ->]"): in NgModule AppModule in ./AppModule@-1:-1
در سازنده‌ی کلاس سرویس AuthInterceptor، سرویس Auth تزریق شده‌است که این سرویس نیز دارای HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن است. به همین جهت Angular تصور می‌کند که ممکن است در اینجا یک بازگشت بی‌نهایت بین این interceptor و سرویس Auth رخ‌دهد. اما از آنجائیکه ما هیچکدام از متدهایی را که با HttpClient کار می‌کنند، در اینجا فراخوانی نمی‌کنیم و تنها کاربرد سرویس Auth، دریافت توکن دسترسی است، این مشکل را می‌توان به صورت ذیل برطرف کرد:
import { Injector } from "@angular/core";

  constructor(private injector: Injector) { }

  intercept(request: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
    const authService = this.injector.get(AuthService);
ابتدا سرویس Injector را به سازنده‌ی کلاس AuthInterceptor تزریق می‌کنیم و سپس توسط متد get آن، سرویس Auth را درخواست خواهیم کرد (بجای تزریق مستقیم آن در سازنده‌ی کلاس):
@Injectable()
export class AuthInterceptor implements HttpInterceptor {

  constructor(private injector: Injector) { }

  intercept(request: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
    const authService = this.injector.get(AuthService);
    const accessToken = authService.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken);
    if (accessToken) {
      request = request.clone({
        headers: request.headers.set("Authorization", `Bearer ${accessToken}`)
      });
    }

    return next.handle(request);
  }
}


تکمیل متدهای دریافت اطلاعات از کنترلرهای محافظت شده‌ی سمت سرور

اکنون پس از افزودن AuthInterceptor، می‌توان متدهای CallProtectedApiComponent را به صورت ذیل تکمیل کرد. ابتدا سرویس‌های Auth ،HttpClient و همچنین تنظیمات آغازین برنامه را به سازنده‌ی CallProtectedApiComponent تزریق می‌کنیم:
  constructor(
    private authService: AuthService,
    private httpClient: HttpClient,
    @Inject(APP_CONFIG) private appConfig: IAppConfig,
  ) { }
سپس متدهای httpClient.get و یا هر نوع متد مشابه دیگری را به صورت معمولی فراخوانی خواهیم کرد:
  callMyProtectedAdminApiController() {
    this.httpClient
      .get(`${this.appConfig.apiEndpoint}/MyProtectedAdminApi`)
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        this.result = result;
      });
  }

  callMyProtectedApiController() {
    this.httpClient
      .get(`${this.appConfig.apiEndpoint}/MyProtectedApi`)
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        this.result = result;
      });
  }

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، افزوده شدن خودکار هدر مخصوص Authorization:Bearer را در درخواست ارسالی به سمت سرور، مشاهده خواهید کرد:



مدیریت خودکار خطاهای عدم دسترسی ارسال شده‌ی از سمت سرور

ممکن است کاربری درخواستی را به منبع محافظت شده‌ای ارسال کند که به آن دسترسی ندارد. در AuthInterceptor تعریف شده می‌توان به وضعیت این خطا، دسترسی یافت و سپس کاربر را به صفحه‌ی accessDenied که در قسمت قبل ایجاد کردیم، به صورت خودکار هدایت کرد:
    return next.handle(request)
      .catch((error: any, caught: Observable<HttpEvent<any>>) => {
        if (error.status === 401 || error.status === 403) {
          this.router.navigate(["/accessDenied"]);
        }
        return Observable.throw(error);
      });
در اینجا ابتدا نیاز است سرویس Router، به سازنده‌ی کلاس تزریق شود و سپس متد catch درخواست پردازش شده، به صورت فوق جهت عکس العمل نشان دادن به وضعیت‌های 401 و یا 403 و هدایت کاربر به مسیر accessDenied تغییر کند:
@Injectable()
export class AuthInterceptor implements HttpInterceptor {

  constructor(
    private injector: Injector,
    private router: Router) { }

  intercept(request: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
    const authService = this.injector.get(AuthService);
    const accessToken = authService.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken);
    if (accessToken) {
      request = request.clone({
        headers: request.headers.set("Authorization", `Bearer ${accessToken}`)
      });
      return next.handle(request)
        .catch((error: any, caught: Observable<HttpEvent<any>>) => {
          if (error.status === 401 || error.status === 403) {
            this.router.navigate(["/accessDenied"]);
          }
          return Observable.throw(error);
        });
    } else {
      // login page
      return next.handle(request);
    }
  }
}
برای آزمایش آن، یک کنترلر سمت سرور جدید را با نقش Editor اضافه می‌کنیم:
using ASPNETCore2JwtAuthentication.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Authorization;
using Microsoft.AspNetCore.Cors;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [EnableCors("CorsPolicy")]
    [Authorize(Policy = CustomRoles.Editor)]
    public class MyProtectedEditorsApiController : Controller
    {
        public IActionResult Get()
        {
            return Ok(new
            {
                Id = 1,
                Title = "Hello from My Protected Editors Controller! [Authorize(Policy = CustomRoles.Editor)]",
                Username = this.User.Identity.Name
            });
        }
    }
}
و برای فراخوانی سمت کلاینت آن در CallProtectedApiComponent خواهیم داشت:
  callMyProtectedEditorsApiController() {
    this.httpClient
      .get(`${this.appConfig.apiEndpoint}/MyProtectedEditorsApi`)
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        this.result = result;
      });
  }
چون این نقش جدید به کاربر جاری انتساب داده نشده‌است (جزو اطلاعات سمت سرور او نیست)، اگر آن‌را توسط متد فوق فراخوانی کند، خطای 403 را دریافت کرده و به صورت خودکار به مسیر accessDenied هدایت می‌شود:



نکته‌ی مهم: نیاز به دائمی کردن کلیدهای رمزنگاری سمت سرور

اگر برنامه‌ی سمت سرور ما که توکن‌ها را اعتبارسنجی می‌کند، ری‌استارت شود، چون قسمتی از کلیدهای رمزگشایی اطلاعات آن با اینکار مجددا تولید خواهند شد، حتی با فرض لاگین بودن شخص در سمت کلاینت، توکن‌های فعلی او برگشت خواهند خورد و از مرحله‌ی تعیین اعتبار رد نمی‌شوند. در این حالت کاربر خطای 401 را دریافت می‌کند. بنابراین پیاده سازی مطلب «غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن» را فراموش نکنید.



کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o، برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود. 
مطالب
فارسی نویسی و iTextSharp

شرح یک سری سعی و خطا!
سعی اول:
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var chunk = new Chunk("آزمایش");
pdfDoc.Add(chunk);
}
}
}
}

نتیجه:



بله! هیچی!

مشکل از کجاست؟
در iTextSharp بر اساس نوع فونت انتخابی و encoding مرتبط،‌ نحوه‌ی رندر سازی حروف مشخص می‌شود:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، فونت پایه متنی که قرار است اضافه شود، null است.

سعی دوم:
اینبار فونت را تنظیم می‌کنیم:
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
var tahomaFont = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);

var chunk = new Chunk("آزمایش",tahomaFont);
pdfDoc.Add(chunk);
}
}
}
}

توضیحات:
متد BaseFont.CreateFont می‌تواند مسیری از فونت مورد نظر را دریافت کند. این حالت خصوصا برای برنامه‌های وب که ممکن است فونت مورد نظر آن‌ها در سرور نصب نشده باشد، بسیار مفید است و لزومی ندارد که الزاما فونت مورد استفاده در پوشه fonts‌ ویندوز نصب شده باشد.
نکات مهم دیگر بکار گرفته شده در این متد، استفاده از BaseFont.IDENTITY_H و BaseFont.EMBEDDED است. به این صورت encoding متن، جهت نوشتن متون غیر Ansi تنظیم می‌شود و در این حالت حتما باید فونت را در فایل، مدفون (embed) نمود. از این لحاظ که عموما این نوع فونت‌ها در سیستم‌های کاربران نصب نیستند.

نتیجه:



بد نیست! حداقل حروف نمایش داده شدند؛ اما نیاز است تا چرخانده یا معکوس شوند. برای انجام خودکار آن حداقل دو کار را می‌توان انجام داد.

الف) استفاده از ColumnText و اعمال تنظیمات راست به چپ آن
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
var tahomaFont = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);

ColumnText ct = new ColumnText(pdfWriter.DirectContent);
ct.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
ct.SetSimpleColumn(100, 100, 500, 800, 24, Element.ALIGN_RIGHT);

var chunk = new Chunk("آزمایش", tahomaFont);

ct.AddElement(chunk);
ct.Go();
}
}
}
}

توضیحات:
در اینجا یک ColumnTex جدید تعریف و سپس خصوصیات این ستون تنظیم شده، به همراه RunDirection آن که اصل قضیه است. سپس chunk تعریف شده را به این ستون اضافه کرده‌ایم.

نتیجه:



بله! کار کرد!

ب) استفاده از PdfTable و اعمال تنظیمات راست به چپ آن
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
var tahomaFont = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);

PdfPTable table = new PdfPTable(numColumns: 1);
table.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
table.ExtendLastRow = true;

PdfPCell pdfCell = new PdfPCell(new Phrase("آزمایش", tahomaFont));
pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;

table.AddCell(pdfCell);
pdfDoc.Add(table);
}
}
}
}

در حین استفاده از PdfTable هم لازم است تا RunDirection مربوط به خود جدول و همچنین هر سلول اضافه شده به آن به RTL تنظیم شوند.

این نکات در هر جایی که با این کتابخانه سر و کار داریم باید اعمال شوند. برای مثال:

افزودن Header به صفحات Pdf :
افزودن header در نگارش‌های جدید iTextSharp شامل نکته استفاده از کلاس PdfPageEventHelper به شرح زیر است (و مثال‌هایی را که در وب پیدا خواهید کرد، هیچکدام با آخرین نگارش موجود iTextSharp کار نمی‌کنند):
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
public class PageEvents : PdfPageEventHelper
{
Font _font;
public PageEvents()
{
var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
_font = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);
}

public override void OnStartPage(PdfWriter writer, Document document)
{
base.OnStartPage(writer, document);

PdfPTable table = new PdfPTable(numColumns: 1);
table.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;

PdfPCell pdfCell = new PdfPCell(new Phrase("سر صفحه در صفحه: " + writer.PageNumber, _font));
pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
pdfCell.HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER;

table.AddCell(pdfCell);
document.Add(table);
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfWriter.PageEvent = new PageEvents();
pdfDoc.Open();

var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
var baseFont = BaseFont.CreateFont(fontPath, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
var tahomaFont = new Font(baseFont, 10, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);

PdfPTable table = new PdfPTable(numColumns: 1);
table.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
table.ExtendLastRow = true;

PdfPCell pdfCell = new PdfPCell(new Phrase("آزمایش", tahomaFont));
pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;

table.AddCell(pdfCell);
pdfDoc.Add(table);

pdfDoc.NewPage();
}
}
}
}

نتیجه:



تنها نکته‌ای که اینجا اضافه شده، تعریف کلاس PageEvents است که از کلاس PdfPageEventHelper مشتق شده است. در این کلاس می‌توان یک سری متد کلاس پایه را تحریف کرد و header و footer و غیره را اضافه نمود. سپس جهت اضافه کردن آن، pdfWriter.PageEvent باید مقدار دهی شود.
در اینجا هم اگر نوع فونت، encoding و PdfTable به همراه RunDirection آن اضافه نمی‌شد، یا چیزی در header صفحه قابل مشاهده نبود یا متن مورد نظر معکوس نمایش داده می‌شد.

مطالب دوره‌ها
مثال - نمایش بلادرنگ میزان مصرف CPU و حافظه سرور بر روی کلیه کلاینت‌های متصل توسط SignalR
یکی از کاربردهای جالب SignalR می‌تواند به روز رسانی مداوم صفحه نمایش کاربران، توسط اطلاعات ارسالی از طرف سرور باشد. در ادامه قصد داریم به عنوان منبع داده، آمار کارآیی سرور را به کلاینت‌ها ارسال کنیم و سپس به تصویری همانند شکل ذیل برسیم:


در اینجا از Smoothie Charts برای ترسیم نمودارهای بلادرنگ سازگار با Canvas مخصوص HTML5 استفاده شده است.


پیشنیازها
پیشنیازهای این مطلب با مطلب «مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR» یکی است. برای مثال، نحوه دریافت وابستگی‌ها، تنظیمات فایل global.asax و افزودن اسکریپت‌ها، تفاوتی با مثال قبلی ندارند.


تهیه منبع داده اطلاعات نمایشی

using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;

namespace SignalR04.Common
{
    public class Counter
    {
        public string Name { set; get; }
        public float Value { set; get; }
    }

    public class PerformanceCounterProvider
    {
        private readonly List<PerformanceCounter> _counters = new List<PerformanceCounter>();

        public PerformanceCounterProvider()
        {
            _counters.Add(new PerformanceCounter("Processor", "% Processor Time", "_Total", readOnly: true));
            _counters.Add(new PerformanceCounter("Memory", "Pages/sec", readOnly: true));
            _counters.Add(new PerformanceCounter("PhysicalDisk", "% Disk Time", "_Total", readOnly: true));
        }

        public IList<Counter> GetResults()
        {
            return _counters.Select(c => new Counter
                                        {
                                            Name = c.CategoryName, 
                                            Value = c.NextValue() 
                                        }).ToList();
        }
    }
}
کلاس PerformanceCounterProvider، سه مؤلفه کارآیی سرور را بررسی کرده و هربار توسط متد GetResults، آن‌ها را بازگشت می‌دهد. از این منبع داده، در هاب برنامه استفاده خواهیم کرد.


تهیه هاب ارسال داده‌ها به کلاینت‌ها

using System.Threading;
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using ThreadTimer = System.Threading.Timer;

namespace SignalR04.Common
{
    public class PerformanceCounterHub : Hub
    {
        private ThreadTimer _threadTimer; //keep it alive   
        private readonly PerformanceCounterProvider _perfService = new PerformanceCounterProvider();

        public PerformanceCounterHub()
        {
            _threadTimer = new ThreadTimer(timerCallback, null, Timeout.Infinite, 1000);
            _threadTimer.Change(dueTime: 1000, period: 2000);
        }

        private void timerCallback(object state)
        {
            var results = _perfService.GetResults();
            this.Clients.All.newCounters(results);
        }        
    }
}
در این هاب، یک thread timer ایجاد شده است که هر دو ثانیه یکبار، اطلاعات را از PerformanceCounterProvider دریافت و سپس با فراخوانی this.Clients.All.newCounters، آن‌ها را به کلیه کلاینت‌های متصل ارسال می‌کند.
این هاب به صورت خودکار با اولین بار وهله سازی، پس از فراخوانی متد connection.hub.start در سمت کلاینت، شروع به کار می‌کند.


کدهای سمت کلاینت نمایش نمودارها

<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.signalR-1.1.3.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script type="text/javascript" src='<%= ResolveClientUrl("~/signalr/hubs") %>'></script>
    <script src="Scripts/smoothie.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div>
        <div>
            <h2>Processor</h2>
            <canvas id="Processor" width="800" height="100"></canvas>
        </div>
        <div>
            <h2>Memory</h2>
            <canvas id="Memory" width="800" height="100"></canvas>
        </div>
        <div>
            <h2>PhysicalDisk</h2>
            <canvas id="PhysicalDisk" width="800" height="100"></canvas>
        </div>
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        var ChartEntry = function (name) {
            var self = this;
            self.name = name;
            self.chart = new SmoothieChart({ millisPerPixel: 50, labels: { fontSize: 15} });
            self.timeSeries = new TimeSeries();
            self.chart.addTimeSeries(self.timeSeries, { lineWidth: 3, strokeStyle: "#00ff00" });
        };

        ChartEntry.prototype = {
            addValue: function (value) {
                var self = this;
                self.timeSeries.append(new Date().getTime(), value);
            },

            start: function () {
                var self = this;
                self.canvas = document.getElementById(self.name);
                self.chart.streamTo(self.canvas);
            }
        };

        $(function () {
            $.connection.hub.logging = true;
            var performanceCounterHub = $.connection.performanceCounterHub;
            var charts = [];
            performanceCounterHub.client.newCounters = function (updatedCounters) {                
                $.each(updatedCounters, function (index, updateCounter) {
                    var entry;
                    $.each(charts, function (idx, chart) {                        
                        if (chart.name == updateCounter.Name) {
                            entry = chart;
                            return;
                        }
                    });

                    if (!entry) {
                        entry = new ChartEntry(updateCounter.Name);
                        charts.push(entry);
                        entry.start();                        
                    }
                    entry.addValue(updateCounter.Value);
                });
            };
            $.connection.hub.start();
        });
    </script>
</body>
</html>
- در ابتدا سه canvas بر روی صفحه قرار گرفته‌اند که معرف سه PerformanceCounter دریافتی از سرور هستند.
- id هر canavs به Name اطلاعات دریافتی از سرور تنظیم شده است تا نمودارها در جای صحیحی ترسیم شوند.
- سپس نحوه کپسوله سازی SmoothieChart را مشاهده می‌کنید؛ چطور می‌توان از آن یک شیء جاوا اسکریپتی ایجاد کرد و چطور اطلاعات را به آن اضافه نمود.
- نهایتا کار هاب را آغاز می‌کنیم. Callback ایی به نام performanceCounterHub.client.newCounters دقیقا متصل است به فراخوانی  this.Clients.All.newCounters سمت سرور. در اینجا updatedCounters دریافتی، یک آرایه جاوا اسکریپتی است که هر عضو آن دارای Name و Value است. بر این اساس، تنها کافی است این مقادیر را که هر دو ثانیه یکبار به روز می‌شوند، به SmoothieChart برای ترسیم ارسال کنیم.


کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
SignalR04.zip
 
مطالب
استفاده از قابلیت پارتیشن بندی در آرشیو جداول بانک‌های اطلاعاتی SQL Server

1- مقدمه

پارتیشن بندی در بانک اطلاعاتی SQL Server، از ویژگی‌هایی است که از نسخه 2005، به این محصول اضافه شده است. بکارگیری این قابلیت که با Split کردن، محتوای یک جدول و قرار دادن آنها در چندین فایل، برای جداول حجیم، به  ویژه جداولی که داده‌های آن حاوی مقادیر تاریخچه‌ای است، بسیار سودمند است.
سادگی در مدیریت داده‌ها و شاخص‌های موجود یک جدول (از قبیل اندازه  فضای ذخیره سازی و استراتژی جدید Back up گیری)، اجرای سریعتر کوئری هایی که روی یک محدوده از داده‌ها کار  می‌کنند و سهولت در آرشیو داده‌های قدیمی یک جدول، از قابلیت‌هایی است که استفاده از این ویژگی بوجود می‌آورد.
محدوده استفاده از این ویژگی روی یک بانک اطلاعاتی و در یک Instance است. بنابراین مباحث مرتبط با معماری Scalability را پوشش نمی‌دهد و صرفاً Solution ایی است که در یک Instance بانک اطلاعاتی استفاده می‌شود.

2- Data File و Filegroup

هر بانک اطلاعاتی در حالت پیش فرض، شامل یک فایل داده‌ای (MDF.) و یک فایل ثبت تراکنشی (LDF.) می‌باشد. می‌توان جهت ذخیره سطر‌های داده‌ای از فایل‌های بیشتری تحت نام فایل‌های ثانویه (NDF.) استفاده نمود. به همان طریق که در فایل سیستم، فایل‌ها به پوشه‌ها تخصیص داده می‌شوند، می‌توان Data File را به Filegroup تخصیص داد. چنانچه چندین Data File به یک Filegroup تخصیص داده شوند، داده‌ها در تمامی Data File‌ها به طریق Round-Robin توزیع می‌شوند.

3- Partition Function

مطابق با مقادیر تعریف شده در بدنه دستور، محدوده داده‌ای (پارتیشن‌ها) با استفاده از Partition Function ایجاد می‌شود. با در نظر گرفتن ستونی که به عنوان Partition Key انتخاب شده، این تابع یک Data Type را به عنوان ورودی دریافت می‌کند. در هنگام تعریف محدوده برای پارتیشن‌ها، به منظور مشخص کردن محدوده هر پارتیشن از Right و Left استفاده می‌شود.
Left نمایش دهنده‌ی حد بالای هر محدوده است و به طور مشابه، Right برای مشخص کردن حد پائین آن محدوده استفاده می‌شود. به منظور درک بهتر، به شکل زیر توجه نمائید:
 

همانطور که مشاهده می‌شود، همواره نیاز به یک Filegroup اضافه‌تری از آنچه مورد نظرتان در تعریف تابع است، می‌باشد. بنابراین اگر Function دارای n مقدار باشد، به n+1 مقدار برای Filegroup نیاز است.
همچنین هیچ محدودیتی برای اولین و آخرین بازه در نظر گرفته نمی‌شود. بنابراین جهت محدود کردن مقادیری که در این بازه‌ها قرار می‌گیرند، می‌توان از Check Constraint استفاده نمود.

3-1- Right or Left

یک سوال متداول اینکه از کدام مورد استفاده شود؟ در پاسخ باید گفت، به چگونگی تعریف پارتیشن هایتان وابسته است. مطابق شکل، تنها تفاوت  این دو، در نقاط مرزی هر یک از پارتیشن‌ها می‌باشد. در بیشتر اوقات هنگام کار با داده‌های عددی می‌توان از Left استفاده نمود و بطور مشابه هنگامیکه نوع داده‌ها از جنس زمان است، می‌توان از Right استفاده کرد.

4- Partition Schema 

گام بعدی پس از ایجاد Partition Function، تعریف Partition Schema است، که به منظور قرار گرفتن هر یک از پارتیشن‌های تعریف شده توسط Function در Filegroup‌های مناسب آن استفاده می‌شود.

5- Partition Table

گام پایانی ایجاد یک جدول، استفاده از Partition Schema است، که داده‌ها را با توجه به رویه درون Partition Function مورد استفاده، ذخیره می‌کند. همانطور که می‌دانید هنگام ایجاد یک جدول، می‌توان مکان ذخیره شدن آنرا مشخص نمود.

 Create Table <name> (…) ON …
دستور بعد از بخش ON، مشخص کننده مکان ذخیره جدول می‌باشد.

در هنگام ایجاد یک جدول، معمولاً جدول در Filegroup پیش فرض که PRIMARY است، قرار می‌گیرد. می‌توان با نوشتن نام Partition Schema و همچنین Partition Key که پیشتر ذکر آن رفت، بعد از بخش ON، برای جدول مشخص نمائیم که داده‌های آن به چه ترتیبی ذخیره شوند. ارتباط این سه به شرح زیر است:

توجه شود زمانیکه یک Primary Key Constraint به یک جدول اضافه می‌شود، یک Unique Clustered Index نیز همراه با آن ساخته می‌شود. چنانچه Primary Key شامل یک Clustered Index باشد، جدول با استفاده از این ستون (ستون‌های) شاخص ذخیره خواهد شد، در حالیکه اگر Primary Key شامل یک Non Clustered Index باشد، یک ساختار ذخیره-سازی اضافی ایجاد خواهد شد که داده‌های جدول در آن قرار خواهند گرفت.

6- Index & Data Alignment

به عنوان یک Best Practice هنگام ایجاد یک Partition Table به منظور پارتیشن بندی، از ساختار Aligned Index استفاده شود. بدین ترتیب که تعریف Index، شامل Partition Key (ستونی که معیاری برای پارتیشن بندی است) باشد. چنانچه این عمل انجام شود، داده‌های ذخیره شده مرتبط با هر پارتیشن متناظر با همان شاخص، در فایل داده‌ای (NDF.) ذخیره خواهند شد. از این رو چنانچه کوئری درخواست شده از جدول روی یک محدوده باشد

 Where [OrderDate] Between …
تنها از شاخص متناظر با این داده استفاده می‌شود. بدین ترتیب بکارگیری آن برای Execution Plan بسیار سودمند خواهد بود. همچنین می‌توان استراتژی بازیافت سودمندی با Back up گیری از Filegroup ایجاد کرد. هنگامی که Index‌ها به صورت Aligned هستند می‌توان در کسری از ثانیه، محتوای یک Partition را به یک جدول دیگر منتقل نمود (تنها با تغییر در Meta Data آن).

بدین ترتیب برای بهرمندی از این مزایا، استفاده از Aligned Index توصیه شده است.

7- Operations

از نیازمندی‌های متداول در پارتیشنینگ می‌توان به افزودن، حذف پارتیشن‌ها و جابجایی محتوای یک پارتیشن که برای عملیات آرشیو استفاده می‌شود، اشاره کرد.

7-1- Split Partition

به منظور ایجاد یک محدوده جدید به پارتیشن‌ها استفاده می‌شود. یک نکته مهم مادامی که عملیات انتقال داده‌ها به پارتیشن جدید انجام می‌گیرد، روی جدول یک قفل انحصاری قرار می‌گیرد و بدین ترتیب عملیات ممکن است زمانبر باشد.
به عنوان یک Best Practice همواره یک Partition خالی را Split نمائید و پس از آن اقدام به بارگذاری داده در آن نمائید.
به یاد داشته باشید پیش از انجام عملیات splitting روی Partition Function با تغییر در Partition Schema (و بکارگیری Next Used) مشخص نمائید چه محدوده‌ای در این Filegroup جدید قرار خواهد گرفت.

7-2- Merge Partition

به منظور ادغام پارتیشن‌ها استفاده می‌شود، چنانچه پارتیشن خالی نیست، برای عملیات ادغام مسائل Performance به علت اینکه در طول عملیات از Lock (قفل انحصاری) استفاده می‌شود، در نظر گرفته شود.

7-3- Switch Partition

چنانچه جدول و شاخص‌های آن به صورت Aligned هستند، می‌توانید از Switch in و Switch out استفاده نمائید. عملیات بدین ترتیب انجام می‌شود که بلافاصله محتوای یک پارتیشن یا جدول (Source) در یک پارتیشن خالی جدولی دیگر و یا یک جدول خالی (Target) قرار می‌گیرد. عملیات تنها روی Meta Data انجام می‌گیرد و هیچ داده ای منتقل نمی‌شود.
محدودیت‌های بکارگیری به شرح زیر است:
- جدول یا پارتیشن Target باید حتماً خالی باشد.
- جداول Source و Target حتماً باید در یک Filegroup یکسان قرار داشته باشند.
- جدول Source باید حاوی Aligned Index‌های مورد نیاز Target و همچنین مطابقت در Filegroup را دارا باشد.
- چنانچه Target به عنوان یک پارتیشن است، اگر Source جدول است بایست دارای یک Check Constraint باشد در غیر این صورت چنانچه یک پارتیشن است باید محدوده آن در محدوده Target قرار گیرد.

8- بررسی یک سناریوی نمونه

در ابتدا یک بانک اطلاعاتی را به طریق زیر ایجاد می‌کنیم:
این بانک مطابق تصویر، شامل 3 عدد فایل گروپ (FG1، FG2 و FG3) و 3 عدد دیتا فایل (P1، P2 و P3) می‌باشد. Filegroup پیش فرض Primary است، که چنانچه در تعریف جداول به نام Partition Schema و Partition Key مرتبط اشاره نشود، به طور پیش فرض در Filegroup موسوم به Primary قرار می‌گیرد. چنانچه چک باکس Default انتخاب شود، همانطور که قابل حدس زدن است، آن Filegroup در صورت مشخص نکردن نام Filegroup در تعریف جدول، به عنوان مکان ذخیره سازی انتخاب می‌شود. چک باکس Read Only نیز همانطور که از نامش پیداست، چنانچه روی یک Filegroup تنظیم گردد، عملیات مربوط به Write روی داده‌های آن قابل انجام نیست و برای Filegroup هایی که جنبه نگهداری آرشیو را دارند، قابل استفاده است.
چنانچه Filegroup ای را از حالت Read Only دوباره خارج کنیم، می‌توان عملیات Write را دوباره برای آن انجام داد.

پس از ایجاد بانک اطلاعاتی، گام بعدی ایجاد یک Partition Function و پس از آن یک Partition Schema است. همانطور که مشاهده می‌کنید در Partition Function از سه مقدار استفاده شده، بنابراین در Partition Schema باید از چهار Filegroup استفاده شود، که در مثال ما از Filegroup پیش فرض که Primary است، استفاده شده است.

USE [PartitionDB]
GO
CREATE PARTITION FUNCTION pfOrderDateRange(DATETIME)
AS
RANGE LEFT FOR VALUES ('2010/12/31','2011/12/31','2012/12/31')
GO
CREATE PARTITION SCHEME psOrderDateRange
AS
PARTITION pfOrderDateRange TO (FG1,FG2,FG3,[PRIMARY])
GO

پس از طی گام‌های قبل، به ایجاد یک جدول به صورت Aligned Index مبادرت ورزیده می‌شود.

CREATE TABLE Orders
(
OrderID INT IDENTITY(1,1) NOT NULL,
OrderDate DATETIME NOT NULL,
OrderFreight MONEY NULL,
ProductID INT NULL,
CONSTRAINT PK_Orders PRIMARY KEY CLUSTERED (OrderID ASC, OrderDate ASC)
ON psOrderDateRange (OrderDate)
) ON psOrderDateRange (OrderDate)
GO

در ادامه برای بررسی درج اطلاعات در پارتیشن با توجه به محدوده آنها اقدام به افزودن رکوردهایی در جدول ساخته شده می‌نمائیم.

SET NOCOUNT ON
DECLARE @OrderDate DATETIME
DECLARE @X INT
SET @OrderDate = '2010/01/01'
SET @X = 0
WHILE @X < 300
BEGIN
INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID)
VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X)
 SET @X = @X + 1
END
GO
SET NOCOUNT ON
DECLARE @OrderDate DATETIME
DECLARE @X INT
SET @OrderDate = '2011/01/01'
SET @X = 0
WHILE @X < 300
BEGIN
INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID)
VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X)
 SET @X = @X + 1
END
GO
SET NOCOUNT ON
DECLARE @OrderDate DATETIME
DECLARE @X INT
SET @OrderDate = '2012/01/01'
SET @X = 0
WHILE @X < 300
BEGIN
INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID)
VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X)
 SET @X = @X + 1
END
GO

از طریق دستور Select زیر می‌توان نحوه توزیع داده‌ها را در جدول مشاهده کرد.

USE [PartitionDB]
GO
SELECT OBJECT_NAME(i.object_id) AS OBJECT_NAME,
p.partition_number, fg.NAME AS FILEGROUP_NAME, ROWS, au.total_pages,
CASE boundary_value_on_right
WHEN 1 THEN 'Less than'
ELSE 'Less or equal than' END AS 'Comparition',VALUE
FROM sys.partitions p JOIN sys.indexes i
ON p.object_id = i.object_id AND p.index_id = i.index_id
JOIN sys.partition_schemes ps ON ps.data_space_id = i.data_space_id
JOIN sys.partition_functions f ON f.function_id = ps.function_id
LEFT JOIN sys.partition_range_values rv
ON f.function_id = rv.function_id
AND p.partition_number = rv.boundary_id
JOIN sys.destination_data_spaces dds
ON dds.partition_scheme_id = ps.data_space_id
AND dds.destination_id = p.partition_number
JOIN sys.filegroups fg
ON dds.data_space_id = fg.data_space_id
JOIN (SELECT container_id, SUM(total_pages) AS total_pages
FROM sys.allocation_units
GROUP BY container_id) AS au
ON au.container_id = p.partition_id WHERE i.index_id < 2

خروجی دستور فوق به شرح زیر است:


در ادامه به ایجاد یک Filegroup جدید می‌پردازیم.

/* Query 2-3- Split a partition*/
-- Add FG4:
ALTER DATABASE PartitionDB ADD FILEGROUP FG4
Go
ALTER PARTITION SCHEME [psOrderDateRange] NEXT USED FG4
GO
ALTER PARTITION FUNCTION [pfOrderDateRange]() SPLIT RANGE('2013/12/31')
GO
-- Add Partition 4 (P4) to FG4:
GO
ALTER DATABASE PartitionDB ADD FILE
(
NAME = P4,
FILENAME = N'C:\Program Files\Microsoft SQL Server\MSSQL10_50.SQLEXPRESS\MSSQL\DATA\P4.NDF'
, SIZE = 1024KB , MAXSIZE = UNLIMITED, FILEGROWTH = 10%)
 TO FILEGROUP [FG4]
--
GO

و در ادامه به درج اطلاعاتی برای بررسی نحوه توزیع داده‌ها در Filegroup هایمان می‌پردازیم.

SET NOCOUNT ON
DECLARE @OrderDate DATETIME
DECLARE @X INT
SET @OrderDate = '2013/01/01'
SET @X = 0
WHILE @X < 300
BEGIN
INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID)
VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X)
 SET @X = @X + 1
END
GO
SET NOCOUNT ON
DECLARE @OrderDate DATETIME
DECLARE @X INT
SET @OrderDate = '2012/01/01'
SET @X = 0
WHILE @X < 300
BEGIN
INSERT dbo.Orders ( OrderDate, OrderFreight, ProductID)
VALUES( @OrderDate + @X, @X + 10, @X)
 SET @X = @X + 1
END
GO
خروجی کار تا این مرحله به شکل زیر است:

جهت ادغام پارتیشن‌ها به طریق زیر عمل می‌شود:

/* Query 2-4- Merge Partitions */
ALTER PARTITION FUNCTION [pfOrderDateRange]() MERGE RANGE('2010/12/31')
Go
پس از اجرای دستور فوق خروجی به شکل زیر خواهد بود:

به منظور آرشیو نمودن اطلاعات به طریق زیر از Switch استفاده می‌کنیم. ابتدا یک جدول موقتی برای ذخیره رکوردهایی که قصد آرشیو آنها را داریم، ایجاد می‌کنیم. همانگونه که در تعریف جدول مشاهده می‌کنید، نام Filegroup ای که برای ساخت این جدول استفاده می‌شود، با Filegroup ای که قصد آرشیو اطلاعات آنرا داریم، یکسان است.
در ادامه می‌توان مثلاً با ایجاد یک Temporary Table به انتقال این اطلاعات بدون توجه به Filegroup آنها پرداخت.

/* Query 2-5- Switch Partitions */
USE [PartitionDB]
GO
CREATE TABLE [dbo].[Orders_Temp](
[OrderID] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[OrderDate] [datetime] NOT NULL,
[OrderFreight] [money] NULL,
[ProductID] [int] NULL,
 CONSTRAINT [PK_OrdersTemp] PRIMARY KEY CLUSTERED ([OrderID] ASC,[OrderDate] ASC)ON FG2
) ON FG2
GO
USE [tempdb]
GO
CREATE TABLE [dbo].[Orders_Hist](
[OrderID] [int] NOT NULL,
[OrderDate] [datetime] NOT NULL,
[OrderFreight] [money] NULL,
[ProductID] [int] NULL,
 CONSTRAINT [PK_OrdersTemp] PRIMARY KEY CLUSTERED ([OrderID] ASC,[OrderDate] ASC)
)
GO
USE [PartitionDB]
GO
ALTER TABLE [dbo].[Orders] SWITCH PARTITION 1 TO [dbo].[Orders_Temp]
GO
INSERT INTO [tempdb].[dbo].[Orders_Hist]
SELECT * FROM  [dbo].[Orders_Temp]
GO
DROP TABLE [dbo].[Orders_Temp]
GO
SELECT * FROM [tempdb].[dbo].[Orders_Hist]
پس از اجرای کامل این دستورات، توزیع داده در بانک اطلاعاتی مثال مورد بررسی به شکل زیر است.


 

مطالب
بررسی تفصیلی رابطه Many-to-Many در EF Code first
رابطه چند به چند در مطالب EF Code first سایت جاری، در حد تعریف نگاشت‌های آن بررسی شده، اما نیاز به جزئیات بیشتری برای کار با آن وجود دارد که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت:


1) پیش فرض‌های EF Code first در تشخیص روابط چند به چند

تشخیص اولیه روابط چند به چند، مانند یک مطلب موجود در سایت و برچسب‌های آن؛ که در این حالت یک برچسب می‌تواند به چندین مطلب مختلف اشاره کند و یا برعکس، هر مطلب می‌تواند چندین برچسب داشته باشد، نیازی به تنظیمات خاصی ندارد. همینقدر که دو طرف رابطه توسط یک ICollection به یکدیگر اشاره کنند، مابقی مسایل توسط EF Code first به صورت خودکار حل و فصل خواهند شد:
using System;
using System.Linq;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;

namespace Sample
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { set; get; }

        [StringLength(maximumLength: 450, MinimumLength = 1), Required]
        public string Title { set; get; }

        [MaxLength]
        public string Body { set; get; }

        public virtual ICollection<Tag> Tags { set; get; } // many-to-many

        public BlogPost()
        {
            Tags = new List<Tag>();
        }
    }

    public class Tag
    {
        public int Id { set; get; }

        [StringLength(maximumLength: 450), Required]
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { set; get; } // many-to-many

        public Tag()
        {
            BlogPosts = new List<BlogPost>();
        }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
        public DbSet<Tag> Tags { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var tag1 = new Tag { Name = "Tag1" };
            context.Tags.Add(tag1);

            var post1 = new BlogPost { Title = "Title...1", Body = "Body...1" };
            context.BlogPosts.Add(post1);

            post1.Tags.Add(tag1);

            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());

            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var post1 = ctx.BlogPosts.Find(1);
                if (post1 != null)
                {
                    Console.WriteLine(post1.Title);
                }
            }
        }
    }
}
در این مثال، رابطه بین مطالب ارسالی در یک سایت و برچسب‌های آن به صورت many-to-many تعریف شده است و همینقدر که دو طرف رابطه توسط یک ICollection به هم اشاره می‌کنند، رابطه زیر تشکیل خواهد شد:


در اینجا تمام تنظیمات صورت گرفته بر اساس یک سری از پیش فرض‌ها است. برای مثال نام جدول واسط تشکیل شده، بر اساس تنظیم پیش فرض کنار هم قرار دادن نام دو جدول مرتبط تهیه شده است.
همچنین بهتر است بر روی نام برچسب‌ها، یک ایندکس منحصربفرد نیز تعیین شود: (^ و ^)


2) تنظیم ریز جزئیات روابط چند به چند در EF Code first

تنظیمات پیش فرض انجام شده آنچنان نیازی به تغییر ندارند و منطقی به نظر می‌رسند. اما اگر به هر دلیلی نیاز داشتید کنترل بیشتری بر روی جزئیات این مسایل داشته باشید، باید از Fluent API جهت اعمال آن‌ها استفاده کرد:
    public class TagMap : EntityTypeConfiguration<Tag>
    {
        public TagMap()
        {
            this.HasMany(x => x.BlogPosts)
                .WithMany(x => x.Tags)
                .Map(map =>
                    {
                        map.MapLeftKey("TagId");
                        map.MapRightKey("BlogPostId");
                        map.ToTable("BlogPostsJoinTags");
                    });
        }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
        public DbSet<Tag> Tags { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Configurations.Add(new TagMap());
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
    }
در اینجا توسط متد Map، نام کلیدهای تعریف شده و همچنین جدول واسط تغییر داده شده‌اند:


3) حذف اطلاعات چند به چند

برای حذف تگ‌های یک مطلب، کافی است تک تک آن‌ها را یافته و توسط متد Remove جهت حذف علامتگذاری کنیم. نهایتا با فراخوانی متد SaveChanges، حذف نهایی انجام و اعمال خواهد شد.
            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var post1 = ctx.BlogPosts.Find(1);
                if (post1 != null)
                {
                    Console.WriteLine(post1.Title);
                    foreach (var tag in post1.Tags.ToList())
                        post1.Tags.Remove(tag);
                    ctx.SaveChanges();
                }
            }
در اینجا تنها اتفاقی که رخ می‌دهد، حذف اطلاعات ثبت شده در جدول واسط BlogPostsJoinTags است. Tag1 ثبت شده در متد Seed فوق، حذف نخواهد شد. به عبارتی اطلاعات جداول Tags و BlogPosts بدون تغییر باقی خواهند ماند. فقط یک رابطه بین آن‌ها که در جدول واسط تعریف شده است، حذف می‌گردد.

در ادامه اینبار اگر خود post1 را حذف کنیم:
                var post1 = ctx.BlogPosts.Find(1);
                if (post1 != null)
                {
                    ctx.BlogPosts.Remove(post1);
                    ctx.SaveChanges();
                }
علاوه بر حذف post1، رابطه تعریف شده آن در جدول BlogPostsJoinTags نیز حذف می‌گردد؛ اما Tag1 حذف نخواهد شد.
بنابراین دراینجا cascade delete ایی که به صورت پیش فرض وجود دارد، تنها به معنای حذف تمامی ارتباطات موجود در جدول میانی است و نه حذف کامل طرف دوم رابطه. اگر مطلبی حذف شد، فقط آن مطلب و روابط برچسب‌های متعلق به آن از جدول میانی حذف می‌شوند و نه برچسب‌های تعریف شده برای آن.
البته این تصمیم هم منطقی است. از این لحاظ که اگر قرار بود دو طرف یک رابطه چند به چند با هم حذف شوند، ممکن بود با حذف یک مطلب، کل بانک اطلاعاتی خالی شود! فرض کنید یک مطلب دارای سه برچسب است. این سه برچسب با 20 مطلب دیگر هم رابطه دارند. اکنون مطلب اول را حذف می‌کنیم. برچسب‌های متناظر آن نیز باید حذف شوند. با حذف این برچسب‌ها طرف دوم رابطه آن‌ها که چندین مطلب دیگر است نیز باید حذف شوند!


4) ویرایش و یا افزودن اطلاعات چند به چند

در مثال فوق فرض کنید که می‌خواهیم به اولین مطلب ثبت شده، تعدادی تگ جدید را اضافه کنیم:
                var post1 = ctx.BlogPosts.Find(1);
                if (post1 != null)
                {
                    var tag2 = new Tag { Name = "Tag2" };                    
                    post1.Tags.Add(tag2);
                    ctx.SaveChanges();
                }
در اینجا به صورت خودکار، ابتدا tag2 ذخیره شده و سپس ارتباط آن با post1 در جدول رابط ذخیره خواهد شد.

در مثالی دیگر اگر یک برنامه ASP.NET را درنظر بگیریم، در هربار ویرایش یک مطلب، تعدادی Tag به سرور ارسال می‌شوند. در ابتدای امر هم مشخص نیست کدامیک جدید هستند، چه تعدادی در لیست تگ‌های قبلی مطلب وجود دارند، یا اینکه کلا از لیست برچسب‌ها حذف شده‌اند:
                //نام تگ‌های دریافتی از کاربر  
                var tagsList = new[] { "Tag1", "Tag2", "Tag3" };

                //بارگذاری یک مطلب به همراه تگ‌های آن
                var post1 = ctx.BlogPosts.Include(x => x.Tags).FirstOrDefault(x => x.Id == 1);
                if (post1 != null)
                {
                    //ابتدا کلیه تگ‌های موجود را حذف خواهیم کرد
                    if (post1.Tags != null && post1.Tags.Any())
                        post1.Tags.Clear();

                    //سپس در طی فقط یک کوئری بررسی می‌کنیم کدامیک از موارد ارسالی موجود هستند
                    var listOfActualTags = ctx.Tags.Where(x => tagsList.Contains(x.Name)).ToList();
                    var listOfActualTagNames = listOfActualTags.Select(x => x.Name.ToLower()).ToList();

                    //فقط موارد جدید به تگ‌ها و ارتباطات موجود اضافه می‌شوند
                    foreach (var tag in tagsList)
                    {
                        if (!listOfActualTagNames.Contains(tag.ToLowerInvariant().Trim()))
                        {
                            ctx.Tags.Add(new Tag { Name = tag.Trim() });
                        }
                    }
                    ctx.SaveChanges(); // ثبت موارد جدید

                    //موارد قبلی هم حفظ می‌شوند
                    foreach (var item in listOfActualTags)
                    {
                        post1.Tags.Add(item);
                    }
                    ctx.SaveChanges();
                }
در این مثال فقط تعدادی رشته از کاربر دریافت شده است، بدون Id آن‌ها. ابتدا مطلب متناظر، به همراه تگ‌های آن توسط متد Include دریافت می‌شود. سپس نیاز داریم به سیستم ردیابی EF اعلام کنیم که اتفاقاتی قرار است رخ دهد. به همین جهت تمام تگ‌های مطلب یافت شده را خالی خواهیم کرد. سپس در یک کوئری، بر اساس نام تگ‌های دریافتی، معادل آن‌ها را از بانک اطلاعاتی دریافت خواهیم کرد؛ کوئری tagsList.Contains به where in در طی یک رفت و برگشت، ترجمه می‌شود:
SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Tags] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Name] IN (N'Tag1',N'Tag2',N'Tag3')
 آن‌هایی که جدید هستند به بانک اطلاعاتی اضافه شده (بدون نیاز به تعریف قبلی آن‌ها)، آن‌هایی که در لیست قبلی برچسب‌های مطلب بوده‌اند، حفظ خواهند شد.
لازم است لیست موارد موجود را (listOfActualTags) از بانک اطلاعاتی دریافت کنیم، زیرا به این ترتیب سیستم ردیابی EF آن‌ها را به عنوان رکوردی جدید و تکراری ثبت نخواهد کرد.


5) تهیه کوئری‌های LINQ بر روی روابط چند به چند

الف) دریافت یک مطلب خاص به همراه تمام تگ‌های آن:
 ctx.BlogPosts.Where(p => p.Id == 1).Include(p => p.Tags).FirstOrDefault()
ب) دریافت کلیه مطالبی که شامل Tag1 هستند:

var posts = from p in ctx.BlogPosts
                 from t in p.Tags
                 where t.Name == "Tag1"
                 select p;
و یا :
 var posts = ctx.Tags.Where(x => x.Name == "Tag1").SelectMany(x => x.BlogPosts);
مطالب
return File در ASP.NET MVC و نام‌های یونیکد
ابتدا نیاز است سورس فایل FileResult.cs را یکبار بررسی کنید. نکته جالبی که در آن وجود دارد نحوه ارسال نام فایل به مرورگر است که با پیاده سازی RFC 2183 و RFC 2231 انجام شده است. این خروجی‌‌های مبتنی بر RFCهای یاد شده، با تمام مرورگرهای جدید مانند کروم و فایرفاکس بدون مشکل کار می‌کنند. بنابراین اگر استفاده کنندگان از برنامه ASP.NET MVC شما از مرورگری مانند IE8 استفاده نمی‌کنند، نیازی به مطالعه ادامه بحث نخواهید داشت!
اما ... IE8 یک چنین درک و قابلیت پردازشی را ندارد. به همین جهت زمانیکه از return File در ASP.NET MVC استفاده شود و مرورگر نیز IE 8 باشد، نام یونیکد خروجی نهایی دریافتی توسط کاربر، یک سری حروف hex بی‌مفهوم خواهد بود.


نحوه رفع مشکل با IE

مطابق کدهای ذیل نیاز است filename را توسط متد Server.UrlPathEncode بازگشت دهیم؛ تا IE 8 بتواند آن‌را تفسیر کرده و درست نمایش دهد:
                var fileName = Path.GetFileName(filePath);
                if (Request.Browser.Browser == "IE")
                {
                    string attachment = string.Format("attachment; filename=\"{0}\"", Server.UrlPathEncode(fileName));
                    Response.AddHeader("Content-Disposition", attachment);
                }
                return File(filePath, "application/octet-stream", fileName);
در اینجا عملا دو هدر Content-Disposition وجود خواهد داشت و IE8 اولین مورد را پردازش می‌کند. اما مرورگرهای جدید این مورد را به صورت یک حمله گزارش می‌دهند و پردازش نخواهند کرد! به همین جهت بررسی شده است که اگر مرورگر IE بود ... آنگاه این تغییر اعمال شود.
البته روش دیگر، بازنویسی FileResult و یا تهیه یک FileResult سفارشی است.
مطالب
ASP.NET MVC #17

فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC

ASP.NET MVC به همراه تعدادی فیلتر امنیتی توکار است که در این قسمت به بررسی آ‌ن‌ها خواهیم پرداخت.


بررسی اعتبار درخواست (Request Validation) در ASP.NET MVC

ASP.NET MVC امکان ارسال اطلاعاتی را که دارای تگ‌های HTML باشند، نمی‌دهد. این قابلیت به صورت پیش فرض فعال است و جلوی ارسال انواع و اقسام اطلاعاتی که ممکن است سبب بروز حملات XSS Cross site scripting attacks شود را می‌گیرد. نمونه‌ای از خطای نمایش داده:

A potentially dangerous Request.Form value was detected from the client (Html="<a>"). 

بنابراین تصمیم گرفته شده صحیح است؛ اما ممکن است در قسمتی از سایت نیاز باشد تا کاربران از یک ویرایشگر متنی پیشرفته استفاده کنند. خروجی این نوع ویرایشگرها هم HTML است. در این حالت می‌توان صرفا برای متدی خاص امکانات Request Validation را به کمک ویژگی ValidateInput غیرفعال کرد:

[HttpPost]
[ValidateInput(false)]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

از ASP.NET MVC 3.0 به بعد راه حل بهتری به کمک ویژگی AllowHtml معرفی شده است. غیرفعال کردن ValidateInput ‌ایی که معرفی شد، بر روی تمام خواص شیء BlogPost اعمال می‌شود. اما اگر فقط بخواهیم که مثلا خاصیت Text آن از مکانیزم بررسی اعتبار درخواست خارج شود، بهتر است دیگر از ویژگی ValidateInput استفاده نشده و به نحو زیر عمل گردد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.Models
{
public class BlogPost
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }

[AllowHtml]
public string Text { set; get; }
}
}

در اینجا فقط خاصیت Text مجاز به دریافت محتوای HTML ایی خواهد بود. اما خاصیت Title چنین مجوزی را ندارد. همچنین دیگر نیازی به استفاده از ویژگی ValidateInput غیرفعال شده نیز نخواهد بود.
به علاوه همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، خروجی Razor به صورت پیش فرض Html encoded است مگر اینکه صریحا آن‌را تبدیل به HTML کنیم (مثلا استفاده از متد Html.Raw). به عبارتی خروجی Razor در حالت پیش فرض در مقابل حملات XSS مقاوم است مگر اینکه آگاهانه بخواهیم آن‌را غیرفعال کنیم.

مطلب تکمیلی
مقابله با XSS ؛ یکبار برای همیشه!



فیلتر RequireHttps

به کمک ویژگی یا فیلتر RequireHttps، تمام درخواست‌های رسیده به یک متد خاص باید از طریق HTTPS انجام شوند و حتی اگر شخصی سعی به استفاده از پروتکل HTTP معمولی کند، به صورت خودکار به HTTPS هدایت خواهد شد:

[RequireHttps]
public ActionResult LogOn()
{
}


فیلتر ValidateAntiForgeryToken

نوع دیگری از حملات که باید در برنامه‌های وب به آن‌ها دقت داشت به نام CSRF یا Cross site request forgery معروف هستند.
برای مثال فرض کنید کاربری قبل از اینکه بتواند در سایت شما کار خاصی را انجام دهد، نیاز به اعتبار سنجی داشته باشد. پس از لاگین شخص و ایجاد کوکی و سشن معتبر، همین شخص به سایت دیگری مراجعه می‌کند که در آن مهاجمی بر اساس وضعیت جاری اعتبار سنجی او مثلا لینک حذف کاربری یا افزودن اطلاعات جدیدی را به برنامه ارائه می‌دهد. چون سشن شخص و کوکی مرتبط به سایت اول هنوز معتبر هستند و شخص سایت را نبسته است، «احتمال» اجرا شدن درخواست مهاجم بالا است (خصوصا اگر از مرورگرهای قدیمی استفاده کند).
بنابراین نیاز است بررسی شود آیا درخواست رسیده واقعا از طریق فرم‌های برنامه ما صادر شده است یا اینکه شخصی از طریق سایت دیگری اقدام به جعل درخواست‌ها کرده است.
برای مقابله با این نوع خطاها ابتدا باید داخل فرم‌های برنامه از متد Html.AntiForgeryToken استفاده کرد. کار این متد ایجاد یک فیلد مخفی با مقداری منحصربفرد بر اساس اطلاعات سشن جاری کاربر است، به علاوه ارسال یک کوکی خودکار تا بتوان از تطابق اطلاعات اطمینان حاصل کرد:

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.AntiForgeryToken()

در مرحله بعد باید فیلتر ValidateAntiForgeryToken جهت بررسی مقدار token دریافتی به متد ثبت اطلاعات اضافه شود:

[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

در اینجا مقدار دریافتی از فیلد مخفی فرم :

<input name="__RequestVerificationToken" type="hidden" value="C0iPfy/3T....=" />

با مقدار موجود در کوکی سایت بررسی و تطابق داده خواهند شد. اگر این مقادیر تطابق نداشته باشند، یک استثنا صادر شده و از پردازش اطلاعات رسیده جلوگیری می‌شود.
علاوه بر این‌ها بهتر است حین استفاده از متد و فیلتر یاد شده، از یک salt مجزا نیز به ازای هر فرم، استفاده شود:

[ValidateAntiForgeryToken(Salt="1234")]

@Html.AntiForgeryToken(salt:"1234")

به این ترتیب tokenهای تولید شده در فرم‌های مختلف سایت یکسان نخواهند بود.
به علاوه باید دقت داشت که ValidateAntiForgeryToken فقط با فعال بودن کوکی‌ها در مرورگر کاربر کار می‌کند و اگر کاربری پذیرش کوکی‌ها را غیرفعال کرده باشد، قادر به ارسال اطلاعاتی به برنامه نخواهد بود. همچنین این فیلتر تنها در حالت HttpPost قابل استفاده است. این مورد هم در قسمت‌های قبل تاکید گردید که برای مثال بهتر است بجای داشتن لینک delete در برنامه که با HttpGet ساده کار می‌کند،‌ آن‌را تبدیل به HttpPost نمود تا میزان امنیت برنامه بهبود یابد. از HttpGet فقط برای گزارشگیری و خواندن اطلاعات از برنامه استفاده کنید و نه ثبت اطلاعات.
بنابراین استفاده از AntiForgeryToken را به چک لیست اجباری تولید تمام فرم‌های برنامه اضافه نمائید.

مطلب مشابه
Anti CSRF module for ASP.NET



فیلتر سفارشی بررسی Referrer

یکی دیگر از روش‌های مقابله با CSRF، بررسی اطلاعات هدر درخواست ارسالی است. اگر اطلاعات Referrer آن با دومین جاری تطابق نداشت، به معنای مشکل دار بودن درخواست رسیده است. فیلتر سفارشی زیر می‌تواند نمونه‌ای باشد جهت نمایش نحوه بررسی UrlReferrer درخواست رسیده:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.CustomFilter
{
public class CheckReferrerAttribute : AuthorizeAttribute
{
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
{
if (filterContext.HttpContext != null)
{
if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer == null)
throw new System.Web.HttpException("Invalid submission");

if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer.Host != "mysite.com")
throw new System.Web.HttpException("This form wasn't submitted from this site!");
}

base.OnAuthorization(filterContext);
}
}
}

و برای استفاده از آن:
[HttpPost]
[CheckReferrer]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult DeleteTask(int id)


نکته‌ای امنیتی در مورد آپلود فایل‌ها در ASP.NET

هر جایی که کاربر بتواند فایلی را به سرور شما آپلود کند، مشکلات امنیتی هم از همانجا شروع خواهند شد. مثلا در متد Upload قسمت 11 این سری، منعی در آپلود انواع فایل‌ها نیست و کاربر می‌تواند انواع و اقسام شل‌ها را جهت تحت کنترل گرفتن سایت و سرور آپلود و اجرا کند. راه حل چیست؟
از همان روش امنیتی مورد استفاده توسط تیم ASP.NET MVC استفاده می‌کنیم. فایل web.config قرار گرفته در پوشه Views را باز کنید (نه فایل وب کانفیگ ریشه اصلی سایت‌را). چنین تنظیمی را می‌توان مشاهده کرد:
برای IIS6 :

<system.web>
<httpHandlers>
<add path="*" verb="*" type="System.Web.HttpNotFoundHandler"/>
</httpHandlers>
</system.web>
برای IIS7 :
<system.webServer>
<handlers>
<remove name="BlockViewHandler"/>
<add name="BlockViewHandler" path="*" verb="*" preCondition="integratedMode" type="System.Web.HttpNotFoundHandler" />
</handlers>
</system.webServer>


تنظیم فوق، موتور اجرایی ASP.NET را در این پوشه خاص از کار می‌اندازد. به عبارتی اگر شخصی مسیر یک فایل aspx یا cshtml یا هر فایل قرار گرفته در پوشه Views را مستقیما در مرورگر خود وارد کند، با پیغام HttpNotFound مواجه خواهد شد.
این روش هم با ASP.NET Web forms سازگار است و هم با ASP.NET MVC؛ چون مرتبط است به موتور اجرایی ASP.NET که هر دوی این فریم ورک‌ها برفراز آن معنا پیدا می‌کنند.
بنابراین در پوشه فایل‌های آپلودی به سرور خود یک web.config را با محتوای فوق ایجاد کنید (و فقط باید مواظب باشید که این فایل حین آپلود فایل‌های جدید، overwrite نشود. مهم!). به این ترتیب این مسیر دیگر از طریق مرورگر قابل دسترسی نخواهد بود (با هر محتوایی). سپس برای ارائه فایل‌های آپلودی به کاربران از روش زیر استفاده کنید:

public ActionResult Download()
{
return File(Server.MapPath("~/Myfiles/test.txt"), "text/plain");
}

مزیت مهم روش ذکر شده این است که کاربران مجاز به آپلود هر نوع فایلی خواهند بود و نیازی نیست لیست سیاه تهیه کنید که مثلا فایل‌هایی با پسوند‌های خاص آپلود نشوند (که در این بین ممکن است لیست سیاه شما کامل نباشد ...).




علاوه بر تمام فیلترهای امنیتی که تاکنون بررسی شدند،‌ فیلتر دیگری نیز به نام Authorize وجود دارد که در قسمت‌های بعدی بررسی خواهد شد.
مطالب
EF Code First #7

مدیریت روابط بین جداول در EF Code first به کمک Fluent API

EF Code first بجای اتلاف وقت شما با نوشتن فایل‌های XML تهیه نگاشت‌ها یا تنظیم آن‌ها با کد، رویه Convention over configuration را پیشنهاد می‌دهد. همین رویه، جهت مدیریت روابط بین جداول نیز برقرار است. روابط one-to-one، one-to-many، many-to-many و موارد دیگر را بدون یک سطر تنظیم اضافی، صرفا بر اساس یک سری قراردادهای توکار می‌تواند تشخیص داده و اعمال کند. عموما زمانی نیاز به تنظیمات دستی وجود خواهد داشت که قراردادهای توکار رعایت نشوند و یا برای مثال قرار است با یک بانک اطلاعاتی قدیمی از پیش موجود کار کنیم.


مفاهیمی به نام‌های Principal و Dependent

در EF Code first از یک سری واژه‌های خاص جهت بیان ابتدا و انتهای روابط استفاده شده است که عدم آشنایی با آن‌ها درک خطاهای حاصل را مشکل می‌کند:
الف) Principal : طرفی از رابطه است که ابتدا در بانک اطلاعاتی ذخیره خواهد شد.
ب) Dependent : طرفی از رابطه است که پس از ثبت Principal در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شود.
Principal می‌تواند بدون نیاز به Dependent وجود داشته باشد. وجود Dependent بدون Principal ممکن نیست زیرا ارتباط بین این دو توسط یک کلید خارجی تعریف می‌شود.


کدهای مثال مدیریت روابط بین جداول

در دنیای واقعی، همه‌ی مثال‌ها به مدل بلاگ و مطالب آن ختم نمی‌شوند. به همین جهت نیاز است یک مدل نسبتا پیچیده‌تر را در اینجا بررسی کنیم. در ادامه کدهای کامل مثال جاری را مشاهده خواهید کرد:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { set; get; }
public string LastName { set; get; }

public virtual AlimentaryHabits AlimentaryHabits { set; get; }
public virtual ICollection<CustomerAlias> Aliases { get; set; }
public virtual ICollection<Role> Roles { get; set; }
public virtual Address Address { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class CustomerAlias
{
public int Id { get; set; }
public string Aka { get; set; }

public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Role
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }

public virtual ICollection<Customer> Customers { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class AlimentaryHabits
{
public int Id { get; set; }
public bool LikesPasta { get; set; }
public bool LikesPizza { get; set; }
public int AverageDailyCalories { get; set; }

public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Address
{
public int Id { set; get; }
public string City { set; get; }
public string StreetAddress { set; get; }
public string PostalCode { set; get; }

public virtual ICollection<Customer> Customers { set; get; }
}
}



همچنین تعاریف نگاشت‌های برنامه نیز مطابق کد‌های زیر است:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerAliasConfig : EntityTypeConfiguration<CustomerAlias>
{
public CustomerAliasConfig()
{
// one-to-many
this.HasRequired(x => x.Customer)
.WithMany(x => x.Aliases)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// one-to-one
this.HasOptional(x => x.AlimentaryHabits)
.WithRequired(x => x.Customer)
.WillCascadeOnDelete();

// many-to-many
this.HasMany(p => p.Roles)
.WithMany(t => t.Customers)
.Map(mc =>
{
mc.ToTable("RolesJoinCustomers");
mc.MapLeftKey("RoleId");
mc.MapRightKey("CustomerId");
});

// many-to-one
this.HasOptional(x => x.Address)
.WithMany(x => x.Customers)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}


به همراه Context زیر:

using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample35.Mappings;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.DataLayer
{
public class Sample35Context : DbContext
{
public DbSet<AlimentaryHabits> AlimentaryHabits { set; get; }
public DbSet<Customer> Customers { set; get; }

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new CustomerConfig());
modelBuilder.Configurations.Add(new CustomerAliasConfig());

base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}

public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample35Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample35Context context)
{
base.Seed(context);
}
}
}


که نهایتا منجر به تولید چنین ساختاری در بانک اطلاعاتی می‌گردد:



توضیحات کامل کدهای فوق:

تنظیمات روابط one-to-one و یا one-to-zero

زمانیکه رابطه‌ای 0..1 و یا 1..1 است، مطابق قراردادهای توکار EF Code first تنها کافی است یک navigation property را که بیانگر ارجاعی است به شیء دیگر، تعریف کنیم (در هر دو طرف رابطه).
برای مثال در مدل‌های فوق یک مشتری که در حین ثبت اطلاعات اصلی او، «ممکن است» اطلاعات جانبی دیگری (AlimentaryHabits) نیز از او تنها در طی یک رکورد، دریافت شود. قصد هم نداریم یک ComplexType را تعریف کنیم. نیاز است جدول AlimentaryHabits جداگانه وجود داشته باشد.

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// ...
public virtual AlimentaryHabits AlimentaryHabits { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class AlimentaryHabits
{
// ...
public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

در اینجا خواص virtual تعریف شده در دو طرف رابطه، به EF خواهد گفت که رابطه‌ای، 1:1 برقرار است. در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خطای زیر برخواهیم خورد:

Unable to determine the principal end of an association between 
the types 'EF_Sample35.Models.Customer' and 'EF_Sample35.Models.AlimentaryHabits'.
The principal end of this association must be explicitly configured using either
the relationship fluent API or data annotations.

EF تشخیص داده است که رابطه 1:1 برقرار است؛ اما با قاطعیت نمی‌تواند طرف Principal را تعیین کند. بنابراین باید اندکی به او کمک کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// one-to-one
this.HasOptional(x => x.AlimentaryHabits)
.WithRequired(x => x.Customer)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}


همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا توسط متد WithRequired طرف Principal و توسط متد HasOptional، طرف Dependent تعیین شده است. به این ترتیب EF می‌توان یک رابطه 1:1 را تشکیل دهید.
توسط متد WillCascadeOnDelete هم مشخص می‌کنیم که اگر Principal حذف شد، لطفا Dependent را به صورت خودکار حذف کن.

توضیحات ساختار جداول تشکیل شده:
هر دو جدول با همان خواص اصلی که در دو کلاس وجود دارند، تشکیل شده‌اند.
فیلد Id جدول AlimentaryHabits اینبار دیگر Identity نیست. اگر به تعریف قید FK_AlimentaryHabits_Customers_Id دقت کنیم، در اینجا مشخص است که فیلد Id جدول AlimentaryHabits، به فیلد Id جدول مشتری‌ها متصل شده است (یعنی در آن واحد هم primary key است و هم foreign key). به همین جهت به این روش one-to-one association with shared primary key هم گفته می‌شود (کلید اصلی جدول مشتری با جدول AlimentaryHabits به اشتراک گذاشته شده است).


تنظیمات روابط one-to-many

برای مثال همان مشتری فوق را درنظر بگیرید که دارای تعدادی نام مستعار است:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// ...
public virtual ICollection<CustomerAlias> Aliases { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample35.Models
{
public class CustomerAlias
{
// ...
public virtual Customer Customer { get; set; }
}
}

همین میزان تنظیم کفایت می‌کند و نیازی به استفاده از Fluent API برای معرفی روابط نیست.
در طرف Principal، یک مجموعه یا لیستی از Dependent وجود دارد. در Dependent هم یک navigation property معرف طرف Principal اضافه شده است.
جدول CustomerAlias اضافه شده، توسط یک کلید خارجی به جدول مشتری مرتبط می‌شود.

سؤال: اگر در اینجا نیز بخواهیم CascadeOnDelete را اعمال کنیم، چه باید کرد؟
پاسخ: جهت سفارشی سازی نحوه تعاریف روابط حتما نیاز به استفاده از Fluent API به نحو زیر می‌باشد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerAliasConfig : EntityTypeConfiguration<CustomerAlias>
{
public CustomerAliasConfig()
{
// one-to-many
this.HasRequired(x => x.Customer)
.WithMany(x => x.Aliases)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}

اینکار را باید در کلاس تنظیمات CustomerAlias انجام داد تا بتوان Principal را توسط متد HasRequired به Customer و سپس dependent را به کمک متد WithMany مشخص کرد. در ادامه می‌توان متد WillCascadeOnDelete یا هر تنظیم سفارشی دیگری را نیز اعمال نمود.
متد HasRequired سبب خواهد شد فیلد Customer_Id، به صورت not null در سمت بانک اطلاعاتی تعریف شود؛ متد HasOptional عکس آن است.


تنظیمات روابط many-to-many

برای تنظیم روابط many-to-many تنها کافی است دو سر رابطه ارجاعاتی را به یکدیگر توسط یک لیست یا مجموعه داشته باشند:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Role
{
// ...
public virtual ICollection<Customer> Customers { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// ...
public virtual ICollection<Role> Roles { get; set; }
}
}

همانطور که مشاهده می‌کنید، یک مشتری می‌تواند چندین نقش داشته باشد و هر نقش می‌تواند به چندین مشتری منتسب شود.
اگر برنامه را به این ترتیب اجرا کنیم، به صورت خودکار یک رابطه many-to-many تشکیل خواهد شد (بدون نیاز به تنظیمات نگاشت‌های آن). نکته جالب آن تشکیل خودکار جدول ارتباط دهنده واسط یا اصطلاحا join-table می‌باشد:

CREATE TABLE [dbo].[RolesJoinCustomers](
[RoleId] [int] NOT NULL,
[CustomerId] [int] NOT NULL,
)

سؤال: نام‌های خودکار استفاده شده را می‌خواهیم تغییر دهیم. چکار باید کرد؟
پاسخ: اگر بانک اطلاعاتی برای بار اول است که توسط این روش تولید می‌شود شاید این پیش فرض‌ها اهمیتی نداشته باشد و نسبتا هم مناسب هستند. اما اگر قرار باشد از یک بانک اطلاعاتی موجود که امکان تغییر نام فیلدها و جداول آن وجود ندارد استفاده کنیم، نیاز به سفارشی سازی تعاریف نگاشت‌ها به کمک Fluent API خواهیم داشت:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// many-to-many
this.HasMany(p => p.Roles)
.WithMany(t => t.Customers)
.Map(mc =>
{
mc.ToTable("RolesJoinCustomers");
mc.MapLeftKey("RoleId");
mc.MapRightKey("CustomerId");
});
}
}
}


تنظیمات روابط many-to-one

در تکمیل مدل‌های مثال جاری، به دو کلاس زیر خواهیم رسید. در اینجا تنها در کلاس مشتری است که ارجاعی به کلاس آدرس او وجود دارد. در کلاس آدرس، یک navigation property همانند حالت 1:1 تعریف نشده است:

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Address
{
public int Id { set; get; }
public string City { set; get; }
public string StreetAddress { set; get; }
public string PostalCode { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample35.Models
{
public class Customer
{
// …
public virtual Address Address { get; set; }
}
}

این رابطه توسط EF Code first به صورت خودکار به یک رابطه many-to-one تفسیر خواهد شد و نیازی به تنظیمات خاصی ندارد.
زمانیکه جداول برنامه تشکیل شوند، جدول Addresses موجودیتی مستقل خواهد داشت و جدول مشتری با یک فیلد به نام Address_Id به جدول آدرس‌ها متصل می‌گردد. این فیلد نال پذیر است؛ به عبارتی ذکر آدرس مشتری الزامی نیست.
اگر نیاز بود این تعاریف نیز توسط Fluent API سفارشی شوند، باید خاصیت public virtual ICollection<Customer> Customers به کلاس Address نیز اضافه شود تا بتوان رابطه زیر را توسط کدهای برنامه تعریف کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample35.Models;

namespace EF_Sample35.Mappings
{
public class CustomerConfig : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
public CustomerConfig()
{
// many-to-one
this.HasOptional(x => x.Address)
.WithMany(x => x.Customers)
.WillCascadeOnDelete();
}
}
}

متد HasOptional سبب می‌شود تا فیلد Address_Id اضافه شده به جدول مشتری‌ها، null پذیر شود.