مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت دهم- ذخیره سازی اطلاعات کاربران IDP در بانک اطلاعاتی
تا اینجا تمام قسمت‌های این سری، برای اساس اطلاعات یک کلاس Config استاتیک تشکیل شده‌ی در حافظه ارائه شدند. این روش برای دمو و توضیح مفاهیم پایه‌ی IdentityServer بسیار مفید است؛ اما برای دنیای واقعی خیر. بنابراین در ادامه می‌خواهیم این قسمت را با اطلاعات ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی تعویض کنیم. یک روش مدیریت آن، نصب ASP.NET Core Identity دقیقا داخل همان پروژه‌ی IDP است. در این حالت کدهای ASP.NET Core Identity مایکروسافت، کار مدیریت کاربران IDP را انجام می‌دهند. روش دیگر اینکار را که در اینجا بررسی خواهیم کرد، تغییر کدهای Quick Start UI اضافه شده‌ی در «قسمت چهارم - نصب و راه اندازی IdentityServer»، جهت پذیرفتن مدیریت کاربران مبتنی بر بانک اطلاعاتی تهیه شده‌ی توسط خودمان است. مزیت آن آشنا شدن بیشتر با کدهای Quick Start UI و درک زیرساخت آن است.


تکمیل ساختار پروژه‌ی IDP

تا اینجا برای IDP، یک پروژه‌ی خالی وب را ایجاد و به مرور، آن‌را تکمیل کردیم. اما اکنون نیاز است پشتیبانی از بانک اطلاعاتی را نیز به آن اضافه کنیم. برای این منظور چهار پروژه‌ی Class library کمکی را نیز به Solution آن اضافه می‌کنیم:


- DNT.IDP.DomainClasses
در این پروژه، کلاس‌های متناظر با موجودیت‌های جداول مرتبط با اطلاعات کاربران قرار می‌گیرند.
- DNT.IDP.DataLayer
این پروژه Context برنامه و Migrations آن‌را تشکیل می‌دهد. همچنین به همراه تنظیمات و Seed اولیه‌ی اطلاعات بانک اطلاعاتی نیز می‌باشد.
رشته‌ی اتصالی آن نیز در فایل DNT.IDP\appsettings.json ذخیره شده‌است.
- DNT.IDP.Common
الگوریتم هش کردن اطلاعات، در این پروژه‌ی مشترک بین چند پروژه‌ی دیگر قرار گرفته‌است. از آن جهت هش کردن کلمات عبور، در دو پروژه‌ی DataLayer و همچنین Services استفاده می‌کنیم.
- DNT.IDP.Services
کلاس سرویس کاربران که با استفاده از DataLayer با بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار می‌کند، در این پروژه قرار گرفته‌است.


ساختار بانک اطلاعاتی کاربران IdentityServer

در اینجا ساختار بانک اطلاعاتی کاربران IdentityServer، بر اساس جداول کاربران و Claims آن‌ها تشکیل می‌شود:
namespace DNT.IDP.DomainClasses
{
    public class User
    {
        [Key]
        [MaxLength(50)]       
        public string SubjectId { get; set; }
    
        [MaxLength(100)]
        [Required]
        public string Username { get; set; }

        [MaxLength(100)]
        public string Password { get; set; }

        [Required]
        public bool IsActive { get; set; }

        public ICollection<UserClaim> UserClaims { get; set; }

        public ICollection<UserLogin> UserLogins { get; set; }
    }
}
در اینجا SubjectId همان Id کاربر، در سطح IDP است. این خاصیت به صورت یک کلید خارجی در جداول UserClaims و UserLogins نیز بکار می‌رود.
ساختار Claims او نیز به صورت زیر تعریف می‌شود که با تعریف یک Claim استاندارد، سازگاری دارد:
namespace DNT.IDP.DomainClasses
{
    public class UserClaim
    {         
        public int Id { get; set; }

        [MaxLength(50)]
        [Required]
        public string SubjectId { get; set; }
        
        public User User { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(250)]
        public string ClaimType { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(250)]
        public string ClaimValue { get; set; }
    }
}
همچنین کاربر می‌توان تعدادی لاگین نیز داشته باشد:
namespace DNT.IDP.DomainClasses
{
    public class UserLogin
    {
        public int Id { get; set; }

        [MaxLength(50)]
        [Required]
        public string SubjectId { get; set; }
        
        public User User { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(250)]
        public string LoginProvider { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(250)]
        public string ProviderKey { get; set; }
    }
}
هدف از آن، یکپارچه سازی سیستم، با IDPهای ثالث مانند گوگل، توئیتر و امثال آن‌ها است.

در پروژه‌ی DNT.IDP.DataLayer در پوشه‌ی Configurations آن، کلاس‌های UserConfiguration و UserClaimConfiguration را مشاهده می‌کنید که حاوی اطلاعات اولیه‌ای برای تشکیل User 1 و User 2 به همراه Claims آن‌ها هستند. این اطلاعات را دقیقا از فایل استاتیک ‍Config که در قسمت‌های قبل تکمیل کردیم، به این دو کلاس جدید IEntityTypeConfiguration منتقل کرده‌ایم تا به این ترتیب متد GetUsers فایل استاتیک Config را با نمونه‌ی دیتابیسی آن جایگزین کنیم.
سرویسی که از طریق Context برنامه با بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار می‌کند، چنین ساختاری را دارد:
    public interface IUsersService
    {
        Task<bool> AreUserCredentialsValidAsync(string username, string password);
        Task<User> GetUserByEmailAsync(string email);
        Task<User> GetUserByProviderAsync(string loginProvider, string providerKey);
        Task<User> GetUserBySubjectIdAsync(string subjectId);
        Task<User> GetUserByUsernameAsync(string username);
        Task<IEnumerable<UserClaim>> GetUserClaimsBySubjectIdAsync(string subjectId);
        Task<IEnumerable<UserLogin>> GetUserLoginsBySubjectIdAsync(string subjectId);
        Task<bool> IsUserActiveAsync(string subjectId);
        Task AddUserAsync(User user);
        Task AddUserLoginAsync(string subjectId, string loginProvider, string providerKey);
        Task AddUserClaimAsync(string subjectId, string claimType, string claimValue);
    }
که توسط آن امکان دسترسی به یک کاربر، اطلاعات Claims او و افزودن رکوردهایی جدید وجود دارد.
تنظیمات نهایی این سرویس‌ها و Context برنامه نیز در فایل DNT.IDP\Startup.cs جهت معرفی به سیستم تزریق وابستگی‌ها، صورت گرفته‌اند. همچنین در اینجا متد initializeDb را نیز مشاهده می‌کنید که با فراخوانی متد context.Database.Migrate، تمام کلاس‌های Migrations پروژه‌ی DataLayer را به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال می‌کند.


غیرفعال کردن صفحه‌ی Consent در Quick Start UI

در «قسمت چهارم - نصب و راه اندازی IdentityServer» فایل‌های Quick Start UI را به پروژه‌ی IDP اضافه کردیم. در ادامه می‌خواهیم قدم به قدم این پروژه را تغییر دهیم.
در صفحه‌ی Consent در Quick Start UI، لیست scopes درخواستی برنامه‌ی کلاینت ذکر شده و سپس کاربر انتخاب می‌کند که کدامیک از آن‌ها، باید به برنامه‌ی کلاینت ارائه شوند. این صفحه، برای سناریوی ما که تمام برنامه‌های کلاینت توسط ما توسعه یافته‌اند، بی‌معنا است و صرفا برای کلاینت‌های ثالثی که قرار است از IDP ما استفاده کنند، معنا پیدا می‌کند. برای غیرفعال کردن آن کافی است به فایل استاتیک Config مراجعه کرده و خاصیت RequireConsent کلاینت مدنظر را به false تنظیم کرد.


تغییر نام پوشه‌ی Quickstart و سپس اصلاح فضای نام پیش‌فرض کنترلرهای آن

در حال حاضر کدهای کنترلرهای Quick Start UI داخل پوشه‌ی Quickstart برنامه‌ی IDP قرار گرفته‌اند. با توجه به اینکه قصد داریم این کدها را تغییر دهیم و همچنین این پوشه در اساس، همان پوشه‌ی استاندارد Controllers است، ابتدا نام این پوشه را به Controllers تغییر داده و سپس در تمام کنترلرهای ذیل آن، فضای نام پیش‌فرض IdentityServer4.Quickstart.UI را نیز به فضای نام متناسبی با پوشه بندی پروژه‌ی جاری تغییر می‌دهیم. برای مثال کنترلر Account واقع در پوشه‌ی Account، اینبار دارای فضای نام DNT.IDP.Controllers.Account خواهد شد و به همین ترتیب برای مابقی کنترل‌ها عمل می‌کنیم.
پس از این تغییرات، عبارات using موجود در Viewها را نیز باید تغییر دهید تا برنامه در زمان اجرا به مشکلی برنخورد. البته ASP.NET Core 2.1 در زمان کامپایل برنامه، تمام Viewهای آن‌را نیز کامپایل می‌کند و اگر خطایی در آن‌ها وجود داشته باشد، امکان بررسی و رفع آن‌ها پیش از اجرای برنامه، میسر است.
و یا می‌توان جهت سهولت کار، فایل DNT.IDP\Views\_ViewImports.cshtml را جهت معرفی این فضاهای نام جدید ویرایش کرد تا نیازی به تغییر Viewها نباشد:
@using DNT.IDP.Controllers.Account;
@using DNT.IDP.Controllers.Consent;
@using DNT.IDP.Controllers.Grants;
@using DNT.IDP.Controllers.Home;
@using DNT.IDP.Controllers.Diagnostics;
@addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers


تعامل با IdentityServer از طریق کدهای سفارشی

پس از تشکیل «ساختار بانک اطلاعاتی کاربران IdentityServer» و همچنین تهیه سرویس‌های متناظری جهت کار با آن، اکنون نیاز است مطمئن شویم IdentityServer از این بانک اطلاعاتی برای دریافت اطلاعات کاربران خود استفاده می‌کند.
در حال حاضر، با استفاده از متد الحاقی AddTestUsers معرفی شده‌ی در فایل DNT.IDP\Startup.cs، اطلاعات کاربران درون حافظه‌ای برنامه را از متد ()Config.GetUsers دریافت می‌کنیم.
بنابراین اولین قدم، بررسی ساختار متد AddTestUsers است. برای این منظور به مخزن کد IdentityServer4 مراجعه کرده و کدهای متد الحاقی AddTestUsers را بررسی می‌کنیم:
 public static class IdentityServerBuilderExtensions
 {
        public static IIdentityServerBuilder AddTestUsers(this IIdentityServerBuilder builder, List<TestUser> users)
        {
            builder.Services.AddSingleton(new TestUserStore(users));
            builder.AddProfileService<TestUserProfileService>();
            builder.AddResourceOwnerValidator<TestUserResourceOwnerPasswordValidator>();

            return builder;
        }
}
- ابتدا یک TestUserStore را به صورت Singleton ثبت کرده‌است.
- سپس سرویس پروفایل کاربران را اضافه کرده‌است. این سرویس با پیاده سازی اینترفیس IProfileService تهیه می‌شود. کار آن اتصال یک User Store سفارشی به سرویس کاربران و دریافت اطلاعات پروفایل آن‌ها مانند Claims است.
- در آخر TestUserResourceOwnerPasswordValidator، کار اعتبارسنجی کلمه‌ی عبور و نام کاربری را در صورت استفاده‌ی از Flow ویژه‌ای به نام ResourceOwner که استفاده‌ی از آن توصیه نمی‌شود (ROBC Flow)، انجام می‌دهد.

برای جایگزین کردن AddTestUsers، کلاس جدید IdentityServerBuilderExtensions را در ریشه‌ی پروژه‌ی IDP با محتوای ذیل اضافه می‌کنیم:
using DNT.IDP.Services;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace DNT.IDP
{
    public static class IdentityServerBuilderExtensions
    {
        public static IIdentityServerBuilder AddCustomUserStore(this IIdentityServerBuilder builder)
        {
            // builder.Services.AddScoped<IUsersService, UsersService>();
            builder.AddProfileService<CustomUserProfileService>();
            return builder;
        }
    }
}
در اینجا ابتدا IUsersService سفارشی برنامه معرفی شده‌است که User Store سفارشی برنامه است. البته چون UsersService ما با بانک اطلاعاتی کار می‌کند، نباید به صورت Singleton ثبت شود و باید در پایان هر درخواست به صورت خودکار Dispose گردد. به همین جهت طول عمر آن Scoped تعریف شده‌است. در کل ضرورتی به ذکر این سطر نیست؛ چون پیشتر کار ثبت IUsersService در کلاس Startup برنامه انجام شده‌است.
سپس یک ProfileService سفارشی را ثبت کرده‌ایم. این سرویس، با پیاده سازی IProfileService به صورت زیر پیاده سازی می‌شود:
namespace DNT.IDP.Services
{
    public class CustomUserProfileService : IProfileService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;

        public CustomUserProfileService(IUsersService usersService)
        {
            _usersService = usersService;
        }

        public async Task GetProfileDataAsync(ProfileDataRequestContext context)
        {
            var subjectId = context.Subject.GetSubjectId();
            var claimsForUser = await _usersService.GetUserClaimsBySubjectIdAsync(subjectId);
            context.IssuedClaims = claimsForUser.Select(c => new Claim(c.ClaimType, c.ClaimValue)).ToList();
        }

        public async Task IsActiveAsync(IsActiveContext context)
        {
            var subjectId = context.Subject.GetSubjectId();
            context.IsActive = await _usersService.IsUserActiveAsync(subjectId);
        }
    }
}
سرویس پروفایل، توسط سرویس کاربران برنامه که در ابتدای مطلب آن‌را تهیه کردیم، امکان دسترسی به اطلاعات پروفایل کاربران را مانند Claims او، پیدا می‌کند.
در متدهای آن، ابتدا subjectId و یا همان Id منحصربفرد کاربر جاری سیستم، دریافت شده و سپس بر اساس آن می‌توان از usersService، جهت دریافت اطلاعات مختلف کاربر، کوئری گرفت و نتیجه را در خواص context جاری، برای استفاده‌های بعدی، ذخیره کرد.

اکنون به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Startup.cs مراجعه کرده و متد AddTestUsers را با AddCustomUserStore جایگزین می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddIdentityServer()
             .AddDeveloperSigningCredential()
             .AddCustomUserStore()
             .AddInMemoryIdentityResources(Config.GetIdentityResources())
             .AddInMemoryApiResources(Config.GetApiResources())
             .AddInMemoryClients(Config.GetClients());
تا اینجا فقط این سرویس‌های جدید را ثبت کرده‌ایم، اما هنوز کار خاصی را انجام نمی‌دهند و باید از آن‌ها در برنامه استفاده کرد.


اتصال IdentityServer به User Store سفارشی

در ادامه، سازنده‌ی کنترلر DNT.IDP\Quickstart\Account\AccountController.cs را بررسی می‌کنیم:
        public AccountController(
            IIdentityServerInteractionService interaction,
            IClientStore clientStore,
            IAuthenticationSchemeProvider schemeProvider,
            IEventService events,
            TestUserStore users = null)
        {
            _users = users ?? new TestUserStore(TestUsers.Users);

            _interaction = interaction;
            _clientStore = clientStore;
            _schemeProvider = schemeProvider;
            _events = events;
        }
- سرویس توکار IIdentityServerInteractionService، کار تعامل برنامه با IdentityServer4‌  را انجام می‌دهد.
- IClientStore پیاده سازی محل ذخیره سازی اطلاعات کلاینت‌ها را ارائه می‌دهد که در حال حاضر توسط متد استاتیک Config در اختیار آن قرار می‌گیرد.
- IEventService رخ‌دادهایی مانند لاگین موفقیت آمیز یک کاربر را گزارش می‌دهد.
- در آخر، TestUserStore تزریق شده‌است که می‌خواهیم آن‌را با User Store سفارشی خودمان جایگزین کنیم.  بنابراین در ابتدا TestUserStore را با UserStore سفارشی خودمان جایگزین می‌کنیم:
        private readonly TestUserStore _users;
        private readonly IUsersService _usersService;
        public AccountController(
    // ...
            IUsersService usersService)
        {
            _usersService = usersService;
    // ...
        }
فعلا فیلد TestUserStore را نیز سطح کلاس جاری باقی نگه می‌داریم. از این جهت که قسمت‌های لاگین خارجی سیستم (استفاده از گوگل، توئیتر و ...) هنوز از آن استفاده می‌کنند و آن‌را در قسمتی دیگر تغییر خواهیم داد.
پس از معرفی فیلد usersService_، اکنون در قسمت زیر از آن استفاده می‌کنیم:
در اکشن متد لاگین، جهت بررسی صحت نام کاربری و کلمه‌ی عبور و همچنین یافتن کاربر متناظر با آن:
        public async Task<IActionResult> Login(LoginInputModel model, string button)
        {
    //...
            if (ModelState.IsValid)
            {
                if (await _usersService.AreUserCredentialsValidAsync(model.Username, model.Password))
                {
                    var user = await _usersService.GetUserByUsernameAsync(model.Username);
تا همینجا برنامه را کامپایل کرده و اجرا کنید. پس از لاگین در آدرس https://localhost:5001/Gallery/IdentityInformation، هنوز اطلاعات User Claims کاربر وارد شده‌ی به سیستم نمایش داده می‌شوند که بیانگر صحت عملکرد CustomUserProfileService است.


افزودن امکان ثبت کاربران جدید به برنامه‌ی IDP

پس از اتصال قسمت login برنامه‌ی IDP به بانک اطلاعاتی، اکنون می‌خواهیم امکان ثبت کاربران را نیز به آن اضافه کنیم.
این قسمت شامل تغییرات ذیل است:
الف) اضافه شدن RegisterUserViewModel
این ViewModel که فیلدهای فرم ثبت‌نام را تشکیل می‌دهد، ابتدا با نام کاربری و کلمه‌ی عبور شروع می‌شود:
    public class RegisterUserViewModel
    {
        // credentials       
        [MaxLength(100)]
        public string Username { get; set; }

        [MaxLength(100)]
        public string Password { get; set; }
سپس سایر خواصی که در اینجا اضافه می‌شوند:
    public class RegisterUserViewModel
    {
   // ...

        // claims 
        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string Firstname { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string Lastname { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(150)]
        public string Email { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(200)]
        public string Address { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(2)]
        public string Country { get; set; }
در کنترلر UserRegistrationController، تبدیل به UserClaims شده و در جدول مخصوص آن ذخیره خواهند شد.
ب) افزودن UserRegistrationController
این کنترلر، RegisterUserViewModel را دریافت کرده و سپس بر اساس آن، شیء User ابتدای بحث را تشکیل می‌دهد. ابتدا نام کاربری و کلمه‌ی عبور را در جدول کاربران ثبت می‌کند و سپس سایر خواص این ViewModel را در جدول UserClaims:
varuserToCreate=newUser
{
  Password=model.Password.GetSha256Hash(),
  Username=model.Username,
  IsActive=true
};
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("country",model.Country));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("address",model.Address));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("given_name",model.Firstname));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("family_name",model.Lastname));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("email",model.Email));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("subscriptionlevel","FreeUser"));
ج) افزودن RegisterUser.cshtml
این فایل، view متناظر با ViewModel فوق را ارائه می‌دهد که توسط آن، کاربری می‌تواند اطلاعات خود را ثبت کرده و وارد سیستم شود.
د) اصلاح فایل ViewImports.cshtml_ جهت تعریف فضای نام UserRegistration
در RegisterUser.cshtml از RegisterUserViewModel استفاده می‌شود. به همین جهت بهتر است فضای نام آن‌را به ViewImports اضافه کرد.
ه) افزودن لینک ثبت نام به صفحه‌ی لاگین در Login.cshtml
این لینک دقیقا در ذیل چک‌باکس Remember My Login اضافه شده‌است.


اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، ابتدا مشاهده می‌کنیم که صفحه‌ی لاگین به همراه لینک ثبت نام ظاهر می‌شود:


و پس از کلیک بر روی آن، صفحه‌ی ثبت کاربر جدید به صورت زیر نمایش داده خواهد شد:


برای آزمایش، کاربری را ثبت کنید. پس از ثبت اطلاعات، بلافاصله وارد سیستم خواهید شد. البته چون در اینجا subscriptionlevel به FreeUser تنظیم شده‌است، این کاربر یکسری از لینک‌های برنامه‌ی MVC Client را به علت نداشتن دسترسی، مشاهده نخواهد کرد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
پیاده سازی RabbitMQ
RabbitMq شبیه به یک صف FIFO عمل میکند؛ یعنی داده‌ها به ترتیب وارد queue میشوند و به ترتیب نیز به Consumer‌ها ارسال میشوند. برای شروع، یک سولوشن جدید را به نام RabbitMqExample ایجاد میکنیم و پروژه‌های زیر را به آن اضافه میکنیم.
  • یک پروژه از نوع Asp.Net Core Web Application ایجاد میکنیم به نام RabbiMqExample.Producer که همان ارسال کننده (Producer) میباشد.
  • یک پروژه از نوع Asp.Net Core Web Application به نام RabbitMqExample.Consumer برای دریافت کننده (Consumer).
  • یک پروژه از نوع Class library .Net Core به نام RabbitMqExample.Common که شامل سرویس‌ها و مدل‌های مشترک بین Producer و Consumer میباشد.
ابتدا در لایه Common یک کلاس برای دریافت اطلاعات RabbitMq از appsettings.json ایجاد میکنیم.
public class RabbitMqConfiguration
{
    public string HostName { get; set; }
    public string Username { get; set; }
    public string Password { get; set; }
}
سپس یک سرویس را برای برقراری ارتباط با RabbitMq ایجاد میکنیم
public interface IRabbitMqService
{
    IConnection CreateChannel();
}

public class RabbitMqService : IRabbitMqService
{
    private readonly RabbitMqConfiguration _configuration;
    public RabbitMqService(IOptions<RabbitMqConfiguration> options)
    {
        _configuration = options.Value;
    }
    public IConnection CreateChannel()
    {
        ConnectionFactory connection = new ConnectionFactory()
        {
            UserName = _configuration.Username,
            Password = _configuration.Password,
            HostName = _configuration.HostName
        };
        connection.DispatchConsumersAsync = true;
        var channel = connection.CreateConnection();
        return channel;
    }
}
در متد CreateChannel، اطلاعات موردنیاز برای ارتباط با RabbitMq را مانند هاست، نام کاربری و کلمه عبور، وارد میکنیم که از appsettings.json خوانده شده‌اند. مقدار پیش‌فرض نام کاربری و کلمه عبور، guest میباشد.
 اگر بخواهید Consumer شما داده‌های queue‌ها را به صورت async دریافت کند، باید مقدار پراپرتی DispatchConsumersAsync مربوط به ConnectionFactory را برابر true کنید. مقدار پیشفرض آن false است.  
در ادامه یک کلاس را برای رجیستر کردن سرویس‌ها ایجاد میکنیم؛ در لایه Common.
public static class StartupExtension
{
    public static void AddCommonService(this IServiceCollection services, IConfiguration configuration)
    {
        services.Configure<RabbitMqConfiguration>(a => configuration.GetSection(nameof(RabbitMqConfiguration)).Bind(a));
        services.AddSingleton<IRabbitMqService, RabbitMqService>();
    }
}
پکیج‌های مورد نیاز این لایه :
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Configuration.Binder" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.DependencyInjection" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Abstractions" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Options" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="RabbitMQ.Client" Version="6.2.1" />
  </ItemGroup>
تا به اینجا موارد مربوط به لایه Common تمام شده؛ در ادامه باید یک Consumer و یک Producer را ایجاد کنیم.
در لایه Consumer برای دریافت داده‌ها از RabbitMq؛ یک سرویس را به نام ConsumerService ایجاد میکنیم:
public interface IConsumerService
{
    Task ReadMessgaes();
}

public class ConsumerService : IConsumerService, IDisposable
{
    private readonly IModel _model;
    private readonly IConnection _connection;
    public ConsumerService(IRabbitMqService rabbitMqService)
    {
        _connection = rabbitMqService.CreateChannel();
        _model = _connection.CreateModel();
        _model.QueueDeclare(_queueName, durable: true, exclusive: false, autoDelete: false);
        _model.ExchangeDeclare("UserExchange", ExchangeType.Fanout, durable: true, autoDelete: false);
        _model.QueueBind(_queueName, "UserExchange", string.Empty);
    }
    const string _queueName = "User";
    public async Task ReadMessgaes()
    {
        var consumer = new AsyncEventingBasicConsumer(_model);
        consumer.Received += async (ch, ea) =>
        {
            var body = ea.Body.ToArray();
            var text = System.Text.Encoding.UTF8.GetString(body);
            Console.WriteLine(text);
            await Task.CompletedTask;
            _model.BasicAck(ea.DeliveryTag, false);
        };
        _model.BasicConsume(_queueName, false, consumer);
        await Task.CompletedTask;
    }

    public void Dispose()
    {
        if (_model.IsOpen)
            _model.Close();
        if (_connection.IsOpen)
            _connection.Close();
    }
}
ابتدا connection را ایجاد کرده‌ایم؛ توسط متد CreateChannel که آنرا در سرویس قبلی پیاده سازی کردیم.
بعد از ایجاد IModel، باید queue مربوطه را معرفی کنیم که با استفاده از متد QueueDeclare این کار را انجام داده‌ایم. 
پارامترهای متد QueueDeclare:
  • پارامتر اول، اسم queue میباشد 
  • پارامتر durable مشخص میکند که داده‌ها به صورت مانا باشند یا نه. اگر برابر true باشد، دیتاهای مربوط به queue‌ها، در دیسک ذخیره میشوند؛ اما اگر برابر false باشد، بر روی حافظه ذخیره میشوند. در محیط‌هایی که مانایی اطلاعات مهم میباشد، باید مقدار این پارامتر را true کنید.
  • پارامتر سوم: اطلاعات بیشتر
  • پارامتر autoDelete اگر برابر true باشد، زمانی که تمامی Consumer‌ها ارتباطشان با RabbitMq قطع شود، queue هم پاک میشود. اما اگر برابر true باشد، queue باقی میماند؛ حتی اگر هیچ Consumer ای به آن وصل نباشد.
در ادامه باید Exchange مربوط به queue را مشخص کنیم. متد ExchangeDeclare یک Exchange را ایجاد میکند. پارامتر‌های متد ExchangeDeclare:
  • نام Exchange
  • نوع Exchange که میتواند Headers , Topic ,  Fanout یا Direct باشد. اگر برابر Fanout باشد و اگر داده‌ای وارد Exchange شود، آن‌را به تمامی queue هایی که به آن بایند شده‌است، ارسال میکند. اما اگر نوع آن Direct باشد، داده را به یک queue مشخص ارسال میکند؛ با استفاده از پارامتر routeKey.
  • پارامتر‌های بعدی، durable و autoDelete هستند که همانند پارامترهای QueueDeclare عمل میکنند.
سپس در ادامه با استفاده از متد QueueBind میتوانیم queue ایجاد شده را به exchange ایجاد شده، بایند کنیم. پارامتر اول، اسم queue و پارامتر دوم، اسم exchange میباشد و پارامتر سوم، routeKey میباشد و چون نوع Exchange ایجاد شده از نوع Fanout است، آنرا خالی میگذاریم. 

چون هنگام تعریف queue مقدار پارامتر DispatchConsumersAsync مربوط به ConnectionFactory را برابر true کردیم، در اینجا نیز باید بجای EventingBasicConsumer، از AsyncEventingBasicConsumer استفاده کنیم. اگر مقدار DispatchConsumersAsync برابر false باشد، باید از EventingBasicConsumer برای ایجاد Consumer استفاده کنید. 

سپس باید EventHandler مربوط به دریافت داده‌ها از queue را پیاده سازی کنیم. event مربوط به Received، زمانی اجرا میشود که داده‌ای به queue ارسال شود. زمانیکه داده‌ای ارسال میشود، وارد event مربوطه میشود و ابتدا آنرا به صورت byte دریافت میکنیم. سپس رشته‌ی ارسالی آن‌را توسط متد GetString، بدست می‌آوریم و داده‌ی ارسال شده را در صفحه‌ی کنسول نمایش میدهیم.

 در ادامه به RabbitMq اطلاع میدهیم که داده‌ای که ارسال شده برای queue، توسط Consumer دریافت شده؛ با استفاده از متد BasicAck. این کار یک delivery  به RabbitMq ارسال میکند تا دیتای ارسال شده را را پاک کند. اگر این متد را فراخوانی نکنیم، هربار که برنامه اجرا میشود، تمامی دیتاهای قبلی را مجددا دریافت میکنیم و تا زمانیکه delivery را به RabbitMq نفرستیم، داده‌ها را پاک نمیکند.

نکته آخر در Consumer، متد BasicConsume است که عملا Consumer ایجاد شده را به RabbitMq معرفی میکند. برای دریافت داده‌ها و ثبت Consumer، نیازمند آن هستیم تا یکبار متد ReadMessage فراخوانی شود. برای همین یک HostedService ایجاد میکنیم تا یکبار این متد را فراخوانی کند:
public class ConsumerHostedService : BackgroundService
{
    private readonly IConsumerService _consumerService;

    public ConsumerHostedService(IConsumerService consumerService)
    {
        _consumerService = consumerService;
    }

    protected override async Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken)
    {
        await _consumerService.ReadMessgaes();
    }
}
در نهایت سرویس‌های ایجاد شده را رجیستر میکنیم؛ در Startup لایه Consumer
public class Startup
{
    public Startup(IConfiguration configuration)
    {
        Configuration = configuration;
    }

    public IConfiguration Configuration { get; set; }
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddCommonService(Configuration);
        services.AddSingleton<IConsumerService, ConsumerService>();
        services.AddHostedService<ConsumerHostedService>();
    }
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
    {
    }
}
تا به اینجا کارهای مربوط به Consumer تمام شده و باید قسمت Producer آنرا پیاده سازی کنیم.
در لایه Producer یک کنترلر به نام RabbitController را ایجاد میکنیم که شامل یک متد میباشد که داده‌ها را به Queue ارسال میکند:
[Route("api/[controller]/[action]")]
[ApiController]
public class RabbitController : ControllerBase
{
    private readonly IRabbitMqService _rabbitMqService;

    public HomeController(IRabbitMqService rabbitMqService)
    {
        _rabbitMqService = rabbitMqService;
    }
    [HttpPost]
    public IActionResult SendMessage()
    {
        using var connection = _rabbitMqService.CreateChannel();
        using var model = connection.CreateModel();
        var body = Encoding.UTF8.GetBytes("Hi");
        model.BasicPublish("UserExchange",
                             string.Empty,
                             basicProperties: null,
                             body: body);

        return Ok();
    }
}
در متد SendMessage، ابتدا ارتباط خود را با RabbitMq برقرار میکنیم و سپس دیتای "Hi" را به صورت byte، به RabbitMq ارسال میکنیم؛ توسط متد BasicPublish.
پارامتر اول، اسم Exchange است و پارامتر دوم، routeKey و body هم دیتای ارسالی میباشد. در نهایت سرویس‌های مربوط به لایه Producer را رجیستر میکنیم؛ در Startup لایه Consumer:
public class Startup
{
    public Startup(IConfiguration configuration)
    {
        Configuration = configuration;
    }

    public IConfiguration Configuration { get; set; }
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddControllers();
        services.AddCommonService(Configuration);
    }
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
    {
        app.UseRouting();

        app.UseEndpoints(endpoints =>
        {
            endpoints.MapDefaultControllerRoute();
        });
    }
}
اکنون اگر هر دو پروژه را اجرا کنید و متد SendMessage مربوط به کنترلر Rabbit را فراخوانی کنید، بعد از آنکه پیام شما ارسال شد، در صفحه کنسول مربوط به Consumer، رشته ارسال شده را مشاهده میکنید.
فایل appsetting.json مربوط به پروژه‌های Consumer و Producer:
{
  "RabbitMqConfiguration": {
    "HostName": "localhost",
    "Username": "guest",
    "Password": "guest"
  }
}
فایل docker-compose.yml برای اجرای RabbitMq بر روی داکر:
version: "3.2"
services:
  rabbitmq:
    image: rabbitmq:3-management-alpine
    container_name: 'rabbitmq'
    ports:
        - 5672:5672
        - 15672:15672
کدهای این مقاله را میتوانید از گیت‌هاب دانلود کنید.
مطالب
C# 8.0 - Async Streams
امکان تعریف نوع‌های شمارشی async در C# 8.0

فرض کنید قصد دارید یک متد async از نوع IEnumerable را که تعدادی yield return به تاخیر افتاده را به همراه دارد (yield return‌ها فقط زمانی اجرا می‌شوند که بر روی آن‌ها متدهایی مانند ToList و یا حلقه‌ی foreach اجرا شوند) و همچنین توسط await Task.Delay، دریافت اطلاعات به صورت async را نیز شبیه سازی می‌کند، تهیه کنید:
public struct Statement
{
    public int Id { get; }
    public string Description { get; }
    public Statement(int id, string description) => (Id, Description) = (id, description);
    public override string ToString() => Description;
}

public static async Task<IEnumerable<Statement>> GetStatements(bool error)
{
    if (error)
    {
       throw new Exception("Oops, we messed up 😬");
    }

    await Task.Delay(1000); //Simulate waiting for data to come through. 

    yield return new Statement(1, "C# is cool!");
    yield return new Statement(2, "C# orginally named COOL.");
    yield return new Statement(3, "More examples...");
}
این قطعه کد حتی در C# 8.0 نیز چنین خطای کامپایلری را به همراه دارد:
The body of 'AsyncStreams.GetStatements(bool)' cannot be an iterator block because
'Task<IEnumerable<AsyncStreams.Statement>>' is not an iterator interface type (CS1624)
عنوان می‌کند که برای دریافت اطلاعات متد GetStatements باید یک iterator تشکیل شود؛ اما Task IEnumerable از این نوع نیست.

برای رفع یک چنین مشکلی، اکنون در C# 8.0 می‌توان از اینترفیس جدید IAsyncEnumerable بجای Task IEnumerable استفاده کرد. به این ترتیب تنها تغییری که در قطعه کد فوق نیاز است، تغییر امضای آن به صورت زیر است:
static async IAsyncEnumerable<Statement> GetStatements(bool error)


امکان تعریف حلقه‌های async در C# 8.0

مرحله‌ی بعد، ایجاد حلقه‌ای بر روی متد GetStatements است. اکنون مشکل دیگری وجود دارد: حلقه‌ی foreach به خودی خود، یک حلقه‌ی synchronous است و اگر از آن برای کار با یک استریم async استفاده شود، هربار که اطلاعاتی از آن بازگشت داده می‌شود، پایان یک Task نیز گزارش داده خواهد شد که می‌توان سبب خاتمه‌ی حلقه شود. بنابراین انجام اینکار نیز پیش از C# 8.0 میسر نبود که اکنون با امکان تعریف await پیش از یک حلقه‌ی foreach، ممکن شده‌است:
static async IAsyncEnumerable<Statement> GetStatementsAsync(bool error)
{
    await foreach (var statement in GetStatements(error))
    {
      await Task.Delay(1000);
      yield return statement;
    }
}
تا پیش از C# 8.0، از واژه‌ی await تنها برای دریافت یک تک مقدار استفاده می‌شد؛ اما حالا می‌توان از آن برای دریافت استریمی از نتایج (async streams) نیز استفاده کرد.


اینترفیس IAsyncEnumerable چگونه تعریف شده‌است؟

 اینترفیس IAsyncEnumerable متد GetAsyncEnumerator را تعریف می‌کند که یک IAsyncEnumerator را بازگشت می‌دهد و آن نیز به همراه متد MoveNextAsync است. اگر دقت کنید در این حالت از نگارش async اینترفیس IDisposable به نام IAsyncDisposable استفاده کرده‌است:
using System.Threading;

namespace System.Collections.Generic
{
    public interface IAsyncEnumerable<out T>
    {
        IAsyncEnumerator<T> GetAsyncEnumerator(CancellationToken cancellationToken = default);
    }

    public interface IAsyncEnumerator<out T> : IAsyncDisposable
    {
        T Current { get; }

        ValueTask<bool> MoveNextAsync();
    }
}

namespace System
{
    public interface IAsyncDisposable
    {
        ValueTask DisposeAsync();
    }
}
اینترفیس‌های IAsyncDisposable و IAsyncEnumerator یک ValueTask را توسط متدهای DisposeAsync و MoveNextAsync بازگشت می‌دهند و این مورد به C# 7x باز می‌گردد که امکان await را نه تنها بر روی Task، بلکه بر روی هر نوعی که متد GetAwaiter را پیاده سازی می‌کند، میسر می‌کند و ValueTask نیز یکی از آن‌ها است. ValueTask به صورت یک نوع مقدار (value type) تعریف شده‌است؛ بجای نوع ارجاعی Task که سربار کمتری را به همراه دارد.


مثالی از IAsyncDisposable و روش Dispose خودکار آن

با معرفی IAsyncDisposable، اگر یک مثال ساده از پیاده سازی آن به صورت زیر باشد:
public class AwaitUsingTest : IAsyncDisposable
{
   public async ValueTask DisposeAsync()
   {
     await Task.CompletedTask;
   }

   public void Dummy() { }
}
روش فراخوانی using declaration بر روی آن به همراه واژه‌ی کلیدی await در C# 8.0، مانند مثال زیر است:
async Task FooBar()
{
   await using var test = new AwaitUsingTest();
   test.Dummy();
}
بازخوردهای پروژه‌ها
عدم سازگاری با EF
با سلام و احترام
وقتی دیتا سورس از جنس اینتیتی تعریف می‌کنم بحتی هیچ ستونی هم اد نمی‌کنم بدون اینکه خطایی دریافت کنم فایل پی دی اف، read only  می‌مونه و حجم فایل 0kb باقی می‌مونه
 public static IPdfReportData CreatePdfReport(Order order, int languageId)
        {
            if (order == null)
                throw new ArgumentNullException("order");



            Language lang = IoC.Resolve<ILanguageService>().GetLanguageById(languageId);

            if (lang == null)
                throw new NopException("Language could not be loaded");

            var localizationManager = IoC.Resolve<ILocalizationManager>();
            var orderProductVariants = order.OrderProductVariants;
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "coponet", Application = "coponet eshop", Keywords = "Factor", Subject = "Factor", Title = "Factor" });
                doc.Compression(new CompressionSettings
                {
                    EnableCompression = true,
                    EnableFullCompression = true
                });
                doc.PrintingPreferences(new PrintingPreferences
                {
                    ShowPrintDialogAutomatically = false
                });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\arial.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(CalenderHelper.dateTimeParseToString("yyyy/MM/dd", order.CreatedOn, CalenderEnum.PersianCalender));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                    //defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("Our new rpt.");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
                table.NumberOfDataRowsPerPage(1);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                //var listOfRows = new List<User>();
                //for (int i = 0; i < 40; i++)
                //{
                //    listOfRows.Add(new User {Id = i});
                //}
                //dataSource.StronglyTypedList(listOfRows);
                dataSource.StronglyTypedList(orderProductVariants);
            })
            )
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
            })
           ).Generate(data => data.AsPdfFile(string.Format("{0}\\documents\\Temp\\Factor-{1}.pdf", HttpRuntime.AppDomainAppPath, order.OrderId)));
        }

این نمونه کدی که استفاده کردم

مطالب
نحوه ایجاد یک گزارش فاکتور فروش توسط PdfReport
شکل زیر را که شبیه به یک فاکتور فروش است درنظر بگیرید:



نکته‌ای که در اینجا مدنظر است، دسترسی به عدد جمع آخر گزارش و سپس بر اساس آن، ساخت دو ستون اضافی ذیل جدول اصلی گزارش است که موارد مالیات، عوارض، جمع کل و مبلغ به حروف را نسبت به مثال‌های قبلی، اضافه‌تر دارد.

در ادامه کدهای کامل این مثال را مشاهده می‌کنید. همچنین این کد و کلاس‌های وابسته به آن مانند User و TransparentTemplate به سورس‌های کتابخانه PdfReport نیز اضافه شده‌اند.
using System;
using System.Collections.Generic;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfReportSamples.Templates;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.Tax
{
    public class TaxPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.CustomTemplate(new TransparentTemplate());
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var listOfRows = new List<User>();
                for (int i = 0; i < 7; i++)
                {
                    listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                }
                dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
            })
            .MainTableSummarySettings(summarySettings =>
            {
                summarySettings.OverallSummarySettings("جمع کل");
                summarySettings.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                summarySettings.PageSummarySettings("جمع صفحه");
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("ردیف");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("شماره");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(4);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("موجودی");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                    {
                        aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                        aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                });

            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");

                events.MainTableAdded(args =>
                {
                    var balanceData = args.LastOverallAggregateValueOf<User>(u => u.Balance);
                    var balance = double.Parse(balanceData, System.Globalization.NumberStyles.AllowThousands);

                    var others = Math.Round(balance * 1.8 / 100);
                    var tax = Math.Round(balance * 2.2 / 100);
                    var total = balance + tax + others;

                    var taxTable = new PdfPTable(args.Table); // Create a clone of the MainTable's structure                   

                    taxTable.AddSimpleRow(
                        null /* null = empty cell */, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "مالیات";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = string.Format("{0:n0}", tax);
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                        });

                    taxTable.AddSimpleRow(
                        null, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "عوارض";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = string.Format("{0:n0}", others);
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                        });

                    taxTable.AddSimpleRow(
                        null, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "جمع کل";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = string.Format("{0:n0}", total);
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                        });

                    taxTable.AddSimpleRow(
                        null, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "قابل پرداخت";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = total.NumberToText(Language.Persian) + " ریال";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                            cellProperties.PdfFontStyle = DocumentFontStyle.Bold;
                        });

                    args.PdfDoc.Add(taxTable);
                });
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\TaxReportSample.pdf"));
        }
    }
}
توضیحات:
تنها تفاوت این مثال با مثال‌های قبلی، کدهای مرتبط با متد events.MainTableAdded می‌باشند.
توسط متد args.LastOverallAggregateValueOf، می‌توان به مقدار نهایی متد تجمعی تعریف شده برای یک ستون خاص دسترسی یافت:
var balanceData = args.LastOverallAggregateValueOf<User>(u => u.Balance);
var balance = double.Parse(balanceData, System.Globalization.NumberStyles.AllowThousands);
سپس بر این اساس، امکان محاسبه مالیات و عوارض میسر می‌شود:
var others = Math.Round(balance * 1.8 / 100);
var tax = Math.Round(balance * 2.2 / 100);
var total = balance + tax + others;
در ادامه نیاز داریم تا یک جدول جدید را ذیل جدول اصلی ایجاد کنیم. نکته مهم این جدول جدید، هماهنگی عرض ستون‌های آن با ستون‌های جدول اصلی است. به همین منظور می‌توان از خاصیت args.Table جهت دسترسی به خواص جدول اصلی استفاده کرد و جدول جدیدی را ایجاد نمود:
var taxTable = new PdfPTable(args.Table);
از اینجا به بعد دیگر به عهده خودتان است. می‌توانید از دانش iTextSharp خود استفاده کرده و ردیف‌های این جدول جدید را پر کنید. یا اینکه می‌توانید از متد کمکی توکار AddSimpleRow به نحو زیر استفاده نمائید:
taxTable.AddSimpleRow(
                        null /* null = empty cell */, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "مالیات";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = string.Format("{0:n0}", tax);
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                        });
با توجه به اینکه قصد نداریم در سه ستون اول این جدول جدید، عنصری را نمایش دهیم، آن‌ها را با null مقدار دهی کرده و سپس ستون برچسب و ستون مقدار را اضافه می‌کنیم (آرگومان‌های این متد به صورت params تعریف شده‌اند. بنابراین هر تعداد ستون که نیاز باشد قابل تعریف است).
با مقدار دهی data، مقدار مورد نظر در آن سلول ثبت می‌گردد. با مقدار دهی خواص cellProperties، نوع قلم، جهت قرارگیری و سایر تنظیماتی را که ملاحظه می‌کنید، می‌توان اعمال کرد.
و در آخر لازم است که این جدول جدید را به شیء Document اضافه کنیم تا نمایش داده شود:
args.PdfDoc.Add(taxTable);

یک نکته:
متد NumberToText جزئی از کتابخانه PdfReport (تعریف شده در فضای نام PdfRpt.Core.Helper) است و برای نمایش رقم به حروف می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد:
total.NumberToText(Language.Persian)

 
مطالب
استفاده از Lambda Expression در پروژه های مبتنی بر WCF
نکته : آشنایی با مفاهیم پایه WCF برای فهم بهتر مفاهیم توصیه می‌شود.

امروزه استفاده از WCF در پروژه‌های SOA بسیار فراگیر شده است. کمتر کسی است که در مورد قدرت تکنولوژی WCF نشنیده باشد یا از این تکنولوژی در پروژه‌های خود استفاده نکرده باشد. WCF مدل برنامه نویسی یکپارچه مایکروسافت برای ساخت نرم‌افزارهای سرویس گرا است و برای توسعه دهندگان امکانی را فراهم می‌کند که راهکارهایی امن، و مبتنی بر تراکنش را تولید نمایند که قابلیت استفاده در بین پلتفرم‌های مختلف را دارند. قبل از WCF توسعه دهندگان پروژه‌های نرم افزاری برای تولید پروژه‌های توزیع شده باید شرایط موجود برای تولید و توسعه را در نظر می‌گرفتند. برای مثال اگر استفاده کننده از سرویس در داخل سازمان و بر پایه دات نت تهیه شده بود از .net remoting استفاده می‌کردند و اگر استفاده کننده سرویس از خارج سازمان یا مثلا بر پایه تکنولوژی J2EE بود از Web Service‌ها استفاده می‌شد. با ظهور WCF این تکنولوژی با هم تجمیع شدند(بهتر بگم تبدیل به یک تکنولوژی واحد شدند) و دیگر خبری از net remoting یا web service‌ها نیست.
  WCF با تمام قدرت و امکاناتی که داراست دارای نقاط ضعفی هم می‌باشد که البته این معایب (یا محدودیت) بیشتر جهت سازگار سازی سرویس‌های نوشته شده با سیستم‌ها و پروتکل‌های مختلف است.
برای انتقال داده‌ها از طریق WCF بین سیستم‌های مختلف باید داده‌های مورد نظر حتما سریالایز شوند که مثال هایی از این دست رو در همین سایت می‌تونید مطالعه کنید:
(^ )  و (^ ) و (^ )

با توجه به این که داده‌ها سریالایز می‌شوند، در نتیجه امکان انقال داده هایی که از نوع object  هستند در WCF وجود ندارد. بلکه نوع داده باید صراحتا ذکر شود و این نوع باید قابیلت سریالایز شدن را دارا باشد.برای مثال شما نمی‌تونید متدی داشته باشید که پارامتر ورودی آن از نوع delegate باشد یا کلاسی باشد که صفت [Serializable] در بالای اون قرار نداشته باشد یا کلاسی باشد که صفت DataContract برای خود کلاس و صفت DataMember برای خاصیت‌های اون تعریف نشده باشد. حالا سوال مهم این است اگر متدی داشته باشیم که پارامتر ورودی آن حتما باید از نوع delegate باشد چه باید کرد؟

برای تشریح بهتر مسئله یک مثال می‌زنم؟

سرویسی داریم برای اطلاعات کتاب ها. قصد داریم متدی بنوسیم که پارامتر ورودی آن از نوع Lambda Expression است تا Query مورد نظر کاربر از سمت کلاینت به سمت سرور دریافت کند و خروجی مورد نظر را با توجه به Query ورودی به کلاینت برگشت دهد.( متدی متداول در اکثر پروژه ها). به صورت زیر عمل می‌کنیم.

*ابتدا یک Blank Solution ایجاد کنید.

*یک ClassLibrary به نام Model ایجاد کنید و کلاسی به نام Book در آن بسازید .(همانطور که میبینید کلاس مورد نظر سریالایز شده است):

   [DataContract]
    public class Book
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }

        [DataMember]
        public string Title { get; set; }
    }
* یک WCF Service Application ایجاد کنید
یک Contract برای ارتباط بین سرور و کلاینت می‌سازیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq.Expressions;
using System.ServiceModel;

namespace WcfLambdaExpression
{
    [ServiceContract]
    public interface IBookService
    {
        [OperationContract]
        IEnumerable<Book> GetByExpression( Expression<Func<Book, bool>> expression );
    }
}
متد GetByExpression دارای پارامتر ورودی expression است که نوع آن نیز Lambda Expression  می‌باشد. حال یک سرویس ایجاد می‌کنیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace WcfLambdaExpression
{    
    public class BookService : IBookService
    {        
        public BookService()
        {
            ListOfBook = new List<Book>();
        }

        public List<Book> ListOfBook 
        {
            get;
            private set;
        }

        public IEnumerable<Book> GetByExpression( Expression<Func<Book, bool>> expression )
        {
            ListOfBook.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Code = 1 , Title = "Book1"},
                new Book(){Code = 2 , Title = "Book2"},
                new Book(){Code = 3 , Title = "Book3"},
                new Book(){Code = 4 , Title = "Book4"},
                new Book(){Code = 5 , Title = "Book5"},
            } );

            return ListOfBook.AsQueryable().Where( expression );
        }       
    }
}
بعد از Build پروژه همه چیز سمت سرور آماده است. یک پروژه دیگر از نوع Console ایجاد کنید و از روش AddServiceReference سعی کنید که سرویس مورد نظر را به پروژه اضافه کنید. در هنگام Add Service Reference برای اینکه سرویس سمت سرور و کلاینت هر دو با یک مدل کار کنند باید از یک Reference assembly استفاده کنند و کافی است از قسمت Advanced گزینه Reuse types in referenced assemblies را تیک بزنید و assembly‌های مورد نظر را انتخاب کنید.( در این پروژه باید Model و System.Xml.Linq را انتخاب کنید)


به طور حتم با خطا روبرو خواهید شد. دلیل آن هم این است که امکان سریالایز کردن برای پارامتر ورودی expression میسر نیست.
خطای مربوطه به شکل زیر خواهد بود:
Type 'System.Linq.Expressions.Expression`1[System.Func`2[WcfLambdaExpression.Book,System.Boolean]]' cannot be serialized. 
Consider marking it with the DataContractAttribute attribute, and marking all of its members you want serialized with the DataMemberAttribute attribute.  
If the type is a collection, consider marking it with the CollectionDataContractAttribute.  
See the Microsoft .NET Framework documentation for other supported types
حال چه باید کرد؟
روش‌های زیادی برای بر طرف کردن این محدودیت وجود دارد. اما در این پست روشی رو که خودم از اون استفاده می‌کنم رو براتون شرح می‌دهم.
در این روش باید از XElement استفاده شود که در فضای نام System.Linq.Xml قرار دارد. یعنی آرگومان ورودی سمت کلاینت باید به فرمت Xml سریالایز شود و سمت سرور دوباره دی سریالایز شده و تبدیل به یک Lambda Expression شود. اما سریالایز کردن Lambda Expression واقعا کاری سخت و طاقت فرساست . با توجه به این که در اکثر پروژه‌ها این متد‌ها به صورت Generic نوشته می‌شوند. برای حل این مسئله بعد از مدتی جستجو، کلاسی رو پیدا کردم که این کار رو برام انجام می‌داد. بعد از مطالعه دقیق و مشاهده روش کار کلاس، تغییرات مورد نظرم رو اعمال کردم و الان در اکثر پروژه هام دارم از این کلاس استفاده می‌کنم.
یک مثال از روش استفاده :
برای اینکه از این کلاس در هر دو پروژه (سرور و کلاینت) استفاده می‌کنیم باید یک Class Library جدید به نام Common بسازید و یک ارجاع از اون رو به هر دو پروژه سمت سرور و کلاینت بدید.
سرویس و Contract بالا رو به صورت زیر باز نویسی کنید.
[ServiceContract]
    public interface IBookService
    {
        [OperationContract]
        IEnumerable<Book> GetByExpression( XElement expression );
    }
و سرویس :
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Xml.Linq;

namespace WcfLambdaExpression
{
    public class BookService : IBookService
    {
        public BookService()
        {
            ListOfBook = new List<Book>();
        }

        public List<Book> ListOfBook
        {
            get;
            private set;
        }

        public IEnumerable<Book> GetByExpression( XElement expression )
        {
            ListOfBook.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Code = 1 , Title = "Book1"},
                new Book(){Code = 2 , Title = "Book2"},
                new Book(){Code = 3 , Title = "Book3"},
                new Book(){Code = 4 , Title = "Book4"},
                new Book(){Code = 5 , Title = "Book5"},
            } );

             Common.ExpressionSerializer serializer = new Common.ExpressionSerializer();

            return ListOfBook.AsQueryable().Where( serializer.Deserialize( expression ) as Expression<Func<Book, bool>> );
        }
    }
بعد از Build پروژه از روش Add Service Reference استفاده کنید و می‌بینید که بدون هیچ گونه مشکلی سرویس مورد نظر به پروژه Console اضافه شد. برای استفاده سمت کلاینت به صورت زیر عمل کنید.

using System;
using System.Linq.Expressions;
using TestExpression.MyBookService;

namespace TestExpression
{
    class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            BookServiceClient bookService = new BookServiceClient();

            Expression<Func<Book, bool>> expression = x => x.Code > 2 && x.Code < 5;

            Common.ExpressionSerializer serializer = new Common.ExpressionSerializer();

            bookService.GetByExpression( serializer.Serialize( expression ) );
        }
    }
}
بعد از اجرای پروژه، در سمت سرور خروجی‌های زیر رو مشاهده می‌کنیم.

خروجی هم به صورت زیر خواهد بود:

دریافت سورس کامل Expression-Serialization
مطالب
ساخت یک بلاگ ساده با Ember.js، قسمت سوم
پس از ایجاد کنترلرها، در این قسمت سعی خواهیم کرد تا آرایه‌ای ثابت از مطالب و نظرات را در سایت نمایش دهیم. همچنین امکان ویرایش اطلاعات را نیز به این آرایه‌های جاوا اسکریپتی مدل، اضافه خواهیم کرد.


تعریف مدل سمت کاربر برنامه

فایل جدید Scripts\App\store.js را اضافه کرده و محتوای آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
var posts = [
  {
      id: '1',
      title: "Getting Started with Ember.js",
      body: "Bla bla bla 1."
  },
  {
      id: '2',
      title: "Routes and Templates",
      body: "Bla bla bla 2."
  },
  {
      id: '3',
      title: "Controllers",
      body: "Bla bla bla 3."
  }
];
 
var comments = [
    {
        id: '1',
        postId: '3',
        text: 'Thanks!'
    },
    {
        id: '2',
        postId: '3',
        text: 'Good to know that!'
    },
    {
        id: '3',
        postId: '1',
        text: 'Great!'
    }
];
در اینجا دو آرایه ثابت از اشیاء مطالب و نظرات را مشاهده می‌کنید.
سپس جهت استفاده از آن، تعریف مدخل آن‌را به فایل index.html، پیش از تعاریف کنترلرها اضافه خواهیم کرد:
 <script src="Scripts/App/store.js" type="text/javascript"></script>


ویرایش قالب مطالب برای نمایش لیستی از عناوین ارسالی

قالب فعلی Scripts\Templates\posts.hbs صرفا دارای یک سری عنوان درج شده به صورت مستقیم در صفحه است. اکنون قصد داریم آن‌را جهت نمایش لیستی از آرایه مطالب تغییر دهیم.


همانطور که در تصویر ملاحظه می‌کنید، با درخواست آدرس صفحه‌ی مطالب، router آن مسیریابی متناظری را یافته و سپس بر این اساس، template، کنترلر و مدلی را انتخاب می‌کند. به صورت پیش فرض، قالب و کنترلر انتخاب شده، مواردی هستند همنام با مسیریابی جاری. اما مقدار پیش فرضی برای model وجود ندارد و باید آن‌را به صورت دستی مشخص کرد.
برای این منظور فایل Scripts\Routes\posts.js را به پوشه‌ی routes با محتوای ذیل اضافه کنید:
Blogger.PostsRoute = Ember.Route.extend({
    controllerName: 'posts',
    renderTemplare: function () {
        this.render('posts');
    },
    model: function () {
        return posts;
    }
});
در اینجا صرفا جهت نمایش پیش فرض‌ها و نحوه‌ی کار یک route، دو خاصیت controllerName و renderTemplare آن نیز مقدار دهی شده‌اند. این دو خاصیت به صورت پیش فرض، همنام مسیریابی جاری مقدار دهی می‌شوند و نیازی به ذکر صریح آن‌ها نیست. اما خاصیت model یک مسیریابی است که باید دقیقا مشخص شود. در اینجا مقدار آن‌را به آرایه posts تعریف شده در فایل Scripts\App\store.js تنظیم کرده‌ایم. به این ترتیب مدل تعریف شده در اینجا، به صورت خودکار در کنترلر posts و قالب متناظر با آن، قابل استفاده خواهد بود.
همچنین اگر به خاطر داشته باشید، در پوشه‌ی کنترلرها فایل posts.js تعریف نشده‌است. اگر اینکار صورت نگیرد، ember.js به صورت خودکار کنترلر پیش فرضی را ایجاد خواهد کرد. در کل، یک قالب هیچگاه به صورت مستقیم با مدل کار نمی‌کند. این کنترلر است که مدل را در اختیار یک قالب قرار می‌دهد.
سپس مدخل تعریف این فایل را به فایل index.html، پس از تعاریف کنترلرها اضافه نمائید:
 <script src="Scripts/Routes/posts.js" type="text/javascript"></script>

اکنون فایل Scripts\Templates\posts.hbs را گشوده و به نحو ذیل، جهت نمایش عناوین مطالب، ویرایش کنید:
<h2>Emeber.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in model}}
    <li>{{post.title}}</li>
    {{/each}}
</ul>
در این قالب، حلقه‌ای بر روی عناصر model تشکیل شده و سپس خاصیت title هر عضو نمایش داده می‌شود.




نمایش لیست آخرین نظرات ارسالی

در ادامه قصد داریم تا آرایه comments ابتدای بحث را در صفحه‌ای جدید نمایش دهیم. بنابراین نیاز است تا ابتدا مسیریابی آن تعریف شود. بنابراین فایل Scripts\App\router.js را گشوده و مسیریابی جدید recent-comments را به آن اضافه کنید:
Blogger.Router.map(function () {
    this.resource('posts', { path: '/' });
    this.resource('about');
    this.resource('contact', function () {
        this.resource('email');
        this.resource('phone');
    });
    this.resource('recent-comments');
});
سپس جهت تعیین مدل این مسیریابی جدید نیاز است تا فایل Scripts\Routes\recent-comments.js را در پوشه‌ی routes با محتوای ذیل اضافه کرد:
Blogger.RecentCommentsRoute = Ember.Route.extend({
    model: function () {
        return comments;
    }
});
در اینجا آرایه comments بازگشتی، همان آرایه‌ای است که در ابتدای بحث در فایل Scripts\App\store.js تعریف کردیم.
همچنین نیاز است تا تعریف مدخل این فایل جدید را نیز به انتهای تعاریف مداخل فایل index.html اضافه کنیم:
 <script src="Scripts/Routes/recent-comments.js" type="text/javascript"></script>

اکنون قالب application واقع در فایل Scripts\Templates\application.hbs را جهت افزودن منوی مرتبط با این مسیریابی جدید، به نحو ذیل ویرایش خواهیم کرد:
<div class='container'>
    <nav class='navbar navbar-default' role='navigation'>
        <ul class='nav navbar-nav'>
            <li>{{#link-to 'posts'}}Posts{{/link-to}}</li>
            <li>{{#link-to 'recent-comments'}}Recent comments{{/link-to}}</li>
            <li>{{#link-to 'about'}}About{{/link-to}}</li>
            <li>{{#link-to 'contact'}}Contact{{/link-to}}</li>
        </ul>
    </nav>
    {{outlet}}
</div>
و در آخر قالب جدید Scripts\Templates\recent-comments.hbs را برای نمایش لیست آخرین نظرات، با محتوای زیر اضافه می‌کنیم:
<h1>Recent comments</h1>
<ul>
  {{#each comment in model}}
    <li>{{comment.text}}</li>
  {{/each}}
</ul>
برای فعال شدن آن نیاز است تا تعریف این قالب جدید را به template loader برنامه، در فایل index.html اضافه کنیم:
<script type="text/javascript">
    EmberHandlebarsLoader.loadTemplates([
       'posts', 'about', 'application', 'contact', 'email', 'phone',
       'recent-comments'
    ]);
</script>



نمایش مجزای هر مطلب در یک صفحه‌ی جدید

تا اینجا در صفحه‌ی اول سایت، لیست عناوین مطالب را نمایش دادیم. در ادامه نیاز است تا بتوان هر عنوان را به صفحه‌ی متناظر و اختصاصی آن لینک کرد؛ برای مثال لینکی مانند http://localhost:25918/#/posts/3 به سومین مطلب ارسالی اشاره می‌کند. Ember.js به عدد 3 در اینجا، یک dynamic segment می‌گوید. از این جهت که مقدار آن بر اساس شماره مطلب درخواستی، متفاوت خواهد بود. برای پردازش این نوع آدرس‌ها نیاز است مسیریابی ویژه‌ای را تعریف کرد. فایل Scripts\App\router.js را گشوده و سپس مسیریابی post را به نحو ذیل به آن اضافه نمائید:
Blogger.Router.map(function () {
    this.resource('posts', { path: '/' });
    this.resource('about');
    this.resource('contact', function () {
        this.resource('email');
        this.resource('phone');
    });
    this.resource('recent-comments');
    this.resource('post', { path: 'posts/:post_id' });
});
قسمت پویای مسیریابی با یک : مشخص می‌شود.
با توجه به اینکه این مسیریابی جدید post نام گرفت (جهت نمایش یک مطلب)، به صورت خودکار، کنترلر و قالبی به همین نام را بارگذاری می‌کند. همچنین مدل خود را نیز باید از مسیریابی خاص خود دریافت کند. بنابراین فایل جدید Scripts\Routes\post.js را در پوشه‌ی routes با محتوای ذیل اضافه کنید:
Blogger.PostRoute = Ember.Route.extend({
    model: function (params) {
        return posts.findBy('id', params.post_id);
    }
});
در اینجا مدل مسیریابی post بر اساس پارامتری به نام params تعیین می‌شود. این پارامتر حاوی مقدار متغیر پویای post_id که در مسیریابی جدید post مشخص کردیم می‌باشد. در ادامه از آرایه posts تعریف شده در ابتدای بحث، توسط متد findBy که توسط Ember.js اضافه شده‌است، عنصری را که خاصیت id آن مساوی post_id دریافتی است، انتخاب کرده و به عنوان مقدار مدل بازگشت می‌دهیم.
برای مثال، جهت آدرس http://localhost:25918/#/posts/3، مقدار post_id به صورت خودکار به عدد 3 تنظیم می‌شود.

پس از آن نیاز است مدخل این فایل جدید را در صفحه‌ی index.html نیز اضافه کنیم:
 <script src="Scripts/Routes/post.js" type="text/javascript"></script>

در ادامه برای نمایش اطلاعات مدل نیاز است قالب جدید Scripts\Templates\post.hbs را با محتوای زیر اضافه کنیم:
 <h1>{{title}}</h1>
<p>{{body}}</p>
و template loader صفحه‌ی index.html را نیز باید از وجود آن باخبر کرد:
<script type="text/javascript">
    EmberHandlebarsLoader.loadTemplates([
       'posts', 'about', 'application', 'contact', 'email', 'phone',
       'recent-comments', 'post'
    ]);
</script>

اکنون به قالب Scripts\Templates\posts.hbs مراجعه کرده و هر عنوان را به مطلب متناظر با آن لینک می‌کنیم:
<h2>Emeber.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in model}}
    <li>{{#link-to 'post' post.id}}{{post.title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
همانطور که ملاحظه می‌کنید، link-to امکان پذیرش id یک مطلب را به صورت متغیر نیز دارا است که سبب خواهد شد تا عناوین، به مطالب متناظر لینک شوند:


همچنین با کلیک بر روی هر عنوان نیز مطلب مرتبط نمایش داده خواهد شد:



افزودن امکان ویرایش مطالب

می‌خواهیم در صفحه‌ی نمایش جزئیات یک مطلب، امکان ویرایش آن‌را نیز فراهم کنیم. بنابراین فایل Scripts\Templates\post.hbs را گشوده و محتوای آن‌را به نحو ذیل ویرایش کنید:
<h2>{{title}}</h2>
{{#if isEditing}}
<form>
    <div class="form-group">
        <label for="title">Title</label>
        {{input value=title id="title" class="form-control"}}
    </div>
    <div class="form-group">
        <label for="body">Body</label>
        {{textarea value=body id="body" class="form-control" rows="5"}}
    </div>
    <button class="btn btn-primary" {{action 'save' }}>Save</button>
</form>
{{else}}
<p>{{body}}</p>
<button class="btn btn-primary" {{action 'edit' }}>Edit</button>
{{/if}}
شبیه به این if و else را در قسمت قبل حین ایجاد صفحات about و یا contact نیز مشاهده کرده‌اید. در اینجا اگر خاصیت isEditing مساوی true باشد، فرم ویرایش اطلاعات ظاهر می‌شود و اگر خیر، محتوای مطلب جاری نمایش داده خواهد شد.
در فرم تعریف شده، المان‌های ورودی اطلاعات از handlebar helper‌های ویژه‌ی input و textarea استفاده می‌کنند؛ بجای المان‌های متداول HTML. همچنین value یکی به title و دیگری به body تنظیم شده‌است (خواص مدل ارائه شده توسط کنترلر متصل به قالب). این مقادیر نیز داخل '' قرار ندارند؛ به عبارتی در یک handlebar helper به عنوان متغیر در نظر گرفته می‌شوند. به این ترتیب اطلاعات کنترلر جاری، به این المان‌های ورودی اطلاعات به صورت خودکار bind می‌شوند و برعکس. اگر کاربر مقادیر آن‌ها را تغییر دهد، تغییرات نهایی به صورت خودکار به خواص متناظری در کنترلر جاری منعکس خواهند شد (two-way data binding).
دو دکمه نیز تعریف شده‌اند که به اکشن‌های save و edit متصل هستند.
بنابراین نیاز به یک کنترلر جدید، به نام post داریم تا بتوان رفتار قالب post را کنترل کرد. برای این منظور فایل جدید Scripts\Controllers\post.js را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
Blogger.PostController = Ember.ObjectController.extend({
    isEditing: false,
    actions: {
        edit: function () {
            this.set('isEditing', true);
        },
        save: function () {
            this.set('isEditing', false);
        }
    }
});
همچنین مدخل تعریف آن‌را نیز به فایل index.html اضافه نمائید (پس از تعاریف کنترلرهای موجود):
 <script src="Scripts/Controllers/post.js" type="text/javascript"></script>

اگر به کدهای این کنترلر دقت کرده باشید، اینبار زیرکلاسی از ObjectController ایجاد شده‌است و نه Controller، مانند مثال‌های قبل. ObjectController تغییرات رخ داده بر روی خواص مدل را که توسط کنترلر در معرض دید قالب قرار داده‌است، به صورت خودکار به مدل مرتبط نیز منعکس می‌کند (Ember.ObjectController.extend)؛ اما Controller خیر (Ember.Controller.extend). در اینجا مدل کنترلر، تنها «یک» شیء است که بر اساس id آن انتخاب شده‌است. به همین جهت از ObjectController برای ارائه two-way data binding کمک گرفته شد.
در ember.js، یک قالب تنها با کنترلر خودش دارای تبادل اطلاعات است. اگر این کنترلر از نوع ObjectController باشد، تغییرات خاصیتی در یک قالب، ابتدا به کنترلر آن منعکس می‌شود و سپس این کنترلر، در صورت یافتن معادلی از این خاصیت در مدل، آن‌را به روز خواهد کرد. در حالت استفاده از Controller معمولی، صرفا تبادل اطلاعات بین قالب و کنترلر را شاهد خواهیم بود و نه بیشتر.

در ابتدای کار مقدار خاصیت isEditing مساوی false است. این مورد سبب می‌شود تا در بار اول بارگذاری اطلاعات یک مطلب انتخابی، صرفا عنوان و محتوای مطلب نمایش داده شوند؛ به همراه یک دکمه‌ی edit. با کلیک بر روی دکمه‌ی edit، مطابق کدهای کنترلر فوق، تنها خاصیت isEditing به true تنظیم می‌شود و در این حالت، بدنه‌ی اصلی شرط if isEditing در قالب post، رندر خواهد شد.

برای مثال در ابتدا مطلب شماره یک را انتخاب می‌کنیم:


با کلیک بر روی دکمه‌ی edit، فرم ویرایش ظاهر خواهد شد:


نکته‌ی جالب آن، مقدار دهی خودکار المان‌های ویرایش اطلاعات است. در این حالت سعی کنید، عنوان مطلب جاری را اندکی ویرایش کنید:


با ویرایش عنوان، می‌توان بلافاصله مقدار تغییر یافته را در برچسب عنوان مطلب نیز مشاهده کرد. این مورد دقیقا مفهوم two-way data binding و اتصال مقادیر value هر کدام از handlebar helper‌های ویژه‌ی input و textarea را به عناصر مدل ارائه شده توسط کنترلر post، بیان می‌کند.
در این حالت در کدهای متد save، تنها کافی است که خاصیت isEditing را به false تنظیم کنیم. زیرا کلیه مقادیر ویرایش شده توسط کاربر، در همان لحظه در برنامه منتشر شده‌اند و نیاز به کار بیشتری برای اعمال تغییرات نیست.


اضافه کردن دکمه‌ی مرتب سازی بر اساس عناوین، در صفحه‌ی اول سایت

Ember.ObjectController.extend برای data bindg یک شیء کاربرد دارد. اگر قصد داشته باشیم با آرایه‌ای از اشیاء کار کنیم می‌توان از ArrayController استفاده کرد. فرض کنید در صفحه‌ی اول سایت می‌خواهیم امکان مرتب سازی مطالب را بر اساس عنوان آن‌ها اضافه کنیم. فایل Scripts\Templates\posts.hbs را گشوده و لینک Sort by title را به انتهای آن اضافه کنید:
<h2>Emeber.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in model}}
    <li>{{#link-to 'post' post.id}}{{post.title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
 
<a href="#" class="btn btn-primary" {{action 'sortByTitle'}}>Sort by title</a>
در اینجا چون قصد تغییر رفتار قالب posts را توسط اکشن جدید sortByTitle داریم، نیاز است کنترلر متناظر با آن‌را نیز اضافه کنیم. برای این منظور فایل جدید Scripts\Controllers\posts.js را به پوشه‌ی کنترلرها اضافه کنید؛ با محتوای ذیل:
Blogger.PostsController = Ember.ArrayController.extend({
    sortProperties: ['id'],// مقادیر پیش فرض مرتب سازی
    sortAscending: false,
    actions: {
        sortByTitle: function () {
            this.set('sortProperties', ['title']);
            this.set('sortAscending', !this.get('sortAscending'));
        }
    }
});
sortProperties جزو خواص کلاس پایه ArrayController است. اگر مانند سطر اول به صورت مستقیم مقدار دهی شود، خاصیت یا خواص پیش فرض مرتب سازی را مشخص می‌کند. اگر مانند اکشن sortByTitle توسط متد set مقدار دهی شود، امکان مرتب سازی تعاملی و با فرمان کاربر را فراهم خواهد کرد.

در ادامه، تعریف مدخل این کنترلر جدید را نیز باید به فایل index.html، اضافه کرد:
 <script src="Scripts/Controllers/posts.js" type="text/javascript"></script>

اگر برنامه را در این حالت اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی Sort by title کلیک کنید، اتفاقی رخ نمی‌دهد. علت اینجا است که ArrayController خروجی تغییر یافته خودش را توسط خاصیتی به نام arrangedContent در اختیار قالب خود قرار می‌دهد. بنابراین نیاز است فایل قالب Scripts\Templates\posts.hbs را به نحو ذیل ویرایش کرد:
<h2>Emeber.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in arrangedContent}}
    <li>{{#link-to 'post' post.id}}{{post.title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
 
<a href="#" class="btn btn-primary" {{action 'sortByTitle'}}>Sort by title</a>
اینبار کلیک بر روی دکمه‌ی مرتب سازی بر اساس عناوین، هربار لیست موجود را به صورت صعودی و یا نزولی مرتب می‌کند.



یک نکته: حلقه‌ی ویژه‌ای به نام each

اگر قالب Scripts\Templates\posts.hbs را به نحو ذیل، با یک حلقه‌ی each ساده بازنویسی کنید:
<h2>Ember.js blog</h2>
<ul>
    {{#each}}
    <li>{{#link-to 'post' id}}{{title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
 
<a href="#" class="btn btn-primary" {{action 'sortByTitle'}}>Sort by title</a>
هم در حالت نمایش معمولی و هم در حالت استفاده از ArrayController برای نمایش اطلاعات مرتب شده، بدون مشکل کار می‌کند و نیازی به تغییر نخواهد داشت.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS03_03.zip
مطالب
طراحی ValidationAttribute دلخواه و هماهنگ سازی آن با ASP.NET MVC
در سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد با عنوان Globalization در ASP.NET MVC روشی برای پیاده سازی کار با Resource‌ها در ASP.NET با استفاده از دیتابیس شرح داده شده است. یکی از کمبودهایی که در این روش وجود داشت عدم استفاده از این نوع Resourceها از طریق Attributeها در ASP.NET MVC بود. برای استفاده از این روش در یک پروژه به این مشکل برخورد کردم و پس از تحقیق و بررسی چند پست سرانجام در این پست  پاسخ خود را پیدا کرده و با ترکیب این روش با روش آقای یوسف نژاد موفق به پیاده سازی Attribute دلخواه شدم.
در این پست و با استفاده از سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد  در این زمینه، یک Attribute جهت هماهنگ سازی با سیستم اعتبار سنجی ASP.NET MVC در سمت سرور و سمت کلاینت (با استفاده از jQuery Validation) بررسی خواهد شد.

قبل از شروع مطالعه سری پست‌های MVC و Entity Framework الزامی است.

برای انجام این کار ابتدا مدل زیر را در برنامه خود ایجاد می‌کنیم.

using System;

public class SampleModel
{
public DateTime StartDate { get; set; }
public string Data { get; set; }
public int Id { get; set; }
با استفاده از این مدل در برنامه در زمان ثبت داده‌ها هیچ گونه خطایی صادر نمی‌شود. برای اینکه بتوان از سیستم خطای پیش فرض ASP.NET MVC کمک گرفت می‌توان مدل را به صورت زیر تغییر داد.
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

public class SampleModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Start date is required")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [Required(ErrorMessage = "Data is required")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
حال ویو این مدل را طراحی می‌کنیم.
@model SampleModel
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

<section>
    <header>
        <h3>SampleModel</h3>
    </header>
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    @using (Html.BeginForm("SaveData", "Sample", FormMethod.Post))
    {
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.StartDate)
            @Html.TextBoxFor(x => x.StartDate)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.StartDate)
        </p>
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.Data)
            @Html.TextBoxFor(x => x.Data)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.Data)
        </p>
        <input type="submit" value="Save"/>
    }
</section>
و بخش کنترلر آن را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم.
 public class SampleController : Controller
    {
        //
        // GET: /Sample/

        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult SaveData(SampleModel item)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //save data
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("","لطفا خطاهای زیر را برطرف نمایید");
                RedirectToAction("Index", item);
            }
            return View("Index");
        }
    }
حال با اجرای این کد و زدن دکمه Save صفحه مانند شکل پایین خطاها را نمایش خواهد داد.

تا اینجای کار روال عادی همیشگی است. اما برای طراحی Attribute دلخواه جهت اعتبار سنجی (مثلا برای مجبور کردن کاربر به وارد کردن یک فیلد با پیام دلخواه و زبان دلخواه) باید یک کلاس جدید تعریف کرده و از کلاس RequiredAttribute ارث ببرد. در پارامتر ورودی این کلاس جهت کار با Resource‌های ثابت در نظر گرفته شده است اما برای اینکه فیلد دلخواه را از دیتابیس بخواند این روش جوابگو نیست. برای انجام آن باید کلاس RequiredAttribute بازنویسی شود.

کلاس طراحی شده باید به صورت زیر باشد:

public class VegaRequiredAttribute : RequiredAttribute, IClientValidatable
    {
#region Fields (2) 

        private readonly string _resourceId;
        private String _resourceString = String.Empty;

#endregion Fields 

#region Constructors (1) 

        public VegaRequiredAttribute(string resourceId)
        {
            _resourceId = resourceId;
            ErrorMessage = _resourceId;
            AllowEmptyStrings = true;
        }

#endregion Constructors 

#region Properties (1) 

        public new String ErrorMessage
        {
            get { return _resourceString; }
            set { _resourceString = GetMessageFromResource(value); }
        }

#endregion Properties 

#region Methods (2) 

// Public Methods (1) 

        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {

            yield return new ModelClientValidationRule
            {
                ErrorMessage = GetMessageFromResource(_resourceId),
                ValidationType = "required"
            };
        }
// Private Methods (1) 

        private string GetMessageFromResource(string resourceId)
        {
            var errorMessage = HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;
            return errorMessage ?? ErrorMessage;
        }

#endregion Methods 
    }
در این کلاس دو نکته وجود دارد.
1- ابتدا دستور
HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;  

که عنوان کلید Resource را از سازنده کلاس گرفته (کد اقای یوسف نژاد) رشته معادل آن را از دیتابیس بازیابی میکند.

2- ارث بری از اینترفیس IClientValidatable، در صورتی که از این اینترفیس ارث بری نداشته باشیم. Validator طراحی شده در طرف کلاینت کار نمی‌کند. بلکه کاربر با کلیک بروی دکمه مورد نظر داده‌ها را به سمت سرور ارسال می‌کند. در صورت وجود خطا در پست بک خطا نمایش داده خواهد شد. اما با ارث بری از این اینترفیس و پیاده سازی متد GetClientValidationRules می‌توان تعریف کرد که در طرف کلاینت با استفاده از Unobtrusive jQuery  پیام خطای مورد نظر به کنترل ورودی مورد نظر (مانند تکست باکس) اعمال می‌شود. مثلا در این مثال خصوصیت data-val-required به input هایی که قبلا در مدل ما Reqired تعریف شده اند اعمال می‌شود.

حال در مدل تعریف شده می‌توان به جای Required می‌توان از VegaRequiredAttribute مانند زیر استفاده کرد. (همراه با نام کلید مورد نظر در دیتابیس)

public class SampleModel
{
    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
ورودی Validator مورد نظر نام کلیدی است به زبان دلخواه که عنوان آن RequiredMessage تعریف شده است و مقدار آن در دیتابیس مقداری مانند "تکمیل این فیلد الزامی است" است. با این کار در زمان اجرا با استفاده از این ولیدتور ابتدا کلید مورد نظر با توجه به زبان فعلی از دیتابیس بازیابی شده و در متادیتابی مدل ما قرار می‌گیرد. به جای استفاده از Resource‌ها می‌توان پیام‌های خطای دلخواه را در دیتابیس ذخیره کرد و در مواقع ضروری جهت جلوگیری از تکرار از آنها استفاده نمود.
با اجرای برنامه اینبار خروجی به شکل زیر خواهد بود.

جهت فعال ساری اعتبار سنجی سمت کلاینت ابتدا باید اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شود.
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
سپس در فایل web.config تنظیمات زیر باید اضافه شود
<appSettings>
    <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
    <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true"/>
</appSettings>
سپس برای اعمال Validator طراحی شده باید توسط کدهای جاوا اسکریپت زیر داده‌های مورد نیاز سمت کلاینت رجیستر شوند.
<script type="text/javascript">
        jQuery.validator.addMethod('required', function (value, element, params) {
            if (value == null | value == "") {
                return false;
            } else {
                return true;
            }

        }, '');

        jQuery.validator.unobtrusive.adapters.add('required', {}, function (options) {
            options.rules['required'] = true;
            options.messages['required'] = options.message;
        });
    </script>
البته برای مثال ما قسمت بالا به صورت پیش فرض رجیستر شده است اما در صورتی که بخواهید یک ولیدتور دلخواه و غیر استاندارد بنویسید روال کار به همین شکل است.
موفق و موید باشید.
منابع ^ و ^ و ^ و ^
نظرات مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
یک نکته‌ی تکمیلی: روش ذخیره سازی کلید موقتی تولید شده در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی سرور

سیستم data protection به همراه اینترفیسی است به نام IXmlRepository که از آن می‌توان برای مشخص سازی محل ذخیره سازی XML ایی اطلاعات کلید تولید شده استفاده کرد. این امکان هم وجود دارد که این اینترفیس را طوری پیاده سازی کرد تا اطلاعات را درون بانک اطلاعاتی ذخیره کند. به صورت ذیل:
ابتدا کلاس AppDataProtectionKey را به عنوان یک موجودیت جدید به سیستم EF معرفی می‌کنیم:
public class AppDataProtectionKey
{
    public int Id { get; set; }
    public string FriendlyName { get; set; }
    public string XmlData { get; set; }
}
کار این جدول، ذخیره سازی اطلاعات کلید موقتی است تا پس از ری استارت سرور، این اطلاعات از دست نروند و قابلیت بازیابی خودکار را داشته باشند.


سپس آن‌را به Context برنامه به صورت ذیل اضافه می‌کنیم:
 public virtual DbSet<AppDataProtectionKey> AppDataProtectionKeys { get; set; }
با این تنظیمات:
modelBuilder.Entity<AppDataProtectionKey>(builder =>
{
   builder.ToTable("AppDataProtectionKeys");
   builder.HasIndex(e => e.FriendlyName).IsUnique();
});

در ادامه پیاده سازی ویژه‌ی ذیل را از IXmlRepository، که از اطلاعات فوق استفاده می‌کند، تهیه خواهیم کرد:
    public class DataProtectionKeyService : IXmlRepository
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public DataProtectionKeyService(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _serviceProvider.CheckArgumentIsNull(nameof(_serviceProvider));
        }

        public IReadOnlyCollection<XElement> GetAllElements()
        {
            return _serviceProvider.RunScopedContext<ReadOnlyCollection<XElement>>(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                return new ReadOnlyCollection<XElement>(dataProtectionKeys.Select(k => XElement.Parse(k.XmlData)).ToList());
            });
        }

        public void StoreElement(XElement element, string friendlyName)
        {
            // We need a separate context to call its SaveChanges several times,
            // without using the current request's context and changing its internal state.
            _serviceProvider.RunScopedContext(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                var entity = dataProtectionKeys.SingleOrDefault(k => k.FriendlyName == friendlyName);
                if (null != entity)
                {
                    entity.XmlData = element.ToString();
                    dataProtectionKeys.Update(entity);
                }
                else
                {
                    dataProtectionKeys.Add(new AppDataProtectionKey
                    {
                        FriendlyName = friendlyName,
                        XmlData = element.ToString()
                    });
                }
                context.SaveChanges();
            });
        }
    }
در این اینترفیس نحوه‌ی دسترسی به یک context جدید، اندکی متفاوت است از حالت‌های متداول. در اینجا چون می‌خواهیم این کلاس تاثیری را بر روی واحد کار درخواست جاری نگذارد، یک context جدید را برای آن وهله سازی می‌کنیم و از context موجود در طی طول عمر درخواست جاری استفاده نخواهیم کرد.
اطلاعات متدهای سرویس فوق به صورت خودکار توسط سیستم data-protection تامین می‌شوند. تنها کاری را که در اینجا انجام داده‌ایم، گوش فرادادن به این تغییرات و ذخیره سازی آن‌ها در بانک اطلاعاتی است.

مرحله‌ی آخر کار، معرفی این تغییرات به سیستم است که نحوه‌ی انجام آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
        private static void addCustomDataProtection(this IServiceCollection services, SiteSettings siteSettings)
        {
            services.AddScoped<IXmlRepository, DataProtectionKeyService>();
            services.AddSingleton<IConfigureOptions<KeyManagementOptions>>(serviceProvider =>
            {
                return new ConfigureOptions<KeyManagementOptions>(options =>
                {
                    var scopeFactory = serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
                    using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
                    {
                        options.XmlRepository = scope.ServiceProvider.GetService<IXmlRepository>();
                    }
                });
            });
            services
                .AddDataProtection()
                .SetDefaultKeyLifetime(siteSettings.CookieOptions.ExpireTimeSpan)
                .SetApplicationName(siteSettings.CookieOptions.CookieName)
                .UseCryptographicAlgorithms(new AuthenticatedEncryptorConfiguration
                {
                    EncryptionAlgorithm = EncryptionAlgorithm.AES_256_CBC,
                    ValidationAlgorithm = ValidationAlgorithm.HMACSHA256
                });
        }
ابتدا محل تامین سرویس IXmlRepository مشخص شده‌است. سپس روش مقدار دهی XmlRepository  را ملاحظه می‌کنید که باید به این صورت باشد. مقدار آن نیز از سرویس DataProtectionKeyService سفارشی ما تامین می‌شود. در انتها طول عمر کلید تولید شده، نام برنامه و الگوریتم‌های مدنظر تنظیم شده‌اند.

همین مقدار تنظیم سبب خواهد شد تا به صورت خودکار اطلاعات موقتی کلیدهای رمزنگاری سیستم data-protection در بانک اطلاعاتی ذخیره شده و یا بازیابی شوند.

این تغییرات به پروژه‌ی DNTIdentity اعمال شده‌اند.
مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول
در طی چند قسمت، نحوه‌ی طراحی یک سیستم افزونه پذیر را با ASP.NET MVC بررسی خواهیم کرد. عناوین مواردی که در این سری پیاده سازی خواهند شد به ترتیب ذیل هستند:
1- چگونه Area‌های استاندارد را تبدیل به یک افزونه‌ی مجزا و منتقل شده‌ی به یک اسمبلی دیگر کنیم.
2- چگونه ساختار پایه‌ای را جهت تامین نیازهای هر افزونه جهت تزریق وابستگی‌ها تا ثبت مسیریابی‌ها و امثال آن تدارک ببینیم.
3- چگونه فایل‌های CSS ، JS و همچنین تصاویر ثابت هر افزونه را داخل اسمبلی آن قرار دهیم تا دیگر نیازی به ارائه‌ی مجزای آ‌ن‌ها نباشد.
4- چگونه Entity Framework Code-First را با این طراحی یکپارچه کرده و از آن جهت یافتن خودکار مدل‌ها و موجودیت‌های خاص هر افزونه استفاده کنیم؛ به همراه مباحث Migrations خودکار و همچنین پیاده سازی الگوی واحد کار.


در مطلب جاری، موارد اول و دوم بررسی خواهند شد. پیشنیازهای آن مطالب ذیل هستند:
الف) منظور از یک Area چیست؟
ب) توزیع پروژه‌های ASP.NET MVC بدون ارائه فایل‌های View آن
ج) آشنایی با تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET MVC و همچنین اصول طراحی یک سیستم افزونه پذیر به کمک StructureMap
د) آشنایی با رخدادهای Build


تبدیل یک Area به یک افزونه‌ی مستقل

روش‌های زیادی برای خارج کردن Areaهای استاندارد ASP.NET MVC از یک پروژه و قرار دادن آن‌ها در اسمبلی‌های دیگر وجود دارند؛ اما در حال حاضر تنها روشی که نگهداری می‌شود و همچنین اعضای آن همان اعضای تیم نیوگت و ASP.NET MVC هستند، همان روش استفاده از Razor Generator است.
بنابراین ساختار ابتدایی پروژه‌ی افزونه پذیر ما به صورت ذیل خواهد بود:
1) ابتدا افزونه‌ی Razor Generator را نصب کنید.
2) سپس یک پروژه‌ی معمولی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در این سری نام MvcPluginMasterApp برای آن در نظر گرفته شده‌است.
3) در ادامه یک پروژه‌ی معمولی دیگر ASP.NET MVC را نیز به پروژه‌ی جاری اضافه کنید. برای مثال نام آن در اینجا MvcPluginMasterApp.Plugin1 تنظیم شده‌است.
4) به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.Plugin1 یک Area جدید و معمولی را به نام NewsArea اضافه کنید.
5) از پروژه‌ی افزونه، تمام پوشه‌های غیر Area را حذف کنید. پوشه‌های Controllers و Models و Views حذف خواهند شد. همچنین فایل global.asax آن‌را نیز حذف کنید. هر افزونه، کنترلرها و Viewهای خود را از طریق Area مرتبط دریافت می‌کند و در این حالت دیگر نیازی به پوشه‌های Controllers و Models و Views واقع شده در ریشه‌ی اصلی پروژه‌ی افزونه نیست.
6) در ادامه کنسول پاور شل نیوگت را باز کرده و دستور ذیل را صادر کنید:
  PM> Install-Package RazorGenerator.Mvc
این دستور را باید یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه، اجرا کنید.


همانطور که در تصویر نیز مشخص شده‌است، برای اجرای دستور نصب RazorGenerator.Mvc نیاز است هربار پروژه‌ی پیش فرض را تغییر دهید.
7) اکنون پس از نصب RazorGenerator.Mvc، نوبت به اجرای آن بر روی هر دو پروژه‌ی اصلی و افزونه است:
  PM> Enable-RazorGenerator
بدیهی است این دستور را نیز باید همانند تصویر فوق، یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه اجرا کنید.
همچنین هربار که View جدیدی اضافه می‌شود نیز باید این‌کار را تکرار کنید یا اینکه مطابق شکل زیر، به خواص View جدید مراجعه کرده و Custom tool آن‌را به صورت دستی به RazorGenerator تنظیم نمائید. دستور Enable-RazorGenerator این‌کار را به صورت خودکار انجام می‌دهد.


تا اینجا موفق شدیم Viewهای افزونه را داخل فایل dll آن مدفون کنیم. به این ترتیب با کپی کردن افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی، دیگر نیازی به ارائه‌ی فایل‌های View آن نیست و تمام اطلاعات کنترلرها، مدل‌ها و Viewها به صورت یکجا از فایل dll افزونه‌ی ارائه شده خوانده می‌شوند.


کپی کردن خودکار افزونه به پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه ساختار اصلی کار شکل گرفت، هربار پس از کامپایل افزونه (یا افزونه‌ها)، نیاز است فایل‌های پوشه‌ی bin آن‌را به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کنیم (پروژه‌ی اصلی در این حالت هیچ ارجاع مستقیمی را به افزونه‌ی جدید نخواهد داشت). برای خودکار سازی این کار، به خواص پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و قسمت Build events آن‌را به نحو ذیل تنظیم کنید:


در اینجا دستور ذیل در قسمت Post-build event نوشته شده است:
 Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)$(TargetName).*" "$(SolutionDir)MvcPluginMasterApp\bin\"
و سبب خواهد شد تا پس از هر کامپایل موفق، فایل‌های اسمبلی افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی MvcPluginMasterApp به صورت خودکار کپی شوند.


تنظیم فضاهای نام کلیه مسیریابی‌های پروژه

در همین حالت اگر پروژه را اجرا کنید، موتور ASP.NET MVC به صورت خودکار اطلاعات افزونه‌ی کپی شده به پوشه‌ی bin را دریافت و به Application domain جاری اعمال می‌کند؛ برای اینکار نیازی به کد نویسی اضافه‌تری نیست و خودکار است. برای آزمایش آن فقط کافی است یک break point را داخل کلاس RazorGeneratorMvcStart افزونه قرار دهید.
اما ... پس از اجرا، بلافاصله پیام تداخل فضاهای نام را دریافت می‌کنید. خطاهای حاصل عنوان می‌کند که در App domain جاری، دو کنترلر Home وجود دارند؛ یکی در پروژه‌ی اصلی و دیگری در پروژه‌ی افزونه و مشخص نیست که مسیریابی‌ها باید به کدامیک ختم شوند.
برای رفع این مشکل، به فایل NewsAreaAreaRegistration.cs پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و مسیریابی آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید تا فضای نام اختصاصی این Area صریحا مشخص گردد.
using System.Web.Mvc;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1.Areas.NewsArea
{
    public class NewsAreaAreaRegistration : AreaRegistration
    {
        public override string AreaName
        {
            get
            {
                return "NewsArea";
            }
        }
 
        public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context)
        {
            context.MapRoute(
                "NewsArea_default",
                "NewsArea/{controller}/{action}/{id}",
                // تکمیل نام کنترلر پیش فرض
                new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", this.GetType().Namespace) }
            );
        }
    }
}
همینکار را باید در پروژه‌ی اصلی و هر پروژه‌ی افزونه‌ی جدیدی نیز تکرار کرد. برای مثال به فایل RouteConfig.cs پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و تنظیم ذیل را اعمال نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", typeof(RouteConfig).Namespace) }
            );
        }
    }
}
بدون تنظیم فضاهای نام هر مسیریابی، امکان استفاده‌ی بهینه و بدون خطا از Areaها وجود نخواهد داشت.


طراحی قرارداد پایه افزونه‌ها

تا اینجا با نحوه‌ی تشکیل ساختار هر پروژه‌ی افزونه آشنا شدیم. اما هر افزونه در آینده نیاز به مواردی مانند منوی اختصاصی در منوی اصلی سایت، تنظیمات مسیریابی اختصاصی، تنظیمات EF و  امثال آن نیز خواهد داشت. به همین منظور، یک پروژه‌ی class library جدید را به نام MvcPluginMasterApp.PluginsBase آغاز کنید.
سپس قرار داد IPlugin را به نحو ذیل به آن اضافه نمائید:
using System;
using System.Reflection;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.PluginsBase
{
    public interface IPlugin
    {
        EfBootstrapper GetEfBootstrapper();
        MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext);
        void RegisterBundles(BundleCollection bundles);
        void RegisterRoutes(RouteCollection routes);
        void RegisterServices(IContainer container);
    }
 
    public class EfBootstrapper
    {
        /// <summary>
        /// Assemblies containing EntityTypeConfiguration classes.
        /// </summary>
        public Assembly[] ConfigurationsAssemblies { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Domain classes.
        /// </summary>
        public Type[] DomainEntities { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Custom Seed method.
        /// </summary>
        //public Action<IUnitOfWork> DatabaseSeeder { get; set; }
    }
 
    public class MenuItem
    {
        public string Name { set; get; }
        public string Url { set; get; }
    }
}
پروژه‌ی این قرارداد برای کامپایل شدن، نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.


توضیحات قرار داد IPlugin

از این پس هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که از اینترفیس IPlugin مشتق می‌شود. برای مثال فعلا کلاس ذیل را به افزونه‌ی پروژه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1
{
    public class Plugin1 : IPlugin
    {
        public EfBootstrapper GetEfBootstrapper()
        {
            return null;
        }
 
        public MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext)
        {
            return new MenuItem
            {
                Name = "Plugin 1",
                Url = new UrlHelper(requestContext).Action("Index", "Home", new { area = "NewsArea" })
            };
        }
 
        public void RegisterBundles(BundleCollection bundles)
        {
            //todo: ...
        }
 
        public void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            //todo: add custom routes.
        }
 
        public void RegisterServices(IContainer container)
        {
            // todo: add custom services.
 
            container.Configure(cfg =>
            {
                //cfg.For<INewsService>().Use<EfNewsService>();
            });
        }
    }
}
در قسمت جاری فقط از متد GetMenuItem آن استفاده خواهیم کرد. در قسمت‌های بعد، تنظیمات EF، تنظیمات مسیریابی‌ها و Bundling و همچنین ثبت سرویس‌های افزونه را نیز بررسی خواهیم کرد.
برای اینکه هر افزونه در منوی اصلی ظاهر شود، نیاز به یک نام، به همراه آدرسی به صفحه‌ی اصلی آن خواهد داشت. به همین جهت در متد GetMenuItem نحوه‌ی ساخت آدرسی را به اکشن متد Index کنترلر Home واقع در Area‌ایی به نام NewsArea، مشاهده می‌کنید.


بارگذاری و تشخیص خودکار افزونه‌ها

پس از اینکه هر افزونه دارای کلاسی مشتق شده از قرارداد IPlugin شد، نیاز است آن‌ها را به صورت خودکار یافته و سپس پردازش کنیم. این‌کار را به کتابخانه‌ی StructureMap واگذار خواهیم کرد. برای این منظور پروژه‌ی جدیدی را به نام MvcPluginMasterApp.IoCConfig آغاز کرده و سپس تنظیمات آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using System.Threading;
using System.Web;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
using StructureMap.Graph;
 
namespace MvcPluginMasterApp.IoCConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(cfg =>
            {
                cfg.Scan(scanner =>
                {
                    scanner.AssembliesFromPath(
                        path: Path.Combine(HttpRuntime.AppDomainAppPath, "bin"),
                            // یک اسمبلی نباید دوبار بارگذاری شود
                        assemblyFilter: assembly =>
                        {
                            return !assembly.FullName.Equals(typeof(IPlugin).Assembly.FullName);
                        });
 
                    scanner.WithDefaultConventions(); //Connects 'IName' interface to 'Name' class automatically.
                    scanner.AddAllTypesOf<IPlugin>().NameBy(item => item.FullName);
                });
            });
        }
    }
}
این پروژه‌ی class library جدید برای کامپایل شدن نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.

کاری که در کلاس SmObjectFactory انجام شده، بسیار ساده است. مسیر پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی به structuremap معرفی شده‌است. سپس به آن گفته‌ایم که تنها اسمبلی‌هایی را که دارای اینترفیس IPlugin هستند، به صورت خودکار بارگذاری کن. در ادامه تمام نوع‌های IPlugin را نیز به صورت خودکار یافته و در مخزن تنظیمات خود، اضافه کن.


تامین نیازهای مسیریابی و Bundling هر افزونه به صورت خودکار

در ادامه به پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و در پوشه‌ی App_Start آن کلاس ذیل را اضافه کنید:
using System.Linq;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp;
using MvcPluginMasterApp.IoCConfig;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
 
[assembly: WebActivatorEx.PostApplicationStartMethod(typeof(PluginsStart), "Start")]
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public static class PluginsStart
    {
        public static void Start()
        {
            var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
            foreach (var plugin in plugins)
            {
                plugin.RegisterServices(SmObjectFactory.Container);
                plugin.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
                plugin.RegisterBundles(BundleTable.Bundles);
            }
        }
    }
}
بدیهی است در این حالت نیاز است ارجاعی را به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.PluginsBase به پروژه‌ی اصلی اضافه کنیم.
دراینجا با استفاده از کتابخانه‌ای به نام WebActivatorEx (که باز هم توسط نویسندگان اصلی Razor Generator تهیه شده‌است)، یک متد PostApplicationStartMethod سفارشی را تعریف کرده‌ایم.
مزیت استفاده از اینکار این است که فایل Global.asax.cs برنامه شلوغ نخواهد شد. در غیر اینصورت باید تمام این کدها را در انتهای متد Application_Start قرار می‌دادیم.
در اینجا با استفاده از structuremap، تمام افزونه‌های موجود به صورت خودکار بررسی شده و سپس پیشنیازهای مسیریابی و Bundling و همچنین تنظیمات IoC Container مورد نیاز آن‌ها به هر افزونه به صورت مستقل، تزریق خواهد شد.


اضافه کردن منو‌های خودکار افزونه‌ها به پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه کار پردازش اولیه‌ی IPluginها به پایان رسید، اکنون نوبت به نمایش آدرس اختصاصی هر افزونه در منوی اصلی سایت است. برای این منظور فایل جدیدی را به نام PluginsMenu.cshtml_، در پوشه‌ی shared پروژه‌ی اصلی اضافه کنید؛ با این محتوا:
@using MvcPluginMasterApp.IoCConfig
@using MvcPluginMasterApp.PluginsBase
@{
    var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
}
 
@foreach (var plugin in plugins)
{
    var menuItem = plugin.GetMenuItem(this.Request.RequestContext);
    <li>
        <a href="@menuItem.Url">@menuItem.Name</a>
    </li>
}
در اینجا تمام افزونه‌ها به کمک structuremap یافت شده و سپس آیتم‌های منوی آن‌ها به صورت خودکار دریافت و اضافه می‌شوند.
سپس به فایل Layout.cshtml_ پروژه‌ی اصلی مراجعه و توسط فراخوانی Html.RenderPartial، آن‌را در بین سایر آیتم‌های منوی اصلی اضافه می‌کنیم:
<div class="navbar navbar-inverse navbar-fixed-top">
    <div class="container">
        <div class="navbar-header">
            <button type="button" class="navbar-toggle" data-toggle="collapse" data-target=".navbar-collapse">
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
            </button>
            @Html.ActionLink("MvcPlugin Master App", "Index", "Home", new { area = "" }, new { @class = "navbar-brand" })
        </div>
        <div class="navbar-collapse collapse">
            <ul class="nav navbar-nav">
                <li>@Html.ActionLink("Master App/Home", "Index", "Home", new {area = ""}, null)</li>
                @{ Html.RenderPartial("_PluginsMenu"); }
            </ul>
        </div>
    </div>
</div>
اکنون اگر پروژه را اجرا کنیم، یک چنین شکلی را خواهد داشت:



بنابراین به صورت خلاصه

1) هر افزونه، یک پروژه‌ی کامل ASP.NET MVC است که پوشه‌های ریشه‌ی اصلی آن حذف شده‌اند و اطلاعات آن توسط یک Area جدید تامین می‌شوند.
2) تنظیم فضای نام مسیریابی‌های تمام پروژه‌ها را فراموش نکنید. در غیر اینصورت شاهد تداخل پردازش کنترلرهای هم نام خواهید بود.
3) جهت سهولت کار، می‌توان فایل‌های bin هر افزونه را توسط رخداد post-build، به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کرد.
4) Viewهای هر افزونه توسط Razor Generator در فایل dll آن مدفون خواهند شد.
5) هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که اینترفیس IPlugin را پیاده سازی می‌کند. از این اینترفیس برای ثبت اطلاعات هر افزونه یا دریافت اطلاعات سفارشی از آن کمک می‌گیریم.
6) با استفاده از استراکچرمپ و قرارداد IPlugin، منوهای هر افزونه را به صورت خودکار یافته و سپس به فایل layout اصلی اضافه می‌کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
MvcPluginMasterApp-Part1.zip