مطالب
EF Code First #5

در قسمت قبل خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را در کلاس Configuration به true تنظیم کردیم. به این ترتیب، عملیات ساده شده، اما یک سری از قابلیت‌های ردیابی تغییرات را از دست خواهیم داد و این عملیات،‌ صرفا یک عملیات رو به جلو خواهد بود.
اگر AutomaticMigrationsEnabled را مجددا به false تنظیم کنیم و هربار به کمک دستوارت Add-Migration و Update-Database تغییرات مدل‌ها را به بانک اطلاعاتی اعمال نمائیم، علاوه بر تشکیل تاریخچه این تغییرات در برنامه، امکان بازگشت به عقب و لغو تغییرات صورت گرفته نیز مهیا می‌گردد.

هدف قرار دادن مرحله‌ای خاص یا لغو آن

به همان پروژه قسمت قبل مراجعه نمائید. در کلاس Configuration آن، خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را به false تنظیم کنید. سپس یک خاصیت جدید را به کلاس Project اضافه نموده و برنامه را اجرا نمائید. بلافاصله خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:

Unable to update database to match the current model because there are pending changes and 
automatic migration is disabled. Either write the pending model changes to a code-based migration
or enable automatic migration. Set DbMigrationsConfiguration.AutomaticMigrationsEnabled to true
to enable automatic migration.

EF تشخیص داده است که کلاس مدل برنامه، با بانک اطلاعاتی تطابق ندارد و همچنین ویژگی مهاجرت خودکار نیز فعال نیست. بنابراین اعمال code-based migration را توصیه کرده است.
برای این منظور به کنسول پاورشل NuGet مراجعه نمائید (منوی Tools در ویژوال استودیو، گزینه‌ Library package manager آن و سپس انتخاب گزینه package manager console). در ادامه فرمان add-m را نوشته و دکمه tab را فشار دهید. یک منوی Auto Complete ظاهر خواهد شد که از آن‌ می‌توان فرمان add-migration را انتخاب نمود. در اینجا یک نام را هم نیاز است وارد کرد؛ برای مثال:

Add-Migration AddSomeProp2ToProject

به این ترتیب کلاس زیر را به صورت خودکار تولید خواهد کرد:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;

public partial class AddSomeProp2ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp", c => c.String());
AddColumn("Projects", "SomeProp2", c => c.String());
}

public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp2");
DropColumn("Projects", "SomeProp");
}
}
}

مدل‌های برنامه را با بانک اطلاعاتی تطابق داده و دریافته است که هنوز دو خاصیت در اینجا به بانک اطلاعاتی اضافه نشده‌اند.
از متد Up برای اعمال تغییرات و از متد Down برای بازگشت به قبل استفاده می‌گردد. نام فایل این کلاس هم طبق معمول چیزی است شبیه به timeStamp_AddSomeProp2ToProject.cs .

در ادامه نیاز است این تغییرات به بانک اطلاعاتی اعمال شوند. به همین منظور دستور زیر را در کنسول پاورشل وارد نمائید:

Update-Database -Verbose

پارامتر Verbose آن سبب خواهد شد تا جزئیات عملیات به صورت مفصل گزارش داده شود که شامل دستورات ALTER TABLE نیز هست:

Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Applying explicit migrations: [201205061835024_AddSomeProp2ToProject].
Applying explicit migration: 201205061835024_AddSomeProp2ToProject.
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp] [nvarchar](max)
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp2] [nvarchar](max)
[Inserting migration history record]

اکنون مجددا یک خاصیت دیگر را مثلا به نام public string SomeProp3، به کلاس Project اضافه نمائید.
سپس همین روال باید مجددا تکرار شود. دستورات زیر را در کنسول پاورشل NuGet اجرا نمائید:

Add-Migration AddSomeProp3ToProject
Update-Database -Verbose

اینبار نیز یک کلاس جدید به نام AddSomeProp3ToProject به پروژه اضافه خواهد شد و سپس بر اساس آن، امکان به روز رسانی بانک اطلاعاتی میسر می‌گردد.

در ادامه برای مثال به این نتیجه رسیده‌ایم که نیازی به خاصیت public string SomeProp3 اضافه شده، نبوده است. روش متداول، باز هم مانند سابق است. ابتدا خاصیت را از کلاس Project حذف خواهیم کرد و سپس دو دستور Add-Migration و Update-Database را اجرا خواهیم نمود.
اما با توجه به اینکه مهاجرت خودکار را غیرفعال کرده‌ایم و هربار با فراخوانی دستور Add-Migration یک کلاس جدید، با متدهای Up و Down به پروژه، جهت نگهداری سوابق عملیات اضافه می‌شوند، می‌توان دستور Update-Database را جهت فراخوانی متد Down صرفا یک مرحله موجود نیز فراخوانی نمود.

نکته:
اگر علاقمند باشید که راهنمای مفصل پارامترهای دستور Update-Database را مشاهده کنید، تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائید:

get-help update-database -detailed

به عنوان نمونه اگر در حین فراخوانی دستور Update-Database احتمال از دست رفتن اطلاعات باشد، عملیات متوقف می‌شود. برای وادار کردن پروسه به انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی می‌توان از پارامتر Force در اینجا استفاده کرد.

در ادامه برای اینکه دستور Update-Database تنها یک مرحله مشخص را که سابقه آن در برنامه موجود است، هدف قرار دهد، باید از پارامتر TargetMigration به همراه نام کلاس مرتبط استفاده کرد:

Update-Database -TargetMigration:"AddSomeProp2ToProject" -Verbose

اگر دقت کرده باشید در اینجا AddSomeProp2ToProject بجای AddSomeProp3ToProject بکارگرفته شده است. اگر یک مرحله قبل را هدف قرار دهیم، متد Down را اجرا خواهد کرد:

Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Reverting migrations: [201205061845485_AddSomeProp3ToProject].
Reverting explicit migration: 201205061845485_AddSomeProp3ToProject.
DECLARE @var0 nvarchar(128)
SELECT @var0 = name
FROM sys.default_constraints
WHERE parent_object_id = object_id(N'Projects')
AND col_name(parent_object_id, parent_column_id) = 'SomeProp3';
IF @var0 IS NOT NULL
EXECUTE('ALTER TABLE [Projects] DROP CONSTRAINT ' + @var0)
ALTER TABLE [Projects] DROP COLUMN [SomeProp3]
[Deleting migration history record]

همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا عملیات حذف ستون SomeProp3 انجام شده است. البته این خاصیت به صورت خودکار از کدهای برنامه (کلاس Project در این مثال) حذف نمی‌شود و فرض بر این است که پیشتر اینکار را انجام داده‌اید.


سفارشی سازی کلاس‌های مهاجرت

تمام کلاس‌های خودکار مهاجرت تولید شده توسط پاورشل، از کلاس DbMigration ارث بری می‌کنند. در این کلاس امکانات قابل توجهی مانند AddColumn، AddForeignKey، AddPrimaryKey، AlterColumn، CreateIndex و امثال آن وجود دارند که در تمام کلاس‌های مشتق شده از آن، قابل استفاده هستند. حتی متد Sql نیز در آن پیش بینی شده است که در صورت نیاز به اجرای دستوارت خام SQL، می‌توان از آن استفاده کرد.
برای مثال فرض کنید مجددا همان خاصیت public string SomeProp3 را به کلاس Project اضافه کرد‌ه‌ایم. اما اینبار نیاز است حین تشکیل این فیلد در بانک اطلاعاتی، یک مقدار پیش فرض نیز برای آن درنظر گرفته شود که در صورت نال بودن مقدار خاصیت آن در برنامه، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی گردد:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;

public partial class AddSomeProp3ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp3", c => c.String(defaultValue: "some data"));
Sql("Update Projects set SomeProp3=N'some data'");
}

public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp3");
}
}
}

متد String در اینجا چنین امضایی دارد:

public ColumnModel String(bool? nullable = null, int? maxLength = null, bool? fixedLength = null, 
bool? isMaxLength = null, bool? unicode = null, string defaultValue = null, string defaultValueSql = null,
string name = null, string storeType = null)

که برای نمونه در اینجا پارامتر defaultValue آن‌را در کلاس AddSomeProp3ToProject مقدار دهی کرده‌ایم.
برای اعمال این تغییرات تنها کافی است دستور Update-Database -Verbose اجرا گردد. اینبار خروجی SQL اجرا شده آن به نحو زیر است که شامل مقدار پیش فرض نیز شده است:

ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp3] [nvarchar](max) DEFAULT 'some data'

تعیین مقدار پیش فرض، زمانیکه یک فیلد not null تعریف شده‌است نیز می‌تواند مفید باشد. همچنین در اینجا امکان اجرای دستورات مستقیم SQL نیز وجود دارد که نمونه‌ای از آن‌را در متد Up فوق مشاهده می‌کنید.


افزودن رکوردهای پیش فرض در حین به روز رسانی بانک اطلاعاتی

در قسمت‌های قبل با متد Seed که به همراه آغاز کننده‌های بانک اطلاعاتی EF ارائه شده‌اند، جهت افزودن رکوردهای اولیه و پیش فرض به بانک اطلاعاتی آشنا شدید. در اینجا نیز با تحریف متد Seed در کلاس Configuration،‌ چنین امری میسر است:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System;
using System.Data.Entity.Migrations;

internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
this.AutomaticMigrationsEnabled = false;
this.AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(EF_Sample02.Sample2Context context)
{
context.Users.AddOrUpdate(
a => a.Name,
new Models.User { Name = "Vahid", AddDate = DateTime.Now },
new Models.User { Name = "Test", AddDate = DateTime.Now });
}
}
}

متد AddOrUpdate در EF 4.3 اضافه شده است. این متد ابتدا بررسی می‌کند که آیا رکورد مورد نظر در بانک اطلاعاتی وجود دارد یا خیر. اگر خیر، آن‌را اضافه خواهد کرد در غیراینصورت، نمونه موجود را به روز رسانی می‌کند. اولین پارامتر آن، identifierExpression نام دارد. توسط آن مشخص می‌شود که بر اساس چه خاصیتی باید در مورد update یا add تصمیم‌گیری شود. دراینجا اگر نیاز به ذکر بیش از یک خاصیت وجود داشت، از anonymously type object می‌توان کمک گرفت new { p.Name, p.LastName } .


تولید اسکریپت به روز رسانی بانک اطلاعاتی

بهترین کار و امن‌ترین روش حین انجام این نوع به روز رسانی‌ها، تهیه اسکریپت SQL فرامینی است که باید بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شوند. سپس می‌توان این دستورات و اسکریپت نهایی را دستی هم اجرا کرد (که روش متداول‌تری است در محیط کاری).
برای اینکار تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائیم:
Update-Database -Verbose -Script

پس از اجرای این دستور، یک فایل اسکریپت با پسوند sql تولید شده و بلافاصله در ویژوال استودیو جهت مرور نیز گشوده خواهد شد. برای نمونه محتوای آن برای افزودن خاصیت جدید SomeProp5 به صورت زیر است:

ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp5] [nvarchar](max)
INSERT INTO [__MigrationHistory] ([MigrationId], [CreatedOn], [Model], [ProductVersion]) VALUES
('201205060852004_AutomaticMigration', '2012-05-06T08:52:00.937Z', 0x1F8B0800000............ '4.3.1')

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در یک مرحله، جدول پروژه‌ها را به روز خواهد کرد و در مرحله بعد، سابقه آن‌را در جدول __MigrationHistory ثبت می‌کند.

یک نکته:
اگر دستور فوق را بر روی برنامه‌ای که با بانک اطلاعاتی هماهنگ است اجرا کنیم، خروجی را مشاهده نخواهیم کرد. برای این منظور می‌توان مرحله خاصی را توسط پارامتر SourceMigration هدف گیری کرد:

Update-Database -Verbose -Script -SourceMigration:"stepName"




استفاده از DB Migrations در عمل

البته این یک روش پیشنهادی و امن است:
الف) در ابتدای اجرا برنامه، پارامتر ورودی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer را به نال تنظیم کنید تا برنامه تغییری را بر روی بانک اطلاعاتی اعمال نکند.
ب) توسط دستور enable-migrations،‌ فایل‌های اولیه DB Migration را ایجاد کنید. پیش فرض‌های آن را نیز تغییر ندهید.
ج) هر بار که کلاس‌های مدل‌ برنامه تغییر کردند و پس از آن نیاز به به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی وجود داشت دو دستور زیر را اجرا کنید:
Add-Migration AddSomePropToProject
Update-Database -Verbose -Script

به این ترتیب سابقه تغییرات در برنامه نگهداری شده و همچنین بدون اجرای دستورات بر روی بانک اطلاعاتی، اسکریپت نهایی اعمال تغییرات تولید می‌گردد.
د) اسکریپت تولید شده را بررسی کرده و پس از تائید و افزودن به سورس کنترل، به صورت دستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کنید (مثلا توسط management studio).


مطالب
EF Code First #8

ادامه بحث بررسی جزئیات نحوه نگاشت کلاس‌ها به جداول، توسط EF Code first


استفاده از Viewهای SQL Server در EF Code first

از Viewها عموما همانند یک جدول فقط خواندنی استفاده می‌شود. بنابراین نحوه نگاشت اطلاعات یک کلاس به یک View دقیقا همانند نحوه نگاشت اطلاعات یک کلاس به یک جدول است و تمام نکاتی که تا کنون بررسی شدند، در اینجا نیز صادق است. اما ...
الف) بر اساس تنظیمات توکار EF Code first، نام مفرد کلاس‌ها، حین نگاشت به جداول، تبدیل به اسم جمع می‌شوند. بنابراین اگر View ما در سمت بانک اطلاعاتی چنین تعریفی دارد:
Create VIEW EmployeesView
AS
SELECT id,
FirstName
FROM Employees

در سمت کدهای برنامه نیاز است به این شکل تعریف شود:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample04.Models
{
[Table("EmployeesView")]
public class EmployeesView
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { set; get; }
}
}

در اینجا به کمک ویژگی Table، نام دقیق این View را در بانک اطلاعاتی مشخص کرده‌ایم. به این ترتیب تنظیمات توکار EF بازنویسی خواهد شد و دیگر به دنبال EmployeesViews نخواهد گشت؛ یا جدول متناظر با آن‌را به صورت خودکار ایجاد نخواهد کرد.
ب) View شما نیاز است دارای یک فیلد Primary key نیز باشد.
ج) اگر از مهاجرت خودکار توسط MigrateDatabaseToLatestVersion استفاده کنیم، پیغام خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:

There is already an object named 'EmployeesView' in the database.

علت این است که هنوز جدول dbo.__MigrationHistory از وجود آن مطلع نشده است، زیرا یک View، خارج از برنامه و در سمت بانک اطلاعاتی اضافه می‌شود.
برای حل این مشکل می‌توان همانطور که در قسمت‌های قبل نیز عنوان شد، EF را طوری تنظیم کرد تا کاری با بانک اطلاعاتی نداشته باشد:

Database.SetInitializer<Sample04Context>(null);

به این ترتیب EmployeesView در همین لحظه قابل استفاده است.
و یا به حالت امن مهاجرت دستی سوئیچ کنید:
Add-Migration Init -IgnoreChanges
Update-Database

پارامتر IgnoreChanges سبب می‌شود تا متدهای Up و Down کلاس مهاجرت تولید شده، خالی باشد. یعنی زمانیکه دستور Update-Database انجام می‌شود، نه Viewایی دراپ خواهد شد و نه جدول اضافه‌ای ایجاد می‌گردد. فقط جدول dbo.__MigrationHistory به روز می‌شود که هدف اصلی ما نیز همین است.
همچنین در این حالت کنترل کاملی بر روی کلاس‌های Up و Down وجود دارد. می‌توان CreateTable اضافی را به سادگی از این کلاس‌ها حذف کرد.

ضمن اینکه باید دقت داشت یکی از اهداف کار با ORMs، فراهم شدن امکان استفاده از بانک‌های اطلاعاتی مختلف، بدون اعمال تغییری در کدهای برنامه می‌باشد (فقط تغییر کانکشن استرینگ، به علاوه تعیین Provider جدید، باید جهت این مهاجرت کفایت کند). بنابراین اگر از View استفاده می‌کنید، این برنامه به SQL Server گره خواهد خورد و دیگر از سایر بانک‌های اطلاعاتی که از این مفهوم پشتیبانی نمی‌کنند، نمی‌توان به سادگی استفاده کرد.



استفاده از فیلدهای XML اس کیوال سرور

در حال حاضر پشتیبانی توکاری توسط EF Code first از فیلدهای ویژه XML اس کیوال سرور وجود ندارد؛ اما استفاده از آن‌ها با رعایت چند نکته ساده، به نحو زیر است:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Xml.Linq;

namespace EF_Sample04.Models
{
public class MyXMLTable
{
public int Id { get; set; }

[Column(TypeName = "xml")]
public string XmlValue { get; set; }

[NotMapped]
public XElement XmlValueWrapper
{
get { return XElement.Parse(XmlValue); }
set { XmlValue = value.ToString(); }
}
}
}


در اینجا توسط TypeName ویژگی Column، نوع توکار xml مشخص شده است. این فیلد در طرف کدهای کلاس‌های برنامه، به صورت string تعریف می‌شود. سپس اگر نیاز بود به این خاصیت توسط LINQ to XML دسترسی یافت، می‌توان یک فیلد محاسباتی را همانند خاصیت XmlValueWrapper فوق تعریف کرد. نکته‌ دیگری را که باید به آن دقت داشت، استفاده از ویژگی NotMapped می‌باشد، تا EF سعی نکند خاصیتی از نوع XElement را (یک CLR Property) به بانک اطلاعاتی نگاشت کند.

و همچنین اگر علاقمند هستید که این قابلیت به صورت توکار اضافه شود، می‌توانید اینجا رای دهید!



نحوه تعریف Composite keys در EF Code first

کلاس نوع فعالیت زیر را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample04.Models
{
public class ActivityType
{
public int UserId { set; get; }
public int ActivityID { get; set; }
}
}

در جدول متناظر با این کلاس، نباید دو رکورد تکراری حاوی شماره کاربری و شماره فعالیت یکسانی باهم وجود داشته باشند. بنابراین بهتر است بر روی این دو فیلد، یک کلید ترکیبی تعریف کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample04.Models;

namespace EF_Sample04.Mappings
{
public class ActivityTypeConfig : EntityTypeConfiguration<ActivityType>
{
public ActivityTypeConfig()
{
this.HasKey(x => new { x.ActivityID, x.UserId });
}
}
}

در اینجا نحوه معرفی بیش از یک کلید را در متد HasKey ملاحظه می‌کنید.

یک نکته:
اینبار اگر سعی کنیم مثلا از متد db.ActivityTypes.Find با یک پارامتر استفاده کنیم، پیغام خطای «The number of primary key values passed must match number of primary key values defined on the entity» را دریافت خواهیم کرد. برای رفع آن باید هر دو کلید، در این متد قید شوند:

var activity1 = db.ActivityTypes.Find(4, 1);

ترتیب آن‌ها هم بر اساس ترتیبی که در کلاس ActivityTypeConfig، ذکر شده است، مشخص می‌گردد. بنابراین در این مثال، اولین پارامتر متد Find، به ActivityID اشاره می‌کند و دومین پارامتر به UserId.


بررسی نحوه تعریف نگاشت جداول خود ارجاع دهنده (Self Referencing Entity)

سناریوهای کاربردی بسیاری را جهت جداول خود ارجاع دهنده می‌توان متصور شد و عموما تمام آن‌ها برای مدل سازی اطلاعات چند سطحی کاربرد دارند. برای مثال یک کارمند را درنظر بگیرید. مدیر این شخص هم یک کارمند است. مسئول این مدیر هم یک کارمند است و الی آخر. نمونه دیگر آن، طراحی منوهای چند سطحی هستند و یا یک مشتری را درنظر بگیرید. مشتری دیگری که توسط این مشتری معرفی شده است نیز یک مشتری است. این مشتری نیز می‌تواند یک مشتری دیگر را به شما معرفی کند و این سلسله مراتب به همین ترتیب می‌تواند ادامه پیدا کند.
در طراحی بانک‌های اطلاعاتی، برای ایجاد یک چنین جداولی، یک کلید خارجی را که به کلید اصلی همان جدول اشاره می‌کند، ایجاد خواهند کرد؛ اما در EF Code first چطور؟

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample04.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }

//public int? ManagerID { get; set; }
public virtual Employee Manager { get; set; }
}
}

در این کلاس، خاصیت Manager دارای ارجاعی است به همان کلاس؛ یعنی یک کارمند می‌تواند مسئول کارمند دیگری باشد. برای تعریف نگاشت‌ این کلاس به بانک اطلاعاتی می‌توان از روش زیر استفاده کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample04.Models;

namespace EF_Sample04.Mappings
{
public class EmployeeConfig : EntityTypeConfiguration<Employee>
{
public EmployeeConfig()
{
this.HasOptional(x => x.Manager)
.WithMany()
//.HasForeignKey(x => x.ManagerID)
.WillCascadeOnDelete(false);
}
}
}

با توجه به اینکه یک کارمند می‌تواند مسئولی نداشته باشد (خودش مدیر ارشد است)، به کمک متد HasOptional مشخص کرده‌ایم که فیلد Manager_Id را که می‌خواهی به این کلاس اضافه کنی باید نال پذیر باشد. توسط متد WithMany طرف دیگر رابطه مشخص شده است.
اگر نیاز بود فیلد Manager_Id اضافه شده نام دیگری داشته باشد، یک خاصیت nullable مانند ManagerID را که در کلاس Employee مشاهده می‌کنید،‌ اضافه نمائید. سپس در طرف تعاریف نگاشت‌ها به کمک متد HasForeignKey، باید صریحا عنوان کرد که این خاصیت، همان کلید خارجی است. از این نکته در سایر حالات تعاریف نگاشت‌ها نیز می‌توان استفاده کرد، خصوصا اگر از یک بانک اطلاعاتی موجود قرار است استفاده شود و از نام‌های دیگری بجز نام‌های پیش فرض EF استفاده کرده است.




مثال‌های این سری رو از این آدرس هم می‌تونید دریافت کنید: (^)

مطالب
تشخیص نقایص تصاویر صفحات سایت با استفاده از jQuery Ajax

این مثال شبیه به مثال بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax است که از ذکر توضیحات مشابه آن، در اینجا خودداری خواهد شد.

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="TestBrokenImages.aspx.cs"
Inherits="testWebForms87.TestBrokenImages" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title>detecting broken images</title>

<script src="jquery.min.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
function errorReplace(arg) {
//ارسال پیغام خطا
$.ajax({
type: "POST",
url: "TestBrokenImages.aspx/GetErros",
data: "{'image': '" + arg.src + "','page':'" + location.href + "'}",
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json"
});
//نمایش تصویری دلخواه بجای نمونه مفقود
$(arg).attr('src', 'missing.png');
}

//بررسی وضعیت تک تک تصاویر پس از بارگذاری کامل صفحه
$(document).ready(function() {
$(window).bind('load', function() {
$('img').each(function() {
if (!this.complete || (!$.browser.msie && (typeof this.naturalWidth == "undefined" || this.naturalWidth == 0))) {
errorReplace(this);
}
});
})
});
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
<img src="img1.png" />
<img src="img2.png" />
</div>
</form>
</body>
</html>

using System;
using System.IO;
using System.Web.Services;

namespace testWebForms87
{
public partial class TestBrokenImages : System.Web.UI.Page
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
}

[WebMethod]
public static void GetErros(string image,string page)
{
//ارسال ایمیل به مسؤول سایت و یا ذخیره خطاها در دیتابیس
}
}
}

در این مثال زمانیکه صفحه کاملا بارگذاری شد، وضعیت تک تک تصاویر بررسی می‌شود، اگر تصویر مفقودی وجود داشت (با اکثر مرورگرها سازگار است)، اطلاعات آن به تابع errorReplace ارسال خواهد شد.
در این تابع با استفاده از jQuery Ajax ، اطلاعات تصویر مفقود و صفحه مربوطه به وب متد GetErros ما ارسال می‌شود. سپس در این متد می‌توان یا آرگومان‌های دریافتی را به صورت یک ایمیل به مسؤول سایت ارسال نمود و یا آن‌ها را جهت بررسی آتی در یک دیتابیس ذخیره کرد.
بدیهی است بجای قرار دادن وب متد فوق در صفحه جاری، می‌توان یک وب سرویس را نیز ایجاد و متد را در آن قرار داد تا نیازی نباشد به ازای هر صفحه سایت یکبار این متد تکرار شود.

اگر موفق به اجرای این مثال نشدید، برای مثال یک break point داخل متد GetErrors قرار دهید و برنامه را در حالت دیباگ در ویژوال استودیو شروع کنید، اگر اتفاق خاصی رخ نداد و به این break point نرسیدید، احتمالا تنظیمات وب کانفیگ شما مناسب نیست. قسمت مربوط به system.web.extensions ، webServices و jsonSerialization باید در وب کانفیگ موجود باشد که VS 2008 این موارد را به صورت خودکار اضافه می‌کند.

مطالب
معرفی Lex.Db
Lex.Db یک بانک اطلاعاتی درون پروسه‌ای (مدفون شده یا embedded) بسیار سریع نوشته شده با سی‌شارپ است. این بانک اطلاعاتی کم حجم، سورس باز بوده و مجوز استفاده از آن LGPL است. به این معنا که استفاده از اسمبلی‌های آن در هر نوع پروژه‌ای آزاد است.
نکته مهم آن سازگاری با برنامه‌های دات نت 4 به بعد، همچنین برنامه‌های ویندوز 8، سیلورلایت 5، ویندوز فون 8 و همچنین اندروید (از طریق Mono) است. به علاوه چون با دات نت تهیه شده است، دیگر نیازی نیست دو نگارش 32 بیتی و 64 بیتی آن توزیع شوند و به این ترتیب مشکلات توزیع بانک‌های اطلاعاتی native مانند SQLite را ندارد ( و مطابق ادعای نویسنده آلمانی آن، از SQLite سریعتر است).
API این بانک اطلاعاتی، هر دو نوع متدهای synchronous  و  asynchronous را شامل می‌شود؛ به همین جهت با برنامه‌های ویندوز 8 و سیلورلایت نیز سازگاری دارد.
Lex.Db از برنامه‌های چندریسمانی و همچنین استفاده از یک بانک اطلاعاتی آن توسط چندین پروسه همزمان نیز پشتیبانی می‌کند.
در ادامه مروری خواهیم داشت بر نحوه استفاده از آن در حالت طراحی رابطه‌ای؛ از این جهت که فعلا به ظاهر این بانک اطلاعاتی روابط را پشتیبانی نمی‌کند، اما در عمل پیاده سازی آن مشکل نیست.

دریافت Lex.Db

برای دریافت Lex.Db، دستور ذیل را در خط فرمان پاورشل نیوگت وارد نمائید:
 PM> Install-Package Lex.Db
بسته به نوع پروژه شما (دات نت یا WinRT یا ...)، اسمبلی متناسبی به پروژه اضافه خواهد شد.


مدل‌های برنامه

    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class Customer
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string City { get; set; }
    }

    public class Order
    {
        public int Id { get; set; }
        public int? CustomerFK { get; set; }
        public int[] ProductsFK { get; set; }
    }
مدل‌های برنامه آزمایشی مطلب جاری را در اینجا ملاحظه می‌کنید. برای طراحی روابط یک به صفر یا یک و همچنین یک به چند، تنها کافی است کلیدهای اصلی یا آرایه‌ای از کلیدهای اصلی مرتبط را در اینجا ذخیره کنیم، که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس Order ملاحظه می‌کنید.


آغاز بانک اطلاعاتی

    public static class Database
    {
        public static DbInstance Instance { get; private set; }

        public static DbTable<Product> Products { get; private set; }
        public static DbTable<Order> Orders { get; private set; }
        public static DbTable<Customer> Customers { get; private set; }

        /// <summary>
        /// سازنده استاتیکی که در طول عمر برنامه فقط یکبار اجرا می‌شود
        /// </summary>
        static Database()
        {
            createDb();
            getTables();
        }

        private static void getTables()
        {
            Products = Instance.Table<Product>();
            Customers = Instance.Table<Customer>();
            Orders = Instance.Table<Order>();
        }

        private static void createDb()
        {
            Instance = new DbInstance(Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, "LexDbTests"));

            Instance.Map<Product>()
                    .WithIndex("NameIdx", x => x.Name)
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Map<Order>()
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Map<Customer>()
                    .WithIndex("NameIdx", x => x.Name)
                    .WithIndex("CityIdx", x => x.City)
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Initialize();
        }
    }
کلاس دیتابیس و سازنده آن، استاتیک تعریف شده‌اند؛ تا در طول عمر برنامه تنها یکبار وهله سازی شوند. new DbInstance یک وهله جدید از بانک اطلاعاتی را آغاز می‌کند. سازنده آن، مسیر پوشه‌ای که فایل‌های این بانک اطلاعاتی در آن ذخیره خواهند شد را دریافت می‌کند. Lex.Db به ازای هر کلاس مدلی که به آن معرفی شود، دو فایل data و index را ایجاد می‌کند.
سپس توسط وهله‌ای از بانک اطلاعاتی که ایجاد کردیم، کار معرفی خواص مدل‌های برنامه توسط متد Map و Automap انجام می‌شود. متد Automap خاصیت primary key کلاس را دریافت کرده و همچنین پارامتر دوم آن مشخص می‌کند که آیا این کلید اصلی به صورت خودکار ایجاد شود یا خیر. به علاوه در همینجا می‌توان روی فیلدهای مختلف، ایندکس نیز ایجاد کرد. متد WithIndex یک نام دلخواه را دریافت کرده و سپس خاصیتی را که باید بر روی آن ایندکس ایجاد شود، دریافت می‌کند.
در نهایت متد Initialize باید فراخوانی گردد. البته اگر برنامه شما WinRT است، این متد Initialize Async خواهد بود.
جداول نیز بر اساس مدل‌های برنامه از طریق متد Instance.Table در دسترس قرار گرفته‌اند.

افزودن اطلاعات به بانک اطلاعاتی
        private static void addData()
        {
            var customer1 = new Customer { Name = "customer1", City = "City1" };
            var customer2 = new Customer { Name = "customer2", City = "City2" };
            Database.Instance.Save(customer1, customer2); // automatic Id assignment after Save

            var product1 = new Product { Name = "product1" };
            var product2 = new Product { Name = "product2" };
            Database.Instance.Save(product1, product2); // automatic Id assignment after Save

            var order1 = new Order { CustomerFK = customer1.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id } };
            var order2 = new Order { CustomerFK = customer2.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id, product2.Id } };
            Database.Instance.Save(order1, order2); // automatic Id assignment after Save
        }
اکنون که کار آغاز بانک اطلاعاتی صورت گرفت، برای افزودن اطلاعات از متد Database.Instance.Save می‌توان استفاده کرد (در برنامه‌های WinRT از  متد Save Async استفاده کنید).
در اینجا نیازی به ذکر Id نمونه‌های ساخته شده نیست؛ از این جهت که در حین عملیات Save، به صورت خودکار انتساب خواهند یافت.
همچنین نحوه مقدار دهی کلیدهای خارجی نیز با استفاده از همین کلیدهای اصلی آماده شده است.


واکشی تمام اطلاعات

        private static void loadAll()
        {
            var orders = Database.Orders.LoadAll();
            foreach (var order in orders)
            {
                // نحوه دریافت اطلاعات مشتری بر اساس کلید خارجی ثبت شده
                var orderCustomer = Database.Customers.LoadByKey(order.CustomerFK.Value);
                Console.WriteLine("Order Id: {0}, Customer: {1} ({2}) {3}", order.Id, orderCustomer.Name, orderCustomer.Id, orderCustomer.City);

                // نحوه بازیابی لیستی از اشیاء مرتبط از طریق آرایه‌ای از کلیدهای خارجی ثبت شده
                var orderProducts = Database.Products.LoadByKeys(order.ProductsFK);
                foreach (var product in orderProducts)
                {
                    Console.WriteLine("  Product Id: {0}, Name: {1}", product.Id, product.Name);
                }
            }
        }
بانک اطلاعاتی آغاز شد؛ تعدادی رکورد نیز در آن ثبت گردید. اکنون برای بازیابی اطلاعات می‌توان از متدهای در دسترس جداول کلاس Database استفاده کرد. برای مثال متد LoadAll تمام رکوردهای یک جدول را واکشی می‌کند (در برنامه‌های WinRT این متد LoadAll Async خواهد بود).
سپس با استفاده از متدهای LoadByKey و LoadByKeys، به سادگی می‌توان اشیاء مرتبط با هر سفارش را نیز واکشی کرد.


استفاده از ایندکس‌ها برای کوئری گرفتن

        private static void queryingByAnIndex()
        {
            var name = "customer1";
            var customersList = Database.Customers
                                        .IndexQueryByKey("NameIdx", name)
                                        .ToList();
            foreach (var person in customersList)
            {
                Console.WriteLine(person.Name);
            }
        }
در ابتدای بحث، توسط متد WithIndex، تعدادی ایندکس را نیز تعریف کردیم. اکنون توسط این ایندکس‌ها و متد IndexQueryByKey، می‌توان کوئری‌هایی بسیار سریع را تهیه کرد.
            // Using Take and Skip
            var list1 = Database.Orders.Query<int>() // primary idx
                                       .Take(1).Skip(2).ToList();

            // Querying Between Ranges 
            var list2 = Database.Customers
                                .IndexQuery<string>("NameIdx")
                                .GreaterThan("a", orEqual: true).LessThan("d").ToList();
همچنین در اینجا متدهایی مانند Take و Skip و یا جستجو در یک بازه توسط متدهای GreaterThan و LessThan نیز پشتیبانی می‌شوند.


حذف رکوردها
        private static void deletingRecords()
        {
            Database.Customers.DeleteByKey(key: 1);

            var customers = Database.Customers.LoadByKeys(new[] { 1, 2 });
            Database.Customers.Delete(customers);
        }
برای حذف رکوردها از متدهای DeleteByKey و یا Delete می‌توان استفاده کرد. متد Delete می‌تواند آرایه‌ای از اشیاء را نیز قبول کند.
و اگر خواستید کل بانک اطلاعاتی را خالی کنید، متد Database.Instance.Purge اینکار را انجام خواهد داد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
Program-LexDb.cs
 
مطالب
اصلاح daylight saving time ویندوز تا 90 سال بعد
چند سالی هست (از سال 2009) که آپدیت‌های daylight saving time ویندوز شامل حال تنظیمات رسمی ایران نمی‌شود. برای نمونه، همین یکی دو روز قبل بود که ساعت ویندوز به صورت خودکار تغییر کرد؛ درحالیکه باید در انتهای روز 30 شهریور اینکار صورت می‌گرفت.
اطلاعات daylight saving time یا بازه صرفه جویی زمانی ویندوز در دو مدخل رجیستری زیر ثبت می‌شوند:
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SYSTEM\CurrentControlSet\Control\TimeZoneInformation]
[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Windows NT\CurrentVersion\Time Zones\Iran Standard Time]



تصویر سوم مرتبط است به ویندوزهای ویستا به بعد که مفهوم dynamic daylight saving time در آن‌ها معرفی شده است.
در اینجا یک نمونه اطلاعات زمانی ثبت شده مرتبط با ایران را مشاهده می‌کنید:
Windows Registry Editor Version 5.00

[HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Windows NT\CurrentVersion\Time Zones\Iran Standard Time]
"Display"="(GMT+03:30) Tehran"
"Dlt"="Iran Daylight Time"
"Std"="Iran Standard Time"
"MapID"="-1,72"
"Index"=dword:000000a0
"TZI"=hex:2e,ff,ff,ff,00,00,00,00,c4,ff,ff,ff,00,00,09,00,04,00,03,00,17,00,3b,\
  00,3b,00,00,00,00,00,03,00,02,00,03,00,17,00,3b,00,3b,00,00,00
TZI ایی که در اینجا وجود دارد، دارای یک چنین ساختاری است:
using System.Runtime.InteropServices;

namespace TimeZoneInfo.Core
{
    [StructLayout(LayoutKind.Sequential)]
    public struct TZI
    {
        public int Bias;
        public int StandardBias;
        public int DaylightBias;
        public SystemTime StandardDate;
        public SystemTime DaylightDate;
    }
}
و SystemTime آن نیز به نحو زیر تعریف شده است:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace TimeZoneInfo.Core
{
    [StructLayoutAttribute(LayoutKind.Sequential)]
    public struct SystemTime
    {
        public short Year;
        public short Month;
        public short DayOfWeek;
        public short Day;
        public short Hour;
        public short Minute;
        public short Second;
        public short Milliseconds;
    }
}
برای مثال اگر اطلاعات درج شده در TZI به صورت زیر باشد:
2C 01 00 00 00 00 00 00
C4 FF FF FF 00 00 0A 00
00 00 05 00 02 00 00 00
00 00 00 00 00 00 04 00
00 00 01 00 02 00 00 00
00 00 00 00
نمونه رمزگشایی شده آن به نحو ذیل خواهد بود:
(little-endian)   => (big-endian)
  2C 01 00 00     => 00 00 01 2C = 300 Bias
  00 00 00 00     => 00 00 00 00 = 0 Std Bias
  C4 FF FF FF     => FF FF FF C4 = 4294967236 Dlt Bias
( SYSTEM TIME ) StandardDate
  00 00           => 00 00 = Year
  0A 00           => 00 0A = Month
  00 00           => 00 00 = Day of Week
  05 00           => 00 05 = Day
  02 00           => 00 02 = Hour
  00 00           => 00 00 = Minutes
  00 00           => 00 00 = Seconds
  00 00           => 00 00 = Milliseconds
( SYSTEM TIME ) DaylightDate
  00 00           => 00 00 = Year
  04 00           => 00 04 = Month
  00 00           => 00 00 = Day of Week
  01 00           => 00 01 = Day
  02 00           => 00 02 = Hour
  00 00           => 00 00 = Minutes
  00 00           => 00 00 = Seconds
  00 00           => 00 00 = Milliseconds
در ساختار SystemTime متناظر با TZI، فیلد Day دارای مقدار روز در یک ماه نیست. به معنای شماره هفته است. مثلا پنج شنبه (DayOfWeek) هفته سوم (Day) ماه 9 سال 2012.
همچنین Day از یک شروع می‌شود و DayOfWeek از صفر. Year اگر صفر وارد شود به معنای زمان نسبی است و برای سال بعد نیز می‌تواند کاربرد داشته باشد (و عموما صفر تعریف شده است).
بنابراین برای تبدیل DateTime به SystemTime سازگار با TZI به فرمول زیر خواهیم رسید:
        public static SystemTime ToSystemTime(DateTime time)
        {
            var result = new SystemTime
            {
                Year = 0, // سال نسبی وارد می‌شود نه مطلق
                Month = (short)time.Month,
                DayOfWeek = (short)time.DayOfWeek,
                Hour = (short)time.Hour,
                Minute = (short)time.Minute,
                Second = (short)time.Second,
                Milliseconds = (short)time.Millisecond
            };

            int weekdayOfMonth = 1; // شماره هفته است نه شماره روز
            for (int dd = time.Day; dd > 7; dd -= 7)
                weekdayOfMonth++;

            result.Day = (short)weekdayOfMonth;

            return result;
        }
در ادامه نیاز خواهیم داشت تا ساختار TZI سفارشی و بازسازی شده خودمان را بتوانیم به آرایه‌ای از بایت‌ها تبدیل کنیم تا بتوان در همان مدخل رجیستری نوشت. اینکار را توسط متد SerializeByteArray زیر می‌توان انجام داد:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace TimeZoneInfo.Core
{
    public static class ByteUtils
    {
        public static Byte[] SerializeByteArray<T>(T msg) where T : struct
        {
            int objsize = Marshal.SizeOf(typeof(T));
            Byte[] ret = new Byte[objsize];

            IntPtr buff = Marshal.AllocHGlobal(objsize);
            Marshal.StructureToPtr(msg, buff, true);
            Marshal.Copy(buff, ret, 0, objsize);
            Marshal.FreeHGlobal(buff);

            return ret;
        }
    }
}
و اگر اینکار را تا بیش از 90 سال بعد بر اساس تاریخ ایران انجام داده و مداخل رجیستری ویندوز را تکمیل کنیم، خروجی آن فایل reg زیر خواهد بود که به سادگی با کلیک راست و انتخاب گزینه‌ی merge به رجیستری ویندوز اضافه شده و تا چندین سال بعد، مشکل تنظیمات DST را برطرف خواهد کرد:
پس از اعمال تغییرات فوق، نیاز است یکبار ویندوز را ری استارت کنید.
مطالب
کاهش تعداد بار تعریف using ها در C# 10.0 و NET 6.0.
در مطلب «روش بازگشت به قالب‌های کلاسیک پروژه‌ها در دات نت 6» مشاهده کردیم که قالب پیش‌فرض یک برنامه‌ی کنسول دات نت 6، چنین فایل Program.cs ای را تولید می‌کند:
// See https://aka.ms/new-console-template for more information
Console.WriteLine("Hello, World!");
که در حقیقت همان اجبار به استفاده‌ی از سبک «Top Level Programs» ارائه شده‌ی در C# 9.0 است. اما اگر به همین دو سطر هم دقت کنید، یک تفاوت مهم را با نمونه‌ی C# 9.0 دارد و آن هم عدم ذکر عبارت using System در ابتدای آن است. علت اینجا است که فایل csproj پیش‌فرض پروژه‌های مبتنی بر NET 6.0.، دو تغییر مهم دیگر را هم دارند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>
الف) فعال بودن nullable reference types که در C# 8.0 ارائه شد.
ب) فعال بودن ImplicitUsings که مختص به C# 10.0 است.


بررسی مفهوم  global using directives در C# 10.0

هدف اصلی از وجود Using directives در زبان #C که از نگارش 1 آن در دسترس هستند، خلاصه نویسی نام طولانی اشیاء و متدها است. برای مثال نام اصلی متد Console.WriteLine به صورت System.Console.WriteLine است که با درج فضای نام System در ابتدای فایل، می‌توان از ذکر مجدد آن جلوگیری کرد. از این دست می‌توان به نوع System.Collections.Generic.List نیز اشاره کرد که کمتر کسی علاقمند است تا این نام طولانی را تایپ کند. به همین جهت با استفاده از یک using directive متناظر با فضای نام System.Collections.Generic، ذکر نام این نوع، به List خلاصه می‌شود.
طراحی دات نت 6 مبتنی بر سبک minimalism است! برای نمونه خلاصه کردن نزدیک به 10 سطر فایل Program.cs کلاسیک، به تنها یک سطر که به همراه ذکر using System در ابتدای آن هم نیست. در C# 10.0 دیگر نیازی نیست تا برای مثال ذکر using System را در ده‌ها و یا صدها فایل، بارها و بارها تکرار کرد. برای اینکار تنها کافی است یکبار آن‌را به صورت global تعریف کنیم و پس از آن دیگر نیازی به ذکر آن در کل پروژه نیست:
global using System;
می‌توان این سطر را در ابتدای یک تک فایل cs. قرار داد و ذکر آن به معنای الحاق خودکار آن، در ابتدای تک تک فایل‌های cs. برنامه است.

چند نکته:
- امکان ترکیب global using‌ها و using‌ها معمولی در یک فایل هست.
- امکان تعریف global using‌های استاتیک نیز پیش‌بینی شده‌است:
global using static System.Console;
که برای نمونه در این حالت بجای ذکر Console.WriteLine، تنها ذکر نام متد WriteLine در سراسر برنامه کفایت می‌کند.


مفهوم جدید implicit global using directives در C# 10.0 و به کمک NET SDK 6.0.

تا اینجا دریافتیم که می‌توان دایرکتیوهای سراسری using را در برنامه به صورت دستی تعریف و استفاده کرد. اما ... پروژه‌ی کنسولی که به صورت پیش‌فرض توسط NET SDK 6.0. ایجاد می‌شود، به همراه هیچ global using ای نیست. این مورد توسط تنظیم زیر که جزئی از NET SDK 6.0. است، فعال می‌شود:
<ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
زمانیکه ImplicitUsings را در فایل csproj برنامه فعال می‌کنیم، یعنی قرار است از یکسری global using‌های از پیش تعریف شده‌ی توسط SDK استفاده کنیم. بنابراین «global using directives» جزئی از ویژگی‌های جدید C# 10.0 است اما « implicit global using directives» تنها یک لطف ارائه شده‌ی توسط NET SDK. است. برای یافتن لیست آن‌ها، پروژه را build کرده و سپس به پوشه‌ی obj\Debug\net6.0 مراجعه کنید. در اینجا به دنبال فایلی مانند MyProjectName. GlobalUsings.g.cs بگردید. محتویات آن به صورت زیر است:
// <auto-generated/>
global using global::System;
global using global::System.Collections.Generic;
global using global::System.IO;
global using global::System.Linq;
global using global::System.Net.Http;
global using global::System.Threading;
global using global::System.Threading.Tasks;
این‌ها همان global using هایی هستند که با فعالسازی تنظیم ImplicitUsings در فایل csproj، به صورت خودکار توسط NET SDK. تولید و به برنامه الحاق می‌شوند.
البته این فایل ویژه به ازای نوع‌های پروژه‌های مختلف، محتوای متفاوتی را دارد. برای مثال در برنامه‌های ASP.NET Core، چنین محتوای پیش‌فرضی را پیدا می‌کند:
// <autogenerated />
global using global::System;
global using global::System.Collections.Generic;
global using global::System.IO;
global using global::System.Linq;
global using global::System.Net.Http;
global using global::System.Threading;
global using global::System.Threading.Tasks;
global using global::System.Net.Http.Json;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Builder;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Hosting;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Http;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Routing;
global using global::Microsoft.Extensions.Configuration;
global using global::Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
global using global::Microsoft.Extensions.Hosting;
global using global::Microsoft.Extensions.Logging;
این تعاریف در اصل در پوشه‌ی C:\Program Files\dotnet\sdk\6.0.100-rc.2.21505.57\Sdks\Microsoft.NET.Sdk\targets و در فایل Microsoft.NET.GenerateGlobalUsings.targets آن قرار دارند.


روش حذف و یا اضافه‌ی global using‌های پیش‌فرض

اگر به هر دلیلی نمی‌خواهید تعدادی از global usingهای پیش‌فرض به همراه گزینه‌ی ImplicitUsings استفاده کنید، می‌توانید آن‌ها را در فایل csproj به صورت زیر، Remove و یا حتی موارد جدیدی را Include کنید:
<ItemGroup>
   <Import Remove="System.Threading" />
   <Import Include="Microsoft.Extensions.Logging" />
</ItemGroup>
یکی از کاربردهای این قابلیت، تولید کتابخانه‌های multi-target است که می‌توان توسط Conditionها، فضاهای نامی را که نباید برای target خاصی include کرد، مشخص نمود:
<ItemGroup Condition="'$(TargetFramework)' == 'net472'">
</ItemGroup>
مطالب
معرفی کتابخانه‌ی OxyPlot
برای ترسیم نمودار در برنامه‌های WPF، چندین کتابخانه‌ی سورس باز مانند GraphIT ، Sparrow Toolkit ، Dynamic Data Display و ... OxyPlot وجود دارند. در بین این‌ها، کتابخانه‌ی OxyPlot دارای این مزایا است:
- دارای مجوز MIT است. (مجاز هستید از آن در هر نوع برنامه‌ای استفاده کنید)
- cross-platform است. به این معنا که دات نت، WinRT و Xamarin را به خوبی پشتیبانی می‌کند.
- WPF و همچنین WinForms تا Xamarin.Android را پوشش می‌دهد.
- بسته‌های اصلی NuGet آن تا به امروز نزدیک به 40 هزار بار دریافت شده‌اند.
- انجمن فعالی دارد.
- بسیار بسیار غنی است. تا حدی که مرور سطحی مجموعه مثال‌های آن شاید چند ساعت وقت را به خود اختصاص دهد.
- طراحی آن به نحوی است که با الگوی MVVM کاملا سازگاری دارد.
- به صورت متناوبی به روز شده و نگهداری می‌شود.


این برنامه (تصویر فوق) که حاوی مرورگر مثال‌های آن است، در پوشه‌ی Source\Examples\WPF\ExampleBrowser سورس‌های آن قرار دارد.

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به نحوه‌ی استفاده از OxyPlot در برنامه‌های WPF جهت رسم نموداری بلادرنگ که اطلاعات آن در زمان اجرای برنامه تهیه شده و در همین حین نیز تغییر می‌کنند.


دریافت بسته‌های نیوگت OxyPlot

برای دریافت دو بسته‌ی OxyPlot.Core و OxyPlot.Wpf تنها کافی است دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت اجرا کنیم:
 PM> install-package OxyPlot.Wpf


افزودن تعاریف چارت به View

<Window x:Class="OxyPlotWpfTests.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:oxy="http://oxyplot.org/wpf"
        xmlns:oxyPlotWpfTests="clr-namespace:OxyPlotWpfTests"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Window.Resources>
        <oxyPlotWpfTests:MainWindowViewModel x:Key="MainWindowViewModel" />
    </Window.Resources>
    <Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource MainWindowViewModel}}">
        <oxy:PlotView Model="{Binding PlotModel}"/>
    </Grid>
</Window>
ابتدا باید فضای نام oxy اضافه شود. پس از آن oxy:PlotView به صفحه اضافه شده و سپس Model آن از ViewModel برنامه تعذیه می‌گردد.


ساختار کلی ViewModel برنامه

کار ViewModel متصل شده به View فوق، مقدار دهی PlotModel است.
public class MainWindowViewModel
{
   public PlotModel PlotModel { get; set; } 

یک نکته‌ی کاربردی

اگر هیچ ایده‌ای نداشتید که این PlotModel را چگونه باید مقدار دهی کرد، به همان برنامه‌ی ExampleBrowser ابتدای مطلب مراجعه کنید.


مثال‌های اجرای شد‌ه‌ی آن یک برگه‌ی نمایشی و یک برگه‌ی Code دارند. خروجی این متدها را اگر به خاصیت PlotModel فوق انتساب دهید ... یک چارت کامل خواهید داشت.


مراحل ساخت یک  PlotModel

ابتدا نیاز است یک وهله‌ی جدید از PlotModel را ایجاد کنیم:

        private void createPlotModel()
        {
            PlotModel = new PlotModel
            {
                Title = "سری خطوط",
                Subtitle = "Pan (right click and drag)/Zoom (Middle click and drag)/Reset (double-click)"
            };
            PlotModel.MouseDown += (sender, args) =>
            {
                if (args.ChangedButton == OxyMouseButton.Left && args.ClickCount == 2)
                {
                    foreach (var axis in PlotModel.Axes)
                        axis.Reset();

                    PlotModel.InvalidatePlot(false);
                }
            };
        }
PlotModel در برگیرنده‌ی محورها، نقاط و تمام ناحیه‌ی چارت است. در اینجا عنوان و زیرعنوان نمودار، مقدار دهی شده‌اند. همچنین در همین ViewModel بدون نیاز به مراجعه به View، می‌توان به رخدادهای مختلف OxyPlot دسترسی داشت. برای مثال می‌خواهیم اگر کاربر دو بار بر روی چارت کلیک کرد، کلیه اعمال zoom و pan آن به حالت اول برگردانده شوند.
برای pan، کافی است دکمه‌ی سمت راست ماوس را نگه داشته و بکشید. به این ترتیب می‌توانید نمودار را بر روی محورهای X و Y حرکت دهید.
برای zoom نیاز است دکمه‌ی وسط ماوس را نگه داشته و بکشید. ناحیه‌ای که در این حالت نمایان می‌گردد، محل بزرگنمایی نهایی خواهد بود.
این دو قابلیت به صورت توکار در OxyPlot قرار دارند و نیازی به کدنویسی برای فعال سازی آن‌ها نیست.



افزودن محورهای X و Y

محور X در مثال ما، از نوع LinearAxis است. بهتر است متغیر آن‌را در سطح کلاس تعریف کرد تا بتوان از آن در سایر قسمت‌های چارت نیز بهره گرفت:
       readonly LinearAxis _xAxis = new LinearAxis();
        private void addXAxis()
        {
            _xAxis.Minimum = 0;
            _xAxis.MaximumPadding = 1;
            _xAxis.MinimumPadding = 1;
            _xAxis.Position = AxisPosition.Bottom;
            _xAxis.Title = "X axis";
            _xAxis.MajorGridlineStyle = LineStyle.Solid;
            _xAxis.MinorGridlineStyle = LineStyle.Dot;
            PlotModel.Axes.Add(_xAxis);
        }
در اینجا مقدار خاصیت Position، مشخص می‌کند که این محور در کجا باید قرار گیرد. اگر مقدار دهی نشود، محور Y را تشکیل خواهد داد.
مقدار دهی GridlineStyleها سبب ایجاد یک Grid خاکستری در نمودار می‌شوند.
در آخر نیاز است این محور به محورهای  PlotModel اضافه شود.

تعریف محور Y نیز به همین نحو است. اگر مقدار خاصیت Position ذکر نشود، این محور در سمت چپ صفحه قرار می‌گیرد:
        readonly LinearAxis _yAxis = new LinearAxis();
        private void addYAxis()
        {
            _yAxis.Minimum = 0;
            _yAxis.Title = "Y axis";
            _yAxis.MaximumPadding = 1;
            _yAxis.MinimumPadding = 1;
            _yAxis.MajorGridlineStyle = LineStyle.Solid;
            _yAxis.MinorGridlineStyle = LineStyle.Dot;
            PlotModel.Axes.Add(_yAxis);
        }


افزودن تعاریف سری‌های خطوط

در تصویر فوق، دو سری خط را ملاحظه می‌کنید. تعاریف پایه سری اول آن به این صورت است:
        readonly LineSeries _lineSeries1 = new LineSeries();
        private void addLineSeries1()
        {
            _lineSeries1.MarkerType = MarkerType.Circle;
            _lineSeries1.StrokeThickness = 2;
            _lineSeries1.MarkerSize = 3;
            _lineSeries1.Title = "Start";
            _lineSeries1.MouseDown += (s, e) =>
            {
                if (e.ChangedButton == OxyMouseButton.Left)
                {
                    PlotModel.Subtitle = "Index of nearest point in LineSeries: " + Math.Round(e.HitTestResult.Index);
                    PlotModel.InvalidatePlot(false);
                }
            };
            PlotModel.Series.Add(_lineSeries1);
        }
مقدار خاصیت MarkerType، نحوه‌ی نمایش نقاط اضافه شده را مشخص می‌کند. خاصیت Title، عنوان آن‌را که در کنار صفحه نمایش داده شده، تعیین کرده و در آخر، این سری نیز باید به سری‌های PlotModel اضافه گردد.
هر سری دارای خاصیت MouseDown نیز هست. برای مثال اگر علاقمندید که کلیک کاربر بر روی نقاط مختلف را دریافت کرده و سپس بر این اساس، اطلاعات خاصی را نمایش دهید، می‌توانید از مقدار e.HitTestResult.Index استفاده کنید. در اینجا ایندکس نزدیک‌ترین نقطه به محل کلیک کاربر یافت می‌شود.

تعاریف اولیه سری دوم نیز به همین ترتیب هستند:
        readonly LineSeries _lineSeries2 = new LineSeries();
        private void addLineSeries2()
        {
            _lineSeries2.MarkerType = MarkerType.Circle;
            _lineSeries2.Title = "End";
            _lineSeries2.StrokeThickness = 2;
            _lineSeries2.MarkerSize = 3;
            _lineSeries2.MouseDown += (s, e) =>
            {
                if (e.ChangedButton == OxyMouseButton.Left)
                {
                    PlotModel.Subtitle = "Index of nearest point in LineSeries: " + Math.Round(e.HitTestResult.Index);
                    PlotModel.InvalidatePlot(false);
                }
            };
            PlotModel.Series.Add(_lineSeries2);
        }


به روز رسانی دستی OxyPlot

پس از نمایش اولیه OxyPlot، هر تغییری که در اطلاعات آن صورت گیرد، نمایش داده نخواهد شد. برای به روز رسانی آن فقط کافی است متد PlotModel.InvalidatePlot را فراخوانی نمائید. برای نمونه در متدهای فوق، کلیک ماوس، پس از رسم نمودار انجام می‌شود. بنابراین اگر نیاز است زیرعنوان نمودار تغییر کند، باید متد PlotModel.InvalidatePlot نیز فراخوانی گردد.


ایجاد یک تایمر برای افزودن نقاط به صورت پویا

در ادامه می‌خواهیم نقاطی را به صورت پویا به نمودار اضافه کنیم. نمایش یکباره نمودار، نکته‌ی خاصی ندارد. تنها کافی است توسط lineSeries1.Points.Add یک سری DataPoint را اضافه کنید. این نقاط در زمان نمایش View، به یکباره نمایش داده خواهند شد. اما در اینجا ابتدا یک چارت خالی نمایش داده می‌شود و سپس قرار است نقاطی به آن اضافه شوند.
        private int _xMax;
        private int _yMax;
        private bool _haveNewPoints;
        private void addPoints()
        {
            var timer = new DispatcherTimer {Interval = TimeSpan.FromSeconds(1)};
            var rnd = new Random();
            var x = 1;
            updateXMax(x);
            timer.Tick += (sender, args) =>
            {
                var y1 = rnd.Next(100);
                updateYMax(y1);
                _lineSeries1.Points.Add(new DataPoint(x, y1));

                var y2 = rnd.Next(100);
                updateYMax(y2);
                _lineSeries2.Points.Add(new DataPoint(x, rnd.Next(y2)));

                x++;

                updateXMax(x);
                _haveNewPoints = true;
            };
            timer.Start();
        }

        private void updateXMax(int value)
        {
            if (value > _xMax)
            {
                _xMax = value;
            }
        }

        private void updateYMax(int value)
        {
            if (value > _yMax)
            {
                _yMax = value;
            }
        }
چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
- افزودن نقاط جدید توسط متدهای lineSeries1.Points.Add انجام می‌شوند.
- مقادیر max محورهای x و y را نیز ذخیره می‌کنیم. اگر نقاط برنامه پویا نباشند، OxyPlot به صورت خودکار نمودار را با مقیاس درستی ترسیم می‌کند. اما اگر نقاط پویا باشند، نیاز است حداکثر محورهای x و y را به صورت دستی در آن تنظیم کنیم. به همین جهت متدهای updateXMax و updateYMax در اینجا فراخوانی شده‌اند.
- به روز رسانی ظاهر چارت، توسط متد زیر انجام می‌شود:
        private readonly Stopwatch _stopwatch = new Stopwatch();
        private void updatePlot()
        {
            CompositionTarget.Rendering += (sender, args) =>
            {
                if (_stopwatch.ElapsedMilliseconds > _lastUpdateMilliseconds + 2000 && _haveNewPoints)
                {
                    if (_yMax > 0 && _xMax > 0)
                    {
                        _yAxis.Maximum = _yMax + 3;
                        _xAxis.Maximum = _xMax + 1;
                    }

                    PlotModel.InvalidatePlot(false);

                    _haveNewPoints = false;
                    _lastUpdateMilliseconds = _stopwatch.ElapsedMilliseconds;
                }
            };
        }
کل کاری که در اینجا انجام شده، فراخوانی کنترل شده‌ی PlotModel.InvalidatePlot هر دو ثانیه یکبار است. CompositionTarget.Rendering بر اساس رندر View، عمل کرده و از آن می‌توان برای به روز رسانی نمایشی چارت استفاده کرد. اگر متد PlotModel.InvalidatePlot را دقیقا در زمان افزودن نقاط فراخوانی کنیم به CPU Usage بالایی خواهیم رسید. به همین جهت نیاز است فراخوانی آن کنترل شده و در فواصل زمانی مشخصی باشد. همچنین اگر نقطه‌ای اضافه نشده (بر اساس مقدار haveNewPoints)، به روز رسانی انجام نخواهد شد.
نکته‌ی دیگری که در متد updatePlot فوق درنظر گرفته شده‌است، تغییر مقدار Maximum محورهای x و y بر اساس حداکثرهای نقاط اضافه شده‌است. به این ترتیب نمودار به صورت خودکار جهت نمایش کل اطلاعات، تغییر اندازه خواهد داد.
البته همانطور که عنوان شد، تمام این تهمیدات برای نمایش نمودارهای بلادرنگ است. اگر کار مقدار دهی Points.Add را فقط یکبار در سازنده‌ی ViewModel انجام می‌دهید، نیازی به این نکات نخواهید داشت.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
OxyPlotWpfTests.zip
مطالب
breeze js به همراه ایجاد سایت آگهی قسمت دوم
نصب: پکیج‌های متنوعی از breeze وجود دارند. برای ما بسته‌ی زیر بهترین انتخاب می‌باشد. با نصب پکیج زیر، breeze در سمت سرور و کلاینت، به همراه ASP.NET Web API 2.2 and Entity Framework 6 نصب می‌شود:
Install-Package Breeze.WebApi2.EF6
بعد از نصب، دو فایل جاوا اسکریپتی به پروژه اضافه میشوند: breeze.debug.js  فایل اصلی breeze می‌باشد که از Backbone و Knockout پشتیبانی می‌کند و breeze.min.js که فایل فشرده شده breeze.debug میباشد. برای بهتر کار کردن با angularjs و breezejs، کتابخانه‌ی Breeze.Angular را  نصب نمایید. یکی از مواردی که این سرویس برای ما انجام می‌دهد،interceptor ایی را برای درخواست‌های http فعال می‌کند. یکی از موارد استفاده‌ی آن، ارسال token امنیتی، قبل از درخواست‌های breeze به کنترلر میباشد:
var instance = breeze.config.initializeAdapterInstance("ajax", "angular");
instance.setHttp($http);
Install-Package Breeze.Angular
 قلب تپنده‌ی breezejs در کلاینت EntityManager است که نقش data context را در کلاینت، بازی می‌کند. به برخی از خصوصیات آن می‌پردازیم:
  var manager = new breeze.EntityManager({  
  dataService: dataService,          
  metadataStore: metadataStore,                     
  saveOptions: new breeze.SaveOptions({    allowConcurrentSaves: true, tag: [{}] })   
                 });

var dataService = new breeze.DataService({  
serviceName: "/breeze/"+ "Automobile",             
hasServerMetadata: false,
namingConvention: breeze.NamingConvention.camelCase        
});
var metadataStore = new breeze.MetadataStore({});

- serviceName: نام سرویس دهنده یا کنترلر سمت سرور میباشد. درمورد کنترلر سمت سرور کمی جلوتر بحث می‌کنیم.
- metadataStore: اطلاعاتی را در مورد تمام آبجکت‌ها (جداول دیتابیس) می‌دهد. مثل نام فیلدها، نوع فیلدها و...
برای کار با متادیتا دو راه وجود دارد:
1- متا دیتا را خودتان در سمت کلاینت ایجاد نمایید:
var myMetadataStore = new breeze.MetadataStore();
myMetadataStore.addEntityType({...});
یا برای اضافه کردن فیلد شهر به جدول customer:
 var customer = function () {
                    this.City = "";
                };
myMetadataStore.registerEntityTypeCtor("Customer", customer);
2- اطلاعات  را از سرور دریافت  نمایید. در این صورت  کنترلر شما باید دارای متد Metadata باشد. بنابراین کنترلی را در سرور به نام Automobile و با محتویات زیر ایجاد نمایید. همانطور که مشاهده می‌کنید، این کنترلر از ApiController مشتق شده است که تفاوت خاصی با Api‌‌های دیگر ندارد و تنها به BreezeController مزین شده است. این attribute به NET WebApi  کمک میکند که فیلترینگ و مرتب سازی با فرمت oData را فراهم کند و همچنین درک صحیح فرمت json را نیز به کنترلر می‌دهد.
EFContextProvider: کامپوننتی که تعامل بین کنترلر breeze با Entity Framework را ساده‌تر می‌کند و در واقع یک  wrapper بر روی دیتاکانتکس یا آبجکت کانتکس می‌باشد. یکی از وظایف آن  ارسال متا دیتا، برای کلاینت‌های breeze است.
[BreezeController]
public class AutomobileController : ApiController
    {
        readonly EFContextProvider<ApplicationDbContext> _contextProvider =
        new EFContextProvider<ApplicationDbContext>();
        [HttpGet]
        public string Metadata()
        {
            return _contextProvider.Metadata();
        }
        [HttpGet]
        public IQueryable<Customer> Customers() {
           return _contextProvider.Context.Customers;
        }

        [System.Web.Http.HttpPost]
        public SaveResult SaveChanges(JObject saveBundle)
        {
           _contextProvider.BeforeSaveEntitiesDelegate = BeforeSaveEntities;
           _contextProvider.AfterSaveEntitiesDelegate = afterSaveEntities;
            return _contextProvider.SaveChanges(saveBundle);
        }
protected Dictionary<Type, List<EntityInfo>> BeforeSaveEntities(Dictionary<Type, List<EntityInfo>> saveMap)
        {
        }
private void afterSaveEntities(Dictionary<Type, List<EntityInfo>> saveMap, List<KeyMapping> keyMappings)
        {
        }
    }
در اینجا متدی مانند Customers، از طریق کلاینت‌های breeze قابل دسترسی می‌باشد.

- saveOptions: نحوه‌ی چگونگی برخورد با ذخیره کردن اطلاعات را مشخص می‌کند. با ذخیره سازی تغییرات، متد SaveChanges سمت سرور فراخوانی می‌شود. در breeze می‌توان به قبل و بعد از ذخیره سازی اطلاعات دسترسی داشت. یکی از موارد رایج کاربرد آن، اعمال چک کردن دسترسی‌ها، قبل از ذخیره سازی می‌باشد.
برای ذخیره سازی تغییرات:
manger.saveChanges().then(function success() {
                    }, function failer(e) {
                    });
برای نادیده گرفتن تغییرات:
manger.rejectChanges()

کوئری:
بعد از تعریف Entity Manger می‌توانیم کوئری خود را اجرا نماییم. کوئری ما شامل گرفتن اطلاعات از جدول Customer، با مرتب سازی بر روی فیلد آیدی می‌باشد و با اجرا کردن کوئری می‌توانیم موفقیت یا عدم موفقیت آن‌را بررسی نماییم. 
   var query = breeze.EntityQuery
            .from("Customer")   
            .orderBy("Id");
   var result= manager.executeQuery(query);
   result.then(querySucceeded)
    .fail(queryFailed);

   query = query.where("Id", "==", 1)
با نوشتن Predicate تکی یا ترکیب آنها نیز می‌توان شرط‌های پیچیده‌تری را ایجاد کرد:
var predicate = new breeze.Predicate("Id", "==", false);
query = query.where(predicate)

var p1 = new breeze.Predicate("IsArchived", "==", false);
var p2 = breeze.Predicate("IsDone", "==", false); 
var predicate = p1.and(p2);
query = query.where(predicate).orderBy("Id")  
در اینجا خروجی مشابه زیر برای کنترلر ارسال میشود:
?$filter=IsArchived eq false&IsDone eq false  &$orderby=Id

اعتبارسنجی
:اعتبارسنجی در breeze، هم در سمت کلاینت و هم در سمت سرور امکان پذیر می‌باشد که در مثالی، در قسمت بعدی، validator سفارشی خودمان را خواهیم ساخت و به entity مورد نظر اعمال خواهیم کرد.
breeze دارای یک سری Validator در سطح پراپرتی‌ها است:
- برای انواع اقسام dataType ها مانند Int,string,..
- برای نیازهای رایجی چون: emailAddress,creditCard,maxLength,phone,regularExpression,required,url 
هم چنین در breeze امکان تغییر دادن اعتبارسنجی‌های پیش فرض نیز وجود دارند. برای مثال برای اینکه در فیلدهای required بتوان متن خالی هم وارد کرد، از دستور زیر می‌توان استفاده کرد:
breeze.Validator.required({ allowEmptyStrings: true });

ردیابی تغییرات
: هر آیتم Entity دارای EntityAspect است که وضعیت آن‌را مشخص می‌کند و می‌تواند یکی از وضعیت‌های Added،Modified،Deleted،Detached،Unchanged باشد. با مشخص کردن حالت هر آیتم، با فراخوانی SaveChanges تغییرات بر روی دیتابیس اعمال می‌گردد.
ایجاد آیتم جدید:
manager.createEntity('Customer', jsonValue);
 ویرایش اطلاعات:
manager.createEntity("Customer", jsonValue, breeze.EntityState.Modified, breeze.MergeStrategy.OverwriteChanges)
 حذف اطلاعات:
manager.createEntity("Customer", item, breeze.EntityState.Deleted)

برای اشنایی بیشتر با امکانات Breeze، قصد داریم یک سایت ایجاد آگهی را راه اندازی کنیم. پیش نیازهای ضروری این بخش typescript ،angularjs ،requirejs هستند. قصد داریم سایتی را برای آگهی‌های خرید و فروش خودرو، مشابه با سایت باما ایجاد نماییم:

امکانات این سایت:
- ثبت نام کاربران 
- ثبت آگهی توسط کاربران 
- ایجاد برچسب‌های آگهی‌ها 
- امتیاز دهی به آگهی‌ها
- جستجوی آگهی‌ها
- و....
ابتدا نصب پکیج‌های زیر 
Install-Package angularjs
Install-Package angularjs.TypeScript.DefinitelyTyped

Install-Package bootstrap
Install-Package bootstrap.TypeScript.DefinitelyTyped

Install-Package jQuery
Install-Package jquery.TypeScript.DefinitelyTyped

Install-Package RequireJS
Install-Package requirejs.TypeScript.DefinitelyTyped

bower install angularAMD

مدلهای برنامه:
ایجاد کلاس BaseEntity 
 public  class BaseEntity
    {
        public int Id { get; set; }
        public bool Status { get; set; }
        public DateTime CreatedDateTime { get; set; }
    }
ایجاد جدول آگهی
    public class Ad : BaseEntity
    {
        public string Title { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public double Rating { get; set; }
        public int? RatingNumber { get; set; }
        public string UserId { get; set; }
        public DateTime ModifieDateTime { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public virtual ICollection<Comment> Comments { get; set; }
        public virtual IdentityUser User { get; set; }
        public virtual ICollection<AdLabel> Labels { get; set; }
        public virtual ICollection<AdMedia> Medias { get; set; }
    }
ایجاد جدول برچسب 
public class Label 
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public int? ParentId { get; set; }
        public virtual Label Parent { get; set; }
        public virtual ICollection<Label> Items { get; set; }
    }
ایجاد جدول مدیا
 public class Media 
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string MimeType { get; set; }
    }
ایجاد جدول واسط برچسب‌های آگهی
  public class AdLabel
    {
        public int Id { get; set; }
        public virtual Ad Ad { get; set; }
        public virtual Label Label { get; set; }
        [Index("IX_AdLabel", 1, IsUnique = true)]
        public int AdId { get; set; }
        [Index("IX_AdLabel", 2, IsUnique = true)]
        public int LabelId { get; set; }
        public string Value { get; set; }
    }
ایجاد جدول واسط مدیا‌های مرتبط با آگهی
 public class AdMedia
    {
        public int Id { get; set; }
        public virtual Ad Ad { get; set; }
        public virtual Media Media { get; set; }
        [Index("IX_AdMedia", 1, IsUnique = true)]
        public int AdId { get; set; }
        [Index("IX_AdMedia", 2, IsUnique = true)]
        public int MediaId { get; set; }
    }
ایجاد جدول کامنت‌ها
  public class Comment : BaseEntity
    {
        public string Body { get; set; }
        public double Rating { get; set; }
        public int? RatingNumber { get; set; }
        public string EntityName { get; set; }
        public string UserId { get; set; }
        public int? ParentId { get; set; }
        public int? AdId { get; set; }
        public virtual Comment Parent { get; set; }
        public virtual Ad Ad { get; set; }
        public virtual ICollection<Comment> Items { get; set; }
        public virtual IdentityUser User { get; set; }
    }
ایجاد جدول اعضاء
public class Customer:BaseEntity
    {
        public string UserId { get; set; }
        public virtual string DisplayName { get; set; }
        public virtual string BirthDay { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string Address { get; set; }
        public int? MediaId { get; set; }
        public bool? NewsLetterSubscription { get; set; }
        public string PhoneNumber { get; set; }
        public virtual IdentityUser User { get; set; }
        public virtual Media Media { get; set; }
    }
ایجاد جدول امتیاز دهی به آگهی‌ها
public class Rating 
    {
      public int Id { get; set; }
       public string UserId { get; set; }
       public Double Rate { get; set; }
       public string EntityName { get; set; }
       public int DestinationId { get; set; }
    }

اضافه کردن مدلهای برنامه به ApplicationDbContext 
 public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
    {
        public ApplicationDbContext()
            : base("DefaultConnection", throwIfV1Schema: false)
        {
        }
        public DbSet<Ad> Ads { get; set; }
        public DbSet<AdLabel> AdLabels { get; set; }
        public DbSet<AdMedia> AdMedias { get; set; }
        public DbSet<Comment> Comments { get; set; }
        public DbSet<Label> Labels { get; set; }
        public DbSet<Media> Medias { get; set; }
        public static ApplicationDbContext Create()
        {
            return new ApplicationDbContext();
        }
    }

لود کردن فایل main.js در فایل layout.cshtml ترجیحا در انتهای body
    <script src="~/Scripts/require.js" data-main="/app/main"></script>
RequireJS  کتابخانه‌ی جاوااسکریپتی برای بارگزاری فایل‌ها در صورت نیاز می‌باشد. تنها کاری که ما باید انجام بدهیم این است که کدهای خود را داخل module‌ها قرار دهیم (در فایل‌های جداگانه) و RequireJS در صورت نیاز آنها را load خواهد کرد. همچنین RequireJS وابستگی بین module‌ها را نیز مدیریت می‌کند.

ایجاد فایل main.ts 
path: مسیر فایل‌های جاوا اسکریپتی
shim: وابستگی‌های فایل‌ها(ماژول ها) و export کردن آنها را مشخص می‌کند.
requirejs.config({
    paths: {
        "app": "app",
        "angularAmd":"/Scripts/angularAmd",
        "angular": "/Scripts/angular",
        "bootstrap": "/Scripts/bootstrap",
        "angularRoute": "/Scripts/angular-route",
        "jquery": "/Scripts/jquery-2.2.2",
    },
    waitSeconds: 0,
    shim: {
        "angular": { exports: "angular" },
        "angularRoute": { deps: ["angular"] },
        "bootstrap": { deps: ["jquery"] },
        "app": {
            deps: ["bootstrap","angularRoute"]
        }
    }
});
require(["app"]);

ایجاد فایل app.ts: کارهایی که در فایل app انجام داده‌ایم:
ایجاد کنترلر SecurityCtrl و اعمال آن به تگ body
<body ng-controller="SecurityCtrl">
...
</body>
ایجاد ماژول AdApps و قرار دادن کلاس SecurityCtrl در آن. از این به بعد برای مدیریت بهتر، تمام کدهای خود را درون ماژول‌ها قرار می‌دهیم. 
"use strict";
module AdApps {
    class SecurityCtrl {
        private $scope: Interfaces.IAdvertismentScope;
        constructor($scope: Interfaces.IAdvertismentScope) {
           // security check
      this.$scope = $scope;
        }
    }
 define(["angularAmd", "angular"], (angularAmd, ng) => {
   angularAmd = angularAmd.__proto__;
        var app = ng.module("AngularTypeScript", ['ngRoute']);
        var viewPath = "app/views/";
        var controllerPath = "app/controller/";
        app.config(['$routeProvider', $routeProvider => {
                $routeProvider
                    .when("/", angularAmd.route({
                        templateUrl: viewPath + "home.html",
                        controllerUrl: controllerPath + "home .js"
                    }))
                    .otherwise({ redirectTo: '/' });
            }
        ]);
        app.controller('SecurityCtrl', ['$scope', SecurityCtrl]);
        return angularAmd.bootstrap(app);
 })}
مطالب
رفع مشکل postBack در Master Page و دریافت خطای Operation is not valid due to the current state of the object
با این خطا هنگامی مواجه شدم که در Master Page  یک TextBox و یک دکمه قرار داده بودم و در رویداد دکمه به یک صفحه دیگر انتقال پیدا می‌کردم. کد زیر:
protected void imgBtnSearch_Click(object sender, ImageClickEventArgs e)
        {
            if (TxtbSearch.Text != string.Empty)
            {
                Response.Redirect("/Exhibition/ShowSearch.aspx?title=" + 
                      Sanitizer.GetSafeHtmlFragment(TxtbSearch.Text) + "&b=true", false);
            }
        }
این کد در ماشین خودم کار می‌کرد و مشکلی نداشت. وقتی پروژه را به سرور انتقال می‌دادم و بر روی IIS 6 تست می‌کردم خطای 404 دریافت می‌کردم. ضمن اینکه به صفحه خواسته شده انتقال پیدا نمی‌کردم، و همه چیز کاملا گیج کننده بود. وقتی صفحه را از خود سرور باز و رویداد فوق را اجرا می‌کردم خطای Operation is not valid due to the current state of the object دریافت می‌کردم به همراه کد زیر در Track trace به شرح زیر:
at System.Web.HttpValueCollection.ThrowIfMaxHttpCollectionKeysExceeded()
at System.Web.HttpValueCollection.FillFromEncodedBytes(Byte[] bytes, Encoding encoding)
at System.Web.HttpRequest.FillInFormCollection()
با افزودن کد زیر در Web.config مشکل برطرف گردید.
<appSettings>
    <add key="aspnet:MaxHttpCollectionKeys" value="2001" />
  </appSettings>
منابع:
Code Project
stack overflow
مطالب
چگونه کدها را مستند سازی کنیم؟
یکی از مهمترین مسائل، به خصوص در کارهای تیمی یا پروژه‌های اشتراکی، قرار دادن کامنت‌ها یا اصطلاحا مستند نویسی است که بسیاری از برنامه نویسان با اینکه نظریه آن‌را به شدت قبول دارند، ولی از انجام آن سرباز می‌زنند که به دو عامل تنبلی و عدم دانش نحوه‌ی مستند نویسی بر می‌گردد. در این مقاله قصد داریم به سوالات زیر پاسخ دهیم:
  • چرا به کامنت گذاری یا مستند نویسی نیاز داریم؟
  • چگونه کامنت بنویسیم؟
  • انواع کامنت‌ها چیست؟
  • چه کامنت‌هایی اشتباه هستند؟

همانطور که بیان کردیم، کامنت گذاری یکی از مهم‌ترین کارهایی است که یک برنامه نویس انجام می‌دهد. به خصوص زمانیکه به صورت تیمی کار می‌کنید، این امر مهم‌تر از قبل خود را نشان می‌دهد. بسیاری از برنامه نویسان که بیشتر دلیل آن تنبلی است، از این کار سرباز می‌زنند و ممکن است آن را اتلاف وقت بدانند. ولی با کامنت گذاری فهم و درک کد، در آینده بالا‌تر می‌رود. در مقاله‌ی تخصصی «هنر کامنت نویسی» نوشته‌ی «برنهارد اسپویدا» بهانه‌های جالبی از برنامه نویسان را برای سرباز زدن از اینکار، ذکر شده است؛ به عنوان نمونه:
من کدم را به خوبی متوجه می‌شوم.
کد خوب، خودش گویای همه چیز هست.
وقتی برای کامنت نویسی وجود ندارد. باید چسبید به کد.


سوالات زیر نیز دلیل این را که چرا باید کامنت گذاری کرد، مشخص می‌کنند:
  • شاید امروز معنای یک کد را متوجه شوید، ولی آیا در آینده، مثلا یک سال بعد هم چنین خواهد بود؟
  •  آیا می‌توانید هر سیستمی را که طراحی می‌کنید، به خاطر بسپارید که فعالیت‌هایش را به چه نحوی انجام می‌دهد؟
  • اگر در یک کار تیمی باشید، شاید شما متوجه کدتان می‌شوید، ولی آیا تضمینی وجود دارد که دیگران هم متوجه روش شما شوند؟
  • آیا کدی که شما بر روی آن فکر کرده‌اید و در ذهن خود روش انجام آن را ترسیم کرده‌اید، می‌تواند برای برنامه نویسی که کد شما را می‌بیند هم رخ دهد؟ 
  • اگر شما به صورت تیمی کاری را انجام دهید و یکی از برنامه نویس‌های شما از تیم جدا شود، چگونه می‌توانید کار او را دنبال کنید؟
  • اگر برای برنامه نویسی اتفاق یا حادثه‌ای پیش بیاید که دسترسی شما به او ممکن نباشد چه؟
کدی که مستند نشود، یا خوب مستند نشود، در اولین مرحله وقت شما یا هر فردی را که روی این کد کار می‌کند، برای مدتی طولانی می‌گیرد. در مرحله‌ی بعدی احتمالا مجبور هستید، کد را خط به خط دنبال کرده تا تاثیر آن را بر ورودی‌ها و خروجی‌ها ببینید. تمام این‌ها باعث هدر رفتن وقت شما شده و ممکن است این اتفاق برای هر تکه کدی رخ بدهد.


سطوح کامنت نویسی بر سه نوع هستند:

Documentary Comments:
این مستند سازی در سطح یک سند مثل فایل یا به خصوص یک پروژه رخ می‌دهد که شامل اطلاعات و تاریخچه‌ی آن سند است که این اطلاعات به شرح زیر هستند:

 File Name   نام سند
 File Number/Version Number   شماره نسخه آن سند
 Creation Date   تاریخ ایجاد آن
 Last Modification Date
 تاریخ آخرین تغییر سند
 Author's Name
 سازنده‌ی سند
 Copyright Notice
 اطلاعاتی در مورد کپی رایت سند
 Purpose Of Program
 هدف کاری برنامه. یک خلاصه از آن چه برنامه انجام می‌دهد.
 Change History
 لیستی از تغییرات مهمی که در جریان ایجاد آن رخ داده است.
 Dependencies  وابستگی‌های سند. بیشتر در سطح پروژه معنا پیدا می‌کند؛ مانند نمونه‌ی آن برای سایت جاری که به صورت عمومی منتشر شده است.
 Special Hardware Requirements
 سخت افزار مورد نیاز برای اجرای برنامه. حتی قسمتی می‌تواند شامل نیازمندی‌های نرم افزاری هم باشد.
نمونه ای از این مستند سازی برای برنامه ای که به زبان پاسکال نوشته شده است:
PCMBOAT5.PAS*************************************************************
**
File: PCMBOAT5.PAS
Author: B. Spuida
Date: 1.5.1999
Revision: 
1.1 
PCM-DAS08 and -16S/12 are supported.
Sorting routine inserted.
Set-files are read in and card as well as
amplification factor are parsed.

1.1.1
Standard deviation is calculated.

1.1.2
Median is output. Modal value is output.

1.1.4
Sign in Set-file is evaluated.
Individual values are no longer output.
(For tests with raw data use PCMRAW.EXE)

To do:
outliers routine to be revised.
Statistics routines need reworking.
Existing Datafile is backed up.

Purpose: 
Used for measurement of profiles using the
Water-SP-probes using the amplifier andthe PCM-DAS08-card, values are acquired
with n = 3000. Measurements are taken in 1
second intervals. The values are sorted using
Quicksort and are stacked "raw" as well as after
dismissing the highest and lowest 200 values as
'outliers'.


Requirements:
The Card must have an A/D-converter.
Amplifier and probes must be connected.
Analog Signal must be present.
CB.CFG must be in the directory specified by the
env-Variable "CBDIREC" or in present directory.

در بالا، خصوصیت کپی رایت حذف شده است. دلیل این امر این است که این برنامه برای استفاده در سطح داخلی یک شرکت استفاده می‌شود.


Functional Comments: کامنت نویسی در سطح کاربردی به این معنی نیست که شما اتفاقاتی را که در یک متد یا کلاس یا هر بخشی روی می‌دهد، خط به خط توضیح دهید؛ بلکه چرخه‌ی کاری آن شی را هم توضیح بدهید کفایت می‌کند. این مورد می‌تواند شامل این موارد باشد:
  • توضیحی در مورد باگ‌های این قسمت
  • یادداشت گذاری برای دیگر افراد تیم
  • احتمالاتی که برای بهبود ویژگی‌ها و کارایی کد وجود دارد.


Explanatory Comment: کامنت گذاری توصیفی در سطح کدنویسی رخ می‌دهد و شامل توضیح در مورد کارکرد یک شیء و توضیح کدهای شیء مربوطه می‌گردد. برای قرار دادن کامنت الزامی نیست که کدها را خط به خط توضیح دهید یا اینکه خطوط ساده را هم تشریح کنید؛ بلکه کامنت شما همینقدر که بتواند نحوه‌ی کارکرد هر چند خط کد مرتبط به هم را هم توضیح دهد، کافی است. این توضیح‌ها بیشتر شامل موارد زیر می‌شوند:

  • کدهای آغازین
  • کدهای خروجی
  • توضیح کوتاه از آنچه که این شیء ، متد یا ... انجام می‌دهد. 
  • حلقه‌های طولانی یا پیچیده
  • کدهای منطقی عجیب و پیچیده
  • Regular Expression

کدهای آغازین شروع خوبی برای تمرین خواهند بود. به عنوان نمونه اینکه توضیحی در مورد ورودی و خروجی یک متد بدهید که آرگومان‌های ورودی چه چیزهایی هستند و چه کاربری داردند و در آغاز برنامه، برنامه چگونه آماده سازی و اجرا می‌شود. مقادیر پیش فرض چه چیزهایی هستند و پروژه چگونه تنظیم و مقداردهی می‌شود.

کدهای خروجی هم به همین منوال است. خروجی‌های نرمال و غیرنرمال آن چیست؟ کدهای خطایی که ممکن است برگرداند و ... که باید به درستی توضیح داده شوند.

توضیح اشیاء و متدها و ... شامل مواردی چون: هدف از ایجاد آن، آرگومان هایی که به آن پاس می‌شوند و خروجی که می‌دهد و اینکه قالب یا فرمت آن‌ها چگونه است و چه محدودیت‌هایی در مقادیر قابل انتظار وجود دارند. ذکر محدودیت‌ها، مورد بسیاری مهمی است و دلیل بسیاری از باگ‌ها، عدم توجه یا اطلاع نداشتن از وجود این محدودیت هاست. مثلا محدوده‌ی خاصی برای آرگومان‌های ورودی وجود دارد؟ چه اتفاقی می‌افتد اگر به یک بافر 128 کاراکتری، 1024 کاراکتر را ارسال کنیم؟

کدهای منطقی عجیب، یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های کامنت گذاری برای نگه داری یک برنامه در آینده است. به عنوان نمونه استفاده از عبارات با قاعده، اغلب اوقات باعث سردرگمی کاربران شده است. پس توضیح دادن در مورد این نوع کدها، توصیه زیادی می‌شود. اگر عبارات با قاعده شما طولانی هستند، سعی کنید از هم جدایشان کنید یا خطوط آن را بشکنید و هر خط آن را توضیح دهید.

سیستم کامنت گذاری
هر زبانی از یک سیستم خاص برای کامنت گذاری استفاده می‌کند. به عنوان مثال پرل از سیستم (POD (Plain Old Documentation استفاده می‌کند یا برای Java سیستم JavaDoc یا برای PHP از سیستم PHPDoc  (+ ) که پیاده سازی از JavaDoc می‌باشد استفاده می‌کنند. این سیستم برای سی شارپ استفاده از قالب XML است. کد زیر نمونه‌ای از استفاده از این سیستم است:
// XMLsample.cs
// compile with: /doc:XMLsample.xml
using System;
/// <summary>
/// Class level summary documentation goes here.</summary>
/// <remarks>
/// Longer comments can be associated with a type or member
/// through the remarks tag</remarks>
public class SomeClass
{
    /// <summary>
    /// Store for the name property</summary>
    private string myName = null;

    /// <summary>
    /// The class constructor. </summary>
    public SomeClass()
    {
        // TODO: Add Constructor Logic here
    }

    /// <summary>
    /// Name property </summary>
    /// <value>
    /// A value tag is used to describe the property value</value>
    public string Name
    {
        get
        {
            if (myName == null)
            {
                throw new Exception("Name is null");
            }
            return myName;
        }
    }

    /// <summary>
    /// Description for SomeMethod.</summary>
    /// <param name="s"> Parameter description for s goes here</param>
    /// <seealso cref="String">
    /// You can use the cref attribute on any tag to reference a type or member
    /// and the compiler will check that the reference exists. </seealso>
    public void SomeMethod(string s)
    {
    }
}

دستورات سیستم کامنت گذاری سی شارپ

در سایت جاری، دو مقاله زیر اطلاعاتی در رابطه با نحوه‌ی کامنت گذاری ارئه داده‌اند.
- در مقاله «زیباتر کد بنویسیم» چند مورد آن به این موضوع اختصاص دارد.
- مقاله «وادار کردن خود به کامنت نوشتن» گزینه‌ی کامنت گذاری اجباری در ویژوال استودیو را معرفی می‌کند.