مطالب
تهیه گزارش در Blazor Wasm با استیمول ریپورت
 جهت تولید گزارش در Blazor Wasm، ابتدا آخرین نسخه‌ی استیمول سافت را از نیوگت دریافت کرده:
 Install-Package Stimulsoft.Reports.Blazor -Version 2021.2.4
سپس گزارشی را که با DataSource از نوع Business Objects ساخته‌ایم، در مسیر wwwroot/Reports قرار می‌دهیم. انتخاب نوع دیتاسورس اختیاری است و می‌توانیم از سایر دیتاسورس‌ها نیز استفاده کنیم.

جهت دسترسی به فایل گزارش، نیاز است فایل ریپورت، تبدیل به آرایه‌ای از بایت‌ها شود. به همین دلیل در Web Api یک متد را ساخته و در این متد، فایل گزارش را به آرایه تبدیل می‌کنیم:
[HttpGet]
[Route("GetReportFile/{fileName}")]
public async Task<IActionResult> GetReportFile(string fileName)
{
   var rootPath = _webHostEnverioment.WebRootFileProvider.GetDirectoryContents("/")
                     .FirstOrDefault(x => x.Name == "Reports")?.PhysicalPath;
   var path = Path.Combine(rootPath!, fileName);
   var bytes = await System.IO.File.ReadAllBytesAsync(path);
   return Ok(bytes);
}
و سپس در فایل Razor بوسیله HttpClient گزارش را نمایش می‌دهیم:
@page "/"
@using Stimulsoft.Base
@using Stimulsoft.Report
@using Stimulsoft.Report.Blazor
@inject HttpClient Http
<StiBlazorViewer Report="@report" />

@code
{
    private StiReport report;
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        //Create empty report object
        report = new StiReport();
        //Load report template
        // var reportBytes = await Http.GetByteArrayAsync("Reports/Report.mrt");
        report.RegBusinessObject("MyList", GetBusinessObject());
        var uri = $"/api/Report/GetReportFile/Report.mrt";
        var reportFile=await Http.GetFromJsonAsync<byte[]>(uri);
      //  var reportFile = await Http.GetByteArrayAsync("Report.mrt");
        report.Load(reportFile);
        await report.Dictionary.SynchronizeAsync();

    }

    public class BusinessEntity
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Alias { get; set; }
        public BusinessEntity(string name, string alias)
        {
            Name = name;
            Alias = alias;
        }
    }

    private System.Collections.ArrayList GetBusinessObject()
    {
        var list = new System.Collections.ArrayList();
        list.Add(new BusinessEntity("ali", "alias1"));
        list.Add(new BusinessEntity("reza", "alias2"));
        return list;
    }
}

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmReport.zip   
مطالب
از سرگیری مجدد، لغو درخواست و سعی مجدد دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient
پس از آشنایی با «نکات دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient»، در ادامه می‌توان سه قابلیت مهم از سرگیری مجدد، لغو درخواست و سعی مجدد دریافت فایل‌های حجیم را با HttpClient، همانند برنامه‌های download manager نیز پیاده سازی کرد.


از سرگیری مجدد درخواست ارسالی توسط HttpClient

یک نمونه از سرگیری مجدد درخواست را در مطلب «اضافه کردن قابلیت از سرگیری مجدد (resume) به HttpWebRequest» پیشتر در این سایت مطالعه کرده‌اید. اصول کلی آن نیز در اینجا صادق است. HTTP 1.1 از مفهوم range headers‌، برای دریافت پاسخ‌های جزئی پشتیبانی می‌کند. به این ترتیب در صورت پیاده سازی چنین قابلیتی در برنامه‌ی سمت سرور، می‌توان دریافت بازه‌ای از بایت‌ها را بجای دریافت فایل از ابتدا، از سرور درخواست کرد. به یک چنین قابلیتی Resume و یا از سرگیری مجدد گرفته می‌شود و درحین دریافت فایل‌های حجیم بسیار حائز اهمیت است.
var fileInfo = new FileInfo(outputFilePath);
long resumeOffset = 0;
if (fileInfo.Exists)
{
    resumeOffset = fileInfo.Length;
}
if (resumeOffset > 0)
{
    _client.DefaultRequestHeaders.Range = new RangeHeaderValue(resumeOffset, null);
}
در اینجا نحوه‌ی تنظیم یک RangeHeader را مشاهده می‌کنید. ابتدا نیاز است بررسی کنیم آیا فایل دریافتی از پیش موجود است؟ آیا قسمتی از این درخواست پیشتر دریافت شده و محتوای آن هم اکنون به صورت ذخیره شده وجود دارد؟ اگر بله، درخواست دریافت این فایل را بر اساس اندازه‌ی دریافتی فعلی آن، به سرور ارائه می‌کنیم.

یک نکته: تمام وب سرورها و یا برنامه‌های وب از یک چنین قابلیتی پشتیبانی نمی‌کنند.
روش تشخیص آن نیز به صورت زیر است:
var response = await client.GetAsync(url, HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
if (response.Headers.AcceptRanges == null && resumeOffset > 0)
{
    // resume not supported, starting over
}
پس از خواندن هدر درخواست، اگر خاصیت AcceptRanges آن نال بود، یعنی قابلیت از سرگیری مجدد را ندارد. در این حالت باید فایل موجود فعلی را حذف و یا از نو (FileMode.CreateNew) بازنویسی کرد (بجای حالت FileMode.Append).


لغو درخواست ارسالی توسط HttpClient

پس از شروع غیرهمزمان client.GetAsync می‌توان متد CancelPendingRequests آن‌را فراخوانی کرد تا کلیه درخواست‌های مرتبط با این client لغو شوند. اما این متد صرفا برای حالت پیش‌فرض client.GetAsync که دریافت هدر + محتوا است کار می‌کند (یعنی حالت HttpCompletionOption.ResponseContentRead). اگر همانند نکات بررسی شده‌ی در مطلب «دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient» صرفا درخواست خواندن هدر را بدهیم (HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead)، چون کنترل ادامه‌ی بحث را خودمان بر عهده گرفته‌ایم، لغو آن نیز به عهده‌ی خودمان است و متد CancelPendingRequests بر روی آن تاثیر نخواهد داشت.
این نکته در مورد تنظیم خاصیت TimeOut نیز صادق است. این خاصیت فقط زمانیکه دریافت کل هدر + محتوا توسط متد GetAsync مدیریت شوند، تاثیر گذار است.
بنابراین درحالتیکه نیاز به کنترل بیشتر است، هرچند فراخوانی متد CancelPendingRequests ضرری ندارد، اما الزاما سبب قطع کل درخواست نمی‌شود و باید این لغو را به صورت ذیل پیاده سازی کرد:
ابتدا یک منبع توکن لغو عملیات را به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
private readonly CancellationTokenSource _cts = new CancellationTokenSource();
سپس، متد لغو برنامه، تنها کافی است متد Cancel این cts را فراخوانی کند؛ تا عملیات دریافت فایل خاتمه یابد.
پس از این فراخوانی (()cts.Cancel)، نحوه‌ی واکنش به آن به صورت ذیل خواهد بود:
var result = await client.GetAsync(url, HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead, _cts.Token);
using(var stream = await result.Content.ReadAsStreamAsync())
{
   byte[] buffer = new byte[80000];
   int bytesRead;
   while((bytesRead = await stream.ReadAsync(buffer, 0, buffer.Length)) > 0 &&
         !_cts.IsCancellationRequested)
   {
      outputStream.Write(buffer, 0, bytesRead);
   }
}
در اینجا از cts.Token به عنوان پارامتر سوم متد GetAsync استفاده شده‌است. همچنین قسمت ثبت اطلاعات دریافتی، در استریم خروجی نیز به صورت یک حلقه درآمده‌است تا بتوان خاصیت IsCancellationRequested این توکن لغو را بررسی کرد و نسبت به آن واکنش نشان داد.


سعی مجدد درخواست ارسالی توسط HttpClient

یک روش پیاده سازی سعی مجدد درخواست شکست خورده، توسط کتابخانه‌ی Polly است. روش دیگر آن نیز به صورت ذیل است:
public async Task DownloadFileAsync(string url, string outputFilePath, int maxRequestAutoRetries)
{
            var exceptions = new List<Exception>();

            do
            {
                --maxRequestAutoRetries;
                try
                {
                    await doDownloadFileAsync(url, outputFilePath);
                }
                catch (TaskCanceledException ex)
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }
                catch (HttpRequestException ex)
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }
                catch (Exception ex) when (isNetworkError(ex))
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }

                // Wait a bit and try again later
               if (exceptions.Any())  await Task.Delay(2000, _cts.Token);
            } while (maxRequestAutoRetries > 0 &&
                     !_cts.IsCancellationRequested);

            var uniqueExceptions = exceptions.Distinct().ToList();
            if (uniqueExceptions.Any())
            {
                if (uniqueExceptions.Count() == 1)
                    throw uniqueExceptions.First();
                throw new AggregateException("Could not process the request.", uniqueExceptions);
            }
}

private static bool isNetworkError(Exception ex)
{
    if (ex is SocketException || ex is WebException)
        return true;
    if (ex.InnerException != null)
        return isNetworkError(ex.InnerException);
    return false;
}
در اینجا متد doDownloadFileAsync، پیاده سازی همان متدی است که در قسمت «لغو درخواست ارسالی توسط HttpClient» در مورد آن بحث شد. این قسمت دریافت فایل را در یک حلقه که حداقل یکبار اجرا می‌شود، قرار می‌دهیم. متد GetAsync استثناءهایی مانند TaskCanceledException (در حین TimeOut و یا فراخوانی متد CancelPendingRequests که البته همانطور که توضیح داده شد، بر روی روش کنترل Response تاثیری ندارند)، HttpRequestException پس از فراخوانی متد response.EnsureSuccessStatusCode (جهت اطمینان حاصل کردن از دریافت پاسخی بدون مشکل از طرف سرور) و یا SocketException و WebException را درصورت بروز مشکلی در شبکه، صادر می‌کند. نیازی به بررسی سایر استثناءها در اینجا نیست.
اگر یکی از این استثناءهای یاد شده رخ‌دادند، اندکی صبر کرده و مجددا درخواست را از ابتدا صادر می‌کنیم.
در پایان این سعی‌های مجدد، اگر استثنایی ثبت شده بود و همچنین عملیات نیز با موفقیت به پایان نرسیده بود، آن‌را به فراخوان صادر می‌کنیم.
مطالب
سازگار سازی EFTracingProvider با EF Code first
برای ثبت SQL تولیدی توسط EF، ابزارهای پروفایلر زیادی وجود دارند (+). علاوه بر این‌ها یک پروایدر سورس باز نیز برای این منظور به نام EFTracingProvider موجود می‌باشد که برای EF Database first نوشته شده است. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این پروایدر را در برنامه‌های EF Code first مرور خواهیم کرد.

الف) دریافت کدهای EFTracingProvider اصلی: (+)
از کدهای دریافتی این مجموعه، فقط به دو پوشه EFTracingProvider و EFProviderWrapperToolkit آن نیاز است.

ب) اصلاح کوچکی در کدهای این پروایدر جهت بررسی نال بودن شیء‌ایی که باید dispose شود
در فایل DbConnectionWrapper.cs، متد Dispose را یافته و به نحو زیر اصلاح کنید (بررسی نال نبودن wrappedConnection اضافه شده است):

        protected override void Dispose(bool disposing)
        {
            if (disposing)
            {
                if (this.wrappedConnection != null)
                    this.wrappedConnection.Dispose();
            }

            base.Dispose(disposing);
        }

ج) ساخت یک کلاس پایه Context با قابلیت لاگ فرامین SQL صادره، جهت میسر سازی استفاده مجدد از کدهای آن
د) رفع خطای The given key was not present in the dictionary در حین استفاده از EFTracingProvider

در ادامه کدهای کامل این دو قسمت به همراه یک مثال کاربردی را ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Configuration;
using System.Data;
using System.Data.Common;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;
using EFTracingProvider;

namespace Sample
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            var className = this.ContextType.FullName;
            var connectionStringData = ConfigurationManager.ConnectionStrings[className];
            if (connectionStringData == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("ConnectionStrings[{0}] not found.", className));

            TargetDatabase = new DbConnectionInfo(connectionStringData.ConnectionString, connectionStringData.ProviderName);
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            for (int i = 0; i < 7; i++)
                context.Users.Add(new Person { Name = "name " + i });

            base.Seed(context);
        }
    }

    public class MyContext : MyLoggedContext
    {
        public DbSet<Person> Users { get; set; }
    }

    public abstract class MyLoggedContext : DbContext
    {
        protected MyLoggedContext()
            : base(existingConnection: createConnection(), contextOwnsConnection: true)
        {
            var ctx = ((IObjectContextAdapter)this).ObjectContext;
            ctx.GetTracingConnection().CommandExecuting += (s, e) =>
            {
                Console.WriteLine("{0}\n", e.ToTraceString());
            };
        }

        private static DbConnection createConnection()
        {
            var st = new StackTrace();
            var sf = st.GetFrame(2); // Get the derived class Type in a base class static method
            var className = sf.GetMethod().DeclaringType.FullName;
            
            var connectionStringData = ConfigurationManager.ConnectionStrings[className];
            if (connectionStringData == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("ConnectionStrings[{0}] not found.", className));

            if (!isEFTracingProviderRegistered())
                EFTracingProviderConfiguration.RegisterProvider();

            EFTracingProviderConfiguration.LogToFile = "log.sql";
            var wrapperConnectionString =
                string.Format(@"wrappedProvider={0};{1}", connectionStringData.ProviderName, connectionStringData.ConnectionString);
            return new EFTracingConnection { ConnectionString = wrapperConnectionString };
        }

        private static bool isEFTracingProviderRegistered()
        {
            var data = (DataSet)ConfigurationManager.GetSection("system.data");
            var providerFactories = data.Tables["DbProviderFactories"];
            return providerFactories.Rows.Cast<DataRow>()
                                         .Select(row => (string)row.ItemArray[1])
                                         .Any(invariantName => invariantName == "EF Tracing Data Provider");
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var users = ctx.Users.AsEnumerable();
                if (users.Any())
                {
                    foreach (var user in users)
                    {
                        Console.WriteLine(user.Name);
                    }
                }

                var rnd = new Random();
                var user1 = ctx.Users.Find(1);
                user1.Name = "test user " + rnd.Next();
                ctx.SaveChanges();
            }

        }
    }
}

توضیحات:
تعریف TargetDatabase در Configuration سبب می‌شود تا خطای The given key was not present in the dictionary در حین استفاده از این پروایدر جدید برطرف شود. به علاوه همانطور که ملاحظه می‌کنید اطلاعات رشته اتصالی بر اساس قراردادهای توکار EF Code first به نام کلاس Context تنظیم شده است.
کلاس MyLoggedContext، کلاس پایه‌ای است که تنظیمات اصلی «EF Tracing Data Provider» در آن قرار گرفته‌اند. برای استفاده از آن باید رشته اتصالی مخصوصی تولید و در اختیار کلاس پایه DbContext قرار گیرد (توسط متد createConnection ذکر شده).
به علاوه در اینجا توسط خاصیت EFTracingProviderConfiguration.LogToFile می‌توان نام فایلی را که قرار است عبارات SQL تولیدی در آن درج شوند، ذکر نمود. همچنین یک روش دیگر دستیابی به کلیه عبارات SQL تولیدی را با مقدار دهی CommandExecuting در سازنده کلاس مشاهده می‌کنید.
اکنون که این کلاس پایه تهیه شده است، تنها کافی است Context معمولی برنامه به نحو زیر تعریف شود:
 public class MyContext : MyLoggedContext
در ادامه اگر متد RunTests را اجرا کنیم، خروجی ذیل را می‌توان در کنسول مشاهده کرد:
insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 0"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 1"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 2"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 3"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 4"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 5"

insert [dbo].[People]([Name])
values (@0)
select [Id]
from [dbo].[People]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "name 6"

SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[People] AS [Extent1]

SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[People] AS [Extent1]

name 0
name 1
name 2
name 3
name 4
name 5
name 6

update [dbo].[People]
set [Name] = @0
where ([Id] = @1)
-- @0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = "test user 1355460609"

-- @1 (dbtype=Int32, size=0, direction=Input) = 1

قسمتی از این خروجی مرتبط است به متد Seed تعریف شده که تعدادی رکورد را در بانک اطلاعاتی ثبت می‌کند.
دو select نیز در انتهای کار قابل مشاهده است. اولین مورد به علت فراخوانی متد Any صادر شده است و دیگری به حلقه foreach مرتبط می‌باشد (چون از AsEnumerable استفاده شده، هربار ارجاع به شیء users، یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را سبب خواهد شد. برای رفع این حالت می‌توان از متد ToList استفاده کرد.)
در پایان کار، متد update مربوط است به فراخوانی متدهای find و save changes ذکر شده. این خروجی در فایل sql.log نیز در کنار فایل اجرایی برنامه ثبت شده و قابل مشاهده می‌باشد.

کاربردها
اطلاعات این مثال می‌تواند پایه نوشتن یک برنامه entity framework profiler باشد.
 
نظرات مطالب
نحوه ایجاد یک تصویر امنیتی (Captcha) با حروف فارسی در ASP.Net MVC
سلام، از نظر شما متشکرم

همون طور که آقای محسن خان گفت، احتمالا هاست شما medium trust هست. اما رو کامپیوتر خودتون full trust برنامه نویسی می‌کنید.

چون هویت کاربر هنوز مشخص نشده پیغامی مبنی بر این لاگ میشه که اسمبلی mscorlib وجود نداره. در واقع وجود داره ولی نه برای کاربر anonymous ! همچنین این به دلیل medium trust بودن هم میتونه باشه. برای حل این مشکل کارهای زیر رو انجام بدین:

1) به فایل web.config برین و کد زیر رو اضافه کنید:
<trust level="Full" originUrl=".*" />

2) باید تغییری رو در متدهای الحاقی Encrypt و Decrypt بدین، که از این متدها برای رمزنگاری و رمزگشایی محتوای کوکی تصویر امنیتی استفاده میشه. قبل از هر کدوم از این متدها flag زیر رو اضافه کنید:

[System.Security.Permissions.PermissionSet(System.Security.Permissions.SecurityAction.Assert, Unrestricted = true)]

همچنین، یک خط داخل بدنه هر کدوم از متدهای الحاقی Encrypt و Decrypt هست، منظورم این خط کد هست:
var cspp = new CspParameters { KeyContainerName = key };
که باید به خط کد زیر تبدیل بشه:
var cspp = new CspParameters { KeyContainerName = key, Flags = CspProviderFlags.UseMachineKeyStore };

مطالب
ایجاد ویژگی‌های اعتبارسنجی سفارشی در ASP.NET Core 3.1 به همراه اعتبارسنجی سمت کلاینت آن‌ها
اگر بخواهیم یک Attribute سفارشی را برای اعتبارسنجی ایجاد کنیم، معمولا یک کلاس را ایجاد کرده و از ValidationAttribute ارث بری می‌کنیم و سپس متد IsValid آن‌را override میکنیم؛ با توجه به نیازی که به آن Attribute داریم. به عنوان مثال در ادامه یک Attribute را ایجاد کرده‌ایم که عمل مقایسه‌ی دو خاصیت را انجام میدهد و اگر مقدار خاصیتی که ویژگی LowerThan بر روی آن قرار دارد، از مقدار خاصیت دیگری که باید با آن مقایسه شود، کمتر نباشد، یک خطا را به ModelState اضافه میکنیم:
public class LowerThanAttribute : ValidationAttribute
{
    public LowerThanAttribute(string dependentPropertyName)
    {
        DependentPropertyName = dependentPropertyName;
    }

    public string DependentPropertyName { get; set; }
    protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
    {
        int? currentPropertyValue = value as int?;
        currentPropertyValue ??= 0;
        var typeInfo = validationContext.ObjectInstance.GetType();
        var dependentPropertyValue = Convert.ToInt32(typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName)
                                        .GetValue(validationContext.ObjectInstance, null));

        var displayDependentProperyName = typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName)
                                        .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false)
                                        .Cast<DisplayAttribute>()
                                        .FirstOrDefault()?.Name;

        if (!(currentPropertyValue.Value < dependentPropertyValue))
        {
            return new ValidationResult("مقدار {0} باید کمتر باشد از " + displayDependentProperyName);
        }
        return ValidationResult.Success;
    }
}
ابتدا مقدار خاصیت مورد نظر را که میخواهیم با آن مقایسه شود، با استفاده از رفلکشن گرفته‌ایم و آن را در متغییر dependentPropertyValue ذخیره میکنیم. در ادامه مقدار Name را با استفاده از رفلکشن از DisplayAttribute میخوانیم و سپس عمل مقایسه را انجام میدهیم که اگر مقدار خاصیتی که ویژگی LowerThan بر روی آن قرار دارد، از مقدار خاصیت مورد نظر که مقدار آن را با استفاده از رفلکشن خوانده‌ایم، کمتر نباشد، یک خطا را به ModelState اضافه میکنیم.

اما یک مشکل! این عمل فقط در سمت سرور بررسی میشود و هنگامیکه ModelState.IsValid را در اکشن متد فراخوانی میکنیم، عمل اعتبارسنجی انجام میشود. یعنی همه‌ی داده‌ها به سمت سرور ارسال میشوند و اگر خطایی در ModelState وجود داشته باشد، کاربر مجددا باید داده‌ها را ارسال کند.

اما میتوان با استفاده از اینترفیس IClientModelValidator، عمل اعتبارسنجی را برای این ویژگی در سمت کلاینت انجام داد. برای انجام این کار ابتدا باید از اینترفیس IClientModelValidator ارث بری کنیم و متد AddValidation آن را پیاده سازی کنیم.
public class LowerThanAttribute : ValidationAttribute, IClientModelValidator
{
    public LowerThanAttribute(string dependentPropertyName)
    {
        DependentPropertyName = dependentPropertyName;
    }

    public string DependentPropertyName { get; set; }

    public void AddValidation(ClientModelValidationContext context)
    {
        var displayCurrentProperyName = context.ModelMetadata.ContainerMetadata
                                            .ModelType.GetProperty(context.ModelMetadata.PropertyName)
                                            .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false)
                                            .Cast<DisplayAttribute>()
                                            .FirstOrDefault()?.Name;

        var displayDependentProperyName = context.ModelMetadata.ContainerMetadata
                                            .ModelType.GetProperty(DependentPropertyName)
                                            .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false)
                                            .Cast<DisplayAttribute>()
                                            .FirstOrDefault()?.Name;


        MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true");
        MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-lowerthan", $"{displayCurrentProperyName} باید کمتر باشد از {displayDependentProperyName}");
        MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-dependentpropertyname", "#" + DependentPropertyName);
    }
    private  bool MergeAttribute(IDictionary<string, string> attributes, string key, string value)
    {
        if (attributes.ContainsKey(key))
        {
            return false;
        }
        attributes.Add(key, value);
        return true;
    }

    protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
    {
        int? currentPropertyValue = value as int?;
        currentPropertyValue ??= 0;
        var typeInfo = validationContext.ObjectInstance.GetType();
        var dependentPropertyValue = Convert.ToInt32(typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName)
                                        .GetValue(validationContext.ObjectInstance, null));

        var displayCurrentProperyName = typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName)
                                        .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false)
                                        .Cast<DisplayAttribute>()
                                        .FirstOrDefault()?.Name;

        if (!(currentPropertyValue.Value < dependentPropertyValue))
        {
            return new ValidationResult("مقدار {0} باید کمتر باشد از " + displayCurrentProperyName);
        }
        return ValidationResult.Success;
    }
}
اینترفیس IClientModelValidator، یک متد به نام AddValidation دارد که این امکان را فراهم میکند تا بتوانیم اعتبارسنجی را در سمت کلاینت انجام دهیم. در ادامه باید با استفاده از JQuery اعتبارسنجی مخصوص این ویژگی را در سمت کلاینت پیاده سازی کنیم. در متد AddValidation فقط اسم تابع و پارامتر‌های مورد نیاز در سمت کلاینت را مشخص میکنیم. به عنوان مثال در مثال بالا یک تابع را معرفی کرده‌ایم به نام lowerthan که بعدا باید آنرا در سمت کلاینت پیاده سازی کنیم و نام خاصیتی را که باید با آن مقایسه شود، با نام data-val-dependentpropertyname معرفی کرده‌ایم. در کد زیر، این اعتبار سنجی سمت کلاینت را پیاده سازی کرده ایم. lowerthan نام متدی است که آنرا در متد AddValidation اضافه کردیم. مقدار value همان مقدار خاصیتی است که ویژگی LowerThan بر روی آن قرار دارد و otherPropId نام خاصیتی است که باید با آن مقایسه شود که آنرا از element خوانده‌ایم:
jQuery.validator.addMethod("lowerthan", function (value, element, param) {
    var otherPropId = $(element).data('val-dependentpropertyname');
    if (otherPropId) {
        var otherProp = $(otherPropId);
        if (otherProp) {
            var otherVal = otherProp.val();
            if (parseInt(otherVal) > parseInt(value)) {
                return true;
            }
            return false;
        }
    }
    return true;
});
jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool("lowerthan");
کدهای جاواسکریپتی بالا را در یک فایل جدید به نام LowerThan.js ذخیره کرده‌ایم که باید آن را به صفحه خود اضافه کنیم:
<script src="~/lib/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>
<script src="~/js/LowerThan.js"></script>
سپس برای استفاده، باید ویژگی LowerThan را بر روی خاصیت مورد نظر قرار دهیم؛ مانند زیر:
public class User
{
    [Required]
    [Display(Name ="نام کاربری")]
    public string Username { get; set; }
    [Required]
    [Display(Name = "سن")]
    public int Age { get; set; }
    [LowerThan(nameof(Age))]
    [Required]
    [Display(Name = "سابقه کار")]
    public int Experience { get; set; }
}
و در نهایت اگر مقدار خاصیت Experience که ویژگی LowerThan بر روی آن قرار دارد، از مقدار خاصیت Age که باید با آن مقایسه شود، کمتر باشد، true برگردانده میشود؛ اما اگر بزرگتر یا مساوی باشد، متن خطایی را که در متد AddValidation اضافه کردیم، نشان داده خواهد شد.
 

مطالب
مرتب سازی رکوردها به صورت اتفاقی در Entity framework
یکی از انواع روش‌هایی که در SQL Server و مشتقات آن برای نمایش رکوردها به صورت اتفاقی مورد استفاده قرار می‌گیرد، استفاده از کوئری زیر است:
SELECT * FROM table
ORDER BY NEWID()
سؤال: ترجمه و معادل کوئری فوق در Entity framework به چه صورتی است؟
پاسخ:
یک مثال کامل را در این زمینه در ادامه ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Linq;

namespace Sample
{
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public int Age { get; set; }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<User> Users { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            context.Users.Add(new User { Name = "User 1", Age = 20 });
            context.Users.Add(new User { Name = "User 2", Age = 25 });
            context.Users.Add(new User { Name = "User 3", Age = 30 });
            context.Users.Add(new User { Name = "User 4", Age = 35 });
            context.Users.Add(new User { Name = "User 5", Age = 40 });
            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());

            using (var context = new MyContext())
            {
               var randomListOfUsers =
                        context.Users
                               .Where(person => person.Age >= 25 && person.Age < 40)
                               .OrderBy(person => Guid.NewGuid())
                               .ToList();

               foreach (var person in randomListOfUsers)
                   Console.WriteLine("{0}:{1}", person.Name, person.Age);
            }
        }
    }
}
تنها نکته مهم آن سطر ذیل است که برای مرتب سازی اتفاقی استفاده شده است:
.OrderBy(person => Guid.NewGuid())
که معادل
ORDER BY NEWID()
در SQL Server است.

خروجی SQL تولیدی کوئری LINQ فوق را نیز در ادامه مشاهده می‌کنید:
SELECT 
[Project1].[Id] AS [Id], 
[Project1].[Name] AS [Name], 
[Project1].[Age] AS [Age]
FROM ( SELECT 
NEWID() AS [C1], ------ Guid created here
[Extent1].[Id] AS [Id], 
[Extent1].[Name] AS [Name], 
[Extent1].[Age] AS [Age]
FROM [dbo].[Users] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[Age] >= 25) AND ([Extent1].[Age] < 40)
)  AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[C1] ASC  ------ Used for sorting here
مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت چهارم - ایجاد تغییرات در DOM
Document Object Model و یا به اختصار DOM به ظهور زبان JavaScript  گره خورده‌است. این مدل به همراه یک API پیاده سازی شده‌ی با JavaScript است که امکان دسترسی به اسناد HTML را مسیر می‌کند. علاوه بر امکاناتی مانند انتخاب عناصر، کار با ویژگی‌ها و ذخیره‌ی اطلاعات که تاکنون بررسی کردیم، DOM API به همراه روش‌هایی برای ایجاد عناصر جدید، حذف عناصر موجود و جابجایی آن‌ها در صفحه می‌باشد. یکی از مهم‌ترین اهداف jQuery کار ساده‌تر با DOM است و تعداد متدهایی را که برای کار با DOM ارائه می‌کند، تاکنون کمتر از 20 درصد کل DOM API اصلی را پوشش می‌دهند.


حرکت دادن المان‌ها در صفحه

ابتدا قطعه کد HTML زیر را درنظر بگیرید:
  <body>
    <h2>Flavors</h2>
    <ul class="flavors">
      <li>chocolate</li>
      <li>strawberry</li>
      <li>vanilla</li>
    </ul>

    <h2>Types</h2>
    <ul class="types">
      <li>frozen yogurt</li>
      <li>custard</li>
      <li>Italian ice</li>
    </ul>

    <ul class="unassigned">
      <li>rocky road</li>
      <li>gelato</li>
    </ul>
  </body>
می‌خواهیم با تغییر DOM، به خروجی زیر برسیم که در آن لیست‌ها جابجا، تکمیل و یا خالی شده‌اند:
  <body>
    <h2>Types</h2>
    <ul class="types">
      <li>frozen yogurt</li>
      <li>Italian ice</li>
      <li>custard</li>
      <li>gelato</li>
    </ul>

    <h2>Flavors</h2>
    <ul class="flavors">
      <li>chocolate</li>
      <li>vanilla</li>
      <li>rocky road</li>
      <li>strawberry</li>
    </ul>

    <ul class="unassigned">
    </ul>
  </body>

حرکت دادن المان‌ها توسط jQuery
var $flavors = $('.flavors');
var $chocolate = $flavors.find('li').eq(0);
var $vanilla = $flavors.find('li').eq(2);
$chocolate.after($vanilla);
به این ترتیب vanilla به بعد از chocolate در لیست flavors منتقل می‌شود.
در ادامه می‌خواهیم لیست types را به همراه عنوان آن‌، به قبل از لیست flavors منتقل کنیم:
var $typesHeading = $('h2').eq(1);
$typesHeading.prependTo('body');
$typesHeading.after($('.types'));
متد prependTo سبب درج عنوان types دقیقا پس از تگ body می‌شود. سپس لیست types را پس از این عنصر جابجا شده اضافه می‌کنیم.
سپس در لیست unassigned ابتدا rocky road آن‌را یافته و به بالای strawberry در لیست flavors اضافه می‌کنیم. همچنین gelato آن‌را نیز یافته و به انتهای لیست types اضافه خواهیم کرد:
var $unassigned = $('.unassigned');
var $rockyRoad = $unassigned.find('li').eq(0);
var $gelato = $unassigned.find('li').eq(1);

$vanilla.after($rockyRoad);
$gelato.appendTo($('.types'));

حرکت دادن المان‌ها توسط جاوا اسکریپت خالص (سازگار با IE 8.0 به بعد)

در ابتدا می‌خواهیم المان vanilla را به قبل از المان strawberry حرکت دهیم. برای اینکار می‌توان از متد استاندارد insertBefore استفاده کرد:
var flavors = document.querySelector('.flavors');
var strawberry = flavors.children[1];
var vanilla = flavors.children[2];

flavors.insertBefore(vanilla, strawberry);
flavors در اینجا والد نودی است که قرار است جابجا شود. اولین پارامتری که به متد insertBefore ارسال می‌شود، المانی است که قرار است جابجا شود. دومین پارامتر آن «نود مرجع» است. چون می‌خواهیم vanilla را قبل از strawberry درج کنیم، المان strawberry نود مرجع خواهد بود.
سپس کار انتقال عنوان لیست types و خود آن به قبل از لیست flavors صورت می‌گیرد:
var headings = document.querySelectorAll('h2');
var flavorsHeading = headings[0];
var typesHeading = headings[1];
var typesList = document.querySelector('.types');

document.body.insertBefore(typesHeading, flavorsHeading);
document.body.insertBefore(typesList, flavorsHeading);
در اینجا ابتدا عنوان types، به ابتدای document.body منتقل می‌شود (چون والد این عنوان document.body است، متد insertBefore بر روی آن فراخوانی می‌شود). سپس می‌خواهیم خود typesList را نیز حرکت دهیم. به همین جهت نیاز به نود مرجع عنوان flavors است که به عنوان پارامتر دوم متد insertBefore ذکر شده‌است تا این لیست، پیش از آن درج شود.
در آخر می‌خواهیم آیتم‌های لیست unassigned را به لیست‌های مرتبط با آ‌ن‌ها انتقال دهیم:
flavors.insertBefore(document.querySelector('.unassigned > li'), strawberry); 
document.querySelector('.types').appendChild(document.querySelector('.unassigned > li'));
در اولین سطر، querySelector تعریف شده، اولین المان لیست یا همان rocky road را بازگشت می‌دهد. به این ترتیب المان rocky road لیست unassigned به لیست flavors منتقل می‌شود . به همین جهت flavors به عنوان والد متد insertBefore تعریف شده‌است. نود مرجع نیز strawberry است؛ زیرا می‌خواهیم rocky road را به پیش از آن منتقل کنیم.
در سطر دوم، چون هم اکنون المان rocky road از لیست unassigned حذف شده‌است، متد querySelector فراخوانی شده، اولین عنصر لیست یا همان gelato را بازگشت می‌دهد. این المان را توسط متد appendChild به انتهای لیست types اضافه خواهیم کرد. متد appendChild نیز همانند متد insertBefore نیاز به یک والد دارد که همان عنصری است که قرار است المان‌ها به آن افزوده شوند.


کپی کردن المان‌ها

  <ol class="numbers">
    <li>one</li>
    <li>two</li>
  </ol>
در جی‌کوئری برای تهیه‌ی یک کپی از این المان خواهیم داشت:
 // deep clone: return value is an exact copy
$('.numbers').clone();
اگر به این متد پارامتر true نیز ارسال شود، اطلاعات و همچنین رخ‌دادهای منتسب به آن نیز کپی می‌شوند. البته این کپی فقط شامل اطلاعات تدارک دیده شده‌ی توسط jQuery API است و نه خارج از آن.
و در جاوا اسکریپت خالص (سازگار با IE 8.0 به بعد) برای کپی کردن المان‌ها دو روش shallow و deep وجود دارد:
// shallow clone: return value is an empty <ol>
document.querySelector('.numbers').cloneNode();

// deep clone: return value is an exact copy of the tree
document.querySelector('.numbers').cloneNode(true);
Shallow clone به معنای کپی المان ol بدون فرزندان آن است. در حالت deep clone المان ol و تمام فرزندان آن با هم کپی می‌شوند.
باید دقت داشت که متد cloneNode آنچه را که مشاهده می‌کنید یا همان اصل markup را کپی می‌کند. بنابراین اگر از طریق جاوا اسکریپت تغییراتی را در آن شیء داده باشید در متد cloneNode لحاظ نمی‌شود.
بدیهی است المان‌های clone شده تا زمانیکه با متدهایی مانند insertBefore و یا appendChild به صفحه اضافه نشوند، در صفحه نمایان نخواهند شد.


ایجاد و حذف المان‌ها

فرض کنید می‌خواهیم به لیست flavors مثال ابتدای بحث، دو مورد جدید را اضافه کنیم.
روش افزودن المان‌های جدید توسط جی‌کوئری:
var $flavors = $('.flavors');

// add two new flavors
$('<li>pistachio</li>').appendTo($flavors);
$('<li>neapolitan</li>').appendTo($flavors);
و یا حذف یک آیتم موجود توسط جی‌کوئری:
// remove the "gelato" type
$('.types li:last').remove();
در اینجا last: اصطلاحا یک pseduo-class ابداعی توسط jQuery است که آنچنان کارآیی بالایی هم ندارد.

روش افزودن المان‌های جدید توسط جاوا اسکریپت خالص:
var flavors = document.querySelector('.flavors');

// add two new flavors
flavors.insertAdjacentHTML('beforeend', '<li>pistachio</li>')
flavors.insertAdjacentHTML('beforeend', '<li>neapolitan</li>')
و برای حذف آخرین آیتم یک لیست توسط جاوا اسکریپت خالص:
// remove the "gelato" type
document.querySelector('.types li:last-child').remove();
در اینجا last-child: یک CSS3 pseudo-class selector استاندارد است.
روش دیگر انجام اینکار به صورت زیر توسط متد removeChild است:
var gelato = document.querySelector('.types li:last-child');

// remove the "gelato" type
gelato.parentNode.removeChild(gelato);


کار با المان‌های متنی

در جی‌کوئری متد ()text آن امکان دریافت محتوای متنی و همچنین به روز رسانی آن‌را میسر می‌کند:
 $('.types li').eq(1).text('italian ice');
در اینجا متن دومین المان لیست types به italian ice با i کوچک به روز رسانی می‌شود.

در جاوا اسکریپت خالص، دو خاصیت textContent و همچنین innerText برای خواندن و یا به روز رسانی محتوای متنی عناصر مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای مثال معادل قطعه کد جی‌کوئری فوق که از متد text استفاده می‌کند با جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است:
 document.querySelectorAll('.types li')[1].textContent = 'italian ice';
توسط querySelectorAll تمام liهای types یافت شده و سپس خاصیت textContent دومین عنصر آن با italian ice به روز رسانی شده‌است.
خاصیت innerText هرچند بر روی اینترفیس HTMLElement تعریف شده‌است، اما جزء هیچکدام از استانداردهای وب نیست؛ ولی توسط تمام مرورگرهای امروزی پشتیبانی می‌شود. در این حالت به روز رسانی متن توسط آن با خاصیت textContent دقیقا یکی است؛ اما خروجی آن برعکس حالت‌های قبل، متن رندر شده‌ی المان‌ها را بازگشت می‌دهد. برای مثال در اینجا شامل فاصله‌های پیش از این المان‌ها در markup نمی‌شود.
برای مثال این قسمتی از خروجی خاصیت textContent است:
   Flavors

      chocolate
      vanilla
      rocky road
      strawberry
اما در این همین حالت خروجی innerText به این صورت است:
Flavors

chocolate
vanilla
rocky road
strawberry
کار با محتوای HTML ایی رشته‌ای

گاهی از اوقات از سرور قطعه‌ای کد HTML ایی را دریافت می‌کنیم (که هنوز به صورت المان یا المان‌های DOM در نیامده‌است) و در سمت کلاینت می‌خواهیم آن‌را به قسمتی از صفحه اضافه کنیم. روش انجام اینکار در jQuery به صورت زیر است:
var container = '<h2>Containers</h2><ul><li>cone</li><li>cup</li></ul>';
$('<div>').html(container).appendTo('body');
ابتدا یک المان div جدید را ایجاد کرده‌ایم. سپس محتوای این div را با اطلاعات دریافتی از سرور مقدار دهی و در آخر آن‌را به انتهای body اضافه می‌کنیم.
روش دریافت محتوای رشته‌ای HTML قابل ارسال به سرور نیز به صورت زیر است:
  var contents = $('body').html();
روش انجام اینکار با جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است:
var div = document.createElement('div');
div.innerHTML = container;
document.body.appendChild(div);
در اینجا با استفاده از متد استاندارد createElement یک div جدید منقطع از DOM را ایجاد و سپس محتوای آن‌را توسط خاصیت innerHTML به HTML دریافتی از سرور تنظیم کرده‌ایم. در آخر این المان منقطع را توسط متد appendChild به انتهای document.body افزوده‌ایم.
روش خواندن این محتوای نهایی نیز به صورت زیر است:
var contents = document.body.innerHTML;
در حالت کار با جاوا اسکریپت خالص به خاصیت outerHTML یک المان نیز دسترسی داریم که خواندن و یا به روز رسانی آن، صرفا بر روی خود المان اصلی تاثیر می‌گذارد؛ اما innerHTML بر روی المان‌های فرزند این المان (محتوای آن) تاثیر گذار است.
مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap جهت تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های WPF و الگوی MVVM
در این قسمت قصد داریم همانند کنترلرها در ASP.NET MVC، کار تزریق وابستگی‌ها را در متدهای سازنده ViewModelهای WPF بدون استفاده از الگوی Service locator انجام دهیم؛ برای مثال:
    public class TestViewModel
    {
        private readonly ITestService _testService;
        public TestViewModel(ITestService testService) //تزریق وابستگی در سازنده کلاس
        {
            _testService = testService;
        }
و همچنین کار اتصال یک ViewModel، به View متناظر آن‌را نیز خودکار کنیم. قراردادی را نیز در اینجا بکار خواهیم گرفت:
نام تمام Viewهای برنامه به View ختم می‌شوند و نام ViewModelها به ViewModel. برای مثال TestViewModel و TestView معرف یک ViewModel و View متناظر خواهند بود.


ساختار کلاس‌های لایه سرویس برنامه

namespace DI07.Services
{
    public interface ITestService
    {
        string Test();
    }
}

namespace DI07.Services
{
    public class TestService: ITestService
    {
        public string Test()
        {
            return "برای آزمایش";
        }
    }
}
یک پروژه WPF را آغاز کرده و سپس یک پروژه Class library دیگر را به نام Services با دو کلاس و اینترفیس فوق، به آن اضافه کنید. هدف از این کلاس‌ها صرفا آشنایی با نحوه تزریق وابستگی‌ها در سازنده یک کلاس ViewModel در WPF است.


علامتگذاری ViewModelها

در ادامه یک اینترفیس خالی را به نام IViewModel مشاهده می‌کنید:
namespace DI07.Core
{
    public interface IViewModel // از این اینترفیس خالی برای یافتن و علامتگذاری ویوو مدل‌ها استفاده می‌کنیم
    {
    }
}
از این اینترفیس برای علامتگذاری ViewModelهای برنامه استفاده خواهد شد. این روش، یکی از انواع روش‌هایی است که در مباحث Reflection برای یافتن کلاس‌هایی از نوع مشخص استفاده می‌شود.
برای نمونه کلاس TestViewModel برنامه، با پیاده سازی IViewModel، به نوعی نشانه گذاری نیز شده است:
using DI07.Services;
using DI07.Core;

namespace DI07.ViewModels
{
    public class TestViewModel : IViewModel // علامتگذاری ویوو مدل
    {
        private readonly ITestService _testService;
        public TestViewModel(ITestService testService) //تزریق وابستگی در سازنده کلاس
        {
            _testService = testService;
        }

        public string Data
        {
            get { return _testService.Test(); }
        }
    }
}


تنظیمات آغازین IoC Container مورد استفاده

در کلاس استاندارد App برنامه WPF خود، کار تنظیمات اولیه StructureMap را انجام خواهیم داد:
using System.Windows;
using DI07.Core;
using DI07.Services;
using StructureMap;

namespace DI07
{
    public partial class App
    {
        protected override void OnStartup(StartupEventArgs e)
        {
            base.OnStartup(e);

            ObjectFactory.Configure(cfg =>
            {
                cfg.For<ITestService>().Use<TestService>();

                cfg.Scan(scan =>
                {
                    scan.TheCallingAssembly();
                    // Add all types that implement IView into the container, 
                    // and name each specific type by the short type name.
                    scan.AddAllTypesOf<IViewModel>().NameBy(type => type.Name);
                    scan.WithDefaultConventions();
                });
            });
        }
    }
}
در اینجا عنوان شده است که اگر نیاز به نوع ITestService وجود داشت، کلاس TestService را وهله سازی کن.
همچنین در ادامه از قابلیت اسکن این IoC Container برای یافتن کلاس‌هایی که IViewModel را در اسمبلی جاری پیاده سازی کرده‌اند، استفاده شده است. متد NameBy، سبب می‌شود که بتوان به این نوع‌های یافت شده از طریق نام کلاس‌های متناظر دسترسی یافت.


اتصال خودکار ViewModelها به Viewهای برنامه

using System.Windows.Controls;
using StructureMap;

namespace DI07.Core
{
    /// <summary>
    /// Stitches together a view and its view-model
    /// </summary>
    public static class ViewModelFactory
    {
        public static void WireUp(this ContentControl control)
        {
            var viewName = control.GetType().Name;
            var viewModelName = string.Concat(viewName, "Model"); //قرار داد نامگذاری ما است
            control.Loaded += (s, e) =>
            {
                control.DataContext = ObjectFactory.GetNamedInstance<IViewModel>(viewModelName);
            };
        }
    }
}
اکنون که کار علامتگذاری ViewModelها انجام شده و همچنین IoC Container ما می‌داند که چگونه باید آن‌ها را در اسمبلی جاری جستجو کند، مرحله بعدی، ایجاد کلاسی است که از این تنظیمات استفاده می‌کند. در کلاس ViewModelFactory، متد WireUp، وهله‌ای از یک View را دریافت کرده، نام آن‌را استخراج می‌کند و سپس بر اساس قراردادی که در ابتدای بحث وضع کردیم، نام ViewModel متناظر را یافته و سپس زمانیکه این View بارگذاری می‌شود، به صورت خودکار DataContext آن‌را به کمک StructureMap وهله سازی می‌کند. این وهله سازی به همراه تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ViewModel نیز خواهد بود.


استفاده از کلاس ViewModelFactory

در ادامه کدهای TestView و پنجره اصلی برنامه را مشاهده می‌کنید:

<UserControl x:Class="DI07.Views.TestView"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006" 
             xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008" 
             mc:Ignorable="d" 
             d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
    <Grid>
        <TextBlock Text="{Binding Data}" />
    </Grid>
</UserControl>


<Window x:Class="DI07.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:Views="clr-namespace:DI07.Views"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Grid>
        <Views:TestView />
    </Grid>
</Window>
در فایل Code behind مرتبط با TestView تنها کافی است سطر فراخوانی this.WireUp اضافه شود تا کار تزریق وابستگی‌ها، وهله سازی ViewModel متناظر و همچنین مقدار دهی DataContext آن به صورت خودکار انجام شود:
using DI07.Core;

namespace DI07.Views
{
    public partial class TestView
    {
        public TestView()
        {
            InitializeComponent();
            this.WireUp(); //تزریق خودکار وابستگی‌ها و یافتن ویوو مدل متناظر
        }
    }
}

دریافت پروژه کامل این قسمت
  DI07.zip
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت چهاردهم
در ادامه قسمت قبلی روش‌های زیادی جهت اضافه شدن یک ماژول به یک اسمبلی وجود دارند. اگر شما از کامپایلر سی‌شارپ برای ساخت یک فایل PE با جدول مانیفست استفاده می‌کنید، می‌توانید از سوئیچ AddModule/ استفاده کنید. برای اینکه بدانیم چگونه می‌توان یک اسمبلی چند فایله ساخت بیاید فرض کنیم که دو فایل سورس کد با مشخصات زیر داریم:
RUT.cs: این سورس شامل کدهایی است که به ندرت در برنامه استفاده می‌شود.
FUT.cs: این سورس شامل کدهایی است که به طور مکرر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ابتدا به صورت زیر کد سورسی را که به ندرت استفاده می‌شود، به عنوان یک ماژول جداگانه کامپایل می‌کنم:
csc /t:module RUT.cs
اجرای این خط سبب ایجاد یک فایل به نام RUT.netmodule می‌گردد که یک DLL استاندارد است؛ ولی CLR به تنهایی توانایی بارگیری آن را ندارد. دفعه‌ی بعد سورس کدی را که مکرر استفاده می‌شود، به صورت یک ماژول کامپایل می‌کنیم و از آنجائیکه این ماژول استفاده‌ی زیادی دارد، آن را نگهدارنده‌ی جدول مانیفست معرفی می‌کنیم و به این دلیل که این ماژول نماینده‌ی کل اسمبلی است، نام خروجی آن را به جای FUT.dll به MultiFileLibrary.dll تغییر می‌دهیم:
csc /out:MultiFileLibrary.dll /t:library /addmodule:RUT.netmodule FUT.cs
خط بالا به علت سوئیچ t:library\ فایل MultiFileLibrary.dll را ایجاد می‌کند. این فایل شامل جدول متادیتای مانیفست می‌شود و سوئیچ به آن می‌گوید که باید ماژول RUT.netmodule را جزئی از اسمبلی بداند. این سوئیچ به کامپایلر اعلام می‌کند که ارجاع این فایل در جدول FileDef  و ExportedTypesDef ثبت شود.
بعد از اتمام عملیات کامپایل، مطابق شکل زیر دو فایل ایجاد می‌شود که فایل سمت راست شامل جدول مانیفست است. فایل RUT.netmodule شامل کد IL و جداول متادیتاهای مربوط به خواص و رویدادها و مواردی از این قبیل است که در این ماژول یافت می‌شود. فایل بعدی MultiFileLibrary.dll هست که شامل کد IL کد FUT.CS می‌شوذ بعلاوه جداول متادیتا مثل ماژول قبلی و جدول متادیتای مانیفست که باعث می‌شود به عنوان یک اسمبلی شناخته شود.



البته توجه داشته باشید که جدول مانیفست ارجاعی به نوع‌های عمومی استخراج شده داخل فایل خودش ندارد، زیرا که در جداول اختصاصی خودش موجود است و در ذخیره سازی صرفه جویی می‌گردد.
بعد از اینکه MultiFileLibrary.dll ساخته شد، به منظور آزمایش کردن جداول متادیتا می‌توانید از ابزار ILDasm.exe استفاده کنید تا ارجاع به فایل RUT.netmodule به شما ثابت شود. آنچه در زیر می‌بینید نمایی از جداول FileDef و ExportedTypesDef است:
File #1 (26000001)
­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­
Token: 0x26000001
Name : RUT.netmodule
HashValue Blob : e6 e6 df 62 2c a1 2c 59 97 65 0f 21 44 10 15 96 f2 7e db c2
Flags : [ContainsMetaData] (00000000)


ExportedType #1 (27000001)
­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­
Token: 0x27000001
Name: ARarelyUsedType
Implementation token: 0x26000001
TypeDef token: 0x02000002
Flags : [Public] [AutoLayout] [Class] [Sealed] [AnsiClass]
[BeforeFieldInit](00100101)
 
همانطور که در بالا می‌بینید فایل RUT.netmodule با شناسه‌ی (توکن) 0x26000001 به عنوان بخشی از اسمبلی شناخته می‌شود و به نوع کد IL آن اشاره می‌کند.

قابل توجه افراد کنجکاو: توکن‌های جداول متا، مقادیر 4 بایتی است که بایت پر ارزش آن اشاره می‌کند که برای یافتن آن باید به چه جدولی ارجاع کرد. مقادیر زیر این نکته را روشن می‌کند که هر کد ابتدایی به چه جدولی اشاره می‌کند:
 0x01
 TypeRef
 0x02
 TypeDef
 0x23
 AssemblyRef
 0x26
 File
file definition

 0x27
 ExportedType
برای دیدن لیست کاملی از این کدها فایل Corhdr.h را که به همراه فریم ورک دات نت نصب می‌شود، مطالعه فرمایید. سه بایت باقیمانده هم بر اساس جدولی که به آن ارجاع شده است مشخص می‌گردد؛ مثلا در مثال بالا کد 0x26000001  به اولین سطر جدول File اشاره می‌کند. برای اکثر جدول‌ها شماره گذاری سطرها از عدد 1 آغاز می‌شود نه صفر یا برای برای جداول TypeDef عموما از عدد 2 آغاز می‌شود. 

برای اجرای اسمبلی، کامپایلر نیاز دارد که همه‌ی فایل‌های اسمبلی، نصب شده و قابل دسترس باشند و در صورتیکه شما فایل RUT.netmodule را حذف کنید کامپایلر سی شارپ خطای زیر را صادر می‌کند:
fatal error CS0009: Metadata file 'C:\ MultiFileLibrary.dll' could not be opened—'Error importing module 'RUT.netmodule' of assembly 'C:\ MultiFileLibrary.dll'—The system cannot find the file specified'

و این خطا بدین معنی است که برای ساخت اسمبلی باید تمامی فایل‌ها حاضر و مهیا باشند. هر کد کلاینتی که اجرا می‌شود آن متد را صدا می‌زنند. موقعی که یک متد برای اولین بار فراخوانی می‌شود، CLR عملیات شناسایی جهت شناسایی ارجاعات آن در پارامترها، نوع خروجی متد و متغیرهای محلی آن اجرا می‌کند. سپس تلاش می‌کند تا فایل اسمبلی ارجاع شده را که شامل مانیفست هست، بار کند. اگر نوعی که لازم داریم در همین فایل متد وجود داشته باشد، اجرای عملیات را به سمت آن آغاز می‌کند ولی اگر جدول مانیفست ارجاع را به فایل دیگری بدهد، آن فایل در حافظه بار شده و سپس آن نوع را در دسترس قرار می‌دهد. 
خطوط بالا این نکته را روشن می‌کند که فایل‌های اسمبلی را تنها موقعی در حافظه بار میکند که ارجاعی از نوع موجود در آن صدا زده شده باشد؛ یعنی اینکه در زمان اجرای برنامه، لازم نیست که همه‌ی فایل‌ها حاضر و مهیا باشند.
نظرات مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
با سلام؛ فرض کنید در یک فرم ثبت محصول، فیلد عنوان محصول و آپلود تصویر را داریم و یک دکمه آپلود فایل برای آپلود تصویر و یک دکمه برای ثبت محصول. یک حالت این است که کاربر تصویر را آپلود کند و بعد عنوان را پر کند و در نهایت دکمه ثبت را بزند، ولی فکر کنید کاربر تصویر را آپلود میکند و به هر دلیلی عنوان را پر نمیکند و دکمه ثبت را نمیزند؛ حال تکلیف تصویر آپلود شده چه میشود؟ آیا راهی وجود دارد برای حل این مشکل؟