مطالب
C# 6 - Null-conditional operators
برنامه نویس‌‌های سی‌شارپ پیشتر با null-coalescing operator یا ?? آشنا شده بودند. برای مثال
 string data = null;
var result = data ?? "value";
در این حالت اگر data یا سمت چپ عملگر، نال باشد، مقدار value (سمت راست عملگر) بازگشت داده خواهد شد؛ که در حقیقت خلاصه شده‌ی چند سطر ذیل است:
if (data == null)
{
    data = "value";
}
var result = data;
در سی شارپ 6، جهت تکمیل عملگرهای کار با مقادیر نال و بالا بردن productivity برنامه نویس‌ها، عملگر دیگری به نام Null-conditional operator و یا .? به این مجموعه اضافه شده‌است. در این حالت ابتدا مقدار سمت چپ عملگر بررسی خواهد شد. اگر مقدار آن مساوی نال بود، در همینجا کار خاتمه یافته و نال بازگشت داده می‌شود. در غیر اینصورت کار بررسی زنجیره‌ی جاری ادامه خواهد یافت.
برای مثال بسیاری از نتایج بازگشتی از متدها، چند سطحی هستند:
class Response
{
    public string Result { set; get; }
    public int Code { set; get; }
}

 
class WebRequest
{
    public Response GetDataFromWeb(string url)
    {
        // ...
        return new Response { Result = null };
    }
}
در اینجا روش مرسوم کار با کلاس درخواست اطلاعات از وب به صورت ذیل است:
 var webData = new WebRequest().GetDataFromWeb("https://www.dntips.ir/");
if (webData != null && webData.Result != null)
{
    Console.WriteLine(webData.Result);
}
چون می‌خواهیم به خاصیت Result دسترسی پیدا کنیم، نیاز است دو مرحله وضعیت خروجی متد و همچنین خاصیت Result آن‌را جهت مشخص سازی نال نبودن آن‌ها، بررسی کنیم و اگر برای مثال خاصیت Result نیز خود متشکل از یک کلاس دیگر بود که در آن برای مثال StatusCode نیز ذکر شده بود، این بررسی به سه سطح یا بیشتر نیز ادامه پیدا می‌کرد.
در این حالت اگر اشاره‌گر را به محل && انتقال دهیم، افزونه‌ی ReSharper پیشنهاد یکی کردن این بررسی‌ها را ارائه می‌دهد:


به این ترتیب تمام چند سطح بررسی نال، به یک عبارت بررسی .? دار، خلاصه خواهد شد:
 if (webData?.Result != null)
{
    Console.WriteLine(webData.Result);
}
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا webData نال است یا خیر؟ اگر نال بود همینجا کار خاتمه پیدا می‌کند و به بررسی Result نمی‌رسد. اگر نال نبود، ادامه‌ی زنجیره تا به انتها بررسی می‌شود.
البته باید دقت داشت که برای تمام سطوح باید از .? استفاده کرد (برای مثال response?.Results?.Status)؛ در غیر اینصورت همانند سابق در صورت استفاده‌ی از دات معمولی، به یک null reference exception می‌رسیم.


کار با متدها و Delegates

این عملگر جدید مقایسه‌ی با نال را بر روی متدها (علاوه بر خواص و فیلدها) نیز می‌توان بکار برد. برای مثال خلاصه شده‌ی فراخوانی ذیل:
 if (x != null)
{
   x.Dispose();
}
با استفاده از Null Conditional Operator به این صورت است:
 x?.Dispose();

و یا بکار گیری آن بر روی delegates (روش قدیمی):
 var copy = OnMyEvent;
if (copy != null)
{
   copy(this, new EventArgs());
}
نیز با استفاده از متد Invoke به نحو ذیل قابل انجام است و نکته جالب یک سطر کد ذیل علاوه بر ساده شدن آن:
 OnMyEvent?.Invoke(this, new EventArgs());
Thread-safe بودن آن نیز می‌باشد. زیرا در این حالت کامپایلر delegate را به یک متغیر موقتی کپی کرده و سپس فراخوانی‌ها را انجام می‌دهد. اگر انجام این کپی موقت صورت نمی‌گرفت، در حین فراخوانی آن از طریق چندین ترد مختلف، ممکن بود یکی از مشترکین delegate از آن قطع اشتراک می‌کرد و در این حالت فراخوانی تردی دیگر در همان لحظه، سبب کرش برنامه می‌شد.


استفاده از Null Conditional Operator بر روی Value types

الف) مقایسه با نال
کد ذیل را درنظر بگیرید:
 var code = webData?.Code;
در اینجا Code یک value type از نوع int است. در این حالت با بکارگیری Null Conditional Operator، خروجی این حاصل، از نوع <Nullable<int و یا ?int درنظر گرفته خواهد شد و با توجه به اینکه عبارات null>0 و همچنین null<0 هر دو false هستند، مقایسه‌ی این خروجی با 0 بدون مشکل انجام می‌شود. برای مثال مقایسه‌ی ذیل از نظر کامپایلر یک عبارت معتبر است و بدون مشکل کامپایل می‌شود:
 if (webData?.Code > 0)
{

}

ب) بازگشت مقدار پیش فرض دیگری بجای نال
اگر نیاز بود بجای null مقدار پیش فرض دیگری را بازگشت دهیم، می‌توان از null-coalescing operator سابق استفاده کرد:
 int count = response?.Results?.Count ?? 0;
در این مثال خاصیت CountT در اصل از نوع int تعریف شده‌است؛ اما بکارگیری .? سبب Nullable شدن آن خواهد شد. بنابراین امکان بکارگیری عملگر ?? یا null-coalescing operator نیز بر روی این متغیر وجود دارد.

ج) دسترسی به مقدار Value یک متغیر nullable
نمونه‌ی دیگر آن قطعه کد ذیل است:
 int? x = 10;
//var value = x?.Value; // invalid
Console.WriteLine(x?.ToString());
در اینجا برخلاف متغیر Code که از ابتدا nullable تعریف نشده‌است، متغیر x نال پذیر است. اما باید دقت داشت که با تعریف .? دیگر نیازی به استفاده از خاصیت Value این متغیر nullable نیست؛ زیرا .? سبب محاسبه و بازگشت خروجی آن می‌شود. بنابراین در این حالت، سطر دوم غیرمعتبر است (کامپایل نمی‌شود) و سطر سوم معتبر.


کار با indexer property و بررسی نال

اگر به عنوان بحث دقت کرده باشید، یک s جمع در انتهای Null-conditional operators ذکر شده‌است. به این معنا که این عملگر مقایسه‌ی با نال، صرفا یک شکل و فرم .? را ندارد. مثال ذیل در حین کار با آرایه‌ها و لیست‌ها بسیار مشاهده می‌شود:
 if (response != null && response.Results != null && response.Results.Addresses != null
  && response.Results.Addresses[0] != null && response.Results.Addresses[0].Zip == "63368")
{

}
در اینجا به علت بکارگیری indexer بر روی Addresses، دیگر نمی‌توان از عملگر .? که صرفا برای فیلدها، خواص، متدها و delegates طراحی شده‌است، استفاده کرد. به همین منظور، عملگر بررسی نال دیگری به شکل […]? برای این بررسی طراحی شده‌است:
 if(response?.Results?.Addresses?[0]?.Zip == "63368")
{

}
به این ترتیب 5 سطح بررسی نال فوق، به یک عبارت کوتاه کاهش می‌یابد.

 
موارد استفاده‌ی ناصحیح از عملگرهای مقایسه‌ی با نال

خوب، عملگر .? کار مقایسه‌ی با نال را خصوصا در دسترسی‌های چند سطحی به خواص و متدها بسیار ساده می‌کند. اما آیا باید در همه جا از آن استفاده کرد؟ آیا باید از این پس کلا استفاده از دات را فراموش کرد و بجای آن از .? در همه جا استفاده کرد؟
مثال ذیل را درنظر بگیرید:
 public void DoSomething(Customer customer)
{
    string address = customer?.Employees
                  ?.SingleOrDefault(x => x.IsAdmin)?.Address?.ToString();
    SendPackage(address);
}
در این مثال در تمام سطوح آن از .? بجای دات استفاده شده‌است و بدون مشکل کامپایل می‌شود. اما این نوع فراخوانی سبب خواهد شد تا یک سری از مشکلات موجود کاملا مخفی شوند؛ خصوصا اعتبارسنجی‌ها. برای مثال در این فراخوانی اگر مشتری نال باشد یا اگر کارمندانی را نداشته باشد، آدرسی بازگشت داده نمی‌شود. بنابراین حداقل دو سطح بررسی و اعتبارسنجی عدم وجود مشتری یا عدم وجود کارمندان آن در اینجا مخفی شده‌اند و دیگر مشخص نیست که علت بازگشت نال چه بوده‌است.
روش بهتر انجام اینکار، بررسی وضعیت customer و انتقال مابقی زنجیره‌ی LINQ به یک متد مجزای دیگر است:
 public void DoSomething(Customer customer)
{
   Contract.Requires(customer != null); 
   string address = customer.GetAdminAddress();
   SendPackage(address);
}
مطالب
افزونه جملات قصار jQuery

چندی قبل مطلبی را در مورد پردازش فایل‌های xml با استفاده از قابلیت Ajax جی کوئری نوشتم. در سایت پی‌سافت، تعدادی فایل XML از شعرا و جملات قصار و امثال آن موجود است (با تقدیر و تشکر از زحمات این عزیزان) که امروز قصد داریم از فایل XML جملات قصار آن یک افزونه jQuery درست کنیم تا آن‌ها را به صورت اتفاقی (random) در صفحه نمایش دهد:

<!DOCTYPE HTML PUBLIC "-//W3C//DTD HTML 4.01//EN" "http://www.w3.org/TR/html4/strict.dtd">
<html>
<head>
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8">
<title>XML</title>
<script src='jquery-1.3.min.js' type='text/javascript'></script>
<script type="text/javascript">
var ourXml = '';
function parseXml(xml){
ourXml = xml; //for our timer
var i;
var rnd = Math.floor(Math.random() * 130) + 1; //we have 130 entries
for (i = 1; i < 5; i++) //M1 to M4
{
$(xml).find("Ghesaar" + rnd + " > M" + i).each(function(){
$("#output").append($(this).text() +' ');
});
}
}

//ajax loader
$(document).ready(function(){
$.ajax({
type: "GET",
url: "Ghesaar.xml",
dataType: "xml",
success: parseXml
});
});

//timer
window.setInterval(function(){
$("#output").empty().hide();
parseXml(ourXml);
$("#output").fadeIn("slow");
}, 10000);
</script>
</head>
<body>
<span id="output" dir="rtl" style=" "/>
</body>

</html>

توضیحات:
همه چیز از قسمت Ajax کد فوق شروع می‌شود. فایل Ghesaar.xml بارگذاری شده و به تابع parseXml ارسال می‌شود. در این تابع یک کپی از xml دریافت شده را نگهداری می‌کنیم تا در تایمری که بعدا جهت نمایش اتفاقی پیام‌ها درست خواهیم کرد، مجبور نشویم مجددا محتویات فایل xml را بارگذاری کنیم.
در تابع parseXml قصد داریم فایل xml ایی با فرمت زیر را پردازش کنیم:

  <Ghesaar10>
<M1>ناامیدی، آخرین نتیجه گیری </M1>
<M2>بی خردان است</M2>
<M3>
</M3>
<M4>« ضرب المثل انگلیسی »</M4>
</Ghesaar10>

برای مثال در اینجا باید به دنبال Ghesaar10>M1 برای یافتن متن تگ M1 گشت و الی آخر. کلا چهار تگ داریم که در یک حلقه آن‌ها را استخراج خواهیم کرد. سپس یک عدد اتفاقی بین 1 تا 130 هم تولید کرده و بجای عدد پس از Ghesaar قرار می‌دهیم. یعنی هر بار به صورت اتفاقی یک مجموعه از جملات قصار، دریافت و پردازش خواهند شد. نهایتا این جملات استخراج شده را به یک span با id مساوی output‌ اضافه می‌کنیم.
تا اینجا فقط یکی از جملات قصار در هنگام بارگذاری صفحه نمایش داده خواهند شد. برای تکرار نمایش، از یک تایمر می‌توان کمک گرفت که کد آن‌را در بالا ملاحظه می‌کنید.
همین!

برای تبدیل آن به یک پلاگین/افزونه جی‌کوئری ، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

$.fn.ghesaar = function(options){
var defaults = {
interval: 1
};
var options = $.extend(defaults, options);

return this.each(function(){
var obj = $(this);
var ourXml = '';
function parseXml(xml){
ourXml = xml; //for our timer
var i;
var rnd = Math.floor(Math.random() * 130) + 1; //we have 130 entries
for (i = 1; i < 5; i++) //M1 to M4
{
$(xml).find("Ghesaar" + rnd + " > M" + i).each(function(){
obj.append($(this).text() + ' ');
});
}
}

//ajax loader
$.ajax({
type: "GET",
url: "Ghesaar.xml",
dataType: "xml",
success: parseXml
});

//timer
window.setInterval(function(){
obj.empty().hide();
parseXml(ourXml);
obj.fadeIn("slow");
}, options.interval * 1000);

});


};

فرمت این فایل ساده و استاندارد است. نام فایل jquery.ghesaar.js خواهد بود.
سپس قسمت استاندارد توسعه options اضافه می‌شود تا بتوان به تابع افزونه خود مقدار interval را پاس کرد تا از این حالت خشک و جمود خارج شود.
کل وقایع افزونه درون تابع زیر رخ می‌دهد:

return this.each(function(){
...

});

اینجا همان کدهایی را که پیشتر توسعه دادیم بدون هیچ تغییری قرار می‌دهیم.
سپس در ابتدای کار شیء this که اشاره‌گری است به شیء انتخاب شده توسط جی‌کوئری را دریافت کرده و هرجایی را که قبلا $("#output") داشتیم، تبدیل به obj می‌کنیم. (یعنی این مورد هم به انتخاب کاربر خواهد شد)
جهت دریافت مقدار تنظیمی interval هم می‌توان از options.interval استفاده کرد.
به این صورت کد ما تبدیل به یک افزونه جی‌کوئری می‌شود.

اینبار نحوه‌ی استفاده از افزونه‌ی تولیدی به صورت زیر است: (عدد interval بر اساس ثانیه است)

<!DOCTYPE HTML PUBLIC "-//W3C//DTD HTML 4.01//EN" "http://www.w3.org/TR/html4/strict.dtd">
<html>
<head>
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8">
<title>XML</title>
<script src='jquery-1.3.min.js' type='text/javascript'></script>
<script src='jquery.ghesaar.js' type='text/javascript'></script>
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function(){
$("#output").ghesaar({interval:5});
});

</script>
</head>
<body>
<span id="output" dir="rtl" style=" "/>
</body>

</html>

بهتر شد، نه؟!

به صورت ساده:
برای استفاده از آن، سه فایل jquery-1.3.min.js (یا نگارش جدیدتر آن)، jquery.ghesaar.js و Ghesaar.xml را باید آپلود کنید. چند سطری را که در قسمت head صفحه فوق مشاهده می‌نمائید باید اضافه شوند. سپس یک span یا div را جهت نمایش این جملات قصار به هر جایی از ساختار صفحه خود که علاقمند بودید اضافه کنید (id آن مهم است و در قسمت نمایش جملات قصار مورد جستجو قرار می‌گیرد).

فایل‌های این پروژه را از اینجا دریافت کنید.

مطالب
استفاده‌ی همزمان از آپدیت پنل ASP.Net و پلاگین‌های جی‌کوئری

مشکل: زمانیکه یک AsyncPostback در آپدیت پنلASP.Net Ajax رخ دهد، پس از پایان کار، پلاگین جی‌کوئری که در حال استفاده از آن بودید و در هنگام بارگذاری اولیه صفحه بسیار خوب کار می‌کرد، اکنون از کار افتاده است و دیگر جواب نمی‌دهد.

قبل از شروع، نیاز به یک سری پیش زمینه هست (شاید بر اساس روش استفاده شما از آن پلاگین جی‌کوئری، مشکل را حل کنند):
الف) رفع تداخل جی‌کوئری با سایر کتابخانه‌های مشابه.
ب) آشنایی با jQuery Live جهت بایند رخ‌داد‌ها به عناصری که بعدا به صفحه اضافه خواهند شد.
ج) تزریق اسکریپت به صفحه در حین یک AsyncPostback رخ داده در آپدیت پنل

علت بروز مشکل:
علت رخ‌دادن این مشکل (علاوه بر قسمت الف ذکر شده)، عدم فراخوانی document.ready تعریف شده، جهت بایند مجدد پلاگین jQuery مورد استفاده شما پس از هر AsyncPostback رخ داده در آپدیت پنل ASP.Net Ajax است. راه حل استاندارد جی‌کوئری هم همان مورد (ب) فوق می‌باشد، اما ممکن است جهت استفاده از آن نیاز به بازنویسی یک پلاگین موجود خاص وجود داشته باشد، که آنچنان مقرون به صرفه نیست.

مثالی جهت مشاهده‌ی این مشکل در عمل:
می‌خواهیم افزونه‌ی Colorize - jQuery Table را به یک گرید ویوو ASP.Net قرار گرفته درون یک آپدیت پنل اعمال کنیم.

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="UpdatePanelTest.aspx.cs"
Inherits="TestJQueryAjax.UpdatePanelTest" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<asp:ScriptManager ID="sm" runat="server">
<Scripts>
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery.js" />
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery.colorize-1.6.0.js" />
</Scripts>
</asp:ScriptManager>
<asp:UpdatePanel ID="uppnl" runat="server">
<ContentTemplate>
<asp:GridView ID="GridView1" runat="server" AllowPaging="True"
OnPageIndexChanging="GridView1_PageIndexChanging">
</asp:GridView>
</ContentTemplate>
</asp:UpdatePanel>
</form>

<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$('#<%=GridView1.ClientID %>').colorize();
});
</script>
</body>
</html>

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.UI;
using System.Web.UI.WebControls;

namespace TestJQueryAjax
{
public partial class UpdatePanelTest : System.Web.UI.Page
{
void BindTo()
{
List<string> rows = new List<string>();
for (int i = 0; i < 1000; i++)
rows.Add(string.Format("row{0}", i));

GridView1.DataSource = rows;
GridView1.DataBind();
}

protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
if (!Page.IsPostBack)
{
BindTo();
}
}

protected void GridView1_PageIndexChanging(object sender, GridViewPageEventArgs e)
{
GridView1.PageIndex = e.NewPageIndex;
BindTo();
}
}
}
مثال بسیار ساده‌ای است جهت اعمال این افرونه به یک گریدویو و مشاهده کار کردن این افزونه در هنگام بارگذاری اولیه صفحه و سپس از کار افتادن آن پس از مشاهده صفحه دوم گرید. در این مثال از نکته "اسکریپت‌های خود را یکی کنید" استفاده شده است.

راه حل:
از ویژگی‌های ذاتی ASP.Net Ajax باید کمک گرفت برای مثال:

<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$('#<%=GridView1.ClientID %>').colorize();
});

function pageLoad(sender, args) {
if (args.get_isPartialLoad()) {
$('#<%=GridView1.ClientID %>').colorize();
}
}
</script>

متد استاندارد pageLoad به صورت خودکار پس از هر AsyncPostback رخ داده در آپدیت پنل ASP.Net Ajax فراخوانی می‌شود (و همچنین پس از پایان پردازش و بارگذاری اولیه DOM صفحه). در این متد بررسی می‌کنیم که آیا یک partial postback رخ داده است؟ اگر بله، مجددا عملیات بایند افزونه به گرید را انجام می‌دهیم و مشکل برطرف خواهد شد.

برای مطالعه بیشتر

مطالب
Generators در ES 6
Generators در حقیقت نوعی Iterator هستند. آن‌ها نوع خاصی از توابع هستند که قابلیت تعلیق و از سرگیری مجدد را دارند. برای رسیدن به این هدف، اینبار تعریف function به صورت *function خواهد بود و در آن برای بازگشت مقادیر، از واژه‌ی کلیدی yield استفاده می‌شود.
یک نمونه مثال ابتدایی از Generators را در کدهای زیر مشاهده می‌کنید:
function* generator () {
   yield 1;
   // pause
   yield 2;
   // pause
   yield 3;
   // pause
   yield 'done?';
   // done
}
این متد خاص با یک ستاره پس از نام function مشخص شده‌است و همچنین برای بازگشت مقادیر از واژه‌ی کلیدی yield استفاده می‌کند. روش فراخوانی دستی آن نیز به صورت زیر است:
 let gen = generator(); // [object Generator]
console.log(gen.next()); // Object {value: 1, done: false}
console.log(gen.next()); // Object {value: 2, done: false}
console.log(gen.next()); // Object {value: 3, done: false}
console.log(gen.next()); // Object {value: 'done?', done: false}
console.log(gen.next()); // Object {value: undefined, done: true}
console.log(gen.next()); // Object {value: undefined, done: true}
همانطور که مشاهده می‌کنید، همانند Iterators، هر بار که متد next آن‌ها فراخوانی می‌شود، شیءایی را با خواص value و done بازگشت می‌دهند. هر زمانیکه done مساوی true شد، یعنی کار آن به پایان رسیده‌است.
و یا می‌توان بجای فراخوانی دستی متد next، از حلقه‌ی جدید for of نیز برای کار با آن‌ها استفاده کرد:
for (let val of generator()) {
   console.log(val); // 1
   // 2
   // 3
   // 'done?'
}
امکان ترکیب Generators نیز وجود دارد:
function* random (max) {
   yield Math.floor(Math.random() * max) + 1;
}

function* random1_20 () {
   while (true) {
      yield* random(20);
   }
}

let rand = random1_20();
console.log(rand.next());
console.log(rand.next());
در اینجا یک متد Generator به نام random1_20، به تعداد نامتناهی اعداد اتفاقی بین 1 تا 20 را بازگشت می‌دهد و در این بین، yield آن خود نیز یک Generator دیگر است.
فقط در این حالت بجای yield معمولی از *yield استفاده می‌شود. از *yield برای کار با هر نوع Iterator ایی می‌توان استفاده کرد:
function* multiplier (value) {
  yield value * 2;
  yield value * 3;
  yield value * 4;
  yield value * 5;
}
function* trailmix () {
  yield 0;
  yield* [1, 2];
  yield* [...multiplier(2)];
  yield* multiplier(3);
}
در این مثال از yield معمولی برای بازگشت اعداد و از *yiled برای کار با انواع و اقسام Iterators از آرایه‌ها گرفته تا spread operator، استفاده شده‌است.


کاهش مصرف حافظه‌ی برنامه با استفاده از Generators

در مثال زیر، قرار است لیستی از rows بازگشت داده شود. در اینجا یک آرایه تشکیل شده و هربار اطلاعاتی به آن push می‌شود و در نهایت این آرایه بازگشت داده خواهد شد:
function splitIntoRows(icons, rowLength) {
   var rows = [];
   for (var i = 0; i < icons.length; i += rowLength) {
       rows.push(icons.slice(i, i + rowLength));
   }
   return rows;
}
اما با استفاده از Generators دیگر نیازی نیست تا یک آرایه برای جمع آوری این لیست تشکیل شود و به این ترتیب مصرف حافظه‌ی برنامه کاهش خواهد یافت و همچنین اینبار این خروجی می‌تواند نامتنهاهی باشد (کاری که با استفاده از آرایه‌های معمولی قابل انجام نیست):
 function* splitIntoRows(icons, rowLength) {
   for (var i = 0; i < icons.length; i += rowLength) {
      yield icons.slice(i, i + rowLength);
  }
}

روش‌هایی برای خاموش کردن Generators

Generators علاوه بر متد next، دارای متدهای return و throw نیز هستند.
فراخوانی (generator.throw(error همانند این است که در بین کار، به متدی برخورده‌ایم که استثنایی را صادر کرده‌است و سبب خاتمه‌ی کار Generator شده‌است.
اگر متد return آن‌ها فراخوانی شود، کار Generator پایان می‌یابد (خاصیت done شیء بازگشتی بلافاصله true می‌شود) و فراخوانی next، پس از آن، دیگر اثری نخواهد داشت:
function* numbers () {
  yield 1
  yield 2
  yield 3
}

var g = numbers()
console.log(g.next())
// <- { done: false, value: 1 }
console.log(g.return())
// <- { done: true }
console.log(g.next())
// <- { done: true }, as we know
مشابه آن حالتی است که در بین yieldها یک return وجود داشته باشد:
function* numbers () {
  yield 1
  yield 2
  return 3 
  yield 4
}

console.log([...numbers()])
// <- [1, 2]
در این حالت نیز return سبب خاتمه‌ی Generator شده‌است.

اگر به متد return خود Generator، پارامتری ارسال شود، این مقدار، مقدار نهایی بازگشت داده شده خواهد بود:
function* numbers () {
  yield 1
  yield 2
  return 3
  yield 4
}

var g = numbers()
console.log(g.next())
// <- { done: false, value: 1 }
console.log(g.return(5))
// <- { done: true, value: 5 }
console.log(g.next())
// <- { done: true }
در این مثال (g.return(5 سبب خاتمه‌ی Generator شده‌است و همچنین مقدار نهایی آن‌را نیز تعیین کرده‌است (عدد 5 بجای عدد 2).
در حالتیکه به متد return پارامتری ارسال می‌شود، قسمت finally بدنه‌ی try/finally نوشته شده حتما اجرا خواهد شد و سپس کار خاتمه پیدا می‌کند:
function* numbers () {
  yield 1
  try {
       yield 2
  } finally {
       yield 3
       yield 4
  }
  yield 5
}

var g = numbers()
console.log(g.next())
// <- { done: false, value: 1 }
console.log(g.next())
// <- { done: false, value: 2 }
console.log(g.return(6))
// <- { done: false, value: 3 }
console.log(g.next())
// <- { done: false, value: 4 }
console.log(g.next())
// <- { done: true, value: 6 }
در این مثال (g.return(6 پس از yield 2 فراخوانی شده‌است. اما همانطور که مشاهده می‌کنید، بدنه‌ی finally کاملا اجرا شده و سپس Generator با عدد 6 خاتمه یافته‌است.
مطالب
jQuery Ajax و نحوه صحیح ارسال مقادیر به یک وب سرویس

در مورد کار با jQuery Ajax و نحوه فراخوانی یک متد وب سرویس توسط آن، چند مطلب پیشتر ارائه شدند:
بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net
و ...

تمام این مقالات یک ایراد مهم دارند که امروز با آن مواجه شدم و خلاصه آن به شرح زیر است:
پارامتر data متد Ajax جی‌کوئری را به صورت زیر در نظر بگیرید:
data: "{'username': '" + $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() + "'}",
این روش شاید با بسیاری از ورودی‌ها کار کند اما یک سری از کاراکترها زمانیکه با فرمت JSON ارسال می‌شوند باید اصطلاحا escape شوند که لیست آن‌ها به صورت زیر است:
\b  Backspace (ascii code 08)
\f Form feed (ascii code 0C)
\n New line
\r Carriage return
\t Tab
\v Vertical tab
' Apostrophe or single quote
" Double quote
\ Backslash caracter
برای حل این مشکل می‌توان از اسکریپت استاندارد json2.js که در سایت json.org معرفی شده، استفاده کرد.

ابتدا ارجاعی از این اسکریپت باید به صفحه اضافه شود:
<script src="js/json2.js" type="text/javascript"></script>
سپس مقدار پارامتر data را باید به شکل زیر اصلاح کرد:
 var jsonText = JSON.stringify({ username: $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() });
...

data: jsonText,
متد stringify تمام ملاحظات لازم را در مورد escape کاراکترهای یاد شده و بسیاری از موارد دیگر به صورت خودکار اعمال می‌کند. همچنین از این لحاظ که یک ساختار داده‌ای جاوا اسکریپتی را نیز می‌تواند به معادل متنی آن تبدیل کند، بسیار جالب توجه است.
به عنوان مثالی دیگر، اگر متد وب سرویس ما دو پارامتر داشت، jsonText به شکل زیر در خواهد آمد:
 var jsonText = JSON.stringify({ param1: val1, param2: val2 });
لازم به ذکر است که پشتیبانی از این متد در نگارش‌های آخر اکثر مرورگرهای امروزی در جهت سازگاری با آخرین استانداردهای مصوب جاوا اسکریپت به صورت بومی وجود دارد (از IE8 به بعد و فایرفاکس 3 و یک به بعد)، اما از آنجائیکه کاربران ممکن است هنوز از نگارش‌های قدیمی آن‌ها استفاده کنند، کمک گرفتن از فایل json2.js ضروری به نظر می‌رسد.

Vote on iDevCenter
مطالب
طراحی ValidationAttribute دلخواه و هماهنگ سازی آن با ASP.NET MVC
در سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد با عنوان Globalization در ASP.NET MVC روشی برای پیاده سازی کار با Resource‌ها در ASP.NET با استفاده از دیتابیس شرح داده شده است. یکی از کمبودهایی که در این روش وجود داشت عدم استفاده از این نوع Resourceها از طریق Attributeها در ASP.NET MVC بود. برای استفاده از این روش در یک پروژه به این مشکل برخورد کردم و پس از تحقیق و بررسی چند پست سرانجام در این پست  پاسخ خود را پیدا کرده و با ترکیب این روش با روش آقای یوسف نژاد موفق به پیاده سازی Attribute دلخواه شدم.
در این پست و با استفاده از سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد  در این زمینه، یک Attribute جهت هماهنگ سازی با سیستم اعتبار سنجی ASP.NET MVC در سمت سرور و سمت کلاینت (با استفاده از jQuery Validation) بررسی خواهد شد.

قبل از شروع مطالعه سری پست‌های MVC و Entity Framework الزامی است.

برای انجام این کار ابتدا مدل زیر را در برنامه خود ایجاد می‌کنیم.

using System;

public class SampleModel
{
public DateTime StartDate { get; set; }
public string Data { get; set; }
public int Id { get; set; }
با استفاده از این مدل در برنامه در زمان ثبت داده‌ها هیچ گونه خطایی صادر نمی‌شود. برای اینکه بتوان از سیستم خطای پیش فرض ASP.NET MVC کمک گرفت می‌توان مدل را به صورت زیر تغییر داد.
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

public class SampleModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Start date is required")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [Required(ErrorMessage = "Data is required")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
حال ویو این مدل را طراحی می‌کنیم.
@model SampleModel
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

<section>
    <header>
        <h3>SampleModel</h3>
    </header>
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    @using (Html.BeginForm("SaveData", "Sample", FormMethod.Post))
    {
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.StartDate)
            @Html.TextBoxFor(x => x.StartDate)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.StartDate)
        </p>
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.Data)
            @Html.TextBoxFor(x => x.Data)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.Data)
        </p>
        <input type="submit" value="Save"/>
    }
</section>
و بخش کنترلر آن را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم.
 public class SampleController : Controller
    {
        //
        // GET: /Sample/

        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult SaveData(SampleModel item)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //save data
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("","لطفا خطاهای زیر را برطرف نمایید");
                RedirectToAction("Index", item);
            }
            return View("Index");
        }
    }
حال با اجرای این کد و زدن دکمه Save صفحه مانند شکل پایین خطاها را نمایش خواهد داد.

تا اینجای کار روال عادی همیشگی است. اما برای طراحی Attribute دلخواه جهت اعتبار سنجی (مثلا برای مجبور کردن کاربر به وارد کردن یک فیلد با پیام دلخواه و زبان دلخواه) باید یک کلاس جدید تعریف کرده و از کلاس RequiredAttribute ارث ببرد. در پارامتر ورودی این کلاس جهت کار با Resource‌های ثابت در نظر گرفته شده است اما برای اینکه فیلد دلخواه را از دیتابیس بخواند این روش جوابگو نیست. برای انجام آن باید کلاس RequiredAttribute بازنویسی شود.

کلاس طراحی شده باید به صورت زیر باشد:

public class VegaRequiredAttribute : RequiredAttribute, IClientValidatable
    {
#region Fields (2) 

        private readonly string _resourceId;
        private String _resourceString = String.Empty;

#endregion Fields 

#region Constructors (1) 

        public VegaRequiredAttribute(string resourceId)
        {
            _resourceId = resourceId;
            ErrorMessage = _resourceId;
            AllowEmptyStrings = true;
        }

#endregion Constructors 

#region Properties (1) 

        public new String ErrorMessage
        {
            get { return _resourceString; }
            set { _resourceString = GetMessageFromResource(value); }
        }

#endregion Properties 

#region Methods (2) 

// Public Methods (1) 

        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {

            yield return new ModelClientValidationRule
            {
                ErrorMessage = GetMessageFromResource(_resourceId),
                ValidationType = "required"
            };
        }
// Private Methods (1) 

        private string GetMessageFromResource(string resourceId)
        {
            var errorMessage = HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;
            return errorMessage ?? ErrorMessage;
        }

#endregion Methods 
    }
در این کلاس دو نکته وجود دارد.
1- ابتدا دستور
HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;  

که عنوان کلید Resource را از سازنده کلاس گرفته (کد اقای یوسف نژاد) رشته معادل آن را از دیتابیس بازیابی میکند.

2- ارث بری از اینترفیس IClientValidatable، در صورتی که از این اینترفیس ارث بری نداشته باشیم. Validator طراحی شده در طرف کلاینت کار نمی‌کند. بلکه کاربر با کلیک بروی دکمه مورد نظر داده‌ها را به سمت سرور ارسال می‌کند. در صورت وجود خطا در پست بک خطا نمایش داده خواهد شد. اما با ارث بری از این اینترفیس و پیاده سازی متد GetClientValidationRules می‌توان تعریف کرد که در طرف کلاینت با استفاده از Unobtrusive jQuery  پیام خطای مورد نظر به کنترل ورودی مورد نظر (مانند تکست باکس) اعمال می‌شود. مثلا در این مثال خصوصیت data-val-required به input هایی که قبلا در مدل ما Reqired تعریف شده اند اعمال می‌شود.

حال در مدل تعریف شده می‌توان به جای Required می‌توان از VegaRequiredAttribute مانند زیر استفاده کرد. (همراه با نام کلید مورد نظر در دیتابیس)

public class SampleModel
{
    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
ورودی Validator مورد نظر نام کلیدی است به زبان دلخواه که عنوان آن RequiredMessage تعریف شده است و مقدار آن در دیتابیس مقداری مانند "تکمیل این فیلد الزامی است" است. با این کار در زمان اجرا با استفاده از این ولیدتور ابتدا کلید مورد نظر با توجه به زبان فعلی از دیتابیس بازیابی شده و در متادیتابی مدل ما قرار می‌گیرد. به جای استفاده از Resource‌ها می‌توان پیام‌های خطای دلخواه را در دیتابیس ذخیره کرد و در مواقع ضروری جهت جلوگیری از تکرار از آنها استفاده نمود.
با اجرای برنامه اینبار خروجی به شکل زیر خواهد بود.

جهت فعال ساری اعتبار سنجی سمت کلاینت ابتدا باید اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شود.
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
سپس در فایل web.config تنظیمات زیر باید اضافه شود
<appSettings>
    <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
    <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true"/>
</appSettings>
سپس برای اعمال Validator طراحی شده باید توسط کدهای جاوا اسکریپت زیر داده‌های مورد نیاز سمت کلاینت رجیستر شوند.
<script type="text/javascript">
        jQuery.validator.addMethod('required', function (value, element, params) {
            if (value == null | value == "") {
                return false;
            } else {
                return true;
            }

        }, '');

        jQuery.validator.unobtrusive.adapters.add('required', {}, function (options) {
            options.rules['required'] = true;
            options.messages['required'] = options.message;
        });
    </script>
البته برای مثال ما قسمت بالا به صورت پیش فرض رجیستر شده است اما در صورتی که بخواهید یک ولیدتور دلخواه و غیر استاندارد بنویسید روال کار به همین شکل است.
موفق و موید باشید.
منابع ^ و ^ و ^ و ^
مطالب
قابلیت Templated Razor Delegate
Razor دارای قابلیتی با نام Templated Razor Delegates است. همانطور که از نام آن مشخص است، یعنی Razor Template هایی که Delegate هستند. در ادامه این قابلیت را با ذکر چند مثال توضیح خواهیم داد.
مثال اول:
می‌خواهیم تعدادی تگ li را در خروجی رندر کنیم، این کار را می‌توانیم با استفاده از Razor helpers نیز به این صورت انجام دهیم:
@helper ListItem(string content) {
 <li>@content</li>
}
<ul>
 @foreach(var item in Model) {
 @ListItem(item)
 }
</ul>
همین کار را می‌توانیم توسط Templated Razor Delegate به صورت زیر نیز انجام دهیم:
@{
 Func<dynamic, HelperResult> ListItem = @<li>@item</li>;
}
<ul>
 @foreach(var item in Model) {
 @ListItem(item)
 }
</ul>
برای اینکار از نوع Func استفاده خواهیم کرد. این Delegate یک پارامتر را می‌پذیرد. این پارامتر می‌تواند از هر نوعی باشد. در اینجا از نوع dynamic استفاده کرده‌ایم. خروجی این Delegate نیز یک HelperResult است. همانطور که مشاهده می‌کنید آن را برابر با الگویی که قرار است رندر شود تعیین کرده‌ایم. در اینجا از یک پارامتر ویژه با نام item استفاده شده است. نوع این پارامتر dynamic است؛ یعنی همان مقداری که برای پارامتر ورودی Func انتخاب کردیم. در نتیجه پارامتر ورودی یعنی رشته item جایگزین item@ درون Delegate خواهد شد.
در واقع دو روش فوق خروجی یکسانی را تولید میکنند. برای حالت‌هایی مانند کار با آرایه‌ها و یا Enumerations بهتر است از روش دوم استفاده کنید؛ از این جهت که نیاز به کد کمتری دارد و نگهداری آن خیلی از روش اول ساده‌تر است.

مثال دوم:
اجازه دهید یک مثال دیگر را بررسی کنیم. به طور مثال معمولاً در یک فایل Layout برای بررسی کردن وجود یک section از کدهای زیر استفاده می‌کنیم:
<header>  
    @if (IsSectionDefined("Header"))  
    {  
        @RenderSection("Header")  
    }  
    else  
    {  
        <div>Default Content for Header Section</div>  
    }  
</header>
روش فوق به درستی کار خواهد کرد اما می‌توان آن را با یک خط کد، درون ویو نیز نوشت. در واقع می‌توانیم با استفاده از Templated Razor Delegate یک متد الحاقی برای کلاس ViewPage بنویسیم؛ به طوریکه یک محتوای پیش‌فرض را برای حالتی که section خاصی وجود ندارد، نمایش دهد:
public static HelperResult RenderSection(this WebViewPage page, string name,  
    Func<dynamic, HelperResult> defaultContent)  
{  
    if (page.IsSectionDefined(name))  
    {  
        return page.RenderSection(name);  
    }  
    return defaultContent(null);  
}
بنابراین درون ویو می‌توانیم از متد الحاقی فوق به این صورت استفاده کرد:
<header>  
   @this.RenderSection("Header", @<div>Default Content for Header Section</div>)  
</header>
نکته: جهت بوجود نیامدن تداخل با نمونه اصلی RenderSection درون ویو، از کلمه this استفاده کرده‌ایم.

مثال سوم: شبیه‌سازی کنترل Repeater:
یکی از ویژگی‌های جذاب WebForm کنترل Repeater است. توسط این کنترل به سادگی می‌توانستیم یکسری داده را نمایش دهیم؛ این کنترل در واقع یک کنترل DataBound و همچنین یک Templated Control است. یعنی در نهایت کنترل کاملی بر روی Markup آن خواهید داشت. برای نمایش هر آیتم خاص داخل لیست می‌توانستید از ItemTemplate استفاده کنید. همچنین می‌توانستید از AlternatingItemtemplate استفاده کنید. یا اگر می‌خواستید هر آیتم را با چیزی از یکدیگر جدا کنید، می‌توانستید از SeparatorTemplate استفاده کنید. در این مثال می‌خواهیم همین کنترل را در MVC شبیه‌سازی کنیم.
به طور مثال ویوی Index ما یک مدل از نوع IEnumerable<string> را دارد: 
@model IEnumerable<string>  
@{  
    ViewBag.Title = "Test";  
}
و اکشن متد ما نیز به این صورت اطلاعات را به ویوی فوق پاس میدهد: 
public ActionResult Index()  
{  
    var names = new string[]  
    {  
        "Vahid Nasiri",  
        "Masoud Pakdel",  
        ...  
     };  
  
    return View(names);  
}
 اکنون در ویوی Index می‌خواهیم هر کدام از اسامی فوق را نمایش دهیم. اینکار را می‌توانیم درون ویو با یک حلقه‌ی foreach و بررسی زوج با فرد بودن ردیف‌ها انجام دهیم اما کد زیادی را باید درون ویو بنویسیم. اینکار را می‌توانیم درون یک متد الحاقی نیز انجام دهیم. بنابراین یک متد الحاقی برای HtmlHelper به صورت زیر خواهیم نوشت: 
public static HelperResult Repeater<T>(this HtmlHelper html,  
    IEnumerable<T> items,  
    Func<T, HelperResult> itemTemplate,  
    Func<T, HelperResult> alternatingitemTemplate = null,  
    Func<T, HelperResult> seperatorTemplate = null)  
{  
    return new HelperResult(writer =>  
    {  
        if (!items.Any())  
        {  
            return;  
        }  
        if (alternatingitemTemplate == null)  
        {  
            alternatingitemTemplate = itemTemplate;  
        }  
        var lastItem = items.Last();  
        int ii = 0;  
        foreach (var item in items)  
        {  
           var func = ii % 2 == 0 ? itemTemplate : alternatingitemTemplate;  
           func(item).WriteTo(writer);  
           if (seperatorTemplate != null && !item.Equals(lastItem))  
           {  
               seperatorTemplate(item).WriteTo(writer);  
           }  
           ii++;  
        }  
    });  
}
توضیح کدهای فوق:
خوب، همانطور که ملاحظه می‌کنید متد را به صورت Generic تعریف کرده‌ایم، تا بتواند با انواع نوع‌ها به خوبی کار کند. زیرا ممکن است لیستی از اعداد را داشته باشیم. از آنجائیکه این متد را برای کلاس HtmlHelper می‌نویسیم، پارامتر اول آن را از این نوع می‌گیریم. پارامتر دوم آن، آیتم‌هایی است که می‌خواهیم نمایش دهیم. پارامتر‌های بعدی نیز به ترتیب برای ItemTemplate، AlternatingItemtemplate و SeperatorItemTemplate تعریف شده‌اند و از نوع Delegate با پارامتر ورودی T و خروجی HelperResult هستند. در داخل متدمان یک HelperResult را برمیگردانیم. این کلاس یک Action را از نوع TextWriter از ورودی می‌پذیرد. اینکار را با ارائه یک Lambda Expression با نام writer انجام می‌دهیم. در داخل این Delegate به تمام منطقی که برای نمایش یک آیتم نیاز هست دسترسی داریم. 
ابتدا بررسی کرده‌ایم که آیا آیتم برای نمایش وجود دارد یا خیر. سپس اگر AlternatingItemtemplate برابر با null بود همان ItemTemplate را در خروجی نمایش خواهیم داد. مورد بعدی دسترسی به آخرین آیتم در Collection است. زیرا بعد از هر آیتم باید یک SeperatorItemTemplate را در خروجی نمایش دهیم. سپس توسط یک حلقه درون آیتم‌ها پیمایش میکنیم و ItemTemplate و  AlternatingItemtemplate را توسط متغیر func از یکدیگر تشخیص می‌دهیم و در نهایت درون ویو به این صورت از متد الحاقی فوق استفاده می‌کنیم: 
@Html.Repeater(Model, @<div>@item</div>, @<p>@item</p>, @<hr/>)
متد الحاقی فوق قابلیت کار با انواع ورودی‌ها را دارد به طور مثال مدل زیر را در نظر بگیرید:
public class Product
{
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
}
می‌خواهیم اطلاعات مدل فوق را در ویوی مربوط درون یک جدول نمایش دهیم، می‌توانیم به این صورت توسط متد الحاقی تعریف شده اینکار را به این صورت انجام دهیم:
<table>
    <tr>
        <td>Id</td>
        <td>Name</td>
    </tr>
    @Html.Repeater(Model, @<tr><td>@item.Id</td><td>@item.Name</td></tr>)
</table>

مطالب دوره‌ها
عیب یابی و دیباگ برنامه‌های SignalR
1) برنامه SignalR در IE کار نمی‌کند.
پردازشگر json، در نگارش‌های اخیر IE به آن اضافه شده است. برای رفع این مشکل در نگارش‌های قدیمی، نیاز است از اسکریپت کمکی http://nuget.org/List/Packages/json2 استفاده نمائید. همچنین مرورگر IE را نیز باید وادار ساخت تا بر اساس آخرین موتور پردازشی خود کار کند:
 <meta http-equiv="X-UA-Compatible" content="IE=edge" />

2) هنگام فراخوانی مسیر signalr/hubs پیغام 404 (یافت نشد) دریافت می‌شود.
برای رفع این مشکل ابتدا اطمینان حاصل کنید که تنظیمات مسیریابی تعریف شده در فایل global.asax.cs موجود هستند.
در ادامه اطمینان حاصل نمائید مسیر اسکریپت‌های signalr/hubs به درستی تعریف شده‌اند:
 <script type="text/javascript" src="/signalr/hubs"></script>
برای مثال در برنامه‌های MVC و وب فرم‌ها تعریف صحیح باید به شکل زیر باشد:
 MVC:
<script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/signalr/hubs")"></script>

Web forms:
<script type="text/javascript" src='<%= ResolveClientUrl("~/signalr/hubs") %>'></script>
همچنین وجود تنظیمات ذیل را در فایل وب کانفیگ برنامه نیز بررسی کنید:
<configuration>
   <system.webServer>
        <modules runAllManagedModulesForAllRequests="true">
        </modules>
    </system.webServer>
</configuration>

3) متدهای سمت کلاینت من فراخوانی نمی‌شوند.
بهترین راه برای مشاهده ریز جرئیات خطاها، ذکر سطر ذیل در کدهای سمت کلاینت جاوا اسکریپتی برنامه است:
 $.connection.hub.logging = true;
و سپس مراجعه به کنسول جاوا اسکریپت مرورگر برای بررسی خطاهای لاگ شده.

4) خطای «Connection must be started before data can be sent» را دریافت می‌کنم.
همانطور که در قسمت قبل عنوان شد، کلیه فراخوانی‌های SignalR از نوع غیرهمزمان هستند. بنابراین باید با استفاده از callback و زمان فراخوانی آن‌ها که عموما پس از برقراری اتصال رخ می‌دهد، نسبت به انجام امور دلخواه اقدام کرد.
               var connection = $.hubConnection('http://localhost:8081/');
               proxy = connection.createProxy('collectionhub')
               connection.start()
                    .done(function () {
                        proxy.invoke('subscribe', 'Product');
                        $('#messages').append('<li>invoked subscribe</li>');
                    })
                    .fail(function () { alert("Could not Connect!"); });
همانطور که در این مثال مشاهده می‌کنید، سطر proxy.invoke در یک callback فراخوانی شده است و نه بلافاصله در سطری پس از connection.start. هر زمان که اتصال به نحو موفقیت آمیزی برقرار شد، آنگاه متد subscribe در سمت سرور فراخوانی می‌گردد.
در حالت استفاده بدون پروکسی نیز چنین callbackهایی قابل تعریف هستند:
$.connection.hub.start()
                .done(function() {
                    myHub.server.SomeFunction(SomeParam) //e.g. a login or init
                         .done(connectionReady); 
                })
                .fail(function() {
                    alert("Could not Connect!");
                 });

5) بعد از 10 اتصال به IIS، برنامه متوقف می‌شود.
این مورد، محدودیت ذاتی IIS 7 نصب شده بر روی ویندوز 7 است. بهتر است از یک IIS کامل موجود در ویندوزهای سرور استفاده کنید. در این سرورها عدد پیش فرض تنظیم شده 5000 اتصال است که در صورت نیاز با استفاده از دستور زیر قابل تغییر است:
 appcmd.exe set config /section:system.webserver/serverRuntime /appConcurrentRequestLimit:100000
به علاوه ASP.NET نیز محدودیت 5000 اتصال به ازای هر CPU را دارد. برای تغییر آن باید به مسیر ذیل مراجعه
  %windir%\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\aspnet.config
و سپس مقدار maxConcurrentRequestsPerCPU را تنظیم کرد:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8" ?>
<configuration>
    <runtime>
        <legacyUnhandledExceptionPolicy enabled="false" />
        <legacyImpersonationPolicy enabled="true"/>
        <alwaysFlowImpersonationPolicy enabled="false"/>
        <SymbolReadingPolicy enabled="1" />
        <shadowCopyVerifyByTimestamp enabled="true"/>
    </runtime>
    <startup useLegacyV2RuntimeActivationPolicy="true" />
    <system.web>
        <applicationPool maxConcurrentRequestsPerCPU="20000" />
    </system.web>
</configuration>
به علاوه ASP.NET پس از رد شدن از حد maxConcurrentRequestsPerCPU، درخواست‌ها را در صف قرار می‌دهد. این مورد نیز قابل تنظیم است. ابتدا به مسیر ذیل مراجعه کرده
 %windir%\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\Config\machine.config
و سپس در صورت نیاز و لزوم، مقدار requestQueueLimit را تغییر دهید:
 <processModel autoConfig="false" requestQueueLimit="250000" />
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
تکمیل JavaScript Isolation در Blazor 6x

همانطور که کمی بالاتر نیز عنوان شد، CSS Isolation جزئی از تازه‌های Blazor 5x بود؛ اکنون مشابه این قابلیت جهت فایل‌های js. به Blazor 6x هم اضافه شده‌است و روش کار با آن نیز همانند CSS Isolation است (البته این قابلیت از نگارش 5 هم وجود داشت؛ اما اینبار دیگر نیازی به تعریف فایل ماژول آن در wwwroot نیست). یعنی اگر کامپوننت ما در مسیر Pages/Panel.razor قرار داشته باشد، می‌توان برای این تک فایل، فایل js. متناظری را به نام Pages/Panel.razor.js تعریف کرد؛ با الگوی Component>.razor.js>. سپس اگر محتوی این فایل js. به صورت زیر باشد:
export function error(){
    alert('oops, an error');
}
روش فراخوانی آن در همان کامپوننت به صورت زیر خواهد بود (یعنی در اصل دیگر مهم نیست که این فایل js. کجا قرار می‌گیرد، هنگام publish به خروجی کپی خواهد شد):
var module = await JS.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", "./Panel.razor.js");
await module.InvokeVoidAsync("error");
مزیت اینکار، نزدیک نگه داشتن static assets یک کامپوننت، در کنار آن است و به این ترتیب قابل درک‌تر کردن برنامه:
Pages/Panel.razor
Pages/Panel.razor.js
Pages/Panel.razor.css
به علاوه JS Isolation دو مزیت دیگر را هم به همراه دارد:
- دیگر نیازی به تعریف توابع و متدهای جاوا اسکریپتی در global namespace نیست (این متدها و اشیاء، به شیء سراسری window اضافه نمی‌شوند). Isolation در اینجا در اصل به معنای امکان استفاده‌ی از JavaScript modules است.
- استفاده کنندگان از پروژه‌های کتابخانه‌ای دیگر نیازی به الحاق دستی این فایل‌ها ندارند. منظور از الحاق دستی یا ذکر src تگ script اضافه شده به index.html، در مطلب تولید کتابخانه‌های Razor توضیح داده شده‌است و از الگوی content/{PACKAGE ID}/{SCRIPT PATH AND FILENAME (.js)}_/. جهت مشخص سازی نام نهایی فایل js. به همراه کتابخانه، پیروی می‌کند. البته اگر نیاز است این نوع فایل‌ها در کتابخانه‌ها مستقیما استفاده شوند، باید مسیر فوق در کدها حتما ذکر شود:
_module = await JS.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", "./_content/RazorClassLibrary/componentName.razor.js");

یک نکته: روش صحیح کار با ماژول‌ها همانطور که در نکات فوق نیز بررسی شد، به صورت زیر است و باید در OnAfterRenderAsync شروع شده و سپس در آخر کار Dispose شوند:
export function showPrompt(message) {
  return prompt(message, 'Type anything here');
}

@page "/call-js-example-6"
@implements IAsyncDisposable
@inject IJSRuntime JS

<h1>Call JS Example 6</h1>

<p>
    <button @onclick="TriggerPrompt">Trigger browser window prompt</button>
</p>

<p>
    @result
</p>

@code {
    private IJSObjectReference? module;
    private string? result;

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            module = await JS.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", 
                "./scripts.js");
        }
    }

    private async Task TriggerPrompt()
    {
        result = await Prompt("Provide some text");
    }

    public async ValueTask<string?> Prompt(string message) =>
        module is not null ? 
            await module.InvokeAsync<string>("showPrompt", message) : null;

    async ValueTask IAsyncDisposable.DisposeAsync()
    {
        if (module is not null)
        {
            await module.DisposeAsync();
        }
    }
}
مطالب
استفاده از قالب مخصوص Redux Toolkit جهت ایجاد پروژه‌های React/Redux
استفاده از Redux درون پروژه‌های React، به روش‌های مختلفی قابل انجام است؛ یعنی محدودیتی از لحاظ نحوه چیدمان فایل‌ها، تغییر state و نحوه‌ی dispatch کردن action وجود ندارد. به عبارتی این آزادی عمل را خواهیم داشت تا خودمان سیم‌کشی پروژه را انجام دهیم؛ ولی مشکل اصلی اینجاست که نمی‌توانیم مطمئن شویم روشی که پروژه را با آن ستاپ کرده‌ایم آیا به عنوان یک best-practice محسوب می‌شود یا خیر. در نهایت خروجی را که خواهیم داشت، حجم انبوهی از کدهای boilerplate و پکیج‌های زیادی است که در حین توسعه‌ی پروژه، به همراه Redux اضافه شده‌اند. همچنین در نهایت یک store پیچیده را خواهیم داشت که مدیریت آن به مراتب سخت خواهد شد. یک مشکل دیگر این است که روال گفته شده را باید به ازای هر پروژه‌ی جدید تکرار کنیم. برای حل این مشکل، یکی از maintainerهای اصلی تیم ریداکس، یک پروژه را تحت عنوان Redux Toolkit، مدتها قبل برای حل مشکلات عنوان شده شروع کرده است و این پکیج، جدیداً به قالب رسمی create-react-app اضافه شده است. که در واقع یک روش استاندارد و به اصطلاح opinionated برای ایجاد پروژه‌های ریداکسی می‌باشد و شامل تمامی وابستگی‌های موردنیاز برای کار با Redux از قبیل redux-thunk و همچنین Redux DevTools است. 

 ایجاد یک برنامه‌ی خالی React با قالب redux
در ادامه برای بررسی این قالب جدید، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد خواهیم کرد:
> npx create-react-app redux-template --template redux
> cd redux-template
> yarn start


بررسی ساختار پروژه‌ی ایجاد شده
ساختار پروژه‌ی ایجاد شده به صورت زیر است:


این ساختار خیلی شبیه به قالب پیش‌فرض create-react-app می‌باشد. همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده میکنید، پروژه‌ی ایجاد شده‌ی با قالب redux (تصویر سمت چپ)، یک فایل با نام store و همچنین یک دایرکتوری را به نام features دارد. اگر به فایل store.js مراجعه کنید، خواهید دید که تنظیمات اولیه‌ی ایجاد store را در قالب یک مثال Counter ایجاد کرده‌است:
import { configureStore } from '@reduxjs/toolkit';
import counterReducer from './features/counter/counterSlice';

export default configureStore({
  reducer: {
    counter: counterReducer,
  },
});
در کد فوق، نحوه‌ی ایجاد store، نسبت به حالت معمول، خیلی تمیزتر است. نکته‌ی جالب این است که به همراه کد فوق، Redux DevTools و همچنین redux-thunk هم از قبل تنظیم شده‌اند و در نتیجه، نیازی به تنظیم و نصب آنها نیست. تغییر مهم دیگر، پوشه‌ی features می‌باشد که یک روش رایج برای گروه‌بندی کامپوننت‌ها، همراه با فایل‌های وابسته‌ی آن‌ها است. درون این پوشه، یک پوشه جدید را تحت عنوان counter داریم که حاوی فایل‌های زیر می‌باشد: 
Counter
Counter.module.css
counterSlice.js
Counter.js، کامپوننتی است که در نهایت درون صفحه رندر خواهد شد. درون این فایل با استفاده از Redux Hooks کار اتصال به store و همچنین dispatch کردن اکشن‌ها انجام گرفته است:
import React, { useState } from 'react';
import { useSelector, useDispatch } from 'react-redux';
import {
  decrement,
  increment,
  incrementByAmount,
  selectCount,
} from './counterSlice';
import styles from './Counter.module.css';

export function Counter() {
  const count = useSelector(selectCount);
  const dispatch = useDispatch();
  const [incrementAmount, setIncrementAmount] = useState(2);

  return (
    <div>
      <div className={styles.row}>
        <button
          className={styles.button}
          aria-label="Increment value"
          onClick={() => dispatch(increment())}
        >
          +
        </button>
        <span className={styles.value}>{count}</span>
        <button
          className={styles.button}
          aria-label="Decrement value"
          onClick={() => dispatch(decrement())}
        >
          -
        </button>
      </div>
      <div className={styles.row}>
        <input
          className={styles.textbox}
          value={incrementAmount}
          onChange={e => setIncrementAmount(e.target.value)}
        />
        <button
          className={styles.button}
          onClick={() =>
            dispatch(
              incrementByAmount({ amount: Number(incrementAmount) || 0 })
            )
          }
        >
          Add Amount
        </button>
      </div>
    </div>
  );
}

فایل Counter.module.css نیز در واقع استایل‌های مربوط به کامپوننت فوق میباشد که به صورت CSS module اضافه شده‌است. در نهایت فایل counterSlice.js را داریم که  کار همان reducer سابق را برایمان انجام خواهد داد؛ اما اینبار با یک ساختار جدید و تحت عنوان slice. اگر به فایل عنوان شده مراجعه کنید، کدهای زیر را خواهید دید:
import { createSlice } from '@reduxjs/toolkit';

export const slice = createSlice({
  name: 'counter',
  initialState: {
    value: 0,
  },
  reducers: {
    increment: state => {
      // Redux Toolkit allows us to 'mutate' the state. It doesn't actually
      // mutate the state because it uses the immer library, which detects
      // changes to a "draft state" and produces a brand new immutable state
      // based off those changes
      state.value += 1;
    },
    decrement: state => {
      state.value -= 1;
    },
    incrementByAmount: (state, action) => {
      state.value += action.payload.amount;
    },
  },
});

export const selectCount = state => state.counter.value;
export const { increment, decrement, incrementByAmount } = slice.actions;

export default slice.reducer;
در این قالب جدید، ترکیب این قطعات هستند که شیء اصلی یا در واقع همان state کلی پروژه را تشکیل خواهند داد. همانطور که مشاهده میکنید، برای ایجاد یک قطعه جدید، از تابع createSlice استفاده شده است. این تابع، تعدادی پارامتر را از ورودی دریافت می‌کند:
  • name: برای هر بخش از state، می‌توانیم یک نام را تعیین کنیم و این همان عنوانی خواهد بود که می‌توانید توسط Redux DevTools مشاهده کنید.
  • initialValue: در اینجا می‌توانیم مقادیر اولیه‌ای را برای این بخش از state، تعیین کنیم که در مثال فوق، value به مقدار صفر تنظیم شده‌است.
  • reducers: این قسمت محل تعریف actionهایی هستند که قرار است state را تغییر دهند. نکته جالب توجه این است که state در هر کدام از متدهای فوق، به ظاهر mutate شده است؛ اما همانطور که به صورت کامنت نیز نوشته‌است، در پشت صحنه از کتابخانه‌ای با عنوان immer استفاده می‌کند که در عمل بجای تغییر state اصلی، یک کپی از state جدید را جایگزین state قبلی خواهد کرد.
توسط selectCount نیز کار انتخاب مقدار موردنظر از state انجام شده‌است که معادل همان mapPropsToState است و در اینجا امکان دسترسی به state ذخیره شده در مخزن redux فراهم شده است. همچنین در خطوط پایانی فایل نیز اکشن‌ها برای دسترسی ساده‌تر به درون کامپوننت، به صورت Object Destructuring به بیرون export شده‌اند. در نهایت reducer نهایی را از slice ایجاد شده استخراج کرده‌ایم. این پراپرتی برای ایجاد store مورداستفاده قرار می‌گیرد.

چرا قالب Redux Toolkit از immer برای تغییر state استفاده میکند؟
همانطور که در این قسمت از سری Redux توضیح داده شد، اعمال تغییرات بر روی آرایه‌ها و اشیاء، باعث ایجاد ناخالصی خواهد شد؛ بنابراین به جای تغییر شیء اصلی، باید توسط یکی از روش‌های Object.assign و یا spread operator، یک clone از state اصلی را ایجاد کرده و آن را به عنوان state نهایی لحاظ کنیم. اما در حین کار با اشیاء nested، انجام اینکار سخت خواهد شد و همچنین خوانایی کد را نیز کاهش می‌دهد:
return {
    ...state,
    models: state.models.map(c =>
        c.model === action.payload.model
          ? {
              ...c,
              on: action.payload.toggle
            }
          : c
      )
  };
اما با کمک immer می‌توانیم به صورت مستقیم state را تغییر دهیم:
state.models.forEach(item => {
    if (item.model === action.payload.model) {
      item.on = action.payload.toggle;
    }
 });
کاری که immer انجام می‌دهد، تغییر یک شیء، به صورت مستقیم نیست؛ در واقع یک draftState را ایجاد خواهد کرد که در عمل یک proxy برای state فعلی می‌باشد. یعنی با mutate کردن state، یک شیء جدید را در نهایت clone خواهد کرد و به عنوان state نهایی برمی‌گرداند.