بازخوردهای پروژه‌ها
استفاده از یک فرم از پیش طراحی شده به عنوان Background
با عرض سلام و خسته نباشید
روشی وجود داره که از یک فرم کاغذی اسکن تهیه کرده و از آن به عنوان background استفاده کرده و فیلدهای درون آن را به کمک این برنامه پر کرده و یک نسخه جدید پرینت نمود؟
بازخوردهای پروژه‌ها
آموزش WPF
سلام و خسته نباشید با توجه به توسعه نرم افزارهای تحت ویندوز توسط WPF از شما خواهشمندم مطالبی را در زمینه آموزش آن به سایت اضافه نمایید. با تشکر
بازخوردهای پروژه‌ها
وجود SaveChange در UI
با سلام و عرض خسته نباشید
آیا نباید
_uow.SaveChanges();
در Service Layer اجرا میکردید؟آیا لایه بیزینس این وظیفه رو به عهده نداره؟
بازخوردهای پروژه‌ها
استفاده از table لیست و pagedlist
با سلام و خسته نباشید ، چطور میشه در این پروژه از تیبل بصورت معمول یعنی سطر و ستون داشته باشه به همراه paged list استفاده کرد؟
مطالب دوره‌ها
نگاهی به گزینه‌های مختلف مهیای جهت میزبانی SignalR
حداقل چهار گزینه برای Hosting سرویس‌های Hub برنامه‌های مبتنی بر SignalR وجود دارند که تا به اینجا، مورد دوم آن بیشتر بررسی گردید:
1) OWIN
2) ASP.NET Hosting
3) Self Hosting
4) Cloud و ویندوز Azure

1) OWIN
اگر به اسمبلی‌های همراه با SignalR دقت کنید، یکی از آن‌ها Microsoft.AspNet.SignalR.Owin.dll نام دارد. OWIN مخفف Open web server interface for .NET است و کار آن ایجاد لایه‌ای بین وب سرورها و برنامه‌های وب می‌باشد. یکی از اهداف مهم آن ترغیب دنیای سورس باز به تهیه ماژول‌های مختلف قابل استفاده در وب سرورهای دات نتی است. نکته‌ی مهمی که در SignalR و کلیه میزبان‌های آن وجود دارد، بنا شدن تمامی آن‌ها برفراز OWIN می‌باشد.

2) ASP.NET Hosting
بدون شک، میزبانی ASP.NET از هاب‌های SignalR، مرسوم‌ترین روش استفاده از این فناوری می‌باشد. این نوع میزبانی نیز برفراز OWIN بنا شده است. نصب آن توسط اجرای دستور پاور شل ذیل در یک پروژه وب صورت می‌گیرد:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR

3) خود میزبانی یا Self hosting
خود میزبانی نیز برفراز OWIN تهیه شده است و برای پیاده سازی آن نیاز است وابستگی‌های مرتبط با آن، از طریق NuGet به کمک فرامین پاور شل ذیل دریافت شوند:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.Owin
PM> Install-Package Microsoft.Owin.Hosting -Pre
PM> Install-Package Microsoft.Owin.Host.HttpListener -Pre
مواردی که با پارامتر pre مشخص شده‌اند، در زمان نگارش این مطلب هنوز در مرحله بتا قرار دارند اما برای دموی برنامه کفایت می‌کنند.
مراحل تهیه یک برنامه ثالث (برای مثال خارج از IIS یا یک وب سرور آزمایشی) به عنوان میزبان Hubs مورد نیاز به این شرح هستند:
الف) کلاس آغازین میزبان باید با پیاده سازی اینترفیسی به نام IAppBuilder تهیه شود.
ب) مسیریابی‌های مورد نیاز تعریف گردند.
ج) وب سرور HTTP یا HTTPS توکار برای سرویس دهی آغاز گردد.

باید توجه داشت که در این حالت برخلاف روش ASP.NET Hosting، سایر اسمبلی‌های برنامه جهت یافتن Hubهای تعریف شده، اسکن نمی‌شوند. همچنین هنگام کار با jQuery مباحث عنوان شده در مورد تنظیم دسترسی‌های Cross domain نیز باید در اینجا اعمال گردند. به علاوه اجرای وب سرور توکار آن به دلایل امنیتی، نیاز به دسترسی مدیریتی دارد.

برای پیاده سازی یک نمونه، به برنامه‌ای که تاکنون تهیه کرده‌ایم، یک پروژه کنسول دیگر را به نام ConsoleHost اضافه کنید. البته باید درنظر داشت در دنیای واقعی این نوع برنامه‌ها را عموما از نوع سرویس‌های ویندوز NT تهیه می‌کنند.
در ادامه سه فرمان پاور شل یاد شده را برای افزودن وابستگی‌های مورد نیاز فراخوانی نمائید. همچنین باید دقت داشت که این دستور بر روی پروژه جدید اضافه شده باید اجرا گردد.
using System;
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;
using Microsoft.Owin.Hosting;
using Owin;

namespace SignalR02.ConsoleHost
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            app.MapHubs(new HubConfiguration { EnableCrossDomain = true });
        }
    }

    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            var msg = string.Format("{0}:{1}", Context.ConnectionId, message);
            Clients.All.hello(msg);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (WebApplication.Start<Startup>("http://localhost:1073/"))
            {
                Console.WriteLine("Press a key to terminate the server...");
                Console.Read();
            }
        }
    }
}
سپس یک کلاس Startup را با امضایی که مشاهده می‌کنید تهیه نمائید. در اینجا مسیریابی و تنظیمات دسترسی از سایر دومین‌ها مشخص شده‌اند. در ادامه یک Hub نمونه، تعریف و نهایتا توسط WebApplication.Start، این وب سرور راه اندازی می‌شود. اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و به مسیر http://localhost:1073/signalr/hubs مراجعه کنید، فایل پروکسی تعاریف متادیتای مرتبط با سرور قابل مشاهده خواهد بود.
سمت کلاینت استفاده از آن هیچ تفاوتی نمی‌کند و با جزئیات آن پیشتر آشنا شده‌اید؛ برای مثال در کلاینت جی‌کوئری خاصیت connection.hub.url باید به مسیر جدید سرور هاب تنظیم گردد تا اتصالات به درستی برقرار شوند.


دریافت پروژه کامل مرتبط با این 4 قسمت (البته بدون فایل‌های باینری آن، جهت کاهش حجم 32 مگابایتی)
  SignalRSamples.zip
مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 4 - عناصر داخلی و ویژگی‌های تابع

عناصر داخلی تابع

در داخل هر تابع دو شیء خاص به نامهای arguments و this وجود دارند. شیء arguments ، که قبلا در مورد آن صحبت کردیم، دارای یک ویژگی به نام callee می‌باشد که به تابعی اشاره می‌کند که arguments متعلق به آن است. به مثال زیر توجه کنید که تابع فاکتوریل را به صورت بازگشتی پیاده سازی نموده است:

function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * factorial(num - 1);
}
این تابع به درستی کار خواهد کرد تا زمانیکه نام تابع تغییر نکند. این نوع کد نویسی یک وابستگی شدید (Tightly Coupled) به نام تابع دارد. این وابستگی می‌تواند با arguments.callee از بین برود:
function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * arguments.callee(num - 1);
}
در مثال فوق به جای نام تابع factorial در مقابل return از arguments.callee استفاده شده است. حال به مثال زیر توجه کنید:
function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * arguments.callee(num - 1);
}

var anotherFactorial = factorial;

factorial = function() {
    return 0;
}

alert(anotherFactorial(5));
alert(factorial(5));

خروجی :

     120

     0


در مثال فوق، ابتدا تابع factorial تعریف شده و سپس به متغیر anotherFactorial نسبت داده شده‌است. سپس تابع factorial با تعریف جدیدی جایگزین شده که مقدار 0 بر می‌گرداند. همانطور که مشاهده می‌کنید، تابع بازگشتی از طریق arguments.callee فراخوانی گردیده است. اما اگر به جای arguments.callee از نام تابع، یعنی factorial استفاده کرده بودیم، خروجی در هر دو مرحله 0 می‌بود. زیرا anotherFactorial نیز، در داخل خود، تابع factorial جایگزین شده با خروجی 0 را فراخوانی می‌نمود.

شیء دیگری که در توابع وجود دارد، شی this می‌باشد. این شیء به شیء ای اشاره می‌کند که تابع، متعلق به آن است یا برای آن فعالیت می‌کند. اگر تابعی به صورت عمومی تعریف شود، متعلق به شیء window می‌باشد. بنابراین this در این توابع به شیء window اشاره می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

window.color = "red";

var o = { color: "blue" };
o.showColor = sayColor;

function sayColor() {
    alert(this.color);
}

sayColor();
o.showColor();

خروجی :

     "red"

     "blue"


ابتدا ویژگی color را برای شیء window تعریف کردیم. سپس شیء ای به نام o ایجاد نمودیم که دارای ویژگی color می‌باشد. همچنین تابعی به نام showColor را برای آن تعریف نمودیم که تابع sayColor به آن نسبت داده شده است. در تابع sayColor نیز مقدار ویژگی color را به صورت پیغامی نمایش می‌دهیم. زمانی که این تابع را فراخوانی می‌نماییم، شیء this موجود در آن به شیء window اشاره می‌کند؛ بنابراین مقدار "red" را نمایش می‌دهد. سپس تابع showColor از شیء o را فراخوانی نمودیم که شیء this در آن به شیء o اشاره می‌کند. زیرا تابع showColor که به تابع sayColor اشاره می‌کند، متعلق به شیء o می‌باشد.


ویژگی‌ها و توابع اشیاء ایجاد شده از Function

ویژگی caller

یکی از ویژگی‌های توابع که می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد، ویژگی caller می‌باشد. این ویژگی مشخص می‌کند که چه تابعی، تابع جاری را فراخوانی نموده است. اگر فراخوانی تابع جاری در حوزه‌ی عمومی (Global Scope) صورت گرفته باشد، این ویژگی مقدار null بر می‌گرداند؛ در غیر اینصورت محتوای تابع فراخواننده برگردانده خواهد شد.

function outer() {
    inner();
}

function inner() {
    alert(inner.caller);
}

inner();
outer();

خروجی :

    null

     function outer() {
        inner();
      }
از آنجایی که inner در حوزه‌ی عمومی فراخوانی شده است، inner.caller مقدار null را بر می‌گرداند. در خط بعدی تابع outer فراخوانی شده است که در داخل خود تابع inner را فراخوانی می‌نماید. در این شرایط inner.caller سورس کد تابع outer را برمی گرداند که موجب فراخوانی تابع inner شده است. جهت کاهش وابستگی، همانطور که در مبحث قبلی گفته شد، می‌توانید بجای inner.caller از arguments.callee.caller استفاده کنید.

ویژگی length

ویژگی دیگری که برای توابع مورد استفاده قرار می‌گیرد، ویژگی length می‌باشد. این ویژگی تعداد Named Arguments (پارامترهای نامی) تابع را بر می‌گرداند.

function sayName(name) {
    alert(name);
}

function sum(num1,num2) {
    return num1 + num2;
}

function sayHi() {
    alert("Hi");
}

alert(sayName.length);
alert(sum.length);
alert(sayHi.length);

خروجی :

     1

     2

     0


همانطور که در خروجی نیز مشاهده می‌کنید، تعداد آرگومانهای هر یک از توابع تعریف شده نمایش یافته است. به عنوان مثال تابع sayName دارای یک آرگومان ورودی است و خروجی نیز عدد 1 را نمایش داده است.


توابع apply() و call()

این دو تابع، جهت فراخوانی توابع، با یک مقدار خاص برای شیء this استفاده می‌شوند؛ در واقع مقدار شیء this را در بدنه‌ی توابع تنظیم می‌کنند. همانطور که قبلا اشاره شد، شیء this ، به شیء ای اشاره میکند که تابع متعلق به آن است. با توابع فوق می‌توانیم اشاره‌گر this را با مقدار یا شیء دیگری تنظیم کنیم. آرگومان اول هر دوی این توابع، مقداری است که باید به شیء this اختصاص یابد. آرگومان بعدی تابع apply آرایه‌ای است که آرگومان‌های ورودی را برای تابع فراخوانی شده فراهم می‌کند. آرگومانهای بعدی تابع call ، همان آرگومان هایی هستند که به صورت مجزا به تابع فراخوانی شده ارسال می‌گردند.

var color = "red";

var obj = { color: "blue" };

function sayColor(a, b) {
    alert(a + " said " + b + ": " + this.color);
}

sayColor("Sohrab", "Mitra");
sayColor.apply(this, ["Sohrab", "Mitra"]);
sayColor.call(this, "Sohrab", "Mitra");

sayColor.apply(obj, ["Sohrab", "Mitra"]);
sayColor.call(obj, "Sohrab", "Mitra");

خروجی :

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: blue"

     "Sohrab told Mitra: blue"


همانطور که می‌دانید یک تابع به صورت پیش فرض متعلق به شیء window می‌باشد. در سه فراخوانی اول، تابع sayColor ، شیء this ، به شیء window اشاره می‌کند. بنابراین مقدار red را برای متغیر یا ویژگی color نمایش میدهد. دو فراخوانی آخر که obj را به عنوان آرگومان اول ارسال می‌نمایند، یعنی شیء this باید با مقدار obj جایگزین شود. بنابراین مقدار blue را برای ویژگی color ، که متعلق به شی obj می‌باشد، نمایش می‌دهند.

تنها تفاوت call() و apply() ، شیوه‌ی ارسال آرگومانها به تابع مقصد می‌باشد. مزیت استفاده از توابع call() یا apply() این است که می‌توان یک شیء را به یک تابع تزریق نمود به گونه‌ای که شیء، هیچ اطلاعی از تابع مورد نظر نداشته باشد. این مزیت مورد استفاده‌ی برخی الگوها و معماری‌ها می‌باشد که در مباحث مربوطه در مورد آن بحث خواهد شد.


تابع bind()

این تابع نمونه‌ای از یک تابع را ایجاد می‌کند و شیء this آن تابع را، با آرگومان ارسالی به تابع bind ، مقداردهی می‌نماید.

var color = "red";

var obj = { color: "blue" };

function sayColor() {
    alert(this.color);
}

var bindSayColor = sayColor.bind(obj);
bindSayColor();

خروجی :

     "blue"


در مثال فوق، نمونه‌ای از تابع sayColor ایجاد شده است که شیء obj به عنوان آرگومان ورودی تابع bind ارسال شده است. یعنی مقدار this در تابع bindSayColor به شیء obj اشاره میکند و مقدار ویژگی color شیء obj به عنوان خروجی نمایش می‌یابد. 

مطالب
آموزش فریم ورک Vuetify قسمت اول - نصب و بررسی ساختار grid؛ بخش دوم
در بخش قبل با نصب فریم ورک vuetify و بخشی از کامپوننت‌های آن آشنا شدیم .

Order :

به‌وسیله‌ی order میتوان ترتیب قرارگیری آیتمهای Grid را مشخص کرد. فرض کنید یک ردیف سه ستون داریم و می‌خواهیم زمانیکه این آیتمها در مروگر نمایش داده می‌شوند، ترتیب قرارگیری آنها متناسب با نیاز ما باشد که با استفاده از دستور order این کار صورت می‌پذیرد. 

نکته: این کار برای بحث seo مورد استفاده قرار میگیرد.

 در پایین با یک مثال، چگونگی انجام اینکار شرح داده شده‌است: 
در توضیح کد پایین اینگونه میتوان گفت که درون کامپوننت <v-layout>، در خط چهارم برنامه، سه کامپوننت <v-flex> قرار داده شده‌اند که به وسیله order، ترتیب نمایش آنها را مشخص کرده‌ایم . در <v-flex> اول order با مقدار md2 مشخص شده‌است. بدین معنا که محتویات این <v-flex>، درون خانه دوم نمایش داده شود و به همین ترتیب برای <v-flex>‌های بعدی نیز این مقادیر تنظیم شده‌اند.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid>
              <v-flex xs4 order-md2>
          <v-card dark tile flat color="red lighten-1">
            <v-card-text>#1</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs4 order-md3>
          <v-card dark tile flat color="red lighten-2">
            <v-card-text>#2</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs4 order-md1>
          <v-card dark tile flat color="red darken-1">
            <v-card-text>#3</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row wrap>
        <v-flex xs12 sm6 md3 order-md4 order-sm2>
          <v-card dark tile flat color="red darken-2">
            <v-card-text>#1</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs12 sm6 md3 order-md3 order-sm1>
          <v-card dark tile flat color="deep-orange lighten-1">
            <v-card-text>#2</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs12 sm6 md3 order-md2 order-sm4>
          <v-card dark tile flat color="deep-orange darken-3">
            <v-card-text>#3</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs12 sm6 md3 order-md1 order-sm3>
          <v-card dark tile flat color="deep-orange">
            <v-card-text>#4</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
    </v-container>
  </v-app>
</div>
نتیجعه قطعه کد بالا به این صورت است.


Direction & Align :
به وسیله تنظیم مقادیر Direction & align برای کامپوننت <v-flex> می‌توان برای ایجاد فواصل بین سطرها و ستون‌ها و همچنین نحوه چینش آنها استفاده کرد. اگر به قطعه کد زیر توجه داشته باشید، این تنظیمات شامل justify-space-between , justify-space-around , justify-center هستند که عملکرد هر کدام به صورت جداگانه نمایش داده شده است.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid grid-list-xl>
      <v-layout row justify-space-between>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="primary">
            <v-card-text>one</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="secondary">
            <v-card-text>two</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="accent">
            <v-card-text>three</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row justify-space-around>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="primary">
            <v-card-text>one</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="secondary">
            <v-card-text>two</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="accent">
            <v-card-text>three</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row justify-center>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="primary">
            <v-card-text>one</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="secondary">
            <v-card-text>two</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex xs2>
          <v-card dark color="accent">
            <v-card-text>three</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
    </v-container>
  </v-app>
</div>
نتیجه قطعه کد بالا بدین ترتیب است :


Grow & Shrink :
در لغت، Grow به معنی رشد و توسعه دادن و Shrink به معنی کوچک کردن می‌باشد که در اینجا نیز دقیقا همین عملکرد را دنبال می‌کنند. هرگاه برای یک کامپوننت <v-flex>  مقدار Grow را تنظیم نماییم، آن <v-flex> تمامی قسمت خالی عرض صفحه را به خود اختصاص می‌دهد. اما اگر برای کامپوننت <v-flex> مقدار Shrink را تنظیم نماییم، به میزان محتویات درونی خود جا اشغال می‌نماید.
نکته: pa-1 در اینجا به معنی padding می‌باشد که به وسیله pa-1 در چهار جهت بالا، پایین، چپ و راست، padding اعمال می‌شود.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid>
      <v-layout row>
        <v-flex grow pa-1>
          <v-card dark color="green darken-3">
            <v-card-text>#1 Im a Grow Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex shrink pa-1>
          <v-card dark color="green darken-1">
            <v-card-text>#2 Im a Shrink Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row>
        <v-flex grow pa-1>
          <v-card dark color="green darken-1">
            <v-card-text>#1 Im a Grow Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex shrink pa-1>
          <v-card dark color="green lighten-1">
            <v-card-text>#2 Im a Shrink Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex grow pa-1>
          <v-card dark color="green darken-4">
            <v-card-text>#3 Im a Grow Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
      <v-layout row>
        <v-flex shrink pa-1>
          <v-card dark color="green darken-3">
            <v-card-text>#1 Im a Shrink Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex grow pa-1>
          <v-card dark color="green">
            <v-card-text>#2 Im a Grow Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex shrink pa-1>
          <v-card dark color="green lighten-1">
            <v-card-text>#3 Im a Shrink Flex</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
    </v-container>
  </v-app>
</div>
نتیجه قطعه کد بالا:


Nested grid :
در این فریم ورک قابلیت تعریف nested grid همانند سایر CSS فریم ورک‌ها مقدور است. nested grid‌ها در واقع ردیف‌هایی هستند که درون ستون‌ها قرار میگیرند. بدین وسیله  می‌توان هر ستون را به 12 قسمت، تقسیم بندی کرد.
<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-container fluid grid-list-md>
      <v-layout row wrap>
        <v-flex d-flex xs12 sm6 md4>
          <v-card color="purple" dark>
            <v-card-title primary>Lorem</v-card-title>
            <v-card-text>{{ lorem }}</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex d-flex xs12 sm6 md3>
          <v-layout row wrap>
            <v-flex d-flex>
              <v-card color="indigo" dark>
                <v-card-text>{{ lorem.slice(0, 70) }}</v-card-text>
              </v-card>
            </v-flex>
            <v-flex d-flex>
              <v-layout row wrap>
                <v-flex v-for="n in 2":key="n" d-flex xs12
                >
                  <v-card
                    color="red lighten-2"
                    dark
                  >
                    <v-card-text>{{ lorem.slice(0, 40) }}</v-card-text>
                  </v-card>
                </v-flex>
              </v-layout>
            </v-flex>
          </v-layout>
        </v-flex>
        <v-flex d-flex xs12 sm6 md2 child-flex>
          <v-card color="green lighten-2" dark>
            <v-card-text>{{ lorem.slice(0, 90) }}</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
        <v-flex d-flex xs12 sm6 md3>
          <v-card color="blue lighten-2" dark>
            <v-card-text>{{ lorem.slice(0, 100) }}</v-card-text>
          </v-card>
        </v-flex>
      </v-layout>
    </v-container>
  </v-app>
</div>
نتیجه قطعه کد بالا :



مطالب
بررسی دستور Truncate Table و Delete

قبل از اینکه این موضوع را بررسی کنیم باید با دستور Truncate و Delete آشنا شویم.

بررسی دستور Delete :
همانگونه که می‌دانیم از این دستور برای حذف رکوردها استفاده می‌کنند. با اجرای دستور Delete به راحتی می‌توانید تعدادی از رکوردهای یک جدول را حذف کنید. ساده‌ترین شکل استفاده از دستور Delete به صورت زیر می‌باشد.

DELETE FROM table_name
WHERE some_column=some_value
برای مثال در صورتیکه بخواهیم مشتریانی را حذف کنیم که کشور (Country) آنها USA است باید از دستور زیر استفاده کنیم.
DELETE FROM Customers
WHERE Country=’USA’
GO
با اجرای این دستور هر رکوردی که در شرط مربوطه صدق کند حذف خواهد شد. (خوب این رو که همه می‌دانند)

اما نکته مهمی که دستور Delete دارد این است کار این دستور به شکل Transactional می‌باشد. یعنی یا کلیه رکوردهایی که Country آنها USA است حذف می‌شود و یا هیچکدام از آنها. پس اگر شما 200000 رکورد داشته باشید که در این شرط صدق کند اگر وسط کار Delete (البته اگر عملیات حذف طولانی باشد) منصرف شوید می‌توانید با Cancel کردن این دستور عملیات Rollback Transaction  را به خودکار توسط SQL Server داشته باشید. در صورتیکه عملیات Cancel را انجام دهید SQL Server از Log File برای بازگرداندن مقادیر حذف شده استفاده خواهد کرد.

اما نکته دیگری که دستور Delete دارد این است که این دستور Log کلیه رکوردهایی را که قرار است حذف کند در Log File می‌نویسد. این Log شامل اصل رکورد، تاریخ و زمان حذف، نام کاربر و... می‌باشد. شاید الان متوجه شوید که دستور Delete چرا در برخی از مواقع که قرار است حجم زیادی از اطلاعات را حذف نماید به کٌندی این کار را انجام می‌دهد. (چون باید Log رکوردهای حذف شده در Log File نوشته شود.)

بررسی دستور Truncate Table: 
Truncate در لغت به معنی بریدن و کوتاه کردن می‌باشد. با استفاده دستور Truncate Table می‌توانید محتوای کلیه رکوردهای موجود در یک جدول را در کسری از ثانیه حذف کنید.
نکته مهمی که باید درباره دستور Truncate Table بدانید این است که تاثیر استفاده از این دستور بر روی کلیه رکوردها بوده و به هیچ عنوان نمی‌توان برای این دستور شرط (Where Clause) اعمال نمود.

 

شکل کلی استفاده از این دستور به صورت زیر می‌باشد.

TRUNCATE TABLE  table_name
GO
برای مثال اگر بخواهیم کلیه رکوردهای موجود در جدول Customers را حذف نمایید کافی است با استفاده از این دستور اینکار را انجام دهید
TRUNCATE TABLE Customers
GO
با اجرای این دستور در کسری از ثانیه کلیه رکوردهای جدول Customers حذف خواهد شد. (بهتر است از این دستور زمانی استفاده کنید که بخواهید ساختار جدول شما باقی بماند)

اما  در مورد دستور Truncate Table و  Delete باید به نکات زیر توجه کنید.
 1- دستور Truncate Table فاقد قسمت شرط (Where Clause) می‌باشد در صورتیکه دستور Delete دارای قسمت شرط (Where Clause) است
2- دستور Truncate Table در Log File آدرس Page و مقدار فضای آزاد شده (کمترین میزان Log) را می‌نویسد  اما در صورتیکه دستور Delete در Log هر رکوردی را که
قرار است حذف شود را در Log File ثبت می‌نماید.
3- دستور Truncate Table باعث می‌شود که Pageهای متعلق به جدول deallocate شوند. deallocate شدن Pageها این معنی را می‌دهد که رکوردهای موجود در جدول واقعاً حذف نشوند بلکه Extentهای مربوط به آن Pageها علامت Empty خورده تا دفعات بعد مورد استفاده قرار گیرند اما دستور Delete به طور فیزیکی محتوای Pageها  مربوط به جدول را خالی می‌کند.
نکته : پس از Truncate شدن رکوردها امکان بازگشت آنها وجود ندارد.
4- در صورتیکه جدول شما دارای ایندکس باشد. دستور Truncate Table آزاد کردن فضای مربوط به ایندکس را در یک مرحله انجام می‌دهد(مطابق بند 3) همچنین Log مربوط به این حذف به شکل حداقل (مطابق بند 2) در Log File ثبت می‌شود. اما دستور Delete هر رکوردی را که از ایندکس حذف می‌کند در Log File ثبت می‌کند.
5-  Trigger مربوط به دستور Delete به هیچ عنوان هنگام اجرای دستور Truncate Table فعال نمی‌شود. در صورتیکه با اجرای دستور Delete تریگر آن فعال خواهد شد.
6- در صورتیکه جدول شما دارایRelation)  Reference)  باشد امکان استفاده از دستور Truncate Table وجود ندارد. لازم به ذکر است حتی اگر Reference را غیر فعال کنید
باز هم امکان استفاده از دستور Truncate Table وجود نخواهد داشت و تلاش برای اجرای دستور Truncate Table باعث نمایش خطای زیر خواهد شد. 



در صورتیکه در دستور Delete امکان حذف رکوردها به ازای جداولی که دارای Relation هستند وجود دارد. فقط باید به این نکته توجه کنید که ترتیب حذف رکوردها از جداول Master و Detail را رعایت کنید.
 
7- دستور Truncate Table مقدار Identity را Reset کرده و آن را به Seed (هسته/مقدار اولیه) بر می‌گرداند. در صورتیکه دستور Delete تاثیری بر روی مقدار Identity ندارد
8- دستور Truncate Table تنها توسط کاربرانی قابل اجرا است که نقش DB_Owner و یا SysAdmin را داشته باشند در صورتیکه دستور Delete توسط هر کاربری که مجوز Delete بر روی جدول را  داشته باشد قابل اجرا می‌باشد.
9- پس از اجرای دستور Truncate Table تعداد رکوردهای حذف شده نمایش داده نمی‌شود. در صورتیکه هنگام اجرای دستور Delete تعداد رکوردهای حذف شده نمایش داده می‌شود.
 


نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول
با سلام؛ من هر سه قسمت رو انجام دادم اما زمانیکه اجرا میزنم این یک تیکه از کد خطای میده. 
Method not found: 'Void StructureMap.Graph.IAssemblyScanner.AssembliesFromPath(System.String, System.Func`2<System.Reflection.Assembly,Boolean>)'.'
اگر لطف کنید راهنمایی کنید ممنون میشم

 
بازخوردهای پروژه‌ها
اضافه کردن Indentation به ابتدای محتوای یک سلول
با سلام
برای گزارش زیر احتیاج به این دارم که محتوای سلول با توجه به (گروه، کل، معین یا تفصیلی) بودن آن مقداری Indent دهم.(تو رفتگی‌های تودرتو) با استفاده از کد زیر نتوانستم.
string.Concat("   ",item.Title);
به نظر می‌رسد محتوای سلول هنگام رندر شدن آن Trim میشود و نتیجه کار به این صورت نمایش داده می‌شود.

در اینجا مشاهده می‌کنید که گروه دارایی جاری به همراه حساب‌های کل آن در یک سطح نشان داده می‌شود که این امر خوانایی گزارش را کم می‌کند.

این گزارش قرار است در 3 سطح کل و معین و تفصیلی گرفته شود.

با تشکر