IdentityServer از زمان ارائهی نگارش 5 آن دیگر رایگان نیست و پیشتر مایکروسافت از نگارش 4 آن در قالبهای استاندارد پروژههای Blazor استفاده کرده بود. نگارش قبلی آن تنها در پروژههای NET 5x. پشتیبانی خواهد شد. نگارش 5 آن در پروژههای NET 6x. به همراه ذکر دقیق مجوز آن هنوز هم حضور خواهد داشت. از نگارش 7 دات نت، فکر دیگری خواهند کرد.
Blazor 5x - قسمت 25 - تهیه API مخصوص Blazor WASM - بخش 2 - تامین پایهی اعتبارسنجی و احراز هویت
یک مثال دیگر آن میتواند نظرات چند سطحی در یک سایت باشند. نحوه تعریف آن با مطالبی که در قسمت هشتم عنوان شود تفاوتی نمیکند؛ اما ... زمانیکه نوبت به نمایش آن فرا میرسد، چند نکته اضافی را باید درنظر گرفت. ابتدا مثال کامل زیر را در نظر بگیرید:
using System.Collections.Generic; using System.ComponentModel.DataAnnotations; using System.Data.Entity; using System.Data.Entity.Migrations; using System.Linq; namespace EFGeneral { public class BlogComment { public int Id { set; get; } [MaxLength] public string Body { set; get; } public virtual BlogComment Reply { set; get; } public int? ReplyId { get; set; } public ICollection<BlogComment> Children { get; set; } } public class MyContext : DbContext { public DbSet<BlogComment> BlogComments { get; set; } protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder) { // Self Referencing Entity modelBuilder.Entity<BlogComment>() .HasOptional(x => x.Reply) .WithMany(x => x.Children) .HasForeignKey(x => x.ReplyId) .WillCascadeOnDelete(false); base.OnModelCreating(modelBuilder); } } public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext> { public Configuration() { AutomaticMigrationsEnabled = true; AutomaticMigrationDataLossAllowed = true; } protected override void Seed(MyContext context) { var comment1 = new BlogComment { Body = "نظر من این است که" }; var comment12 = new BlogComment { Body = "پاسخی به نظر اول", Reply = comment1 }; var comment121 = new BlogComment { Body = "پاسخی به پاسخ به نظر اول", Reply = comment12 }; context.BlogComments.Add(comment121); base.Seed(context); } } public static class Test { public static void RunTests() { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>()); using (var ctx = new MyContext()) { var list = ctx.BlogComments //.where ... .ToList() // fills the childs list too .Where(x => x.Reply == null) // for TreeViewHelper .ToList(); if (list.Any()) { } } } } }
در مثال فوق کلاس نظرات به صورت خود ارجاع دهنده (خاصیت Reply به همین کلاس اشاره میکند) تعریف شده است تا کاربران بتوانند تا هر چند سطح لازم، به یک نظر خاص، پاسخ دهند.
در اینجا یک چنین جدولی با اطلاعاتی که ملاحظه میکنید تشکیل خواهند شد:
یک نظر ارائه شده و سپس دو نظر تو در توی دیگر برای این نظر ثبت شده است.
اولین نکته اضافهتری که نسبت به قسمت هشتم قابل ملاحظه است، تعریف خاصیت جدید Children به نحو زیر میباشد:
public class BlogComment { // ... public ICollection<BlogComment> Children { get; set; } }
اگر به کوئری نوشته شده در متد RunTests دقت کنید، ابتدا یک ToList نوشته شده است. این مورد سبب میشود که تمام رکوردهای مرتبط دریافت شوند. مثلا در اینجا سه رکورد دریافت میشود. سپس برای اینکه حالت درختی آن حفظ شود، در مرحله بعد ریشهها فیلتر میشوند (مواردی که reply آنها null است). سپس این مورد تبدیل به list خواهد شد. اینبار اگر خروجی را بررسی کنیم، به ظاهر فقط یک رکورد است اما ... به نحو زیبایی توسط EF به شکل یک ساختار درختی، بدون نیاز به کدنویسی خاصی، منظم شده است:
سؤال:
برای نمایش این اطلاعات درختی و تو در تو در یک برنامه وب چکار باید کرد؟
تا اینجا که توانستیم اطلاعات را به نحو صحیحی توسط EF مرتب کنیم، برای نمایش آنها در یک برنامه ASP.NET MVC میتوان از یک TreeViewHelper سورس باز استفاده کرد.
البته کد آن در اصل برای استفاده از EF Code first طراحی نشده و نیاز به اندکی تغییر به نحو زیر دارد تا با EF هماهنگ شود (متد ToList و Count موجود در سورس اصلی آن باید به نحو زیر حذف و اصلاح شوند):
private void AppendChildren(TagBuilder parentTag, T parentItem, Func<T, IEnumerable<T>> childrenProperty) { var children = childrenProperty(parentItem); if (children == null || !children.Any()) { return; } //...
شاید سادهترین تعریف برای Saltarelle این باشد که «کامپایلریست که کدهای C# را به جاوا اسکریپت تبدیل میکند». محاسن زیادی را میتوان برای اینگونه کامپایلرها نام برد؛ مخصوصا در پروژههای سازمانی که نگهداری از کدهای جاوا اسکریپت بسیار سخت و گاهی خارج از توان است و این شاید مهمترین عامل ظهور ابزارهای جدید از قبیل Typescript باشد.
در هر صورت اگر حوصله و وقت کافی برای تجهیز تیم نرم افزاری، به دانش یک زبان جدید مانند Typescript نباشد، استفاده از توان و دانش تیم تولید، از زبان C# سادهترین راه حل است و اگر ابزاری مطمئن برای استفاده از حداکثر قدرت JavaScript همراه با امکانات نگهداری و توسعه کدها وجود داشته باشد، بی شک Saltarelle یکی از بهترینهای آنهاست.
قبلا کامپایلر هایی از این دست مانند Script# وجود داشتند، اما فاقد همه امکانات C# بوده وعملا قدرت کامل C# در کد نویسی وجود نداشت. اما با توجه به ادعای توسعه دهندگان این کامپایلر سورس باز در استفادهی حداکثری از کلیه ویژگیهای C# 5 و با وجود Library های متعدد میتوان Saltarelle را عملا یک کامپایلر موفق در این زمینه دانست.
برای استفاده از Saltarelle در یک برنامه وب ساده باید یک پروژه Console Application به Solution اضافه کرد و پکیج Saltarelle.Compiler را از nuget نصب نمایید. بعد از نصب این پکیج، کلیه Reference ها از پروژه حدف میشوند و هر بار Build توسط کامپایلر Saltarelle انجام میشود. البته با اولین Build، مقداری Error را خواهید دید که برای از بین بردنشان نیاز است پکیج Saltarelle.Runtime را نیز در این پروژه نصب نمایید:
PM> Install-Package Saltarelle.Compiler PM> Install-Package Saltarelle.Runtime
در صورتیکه کماکان Build نهایی با Error همرا بود، یکبار این پروژه را Unload و سپس مجددا Load نمایید
UI یک پروژه وب MVC است و Client یک Console Application که پکیجهای مورد نیاز Saltarelle روی آن نصب شده است.
در صورتیکه پروژه را Build نماییم و نگاهی به پوشهی Debug بیاندازیم، یک فایل JavaScript همنام پروژه وجود دارد:
برای اینکه بعد از هر بار Build ، فایل اسکریپت به پوشهی مربوطه در پروژه UI منتقل شود کافیست کد زیر را در Post Build پروژه Client بنویسیم:
copy "$(TargetDir)$(TargetName).js" "$(SolutionDir)SalratelleSample.UI\Scripts"
اکنون پس از هر بار Build ، فایل اسکریپت مورد نظر در پوشهی Scripts پروژه UI آپدیت میشود:
در ادامه کافیست فایل اسکریپت را به layout اضافه کنیم.
<script src="~/Scripts/SaltarelleSample.Client.js"></script>
در پوشهی Saltarelle.Runtime در پکیجهای نصب شده، یک فایل اسکریپت به نام mscorlib.min.js نیز وجود دارد که حاوی اسکریپتهای مورد نیاز Saltarelle در هنگام اجراست. آن را به پوشه اسکریپتهای پروژه UI کپی نمایید و سپس به Layout اضافه کنید.
<script src="~/Scripts/mscorlib.min.js"></script> <script src="~/Scripts/SaltarelleSample.Client.js"></script>
حال نوبت به اضافه نمودن libraryهای مورد نیازمان است. برای دسترسی به آبجکت هایی از قبیل document, window, element و غیره در جاوااسکریپت میتوان پکیج Saltarelle.Web را در پروژهی Client نصب نمود و برای دسترسی به اشیاء و فرمانهای jQuery، پکیج Salratelle.jQuery را نصب نمایید.
> Install-Package Saltarelle.Web > Install-Package Saltarelle.jQuery
به این libraryها imported library میگویند. در واقع، در زمان کامپایل، برای این libraryها فایل اسکریپتی تولید نمیشود و فقط آبجکتهای #C هستند که که هنگام کامپایل تبدیل به کدهای ساده اسکریپت میشوند که اگر اسکریپت مربوط به آنها به صفحه اضافه نشده باشد، اجرای اسکریپت با خطا مواجه میشود.
به طور سادهتر وقتی از jQuery library استفاده میکنید هیچ فایل اسکریپت اضافهای تولید نمیشود، اما باید اسکریپت jQuery به صفحه شما اضافه شده باشد.
<script src="~/Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
مثال ما یک اپلیکیشن ساده برای خواندن فیدهای همین سایت است. ابتدا کدهای سمت سرور را در پروژه UI می نویسیم.
کلاسهای مورد نیاز ما برای این فید ریدر:
public class Feed { public string FeedId { get; set; } public string Title { get; set; } public string Address { get; set; } } public class Item { public string Title { get; set; } public string Link { get; set; } public string Description { get; set; } }
و یک کلاس برای مدیریت منطق برنامه
public class SiteManager { private static List<Feed> _feeds; public static List<Feed> Feeds { get { if (_feeds == null) _feeds = CreateSites(); return _feeds; } } private static List<Feed> CreateSites() { return new List<Feed>() { new Feed(){ FeedId = "1", Title = "آخرین تغییرات سایت", Address = "https://www.dntips.ir/rss.xml" }, new Feed(){ FeedId = "2", Title = "مطالب سایت", Address = "https://www.dntips.ir/feeds/posts" }, new Feed(){ FeedId = "3", Title = "نظرات سایت", Address = "https://www.dntips.ir/feeds/comments" }, new Feed(){ FeedId = "4", Title = "خلاصه اشتراک ها", Address = "https://www.dntips.ir/feed/news" }, }; } public static IEnumerable<Item> GetNews(string id) { XDocument feedXML = XDocument.Load(Feeds.Find(s=> s.FeedId == id).Address); var feeds = from feed in feedXML.Descendants("item") select new Item { Title = feed.Element("title").Value, Link = feed.Element("link").Value, Description = feed.Element("description").Value }; return feeds; } }
کلاس SiteManager فقط یک لیست از فیدها دارد و متدی که با گرفتن شناسهی فید ، یک لیست از آیتمهای موجود در آن فید ایجاد میکند.
حال دو ApiController برای دریافت دادهها ایجاد میکنیم
public class FeedController : ApiController { // GET api/<controller> public IEnumerable<Feed> Get() { return SiteManager.Feeds; } } public class ItemsController : ApiController { // GET api/<controller>/5 public IEnumerable<Item> Get(string id) { return SiteManager.GetNews(id); } }
در View پیشفرض که Index از کنترلر Home است، یک Html ساده برای
فرم صفحه اضافه میکنیم
<div> <div> <h2>Feeds</h2> <ul id="Feeds"> </ul> </div> <div> <h2>Items</h2> <p id="FeedItems"> </p> </div> </div>
در المنت Feeds لیست فیدها را قرار میدهیم و در FeedItems آیتمهای مربوط به هر فید. حال به سراغ کدهای سمت کلاینت میرویم و به جای جاوا اسکریپت از Saltarelle استفاده میکنیم.
کلاس Program را از پروژه Client باز میکنیم و متد Main را به شکل زیر تغییر میدهیم:
static void Main() { jQuery.OnDocumentReady(() => { FillFeeds(); }); }
بعد از کامپایل شدن، کد #C شارپ بالا به صورت زیر در میآید:
$SaltarelleSample_Client_$Program.$main = function() { $(function() { $SaltarelleSample_Client_$Program.$fillFeeds(); }); }; $SaltarelleSample_Client_$Program.$main();
و این همان متد معروف jQuery است که Saltarelle.jQuery برایمان ایجاد کرده است.
متد FillFeeds را به شکل زیر پیاده سازی میکنیم
private static void FillFeeds() { jQuery.Ajax(new jQueryAjaxOptions() { Url = "/api/feed", Type = "GET", Success = (d,t,r) => { // Fill var ul = jQuery.Select("#Feeds"); jQuery.Each((List<Feed>)d, (idx,i) => { var li = jQuery.Select("<li>").Text(i.Title).CSS("cursor", "pointer"); li.Click(eve => { FillData(i.FeedId); }); ul.Append(li); }); } }); }
آبجکت jQuery، متدی به نام Ajax دارد که یک شی از کلاس jQueryAjaxOptions را به عنوان پارامتر میپذیرد. این کلاس کلیه خصوصیات متد Ajax در jQuery را پیاده سازی میکند. نکته شیرین آن توانایی نوشتن lambda برای Delegate هاست.
خاصیت Success یک Delegate است که 3 پارامتر ورودی را میپذیرد.
public delegate void AjaxRequestCallback(object data, string textStatus, jQueryXmlHttpRequest request);
data همان مقداریست که api باز میگرداند که یک لیست از Feed هاست. برای زیبایی کار، من یک کلاس Feed در پروژه Client اضافه میکنم که خصوصیاتی مشترک با کلاس اصلی سمت سرور دارد و مقدار برگشی Ajax را به آن تبدیل میکنم.
کلاس Feed و Item
[PreserveMemberCase()] public class Feed { //[ScriptName("FeedId")] public string FeedId; //[ScriptName("Title")] public string Title; //[ScriptName("Address")] public string Address; } [PreserveMemberCase()] public class Item { // [ScriptName("Title")] public string Title; // [ScriptName("Link")] public string Link; // [ScriptName("Description")] public string Description; }
jQuery.Each((List<Feed>)d, (idx,i) => { var li = jQuery.Select("<li>").Text(i.Title).CSS("cursor", "pointer"); li.Click(eve => { FillData(i.FeedId); }); ul.Append(li); });
به ازای هر آیتمی که در شیء بازگشتی وجود دارد، با استفاد از متد each در jQuery یک li ایجاد میکنیم. همان طور که میبینید کلیه خواص، به شکل Fluent قابل اضافه شدن میباشد. سپس برای li یک رویداد کلیک که در صورت وقوع، متد FillData را با شناسه فید کلیک شده فراخوانی میکند و در آخر li را به المنت ul اضافه میکنیم.
برای هر کلیک هم مانند مثال بالا api را با شناسهی فید مربوطه فراخوانی کرده و به ازای هر آیتم، یک سطر ایجاد میکنیم.
private static void FillData(string p) { jQuery.Ajax(new jQueryAjaxOptions() { Url = "/api/items/" + p, Type = "GET", Success = (d, t, r) => { var content = jQuery.Select("#FeedItems"); content.Html(""); foreach (var item in (List<Item>)d) { var row = jQuery.Select("<div>").AddClass("row").CSS("direction", "rtl"); var link = jQuery.Select("<a>").Attribute("href", item.Link).Text(item.Title); row.Append(link); content.Append(row); } } }); }
در این مثال ما از Saltarelle.jQuery برای استفاده از jQuery.js استفاده نمودیم. libraryهای متعددی برای Saltarelle از قبیل linq,angular,knockout,jQueryUI,nodeJs ایجاد شده و همچنین قابلیتهای زیادی برای نوشتن imported libraryهای سفارشی نیز وجود دارد.
مطمئنا استفاده از چنین کامپایلرهایی راه حلی سریع برای رهایی از مشکلات متعدد کد نویسی با جاوا اسکریپت در نرم افزارهای بزرگ مقیاس است. اما مقایسه آنها با ابزارهایی از قبیل typescript احتیاج به زمان و تجربه کافی در این زمینه دارد.
EF Code First #14
در کتابخانهی iTextSharp به جهت سازگاری با کتابخانهی اصلی، رنگها را بر اساس کلاسی به نام BaseColor تعریف کردهاند؛ که ایکاش به جای اینکار، همه را با کلاس Color فضای نام استاندارد System.Drawing جایگزین میکردند. همین مشکل با فونت هم هست. یک کلاس فونت در فضای نام iTextSharp.text وجود دارد به علاوه کلاس فونت تعریف شده در فضای نام استاندارد System.Drawing دات نت؛ که خیلی سریع میتواند به خطای کامپایل زیر ختم شود:
'Font' is an ambiguous reference between 'iTextSharp.text.Font' and 'System.Drawing.Font'
و در نهایت مجبور خواهیم شد که به صورت صریح علام کنیم، iTextSharp.text.Font منظور ما است و نه آن یکی.
در کل اگر با کلاس Color فضای نام استاندارد System.Drawing بیشتر راحت هستید به صورت زیر هم میتوان رنگهای متداول را مورد استفاده قرار داد:
تعریف رنگها بر اساس نام آنها:
var color = new BaseColor(Color.LightGray);
تعریف رنگها بر اساس مقادیر Hex متداول در المانهای HTML :
var color = new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#1C5E55"));
این نکتهای است که شاید خیلیها از وجود آن بیاطلاع باشند. به صورت پیش فرض در کلاس استاندارد ColorTranslator، امکان دریافت رنگهای بکاررفته در المانهای HTML به کمک متد ColorTranslator.FromHtml مهیا است.
البته اگر زمانی خواستید خودتان این متد را پیاده سازی کنید، نکتهی آن به صورت زیر است:
string htmlColor = "#1C5E55";
int x = Convert.ToInt32(htmlColor.Replace("#", "0x"), 16);
byte red = (byte)((x & 0xff0000) >> 16);
byte green = (byte)((x & 0xff00) >> 8);
byte blue = (byte)(x & 0xff);
سپس کلاسهای Color و همچنین BaseColor امکان پذیرش این اجزای حاصل را دارند (به کمک متد Color.FromRgb و یا سازندهی BaseColor).
علت ذکر ColorTranslator.FromHtml به این بر میگردد که ترکیبات رنگ جالبی را میتوان از جداول HTML ایی موجود در سایتهای مختلف ایده گرفت و یا حتی از قالبهای پیش فرض GridView در ASP.NET مثلا.
اکنون برای ساخت جدولی مانند شکل فوق، به ازای هر سلولی که مشاهده میکنید باید یکبار BorderColor و BackgroundColor تنظیم شوند. رنگ متن هم از رنگ فونت دریافت میشود:
var pdfCell = new PdfPCell(new Phrase(Text, Font))
{
RunDirection = ...,
BorderColor = ...,
BackgroundColor = ...
};
مزایای Interface ها چیست ؟
در حالت عادی ارث بری از چند کلاس به طور هم زمان امکان پذیر نیست ولی Interfaceها این مزیت را دارند که به هر تعداد که لازم است، کلاسهای مشتق شده از آنها ارث بری کنند. این موضوع یکی از مهمترین مزایای Interface میباشد. هم چنین با استفاده از Interfaceها کدها قابلیت بهتری در نگهداری، انعطاف پذیری و استفاده مجدد پیدا میکنند.
Abstract Class چیست ؟
کلاس Abstract، یکی از ابزارهای مهم OOP میباشد که نمیتوان از آنها نمونهای ساخت. به عبارتی دیگر نمیتوانیم متغیری از کلاس Abstract تعریف کنیم. یک کلاس Abstract شبیه Interface میباشد ولی با دیدی وسیعتر. این کلاسها میتواند دارای متدهای Abstract باشند که شبیه Interface فقط اعلام میشوند و باید در کلاسهای مشتق شده بازنویسی شوند. البته میتوان در این کلاسها متدهایی داشت که Abstract نیستند و احتیاجی به پیاده سازی آنها در کلاسهای مشتق شده ندارند.
باید توجه داشت که تنها متدهایی از کلاس abstract الزام به پیاده سازی دارند که صریحا کلمهی abstract در تعریف آن متد ذکر شده باشد.
در واقع همین متدها هم الزامی به پیاده سازی ندارند. یعنی میشود در subclass هم به صورت abstract ذکر شوند. البته به شرطی که subclass هم به صورت abstract تعریف شده باشد.
در ضمن کلاس abstract میتواند متدهای ساده یا غیر abstract هم داشته باشد. همانطور که میدانید متدهای غیر abstract باید بدنه داشته باشند و نیازی به پیاده سازی ندارند.
پس کلاس abstract هم میتواند متدهایی داشته باشد که باید پیاده سازی شوند و هم متدهایی داشته باشد که لازم نباشد پیاده سازی شوند.
با توجه به تعاریف ذکر شده کلاس Abstract حالتی بین کلاسهای معمولی و Interfaceها میباشد و کلاسی میباشد که غیر قطعی و ناتمام است که باید در سطح فرزندانش تکمیل شود .
مزایای کلاسهای Abstract چیست ؟
یکی از مزیتهای کلاس Abstract فراهم نمودن کلاسی پایه برای دیگر کلاسهای مشتق شده است؛ با این توضیح که متدهای آن میتوانند کد نویسی شده باشند یا خیر. از طرفی پیاده سازی تمام متدهای Abstract در کلاس مشتق شده اجباری نیست (برخلاف Interface).
تعریف سطوح دسترسی برای متدها و خصوصیتها مانند کلاسهای معمولی نیز یکی دیگر از مزیتهای این کلاسها است.
تفاوت بین کلاسهای Abstract و Interface
1- یک کلاس معمولی تنها میتواند از یک کلاس Abstract ارث بری کند ولی همان کلاس میتواند از چندین Interface ارث ببرد.
2- یک Interface فقط میتواند اعلان متدها و خصوصیتها را داشته باشد؛ اما یک کلاس Abstract علاوه بر آنها میتوانید متدها و خصوصیتهایی با کدهای کامل داشته باشد.
3- عناصر موجود در کلاس Abstract میتوانند مانند یک کلاس معمولی دارای سطح دسترسی باشند؛ ولی Interfaceها فاقد این امکان هستند.
4- وقتی شما متدی را به کلاس Abstract اضافه میکنید، به طور خودکار به همه زیر کلاسها اعمال میشود؛ اما در Interface اگر متدی اضافه کنید باید در تمام زیر کلاسها آن را اعمال کنید .
5- کلاسهای Abstract مانند کلاسهای معمولی میتوانند دارای فیلد و عناصر دیگری (مثل ثابتها) باشند؛ در حالیکه یک Interface فاقد این امکان میباشد. همچنین کلاس abstract میتواند شامل سازنده باشد، اما اینترفیس نمیتواند.
6- Abstract یکی از انواع کلاس است؛ ولی Interface کلاس نیست .
7- اینترفیس تنها میتواند از اینترفیس ارث بری کند اما کلاس abstract میتواند از اینترفیس، کلاس Abstract و یا سایر کلاسها ارث بری کند.
چه زمانی از Interface ها و یا کلاسهای Abstract استفاده کنیم؟
- با توجه به توضیحات ذکر شده مواقعی که نیاز به وراثت چند گانه داریم، باید از Interface استفاده کنیم؛ به دلیل اینکه این امکان در کلاسهای Abstract وجود ندارد.
- زمانی که بخواهیم تمام متدهای معرفی شده در کلاس پایه به طور کامل در کلاس مشتق شده پیاده شوند باید از Interface استفاده کنیم.
- وقتی در پروژههای بزرگ با تغییرات زیادی مواجه هستیم، استفاده از کلاس Abstract توصیه میشود؛ چون با تغییر آن به طور خودکار تغییرات در کلاسهای مشتق شده اعمال میشوند.
- با توجه به اینکه به غیر از اعلان متدها و خصوصیتها امکان تعریف عناصر دیگری در Interfaceها وجود ندارد، در صورتیکه ملزم به استفاده از این عناصر باشیم، استفاده از کلاسهای Abstract ضروری میباشد.
- در صورتی که نخواهیم کلیه متدها در کلاسهای مشتق شده پیاده سازی شوند و تعدادی از آنها را در کلاس پدر کدنویسی کنیم، باید از کلاس Abstract استفاده کنیم.- به طور کلی یک Interface چارچوب و قابلیتهای یک کلاس را مشخص میکند و یک قرارداد است؛ ولی کلاس Abstract نوع کلاس را معین میکند. این تفاوت کمک بسیاری برای تشخیص زمان استفاده از این دو را به برنامه نویسان میدهد.
برای مثال فرض کنید یک View ویژه را بر اساس جدول و یا جداول بانک اطلاعاتی خود طراحی کردهاید:
using (var db = new BloggingContext()) { db.Database.ExecuteSqlCommand( @"CREATE VIEW View_BlogPostCounts AS SELECT Name, Count(p.PostId) as PostCount from Blogs b JOIN Posts p on p.BlogId = b.BlogId GROUP BY b.Name"); }
public class BlogPostsCount { public string BlogName { get; set; } public int PostCount { get; set; } }
سپس برای معرفی آن به Context باید دو مرحله انجام شود:
الف) این کلاس به صورت DbQuery در Context معرفی میشود:
public class BloggingContext : DbContext { public DbQuery<BlogPostsCount> BlogPostCounts { get; set; }
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder) { modelBuilder .Query<BlogPostsCount>().ToView("View_BlogPostCounts") .Property(v => v.BlogName).HasColumnName("Name"); }
using (var db = new BloggingContext()) { var postCounts = db.BlogPostCounts.ToList();
مثال کامل این نکته
آزمون واحد کلاس نگاشت تهیه شده
در مورد آشنایی با آزمونهای واحد لطفا به برچسب مربوطه در سمت راست سایت مراجعه بفرمائید. همچنین در مورد اینکه چرا به این نوع API کلمه Fluent اطلاق میشود، میتوان به تعریف آن جهت مطالعه بیشتر مراجعه نمود.
در این قسمت قصد داریم برای بررسی وضعیت کلاس نگاشت تهیه شده یک آزمون واحد تهیه کنیم. برای این منظور ارجاعی را به اسمبلی nunit.framework.dll به پروژه UnitTests که در ابتدای کار به solution جاری در VS.Net افزوده بودیم، اضافه نمائید (همچنین ارجاعهایی به اسمبلیهای پروژه NHSample1 ، FluentNHibernate ، System.Data.SQLite ، NHibernate.ByteCode.Castle و Nhibernate نیز نیاز هستند). تمام اسمبلیهای این فریم ورکها از پروژه FluentNHibernate قابل استخراج هستند.
سپس سه کلاس زیر را به پروژه آزمون واحد اضافه خواهیم کرد.
کلاس TestModel : (جهت مشخص سازی محل دریافت اطلاعات نگاشت)
using FluentNHibernate;
using NHSample1.Domain;
namespace UnitTests
{
public class TestModel : PersistenceModel
{
public TestModel()
{
AddMappingsFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly);
}
}
}
کلاس FixtureBase : (جهت ایجاد سشن NHibernate در ابتدای آزمون واحد و سپس پاکسازی اشیاء در پایان کار)
using NUnit.Framework;
using NHibernate;
using FluentNHibernate;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
namespace UnitTests
{
public class FixtureBase
{
protected SessionSource SessionSource { get; set; }
protected ISession Session { get; private set; }
[SetUp]
public void SetupContext()
{
var cfg = Fluently.Configure().Database(SQLiteConfiguration.Standard.InMemory);
SessionSource = new SessionSource(
cfg.BuildConfiguration().Properties,
new TestModel());
Session = SessionSource.CreateSession();
SessionSource.BuildSchema(Session);
}
[TearDown]
public void TearDownContext()
{
Session.Close();
Session.Dispose();
}
}
}
و کلاس CustomerMapping_Fixture.cs : (جهت بررسی صحت نگاشت تهیه شده با کمک دو کلاس قبل)
using NUnit.Framework;
using FluentNHibernate.Testing;
using NHSample1.Domain;
namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class CustomerMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_customer()
{
new PersistenceSpecification<Customer>(Session)
.CheckProperty(c => c.Id, 1001)
.CheckProperty(c => c.FirstName, "Vahid")
.CheckProperty(c => c.LastName, "Nasiri")
.CheckProperty(c => c.AddressLine1, "Addr1")
.CheckProperty(c => c.AddressLine2, "Addr2")
.CheckProperty(c => c.PostalCode, "1234")
.CheckProperty(c => c.City, "Tehran")
.CheckProperty(c => c.CountryCode, "IR")
.VerifyTheMappings();
}
}
}
توضیحات:
اکنون به عنوان یک برنامه نویس متعهد نیاز است تا کار صورت گرفته در قسمت قبل را آزمایش کنیم.
کار بررسی صحت نگاشت تعریف شده در قسمت قبل توسط کلاس استاندارد PersistenceSpecification فریم ورک FluentNHibernate انجام خواهد شد (در کلاس CustomerMapping_Fixture). این کلاس برای انجام عملیات آزمون واحد نیاز به کلاس پایه دیگری به نام FixtureBase دارد که در آن کار ایجاد سشن NHibernate (در قسمت استاندارد SetUp آزمون واحد) و سپس آزاد سازی آن را در هنگام خاتمه کار ، انجام میدهد (در قسمت TearDown آزمون واحد).
این ویژگیها که در مباحث آزمون واحد نیز به آنها اشاره شده است، سبب اجرای متدهایی پیش از اجرا و بررسی هر آزمون واحد و سپس آزاد سازی خودکار منابع خواهند شد.
برای ایجاد یک سشن NHibernate نیاز است تا نوع دیتابیس و همچنین رشته اتصالی به آن (کانکشن استرینگ) مشخص شوند. فریم ورک Fluent NHibernate با ایجاد کلاسهای کمکی برای این امر، به شدت سبب ساده سازی انجام آن شده است. در این مثال، نوع دیتابیس به SQLite و در حالت دیتابیس در حافظه (in memory)، تنظیم شده است (برای انجام امور آزمون واحد با سرعت بالا).
جهت اجرای هر دستوری در NHibernate نیاز به یک سشن میباشد. برای تعریف شیء سشن، نه تنها نیاز به مشخص سازی نوع و حالت دیتابیس مورد استفاده داریم، بلکه نیاز است تا وهلهای از کلاس استاندارد PersistanceModel را نیز جهت مشخص سازی کلاس نگاشت مورد استفاده مشخص نمائیم. برای این منظور کلاس TestModel فوق تعریف شده است تا این نگاشت را از اسمبلی مربوطه بخواند و مورد استفاده قرار دهد (بر پایی اولیه این مراحل شاید در ابتدای امر کمی زمانبر باشد اما در نهایت یک پروسه استاندارد است). توسط این کلاس به سیستم اعلام خواهیم کرد که اطلاعات نگاشت را باید از کدام کلاس دریافت کند.
تا اینجای کار شیء SessionSource را با معرفی نوع دیتابیس و همچنین محل دریافت اطلاعات نگاشت اشیاء معرفی کردیم. در دو سطر بعدی متد SetupContext کلاس FixtureBase ، ابتدا یک سشن را از این منبع سشن تهیه میکنیم. شیء منبع سشن در این فریم ورک در حقیقت یک factory object است (الگوهای طراحی برنامه نویسی شیءگرا) که امکان دسترسی به انواع و اقسام دیتابیسها را فراهم میسازد. برای مثال اگر روزی نیاز بود از دیتابیس اس کیوال سرور استفاده شود، میتوان از کلاس MsSqlConfiguration بجای SQLiteConfiguration استفاده کرد و همینطور الی آخر.
در ادامه توسط شیء SessionSource کار ساخت database schema را نیز به صورت پویا انجام خواهیم داد. بله، همانطور که متوجه شدهاید، کار ساخت database schema نیز به صورت پویا توسط فریم ورک NHibernate با توجه به اطلاعات کلاسهای نگاشت، صورت خواهد گرفت.
این مراحل، نحوه ایجاد و بر پایی یک آزمایشگاه آزمون واحد فریم ورک Fluent NHibernate را مشخص ساخته و در پروژههای شما میتوانند به کرات مورد استفاده قرار گیرند.
در ادامه اگر آزمون واحد را اجرا نمائیم (متد can_correctly_map_customer در کلاس CustomerMapping_Fixture)، نتیجه باید شبیه به شکل زیر باشد:
توسط متد CheckProperty کلاس PersistenceSpecification ، امکان بررسی نگاشت تهیه شده میسر است. اولین پارامتر آن، یک lambda expression خاصیت مورد نظر جهت بررسی است و دومین آرگومان آن، مقداری است که در حین آزمون به خاصیت تعریف شده انتساب داده میشود.
نکته:
شاید سؤال بپرسید که در تابع can_correctly_map_customer عملا چه اتفاقاتی رخ داده است؟ برای بررسی آن در متد SetupContext کلاس FixtureBase ، اولین سطر آنرا به صورت زیر تغییر دهید تا عبارات SQL نهایی تولید شده را نیز بتوانیم در حین عملیات تست مشاهده نمائیم:
var cfg = Fluently.Configure().Database(SQLiteConfiguration.Standard.ShowSql().InMemory);
مطابق متد تست فوق، عبارات تولید شده به شرح زیر هستند:
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Customer" (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 1001
NHibernate: SELECT customer0_.Id as Id0_0_, customer0_.FirstName as FirstName0_0_, customer0_.LastName as LastName0_0_, customer0_.AddressLine1 as AddressL4_0_0_, customer0_.AddressLine2 as AddressL5_0_0_, customer0_.PostalCode as PostalCode0_0_, customer0_.City as City0_0_, customer0_.CountryCode as CountryC8_0_0_ FROM "Customer" customer0_ WHERE customer0_.Id=@p0;@p0 = 1001
نکته جالب این عبارات، استفاده از کوئریهای پارامتری است به صورت پیش فرض که در نهایت سبب بالا رفتن امنیت بیشتر برنامه (یکی از راههای جلوگیری از تزریق اس کیوال در ADO.Net که در نهایت توسط تمامی این فریم ورکها در پشت صحنه مورد استفاده قرار خواهند گرفت) و همچنین سبب بکار افتادن سیستمهای کش دیتابیسهای پیشرفته مانند اس کیوال سرور میشوند (execution plan کوئریهای پارامتری در اس کیوال سرور جهت بالا رفتن کارآیی سیستم کش میشوند و اهمیتی هم ندارد که حتما رویه ذخیره شده باشند یا خیر).
ادامه دارد ...
Asp.Net Identity #3
using System.Web; using System.Web.Mvc; using Microsoft.AspNet.Identity.Owin; using Users.Infrastructure; namespace Users.Controllers { public class HomeController : Controller { private AppUserManager UserManager { get { return HttpContext.GetOwinContext().GetUserManager<AppUserManager>(); } } // GET: Home public ActionResult Index() { return View(UserManager.Users); } }
@using Users.Models @model IEnumerable<AppUser> @{ ViewBag.Title = "Index"; } <div class="panel panel-primary"> <div class="panel-heading"> User Accounts </div> <table class="table table-striped"> <tr><th>ID</th><th>Name</th><th>Email</th></tr> @if (!Model.Any()) { <tr><td colspan="3" class="text-center">No User Accounts</td></tr> } else { foreach (AppUser user in Model) { <tr> <td>@user.Id</td> <td>@user.UserName</td> <td>@user.Email</td> </tr> } } </table> </div> @Html.ActionLink("Create", "CreateUser", null, new { @class = "btn btn-primary" })
نحوهی ساخت یک کاربر جدید
namespace Users.Models { public class CreateModel { [Required] public string Name { get; set; } [Required] public string Email { get; set; } [Required] public string Password { get; set; } } }
public ActionResult CreateUser() { return View(); } [HttpPost] public async Task<ActionResult> CreateUser(CreateModel model) { if (!ModelState.IsValid) return View(model); var user = new AppUser { UserName = model.Name, Email = model.Email }; var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password); if (result.Succeeded) { return RedirectToAction("Index"); } foreach (var error in result.Errors) { ModelState.AddModelError("", error); } return View(model); }
@model Users.ViewModels.CreateModel @Html.ValidationSummary(false) @using (Html.BeginForm()) { <div class="form-group"> <label>Name</label> @Html.TextBoxFor(x => x.UserName, new { @class = "form-control" }) </div> <div class="form-group"> <label>Email</label> @Html.TextBoxFor(x => x.Email, new { @class = "form-control" }) </div> <div class="form-group"> <label>Password</label> @Html.PasswordFor(x => x.Password, new { @class = "form-control" }) </div> <button type="submit" class="btn btn-primary">Create</button> @Html.ActionLink("Cancel", "Index", null, new { @class = "btn btn-default" }) }
اعتبار سنجی رمز
var manager = new AppUserManager(new UserStore<AppUser>(db)) { PasswordValidator = new PasswordValidator { RequiredLength = 6, RequireNonLetterOrDigit = false, RequireDigit = false, RequireLowercase = true, RequireUppercase = true } };
فقط دوستان توجه داشته باشید که کد بالا را در متد Create از کلاس AppUserManager استفاده کنید.
اعتبار سنجی نام کاربری
برای اعبارسنجی نام کاربری از کلاس UserValidator به صورت زیر استفاده میکنیم:
manager.UserValidator = new UserValidator<AppUser>(manager) { AllowOnlyAlphanumericUserNames = true, RequireUniqueEmail = true };
کد بالا را نیز در متد Create از کلاس AppUserManager قرار میدهیم.