مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت نهم - تعریف سرویس‌های Open Generics
فرض کنید در برنامه‌ی خود، یک سرویس جنریک را طراحی کرده‌اید. برای مثال خود ASP.NET Core به همراه سرویس جنریک <ILogger<T است و اگر برای نمونه بخواهیم آن‌را در سازنده‌ی کنترلری مانند ValuesController تزریق کنیم، نحوه‌ی تعریف آن به صورت <ILogger<ValuesController خواهد بود. هر چند تنظیمات این سرویس پیشتر انجام شده‌است، اما اگر بخواهیم آن‌را به همین نحو <ILogger<T به متدهایی مانند services.AddScoped معرفی کنیم، کار نمی‌کند؛ نمونه‌ی دیگری از این دست Generic Repositoryها هستند:
 // does not work: services.AddScoped<IGenericRepository<T>,EFRepository<T>>();


نحوه‌ی معرفی سرویس‌های جنریک نامحدود (Open Generics و یا Unbound Generics) به سیستم تزریق وابستگی‌ها

اگر بخواهیم یک سرویس جنریک را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌های NET Core. به نحو متداولی معرفی کنیم، نیاز است به ازای تک تک Tهای میسر و تعریف شده‌ی در برنامه، اینکار صورت گیرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddScoped<IStore<User>, SqlStore<User>>();
    services.AddScoped<IStore<Invoice>, SqlStore<Invoice>>();
    services.AddScoped<IStore<Payment>, SqlStore<Payment>>();
    // ...
}
و در اینجا به ازای هر T یا موجودیت جدیدی در برنامه، نیاز است یک سطر دیگر را نیز تعریف کرد. خوشبختانه در این سیستم، امکان تعریف جنریک‌های نامحدود و باز نیز وجود دارد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddScoped(typeof(IStore<>), typeof(SqlStore<>));
}
به این ترتیب تمام سطرهایی که پیشتر تعریف کردیم، تبدیل به یک سطر فوق می‌شوند. در اینجا از Overload غیرجنریک متد AddScoped استفاده شده؛ به همین جهت از واژه‌ی کلیدی typeof برای معرفی نوع‌های جنریک باز کمک گرفته شده‌است. ذکر <> نیز به معنای تفسیر و وهله سازی هر نوع درخواستی رسیده، در زمان اجرا می‌باشد.


محدودیت کار کردن با جنریک‌های نامحدود در سیستم تزریق وابستگی‌ها

با تعریف تک سطر فوق، هر چند برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود، اما اگر در زمان اجرای برنامه، <IStore<T ای را درخواست کنید که میسر نباشد (در خواست هر نوعی در زمان اجرا با جنریک‌های باز معرفی شده، میسر است)، یک استثنای زمان اجرا را دریافت می‌کنید؛ برای مثال اگر نوع T به کلاس‌ها محدود شده باشد و در قسمتی از برنامه، <IStore<int درخواست شود. هرچند این موارد با یکبار آزمایش برنامه، قابل یافت شدن و رفع می‌باشند.


کتابخانه‌ی کمکی Scrutor نیز از جنریک‌های باز پشتیبانی می‌کند

در قسمت قبل نحوه‌ی اسکن اسمبلی‌های برنامه را توسط کتابخانه‌ی کمکی Scrutor بررسی کردیم. این کتابخانه امکان یافتن و فیلتر کلاس‌ها و معرفی آن‌ها را به سیستم تزریق وابستگی‌ها، بر اساس ویژگی جنریک‌های باز نیز دارا است:
services.Scan(scan => scan 
  .FromAssemblyOf<CombinedService>()  
    .AddClasses(x=> x.AssignableTo(typeof(IOpenGeneric<>))) // Can close generic types 
    .AsMatchingInterface())


ساده سازی «مثال 2: وهله سازی در صورت نیاز وابستگی‌های یک سرویس به کمک Lazy loading» قسمت ششم با جنریک‌های نامحدود

در قسمت ششم نحوه‌ی تعریف پیشنیازهای وهله سازی به تاخیر افتاده را با استفاده از کلاس Lazy بررسی کردیم:
services.AddTransient<IOrderHandler, OrderHandlerLazy>();
services.AddTransient<IAccounting, Accounting>()
            .AddTransient(serviceProvider => new Lazy<IAccounting>(() => serviceProvider.GetRequiredService<IAccounting>()));
services.AddTransient<ISales, Sales>()
           .AddTransient(serviceProvider => new Lazy<ISales>(() => serviceProvider.GetRequiredService<ISales>()));
- در اینجا در ابتدا تمام سرویس‌ها (حتی آن‌هایی که قرار است به صورت Lazy استفاده شوند) یکبار به صورت متداولی معرفی می‌شوند.
- سپس سرویس‌هایی که قرار است به صورت Lazy نیز واکشی شوند، بار دیگر توسط روش factory registration با وهله سازی new Lazy از نوع سرویس مدنظر و فراهم آوردن پیاده سازی آن با استفاده از serviceProvider.GetRequiredService، مجددا معرفی خواهند شد.

اگر به شرط دوم دقت کنید،  <new Lazy<IAccounting و <new Lazy<ISales، دقیقا مانند همان سرویس‌های جنریک <IStore<User و <IStore<Invoice تعریف شده‌اند. یعنی نیاز است به ازای هر T ممکن در برنامه، یکبار <new Lazy<T را نیز به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کرد. بنابراین تمام این تعریف‌های اضافی را می‌توان با یک سطر جنریک نامحدود زیر جایگزین و خلاصه کرد:
services.AddTransient(typeof(Lazy<>), typeof(LazyFactory<>));
و نکته‌ی جالب آن، نحوه‌ی تعریف قسمت factory متدهایی مانند AddTransient در اینجا است که به صورت زیر قابل پیاده سازی است:
public class LazyFactory<T> : Lazy<T> where T : class
{
    public LazyFactory(IServiceProvider provider)
        : base(() => provider.GetRequiredService<T>())
    {
    }
}
مطالب
C# 7 - Generalized Async Return Types
از زمان ارائه‌ی C# 5 و معرفی الگوهای async/await، تنها نوع‌های خروجی پشتیبانی شده، <Task، Task<T و void (در موارد خاص) بودند. مشکل همراه با این روش، اجبار به وهله سازی رسمی یک Task است؛ حتی اگر نوع خروجی کاملا مشخص باشد.
برای نمونه در متد ذیل، میزان حجم مصرفی در یک پوشه بازگشت داده می‌شود:
public async Task<long> GetDirectorySize(string path, string searchPattern)
{
    if (!Directory.EnumerateFileSystemEntries(path, searchPattern).Any())
        return 0;
    else
        return await Task.Run<long>(() => Directory.GetFiles(path, searchPattern,
        SearchOption.AllDirectories).Sum(t => (new FileInfo(t).Length)));
}
اگر پوشه‌ای خالی باشد، حجم آن صفر است و در این حالت نیازی به ایجاد یک ترد مخصوص آن نیست. اما با توجه به اینکه خروجی متد، <Task<long است، هنوز هم باید این Task وهله سازی شود. برای نمونه اگر به کدهای IL آن دقت کنیم، return 0 آن به صورت ذیل ترجمه می‌شود:
 AsyncTaskMethodBuilder<long>.Create()

باید دقت داشت که Task، یک نوع ارجاعی است و استفاده‌ی از آن به معنای تخصیص حافظه‌است. اما زمانیکه قسمتی از کد کاملا همزمان اجرا می‌شود و یا مقداری کش شده را بازگشت می‌دهد، این تخصیص حافظه‌ی اضافی، خصوصا اگر در حلقه‌ها بکار گرفته شود، هزینه‌بر خواهد بود.


امکان تعریف خروجی‌های سفارشی متدهای async در C# 7.0

در C# 7 می‌توان خروجی‌های سفارشی را جهت متدهای async تعریف کرد و پیشنیاز اصلی آن پیاده سازی متد GetAwater است. برای مثال <System.Threading.Tasks.ValueTask<T یک چنین نوع سفارشی را ارائه می‌دهد. در این حالت، متد ابتدای بحث را می‌توان به صورت ذیل بازنویسی کرد:
public async ValueTask<long> GetDirectorySize(string path, string searchPattern)
{
    if (!Directory.EnumerateFileSystemEntries(path, searchPattern).Any())
        return 0;
    else
        return await Task.Run<long>(() => Directory.GetFiles(path, searchPattern,
        SearchOption.AllDirectories).Sum(t => (new FileInfo(t).Length)));
}
اگر دقت کنید بجز تغییر نوع خروجی متد، تغییر دیگری نیاز نبوده‌است.
همانطور که از نام  ValueTask نیز مشخص است، یک struct است؛ برخلاف Task و تخصیص حافظه‌ی آن بر روی stack بجای heap صورت می‌گیرد. به این ترتیب با کاهش فشار بر روی GC، در حلقه‌هایی که خروجی value type دارند، با اندازه گیری‌های انجام شده، کارآیی تا 50 درصد هم می‌تواند بهبود یابد.

برای کامپایل قطعه کد فوق و تامین نوع جدید ValueTask، نیاز به نصب بسته‌ی نیوگت ذیل نیز می‌باشد:
 PM> install-package System.Threading.Tasks.Extensions
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many
در جهت تکمیل بحث بارگذاری اطلاعات وابسته: اضافه شدن Lazy Loading به نگارش 2.1

برخلاف نگارش‌های پیشین EF، اینبار Lazy loading به صورت پیش‌فرض فعال نیست که در بسیاری از موارد یک مزیت مهم، در جهت بهبود کارآیی برنامه به حساب می‌آید؛ چون پیشتر مدام می‌بایستی توسط ابزارهای profiler، برنامه را بررسی می‌کردیم تا از وجود مشکلی به نام select n+1 مطلع می‌شدیم (lazy loading اشتباه، در جائی که نیازی به آن نبوده و رفت و برگشت بیش از اندازه‌ا‌ی را به بانک اطلاعاتی سبب شده‌است).
برای فعالسازی lazy loading در EF Core 2.1 (اگر واقعا به آن نیاز دارید البته) دو روش وجود دارد:
الف) فعالسازی Lazy loading توسط Proxyها
در این حالت ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.EntityFrameworkCore.Proxies را نصب کنید. سپس در متد OnConfiguring مربوط به Context برنامه، متد UseLazyLoadingProxies را فراخوانی نمائید:
protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
    => optionsBuilder
        .UseLazyLoadingProxies()
        .UseSqlServer(myConnectionString);
و یا اینکار در فایل آغازین برنامه نیز میسر است:
    .AddDbContext<BloggingContext>(
        b => b.UseLazyLoadingProxies()
              .UseSqlServer(myConnectionString));
اکنون EF Core 2.1 خواص راهبری (navigation properties) را که قابل بازنویسی باشند (همان مباحث AOP و تشکیل پروکسی‌ها)، lazy load می‌کند.
این خواص نیز حتما باید به صورت virtual معرفی شوند تا قابلیت بازنویسی را داشته باشند؛ مانند:
public class Blog
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public virtual ICollection<Post> Posts { get; set; }
}
public class Post
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Content { get; set; }
    public virtual Blog Blog { get; set; }
}
در این مثال با فعال بودن lazy loading، به محض لمس خاصیت Blog، اطلاعات مرتبط با آن از بانک اطلاعاتی واکشی خواهند شد و نه پیش از آن مانند eager loading که تمام اطلاعات وابسته‌ی به یک موجودیت را نیز واکشی می‌کند.
هرچند این قابلیت بارگذاری اطلاعات وابسته در آینده، جذاب به نظر می‌رسد اما در عمل در حین رندر یک گرید و یا بکارگیری حلقه‌ها، چون سبب رفت و برگشت بیش از اندازه‌ای به بانک اطلاعاتی خواهد شد، باید با دقت مورد استفاده قرار گیرد و اساسا استفاده‌ی از آن در برنامه‌های وب توصیه نمی‌شود (با بررسی‌های پروژه‌های بسیاری مشخص شده‌است که این قابلیت ضررش بیشتر از نفعش است).


ب) فعالسازی Lazy loading بدون استفاده از Proxyها
در این حالت نیازی به نصب بسته‌ی AOP جدید تشکیل پروکسی‌ها نیست. در اینجا در کلاس موجودیت خود باید سرویس ILazyLoader را تزریق کنید:
public class Blog
{
    private ICollection<Post> _posts;
public Blog()
    {
    }
private Blog(ILazyLoader lazyLoader)
    {
        LazyLoader = lazyLoader;
    }
private ILazyLoader LazyLoader { get; set; }
public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
public ICollection<Post> Posts
    {
        get => LazyLoader?.Load(this, ref _posts);
        set => _posts = value;
    }
}
public class Post
{
    private Blog _blog;
public Post()
    {
    }
private Post(ILazyLoader lazyLoader)
    {
        LazyLoader = lazyLoader;
    }
private ILazyLoader LazyLoader { get; set; }
public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Content { get; set; }
public Blog Blog
    {
        get => LazyLoader?.Load(this, ref _blog);
        set => _blog = value;
    }
}
در این روش نیازی به virtual معرفی کردن خواص راهبری نیست. اما در این حالت به علت استفاده‌ی از سرویس ILazyLoader، نیاز خواهید داشت تا بسته‌ی نیوگت Microsoft.EntityFrameworkCore.Abstractions را نیز نصب کنید.
نظرات مطالب
مروری بر Claim
سلام . خسته نباشید. 
سوالی داشتم ، اگر به عنوان مثال من دو کلاس شرکت و کارمند رو داشته باشم که رابطه یک به چند دارند. و هر کاربری که login کرد لازم باشه که فقط اطلاعات شرکت خودش رو ببینه ولی تنها role admin لازمه که اطلاعات همه شرکت رو  پس از login ببیند. در اینصورت به نظر شما نیازی هست که از Claim base استفاده کنم با توجه به معایبی که گفته شده یا خیر؟ 
ممنونم
مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #1

طراحی یک معماری خوب و مناسب یکی از عوامل مهم تولید یک برنامه کاربردی موفق می‌باشد. بنابراین انتخاب یک ساختار مناسب به منظور تولید برنامه کاربردی بسیار مهم و تا حدودی نیز سخت است. در اینجا یاد خواهیم گرفت که چگونه یک طراحی مناسب را انتخاب نماییم. همچنین روش‌های مختلف تولید برنامه‌های کاربردی را که مطمئنا شما هم از برخی از این روشها استفاده نمودید را بررسی می‌نماییم و مزایا و معایب آن را نیز به چالش می‌کشیم.

ضد الگو (Antipattern) – رابط کاربری هوشمند (Smart UI)

با استفاده از Visual Studio یا به اختصار VS، می‌توانید برنامه‌های کاربردی را به راحتی تولید نمایید. طراحی رابط کاربری به آسانی عمل کشیدن و رها کردن (Drag & Drop) کنترل‌ها بر روی رابط کاربری قابل انجام است. همچنین در پشت رابط کاربری (Code Behind) تمامی عملیات مربوط به مدیریت رویدادها، دسترسی به داده ها، منطق تجاری و سایر نیازهای برنامه کاربردی، کد نویسی خواهند شد. مشکل این نوع کدنویسی بدین شرح است که تمامی نیازهای برنامه در پشت رابط کاربری قرار می‌گیرند و موجب تولید کدهای تکراری، غیر قابل تست، پیچیدگی کدنویسی و کاهش قابلیت استفاده مجدد از کد می‌گردد.

به این روش کد نویسی Smart UI می‌گویند که موجب تسهیل تولید برنامه‌های کاربردی می‌گردد. اما یکی از مشکلات عمده‌ی این روش، کاهش قابلیت نگهداری و پشتیبانی و عمر کوتاه برنامه‌های کاربردی می‌باشد که در برنامه‌های بزرگ به خوبی این مشکلات را حس خواهید کرد.

از آنجایی که تمامی برنامه نویسان مبتدی و تازه کار، از جمله من و شما در روزهای اول برنامه نویسی، به همین روش کدنویسی می‌کردیم، لزومی به ارائه مثال در رابطه با این نوع کدنویسی نمی‌بینم.

تفکیک و جدا سازی اجزای برنامه کاربردی (Separating Your Concern)

راه حل رفع مشکل Smart UI، لایه بندی یا تفکیک اجزای برنامه از یکدیگر می‌باشد. لایه بندی برنامه می‌تواند به شکل‌های مختلفی صورت بگیرد. این کار می‌تواند توسط تفکیک کدها از طریق فضای نام (Namespace)، پوشه بندی فایلهای حاوی کد و یا جداسازی کدها در پروژه‌های متفاوت انجام شود. در شکل زیر نمونه ای از معماری لایه بندی را برای یک برنامه کاربردی بزرگ می‌بینید.

به منظور پیاده سازی یک برنامه کاربردی لایه بندی شده و تفکیک اجزای برنامه از یکدیگر، مثالی را پیاده سازی خواهیم کرد. ممکن است در این مثال با مسائل جدید و شیوه‌های پیاده سازی جدیدی مواجه شوید که این نوع پیاده سازی برای شما قابل درک نباشد. اگر کمی صبر پیشه نمایید و این مجموعه‌ی آموزشی را پیگیری کنید، تمامی مسائل نامانوس با جزئیات بیان خواهند شد و درک آن برای شما ساده خواهد گشت. قبل از شروع این موضوع را هم به عرض برسانم که علت اصلی این نوع پیاده سازی، انعطاف پذیری بالای برنامه کاربردی، پشتیبانی و نگهداری آسان، قابلیت تست پذیری با استفاده از ابزارهای تست، پیاده سازی پروژه بصورت تیمی و تقسیم بخشهای مختلف برنامه بین اعضای تیم و سایر مزایای فوق العاده آن می‌باشد.

1- Visual Studio را باز کنید و یک Solution خالی با نام SoCPatterns.Layered ایجاد نمایید.

· جهت ایجاد Solution خالی، پس از انتخاب New Project، از سمت چپ گزینه Other Project Types و سپس Visual Studio Solutions را انتخاب نمایید. از سمت راست گزینه Blank Solution را انتخاب کنید.

2- بر روی Solution کلیک راست نموده و از گزینه Add > New Project یک پروژه Class Library با نام SoCPatterns.Layered.Repository ایجاد کنید.

3- با استفاده از روش فوق سه پروژه Class Library دیگر با نامهای زیر را به Solution اضافه کنید:

  • SoCPatterns.Layered.Model
  • SoCPatterns.Layered.Service
  • SoCPatterns.Layered.Presentation

4- با توجه به نیاز خود یک پروژه دیگر را باید به Solution اضافه نمایید. نوع و نام پروژه در زیر لیست شده است که شما باید با توجه به نیاز خود یکی از پروژه‌های موجود در لیست را به Solution اضافه کنید.

  • Windows Forms Application (SoCPatterns.Layered.WinUI)
  • WPF Application (SoCPatterns.Layered.WpfUI)
  • ASP.NET Empty Web Application (SoCPatterns.Layered.WebUI)
  • ASP.NET MVC 4 Web Application (SoCPatterns.Layered.MvcUI)

5- بر روی پروژه SoCPatterns.Layered.Repository کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add Reference به پروژه‌ی SoCPatterns.Layered.Model ارجاع دهید.

6- بر روی پروژه SoCPatterns.Layered.Service کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add Reference به پروژه‌های SoCPatterns.Layered.Model و SoCPatterns.Layered.Repository ارجاع دهید.

7- بر روی پروژه SoCPatterns.Layered.Presentation کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add Reference به پروژه‌های SoCPatterns.Layered.Model و SoCPatterns.Layered.Service ارجاع دهید.

8- بر روی پروژه‌ی UI خود به عنوان مثال SoCPatterns.Layered.WebUI کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add Reference به پروژه‌های SoCPatterns.Layered.Model، SoCPatterns.Layered.Repository، SoCPatterns.Layered.Service و SoCPatterns.Layered.Presentation ارجاع دهید.

9- بر روی پروژه‌ی UI خود به عنوان مثال SoCPatterns.Layered.WebUI کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Set as StartUp Project پروژه‌ی اجرایی را مشخص کنید.

10-  بر روی Solution کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add > New Solution Folder پوشه‌های زیر را اضافه نموده و پروژه‌های مرتبط را با عمل Drag & Drop در داخل پوشه‌ی مورد نظر قرار دهید.

  • 1. UI
    • § SoCPatterns.Layered.WebUI

  • 2. Presentation Layer
    • § SoCPatterns.Layered.Presentation

  • 3. Service Layer
    • § SoCPatterns.Layered.Service

  • 4. Domain Layer
    • § SoCPatterns.Layered.Model

  • 5. Data Layer
    • § SoCPatterns.Layered.Repository
  • توجه داشته باشید که پوشه بندی برای مرتب سازی لایه‌ها و دسترسی راحت‌تر به آنها می‌باشد.

پیاده سازی ساختار لایه بندی برنامه به صورت کامل انجام شد. حال به پیاده سازی کدهای مربوط به هر یک از لایه‌ها و بخش‌ها می‌پردازیم و از لایه Domain شروع خواهیم کرد. 

مطالب
معرفی واژه‌ی کلیدی جدید required در C# 11
واژه‌ی کلیدی جدید required در C# 11.0، همانند خواص init-only که پیشتر معرفی شدند، با هدف آغاز و نمونه سازی دقیق‌تر و ساده‌تر اشیایی است که برای اینکار، به تعاریف ویژه‌ی سازنده‌ی کلاس‌ها وابسته نیستند.


امکان نمونه سازی بدون قید و شرط کلاس‌ها

تعریف کلاس Article1 را به صورت زیر درنظر بگیرید:
public class Article1
{
    public string Title { get; set; }
    public string? Subtitle { get; set; }
    public string Author { get; set; }
    public DateTime Published { get; set; }
}
ساختار پروژه‌های دات نت 7 نیز به صورت پیش‌فرض به صورت زیر است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>
یعنی nullable reference types در آن‌ها فعال است. با این فعال بودن، به اخطارهای زیر می‌رسیم:
Non-nullable property 'Title' must contain a non-null value when exiting constructor. Consider declaring the property as nullable. [CS11Tests]csharp(CS8618)
Non-nullable property 'Author' must contain a non-null value when exiting constructor. Consider declaring the property as nullable. [CS11Tests]csharp(CS8618)
عنوان می‌کند که خاصیت‌های Title و Author، به صورت غیرنال‌پذیر تعریف شده‌اند (و همانند Subtitle نال‌پذیر نیستند)؛ اما تعریف این کلاس به نحوی است که این مساله را الزامی نمی‌کند. یعنی می‌توان نمونه‌ای از Article1 را ایجاد کرد که در آن، هر دوی این خواص نال باشند؛ هرچند در این حالت مشکلی از لحاظ کامپایل وجود نخواهد داشت، اما ممکن است به علت اشتباه استفاده‌ی از آن‌ها، به null reference exceptions برسیم. چون یکی از مهم‌ترین اهداف استفاده از یک چنین تعاریفی و فعال سازی nullable reference type در یک پروژه، ارائه‌ی متادیتای بهتری جهت خواص و پارامترها و خروجی‌های متدهاست تا استفاده کننده دقیقا بداند که آیا این خواص می‌توانند نال باشد یا خیر. اگر  public string ای تعریف شده، یعنی این خاصیت قطعا نال نخواهد بود و می‌توان بدون مشکل و بدون بررسی مقدار آن، از آن استفاده کرد و اگر ?public string ای تعریف شده، یعنی ممکن است مقدار آن نال نیز باشد و بهتر است پیش از استفاده‌ی از آن، حتما مقدار آن بررسی شود. اکنون مشکل اینجا است که هیچگونه قیدی، جهت اجبار به مقدار دهی خواص غیرنال پذیر در اینجا وجود ندارند و می‌توان نمونه‌ای از شیء Article1 را ایجاد کرد که در آن متادیتای خواص غیرنال پذیر تعریفی در آن، نقض شوند.


مدیریت کردن نحوه‌ی نمونه سازی کلاس‌ها، با وابستگی به سازنده‌های آن

یکی از روش‌های مدیریت مشکلی که تا اینجا بررسی شد، تعریف سازنده‌های متعددی برای یک کلاس است؛ تا توسط آن بتوان مقدار دهی یک سری از خواص را اجباری کرد:
public class Article2
{
    public Article2(string title, string subtitle, string author, DateTime published)
    {
        Title = title;
        Subtitle = subtitle;
        Author = author;
        Published = published;
    }

    public Article2(string title, string author, DateTime published)
    {
        Title = title;
        Author = author;
        Published = published;
    }

    public string Title { get; set; }
    public string? Subtitle { get; set; }
    public string Author { get; set; }
    public DateTime Published { get; set; }
}
در این کلاس، نمونه‌ی بهبود یافته‌ی Article1 را مشاهده می‌کنید که استفاده کننده را وادار به مقدار دهی title و author می‌کند. در این حالت اخطارهای کامپایلری را که مشاهده کردید، رفع می‌شوند؛ اما به همراه این مسایل است:
- تعداد سطرهای تعریف این کلاس، به شدت افزایش یافته‌است.
- با اضافه شدن خواص بیشتری به کلاس، به تعاریف بیشتری نیاز خواهد بود.
- سازنده‌ها کار خاصی را بجز نگاشت مقادیر ارائه شده، به خواص کلاس، انجام نمی‌دهند.
- نمونه سازی این کلاس‌ها، شکل طولانی و غیرواضح زیر را پیدا می‌کند و زیبایی inline object initializers را ندارند:
 Article2 article = new("C# 11 Required Keyword", "A new language feature", "Name",  new DateTime(2022, 11, 12));

البته روش دیگر مدیریت یک چنین اخطارهایی، استفاده از مقدار ویژه‌ی !default است که سبب محو اخطارهای یاد شده می‌شود؛ اما باز هم مقدار دهی آن‌را الزامی نمی‌کند. فقط به این معنا است که قول می‌دهیم این خاصیت را در جای دیگری مقدار دهی کنیم و هیچگاه نال نباشد!
 public string Title { get; set; } = default!;


مدیریت کردن نحوه‌ی نمونه سازی کلاس‌ها، بدون وابستگی به سازنده‌های آن در C# 11.0

C# 11 به همراه واژه‌ی کلیدی جدیدی به نام required است تا دیگر نیازی نباشد همانند راه حل فوق، سازنده‌های متعددی را جهت اجبار به مقدار دهی خواص یک شیء، تعریف کنیم. در این حالت تعریف کلاس Article به صورت زیر خلاصه می‌شود و دیگر به همراه اخطارهای کامپایلر نمایش داده شده نیز نیست:
public class Article3
{
    public required string Title { get; set; }
    public string? Subtitle { get; set; }
    public required string Author { get; set; }
    public DateTime Published { get; set; }
}
به این ترتیب هنوز می‌توان از زیبایی و خوانایی به همراه نمونه سازی توسط روش inline object initializers بهره‌مند شد و همچنین مطمئن بود که اگر استفاده کننده خاصیت غیرنال‌پذیر Title را مقدار دهی نکند، اینبار با یک خطای کامپایلر متوقف خواهد شد:



معرفی ویژگی جدید SetsRequiredMembers

کلاس Book زیر را که به همراه یک خاصیت required و دو سازنده‌است، درنظر بگیرید:
public class Book
{
    public Book() => Name = string.Empty;

    public Book(string name) => Name = name;

    public required string Name { get; set; }
}
اکنون فرض کنید که بر این اساس، شیء‌ای را به صورت زیر نمونه سازی کرده‌ایم:
Book book = new("Book's Name");
این قطعه کد با خطای زیر کامپایل نمی‌شود:
Required member 'Book.Name' must be set in the object initializer or attribute constructor. [CS11Tests]csharp(CS9035)
عنوان می‌کند که باید خاصیت Name را حتما مقدار دهی کرد؛ چون از نوع required است. هرچند سازنده‌‌ای که از آن استفاده شده، این مقدار دهی را انجام داده‌است و مشکلی از لحاظ عدم مقدار دهی خاصیت Name در اینجا وجود ندارد. برای رفع این مشکل، باید تغییر زیر را اعمال کرد:
public class Book
{
    [SetsRequiredMembers]
    public Book() => Name = string.Empty;

    [SetsRequiredMembers]
    public Book(string name) => Name = name;

    public required string Name { get; set; }
}
با استفاده از ویژگی جدید SetsRequiredMembers عنوان می‌کنیم که این سازنده‌ی خاص، حتما خواص از نوع required را نیز مقدار دهی می‌کند و نیازی به صدور خطای یاد شده نیست. در این حالت بررسی خواص required توسط کامپایلر غیرفعال می‌شود.


محدودیت‌های کار با خواص required

- واژه‌ی کلیدی required را می‌توان تنها به خواص و فیلدهای نوع‌های class, record, record struct اعمال کرد. امکان اعمال این واژه‌ی کلیدی به اجزای یک اینترفیس وجود ندارد.
- میدان دید اعضای required باید حداقل در حد نوع‌های دربرگیرنده‌ی آن‌ها باشند. برای مثال اگر کلاسی public است، نمی‌توان در آن یک فیلد required با میدان دید protected را تعریف کرد.
- نوع‌های مشتق شده‌ی از یک نوع پایه، نمی‌توانند اعضای required آن‌را مخفی کنند و اگر قصد بازنویسی آن‌را دارند، باید حتما واژه‌ی کلیدی required را لحاظ کنند.
- اگر سازنده‌ای به سازنده‌ی دیگری از طریق ذکر ()base و یا ()this زنجیر شده باشد نیز باید ویژگی SetsRequiredMembers مرتبط را تکرار کند.
نظرات مطالب
آشنایی با Fluent interfaces
سلام
به نظر من این امکانات فقط برای پروژه‌های مانند LINQ  خوبه و واقعا در محیط‌های واقعی قابل پیاده سازی نیست.
چون این کار خودش نیاز به تحلیل جدا داره ... و پیاده ساز ی اون هم وقت گیره.
مگر در مواردی که قرار لایه بندی برنامه در بالاترین صطح و کیفیت قرار داشته باشه ، که باز هم بعید می‌دونم در این حد نیاز باشه.
مطالب
جلوگیری از ارسال Spam در ASP.NET MVC
در هر وب‌سایتی که فرمی برای ارسال اطلاعات به سرور موجود باشد، آن وب سایت مستعد ارسال اسپم و بمباران درخواست‌های متعدد خواهد بود. در برخی موارد استفاده از کپچا می‌تواند راه خوبی برای جلوگیری از ارسال‌های مکرر و مخرب باشد، ولی گاهی اوقات سناریوی ما به شکلی است که امکان استفاده از کپچا، به عنوان یک مکانیزم امنیتی مقدور نیست.
اگر شما یک فرم تماس با ما داشته باشید استفاده از کپچا یک مکانیزم امنیتی معقول می‌باشد و همچنین اگر فرمی جهت ارسال پست داشته باشید. اما در برخی مواقع مانند فرمهای ارسال کامنت، پاسخ، چت و ... امکان استفاده از این روش وجود ندارد و باید به فکر راه حلی مناسب برای مقابل با درخواست‌های مخرب باشیم.
اگر شما هم به دنبال تامین امنیت سایت خود هستید و دوست ندارید که وب سایت شما (به دلیل کمبود پهنای باند یا ارسال مطالب نامربوط که گاهی اوقات به صدها هزار مورد می‌رسد) از دسترس خارج شود این آموزش را دنبال کنید.
برای این منظور ما از یک ActionFilter برای امضای ActionMethodهایی استفاده می‌کنیم که باید با ارسالهای متعدد از سوی یک کاربر مقابله کنند. این ActionFilter  باید قابلیت تنظیم حداقل زمان بین درخواستها را داشته باشد و اگر درخواستی در زمانی کمتر از مدت مجاز تعیین شده برسد، به نحوی مطلوبی به آن رسیدگی کند.
پس از آن ما نیازمند مکانیزمی هستیم تا درخواست‌های رسیده‌ی از سوی هرکاربر را به شکلی کاملا خاص و یکتا شناسایی کند. راه حلی که قرار است در این ActionFilter  از آن استفاده کنم به شرح زیر است:
ما به دنبال آن هستیم که یک شناسه‌ی منحصر به فرد را برای هر درخواست ایجاد کنیم. لذا از اطلاعات شیئ Request جاری برای این منظور استفاده می‌کنیم.
1) IP درخواست جاری (قابل بازیابی از هدر HTTP_X_FORWARDED_FOR یا REMOTE_ADDR)
2) مشخصات مرورگر کاربر (قابل بازیابی از هدر USER_AGENT)
3) آدرس درخواست جاری (برای اینکه شناسه‌ی تولیدی کاملا یکتا باشد، هرچند می‌توانید آن را حذف کنید)

اطلاعات فوق را در یک رشته قرار می‌دهیم و بعد Hash آن را حساب می‌کنیم. به این ترتیب ما یک شناسه منحصر فرد را از درخواست جاری ایجاد کرده‌ایم.

مرحله بعد پیاده سازی مکانیزمی برای نگهداری این اطلاعات و بازیابی آن‌ها در هر درخواست است. ما برای این منظور از سیستم Cache استفاده می‌کنیم؛ هرچند راه حل‌های بهتری هم وجود دارند.
بنابراین پس از ایجاد شناسه یکتای درخواست، آن را در Cache قرار می‌دهیم و زمان انقضای آن را هم پارامتری که ابتدای کار گفتم قرار می‌دهیم. سپس در هر درخواست Cache را برای این مقدار یکتا جستجو می‌کنیم. اگر شناسه پیدا شود، یعنی در کمتر از زمان تعیین شده، درخواست مجددی از سوی کاربر صورت گرفته است و اگر شناسه در Cache موجود نباشد، یعنی درخواست رسیده در زمان معقولی صادر شده است.
باید توجه داشته باشید که تعیین زمان بین هر درخواست به ازای هر ActionMethod خواهد بود و نباید آنقدر زیاد باشد که عملا کاربر را محدود کنیم. برای مثال در یک سیستم چت، زمان معقول بین هر درخواست 5 ثانیه است و در یک سیستم ارسال نظر یا پاسخ، 10 ثانیه. در هر حال بسته به نظر شما این زمان می‌تواند قابل تغییر باشد. حتی می‌توانید کاربر را مجبور کنید که در روز فقط یک دیدگاه ارسال کند!

قبل از پیاده سازی سناریوی فوق، در مورد نقش گزینه‌ی سوم در شناسه‌ی درخواست، لازم است توضیحاتی بدهم. با استفاده از این خصوصیت (یعنی آدرس درخواست جاری) شدت سختگیری ما کمتر می‌شود. زیرا به ازای هر آدرس، شناسه‌ی تولیدی متفاوت خواهد بود. اگر فرد مهاجم، برنامه‌ای را که با آن اسپم می‌کند، طوری طراحی کرده باشد که مرتبا درخواست‌ها را به آدرس‌های متفاوتی ارسال کند، مکانیزم ما کمتر با آن مقابله خواهد کرد.
برای مثال فرد مهاجم می‌تواند در یک حلقه، ابتدا درخواستی را به AddComment بدهد، بعد AddReply و بعد SendMessage. پس همانطور که می‌بینید اگر از پارامتر سوم استفاده کنید، عملا قدرت مکانیزم ما به یک سوم کاهش می‌یابد.
نکته‌ی دیگری که قابل ذکر است اینست که این روش راهی برای تشخیص زمان بین درخواست‌های صورت گرفته از کاربر است و به تنهایی نمی‌تواند امنیت کامل را برای مقابله با اسپم‌ها، مهیا کند و باید به فکر مکانیزم دیگری برای مقابله با کاربری که درخواست‌های نامعقولی در مدت زمان کمی می‌فرستد پیاده کنیم (پیاده سازی مکانیزم تکمیلی را در آینده شرح خواهم داد).
اکنون نوبت پیاده سازی سناریوی ماست. ابتدا یک کلاس ایجاد کنید و آن را از ActionFilterAttribute مشتق کنید و کدهای زیر را وارد کنید:
using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;
using System.Web.Caching;

namespace Parsnet.Core
{
    public class StopSpamAttribute : ActionFilterAttribute
    {
        // حداقل زمان مجاز بین درخواست‌ها برحسب ثانیه
        public int DelayRequest = 10;

        // پیام خطایی که در صورت رسیدن درخواست غیرمجاز باید صادر کنیم
        public string ErrorMessage = "درخواست‌های شما در مدت زمان معقولی صورت نگرفته است.";

        //خصوصیتی برای تعیین اینکه آدرس درخواست هم به شناسه یکتا افزوده شود یا خیر
        public bool AddAddress = true;


        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            // درسترسی به شئی درخواست
            var request = filterContext.HttpContext.Request;

            // دسترسی به شیئ کش
            var cache = filterContext.HttpContext.Cache;

            // کاربر IP بدست آوردن
            var IP = request.ServerVariables["HTTP_X_FORWARDED_FOR"] ?? request.UserHostAddress;

            // مشخصات مرورگر
            var browser = request.UserAgent;

            // در اینجا آدرس درخواست جاری را تعیین می‌کنیم
            var targetInfo = (this.AddAddress) ? (request.RawUrl + request.QueryString) : "";

            // شناسه یکتای درخواست
            var Uniquely = String.Concat(IP, browser, targetInfo);


            //در اینجا با کمک هش یک امضا از شناسه‌ی درخواست ایجاد می‌کنیم
            var hashValue = string.Join("", MD5.Create().ComputeHash(Encoding.ASCII.GetBytes(Uniquely)).Select(s => s.ToString("x2")));

            // ابتدا چک می‌کنیم که آیا شناسه‌ی یکتای درخواست در کش موجود نباشد
            if (cache[hashValue] != null)
            {
                // یک خطا اضافه می‌کنیم ModelState اگر موجود بود یعنی کمتر از زمان موردنظر درخواست مجددی صورت گرفته و به
                filterContext.Controller.ViewData.ModelState.AddModelError("ExcessiveRequests", ErrorMessage);
            }
            else
            {
                // اگر موجود نبود یعنی درخواست با زمانی بیشتر از مقداری که تعیین کرده‌ایم انجام شده
                // پس شناسه درخواست جدید را با پارامتر زمانی که تعیین کرده بودیم به شیئ کش اضافه می‌کنیم
                cache.Add(hashValue, true, null, DateTime.Now.AddSeconds(DelayRequest), Cache.NoSlidingExpiration, CacheItemPriority.Default, null);
            }

            base.OnActionExecuting(filterContext);
        }
    }
}
و حال برای استفاده از این مکانیزم امنیتی ActionMethod مورد نظر را با آن امضا می‌کنیم:
[HttpPost]
        [StopSpam(DelayRequest = 5)]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public virtual async Task<ActionResult> SendFile(HttpPostedFileBase file, int userid = 0)
        { 
        
        }

[HttpPost]
        [StopSpam(DelayRequest = 30, ErrorMessage = "زمان لازم بین ارسال هر مطلب 30 ثانیه است")]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public virtual async Task<ActionResult> InsertPost(NewPostModel model)
        {
     
        }

همانطور که گفتم این مکانیزم تنها تا حدودی با درخواست‌های اسپم مقابله میکند و برای تکمیل آن نیاز به مکانیزم دیگری داریم تا بتوانیم از ارسالهای غیرمجاز بعد از زمان تعیین شده جلوگیری کنیم.

به توجه به دیدگاه‌های مطرح شده اصلاحاتی در کلاس صورت گرفت و قابلیتی به آن اضافه گردید که بتوان مکانیزم اعتبارسنجی را کنترل کرد.
برای این منظور خصوصیتی به این ActionFilter افزوده شد تا هنگامیکه داده‌های فرم معتبر نباشند و در واقع هنوز چیزی ثبت نشده است این مکانیزم را بتوان کنترل کرد. خصوصیت CheckResult باعث میشود تا اگر داده‌های مدل ما در اعتبارسنجی، معتبر نبودند کلید افزوده شده به کش را حذف تا کاربر بتواند مجدد فرم را ارسال کند. مقدار آن به طور پیش فرض true است و اگر برابر false قرار بگیرد تا اتمام زمان تعیین شده در مکانیزم ما، کاربر امکان ارسال مجدد فرم را ندارد.
همچنین باید بعد از اتمام عملیات در صورت عدم موفقیت آمیز بودن آن به ViewBag یک خصوصیت به نام ExecuteResult اضافه کنید و مقدار آن را برابر false قرار دهید. تا کلید از کش حذف گردد.
نحوه استفاده آن هم به شکل زیر می‌باشد:
        [HttpPost]
        [StopSpam(AddAddress = true, DelayRequest = 20)]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public Task<ActionResult> InsertPost(NewPostModel model)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                var newPost = dbContext.InsertPost(model);
                if (newPost != null)
                {
                    ViewBag.ExecuteResult = true;
                }
            }

            if (ModelState.IsValidField("ExcessiveRequests") == true)
{
ViewBag.ExecuteResult = false;
}
return View(); }

فایل ضمیمه را می‌توانید از زیر دانلود کنید:
StopSpamAttribute.rar
نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول
بله پروژه از نوع Asp.net MVC است. بنده افزونه را در فولدر Plugins ایجاد کردم و سپس یک فولدر در داخل فولدر Plugins به نام Blog ساختم و پروژه‌های افزونه را به داخل آن انتقال دادم (مشکل این موقع به وجود آمد و دلیل آن را نمیدانم) ! با برگرداندن پروژه‌ها به فولدر قبلی، متد RegisterArea هم کار کرد. ولی با این که من namespaces مربوط به Routing پروژه‌ها را ست کردم ولی با این حال با کلیک بر روی منوی مربوط به افزونه ردایرکت میشود به صفحه اصلی پروژه.
این کانفیگ مربوط به افزونه
 public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context)
        {
            context.MapRoute(
                "BlogArea_default",
                "BlogArea/{controller}/{action}/{id}",
                // تکمیل نام کنترلر پیش فرض
                new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", this.GetType().Namespace) }
            );
        }
و این هم لینک تولیدی برای افزونه 
Url = new UrlHelper(requestContext).Action("Index", "Home",new{area="BlogArea"})

کانفیگ مربوط به پروژه اصلی 
 routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", typeof(RouteConfig).Namespace) }
            );