مطالب
تولید فایل Word بدون نصب MS Word بر روی سرور

یکی از مواردی که ممکن است در محیط کاری با آن برخورد داشت، تقاضای تولید فایل word یک گزارش با فرمتی مشخص از یک برنامه ASP.Net است. برای مثال یک قالب درست کرده‌اند که header‌ و footer و کلا یک فرمت رسمی دارد. الان برنامه شما باید این فایل word رسمی را با گزارشی که تولید می‌کند پر کند. حالا اینجاست که گرفتاری برنامه نویس شروع می‌شود! روی سرور باید word نصب باشد تا توسط اشیاء COM آن بتوان یک چنین کارهایی را آن‌هم با ASP.Net که به صورت پیش فرض کمترین سطح دسترسی را روی سیستم دارد انجام داد. یا اینکه باید به سراغ کامپوننت‌های تجاری رفت و حالا اینجا با این وضع تحریم و غیره چگونه بتوان آنها را خریداری کرد یا شاید احتمالا در سایت‌های وارز بتوان نسخه تکه پاره شده آنها را یافت. مشکلی هم که این نوع کامپوننت‌ها دارند این است که ممکن است سال دیگر اصلا ساپورت نشوند. محصولات مایکروسافت هم که مرتبا در حال به روز رسانی هستند. در این حالت برنامه متکی به این نوع کامپوننت‌های تجاری سورس بسته در همان نگارش قبلی خود مجبور است باقی بماند.
خوشبختانه با ارائه آفیس 2007 و فرمت OpenXML فایلهای آن، این مشکل تقریبا مرتفع شده است. مایکروسافت نیز برای سهولت تولید این نوع اسناد، OpenXML SDK را ارائه داده است که از آدرس زیر قابل دریافت است:
Open XML Format SDK 1.0

البته پیش نمایش نگارش دو SDK آن نیز موجود است که در مطلب جاری به آن پرداخته نخواهد شد.

فایل‌های office 2007 از یک فایلzip تشکیل شده از چند فایل xml داخل آن، ایجاد شده‌اند. برای مثال یک فایل docx را با winrar یا امثال آن باز کنید (تصویر زیر):



برای کار با اینگونه اسناد باید با اصطلاحات زیر آشنا شد:
Package : فایل zip شما (همان فایل برای مثال docx) اینجا یک بسته نام دارد.
Parts : اجزای این بسته که همان فایل‌های آن هستند، parts نامیده شده اند.
Relations : اگر به فایل‌های موجود در یک بسته دقت کنید، فایلهایی با پسوند rels را خواهید دید که بیانگر نحوه ارتباط Parts با یکدیگر هستند.
Relations Ids: هر ارتباط با یک ID منحصربفرد تعریف می‌گردد.

اگر علاقمند باشید که پوستری را در این رابطه مشاهده نمائید می‌توان به آدرس زیر مراجعه نمود.
Open XML Developer Map

نحوه استفاده از OpenXML SDK در دات نت:
ابتدا باید ارجاعی را به فایل DocumentFormat.OpenXml.dll که پس از نصب در مسیر OpenXMLSDK\1.0.1825\lib قرار گرفته است به پروژه افزود. سپس نیاز است تا ارجاعی به کتابخانه WindowsBase نیز به برنامه افزوده شود (تصویر زیر). افزودن ارجاعی به این کتابخانه جهت کامپایل برنامه ضروری است (شکل زیر).


تا اینجا ارجاعات برنامه به صورت زیر خواهند بود:



یک مثال ساده:
قصد داریم یک فایل docx ساده را با استفاده از OpenXML SDK ایجاد کنیم. در مثال زیر فرمت متغیر docXml را می‌توان با ایجاد یک فایل docx ساده در word و سپس باز کردن بسته فشرده شده آن و مشاهده محتوای فایل word\document.xml بدست آورد.
using System.IO;
using System.Text;
using DocumentFormat.OpenXml;
using DocumentFormat.OpenXml.Packaging;

namespace OpenXMLTestApp
{
class CWord
{

public static void CreateDocument(string documentFileName, string text)
{
using (WordprocessingDocument wordDoc =
WordprocessingDocument.Create(documentFileName, WordprocessingDocumentType.Document))
{
MainDocumentPart mainPart = wordDoc.AddMainDocumentPart();

string docXml =
@"<?xml version=""1.0"" encoding=""UTF-8"" standalone=""yes""?>
<w:document xmlns:w=""http://schemas.openxmlformats.org/wordprocessingml/2006/main"">
<w:body><w:p><w:r><w:t>#REPLACE#</w:t></w:r></w:p></w:body>
</w:document>";

docXml = docXml.Replace("#REPLACE#", text);

using (Stream stream = mainPart.GetStream())
{
byte[] buf = (new UTF8Encoding()).GetBytes(docXml);
stream.Write(buf, 0, buf.Length);
}
}
}
}
}

و نحوه استفاده از آن می‌تواند به صورت زیر باشد:

CWord.CreateDocument("test.docx", "سلام دنیا");

این کتابخانه کار ایجاد فایل‌های xml ، تولید روابط بین‌ آنها و همچنین بسته بندی و zip کردن نهایی را به صورت خودکار انجام می‌دهد.

برای مطالعه بیشتر می‌توان به منابع زیر مراجعه نمود:

یک ویدیوی آموزشی رایگان از مایکروسافت
دریافت

سؤالات متداول در MSDN
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/bb491088.aspx
البته اگر پس از نصب SDK به پوشه doc آن مراجعه نمائید، این سؤال و جواب‌ها را در فایل راهنمای chm آن نیز می‌توان پیدا کرد.

مثال دیگری در مورد ایجاد یک گزارش از بانک اطلاعاتی و گرفتن خروجی docx از آن
http://openxmldeveloper.org/articles/GenerateWordTable.aspx
البته این مثال خیلی قدیمی است و قسمت‌های کار با پکیج را با SDK‌ ارائه شده می‌توان به صورت خودکار انجام داد. اما حداقل نحوه تولید جداول استاندارد OpenXML را می‌توان از آن ایده گرفت.

مثالی در مورد نحوه قرار دادن عکس در فایل docx تولیدی

همچنین مثال‌های بیشتری را در وبلاگ‌های مربوطه می‌توان یافت:
http://blogs.msdn.com/brian_jones/
http://blogs.msdn.com/ericwhite/default.aspx


نظرات مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
در این حالت شما می‌تونید هنگام دریافت اطلاعات شهرها، اطلاعات مربوط به منطقه و محله رو نیز دریافت کنید:
$(function (){
  $('#ostan').change(function () {
    jQuery.getJSON('shahrestan.json', { id: $(this).attr('value') }, function (data) {
        jQuery.each(data, function (i) {
            var option = $('<option></option>').attr("value", data[i].Id).text(data[i].Title);
            $("#shahrestan").append(option);
        });
    });
    jQuery.getJSON('mantaqeh.json', { id: $("#shahrestan").attr('value') }, function (man) {
        jQuery.each(man, function (i) {
            var option = $('<option></option>').attr("value", man[i].Id).text(man[i].Title);
            $("#mantaqeh").append(option);
        });
    });
    jQuery.getJSON('mahaleh.json', { id: $("#mantaqeh").attr('value') }, function (ma) {
        jQuery.each(ma, function (i) {
            var option = $('<option></option>').attr("value", ma[i].Id).text(ma[i].Title);
            $("#mahaleh").append(option);
        });
    });
});
});
ساختار HTML هم باید همچین حالتی داشته باشه:
  <select id="ostan">
    <option>--انتخاب کنید--</option>
    <option value="1">کردستان</option>
  </select>
  <select id="shahrestan">
    <option>--انتخاب کنید--</option>
  </select>
  <select id="mantaqeh">
    <option>--انتخاب کنید--</option>
  </select>
  <select id="mahaleh">
    <option>--انتخاب کنید--</option>
  </select>

مطالب
تهیه پردازنده‌های سفارشی برای افزونه XMLWorker کتابخانه iTextSharp
پیشتر مطلب «تهیه پردازنده‌های سفارشی برای HTMLWorker کتابخانه iTextSharp» را در این سایت مطالعه کرده‌اید. از آنجائیکه افزونه HTMLWorker منسوخ شده است و دیگر پشتیبانی نخواهد شد، باید کدهای فعلی را به افزونه XMLWorker منتقل کرد. مقدمه‌ای را در این زمینه در مطلب «تبدیل HTML فارسی به PDF با استفاده از افزونه‌ی XMLWorker کتابخانه‌ی iTextSharp» می‌توانید مطالعه نمائید.
در ادامه قصد داریم همان امکان پشتیبانی از تصاویر base64 مدفون شده در صفحات HTML را به کتابخانه XMLWorker نیز اضافه کنیم.


تهیه پردازنده‌های سفارشی تگ‌های HTML جهت افزونه XMLWorker

در اینجا کار با ارث بری از کلاس AbstractTagProcessor شروع می‌شود. سپس کافی است تا متد End این کلاس پایه را override کرده و تگ سفارشی خود را پردازش کنیم. نمونه‌هایی از این نوع پردازنده‌ها را در پوشه itextsharp.xmlworker\iTextSharp\tool\xml\html سورس‌های iTextSharp می‌توانید ملاحظه کنید و جهت ایده گرفتن بسیار مناسب می‌باشند.
یکی از این پردازنده‌های پیش فرض موجود در افزونه XMLWorker کار پردازش تگ‌های img را انجام می‌دهد و در کلاس iTextSharp.tool.xml.html.Image قرار گرفته است. این پردازنده به صورت پیش فرض تصاویر base64 را پردازش نمی‌کند. برای رفع این مشکل می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
    public class CustomImageTagProcessor : iTextSharp.tool.xml.html.Image
    {
        public override IList<IElement> End(IWorkerContext ctx, Tag tag, IList<IElement> currentContent)
        {
            IDictionary<string, string> attributes = tag.Attributes;
            string src;
            if (!attributes.TryGetValue(HTML.Attribute.SRC, out src))
                return new List<IElement>(1);

            if (string.IsNullOrEmpty(src))
                return new List<IElement>(1);

            if (src.StartsWith("data:image/", StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase))
            {
                // data:[<MIME-type>][;charset=<encoding>][;base64],<data>
                var base64Data = src.Substring(src.IndexOf(",") + 1);
                var imagedata = Convert.FromBase64String(base64Data);
                var image = iTextSharp.text.Image.GetInstance(imagedata);

                var list = new List<IElement>();
                var htmlPipelineContext = GetHtmlPipelineContext(ctx);
                list.Add(GetCssAppliers().Apply(new Chunk((iTextSharp.text.Image)GetCssAppliers().Apply(image, tag, htmlPipelineContext), 0, 0, true), tag, htmlPipelineContext));
                return list;
            }
            else
            {
                return base.End(ctx, tag, currentContent);
            }
        }
    }
با ارث بری از کلاس پردازنده پیش فرض تگ‌های تصاویر یا iTextSharp.tool.xml.html.Image شروع و سپس متد End آن‌را  تحریف کرده‌ایم.
در اینجا اگر src یک تگ img با الگوی تصاویر base64 شروع شده باشد، تصویر آن استخراج و تبدیل به وهله‌ای از تصاویر استاندارد iTextSharp می‌شود. سپس این تصویر در اختیار htmlPipelineContext قرار داده خواهد شد و یا اگر این تصویر از نوع base64 نباشد، همان متد base.End کلاس پایه، جهت پردازش آن کفایت می‌کند.


استفاده از یک پردازنده تگ سفارشی HTML افزونه XMLWorker

تا اینجا یک پردازنده جدید تصاویر را ایجاد کرده‌ایم. برای اینکه XMLWorker را از وجود آن مطلع کنیم، نیاز است آن‌را به درون htmlPipeline این افزونه تزریق نمائیم که کدهای کامل آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
            using (var doc = new Document(PageSize.A4))
            {
                var writer = PdfWriter.GetInstance(doc, new FileStream("test.pdf", FileMode.Create));
                doc.Open();
                var html = @"<img src='data:image/png;base64,iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAAD4AAABQCAMAAAB24TZcAAAABGdBTUEAANbY1E9YMgAAABl0RVh0U29mdHdhcmUAQWRvYmUgSW1hZ2VSZWFkeXHJZTwAAAGAUExURdSmeJp2SHlbQIRoSUg2J499a8KebqeHZuGufBEVJPz7+3NWPVxGMduwhPXEktnX1mtROLq7t5WDc2VMNv3LmKB8TMSidMbFxLGlmXlhSMSddpJUL+y8i3VlVqedlOzr6gUIF2lXRLCLY4ZyXLyYaYhtUYiJhJFyU1dBLLiVZnlwZrWRY/Hx8b+2rbySaJh9YqeooDw4NygnKvvJlpyblzksIUhGRryYckc7MPjGlKODX5x8VVA8K+azgM3FvDInHK2JW2ZbUOHh4Xt2cFpaWKeAUM6kel1RRJmUjo5vSrWzrJJ1WFhLQCQmMuK1iJiMgmthWPPCkOm3hEtBOunm5LCNXnJtZquEXmNkYvG+i7Ctq+y5hrWRbKqSeaN/WqmFVYFgQh8aGOa4isWkd8mcby4vONDNy0AwI5h2U19JMxkdLzIuL1JBMjQ3P5Z6Ve6/j93c2+Xi34KAfJ5/Xvj4+O/u7sSKVJd4Wo6QjXE+IeOwfQcNJoBeQ8Gdbf/Mmf///5GX6NEAAAcrSURBVHja3JbpX9pIGMchiWkgEaOBtaGinBLEyopFBeMqtYKI4kGt2lILFsUoXa3WdZcc/dd3JheHAvaz7/Z5Ec2Q7/yeaw7Lz/9klv8rfnM+Orz5cXLjZsL+67h9eCq9Vaxvzc6v3W6+/TX85kN6ixdokkQQCaE5vrg28Qv4a2yFQcpSi/HzH6efi+/UaEAwWAtepuvv3tw/B//hqZGQqDFSmyHC7v0z8EldlZQQEgTfMgF23h8/T+gEhQGrcQYrMBKVtvfDb4qU/j3DMK3SdIKWsNs++M1iS8R8W/gULyG1771w+/stQWpTpFpzByb09MRHEwaoxUxToGtaZiBrE72cXzMyhcDiIRgCHxJPIxKt5aF23gMf0iquz8BJmAAFpUStxvG0xIA3arcHPsvrJM1wvFTDeEGQeKCewCo1jgRDwKuJrrh9C3osIfyiz+NboZFKxU0xJEYmeJbBhPoKiKyMDXfHd0mJWSETnoKiKCmgSioFDKFr4T1lbn/fgkHf+PGu+A+A12imMqdAqzNUXlFCFP+gOD41CKJBcCB4bKSnOmitB5VWSgnMrSjhCnu8D1hoS1xP/KcH1BhZdGi4c4VNAh/I5PGyRjdQqje+A6YXPIpup/DhHlMUh44f1hAJ6x77z3OwVjG/0ml7Ot4gOWnxvkfbALw+2EnPGc43ojWk3qNt7hdpiSp0ajcMukHQPB/4o3vPf8TKQgc+pqXdkpEtgGewE7THel/j66dtdBLA1XAYRXK8AGbxC/6RHvjbCuOE0Kklk8lcg/+OicaJcOhfTflTVYCHuYvX3XH7QCxcUAol9i6VursLha+VfcLPHwamZjfSAgxi6QId6oFnC5awsjdoWYjFPrOlB3QONAtJjrwsetiq2jkzgfc9nPdklJBDyXvGj+Zf+jIKe7pPoNFoOHwyoyaQKFcD9z3wzbwSGnT6fCMB9u5UmWMLYwTJQo5QC2AB6r122ukBJeVWnA6HIwlLnp/bI/w5wI3tJR3LjcZMbvVzL/xHwOG+M6s2mFeSjRm0QRyDYnyCOEv/0fOYGM/vha4N3J1S5hoZhCAcYBro/AwV63NIjafuzL4rLSjOZYKeIT45j9XUnQTs/Y7Inbqp/pABeIPBqsTystr0/pd9T9jprZIGO9CHa4gTPHairxr/eP/rwai+YdzlWQfALSHu4qTxfHxiQKVTaBINvfCjDFo1Fmzjor/zP+0BNXdgxSTdqRe5w0bT2hq+293mdWDOSJ5DWbgwd4uGpSPxXW5WGzGddhYWHsDRguqpO5x9jjq4HY3BnjtcRRGGe/Xqn38YC6SraVt84jnXwo0FgC8kOK7s+mv91St6RhVnZ72Vqeln4EM+cFY43SHgdj584c9ormdFbx3Jbk73v9PuvNCCvx67ntPzlmG2xUvUhQpZz9roxHdwXx4e7Yb/fdXc7o81PFcUxW2ry+Wy5miM4gQkEAh0uxKfXWbdLXs1XGxZURRnXZpZrVbXegT/rUvm571itnncQPctWZso2hAdd61GIzIuf32y5zduL0VxtwQPWG2vB7QP0OKKVaejOI7L8lP4+S3r+wY+zSZfGPvGPlFlt8FQ3BCPQPYpfOjWs3QHtMVLJqmU0NLe9XVhsBpOwyER0+D1oE534t8Hsn/KctwLokxUgeunD6FwCA2xMGtAPAdhjkr55afwoaksGpHlAKTnWUK9ZIAt15k/U+mK5voSuoI9Vre/fZPOBcFQKg4+PXsXg7urVra0Stvqmud4mTp4hN/s+lAIy8ErIC7Oz8aITzqegYkUL4tawQ+ivEvudP7Gt6SPpCpewJ8BfN+pb/aq71dG2kjayLuJ3/vC+gB+EBe9Xm/8KEQs67hShMmgIRsNylFuFe9UL1IGHXHNAtr77ZYN7htNB8LxJmCnyaBZULpJ6/g4ZZQCX83FAS1u3675xnTaX/GKFdLl+gIaDZeFpU78rS9oDnzZEmHstqPJKc9n90LJPThyBUZIVRtMv8Q1v9Xx8bzxigddWo1t7yZ//zgSCwRiK6CO0PUD2OR4hMnhHfiPtYiJr4a8Jj4MbHNe7UC4RtTfc5wsd+DD6RbxxTZ8chtkrcJGIlqX41GqTVzFp3wmfmCNi5rNT74Z3nwHi2BjZW11AtdzgvxIfSBl4l/Klzr+bfLvzSNYA1u9xTfmz8f4lLmA5HWfgV8eTa7BEohxox1xeZ1F5Ef4fTrYnL4oGjb7QZ3JVgk2W4KJPMZvmWbo9KWJ27QsXKHm3DkhJT/Gs6z55lo0abV5wCSL5txL/CMa4PYPUXN+5qwTj68aXwa5MP4Efj/VDA4TW3BV3PQMp7Wlgnfg555mcPFO8RbXMbXv8Oh6pG3J7IRM8bq3Q/zKLFqUQ3GteNYvbepG1XG57O0Qt9Hmd1bOKC1qbZH/zbK78FWzYMJ2aZoXPq7kr8ZvORr+iUSjJzQb/Gpa5l8BBgBZTppAyfsf0wAAAABJRU5ErkJggg==' width='62' height='80' style='float: left; margin-right: 28px;' />";

                var tagProcessors = (DefaultTagProcessorFactory)Tags.GetHtmlTagProcessorFactory();
                tagProcessors.RemoveProcessor(HTML.Tag.IMG); // remove the default processor
                tagProcessors.AddProcessor(HTML.Tag.IMG, new CustomImageTagProcessor()); // use our new processor

                var cssResolver = new StyleAttrCSSResolver();
                cssResolver.AddCss(@"code { padding: 2px 4px; }", "utf-8", true);
                var charset = Encoding.UTF8;
                var hpc = new HtmlPipelineContext(new CssAppliersImpl(new XMLWorkerFontProvider()));
                hpc.SetAcceptUnknown(true).AutoBookmark(true).SetTagFactory(tagProcessors); // inject the tagProcessors
                var htmlPipeline = new HtmlPipeline(hpc, new PdfWriterPipeline(doc, writer));
                var pipeline = new CssResolverPipeline(cssResolver, htmlPipeline);
                var worker = new XMLWorker(pipeline, true);
                var xmlParser = new XMLParser(true, worker, charset);
                xmlParser.Parse(new StringReader(html));
            }
            Process.Start("test.pdf");
در اینجا ابتدا لیست پردازنده‌های پیش فرض افزونه XMLWorker را دریافت و سپس پردازنده تگ img آن‌را حذف و با نمونه جدید خود جایگزین کرده‌ایم. در ادامه این لیست تغییر یافته به درون HtmlPipelineContext تزریق شده‌است تا بجای DefaultTagProcessorFactory اصلی مورد استفاده قرار گیرد.
مطالب
Ajax.BeginForm و ارسال فایل به سرور در ASP.NET MVC
Ajax.BeginForm در ASP.NET MVC از jQuery Ajax برای ارسال مقادیر فرم، به سرور استفاده می‌کند. در این بین اگر یکی از عناصر فرم، المان ارسال فایل به سرور باشد، مقدار دریافتی در سمت سرور نال خواهد بود. مشکل اینجا است که نمی‌توان به کمک Ajax معمولی (یا به عبارتی XMLHttpRequest) فایلی را به سرور ارسال کرد. یا باید از سیلورلایت یا فلش استفاده نمود و یا از مرورگرهایی که XMLHttpRequest Level 2 را پشتیبانی می‌کنند (از IE 10 به بعد مثلا) که امکان Ajax upload توکار به همراه گزارش درصد آپلود را بدون نیاز به فلش یا سیلورلایت، دارند.
در این بین راه حل دیگری نیز وجود دارد که با تمام مرورگرها سازگار است؛ اما تنها گزارش درصد آپلود را توسط آن نخواهیم داشت. در اینجا به صورت پویا یک IFrame مخفی در صفحه تشکیل می‌شود، مقادیر معمولی فرم (تمام المان‌ها، منهای file) به صورت Ajax ایی به سرور ارسال خواهند شد. المان file آن در این IFrame مخفی، به صورت معمولی به سرور Postback می‌شود. البته کاربر در این بین چیزی را مشاهده یا احساس نخواهد کرد و تمام عملیات از دیدگاه او Ajax ایی به نظر می‌رسد. برای انجام اینکار تنها کافی است از افزونه‌ی AjaxFileUpload استفاده کنیم که در ادامه نحوه‌ی استفاده از آن‌را بررسی خواهیم کرد.


پیشنیازها

در ادامه فرض بر این است که افزونه‌ی AjaxFileUpload را دریافت کرده و به فایل Layout برنامه افزوده‌اید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>

    <script src="~/Scripts/jquery-1.11.1.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.js"></script>
    <script src="~/Scripts/ajaxfileupload.js"></script>
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>


مدل، کنترلر و View برنامه

مدل برنامه مشخصات یک محصول است:
namespace MVCAjaxFormUpload.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
    }
}

کنترلر آن از سه متد تشکیل شده‌است:
using System.Threading;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using MVCAjaxFormUpload.Models;

namespace MVCAjaxFormUpload.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult Index(Product product)
        {
            var isAjax = this.Request.IsAjaxRequest();

            return Json(new { result = "ok" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult UploadFiles(HttpPostedFileBase image1, int id)
        {
            var isAjax = this.Request.IsAjaxRequest();
            Thread.Sleep(3000); //شبیه سازی عملیات طولانی
            return Json(new { FileName = "/Uploads/filename.ext" }, "text/html", JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
    }
}
Index اول، کار نمایش صفحه‌ی ارسال اطلاعات را انجام خواهد داد.
Index دوم کار پردازش Ajax ایی اطلاعات ارسالی به سرور را به عهده دارد. HttpPost آن Ajax ایی است.
متد UploadFiles، کار پردازش اطلاعات ارسالی از طرف IFrame مخفی را انجام می‌دهد. HttpPost آن معمولی است.

و کدهای View این مثال نیز به شرح زیر است:
@model MVCAjaxFormUpload.Models.Product
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Ajax Form Upload</h2>

@using (Ajax.BeginForm(actionName: "Index",
                       controllerName: "Home",
                       ajaxOptions: new AjaxOptions { HttpMethod = "POST" },
                       routeValues: null,
                       htmlAttributes: new { id = "uploadForm" }))
{
    <label>Name:</label>
    @Html.TextBoxFor(model => model.Name)
    <br />
    <label>Image:</label>
    <br />
    <input type="file" name="Image1" id="Image1" />
    <br />
    <input type="submit" value="Submit" />
    <img id="loading" src="~/Content/Images/loading.gif" style="display:none;">
}

@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#uploadForm').submit(function () {
                $("#loading").show();
                $.ajaxFileUpload({
                    url: "@Url.Action("UploadFiles", "Home")", // مسیری که باید فایل به آن ارسال شود
                    secureuri: false,
                    fileElementId: 'Image1', // آی دی المان ورودی فایل
                    dataType: 'json',
                    data: { id: 1, data: 'test' }, // اطلاعات اضافی در صورت نیاز
                    success: function (data, status) {
                        $("#loading").hide();
                        if (typeof (data.FileName) != 'undefined') {
                            alert(data.FileName);
                        }
                    },
                    error: function (data, status, e) {
                        $("#loading").hide();
                        alert(e);
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
فرمی که توسط Ajax.BeginForm تشکیل شده‌است، یک فرم معمولی Ajax ایی است و نکته‌ی جدیدی ندارد. تنها در آن یک المان ارسال فایل قرار گرفته‌است و همچنین Id آن‌را نیز جهت استفاده توسط jQuery مشخص کرده‌ایم.
در ادامه نحوه‌ی فعال سازی ajaxFileUpload را دقیقا در زمان submit فرم، مشاهده می‌کنید. در اینجا url آن به اکشن متدی که اطلاعات المان file را باید دریافت کند، اشاره می‌کند. fileElementId آن مساوی Id المان فایل فرم Ajax ایی صفحه‌است. از قسمت data جهت ارسال اطلاعات اضافه‌تری به اکشن متد UploadFiles استفاده می‌شود. سایر قسمت‌های آن نیز مشخص هستند. اگر عملیات موفقیت آمیز بود، success آن و اگر خیر، error آن اجرا می‌شوند.
فقط باید دقت داشت که content type دریافتی توسط آن باید text/html باشد، که این مورد در اکشن متدهای کنترلر مشخص هستند.
به این ترتیب دیگر کاربر نیازی ندارد ابتدا یکبار بر روی دکمه‌ی دومی کلیک کرده و فایل را ارسال کند و سپس بار دیگر بر روی دکمه‌ی submit فرم کلیک نماید. هر دو کار توسط یک دکمه انجام می‌شوند.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
MVCAjaxFormUpload.zip
مطالب
فشرده سازی اطلاعات توسط الگوریتم Zstandard فیسبوک
Zstandard یا به اختصار Zstd، یک الگوریتم فشرده سازی سریع و بدون افت کیفیت است که از سرعت و قدرت خوبی برخوردار است. این الگوریتم توسط Facebook توسعه داده شده و استفاده می‌شود.
الگوریتم‌های دیگری مانند  Snappy (الگوریتم فشرده سازی گوگل)،  LZ4 (جز سریع‌ترین الگوریتم ها) و LZMA (جز قوی‌ترین الگوریتم‌ها) نیز وجود دارند ولی Zstd تعادل (trade-off) خوبی بین سرعت و میزان فشرده سازی را فراهم می‌کند.
در این مقاله برای فشرده سازی اطلاعات با الگوریتم Zstd، از کتابخانه دات نتی  ZstdNet استفاده خواهیم کرد. علاوه بر این، کتابخانه دیگری نیز به نام  Zstandard.Net  با پشتیبانی از Streaming نیز وجود دارد.
ابتدا لازم است کتابخانه مذکور از Nuget نصب شود.
Install-Package ZstdNet
این کتابخانه شامل کلاسی به نام Compessor برای فشرده سازی است که متد Wrap آن آرایه‌ای byte‌ها را دریافت کرده و پس از فشرده سازی، آرایه‌ای از byte‌ها را باز می‌گرداند. به عنوان مثال :
byte[] sourceData = GetData(); //for example : File.ReadAllBytes(filePath);
byte[] compressedData;
using (var compressor = new Compressor())
{
    compressedData = compressor.Wrap(sourceData);
}  
برای تنظیمات فشرده سازی، از جمله میزان فشرده سازی می‌توان وهله‌ای از CompressionOptions را به سازنده کلاس Compressor ارسال کرد.
کلاس  CompressionOptions در سازنده خود، پارامتری را به نام  compressionLevel از نوع int، دریافت می‌کند که میزان فشرده سازی را مشخص می‌کند. مقدار پیش‌فرض آن 3 است و می‌تواند بین 1 تا 22 ( MaxCompressionLevel) باشد. افزایش این مقدار به معنی افزایش میزان فشرده سازی و طبیعتا افزایش زمان فشرده سازی است. 
var compressor = new Compressor(new CompressionOptions(compressionLevel: 5))
برای خارج کردن از حالت فشرده نیز از کلاس Decompressor و متد Unwrap آن استفاده می‌کنیم که آرایه بایتی فشرده شده را دریافت و پس از Decompress کردن، آرایه بایتی اصلی آن (حالت عادی و غیر فشرده شده) را باز می‌گرداند.
using (var decompressor = new Decompressor())
{
    byte[] sourceData = decompressor.Unwrap(compressedData);
}  
با استفاده از روش فوق می‌توانید قبل از ذخیره سازی فایل‌هایتان آنها را فشرده سازی کنید؛ مخصوصا اگر تصمیم به ذخیره سازی درون دیتابیس را دارید، این امکان می‌تواند به کاهش حجم دیتابیس شما کمک کند.
برای فشرده سازی و ذخیره فایل روی هارد نیز می‌توانید از کلاس کمکی زیر استفاده کنید.
public static class ZstdCompression
{
    public static (decimal savedPercent, long savedSizeKB) Compress(string filePath, string savePath, int compressionLevel = 5)
    {
        var sourceData = File.ReadAllBytes(filePath);
        byte[] compressedData;

        using (var compressor = new Compressor(new CompressionOptions(compressionLevel)))
            compressedData = compressor.Wrap(sourceData);

        File.WriteAllBytes(savePath, compressedData);

        var diff = sourceData.LongLength - compressedData.LongLength;
        var savedpercent = (decimal)diff * 100 / sourceData.LongLength;
        var savedSizeKB = diff / 1024;

        return (savedpercent, savedSizeKB);
    }

    public static void Decompress(string filePath, string savePath)
    {
        var compressedData = File.ReadAllBytes(filePath);
        byte[] decompressedData;

        using (var decompressor = new Decompressor())
            decompressedData = decompressor.Unwrap(compressedData);

        File.WriteAllBytes(savePath, decompressedData);
    }
}  
و برای استفاده :
var compressInfo = ZstdCompression.Compress(@"c:\video.mp4", @"c:\compressedFile");
Console.Write($"Saved : {compressInfo.savedPercent}% ({compressInfo.savedSizeKB} KB)");
//Output => Saved : 57% (7530 KB)

مطالب
CoffeeScript #10

اصطلاحات عمومی CoffeeScript

Destructuring Assignments

با استفاده از Destructuring assignments می‌توانید خصوصیات را از آرایه‌ها یا اشیاء، با هر میزان عمقی استخراج کنید.

someObject = { a: 'value for a', b: 'value for b' }
{ a, b } = someObject
console.log "a is '#{a}', b is '#{b}'"
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var a, b, someObject;

someObject = {
  a: 'value for a',
  b: 'value for b'
};

a = someObject.a, b = someObject.b;

console.log("a is '" + a + "', b is '" + b + "'");
این موضوع به خصوص در برنامه‌های کاربردی، وقتی نیاز به ماژول‌های دیگر است، مفید خواهد بود.
{join, resolve} = require('path')

join('/Users', 'Vahid')

External libraries

استفاده از کتابخانه‌های خارجی دقیقا مانند فراخوانی توابع CoffeeScript است. در پایان نوشتن کدهای CoffeeScript، همه به جاوااسکریپت تبدیل می‌شوند:

# Use local alias
$ = jQuery

$ ->
  # DOMContentLoaded
  $(".el").click ->
    alert("Clicked!")
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var $;
$ = jQuery;
$(function() {
  return $(".el").click(function() {
    return alert("Clicked!");
  });
});
از آنجاییکه خروجی همه کدهای CoffeeScript در داخل یک تابع بدون نام قرار می‌گیرد، می‌توانیم از یک متغیر محلی به نام $ به عنوان نام مستعار jQuery استفاده کنیم. این کار به شما کمک می‌کند تا حتی وقتی که حالت jQuery.noConflict نیز فراخوانی شده باشد، $ مجدد تعریف شده و اسکریپت ما به طور کامل اجرا شود.

Private variables

کلمه‌ی کلید do در CoffeeScript به ما اجازه می‌دهد تا توابع را مستقیما اجرا کنیم و این روش یک راه خوب برای کپسوله سازی و حفاظت از متغیرهاست. در مثال زیر متغیر classToType را در context یک تابع بدون نام که به وسیله‌ی do فراخوانی می‌شود، تعریف کرده‌ایم. تابع بدون نام دوم، مقدار نهایی از type است را برمی گرداند. از آنجایی که classToType در context تعریف شده است و هیچ ارجایی به آن نگهداری نمی‌شود، پس امکان دسترسی به آن خارج از این scope وجود ندارد.
# Execute function immediately
type = do ->
  classToType = {}
  for name in "Boolean Number String Function Array Date RegExp Undefined Null".split(" ")
    classToType["[object " + name + "]"] = name.toLowerCase()

  # Return a function
  (obj) ->
    strType = Object::toString.call(obj)
    classToType[strType] or "object"
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var type;

type = (function() {
  var classToType, i, len, name, ref;
  classToType = {};
  ref = "Boolean Number String Function Array Date RegExp Undefined Null".split(" ");
  for (i = 0, len = ref.length; i < len; i++) {
    name = ref[i];
    classToType["[object " + name + "]"] = name.toLowerCase();
  }
  return function(obj) {
    var strType;
    strType = Object.prototype.toString.call(obj);
    return classToType[strType] || "object";
  };
})();
به بیان دیگر classToType به طور کامل private است و امکان دسترسی به آن از طریق تابع بدون نام اجرا کننده وجود ندارد. این الگو راه بسیار خوب و مناسبی برای کپسوله سازی scope و مخفی سازی متغیرها است.
مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت دوم
معرفی کتابخانه stateless به عنوان جایگزین سبک وزنی برای Windows workflow foundation

کتابخانه سورس باز Stateless، برای طراحی و پیاده سازی «ماشین‌های حالت گردش کاری مانند» تهیه شده و مزایای زیر را نسبت به Windows workflow foundation دارا است:
- جمعا  30 کیلوبایت است!
- تمام اجزای آن سورس باز است.
- دارای API روان و ساده‌ای است.
- امکان تبدیل UML state diagrams، به نمونه معادل Stateless بسیار ساده و سریع است.
- به دلیل code first بودن، کار کردن با آن برای برنامه نویس‌ها ساده‌تر بوده و افزودن یا تغییر اجزای آن با کدنویسی به سادگی میسر است.

دریافت کتابخانه Stateless از Google code و یا از NuGet


پیاده سازی مثال کلید برق با Stateless

در ادامه همان مثال ساده  کلید برق قسمت قبل را با Stateless پیاده سازی خواهیم کرد:
using System;
using Stateless;

namespace StatelessTests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            try
            {
                string on = "On", off = "Off";
                var space = ' ';

                var onOffSwitch = new StateMachine<string, char>(initialState: off);

                onOffSwitch.Configure(state: off).Permit(trigger: space, destinationState: on);
                onOffSwitch.Configure(state: on).Permit(trigger: space, destinationState: off);

                Console.WriteLine("Press <space> to toggle the switch. Any other key will raise an error.");

                while (true)
                {
                    Console.WriteLine("Switch is in state: " + onOffSwitch.State);
                    var pressed = Console.ReadKey(true).KeyChar;
                    onOffSwitch.Fire(trigger: pressed);
                }
            }
            catch (Exception ex)
            {
                Console.WriteLine("Exception: " + ex.Message);
                Console.WriteLine("Press any key to continue...");
                Console.ReadKey(true);
            }
        }
    }
}
کار با ایجاد یک وهله از ماشین حالت (new StateMachine) آغاز می‌شود. حالت آغازین آن (initialState) مطابق مثال قسمت قبل، مساوی off است.
امضای کلاس StateMachine را در ذیل مشاهده می‌کنید؛ جهت توضیح آرگومان‌های جنریک string و char معرفی شده در مثال:
public class StateMachine<TState, TTrigger>
که اولی بیانگر نوع حالات قابل تعریف است و دومی نوع رویداد قابل دریافت را مشخص می‌کند.
برای مثال در اینجا حالات روشن و خاموش، با رشته‌های on و off مشخص شده‌اند و رویداد قابل قبول دریافتی، کاراکتر فاصله است.
سپس نیاز است این ماشین حالت را برای معرفی رویدادهایی (trigger در اینجا) که سبب تغییر حالت آن می‌شوند، تنظیم کنیم. اینکار توسط متدهای Configure و Permit انجام خواهد شد. متد Configure، یکی از حالات از پیش تعیین شده را جهت تنظیم، مشخص می‌کند و سپس در متد Permit تعیین خواهیم کرد که بر اساس رخدادی مشخص (برای مثال در اینجا فشرده شدن کلید space) وضعیت حالت جاری، به وضعیت جدیدی (destinationState) منتقل شود.
نهایتا این ماشین حالت در یک حلقه بی‌نهایت مشغول به کار خواهد شد. برای نمونه یک Thread پس زمینه (BackgroundWorker) نیز می‌تواند همین کار را در برنامه‌های ویندوزی انجام دهد.


یک نکته
علاوه بر روش‌های یاد شده‌ی تشخیص الگوی ماشین حالت که در قسمت قبل بررسی شدند، مورد refactoring انبوهی از if و elseها و یا switchهای بسیار طولانی را نیز می‌توان به این لیست افزود.



استفاده از Stateless Designer برای تولید کدهای ماشین حالت

کتابخانه Stateless دارای یک طراح و Code generator بصری سورس باز است که آن‌را به شکل افزونه‌ای برای VS.NET می‌توانید در سایت Codeplex دریافت کنید. این طراح از کتابخانه GLEE برای رسم گراف استفاده می‌کند.

کار مقدماتی با آن به نحو زیر است:
الف) فایل StatelessDesignerPackage.vsix را از سایت کدپلکس دریافت و نصب کنید. البته نگارش فعلی آن فقط با VS 2012 سازگار است.
ب) ارجاعی را به اسمبلی stateless به پروژه خود اضافه نمائید (به یک پروژه جدید یا از پیش موجود).
ج) از منوی پروژه، گزینه Add new item را انتخاب کرده و سپس در صفحه ظاهر شده، گزینه جدید Stateless state machine را انتخاب و به پروژه اضافه نمائید.
کار با این طراح، با ادیت XML آن شروع می‌شود. برای مثال گردش کاری ارسال و تائید یک مطلب جدید را در بلاگی فرضی، به نحو زیر وارد نمائید:
<statemachine xmlns="http://statelessdesigner.codeplex.com/Schema">
  <settings>
    <itemname>BlogPostStateMachine</itemname>
    <namespace>StatelessTests</namespace>
    <class>public</class>
  </settings>
  <triggers>     
    <trigger>Save</trigger>
    <trigger>RequireEdit</trigger>
    <trigger>Accept</trigger>
    <trigger>Reject</trigger>
  </triggers>
  <states>     
    <state start="yes">Begin</state>
    <state>InProgress</state>     
    <state>Published</state>      
    <state>Rejected</state>      
  </states>
  <transitions>
    <transition trigger="Save" from="Begin" to="InProgress" />

    <transition trigger="Accept" from="InProgress" to="Published" />
    <transition trigger="Reject" from="InProgress" to="Rejected" />

    <transition trigger="Save" from="InProgress" to="InProgress" />

    <transition trigger="RequireEdit" from="Published" to="InProgress" />
    <transition trigger="RequireEdit" from="Rejected" to="InProgress" />
  </transitions>
</statemachine>
حاصل آن گراف زیر خواهد بود:


به علاوه کدهای زیر که به صورت خودکار تولید شده‌اند:
using Stateless;

namespace StatelessTests
{
  public class BlogPostStateMachine
  {
    public delegate void UnhandledTriggerDelegate(State state, Trigger trigger);
    public delegate void EntryExitDelegate();
    public delegate bool GuardClauseDelegate();

    public enum Trigger
    {
      Save,
      RequireEdit,
      Accept,
      Reject,
    }

    public enum State
    {
      Begin,
      InProgress,
      Published,
      Rejected,
    }

    private readonly StateMachine<State, Trigger> stateMachine = null;

    public EntryExitDelegate OnBeginEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnBeginExit = null;
    public EntryExitDelegate OnInProgressEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnInProgressExit = null;
    public EntryExitDelegate OnPublishedEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnPublishedExit = null;
    public EntryExitDelegate OnRejectedEntry = null;
    public EntryExitDelegate OnRejectedExit = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = null;
    public GuardClauseDelegate GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = null;
    public UnhandledTriggerDelegate OnUnhandledTrigger = null;

    public BlogPost()
    {
      stateMachine = new StateMachine<State, Trigger>(State.Begin);
      stateMachine.Configure(State.Begin)
        .OnEntry(() => { if (OnBeginEntry != null) OnBeginEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnBeginExit != null) OnBeginExit(); })
        .PermitIf(Trigger.Save, State.InProgress , () => { if (GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave != null) return GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave(); return true; } )
      ;
      stateMachine.Configure(State.InProgress)
        .OnEntry(() => { if (OnInProgressEntry != null) OnInProgressEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnInProgressExit != null) OnInProgressExit(); })
        .PermitIf(Trigger.Accept, State.Published , () => { if (GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept != null) return GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept(); return true; } )
        .PermitIf(Trigger.Reject, State.Rejected , () => { if (GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject != null) return GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject(); return true; } )
        .PermitReentryIf(Trigger.Save , () => { if (GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave != null) return GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave(); return true; } )
      ;
      stateMachine.Configure(State.Published)
        .OnEntry(() => { if (OnPublishedEntry != null) OnPublishedEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnPublishedExit != null) OnPublishedExit(); })
        .PermitIf(Trigger.RequireEdit, State.InProgress , () => { if (GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit != null) return GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit(); return true; } )
      ;
      stateMachine.Configure(State.Rejected)
        .OnEntry(() => { if (OnRejectedEntry != null) OnRejectedEntry(); })
        .OnExit(() => { if (OnRejectedExit != null) OnRejectedExit(); })
        .PermitIf(Trigger.RequireEdit, State.InProgress , () => { if (GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit != null) return GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit(); return true; } )
      ;
      stateMachine.OnUnhandledTrigger((state, trigger) => { if (OnUnhandledTrigger != null) OnUnhandledTrigger(state, trigger); });
    }

    public bool TryFireTrigger(Trigger trigger)
    {
      if (!stateMachine.CanFire(trigger))
      {
        return false;
      }
      stateMachine.Fire(trigger);
      return true;
    }

    public State GetState
    {
      get
      {
        return stateMachine.State;
      }
    }
  }
}
توضیحات:

ماشین حالت فوق دارای چهار حالت شروع، در حال بررسی، منتشر شده و رد شده است. معمول است که این چهار حالت را به شکل یک enum معرفی کنند که در کدهای تولیدی فوق نیز به همین نحو عمل گردیده و public enum State معرف چهار حالت ذکر شده است. همچنین رویدادهای ذخیره، نیاز به ویرایش، ویرایش، تائید و رد نیز توسط public enum Trigger معرفی شده‌اند.
در قسمت Transitions، بر اساس یک رویداد (Trigger در اینجا)، انتقال از یک حالت به حالتی دیگر را سبب خواهیم شد.
تعاریف اصلی تنظیمات ماشین حالت، در سازنده کلاس BlogPostStateMachine انجام شده است. این تعاریف نیز بسیار ساده هستند. به ازای هر حالت، یک Configure داریم. در متدهای OnEntry و OnExit هر حالت، یک سری callback function فراخوانی خواهند شد. برای مثال در حالت Rejected یا Approved می‌توان ایمیلی را به ارسال کننده مطلب جهت یادآوری وضعیت رخ داده، ارسال نمود.
متدهای PermitIf سبب انتقال شرطی، به حالتی دیگر خواهند شد. برای مثال رد یا تائید یک مطلب نیاز به دسترسی مدیریتی خواهد داشت. این نوع موارد را توسط delgateهای Guard ایی که برای مدیریت شرط‌ها ایجاد کرده است، می‌توان تنظیم کرد. PermitReentryIf سبب بازگشت مجدد به همان حالت می‌گردد. برای مثال ویرایش و ذخیره یک مطلب در حال انتشار، سبب تائید یا رد آن نخواهد شد؛ صرفا عملیات ذخیره صورت گرفته و ماشین حالت مجددا در همان مرحله باقی خواهد ماند.

نحوه استفاده از ماشین حالت تولیدی:
همانطور که عنوان شد، حداقل استفاده از ماشین‌های حالت، refactoing انبوهی از if و else‌ها است که در حالت مدیریت یک چنین گردش‌های کاری باید تدارک دید.
namespace StatelessTests
{
    public class BlogPostManager
    {
        private BlogPostStateMachine _stateMachine;
        public BlogPostManager()
        {
            configureWorkflow();
        }

        private void configureWorkflow()
        {
            _stateMachine = new BlogPostStateMachine();

            _stateMachine.GuardClauseFromBeginToInProgressUsingTriggerSave = () => { return UserCanPost; };
            _stateMachine.OnBeginExit = () => { /* save data + save state + send an email to admin */ };

            _stateMachine.GuardClauseFromInProgressToPublishedUsingTriggerAccept = () => { return UserIsAdmin; };
            _stateMachine.GuardClauseFromInProgressToRejectedUsingTriggerReject = () => { return UserIsAdmin; };
            _stateMachine.GuardClauseFromInProgressToInProgressUsingTriggerSave = () => { return UserHasEditRights; };
            _stateMachine.OnInProgressExit = () => { /* save data + save state + send an email to user */ };

            _stateMachine.OnPublishedExit = () => { /* save data + save state + send an email to admin */ };
            _stateMachine.GuardClauseFromPublishedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = () => { return UserHasEditRights; };

            _stateMachine.OnRejectedExit = () => { /* save data + save state + send an email to admin */ };
            _stateMachine.GuardClauseFromRejectedToInProgressUsingTriggerRequireEdit = () => { return UserHasEditRights; };
        }

        public bool UserIsAdmin
        {
            get
            {
                return true; // TODO: Evaluate if user is an admin.
            }
        }

        public bool UserCanPost
        {
            get
            {
                return true; // TODO: Evaluate if user is authenticated
            }
        }

        public bool UserHasEditRights
        {
            get
            {
                return true; // TODO: Evaluate if user is owner or admin
            }
        }

        // User actions
        public void Save() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.Save); }
        public void RequireEdit() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.RequireEdit); }

        // Admin actions        
        public void Accept() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.Accept); }
        public void Reject() { _stateMachine.TryFireTrigger(BlogPostStateMachine.Trigger.Reject); }
    }
}
در کلاس فوق، نحوه استفاده از ماشین حالت تولیدی را مشاهده می‌کنید. در delegateهای Guard، سطوح دسترسی انجام عملیات بررسی خواهند شد. برای مثال، از بانک اطلاعاتی بر اساس اطلاعات کاربر جاری وارد شده به سیستم اخذ می‌گردند. در متدهای Exit هر مرحله، کارهای ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی، ذخیره سازی حالت (مثلا در یک فیلد که بعدا قابل بازیابی باشد) صورت می‌گیرد و در صورت نیاز ایمیلی به اشخاص مختلف ارسال خواهد شد.
برای به حرکت درآوردن این ماشین، نیاز به یک سری اکشن متد نیز می‌باشد. تعدادی از این موارد را در انتهای کلاس فوق ملاحظه می‌کنید. کد نویسی آن‌ها در حد فراخوانی متد TryFireTrigger ماشین حالت است.

یک نکته:
ماشین حالت تولیدی به صورت پیش فرض در حالت State.Begin قرار دارد. می‌توان این مورد را از بانک اطلاعاتی خواند و سپس مقدار دهی نمود تا با هر بار وهله سازی ماشین حالت دقیقا مشخص باشد که در چه مرحله‌ای قرار داریم و TryFireTrigger بتواند بر این اساس تصمیم‌گیری کند که آیا مجاز است عملیاتی را انجام دهد یا خیر.
مطالب
کدامیک از بسته‌های NET Core. را باید دریافت کنیم؟
زمانیکه به صفحه‌ی دریافت نگارش‌های مختلف NET Core. مراجعه می‌کنیم، بسته‌های مختلفی از یک نگارش قابل مشاهده هستند و در بدو امر واضح نیست که کدامیک را باید دریافت کرد. در این مطلب تفاوت‌های بین این بسته‌ها را مرور خواهیم کرد.


کدام نگارش‌های NET Core. بر روی سیستم شما نصب هستند؟

پیش از انجام هرکاری نیاز است بررسی کنیم کدامیک از بسته‌های ارائه شده، بر روی سیستم جاری نصب هستند. برای انجام اینکار دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
 dotnet --info
اگر این دستور کار نکرد و خطایی را دریافت کردید، یعنی NET Core. اصلا بر روی سیستم شما نصب نیست. برنامه dotnet.exe جزئی از runtime نصب شده‌است و به صورت خودکار به path سیستم اضافه می‌شود. به همین جهت است که در صورت نصب آن، فرمان dotnet در هر مسیری قابل اجرا است.
Runtime تنها ویژگی‌های اساسی جهت اجرای برنامه‌های از پیش کامپایل شده‌ی NET Core. را با اجرای فرمانی مانند dotnet mydll.dll و یا اجرای دستور dotnet --info برای دریافت اطلاعاتی از جزئیات این ویژگی‌ها، به همراه دارد. اما برای کار با سورس کدها، build، publish و هر کار دیگری با آن‌ها، حتما باید SDK نیز نصب شود.

خروجی فرمان فوق بر روی سیستم من چنین چیزی است:
 C:\Users\Vahid>dotnet --info
.NET Core SDK (reflecting any global.json):
 Version: 2.1.301
 Commit: 59524873d6

Runtime Environment:
 OS Name:   Windows
 OS Version:  10.0.17134
 OS Platform: Windows
 RID: win10-x64
 Base Path: C:\Program Files\dotnet\sdk\2.1.301\

Host (useful for support):
  Version: 2.1.1
  Commit:  6985b9f684

.NET Core SDKs installed:
  2.1.300 [C:\Program Files\dotnet\sdk]
  2.1.301 [C:\Program Files\dotnet\sdk]

.NET Core runtimes installed:
  Microsoft.NETCore.App 2.1.0 [C:\Program Files\dotnet\shared\Microsoft.NETCore.App]
  Microsoft.NETCore.App 2.1.1 [C:\Program Files\dotnet\shared\Microsoft.NETCore.App]

To install additional .NET Core runtimes or SDKs:
  https://aka.ms/dotnet-download
اولین شماره نگارش نمایش داده شده‌ی در این لیست (2.1.301)، شماره نگارش SDK فعال است. سپس شماره نگارش 2.1.1 به معنای شماره نگارش Runtime فعال بر روی سیستم است که هاست dotnet.exe به شمار می‌رود. سپس لیست SDKها و Runtimeهای نصب شده‌ی بر روی سیستم را نمایش می‌دهد.
باید دقت داشت که بر روی یک سیستم می‌توان چندین SDK و چندین Runtime مختلف را نصب کرد و هر پروژه از شماره نگارش خاصی استفاده کند. شماره نگارش runtime استفاده شده‌ی در پروژه‌ها در فایل csproj، توسط مدخل زیر مشخص می‌شود:
 <TargetFramework>netcoreapp2.1</TargetFramework>
در مورد SDK اینطور نیست و همواره از آخرین SDK نصب شده (همان شماره نگارش SDK فعال فوق) استفاده می‌شود، مگر اینکه فایل ویژه‌ای به نام global.json را در ریشه‌ی اصلی solution قرار دهید؛ با این محتوای فرضی:
 {
  "sdk": {
        "version": "2.1.300-rc.31211"
  }
}
در این حالت پروژه‌ی جاری را وادار می‌کنید بجای استفاده‌ی از آخرین SDK نصب شده‌ی بر روی سیستم، از نگارش SDK خاصی استفاده کند.
البته در اکثر موارد نیازی به انجام این کار نیست؛ چون SDK، با تمام نگارش‌های قبلی سازگار است و همواره استفاده‌ی از آخرین SDK نصب شده توصیه می‌شود. به همین جهت فایل global.json را پس از ایجاد یک solution جدید مشاهده نمی‌کنید؛ مگر اینکه خودتان به دلایل خاصی آن‌را اضافه و مقید نمائید.


تفاوت بسته‌های مختلف قابل دریافت NET Core. در چیست؟

زمانیکه برای دریافت آخرین نگارش NET Core. به سایت آن مراجعه می‌کنیم، به ازای هر نگارش، یک چنین لیستی قابل مشاهده است:
• .NET Core Runtime
• .NET Core SDK
• .NET Core Hosting Bundle
• Visual Studio
• ASP.NET Core Installer
و اکنون سؤالی که مطرح می‌شود این است: کدامیک را باید دریافت کرد؟

Visual Studio

اگر کاربر ویندوز هستید، با نصب آخرین نگارش Visual Studio، می‌توانید به همراه آن، آخرین نگارش SDK ،runtime و اجزای هاست برنامه‌های ASP.NET Core بر روی IIS را نیز بر روی سیستم خود نصب کنید.


NET Core SDK.

هدف از ارائه‌ی بسته‌ی SDK، انجام فرآیندهای build‌، اجرا و مدیریت امور مرتبط با NET Core.، بدون استفاده از Visual Studio و بر روی تمام سیستم عامل‌های پشتیبانی شده‌است. زمانیکه یک بسته‌ی SDK را نصب می‌کنید، به همراه آن این موارد نیز نصب می‌شوند:
• .NET Core SDK 
• .NET Core Runtime 
• ASP.NET Core Runtime
به همین جهت حجم آن از بسته‌ی تکی runtime بیشتر است و با نصب آن دیگر نیازی به دریافت مجزای بسته‌های runtime نیست.

بنابراین دلیل نصب آن می‌تواند شامل یکی از موارد زیر باشد:
 - بر روی سیستمی که در حال توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر NET Core. هستید. این تمام چیزی است که به آن نیاز دارید.
 - بر روی سروری که نیاز است دستور dotnet را برای انجام فرآیندهای build/publish اجرا کند.


NET Core Runtime.

بسته‌های Runtimes، کوچکترین بسته‌ی ممکن در این لیست هستند و هدف از آن‌ها صرفا اجرای برنامه‌های کامپایل شده‌ی NET Core. در سکوهای کاری مختلف پشتیبانی شده‌ی توسط آن است.
باید دقت داشت که اگر برنامه‌ی شما از «ASP.NET Core meta package» استفاده می‌کند، این بسته در runtime لحاظ نشده‌است و در یک چنین حالتی باید بسته‌ی ASP.NET Core را به صورت جداگانه دریافت و نصب کنید. هرچند اگر از این متاپکیج‌ها استفاده نکنید و بسته‌های مورد نیاز را به صورت مستقیم به برنامه‌ی خود اضافه کنید، این بسته‌ها جزئی از فایل‌های publish نهایی بوده و در این حالت برنامه توسط بسته‌ی runtime نیز قابل اجرا است.
در این حالت برنامه‌ی dotnet بجز اجرای برنامه‌ها و ارائه‌ی اطلاعاتی در مورد خود آن، کارهای دیگری را مانند build و یا publish، نمی‌تواند انجام دهد و برنامه در این حالت باید کاملا از پیش کامپایل شده باشد.

بنابراین دلیل نصب آن می‌تواند شامل یکی از موارد زیر باشد:
- برای اجرای برنامه‌های از پیش کامپایل شده‌ای که به همراه تمام وابستگی‌های مورد نیاز هم هستند.
- برای اجرای برنامه‌های وبی که از ASP.NET Meta packages استفاده نمی‌کنند


ASP.NET Core Installer

همانطور که در توضیحات بسته‌ی runtime عنوان شد، این بسته، متاپکیج‌های ASP.NET Core را به همراه ندارد. اگر به آن‌ها نیاز دارید، باید آن‌ها را به صورت جداگانه توسط ASP.NET Core installer نصب کنید که شامل این موارد است:
- The ASP.NET Runtime Meta Packages
- Microsoft.AspNetCore.App
- Microsoft.AspNetCore.All
 
NET Core Windows Hosting Pack.

نصب این بسته برای هاست برنامه‌های ASP.NET Core در ویندوز و بر روی IIS ضروری است و شامل این اجزا می‌شود:
- 32 bit and 64 .NET Core Runtimes
- ASP.NET Runtime Packages (Microsoft.AspNetCode.App/All)
- IIS Hosting Components
بنابراین این بسته شامل تمام موارد یاد شده‌است منهای قابلیت‌های SDK برای build و publish برنامه‌ها.



بنابراین به صورت خلاصه

برای سرورها این موارد را نصب کنید:
- در ویندوز: Windows Server Hosting Bundle
- برای Mac و لینوکس:  .NET Core Runtime + ASP.NET Core Runtimes

برای سیستم توسعه‌ی شخصی این موارد را نصب کنید:
- SDK
- اگر از ویندوز استفاده می‌کنید: Visual Studio هم به همراه SDK نصب می‌شود.

برای اجرای برنامه‌های از پیش کامپایل شده که به همراه تمام وابستگی‌های مورد نیاز هم هستند:
- تنها Runtime را نصب کنید.
اگر این برنامه‌ی از پیش کامپایل شده از ASP.NET Runtime Meta packages استفاده می‌کند:
- ASP.NET Runtimes را نیز نصب کنید.
مطالب
بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net

شاید بعضی از سایت‌ها را دیده باشید که در حین ثبت نام، پس از وارد کردن یک نام کاربری و سپس مشغول شدن به پر کردن فیلد کلمه‌ی عبور، در قسمت نام کاربری شروع به جستجو در مورد آزاد بودن نام کاربری درخواستی می‌کنند یا نمونه‌ای دیگر، فرم پرداخت الکترونیکی بانک سامان. پس از اینکه شماره قبض را وارد کردید، بلافاصله بدون ریفرش صفحه به شما پیغام می‌دهد که این شماره معتبر است یا خیر. امروز قصد داریم این قابلیت را با استفاده از کتابخانه‌ی Ajax مجموعه jQuery در ASP.Net پیاده سازی کنیم (بدون استفاده از ASP.Net Ajax مایکروسافت).
ابتدا سورس کامل را ملاحظه نمائید:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="AjaxTest.aspx.cs" Inherits="testWebForms87.AjaxTest" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title>jQuery Ajax Text</title>

<script src="jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$("#<%= TextBox1.ClientID %>").blur(function(event) {
$.ajax({
type: "POST",
url: "AjaxTest.aspx/IsUserAvailable",
data: "{'username': '" + $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() + "'}",
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success: function(msg) {
$('#valid').html("<img src='ajaxImages/waiting.gif' alt='لطفا کمی تامل کنید'>");
var delay = function() {
AjaxSucceeded(msg);
};

setTimeout(delay, 2000); //remove this
},
error: AjaxFailed
});
});
});
function AjaxSucceeded(result) {
if (result.d == true)
$('#msg').html("<img src='ajaxImages/available.gif' alt='نام کاربری درخواستی موجود است'>");
else
$('#msg').html("<img src='ajaxImages/taken.gif' alt='متاسفانه نام کاربری مورد نظر پیشتر دریافت شده‌است'>");
}
function AjaxFailed(result) {
alert(result.status + ' ' + result.statusText);
}
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
user name:
<asp:TextBox ID="TextBox1" runat="server"></asp:TextBox>
<span id="msg"></span>
<br />
pass:
<asp:TextBox ID="TextBox2" TextMode="Password" runat="server"></asp:TextBox>
</div>
<!-- preload -->
<div style="display: none">
<img src="ajaxImages/available.gif" alt="available" />
<img src="ajaxImages/taken.gif" alt="taken" />
<img src="ajaxImages/waiting.gif" alt="waiting" />
</div>
</form>
</body>
</html>


using System;
using System.Web.Services;

namespace testWebForms87
{
public partial class AjaxTest : System.Web.UI.Page
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
}

[WebMethod]
public static bool IsUserAvailable(string username)
{
// این مورد را با خواندن اطلاعات از دیتابیس می‌شود تعویض کرد
return username != "test";
}
}
}

توضیحات:
همانطور که ملاحظه می‌کنید صفحه‌ی ASP.Net ما بسیار ساده است و از دو تکست باکس استاندارد تشکیل می‌شود، به همراه تصاویر مربوط به Ajax که یک سری تصاویر ساده چرخان معروف منتظر بمانید ، یافت شد یا موجود نیست می‌باشند. این تصاویر در یک div مخفی (display: none) در صفحه قرار گرفته‌اند و در هنگام بارگذاری صفحه، این‌ها نیز بارگذاری شده و حاضر و آماده خواهند بود. بنابراین هنگام استفاده از آن‌ها، کاربر تاخیری را مشاهده نخواهد کرد. همچنین یک span با id مساوی msg‌ را هم پس از تکست باکس اضافه کرده‌ایم تا تصاویر مربوط به رخدادهای Ajax را با استفاده از توانایی‌های jQuery به آن اضافه کنیم.

اسکریپت Ajax ما با دراختیار گرفتن روال رخداد گردان blur شیء textBox1 شروع می‌شود. همانطور که در مقالات پیشین سایت نیز ذکر شد، روش صحیح دریافت ID یک کنترل ASP.Net در کدهای سمت کلاینت جاوا اسکریپتی، بر اساس خاصیت ClientID آن است که در اولین سطر کدهای ما مشخص است (زیرا در ASP.Net نام و ID یک کنترل در هنگام رندر شدن به همراه ID کنترل‌های دربرگیرنده آن نیز خواهد بود، بنابراین بهتر است این مورد را داینامیک کرد).

کار بررسی موجود بودن نام کاربری (یا مثلا یک شماره قبض و امثال آن) توسط WebMethod ایی به نام IsUserAvailable در code behind صفحه انجام می‌شود که پیاده سازی آن‌را ملاحظه می‌کنید. بدیهی است در این مثال ساده، تنها نام کاربری از پیش رزرو شده، کلمه‌ی test است و در یک کد واقعی این مورد با مقایسه‌ی نام کاربری با اطلاعات موجود در دیتابیس باید صورت گیرد (و حملات تزریق اس کیوال را هم فراموش نکنید. برای رهایی از آن‌ها "حتما" باید از پارامترهای ADO.Net استفاده کرد و گرنه کد شما مستعد به این نوع حملات خواهد بود).

سؤال: چرا از web method استفاده شد و همچنین چرا این متد static است؟
زمانیکه یک متد با کلمه کلیدی static‌ مشخص می‌شود حالت state less پیدا می‌کند یعنی مستقل از وهله‌ی کلاس عمل می‌کند. در این حالت نیازی به ارسال ViewState نبوده (بنابراین در کوئری مورد نظر ما بسیار بهینه و سبک عمل می‌کنند) و همچنین نیازی به ایجاد یک وهله‌ای از کلاس صفحه‌ی ما نیز نخواهد بود. برای توضیحات بیشتر به این مقاله مراجعه نمائید. (به صورت خلاصه، دلیل اصلی، کارآیی بالا و بهینه بودن این روش در این مساله ویژه است و در ASP.Net Ajax مایکروسافت به صورت گسترده‌ای در پشت صحنه مورد استفاده قرار می‌گیرد)
استفاده از ویژگی WebMethod عملکرد صفحه‌ی ما را شبیه به یک وب سرویس خواهد کرد و امکان دسترسی به آن در متدهای استاندارد POST به صورت ارسال دیتا به آدرس WebService.asmx/WebMethodName‌ خواهد بود. یک مثال ساده و عملی

بررسی تابع Ajax بکار رفته:
این تابع هنگام فراخوانی رخداد blur تکست‌باکس ما (مطابق کد فوق) فراخوانی می‌شود. ساختار ساده‌ای دارد که به شرح زیر است:
type: "POST"
نحوه‌ی ارسال داده را به متد وب سرویس ما مشخص می‌کند.

url: "AjaxTest.aspx/IsUserAvailable"
اطلاعات پست شده، به صفحه‌ی AjaxTest.aspx و وب متد IsUserAvailable ارسال خواهد شد

data: "{'username': '" + $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() + "'}",
داده‌ای که به آرگومان username ما ارسال می‌شود، همان مقدار تایپ شده در TextBox1 است (که باز هم دریافت ID آن به صورت داینامیک صورت گرفته تا مشکل زا نشود)

contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
در این دو سطر از نوع داده‌ی json استفاده شده است که فرمت بسیار سبک و بهینه‌ای برای تبادل اطلاعات در وب به‌شمار می‌آید و توسط کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی به سادگی پردازش شده و تبدیل به اشیاء مورد نظر خواهند شد. برای مثال اگر خروجی یک وب سرویس در حالت xml به صورت زیر باشد:

<xx yy="nn"></xx>
معادل json آن به شرح زیر است:
{ "xx": {"yy":"nn"} }
success: function(msg)
Success ، پس از موفقیت آمیز بودن عملیات ajax در jQuery فراخوانی می‌شود
error: AjaxFailed
و اگر در این بین خطایی رخ داده باشد، قسمت error فراخوانی می‌شود.

در این مثال برای نمایش بهتر عملیات، یک وقفه‌ی 2 ثانیه‌ای توسط setTimeout ایجاد شده و بدیهی است در یک مثال واقعی باید آن‌را حذف نمود.

نکته: با استفاده از افزونه‌ی فایرباگ فایرفاکس، می‌توان جزئیات این عملیات را بهتر مشاهده نمود: