مطالب
React 16x - قسمت 26 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 1 - ثبت نام و ورود به سیستم
می‌خواهیم به برنامه‌ی لیست فیلم‌هایی که تا این قسمت تکمیل کردیم، امکانات جدیدی را مانند ورود به سیستم، خروج از آن، کار با JWT، فراخوانی منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، نمایش و یا مخفی کردن المان‌های صفحه بر اساس سطوح دسترسی کاربر و همچنین محافظت از مسیرهای مختلف تعریف شده‌ی در برنامه، اضافه کنیم.
برای قسمت backend، از همان برنامه‌ی تکمیل شده‌ی قسمت قبل استفاده می‌کنیم که به آن تولید مقدماتی JWTها نیز اضافه شده‌است. البته این سری، مستقل از قسمت سمت سرور آن تهیه خواهد شد و صرفا در حد دریافت توکن از سرور و یا ارسال مشخصات کاربر جهت لاگین، نیاز بیشتری به قسمت سمت سرور آن ندارد و تاکید آن بر روی مباحث سمت کلاینت React است. بنابراین اینکه چگونه این توکن را تولید می‌کنید، در اینجا اهمیتی ندارد و کلیات آن با تمام روش‌های پیاده سازی سمت سرور سازگار است (و مختص به فناوری خاصی نیست). پیشنیاز درک کدهای سمت سرور قسمت JWT آن، مطالب زیر هستند:
  1. «معرفی JSON Web Token»
  2. «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» 
  3. «پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x»
  4. « آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت ششم - اعتبارسنجی مبتنی بر JWT»  


ثبت یک کاربر جدید

فرم ثبت نام کاربران را در قسمت 21 این سری، در فایل src\components\registerForm.jsx، ایجاد و تکمیل کردیم. البته این فرم هنوز به backend server متصل نیست. برای کار با آن هم نیاز است شیءای را با ساختار زیر که ذکر سه خاصیت اول آن اجباری است، به endpoint ای با آدرس https://localhost:5001/api/Users به صورت یک HTTP Post ارسال کنیم:
{
  "name": "string",
  "email": "string",
  "password": "string",
  "isAdmin": true,
  "id": 0
}
در سمت سرور هم در Services\UsersDataSource.cs که در انتهای بحث می‌توانید پروژه‌ی کامل آن‌را دریافت کنید، منحصربفرد بودن ایمیل وارد شده بررسی می‌شود و اگر یک رکورد دو بار ثبت شود، یک BadRequest را به همراه پیام خطایی، بازگشت می‌دهد.

اکنون نوبت به اتصال کامپوننت registerForm.jsx، به سرویس backend است. تا اینجا دو سرویس src\services\genreService.js و src\services\movieService.js را در قسمت قبل، به برنامه جهت کار کردن با endpoint‌های backend server، اضافه کردیم. شبیه به همین روش را برای کار با سرویس سمت سرور api/Users نیز در پیش می‌گیریم. بنابراین فایل جدید src\services\userService.js را با محتوای زیر، به برنامه‌ی frontend اضافه می‌کنیم:
import http from "./httpService";
import { apiUrl } from "../config.json";

const apiEndpoint = apiUrl + "/users";

export function register(user) {
  return http.post(apiEndpoint, {
    email: user.username,
    password: user.password,
    name: user.name
  });
}
توسط متد register این سرویس می‌توانیم شیء user را با سه خاصیت مشخص شده، از طریق HTTP Post، به آدرس api/Users ارسال کنیم. خروجی این متد نیز یک Promise است. در این سرویس، تمام متدهایی که قرار است با این endpoint سمت سرور کار کنند، مانند ثبت، حذف، دریافت اطلاعات و غیره، تعریف خواهند شد.
اطلاعات شیء user ای که در اینجا دریافت می‌شود، از خاصیت data کامپوننت RegisterForm تامین می‌گردد:
class RegisterForm extends Form {
  state = {
    data: { username: "", password: "", name: "" },
    errors: {}
  };
البته اگر دقت کرده باشید، در شیء منتسب به خاصیت data، خاصیتی به نام username تعریف شده‌است، اما در سمت سرور، نیاز است خاصیتی با نام Name را دریافت کنیم. یک چنین نگاشتی در داخل متد register سرویس کاربر، قابل مشاهده‌‌است. در غیراینصورت می‌شد در متد http.post، کل شیء user را به عنوان پارامتر دوم، درنظر گرفت و ارسال کرد.

پس از تعریف userService.js، به registerForm.jsx بازگشته و ابتدا امکانات آن‌را import می‌کنیم:
import * as userService from "../services/userService";
می‌شد این سطر را به صورت زیر نیز نوشت، تا تنها یک متد از ماژول userService را دریافت کنیم:
import { register } userService from "../services/userService";
اما روش as userService * به معنای import تمام متدهای این ماژول است. به این ترتیب نام ذکر شده‌ی پس از as، به عنوان شیءای که می‌توان توسط آن به این متدها دسترسی یافت، قابل استفاده می‌شود؛ مانند فراخوانی متد userService.register. اکنون می‌توان متد doSubmit این فرم را به سرور متصل کرد:
  doSubmit = async () => {
    try {
      await userService.register(this.state.data);
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 400) {
        const errors = { ...this.state.errors }; // clone an object
        errors.username = ex.response.data;
        this.setState({ errors });
      }
    }
  };


مدیریت و نمایش خطاهای دریافتی از سمت سرور

در این حالت برای ارسال اطلاعات یک کاربر، در بار اول، یک چنین خروجی را از سمت سرور می‌توان شاهد بود که id جدیدی را به این رکورد نسبت داده‌است:


اگر مجددا همین رکورد را به سمت سرور ارسال کنیم، اینبار خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:


که از نوع 400 یا همان BadRequest است:


بنابراین نیاز است بدنه‌ی response را در یک چنین مواردی که خطایی از سمت سرور صادر می‌شود، دریافت کرده و با به روز رسانی خاصیت errors در state فرم (همان قسمت بدنه‌ی catch کدهای فوق)، سبب درج و نمایش خودکار این خطا شویم:


پیشتر در قسمت بررسی «کار با فرم‌ها» آموختیم که برای مدیریت خطاهای پیش بینی شده‌ی دریافتی از سمت سرور، نیاز است قطعه کدهای مرتبط با سرویس http را در بدنه‌ی try/catch‌ها محصور کنیم. برای مثال در اینجا اگر ایمیل شخصی تکراری وارد شود، سرویس یک return BadRequest("Can't create the requested record.") را بازگشت می‌دهد که در اینجا status code معادل BadRequest، همان 400 است. بنابراین انتظار داریم که خطای 400 را از سمت سرور، تحت شرایط خاصی دریافت کنیم. به همین دلیل است که در اینجا تنها مدیریت status code=400 را در بدنه‌ی catch نوشته شده ملاحظه می‌کنید.
سپس برای نمایش آن، نیاز است خاصیت متناظری را که این خطا به آن مرتبط می‌شود، با پیام دریافت شده‌ی از سمت سرور، مقدار دهی کنیم که در اینجا می‌دانیم مرتبط با username است. به همین جهت سطر errors.username = ex.response.data، کار انتساب بدنه‌ی response را به خاصیت جدید errors.username انجام می‌دهد. در این حالت اگر به کمک متد setState، کار به روز رسانی خاصیت errors موجود در state را انجام دهیم، رندر مجدد فرم، در صف انجام قرار گرفته و در رندر بعدی آن، پیام موجود در errors.username، نمایش داده می‌شود.


پیاده سازی ورود به سیستم

فرم ورود به سیستم را در قسمت 18 این سری، در فایل src\components\loginForm.jsx، ایجاد و تکمیل کردیم که این فرم نیز هنوز به backend server متصل نیست. برای کار با آن نیاز است شیءای را با ساختار زیر که ذکر هر دو خاصیت آن اجباری است، به endpoint ای با آدرس https://localhost:5001/api/Auth/Login به صورت یک HTTP Post ارسال کنیم:
{
  "email": "string",
  "password": "string"
}
با ارسال این اطلاعات به سمت سرور، درخواست Login انجام می‌شود. سرور نیز در صورت تعیین اعتبار موفقیت آمیز کاربر، به صورت زیر، یک JSON Web token را بازگشت می‌دهد:
var jwt = _tokenFactoryService.CreateAccessToken(user);
return Ok(new { access_token = jwt });
یعنی بدنه‌ی response رسیده‌ی از سمت سرور، دارای یک شیء JSON خواهد بود که خاصیت access_token آن، حاوی JSON Web token متعلق به کاربر جاری لاگین شده‌است. در آینده اگر این کاربر نیاز به دسترسی به یک api endpoint محافظت شده‌ای را در سمت سرور داشته باشد، باید این token را نیز به همراه درخواست خود ارسال کند تا پس از تعیین اعتبار آن توسط سرور، مجوز دسترسی به منبع درخواستی برای او صادر شود.

در ادامه برای تعامل با منبع api/Auth/Login سمت سرور، ابتدا یک سرویس مختص آن‌را در فایل جدید src\services\authService.js، با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { apiUrl } from "../config.json";
import http from "./httpService";

const apiEndpoint = apiUrl + "/auth";

export function login(email, password) {
  return http.post(apiEndpoint + "/login", { email, password });
}
متد login، کار ارسال ایمیل و کلمه‌ی عبور کاربر را به اکشن متد Login کنترلر Auth، انجام می‌دهد و خروجی آن یک Promise است. برای استفاده‌ی از آن به کامپوننت src\components\loginForm.jsx بازگشته و متد doSubmit آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import * as auth from "../services/authService";

class LoginForm extends Form {
  state = {
    data: { username: "", password: "" },
    errors: {}
  };

  // ...

  doSubmit = async () => {
    try {
      const { data } = this.state;
      const {
        data: { access_token }
      } = await auth.login(data.username, data.password);
      console.log("JWT", access_token);
      localStorage.setItem("token", access_token);
      this.props.history.push("/");
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 400) {
        const errors = { ...this.state.errors };
        errors.username = ex.response.data;
        this.setState({ errors });
      }
    }
  };
توضیحات:
- ابتدا تمام خروجی‌های ماژول authService را با نام شیء auth دریافت کرده‌ایم.
- سپس در متد doSubmit، اطلاعات خاصیت data موجود در state را که معادل فیلدهای فرم لاگین هستند، به متد auth.login برای انجام لاگین سمت سرور، ارسال کرده‌ایم. این متد چون یک Promise را باز می‌گرداند، باید await شود و پس از آن متد جاری نیز باید به صورت async معرفی گردد.
- همانطور که عنوان شد، خروجی نهایی متد auth.login، یک شیء JSON دارای خاصیت access_token است که در اینجا از خاصیت data خروجی نهایی دریافت شده‌است.
- سپس نیاز است برای استفاده‌های آتی، این token دریافتی از سرور را در جایی ذخیره کرد. یکی از مکان‌های متداول اینکار، local storage مرورگرها است (اطلاعات بیشتر).
- در آخر کاربر را توسط شیء history سیستم مسیریابی برنامه، به صفحه‌ی اصلی آن هدایت می‌کنیم.
- در اینجا قسمت catch نیز ذکر شده‌است تا خطاهای حاصل از return BadRequestهای دریافتی از سمت سرور را بتوان ذیل فیلد نام کاربری نمایش داد. روش کار آن، دقیقا همانند روشی است که برای فرم ثبت یک کاربر جدید استفاده کردیم.

اکنون اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنیم، توکن دریافتی، در کنسول توسعه دهندگان مرورگر لاگ شده و سپس کاربر به صفحه‌ی اصلی برنامه هدایت می‌شود. همچنین این token ذخیره شده را می‌توان در ذیل قسمت application->storage آن نیز مشاهده کرد:



لاگین خودکار کاربر، پس از ثبت نام در سایت

پس از ثبت نام یک کاربر در سایت، بدنه‌ی response بازگشت داده شده‌ی از سمت سرور، همان شیء user است که اکنون Id او مشخص شده‌است. بنابراین اینبار جهت ارائه‌ی token از سمت سرور، بجای response body، از یک هدر سفارشی در فایل Controllers\UsersController.cs استفاده می‌کنیم (کدهای کامل آن در انتهای بحث پیوست شده‌است):
var jwt = _tokenFactoryService.CreateAccessToken(user);
this.Response.Headers.Add("x-auth-token", jwt);



در ادامه در کدهای سمت کلاینت src\components\registerForm.jsx، برای استخراج این هدر سفارشی، اگر شیء response دریافتی از سرور را لاگ کنیم:
const response = await userService.register(this.state.data);
console.log(response);
یک چنین خروجی را به همراه دارد که در آن، هدر سفارشی ما درج نشده‌است و فقط هدر content-type در آن مشخص است:


برای اینکه در کدهای سمت کلاینت بتوان این هدر سفارشی را خواند، نیاز است هدر مخصوص access-control-expose-headers را نیز به response اضافه کرد:
var jwt = _tokenFactoryService.CreateAccessToken(data);
this.Response.Headers.Add("x-auth-token", jwt);
this.Response.Headers.Add("access-control-expose-headers", "x-auth-token");
به این ترتیب وب سرور برنامه، هدر سفارشی را که قرار است برنامه‌ی کلاینت به آن دسترسی پیدا کند، مجاز اعلام می‌کند. اینبار اگر خروجی دریافتی از Axios را لاگ کنیم، در لیست هدرهای آن، هدر سفارشی x-auth-token نیز ظاهر می‌شود:


اکنون می‌توان این هدر سفارشی را در متد doSubmit کامپوننت RegisterForm، از طریق شیء response.headers خواند و در localStorage ذخیره کرد. سپس کاربر را توسط شیء history سیستم مسیریابی، به ریشه‌ی سایت هدایت نمود:
class RegisterForm extends Form {
  // ...

  doSubmit = async () => {
    try {
      const response = await userService.register(this.state.data);
      console.log(response);
      localStorage.setItem("token", response.headers["x-auth-token"]);
      this.props.history.push("/");
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 400) {
        const errors = { ...this.state.errors }; // clone an object
        errors.username = ex.response.data;
        this.setState({ errors });
      }
    }
  };

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-26-backend.zip و sample-26-frontend.zip
مطالب
ایجاد تایمرها در برنامه‌های Angular
عموما در برنامه‌های جاوا اسکریپتی با استفاده از متدهای setTimeout و setInterval می‌توان یک تایمر را ایجاد کرد. اما در برنامه‌های Angular با توجه به استفاده‌ی از کتابخانه‌ی RxJS، امکان ایجاد تایمرهای reactive نیز وجود دارد که در این مطلب آن‌ها را مرور خواهیم کرد.


ایجاد تایمرهای متوالی و بی‌وقفه

با استفاده از عملگر Observable.interval می‌توان یک تایمر بی‌نهایت را ایجاد کرد. پارامتر ورودی آن بر حسب میلی ثانیه است و مشترکین به آن در بازه‌های زمانی مشخص شده‌ی توسط این پارامتر، عدد جاری این بازه را دریافت می‌کنند.
یک مثال:


در این مثال می‌خواهیم تایمری را ایجاد کنیم که هر ثانیه یکبار، کدی را اجرا کند:
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/observable/interval";
import { Subscription } from "rxjs/Subscription";

@Component()
export class UsingTimersComponent {

  private intervalSubscription: Subscription;
  interval = 0;

  startInterval() {
    const interval = Observable.interval(1000);
    this.intervalSubscription = interval.subscribe(i => this.interval += i);
  }

  stopInterval() {
    this.intervalSubscription.unsubscribe();
  }
}
با این قالب:
<div class="panel panel-default">
  <div class="panel-heading">
    <h2 class="panel-title">Observable.interval(1000)</h2>
  </div>
  <div class="panel-body">
    <div>
      <label>interval: </label> {{interval}}
    </div>
    <div>
      <button (click)="startInterval()" class="btn btn-success">Start</button>
      <button (click)="stopInterval()" class="btn btn-danger">Stop</button>
    </div>
  </div>
</div>
عملگر interval باید از مسیر rxjs/add/observable/interval دریافت شود که در ابتدای تعاریف کامپوننت مشخص شده‌است.
 پس از آن فراخوانی Observable.interval(1000) یک Observable را ایجاد می‌کند که توانایی صدور رخ‌دادهایی را در بازه‌های زمانی متوالی 1000 میلی ثانیه‌ای، دارا است.
اکنون مشترکین به آن، اعداد متوالی شروع شده‌ی از صفر را در هر ثانیه یکبار، دریافت می‌کنند:
this.intervalSubscription = interval.subscribe(i => this.interval += i);
این تایمر، به نحوی که تعریف شده‌است، تا ابد ادامه پیدا خواهد کرد. برای توقف آن نیاز است همانند روال معمول کار با Observableها، اشتراک به آن را لغو کرد:
this.intervalSubscription.unsubscribe();


مطلع شدن از پایان کار یک تایمر

با استفاده از اپراتور finally که از مسیر rxjs/add/operator/finally قابل import است، می‌توان رخ‌داد لغو اشتراک به این Observable و یا همان خاتمه‌ی تایمر را در اینجا دریافت کرد:
this.intervalSubscription = interval
      .finally(() => console.log("All done!"))
      .subscribe(i => this.interval += i);


ایجاد تایمرهای خود متوقف شونده

با استفاده از عملگر Observable.timer که در مسیر rxjs/add/observable/timer قرار دارد، می‌توان تایمری را ایجاد کرد که پس از یک تاخیر مشخص شده‌، اجرا شود و بلافاصله خاتمه یابد:
const timer = Observable.timer(1000);
timer.subscribe(data => console.log('ding!'));
در اینجا تایمری ایجاد شده‌است که پس از یک ثانیه اجرا شده و کد نمایش ding را در کنسول مرورگر اجرا می‌کند. سپس به صورت خودکار خاتمه خواهد یافت. در اینجا data نیز مساوی صفر است (اولین بار اجرای تایمر).
این تایمر امکان اجرای در بازه‌های زمانی مشخصی را نیز دارا است:
const moreThanOne$ = Observable.timer(2000, 500);
moreThanOne$.subscribe(data => console.log('timer with args', data));
اولین پارامتر آن مشخص می‌کند که این تایمر باید پس از 2 ثانیه تاخیر، شروع به کار کند و دومین آرگومان آن مشخص می‌کند که این تایمر تا ابد، با فواصل زمانی هر 500 میلی‌ثانیه یکبار، اجرا خواهد شد.


محدود کردن تعداد بار اجرای تایمر

اگر Observable.timer با پارامتر دوم آن بکار رود، بی‌نهایت بار اجرا خواهد شد. اما می‌توان این تعداد بار اجرا را توسط اپراتور take که از مسیر rxjs/add/operator/take قابل import است، محدود کرد:
let moreThanOne$ = Observable.timer(2000, 500).take(3);
moreThanOne$.subscribe(data => console.log('timer with args', data));
در اینجا تایمر تعریف شده، پس از یک وقفه‌ی آغازین 2 ثانیه‌ای شروع به کار می‌کند. سپس تنها دو بار دیگر در بازه‌های متوالی زمانی 500 میلی ثانیه یکبار، اجرا خواهد شد. یعنی جمعا سه بار با توجه به take(3) اجرا خواهد شد.


اجرای با تاخیر بازه‌های زمانی

با استفاده از اپراتور delay که از مسیر rxjs/add/operator/delay قابل import است، می‌توان هر بار اجرای callback تایمر را با یک تاخیر دریافت کرد:
const start = new Date();
const stream$ = Observable.interval(500).take(3);
stream$.delay(300).subscribe(x => {
    console.log('val',x);
    console.log( new Date() - start );
})
در اینجا تایمر از نوع interval تعریف شده، با توجه به استفاده‌ی از عملگر take، تنها سه بار اجرا می‌شود. اما این اجراها با تاخیری 300 میلی‌ثانیه‌ای به مشترکین آن‌ها اطلاع رسانی می‌گردند. به این ترتیب خروجی لاگ شده‌ی این عملیات به صورت ذیل خواهد بود:
val:0
800ms
val:1
1300ms
val:2
1800ms


ایجاد یک تایمر شمارش معکوس

فرض کنید می‌خواهید تایمری را ایجاد کنید که در طی یک شمارش معکوس، از عدد 10000 شروع شود و هر ثانیه یکبار 1000 واحد از آن کاهش یابد و زمانیکه به صفر رسید، متوقف شود.
این تایمر پس از import وابستگی‌های آن:
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/observable/timer";
import "rxjs/add/operator/finally";
import "rxjs/add/operator/takeUntil";
import "rxjs/add/operator/map";
یک چنین تعریفی را پیدا می‌کند:
const interval = 1000;
const duration = 10 * 1000;
const stream$ = Observable.timer(0, interval)
      .finally(() => console.log("All done!"))
      .takeUntil(Observable.timer(duration + interval))
      .map(value => duration - value * interval);
stream$.subscribe(value => console.log(value));
در اینجا تایمر تعریف شده با توجه به آرگومان صفر تاخیر آن، بلافاصله شروع به کار می‌کند. همچنین با توجه به عدد interval آن، هر یک ثانیه یکبار اعداد صفر، یک و ... را به مشترکین خود ارسال خواهد کرد. اکنون می‌خواهیم این تایمر دقیقا پس از 11 ثانیه متوقف شود. یکی از روش‌های پیاده سازی آن استفاده از takeUntil است که در اینجا یک تایمر خود متوقف شوند را دریافت کرده‌است. این تایمر دقیقا پس از 11 ثانیه از شروع عملیات، یکبار اجرا شده و بلافاصله خاتمه پیدا می‌کند. همین صدور رخ‌داد، کار takeUntil را به پایان می‌رساند که این مورد نیز سبب خاتمه‌ی تایمر اصلی می‌شود.
در اینجا چون اعداد صادر شده‌ی از طرف تایمر، افزایشی هستند، نیاز است به روشی آن‌ها را تغییر داد. در یک چنین حالتی از اپراتور map استفاده می‌شود. در اینجا value، هربار مقدار افزایشی شروع شده‌ی از صفر را ارائه می‌دهد. توسط عملگر map، این خروجی افزایشی را به یک خروجی کاهشی تبدیل کرده‌ایم تا بتوان به یک تایمر شمارش معکوس رسید.


دریافت مدت زمان بین اجرای بازه‌های زمانی

Observable.timer با هر بار اجرا، اعداد شروع شده‌ی از صفر را به مشترکین ارسال می‌کند. اگر در این بین از اپراتور timeInterval قرار گرفته‌ی در مسیر rxjs/add/operator/timeInterval استفاده شود، این مقدار ارسالی از نوع مخصوص <TimeInterval<number خواهد بود که دارای خواص value و interval است:
const source = Observable.timer(0, 1000)
      .timeInterval()
      .map(x => x.value + ":" + x.interval)
      .take(5);

const subscription = source.subscribe(
      x => console.log("Next timeInterval: " + x),
      err => console.log("Error: " + err),
      () => console.log("Completed")
    );
در اینجا value همان صفر، یک و ... است و interval بیانگر زمان سپری شده‌ی بین دو صدور رخ‌داد می‌باشد.
در این مثال با استفاده از متد map، یک خروجی سفارشی تهیه شده‌است. اگر صرفا علاقمند به دریافت مقدار خاصیت interval باشید، می‌توان به صورت ذیل نیز عمل کرد:
const source = Observable.timer(0, 1000)
      .timeInterval()
      .pluck("interval")
      .take(5);
عملگر pluck که در مسیر rxjs/add/operator/pluck قرار دارد، خاصیت و یا خاصیت‌هایی از منبع را جهت بازگشت، انتخاب می‌کند. برای مثال در اینجا خاصیت interval یک شیء TimeInterval انتخاب شده‌است.


تعلیق و از سرگیری مجدد تایمرها

با قطع اشتراک از یک منبع تایمر، سبب توقف کامل آن خواهیم شد. اما اگر برای مدتی بخواهیم آن‌را در حالت تعلیق قرار دهیم، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/observable/never";
import "rxjs/add/observable/timer";
import { Subject } from "rxjs/Subject";

  tick: number;
  pauser = new Subject();
  tickerSource = new Subject();
  startTicker() {
    Observable.timer(0, 1000)
      .subscribe(this.tickerSource);

    this.pauser
      .switchMap(paused => paused ? Observable.never() : this.tickerSource).
      subscribe(t => this.tickerFunc(t));

    this.pauser.next(false); // resume
  }

  tickerFunc(tick) {
    this.tick = tick;
  }

  pauseTicker() {
    this.pauser.next(true);
  }

  resumeTicker() {
    this.pauser.next(false);
  }
نکته‌ی اصلی این طراحی در switchMap و Observable.never آن نهفته‌است. در اینجا وجود Subject سبب صدور رخدادی به مشترکین آن می‌شود. اگر توسط متد next آن false ارسال شود، سبب از سرگیری مجدد منبع اصلی یا همان تایمر برنامه می‌شود و اگر true ارسال شود، عملیات فراخوانی tickerFunc را با فراخوانی Observable.never به حالت تعلیق می‌برد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
ساخت قالب‌های نمایشی و ادیتور دکمه سه وضعیتی سازگار با Twitter bootstrap در ASP.NET MVC
data-toggle=buttons-radio ذکر شده در مقدمه بحث، زمانی عمل می‌کنه (سبب افزوده شدن خودکار کلاس active می‌شود) که فایل‌های اسکریپتی همراه بوت استرپ هم قید شده باشند.
مراجعه کنید به
کد پیوست شده. فایل‌های کامل پروژه موجود هستند. لیست اسکریپت‌ها هم در فایل layout ذکر شده.
نظرات مطالب
اعتبارسنجی در فرم‌های ASP.NET MVC با Remote Validation
برخی مواقع تغییر مقدار تکست باکس  و برخی مواقع برداشته شدن focus از تکست باکس، موجب فعال شدن (trigger، fire)
اعتبار سنجی می‌شود (که هنگام استفاده remote validation مشکل دوچندان می‌شود)، که این شرایط می‌تواند برای کاربر گیج کننده یا گمراه کننده باشد؛
برای مثال در سایت جاری دو حالت زیر را در نظر بگیرید که از remote validation نیز استفاده شده است:

1) به تنظیمات کاربری رفته و روی تکست باکس نام مستعار کلیک کرده و یک مقدار تکراری وارد کنید (مثلا سیاوش). اکنون روی تکست باکس نام کاربری کلیک کنید: پیغام تکرای بودن نام مستعار نمایش داده می‌شود. حالا روی تکست باکس نام مستعار کلیک کنید، هر مقداری را که وارد نمایید پیغام تکرای بودن نام مستعار تغییر نمی‌کند (در کل هیچ نوع اعتبار سنجی انجام نمی‌گیرد!).
2) به تنظیمات کاربری رفته (صفحه را رفرش کنید) و روی تکست باکس نام مستعار کلیک کرده و یک مقدار تکراری وارد کنید (مثلا سیاوش).  اکنون روی تکست باکس کلمه عبور کلیک کنید (به جای تکست باکس نام کاربری در حالت قبلی): پیغام تکرای بودن نام مستعار نمایش داده می‌شود. حالا روی تکست باکس نام مستعار کلیک کنید، این بار با وارد کردن هر کارکتر اعتبار سنجی انجام می‌گیرید (در حالت قبل هیج اعتبار سنجی انجام نمی‌گرفت). 
این مشکل (حالت 1) را چطور می‌توان برطرف کرد؟
به نظر بنده، اگر موقع کلیک کردن (focus) روی نام مستعار، پیغام تکرای بودن .... پاک می‌شد، مشکل حل می‌شد!

مطالب
JQuery Plugins #2
در قسمت اول آموزش 1# jQuery Plugin با نحوه ساخت اولیه پلاگین در جی کوئری آشنا شدید. در ادامه به موارد دیگری خواهم پرداخت.

فضای نام
در پلاگین شما، فضای نام، بخش مهمی از توسعه پلاگین می‌باشد. فضای نام در واقع تضمین می‌کند که پلاگین شما توسط دیگر پلاگین‌ها باز نویسی نشود یا با کد‌های موجود در صفحه تداخل نداشته باشد. همچنین کمک می‌کند که توابع، رویداد‌ها و داده‌های پلاگین خود را بهتر مدیر کنید.

توابع پلاگین
تحت هیچ شرایطی نباید یک پلاگین، در چندین فضای نام، به شی Jquery.fn اضافه گردند. به مثال زیر توجه نمایید:
(function( $ ){

  $.fn.tooltip = function( options ) { 
    // این
  };
  $.fn.tooltipShow = function( ) {
    // تعریف
  };
  $.fn.tooltipHide = function( ) { 
    // بد است
  };
  $.fn.tooltipUpdate = function( content ) { 
    // !  
  };

})( jQuery );
همین طور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، پلاگین به شکل بدی تعریف شده و هر تابع در یک فضای نام جداگانه تعریف گردیده‌است. برای این کار شما باید تمام توابع را در یک  متغیر تعریف و آن را به پلاگین خود پاس دهید و توابع را با نام رشته ای صدا بزنید.
(function( $ ){

  var methods = {
    init : function( options ) { 
      // این 
    },
    show : function( ) {
      // تعریف
    },
    hide : function( ) { 
      // خوب است
    },
    update : function( content ) { 
      // ! 
    }
  };

  $.fn.tooltip = function( method ) {
    
    // منطق تابع را  از اینجا صدا زده ایم
    if ( methods[method] ) {
      return methods[ method ].apply( this, Array.prototype.slice.call( arguments, 1 ));
    } else if ( typeof method === 'object' || ! method ) {
      return methods.init.apply( this, arguments );
    } else {
      $.error( 'Method ' +  method + ' does not exist on jQuery.tooltip' );
    }    
  
  };

})( jQuery );
توضیح: متغیر method اگر در متغیر methods توابع موجود باشد، تابع هم نام آن و در صورت داشتن پارامتر ورودی، به آن تابع پاس داده شده و برگردانده می‌شود (در واقع صدا زده می‌شود). در غیر اینصورت اگر نوع مقدار ورودی، object بود تابع init آن صدا زده می‌شود وگرنه پیام خطا ارسال می‌گردد.
برای استفاده از پلاگین بصورت زیر عمل می‌کنیم:
// تابع init صدا زده می‌شود
$('div').tooltip();
و
// تابع update با پارامتر صدا زده می‌شود
$('div').tooltip('update', 'This is the new tooltip content!');
این معماری به شما امکان کپسوله کردن توابع در پلاگین را می‌دهد.

رویداد ها
 یکی از روش‌های کمتر شناخته شده انقیاد توابع در فضای نام، امکان انقیاد رویداد‌ها است. اگر پلاگین شما یک رویداد را انقیاد نماید، این یک عمل و تمرین خوب استفاده از فضای نام می‌باشد. بدین ترتیب اگر لازم باشد که انقیاد یک رویدا را حذف نمایید، بدون تداخل با دیگر رویداد‌ها و بدون اینکه در یک شی دیگر از این پلاگین، اختلالی ایجاد نماید می‌توان آن را حذف نمود. به مثال زیر توجه نمایید.
(function( $ ){

  var methods = {
     init : function( options ) {

       return this.each(function(){
         $(window).bind('resize.tooltip', methods.reposition);
       });

     },
     destroy : function( ) {

       return this.each(function(){
         $(window).unbind('.tooltip');
       })

     },
     reposition : function( ) { 
       // ... 
     },
     show : function( ) { 
       // ... 
     },
     hide : function( ) {
       // ... 
     },
     update : function( content ) { 
       // ...
     }
  };

  $.fn.tooltip = function( method ) {
    
    if ( methods[method] ) {
      return methods[method].apply( this, Array.prototype.slice.call( arguments, 1 ));
    } else if ( typeof method === 'object' || ! method ) {
      return methods.init.apply( this, arguments );
    } else {
      $.error( 'Method ' +  method + ' does not exist on jQuery.tooltip' );
    }    
  
  };

})( jQuery );
این همان مثال قبل است که وقتی پلاگین با تابع Init مقدار دهی اولیه می‌شود، تابع reposition به رویداد resize پنجره در فضای نام پلاگین tooltip انقیاد می‌شود. پس از آن اگر توسعه دهنده نیاز داشت تا tooltip را از بین ببرد، با صدا زدن تابع destroy می تواند بصورت امن انقیاد ایجاد شده را حذف نماید.
$('#fun').tooltip();
// مدتی بعد...
$('#fun').tooltip('destroy');

ادامه دارد...
مطالب
استفاده از LocalDb در IIS، قسمت دوم: مالکیت وهله ها
در قسمت قبلی این مقاله گفتیم که دو خاصیت از LocalDb هنگام استفاده از Full IIS باعث بروز خطا می‌شوند:

  • LocalDb نیاز دارد که پروفایل کاربر بارگذاری شده باشد
  • بصورت پیش فرض وهله LocalDb متعلق به یک کاربر بوده، و خصوصی است

در قسمت قبل دیدیم چگونه باید پروفایل کاربر را بدرستی بارگذاری کنیم. در این مقاله به مالکیت وهله‌ها (instance ownership) می‌پردازیم.


مشکل وهله خصوصی

در پایان قسمت قبلی، اپلیکیشن وب را در این حالت رها کردیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید با خطای زیر مواجه هستیم:

System.Data.SqlClient.SqlException: Cannot open database "OldFashionedDB" requested by the login. The login failed.
Login failed for user 'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0'. 

این بار پیغام خطا واضح و روشن است. LocalDb با موفقیت اجرا شده و اپلیکیشن وب هم توانسته به آن وصل شود، اما این کانکشن سپس قطع شده چرا که دسترسی به وهله جاری وجود نداشته است. اکانت ApplicationPoolIdentity (در اینجا IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0) نتوانسته به دیتابیس LocalDb وارد شود، چرا که دیتابیس مورد نظر در رشته اتصال اپلیکیشن (OldFashionedDB) وجود ندارد. عجیب است، چرا که وصل شدن به همین دیتابیس با رشته اتصال جاری در ویژوال استودیو با موفقیت انجام می‌شود.

همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید از ابزار SQL Server Object Explorer استفاده شده است. این ابزار توسط SQL Server Data Tools معرفی شد و در نسخه‌های بعدی ویژوال استودیو هم وجود دارد و توسعه یافته است. چطور ممکن است ویژوال استودیو براحتی بتواند به دیتابیس وصل شود، اما اپلیکیشن وب ما با همان رشته اتصال نمی‌تواند دیتابیس را باز کند؟ در هر دو صورت رشته اتصال ما بدین شکل است:

Data Source=(localdb)\v11.0;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True

پاسخ این است که در اینجا، دو وهله از LocalDb وجود دارد. بر خلاف وهله‌های SQL Server Express که بعنوان سرویس‌های ویندوزی اجرا می‌شوند، وهله‌های LocalDb بصورت پروسس‌های کاربری (user processes) اجرا می‌شوند. هنگامی که کاربران مختلفی سعی می‌کنند به LocalDb متصل شوند، برای هر کدام از آنها پروسس‌های مجزایی اجرا خواهد شد. هنگامی که در ویژوال استودیو به localdb)\v11.0) وصل می‌شویم، وهله ای از LocalDb ساخته شده و در حساب کاربری ویندوز جاری اجرا می‌شود. اما هنگامی که اپلیکیشن وب ما در IIS می‌خواهد به همین دیتابیس وصل شود، وهله دیگری ساخته شده و در ApplicationPoolIdentity اجرا می‌شود. گرچه ویژوال استودیو و اپلیکیشن ما هر دو از یک رشته اتصال استفاده می‌کنند، اما در عمل هر کدام به وهله‌های متفاوتی از LocalDb دسترسی پیدا خواهند کرد. پس مسلما دیتابیسی که توسط وهله ای در ویژوال استودیو ساخته شده است، برای اپلیکیشن وب ما در IIS در دسترس نخواهد بود.

یک مقایسه خوب از این وضعیت، پوشه My Documents در ویندوز است. فرض کنید در ویژوال استودیو کدی بنویسیم که در این پوشه یک فایل جدید می‌سازد. حال اگر با حساب کاربری دیگری وارد ویندوز شویم و به پوشه My Documents برویم این فایل را نخواهیم یافت. چرا که پوشه My Documents برای هر کاربر متفاوت است. بهمین شکل، وهله‌های LocalDb برای هر کاربر متفاوت است و به پروسس‌ها و دیتابیس‌های مختلفی اشاره می‌کنند.

به همین دلیل است که اپلیکیشن وب ما می‌تواند بدون هیچ مشکلی روی IIS Express اجرا شود و دیتابیس را باز کند. چرا که IIS Express درست مانند LocalDb یک پروسس کاربری است. IIS Express توسط ویژوال استودیو راه اندازی می‌شود و روی حساب کاربری جاری اجرا می‌گردد، پس پروسس آن با پروسس خود ویژوال استودیو یکسان خواهد بود و هر دو زیر یک اکانت کاربری اجرا خواهند شد.


راه حل ها

درک ماهیت مشکل جاری، راه حال‌های مختلفی را برای رفع آن بدست می‌دهد. از آنجا که هر راه حل مزایا و معایب خود را دارد، بجای معرفی یک راه حال واحد چند راهکار را بررسی می‌کنیم.


رویکرد 1: اجرای IIS روی کاربر جاری ویندوز

اگر مشکل، حساب‌های کاربری مختلف است، چرا خود IIS را روی کاربر جاری اجرا نکنیم؟ در این صورت ویژوال استودیو و اپلیکیشن ما هر دو به یک وهله از LocalDb وصل خواهند شد و همه چیز بدرستی کار خواهد کرد. ایجاد تغییرات لازم نسبتا ساده است. IIS را اجرا کنید و Application Pool مناسب را انتخاب کنید، یعنی همان گزینه که برای اپلیکیشن شما استفاده می‌شود.

قسمت Advanced Settings را باز کنید:

روی دکمه سه نقطه کنار خاصیت Identity کلیک کنید تا پنجره Application Pool Identity باز شود:

در این قسمت می‌توانید از حساب کاربری جاری استفاده کنید. روی دکمه Set کلیک کنید و نام کاربری و رمز عبور خود را وارد نمایید. حال اگر اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید، همه چیز باید بدرستی اجرا شود.

خوب، معایب این رویکرد چیست؟ مسلما اجرای اپلیکیشن وب روی اکانت کاربری جاری، ریسک‌های امنیتی متعددی را معرفی می‌کند. اگر کسی بتواند اپلیکیشن وب ما را هک کند، به تمام منابع سیستم که اکانت کاربری جاری به آنها دسترسی دارد، دسترسی خواهد داشت. اما اجرای اپلیکیشن مورد نظر روی ApplicationPoolIdentity امنیت بیشتری را ارائه می‌کند، چرا که اکانت‌های ApplicationPoolIdentity دسترسی بسیار محدود‌تری به منابع سیستم محلی دارند. بنابراین استفاده از این روش بطور کلی توصیه نمی‌شود، اما در سناریو‌های خاصی با در نظر داشتن ریسک‌های امنیتی می‌تواند رویکرد خوبی باشد.


رویکرد 2: استفاده از وهله مشترک

یک راه حال دیگر استفاده از قابلیت instance sharing است. این قابلیت به ما این امکان را می‌دهد تا یک وهله LocalDb را بین کاربران یک سیستم به اشتراک بگذاریم. وهله به اشتراک گذاشته شده، توسط یک نام عمومی (public name) قابل دسترسی خواهد بود.

ساده‌ترین راه برای به اشتراک گذاشتن وهله‌های LocalDb استفاده از ابزار SqlLocalDB.exe است. بدین منظور Command Prompt را بعنوان مدیر سیستم باز کنید و فرمان زیر را اجرا نمایید:

sqllocaldb share v11.0 IIS_DB
این فرمان وهله خصوصی LocalDb را با نام عمومی IIS_DB به اشتراک می‌گذارد. حال تمام کاربران سیستم می‌توانند با آدرس localdb)\.\IIS_DB) به این وهله وصل شوند. این فرمت آدرس دهی سرور دیتابیس، مشخص می‌کند که از یک وهله shared استفاده می‌کنیم. رشته اتصال جدید مانند لیست زیر خواهد بود:

Data Source=(localdb)\.\IIS_DB;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True

پیش از آنکه اپلیکیشن وب ما بتواند به این وهله متصل شود، باید لاگین‌های مورد نیاز برای ApplicationPoolIdentity را ایجاد کنیم. راه اندازی وهله ساده است، کافی است دیتابیس را در SQL Server Object Explorer باز کنید. این کار اتصالی به دیتابیس برقرار می‌کند و آن را زنده نگاه می‌دارد. برای ایجاد لاگین مورد نظر، می‌توانیم در SQL Server Object Explorer یک کوئری اجرا کنیم:

create login [IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0] from windows;
exec sp_addsrvrolemember N'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0', sysadmin

اسکریپت بالا به اکانت ApplicationPoolIdentity سطح دسترسی کامل می‌دهد. در صورت امکان بهتر است از سطوح دسترسی محدود‌تری استفاده کنید، مثلا دسترسی به دیتابیس یا جداولی مشخص. حالا می‌توانید اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید و همه چیز بدون خطا باید کار کند.

معایب این روش چیست؟ مشکل اصلی در این رویکرد این است که پیش از آنکه اپلیکیشن ما بتواند به وهله مشترک دسترسی داشته باشد، باید وهله مورد نظر را راه اندازی و اجرا کنیم. بدین منظور، حساب کاربری ویندوزی که مالکیت وهله را دارد باید به آن وصل شود و کانکشن را زنده نگه دارد، در غیر اینصورت وهله LocalDb قابل دسترسی نخواهد بود.


رویکرد 3: استفاده از SQL Server Express

از آنجا که نسخه کامل SQL Server Express بعنوان یک سرویس ویندوزی اجرا می‌شود، شاید بهترین راه استفاده از همین روش باشد. کافی است یک نسخه از SQL Server Express را نصب کنیم، دیتابیس مورد نظر را در آن بسازیم و سپس به آن متصل شویم. برای این کار حتی می‌توانید از ابزار جدید SQL Server Data Tools استفاده کنید، چرا که با تمام نسخه‌های SQL Server سازگار است. در صورت استفاده از نسخه‌های کامل تر، رشته اتصال ما بدین شکل تغییر خواهد کرد:

Data Source=.\SQLEXPRESS;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True
مسلما در این صورت نیز، لازم است اطمینان حاصل کنیم که ApplicationPoolIdentity به وهله SQL Server Express دسترسی کافی دارد. برای این کار می‌توانیم از اسکریپت قبلی استفاده کنیم:

create login [IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0] from windows;
exec sp_addsrvrolemember N'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0', sysadmin

حال اجرای مجدد اپلیکیشن باید با موفقیت انجام شود. استفاده از این روش مسلما امکان استفاده از LocalDb را از ما می‌گیرد. ناگفته نماند که وهله‌های SQL Server Express همیشه در حال اجرا خواهند بود چرا که بصورت سرویس‌های ویندوزی اجرا می‌شوند. همچنین استفاده از این روش ممکن است شما را با مشکلاتی هم مواجه کند. مثلا خرابی رجیستری ویندوز می‌تواند SQL Server Express را از کار بیاندازد و مواردی از این دست. راهکار‌های دیگری هم وجود دارند که در این مقاله به آنها نپرداختیم. مثلا می‌توانید از AttachDbFilename استفاده کنید یا از اسکریپت‌های T-SQL برای استفاده از وهله خصوصی ASP.NET کمک بگیرید. اما این روش‌ها دردسر‌های زیادی دارند، بهمین دلیل از آنها صرفنظر کردیم.


مطالعه بیشتر درباره LocalDb

نظرات مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
با سلام؛ فرض کنید در یک فرم ثبت محصول، فیلد عنوان محصول و آپلود تصویر را داریم و یک دکمه آپلود فایل برای آپلود تصویر و یک دکمه برای ثبت محصول. یک حالت این است که کاربر تصویر را آپلود کند و بعد عنوان را پر کند و در نهایت دکمه ثبت را بزند، ولی فکر کنید کاربر تصویر را آپلود میکند و به هر دلیلی عنوان را پر نمیکند و دکمه ثبت را نمیزند؛ حال تکلیف تصویر آپلود شده چه میشود؟ آیا راهی وجود دارد برای حل این مشکل؟
اشتراک‌ها
پروژه Marka

Beautiful icon transformations 

پروژه Marka
مطالب دوره‌ها
تغییرات صورت گرفته در المان‌های تایپوگرافی و شیوه‌ نامه‌های بوت استرپ 3
مبحث پیشین «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» را احتمالا بخاطر دارید. آن مطلب برای بوت استرپ 2 تهیه شده بود و پس از مطالعه نکات «بررسی سیستم جدید گرید بوت استرپ 3» تفاوت‌های حاصل در سیستم طرحبندی آن‌را به خوبی می‌توان تشخیص داد. در ادامه مباحث دوره جاری، به تکمیل این نکات، جهت ارتقاء به بوت استرپ 3 پرداخته و تفاوت‌های مهم را برخواهیم شمرد.


تغییرات انجام شده در تعاریف ستون‌ها جهت سازگاری با اندازه‌های مختلف صفحه

علاوه بر نکات یاد شده در قسمت قبل مانند چهار اندازه جدید سیستم گریدهای بوت استرپ 3، یا امکان ترکیب این‌ها در ستون‌های مختلف، امکان مخفی کردن یا نمایش دادن مثلا یک پاراگراف یا حتی یک div ساده بر اساس اندازه صفحه نیز از بوت استرپ 2 میسر بوده است. برای به روز رسانی یک چنین کدهایی تنها کافی است به جدول ذیل دقت داشت. در این جدول نام کلاس‌های قدیمی بوت استرپ 2 و جدید بوت استرپ 3 را ملاحظه می‌کنید:
Bootstrap 2           Bootstrap 3
.visible-phone        .visible-sm
.visible-tablet       .visible-md
.visible-desktop      .visible-lg
.hidden-phone         .hidden-sm
.hidden-tablet        .hidden-md
.hidden-desktop       .hidden-lg


تغییرات صورت گرفته در تعاریف دکمه‌ها

تعاریف دکمه‌ها با نکات عنوان شده در مطلب «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» آنچنان تفاوتی ندارند. تنها باید دقت داشت که اینبار اندازه دکمه‌ها نیز همانند اندازه ستون‌های گریدهای بوت استرپ باید مقدار دهی شوند. مثلا اگر در بوت استرپ 2، یک دکمه کوچک را به صورت btn btn-success btn-mini تعریف می‌کردیم، اینبار معادل btn-mini را باید همانند ستون‌ها، به btn-xs تغییر دهیم؛ یعنی باید نوشت btn btn-success btn-xs. خلاصه کاربردی این تغییرات را جهت به روز رسانی کدهای بوت استرپ 2 به 3 در جدول ذیل مشاهده می‌نمائید:
Bootstrap 2     Bootstrap 3
.btn.btn        .btn-default
.btn-mini       .btn-xs
.btn-small      .btn-sm
.btn-large      .btn-lg


واکنشگرا کردن تصاویر و جداول سایت‌های طراحی شده با بوت استرپ 3

اگر تصویری در یک div یا یک لینک محصور شده، یا حتی در حالت معمولی نمایش داده می‌شود، برای اینکه با تغییر اندازه صفحه به صورت خودکار بزرگ و کوچک شود، تنها کافی است کلاس img-responsive بوت استرپ 3 را به المان‌های یاد شده اضافه کنیم.
در مورد جداول HTML نیز مساله واکنشگرا بودن درنظر گرفته شده است. در اینجا تنها کافی است کل جدول را با یک div محصور کنیم و سپس به این div کلاس table-responsive را انتساب دهیم تا جداول بوت استرپ 3 نیز به اندازه‌های مختلف صفحه واکنش نشان دهند.


تغییرات لازم جهت تعاریف آیکن‌ها در بوت استرپ 3

همانطور که در قسمت‌های پیشین نیز ذکر شد، در بوت استرپ 3 دیگر از PNG image sprites استفاده نمی‌شود و بجای آن‌ها از قلم‌هایی که حاوی آیکن‌ها هستند، کمک گرفته شده است. به این ترتیب رنگ آمیزی این آیکن‌ها ساده‌تر شده و همچنین به علت نمایش برداری گلیف‌های یک قلم، در اندازه‌های مختلف، به خوبی رندر و بدون افت کیفیت نمایش داده خواهند شد. در این حالت نحوه تعریف آیکن‌ها به صورت زیر تغییر یافته است:
<span class="glyphicon glyphicon-pushpin"></span>
لیست کامل آیکن‌های پیش فرض بوت استرپ 3 را در اینجا می‌توانید ملاحظه نمائید.
مطالب
جمع آوری آمار لینک‌های خروجی از سایت توسط Google analytics

چندی قبل مطلب کوتاهی را در مورد Google analytics نوشتم. در حین جستجو درباره‌ی jQuery در وب، به نحوه ردیابی لینک‌های خروجی از سایت توسط Google analytics برخوردم که نحوه پیاده سازی آن به صورت زیر است.
بدیهی است قبل از هر کاری باید اسکریپت مربوط به Google analytics را به انتهای صفحه و جایی که تگ body بسته می‌شود اضافه کنید (قابل دریافت درقسمت Add Website Profile . شماره این اسکریپت برای هر پروفایلی که ایجاد می‌کنید متفاوت است).
سپس:
الف) افزودن ارجاعی از کتابخانه jQuery به هدر صفحه که آن‌را در مطلب شمسی کردن تاریخ بلاگر ملاحظه کردید.
ب) افزودن چند سطر زیر به هدر صفحه
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$("a").click(function() {
var $a = $(this);
var href = $a.attr("href");

// see if the link is external
if ( (href.match(/^http/)) && (! href.match(document.domain)) ) {

// if so, register an event
var category = "outgoing";
var event = "click";
var label = href;

pageTracker._trackPageview('/outgoing/' + href);
pageTracker._trackEvent(category, event, href);
}
});
});
</script>

البته اگر قبلا اسکریپت شمسی کردن تاریخ بلاگر را اضافه کرده بودید فقط محتویات تابع document.ready را باید اضافه کنید (جهت مشاهده نمونه اعمال شده، روی صفحه جاری کلیک راست کنید و سورس صفحه را مشاهده نمائید).

توضیحاتی در مورد کد فوق:
این اسکریپت به روال رخ داد گردان onclick هر لینکی که به خارج از سایت ختم می‌شود (مثلا لینک به یک فایل یا یک سایت خارجی (خارج از سایت))، به صورت خودکار تابع trackPageview مربوط به Google analytics را اضافه می‌کند. این کار تاثیری در عملکرد سایت ندارد و کاربر چیزی را متوجه نخواهد شد، اما به این طریق لینک‌های خروجی در آمار Google analytics ظاهر می‌شوند (مطابق تصاویر زیر).





از این پس آمار تمام لینک‌های خروجی از سایت ، متمایز شده با outgoing ، جمع آوری و نمایش داده خواهند شد.

امکانات بیشتری مانند event tracking نیز قرار است به Google analytics اضافه شود که هنوز در مرحله آزمایشی است و بر روی تمامی اکانت‌ها فعال نشده است.