مطالب
بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
EF Code first هربار در حین آغاز اجرای برنامه و اولین کوئری که به بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند، کار تشخیص روابط بین کلاس‌ها و همچنین نگاشت آن‌ها را به بانک اطلاعاتی، انجام می‌دهد. این مورد شاید با تعداد کم کلاس‌ها آنچنان به نظر نرسد، اما اگر تعداد کلاس‌های شما به بالای 200 عدد رسید، زمان آغاز برنامه آزار دهنده خواهد شد. راه حلی برای این مساله وجود دارد به نام ایجاد Viewهای متناظر با نگاشت‌ها و سپس کامپایل آن به عنوان جزئی از برنامه، که در ادامه نحوه انجام این‌کار را مرور خواهیم کرد.

بررسی ساختار pre-generated views

برای کامپایل نگاشت‌های EF در خود برنامه (بجای تولید پویای هربار آن‌ها)، ابتدا باید فایل edmx متناظر با مدل‌ها و روابط بین آن‌ها تشکیل شود:
    var ms = new MemoryStream();
    using (var writer = XmlWriter.Create(ms))
    {
        EdmxWriter.WriteEdmx(new Context(), writer);
    }
پس از اینکه edmx تشکیل شد، باید از ساختار فشرده آن سه جزء زیر را استخراج کرد:
الف) ssdl : storageModels
ب) csdl : conceptualModels
ج) msl : mappings

اینکار را به صورت زیر می‌توان انجام داد:
    var xDoc = XDocument.Load(ms);

    var ssdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
    var csdl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
    var msl = xDoc.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
پس از آن باید محتوای این سه جزء را توسط متد Save هر کدام، در فایل‌های xml ایی ذخیره کرد و توسط ابزاری به نام EdmGen.exe که جزئی از  ویژوال استودیو است، فایل Context.Views.cs را تولید، به برنامه اضافه و سپس کامپایل کرد:
 EdmGen.exe /mode:ViewGeneration /incsdl:Context.csdl  /inmsl:Context.msl /inssdl:Context.ssdl /outviews:Context.Views.cs
بهتر است این پروسه هر بار که قرار است ارائه نهایی برنامه صورت گیرد، انجام شود.

علاوه بر این‌ها اگر علاقمند باشید که کار فایل EdmGen را شبیه سازی کنید، کلاس زیر این‌کار را انجام داده و قادر است خروجی vb یا cs متناظری را نیز تولید کند:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Design;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Mapping;
using System.Data.Metadata.Edm;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Xml;
using System.Xml.Linq;

namespace EfUtils
{
    public static class PreGeneratedViewsWriter
    {
        public static void CreatePreGeneratedViewsFile(
                this DbContext contextInstance,
                LanguageOption language = LanguageOption.GenerateCSharpCode,
                string viewsFile = "Context.Views.cs",
                string edmxFile = "context.edmx",
                string ssdlFile = "context.ssdl.xml",
                string csdlFile = "context.csdl.xml",
                string mslFile = "context.msl.xml")
        {
            using (var contextViewsMemoryStream = new MemoryStream())
            {
                using (var edmxMemoryStream = new MemoryStream())
                {
                    var edmx = createEdmx(contextInstance, edmxFile, edmxMemoryStream);
                    var mappingItemCollection = createMappingItemCollection(ssdlFile, csdlFile, mslFile, edmx);
                    generateViews(language, viewsFile, contextViewsMemoryStream, mappingItemCollection);
                }
            }
        }

        private static void generateViews(LanguageOption language, string viewsFile, MemoryStream contextViewsMemoryStream, StorageMappingItemCollection mappingItemCollection)
        {
            var viewGenerator = new EntityViewGenerator // It's defined in System.Data.Entity.Design.dll
            {
                LanguageOption = language
            };
            using (var streamWriter = new StreamWriter(contextViewsMemoryStream))
            {
                var errors = viewGenerator.GenerateViews(mappingItemCollection, streamWriter).ToList();

                if (errors.Any())
                    throw new InvalidOperationException(errors.First().Message);

                contextViewsMemoryStream.Position = 0;
                using (var reader = new StreamReader(contextViewsMemoryStream))
                {
                    var codeData = reader.ReadToEnd();
                    File.WriteAllText(viewsFile, codeData);
                }
            }
        }

        private static StorageMappingItemCollection createMappingItemCollection(string ssdlFile, string csdlFile, string mslFile, XDocument edmx)
        {
            var ssdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2009/02/edm/ssdl}Schema").Single();
            ssdl.Save(ssdlFile);
            var storeItemCollection = new StoreItemCollection(new[] { ssdl.CreateReader() });

            var csdl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/edm}Schema").Single();
            csdl.Save(csdlFile);
            var edmItemCollection = new EdmItemCollection(new[] { csdl.CreateReader() });

            var msl = edmx.Descendants("{http://schemas.microsoft.com/ado/2008/09/mapping/cs}Mapping").Single();
            msl.Save(mslFile);

            var mappingItemCollection = new StorageMappingItemCollection(edmItemCollection, storeItemCollection, new[] { msl.CreateReader() });
            return mappingItemCollection;
        }

        private static XDocument createEdmx(DbContext contextInstance, string edmxFile, MemoryStream edmxMemoryStream)
        {
            var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
            using (var writer = XmlWriter.Create(edmxMemoryStream, settings))
            {
                EdmxWriter.WriteEdmx(contextInstance, writer);
            }
            File.WriteAllBytes(edmxFile, edmxMemoryStream.ToArray());

            edmxMemoryStream.Position = 0;
            var edmx = XDocument.Load(edmxMemoryStream);
            return edmx;
        }
    }
}
در اینجا همان مراحلی که عنوان شد، تکرار می‌شود. فایل edmx متناظر با وهله‌ای از DbContext برنامه، تولید شده و سه جزء آن استخراج می‌شوند. سپس این موارد به EntityViewGenerator موجود در اسمبلی System.Data.Entity.Design.dll ارسال شده و کد نهایی متناظر قابل کامپایل در برنامه تولید می‌گردد.
پس از تولید فایل Context.Views.cs یا Context.Views.vb، آن‌را به پروژه اضافه کنید.
اینبار نحوه استفاده از آن باید به صورت زیر باشد:
 Database.SetInitializer<MyContext>(null);
 از این جهت که تمام اطلاعات لازم جهت آغاز کار، در فایل تولیدی Context.Views وجود دارد و اکنون جزئی از فایل اجرایی برنامه است و نیازی به تکرار ساخت مجدد پویای آن نیست.

مرجع:
Entity Framework Code First View Generation Templates On Visual Studio Code Gallery

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 27 - برنامه‌ی Blazor WASM - کار با سرویس‌های Web API
یک نکته: تاثیر hot reload دات نت 6 بر روی درخواست‌های HTTP سمت کلاینت

ممکن است پس از ارتقاء به دات نت 6، شاهد خطاهای BadHttpRequestException زیادی در سمت Web API شوید (البته فقط در حالت توسعه):
Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel.Core.BadHttpRequestException: Unexpected end of request content.
این خطا عنوان می‌کند که درخواست HTTP رسیده ناقص است و در اینجا بیشتر به معنای abort شدن آن در سمت کلاینت است. عکس العمل برنامه‌ی Blazor به یک چنین خطایی که در سمت سرور رخ داده، ریفرش کردن کل آدرس جاری و راه اندازی مجدد برنامه‌است. اما ... چرا این اتفاق رخ داده بود؟

اگر برنامه‌ی شما اطلاعاتی را در پوشه‌ی wwwroot ثبت کند، برای مثال یک بانک اطلاعاتی SQLite را در آن قرار داده‌اید، hot reload حتی این پوشه را هم تحت کنترل خود دارد و با هر تغییری در آن، حتی نوشته شدن یک رکورد در فایل بانک اطلاعاتی، مجددا برنامه را کامپایل می‌کند. همین کامپایل پشت صحنه، سبب abort شدن درخواست‌های HTTP سمت کلاینت آن و مشاهده‌ی خطاهای BadHttpRequestException سمت سرور می‌شود که عدم اطلاع از دلیل آن می‌تواند این تصور را پیش بیاورد که کدهای برنامه مشکلی دارند، اما خیر.
اگر با CLI کار می‌کنید، دستور dotnet watch run --no-hot-reload کمی وضع را بهتر می‌کند و معادل افزودن تنظیم زیر به فایل Properties\launchSettings.json است:
"profiles": {
  "Name.Server": {
      "hotReloadEnabled": false,
راه حل دیگر آن، خارج کردن پوشه‌ی wwwroot از حالت watch است که به صورت زیر در فایل csproj قابل انجام است (در سمت برنامه‌ی web api):
<ItemGroup>
  <Watch Remove="wwwroot\**\*" />
</ItemGroup>
مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت دوم - یک مثال
یک مثال: پیاده سازی INotifyPropertyChanged توسط Source Generators

هدف از اینترفیس INotifyPropertyChanged که به همراه یک رخ‌داد است:
public interface INotifyPropertyChanged  
{ 
   event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;  
}
مطلع سازی استفاده کننده‌ی از یک شیء، از تغییرات رخ‌داده‌ی در مقادیر خواص آن است که نمونه‌ی آن، در برنامه‌های WPF، جهت به روز رسانی UI، زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته این رخ‌داد به خودی خود کار خاصی را انجام نمی‌دهد و برای استفاده‌ی از آن، باید مقدار زیادی کد نوشت و این مقدار کد نیز باید به ازای تک تک خواص یک کلاس مدل، تکرار شوند:
  partial class CarModel : INotifyPropertyChanged
  {

    private double _speedKmPerHour;
    
    public double SpeedKmPerHour
    {
      get => _speedKmPerHour;
      set
      {
        _speedKmPerHour = value;
        PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(nameof(SpeedKmPerHour)));
      }
    }

    public event PropertyChangedEventHandler? PropertyChanged;
  }
همچنین باید درنظر داشت که با تغییر نام خاصیتی، میزان قابل ملاحظه‌ای از این کدهای تکراری نیز باید به روز رسانی شوند که این عملیات می‌تواند ایده‌ی خوبی برای استفاده‌ی از Source Generators باشد.
اگر بخواهیم تولید این کدهای تکراری را به Source Generators محول کنیم، می‌توان برای مثال فیلد خصوصی مرتبط را نگه داشت و تولید مابقی کدها را خودکار کرد:
  partial class CarModel : INotifyPropertyChanged
  {
    private double _speedKmPerHour;    
  }
در این حالت کلاس مدل، به صورت partial تعریف می‌شود و فقط فیلد خصوصی، در کدهای ما حضور خواهد داشت. مابقی کدهای این کلاس partial به صورت خودکار توسط یک Source Generator سفارشی تولید خواهد شد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، کاهش حجم قابل ملاحظه‌ای حاصل شده و همچنین اگر فیلد خصوصی دیگری نیز در اینجا اضافه شود، واکنش Source Generator ما آنی خواهد بود و بلافاصله کدهای مرتبط را تولید می‌کند و برنامه، بدون مشکلی کامپایل خواهد شد؛ هرچند به ظاهر INotifyPropertyChanged ذکر شده، در این کلاس اصلا پیاده سازی نشده‌است.


ایجاد پروژه‌ی Source Generator

در ابتدا برای ایجاد تولید کننده‌ی خودکار کدهای INotifyPropertyChanged، یک class library را به solution جاری اضافه می‌کنیم. سپس نیاز است ارجاعاتی را به دو بسته‌ی نیوگت زیر نیز افزود:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.Analyzers" Version="3.3.3">
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
    </PackageReference>
    <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.CSharp" Version="4.2.0" PrivateAssets="all" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس کلاس جدید NotifyPropertyChangedGenerator را به نحو زیر به آن اضافه می‌کنیم:
  [Generator]
  public class NotifyPropertyChangedGenerator : ISourceGenerator
  {
    public void Initialize(GeneratorInitializationContext context)
    {
    }

    public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
    {
- این کلاس باید اینترفیس ISourceGenerator را پیاده سازی کرده و همچنین مزین به ویژگی Generator باشد.
- اینترفیس ISourceGenerator به همراه دو متد Initialize و Execute است که در صورت نیاز باید پیاده سازی شوند.

در متد Execute، به خاصیت context.Compilation دسترسی داریم. این خاصیت تمام اطلاعاتی را که کامپایلر از Solution جاری در اختیار دارد، به توسعه دهنده ارائه می‌دهد. برای نمونه پیاده سازی متد Execute تولید کننده‌ی کد مثال جاری، چنین شکلی را دارد:
    public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
    {
      // uncomment to debug the actual build of the target project
      // Debugger.Launch();
      var compilation = context.Compilation;
      var notifyInterface = compilation.GetTypeByMetadataName("System.ComponentModel.INotifyPropertyChanged");

      foreach (var syntaxTree in compilation.SyntaxTrees)
      {
        var semanticModel = compilation.GetSemanticModel(syntaxTree);
        var immutableHashSet = syntaxTree.GetRoot()
          .DescendantNodesAndSelf()
          .OfType<ClassDeclarationSyntax>()
          .Select(x => semanticModel.GetDeclaredSymbol(x))
          .OfType<ITypeSymbol>()
          .Where(x => x.Interfaces.Contains(notifyInterface))
          .ToImmutableHashSet();

        foreach (var typeSymbol in immutableHashSet)
        {
          var source = GeneratePropertyChanged(typeSymbol);
          context.AddSource($"{typeSymbol.Name}.Notify.cs", source);
        }
      }
    }
در اینجا با استفاده از context.Compilation به اطلاعات کامپایلر دسترسی پیدا کرده و سپس SyntaxTrees آن‌را یکی یکی، جهت یافتن کلاس‌ها و یا همان ClassDeclarationSyntax ها، پیمایش و بررسی می‌کنیم. سپس از بین این کلاس‌ها، کلاس‌هایی که INotifyPropertyChanged را پیاده سازی کرده باشند، انتخاب می‌کنیم که اطلاعات آن در پایان کار، به متد GeneratePropertyChanged جهت تولید مابقی کدهای partial class ارسال شده و کد تولیدی، به context اضافه می‌شود تا به نحو متداولی همانند سایر کدهای برنامه، به مجموعه کدهای مورد بررسی کامپایلر اضافه شود.

نکته‌ی مهم و جالب در اینجا این است که نیازی نیست تا قطعه کد جدید را به صورت SyntaxTrees در آورد و به کامپایلر اضافه کرد. می‌توان این قطعه کد را به نحو متداولی، به صورت یک قطعه رشته‌ی استاندارد #C، تولید و به کامپایلر با متد context.AddSource ارائه کرد که نمونه‌ای از آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
    private string GeneratePropertyChanged(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
      return $@"
using System.ComponentModel;

namespace {typeSymbol.ContainingNamespace}
{{
  partial class {typeSymbol.Name}
  {{
    {GenerateProperties(typeSymbol)}
    public event PropertyChangedEventHandler? PropertyChanged;
  }}
}}";
    }

    private static string GenerateProperties(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
      var sb = new StringBuilder();
      var suffix = "BackingField";

      foreach (var fieldSymbol in typeSymbol.GetMembers().OfType<IFieldSymbol>()
        .Where(x=>x.Name.EndsWith(suffix)))
      {
        var propertyName = fieldSymbol.Name[..^suffix.Length];
        sb.AppendLine($@"
    public {fieldSymbol.Type} {propertyName}
    {{
      get => {fieldSymbol.Name};
      set
      {{
        {fieldSymbol.Name} = value;
        PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(nameof({propertyName})));
      }}
    }}");
      }

      return sb.ToString();
    }
در اینجا در ابتدا بدنه‌ی کلاس partial تکمیل می‌شود. سپس خواص عمومی آن بر اساس فیلدهای خصوصی تعریف شده، تکمیل می‌شوند. در این مثال اگر یک فیلد خصوصی به عبارت BackingField ختم شود، به عنوان فیلدی که قرار است معادل کدهای INotifyPropertyChanged را داشته باشد، شناسایی می‌شود و به همراه کدهای تولید شده‌ی خودکار خواهد بود.

کدهای source generator ما همین مقدار بیش‌تر نیست. اکنون می‌خواهیم از آن در یک برنامه‌ی کنسول جدید (برای مثال به نام NotifyPropertyChangedGenerator.Demo) استفاده کنیم. برای اینکار نیاز است ارجاعی را به آن اضافه کنیم؛ اما این ارجاع، یک ارجاع متداول نیست و نیاز به ذکر چنین ویژگی خاصی وجود دارد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\NotifyPropertyChangedGenerator\NotifyPropertyChangedGenerator.csproj"
                      OutputItemType="Analyzer" ReferenceOutputAssembly="false"/>
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا میسر دهی پروژه‌ی تولید کننده‌ی کد، همانند سایر پروژه‌ها است؛ اما نوع آن باید آنالایزر معرفی شود. به همین جهت از خاصیت OutputItemType با مقدار Analyzer استفاده شده‌است. همچنین تنظیم ReferenceOutputAssembly به false به این معنا است که این اسمبلی ویژه، یک وابستگی و dependency واقعی پروژه‌ی جاری نیست و ما قرار نیست به صورت مستقیمی از کدهای آن استفاده کنیم.

برای آزمایش این تولید کننده‌ی کد، کلاس CarModel را به صورت زیر به پروژه‌ی کنسول آزمایشی اضافه می‌کنیم:
using System.ComponentModel;

namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Demo
{
  public partial class CarModel : INotifyPropertyChanged
  {
    private double SpeedKmPerHourBackingField;
    private int NumberOfDoorsBackingField;
    private string ModelBackingField = "";

    public void SpeedUp() => SpeedKmPerHour *= 1.1;
  }
}
این کلاس پیاده سازی کننده‌ی INotifyPropertyChanged است؛ اما به همراه هیچ خاصیت عمومی نیست. فقط به همراه یکسری فیلد خصوصی ختم شده‌ی به «BackingField» است که توسط تولید کننده‌ی کد شناسایی شده و اطلاعات آن‌ها تکمیل می‌شود. فقط باید دقت داشت که این کلاس حتما باید به صورت partial تعریف شود تا امکان تکمیل خودکار کدهای آن وجود داشته باشد.

یک نکته:   در این حالت هرچند برنامه بدون مشکل کامپایل و اجرا می‌شود، ممکن است خطوط قرمزی را در IDE خود مشاهده کنید که عنوان می‌کند این قطعه از کد قابل کامپایل نیست. اگر با چنین صحنه‌ای مواجه شدید، یکبار solution را بسته و مجددا باز کنید تا تولید کننده‌ی کد، به خوبی شناسایی شود. البته نگارش‌های جدیدتر Visual Studio و Rider به همراه قابلیت auto reload پروژه برای کار با تولید کننده‌‌های کد هستند و دیگر شاهد چنین صحنه‌هایی نیستیم و حتی اگر برای مثال فیلد جدیدی را به CarModel اضافه کنیم، نه فقط بلافاصله کدهای متناظر آن تولید می‌شوند، بلکه خواص عمومی تولید شده در Intellisense نیز قابل دسترسی هستند.


نحوه‌ی مشاهده‌ی کدهای خودکار تولید شده

اگر علاقمند باشید تا کدهای خودکار تولید شده را مشاهده کنید، در Visual Studio، در قسمت و درخت نمایشی dependencies پروژه، گره‌ای به نام Analyzers وجود دارد که در آن برای مثال نام NotifyPropertyChangedGenerator و ذیل آن، کلاس‌های تولید شده‌ی توسط آن، قابل مشاهده و دسترسی هستند و حتی قابل دیباگ نیز می‌باشند؛ یعنی می‌توان بر روی سطور مختلف آن، break-point قرار داد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SourceGeneratorTests.zip

معرفی تعدادی منبع تکمیلی
- برنامه Source generator playground
در اینجا تعدادی مثال را که توسط مایکروسافت توسعه یافته‌است، مشاهده می‌کنید که اتفاقا یکی از آن‌ها پیاده سازی تولید کننده‌ی کد اینترفیس INotifyPropertyChanged است. در این برنامه، خروجی کدهای تولیدی نیز به سادگی قابل مشاهده‌است.

- برنامه SharpLab
برای توسعه‌ی تولید کننده‌های کد، عموما نیاز است تا با Roslyn API آشنا بود. در این برنامه اگر از منوی بالای صفحه قسمت results، گزینه‌ی «syntax tree» را انتخاب کنید و سپس قسمتی از کد خود را انتخاب کنید، بلافاصله معادل Roslyn API آن، در سمت راست صفحه نمایش داده می‌شود.

- معرفی مجموعه‌ای از Source Generators
در اینجا می‌توان مجموعه‌ای از پروژه‌های سورس باز Source Generators را مشاهده و کدهای آن‌ها را مطالعه کنید و یا از آن‌ها در پروژه‌های خود استفاده نمائید.

- معرفی یک cookbook در مورد Source Generators
این cookbook توسط خود مایکروسافت تهیه شده‌است و جهت شروع به کار با این فناوری، بسیار مفید است.

- مجموعه مثال‌های Source generators از مایکروسافت
در اینجا می‌توانید مجموعه مثال‌هایی از Source generators را که توسط مایکروسافت تهیه شده‌است، مشاهده کنید. شرح و توضیحات تعدادی از آن‌ها را هم در اینجا مطالعه کنید.
مطالب
آشنایی با XSLT
XSLT در واقع یک StyleSheet یا یک راهنما در مورد تبدیل فایل‌های xml به انواع و یا ساختارهای دیگری چون فایل‌های html، فایل‌های متنی و ... است که توسط کنسرسیوم وب ارائه شده‌است. این فایل حاوی یک سری دستورالعمل برای برنامه‌های پردازشگر است که به آن‌ها می‌گوید چگونه این فایل را تبدیل کنند.

اساس کار XSLT
در تصویر زیر، فایل xml به همراه xslt، به تجزیه کننده یا تحلیل کننده داده میشوند. در این قسمت هر دو فایل منبع تحلیل شده و از روی فایل xml، درختی در حافظه تهیه می‌شود و از فایل xslt یک سری قوانین استخراج می‌شوند. بعد این دو محتوای جدید تولید شده، در اختیار XSL Processor قرار گرفته و از روی آن‌ها به ساخت درخت نتیجه (نوع درخواستی) در حافظه می‌رسد که در نهایت آن را به نام یک فایل مستند میکند.

توجه داشته باشید که xslt یک زبان برنامه نویسی نیست؛ ولی تعدادی دستورالعمل‌های مشابه و توابع داخلی در آن قرار گرفته است. در اینجا هنگام کار با نام گره‌ها، باید به بزرگی و کوچکی حروف توجه کنید.

پروژه نمونه
در این مقاله ما یک فایل xml داریم که قصد داریم آلبوم‌هایی را طبق ساختار زیر، در آن قرار دهیم و سپس بر اساس قوانین xslt آن را در قالب یک فایل html نشان دهیم. فایل‌های تمرینی این مقاله در این آدرس قابل دسترسی است.

ساختار فایل xml:
<Albums>
  <Album>
    <name>Modern Talking</name>
    <cover>http://album.com/a.jpg</cover>
    <Genres>
      <Genre>POP</Genre>
      <Genre>Jazz</Genre>
      <Genre>Classic</Genre>
    </Genres>
    <Description>
      this is a marvelous Album
    </Description>
    <price>
      25.99$
    </price>
  </Album>
</Albums>

ساختار فایل Html
در ابتدا فایل، برای معرفی فایل و رعایت قرارداد، فضای نام مربوطه را یا به شکل زیر
<xsl:stylesheet version="1.0"xmlns:xsl="http://www.w3.org/1999/XSL/Transform">
یا بدین شکل
<xsl:transform version="1.0" xmlns:xsl="http://www.w3.org/1999/XSL/Transform">
می‌نویسیم و سپس کل کدهای html را با تگ زیر محصور می‌کنیم:
<xsl:template match="/">
<html>
....
</html>
</xsl:template>
هر آدرسی که در match بنویسید، آدرس‌های دستورات داخلی در ادامه‌ی آن خواهند بود.

نمایش فیلدها
سپس در آن، کد html مورد نظر را وارد می‌کنیم و در میان این کدها، تگ‌های xslt را وارد می‌نماییم. کد زیر بخشی از صفحه هست که برای نمایش آلبوم‌ها استفاده می‌کنیم:
<div>
  <img src="" alt="image" />
  <h3>
    <xsl:value-of select="albums/album/name" />
  </h3>
  <h4>Artist Name 1</h4>
  <h5>POP</h5>
  <h6>25/5/2015</h6>
  <h7>this is description</h7>
  <div>
    <a href="#">More</a>
  </div>
</div>
تگ‌های xsl نشان دهنده دستورالعمل‌های این قالب هستند. این دستور وظیفه انتخاب یک آیتم و نمایش آن را دارد. در قسمت select، آدرس نام آلبوم را به صورت یک مسیر، از تگ والد به سمت پایین وارد کرده‌ایم. این دستور العمل با اولین گره که به آن برسد، نمایش می‌یابد ولی اگر بخواهیم کدهای بالا، به تعداد هر آیتم (آلبوم) تکرار شود، از دستور العمل حلقه استفاده می‌کنیم:
<xsl:for-each select="albums/album">
  <div>
    <img src="" alt="image" />
    <h3>
      <xsl:value-of select="name" />
    </h3>
    <h4>Artist Name 1</h4>
    <h5>POP</h5>
    <h6>25/5/2015</h6>
    <h7>this is description</h7>
    <div>
      <a href="#">More</a>
    </div>
  </div>
</xsl:for-each>
خطوط بالا، مرتبا گره‌های album را در گره Albums، یافته و همه تگ‌های داخلش را تکرار کرده و نام هر آلبوم را نیز چاپ می‌کند. موقعی که از حلقه استفاده می‌کنیم و مسیر گره والد در آن مشخص شده است، نیازی نیست که دیگر برای دریافت نام آلبوم، کل مسیر را ذکر کنید.

ایجاد ارتباط میان دو فایل XML و XSLT
برای اجرا و تست آن باید از طریق یک ابزار که توانایی تحلیل این دستورات را دارد، استفاده کنید. یکی از همین ابزارها، مرورگر شماست. برای اینکه به مرورگر ارتباط فایل xml و xsl را بفهمانیم، تکه کد زیر را در فایل xml جهت لینک شدن می‌نویسیم و سپس فایل xml را در مرورگر اجرا می‌کنیم:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?>
<?xml-stylesheet type="text/xsl" href="index.xslt"?>
الان تصویر بدین شکل نمایش داده می‌شود:



ساخت المان یا تگ
در ادامه بقیه فیلدها را تکمیل میکنیم. فیلد بعدی تصویر است که تصویر دیگر مانند متن، بین تگ‌ها قرار نمی‌گیرد و باید داخل attribute تگ تصویر درج شود. برای نمایش تصویر می‌توانیم به دو شکل عمل کنیم. کد را به صورت زیر بنویسیم:
<img src="{cover}" width="200px" height="200px">
  <xsl:value-of select="cover" />
</img>
یا اینکه المان مورد نظر را توسط xsl ایجاد کنیم:
<xsl:element name="img">
  <xsl:attribute name="src">
    <xsl:value-of select="cover"/>
  </xsl:attribute>
  <xsl:attribute name="width">
    200px
  </xsl:attribute>
  <xsl:attribute name="height">
    200px
  </xsl:attribute>
  <xsl:value-of select="cover"/>
</xsl:element>
حال با یکی از کدهای بالا، مرورگر را جهت تست اجرا می‌کنیم:


دستور العمل‌های بیشتر (مرتب سازی)
دستورات xslt فقط به چند تگ بالا خلاصه نمی‌شود؛ بلکه دستورات شرطی ،تعریف متغیرها، توابع داخلی جهت کار با اعداد، رشته‌ها و ... هم در آن وجود دارند. یکی از همین دستورات جذاب، مرتب سازی است. دستورالعل sort به ما اجازه می‌دهد تا بر اساس یک فیلد، داده‌ها را مرتب کنیم. با افزودن کد زیر بعد از دستور حلقه، لیست را بر اساس نام آلبوم مرتب می‌کنیم:
<xsl:for-each select="Albums/Album">
<xsl:sort select="name"/>

دستورات شرطی
حال تصمیم می‌گیریم که آلبوم‌های با قیمت بالاتر از 10 دلار را 2 دلار تخفیف دهیم. برای اینکار نیاز است تا با تگ if آشنا شویم:
<xsl:variable name="numprice" select="number(substring(price,1,string-length(price)-1))" />

<xsl:if test="$numprice>=10">
  <h4 >
    <span style='text-decoration:line-through'>
      <xsl:value-of select="price" />
    </span>
    <b>
      <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
    </b>
  </h4>
</xsl:if>
در اینجا کمی مثال را پیچیده‌تر و از چند عنصر جدید در آن استفاده کرده‌ایم. در خط اول یک متغیر با نام numprice تعریف کرده‌ایم. متغیرها بر دو نوعند: محلی یا عمومی. برای تعریف متغیر عمومی لازم است آن را در بالای سند، بعد از تگ template ایجاد کنید و متغیرهای محلی فقط در داخل همان تگی که تعریف کرده‌اید، اعتبار دارند. از آنجا که قیمت‌ها به صورت رشته‌ای هستند و در انتها هم حرف $ را دارند، بهتر است که قیمت را بدون $ به عدد تبدیل کنیم تا بتوانیم بعدا در شرط، به عنوان عدد، مقایسه و در صورت صحت شرط، دو عدد از آن کم کنیم. در اینجا ما از تابع substring برای جداسازی رشته و از تابع string-lentgh برای دریافت طول رشته و در نهایت از تابع number برای تبدیل رشته به عدد استفاده کردیم و آن‌را برای استفاده‌های بعدی، در متغیر ذخیره کردیم (برای آشنایی بیشتر با این توابع به این آدرس رجوع کنید). سپس تگ if را صدا زدیم و در صورتی که مقدار داخل متغیر (علامت متغیر، استفاده از عبارت $ قبل از نام آن است ) از 10 بیشتر یا برابر آن بود، دو واحد از آن کم می‌کنیم و روی قیمت قبلی خط می‌کشیم. نتیجه حاصله در تصویر زیر مشخص است:

در حال حاضر مشکلی که وجود دارد این است که ما برای قیمت‌های زیر 10 دلار هیچ شرطی نداریم و این دستور if کمی سطحی برخورد می‌کند و برای قیمت‌های زیر 10 دلار مجددا به یک if نیازمندیم. ولی دستور دیگری، مشابه دستور switch وجود دارد که استفاده از آن در شرایط دو شرط بالا مقرون به صرفه است. نام این دستور choose می‌باشد. خطوط بالا را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
<xsl:variable name="numprice" select="number(substring(price,1,string-length(price)-1))" />
<xsl:choose>
  <xsl:when test="$numprice>=10">
    <h4 >
      <span style='text-decoration:line-through;color:red'>
        <xsl:value-of select="price" />
      </span>
      <b>
        <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
      </b>
    </h4>
  </xsl:when>

  <xsl:otherwise>
    <b>
      <xsl:value-of select="$numprice" />$
    </b>
  </xsl:otherwise>
</xsl:choose>
شما می‌توانید به تعداد زیادی از تگ when برای اعمال دیگر شرط‌ها همانند دستور switch ...case استفاده کنید. در اینجا اگر قیمت‌ها زیر 10 دلار باشند، تغییری در قیمت ایجاد نکرده و خودش را نشان می‌دهیم. ولی اگر از 10 دلار به بالا باشد، قیمت‌ها دو دلار تخفیف می‌خورند. شکل زیر نتیجه حاصل از اضافه شدن کد بالاست:


استفاده از template ها
برای خلاصه سازی کار و جمع و جور کردن کدها می‌توان از template‌ها استفاده کرد. شما هم در ابتدا، یک قالب یا template را برای کل سند ایجاد کردید. حالا سعی ما این است که اینبار، قالب‌های کوچکتر و جرئی‌تر و اختصاصی‌تر ساخته و آن‌ها را در قالب اصلی صدا بزنیم. برای ساخت قالب به ریشه xsl:stylesheet رفته و یک template جدید را به شکل زیر ایجاد میکنیم:
<xsl:template match="DateOfRelease">

  <xsl:variable name="date" select="."/>
  <xsl:variable name="day" select="substring($date,1,2)"/>
  <xsl:variable name="month" select="number(substring($date,4,2))"/>
  <xsl:variable name="year" select="substring($date,7,4)"/>
  Release Date:

  <xsl:choose>
    <xsl:when test="$month = 1">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Jan/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 2">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Feb/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 3">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Mar/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 4">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Apr/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 5">
      <xsl:value-of select="$day"/>,May/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 6">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Jun/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>

    <xsl:when test="$month = 7">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Jul/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 8">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Aug/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 9">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Sep/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 10">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Oct/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 11">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Nov/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>

    <xsl:otherwise>
      <xsl:value-of select="$day"/>,Dec/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:otherwise>
  </xsl:choose>
</xsl:template>
در این قالب ما روی فیلد تاریخ کار میکنیم و قصد داریم تاریخ را در قالب نوشتاری دیگری درج کنیم. عبارت نقطه (.) در select خط اول به معنای گره جاری است. بعد از ساخت قالب جدید آن را در محل مورد نظر در قالب اصلی یا ریشه صدا می‌زنیم:
<xsl:for-each select="Albums/Album">
  <xsl:sort select="name"/>
  <div>
    <img src="{cover}" width="200px" height="200px">
      <xsl:value-of select="cover" />
    </img>
    <h3>
      <xsl:value-of select="name" />
    </h3>
    <h4>POP</h4>

    <xsl:variable name="numprice" select="number(substring(price,1,string-length(price)-1))" />
    <xsl:choose>
      <xsl:when test="$numprice>=10">
        <h4 >
          <span style='text-decoration:line-through;color:red'>
            <xsl:value-of select="price" />
          </span>
          <b>
            <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
          </b>
        </h4>
      </xsl:when>

      <xsl:otherwise>
        <h4 >
          <b>
            <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
          </b>
        </h4>
      </xsl:otherwise>
    </xsl:choose>
    <h4>
      <!-- محل صدا زدن قالب-->
      <xsl:apply-templates select="DateOfRelease"/>
    </h4>
    <h4>
      <xsl:value-of select="Description"/>
    </h4>
    <div>
      <a href="#">More</a>
    </div>
  </div>
</xsl:for-each>


فیلترسازی
یکی از خصوصیات دیگری که فایل XML داشت، فیلد ژانر موسیقی بود و قصد داریم با استفاده از فیلترسازی، تنها سبک خاصی مثل سبک پاپ را نمایش دهیم و موسیقی‌هایی را که خارج از این سبک هستند، از نتیجه حذف کنیم. به همین علت دستور for-each را به شکل زیر تغییر میدهیم:

<xsl:for-each select="Albums/Album[contains(Genres/Genre, 'POP')]">
دستور بالا میگوید که حلقه را آلبوم‌ها حرکت بده، به شرطی که در مسیر Genres/Genre مقداری برابر POP بیابی. حالا اگر بخواهیم این شرط را معکوس کنیم میتوانیم عبارت را به صورت زیر درج کنیم:
<xsl:for-each select="Albums/Album[not(contains(Genres/Genre, 'POP'))]">
برای شکیل شدن کار، بهتر است که نام سبک‌ها را در کنار تصویر هم درج کنیم. به همین علت دستور حلقه را مورد استفاده قرار می‌دهیم:
<xsl:for-each select="Genres/Genre">
<xsl:value-of select="."/>
<xsl:if test="position() != last()">
,
</xsl:if>
</xsl:for-each>
دستور بالا شامل دو تابع جدید هست که مقدار برگشتی آن‌ها اندیس گره فعلی و اندیس آخرین گره می‌باشد و در عبارت شرطی ما تعیین کرده‌ایم که بین هر سبکی که می‌نویسد، یک علامت جدا کننده , هم قرار گیرد؛ به جز آخرین گره که دیگر نیازی به علامت جدا کننده ندارد. تصویر زیر آلبوم هایی را نشان میدهد که در سبک پاپ قرار گرفته‌اند:


تبدیل xml و xsl در دات نت

string xmlfile = Application.StartupPath + "\\sampleXML.xml";

//بارگذاری فایل قوانین در حافظه
XslTransform xslt = new XslTransform();
xslt.Load("sample-stylesheet.xsl");

//XPath ایجاد یک سند جدید بر اساس استاندارد 
XPathDocument xpath = new XPathDocument(xmlfile);

//آماده سازی برای نوشتن فایل نهایی
XmlTextWriter xwriter = new XmlTextWriter(xmlfile + ".html", Encoding.UTF8);

//نوشتن فایل مقصد بر اساس قوانین مشخص شده
xslt.Transform(xpath, null, xwriter, null);
xwriter.Close();
در صورتی که فایل XSL نیازی به تگ‌هایی داشته باشد که در فایل xml نیست و خودتان قصد دارید که آن‌ها را از این طریق وارد کنید، می‌توانید خطوط زیر را به کد بالا اضافه کنید:
XsltArgumentList xslArgs = new XsltArgumentList();
xslArgs.AddParam("logo", "", logo);
xslArgs.AddParam("name", "", name); 
....
xslt.Transform(xpath, xslArgs, xwriter, null);

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
درخواست مستندات
دقیقا قصد همین است که کاربر جداول و فیلدها را ببیند و انتخاب کند، طبیعتا اکثر کاربران امکان نوشتن و فهمیدن دستورات SQL را ندارند، حال آنکه اگر کسی توانست که چه بهتر!
علت تولید فایل XML نیز این است که بتوان از آن در زبان‌های مختلف استفاده کرد، مثلا در Applicationهای تحت وب php یا mvc یا هر زبان دیگری ولی در اینجا فعلا قصد ایجاد گزارش با زبان سی شارپ و کتابخانه pdfreport  را داریم.
حالتی که نیز می‌فرمائید از یک سری متغیر در برنامه استفاده کنید نیز به ذهنم رسیده بود، که مثلا یه سری تنظیمات مربوط به گزارشات ایجاد کنیم تا کاربر بتواند قسمت‌های مختلف گزارش را با توجه به این تنظیمات تغییر دهد. مثلا در فوتر گزارش‌ها فلان متن نوشته شود، یا رنگ متون جداول فلان رنگ باشد.
ولی با استفاده از این روش می‌توانید شکل و قیافه گزارش را تغییر دهید نه اینکه یک گزارش جدید تهیه کنید و به برنامه اضافه نمایید.
هدف اصلی ساختن طراح گزارشی تقریبا شبیه به stimulsoft می‌باشد، که در پس زمینه هنگامی که شما اجزای گزارش را به روی صفحه drag&drop می‌کنید، در واقع در حال تهیه فایل کد سی شارپ آن می‌باشد، حال اینجا برای اینکه حالت کلی‌تری باشد از ساختار xml استفاده می‌کنیم تا بعدا هر کسی(برنامه نویس ها) با توجه به نیاز خود providerهایی را برای تفسیر این فایل xml بنویسند.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS
در مورد خالی بودن فایل لاگ گزینه stdoutLogFile
<aspNetCore stdoutLogEnabled="true" stdoutLogFile=".\logs\stdout" />
- اگر این مورد به مسیر logs\stdout\. تنظیم شده‌است، باید پوشه‌ی logs را در ریشه‌ی پروژه به صورت دستی ایجاد کنید؛ و گرنه IIS آن‌را به صورت خودکار ایجاد نخواهد کرد.
- کاربر App Pool برنامه (با نام پیش‌فرض «
IIS AppPool\DefaultAppPool») باید دسترسی نوشتن در این پوشه را داشته باشد؛ وگرنه فایل لاگی در آن ایجاد نخواهد شد.
- همچنین اگر با رعایت تمام این موارد، محتوای این فایل تولید شده باز هم خالی بود، یکبار IIS را ری‌استارت کنید. ممکن است IIS کار نوشتن در فایل لاگ را تمام نکرده باشد و با این کار مجبور به تکمیل و بستن فایل می‌شود.
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت چهارم - نوشتن اولین اسکریپت
دستوراتی که درون کنسول مینویسیم، تک خطی یا one-linear هستند؛ هر چند میتوان با زدن کلیدهای Shift + Enter دستورات چندخطی هم نوشت یا حتی با گذاشتن semicolon بعد از هر دستور میتوانیم دریک خط چندین دستور را پشت‌سر هم بنویسیم. اما برای نوشتن دستورات طولانی‌تر بهتر است دستورات را درون فایل‌های جدایی قرار دهیم و از VSCode یا PowerShell ISE (فقط در ویندوز) نیز برای نوشتن اسکریپت‌ها استفاده کرد. اسکریپت‌های PowerShell با پسوند ps1 و psm1 (برای نوشتن ماژول) هستند؛ هر چند چندین پسوند دیگر نیز برای فایل‌های PowerShell وجود دارند که در اینجا میتوانید لیست آنها را مشاهده کنید. درون یک فایل ps1 امکان نوشتن و ترکیب دستورات مختلف را داریم. همچنین میتوانیم از امکانات زبان سی‌شارپ هم استفاده کنیم؛ زیرا PowerShell در واقع اپلیکیشنی است که توسط NET Core. و با زبان #C نوشته شده‌است. در نتیجه میتوانیم بگوئیم زبان اسکریپتی که در PowerShell استفاده میشود، یک DSL برای زبان #C است. در PowerShell همه چیز یک آبجکت محسوب میشود. برای تست این مورد میتوانید درون کنسول PowerShell دستور زیر را وارد کنید:
PS> "" | Get-Member
دستور فوق یک لیست از تمامی توابع و پراپرتی‌های نوع System.String را نمایش خواهد داد:
   TypeName: System.String

Name                 MemberType            Definition
----                 ----------            ----------
Clone                Method                System.Object Clone(), System.Object ICloneable.Clone()
CompareTo            Method                int CompareTo(System.Object value), int CompareTo(strin…
Contains             Method                bool Contains(string value), bool Contains(string value…
CopyTo               Method                void CopyTo(int sourceIndex, char[] destination, int de…
EndsWith             Method                bool EndsWith(string value), bool EndsWith(string value…
EnumerateRunes       Method                System.Text.StringRuneEnumerator EnumerateRunes()
Equals               Method                bool Equals(System.Object obj), bool Equals(string valu…
GetEnumerator        Method                System.CharEnumerator GetEnumerator(), System.Collectio…
GetHashCode          Method                int GetHashCode(), int GetHashCode(System.StringCompari…
GetPinnableReference Method                System.Char&, System.Private.CoreLib, Version=6.0.0.0, …
GetType              Method                type GetType()
GetTypeCode          Method                System.TypeCode GetTypeCode(), System.TypeCode IConvert…
IndexOf              Method                int IndexOf(char value), int IndexOf(char value, int st…
IndexOfAny           Method                int IndexOfAny(char[] anyOf), int IndexOfAny(char[] any…
Insert               Method                string Insert(int startIndex, string value)
IsNormalized         Method                bool IsNormalized(), bool IsNormalized(System.Text.Norm…
LastIndexOf          Method                int LastIndexOf(string value, int startIndex), int Last…
LastIndexOfAny       Method                int LastIndexOfAny(char[] anyOf), int LastIndexOfAny(ch…
Normalize            Method                string Normalize(), string Normalize(System.Text.Normal…
PadLeft              Method                string PadLeft(int totalWidth), string PadLeft(int tota…
PadRight             Method                string PadRight(int totalWidth), string PadRight(int to…
Remove               Method                string Remove(int startIndex, int count), string Remove…
Replace              Method                string Replace(string oldValue, string newValue, bool i…
ReplaceLineEndings   Method                string ReplaceLineEndings(), string ReplaceLineEndings(…
Split                Method                string[] Split(char separator, System.StringSplitOption…
StartsWith           Method                bool StartsWith(string value), bool StartsWith(string v…
Substring            Method                string Substring(int startIndex), string Substring(int …
ToBoolean            Method                bool IConvertible.ToBoolean(System.IFormatProvider prov…
ToByte               Method                byte IConvertible.ToByte(System.IFormatProvider provide…
ToChar               Method                char IConvertible.ToChar(System.IFormatProvider provide…
ToCharArray          Method                char[] ToCharArray(), char[] ToCharArray(int startIndex…
ToDateTime           Method                datetime IConvertible.ToDateTime(System.IFormatProvider…
ToDecimal            Method                decimal IConvertible.ToDecimal(System.IFormatProvider p…
ToDouble             Method                double IConvertible.ToDouble(System.IFormatProvider pro…
ToInt16              Method                short IConvertible.ToInt16(System.IFormatProvider provi…
ToInt32              Method                int IConvertible.ToInt32(System.IFormatProvider provide…
ToInt64              Method                long IConvertible.ToInt64(System.IFormatProvider provid…
ToLower              Method                string ToLower(), string ToLower(cultureinfo culture)
ToLowerInvariant     Method                string ToLowerInvariant()
ToSByte              Method                sbyte IConvertible.ToSByte(System.IFormatProvider provi…
ToSingle             Method                float IConvertible.ToSingle(System.IFormatProvider prov…
ToString             Method                string ToString(), string ToString(System.IFormatProvid…
ToType               Method                System.Object IConvertible.ToType(type conversionType, …
ToUInt16             Method                ushort IConvertible.ToUInt16(System.IFormatProvider pro…
ToUInt32             Method                uint IConvertible.ToUInt32(System.IFormatProvider provi…
ToUInt64             Method                ulong IConvertible.ToUInt64(System.IFormatProvider prov…
ToUpper              Method                string ToUpper(), string ToUpper(cultureinfo culture)
ToUpperInvariant     Method                string ToUpperInvariant()
Trim                 Method                string Trim(), string Trim(char trimChar), string Trim(…
TrimEnd              Method                string TrimEnd(), string TrimEnd(char trimChar), string…
TrimStart            Method                string TrimStart(), string TrimStart(char trimChar), st…
TryCopyTo            Method                bool TryCopyTo(System.Span[char] destination)
Chars                ParameterizedProperty char Chars(int index) {get;}
Length               Property              int Length {get;}
در واقع میتوانیم بگوئیم هرچیزی در PowerShell یک آبجکت NET. است. در ادامه لیستی را از قابلیت‌های PowerShell به عنوان یک زبان اسکریپتی، بررسی خواهیم کرد.

تعریف متغیر
برای تعریف یک متغیر از علامت $ قبل از نام متغیر استفاده میکنیم. نوع متغیر نیز براساس مقداری که به آن انتساب داده میشود، تعیین خواهد شد: 
$stringVariable = "Hello World"
$letter = 'A'
$isEnabled = $false
$age = 33
$height = 76
$doubleVar = 54321.21
$singleVar = 76549.11
$longVar = 2382.22
$dateVar = "July 24, 1986"
$arrayVar = "A", "B", "C"
$hashtableVar = @{ Name = "Sirwan"; Age = 33; }
همچنین میتوانیم نوع متغیر را نیز به صورت صریح تعیین کنیم: 
[string]$stringVariable = "Hello World"
[char]$letter = 'A'
[bool]$isEnabled = $false
[int]$age = 33
[decimal]$height = 76
[double]$doubleVar = 54321.21
[single]$singleVar = 76549.11
[long]$longVar = 2382.22
[DateTime]$dateVar = "July 24, 1986"
[array]$arrayVar = "A", "B", "C"
[hashtable]$hashtableVar = @{ Name = "Sirwan"; Age = 33; }
لازم به ذکر است scope متغیرها در حالت پیش‌فرض به local تنظیم میشود. به این معنا که در جایی که تعریف میشوند، قابل دسترسی خواهند بود. قاعدتاً اگر متغیرها را در ابتدای اسکریپت تعریف کنید، میدان دید آن به صورت سراسری خواهد بود و در هرجایی از کد در دسترس خواهند بود. اما برای اینکه به صورت صریح یک متغیر را به صورت سراسری تعریف کنیم میتوانیم از کلمه‌کلیدی global بعد از تعیین نوع متغیر و قبل از علامت $ استفاده کنیم: 
$global:stringVariable = "Hello World"

// Or

[string]$global:stringVariable = "Hello World"

عبارات شرطی
همانند دیگر زبان‌های اسکریپتی، در PowerShell نیز قابلیت تعریف ساختارهای شرطی وجود دارد: 
$guess = 20
switch ($guess) {
    {$_ -eq 20} { Write-Host "You guessed right!" }
    {$_ -gt 20} { Write-Host "You guessed too high!" }
    {$_ -lt 20} { Write-Host "You guessed too low!" }
    default { Write-Host "You didn't guess a number!" }
}

$guess = 20
if ($guess -eq 20) { 
    Write-Host "You guessed right!" 
}
elseif ($guess -gt 20) { 
    Write-Host "You guessed too high!" 
}
elseif ($guess -lt 20) { 
    Write-Host "You guessed too low!" 
}
else { 
  Write-Host "You didn't guess a number!"
}
همانطور که مشاهده میکنید از یکسری اپراتور برای بررسی شرط‌ها استفاده شده است. در اینجا میتوانید لیست کامل آنها را مشاهده کنید. لازم به ذکر است که از PowerShell 7.0 به بعد نیز Ternary Operator اضافه شده است: 
$message = (Test-Path $path) ? "Path exists" : "Path not found"

حلقه‌ها
همچنین از حالت‌های مختلف loop نیز پشتیبانی میشود: 
[int]$num = 10
for ($i = 1; $i -le $num; $i++) {
    Write-Host "`n"

    for ($j = 1; $j -le $num; $j++) {
        Write-Host -NoNewline -ForegroundColor Green ($i * $j).ToString().PadLeft(6)
    }
}
Write-Host "`n`n"

[int]$counter = 1
while ($counter -le 10) {
    Write-Host "Hello World"
    $counter++
}

do {
    Write-Host "Hello World"
    $counter++
} while ($counter -le 10)

foreach ($i in 1..10) {
    Write-Host "Hello World"
}

$items = "Hello", "World"
$items | ForEach-Object {
    Write-Host $_
}

لازم به ذکر است برای ForEach-Object از % نیز میتوانید استفاده کنید. اما بطور کلی بهتر است تا حد امکان از aliaseها استفاده نکنید؛ زیرا خوانایی کد را مقداری سخت میکند. این مورد توسط خود VSCode هم هشدار داده میشود: 


آرایه‌ها
در PowerShell به صورت پیش‌فرض آرایه‌ها از نوع []System.Object در نظر گرفته میشوند. در اینجا نیز آرایه‌ها immutable هستند. چندین روش برای ایجاد آرایه وجود دارد. در ادامه یک آرایه خالی را تعریف کرده‌ایم: 
$array = @()
یک روش دیگر تعریف آرایه اینگونه است: 
$myArray = [Object[]]::new(10)
$byteArray = [Byte[]]::new(100)
$ipAddresses = [IPAddress[]]::new(5)

$mylist = [System.Collections.Generic.List[int]]::new()
از PowerShell 5.0 به بعد میتوانیم سینتکس namespaceها را با کمک using خلاصه‌تر بنویسیم:
using namespace System.Collections.Generic
$mylist = [List[int]]::new()
از range operator هم میتوانیم برای مقداردهی یک آرایه استفاده کرد: 
$numbers = 1..10
$alphabet = "a".."z"

foreach ($item in 1..10) {
    Write-Host "Hello World"
}
برای دسترسی به عناصر یک آرایه نیز میتوانیم از range operator استفاده کنیم: 
$numbers = 1..10

$numbers
Write-Output "".PadRight(10, "-")
$numbers[1..2 + 2..4]
همانطور که مشاهده میکنید از اپراتور + برای append کردن یک بازه از اعداد، به آرایه استفاده کرده‌ایم. دقت داشته باشید که با هر بار اضافه/حذف آیتم‌ها، یک آرایه جدید ساخته میشود. این مورد در آرایه‌هایی با سایز بزرگ میتواند مشکل کارآیی ایجاد کند. بنابراین اگر عملیات اضافه کردن و حذف کردن از یک آرایه را زیاد انجام میدهید، بهتر است از ArrayList استفاده کنید. تفاوت آن نیز این است که برخلاف آرایه‌های عادی، سایز ArrayList ثابت نیست. تعریف ArrayList نیز اینگونه است: 
$colours = [System.Collections.ArrayList]@("Red", "Green", "Blue")
$colours.Add("Yellow")
$colours.Remove("Red")
از دیگر کالکشن‌های NET. نیز میتوانید استفاده کنید؛ به عنوان مثال در مثال زیر از List برای اضافه کردن ده هزار آیتم استفاده کرده‌ایم:
using namespace System.Collections.Generic

$mylist = [List[int]]::new()
Measure-Command { 1..100000 | ForEach-Object { $mylist.Add($_) } }
Measure-Command { $mylist.Where({ $_ -gt 10000 }) }
Measure-Command { $mylist.Contains(10000) }
نکته: کد فوق در حالت استفاده از ArrayList مقداری کندتر است. دلیل آن نیز این است که ArrayList امکان اضافه کردن هر آبجکتی را به ما میدهد. در نتیجه موقع جستجو باید یکبار عملیات unboxing را برای تشخیص نوع درخواست شده انجام دهد.

Hashtable
ساختار دیگری که میتوانید استفاده کنید Hash Tableها هستند؛ از این ساختار برای ایجاد custom objects و همچنین پاس دادن پارامترها به یک command استفاده میشود:
$sensors = @{
    tempreture = "Temperature"
    humidity   = "Humidity"
    pressure   = "Pressure"
    light      = "Light"
    noise      = "Noise"
    co2        = "CO2"
    battery    = "Battery"
    min_temp   = "Min Temp"
    max_temp   = "Max Temp"
}
با دستور زیر میتوانید لیستی از Commandهایی که ورودی‌شان از نوع Hash table است را مشاهده کنید:
PS> Get-Command -ParameterType Hashtable


CommandType     Name                                               Version    Source
-----------     ----                                               -------    ------
Function        TabExpansion2                                                 
Cmdlet          Add-Member                                         7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          ConvertTo-Html                                     7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          Get-Job                                            7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Invoke-Command                                     7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Invoke-RestMethod                                  7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          Invoke-WebRequest                                  7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          New-Object                                         7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          New-PSRoleCapabilityFile                           7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          New-PSSession                                      7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Remove-Job                                         7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Select-Xml                                         7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          Set-PSReadLineOption                               2.1.0      PSReadLine
Cmdlet          Stop-Job                                           7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Wait-Job                                           7.2.7.500  Microsoft.Powe…

توابع
برای ایجاد توابع در PowerShell میتوانید از سینتکس زیر استفاده کنید:
function Write-HelloWorld {
    Write-Host "Hello World"
}
برای نامگذاری توابع بهتر است از قالب verb-noun استفاده کنید. برای قسمت verb نیز بهتر است از یکسری افعال تائیدشده (approved verbs) که مستندات مایکروسافت پیشنهاد میدهد استفاده کنید (+) در این زمینه VSCode در صورت انتخاب یک نام نامناسب به شما هشدار خواهد:

تفاوت بین Function و Cmdlet چیست؟
توابع و cmdletها عملاً از لحاظ کاربرد باهم تفاوتی ندارند. تنها تفاوت آنها در نحوه ساخت‌شان است. cmdletها با #C ساخته میشوند. به این معنا که یکسری DLL کامپایل شده هستند که در نهایت از آنها استفاده خواهیم کرد. اما توابع در PowerShell با کمک سینتکسی که اشاره شد ایجاد میشوند. توسط دستور زیر میتوانیم لیستی از توابعی را که درون سشن PowerShellمان بارگذاری شده‌اند، ببینیم: 
PS> Get-Command -CommandType Function

در PowerShell نیز توابع قابلیت دریافت ورودی را نیز دارند. در ساده‌ترین حالت میتوانیم از آرایه args$ استفاده کنیم؛ دقیقاً چیزی مشابه arguments در JavaScript است:
function Write-HelloWorld {
    Write-Host "First Argument: $($args[0])"
    Write-Host "Second Argument: $($args[1])"
    Write-Host "Third Argument: $($args[2])"
    Write-Host "Fourth Argument: $($args[3])"
}
به این حالت Positional Parameters گفته میشود. یک روش دیگر تعریف پارامتر استفاده از Named Parameters است:
function Write-HelloWorld(
    [string]$first,
    [string]$second,
    [string]$third,
    [string]$fourth
) {
    Write-Host "First Argument: $($first)"
    Write-Host "Second Argument: $($second)"
    Write-Host "Third Argument: $($third)"
    Write-Host "Fourth Argument: $($fourth)"
}

در قسمت بعد در مورد Advanced Functionها صحبت خواهیم کرد و اجزای دیگر توابع را بیشتر توضیح خواهیم داد.

یک نکته در مورد خروجی دستورات درون کنسول
در ویندوز میتوانیم خروجی کنسول را به Out-GridView پایپ کنیم که در واقع یک GUI برای نمایش دادن خروجی کنسول است. این کامند فقط در ویندوز قابل استفاده است:

یک نسخه cross-platform آن نیز که مناسب کنسول است تهیه شده که میتوانید از آن استفاده کنید: 
Get-Command -ParameterType Hashtable | Out-ConsoleGridview
با این خروجی:

البته به صورت پیش‌فرض نصب نیست و باید از طریق PowerShell Gallery آن را نصب کنید:

Install-Module -Name Microsoft.PowerShell.ConsoleGuiTools


نظرات مطالب
صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
در برگه‌ی  network، بررسی کنید که دقیقا چه اطلاعاتی با چه فرمتی و خصوصا چه Content-Type ای ارسال شدند. همین موارد را برای response هم بررسی کنید. اگر هدرهای accept و یا Content-Type اشتباه تنظیم شده باشند، ممکن است web api شما خروجی با فرمت xml تولید کند. یا حتی ممکن است خروجی خالی دریافت کرده باشید که به xml تفسیر شده. یا حتی اگر Content-Type خروجی تنظیم نشده باشد، ممکن است این خطای xml parsing error را دریافت کنید (حتی اگر خروجی JSON به نظر برسد).
مطالب
اهمیت ارائه‌ی برنامه‌های دات نت به صورت release

یکی از مواردی که بعضی از همکاران هنگام ارائه برنامه‌های خود رعایت نمی‌کنند، تفاوت قائل نشدن بین حالت release و debug در زمان کامپایل پروژه، برای ارائه نهایی است.
هنگام استفاده از حالت release ، گزینه‌های بهینه سازی کامپایلر فعال شده و همچنین debug symbols از اسمبلی نهایی تولید شده حذف می‌گردد (بنابراین حجم اسمبلی نهایی نیز کمتر خواهد شد). لازم به ذکر است در حالت release ، میزان مصرف حافظه برنامه تولید شده نیز کمتر از حالت debug خواهد بود. گاهی از اوقات سرعت اجرای این دو حالت تا چندین برابر در بعضی از الگوریتم‌ها می‌توانند متفاوت باشند.
مطابق مستندات موجود، وجود debug symbols هیچگونه تاثیری بر روی کارآیی یک برنامه دات نت ندارند.
لازم به ذکر است که عمده بهینه‌سازی‌ها در دات نت توسط JIT compiler صورت می‌گیرد (تا 99 درصد) و نه توسط کامپایلر زبان مورد استفاده (به همین جهت است که عده‌ای اعتقاد دارند در نهایت و هنگام اجرا تفاوتی مابین زبان‌های مختلف دات نت وجود نخواهد داشت). بر روی JIT compiler نیز می‌توان تاثیر گذاشت و نحوه عملکرد آنرا تغییر داد (حتی بر روی یک اسمبلی کامپایل شده). برای مثال یک فایل ini کنار اسمبلی پروژه خود ایجاد کنید (xyz.ini که در اینجا xyz.exe نام فایل اجرایی برنامه است). محتویات این فایل می‌تواند به صورت زیر باشد:

[.NET Framework Debugging Control]
GenerateTrackingInfo=1
AllowOptimize=0

در اینجا می‌توان بهینه سازی را فعال و غیر فعال کرد و یا مطابق تنظیمات فوق برنامه را جهت دیباگ آماده نمود. (این روش با اسمبلی‌های ASP.Net کار نمی‌کند)
در دات نت فریم ورک 2 ، TrackingInfo مربوط به JIT compiler همواره تولید خواهد شد اما می‌توان بر روی بهینه سازی نهایی به صورت فوق نیز تاثیرگذار بود.

نکته:
اگر می‌خواهید هنگام مشاهده گزارش خطا، شماره سطر مورد نظر نیز در کدهای شما گوشزد ‌شود فایلهای pdb - program database تولید شده را هم ارائه دهید. حال شاید بخواهید هم برنامه را در حالت release ارائه دهید و هم pdb آن تولید شود، در این حالت باید خط فرمان کامپایل برنامه، با سوئیچ debug:pdbonly/ اجرا شود.
این مورد را در قسمت خواص پروژه، گزینه build و با کلیک بر روی دکمه advanced نیز می‌توان تنظیم نمود. (حالت پیش فرض release در VS.Net است)

خلاصه‌ی کلام: لطفا هنگام ارائه نهایی، گزینه release را از بالای صفحه در VS.Net انتخاب کنید. با تشکر!