The collection type 'Newtonsoft.Json.Linq.JToken' is not supported
آشنایی با NHibernate - قسمت اول
در Fluent NHibernate کار تعریف نگاشتها با استفاده از کدهای strongly typed دات نتی صورت میگیرد که بلافاصله تحت کنترل کامپایلر هستند. همچنین مبحث Auto Mapping آن را میتوانید در قسمتهای بعد مطالعه کنید. امکان unit test نوشتن برای نگاشتهای این روش بدون حتی درج یک رکورد در دیتابیس میسر است که باز هم در طی چند قسمت به آن پرداخته شده. با توجه به اینکه در روش دوم تعریف نگاشتها، بلافاصله تحت نظر کامپایلر است امکان refactoring سادهتر آن نیز مهیا است.
در روش Fluent اگر علاقمند بودید که این فایلهای XML را هم مشاهده کنید به قسمت Mappings در Fluently.Configure خود، متد ExportTo را اضافه کنید.
Could not load file or assembly Newtonsoft.Json or one of its dependencies. The system cannot find the file specified.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?> <configuration> <!-- ... --> <runtime> <assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1"> <dependentAssembly> <assemblyIdentity name="Newtonsoft.Json" publicKeyToken="30ad4fe6b2a6aeed" culture="neutral" /> <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-6.0.0.0" newVersion="6.0.0.0" /> </dependentAssembly> </assemblyBinding> </runtime> </configuration>
به روز رسانی قسمت assembly redirects توسط NuGet
البته اگر بستهی جدیدی را توسط نیوگت نصب کنیم، این assembly redirects به صورت خودکار توسط آن اضافه خواهند شد اما ... گاهی ممکن است موارد قدیمی را به روز نکند یا موردی فراموش شوند یا حتی اگر اطلاعاتی را پیشتر از وب یافتهاید، دارای خطای تایپی باشند. برای یک چنین مواردی اگر با خطای Could not load file or assembly ابتدای بحث مواجه شدید، مراحل ذیل را طی کنید تا بتوانید قسمت assembly redirects را بازسازی کنید:
الف) به فایل config برنامه مراجعه کرده و کلا قسمت assemblyBinding آنرا حذف کنید.
ب) سپس دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت اجرا کنید:
PM> Get-Project -All | Add-BindingRedirect
12.استفاده از validation سمت کاربر
13.استفاده از validation سمت سرور
14.چک کردن scriptهای مورد استفاده سمت کاربر
یک MessageBox بهتر
موفق باشید!
EF Code First #2
در قسمت قبل با تنظیمات و قراردادهای ابتدایی EF Code first آشنا شدیم، هرچند این تنظیمات حجم کدنویسی ابتدایی راه اندازی سیستم را به شدت کاهش میدهند، اما کافی نیستند. در این قسمت نگاهی سطحی و مقدماتی خواهیم داشت بر امکانات مهیا جهت تنظیم ویژگیهای مدلهای برنامه در EF Code first.
تنظیمات EF Code first توسط اعمال متادیتای خواص
اغلب متادیتای مورد نیاز جهت اعمال تنظیمات EF Code first در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند. بنابراین اگر مدلهای خود را در اسمبلی و پروژه class library جداگانهای تعریف و نگهداری میکنید (مثلا به نام DomainClasses)، نیاز است ابتدا ارجاعی را به این اسمبلی به پروژه جاری اضافه نمائیم. همچنین تعدادی دیگر از متادیتای قابل استفاده در خود اسمبلی EntityFramework.dll قرار دارند. بنابراین در صورت نیاز باید ارجاعی را به این اسمبلی نیز اضافه نمود.
همان مثال قبل را در اینجا ادامه میدهیم. دو کلاس Blog و Post در آن تعریف شده (به این نوع کلاسها POCO – the Plain Old CLR Objects نیز گفته میشود)، به همراه کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است. ابتدا دیتابیس قبلی را دستی drop کنید. سپس در کلاس Blog، خاصیت public int Id را مثلا به public int MyTableKey تغییر دهید و پروژه را اجرا کنید. برنامه بلافاصله با خطای زیر متوقف میشود:
One or more validation errors were detected during model generation:
\tSystem.Data.Entity.Edm.EdmEntityType: : EntityType 'Blog' has no key defined.
زیرا EF Code first در این کلاس خاصیتی به نام Id یا BlogId را نیافتهاست و امکان تشکیل Primary key جدول را ندارد. برای رفع این مشکل تنها کافی است ویژگی Key را به این خاصیت اعمال کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }
همچنین تعدادی ویژگی دیگر مانند MaxLength و Required را نیز میتوان بر روی خواص کلاس اعمال کرد:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }
[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }
[Required]
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}
این ویژگیها دو مقصود مهم را برآورده میسازند:
الف) بر روی ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده تاثیر دارند:
CREATE TABLE [dbo].[Blogs](
[MyTableKey] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[Title] [nvarchar](100) NULL,
[AuthorName] [nvarchar](max) NOT NULL,
CONSTRAINT [PK_Blogs] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[MyTableKey] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]
همانطور که ملاحظه میکنید در اینجا طول فیلد Title به 100 تنظیم شده است و همچنین فیلد AuthorName اینبار NOT NULL است. به علاوه primary key نیز بر اساس ویژگی Key اعمالی تعیین شده است.
البته برای اجرای کدهای تغییر کرده مدل، فعلا بانک اطلاعاتی قبلی را دستی میتوان حذف کرد تا بتوان به ساختار جدید رسید. در مورد جزئیات مبحث DB Migration در قسمتهای بعدی مفصلا بحث خواهد شد.
ب) اعتبار سنجی اطلاعات پیش از ارسال کوئری به بانک اطلاعاتی
برای مثال اگر در حین تعریف وهلهای از کلاس Blog، خاصیت AuthorName مقدار دهی نگردد، پیش از اینکه رفت و برگشتی به بانک اطلاعاتی صورت گیرد، یک validation error را دریافت خواهیم کرد. یا برای مثال اگر طول اطلاعات خاصیت Title بیش از 100 حرف باشد نیز مجددا در حین ثبت اطلاعات، یک استثنای اعتبار سنجی را مشاهده خواهیم کرد. البته امکان تعریف پیغامهای خطای سفارشی نیز وجود دارد. برای این حالت تنها کافی است پارامتر ErrorMessage این ویژگیها را مقدار دهی کرد. برای مثال:
[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }
نکتهی مهمی که در اینجا وجود دارد، وجود یک اکوسیستم هماهنگ و سازگار است. این نوع اعتبار سنجی هم با EF Code first هماهنگ است و هم برای مثال در ASP.NET MVC به صورت خودکار جهت اعتبار سنجی سمت سرور و کلاینت یک مدل میتواند مورد استفاده قرار گیرد و مفاهیم و روشهای مورد استفاده در آن نیز یکی است.
تنظیمات EF Code first به کمک Fluent API
اگر علاقمند به استفاده از متادیتا، جهت تعریف قیود و ویژگیهای خواص کلاسهای مدل خود نیستید، روش دیگری نیز در EF Code first به نام Fluent API تدارک دیده شده است. در اینجا امکان تعریف همان ویژگیها توسط کدنویسی نیز وجود دارد، به علاوه اعمال قیود دیگری که توسط متادیتای مهیا قابل تعریف نیستند.
محل تعریف این قیود، کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است، میباشد و در اینجا، کار با تحریف متد OnModelCreating شروع میشود:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Entity<Blog>().HasKey(x => x.MyTableKey);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Title).HasMaxLength(100);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.AuthorName).IsRequired();
base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}
}
به کمک پارامتر modelBuilder، امکان دسترسی به متدهای تنظیم کننده ویژگیهای خواص یک مدل یا موجودیت وجود دارد. در اینجا چون میتوان متدها را به صورت یک زنجیره به هم متصل کرد و همچنین حاصل نهایی شبیه به جمله بندی انگلیسی است، به آن Fluent API یا API روان نیز گفته میشود.
البته در این حالت امکان تعریف ErrorMessage وجود ندارد و برای این منظور باید از همان data annotations استفاده کرد.
نحوه مدیریت صحیح تعاریف نگاشتها به کمک Fluent API
OnModelCreating محل مناسبی جهت تعریف حجم انبوهی از تنظیمات کلاسهای مختلف مدلهای برنامه نیست. در حد سه چهار سطر مشکلی ندارد اما اگر بیشتر شد بهتر است از روش زیر استفاده شود:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
namespace EF_Sample01
{
public class BlogConfig : EntityTypeConfiguration<Blog>
{
public BlogConfig()
{
this.Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
this.Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");
}
}
با ارث بری از کلاس EntityTypeConfiguration، میتوان به ازای هر کلاس مدل، تنظیمات را جداگانه انجام داد. به این ترتیب اصل SRP یا Single responsibility principle نقض نخواهد شد. سپس برای استفاده از این کلاسهای Config تک مسئولیتی به نحو زیر میتوان اقدام کرد:
protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new BlogConfig());
نحوه تنظیمات ابتدایی نگاشت کلاسها به بانک اطلاعاتی در EF Code first
الزامی ندارد که EF Code first حتما با یک بانک اطلاعاتی از نو تهیه شده بر اساس پیش فرضهای آن کار کند. در اینجا میتوان از بانکهای اطلاعاتی موجود نیز استفاده کرد. اما در این حالت نیاز خواهد بود تا مثلا نام جدولی خاص با کلاسی مفروض در برنامه، یا نام فیلدی خاص که مطابق استانداردهای نامگذاری خواص در سی شارپ تعریف نشده، با خاصیتی در یک کلاس تطابق داده شوند. برای مثال اینبار تعاریف کلاس Blog را به نحو زیر تغییر دهید:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample01.Models
{
[Table("tblBlogs")]
public class Blog
{
[Column("MyTableKey")]
public int Id { set; get; }
[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }
[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }
}
}
در اینجا فرض بر این است که نام جدول متناظر با کلاس Blog در بانک اطلاعاتی مثلا tblBlogs است و نام خاصیت Id در بانک اطلاعاتی مساوی فیلدی است به نام MyTableKey. چون نام خاصیت را مجددا به Id تغییر دادهایم، دیگر ضرورتی به ذکر ویژگی Key وجود نداشته است. برای تعریف این دو از ویژگیهای Table و Column جهت سفارشی سازی نامهای خواص و کلاس استفاده شده است.
یا اگر در کلاس خود خاصیتی محاسبه شده بر اساس سایر خواص، تعریف شده است و قصد نداریم آنرا به فیلدی در بانک اطلاعاتی نگاشت کنیم، میتوان از ویژگی NotMapped برای مزین سازی و تعریف آن کمک گرفت.
به علاوه اگر از نام پیش فرض کلید خارجی تشکیل شده خرسند نیستید میتوان به کمک ویژگی ForeignKey، نسبت به تعریف مقداری جدید مطابق تعاریف یک بانک اطلاعاتی موجود، اقدام کرد.
همچنین خاصیت دیگری به نام RowVersion در اینجا اضافه شده که با ویژگی TimeStamp مزین گردیده است. از این خاصیت ویژه برای بررسی مسایل همزمانی ثبت اطلاعات در EF استفاده میشود. به علاوه بانک اطلاعاتی میتواند به صورت خودکار آنرا در حین ثبت مقدار دهی کند.
تمام این تغییرات را به کمک Fluent API نیز میتوان انجام داد:
modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");
تبدیل پروژههای قدیمی EF به کلاسهای EF Code first به صورت خودکار
روش متداول کار با EF از روز اول آن، مهندسی معکوس خودکار اطلاعات یک بانک اطلاعاتی و تبدیل آن به یک فایل EDMX بوده است. هنوز هم میتوان از این روش در اینجا نیز بهره جست. برای مثال اگر قصد دارید یک پروژه قدیمی را تبدیل به نمونه جدید Code first کنید، یا یک بانک اطلاعاتی موجود را مهندسی معکوس کنید، بر روی پروژه در Solution explorer کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس از صفحه ظاهر شده، ADO.NET Entity data model را انتخاب کرده و در ادامه گزینه «Generate from database» را انتخاب کنید. این روال مرسوم کار با EF Database first است.
پس از اتمام کار به entity data model designer مراجعه کرده و بر روی صفحه کلیک راست نمائید. از منوی ظاهر شده گزینه «Add code generation item» را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده از لیست قالبهای موجود، گزینه «ADO.NET DbContext Generator» را انتخاب نمائید. این گزینه به صورت خودکار اطلاعات فایل EDMX قدیمی یا موجود شما را تبدیل به کلاسهای مدل Code first معادل به همراه کلاس DbContext معرف آنها خواهد کرد.
روش دیگری نیز برای انجام اینکار وجود دارد. نیاز است افزونهی به نام Entity Framework Power Tools را دریافت کنید. پس از نصب، از منوی Entity Framework آن گزینهی «Reverse Engineer Code First» را انتخاب نمائید. در اینجا میتوان مشخصات اتصال به بانک اطلاعاتی را تعریف و سپس نسبت به تولید خودکار کدهای مدلها و DbContext مرتبط اقدام کرد.
استراتژیهای مقدماتی تشکیل بانک اطلاعاتی در EF Code first
اگر مثال این سری را دنبال کرده باشید، مشاهده کردهاید که با اولین بار اجرای برنامه، یک بانک اطلاعاتی پیش فرض نیز تولید خواهد شد. یا اگر تعاریف ویژگیهای یک فیلد را تغییر دادیم، نیاز است تا بانک اطلاعاتی را دستی drop کرده و اجازه دهیم تا بانک اطلاعاتی جدیدی بر اساس تعاریف جدید مدلها تشکیل شود که ... هیچکدام از اینها بهینه نیستند.
در اینجا دو استراتژی مقدماتی را در حین آغاز یک برنامه میتوان تعریف کرد:
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>());
// or
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseAlways<Context>());
میتوان بانک اطلاعاتی را در صورت تغییر اطلاعات یک مدل به صورت خودکار drop کرده و نسبت به ایجاد نمونهای جدید اقدام کرد (DropCreateDatabaseIfModelChanges)؛ یا در حین آزمایش برنامه همیشه (DropCreateDatabaseAlways) با شروع برنامه، ابتدا باید بانک اطلاعاتی drop شده و سپس نمونه جدیدی تولید گردد.
محل فراخوانی این دستور هم باید در نقطه آغازین برنامه، پیش از وهله سازی اولین DbContext باشد. مثلا در برنامههای وب در متد Application_Start فایل global.asax.cs یا در برنامههای WPF در متد سازنده کلاس App میتوان بانک اطلاعاتی را آغاز نمود.
البته الزامی به استفاده از کلاسهای DropCreateDatabaseIfModelChanges یا DropCreateDatabaseAlways وجود ندارد. میتوان با پیاده سازی اینترفیس IDatabaseInitializer از نوع کلاس Context تعریف شده در برنامه، همان عملیات را شبیه سازی کرد یا سفارشی نمود:
public class MyInitializer : IDatabaseInitializer<Context>
{
public void InitializeDatabase(Context context)
{
if (context.Database.Exists() ||
context.Database.CompatibleWithModel(throwIfNoMetadata: false))
context.Database.Delete();
context.Database.Create();
}
}
سپس برای استفاده از این کلاس در ابتدای برنامه، خواهیم داشت:
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new MyInitializer());
نکته:
اگر از یک بانک اطلاعاتی موجود استفاده میکنید (محیط کاری) و نیازی به پیش فرضهای EF Code first ندارید و همچنین این بانک اطلاعاتی نیز نباید drop شود یا تغییر کند، میتوانید تمام این پیش فرضها را با دستور زیر غیرفعال کنید:
Database.SetInitializer<Context>(null);
بدیهی است این دستور نیز باید پیش از ایجاد اولین وهله از شیء DbContext فراخوانی شود.
همچنین باید درنظر داشت که در آخرین نگارشهای پایدار EF Code first، این موارد بهبود یافتهاند و مبحثی تحت عنوان DB Migration ایجاد شده است تا نیازی نباشد هربار بانک اطلاعاتی drop شود و تمام اطلاعات از دست برود. میتوان صرفا تغییرات کلاسها را به بانک اطلاعاتی اعمال کرد که به صورت جداگانه، در قسمتی مجزا بررسی خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به drop بانک اطلاعاتی نخواهد بود. به صورت پیش فرض در صورت از دست رفتن اطلاعات یک استثناء را سبب خواهد شد (که توسط برنامه نویس قابل تنظیم است) و در حالت خودکار یا دستی با تنظیمات ویژه قابل اعمال است.
تنظیم استراتژیهای آغاز بانک اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه
الزامی ندارد که حتما متد Database.SetInitializer را دستی فراخوانی کنیم. با اندکی تنظیم فایلهای app.config و یا web.config نیز میتوان نوع استراتژی مورد استفاده را تعیین کرد:
<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="MyNamespace.MyInitializerClass, MyAssembly" />
</appSettings>
<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="Disabled" />
</appSettings>
یکی از دو حالت فوق باید در قسمت appSettings فایل کانفیگ برنامه تنظیم شود. حالت دوم برای غیرفعال کردن پروسه آغاز بانک اطلاعاتی و اعمال تغییرات به آن، بکار میرود.
برای نمونه در مثال جاری، جهت استفاده از کلاس MyInitializer فوق، میتوان از تنظیم زیر نیز استفاده کرد:
<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType EF_Sample01.Context, EF_Sample01"
value="EF_Sample01.MyInitializer, EF_Sample01" />
</appSettings>
اجرای کدهای ویژه در حین تشکیل یک بانک اطلاعاتی جدید
امکان سفارشی سازی این آغاز کنندههای پیش فرض نیز وجود دارد. برای مثال:
public class MyCustomInitializer : DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>
{
protected override void Seed(Context context)
{
context.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
context.Database.ExecuteSqlCommand("CREATE INDEX IX_title ON tblBlogs (title)");
base.Seed(context);
}
}
در اینجا با ارث بری از کلاس DropCreateDatabaseIfModelChanges یک آغاز کننده سفارشی را تعریف کردهایم. سپس با تحریف متد Seed آن میتوان در حین آغاز یک بانک اطلاعاتی، تعدادی رکورد پیش فرض را به آن افزود. کار ذخیره سازی نهایی در متد base.Seed انجام میشود.
برای استفاده از آن اینبار در حین فراخوانی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer، از کلاس MyCustomInitializer استفاده خواهیم کرد.
و یا توسط متد context.Database.ExecuteSqlCommand میتوان دستورات SQL را مستقیما در اینجا اجرا کرد. عموما دستوراتی در اینجا مدنظر هستند که توسط ORMها پشتیبانی نمیشوند. برای مثال تغییر collation یک ستون یا افزودن یک ایندکس و مواردی از این دست.
سطح دسترسی مورد نیاز جهت فراخوانی متد Database.SetInitializer
استفاده از متدهای آغاز کننده بانک اطلاعاتی نیاز به سطح دسترسی بر روی بانک اطلاعاتی master را در SQL Server دارند (زیرا با انجام کوئری بر روی این بانک اطلاعاتی مشخص میشود، آیا بانک اطلاعاتی مورد نظر پیشتر تعریف شده است یا خیر). البته این مورد حین کار با SQL Server CE شاید اهمیتی نداشته باشد. بنابراین اگر کاربری که با آن به بانک اطلاعاتی متصل میشویم سطح دسترسی پایینی دارد نیاز است Persist Security Info=True را به رشته اتصالی اضافه کرد. البته این مورد را پس از انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی جهت امنیت بیشتر حذف کنید (یا به عبارتی در محیط کاری Persist Security Info=False باید باشد).
Server=(local);Database=yourDatabase;User ID=yourDBUser;Password=yourDBPassword;Trusted_Connection=False;Persist Security Info=True
تعیین Schema و کاربر فراخوان دستورات SQL
در EF Code first به صورت پیش فرض همه چیز بر مبنای کاربری با دسترسی مدیریتی یا dbo schema در اس کیوال سرور تنظیم شده است. اما اگر کاربر خاصی برای کار با دیتابیس تعریف گردد که در هاستهای اشتراکی بسیار مرسوم است، دیگر از دسترسی مدیریتی dbo خبری نخواهد بود. اینبار نام جداول ما بجای dbo.tableName مثلا someUser.tableName میباشند و عدم دقت به این نکته، اجرای برنامه را غیرممکن میسازد.
برای تغییر و تعیین صریح کاربر متصل شده به بانک اطلاعاتی اگر از متادیتا استفاده میکنید، روش زیر باید بکارگرفته شود:
[Table("tblBlogs", Schema="someUser")]
public class Blog
و یا در حالت بکارگیری Fluent API به نحو زیر قابل تنظیم است:
modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs", schemaName:"someUser");
برنامه نویس هم میتواند با استفاده از اینترفیسهای IHttpModule و IHttpHandler در درخواستها دخالت نماید.
public void Init(HttpApplication app) { app.BeginRequest += new EventHandler(OnBeginRequest); } public void Dispose(){ }
BeginRequest | این رویداد اولین رویدادی است که اجرا میشود، هر نوع عملی که میخواهید در ابتدای ارسال درخواست انجام دهید، باید در این قسمت قرار بگیرد؛ مثلا قرار دادن یک بنر بالای صفحه |
AuthenticateRequest | خود دانت از یک سیستم امنیتی توکار بهره مند است و اگر میخواهید در مورد آن خصوصی سازی انجام بدهید، این رویداد میتواند کمکتان کند |
AuthorizeRequest | بعد از رویداد بالا، این رویداد برای شناسایی انجام میشود. مثلا دسترسی ها؛ دسترسی به قسمت هایی خاصی از منابع به او داده شود و قسمت هایی بعضی از منابع از او گرفته شود. |
ResolveRequestCache | این رویداد برای کش کردن اطلاعات استفاده میشود. خود دانت تمامی این رویدادها را به صورت تو کار فراهم آورده است؛ ولی اگر باز خصوصی سازی خاصی مد نظر شماست میتوانید در این قسمتها، تغییراتی را اعمال کنید. مثلا ایجاد file caching به جای memory cache و ... |
AcquireRequestState | این قسمت برای مدیریت state میباشد مثلا مدیریت session ها |
PreRequestHandlerExecute | این رویداد قبل از httphandler اجرا میشود. |
PostRequestHandlerExecute | این رویداد بعد از httphandler اجرا میشود. |
ReleaseRequestState | این رویداد برای این صدا زده میشود که به شما بگوید عملیات درخواست پایان یافته است و باید stateهای ایجاد شده را release یا رها کنید. |
UpdateRequestCache | برای خصوصی سازی output cache بکار میرود. |
EndRequest | عملیات درخواست پایان یافته است. در صورتیکه قصد نوشتن دیباگری در طی تمامی عملیات دارید، میتواند به شما کمک کند. |
PreSendRequestHeaders | این رویداد قبل از ارسال طلاعات هدر هست. اگر قصد اضافه کردن اطلاعاتی به هدر دارید، این رویداد را به کار ببرید. |
PreSendRequestContent | این رویداد موقعی صدا زده میشود که متد response.flush فراخوانی شود.، اگر میخواهید به محتوا چیزی اضافه کنید، از اینجا کمک بگیرید. |
Error | این رویداد موقعی رخ میدهد که یک استثنای مدیریت نشده رخ بدهد. برای نوشتن سیستم خطایابی خصوصی از این قسمت عمل کنید. |
Disposed | این رویداد موقعی صدا زده میشود که درخواست، بنا به هر دلیلی پایان یافته است. برای عملیات پاکسازی و .. میشود از آن استفاده کرد. مثلا یک جور rollback برای کارهای انجام گرفته. |
کد زیر را در نظر بگیرید:
public class UrlPath : IHttpModule { public void Init(HttpApplication app) { app.BeginRequest+=new EventHandler(_BeginRequest); app.EndRequest+=new EventHandler(_EndRequest); } public void Dispose() { } void _BeginRequest(object sender, EventArgs e) { HttpApplication app = (HttpApplication) sender; app.Context.Items["start"] = DateTime.Now; if (app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Contains("tours_list.aspx")) { app.Context.RewritePath(app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Replace("tours_list.aspx","tours_cat.aspx")); } } void _EndRequest(object sender, EventArgs e) { HttpApplication app = (HttpApplication)sender; string log = (DateTime.Now - DateTime.Parse(app.Context.Items["start"].ToString())).ToString(); Debugger.Log(0,"duration","request took " + log+Environment.NewLine); } }
<httpModules> <add name="UrlPath" type="UrlPath"/> </httpModules>
<system.webServer> <modules> <add name="UrlRewrite" type="UrlRewrite"/> </modules> </system.webServer>
<validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
HTTP Error 500.22 - Internal Server Error
- با نصب و اجرای Visual Studio 2013 Express for Web یا Visual Studio 2013 شروع کنید.
- یک پروژه جدید بسازید (از صفحه شروع یا منوی فایل)
- گزینه #Visual C و سپس ASP.NET Web Application را انتخاب کنید. نام پروژه را به "WebFormsIdentity" تغییر داده و OK کنید.
- در دیالوگ جدید ASP.NET گزینه Empty را انتخاب کنید.
دقت کنید که دکمه Change Authentication غیرفعال است و هیچ پشتیبانی ای برای احراز هویت در این قالب پروژه وجود ندارد.
افزودن پکیجهای ASP.NET Identity به پروژه
دقت کنید که نصب کردن این پکیج وابستگیها را نیز بصورت خودکار نصب میکند: Entity Framework و ASP.NET Idenity Core.
افزودن فرمهای وب لازم برای ثبت نام کاربران
در دیالوگ باز شده نام فرم را به Register تغییر داده و تایید کنید.
فایل ایجاد شده جدید را باز کرده و کد Markup آن را با قطعه کد زیر جایگزین کنید.
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Register.aspx.cs" Inherits="WebFormsIdentity.Register" %> <!DOCTYPE html> <html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml"> <head runat="server"> <title></title> </head> <body style=" <form id="form1" runat="server"> <div> <h4 style="Register a new user</h4> <hr /> <p> <asp:Literal runat="server" ID="StatusMessage" /> </p> <div style="margin-bottom:10px"> <asp:Label runat="server" AssociatedControlID="UserName">User name</asp:Label> <div> <asp:TextBox runat="server" ID="UserName" /> </div> </div> <div style="margin-bottom:10px"> <asp:Label runat="server" AssociatedControlID="Password">Password</asp:Label> <div> <asp:TextBox runat="server" ID="Password" TextMode="Password" /> </div> </div> <div style="margin-bottom:10px"> <asp:Label runat="server" AssociatedControlID="ConfirmPassword">Confirm password</asp:Label> <div> <asp:TextBox runat="server" ID="ConfirmPassword" TextMode="Password" /> </div> </div> <div> <div> <asp:Button runat="server" OnClick="CreateUser_Click" Text="Register" /> </div> </div> </div> </form> </body> </html>
این تنها یک نسخه ساده شده Register.aspx است که از چند فیلد فرم و دکمه ای برای ارسال آنها به سرور استفاده میکند.
فایل کد این فرم را باز کرده و محتویات آن را با قطعه کد زیر جایگزین کنید.
using Microsoft.AspNet.Identity; using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework; using System; using System.Linq; namespace WebFormsIdentity { public partial class Register : System.Web.UI.Page { protected void CreateUser_Click(object sender, EventArgs e) { // Default UserStore constructor uses the default connection string named: DefaultConnection var userStore = new UserStore<IdentityUser>(); var manager = new UserManager<IdentityUser>(userStore); var user = new IdentityUser() { UserName = UserName.Text }; IdentityResult result = manager.Create(user, Password.Text); if (result.Succeeded) { StatusMessage.Text = string.Format("User {0} was created successfully!", user.UserName); } else { StatusMessage.Text = result.Errors.FirstOrDefault(); } } } }
کد این فرم نیز نسخه ای ساده شده است. فایلی که بصورت خودکار توسط VS برای شما ایجاد میشود متفاوت است.
کلاس IdentityUser پیاده سازی پیش فرض EntityFramework از قرارداد IUser است. قرارداد IUser تعریفات حداقلی یک کاربر در ASP.NET Identity Core را در بر میگیرد.
کلاس UserStore پیاده سازی پیش فرض EF از یک فروشگاه کاربر (user store) است. این کلاس چند قرارداد اساسی ASP.NET Identity Core را پیاده سازی میکند: IUserStore, IUserLoginStore, IUserClaimStore و IUserRoleStore.
کلاس UserManager دسترسی به APIهای مربوط به کاربران را فراهم میکند. این کلاس تمامی تغییرات را بصورت خودکار در UserStore ذخیره میکند.
کلاس IdentityResult نتیجه یک عملیات هویتی را معرفی میکند (identity operations).
پوشه App_Data را به پروژه خود اضافه کنید.
فایل Web.config پروژه را باز کنید و رشته اتصال جدیدی برای دیتابیس اطلاعات کاربران اضافه کنید. این دیتابیس در زمان اجرا (runtime) بصورت خودکار توسط EF ساخته میشود. این رشته اتصال شبیه به رشته اتصالی است که هنگام ایجاد پروژه بصورت خودکار برای شما تنظیم میشود.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?> <!-- For more information on how to configure your ASP.NET application, please visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=169433 --> <configuration> <configSections> <!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 --> <section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=6.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" requirePermission="false" /> </configSections> <connectionStrings> <add name="DefaultConnection" connectionString="Data Source=(LocalDb)\v11.0;AttachDbFilename=|DataDirectory|\WebFormsIdentity.mdf;Initial Catalog=WebFormsIdentity;Integrated Security=True" providerName="System.Data.SqlClient" /> </connectionStrings> <system.web> <compilation debug="true" targetFramework="4.5" /> <httpRuntime targetFramework="4.5" /> </system.web> <entityFramework> <defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.LocalDbConnectionFactory, EntityFramework"> <parameters> <parameter value="v11.0" /> </parameters> </defaultConnectionFactory> <providers> <provider invariantName="System.Data.SqlClient" type="System.Data.Entity.SqlServer.SqlProviderServices, EntityFramework.SqlServer" /> </providers> </entityFramework> </configuration>
همانطور که مشاهده میکنید نام این رشته اتصال DefaultConnection است.
روی فایل Register.aspx کلیک راست کنید و گزینه Set As Start Page را انتخاب کنید. اپلیکیشن خود را با کلیدهای ترکیبی Ctrl + F5 اجرا کنید که تمام پروژه را کامپایل نیز خواهد کرد. یک نام کاربری و کلمه عبور وارد کنید و روی Register کلیک کنید.
ASP.NET Identity از اعتبارسنجی نیز پشتیبانی میکند، مثلا در این مرحله میتوانید از اعتبارسنج هایی که توسط ASP.NET Identity Core عرضه میشوند برای کنترل رفتار فیلدهای نام کاربری و کلمه عبور استفاده کنید. اعتبارسنج پیش فرض کاربران (User) که UserValidator نام دارد خاصیتی با نام AllowOnlyAlphanumericUserNames دارد که مقدار پیش فرضش هم true است. اعتبارسنج پیش فرض کلمه عبور (MinimumLengthValidator) اطمینان حاصل میکند که کلمه عبور حداقل 6 کاراکتر باشد. این اعتبارسنجها بصورت propertyها در کلاس UserManager تعریف شده اند و میتوانید آنها را overwrite کنید و اعتبارسنجی سفارشی خود را پیاده کنید. از آنجا که الگوی دیتابیس سیستم عضویت توسط Entity Framework مدیریت میشود، روی الگوی دیتابیس کنترل کامل دارید، پس از Data Annotations نیز میتوانید استفاده کنید.
تایید دیتابیس LocalDbIdentity که توسط EF ساخته میشود
گره (DefaultConnection (WebFormsIdentity و سپس Tables را باز کنید. روی جدول AspNetUsers کلیک راست کرده و Show Table Data را انتخاب کنید.
پیکربندی اپلیکیشن برای استفاده از احراز هویت OWIN
نصب پکیجهای احراز هویت روی پروژه
به دنبال پکیجی با نام Microsoft.Owin.Host.SystemWeb بگردید و آن را نیز نصب کنید.
پکیج Microsoft.Aspnet.Identity.Owin حاوی یک سری کلاس Owin Extension است و امکان مدیریت و پیکربندی OWIN Authentication در پکیجهای ASP.NET Identity Core را فراهم میکند.
پکیج Microsoft.Owin.Host.SystemWeb حاوی یک سرور OWIN است که اجرای اپلیکیشنهای مبتنی بر OWIN را روی IIS و با استفاده از ASP.NET Request Pipeline ممکن میسازد. برای اطلاعات بیشتر به OWIN Middleware in the IIS integrated pipeline مراجعه کنید.
افزودن کلاسهای پیکربندی Startup و Authentication
فایل Startup.cs را باز کنید و قطعه کد زیر را با محتویات آن جایگزین کنید تا احراز هویت OWIN Cookie Authentication پیکربندی شود.
using Microsoft.AspNet.Identity; using Microsoft.Owin; using Microsoft.Owin.Security.Cookies; using Owin; [assembly: OwinStartup(typeof(WebFormsIdentity.Startup))] namespace WebFormsIdentity { public class Startup { public void Configuration(IAppBuilder app) { // For more information on how to configure your application, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=316888 app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions { AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie, LoginPath = new PathString("/Login") }); } } }
این کلاس حاوی خاصیت OwinAttribute است که کلاس راه انداز OWIN را نشانه گذاری میکند. هر اپلیکیشن OWIN یک کلاس راه انداز (startup) دارد که توسط آن میتوانید کامپوننتهای application pipeline را مشخص کنید. برای اطلاعات بیشتر درباره این مدل، به OWIN Startup Class Detection مراجعه فرمایید.
افزودن فرمهای وب برای ثبت نام و ورود کاربران
using Microsoft.AspNet.Identity; using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework; using Microsoft.Owin.Security; using System; using System.Linq; using System.Web; namespace WebFormsIdentity { public partial class Register : System.Web.UI.Page { protected void CreateUser_Click(object sender, EventArgs e) { // Default UserStore constructor uses the default connection string named: DefaultConnection var userStore = new UserStore<IdentityUser>(); var manager = new UserManager<IdentityUser>(userStore); var user = new IdentityUser() { UserName = UserName.Text }; IdentityResult result = manager.Create(user, Password.Text); if (result.Succeeded) { var authenticationManager = HttpContext.Current.GetOwinContext().Authentication; var userIdentity = manager.CreateIdentity(user, DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie); authenticationManager.SignIn(new AuthenticationProperties() { }, userIdentity); Response.Redirect("~/Login.aspx"); } else { StatusMessage.Text = result.Errors.FirstOrDefault(); } } } }
فایل Login.aspx را باز کنید و کد Markup آن را مانند قطعه کد زیر تغییر دهید.
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Login.aspx.cs" Inherits="WebFormsIdentity.Login" %> <!DOCTYPE html> <html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml"> <head runat="server"> <title></title> </head> <body style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: small"> <form id="form1" runat="server"> <div> <h4 style="font-size: medium">Log In</h4> <hr /> <asp:PlaceHolder runat="server" ID="LoginStatus" Visible="false"> <p> <asp:Literal runat="server" ID="StatusText" /> </p> </asp:PlaceHolder> <asp:PlaceHolder runat="server" ID="LoginForm" Visible="false"> <div style="margin-bottom: 10px"> <asp:Label runat="server" AssociatedControlID="UserName">User name</asp:Label> <div> <asp:TextBox runat="server" ID="UserName" /> </div> </div> <div style="margin-bottom: 10px"> <asp:Label runat="server" AssociatedControlID="Password">Password</asp:Label> <div> <asp:TextBox runat="server" ID="Password" TextMode="Password" /> </div> </div> <div style="margin-bottom: 10px"> <div> <asp:Button runat="server" OnClick="SignIn" Text="Log in" /> </div> </div> </asp:PlaceHolder> <asp:PlaceHolder runat="server" ID="LogoutButton" Visible="false"> <div> <div> <asp:Button runat="server" OnClick="SignOut" Text="Log out" /> </div> </div> </asp:PlaceHolder> </div> </form> </body> </html>
محتوای فایل Login.aspx.cs را نیز مانند لیست زیر تغییر دهید.
using Microsoft.AspNet.Identity; using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework; using Microsoft.Owin.Security; using System; using System.Web; using System.Web.UI.WebControls; namespace WebFormsIdentity { public partial class Login : System.Web.UI.Page { protected void Page_Load(object sender, EventArgs e) { if (!IsPostBack) { if (User.Identity.IsAuthenticated) { StatusText.Text = string.Format("Hello {0}!", User.Identity.GetUserName()); LoginStatus.Visible = true; LogoutButton.Visible = true; } else { LoginForm.Visible = true; } } } protected void SignIn(object sender, EventArgs e) { var userStore = new UserStore<IdentityUser>(); var userManager = new UserManager<IdentityUser>(userStore); var user = userManager.Find(UserName.Text, Password.Text); if (user != null) { var authenticationManager = HttpContext.Current.GetOwinContext().Authentication; var userIdentity = userManager.CreateIdentity(user, DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie); authenticationManager.SignIn(new AuthenticationProperties() { IsPersistent = false }, userIdentity); Response.Redirect("~/Login.aspx"); } else { StatusText.Text = "Invalid username or password."; LoginStatus.Visible = true; } } protected void SignOut(object sender, EventArgs e) { var authenticationManager = HttpContext.Current.GetOwinContext().Authentication; authenticationManager.SignOut(); Response.Redirect("~/Login.aspx"); } } }
- متد Page_Load حالا وضعیت کاربر جاری را بررسی میکند و بر اساس وضعیت Context.User.Identity.IsAuthenticated تصمیم گیری میکند.
- متد SignIn
- پروژه را با Ctrl + F5 اجرا کنید و کاربر جدیدی بسازید. پس از وارد کردن نام کاربری و کلمه عبور و کلیک کردن دکمه Register باید بصورت خودکار به سایت وارد شوید و نام خود را مشاهده کنید.
- همانطور که مشاهده میکنید در این مرحله حساب کاربری جدید ایجاد شده و به سایت وارد شده اید. روی Log out کلیک کنید تا از سایت خارج شوید. پس از آن باید به صفحه ورود هدایت شوید.
- حالا یک نام کاربری یا کلمه عبور نامعتبر وارد کنید و روی Log in کلیک کنید.
1- نیاز به تواناییهای موجود در برنامههای Desktop را دارید اما همچنین نیاز است تا آنها را تحت وب نیز ارائه دهید.
یکی از دلایل اقبال به برنامههای تحت وب در سازمانها عدم نیاز به نصب آنها و توزیع هر چه سادهتر اینگونه برنامهها در شبکه است. تنها کافی است چند فایل را بر روی سرور به روز رسانی کنید و پس از آن تمام کلاینتها از آخرین نگارش برنامه شما بهرهمند خواهند شد (+). توزیع برنامههای سیلورلایت نیز به همین منوال است. علاوه بر آن استفاده از فناورهایی مانند MEF امکان ماژولار ساختن برنامه و دریافت آخرین ماژولهای تهیه شده (فایلهای XAP مجزای از برنامه به صورت افزونه) را بر اساس انتخاب و سطح دسترسی کاربر نیز میسر میسازد.
2- نیاز است تا یک برنامهی گرافیکی تمام عیار را تحت وب ارائه دهید.
تواناییهای XAML به همراه یکی از زبانهای دات نت جهت خلق جلوههای بصری، پویانمایی و گرافیکی بسیار بسیار فراتر از کتابخانههای جاوا اسکریپتی موجود هستند و نکتهی مهم آنها هم این است که لازم نیست حتما یک متخصص مثلا جاوا اسکریپت باشید تا بتوانید برای مثال پویانمایی را ارائه دهید. امکان استفاده از انواع و اقسام قلمها و قرار دادن آنها در برنامه، امکان استفاده از گرافیک برداری و غیره را نیز لحاظ کنید.
3- برنامهی شما نیاز است تا از طریق وب توزیع شود اما نیاز به سطح دسترسی بیشتری نسبت به یک برنامهی وب معمولی دارد.
تمام برنامههای توزیع شده از طریق مرورگرها محدود به سطوح دسترسی آنها نیز هستند. اما امکان نصب خارج از مرورگر برنامههای سیلورلایت نیز وجود دارد. در این حالت میتوان در صورت نیاز و همچنین تائید صریح کاربر، به سطوح دسترسی بیشتری دست یافت. برای مثال دسترسی به اسکنر در یک برنامهی وب متداول بیمعنا است. اما سیلورلایت 4 در حالت اجرای در خارج از مرورگر امکان تعامل با اشیاء COM را نیز دارد.
4- برنامهی وب شما نیاز است تا مدت زمان زیادی فعال باقی بماند.
یک برنامه دریافت ایمیل یا یک برنامه مونیتورینگ را در نظر بگیرید. اینگونه برنامهها باید مرتبا بدون نیاز به دخالت کاربر، فعال باقی بمانند و با سرور ارتباط داشته باشند. نوشتن اینگونه برنامهها با HTML و جاوا اسکریپت و فناوریهای مشابه واقعا مشکل بوده و نیاز به دانش فنی بالایی دارند. اما این مساله و حیات یک برنامه سیلورلایت تا زمانیکه مرورگر بسته نشده است جزو خواص اولیه اینگونه برنامهها است.
5- از مشکلات مدیریت حالت در برنامههای متداول وب به تنگ آمدهاید.
اگر برای مثال برنامه نویس ASP.NET باشید حتما با مباحث State management آشنایی دارید (از سشن و کوکی گرفته تا ViewState (ایی که همه به نحوی قصد کوچک کردن آنرا دارند!) و غیره). تمام اینها هم برای این است که بتوان تجربهی کاری برنامههای دسکتاپ را در محیط مرورگرها شبیه سازی کرد. این مشکلات در سیلورلایت حل شده است. یک برنامهی سیلورلایت State full است نه Stateless . همچنین اگر از حافظهای هم استفاده میکند این مورد در سمت کاربر است و نه سمت سرور و نه منقضی شدن زود هنگام سشنها و صدها ترفند برای مقیاس پذیری همین مسالهی بسیار کوچک با تعداد کاربران بالا در برنامههای متداول وب.
به عبارتی تصور کنید که برنامهی دسکتاپ سالهای قبل شما هم اکنون داخل مرورگر دارد اجرا میشود و چیزی به نام وب سرور وجود ندارد که پس از نمایش صفحهی وب شما، کلیهی اشیاء مرتبط با آنرا در سمت سرور تخریب کند چون باید پاسخگوی کاربران همزمان بیشماری باشد و منابع سرور هم محدود است. (سیلورلایت یک فناوری سمت کاربر است. بنابراین وب سرور صرفا نقش توزیع آنرا به عهده دارد یا حداکثر ارائهی یک وب سرویس جهت تعاملات بعدی مانند کار با بانک اطلاعاتی)
6- نیاز دارید تا برنامهی وب شما تحت تمام مرورگرها به یک شکل به نظر برسد و همچنین رفتار یکسانی هم داشته باشد.
هیچ وقت روزی را فراموش نمیکنم که حین پرداخت الکترونیکی بانک XYZ به کمک مرورگر فایرفاکس، دکمهی پرداخت در مرحلهی آخر، کار نمیکرد! هر چقدر روی آن کلیک میکردم اتفاقی نمیافتاد! تراکنش برگشت خورد و همین خرید ساده با مرورگر IE به سادگی انجام شد.
با سیلورلایت این مشکلات را نخواهید داشت زیرا کار نمایش برنامه شما توسط افزونهی مربوطه صورت میگیرد و این افزونه مستقل است از نوع مرورگر شما.
7- نیاز است برنامهی وب شما در حالت آفلاین هم کار کند.
برنامههای سیلورلایت تنها زمانیکه نیاز به دریافت یا ثبت اطلاعاتی از سرور داشته باشند، باید آنلاین باشند. همچنین این برنامهها دسترسی به مفهوم جدیدی به نام Isolated Storage دارند که در آن میتوان اطلاعات را به ازای هر کاربر آن هم با ضریب امنیتی بالا بر روی هارد شخص ذخیره کرد و زمان آنلاین شدن برنامه آنها را به سرور انتقال داد.
8- برنامه وب شما نیاز است تا با فایلهای مالتی مدیا تعامل داشته و آنها را پخش کند.
حتی تگ Video در HTML5 نیز به پای تواناییهای مالتی مدیا در Silverlight مانند smooth streaming, multicasting, editing, video brushes نمیرسد. برای مثال با استفاده از video brushes میتوان یک فایل ویدیویی در حال پخش را بر روی یک وجه یک شیء در حال پویانمایی نقاشی و نمایش داد.
9- نیاز به پشتیبانی از multi-touch در برنامهی وب شما وجود دارد.
برخلاف HTML ، تعاملات multi-touch در Silverlight میسر است.
10- نیاز به ایجاد برنامههای بازی تحت وب دارید.
به طور قطع میتوان بازییهایی در حد Pong را با جاوا اسکریپت هم ایجاد کرد، اما اگر نیاز به تولید بازیهایی جدیتر وجود داشت برای مثال انتقال بازی Quake به محیط وب، Silverlight در این زمینه هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد (+).
11- نیاز به تولید برنامهی دسکتاپ چند سکویی دارید.
سیلورلایت هم اکنون تحت ویندوز، MAC OS-X ، لینوکس و ... پشتیبانی میشود (+). همچنین برنامههای سیلورلایت قابلیت اجرای در خارج از مرورگر را هم دارند.
با سیلورلایت دیگر نیازی نخواهد بود تا کاربران لینوکسی ابتدا Wine را نصب کنند تا بتوانند از یک برنامهی ویندوزی که انتقال پذیر نیست در لینوکس هم بتوانند استفاده کنند؛ چون پروژهی مون لایت لینوکسی برای این منظور مهیا است.
12- نیاز به تولید برنامههای تحت وب سریع و با کارآیی بالا دارید.
فایلهای نهایی Silverlight با توجه به ماهیت کامپایل شدهی آنها به طور قطع از کدهای جاوا اسکریپتی سمت کلاینت که باید توسط مرورگر تفسیر و پردازش شوند (و هر کدام هم از موتور خاص خودشان استفاده میکنند)، سریعتر اجرا میشوند (+).
13- از پیچیدگیهای پیاده سازی برنامههای متداول وب خسته شدهاید.
هنوز هم با تمام پیشرفتهای حاصل، تولید برنامههای وب پیشرفته مشکل است. از یک طرف ناسازگاری یک سری از مرورگرها با یک سری از قابلیتها را باید در نظر داشت، تا فراگیری فریم ورکهای Ajax و غیره تا مشکل بودن طراحی کنترلهای جدید فراتر از آن چیزی که HTML استاندارد ارائه میدهد. بله، به طور قطع دانش فنی بالایی در این زمینه در طی سالیان تولید شده است، اما باز هم فراگیری و تسلط به آنها زمان قابل توجهی را طلب میکند.
در سیلورلایت کلیه تعاملات با شبکه به صورت پیش فرض غیرهمزمان است (همان ایدهی اصلی Ajax) همچنین با توجه به state full بودن اینگونه برنامهها، عملا برنامه نویسها بدون درگیر شدن با مفاهیم اجکسی و مدیریت حالت، برنامهی پیشرفتهی وبی را در مدت زمان کوتاهی تولید کردهاند و این برنامه در تمام مرورگرهایی که قابلیت بارگذاری افزونهی سیلورلایت را دارند به یک شکل و کیفیت اجرا میشود.
14- در زمینه میزان مصرف پهنای باند ملاحظاتی ویژهای وجود دارد.
یک برنامهی سیلورلایت تنها یکبار باید دریافت شود. پس از آن در سمت کاربر کش خواهد شد (تا زمان به روز رسانی بعدی برنامه در سرور). همین مساله در دفعات بعدی مراجعه کاربر به سایت نقش قابل توجهی را در کاهش میزان مصرف پهنای باند (یا به قولی میزان کمتر data transfer) کلی دارد.
15- فرصت کافی برای فراگیری انبوهی از فناوریهای مختلف را ندارید!
بله! برای ایجاد یک برنامهی تحت وب که کاربر آن پس از مشاهده بگوید WOW نیاز است به HTML ، JS ، CSS ، AJAX ، یکی از فناوریهای سمت سرور و ... مسلط بود (علاوه بر اینکه باید بدانید فلان کد JS در IE کار میکند اما در فایرفاکس خیر. فایرفاکس فلان قسمت CSS را پشتیبانی میکند اما IE خیر! و ...).
اما برای استفاده از سیلورلایت فقط کافی است به XAML و یکی از زبانهای دات نت مانند سی شارپ یا VB.NET مسلط باشید (البته هیچ وقت از دست ASP.NET خلاص نخواهید شد! حداقل در حد راه اندازی یک وب سرویس یا مفاهیم امنیتی آن).
این مورد خصوصا برای افرادی که برنامه نویس دسکتاپ هستند اما علاقمندند تا برنامهی وب نیز تولید کنند بسیار مهم است. با حداقل آموزش میتوانند تواناییهای خود را به وب نیز گسترش دهند. علاوه بر آن عمدهی دانش Silverlight شما جهت تولید برنامههای WPF (با توجه به اینکه Silverlight فرزند WPF محسوب میشود) یا Windows phone 7 و غیره نیز میتواند بکار گرفته شود.
16- نیاز به اجرای کدهای چند ریسمانی در سمت کاربر دارید.
تا این لحظه پشتیبانی رسمی از مباحث چند ریسمانی در JavaScript و استانداردهای مرتبط با آن وجود ندارد. Silverlight به اکثر امکانات Threading موجود در دات نت فریم ورک دسترسی داشته و دانش فعلی شما قابل انتقال است.
و دست آخر باید به نکته اشاره کرد که هدف از Silverlight ساخت وب سایت معمولی نیست. این نوع کارها را با همان ابزارهای متداول انجام دهید. هدف اصلی آن ساخت برنامه است (Application در مقابل Web site). مشتریهای اصلی این نوع برنامهها هم بیشتر سازمانها و اینترانتهای پر سرعت و بستهی آنها هستند که نه نگران حجم افزونهی سیلورلایت هستند و نه مشکلی با حجم برنامهی سیلورلایت شما در یک شبکهی داخلی پر سرعت دارند.
کلاسهای CSS اعتبارسنجی در Angular
زمانیکه Angular فرمی را تحت نظر قرار میدهد، کلاسهای CSS خاصی را نیز بر اساس حالات عناصر مختلف آن، به آنها متصل خواهد کرد. بر این اساس میتوان ظاهر این المانها را سفارشی سازی نمود. این کلاسها به شرح زیر هستند:
کلاس CSS اعتبارسنجی | توضیحات |
ng-untouched | زمانیکه فرمی برای بار اول رندر میشود، تمام فیلدهای آن با کلاس CSS ایی به نام ng-untouched علامتگذاری میشوند. |
ng-touched | همینقدر که کاربر با یک Tab از فیلدی عبور کند، با کلاس ng-touched مزین خواهد شد. بنابراین مهم نیست که حتما دادهای وارد شده باشد یا خیر. حتی عبور از یک فیلد نیز به معنای لمس آن نیز میباشد. |
ng-pristine | مربوط به زمانیاست که یک فیلد نه تغییر کردهاست و نه لمس شدهاست. |
ng-dirty | همینقدر که کاربر، تغییری را در فیلدی ایجاد کند، آن المان با کلاس ng-dirty مشخص خواهد شد. |
ng-valid | برای حالت موفقیت آمیز بودن اعتبارسنجی، به آن المان انتساب داده میشود. |
ng-invalid | برای حالت غیر موفقیت آمیز بودن اعتبارسنجی، به آن المان انتساب داده میشود. |
برای اینکه بتوانیم این موارد را در عمل مشاهده کنیم، به ابتدای فرم مثال این سری، تغییرات ذیل را اعمال خواهیم کرد:
<div class="form-group"> <label>First Name</label> <input #firstName required type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName"> </div> <h3>Classes</h3> <h4>{{ firstName.className }}</h4>
تصویر فوق کلاسهایی را نمایش میدهد که در اولین بار نمایش فرم، به المان firstName متصل شدهاند. برای مثال در این حالت کلاس ng-pristine قابل مشاهدهاست و هنوز تغییری در آن حاصل نشدهاست.
در ادامه اگر حرفی را به آن اضافه کنیم:
هنوز هم ng-untouched آن برقرار است؛ اما ng-pristine آن به ng-dirty تبدیل شدهاست. در اینجا حتی اگر کل اطلاعات فیلد را نیز حذف کنیم و آنرا خالی کنیم یا به حالت اول بازگردانیم نیز کلاس ng-dirty قابل مشاهدهاست. بنابراین اگر حالت فیلدی dirty شد، همواره به همین حالت باقی میماند.
در این لحظه اگر با Tab به فیلد دیگری در فرم مراجعه کنیم:
در اینجا است که کلاس ng-untouched به ng-touched تبدیل میشود. بنابراین کلاسهای مختلف لمس یک فیلد، ارتباطی به افزوده شدن یا حذف کاراکتری از یک فیلد ندارند و فقط به از دست رفتن focus و مراجعهی به فیلد دیگری مرتبط میشوند.
اگر به المان تغییر یافتهی فوق دقت کنید، ویژگی required نیز به آن اضافه شدهاست (علاوه بر template reference variable ایی که تعریف کردیم). در این حالت کل فیلد را خالی کنید:
همانطور که مشاهده میکنید، اکنون کلاس ng-valid به کلاس ng-invalid تغییر یافتهاست.
ارتباط بین کلاسهای CSS اعتبارسنجی و خواص ngModel
تمام کلاسهای -ng ایی که در بالا معرفی شدند، معادلهای خواص ngModel ایی نیز دارند. فقط کافی است -ng آنها را حذف کنید، باقیماندهی آن، نام خاصیت متناظری در ngModel خواهد بود. برای مثال کلاس ng-untouched به خاصیت untouched نگاشت میشود و به همین ترتیب برای مابقی.
template reference variable ایی را که تا به اینجا به المان اضافه کردیم (firstName#) به خواص همان المان دسترسی دارد (مانند className آن). اما در ادامه میخواهیم این متغیر به ngModel و خواص آن دسترسی داشته باشد و میدان دید آن تغییر کند. به همین جهت تنها کافی است تا ngModel را به این متغیر انتساب دهیم:
<div class="form-group"> <label>First Name</label> <input #firstName="ngModel" required type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName"> </div> <h4>dirty: {{ firstName.dirty }}</h4>
یک نکته: در حالت خواص valid و invalid که مرتبط با اعتبارسنجی هستند، خاصیت سومی نیز به نام errors وجود دارد که حاوی اطلاعات بیشتری در مورد خطای اعتبارسنجی رخ دادهاست. بنابراین وجود این خاصیت و نال نبودن آن نیز دلالت بر وجود یک خطای اعتبارسنجی است. از خاصیت errors در ادامهی بحث در قسمت «مدیریت چندین خطای همزمان اعتبارسنجی» استفاده خواهیم کرد.
نمایش بهتر خطاهای اعتبارسنجی با بررسی خواص ngModel
یکی از مزایای کار با خواص ngModel، امکان استفادهی از آنها در عبارات شرطیاست که نسبت به کلاسهای CSS معرفی شدهی در ابتدای بحث، انعطاف پذیری بیشتری را به همراه خواهند داشت.
<div class="form-group"> <label>First Name</label> <input #firstName="ngModel" #firstNameElement required type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName"> <div *ngIf="firstName.invalid && firstName.touched" class="alert alert-danger"> First Name is required. </div> </div> <h4>className: {{ firstNameElement.className }}</h4> <h4>dirty: {{ firstName.dirty }}</h4> <h4>invalid: {{ firstName.invalid }}</h4>
نمایش بهتر خطاهای اعتبارسنجی با مزین ساختن المانهای ورودی
علاوه بر نمایش یک alert بوت استرپی متناظر با یک فیلد غیرمعتبر، میتوان خود المانهای ورودی را نیز با شیوهنامههایی مزین ساخت.
این کار را در بوت استرپ با افزودن کلاس has-error در کنار form-group انجام میدهند. همچنین label نیز باید به کلاس control-label مزین شود تا hass-error بر روی آن نیز تاثیرگذار شود. برای پیاده سازی پویای آن در Angular به روش ذیل عمل میشود:
<div class="form-group" [class.has-error]="firstName.invalid && firstName.touched"> <label class="control-label">First Name</label>
بنابراین اگر المان firstName خالی باشد و همچنین با یک Tab از روی آن عبور کرده باشیم، کلاس has-error در کنار کلاس form-group اضافه میشود.
روش دوم: همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، Angular بر اساس حالات مختلف یک فیلد، کلاسهای CSS خاصی را به آنها انتساب میدهد. یک چنین کاری را با مقدار دهی این کلاسها در فایل src\styles.css نیز میتوان انجام داد که دقیقا معادل بررسی خواص invalid و touched با کدنویسی است:
.ng-touched.ng-invalid{ border: 1px solid red; }
سایر ویژگیهای اعتبارسنجی HTML 5
تا اینجا ویژگی استاندارد required را به المان ورودی فرم ثبت اطلاعات کاربران، اضافه کردیم.
<input #firstName="ngModel" #firstNameElement required maxlength="3" minlength="2" pattern="^V.*" type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName">
برای نمونه minlength همهجا پشتیبانی نمیشود؛ اما آنرا میتوان برای مثال با الگویی مساوی "+..." جایگزین کرد.
مشکل! ذکر چند ویژگی اعتبارسنجی با هم، تداخل ایجاد میکنند!
در اینجا چون چهار ویژگی مختلف را به صورت یکجا به یک المان متصل کردهایم، اکنون div ذیل به هر کدام از این ویژگیها به صورت یکسانی واکنش نشان خواهد داد؛ زیرا خاصیت invalid را true میکنند:
<div *ngIf="firstName.invalid && firstName.touched" class="alert alert-danger"> First Name is required. </div>
<div class="form-group" [class.has-error]="firstName.invalid && firstName.touched"> <label class="control-label">First Name</label> <input #firstName="ngModel" #firstNameElement required maxlength="3" minlength="2" pattern="^V.*" type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName"> <div *ngIf="firstName.invalid && firstName.touched"> <div class="alert alert-info"> errors: {{ firstName.errors | json }} </div> <div class="alert alert-danger" *ngIf="firstName.errors.required"> Name is required. </div> <div class="alert alert-danger" *ngIf="firstName.errors.minlength"> Name should be minimum {{firstName.errors.minlength.requiredLength}} characters. </div> <div class="alert alert-danger" *ngIf="firstName.errors.maxlength"> Name should be max {{firstName.errors.maxlength.requiredLength}} characters. </div> <div class="alert alert-danger" *ngIf="firstName.errors.pattern"> Name pattern: {{firstName.errors.pattern.requiredPattern}} </div> </div> </div>
همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید، محتوای خاصیت errors به صورت JSON، جهت دیباگ نیز درج شدهاست.
بنابراین وجود خاصیت firstName.errors.minlength و یا firstName.errors.pattern به این معنا است که این خطاهای خاص وجود دارند (خاصیت firstName.errors به همراه اضافاتی است) و برعکس نال بودن آنها مؤید عدم وجود خطایی است. به همین جهت میتوان به ازای هر کدام، یک div جداگانه را تشکیل داد.
مرحلهی بعد، استخراج اطلاعات بیشتری از همین شیء و محتوای خاصیت errors است. برای مثال زمانیکه در آن خاصیت minlength ظاهر شد، این خاصیت نیز دارای خاصیتی مانند requiredLength است که از آن میتوان جهت درج عدد واقعی مورد نیاز این اعتبارسنج استفاده کرد.
بهبود اعتبارسنجی drop down
در حالت فعلی تعریف drop down مثال این سری، نیازی به اعتبارسنجی نیست؛ چون لیست مشخصی از طریق کامپوننت در اختیار این المان قرار میگیرد و همواره دقیقا یکی از این عناصر انتخاب خواهند شد. اما اگر گزینهی دیگری را مانند:
<option value="default">Select a Language...</option>
<div class="form-group" [class.has-error]="hasPrimaryLanguageError"> <label class="control-label">Primary Language</label> <select class="form-control" name="primaryLanguage" #primaryLanguage (blur)="validatePrimaryLanguage(primaryLanguage.value)" (change)="validatePrimaryLanguage(primaryLanguage.value)" [(ngModel)]="model.primaryLanguage"> <option value="default">Select a Language...</option> <option *ngFor="let lang of languages"> {{ lang }} </option> </select> </div>
export class EmployeeRegisterComponent { hasPrimaryLanguageError = false; validatePrimaryLanguage(value) { if (value === 'default'){ this.hasPrimaryLanguageError = true; } else{ this.hasPrimaryLanguageError = false; } } }
اعتبارسنجی در سطح کل فرم
تا اینجا بررسیهایی را که انجام دادیم، در سطح فیلدها بودند. اکنون اگر کاربر به طور کامل تمام این فیلدها را تغییر ندهد و بر روی دکمهی ارسال کلیک کند چطور؟
<form #form="ngForm" novalidate>
<h3> form.valid: {{ form.valid }}</h3>
<button class="btn btn-primary" type="submit" [disabled]="form.invalid">Ok</button>
در قسمت بعد نحوهی ارسال این فرم را به سرور، بررسی میکنیم.
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-04.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کردهاید. سپس از طریق خط فرمان به ریشهی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگیهای آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.