نظرات مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت دوم - سرویس اعتبارسنجی
پروژه‌ای که ارسال شده دقیقا از همین روش استفاده می‌کند و مشکلی هم ندارد:


No provider for HttpClient هم یعنی تنظیمات اولیه ماژول‌ها را کامل نکردید (در دو قسمت imports و exports).

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطای property not found
بر اساس اطلاعات فوق، خروجی متد GetClassesSessions لیستی از نوع Session است نه از نوع WeekDayClassSessionSemiRow که در تعریف ستون یا منبع داده استفاده کردید. (قسمت تهیه لیستی از WeekDayClassSessionSemiRow را هم ذکر نکردید)
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification
زیرساخت یکی کردن و فشرده سازی اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS نگارش پیشین ASP.NET MVC، به طور کامل از ASP.NET Core حذف شده‌است. در ابتدا (تا نگارش RC2)، روش استفاده‌ی از Gulp را توصیه کردند و در زمان ارائه‌ی نگارش RTM، توصیه‌ی رسمی آن‌ها به Bundler Minifier تغییر کرد (و دیگر Gulp را توصیه نمی‌کنند).


یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک در ASP.NET Core

هدف از یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک مانند اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS، بهبود کارآیی برنامه با کاهش حجم نهایی ارائه‌ی آن و همچنین کاهش تعداد رفت و برگشت‌های به سرور برای دریافت فایل‌های متعدد مرتبط به آن است. در عملیات Bundling، چندین فایل، به یک تک فایل تبدیل می‌شوند تا اتصالات مرورگر به وب سرور، جهت دریافت آن‌ها به نحو چشمگیری کاهش پیدا کند و در عملیات Minification، مراحل متعددی بر روی کدهای نوشته شده صورت می‌گیرد تا حجم نهایی آن‌ها کاهش پیدا کنند. مایکروسافت در ASP.NET Core RTM، ابزاری را به نام BundlerMinifier.Core جهت برآورده کردن این اهداف ارائه کرده‌است. بنابراین اولین قدم، نصب وابستگی‌های آن است.
برای اینکار یک سطر ذیل  را به فایل project.json اضافه کنید. این بسته باید به قسمت tools اضافه شود تا قابلیت فراخوانی از طریق خط فرمان را نیز پیدا کند:
"tools": {
    "BundlerMinifier.Core": "2.1.258"
},
در غیر اینصورت (ذکر آن در قسمت dependencies) خطاهای ذیل را دریافت خواهید کرد:
No executable found matching command "dotnet-bundle"
Version for package `BundlerMinifier.Core` could not be resolved.


اسکریپت نویسی برای کار با BundlerMinifier.Core

روش‌های زیادی برای کار با ابزار BundlerMinifier.Core وجود دارند؛ منجمله انتخاب فایل‌ها در solution explorer و سپس کلیک راست بر روی فایل‌های انتخاب شده و انتخاب گزینه‌ی bundler & minifier برای یکی کردن و فشرده سازی خودکار این فایل‌ها. برای این منظور افزونه‌ی Bundler & Minifier را نیاز است نصب کنید.
اما روشی که قابلیت خودکارسازی را دارد، استفاده از فایل ویژه‌ی bundleconfig.json این ابزار است. برای این منظور فایل جدید bundleconfig.json را به ریشه‌ی پروژه اضافه کرده و سپس محتوای ذیل را به آن اضافه کنید:
[
    {
        "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
        "inputFiles": [
            "wwwroot/css/site.css"
        ]
    },
    {
        "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
        "inputFiles": [
            "bower_components/jquery/dist/jquery.min.js",
            "bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
            "bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"
        ],
        "minify": {
            "enabled": true,
            "renameLocals": true
        },
        "sourceMap": false
    }
]
فرمت این فایل بسیار خوانا است. برای مثال در یک مدخل آن، در ذیل خاصیت inputFiles، لیست فایل‌های css ذکر می‌شوند و سپس در outputFileName، محل نهایی فایل تولیدی باید ذکر شود. این محل نیز باید از پیش وجود داشته باشد. یعنی باید پوشه‌های js و css را در پوشه‌ی عمومی wwwroot پیشتر ایجاد کرده باشید.
با ذخیره سازی این فایل، کار یکی سازی و فشرده کردن مداخل آن به صورت خودکار صورت خواهد گرفت.


خودکار سازی فرآیند یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک

برای خودکار سازی این فرآیند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد. فایل project.json را گشوده و قسمت scripts آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
"scripts": {
    "precompile": [
        "dotnet bundle"
    ],
    "prepublish": [
        "bower install"
    ],
    "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ]
}
روش دستی کار با ابزار BundlerMinifier، مراجعه به خط فرمان و صدور دستور dotnet bundle است (ابتدا از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس این دستور را صادر کنید). برای خودکار سازی آن می‌توان این دستور را در قسمت scripts فایل project.json نیز ذکر کرد تا پیش از کامپایل برنامه، کار یکی کردن، فشرده سازی و همچنین کپی فایل نهایی به پوشه‌ی wwwroot برنامه به صورت خودکار انجام شود.

یک نکته: به منوی Build گزینه‌ی Update all bundles نیز با نصب افزونه‌ی Bundler & Minifier اضافه می‌شود. همچنین اگر از منوی Tools گزینه‌ی Task runner explorer را انتخاب کنید، فایل bundleconfig.json توسط آن شناسایی شده و گزینه‌ی update all files را نیز در اینجا مشاهده خواهید کرد.



ساده سازی تعاریف فایل Layout برنامه

در یک چنین حالتی دیگر نباید در فایل layout شما، ارجاعات مستقیمی به پوشه‌ی مثلا bower_components وجود داشته باشند و یا در کلاس آغازین برنامه، نیازی نیست تا این پوشه را عمومی کنید. لیست مداخلی را که نیاز دارید، به ترتیب از پوشه‌های مختلفی تهیه و در فایل bundleconfig.json ذکر کنید تا یکی شده و خروجی js/site.min.js را تشکیل دهند. این مورد تنها مدخلی است که نیاز است در فایل layout برنامه ذکر شود (بجای چندین و چند مدخل مورد نیاز):
 <script src="~/js/site.min.js" asp-append-version="true" type="text/javascript"></script>
در مورد ویژگی asp-append-version نیز پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» بحث شد و به آن مکانیزم cache busting می‌گویند. این ویژگی سبب خواهد شد تا یک کوئری استرینگ v=xyz? مانند، به انتهای آدرس اسکریپت یا فایل css یا هر فایل استاتیک دیگری اضافه شود. با تغییر محتوای این فایل، قسمت xyz به صورت خودکار تغییر خواهد کرد و به این ترتیب مرورگر همواره آخرین نگارش این فایل را دریافت می‌کند.
مطالب
تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی، توسط EF Code first
نگارش کامل SQL Server امکان تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی را دارد. اما اگر بخواهیم از سایر بانک‌های اطلاعاتی که چنین توابع توکاری ندارند، استفاده کنیم چطور؟ برای تهیه خروجی XML توسط Entity framework و مستقل از نوع بانک اطلاعاتی در حال استفاده، حداقل دو روش وجود دارد:

الف) استفاده از امکانات Serialization توکار دات نت

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static string Serialize<T>(T type)
        {
            var serializer = new XmlSerializer(type.GetType());
            using (var stream = new MemoryStream())
            {
                serializer.Serialize(stream, type);
                stream.Seek(0, SeekOrigin.Begin);
                using (var reader = new StreamReader(stream))
                {
                    return reader.ReadToEnd();
                }
            }
        }
    }
}
در اینجا برای نمونه، لیستی از اشیاء مدنظر خود را تهیه کرده و به متد Serialize فوق ارسال کنید. نتیجه کار، تهیه معادل XML آن است.
امکانات سفارشی سازی محدودی نیز برای XmlSerializer درنظر گرفته شده است؛ برای نمونه قرار دادن ویژگی‌هایی مانند XmlIgnore بالای خواصی که نیازی به حضور آن‌ها در خروجی نهایی XML نمی‌باشد.


ب) استفاده از امکانات LINQ to XML دات نت

روش فوق بدون مشکل کار می‌کند، اما اگر بخواهیم قسمت Reflection خودکار ثانویه آن‌را (برای نمونه جهت استخراج مقادیر از لیست دریافتی) حذف کنیم، می‌توان از LINQ to XML استفاده کرد که قابلیت سفارشی سازی بیشتری را نیز در اختیار ما قرار می‌دهد (کاری که در سایت جاری برای تهیه خروجی XML از بانک اطلاعاتی آن انجام می‌شود).

        private string createXmlFile(string dir)
        {
            var xLinq = new XElement("ArrayOfPost",
                        _blogPosts
                            .AsNoTracking()
                            .Include(x => x.Comments)
                            .Include(x => x.User)
                            .Include(x => x.Tags)
                            .OrderBy(x => x.Id)
                            .ToList()
                            .Select(x => new XElement("Post", postXElement(x)))
                            );

            var xmlFile = Path.Combine(dir, "dot-net-tips-database.xml");
            xLinq.Save(xmlFile);
            return xmlFile;
        }

        private static XElement[] postXElement(BlogPost x)
        {
            return new XElement[]
            {
                new XElement("Id", x.Id),
                new XElement("Title", x.Title),
                new XElement("Body", x.Body),
                new XElement("CreatedOn", x.CreatedOn),
                tagElement(x),
                new XElement("User",
                                new XElement("Id", x.UserId.Value),
                                new XElement("FriendlyName", x.User.FriendlyName))
            }.Where(item => item != null).ToArray();
        }

        private static XElement tagElement(BlogPost x)
        {
            var tags = x.Tags.Any() ?
                            x.Tags.Select(y =>
                                        new XElement("Tag",
                                                new XElement("Id", y.Id),
                                                new XElement("Name", y.Name)))
                                  .ToArray() : null;
            if (tags == null)
                return null;

            return new XElement("Tags", tags);
        }
خلاصه‌ای از نحوه تبدیل اطلاعات لیستی از مطالب را به معادل XML آن در کدهای فوق مشاهده می‌کنید. یک سری نکات ریز نیز باید در اینجا رعایت شوند:
1) کار با یک new XElement که دارای متد Save با فرمت XML نیز هست، شروع می‌شود. مقدار آن‌را مساوی یک کوئری از بانک اطلاعاتی قرار می‌دهیم. این کوئری چون قرار است تنها اطلاعاتی را از بانک اطلاعاتی دریافت کند و نیازی به تغییر در آن‌ها نیست، با استفاده از متد AsNoTracking، حالت فقط خواندنی پیدا کرده است.
2) اطلاعاتی را که نیاز است در فایل نهایی XML وجود داشته باشند، تنها کافی است در قسمت Select این کوئری با فرمت new XElement‌های تو در تو قرار دهیم. به این ترتیب قسمت Relection خودکار XmlSerializer روش مطرح شده در ابتدای بحث دیگر وجود نداشته و عملیات نهایی بسیار سریعتر خواهد بود.
3) چون در این حالت، کار انجام شده دستی است، باید نام‌های گره‌های صحیحی را انتخاب کنیم تا اگر قرار است توسط همان XmlSerializer مجددا کار serializer.Deserialize صورت گیرد، عملیات با شکست مواجه نشود. بهترین کار برای کم شدن سعی و خطاها، تهیه یک لیست اطلاعات آزمایشی و سپس ارسال آن به روش ابتدای بحث است. سپس می‌توان با بررسی خروجی آن مثلا دریافت که روش serializer.Deserialize به صورت پیش فرض به دنبال ریشه‌ای به نام ArrayOfPost برای دریافت لیستی از مطالب می‌گردد و نه Posts یا هر نام دیگری.
4) در کوئری LINQ to Entites نوشته شده، پیش از Select، یک ToList قرار دارد. متاسفانه EF اجازه استفاده مستقیم از Select هایی از نوع XElement را نمی‌دهد و باید ابتدا اطلاعات را تبدیل به LINQ to Objects کرد.
5) در حین تهیه XElement‌ها اگر قرار است عنصری نال باشد، باید آن‌را در خروجی نهایی ذکر نکرد. به این ترتیب serializer.Deserialize بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری بدون مشکل کار خواهد کرد. در غیراینصورت باید وارد مباحثی مانند تعریف یک فضای نام جدید برای خروجی XML به نام XSI رفت و سپس به کمک ویژگی‌ها، xsi:nil را به true مقدار دهی کرد. اما همانطور که در متد postXElement ملاحظه می‌کنید، برای وارد نشدن به مبحث فضای نام xsi، مواردی که null بوده‌اند، اصلا در آرایه نهایی ظاهر نمی‌شوند و نهایتا در خروجی، حضور نخواهند داشت. به این ترتیب متد ذیل، بدون مشکل و بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری قادر است فایل XML نهایی را تبدیل به معادل اشیاء دات نتی آن کند.

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static T DeserializePath<T>(string xmlAddress)
        {
            using (var xmlReader = new XmlTextReader(xmlAddress))
                {
                    var serializer = new XmlSerializer(typeof(T));
                    return (T)serializer.Deserialize(xmlReader);
                }
        }
    }
}
نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت سوم
ممنون حق با شما بود و من به این نکته توجه نکردم. البته به نظر میشه بدون تنظیم کلید مربویه در WebConfig با استفاده از 
[assembly: OwinStartupAttribute(typeof(PPU.WebUi.Startup))]
انجام داد. با توجه به اینکه هر پلاگین قراره به صورت مستقل باشه، خوب من سیستم Accounting رو یه پلاگین مستقل در نظر گرفتم. سوال اینجاست آیا باید فایل StartUp مربوطه رو در پروژه اصلی قرار داد و یا اینکه در همون پروژه پلاگین گذاشت تا بشه ازش به عنوان یه سیستم مستقل در دیگر پروژه‌ها استفاده کرد.
مطالب
Persist ، Load و Bookmark در Workflow

در خیلی از مواقع workflow‌ها به مرحله‌ای می‌رسند که احتیاج به دستوری از بیرون از فرآیند دارند. در هنگام انتظار، اگر به هر دلیلی workflow از حافظه حذف شود، امکان ادامه فرآیند وجود ندارد. اما می‌توان با Persist (ذخیره) کردن آن، در زمان انتظار و فراخوانی مجدد آن در هنگام نیاز، این ریسک را برطرف نمود.

قصد دارم با این مثال، طریقه persist شدن یک workflow در زمانیکه نیاز به انتظار برای تایید دارد و فراخوانی آن از همان نقطه پس از تایید مربوطه را توضیح دهم.

ساختار اینترفیس کاربری ما WPF می‌باشد. پس در ابتدا یک پروژه از نوع WPF ایجاد می‌کنیم. اسم solution  را PersistWF و اسم Project را PersistWF.UI انتخاب می‌کنیم.

در پروژه  UI نام فایل MainWindow.xaml  را به AddRequest.xaml تغییر می‌دهیم. همچنین اسم کلاس مربوطه را در codebehind 

همین طور مقدار StartupUri را هم در app.xaml اصلاح می‌کنیم

StartupUri="AddRequest.xaml"

Reference ‌های زیر رو هم به پروژه اضافه می‌کنیم 

•System.Activities
•System.Activities.DurableInstancing
•System.Configuration
•System.Data.Linq
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.ServiceModel
•System.ServiceModel.Activities
•System.Workflow.ComponentModel
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.Activities.DurableInstancing

قرار است کاربری ثبت نام کند، در فرایند ثبت، منتظر تایید یکی از مدیران قرار می‌گیرد. مدیر، لیست کاربران جدید را می‌بینید، یک کاربر را انتخاب می‌کند؛ مقادیر لازم را وارد می‌کند و سپس پروسه تایید را انجام می‌دهد که فراخوانی فرآیند مربوطه از همان قسمتی‌است که منتظر تایید مانده است.

برای Persist کردن workflow از کلاس SqlWorkflowInstanceStore   استفاده می‌کنم. این شی به connection ای به یک دیتابیس با یک ساختار معین احتیاج دارد. خوشبختانه اسکریپت‌های مورد نیاز این ساختار در پوشه [Drive]:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\SQL\en وجود دارند. دو اسکریپت با نام‌های SqlWorkflowInstanceStoreSchema و SqlWorkflowInstanceStoreLogic باید به ترتیب در دیتابیس اجرا شوند.

من یک دیتابیس با نام PersistWF ایجاد می‌کنم و اسکریپت‌ها را بر روی آن اجرا می‌کنم. یک جدول هم برای نگهداری کاربران ثبت شده در همین دیتابیس ایجاد می‌کنم.

و شمایل دیتابیس ما پس از اجرا کردن اسکریپت‌ها و ساختن جدول User  بدین شکل است: 

XAML زیر، ساختار فرم AddRequest می‌باشد که قرار است نقش UI برنامه را ایفا کند. آن را با XAML‌های پیش فرض عوض کنید. 

<Window x:Class="PersistWF.UI.AddRequest"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="520" Width="550" Loaded="Window_Loaded">
    <Grid MinWidth="300" MinHeight="100" Width="514">
        <Label Height="30" Margin="5,10,10,10" Name="lblName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Name:</Label>
        <Label Height="30" Margin="270,10,10,10" Name="lblPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Phone Number:</Label>
        <Label Height="30" Margin="5,40,10,10" Name="lblEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Email:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="100,10,10,10" Name="txtName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="170" />
        <TextBox Height="25" Margin="365,10,10,10" Name="txtPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="100" />
        <TextBox Height="25" Margin="100,40,10,10" Name="txtEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="300" />
        <Button Height="23" Margin="100,86,0,0" Name="brnRegister"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="70"  Click="brnRegister_Click">Register</Button>
        <ListView x:Name="lstUsers" Margin="10,125,10,10" Height="145"  VerticalAlignment="Top" ItemsSource="{Binding}"  HorizontalContentAlignment="Center"  SelectionChanged="lstUsers_SelectionChanged" >
            <ListView.View>
                <GridView>
                    <GridViewColumn Header="Current User" Width="480">
                        <GridViewColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate>
                                <StackPanel Orientation="Horizontal">
                                    <TextBlock Text="{Binding Name}"  Width="110"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Phone}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Email}"  Width="130"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Status}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding AcceptedBy}"  Width="100"/>
                                </StackPanel>
                            </DataTemplate>
                        </GridViewColumn.CellTemplate>
                    </GridViewColumn>
                </GridView>
            </ListView.View>
        </ListView>
        <Label Height="37" HorizontalAlignment="Stretch" Margin="10,272,5,10"  Name="lblSelectedNotes" VerticalAlignment="Top" Visibility="Hidden" />
        <Label Height="30" Margin="10,0,0,140" Name="lblAgent"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="40"  HorizontalContentAlignment="Left" Visibility="Hidden">Admin Name:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="60,0,0,140" Name="txtAcceptedBy"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="190"  Visibility="Hidden" />
        <Button Height="25" Margin="270,0,0,140" Name="btnAccept"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  Click="btnAccept_Click" Visibility="Hidden">Accept</Button>
        <Label Height="27" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,0,0,110"  Name="lblEvent" VerticalAlignment="Bottom" Width="76">Event Log</Label>
        <ListBox Margin="12,0,5,12" Name="lstEvents" Height="100"  VerticalAlignment="Bottom" FontStretch="Condensed" FontSize="10" />
    </Grid>
</Window>

اگر همه چیز مرتب باشد؛ ساختار فرم شما باید به این شکل باشد 

اکثر workflow‌ها از activity معروف  WrteLine استفاده می‌کنند که برای نمایش یک رشته به کار می‌رود. ما هم در workflow مثالمان از این Activity استفاده می‌کنیم. اما برای اینکه مقادیری که توسط این Activity ایجاد می‌شوند در کادر event log فرم خودمان نمایش داده شود؛ احتیاج داریم که یک TextWriter سفارشی برای خودمان ایجاد کنیم. اما قبل از آن یک کلاس static در پروژه ایجاد می‌کنیم که بتوانیم در هر قسمتی، به فرم دسترسی داشته باشیم.

کلاسی را با نام ApplicationInterface به پروژه اضافه کرده و یک  Property استاتیک از جنس فرم AddRequest هم برای آن تعریف می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
    public static class ApplicationInterface
    {
        public static AddRequest _app { get; set; }
    }
}

به Constructor کلاس موجود در فایل AddRequest.xaml.cs  این خط کد رو اضافه می‌کنم

        public AddRequest()
        {
            InitializeComponent();
            ApplicationInterface._app = this;
        }
این دو متد را هم به این کلاس اضافه می‌کنیم  
private void AddEvent(string szText)
        {
            lstEvents.Items.Add(szText);
        }
        public ListBox GetEventListBox()
        {
            return this.lstEvents;
        }

متد اول برای اضافه کردن یک event Log و متد دوم هم که کنسول لاگ را در اختیار درخواست کننده‌اش قرار می‌دهد.

و حالا کلاس TextWriter سفارشی‌امان را می‌نویسیم. یک کلاس به نام ListBoxTextWriter به پروژه اضافه می‌کنیم که از TextWriter مشتق می‌شود و محتویات آن‌را در زیر می‌بینید: 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows.Controls;

namespace PersistWF.UI
{
    public class ListBoxTextWriter : TextWriter 
    { 
         const string textClosed = "This TextWriter must be opened before use"; 
         private Encoding _encoding; 
         private bool _isOpen = false; 
         private ListBox _listBox; 
         public ListBoxTextWriter() 
         { 
             // Get the static list box 
             _listBox = ApplicationInterface._app.GetEventListBox(); 
             if (_listBox != null) 
             _isOpen = true; 
         } 
         public ListBoxTextWriter(ListBox listBox) 
         { 
             this._listBox = listBox; 
             this._isOpen = true; 
         } 
         public override Encoding Encoding 
         { 
             get 
             { 
                if (_encoding == null) 
                { 
                    _encoding = new UnicodeEncoding(false, false); 
                } 
                return _encoding; 
             } 
         }
         public override void Close()
         {
             this.Dispose(true);
         }
         protected override void Dispose(bool disposing)
         {
             this._isOpen = false;
             base.Dispose(disposing);
         }
         public override void Write(char value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value.ToString())));
         }
         public override void Write(string value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); 
             if (value != null)
                 this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value)));
         }
         public override void Write(char[] buffer, int index, int count)
         {
             String toAdd = "";
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             if (buffer == null || index < 0 || count < 0)
                 throw new ArgumentOutOfRangeException("buffer");
             if ((buffer.Length - index) < count)
                 throw new ArgumentException("The buffer is too small");
             for (int i = 0; i < count; i++)
                 toAdd += buffer[i];
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(toAdd)));
         }
    }
}

همان طور که می‌بینید کلاس ListBoxTextWriter از کلاس abstract  TextWriter  مشتق شده و پیاده سازی از متد Write را فراهم می‌کند تا یک رشته را به کنترل ListBox اضافه کنه. (البته سه تا از این متد‌ها را Override می‌کنیم تا بتوانیم یک رشته، یک کاراکتر و یا آرایه ای از کاراکتر‌ها را به ListBox اضافه کنیم) در constructor  پیشفرض از کلاس ApplicationInterface استفاده کردیم تا بتوانیم کنترل lstEvents را از فرم اصلی برنامه به دست بیاوریم. برای Add کردن از Dispatcher و متد BeginInvoke مرتبط با آن استفاده کردیم . این کار، متد را قادر می‌سازد حتی وقتی‌که از یک thread متفاوت فراخوانی می‌شود، کار کند.

حالا می‌توانیم از این کلاس، به عنوان مقدار خاصیت TextWriter برای WriteLine استفاده کنیم.

به کلاس ApplicationInterface برگردیم تا متد زیر را هم به آن اضافه کنیم 

public static void AddEvent(String status)
        {
            if (_app != null)
            {
                new ListBoxTextWriter(_app.GetEventListBox()).WriteLine(status);
            }
        }

این هم از constructor دومی استفاده می‌کنه برای معرفی ListBox.

برای ارتباط با دیتابیس از LINQ to SQL استفاده می‌کنیم تا User رو ذخیره و بازیابی کنیم. به پروژه یک آیتم از نوع LINQ to SQL با نام UserData.dbml اضافه می‌کنیم. به دیتابیس متصل شده و جدول User رو به محیط Design می‌کشیم. در ادامه برای شی کلاس SQLWorkflowInstanceStore هم از همین Connectionstring استفاده می‌کنیم. 

برای ایجاد workflow مورد نظر، به دو Activity سفارشی احتیاج داریم که باید خودمان ایجاد نماییم. یک پوشه با نام Activities به پروژه اضافه می‌کنم تا کلاس‌های مورد نظر را آن‌جا ایجاد کنیم.

1. یک Activity برای ایجاد User

این Activity تعدادی پارامتر از نوع InArgument دارد که توسط آن‌ها یک Instance از کلاس User ایجاد می‌کند و در حقیقت آن را به دیتابیس می‌فرستد و دخیره می‌کند. Connectionstring را هم می‌شود توسط یک آرگومان ورودی دیگر مقدار دهی کرد. یک آرگومان خروجی هم برای این Activity در نظر می‌گیریم تا User ایجاد شده را برگردانیم. روی پوشه‌ی Activities کلیک راست می‌کنیم و Add - NewItem را انتخاب می‌کنیم. از لیست workflow‌ها Template مربوط به CodeActivity را انتخاب کرده و یک CodeActivity با نام CreateUser ایجاد می‌کنیم 

محتویات این کلاس را هم مانند زیر کامل می‌کنیم 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class CreateUser : CodeActivity
    {


        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }

        public OutArgument<User> User { get; set; }

        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // ایجاد کاربر
            User user = new User();
            user.Email = Email.Get(context);
            user.Name = Name.Get(context);
            user.Phone = Phone.Get(context);
            user.Status = "New";
     user.WorkflowID = context.WorkflowInstanceId;
            UserDataDataContext db = new UserDataDataContext(ConnectionString.Get(context));
            db.Users.InsertOnSubmit(user);
            db.SubmitChanges();
            User.Set(context, user);
        }
    }
}

متد Execute، توسط مقادیری که به عنوان پارامتر دریافت شده، یک شی از کلاس User ایجاد می‌کند و به کمک DataContext آن‌را در دیتابیس دخیره کرده و در آخر User ذخیره شده را در اختیار پارامتر خروجی قرار می‌دهد.

1. یک Activity برای انتظار دریافت تایید

این Activity قرار است Workflow را Idle کند تا زمانیکه مدیر دستور تایید را با فراخوانی مجدد workflow از این همین قسمت صادر نماید.

این Activity باید از NativeActivity مشتق شده و برای اینکه workflow را وادرا به معلق شدن کند کافی‌است خاصیت CanInduceIdle را با مقدار برگشتی true , override کنیم.

مثل قسمت قبل یک CodeActivity ایجاد می‌کنیم. اینبار با نام WaitForAccept که محتویاتش را هم مانند زیر تغییر می‌دهیم. 

 using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;
using System.Workflow.ComponentModel;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class WaitForAccept<T> : NativeActivity<T>
    {
        public WaitForAccept()
            :base()
        {

        }
        public string BookmarkName { get; set; }
        public OutArgument<T> Input { get; set; } 

        protected override void Execute(NativeActivityContext context)
        {
            context.CreateBookmark(BookmarkName, new BookmarkCallback(this.Continue));
        }

        private void Continue(NativeActivityContext context, Bookmark bookmark, object value)
        {
            Input.Set(context, (T)value); 
        }
        protected override bool CanInduceIdle
        {
            get
            {
                return true;
            }
        }
    }
}
این کلاس را generic نوشتم تا به جای User بشود هر پارامتر دیگه‌ای را به آن ارسال کرد. در واقع وقتی workflow به این Activity می‌رسد، Idle می‌شود. این activity  یک bookmark هم ایجاد می‌کند. ما وقتی workflow را با این bookmark فراخوانی کنیم؛ workflow از همینجا ادامه می‌یابد. فراخوانیbookmark می‌تواند همراه با وارد کردن یک  object باشد. متد Continue آن object را به آرگومان خروجی می‌دهد تا مسیر workflow را طی کند.
ما User  هایی را که به این نقطه رسیدنْ نمایش می‌دهیم. مدیر اونها را دیده و با مقدار دهی فیلد AcceptedBy، آن User را از اینجا به workflow می‌فرستد و ما user وارد شده را در ادامه‌ی فرآیند Accept می‌کنیم.
 
برای ایجاد workflow هم می‌توانید از designer استفاده کنید و هم می‌توانید کد مربوط به workflow را پیاده سازی کنید.

برای پیاده سازی از طریق کد، یک کلاس با نام UserWF ایجاد می‌کنیم و محتویات workflow را مانند زیر پیاده سازی خواهیم کرد:

using PersistWF.UI.Activities;
using System;
using System.Activities;
using System.Activities.Statements;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
     public sealed class UserWF : Activity
    {
        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }
        public InArgument<TextWriter> Writer { get; set; }

        public UserWF()
        {
            Variable<User> User = new Variable<User> { Name = "User" };
            this.Implementation = () => new Sequence
            {
                DisplayName = "EnterUser",
                Variables = { User },
                Activities = { 
                     new CreateUser   //  1. ایجاد کاربر با ورود پارامتر‌های ورودی  
                    {
                        ConnectionString = new InArgument<string>(c=> ConnectionString.Get(c)),
                        Email = new InArgument<string>(c=> Email.Get(c)),
                        Name = new InArgument<string>(c=> Name.Get(c)),
                        Phone = new InArgument<string>(c=> Phone.Get(c)),
                        User = new OutArgument<User>(c=> User.Get(c))
                    },
                    new WriteLine // 2. لاگ مربوط به دخیره کاربر
                    {
                        TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                        Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Registered and waiting for Accept", Name.Get(c) ) )
                    },
                    new InvokeMethod 
                     { 
                         TargetType = typeof(ApplicationInterface),  // 3. برای به روزرسانی لیست کاربران ثبت شده در نمایش فرم
                         MethodName = "NewUser", 
                         Parameters = 
                         { 
                            new InArgument<User>(env => User.Get(env)) 
                         } 
                     }, 
                     new WaitForAccept<User>  // 4. اینجا فرایند متوقف می‌شود و منتظر تایید مدیر می‌ماند
                     {  
                        BookmarkName = "GetAcceptes",
                        Input = new OutArgument<User>(env => User.Get(env))
                     },
                     new WriteLine // 5. لاگ مربوط به تایید شدن کاربر
                     {
                         TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                         Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Accepter by {1}",Name.Get(c),User.Get(c).AcceptedBy))
                     }
                }

            };

        }

    }
}

اگر بخوایم از Designer استفاده کنیم.  فرایندمان چیزی شبیه شکل زیر خواهد بود 

به Application بر می‌گردیم تا آن را پیاده سازی کنیم. ابتدا به app.config که اتوماتیک ایجاد شده رفته تا اسم Connectionstring  رو به UserGenerator تغییر دهیم. محتویات درون app.config به شکل زیر است. 

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <configSections>
    </configSections>
    <connectionStrings>
        <add name="UserGenerator"
            connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=PersistWF;Integrated Security=True"
            providerName="System.Data.SqlClient" />
    </connectionStrings>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>
</configuration>

در کلاس AddRequest کد زیر را اضافه می‌کنم. برای نگهداری مقدار connectionstring 

private string _connectionString = "";

همچنین کد‌های زیر را به رویداد Load فرم اضافه می‌کنم تا مقدار ConnectionString را از Config بخوانم: 

Configuration config = ConfigurationManager.OpenExeConfiguration(ConfigurationUserLevel.None);
            ConnectionStringsSection css = (ConnectionStringsSection)config.GetSection("connectionStrings");
            _connectionString =  css.ConnectionStrings["UserGenerator"].ConnectionString;

خط زیر را هم به کلاس AddRequest اضافه نمایید.  

private InstanceStore _instanceStore;

این ارجاعیه  به کلاس InstanceStore که برای Persist و Load کردن workflow از آن استفاده می‌کنیم و کد‌های زیر را هم به رویداد Load فرم اضافه می‌کنیم.  

_instanceStore = new SqlWorkflowInstanceStore(_connectionString);
            InstanceView view = _instanceStore.Execute(_instanceStore.CreateInstanceHandle(), new CreateWorkflowOwnerCommand(), TimeSpan.FromSeconds(30));
            _instanceStore.DefaultInstanceOwner = view.InstanceOwner;

InstanceStore یک کلاس abstract  می باشد که همه‌ی Provider‌های مربوط به persistence از آن مشتق می‌شوند. در این پروژه من از کلاس SqlWorkflowInstanceStore استفاده کردم تا workflow‌ها را در دیتابیسSQL Server ذخیره کنم.

برای ایجاد یک Request مقادیر را از فرم دریافت کرده، یک User ایجاد می‌کنیم و آن را در فرآیند به جریان می‌اندازیم. این کار را در رویداد کلیک دکمه Register انجام می‌دهیم 

private void brnRegister_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            Dictionary<string, object> parameters = new Dictionary<string, object>();
            parameters.Add("Name", txtName.Text);
            parameters.Add("Phone", txtPhone.Text);
            parameters.Add("Email", txtEmail.Text);
            parameters.Add("ConnectionString", _connectionString);
            parameters.Add("Writer", new ListBoxTextWriter(lstEvents));
            WorkflowApplication i = new WorkflowApplication
            (new UserWF(), parameters);
            // Setup persistence 
            i.InstanceStore = _instanceStore;
            i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
            i.Run(); 
        }

پارامتر‌های ورودی را از روی فرم مقدار دهی می‌کنیم. یک شی از کلاس WorkflowApplication ایجاد می‌کنیم. خاصیت InstanceStore آن را با Store ای که ایجاد کردیم مقدار دهی می‌کنیم. توسط رویداد PersistableIdle فرآیند رو مجبور می‌کنیم به Persist شدن و Unload شدن.

و سپس فرایند را اجرا می‌کنم.

اگر یادتان باشد، در فرآیند، از یک InvoceMethod استفاده کردیم. متد مورد نظر را هم در کلاس ApplicationInterface.cs ایجاد می‌کنیم. 

public static void NewUser(User l)
        {
            if (_app != null)
                _app.AddNewUser(l);
        }

همین طور که می‌بینید، یک متد هم در کلاس AddRequest ایجاد می‌شود؛ با این محتوا 

public void AddNewUser(User l)
        {
            this.lstUsers.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this.lstUsers.Items.Add(l)));
        }

این متد فقط یک کاربر را به لیست کاربران اضافه می‌کند. این لیست همه کاربران را نشان می‌دهد. توسط رویداد SelectionChanged این کنترل، کاربر انتخاب شده را بررسی کرده در صورتی که کاربر جدید باشد، امکان تایید شدن را برایش فراهم می‌کنیم؛ که نمایش دکمه تایید است. 

private void lstUsers_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0)
            {
                User l = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex];
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Visible;
                if (l.Status == "New")
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Visible;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Visible;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Visible;
                }
                else
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
                }
            }
            else
            {
                lblSelectedNotes.Content = "";
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Hidden;
                lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
            } 
        }

و برای رویداد کلیک دکمه تایید کاربر : 

private void btnAccept_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0) 
             { 
                 User u = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex]; 
                 Guid id = u.WorkflowID.Value;
                 UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString); 
                 dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
                 u = dc.Users.SingleOrDefault<User>(x => x.WorkflowID == id); 
                 if (u != null) 
                 { 
                     u.AcceptedBy = txtAcceptedBy.Text; 
                     u.Status = "Assigned"; 
                     dc.SubmitChanges();
                     // Clear the input 
                     txtAcceptedBy.Text = "";
                 }
                 // Update the grid 
                 lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex] = u;
                 lstUsers.Items.Refresh();
                 WorkflowApplication i = new WorkflowApplication(new UserWF());
                 i.InstanceStore = _instanceStore;
                 i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
                 i.Load(id);
                 try
                 {
                     i.ResumeBookmark("GetAcceptes", u);
                 }
                 catch (Exception e2)
                 {
                     AddEvent(e2.Message);
                 }
             } 
        }

کاربر را انتخاب می‌کنم مقادیرش را تنظیم می‌کنیم. آن را دخیره کرده و workflow را از روی guid مربوط به آن که قبلا در فرآیند به Entity دادیم، Load می‌کنیم و همانطور که می‌بینید توسط متد ResumeBookmark فرآیند رو از جایی که می‌خواهیم ادامه می‌دهیم. البته می‌توان تایید کاربر را هم در خود فرآیند انجام داد و چون نوشتن Activity  مرتبط با آن تقریبا تکراری است با اجازه‌ی شما من اون رو ننوشتم و زحمتش با خودتونه.

حالا فقط مانده‌است که همه کاربران را در ابتدای نمایش فرم از دیتابیس فراخوانی کنیم و در لیست نمایش دهیم:

private void LoadExistingLeads()
        {
            UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString);
            dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
            IEnumerable<User> q = dc.Users;
            foreach (User u in q)
            {
                AddNewUser(u);
            }
        }

و فراخوانی این متد را به انتهای رویداد Load صفحه واگذار می‌کنیم.

پروژه رو اجرا کرده و یک کاربر را اضافه می‌کنم. همانطور که می‌دانید این کاربر در فرآیند ایجاد و در دیتابیس ذخیره می‌شود

برنامه را می‌بندم و دوباره اجرا می‌کنم. کاربر را انتخاب می‌کنم و یک نام برای admin انتخاب و آن را تایید می‌کنم. فرآیند را از bookmark مورد نظر اجرا کرده و به پایان می‌رسد. با بسته شدن برنامه، فرایند Idle و Unload می‌شود و ذخیره آن در sqlserver صورت می‌گیرد. 

مطالب
Cookie - قسمت اول

مقدمه 

مدت زیادی است که کوکی‌ها در عرصه وب نقش مهمی ایفا میکنند، اما متاسفانه مفهوم روشن و واضحی از آن و نحوه کار آن در اختیار اکثر کاربران و توسعه دهندگان وب نیست. شاید اولین مشکل ناشی از سوءتفاهم‌های بسیاری باشد که درباره کوکی وجود دارد. مثلا برخی آن را ابزاری صرفا برای جاسوسی از کاربران اینترنتی میدانند. برخی دیگر، از آنها و نحوه کارکردشان کلا صرفنظر میکنند. مشکل دیگری که در رابطه با کوکی‌ها میتوان برشمرد، عدم وجود رابط کاربری مناسب برای بررسی و مدیریت کوکی هاست. اما با وجود این مشکلات و برخی دیگر امروزه کوکی‌ها جزئی بسیار مهم در وب هستند که درصورت حذفشان، بسیاری از وب سایتها و برنامه‌های مبتنی بر وب از کار خواهند افتاد.
یک کوکی (cookie به معنی شیرینی یا کلوچه! که با عناوین دیگری چون Http Cookie و Web Coockie و Browser Cookie نیز شناخته میشود)، به داده‌های ارسالی از یک وب سرور (که معمولا بصورت داده‌های متنی کدگذاری شده هستند) اطلاق میشود که در مخزنی مخصوص در مرورگر کاربر به هنگام بازدید از یک سایت ذخیره میشود. وقتیکه کاربر سایت مذبور را در آینده دوباره مرور کند، این داده‌های ذخیره شده توسط مروگر به وب سرور ارسال میشود تا مثلا فعالیتهای قبلی کاربر مورد بررسی قرار گیرد. کوکی‌ها برای فراهم کردن مکانیزمی قابل اعتماد جهت ذخیره فعالیتهای قبلی یا آخرین وضعیت کاربر در یک وب‌سایت طراحی شده‌اند. با اینکه کوکی‌ها دسترسی بسیار محدودی در سمت کلاینت دارند (تقریبا هیچ دسترسی‌ای به هیچیک از منابع سیستم کاربر ندارند) اما با پیگیری هوشمند و هدفمند برخی از آنها میتوان به داده‌هایی از تاریخچه فعالیتهای کاربر در یک مرورگر و سایت خاص دست یافت که به نوعی نقض حریم شخصی کاربران به حساب می‌آید.

نکته: درواقع میتوان گفت که از کوکی به نوعی برای فراهم کردن "حافظه" موقت برای مرورگرها در ارتباط با وب سرورها استفاده میشود.

پروتوکل HTTP که برای تبادل داده‌ها میان مرورگر و وب سرور در بارگذاری صفحات وب استفاده میشود، پروتوکلی بدون حالت یا وضعیت (state-less) است. بدین معنی که به محض ارسال داده‌های یک صفحه وب به سمت مرورگری که آنرا درخواست کرده، وب سرور هیچ چیزی از این تبادل داده را ذخیره و نگهداری نمیکند. بنابراین در درخواست‌های دوباره و سه باره و ... بعدی، وب سرور با آنها همچون اولین درخواست برخورد کرده و رفتاری کاملا یکسان در برخورد با این درخواستها نشان خواهد و دقیقا همان داده‌ها را به سمت مرورگر ارسال خواهد کرد.
این رفتار در موارد زیادی میتواند دردسرساز باشد. مثلا وب سرور نمیتواند بفهمد که یک کاربر لاگ‌آن (LogOn یا همان SignIn) کرده و یا اینکه یکسری تنظیمات شخصی اعمال کرده است، چون جایی برای ذخیره  و نگهداری این حالات یا وضعیتها در پروتوکل HTTP وجود ندارد. خوشبختانه وجود کوکی‌ها یکی از بهترین راه حل‌ها برای رفع مشکلات اشاره شده است.

بنابراین همانطور که اشاره شده یکی از مهمترین انواع کاربردهای کوکی‌ها در زمینه اعتبار سنجی کاربران است. با استفاده از این نوع کوکی وب سایتها میتوانند از وضعیت ورود یا خروج کاربران و نیز انواع دسترسی‌ها و تنظیمات آنها باخبر شوند. البته با توجه به حساسیت این موضوع، درباره نحوه ذخیره داده‌ها در این نوع کوکی‌ها باید دقت خاصی اعمال شود. اگر در این زمینه سهل انگاری هایی انجام شود، ممکن است خوراک جذابی برای هکرها فراهم شود! تبلیغات درون سایتها نیز از قسمتهایی است که استفاده بسیاری از کوکی میکند که بعضا موجب بروز خطراتی برای کاربران میشود.

تاریخچه
واژه Cookie از عبارت Magic Cookie برگرفته شده است. به طور خلاصه Magic Cookie به مجموعه‌ای از داده‌های «بدون نیاز به تغییر» میگویند که بین برنامه‌هایی که در ارتباط با یکدیگرند، ردوبدل میشود. داده‌های موجود در Magic Cookieها معمولا برای سمت دریافت کننده مفهوم خاصی ندارد و به نوعی برای ذخیره وضعیت «سمت دریافت کننده» در «برنامه ارسال کننده» و استفاده از آن در ارتباطهای بعدی کاربرد دارد. به بیان دیگر حالت یا وضعیت یا تنظیمات «برنامه مقصد در برنامه مبدأ» با استفاده از کوکی در «خود برنامه مقصد» نگهداری میشود!
در سال 1994 آقای Lou Montulli هنگامیکه در شرکت Netscape Communications در توسعه یک برنامه تجاری تحت وب مشارکت داشت، ایده استفاده از این تکنولوژی را در ارتباطات وب ارائه داد که بعدها عنوان HTTP Coockie را بخود گرفت. برای اولین بار از این کوکی‌ها در نسخه 0.9 بتای نت اسکیپ که در همان سال ارائه شد، پشتیبانی و استفاده شد. مروگر IE هم در سال 1995 و در نسخه 2.0 آن، پشتیبانی از کوکی را آغاز کرد. آقای مانتولی پتنت (Patent) تکنولوژی کوکی را در سال 1995 ارائه داد اما ثبت نهایی آن به دلیل مشکلات و مباحث حریم شخصی کاربران تا سال 1998 طول کشید.

کوکی واقعا چیست؟
یک کوکی در واقع یک فایل متنی کوچک است که در قسمتی مشخص از کامپیوتر کلاینت که توسط مرورگر تنظیم شده است، ذخیره میشود. این فایل متنی کوچک حاوی اطلاعات زیر است:
- یک جفت داده نام-مقدار (name-value pair) که داده اصلی کوکی را نگهداری میکند.
- خاصیتی برای مشخص کردن زمان انقضای کوکی (پس از این زمان این فایل متنی کوچک از درون مرورگر حذف خواهد شد)
- خاصیتهایی برای مشخص کردن محدوده‌ها و مسیرهای قابل دسترسی کوکی
- خاصیتهایی برای تعیین نحوه تبادل داده‌های کوکی و نوع دسترسی به این داده‌ها (مثلا الزام به استفاده از پروتوکلهای امن)
 
انواع کوکی
بطور کلی دو نوع اصلی کوکی وجود دارد:
1. Session cookie
از این نوع کوکی برای نگهداری موقت داده‌ها نظیر داده‌های مربوط به وضعیت یک کاربر، تنها در زمان مرور وب سایت استفاده میشود. معمولا با بستن مرورگر (یا اتمام سشن) این کوکی‌ها ازبین میروند.
2. Persistent cookie 
برخلاف کوکی‌های سشنی این نوع کوکی‌ها در سیستم کلاینت به صورت دائمی ذخیره میشوند. معمولا دارای یک تاریخ انقضا هستند که پس از آن از بین میروند. در طول زمان حیات این کوکی ها، مرورگرها داده‌های ذخیره شده در آنها را با توجه به تنظیمات درونشان در هر درخواست به سمت وب سرور سایت مربوطه ارسال میکنند.

با توجه به کاربردهای فراوان کوکی، دسته بندیها و انواع دیگری از کوکی را هم میتوان نام برد. مانند انواع زیر:
Secure cookie 
معمولا به کوکی‌هایی که خاصیت امن (Secure Attribute) در آنها فعال است این عنوان اطلاق میشود. این نوع از کوکی‌ها تنها قابل استفاده در ارتباطهای امن (با استفاده از پروتوکل HTTPS) هستند. این خاصیت اطمینان میدهد که داده‌های موجود هنگام تبادل بین سرور و کلاینت همواره کدگذاری میشود.
HttpOnly cookie
در این کوکی‌ها خاصیت HttpOnly فعال است، که موجب میشود که از آنها تنها در ارتباطات از نوع HTTP و HTTPS بتوان استفاده کرد. در سایر روشهای دسترسی به کوکی (مثلا از طریق برنامه نویسی سمت کلاینت) نمیتوان به محتوای این نوع از کوکی‌ها دسترسی پیدا کرد.
Third-party cookie 
این نوع از کوکی‌ها در مقابل کوکی‌های First party (یا شخص اول) وجود دارند. کوکی‌های شخص اول توسط وب سایت جاری تولید شده اند، یعنی نشانی دامِین این کوکیها مربوط به سایت جاری است. منظور از سایت یا دامین جاری، سایتی است که آدرس آن در نوار آدرس مرورگر نشان داده میشود. کوکی‌های Third party (یا شخص سوم) به آن دسته از کوکی‌ها میگویند که توسط دامین یا وب سایت دیگری غیر از وب سایت جاری تولید و مدیریت میشوند. مثلا کوکی‌های مربوط به سایتهای تبلیغاتی. البته در مرورگرهای مدرن این نوع از کوکی‌ها به دلیل مشکلات امنیتی و نقض حریم شخصی کاربران عموما بلاک میشوند.
Supercookie 
یک سوپرکوکی به آن دسته از کوکی‌ها گفته میشود که خاصیت دامین آنها به یک پسوند خیلی کلی مثل com. تنظیم شده باشد. به دلیل مسائل امنیتی بیشتر مرورگرهای مدرن تمامی انواع این سوپرکوکی‌ها را بلاک میکنند. امروزه لیستی از این پسوندهای کلی با عنوان Public Suffix List موجود است که در مرورگرهای مدرن برای کنترل کوکی‌ها استفاده میشود.
 
موارد استفاده از کوکی
- مدیریت جلسات (Session Management):
از کوکی میتوان برای نگهداری داده‌های مربوط به یک کاربر در بازدید از صفحات سایت و تعامل با آنها (که ممکن است در زمانهای مختلف رخ دهد) استفاده کرد. یکی از موارد بسیار پرکاربرد در این زمینه، کوکی‌های تعیین اعتبار یک کاربر است که پس از ورود به سایت در هر درخواست توسط مرورگر به سمت سرور ارسال میشود. 
مثال دیگری در مورد این کاربرد نگهداری از داده‌های سبد خرید یک کاربر است. این داده‌ها را میتوان قبل از تسویه نهایی درون یک کوکی ذخیره کرد. معمولا در تمام این موارد از یک کلید منحصر به فرد که در سمت سرور تولید شده و درون کوکی به همراه سایر اطلاعات ذخیره میشود، برای تعیین هویت کاربر استفاده میشود. 
- شخصی سازی (Personalization):
یکی دیگر از موارد پرکاربرد کوکیها ذخیره تنظیمات یا داده‌های مرتبط با شخصی سازی تعامل کاربر با سایت است. مثلا میتوان تنظیمات مربوط به استایل یک سایت یا زبان انتخابی برای یک کاربر مشخص را درون کوکی در سمت کلاینت ذخیره کرد. سایتهای بزرگ معمولا از این روش برای ذخیره تنظیمات استفاده میکنند، مثل گوگل و ویکیپدیا. همچنین میتوان از کوکی برای ذخیره شناسه آخرینکاربری که در سایت لاگ‌آن کرده استفاده کرد تا در مراجعه بعدی به عنوان اولین انتخاب در صفحه ورود به سایت به کاربر نمایش داد (هرچند این کار معایب خودش را دارد).
- پیگیری یا ردیابی (Tracking):
از کوکی‌ها میتوان برای پیگیری بازدیدهای یک کاربر در یک کلاینت از یک سایت یا مسیری به خصوص از یک سایت بهره برد. بدین صورت که برای هر کاربر یک کد شناسایی منحصر به فرد تولید شده و درون کوکی مخصوص این کار ذخیره میشود. سپس برای هردرخواست میتوان مثلا نشانی صفحه موردنظر و زمان و تاریخ آن را درون یک منبع ذخیره کرد تا برای استفاده‌های آتی به کار روند.
البته کاربردها و استفاده‌های دیگری نیز برای کوکی میتوان برشمرد که بدلیل طولانی شدن بحث از آنها صرفنظر میشود.
 
ایجاد کوکی
همانطور که در بالا نیز اشاره شد، کوکی‌ها داده هایی هستند که توسط وب سرور برای ذخیره در کلاینت (مرورگر) تولید میشوند. مرورگرها نیز باید این داده‌ها را بدون هیچ تغییری در هر درخواست عینا به سمت سرور برگردانند. درواقع با استفاده از کوکی‌ها میتوان به ارتباط بدون حالت HTTP به نوعی خاصیتی از جنس state اضافه کرد. به غیر از خود وب سرور، برای تنظیم و یا تولید کوکی میتوان از زبان‌های برنامه نویسی سمت کلاینت (مثل جاوا اسکریپت) البته درصورت پشتیبانی توسط مرورگر نیز استفاده کرد.
در جدیدترین استانداردهای موجود (RFC 6265) درباره کوکی آورده شده که مرورگرها باید بتوانند حداقلهای زیر را پشتیبانی کنند:
- توانایی ذخیره حداقل 3000 کوکی
- توانایی ذخیره کوکیها با حجم حداقل 4 کیلوبایت
- توانایی ذخیره و نگهداری حداقل 50 کوکی به ازای هر سایت یا دامین
 
نکته: توانایی مرورگرهای مدرن در مدیریت کوکی‌ها ممکن است فراتر از استانداردهای اشاره شده در بالا باشد.
 
انتقال داده‌های صفحات وب سایتها از طریق پروتوکل HTTP انجام میشود. مرورگر برای بارگذاری صفحه موردنظر کاربر از یک وب سایت، معمولا یک متن کوتاه به وب سرور مربوطه ارسال میکند که به آن HTTP Request میگویند. مثلا برای دریافت صفحه https://www.dntips.ir/index.html درخواستی به شکل زیر به سمت وب سرور ارسال میشود:
GET /index.html HTTP/1.1
Host: www.dotnettips.info 
مثلا نمونه یک درخواست کامل خام (Raw) از صفحه اول سایت جاری در نرم افزار Fiddler بصورت زیر است:
GET https://www.dntips.ir/ HTTP/1.1
Host: www.dotnettips.info
Connection: keep-alive
Accept: text/html,application/xhtml+xml,application/xml;q=0.9,*/*;q=0.8
User-Agent: Mozilla/5.0 (Windows NT 6.1) AppleWebKit/537.17 (KHTML, like Gecko) Chrome/24.0.1312.56 Safari/537.17
Accept-Encoding: gzip,deflate,sdch
Accept-Language: en-US,en;q=0.8
Accept-Charset: ISO-8859-1,utf-8;q=0.7,*;q=0.3
Cookie: BlogPost-1175=NLOpR%2fgHcUGqPL8dZYv3BDDqgd4xOtiiNxHIp1rD%2bAQ%3d; BlogComment-5002=WlS1iaIsiBnQN1UDD4p%2fHFvuoxC3b8ckbw78mAWXZOSWMpxPlLo65%2bA40%2flFVR54; ReaderEmail=DP%2bx4TEtMT2LyhNQ5QqsArka%2fWALP5LYX8Y
وب سرور با ارسال محتویات صفحه موردنظر به این درخواست پاسخ میدهد که به آن HTTP Response میگویند.
در پاسخ ارسالی، وب سرور میتواند با استفاده از یک header مخصوص با نام Set-Cookie یک کوکی را ایجاد کند. در زیر یک نمونه از این پاسخها را مشاهده میکنید:
 HTTP/1.1 200 OK
Content-type: text/html
Set-Cookie: cookieName=cookieValue
Set-Cookie: 
cookieName2=cookieValue2; Expires=Thr, 10-Jun-2021 10:18:14 GMT
...
نمونه پاسخ ارسالی خام (Raw) در نرم افزار Fiddler مربوط به درخواست صفحه اول سایت جاری بصورت زیر است:
HTTP/1.1 200 OK
Date: Wed, 30 Jan 2013 20:25:15 GMT
Server: Microsoft-IIS/6.0
X-Powered-By: ASP.NET
X-Compressed-By: HttpCompress
Set-Cookie: .ASPXROLES=NzZ9qIRpCWHofryYglbsQFv_SSGPn7ivo0zKFoS94gcODVdIKQAe_IBwuc-TQ-03jGeIkZabTuxA0A3k2-nChy7iAWw9rPMYXSkqzMkizRFkDC0k3gQTkdLqLmmeIfnL9UjfMNWO8iVkYQrSv24ecbpFDSQCH827V2kEj8k2oCm_5sKRSmFpifh4N7kinEi0vomG1vW4Rbg9JWMhCgcvndvsFsXxpj-NiEikC1RqHpiLArIyalEMEN-cIuVtRe7uoo938u9l-7OXb8yzXucVl4bdqPy2DXM3ddWzb3OH1jSFM6gxwJ8qRZDlSGmEEbhji7rA-efI4aYGTKx6heWfUsY6E2k73jJLbuZ3RB4oNwRYmz8FRB0-vm1pO7rhF1JIoi1YB17ez-Ox5chNEFkPVREanHVU9DxboJ5dKgN-2B5udUFPunnshbN8EBhixbFQOpqRiiOK4uWWaWy3rVEJYpCCDBRctKCfEyYD1URFYeajB0AXmiMUTcGeuUtwb-XFjbQZnbylmMF3EJgG16bcc1IEkTAUv1JfKjaql0XGWJI1; path=/; HttpOnly
Cache-Control: private
Content-Type: text/html; charset=utf-8
Content-Length: 106727

<!DOCTYPE html>
<html>
...
وب سرور دستور Set-Cookie را تنها برای ثبت کوکی در مرورگر در پاسخ ارسالی قرار میدهد. برای آشنایی بیشتر با این هدر و ساختار آن به RFC 6265 مراجعه کنید. این دستور برای مرورگر مشخص میکند که (درصورت پشتیبانی از کوکی و فعال بودن آن در مروگر) در درخواستهای بعدی باید این کوکی‌ها را در متن درخواست ارسالی به سمت سرور ضمیمه کند. البته اینکار با توجه به تنظیمات خاصیتهای کوکی مربوطه  انجام میشود که در ادامه بحث میشود. برای ارسال کوکی به سمت وب سرور، مرورگر از هدر Cookie در درخواست خود استفاده میکند.
مثلا با توجه به مثال قبل برای درخواست صفحه https://www.dntips.ir/index2.html مرورگر میتواند متن زیر را به سمت وب سرور ارسال میکند:
 GET /index2.html HTTP/1.1
Host: www.example.org
Cookie: cookieName=cookieValue; cookieName2=cookieValue2
Accept: */*
این درخواست که برای صفحه دیگری از همان سایت قبلی است، با درخواست اول متفاوت است. با استفاده از این درخواست وب سرور میفهمد که این درخواست با درخواست قبلی مرتبط است. وب سرور در پاسخ ارسالی میتواند کوکی‌های دیگری نیز ثبت کند.
وب سرور میتواند مقدار یک کوکی ثبت شده در مروگر را با استفاده از دستوری مشابه Set-Cookie: cookieName=cookieNewValue در پاسخ ارسالی به سمت کلاینت تغییر دهد. مرورگر با دیدن این خط در پاسخ دریافتی از وب سرور مقدار کوکی را به روز رسانی میکند. البته به شرطی که سایر خواص تنظیم شده برای کوکی عینا یکسان باشد.
 
نکته: identity یا هویت کوکی با استفاده از تمام خواص آن به جز expires یا max-age تعیین میشود.
 
مقدار یک کوکی میتواند شامل هر کاراکتر قابل چاپ اَسکی (از کاراکتر ! تا کاراکتر ~ یا از کد یونیکد u0021\ تا u007E\) به غیر از کاراکترهای , و ; و فضای خالی باشد (استفاده از این سه کاراکتر و سایر کاراکترهای غیر اسکی تنها با انکدینگ میسر است). نام یک کوکی نیز از این قاعده پیروی میکند، البته شامل کاراکتر = نیز نمیتواند باشد چون این کاراکتر نقش جداکننده «مقدار» از «نام» کوکی را ایفا میکند. استانداردهای کوکی که در RFC 6265 آورده شده است، محدودیتهای بیشتری نیز دارد که ممکن است توسط مروگرهای امروزی رعایت نشود!
 
نکته: انکدینگ کوکیها کمی بحث دارد. ازآنجاکه کوکی‌ها به صورت هدرهای پروتوکل HTTP انتقال داده میشوند، بنابراین کاراکترهای موجود در آن باید تنها از نوع ASCII باشند. اما چون ارسال کننده و دریافت کننده نهایی کوکی یک وب سرور یکسان است بنابراین وب سرور برای ذخیره کاراکترهای غیر اسکی میتواند از انکدینگ خاص خود استفاده کند. مثلا عموم وب سرورها  و نیز مرورگرها از URL Encoding برای انکدینگ کوکی‌ها استفاده میکنند (^). ظاهرا در تمام مرورگرهای مدرن برای ذخیره کوکی ها، حداقل نام و مقدار کوکی به صورت جداگانه (مثلا برای ذخیره کاراکترهای نامعتبر) انکد میشود به غیر از کاراکتر تساوی (=) بین نام و مقدار کوکی.
 
با استفاده از زبانهای برنامه نویسی سمت کلاینت نیز میتوان کوکی‌ها را مدیریت کرد. مثلا در جاوا اسکریپت از document.cookie برای اینکار استفاده میشود. نحوه کاربرد و استفاده از این پراپرتی کمی غیرعادی است. مثلا دستور 'document.cookie = 'dummy=a11a یک کوکی با نام dummy و با مقدار a11a ایجاد میکند! در ادامه با این دستور و نحوه کارکردن با کوکی در جاوا اسکریپت بیشتر آشنا میشویم.
 
نکته: برای انکد رشته‌ها در جاوا اسکریپت از دستور escape استقاده میشود. عملیات عکس آن با دستور unescape انجام میشود.
 
نکته: با اینکه استاندارد تعریف کوکی مشخص کرده که برای تعریف کوکی وجود عبارتی به صورت name=value اجباری است، اما ظاهرا بیشتر مرورگرها صحت تعریف کوکی و  اعتبار آنرا برای پیروی از این طرح بررسی نمیکنند و بنابراین میتوان صرفا با استفاده از یک رشته بدون علامت مساوی یک کوکی را ایجاد کرد.
 
خواص یک کوکی
به غیر از نام و مقدار، کوکی‌ها خواص دیگری همچون دامین (domain)، مسیر (path)، تاریخ انقضا (expiration date) یا حداکثر طول عمر (maximum age)، و Secure و HttpOnly دارند که میتوانند توسط وب سرور و یا با استفاده از زبانهای برنامه نویسی کلاینتی تنظیم شوند. مرورگرها این خاصیتها را به وب سرور ارسال نمیکنند. تنها مقادیری که به سمت وب سرور برگشت داده میشوند، نام و مقدار کوکی‌هاست. مرورگرها با استفاده از خواص کوکی زمان حذف کوکی و یا کنترل دسترسی به مقدار آن با توجه به آدرس جاری مرورگر و نیز اینکه آیا اصلا کوکی را به وب سرور ارسال کنند یا نه، را تعیین میکنند. خواص کوکی در ادامه شرح داده شده است:
 
1. تاریخ انقضا و حداکثر طول عمر (Expires و Max-Age)
با استفاده از یکی از این دو خاصیت، تاریخی که دیگر نیازی نیست تا کوکی به سمت سرور ارسال شود، تعیین میشود. بنابراین پس از این تاریخ، ممکن است کوکی از مخزن مرورگر پاک شود. برپایه اطلاعات موجود در RFC 6265، در خاصیت Expires، تاریخ انقضای کوکی باید به فرمت “Wdy, DD Mon YYYY HH:MM:SS GMT” باشد. مثل Mon, 17-Mar-2014 1:00:00 GMT. همچنین خاصیت Max-Age طول عمر کوکی را برحسب ثانیه از لحظه دریافت توسط مرورگر مشخص میکند. به نمونه‌های زیر توجه کنید:
Set-Cookie: cookie1=abc; Expires=Mon, 17-Mar-2014 01:00:00 GMT; ...
Set-Cookie: cookie2=123; ...
Set-Cookie: cookie3=abc; Expires=Thu, 01-Jan-1970 00:00:01 GMT; ...
Set-Cookie: cookie3=abc; max-age=31536000; ... 
 ...... 
در دستور اول، cookie1 برای حذف در تاریخ مشخص شده تنظیم شده است. در خط دوم که بدون این دو خاصیت است، یک نوع کوکی سشنی تعریف شده است. این کوکی پس از بسته شدن مرورگر (اتمام سشن) از حافظه پاک خواهد شد.

نکته: اتمام یک سشن برای کوکی‌های سشنی دقیقا به معنی بستن مرورگر (یا تب مربوطه در مروگرهای مدرن) است.

دستور سوم که تاریخ انقضای کوکی را به تاریخی در گذشته تنظیم کرده است به مرورگر اعلام میکند که باید cookie3 را پاک کند. این روش استاندارد برای حذف یک کوکی است.

نکته: استفاده از روش تنظیم یک تاریخ انقضا در گذشته برای حذف یک کوکی تنها وقتی کار خواهد که سایر خواص تعیین شده در دستور Set-Cookie با مقادیر موجود در حافظه مرورگر دقیقا یکی باشد تا هویت کوکی موردنظر به صورت منحصربه فرد تعیین شود. 

در خط چهارم به مرورگر اعلام میشود که cookie4 باید دقیقا یک سال پس از لحظه دریافت کوکی، حذف شود. 

نکته: خاصیت max-age در مرورگر IE8 و نسخه‌های قبل از آن پشتیبانی نمیشود. 

نکته: گزینه ای که معمولا در صفحات لاگ‌آن (LogOn) یا ساین‌این (SignIn) برای ذخیره داده‌های کاربر وجود دارد (مثل «مرا به خاطر بسپار»)، مرتبط با این خاصیت از کوکی هاست. در صورت عدم انتخاب این گزینه معمولا یک کوکی سشنی (بدون خاصیت expires) ایجاد میشود. اما با انتخاب این گزینه، یک کوکی ماندگار (Persistent) با خاصیت expires برابر با تاریخی در آینده ایجاد میشود تا درصورت بسته شدن مرورگر (اتمام سشن) داده‌های کاربر پاک نشود. 
 
نکته: تاریخ انقضای کوکی با استفاده از تاریخ کلاینت تعیین میشود. متاسفانه هیچ راه مستقیمی برای همزمانی این تاریخ با تاریخ سرور وجود ندارد. 
 
2. دامین و مسیر (Domain و Path)
خاصیتهای دامین و مسیر کوکی، محدوده قابل دسترس کوکی را مشخص میکنند. با استفاده از این دو خاصیت مرورگر متوجه میشود که آیا کوکی را در موقعیت و آدرس جاری باید به سمت وب سرور ارسال کند یا خیر. همچنین دسترسی به کوکی‌ها در سمت کلاینت با توجه به این دو خاصیت محدود میشود. مقدار پیش فرض این دو خاصیت برابر مسیر و دامین جاری مرورگر است که اگر مقداری برای این دو خاصیت تعیین نشود، به کوکی تعلق میگیرد.
 
نکته: منظور از وضعیت جاری، موقعیتی است که کوکی مذبور در آن ایجاد شده است. مثلا آدرس صفحه ای که هدر Set-Cookie را ارسال کرده و یا آدرس صفحه ای که در آن با استفاده از دستوری مشابه ;'document.cookie = 'a=b کوکی مربوطه ایجاد شده است. به عنوان نمونه اگر یک کوکی در صفحه جاری همین سایت ایجاد شود و خاصیتهای دامین و مسیر آن مقداردهی نشود، مقدار دامین به www.dotnettips.info و مقدار مسیر آن به post/ تنظیم خواهد شد.

نکته: مرورگر بررسی دامین کوکی را ازطریق «مقایسه از انتها» انجام میدهد. یعنی اگر مثلا دامین یک کوکی برابر dotnettips.info باشد، این کوکی در ساب دامین‌های d1.dotettips.info و یا www.dotnettips.info و از این قبیل در دسترس خواهد بود. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوان به RFC 6265 (قسمت Domain Matching) مراجعه کرد.
 
نکته: بررسی مسیر کوکی برخلاف دامین آن، ازطریق «مقایسه از ابتدا» انجام میشود. یعنی آدرس صفحه جاری پس از مقدار دامین سایت باید با مقدار مشخص شده در خاصیت مسیر شروع شود. مثلا مسیر یک کوکی برابر post/ و دامین آن نیز برابر www.dotnettips.info باشد، این کوکی در آدرسهایی چون www.dotnettips.info/post/1286 و یا www.dotnettips.info/post/1 و یا www.dotnettips.info/post/test/test2 و ... در دسترس خواهد بود. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوان به RFC 6265 (قسمت Paths and Path-Match) مراجعه کرد. 

برای روشنتر شدن مطلب به هدرهای Set-Cookie زیر توجه کنید:
Set-Cookie: MyCookie1=hi; Domain=d1.d2.com; Path=/employee ...
Set-Cookie: MyCookie2=bye; Domain=.d3.com; Path=/ ...
Set-Cookie: MyCookie3=nth ... 
 ...... 
اولین دستور به مرورگر میگوید تا یک کوکی با نام MyCookie1 و مقدار hi را با دامین d1.d2.com و مسیر employee/ ثبت کند. بنابراین مرورگر از این کوکی تنها درصورتیکه آدرس درخواست موردنظر شامل d1.d2.com/employee باشد، استفاده میکند.
دستور دوم به مرورگر میگوید تا از کوکی MyCookie2 در مسیرهای شامل d3.com. استفاده کند.
در دستور سوم دامین و مسیر با توجه به آدرس صفحه جاری تنظیم میشود. در واقع تنها مسیرهایی که شامل آدرس صفحه جاری باشند به این کوکی دسترسی دارند.

نکته: مقدار domain تنها میتواند مربوط به دامین اصلی جاری و یا زیرمجموعه‌های آن باشد. یعنی نمیتوان یک کوکی با دامین www.d1.com در صفحه‌ای با آدرس www.d2.com ایجاد کرد.

نکته: همچنین کوکی هایی که مثلا دارای دامین www.dotnettips.info هستند از آدرسی نظیر my.dotnettips.info در دسترس نیستند. کوکی‌ها تنها در دامین و ساب دامین‌های مربوط به خود قابل خواندن هستند.

نکته: اگر مقدار خاصیت domain کوکی به چیزی شبیه dotnettip.info تنظیم شود آنگاه این کوکی در آدرسهایی چون www.dotnettips.info و یا d1.dotnettips.info نیز در دسترس است.

نکته: اگر برای خاصیت path مقدار / تنظیم شود، بدین معنی است که کوکی در تمام محدوده دامین کوکی در دسترس است. 

3. Secure و HttpOnly
این دوخاصیت برخلاف خواص قبلی مقداری را تنظیم نمیکنند! بلکه همانند یک flag عمل کرده که هر کدام رفتار خاصی را برای مرورگر الزام میکنند.
خاصیت Secure مرورگر را مجبور به استفاده از ارتباطات امن و کدگذاری شده (Https) برای تبادل داده‌های کوکی میکند. درضمن طبیعی است که وب سرور دستور ثبت چنین کوکی‌هایی را خود از طریق یک ارتباط امن به مرورگر ارسال کند تا مبادا طی یک فرایند خرابکارانه داده‌های مهم درون کوکی در بین راه دزدیده نشود. 

نکته: یک کوکی Secure تنها درصورتی به سمت سرور ارسال میشود که درخواست مذکور با استفاده از SSL و ازطریق پروتوکل HTTPS ایجاد شده باشد.

خاصیت HttpOnly به مرورگر اعلام میکند که استفاده از این کوکی تنها در ارتباطات از نوع پروتوکل HTTP مجاز است. بنابراین سایر روشهای دسترسی موجود (مثل document.cookie در جاوا اسکریپت) برای این نوع کوکی‌ها کار نخواهد کرد. درواقع نحوه برخورد با این نوع کوکی‌ها در سمت سرور با سایر انواع کوکی تفاوتی ندارد و تنها در سمت کلاینت و در مرورگر است که رفتاری متفاوت متوجه این کوکی‌ها میشود و اجازه دسترسی به برنامه‌های سمت کلاینت داده نمیشود.

نکته: این خاصیت ابتدا توسط مایکروسافت در نسخه IE 6 SP1 معرفی شد و بعدها بتدریج توسط سایر مرورگرها نیز پشتیبانی شد. این ویژگی همانطور که از آن برمی‌آید برای مقابله با حملات XSS پیاده سازی شده است. البته علاوه برای جلوگیری از دسترسی به این کوکی‌ها از طریق document.cookie، در مرورگرهای مدرن از دسترسی به هدر این کوکی‌ها ازطریق متدهای شی XMLHttpRequest نیز جلوگیری میشود.

نکته: امکان تنظیم این خاصیت از طریق document.cookie در جاوا اسکریپت وجود ندارد!
 
مدیریت کوکی‌ها در مرورگر
همانطور که قبلا اشاره شد هویت یک کوکی با استفاده تمامی خواص آن به جز expires یا max-age مشخص میشود. یعنی ترکیب name-domain-path-secure/httponly هویت یک کوکی را منحصربه‌فرد میکند. بنابراین تا زمانیکه حتی یکی از این خواص دو کوکی با هم فرق داشته باشد این دو کوکی از هم متمایز خواهند بود. دو کوکی زیر را درنظر بگیرید:
Set-Cookie: cookie1=value1
Set-Cookie: cookie1=value2; domain=dotnettips.info;
 با اینکه به نظر میرسد که این دو کوکی یکسان هستند و اجرای دستور دوم موجب بازنویسی کوکی اول میشود، اما بررسی یک درخواست ارسالی از این صفحه نشان میدهد که دو کوکی مجزا با نام مشابه به سمت سرور ارسال میشود:
Cookie: cookie1=value1; cookie1=value2 
حال اگر کوکی سومی به صورت زیر تعریف شود:
Set-Cookie: cookie1=value3; domain=dotnettips.info; path=/post
وضعیت از این نیز پیچیده‌تر میشود:
Cookie: cookie1=value1; cookie1=value2; cookie1=value3
بنابراین اجرای دستور زیر در همان صفحه:
Set-Cookie: cookie1=value4
تنها مقدار کوکی اول را تغییر خواهد داد. یعنی در درخواست ارسالی به سمت سرور خواهیم داشت:
Cookie: cookie1=value4; cookie1=value2; cookie1=value3
بنابراین دقت مضاعف به این نکته که «هویت یک کوکی با استفاده از تمامی خواص آن به جز expires یا max-age تعیین میشود» مهم است. برای قسمت «به جز expire یا max-age» هم به مثال زیر توجه کنید:
Set-Cookie: cookie2=value1; max-age=1000
بنابراین خواهیم داشت:
Cookie: cookie1=value1; cookie1=value2; cookie1=value4; cookie2=value1
یک کوکی با طول عمر 1000 ثانیه تولید میکند. بنابراین با دستور زیر میتوان مقدار همین کوکی را تغییر داد:
Set-Cookie: cookie2=value2
پس داریم:
Cookie: cookie1=value4; cookie1=value2; cookie1=value3; cookie2=value2
هرچند در دستور آخر به نظر میرسد که کوکی آخر به نوع سشنی تغییر یافته است (چون خاصیت expires یا max-age ندارد) اما درواقع این چنین نیست. تنها اتفاقی که رخ داده است این است که مقدار کوکی مذبور تغییر یافته است، درحالیکه تغییری در خاصیت expires یا max-age آن رخ نداده است.

نکته: با تغییر خواص یک کوکی، میتوان آنرا از نوع سشنی به نوع ماندگار (Persistent) تغییر داد، اما عکس این عملیات ممکن نیست.

SubCookie
بدلیل محدودیت موجود در تعداد کوکی‌ها به ازای هر دامین، روشی برای نگهداری تعداد بیشتری تنظیمات درون همین تعداد محدود کوکی‌ها توسط توسعه گران ابداع شده است. در این روش از طرح ساده ای که نمونه ای از آن در زیر نشان داده شده است برای نگهداری داده‌های چندین کوکی درون یک کوکی استفاده میشود:
Set-Cookie: cookieName=cookie1=value1&cookie2=value2&cookie3=value3&cookie4=value4; path=/
در نمونه بالا با اینکه عملا تنها یک کوکی تعریف شده است اما درواقع داده‌های 4 کوکی مختلف درون یک کوکی آورده شده است. تنها عیب این روش این است که زحمت بیشتری برای استخراج داده‌های کوکی‌ها باید کشید. البته امروزه برخی از فریمورکها امکاناتی جهت کار با این کوکی‌ها فراهم کرده اند.
 
Cookie2
در ابتدای هزاه سوم! مدتی بحثی مطرح شد برای بهبود کارایی و امنیت کوکی‌ها و پیشنهادهایی مبنی بر پیاده سازی نوع جدیدی از کوکی‌ها با عنوان Cookie2 نیز ارائه شد. حتی در نسخه جدیدی از استانداردهای HTTP State Management Mechanism که در RFC 2965 آورده شده است کلا به این نوع جدید از کوکی‌ها پرداخته شده است. هرچند برخی از مرورگرها پشتیبانی از این نوع جدید را آغاز کردند (مثل Opera) اما بعدها به دلیل عدم استقبال از آن، این نوع از کوکی‌ها منسوخ شد و حالت آن در نسخه‌های جدید استانداردها به Obsolete تغییر یافت (RFC 6265)! درهرصورت برای آشنایی با این نوع کوکی‌ها میتوان به مراجع زیر رجوع کرد:

 
منابع:
مطالب
راه اندازی دیتابیس postgresql در برنامه‌های ASP.NET Core – قسمت 2

در قسمت قبل به معرفی postgresql پرداختیم; در این قسمت قصد ایجاد و راه اندازی یک api با استفاده از دیتابیس postgresql و استفاده از تکنولوژی‌های آن را با استفاده از docker داریم.


ابتدا با استفاده از دستور زیر یک پروژه‌ی جدید asp.net core را ایجاد کنید:

dotnet new webapi --minimal -o YourDirectoryPath:\YourFolderName

سپس فایل docker-compose.yaml را به روت پروژه اضافه کنید که شامل کانفیگ‌های زیر میباشد: 

version: '3.1'

services:

  db:
    image: postgres
    container_name: db
    restart: always
    environment:
      POSTGRES_PASSWORD: postgres
      POSTGRES_USERNAME: postgres
      POSTGRES_DB: BloggingDb
    ports:
        - "5432:5432"
    volumes:
      - postgres_data:/data/db

  adminer:
    image: adminer
    restart: always
    ports:
      - 8080:8080
  
  pgadmin4:
    image: dpage/pgadmin4
    restart: always
    environment:
      PGADMIN_DEFAULT_EMAIL: pgadmin4@pgadmin.org
      PGADMIN_DEFAULT_PASSWORD: admin
      PGADMIN_CONFIG_SERVER_MODE: 'False'
    ports:
      - 5050:80
    volumes:
      - pgadmin:/var/lib/pgadmin
    depends_on:
      - db

volumes:
  postgres_data:
  pgadmin:

سپس با اجرای دستور زیر در روت پروژه، سرویس‌ها را راه اندازی کنید: 

docker compose up -d


معرفی سرویس‌های استفاده شده در تنظیمات فایل بالا: 

سرویس db

نمونه ایمیج اصلی، volume، تنظیمات connection string در آن استفاده شده است.

سرویس adminer :

https://hub.docker.com/_/adminer /

Adminer - Database management in a single PHP file

یک برنامه تحت وب مدیریت پایگاه داده ساده میباشد که ویژگی‌ها MySql را در کنار سرعت و امنیت ارائه میدهد و در آدرس http://localhost:8080 / اجرا خواهد شد.

سرویس pgadmin4 :

pgAdmin - PostgreSQL Tools

dpage/pgadmin4 - Docker Image | Docker Hub

در حال حاضر این برنامه محبوب‌ترین برنامه مدیریت پایگاه داده میباشد که ویژگی‌های پیشرفته‌ای را نیز پوشش میدهد و در آدرس http://localhost:5050 / اجرا خواهد شد. 


اکنون نوبت نوشتن کد‌ها میباشد. 

- تنظیم connection string در فایل appsettings.json:

"ConnectionStrings": {
    "BloggingContext": "Username=postgres;Password=postgres;Server=localhost;Database=BloggingDb”
}

- و همینطور پکیج‌های زیر را به برنامه خود رفرنس دهید: 

dotnet add package Npgsql.EntityFrameworkCore.PostgreSQL
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design

- مدل‌های برنامه را در مسیر /Models ایجاد کنید: 

namespace NpgsqlAPI.Models;

public class Post
{
    public int PostId { get; set; }
    public string Title { get; set; } = null!;
    public string Content { get; set; } = null!;

    public int BlogId { get; set; }
    public Blog Blog { get; set; } = null!;
}

namespace NpgsqlAPI.Models;

public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string? Url { get; set; }

    public List<Post>? Posts { get; set; }
}

- سپس BloggingContext را در مسیر /Data ایجاد کنید:

using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Data;

public class BloggingContext : DbContext
{
    public BloggingContext(DbContextOptions<BloggingContext> options)
        : base(options)
    {
    }
    public DbSet<Blog> Blogs => Set<Blog>();
    public DbSet<Post


- سپس اینترفیس IBlogServices را در مسیر  /Servicec/Blogs ایجاد کنید: 

using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs;
public interface IBlogServices
{
    Task<IEnumerable<Blog>> GetList();
    Task<Blog?> Get(uint id);
    Task<uint> Add(Blog obj);
    Task AddRange(Blog[] obj);
    Task Update(Blog obj);
    Task UpdateRange(Blog[] obj);
    Task Remove(uint id);
}


-  و سپس پیاده سازی آن را در فایل BlogEFServices و در کنار اینترفیس آن قرار دهید: 

using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using NpgsqlAPI.Data;
using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs;
public sealed class BlogEFServices : IBlogServices
{
    private readonly BloggingContext _context;
    public BlogEFServices(BloggingContext context)
    {
        _context = context;
    }

    public async Task<uint> Add(Blog obj)
    {
        await _context.Blogs.AddAsync(obj);
        return (uint)await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task AddRange(Blog[] obj)
    {
        await _context.Blogs.AddRangeAsync(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task<Blog?> Get(uint id)
    {
        return await _context.Blogs.FirstOrDefaultAsync(x=>x.BlogId == id);
    }

    public async Task<IEnumerable<Blog>> GetList()
    {
       return await _context.Blogs.ToListAsync();
    }

    public async Task Remove(uint id)
    {
        var entity = await Get(id);
        _context.Blogs.Remove(entity!);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task Update(Blog obj)
    {
        _context.Blogs.Update(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task UpdateRange(Blog[] obj)
    {
        _context.Blogs.UpdateRange(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    private async Task<int> SaveChangesAsync()
    {
        return await _context.SaveChangesAsync();
    }
}


- اکنون  endpoint‌های api را در فایل program.cs ایجاد کنید:

using System.Data;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Npgsql;
using NpgsqlAPI.Services.Blogs;
using NpgsqlAPI.Data;
using NpgsqlAPI.Models;

var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddEndpointsApiExplorer();
builder.Services.AddSwaggerGen();

string connectionString = builder.Configuration.GetConnectionString("BloggingContext")!;

builder.Services.AddDbContext<BloggingContext>(options =>
        options.UseNpgsql(connectionString));

builder.Services.AddTransient<IDbConnection>(_ => new NpgsqlConnection(connectionString));

// builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogDapperServices>();
// builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFRawQueryServices>();
builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFServices>();

var app = builder.Build();

if (app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseSwagger();
    app.UseSwaggerUI();
}

app.UseHttpsRedirection();

app.MapGet("/blogs", async (IBlogServices service) => await service.GetList())
.WithName("GetBlogs")
.WithOpenApi();

app.MapGet("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Get(id))
.WithName("GetBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPost("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Add(blog))
.WithName("AddBlog")
.WithOpenApi();

app.MapDelete("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Remove(id))
.WithName("RemoveBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPut("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Update(blog))
.WithName("UpdateBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPut("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) =>
 await service.UpdateRange(blogs))
.WithName("UpdateBulkBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPost("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) =>
 await service.AddRange(blogs))
.WithName("AddBulkBlog")
.WithOpenApi();

app.Run();

تمامی کد‌های برنامه تا به اینجا نوشته شده‌اند. اکنون migration را پس از اطمینان از اجرا بودن داکر اجرا کنید 

dotnet ef migrations add Init
dotnet ef database update

و برنامه را اجرا و تست کنید. 


کد‌های کامل این مطلب

مطالب
React 16x - قسمت 5 - کامپوننت‌ها - بخش 2 - نمایش لیست‌ها و مدیریت رویدادها و حالات
در قسمت قبل، اولین کامپوننت React خود را ایجاد کردیم و سپس جزئیات بیشتری از عبارات JSX را مانند نحوه‌ی تعریف المان‌های مختلف و تنظیم مقادیر ویژگی‌های آن‌را بررسی کردیم. در ادامه‌ی همان مثال، در این قسمت، نحوه‌ی نمایش لیست‌ها و تعریف و مدیریت رویدادها را در کامپوننت‌های React، بررسی می‌کنیم.


نحوه‌ی رندر لیستی از اشیاء در کامپوننت‌های React

فرض کنید می‌خواهیم لیستی از تگ‌ها را رندر کنیم. برای این منظور ابتدا داده‌های مرتبط را به خاصیت state کامپوننت، اضافه می‌کنیم:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };
اکنون می‌خواهیم tags را توسط المان‌های ul و ui رندر کنیم. اگر با Angular کار کرده باشید، به همراه یک دایرکتیو ngFor است که توسط آن می‌توان یک حلقه را در قالب جاری، پیاده سازی و رندر کرد. اما در React و عبارات JSX، چیزی به نام مفهوم حلقه‌ها وجود خارجی ندارد؛ چون JSX یک templating engine نیست. فقط بیان ساده‌ی المان‌هایی است که قرار است توسط کامپایلر Babel به کدهای جاوا اسکریپتی ترجمه شوند. بنابراین اکنون این سؤال وجود دارد که چگونه می‌توان لیستی از عناصر را در اینجا رندر کرد؟
در مطلب «React 16x - قسمت 3 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 2» در مورد متد Array.map بحث شد. در اینجا می‌توان توسط متد map، هر المان آرایه‌ی تگ‌ها را به یک المان React تبدیل و سپس رندر کرد:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        <ul>
          {this.state.tags.map(tag => (
            <li>{tag}</li>
          ))}
        </ul>
      </div>
    );
  }
در این مثال، داخل المان ul، با یک {} شروع می‌کنیم تا بتوان به صورت پویا به مقدار آرایه‌ی this.state.tags دسترسی پیدا کرد. سپس متد map را بر روی این آرایه فراخوانی می‌کنیم. متد map، هر عضو آرایه‌ی tags را به callback function آن ارسال کرده و خروجی آن‌را به صورت یک عبارت JSX که در نهایت به یک المان جاوا اسکریپتی خالص ترجمه خواهد شد، تبدیل می‌کند. این فرآیند سبب رندر لیست tags می‌شود:


هرچند اکنون لیستی از تگ‌ها در مرورگر رندر شده‌اند، اما در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، یک اخطار نیز درج شده‌است. علت اینجا است که React نیاز دارد تا بتواند هر آیتم رندر شده را به صورت منحصربفردی شناسایی کند. هدف این است که بتواند در صورت تغییر state هر المان در DOM مجازی خودش، خیلی سریع تشخیص دهد که چه چیزی تغییر کرده و فقط کدام قسمت خاص را باید در DOM اصلی، درج و به روز رسانی کند. برای رفع این مشکل، ویژگی key را به هر المان li در کدهای فوق اضافه می‌کنیم:
<li key={tag}>{tag}</li>
البته در مثال ما تگ‌ها منحصربفرد هستند؛ بنابراین استفاده‌ی از آن‌ها به عنوان key، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. در یک برنامه‌ی مفصل‌تر، تگ‌ها می‌توانند شیء بوده و هر شیء دارای خاصیت id باشد که در این حالت فرضی می‌توان از tag.id به عنوان key استفاده کرد. همچنین باید دانست که این key فقط نیاز است در لیست ul، منحصربفرد باشد و نیازی نیست تا در کل DOM منحصربفرد باشد.


رندر شرطی عناصر در کامپوننت‌های React

در اینجا می‌خواهیم اگر تگی وجود نداشت، پیام متناسبی ارائه شود؛ در غیراینصورت لیست تگ‌ها همانند قبل نمایش داده شود (رندر شرطی یا conditional rendering). برای انجام اینکار در React، برخلاف Angular، دارای دایرکتیوهای ساختاری if/else نیستیم؛ چون همانطور که عنوان شد، JSX یک templating engine نیست. به همین جهت برای رندر شرطی المان‌ها در React، باید از همان جاوا اسکریپت خالص کمک بگیریم:
  renderTags() {
    if (this.state.tags.length === 0) {
      return <p>There are no tags!</p>;
    }

    return (
      <ul>
        {this.state.tags.map(tag => (
          <li key={tag}>{tag}</li>
        ))}
      </ul>
    );
  }
یک روش حل این مساله، نوشتن متدی است که به همراه یک if/else است. در اینجا اگر آرایه‌ی تگ‌ها، دارای عنصری نبود، یک پاراگراف متناظر نمایش داده می‌شود، در غیراینصورت همان قسمت رندر لیست تگ‌ها را که توسعه دادیم، بازگشت می‌دهیم. بنابراین این متد، دو خروجی JSX را بسته به شرایط مختلف می‌تواند داشته باشد. سپس از این متد به صورت {()this.renderTags} در متد render اصلی استفاده می‌کنیم:
  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        {this.renderTags()}
      </div>
    );
  }
برای آزمایش آن هم یکبار آرایه‌ی tags را به نحو زیر خالی کنید:
  state = {
    count: 0,
    tags: []
  };

روش دوم حل این نوع مساله‌ها، استفاده از روش زیر است؛ در این حالت خاص، فقط یک if را داریم، بدون وجود قسمت else:
{this.state.tags.length === 0 && "Please create a new tag!"}
ابتدا شرط مدنظر نوشته می‌شود، سپس پیامی را که باید در این حالت ارائه شود، پس از && می‌نویسیم. در مثال فوق اگر آرایه‌ی tags خالی باشد، پیامی نمایش داده می‌شود.
اما این روش چگونه کار می‌کند؟! در اینجا && را به دو مقدار مشخص اعمال کرده‌ایم. یکی حاصل یک مقایسه است و دیگری یک مقدار رشته‌ای مشخص. در جاوا اسکریپت برخلاف سایر زبان‌های برنامه نویسی، می‌توان && را بین دو مقدار غیر Boolean نیز اعمال کرد. در جاوا اسکریپت، یک رشته‌ی خالی به false تعبیر می‌شود و اگر تنها دارای یک حرف باشد، true درنظر گرفته می‌شود. برای نمونه در ترکیب 'true && 'Hi، هر دو قسمت به true تفسیر می‌شوند. در این حالت موتور جاوا اسکریپت، دومین عبارت (آخرین عبارت && شده) را بازگشت می‌دهد. همچنین در جاوا اسکریپت عدد صفر به false تفسیر می‌شود. بنابراین ترکیب true && 'Hi' && 1 مقدار 1 را بازگشت می‌دهد؛ چون عدد 1 هم از دیدگاه جاوا اسکریپت به true تفسیر خواهد شد.


مدیریت رخ‌دادها در React


همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده می‌کنید، رخ‌دادهای استاندارد DOM، دارای خواص معادل React ای نیز هستند. برای مثال زمانیکه می‌نویسیم onClick، دقیقا متناظر است با یک خاصیت المان React در عبارات JSX. بنابراین این نام‌ها حساس به کوچکی و بزرگی حروف نیز هستند.
روش تعریف متدهای رخ‌دادگردان در اینجا، با ذکر فعل handle شروع می‌شود:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!");
  }
سپس ارجاعی از این متد را (نه فراخوانی آن‌را)، به خاصیت برای مثال onClick ارسال می‌کنیم:
<button
    onClick={this.handleIncrement}
    className="btn btn-secondary btn-sm"
>
    Increment
</button>
اگر دقت کنید، onClick، ارجاع this.handleIncrement را دریافت کرده‌است (یعنی بدون () ذکر شده‌است) و نه فراخوانی این متد را (با ذکر ()).
اکنون اگر این فایل را ذخیره کرده و خروجی را در مرورگر بررسی کنیم، با هربار کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، یک console.log صورت می‌گیرد.

در ادامه می‌خواهیم در این رخ‌دادگردان، مقدار this.state.count را افزایش دهیم. برای این منظور ابتدا مقدار this.state.count را به نحو زیر لاگ می‌کنیم:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
پس از ذخیره‌ی فایل و اجرای برنامه، اینبار با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بلافاصله خطای «Uncaught TypeError: Cannot read property 'state' of undefined» در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود. عنوان می‌کند که شیء this در این متد، undefined است؛ بنابراین امکان خواندن خاصیت state از آن وجود ندارد.


bind مجدد شیء this در رخ‌دادگردان‌های React

در مورد this و bind مجدد آن در مطلب «React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1» مفصل بحث کردیم و در اینجا می‌خواهیم از نتایج آن استفاده کنیم.
همانطور که مشاهده کردید، در متد رویدادگران handleIncrement، به شیء this دسترسی نداریم. چرا؟ چون this در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبان‌های برنامه نویسی، متفاوت رفتار می‌کند. بسته به اینکه یک متد یا تابع، چگونه فراخوانی می‌شود، this می‌تواند اشیاء متفاوتی را بازگشت دهد. اگر تابعی به عنوان یک متد و جزئی از یک شیء فراخوانی شود، this در این حالت همواره ارجاعی را به آن شیء باز می‌گرداند. اما اگر آن تابع به صورت متکی به خود فراخوانی شد، به صورت پیش‌فرض ارجاعی را به شیء سراسری window مرورگر، بازگشت می‌دهد و اگر strict mode فعال باشد، تنها undefined را بازگشت می‌دهد. به همین جهت است که در اینجا خطای undefined بودن this را دریافت می‌کنیم.
یک روش حل این مشکل که پیشتر نیز در مورد آن توضیح دادیم، استفاده از متد bind است:
  constructor() {
    super();
    console.log("constructor", this);
    this.handleIncrement = this.handleIncrement.bind(this);
  }
زمانیکه شیءای از نوع کلاس جاری ایجاد می‌شود، متد constructor آن نیز فراخوانی خواهد شد. در این مرحله دسترسی کاملی به شیء this وجود دارد که نمونه‌ی آن‌را با console.log نوشته شده می‌توانید آزمایش کنید. در اینجا چون کامپوننت جاری از کلاس Component مشتق شده‌است، پیش از دسترسی به شیء this، نیاز است سازنده‌ی کلاس پایه توسط متد super فراخوانی شود. اکنون که به this دسترسی داریم، می‌توان توسط متد bind، مقدار شیء this شیءای دیگر مانند this.handleIncrement را تنظیم مجدد کنیم (متدها نیز در جاوا اسکریپت شیء هستند). خروجی آن، یک وهله‌ی جدید از شیء handleIncrement است که this آن اینبار به وهله‌ای از شیء جاری اشاره می‌کند. به همین جهت خروجی آن‌را به this.handleIncrement انتساب می‌دهیم تا مشکل تعریف نشده بودن this آن برطرف شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بجای this.state.count لاگ شده، مقدار آن که صفر است، در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود.


این یک روش است که کار می‌کند؛ اما کمی طولانی است و به ازای هر روال رویدادگردانی باید دقیقا به همین نحو تکرار شود. روش دیگر، تبدیل متد handleIncrement به یک arrow function است و همانطور که در قسمت دوم این سری نیز بررسی کردیم، arrow functionها، this شیء جاری را بازنویسی نمی‌کنند؛ بلکه آن‌را به ارث می‌برند. بنابراین ابتدا کدهای سازنده‌ی فوق را حذف می‌کنیم (چون دیگر نیازی به آن‌ها نیست) و سپس متد handleIncrement سابق را به صورت زیر، تبدیل به یک arrow function می‌کنیم:
  handleIncrement = () => {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
به این ترتیب با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مجددا همان خروجی تصویر قبلی را دریافت می‌کنیم؛ این روش ساده‌تر و تمیزتر است و نیازی به rebind دستی تک تک رویدادگردان‌های کامپوننت جاری در این حالت وجود ندارد.


به روز رسانی state در کامپوننت‌های React

اکنون که در روال رویدادگردان handleIncrement به شیء this و سپس مقدار this.state.count آن دسترسی پیدا کرده‌ایم، می‌خواهیم با هربار کلیک بر روی این دکمه، یک واحد مقدار آن‌را افزایش داده و در UI نمایش دهیم.
در React، خواص شیء state را جهت نمایش آن‌ها در UI، مستقیما تغییر نمی‌دهیم. به عبارت دیگر نوشتن یک چنین کدی در React برای به روز رسانی UI، مرسوم نیست:
  handleIncrement = () => {
    this.state.count++;
  };
اگر تغییر فوق را اعمال و سپس برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment ... اتفاقی رخ نمی‌دهد! رفتار React با Angular متفاوت است و در اینجا هرچند توسط فراخوانی {()this.formatCount} کار نمایش خاصیت count انجام می‌شود، اما به ظاهر، تغییرات مقدار count، به عبارات JSX متصل نیست. در کامپوننت‌های Angular اگر مقدار خاصیتی را تغییر دهید و اگر این خاصیت در قالب آن کامپوننت، به آن خاصیت bind شده باشد، شاهد به روز رسانی آنی UI خواهید بود (Change Detection آنی و به ازای هر تغییری)؛ اما در React خیر. هرچند در همان Angular هم توصیه می‌شود که از حالت changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush برای رسیدن به حداکثر کارآیی نمایشی کامپوننت‌ها استفاده شود؛ حالت OnPush در Angular، به روش تشخیص تغییرات React که در ادامه توضیح داده می‌شود، بیشتر شبیه است.

در کدهای فوق هرچند با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مقدار count افزایش یافته‌است، اما React از وقوع این تغییرات مطلع نیست. به همین جهت است که هیچ تغییری را در UI برنامه مشاهده نمی‌کنید.
با اجرای قطعه کد فوق، یک چنین اخطاری نیز در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر می‌شود:
  Line 33:5:  Do not mutate state directly. Use setState()  react/no-direct-mutation-state

برای رفع این مشکل باید از یکی از متدهای به ارث برده شده‌ی از کلاس پایه‌ی Component، به نام setState استفاده کرد. به این ترتیب به React اعلام می‌کنیم که state تغییر کرده‌است (فعالسازی Change Detection، فقط در صورت نیاز). سپس React شروع به محاسبه‌ی تغییرات کرده و در نتیجه قسمت‌های متناظری از UI را برای هماهنگ سازی DOM مجازی خودش با DOM اصلی، به روز رسانی می‌کند.
زمانیکه از متد setState استفاده می‌کنیم، شیءای را باید به صورت یک پارامتر به آن ارسال کنیم. در این حالت مقادیر آن یا به خاصیت state جاری اضافه می‌شوند و یا در صورت از پیش موجود بودن، همان خواص را بازنویسی می‌کنند:
  handleIncrement = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
در اینجا به متد this.setState که از قسمت extends Component جاری به ارث رسیده‌است، یک شیء را با خاصیت count و مقدار جدیدی، ارسال می‌کنیم.
در این مرحله، فایل جاری را ذخیره کرده و پس از بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، بر روی دکمه‌ی Increment کلیک کنید. اینبار ... کار می‌کند! چون React از تغییرات مطلع شده‌است:


وقتی state تغییر می‌کند، چه اتفاقاتی رخ می‌دهند؟

با فراخوانی متد this.setState، به React اعلام می‌کنیم که state یک کامپوننت قرار است تغییر کند. سپس React فراخوانی مجدد متد Render را در صف اجرایی خودش قرار می‌دهد تا در زمانی در آینده، اجرا شود؛ این فراخوانی async است. کار متد render، بازگشت یک المان جدید React است. در اینجا DOM مجازی React از چند المان، به صورت یک div و دو فرزند دکمه و span تشکیل شده‌است. در این حالت یک DOM مجازی قدیمی نیز از قبل (پیش از اجرای مجدد متد render) وجود دارد. در این لحظه، React این دو DOM مجازی را کنار هم قرار می‌دهد و محاسبه می‌کند که در اینجا دقیقا کدام المان‌ها نسبت به قبل تغییر کرده‌اند. برای نمونه در اینجا تشخیص می‌دهد که span است که تغییر کرده، چون مقدار count، توسط آن نمایش داده می‌شود. در این حالت از کل DOM اصلی، تنها همان span تغییر کرده را به روز رسانی می‌کند و نه کل DOM را (و نه اعمال مجدد کل المان‌های حاصل از متد render را).
این مورد را می‌توان به نحو زیر آزمایش و مشاهده کرد:
در مرورگر بر روی المان span که شماره‌ها را نمایش می‌دهد، کلیک راست کرده و گزینه‌ی inspect را انتخاب کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment کلیک نمائید. مرورگر قسمتی را که به روز می‌شود، با رنگی مشخص و متمایز، به صورت لحظه‌ای نمایش می‌دهد:



ارسال پارامترها به متدهای رویدادگردان

تا اینجا متد handleIncrement، بدون پارامتر تعریف شده‌است. فرض کنید در یک برنامه‌ی واقعی قرار است با کلیک بر روی این دکمه، id یک محصول را نیز به handleIncrement، منتقل و ارسال کنیم. اما در onClick={this.handleIncrement} تعریف شده، یک ارجاع را به متد handleIncrement داریم. بنابراین برای حل این مساله نمی‌توان از روشی مانند onClick={this.handleIncrement(1)} استفاده کرد که در آن عدد فرضی 1 به صورت آرگومان متد handleIncrement ذکر شده‌است.
یک روش حل این مساله، تعریف متد دومی است که متد handleIncrement پارامتر دار را فراخوانی می‌کند:
  doHandleIncrement = () => {
    this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" });
  };
و در این حالت برای مثال متد handleIncrement یک شیء را پذیرفته‌است:
  handleIncrement = product => {
    console.log(product);
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
سپس بجای تعریف onClick={this.handleIncrement}، از متد doHandleIncrement استفاده خواهیم کرد؛ یعنی onClick={this.doHandleIncrement}

هرچند این روش کار می‌کند، اما بیش از اندازه طولانی شده‌است. راه حل بهتر، استفاده از یک inline function است:
onClick={() => this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" })}
یعنی کل arrow function مربوط به doHandleIncrement را داخل onClick قرار می‌دهیم و چون یک سطری است، نیازی به ذکر {} و سمی‌کالن انتهای آن‌را هم ندارد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-04-part02.zip
بازخوردهای دوره
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
- نیازی به PerThreadUnitOfWorkScope و PerRequestUnitOfWorkScope کتابخانه‌های ثالث در حین کار با StructureMap نیست. خود این IoC Container قابلیت مدیریت طول عمر اشیاء را دارد. HttpContextScoped آن یعنی مدیریت طول عمر یک شیء و زنده نگه داشتن آن در طول یک درخواست یا Request. بنابراین نیازی نیست یکبار StructureMap این‌کار را انجام دهد و یکبار دیگر هم کتابخانه‌ی ثالث دیگری که مثلا PerRequestUnitOfWorkScope در آن تعریف شده؛ کار اضافی است. (بحث «تعیین طول عمر اشیاء در StructureMap» در متن فوق)
- فقط از
HybridHttpOrThreadLocalScoped استفاده کنید تا هر دو حالت برنامه‌های وب و ویندوز را با یک تنظیم پوشش دهید. نیازی هم به بررسی IsInWeb یاد شده نیست. خود StructureMap به صورت توکار این کار را انجام می‌دهد.
- نیازی نیست تا کار وهله سازی را در قسمت Use انجام دهید (کار اضافی است). فقط نام کلاس آن‌را ذکر کنید کافی است.
x.For<IMyInterface>().HybridHttpOrThreadLocalScoped().Use<MyClass>();
در این حالت کلاس MyClass، هر سازنده‌ای داشته باشد، با توجه به سایر x.For-Use‌های نوشته شده به صورت خودکار سازنده‌های آن‌ها توسط StructureMap وهله سازی می‌شوند. تا n سطح هم باشد، کار وهله سازی آن‌ها خودکار است به شرطی که در تنظیمات StructureMap ذکر کنید، هر تزریق اینترفیس صورت گرفته در سازنده کلاسی با چه کلاسی مرتبط است یعنی x.For-Use های کاملی باید داشته باشید.