مطالب
xamarin.android قسمت سوم
Theme
برای اینکه بتوانیم ظاهر گرافیکی layout‌ها را کنترل نماییم، از Theme که مجموعه‌ای از styleهای گرافیکی می‌باشد، استفاده می‌کنیم. در اندروید مجموعه‌ای از تم‌های از پیش ساخته شده که به آنها Builtin Theme نیز گفته می‌شود می‌توانیم استفاده کنیم. تم‌ها ظاهر گرافیکی کلیه کنترل‌های Layout را با نام‌های زیر، کنترل می‌کنند:
statusBarColor
textColorPrimary
colorAccent
ColorPrimary
WindowBackground

اگر ساختار زیر را در یک صفحه استاندارد برنامه‌های موبایل را در نظر بگیریم، styleها هر بخش، یک نام منحصر به فرد دارد:



اگر بخواهیم از style‌های از پیش طراحی شده‌ی اندروید استفاده نماییم، ابتدا میتوانیم در صفحه‌ی layout در زامارین، style مربوطه را از بخش Theme استفاده کرده و نتیجه را مشاهده کنیم. ولی تغییر style سبب تغییر layout در زمان اجرا نمی‌شود. هرگاه بخواهیم از styleهای استاندارد یا builtin اندروید استفاده نماییم، در Activity توسط خصوصیت Theme با فرمت:
[Activity(Theme = "@style/NameThem")]
تم را به‌عنوان تم داخلی وسپس نام کامل تم را می‌نویسیم.
 
CustomTheme
در طراحی فرم‌ها ممکن است بخواهیم از یک استایل خاص builtin استفاده کنیم؛ ولی ممکن است بعضی از استایل‌های آن را استفاده نکنیم، مانند تمی که از قبل استفاده شده‌است، از روش زیر استفاده می‌کنیم:
- بر روی دایرکتوری value راست کلیک میکنیم. گزینه add new item را انتخاب و یک فایل xmlfile را با نام style ایجاد میکنیم.
- style‌های جدید منابع application می‌باشند که در بخش resource از آن‌ها استفاده میکنیم. هر استایل جدید را توسط Style Tag مشخص میکنیم و در خصوصیت Name، نام Style را مشخص میکنیم.
ممکن است در یک Style نتوانیم و یا نخواهیم تمامی Style‌های مورد نیاز را تامین کنیم. از این رو توسط Parent، یک StyleBuition تعریف نموده که این Styleها از آن مشتق می‌شوند. اگر در Theme جدید گزینه‌ها مشخص شوند، تم اصلی تغییر نمی‌کند. در غیر اینصورت تمامی گزینه‌های تعریف شده در تم جدید از ThemParent مقدار دهی می‌شود.
توسط item می‌توان یک style را تعریف نمود. در Activity توسط
 [Activity(Theme = "@style/NameThem")]
می‌توانیم استایل سفارشی شده خودمان را مشخص کنیم.

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<resources>
  <style name="MainTheme" parent="Theme.AppCompat.Light.DarkActionBar">
     <item name="windowNoTitle">true</item>
     <item name="windowActionBar">false</item>
  </style>
</resources>
 
  
Navigation Menu
کتابخانه متریال دیزاین کتابخانه جدیدی می‌باشد که به اندروید اضافه شده‌است. توسط  آن می‌توانیم کنترل‌های جدید را با استایل‌های جدید برای Appهای اندروید، تولید کنیم. ابتدا نیاز به نصب Component‌های ذیل در زامارین می‌باشد.
 
استفاده که از کتابخانه متریال دیزاین
برای اینکه بتوانیم Navigation menu را ایجاد کنیم، باید از نیوگت، کتابخانه‌های Appcompat و Designlibrary را انتخاب و نصب نماییم و اگر نگارش ویژوال استودیوی شما 15.7.3باشد، از ابتدا بصورت اتوماتیک نصب شده است و احتیاجی به این مراحل نمی‌باشد. بدیهی است در زمان نصب باید از نرم افزار‌های تحریم گذر نیز استفاده کرد.
  
ساخت Menu
NavigationMenu، منوی اصلی منو می‌باشد که با Swipping از گوشه راست به چپ، باز یا بسته می‌شود یا با کلیک بر روی دکمه‌ی Menu بر روی Toolbar، منو را باز یا بسته میکند.
قدم اول: نصب منو
منظور همان اضافه کردن کتابخانه‌ها است.
قدم دوم:
ابتدا باید گزینه‌های منو را در یک فایل xml تعریف نمود. هر گزینه‌ی آن از دو بخش متن اصلی منو و ID منو تشکیل شده‌است.
بر روی دایرکتوری Resource راست کلیک کرده و یک دایرکتوری یا پوشه را به نام Menu ایجاد می‌کنیم. بر روی دایرکتوری منو، راست کلیک کرده و یک فایل Xml را به آن اضافه می‌کنیم. برای آنکه بتوانیم در این فایل دستورات ساخت منو را نوشته و به نحوی که توسط اندروید قابل خواندن و تبدیل به منو باشد، ساختار منو را از آدرس زیر ویژوال استودیو دانلود میکنیم.
 <menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">

توسط Group مجموعه گزینه‌های منو را را معرفی میکنیم.
هر گزینه در منو ی اصلی توسط یک آیتم مشخص میشود. برای آنکه هنگام کلیک بر روی هر گزینه از طریق برنامه نویسی بتوانیم گزینه انتخاب شده را شناسایی کنیم، یک آی دی منحصر بفرد را به هر گزینه اختصاص میدهیم. زمانیکه بر روی یک گزینه کلیک میشود، توسط این ID‌ها میتوانیم شناسایی کنیم کدام گزینه انتخاب شده‌است.
خصوصیت Android :Title متن اصلی منو را مشخص میکند.
 <?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
     <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
     <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>

سپس باید در Layout مورد نظر همانند صفحه Main، ساختار اصلی برنامه شامل Toolbar و Menu را بصورت زیر تعریف نماییم:
<android.support.v7.widget.Toolbar
  android:layout_width="match_parent"
  android:id="@+id/toolbar1"
  android:background="#33B86C"
  android:minHeight="?android:attr/actionBarSize"
  android:layout_height="wrap_content">
</android.support.v7.widget.Toolbar>

ساختار منو به صورت زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
    <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
    <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>
در Linearlayout ریشه، گزینه Fitssystemwindow را true میکنیم که سایز linearlayout را با سایز موبایل جدید اندازه می‌کند. سپس از toolbox، کنترل Toolbarرا به پنجره اضافه میکنیم که در بالای صفحه قرار می‌گیرد.
toolbar اضافه شده، toolbar استاندارد قبل از متریال دیزاین میباشد. در واقع toolbar اول، Toolbar استاندارد اندروید می‌باشد. برای آنکه از Toolbar متریال دیزاین استفاده کنیم، کنترل‌های متریال دیزاین در بخش supportlibrary اضافه میشود و Toolbar متریال دیزاین را اضافه میکنیم. علامت ؟ یعنی اینکه می‌خواهیم از اندازه سیستمی استفاده کنیم. اگر بخواهیم حداقل سایز Toolbarبر اساس پیش فرض در دستگاه‌های مختلف باشد، از علامت Android :attr ? استفاده میکنیم. اگر بخواهیم حداقل ارتفاع پیشنهادی اندروید در هر موبایل متصل شود، از خصوصیت Action Bar Size  استفاده میکنیم. این خصوصیت زمانی عمل میکند که Height  آن Wrapcontent باشد.
گذاشتن دکمه منو: برای آنکه بتوانیم دکمه منو را به Toolbar اضافه کنیم، از دکمه Image Button استفاده میکنیم که یک دکمه‌ی معمولی می‌باشد ولی خلاصه‌ی آن عکس است. در خصوصیت Back ground دکمه، بصورت زیر نام فایل آیکن منو را در دایرکتوری Drawable، مشخص میکنیم و خصوصیت src آن‌را null می‌کنیم تا تصویری بجز تصویر انتخابی نباشد.
برای آنکه بتوانیم پنجره اصلی منو را به صورتیکه دارای قابلیت حرکت به راست و چپ باشد، ایجاد کنیم، از کنترلی به‌نام  Drowerlayout استفاده میکنیم که بر روی صفحه قرار میگیرد. DrawerLayout در linearlayout ریشه قرار میگیرد و یا بعد از ToolBar و حتما باید خصوصیت fitsystemwindow کنترل Drawer را True کنیم. جهت نمایش گزینه‌های اصلی در Drawer از کنترل NavigationٰView استفاده می‌کنیم.
گزینه‌های منو در کنترلی به نام Navigationview قرار دارد. این کنترل باید در Drawerlayout قرار گیرد. توسط فضای نام منو، محل فایل xml را که منو درون آن قرار گرفته است، مشخص می‌کنیم. آدرس این دستور در این مسیر می‌باشد:
 xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto"
Layout gravity  آن را end  قرار میدهیم که از سمت راست قرار بگیرد. Fit system Window را هم True میکنیم تا گزینه‌های داخل آن‌را هم Fit کند. Theme باید از نوع تم‌های متریال دیزاین و با کلمه Them . App Compact. ligth.NoActionBar باشد. برای آنکه اکتیویتی‌ها، متریال دیزاین را ساپورت کنند، میتوان از کلاس  App compact Activity  استفاده کنیم. Tool bar بصورت پیش فرض لیبل اکتیویتی را نشان می‌دهد و دستور زیر عنوان Toolbar را حذف میکند.
 SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
 
مدیریت گزینه‌های منو
به محض انتخاب یک گزینه درون NavigationView، رخدادی به نام NavigationItemSelected صادر می‌شود که توسط آن میتوانیم گزینه‌ی انتخاب شده را از طریق برنامه نویسی مدیریت کنیم. این کنترل در Android.Support.V7.Widget و NameSpace بالا قرار میگیرد. سپس یک رخ‌داد گردان را با نام navigationItemSelected پیاده سازی می‌کنیم. اطلاعات مربوط به گزینه‌ی انتخاب شده، در پارامتر دوم از این تابع NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs ذخیره می‌شود. ID، آیتم انتخاب شده در فایل Menu را باز می‌گرداند.
        var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
        navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:

                    break;
            }
        }
 
مدیریت اکتیویتی‌ها توسط Menu
با انتخاب گزینه Menu باید اکتیویتی مربوطه انتخاب شود. بنابراین برای هر گزینه‌ی منو یک Layout و اکتیویتی را ایجاد می‌کنیم و اجرا میکنیم. ولی در اکتیویتی جدید Toolbar وجود ندارد.
 
تکنیک ادغام:
برای آنکه در Layoutهای مختلف، تولبار و منو و یا هر View دیگری را بصورت مشترک استفاده کنیم، یک فایل xml را به دایرکتوری Layout اضافه می‌کنیم. دستور Merge میتواند تمام layoutها را به درون layoutهای دیگر مانند home,insert ادغام و یا تزریق کند. جهت استفاده از Merge در layoutهای دیگر نیاز به Id منحصر به فرد می‌باشد.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<merge xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android" 
    xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto" android:id="@+id/toolbarlayout">
    <android.support.v7.widget.Toolbar android:layout_width="match_parent" android:id="@+id/toolbar1" android:background="#33B86C" android:minHeight="?android:attr/actionBarSize" android:layout_height="wrap_content">
        <ImageButton android:layout_width="wrap_content" android:layout_height="wrap_content" android:id="@+id/imageButton1" android:background="@drawable/mainmenu" android:layout_gravity="end" />
    </android.support.v7.widget.Toolbar>
    <android.support.v4.widget.DrawerLayout android:layout_width="match_parent" android:layout_height="match_parent" android:id="@+id/drawerLayout1" android:fitsSystemWindows="true">
        <android.support.design.widget.NavigationView android:minWidth="25px" android:minHeight="25px" android:layout_width="200dp" android:layout_height="match_parent" android:layout_gravity="end" app:menu="@menu/menu" android:id="@+id/navigationView1" android:fitsSystemWindows="true" />
    </android.support.v4.widget.DrawerLayout>
</merge>

در اکتیویتی‌های دیگر باید Toolbar و مدیریت گزینه‌های منو با کد‌های مشابه Main انجام شود.
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null) { }
        }
بنابراین دستورات xmlTollbar  و darawer layout در تمامی Layoutها و دستورات سی شارپ، کنترل کننده Toolbar و منو در تمامی اکتیویتی‌ها تکرار شده‌اند.
 
حل مشکلات Layout
یک فایل Xml را به Layout  اضافه می‌کنیم و درون آن Tag merge و کد‌های مشترک Drawer out و Toolbar را داخل تگ Merge اضافه می‌کنیم. جهت استفاده از کدهای (مقدار فایل ایکس ام ال ساخته شده که Tag merge داخل آن است)  Merge، در layout های دیگر، از دستور Include  استفاده می‌کنیم.
نام لی‌آوت را در خصوصیت Layout اضافه می‌کنیم. برای آنکه کد‌های سی شارپ کنترل کننده‌ی Toolbar و Menu چندین Toolbar وجود دارد که در یکی از آن‌ها یک کلاس واسط از کلاس app compat Activity  را به ارث میبریم. تابع Protected را از آن بازنویسی کرده و تمام کد‌های مدیریت Toolbar و منو را در آن پیاده سازی می‌کنیم. تمام اکتیویتی‌های برنامه را از این کلاس به ارث می‌بریم. بنابراین تابع InitieToolbar به تمامی فرزندان نیز به ارث برده می‌شود. در زمان اجرای دستورات، this ، اکتیویتی جاری می‌باشد.
    public class BaseAcitivity : AppCompatActivity
    {
        protected void InitieToolbar()
        {
            var toolbar = this.FindViewById<widgetV7.Toolbar>(Resource.Id.toolbar1);
            this.SetSupportActionBar(toolbar);
            //SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
            var imagebutton = toolbar.FindViewById<ImageButton>(Resource.Id.imageButton1);
            imagebutton.Click += Imagebutton_Click;
            var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
            navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        }

        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null)
                StartActivity(intent);
        }

        private void Imagebutton_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var drawerlayout = this.FindViewById<DrawerLayout>(Resource.Id.drawerLayout1);
            if (drawerlayout.IsDrawerOpen(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End) == false)
            {
                drawerlayout.OpenDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
            else
            {
                drawerlayout.CloseDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
        }
    }
 
اگر بخواهیم یک تم در تمامی اکتیویتی‌ها  به صورت سراسری استفاده شود، از فایل تنظمیات اندروید بنام AndroidManifest در دایرکتوری Properties استفاده می‌کنیم و در  بخش Application Theme، نام تم را مشخص میکنیم:
 android:theme="@style/Theme.AppCompat.Light.NoActionBar"
 

ساخت TabPage
پیشنیاز: نصب کتابخانه‌های متریال دیزاین همانند قبل و طبق ورژن Sdk نصب شده
اگر بخواهیم چندین صفحه را بر روی یکدیگر Stack و یا Overload نماییم، از Tabpage استفاده می‌کنیم. صفحاتی‌که از TabPage استفاده می‌کنند، با انگشت جابجا میشوند و همانند برنامه‌ی واتساپ Fragment می‌باشند و هر Fragment دارای layout و اکتیویتی مربوط به خود می‌باشد. معماری layout آن بصورت زیر است:


ToolBar، در بالای فرم قرار می‌گیرد. TabLayou که بصورت TabPage آن‌ها را به عهده دارد. Viewpager مدیریت Layout‌ها را به هنگام Swipe یا جابجایی به عهده دارد.
یک layout را برای Toolbar قرار می‌دهیم. سپس Layout اصلی main را طراحی میکنیم. پس از اضافه کردن ToolBar، ابزار TabLayout را در بخش SupportLibrary متریال دیزاین انتخاب و در صفحه می‌کشیم. TabLayout در پایین Toolbar قرار می‌گیرد و با انتخاب رنگ یکسان برای هر دو، متصل و یکنواخت به نظر می‌رسد. سپس از Layout از Toolbar آیتم ViewPager را بر روی صفحه قرار می‌دهیم. اگر LayoutWeight آن را یک قرار دهیم، تمام ارتفاع صفحه را به ما تخصیص می‌دهد. زمانیکه در TabLayout تب‌ها جابجا می‌شوند یا بر روی یک آیکن کلیک می‌شود، صفحه مربوطه در بخش ViewPager به کاربر نمایش داده میشود. هر Page یک فرگمنت می‌باشد. به ازای هر فرگمنت یک Layout به دایرکتوری layout اضافه کرده و به ازای هر layoutFragment یک Activity Fragment را اضافه می‌کنیم. یک اکتیویتی از نوع را Android.Support.v4.AppFragment ایجاد میکنیم.
    public class Fragment1 : Android.Support.V4.App.Fragment
    {
        public override void OnCreate(Bundle savedInstanceState)
        {
            base.OnCreate(savedInstanceState);
        }
        public override View OnCreateView(LayoutInflater inflater,
      ViewGroup container, Bundle savedInstanceState)
        {
            return inflater.Inflate(Resource.Layout.FragmentLayout1, container, false);
        }
    }
ابتدا باید viewpager در Layout اصلی را پیدا کرده و با دستور زیر به Tablayout متصل کنیم:
 var tablayout = FindViewById<Android.Support.Design.Widget.TabLayout>(Resource.Id.tabLayout1);
var viewpager = FindViewById<ViewPager>(Resource.Id.viewPager1);
tablayout.SetupWithViewPager(viewpager);
زمانیکه آیکن را در TabLayout انتخاب میکنیم یا با انگشت Swipe میکنیم، به ترتیب بین صفحات که از Position صفحه آغاز شده‌اند، حرکت می‌کنیم، باید فرگمنت همان Position را نشان دهیم و این مدیریت توسط بخشی به‌نام Adapter انجام میشود. یک Adapter را به کنترلر اضافه میکنیم و از کلاس Fragment pager adapter به ارث می‌بریم. بر روی کلاس Fragment pager adapter ، دکمه‌های کنترل و نقطه را میزنیم و سپس کلاس را پیاده سازی می‌کنیم. در این حالت دو تابع را به ما می‌دهد: تابع Get item .count مجددا بر روی کلاس پدر راست کلیک میکنیم. در تابع کانت تعداد کل صفحه‌ها را (Layout ها) را انتخاب میکنیم. هرگاه از یک صفحه به صفحه‌ی دیگری انتقال پیدا کنیم، موقعیت صفحه جدیدی که از یک شروع میشود را به تابع Get Item بر اساس موقعیت Object  از fragment مربوطه new کرده و بعنوان خروجی باز می‌گرداند.
    class TabFragmentAdapter : FragmentPagerAdapter
    {
        public TabFragmentAdapter(FragmentManager fm) : base(fm)
        {
        }
        public override int Count => 3;
        public override Fragment GetItem(int position)
        {
            switch (position)
            {
                case 0: return new Fragment1();
                case 1: return new Fragment2();
                case 2: return new Fragment3();
                default: return new Fragment1();
            }
        }


        //int f1() { return 100; }
        //int f1 => 100;
    }
و در اکتیویتی اصلی، کد زیر را برای Load فرگمنت‌ها نیز قرار می‌دهیم:
 viewpager.Adapter = new TabFragmentAdapter(this.SupportFragmentManager);
  
آیکن برای TabPage
سپس اگر بخواهیم آیکن‌های Tab را به ترتیب تعریف کنیم، از تابع Gettabat استفاده میکنیم. پارامتر ورودی آن موقعیت Tab page میباشد و Set icon هم آیکن‌های دایرکتوری Drawable را انتخاب میکند.
 tablayout.GetTabAt(0).SetIcon(Resource.Drawable.iconCall);
 

نمایش متن همراه با عکس
 اگر بخواهیم آیکن‌های تب پیج را سفارشی کنیم، از Layout استفاده میکنیم که عرض و ارتفاع آن wrap Content  باشند و درون آن یک Text view که معادل Lable میباشند، قرار میدهند:
 View iconlayout1 = LayoutInflater.Inflate(Resource.Layout.custom_TabIconLayout, null);
var txt = iconlayout1.FindViewById<TextView>(Resource.Id.tabTextIcon);
txt.Text = "تماس";
txt.SetCompoundDrawablesWithIntrinsicBounds(Resource.Drawable.iconCall, 0, 0, 0);
tablayout.GetTabAt(0).SetCustomView(iconlayout1);

کدهای مطلب جاری برای دریافت: Navigation-TabPage-samples.zip
مطالب
مبانی TypeScript؛ جنریک‌ها
بخش عمده‌ای از مهندسی نرم افزار، مربوط به ساخت کامپوننت‌هایی است که نه تنها به خوبی و مستحکم توسعه داده شده‌اند، بلکه قابلیت استفاده دوباره را نیز دارند.
کامپوننت‌هایی که قادر هستند بر روی داده‌های فعلی و همچنین داده‌های آینده، کار کنند، قابلیت‌های انعطاف پذیری را برای ساخت سیستم‌های نرم افزاری بزرگ در اختیار شما قرار خواهند داد.
در زبان هایی نظیر جاوا و سی شارپ، یکی از ابزارهای اصلی برای ساخت کامپوننت‌هایی با قابلیت استفاده مجدد، "جنریک‌ها" میباشد که امکان ساخت کامپوننت‌هایی را می‌دهند که با انواع داده‌های متنوعی به جای یک نوع داده، کار میکنند.
برای شروع به تابع زیر توجه کنید:
function identity(arg: number): number {
    return arg;
}
تابع identity هر آنچه را که به عنوان پارامتر به آرگومان آن ارسال کنیم، بازگشت خواهد داد. میتوانید آن را به مانند دستور "echo" در نظر بگیرید.
بدون استفاده از جنریک ها، باید برای هر نوع داده، یک تابع جدید و یا تابعی را به صورت کلی زیر در نظر بگیریم:
function identity(arg: any): any {
    return arg;
}
در تابع بالا از نوع any استفاده شده است. با استفاده از any، قطعا تابع بالا به صورت عمومی خواهد بود و تمام نوع داده‌ها را به عنوان آرگومان خواهد پذیرفت. ولی در واقع ما اطلاعات مربوط به اینکه نوع داده بازگشتی توسط تابع چه چیزی است را از دست خواهیم داد.
برای مثال اگر یک عدد را به آن ارسال کنیم، تنها متوجه خواهیم شد که نوع آن any میباشد؛ بنابراین به روشی نیاز داریم تا بتوانیم نوع داده آرگومان‌های تابع مورد نظر را کنترل کنیم.
در پیاده سازی زیر، ما از یک type variable خاصی استفاده خواهیم کرد که به جای مقادیر برای انوع داده‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}
در تابع بالا با از T به عنوان یک type variable استفاده کرده‌ایم که امکان گرفتن انواع داده‌هایی را (برای مثال number) که توسط کاربر مهیا میشود، به ما خواهد داد.
این پیاده سازی از تابع identity، تحت عنوان تابع جنریک مطرح می‌شود که برای دامنه‌ی عظیمی از انواع داده‌ها می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و بر خلاف پیاده سازی قبل که از any استفاده کرده‌ایم، در این حالت دیگر اطلاعات نوع داده را از دست نخواهیم داد.
برای استفاده از تابع فوق ما دو روش را پیش رو خواهیم داشت:
  • ارسال تمام آرگومان‌ها که شامل آرگومان نوع داده هم میباشد
let output = identity<string>("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا ما به صراحت T را با نوع داده string با استفاده از < > مقدار دهی کرده‌ایم.
  • روش دوم که شاید استفاده رایج از توابع جنریک هم هست، استفاده از امکان type argument inference میباشد.
let output = identity("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا اینبار به صورت صریح نوع T را مشخص نکرده‌ایم و کامپایلر باتوجه به "myString"، نوع T را تعیین خواهد کرد. درحالیکه استفاده از امکان type argument inference خیلی مفید میباشد و کد را خیلی کم حجم و خوانا در اختیار ما قرار میدهد، ولی در مثال‌های پیچیده، امکان این وجود دارد که کامپایلر در تشخیص نوع داده، با خطا مواجه شود. در این صورت استفاده از روش اول مفید خواهد بود.
در ادامه اگر قصد لاگ کردن Length مربوط به آرگومان arg را در هر بار فراخوانی تابع داشته باشیم، می‌بایستی به شکل زیر عمل کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Error: T doesn't have .length
    return arg;
}
همانطور که انتظار داشتیم، کامپایلر خطایی مبنی بر نداشتن عضوی تحت عنوان length برای آرگومان arg را نمایش خواهد داد. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، T جانشینی برای تمام نوع داده‌ها خواهد بود؛ بنابراین در اینجا میتوانیم یک داده‌ی از نوع number را که عضوی بنام length ندارد، هم به این تابع  پاس دهیم.
حال بیایید بگوییم که ما قصد داریم این تابع، با آرایه ای از T کار کند. در این صورت اگر با آرایه‌ها کار کنیم، عضوی به نام length را خواهیم داشت. به پیاده سازی زیر توجه کنید:
function loggingIdentity<T>(arg: T[]): T[] {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
کد بالا را میتوانیم به این شکل تفسیر کنیم: تابع جنریک loggingIdentity یک type parameter را تحت عنوان T و یک آرگومان را تحت عنوان arg که آرایه ای از T هست، گرفته و آرایه‌ای از T را بازگشت خواهد داد. اگر ما آرایه‌ای از number را به آن پاس دهیم، آرایه‌ای از number‌ها را بازگشت خواهد داد.
در این حالت استفاده از T به عنوان type variable که بخشی از نوع داده‌هایی است که ما با آنها کار میکنیم، به جای پشتیبانی از تمام نوع داده‌ها، انعطاف پذیری بالایی را به ما خواهد داد.
حتی میتوانیم این مثال را به شکل زیر نیز پیاده سازی کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: Array<T>): Array<T> {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
پیاده سازی بالا خیلی شبیه به پیاده سازی در سایر زبان‌ها هم میباشد.

Generic Types
در این قسمت ما به دنبال یافتن نوع خود توابع بوده و سعی خواهیم کرد اینترفیس‌های جنریک را هم پیاده سازی کنیم. نوع توابع جنریک هم بمانند توابع غیر جنریک میباشند؛ به طوری که می‌توان لیستی از type parameters هایی را که در حالت function declarations موجود هستند، در ابتدا بنویسیم.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <T>(arg: T) => T = identity;
حتی می‌توانیم نام متفاوتی را هم برای type parameter در نظر بگیرم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <U>(arg: U) => U = identity;
یا حتی می‌توانیم به مانند امضای یک object literal هم کد بالا را بازنویسی کنیم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: {<T>(arg: T): T} = identity;
حال میتوانیم این object literal را به یک اینترفیس منتقل کنیم:
interface GenericIdentityFn {
    <T>(arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn = identity;
کد بالا خوانایی بالاتری را نسبت به حالت قبل دارد و با تعریف یک اینترفیس به نام GenericIdentityFn و انتقال object literal به داخل آن، میتوانیم از نام اینترفیس به جای استفاده مستقیم از object literal، بهره ببریم.
حتی میتوانیم type parameter تابع جنریک خود را هم به اینترفیس منتقل کنیم. 
interface GenericIdentityFn<T> {
    (arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn<number> = identity;
باید توجه داشت که پیاده سازی ما کمی متفاوت‌تر از قبل شده است.الان type parameter ما برای کل اعضای اینترفیس قابل رویت میباشد.فهم این مورد که چه زمانی type parameter را در امضای نامیدن داخل اینترفیس یا بر روی خود اینترفیس استفاده کنیم، خود میتوانید برای شرح اینکه کدام وجه‌های یک نوع داده جنریک هستند، مفید باشد.
نکته : امکان تعریف enum‌ها و namespace‌های جنریک وجود ندارد.
 
Generic Classes
تعریف کلاس‌های جنریک هم به مانند اینترفیس‌های جنریک میباشد. به مثال زیر توجه کنید:
class GenericNumber<T> {
    zeroValue: T;
    add: (x: T, y: T) => T;
}
let myGenericNumber = new GenericNumber<number>();
myGenericNumber.zeroValue = 0;
myGenericNumber.add = function(x, y) { return x + y; };
در کد بالا، استفاده‌ای واقعی از کلاس GenericNumber قابل مشاهده است. شاید متوجه شده باشید که هیچ محدودیتی برای استفاده‌ی نوع‌ها برای مثال تنها از نوع number در آن نیست و میتوانید از نوع string هم به شکل زیر استفاده کنید:
let stringNumeric = new GenericNumber<string>();
stringNumeric.zeroValue = "";
stringNumeric.add = function(x, y) { return x + y; };

alert(stringNumeric.add(stringNumeric.zeroValue, "test"));
نکته : برای اعضای استاتیک کلاس نمیتوانید از type parameter کلاس استفاده کنید.
 
Generic Constraints
اگر مثال اخیر را به یاد داشته باشید، شاید بعضی اوقات لازم باشد که یک تابع جنریک را تعریف کنیم تا تنها با مجموعه‌ای از نوع داده‌ها کار کند که اتفاقا از امکانات این مجموعه، آگاهی داریم. در همان مثال loggingIdentity، ما نیاز داشتیم تا به خصوصیت length آرگومان arg دسترسی داشته باشیم و کامپایلر در همان ابتدا، به دلیل اینکه همه نوع داده‌ها از این خصوصیت برخوردار نیستند، خطایی را به ما نشان میدهد.
در ادامه تابعی را پیاده سازی میکنیم که جوابگوی تمام نوع داده‌ها بوده، به شرطی که حداقل خصوصیت length را داشته باشند. لذا باید نیاز خود را در قالب یک محدودیت بر آنچه که T میتواند انجام دهد، فهرست کنیم.
interface Lengthwise {
    length: number;
}

function loggingIdentity<T extends Lengthwise>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Now we know it has a .length property, so no more error
    return arg;
}
در کد بالا برای توصیف محدودیت خود از یک اینترفیس به نام Lengthwise استفاده کرده‌ایم که فقط یه خصوصیت length را دارد و با استفاده از آن و کلمه‌ی کلیدی extends، محدودیت خود را اعمال کرده ایم.
استفاده از تابع بالا:
loggingIdentity(3);  // Error, number doesn't have a .length property
چون تابع جنریک ما الان محدود میباشد و با تمام نوع داده‌ها کار نخواهد کرد، با خطای بالا روبرو خواهیم شد.
loggingIdentity({length: 10, value: 3});
در عوض مثال بالا، محدودیت ما را به همراه دارد (داشتن خصوصیت length) و بدون هیچ خطایی جواب خواهیم گرفت.

استفاده از Type Parameter‌ها در تعریف محدودیت
در برخی از سناریو‌ها شاید نیاز باشد که یکی از type parameter‌ها توسط دیگری محدود شده باشد. به مثال زیر توجه کنید:
function find<T, U extends Findable<T>>(n: T, s: U) {   // errors because type parameter used in constraint
  // ...
}
find (giraffe, myAnimals);
همانطور که مشخص است، کامپایلر ما را با نشان دادن خطایی متوقف خواهد کرد. چون اجازه‌ی استفاده از type parameter را در اعمال محدودیت، نداریم. در عوض میشود به شکل زیر عمل کرد:
function find<T>(n: T, s: Findable<T>) {
  // ...
}
find(giraffe, myAnimals);
این بار آرگومان s ما باید از نوع <Findable<T باشد که باز هم توانسته‌ایم محدودیت خود را توسط یک type parameter بر آن یکی اعمال کنیم.
نکته : دو پیاده سازی بالا اصلا یکسان نیستند؛ نوع بازگشی در تابع اول میبایستی از نوع U می‌بود، ولی در پیاده سازی دوم اینگونه نیست.(در صورت نبودن خطا)
 
استفاده از کلاس‌ها در جنریک‌ها
زمانی که قصد دارید با استفاده از جنریک‌ها، factory‌ها را پیاده سازی کنید، باید با استفاده از سازنده‌ی کلاس‌ها، به آنها اشاره کنید. به مثال زیر توجه کنید:
function create<T>(c: {new(): T; }): T {
    return new c();
}
تابع بالا به عنوان یک object factory می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد و نکته آن در تعریف نوع آرگومان c میباشد که باز هم به صورت object literal معرفی شده است. اگر در قسمت‌های بالا به یاد داشته باشید، می‌توان این مورد را هم داخل یک اینترفیس گنجاند.
به عنوان یک مثال پیشرفته‌تر هم میتوان به استفاده از prototype property برای استنتاج type parameter‌ها و تحمیل کردن ارتباط بین تابع سازنده و وهله کلاس‌ها، اشاره کرد. به مثال زیر توجه کنید:
class BeeKeeper {
    hasMask: boolean;
}

class ZooKeeper {
    nametag: string;
}

class Animal {
    numLegs: number;
}

class Bee extends Animal {
    keeper: BeeKeeper;
}

class Lion extends Animal {
    keeper: ZooKeeper;
}

function findKeeper<A extends Animal, K> (a: {new(): A;
    prototype: {keeper: K}}): K {

    return a.prototype.keeper;
}
در کد بالا از دو کلاس BeeKeeper و ZooKeeper برای نوع بازگشتی متد‌های موجود در کلاس‌های Bee و Lion استفاده شده‌است. کلاس Animal به عنوان کلاس پایه دو کلاس Bee و Lion که یک خصوصیت numLegs دارد، تعریف شده‌است. از تابع جنریک findKeeper برای مشخص کردن نگهبان مرتبط با Animal ای که به عنوان type parameter توسط A مشخص میشود، استفاده می‌گردد. محدودیتی که بر روی A اعمال شده است نشان دهنده‌ی این است که نوع داده‌ی مورد نظر باید حتما یک Animal باشد و همچنین با اعمال محدودیتی که در قالب object literal مشخص است، تعیین شده است که نوع مورد نظر باید یک کلاس باشد و در نهایت با استفاده از prototype مشخص کرده‌ایم که متدی به نام Keeper آن کلاس، باید نوع برگشتی از نوع K را که به عنوان type parameter مطرح شده‌ی در امضای تابع است، دارا باشد. K نشان دهنده نوع داده بازگشتی این تابع جنریک نیز میباشد.
استفاده از تابع بالا:
findKeeper(Lion).nametag;  // typechecks!
بله همانطور که مشخص است، type parameter‌های مورد نظر به اصطلاح infer شده‌اند و خصوصیت nametag نشان از این دارد که ZooKeeper به صورت خودکار به عنوان نوع داده K تشخیص داده شده است.
مطالب
کنترل دسترسی‌ها در Angular با استفاده از Ng2Permission
سناریویی را در نظر بگیرید که در آن بعد از احراز هویت کاربر، لیست دسترسی‌هایی را که کاربر به بخش‌های مختلف خواهد داشت، از سرور دریافت می‌کند. به عنوان مثال کل دسترسی‌های موجود در سیستم به شرح زیر است:
  1. ViewUsers 
  2. CreateUser 
  3. EditUser 
  4. DeleteUser 
حالا فرض کنید، کاربر X بعد از احراز هویت، از لیست دسترسی‌های موجود، تنها دسترسی ViewUsers و EditUser را دریافت می‌کند. یعنی تنها مجاز به مشاهده‌ی لیست کاربران و ویرایش کردن آنها می‌باشد.
در اینجا جهت جلوگیری از دسترسی به ویرایش کاربر، با استفاده از یک Router guard سفارشی می‌توان مسیر users/edit را برای کاربر غیر قابل استفاده کرد؛ به نحوی که اگر کاربر وارد شده مجوز EditUser را نداشت، این مسیر غیر قابل دسترسی باشد. 
از طرفی صفحه‌ی ViewUsers، برای کاربری با تمامی دسترسی‌ها، به شکل زیر خواهد بود: 


همانطور که مشاهده می‌کنید، المنت‌هایی در صفحه وجود دارند که کاربر X نباید آنها را مشاهده کند. از جمله دکمه حذف کاربر و دکمه ایجاد کاربر. برای مخفی کردن آنها چه راه‌حلی را می‌توان ارائه داد؟ شاید بخواهید برای اینکار از ngIf* استفاده کنید. برای اینکار کافی است دست بکار شوید تا مشکلاتی را که در این روش به آنها بر می‌خورید، متوجه شوید. از جمله این مشکلات می‌توان به پیچیدگی بسیار زیاد و وجود کدهای تکراری در هر کامپوننت اشاره کرد (در بهترین حالت هر کامپوننت باید سرویس حاوی دسترسی‌ها را در خود تزریق کرده و با استفاده از توابعی، وجود یا عدم وجود دسترسی را بررسی کند). 

راه‌حل بهتر، استفاده از یک Directive سفارشی است. همچنین ماژول  Ng2Permission  علاوه بر فراهم کردن Directive جهت مدیریت المنت‌های روی صفحه، امکاناتی را جهت نگهداری و تعریف دسترسی‌های جدید و همچنین محافظت از Routeها فراهم کرده است. این ماژول الهام گرفته از ماژول  angular-permission می‌باشد.

کافی است با استفاده از دستور زیر این ماژول را نصب کنید: 

npm install angular2-permission --save

بعد از نصب، ماژول Ng2Permission را در قسمت imports در ماژول اصلی برنامه، اضافه کنید. 

import { Ng2Permission } from 'angular2-permission';
@NgModule({
  imports: [
    Ng2Permission
  ]
})


مدیریت دسترسی‌ها

 برای مدیریت دسترسی‌های کاربر، از سرویس PermissionService، در هرجایی از برنامه می‌توانید استفاده کنید. این سرویس دارای متدهای زیر است.:
توضیحات  امضاء 
 تعریف دسترسی‌های جدید   define(permissions: Array<string>): void
 افزودن دسترسی جدید   add(permission: string ) : void 
 حذف دسترسی مشخص شده   remove(permission: string ) : void 
 برسی اینکه دسترسی قبلا تعریف شده است؟   hasDefined( permission : string ) : boolean 
 برسی اینکه حداقل یکی از دسترسی‌های ورودی قبلا تعریف شده است؟   hasOneDefined(permissions: Array < string > ) : boolean 
 حذف تمامی دسترسی‌ها   clearStore( ) : void 
 دریافت تمامی دسترسی‌های تعریف شده   get store ( ) : Array < string>
 Emitter جهت تغییر در دسترسی‌ها  get permissionStoreChangeEmitter ( ) : EventEmitter< an y>

برای مثال جهت تعریف دسترسی‌های جدید، کافی است سرویس PermissionService را تزریق کرده و با استفاده از متدهای define اقدام به اینکار کنید: 

import { PermissionService } from 'angular2-permission';
@Component({
    […]
})
export class LoginComponent implements OnInit {
    constructor(private _permissionService: PermissionService) { 
        this._permissionService.define(['ViewUsers', 'CreateUser', 'EditUser', 'DeleteUser']);
    }
}

آنچه که واضح است، این است که لیست دسترسی‌ها می‌توانند از سمت سرور تامین شوند.

 

محافظت از مسیرهای تعریف شده

 بعد از تعریف دسترسی‌ها، برای محافظت از مسیر‌های غیر مجاز برای کاربر می‌توانید از PermissionGuard به شکل زیر استفاده کنید: 
import { PermissionGuard, IPermissionGuardModel } from 'angular2-permission';
[…]
const routes: Routes = [
    {
        path: 'login',
        component: LoginComponent,
        children: []
    },
    {
        path: 'users',
        component: UserListComponent,
        canActivate: [PermissionGuard],
        data: {
            Permission: {
                Only: ['ViewUsers'],
                RedirectTo: '403'
            } as IPermissionGuardModel
        },
        children: []
    },
    {
        path: 'users/create',
        component: UserCreateComponent,
        canActivate: [PermissionGuard],
        data: {
            Permission: {
                Only: ['CreateUser'],
                RedirectTo: '403'
            } as IPermissionGuardModel
        },
        children: []
    },
    {
        path: '403',
        component: AccessDeniedComponent,
        children: []
    }
];

@NgModule({
    imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
    exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
همانطور که مشاهده می‌کنید کافی است canActivate در هر Route را به PermissionGuard تنظیم کنید. همچنین در data از طریق کلید Permission، تنظیمات این Guard را مشخص کنید. کلید Permission در data یک شیء از نوع IPermissionGuardModel را دریافت خواهد کرد که حاوی خصوصیات زیر است:
 
توضیحات     خصوصیت 
 فقط دسترسی‌های تعریف شده در این قسمت، امکان پیمایش به این مسیر را خواهند داشت.   Only 
 تمامی دسترسی‌های تعریف شده، به جز دسترسی‌های تعریف شده در این قسمت، امکان پیمایش به این مسیر را خواهند داشت.   Except 
 در صورتیکه تقاضای غیر مجازی جهت پیمایش به این مسیر صادر شد، کاربر را به این مسیر هدایت می‌کند.   RedirectTo 

نکته ۱: مقدار دهی همزمان Only و Except مجاز نیست.
نکته ۲: ذکر چند دسترسی در هر یک از خصوصیت‌های Only و Except معنی «یا منطقی» دارد. مثلا در قطعه کد زیر، اگر دسترسی Admin باشد «یا» دسترسی CreateUser باشد امکان مشاهده پیمایش صفحه وجود خواهد داشت. 
{
    path: 'users/create',
    component: UserCreateComponent,
    canActivate: [PermissionGuard],
    data: {
        Permission: {
            Only: ['Admin', 'CreateUser'],
            RedirectTo: '403'
        } as IPermissionGuardModel
    },
    children: []
}

محافظت از المنت‌های صفحه

 جهت محافظت از المنت‌های موجود در صفحه، ماژول Ng2Permission دایرکتیوهایی را برای این منظور تدارک دیده است: 
 توضیحات  Input type     Directive 
 فقط دسترسی‌های تعریف شده در این دایرکتیو امکان مشاهده (به صورت پیش فرض) المنت را دارند.   Arrayy<string>   hasPermission 
 تمامی دسترسی‌های موجود، به جز دسترسی‌های تعریف شده در این دایرکتیو امکان مشاهده (به صورت پیش فرض) المنت را دارند.   Array<string>   exceptPermission
 استراتژی برخورد با المنت، هنگامیکه کاربر دسترسی به المنت دارد.   string | Function   onAuthorizedPermission 
 استراتژی برخورد با المنت، هنگامیکه کاربر دسترسی به المنت را ندارد.  string | Function 
 onUnauthorizedPermission 

در مثال زیر فقط کاربرانی که دسترسی DeleteUser را داشته باشند، امکان مشاهده دکمه حذف را خواهند داشت.
<button type="button" [hasPermission]="['DeleteUser']">
  <span aria-hidden="true"></span>
  Delete
</button>

در صورتیکه بیش از یک دسترسی مد نظر باشد، با کاما از هم جدا خواهند شد.

<button type="button" [hasPermission]="[ 'Admin', 'DeleteUser']">
  <span aria-hidden="true"></span>
  Delete
</button>
در مثال بالا درصورتیکه کاربر دسترسی Admin « یا » دسترسی DeleteUser را داشته باشد، امکان مشاهده (به صورت پیش فرض) المنت را خواهد داشت. مثال زیر یعنی تمامی کاربران با هر دسترسی امکان مشاهده المنت را خواهند داشت؛ بجز دسترسی GeustUser. 
<button type="button" [exceptPermission]="['GeustUser']">
  <span aria-hidden="true"></span>
  Delete
</button>
به صورت پیش فرض هنگامیکه کاربری دسترسی به المنتی را نداشته باشد، دایرکتیو، این المنت را مخفی خواهد کرد (با تنظیم استایل display به none). شاید شما بخواهید بجای مخفی/نمایش المنت، مثلا از فعال/غیرفعال کردن المنت استفاده کنید. برای این کار از خصوصیت onAuthorizedPermission و onUnauthorizedPermission به شکل زیر استفاده کنید:
<button type="button" 
  [hasPermission]="['GeustUser']"
  onAuthorizedPermission="enable"
  onUnauthorizedPermission="disable">
  <span aria-hidden="true"></span>
  Delete
</button>
تمامی استراتژی‌های از قبل تعریف شده و قابل استفاده برای خصوصیت onAuthorizedPermission و onUnauthorizedPermission به شرح زیر است:
 رفتار   مقدار 
 حذف خصوصیت disabled از المنت   enable 
افزودن خصوصیت disabled به المنت     disable 
 تنظیم استایل display به inherit   show 
 تنظیم استایل display به none   hide 

در صورتیکه هیچ‌کدام از این استراتژی‌ها، پاسخگوی نیاز شما جهت برخورد با المنت نبود، می‌توانید بجای ارسال یک رشته ثابت به خصوصیت onAuthorizedPermission و onUnauthorizedPermission، یک تابع را ارسال کنید تا عملی که می‌خواهید، بر روی المنت انجام دهد. به عنوان مثال می‌خواهیم در صورتیکه کاربر مجاز به استفاده از المنتی نبود، المنت را از طریق تنظیم استایل visibility به hidden، مخفی کنیم و در صورتیکه کاربر مجاز به استفاده از المنت بود، استایل visibility به inherit تنظیم شود. 
با این فرض، کدهای کامپوننت به شکل زیر:
@Component({
    selector: 'app-user-list',
    templateUrl: './user-list.component.html',
    styleUrls: ['./user-list.component.css']
})
export class UserListComponent {

  constructor() { }

  OnAuthorizedPermission(element: ElementRef) {
    element.nativeElement.style.visibility ="inherit";
  }

  OnUnauthorizedPermission(element: ElementRef) {
    element.nativeElement.style.visibility = "hidden";    
  }
}
و تگهای Html زیر: 
<button 
  [hasPermission]="['CreateUser']"
  [onAuthorizedPermission]="OnAuthorizedPermission"
  [onUnauthorizedPermission]="OnUnauthorizedPermission">
  <span aria-hidden="true"></span>
  Add New User
</button>
نکته:  هر تغییر در لیست دسترسی‌ها در لحظه سبب اجرای دوباره دایرکتیوها خواهد شد و تغییرات، در همان لحظه در لایه نمایش قابل مشاهده خواهند بود. 
مطالب
توسعه سرویس‌های مبتنی بر REST در AngularJs با استفاده از RestAngular : بخش دوم
در بخش پیشین  کلیات کتابخانه‌ی Restangular  را بررسی کردیم. در این بخش قصد داریم تا در طی یک پروژه، امکانات و قابلیت‌های بی‌نظیر این سرویس را در یک پروژه‌ی واقعی مشاهده کنیم.

کلیات پروژه

در این پروژه قصد داریم تا لیست کتاب‌های یک کتابخانه را نمایش دهیم. این کتابها قابلیت ویرایش نام دارند و همچنین شما می‌توانید کتابهای جدیدی را به لیست کتابها اضافه نمایید. تصویر زیر خروجی این پروژه است:

پایگاه داده‌ی برنامه با نام LibDb درون پوشه‌ی app_data قرار داده شده‌است. این پایگاه داده تنها دارای یک جدول است؛ با نام Books که دیاگرام آن را در شکل زیر مشاهده می‌کنید:


پیاده سازی

در ابتدا یک پروژه‌ی Empty را با رفرنس web API ایجاد می‌کنیم. حال درون فایل WebApiConfig.cs تکه کد زیر را اضافه می‌کنیم. این تکه کد فیلدها و آبجکت‌هایی را که از سمت سرور بازگشت داده می‌شوند، به صورت camelCase تبدیل می‌کند.
var jsonFormatter = config.Formatters.OfType<JsonMediaTypeFormatter>().First();

jsonFormatter.SerializerSettings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();
در ادامه مدل edmx را ساخته و پس از آن Books Web Api را درون پوشه‌ی کنترلر ایجاد می‌کنیم. این کنترلر به صورت Default web Api Scaffold ساخته شده است و به دلیل اینکه به بحث ما مرتبط نیست؛ از توضیح بیشتر آن می‌گذریم.
حال پوشه‌ای را با نام app برای نگه داری فایل‌های AngularJs اضافه می‌کنیم و درون آن فایل app.js را ایجاد می‌کنیم:
var angularExample = angular.module('angularexample', ["restangular"])
angularExample.config(["RestangularProvider", function (RestangularProvider) {
    //RestangularProvider.setRestangularFields({
    //    id: "id"
    //});
    RestangularProvider.setBaseUrl('/api');
}]);

angularExample.controller("MainCtrl", ["Restangular", "$scope", function (Restangular, $scope) {
    var resource = Restangular.all('books');
    resource.getList().then(function (response) {
        $scope.books = response;
    });
    $scope.add = function () {
        resource.post($scope.newBook).then(function (newResource) {
            $scope.books.push(newResource);
        })
    }
}]);
محتویات فایل app.js را مشاهده می‌کنید. در ادامه درباره‌ی این قسمت بیشتر صحبت می‌کنیم.
حال در روت پروژه فایل index.html را ایجاد می‌کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html ng-app="angularexample" xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <title>Rest Angular Sample</title>
    <script src="//ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.1.5/angular.min.js"></script>
    <script src="http://cdn.jsdelivr.net/underscorejs/1.5.1/underscore-min.js"></script>
    <script src="/Scripts/restangular.min.js"></script>
    <script src="/app/app.js"></script>
</head>
<body>
    <div ng-controller="MainCtrl">
        <div ng-repeat="item in books">
            name is: {{item.name}}<br />
            change name: <input type="text" ng-model="item.name" /><button type="submit" ng-click="item.put();">update</button>
        </div>
        <div>
            add new: <br />
            <input type="text" ng-model="newBook.name" /><button type="submit" ng-click="add()">add</button>
        </div>
    </div>
</body>
و در نهایت در پوشه‌ی Scripts فایل‌های سرویس Restangular را قرار می‌دهیم.
تا به اینجای کار تمامی کارهای مورد نیاز تشکیل پروژه را انجام داده‌ایم. حال به بررسی بیشتر سرویس‌های این پروژه می‌پردازیم؛ یعنی کدهای درون فایل app.js.
ببینیم که برای دریافت لیست تمامی کتابها، ما چه کارهایی را انجام داده‌ایم! به تکه کد زیر دقت کنید:
    var resource = Restangular.all('books');
    resource.getList().then(function (response) {
        $scope.books = response;
    });
این تمامی آن چیزی است که ما برای دریافت لیست تمامی کتابها انجام داده‌ایم. به همین سادگی! در خط اول از متد all که در بخش قبل توضیح مختصری راجع به آن داده بودم برای دریافت لیست تمامی کتابها استفاده کردم که پارامتر درون آن آدرس Web Api است. البته همانطور که می‌دانید در ASP.NET Web Api ما همیشه به base address یک api نیز اضافه می‌کنیم. حال اینکه چرا api در اینجا نیامده در ادامه و در بخش تنظیمات کلی Restangular توضیح می‌دهم. در خط دوم نیز از اشاره‌گر resources متد getList را فراخوانی کرده و لیست کتابها را در response دریافت می‌کنیم.
پس از آن می‌خواهیم ببینیم که عملیات ایجاد یک کتاب جدید چگونه انجام می‌گردد. تکه کد زیر این عملیات را انجام می‌دهد:
    $scope.add = function () {
        resource.post($scope.newBook).then(function (newResource) {
            $scope.books.push(newResource);
        })
    }
ما یک متد با نام add ایجاد کرده‌ایم که در سمت View توسط دایرکتیو ng-click آن را فراخوانی می‌کنیم.
همانطور که مشاهده میکنید درون app.js متدی برای update موارد قبلی نیست. بیایید سری به View بزنیم. به المنت div زیر توجه کنید. همانطور که می‌بینید تمامی عملیات update با یک دستور ساده item.put حل و فصل شده.
        <div ng-repeat="item in books">
            name is: {{item.name}}<br />
            change name: <input type="text" ng-model="item.name" /><button type="submit" ng-click="item.put();">update</button>
        </div>
تمامی آنچه که گفته شد تنها بخشی از قابلیت‌های شگفت انگیز این افزونه بود. امیدوارم که مطلب مفید واقع شده باشد. سورس این پروژه را می‌توانید از لینک زیر دریافت کنید.

سورس پروژه: RestangularSample.rar  

نظرات مطالب
Vue.js - بحث Event Handling - آشنایی و شیوۀ استفاده از رویدادها - قسمت پنجم
یک نکته‌ی تکمیلی: نحوه‌ی انتخاب یک المنت در Vue.js

در Vue.js  چندین روش برای انتخاب یک المنت وجود دارند که در ادامه آن‌ها را مورد بررسی قرار میدهیم.
 کد زیر را در نظر بگیرید، ما قصد داریم value موجود در input  را نمایش دهیم.

روش اول: با استفاده از جاوا اسکریپت
<!DOCTYPE html>

<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <title>Vue.js گرفتن یک المنت در </title>
</head>

<body>
    <div id="main">
        <input type="text" name="fullName" id="fullName">
        <button @click='getFullNameValue()'>Show Me</button>
    </div>
    <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/vue"></script>
    <script>
        new Vue({
            el: '#main',
            data() {
                return {

                }
            },
            methods: {
                getFullNameValue() {
                    let fullNameValue = document.querySelector('#fullName').value;
                    alert(fullNameValue);
                }
            }
        });
    </script>
</body>

</html>
با استفاده از دستور زیر در جاوا اسکریپت براحتی میتوانیم یک المنت را انتخاب کنیم و آن را به یک متغیر انتساب دهیم.
 let fullNameValue = document.querySelector('#fullName')

روش دوم: انتخاب یک المنت با جی کوئری (با سلکتور دلخواه)
getFullNameValue() {
                    //let fullNameValue = document.querySelector('#fullName').value;
                    let fullNameValue = $('#fullName');
                    alert(fullNameValue.val());
}

روش سوم: انتخاب یک المنت در حیطه نمونه سازی شده  Vue.js
getFullNameValue() {
                    //let fullNameValue = document.querySelector('#fullName').value;
                    //let fullNameValue = $('#fullName').val();
                    let fullNameValue = this.$el.querySelector('#fullName');
                    alert(fullNameValue.value );
}

روش چهارم: انتخاب یک المنت از طریق امکان ref  در  Vue.js
<!DOCTYPE html>

<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <title>Vue.js گرفتن یک المنت در </title>
</head>

<body>
    <div id="main">
        <input type="text" name="fullName" id="fullName" ref="refFullName">
        <button @click='getFullNameValue()'>Show Me</button>
    </div>
    <script src="https://code.jquery.com/jquery-3.4.1.min.js"></script>
    <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/vue"></script>
    <script>
        new Vue({
            el: '#main',
            data() {
                return {

                }
            },
            methods: {
                getFullNameValue() {
                    //let fullNameValue = document.querySelector('#fullName').value;
                    //let fullNameValue = $('#fullName').val();
                    //let fullNameValue = this.$el.querySelector('#fullName').value;
                    let fullNameValue = this.$refs.refFullName;
                    alert(fullNameValue.value);
                }
            }
        });
    </script>
</body>

</html>

نتیجه گیری:
از لحاظ performance  روش سوم و چهارم بهینه می‌باشند؛ زیرا فقط در حیطه نمونه سازی شده  Vue.js  مربوطه جستجوی المنت را انجام میدهند. درحالیکه در روش اول و دوم کل DOM  مورد بررسی قرار میگیرد. روش چهارم بخاطر سهولت نوشتاری بهتر از سایر موارد می‌باشد.
چند نکته در مورد کد فوق:
A) در ES6 نیازی به نوشتن کلمه کلیدی function برای تعریف یک متد نیست.
 getFullNameValue: function() {
                  ...
                }
و میتوان بصورتی که در مثال کد استفاده شده، آن را خلاصه نمود.
B)  در ورژن جدید  Vue.js  بجای استفاده از دایرکتیو  v-on  ( کد زیر ) برای تعریف یک رویداد میتوان از  @ استفاه نمود. در مثال مورد استفاده‌ی مقاله از @ استفاده شده است.
  <button v-on:click='getFullNameValue()'>Show Me</button>

مطالب
ذخیره TreeView ساخته شده توسط KendoUI در Asp.net MVC
همانطور که از نمونه مثال‌های خود Kendo UI مشاهده میشود ، نحوه استفاده از TreeView آن به صورت زیر است :
<div>
@(Html.Kendo().TreeView()
        .Name("treeview")
        .TemplateId("treeview-template")
        .HtmlAttributes(new { @class = "demo-section" })
        .DragAndDrop(true)
        .BindTo(Model.Where(e=>e.ParentFolderID==null).OrderBy(e=>e.Order), mappings => 
        {
            mappings.For<DAL.Folder>(binding => binding
                    .ItemDataBound((item, folder) =>
                    {
                        item.Text = folder.FolderName;
                        item.SpriteCssClasses = "folder";
                        item.Expanded=true;
                        item.Id = folder.FolderID.ToString();
                    })
                    .Children(folder => folder.Folder1));
            mappings.For<DAL.Folder>(binding => binding
                    .ItemDataBound((item, folder) =>
                    {
                        item.Text = folder.FolderName;
                        item.SpriteCssClasses = " folder";
                        item.Expanded = true;
                        item.Id = folder.FolderID.ToString();
                    }));
        })
)
</div>

<style type="text/css" scoped>
    .demo-section {
        width: 200px;
    }
    
    #treeview  .k-sprite ,#treeview2 .k-sprite {
        background-image: url("@Url.Content("/Content/kendo/images/coloricons-sprite.png")");
    }
    .rootfolder { background-position: 0 0; }
    .folder { background-position: 0 -16px; }
    .pdf { background-position: 0 -32px; }
    .html { background-position: 0 -48px; }
    .image { background-position: 0 -64px; }
    .delete-link,.edit-link {
        width: 12px;
        height: 12px;
        overflow: hidden;
        display: inline-block;
        vertical-align: top;
        margin: 2px 0 0 3px;
        -webkit-border-radius: 5px;
        -mox-border-radius: 5px;
        border-radius: 5px;
    }
    .delete-link{
        background: transparent url("@Url.Content("/Content/kendo/images/close.png")") no-repeat 50% 50%;
    }
    .edit-link{
        background: transparent url("@Url.Content("/Content/kendo/images/edit.png")") no-repeat 50% 50%;
    }
</style>
استفاده از این TreeView ساده است ولی اگر احتیاج داشته باشیم که پس از drag&drop کردن گره‌ها آن را ذخیره کنیم چگونه باید عمل کنیم؟ این ریالسمت در خود Kendo تعبیه نشده است ، پس به صورت زیر عمل میکنیم :
پس از ساختن TreeView و اصلاح آن به شکل دلخواه لینک زیر را در ادامه اش می‌آوریم :
<a href="#" id="serialize">ذخیره</a>
سپس در تگ اسکریپت‌های خود این کد جاوا اسکریپت را برای serialize کردن تمام گره‌های TreeView مینویسیم :
$('#serialize').click(function () {
            serialized = serialize();
            window.location.href = "Folder/SaveMenu?serial=" + serialized + "!";
        });

        function serialize() {
            var tree = $("#treeview").data("kendoTreeView");
            var json = treeToJson(tree.dataSource.view());
            return JSON.stringify(json);
        }

        function treeToJson(nodes) {

            return $.map(nodes, function (n, i) {

                var result = { id: n.id};
                //var result = { text: n.text, id: n.id, expanded: n.expanded, checked: n.checked };
                if (n.hasChildren)
                    result.items = treeToJson(n.children.view());

                return result;
            });
        }
حال به تشریح کدها میپردازیم :
تابع serialize  درخط اول تمام عناصر داخلی treeview را گرفته ، به صورت یک datasource قابل انقیاد درآورده وسپس datasource آن را به یک نمایش قابل تجزیه تبدیل میکند و به متد treeToJSON میفرستد.
var tree = $("#treeview").data("kendoTreeView");
var json = treeToJson(tree.dataSource.view());

تابع  treeToJSON درخت را به عنوان یکسری گره گرفته و تمام عناصر آن را به فرمت json میبرد . (قسمتی که به صورت توضیحی درآمده میتواند برای بدست آوردن تمام اطلاعات گره از جمله متن و انتخاب شدن checkbox آن و غیره مورد استفاده قرار بگیرد) در ادامه این تابع اگر گره درحال استفاده فرزندی داشته باشد به صورت بازگشتی همین تابع برای آن فراخوانده میشود.
var result = { id: n.id};
 //var result = { text: n.text, id: n.id, expanded: n.expanded, checked: n.checked };
 if (n.hasChildren)
 result.items = treeToJson(n.children.view());

سپس اطلاعات برگشتی که در فرمت json هستند در خط آخر serialaize به رشته تبدیل میشوند و به رویداد کلیک که از آن فراخوانده شده بود بازمیگردند. 
return JSON.stringify(json);
خط آخر رویداد نیز یک Action در Controller مورد نظر را هدف قرار میدهد و رشته بدست آمده را به آن ارسال میکند و صفحه redirect میشود.
window.location.href = "Folder/SaveMenu?serial=" + serialized + "!";
رشته ای که با عنوان serialize به کنترلر ارسال میشود مانند زیر است :
"[{\"id\":\"2\"},{\"id\":\"5\",\"items\":[{\"id\":\"3\"},{\"id\":\"6\"},{\"id\":\"7\"}]}]!"
این رشته مربوط به درختی به شکل زیر است :

همانطور که میبینید گره دوم که "پوشه چهارم45" نام دارد شامل سه فرزند است که در رشته داده شده با عنوان item شناخته شده است. حال باید این رشته با برنامه نویسی سی شارپ جداسازی کرد :

string serialized;
Dictionary<int, int> numbers = new Dictionary<int, int>();   
public ActionResult SaveMenu(string serial)
        {
            var newfolders = new List<Folder>();
            serialized = serial;
            calculte_serialized(0);
            return RedirectToAction("Index");
        }
void calculte_serialized(int parent)
        {
            while (serialized.Length > 0)
            {
                var id_index=serialized.IndexOf("id");
                if (id_index == -1)
                {
                    return;
                }
                serialized = serialized.Substring(id_index + 5);
                var quote_index = serialized.IndexOf("\"");
                var id=serialized.Substring(0, quote_index);
                numbers.Add(int.Parse(id), parent);
                serialized = serialized.Substring(quote_index);
                var condition = serialized.Substring(0,3);
                switch (condition)
                {
                    case "\"},":
                        break;
                    case "\",\"":
                        calculte_serialized(int.Parse(id));
                        break;
                    case "\"}]":
                        return;
                        break;
                    default:
                        break;
                }
            }
        }

calculte_serialized با گرفتن 0 کار خود را شروع میکند یعنی از گره هایی که پدر ندارند و تمام id‌ها را همراه با پدرشان در یک دیکشنری میریزد و هرکجا که به فرزندی برخورد به صورت بازگشتی فراخوانی میشود. پس از اجرای کامل آن ما درخت را در یک دیکشنری به صورت عنصرهای مجزا در اختیار داریم که میتوانیم در پایگاه داده ذخیره کنیم.

مطالب
کنترلرهای تو در تو در angularJs و نحوه ارث بری متدها و property ها در آن - بخش اول
در این مقاله قصد داریم تا به بررسی و پیاده سازی کنترلر‌های تو در تو در AngularJs بپردازیم. به این صورت که میتوانیم در یک صفحه یک کنترلر اصلی را در نظر بگیریم و کنترلر‌های دیگر را در این کنترلر قرار دهیم. نحوه‌ی ارث بری متغیرها، انقیاد داده‌ها و مقادیر تعریف شده در $scope، از جمله مواردی است که به آن خواهیم پرداخت. تمامی مواردی که ذکر خواهد شد در قالب یک پروژه قرار داده شده است.
حال به بررسی جزئی کنترلر‌های تودرتو یا همان Nested Controllers می‌پردازیم. در این پروژه قصد داریم تا با تعریف سه متغییر firstName و lastName و middleName نحوه ارث بری پارامترها را در این کنترلر‌های تو در تو بررسی نماییم. ساختار یک صفحه با کنترلر‌های تو در تو به صورت زیر میباشد. همانطور که مشاهده میکنید کنترلر دوم و سوم به صورت nested درون کنترلر اول تعریف شده اند.
<body ng-app ="app">
      <div ng-controller="firstControllerScope">
            <div ng-controller="secondControllerScope">
                   <div ng-controller="thirdControllerScope">
                   </div>
             </div>
    </div>
</body>
در کدهای پیاده سازی شده این کنترلر به صورت زیر میباشد. همانطور که مشاهده میکنید در کنترلر اول تنها پارامتر firstName و در کنترلر دوم و سوم نیز به ترتیب lastName و middleName اضافه شده اند. همچنین دو تابع utility به نام getFullName در کنترلر دوم و سوم تعریف شده است.
var firstControllerScope = function ($scope) {
    // Initialize the model variables
    $scope.firstName = "John";
};

var secondControllerScope = function ($scope) {
    // Initialize the model variables
    $scope.lastName = "Doe";

    // Define utility functions
    $scope.getFullName = function () {
        return $scope.firstName + " " + $scope.lastName;
    };
};

var thirdControllerScope = function ($scope) {
    // Initialize the model variables
    $scope.middleName = "Al";
    $scope.lastName = "Smith";

    // Define utility functions
    $scope.getFullName = function () {
        return $scope.firstName + " " + $scope.middleName + " " + $scope.lastName;
    };
};
فایل html حاوی این کنترلر‌ها در زیر نمایش داده شده است. همانطور که مشاهده میکنید تمامی کنترلر دوم یعنی secondControllerScope و کنترلر سوم درون firstControllerScope تعریف شده اند. همچنین دو تابع utility با نام‌های getFullName نیز در زیر مقدار fullName را باز میگردانند. 
    <div ng-controller="firstControllerScope">
        <h3>First controller</h3>
        <strong>First name:</strong> {{firstName}}<br />
        <br />
        <label>first name: <input type="text" ng-model="firstName" /></label><br />
        <br />
        

        <div ng-controller="secondControllerScope">
            <h3>Second controller (inside First)</h3>
            <strong>First name (from First):</strong> {{firstName}}<br />
            <strong>Last name (new variable):</strong> {{lastName}}<br />
            <strong>Full name:</strong> {{getFullName()}}<br />
            <br />
            <label>first name: <input type="text" ng-model="firstName" /></label><br />
            <label>last name: <input type="text" ng-model="lastName" /></label><br />
            <br />
            

            <div ng-controller="thirdControllerScope">
                <h3>Third controller (inside Second and First)</h3>
                <strong>First name (from First):</strong> {{firstName}}<br />
                <strong>Middle name (new variable):</strong> {{middleName}}<br />
                <strong>Last name (from Second):</strong> {{$parent.lastName}}<br />
                <strong>Last name (redefined in Third):</strong> {{lastName}}<br />
                <strong>Full name (redefined in Third):</strong> {{getFullName()}}<br />
                <br />
                <label>first name: <input type="text" ng-model="firstName" /></label><br />
                <label>middle name: <input type="text" ng-model="middleName" /></label><br />
                <label>last name: <input type="text" ng-model="lastName" /></label>
            </div>
        </div>
    </div>
با توجه به مقادیر تعریف شده درون هر یک از کنترلر‌ها و با اجرای پروژه نمونه مشاهده میکنیم که اگر یک پارامتر مدل (مانند middleName) را درون کنترلر فرزند به وسیله input field‌ها تغییر دهیم، این تغییر به والد منتقل نمیشود. یعنی اگر به عنوان مثال ما lastName را در کنترلر سوم تغییر دهیم دیگر lastName که در کنترلر سوم است تغییر نخواهد کرد. حال اگر همان lastName در کنترلر دوم که در یک فیلد input قرار داده شده تغییر کند، مشاهده میکنیم که در کنترلر سوم نیز مقدار lastName تغییر خواهد کرد.
در بخش بعدی نوع دیگری از ارث بری پارامتر‌ها و تابع‌ها در کنترلر‌های AngularJs را شرح خواهیم داد.
مطالب
Microbenchmark
What Is Micro Benchmark? Micro benchmark is a benchmark designed to measure the performance of a very small and specific piece of code. (^)
البته این موضوع امروزه بیشتر در Java مطرحه تا دات نت (^ و ^ و ^) اما مفاهیم اصلی مختص یک زبان یا پلتفرم نیست.
وقتی در مورد آزمایش بار برای مقایسه کارایی کلاس StrigBuilder تحقیق میکردم به مطلب جالبی برخورد کردم. خلاصش این میشه که برای تست بار قسمتهایی از کدتون میتونین زمان موردنیاز برای اجرای اون کد رو بررسی کنین و چون ممکنه انجام این کار چندین بار نیاز بشه بهتره از متد زیر برای اینکار استفاده کنین:
static void Profile(string description, int iterations, Action func) {
    // clean up
    GC.Collect();
    GC.WaitForPendingFinalizers();
    GC.Collect();

    // warm up 
    func();

    var watch = Stopwatch.StartNew();
    for (int i = 0; i < iterations; i++) {
        func();
    }
    watch.Stop();
    Console.Write(description);
    Console.WriteLine(" Time Elapsed {0} ms", watch.ElapsedMilliseconds);
}
سه خط اول متد بالا برای آماده‌سازی حافظه جهت اجرای تست موردنظر است. برای آشنایی بیشتر با نحوه عملکرد Garbage Collector (^ و ^ و ^) خوندن کتاب فوق العاده CLR via C# - 3rd ed رو پیشنهاد میکنم (فصلهای 21 و 22).
سپس یکبار اکشن موردنظر (که حاوی قطعه کد موردنظره) اجرا میشه تا مسائل مربوطه به بارگذاری‌های اولیه در نتیجه تست تاثیر نزاره (warm up).
در نهایت هم آزمایش بار برای تعداد تکرار درخواست شده انجام میشه و زمان اجرای اون در خروجی چاپ میشه.
برای استفاده از متد فوق میشه از کد زیر استفاده کرد:
Profile("a descriptions", how_many_iterations_to_run, () =>
{
   // ... code being profiled
});
و برای استفاده از این متد در آزمایش کارایی کلاس StringBuilder میشه از کدی شبیه به کد زیر استفاده کزد:
var iterations = 10000000;
var testString = ".NET Tips is awesme!";
do
{
  var sb1 = new StringBuilder(testString);
  var sb2 = new StringBuilder(testString) { Capacity = testString.Length * iterations };
  try
  {
    Profiler.Profile("StringBuilder Profiler", iterations, () => sb1.Append(testString));
    Profiler.Profile("StringBuilder Capacity Profiler", iterations, () => sb2.Append(testString));
  }
  catch (Exception ex)
  {
    Console.WriteLine(ex.Message);
  }
  finally
  {
    Console.WriteLine("----------------------------------------------------------------");
    sb1.Clear();
    sb2.Clear();
  }
} while (Console.ReadKey(true).Key == ConsoleKey.C); // C = continue
البته برای اینکه عملیات مقدار دهی خاصیت Capacity در قسمت warm up متد profile نتایج رو تحت تاثیر قرار نده برای این تست من اون قسمت رو کامنت کردم (اگر این کار رو نکنین زمانهای بدست اومده برای هر دو مورد یکی خواهد بود). اجرای کد بالا نتایج زیر رو تو سیستم من ارائه داد:

می‌بینین که نتایج استفاده از متد موردبحث کمی فرق داره و افزایش کارایی در حالت استفاده از پراپرتی Capacity دیگه حدود 3 برابر نیست و حدود 2 دو برابره. البته زمان بدست اومده برای هر دو مورد نسبت به قبل کاهش داشته که بیشترش میتونه مربوطه به عدم درنظر گرفتن زمان موردنیاز برای ایجاد کلاس StringBuilder در این تست جدید باشه (چون بعید میدونم عملیات پاکسازی حافظه توسط GC تو این تست تاثیر چندانی داشته باشه). درهر حال نتایج این تست بیشتر به واقعیت نزدیکه!
مطالب
آموزش Knockout.Js #2
در پست قبلی با مفاهیم و ویژگی‌های کلی KO آشنا شدید. KO از الگوی طراحی MVVM استفاده می‌کند. از آن جا که یکی از پیش نیاز‌های KO آشنایی اولیه با مفاهیم View و Model است نیاز به توضیح در این موارد نیست اما اگر به هر دلیلی با این مفاهیم آشنایی ندارید می‌توانید از اینجا شروع کنید. اما درباره ViewModel که کمی مفهوم متفاوتی دارد، این نکته قابل ذکر است که KO از ViewModel برای ارتباط مستقیم بین View و Model استفاده می‌کند، چیزی شبیه به منطق MVC با این تفاوت که ViewModel به جای Controller قرار خواهد گرفت.

ابتدا باید به شرح برخی مفاهیم در KO بپردازم:
»Observable(قابل مشاهده کردن تغییرات)
KO از Observable برای ردیابی و مشاهده تغییرات خواص ViewModel استفاده می‌کند. در واقع Observable دقیقا شبیه به متغیر‌ها در JavaScript عمل می‌کنند با این تفاوت که به KO اجازه می‌دهند که تغییرات این خواص را پیگیری کند و این تغییرات را به بخش‌های مرتبط View اعمال نماید. اما سوال این است که KO چگونه متوجه می‌شود که این تغییرات بر کدام قسمت در View تاثیر خواهند داشت؟ جواب این سوال در مفهوم Binding است.
»Binding
برای اتصال بخش‌های مختلف View به Observable‌ها باید از binding(مقید سازی) استفاده کنیم. بدون عملیات binding، امکان اعمال تغییرات Observable‌ها بر روی عناصر HTML امکان پذیر نیست.
برای مثال در شکل زیر یکی از خواص ViewModel را به View متناظر مقید شده است.

با کمی دقت در شکل بالا این نکته به دست می‌آید که می‌توان در یک ViewModel، فقط خواص مورد نظر را به عناصر Html مقید کرد.

دانلود فایل‌های مورد نیاز

فایل‌های مورد نیاز برای KO رو می‌توانید از اینجا دانلود نمایید و به پروژه اضافه کنید. به صورت پیش فرض فایل‌های مورد نیاز KO، در پروژه‌های MVC 4 وجود دارد و نیاز به دانلود آن‌ها نیست و شما باید فقط مراحل BundleConfig را انجام دهید.

تعریف ViewModel

برای تعریف ViewModel و پیاده سازی مراحل Observable و binding باید به صورت زیر عمل نمایید:

<html lang='en'>
<head>
<title>Hello, Knockout.js</title>
<meta charset='utf-8' />
<link rel='stylesheet' href='style.css' />
</head>
<body>
<h1>Hello, Knockout.js</h1>
<script type='text/javascript' src='knockout-2.1.0.js'>   
      <script type='text/javascript'>
             var personViewModel = {
                  firstName: "Masoud",
                  lastName: "Pakdel"
                };
                 ko.applyBindings(personViewModel);
       </script>
</script>
</body>
</html>
مشاهده می‌کنید که ابتدا یک ViewModel به نام person ایجاد کردم همراه با دو خاصیت به نام‌های firstName و lastName. تابع applyBinding برای KO بدین معنی است که این آبجکت به عنوان یک ViewModel در این صفحه مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اما برای مشاهده تغییرات باید یک عنصر HTML را یه این ViewModel مقید(bind) کنیم.

مقید سازی عناصر HTML

برای مقید سازی عناصر HTML به ViewModel‌ها باید از data-bind attribute استفاده نماییم. برای مثال:
<p><span data-bind='text: firstName'></span>'s Shopping Cart</p>
اگر به data-bind در تگ span بالا توجه کنید خواهید دید که مقدار text در این تگ را به خاصیت firstName در viewModel این صفحه bind شده است. تا اینجا KO می‌داند که چه عنصر از DOM به کدام خاصیت از ViewModel مقید شده است اما هنوز دستور ردیابی تغییرات(Observable) را برای KO تعیین نکردیم.

چگونه خواص را Observable کنیم
در پروژه‌های WPF، فقط در صورتی تغییرات خواص یک کلاس ردیابی می‌شوند که اولا کلاس اینترفیس INotifyPropertyChanged را پیاده سازی کرده باشد ثانیا، در متد set این خواص، متد OnPropertyChanged(البته این متد می‌تواند هر نام دیگری نیز داشته باشد) صدا زده شده باشد. نکته مهم و اساسی در KO نیز همین است که برای اینکه KO بتواند تغییرات هر خاصیت را مشاهده کند حتما خواص مورد نظر  باید Observable  شوند. برای این کار کافیست به صورت عمل کنید:
var personViewModel = {
  firstName: ko.observable("Masoud"),
  lastName: ko.observable("Pakdel")
};
مزیت اصلی برای اینکه حتما خواص مورد نظرتان  Observable شوند این است که، در صورتی که مایل نباشید تغییرات یک خاصیت  بر روی View اعمال شود کافیست از دستور بالا استفاده نکنید. درست مثل اینکه هرگز مقدار آن تغییر نکرده است.

پیاده سازی متد‌های get و set
همان طور که متوجه شدید، Observable‌ها متغیر نیستند بلکه تابع هستند در نتیجه برای دستیابی به مقدار یک observable کافیست آن را بدون پارامتر ورودی صدا بزنیم و برای تغییر در مقدار آن باید همان تابع را با مقدار جدید صدا بزنیم. برای مثال:
personViewModel.firstName() // Get
personViewModel.firstName("Masoud") // Set
البته این نکته را هم متذکر شوم که در ViewModel‌های خود می‌توانید توابع سفارشی مورد نیاز را بنویسید و از آن‌ها در جای مناسب استفاده نماید(شبیه به مفاهیم Command‌ها در WPF)
مقید سازی تعاملی
اگر با WPF آشنایی دارید می‌دانید که در این گونه پروژه‌ها می‌توان رویداد‌های مورد نظر را به Command‌های خاص در ViewModel مقید کرد. در KO نیز این امر به آسانی امکان پذیر است که به آن Interactive Bindings می‌گویند. فقط کافیست در data-bind attribute  از نام رویداد استفاده نماییم. مثال:
ایتدا بک ViewModel به صورت زیر خواهیم داشت:
function PersonViewModel() {
   this.firstName = ko.observable("Masoud");
   this.lastName = ko.observable("Pakdel");
   this.clickMe= function() {
    alert("this is test!");
  };
};
تنها نکته قابل ذکر تعریف تابع سفارشی به نام clickMe است که به نوعی معادل Command مورد نظر ما در WPF است.  در عنصر HTML مورد نظر که در این جا button است باید data-binding به صورت زیر باشد:
<button data-bind='click: clickMe'>Click Me...</button>
در نتیجه بعد از کلیک بر روی button بالا تابع مورد نظر در viewModel اجرا خواهد شد.
پس به صورت خلاصه:
  • ابتدا ViewModel مورد نظر را ایجاد نمایید؛
  • سپس با استفاده از data-bind عملیات مقید سازی بین View و ViewModel را انجام دهید
  • در نهایت با استفاده از Obsevable تغییرات خواص مورد نظر را ردیابی نمایید.

ادامه دارد...

 
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش سوم

__arglist __reftype __makeref __refvalue کلمات کلیدی

در حالیکه، ویرایشگر Visual Studio این کلمات را به صورت رنگی و جزء کلمات کلیدی نمایش می‌دهد، ولی به دلیل عدم وجود مستندات برای این کلمات کلیدی، برای استفاده از آنها باید مراقب باشید؛ چرا که ممکن است به اندازه کافی تست نشده باشند. 
شما می‌توانید با استفاده از کلمه کلیدی makeref__ یک TypeReference را از یک متغیر، ایجاد کنید. با استفاده از کلمه کلیدی reftype__ می‌توانید نوع اصلی از متغیری را که TypeReference را از آن ایجاد کرده اید، استخراج کنید. در انتها می‌توانید با استفاده از کلمه کلیدی refvalue__ مقدار متغیر را از TypeReference ایجاد شده، بدست آورد. با استفاده از کلمه کلیدی arglist__ همانند کلمه کلیدی params می‌توانید به لیستی از پارامترهای یک تابع دسترسی داشته باشید.
var i = 28;
TypedReference tr = __makeref( i );
Type t = __reftype( tr );
Console.WriteLine( t );
int rv = __refvalue( tr, int );
Console.WriteLine( rv );
ArglistTest.DisplayNumbers( __arglist( 1, 2, 3, 5, 6 ) );
و برای استفاده از arglist__ کلاس ArglistTest را پیاده سازی میکنیم.
public static class ArglistTest
{
    public static void DisplayNumbers( __arglist )
    {
        var ai = new ArgIterator( __arglist );
        while ( ai.GetRemainingCount() > 0 )
        {
            var tr = ai.GetNextArg();
            Console.WriteLine( TypedReference.ToObject( tr ) );
        }
    }
}
شی ArgIterator لیست آرگومان‌ها را از اولین آرگومان اختیاری، شروع به شمارش می‌کند. این سازنده برای استفاده در زبان C++/C ایجاد شده است.

Environment.NewLine

رشته خط جدید (↵  Enter) تعریف شده در محیط در حال استفاده را می‌توان با استفاده از این دستور بدست آورد.
Console.WriteLine( "NewLine: {0}first line{0}second line{0}third line", Environment.NewLine );
این رشته شامل "r\n\" برای پلتفرم‌های غیر یونیکس و رشته "n\" برای پلتفرم‌های یونیکس است.

ExceptionDispatchInfo

ExceptionDispatchInfo بیان کننده یک استثناء در یک نقطه خاص از کد، که وضعیت آن قبلا کپچر شده‌است، می‌باشد. شما می‌توانید با استفاده از متد ExceptionDispatchInfo.Throw  (در فضای نام System.Runtime.ExceptionServices) یک استثناء را (با حفظ Stack Trace اصلی) ایجاد کنید.
ExceptionDispatchInfo possibleException = null;
try
{
    int.Parse( "a" );
}
catch ( FormatException ex )
{
    possibleException = ExceptionDispatchInfo.Capture( ex );
}
possibleException?.Throw();


Debug.Assert & Debug.WriteIf & Debug.Indent 

Debug.Assert  – بررسی صحت شرط تعیین شده و در صورت false بودن شرط، نمایش پیام نوشته شده به همراه call stack مربوطه می‌شود.
Debug.Assert(1 == 0, "عدد 1 برابر با 0 نیست");
و خروجی آن در تصویر زیر قابل مشاهده است:

Debug.WriteIf  – در صورت صحت شرط تعیین شده، پیام مشخص شده‌ای را در پنجره output نشان می‌دهد.
Debug.WriteIf( 1 == 1, "display message in output window :D" );

Debug.Indent/Debug.Unindent - برای افزایش/کاهش یک واحد تورفتگی در خروجی نمایش داده شده در پنجره Output، استفاده می‌شود.
Debug.WriteLine("تست تورفتگی");
Debug.Indent();
Debug.WriteLine("یک واحد افزایش داده شد");
Debug.Unindent();
Debug.WriteLine("یک واحد کاهش داده شد");
Debug.WriteLine("پایان تست");