تشکر دوست عزیز
اما در مدل من که از دیتابیس گرفتم شی رویه ذخیره شده هم به عنوان یک تابع شبیه سازی شده و مثل شما عمل نکردم اما نمیتونم مقادیر رو از این شی بگیرم.
var sp1=_db.splogin(user,pas,value1,value2);
تشکر دوست عزیز
اما در مدل من که از دیتابیس گرفتم شی رویه ذخیره شده هم به عنوان یک تابع شبیه سازی شده و مثل شما عمل نکردم اما نمیتونم مقادیر رو از این شی بگیرم.
var sp1=_db.splogin(user,pas,value1,value2);
var salePrice = attributes.RowData.TableRowData .GetSafeStringValueOf<Transaction>(x => x.SalePrice, nullValue: "0") .PadLeft(numColumns, ' ');
PM> Install-Package Lex.Db
public class Product { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } } public class Customer { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } public string City { get; set; } } public class Order { public int Id { get; set; } public int? CustomerFK { get; set; } public int[] ProductsFK { get; set; } }
public static class Database { public static DbInstance Instance { get; private set; } public static DbTable<Product> Products { get; private set; } public static DbTable<Order> Orders { get; private set; } public static DbTable<Customer> Customers { get; private set; } /// <summary> /// سازنده استاتیکی که در طول عمر برنامه فقط یکبار اجرا میشود /// </summary> static Database() { createDb(); getTables(); } private static void getTables() { Products = Instance.Table<Product>(); Customers = Instance.Table<Customer>(); Orders = Instance.Table<Order>(); } private static void createDb() { Instance = new DbInstance(Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, "LexDbTests")); Instance.Map<Product>() .WithIndex("NameIdx", x => x.Name) .Automap(i => i.Id, true); Instance.Map<Order>() .Automap(i => i.Id, true); Instance.Map<Customer>() .WithIndex("NameIdx", x => x.Name) .WithIndex("CityIdx", x => x.City) .Automap(i => i.Id, true); Instance.Initialize(); } }
private static void addData() { var customer1 = new Customer { Name = "customer1", City = "City1" }; var customer2 = new Customer { Name = "customer2", City = "City2" }; Database.Instance.Save(customer1, customer2); // automatic Id assignment after Save var product1 = new Product { Name = "product1" }; var product2 = new Product { Name = "product2" }; Database.Instance.Save(product1, product2); // automatic Id assignment after Save var order1 = new Order { CustomerFK = customer1.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id } }; var order2 = new Order { CustomerFK = customer2.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id, product2.Id } }; Database.Instance.Save(order1, order2); // automatic Id assignment after Save }
private static void loadAll() { var orders = Database.Orders.LoadAll(); foreach (var order in orders) { // نحوه دریافت اطلاعات مشتری بر اساس کلید خارجی ثبت شده var orderCustomer = Database.Customers.LoadByKey(order.CustomerFK.Value); Console.WriteLine("Order Id: {0}, Customer: {1} ({2}) {3}", order.Id, orderCustomer.Name, orderCustomer.Id, orderCustomer.City); // نحوه بازیابی لیستی از اشیاء مرتبط از طریق آرایهای از کلیدهای خارجی ثبت شده var orderProducts = Database.Products.LoadByKeys(order.ProductsFK); foreach (var product in orderProducts) { Console.WriteLine(" Product Id: {0}, Name: {1}", product.Id, product.Name); } } }
private static void queryingByAnIndex() { var name = "customer1"; var customersList = Database.Customers .IndexQueryByKey("NameIdx", name) .ToList(); foreach (var person in customersList) { Console.WriteLine(person.Name); } }
// Using Take and Skip var list1 = Database.Orders.Query<int>() // primary idx .Take(1).Skip(2).ToList(); // Querying Between Ranges var list2 = Database.Customers .IndexQuery<string>("NameIdx") .GreaterThan("a", orEqual: true).LessThan("d").ToList();
private static void deletingRecords() { Database.Customers.DeleteByKey(key: 1); var customers = Database.Customers.LoadByKeys(new[] { 1, 2 }); Database.Customers.Delete(customers); }
کار کردن با مسیریابی برای یک پروژه ساده ، نیاز به طراحی پیچیده ندارد. مسیریابی پیش فرض موجود در فایل RoutConfig.cs برای کارهای ابتدایی کافیست. اما اگر کمی کار پیچیده شود و صفحات مختلفی با منطقهای متفاوتی ایجاد کنیم، ممکن است با مشکل روبرو شویم. در MVC5 به کمک دخالت ویژگیها در مسیریابی، کار ساده شده است اما در MVC4 و قبل از آن چه باید کرد؟ پیش از بسط مساله، ابتدا این سوال را پاسخ میدهیم که چگونه صفحهی start پروژه انتخاب میشود؟
مسیریابی پیش فرض یک پروژه MVC به شکل زیر است :
routes.MapRoute( name: "Default", url: "{controller}/{action}/{id}", defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } );
وقتی یک پروژه MVC را بررسی کنید، مشاهده میکنید که در شاخهی اصلی آن، فایل index یا default وجود ندارد و اصولا منطق کار با اکشنها و صدا زدن آنها و دیدن پاسخها توسط View، این اتفاق را توجیه میکند. پس وقتی درخواستی به سمت شاخهی اصلی ما فرستاده میشود، مسیریابی وارد عمل میشود. وقتی پروژه را اجرا میکنید، متد RegisterRoutes از شیءایی که از کلاس RoutingConfig.cs ساخته شده (به فایل global.asax نگاه کنید) فراخوانی میشود و شیء Routes از " قالب آدرس " هایی که ما تعیین کرده ایم پُر میشود. بخشی از فایل RoutConfig.cs را در تصویر زیر میبینیم.
به Url کد فوق نگاه کنید که در حقیقت آدرسی نسبی است. آدرس ما به طور کامل به شکل زیر قابل تعریف است:
http://mydomain.com/{controller}/{action}/{id}
واضح است که درخواست اولیه به سایت ما دارای بخشهای controller و action و بخش اختیاری id نیست. پس به شکل پیشفرض بر اساس آنچه در جلوی خصوصیت defaults نوشته شده است، فراخوانی خواهد شد. یعنی اکشن Index از داخل کنترلر Home صدا زده میشود و چون id نداریم، هیچ نوع id به متد (اکشن) index ارسال نخواهد شد.
یک روتینگ دیگر به شکل زیر در بالای کد فوق اضافه کنید :
routes.MapRoute( name: "Default1", url: "{controller}/{action}/{id}", defaults: new { controller = "News", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } );
حتما متوجه شدید که اینبار با اجرای پروژه، متد(اکشن) Index از کنترلر News فراخوانی خواهد شد. در حقیقت اولین روتینگ ساخته شده همان چیزیست که Asp.NET MVC پس از دریافت ریکوئست به آن رجوع میکند. دقت کنید که مقدار name در دو MapRouting فوق متفاوت است.
اما این اسمها(name ها) به چه دردی میخورند؟
قبل از توضیح در این مورد، default1 را از پروژه حذف میکنیم و با همان MapRouting پیش فرض به کار خود ادامه میدهیم. ابتدا مروری بر عملکرد MapRouting انجام میدهیم.
همانطور که میدانید برای ایجاد یک لینک از طریق ویوی Razor از چیزی شبیه دستور زیر میتوانیم استفاده کنیم:
<a href="@Url.Action("post", "News", new { id = @item.PostName }, null)"> @item.PostTitle </a>
فرض کنید یک سایت خبری داریم و گروههای مختلف آن شامل مطالب متفاوتی هستند. کنترلری به نام News ایجاد کردهایم، که دارای یک اکشن به نام post است که نام مطلب را دریافت کرده و یک View به ما برمیگرداند. بخش هایی از صفحه اول را در تصاویر زیر میبینید. تصویر آخر، بخش پایین صفحه اخبار است، که بوسیله لینک (لینک های) موجود صفحات جابجا میشوند.
وقتی کد فوق در یک صفحه فراخوانی میشود، کالکشن Routes بررسی میشود و لینک مورد نظر، با توجه به ورودیهای Url.Action ساخته میشود. ما یک MapRouting به نام Default در کالکشن Routes داریم، پس Url.Action لینک زیر را میسازد:
http://mydomain.com/news/post/نام-مقاله
استفاده از MapRouting مثل یک جعبه است که ورودی آن مقادیر موجود در Url.Action میباشد و آنچه به ما بر میگرداند یک آدرس برای فراخوانی اکشن مورد نیاز است. (آخرین پارامتر، null قرار داده شده که برای تعیین نوع پروتکل استفاده میشود که http یا https میتواند باشد.)
برای فراخوانی صفحهی اخبار (لیست اخبار) میتوانید دستور زیر را بنویسید :
@Html.ActionLink("اخبار", "Index", "News", null, new { @class="btn btn-success"})
این دستور تگ anchor را نیز میسازد و به کمک MapRouting آدرسی شبیه آدرس زیر را به ما بر میگرداند. (به تفاوت دو دستور دقت کنید):
<a href="/News">اخبار</a>
واضح است که چون MapRouting یک حالت پیش فرض درونی دارد که دارای اکشن دیفالت index است، پس ActionLink اگر ببیند لینکش در صفحه قرار است به شکل /news/index تعریف شود خود بخود بخش index را حذف میکند.
فرض کنید بعد از کلیک روی لینک فوق، اکشن index ، یک آبجکتِ لیستی با 10 خبر آخر، ایجاد میکند. پس ما میخواهیم قابلیت صفحه بندی را برای لیست اخبار فعال کنیم و در هر صفحه 10 مطلب را نمایش دهیم. مشکل از همینجا آغاز میشود. MapRouting فعلی جوابگوی ما نخواهد بود و آدرس را به شکل زیر نمایش میدهد.
<a href="/News/index?pid=2">صفحه بعد</a>
و آنچه ما در View نوشتهایم چیزی شبیه کد زیر است :
@Html.ActionLink("صفحه بعد", "index", "News", new { pid = …. }, null)
مشکلی در ارجاع به صفحات وجود ندارد و با کلیک روی لینک "صفحه بعد" مقدار عدد 2 به اکشن index ارسال میشود و اگر کد نویسی را برای take و skip کردن لیست، درست انجام شده باشد، نتیجه مورد نظر نمایش داده خواهد شد. اما آدرس فوق آدرس زیبایی نیست. اولین فکری که به ذهن برنامه نویس میرسد، ایجاد یک مسیریابی دیگر است. فکر درستیست؛ اما اگر چند بار دیگر این اتفاق بیفتد و در بخش هایی از برنامه نیاز به روتینگ پیدا کنید و روتینگهای جدید ایجاد کنید متوجه خواهید شد که مدیریت این MapRouting ها کار خسته کننده و طاقت فرسایی خواهد شد، مخصوصا اگر بدانید که فقط مجاز به استفاده از یک پارامتر optional در هر MapRouting هستید! دست شما کاملا بسته است. لینکهای بالای سایت را اصلاح میکنید ولی لینکهای پایین سایت خراب میشوند و بالعکس.
به هر حال MapRouting زیر را به RoutConfig.cs اضافه میکنیم :
اینکار بستگی به پروژهی شما دارد، مپ روتینگ فوق این مزیت را دارد که با مپ روتینگهای دیگر به سختی قاطی میشود! یعنی حتا اگر قبل از مپ روتینگ دیفالت نوشته شود برنامه با مشکل مواجه نخواهد شد، چون اصلا شکل درخواست اولیه به سایت، چیزی شبیه این آدرس نیست. اما خاص بودن آن و همچنین نوع بهره گیری از آن با کمک Action یا ActioLink شاید شما را سردرگم خواهد کند.- اسم این MapRouting ، دیگر Default نیست.routes.MapRoute("PostPaging", "{controller}/{action}/{id}/{pid}", defaults: new { controller = "News", action = "Index", id = "all", pid = UrlParameter.Optional } );
- یک پارامتر pid اضافهتر از MapRouting اولی دارد.
- pid به عنوان یک پارامتر اختیاری تعریف شده است، پس "قالب آدرس" بسیار شبیه مپ روتینگ قبلی است.
- مقدار id اختیاری نیست، چون قرار است در آینده بتوانیم گروههای مختلف موجود در بخش اخبار را صفحه بندی کنیم و قرار نیست پشت سر هم MapRouting ایجاد کنیم و کافیست به جای id اسم گروه را بنویسیم. در حالتیکه اسمی از گروه درلینکهایمان نبرده باشیم به شکل پیشفرض all قرار داده میشود که یعنی کل اخبار مد نظر است. (در اکشن مربوطه باید این تصمیمات را لحاظ کنیم)
- حتما این MapRouting را بعد از MapRouting اولیه بنویسید، کمی پیشتر، علت این امر توضیح داده شد و گفته شد اولین چیزی که MVC پس از درخواست ما میبیند به عنوان Routing بررسی میکند (درخواست اولیه) و چون ساختار MapRouting فوق تا اندازه ای شبیه ساختار Default MapRouting است ممکن است با فراخوانی سایت مشکل ایجاد شود.
- میتوانید MapRouting را کمی خاصتر هم بنویسیم :
routes.MapRoute("NewsPaging", "News/index/{id}/{pid}", defaults: new { controller = "News", action = "Index", id = "all", pid = UrlParameter.Optional } );
در صفحه اول ما لینکی به شکل زیر گذاشته ایم :
@Html.ActionLink("اخبار", "Index", "News", null, new { @class="btn btn-success"})
<a href="/News/index?pid=2">صفحه بعد</a>
@Html.RouteLink("صفحه بعد", "PostPaging", new { action = "cat", controller = "News", id =. .., pid = ...})
<a href="/News/cat/all/2">صفحه بعد</a>
@Html.RouteLink("اخبار", "Default", new { controller = "news" }) @Html.RouteLink("درباره ما", "pages", new RouteValueDictionary(new { controller="Page", action="Index", pagename="درباره-ما"}), new Dictionary<string, Object> { { "data-toggle", "popover" }, { "data-placement", "top" } })
همانطور که میبینید در RoutLink
اولی، اخبار را به کمک MapRouting
با نام default
بازنویسی میکنیم و نتیجه چیزی شبیه کد زیر خواهد شد :
<a href="/News">اخبار</a>
در RoutLink دومی اولا از یک RoutValueDictionary به جای یک آبجکت ساده استفاده کرده ایم و مقادیر را به شکل فوق به کنترلر و اکشن و ...نسبت داده ایم ثانیا برای بخش HTML نیز پراپرتیها را به کمک یک دیکشنری ارسال میکنیم، به خاطر وجود "-" در یکی از خواص، راه دیگری غیر از اینکار نداریم.
اما دقت کنید که از یک MapRouting جدید استفاده کردیم که نامش pages است،
این MapRoutnig را قبل از دیگر Routing ها مینویسیم؟ وسط دو MapRouting قبلی مینویسیم؟ آخر MapRouting ها مینویسیم؟ آیا فرقی میکند؟ اگر سریع بگوییم خــیر! اشتباه کرده ایم. واقعا فرق میکند.
دقت کنید موضوع MapRouting فقط ایجاد یک لینکتر و تمیز نیست؛ RoutLink یک لینک تمیز بر اساس مپ روتینگی که نامش برده شده ایجاد میکند
اما تضمین نمیکند که با کلیک بر روی لینک به هدف برسیم و به خطای 404 برخورد نکنیم! اگر روی لینک کلیک کنید آدرس شروع به تفسیر شدن
میکند و این تفسیر اصلا ربطی به نامی که به RoutLink داده ایم ندارد و ترتیب موجود در کالکشن ایجاد شده در RoutConfig تعیین کننده است.(آبجکت Routes ) اگر MapRouting فوق را در انتهای بقیه بگذاریم صفحه اول لود میشود ولی با کلیک
روی "درباره ما" صفحه پیغام خطا خواهد داد.
باید به یاد
داشته باشیم برای اجرای درخواست (کلیک روی لینک)، آنچه برای ASP.NET MVC اهمیت دارد، ترتیب قرار گیری MapRouting ها در RouteRegister است و
ما به کمک RoutLink تنها
مشکل ساخت لینکها بر اساس قالب MapRouting مورد
نظرمان را حل کردیم و این به ما تضمینی برای هدایت آن لینک به مکان درست را نخواهد
داد.
اگر ترتیب به شکل زیر باشد :
1باشد. درخواست اولیه برای بالا آمدن سایت به مشکل برخورد نمیکند چون همان مپ روتینگ 1 اجرا میشود. اما مشکل فوق به وجود خواهد آمد و خطای 404 با کلیک بر روی "درباره ما" نمایش داده خواهد شد چون با کلیک روی "درباره ما" مپ روتینگ شماره 1 وارد عمل میشود.
2
3
اگر ترتیب به شکل زیر باشد :
3آیا اصلا صفحه اول سالم لود خواهد شد؟ خیر! درخواست نسبی " / " (یا به طور کامل http://mydomain.com ) شماره 3 را به خیر پشت سر میگذارد، چون اصلا چیزی به نام page در آدرس وجود ندارد که از این MapRouting بخواهد پیروی کند. اما در شماره 2 گیر میافتد چون این فرمت را حفظ کرده است :
2
1
"{controller}/{action}/{id}/{pid}"
3این همان چیزیست که مد نظر ماست. اولا 1 قبل از 2 است و صفحه اول برای لود شدن به مشکل برخورد نمیکند.
1
2
errno_t memcpy_s(void *dest, rsize_t dmax, const void *src, rsize_t smax)
//pro.h
// We forbid using dangerous functions in IDA Pro
#ifndef USE_DANGEROUS_FUNCTIONS
#if defined(__BORLANDC__) && (__BORLANDC__ < 0x560 || __BORLANDC__ >= 0x580) // for BCB5 (YH)
#include <stdio.h>
#endif
#undef strcpy
#define strcpy dont_use_strcpy // use qstrncpy
#define stpcpy dont_use_stpcpy // use qstpncpy
#define strncpy dont_use_strncpy // use qstrncpy
#define strcat dont_use_strcat // use qstrncat
#define strncat dont_use_strncat // use qstrncat
#define gets dont_use_gets // use fgets
#define sprintf dont_use_sprintf // use qsnprintf
#define snprintf dont_use_snprintf // use qsnprintf
#define wsprintfA dont_use_wsprintf // use qsnprintf
#endif
var app=require('app'); var BrowserWindow=require('browser-window');
if(process.platform=='darwin') { mainWindow= new BrowserWindow({ width: 1000, height: 500, 'min-width': 1000, 'min-height': 500, 'accept-first-mouse': true, 'title-bar-style': 'hidden', titleBarStyle:'hidden' }); } else { new BrowserWindow({ width: 1000, height: 500, 'min-width': 1000, 'min-height': 500, frame:false }); }
-webkit-app-region: drag
-webkit-app-region: no-drag;
<header class="toolbar toolbar-header" >
<header class="toolbar toolbar-header" style="-webkit-app-region: drag">
در این قسمت بر روی توابع Topcount, bottomcount , toppercent, bottompercent, topsum, bottomsum تمرکز خواهیم داشت.
در ابتدا تصور کنید بخواهیم میزان فروش اینترنتی را برای پنج ردیف از دسته بندیهای محصولات واکشی کنیم.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty( topcount([Product].[Product Categories].[Subcategory],5) ) on rows From [Adventure Works]
در تابع بالا پنج ردیف ابتدایی (به صورت فیزیکی) برگردانده میشوند.
در اینجا تابع topcount دارای دو پارامتر می باشد که پارامتر دوم آن مشخص کنندهی تعداد ردیف واکشی شده و پارامتر اول آن، مشخص کنندهی دایمنشنی میباشد که عمل واکشی برای آن صورت میگیرد. همچنین در بالا از تابع Non empty برای حذف ردیفهای دارای مقدار Null استفاده شده است. حال تصور کنید بخواهیم پنج دسته بندی محصولی را دریافت کنیم که دارای بیشترین میزان فروش اینترنتی میباشند.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty( topcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 5, [Measures].[Internet Sales Amount] ) ) on rows From [Adventure Works]
خروجی بر اساس میزان فروش اینترنتی به صورت نزولی مرتب شده است.
تابع Topcount به عنوان پارامتر سوم میتواند نام یک Measure را دریافت کند و خروجی را براساس آن شاخص، برگرداند. امکان واکشی و مرتب سازی در تابع Topcount
برای یک شاخص متفاوت از شاخص واکشی شده در یک محور دیگر نیز وجود دارد به مثال زیر دقت کنید:
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, topcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 5, [Measures].[Reseller Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
همانطور که مشخص میباشد، پنج دسته بندی محصولاتی که دارای بیشترین میزان فروش نمایندگان فروش میباشند، در خروجی واکشی شدهاند؛ در حالیکه در محور ستون میزان فروش اینترنتی واکشی شده است.
برای درک بیشتر همین کوئری را دوباره بازنویسی کرده اما اینبار در محور ستون هر دو شاخص [Measures].[Internet Sales Amount],[Measures].[Reseller Sales Amount] را واکشی میکنیم.
Select {[Measures].[Internet Sales Amount],[Measures].[Reseller Sales Amount]} on columns, topcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 5, [Measures].[Reseller Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
با بررسی خروجی دو کوئری بالا تفاوت واکشی را متوجه خواهید شد. در هر دو کوئری واکشی براساس شاخص [Measures].[Reseller Sales Amount] انجام شده است
اما واکشی در محور ستون متفاوت میباشد. (دقیقا مانند T/SQL که میتوانستیم، مرتب سازی براساس فیلدی باشد که در قسمت Projection حاضر نبوده و در این حالت در برخی موارد ظاهرا خروجی مرتب نمیباشد)
حال تصور کنید بخواهیم 30 دسته بندی محصولاتی را داشته باشیم که دارای کمترین میزان فروش اینترنتی میباشند. برای این منظور از تابع bottomcount استفاده میکنیم
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, bottomcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 30, [Measures].[Internet Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
ردیف هایی که دارای مقدار Null می باشند هم در خروجی قرار می گیرند
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty bottomcount( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 30, [Measures].[Internet Sales Amount] )on rows From [Adventure Works]
در مثال بالا ردیفهای دارای مقدار Null را از خروجی حذف کرده ایم.
گاهی نیاز میباشد که تعداد دسته بندیهای محصولاتی را واکشی کنیم که دارای بیشترین یا کمترین میزان فروش اینترنتی میباشند و سرجمع فروش اینترنتی آنها بیشتر یا کمتر از X درصد از فروش اینترنتی کل میباشد را داشته باشند. به عنوان مثال میخواهیم ببینیم کدام دسته بندی محصولات شامل بیشترین میزان فروش اینترنتی میباشند و سرجمع فروش آنها 53 در صد از کل فروش اینترنتی میباشند.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, { toppercent( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 53, [Measures].[Internet Sales Amount] ), [Product].[Product Categories] } on rows From [Adventure Works]
و یا واکشی دسته محصولاتی که دارای کمترین میزان فروش اینترنتی میباشند و سرجمع فروش اینترنتی آنها کمتر از 1 درصد کل میزان فروش اینترنتی میباشد.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty bottompercent( [Product].[Product Categories].[Subcategory], --0.01, 1, [Measures].[Internet Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
کاربرد تابع Topsum در کوئری زیر نمایش داده شده است
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, topsum( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 25000000, [Measures].[Internet Sales Amount] ) on rows From [Adventure Works]
در این کوئری از تابع TopSum استفاده شده است که عملا حداکثر تعداد دسته بندی محصولاتی را بازیابی میکند که دارای بیشترین میزان فروش بوده اند و همچنین در مجموع بیش از 25000000 فروش داشته باشند .
تابع bottomsum عملا تعداد دسته بندی محصولاتی را که دارای کمترین میزان فروش بوده اند و همچنین سرجمع میزان فروش اینترنتی آنها 100000 بوده است را بر می گرداند. البته خروجی توسط non empty ، فیلتر شده است و خروجی هایی که کاملا Null می باشند، حذف گردیده اند.
Select [Measures].[Internet Sales Amount] on columns, non empty bottomsum( [Product].[Product Categories].[Subcategory], 100000, [Measures].[Internet Sales Amount] )on rows From [Adventure Works]
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Reflection;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web;
using System.Web.Script.Services;
using System.Web.Services;
using System.Web.UI;
using System.Web.UI.HtmlControls;
namespace AjaxTest
{
public class KeyVal
{
public string Key { set; get; }
public object Value { set; get; }
}
/// <summary>
/// Summary description for Ajax
/// </summary>
[ScriptService]
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
public class Ajax : WebService
{
/// <summary>
/// Removes Form tags using Regular Expression
/// </summary>
private static string cleanHtml(string html)
{
return Regex.Replace(html, @"<[/]?(form)[^>]*?>", string.Empty, RegexOptions.IgnoreCase);
}
/// <summary>
/// تبدیل یک یوزر کنترل به معادل اچ تی ام ال آن
/// </summary>
/// <param name="path">مسیر یوزر کنترل</param>
/// <param name="properties">لیست خواص به همراه مقادیر مورد نظر</param>
/// <returns></returns>
/// <exception cref="NotImplementedException"><c>NotImplementedException</c>.</exception>
[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public string RenderUserControl(string path,
List<KeyVal> properties)
{
Page pageHolder = new Page();
UserControl viewControl =
(UserControl)pageHolder.LoadControl(path);
viewControl.EnableViewState = false;
Type viewControlType = viewControl.GetType();
if (properties != null)
foreach (var pair in properties)
{
if (pair.Key != null)
{
PropertyInfo property =
viewControlType.GetProperty(pair.Key);
if (property != null)
{
if (pair.Value != null) property.SetValue(viewControl, pair.Value, null);
}
else
{
throw new NotImplementedException(string.Format(
"UserControl: {0} does not have a public {1} property.",
path, pair.Key));
}
}
}
//Form control is mandatory on page control to process User Controls
HtmlForm form = new HtmlForm();
//Add user control to the form
form.Controls.Add(viewControl);
//Add form to the page
pageHolder.Controls.Add(form);
//Write the control Html to text writer
StringWriter textWriter = new StringWriter();
//execute page on server
HttpContext.Current.Server.Execute(pageHolder, textWriter, false);
// Clean up code and return html
return cleanHtml(textWriter.ToString());
}
}
}
<system.web.extensions>
<scripting>
<webServices>
<jsonSerialization maxJsonLength="10000000"></jsonSerialization>
</webServices>
</scripting>
</system.web.extensions>
$.fn.advloaduc = function(options) {
var defaults = {
webServiceName: 'Ajax.asmx', //نام فایل وب سرویس ما
renderUCMethod: 'RenderUserControl', //متد وب سرویس
ucMethodJsonParams: '{path:\'\'}',//پارامترهایی که قرار است پاس شوند
completeHandler: null //پس از پایان کار وب سرویس این متد جاوا اسکریپتی فراخوانی میشود
};
var options = $.extend(defaults, options);
return this.each(function() {
var obj = $(this);
obj.prepend("<div align='center'> لطفا اندکی تامل بفرمائید... <img src=\"images/loading.gif\"/></div>");
$.ajax({
type: "POST",
url: options.webServiceName + "/" + options.renderUCMethod,
data: options.ucMethodJsonParams,
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
obj.html(msg.d);
// if specified make callback and pass element
if (options.completeHandler)
options.completeHandler(this);
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
obj.html("امکان اتصال به سرور در این لحظه مقدور نیست. لطفا مجددا سعی کنید.");
}
});
});
};
<%@ Control Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="part1.ascx.cs" Inherits="TestJQueryAjax.part1" %>
<asp:Label runat="server" ID="lblData" ></asp:Label>
using System;
using System.Threading;
namespace TestJQueryAjax
{
public partial class part1 : System.Web.UI.UserControl
{
public string Text1 { set; get; }
public string Text2 { set; get; }
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
Thread.Sleep(3000);
if (!string.IsNullOrEmpty(Text1) && !string.IsNullOrEmpty(Text2))
lblData.Text = Text1 + "<br/>" + Text2;
}
}
}
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="TestJQueryAjax._Default" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/jquery.advloaduc.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/json2.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
function showAlert() {
alert('finished!');
}
//تشکیل پارامترهای متد وب سرویس جهت ارسال به آن
var fileName = 'part1.ascx';
var props = [{ 'Key': 'Text1', 'Value': 'سطر یک' }, { 'Key': 'Text2', 'Value': 'سطر 2'}];
var jsonText = JSON.stringify({ path: fileName, properties: props });
$(document).ready(function() {
$("#loadMyUc").advloaduc({
webServiceName: 'Ajax.asmx',
renderUCMethod: 'RenderUserControl',
ucMethodJsonParams: jsonText,
completeHandler: showAlert
});
});
</script>
</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div id="loadMyUc">
</div>
</form>
</body>
</html>
در این بخش در حال توسعه ویژگی نرم افزاری هستیم که در آن هرکاربر به عنوان یک کاربر اصلی برای یک محصول تخصیص داده میشود. در طراحی اصلی ما فقط اجازه میدهیم یک کاربر متعلق به هر محصول باشد، اما امکان چنین تقاضایی وجود دارد که چند کاربر نیز به یک محصول اختصاص داده شوند.
در این صورت، اگر پایگاه داده را به نحوی تغییر دهیم که شناسهی حساب کاربران را در لیستی که با کاما از یکدیگر جدا شدهاند ذخیره نماییم، خیلی سادهتر به نظر میرسد نسبت به اینکه بصورت جداگانه آنها را ثبت نماییم.
برنامه نویسان معمولا برای جلوگیری از ایجاد جدول واسطی [1] که رابطههای چند به چند زیادی دارد از یک لیست که با کاما دادههایش از هم جدا شدهاند، استفاده میکنند. بدین جهت اسم این بخش jaywalking ,antipatten میباشد، زیرا jaywalking نیز عملیاتی است که از تقاطع جلوگیری میکند.
1.1 هدف: ذخیره کردن چندین صفت
طراحی کردن جدولی که ستون آن فقط یک مقدار دارد، بسیار ساده و آسان میباشد. شما میتوانید نوع دادهایی که متعلق به ستون میباشد را انتخاب نمایید. مثلا از نوع (int,date…)
چگونه میتوانیم مجموعهایی از مقادیری که به یکدیگر مرتبط هستند را در یک ستون ذخیره نماییم ؟
در مثال ردیابی خطای پایگاه داده، ما یک محصول را به یک کاربر، با استفاده از ستونی که نوع آن integer است، مرتبط مینماییم. هر کاربر ممکن است محصولاتی داشته باشد و هر محصول به یک contact اشاره کند. بنابراین یک ارتباط چند به یک بین محصولات و کاربر برقرار است. برعکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی امکان دارد هر محصول متعلق به چندین کاربر باشد و یک ارتباط یک به چند ایجاد شود. در زیر جدول محصولات را به صورت عادی آورده شده است:
CREATE TABLE Products ( product_id SERIAL PRIMARY KEY, product_name VARCHAR(1000), account_id BIGINT UNSIGNED, -- . . . FOREIGN KEY (account_id) REFERENCES Accounts(account_id) ); INSERT INTO Products (product_id, product_name, account_id) VALUES (DEFAULT, 'Visual TurboBuilder' , 12);
CREATE TABLE Products ( product_id SERIAL PRIMARY KEY, product_name VARCHAR(1000), account_id VARCHAR(100), -- comma-separated list -- . . . ); INSERT INTO Products (product_id, product_name, account_id) VALUES (DEFAULT, 'Visual TurboBuilder' , '12,34' );
اکنون مشکلات کارایی و جامعیت دادهها را در این راه حل پیشنهادی بررسی مینماییم .
بدست آوردن محصولاتی برای یک کاربر خاص
بدلیل اینکه تمامی شناسهی کاربران که بصورت کلید خارجی جدول Products میباشند به صورت رشته در یک فیلد ذخیره شدهاند و حالت ایندکس بودن آنها از دست رفته است، بدست آوردن محصولاتی برای یک کاربر خاص سخت میباشد. به عنوان مثال بدست آوردن محصولاتی که کاربری با شناسهی 12 خریداری نموده بهصورت زیر میباشد:
SELECT * FROM Products WHERE account_id REGEXP '[[:<:]]12[[:>:]]' ;
SELECT * FROM Products AS p JOIN Accounts AS a ON p.account_id REGEXP '[[:<:]]' || a.account_id || '[[:>:]]' WHERE p.product_id = 123;
SELECT product_id, LENGTH(account_id) - LENGTH(REPLACE(account_id, ',' , '' )) + 1 AS contacts_per_product FROM Products;
UPDATE Products SET account_id = account_id || ',' || 56 WHERE product_id = 123;
<?php $stmt = $pdo->query( "SELECT account_id FROM Products WHERE product_id = 123"); $row = $stmt->fetch(); $contact_list = $row['account_id' ]; // change list in PHP code $value_to_remove = "34"; $contact_list = split(",", $contact_list); $key_to_remove = array_search($value_to_remove, $contact_list); unset($contact_list[$key_to_remove]); $contact_list = join(",", $contact_list); $stmt = $pdo->prepare( "UPDATE Products SET account_id = ? WHERE product_id = 123"); $stmt->execute(array($contact_list));
INSERT INTO Products (product_id, product_name, account_id) VALUES (DEFAULT, 'Visual TurboBuilder' , '12,34,banana' );
UPDATE Products SET account_id = '10,14,18,22,26,30,34,38,42,46' WHERE product_id = 123;
UPDATE Products SET account_id = '101418,222630,343842,467790' WHERE product_id = 123;
CREATE TABLE Contacts ( product_id BIGINT UNSIGNED NOT NULL, account_id BIGINT UNSIGNED NOT NULL, PRIMARY KEY (product_id, account_id), FOREIGN KEY (product_id) REFERENCES Products(product_id), FOREIGN KEY (account_id) REFERENCES Accounts(account_id) );
جدول
Contacts یک جدول رابطه ایی بین جداول Products,Accounts
بدست آوردن محصولات برای کاربران و موارد مربوط به آن
ما براحتی میتوانیم تمامی محصولاتی که مختص به یک کاربر هستند را بدست آوریم. در این شیوه خاصیت ایندکس بودن شناسهی کاربران حفظ میشود به همین دلیل queryهای آن برای خواندن و بهینه کردن راحتتر میباشند. در این روش به کاراکتری برای جدا کردن ورودیها از یکدیگر نیاز نداریم چون هر کدام از آنها در یک سطر جداگانه ثبت میشوند. برای ویرایش کردن کاربرانی که یک محصول را خریداری نموده اند، کافیست یک سطر از جدول واسط را اضافه یا حذف نماییم. درنمونه کد زیر، ابتدا در جدول Contacts کاربری با شناسهی 34 که محصولی با شناسهی 456 را خریداری کرده، درج شده است و در خط بعد عملیات حذف با شرط آنکه شناسهی کاربر و محصول به ترتیب 34،456 باشد روی جدول Contacts اعمال شده است.
INSERT INTO Contacts (product_id, account_id) VALUES (456, 34); DELETE FROM Contacts WHERE product_id = 456 AND account_id = 34;
ایجاد توابع تجمیعی
به عنوان نمونه در مثال زیر براحتی ما میتوانیم تعداد محصولات در هر حساب کاربری را بدست آوریم:
SELECT account_id, COUNT(*) AS products_per_account FROM Contacts GROUP BY account_id;
اعتبارسنجی شناسه محصولات
از آنجاییکه مقادیری که در جدول قرار دارند کلید خارجی میباشند میتوان صحت اعتبار آنها را بررسی نمود. بعنوان مثال Contacts.account_id به Account.account_id اشاره میکند. در ضمن برای هر فیلد نوع آن را میتوان مشخص کرد تا فقط همان نوع داده را بپذیرد.
محدودیت طول لیست
نسبت به روش قبلی تقریبا در این حالت محدودیتی برای تعداد کاراکترهای ورودی نداریم.
مزیتهای دیگر استفاده از جدول واسط
کارایی روش دوم بهتر از حالت قبلی میباشد چون ایندکس بودن شناسهها حفظ شده است. همچنین براحتی میتوانیم فیلدی را به این جدول اضافه نماییم مثلا (time, date… )
private static void seedDb(ApplicationDbContext context) { if (!context.Chapters.Any()) { var user1 = context.Users.Add(new User { Name = "Test User" }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Learn SQlite FTS5", Text = "This tutorial teaches you how to perform full-text search in SQLite using FTS5", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Advanced SQlite Full-text Search", Text = "Show you some advanced techniques in SQLite full-text searching", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "SQLite Tutorial", Text = "Help you learn SQLite quickly and effectively", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Handle markup in text", Text = "<p>Isn't this <font face=\"Comic Sans\">funny</font>?", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "آزمایش متن فارسی", Text = "برای نمونه تهیه شدهاست", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Exclude test 1", Text = "in the years 2018-2019 something happened.", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Exclude test 2", Text = "It was 2018 and then it was 2019", User = user1.Entity }); context.SaveChanges(); } }
select * from Chapters_FTS where Chapters_FTS match "fts5"
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5"
CREATE VIRTUAL TABLE "Chapters_FTS" USING fts5("Text", "Title", content="Chapters", content_rowid="Id")
select * from Chapters_FTS where Chapters_FTS match "fts5" ORDER BY bm25(fts); select * from Chapters_FTS where Chapters_FTS match "fts5" ORDER BY rank;
namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities { public class ChapterFTS { public int RowId { get; set; } public decimal? Rank { get; set; } public string Title { get; set; } public string Text { get; set; } } }
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer { public class ApplicationDbContext : DbContext { //... protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder) { base.OnModelCreating(builder); builder.Entity<ChapterFTS>().HasNoKey().ToView(null); } //... } }
const string ftsSql = "SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH {0}"; foreach (var chapter in context.Set<ChapterFTS>().FromSqlRaw(ftsSql, "fts5")) { Console.WriteLine($"Title: {chapter.Title}"); Console.WriteLine($"Text: {chapter.Text}"); }
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5"; SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS = "fts5";
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5" ORDER by rank;
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn SQLite" ORDER by rank; SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn + SQLite" ORDER by rank;
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "search*" ORDER by rank;
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn text" ORDER by rank;
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn NOT text" ORDER by rank;
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "search AND sqlite OR help" ORDER by rank;
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "search AND (sqlite OR help)" ORDER by rank;
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "text:some AND title:sqlite" ORDER by rank;
"in the years 2018-2019 something happened" "It was 2018 and then it was 2019"
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "2018-2019" ORDER by rank;
Execution finished with errors. Result: no such column: 2019
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH '"2018-2019"' ORDER by rank;
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "آزمایش" ORDER by rank;
SELECT rowid, highlight(Chapters_FTS, title, '<b>', '</b>') as title, snippet(Chapters_FTS, text, '<b>', '</b>', '...', 64) as text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5" ORDER BY rank