مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت سوم - جوین نویسی
پس از آشنایی با نوشتن یک سری کوئری‌های ساده در EF Core، در این قسمت به نحوه‌ی گزارشگیری از اطلاعات چندین جدول مرتبط به هم توسط Joinها خواهیم پرداخت.

مثال 1: یافتن زمان‌های شروع رزرو کردن امکانات مختلف، توسط یک کاربر مشخص.

چگونه می‌توان زمان‌های شروع رزروهای کاربری به نام «David Farrell» را یافت؟


همانطور که در دیاگرام فوق مشاهده می‌کنید، به ازای هر ID کاربری در جدول کاربران، به دنبال ردیف‌هایی در جدول Bookings هستیم که این ID در آن‌ها درج شده‌است. اما ... در EF-Core برخلاف SQL نویسی معمولی، ما کاری به ذکر قسمت اتصالی ON [Bookings].[MemId] = [Members].[MemId] نداریم. همینقدر که در کوئری نوشته شده به یک سر دیگر رابطه و خاصیت راهبری (navigation property) دیگری اشاره شود، خود EF-Core جوینی را به صورت خودکار تشکیل خواهد داد و شرط یاد شده را نیز برقرار می‌کند.
در قسمت اول این سری، در حین طراحی موجودیت کاربر، برای تشکیل سر دیگر رابطه‌ی one-to-many آن، به جدول Bookings، خاصیت Member را نیز که بیانگر کلید خارجی به جدول کاربران است، اضافه کردیم:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
       // ...

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

       // ...
    }
}
خاصیت عددی MemId، کلید خارجی است که در بانک اطلاعاتی رابطه‌ای ثبت خواهد شد و خاصیت Member، خاصیت راهبری است که جوین نویسی به جدول کاربران را بدون ذکر صریح جوین میسر می‌کند:
var startTimes = context.Bookings
                        .Where(booking => booking.Member.FirstName == "David"
                                            && booking.Member.Surname == "Farrell")
                        .Select(booking => new { booking.StartTime })
                        .ToList();
در این کوئری همینقدر که در قسمت Where آن booking.Member ذکر شده، جوینی به جدول کاربران را به صورت خودکار تشکیل می‌دهد:




مثال 2: یافتن زمان‌های شروع به رزرو شدن یک امکان خاص در مجموعه.
لیست زمان‌های شروع به رزرو شدن زمین(های) تنیس را برای روز 2012-09-21 تولید کنید. خروجی آن باید به همراه ستون‌های StartTime, FacilityName باشد.

طراحی موجودیت Booking، به همراه یک کلید خارجی به Facility نیز هست:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
       // ...

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

       // ...
    }
}
خاصیت عددی FacId، کلید خارجی Facility است که در بانک اطلاعاتی رابطه‌ای ثبت خواهد شد و خاصیت Facility، خاصیت راهبری است که جوین نویسی به جدول Facilities را بدون ذکر صریح جوین میسر می‌کند:
int[] tennisCourts = { 0, 1 };
var date1 = new DateTime(2012, 09, 21);
var date2 = new DateTime(2012, 09, 22);
var startTimes = context.Bookings
                        .Where(booking => tennisCourts.Contains(booking.Facility.FacId)
                                && booking.StartTime >= date1
                                && booking.StartTime < date2)
                        .Select(booking => new { booking.StartTime, booking.Facility.Name })
                        .ToList();
- زمین‌های تنیس این مجموعه، دارای دو Id مساوی 0 و 1 هستند که در اینجا به صورت صریحی مشخص شده‌اند تا مانند مثال 6 قسمت قبل عمل شود. روش دیگر یافتن آن‌ها می‌تواند مانند مثال 5 قسمت قبل باشد که به صورت «Name.Contains("Tennis")» نوشته شد.
- در قسمت Where این کوئری چون booking.Facility ذکر شده، سبب ایجاد جوین خودکاری به جدول Facilities خواهد شد.
- علت استفاده‌ی از دو تاریخ در اینجا برای یافتن اطلاعات تنها یک روز، ثبت زمان، به همراه تاریخ رزرو است. ستون تاریخ شروع، به صورت «2012-09-21 18:00:00.0000000» مقدار دهی شده‌است و نه به صورت «2012-09-21». البته در EF-Core راه دیگری هم برای حل این مساله وجود دارد. هر خاصیت از نوع DateTime، به همراه خاصیت Date نیز هست. برای مثال اگر بجای booking.StartTime نوشته شود booking.StartTime.Date (به خاصیت Date اضافه شده دقت کنید)، کد SQL حاصل، به همراه «CONVERT(date, [b].[StartTime])» خواهد بود که سبب حذف خودکار قسمت زمان این ستون می‌شود.



مثال 3: تولید لیست کاربرانی که کاربر دیگری را توصیه کرده‌اند.

چگونه می‌توان لیست کاربرانی را یافت که کاربر دیگری را توصیه کرده‌اند؟ این لیست نباید به همراه ردیف‌های تکراری باشد و همچنین باید بر اساس surname, firstname مرتب شود.

در اینجا به مفهوم جوین کردن یک جدول با خودش رسیده‌ایم. جدول کاربران، یک جدول خود ارجاع دهنده‌است:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
       // ...

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

       // ...
    }
}
که در اینجا RecommendedBy، یک کلید خارجی نال پذیر است که به Id همین جدول اشاره می‌کند. دو خاصیت دیگر تعریف شده، مکمل این خاصیت عددی، جهت سهولت کوئری نویسی‌های EF-Core هستند. برای مثال اگر در کوئری Recommender != null ذکر شود، سبب تشکیل جوینی به همین جدول شده و لیست کاربرانی را ارائه می‌دهد که کاربر دیگری را توصیه کرده‌اند:
var members = context.Members
                        .Where(member => member.Recommender != null)
                        .Select(member => new { member.Recommender.FirstName, member.Recommender.Surname })
                        .Distinct()
                        .OrderBy(member => member.Surname).ThenBy(member => member.FirstName)
                        .ToList();
وجود Distinct سبب بازگشت ردیف‌هایی غیرتکراری می‌شود (چون دو خاصیت نام و نام خانوادگی انتخاب شده‌اند، ردیف غیرتکراری، ردیفی خواهد بود که هر دوی این ستون‌ها در آن وجود نداشته باشد) و روش مرتب سازی بر اساس دو خاصیت را نیز مشاهده می‌کنید. در اینجا نباید دوبار OrderBy را پشت سر هم ذکر کرد. بار اول OrderBy است و بار دوم ThenBy تعریف می‌شود:



مثال 4: تولید لیست کاربران به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها.

چگونه می‌توان لیست کاربران را به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها تولید کرد؟ این لیست باید بر اساس surname, firstname مرتب شود.
var members = context.Members
                        .Select(member => new
                        {
                            memFName = member.FirstName,
                            memSName = member.Surname,
                            recFName = member.Recommender.FirstName ?? "",
                            recSName = member.Recommender.Surname ?? ""
                        })
                        .OrderBy(member => member.memSName).ThenBy(member => member.memFName)
                        .ToList();
در اینجا نیز می‌توان با ذکر member.Recommender سبب تولید یک جوین خودکار شد. همچنین همانطور که در مثال 7 قسمت قبل نیز بررسی کردیم، می‌توان بر روی خواص ذکر شده‌ی در Select، محاسباتی را نیز انجام داد. برای مثال در اینجا بجای درج مقدار null برای کاربرانی که کاربر دیگری را توصیه نکرده‌اند، ترجیح داده‌ایم که یک رشته‌ی خالی بازگشت داده شود که به صورت «COALESCE ([m0].[FirstName], N'')» ترجمه می‌شود:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، نوع جوین خودکار تشکیل شده، Left join است و دیگر مانند جوین‌های مثال‌های ابتدای بحث، inner join نیست. در inner join، جدول سمت راست و چپ بر اساس شرط ON آن‌ها با هم مقایسه شده و ردیف‌های کاملا تطابق یافته‌ای بازگشت داده می‌شوند. کار Left join نیز مشابه است، با این تفاوت که در اینجا ممکن است برای جدول سمت چپ، هیچ ردیف تطابق یافته‌ای در جدول سمت راست وجود نداشته باشد (نوع آن بر اساس نال پذیری خاصیت RecommendedBy تشخیص داده شده‌است)؛ برای مثال یک کاربر ممکن است توسط کاربر دیگری توصیه نشده باشد (و RecommendedBy او نال باشد)، اما علاقمندیم که نام او در لیست نهایی حضور داشته باشد و حذف نشود.


یک نکته: در SQL Server تفاوتی بین left join و left outer join وجود ندارد و ذکر واژه‌ی کلیدی outer کاملا اختیاری است. جدول موارد مشابهی در SQL Server که به یک معنا هستند، صورت زیر است:
A LEFT JOIN B            A LEFT OUTER JOIN B
A RIGHT JOIN B           A RIGHT OUTER JOIN B
A FULL JOIN B            A FULL OUTER JOIN B
A INNER JOIN B           A JOIN B


مثال 5: تولید لیست کاربرانی که از زمین تنیس استفاده کرده‌اند.

چگونه می‌توان لیست کاربرانی را تولید کرد که از زمین(های) تنیس استفاده کرده‌اند؟ خروجی این گزارش باید به همراه یک ستون جمع نام و نام خانوادگی و ستون نام زمین باشد. این گزارش نباید دارای ردیف‌های تکراری باشد و همچنین باید بر اساس حاصل جمع نام و نام خانوادگی، مرتب شده باشد.

جدول Bookings به همراه دو کلید خارجی به جداول Facilities و Members است:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
       // ...

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

       // ...
    }
}
بنابراین برای تولید گزارشی که اطلاعات هر دوی این‌ها را به همراه دارد (اطلاعات کاربر و اطلاعات امکاناتی که استفاده کرده)، نیاز است دو جوین به دو جدول یاد شده نوشته شود. برای اینکار نیاز است در کوئری خود به booking.Member و booking.Facility برسیم. به همین جهت از جدول کاربران که دارای خاصیت از نوع ICollection  اشاره کننده‌ی به Bookings کاربران است شروع می‌کنیم:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
       // ...

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
سپس بر روی این خاصیت مجموعه‌ای، اینبار یک SelectMany را فراخوانی می‌کنیم تا خروجی آن، تک تک رکوردهای booking متناظر باشد. اکنون که به هر رکورد booking کاربران دسترسی یافته‌ایم، می‌توانیم از طریق خواص راهبری booking.Member و booking.Facility هر ردیف، اطلاعات نهایی گزارش را تولید کنیم:
int[] tennisCourts = { 0, 1 };
var members = context.Members
                        .SelectMany(x => x.Bookings)
                        .Where(booking => tennisCourts.Contains(booking.Facility.FacId))
                        .Select(booking => new
                        {
                            Member = booking.Member.FirstName + " " + booking.Member.Surname,
                            Facility = booking.Facility.Name
                        })
                        .Distinct()
                        .OrderBy(x => x.Member)
                        .ToList();
ID زمین‌های تنیس مشخص هستند که توسط tennisCourts.Contains به FacId‌های موجود اعمال شده‌اند. همچنین در قسمت Select نیز خاصیت Member آن به جمع دو خاصیت از booking.Member اشاره می‌کند و چون نتیجه‌ی حاصل یک ستون از پیش تعریف شده نیست، نیاز است تا برای آن نام صریحی انتخاب شود.
پس از آن برای حذف ردیف‌های تکراری حاصل از گزارش، از متد Distinct استفاده شده و OrderBy نیز بر اساس خاصیت جدید Member، قابل تعریف است:



مثال 6: تولید لیست رزروهای گران قیمت

لیست رزروهای روز 2012-09-14 را تولید کنید که هزینه‌ی آن‌ها بیشتر از 30 دلار باشد. باید بخاطر داشت که هزینه‌های کاربران با مهمان‌ها متفاوت است و هزینه‌ها بر اساس Slotهای نیم ساعته محاسبه می‌شوند و ID کاربر مهمان همیشه صفر است. خروجی  این گزارش باید به همراه نام کامل کاربر، نام امکانات مورد استفاده و هزینه‌ی نهایی باشد. همچنین باید بر اساس هزینه‌های نهایی به صورت نزولی مرتب شود.
var date1 = new DateTime(2012, 09, 14);
var date2 = new DateTime(2012, 09, 15);

var items = context.Members
                        .SelectMany(x => x.Bookings)
                        .Where(booking => booking.StartTime >= date1 && booking.StartTime < date2
                        && (
                            (((booking.Slots * booking.Facility.GuestCost) > 30) && (booking.MemId == 0)) ||
                            (((booking.Slots * booking.Facility.MemberCost) > 30) && (booking.MemId != 0))
                        ))
                        .Select(booking => new
                        {
                            Member = booking.Member.FirstName + " " + booking.Member.Surname,
                            Facility = booking.Facility.Name,
                            Cost = booking.MemId == 0 ?
                                        booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                        : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                        })
                        .Distinct()
                        .OrderByDescending(x => x.Cost)
                        .ToList();
در اینجا نیز چون نیاز است خروجی نهایی به همراه نام کاربر و نام امکانات مورد استفاده باشد، همانند مثال قبلی، به حداقل دو جوین نیاز است. به همین جهت از جدول Members به همراه SelectMany بر روی تک تک Bookings آن شروع می‌کنیم.
سپس بر اساس صفر بودن یا نبودن booking.MemId  (کاربر مهمان بودن یا خیر)، شرط هزینه‌ی بیشتر از 30 دلار اعمال شده‌است.
در آخر Select گزارش مورد نیاز، به همراه جمع نام و نام خانوادگی، نام امکانات استفاده شده و خاصیت محاسباتی Cost است که بر اساس مهمان بودن یا نبودن کاربر، متفاوت است.
متد Distinct ردیف‌های تکراری حاصل از این گزارش را حذف می‌کند (محل درج آن مهم است) و متد OrderByDescending، مرتب سازی نزولی بر اساس خاصیت محاسباتی Cost را انجام می‌دهد.



مثال 7: تولید لیست کاربران به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها، بدون استفاده از جوین.

در اینجا می‌خواهیم همان مثال 4 را بدون استفاده از جوین بررسی کنیم. بدون استفاده از جوین در اینجا به معنای استفاده از sub-query است (نوشتن یک کوئری داخل کوئری اصلی).
var members = context.Members
                        .Select(member =>
                        new
                        {
                            Member = member.FirstName + " " + member.Surname,
                            Recommender = context.Members
                                .Where(recommender => recommender.MemId == member.RecommendedBy)
                                .Select(recommender => recommender.FirstName + " " + recommender.Surname)
                                .FirstOrDefault() ?? ""
                        })
                        .Distinct()
                        .OrderBy(member => member.Member)
                        .ToList();
این کوئری به صورت متداولی بر روی جدول Members اعمال شده‌است، با این تفاوت که در حین Select نهایی آن، یکبار دیگر کوئری جدید شروع شده‌ی با context.Members را مشاهده می‌کنید که سبب تولید یک sub-query، زمانیکه ToList نهایی فراخوانی می‌شود، خواهد شد. این sub-query در حقیقت یک outer join را با ذکر recommender.MemId == member.RecommendedBy (بیان صریح روش اتصال ID‌های دو سر رابطه) شبیه سازی می‌کند.



مثال 8: تولید لیست رزروهای گران قیمت با استفاده از یک sub-query.

هدف از این مثال، ارائه‌ی روش حل دیگری برای مثال 6، به نحو تمیزتری است. در مثال 6، هزینه‌ی رزرو را دوبار، یکبار در متد Where و یکبار در متد Select محاسبه کردیم. اینبار می‌خواهیم با استفاده از sub-query‌ها این محاسبه را یکبار انجام دهیم.
var date1 = new DateTime(2012, 09, 14);
var date2 = new DateTime(2012, 09, 15);

var items = context.Members
                        .SelectMany(x => x.Bookings)
                        .Where(booking => booking.StartTime >= date1 && booking.StartTime < date2)
                        .Select(booking => new
                        {
                            Member = booking.Member.FirstName + " " + booking.Member.Surname,
                            Facility = booking.Facility.Name,
                            Cost = booking.MemId == 0 ?
                                        booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                        : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                        })
                        .Where(x => x.Cost > 30)
                        .Distinct()
                        .OrderByDescending(x => x.Cost)
                        .ToList();
اینبار یک Select نوشته شده که در آن Cost، در ابتدا محاسبه شده و سپس Where دومی ذکر شده که از این Cost استفاده می‌کند.
هرچند کوئری SQL نهایی تولید شده‌ی توسط EF-Core آن، تفاوتی چندانی با نگارش قبلی ندارد:



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
Microsoft Test Manager - قسمت اول

مقدمه:

مدیریت آزمون مایکروسافت یا Microsoft Test Manager یک ابزار تست نویسی است که به تستر‌ها این اجازه را می‌دهد تا بتوانند برای UI برنامه‌های خود یا sprint‌های پروژه خود تست بنویسند. این ابزار برای نوشتن آزمون‌های پیشرفته و مجتمع سازی مدیریت طرح‌های تست یا test plans همراه با موردهای تست یا test case در طول توسعه برنامه است. یکی از مزایایی که این ابزار دارد این است که در طول انجام تست می‌توانید اشکالات تست را ثبت کنید و هم چنین می‌توانید شرحی در مورد انجام تست یا اشکالی که در آن تست وجود دارد، ثبت کنید. همچنین می‌توانید گزارشی از تست هایی که انجام داده اید و پاس شدن یا پاس نشدن تست‌ها و تاریخ انجام آن‌ها را نیز مشاهده کنید. قبل از کار با نرم افزار MTM باید یک سری مطالب مهم را در مورد انجام تست و مفهوم Agile بدانیم.

استراتژی تست:

زمانی که شما تست Agile را معرفی می‌کنید تیم برنامه نویسی شما می‌تواند بر روی تست‌های شما هم در سطح sprint و هم در سطح پروژه تمرکز کنند. تست در سطح sprint شامل تست هایی می‌شود که همه user story‌ها در بر بگیرد یعنی در واقع همان تست‌های واحد شما می‌شود. در سطح پروژه هم شامل تست هایی می‌شود که چندین sprint را در بر می‌گیرد که در واقع می‌توان تست‌های integrated گفت. بهتر است زمانی که تیم برنامه نویسی کدنویسی می‌کنند شما طرح تست‌های خود را بسازید و برای انجام تست کاملا آماده باشید. این تست‌ها شامل تست واحد، تست performance، تست امنیتی و تست usability و غیره می‌باشد.

برای آماده کردن تست Agile در ابتدا شما باید یک تاریخچه یا history از برنامه یا سیستم خود داشته باشید. شما می‌توانید با استفاده از Microsoft Test Manager طرح تست خود را برای هر یک از sprint‌های پروژتان بسازید و موردهای تست را مشخص کنید.

سپس باید کدهایی که برنامه نویسان می‌نویسند قابلیت تست را داشته باشند و شما به عنوان یک تستر باید آشنایی کاملی از ساختار و الگوهای برنامه تان داشته باشید.

تست یک فرآیند تکراری می‌باشد که همزمان با اجرای پروژه تان صورت می‌گیرد در زیر می‌توانید فرآیند کار تست و انجام کدنویسی را مشاهده نمایید:

Test Planning:

Test Planning فرآیندی است که به تیم شما کمک می‌کند تا درک درستی از پروژه داشته باشند و همچنین تیم را برای انجام هر گونه تستی آماده کند. تست Agile در سطح Sprint انجام می‌شود که در هر Sprint تیم شما تست هایی را ایجاد می‌کنند تا user story هایی که در هر Sprint وجود دارد، مورد بررسی قرار گیرند. در شکل زیر قالبی از test plan‌های شما در یک پروژه را نمایش می‌دهد:

البته این قالب‌ها بر اساس سلیقه شخصی است اما در کل می‌توانیم قالب تست را به صورت بالا در نظر بگیریم.

همیشه باید این را در نظر داشته باشیم که در طول هر sprint حتما باید تست‌ها را اجرا کرده و در صورت وجود خطا، آن خطا را رفع کنیم تا در مراحل بالاتر با مشکلی مواجه نشویم. در قسمت بعد با Microsoft Test Manager و روش‌های نوشتن sprint و تست‌ها آشنا خواهیم شد.

مطالب
اصول طراحی شی گرا SOLID - #بخش پنجم اصل DIP

اصل 5)  D – DIP– Dependency Inversion principle 
مقایسه با دنیای واقعی:
همان مثال کامپیوتر را دوباره در نظر بگیرید.این کامپیوتر دارای قطعات مختلفی مانند RAM ، هارد دیسک، CD ROM و ... است که هر کدام به صورت مستقل به مادربرد متصل شده اند. این به این معنی است که اگر قسمتی از کار بیفتد میتوان آن را با یک قطعه‌ی جدید به آسانی تعویض کرد . حالا فقط تصور کنید که تمامی قطعات شدیداً به یکدیگر متصل شده اند آنوقت دیگر نمیتوانستیم قطعه ای را از مادربرد برداریم و به همین خاطر اگر مثلا RAM از کار بیفتد ، یاید یک مادربرد جدید خریداری کنید که برای شما گران تمام می‌شود.
به مثال زیر توجه کنید :
public class CustomerBAL
{
    public void Insert(Customer c)
    {
        try
        {
            //Insert logic
        }
        catch (Exception e)
        {
            FileLogger f = new FileLogger();
            f.LogError(e);
        }
    }
}

public class FileLogger
{
    public void LogError(Exception e)
    {
        //Log Error in a physical file
    }
}
در کد بالا کلاسCustomerBAL مستقیما به کلاس FileLogger وابسته است که استثناء‌های رخ داده را بر روی یک فایل فیزیکی لاگ میکند. حالا فرض کنید که چند روز بعد مدیریت تصمیم میگیرد که از این به بعد استثناء‌ها بر روی یک Event  Viewer لاگ شوند. اکنون چه میکنید؟ با تغییر کدها ممکن است با خطاهای زیادی روبرو شوید(درصورت تعداد بالای کلاسهایی که از کلاس FileLogger استفاده میکنند و فقط تعداد محدودی از آنها نیاز دارند که بر روی Event Viewer لاگ کنند.)
DIP  به ما میگوید : " ماژول‌های سطح بالا نباید به ماژولهای سطح پایین وابسته باشند، هر دو باید به انتزاعات وابسته باشند. انتزاعات نباید وابسته به جزئیات باشند، بلکه جزئیات باید وابسته به انتزاعات باشند. ".
در طراحی ساخت یافته، ماژولهای سطح بالا به ماژولهای سطح پایین وابسته بودند. این مسئله دو مشکل ایجاد می‌کرد:
1-  ماژول‌های سطح بالا (سیاست گذار) به ماژول‌های سطح پایین (مجری) وابسته هستند. در نتیجه هر تغییری در ماژول‌های سطح پایین ممکن است باعث اشکال در ماژول‌های سطح بالا گردد.
2-  استفاده مجدد از ماژول‌های سطح بالا در جاهای دیگر مشکل است، زیرا وابستگی مستقیم به ماژول‌های سطح پایین دارند.
راه حل با توجه به اصل DIP :
public interface ILogger
{
    void LogError(Exception e);
}

public class FileLogger:ILogger
{
    public void LogError(Exception e)
    {
        //Log Error in a physical file
    }
}
public class EventViewerLogger : ILogger
{
    public void LogError(Exception e)
    {
        //Log Error in a Event Viewer
    }
}
public class CustomerBAL
{
    private ILogger _objLogger;
    public CustomerBAL(ILogger objLogger)
    {
        _objLogger = objLogger;
    }

    public void Insert(Customer c)
    {
        try
        {
            //Insert logic
        }
        catch (Exception e)
        {            
            _objLogger.LogError(e);
        }
    }
}
در اینجا وابستگی‌های کلاس CustomerBAL از طریق سازنده آن در اختیارش قرار گرفته است. یک اینترفیس ILogger تعریف شده‌است به همراه دو پیاده سازی مختلف از آن مانند FileLogger و EventViewerLogger. 
یکی از انواع فراخوانی آن نیز می‌تواند به شکل زیر باشد:
var customerBAL = new CustomerBAL (new EventViewerLogger());
customerBAL.LogError();
اطلاعات بیشتر در دوره آموزشی "بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگی‌ها و ابزارهای مرتبط با آن  ".       
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
اگر بازار هدف یک محصول شامل چندین کشور، منطقه یا زبان مختلف باشد، طراحی و پیاده سازی آن برای پشتیبانی از ویژگی‌های چندزبانه یک فاکتور مهم به حساب می‌آید. یکی از بهترین روشهای پیاده سازی این ویژگی در دات نت استفاده از فایلهای Resource است. درواقع هدف اصلی استفاده از فایلهای Resource نیز Globalization است. Globalization برابر است با Internationalization + Localization که به اختصار به آن g11n میگویند. در تعریف، Internationalization (یا به اختصار i18n) به فرایند طراحی یک محصول برای پشتیبانی از فرهنگ(culture)‌ها و زبانهای مختلف و Localization (یا L10n) یا بومی‌سازی به شخصی‌سازی یک برنامه برای یک فرهنگ یا زبان خاص گفته میشود. (اطلاعات بیشتر در اینجا).
استفاده از این فایلها محدود به پیاده سازی ویژگی چندزبانه نیست. شما میتوانید از این فایلها برای نگهداری تمام رشته‌های موردنیاز خود استفاده کنید. نکته دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که تقرببا تمامی منابع مورد استفاده در یک محصول را میتوان درون این فایلها ذخیره کرد. این منابع در حالت کلی شامل موارد زیر است:
- انواع رشته‌های مورد استفاده در برنامه چون لیبل‌ها و پیغام‌ها و یا مسیرها (مثلا نشانی تصاویر یا نام کنترلرها و اکشنها) و یا حتی برخی تنظیمات ویژه برنامه (که نمیخواهیم براحتی قابل نمایش یا تغییر باشد و یا اینکه بخواهیم با تغییر زبان تغییر کنند مثل direction و امثال آن)
- تصاویر و آیکونها و یا فایلهای صوتی و انواع دیگر فایل ها
- و ...
 نحوه بهره برداری از فایلهای Resource در دات نت، پیاده سازی نسبتا آسانی را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد. برای استفاده از این فایلها نیز روشهای متنوعی وجود دارد که در مطلب جاری به چگونگی استفاده از آنها در پروژه‌های ASP.NET MVC پرداخته میشود.

Globalization در دات نت
فرمت نام یک culture دات نت (که در کلاس CultureInfo پیاده شده است) بر اساس استاندارد RFC 4646 (^ و ^) است. (در اینجا اطلاعاتی راجع به RFC یا Request for Comments آورده شده است). در این استاندارد نام یک فرهنگ (کالچر) ترکیبی از نام زبان به همراه نام کشور یا منطقه مربوطه است. نام زبان برپایه استاندارد ISO 639 که یک عبارت دوحرفی با حروف کوچک برای معرفی زبان است مثل fa برای فارسی و en برای انگلیسی و نام کشور یا منطقه نیز برپایه استاندارد ISO 3166 که یه عبارت دوحرفی با حروف بزرگ برای معرفی یک کشور یا یک منطقه است مثل IR برای ایران یا US برای آمریکاست. برای نمونه میتوان به fa-IR برای زبان فارسی کشور ایران و یا en-US برای زبان انگلیسی آمریکایی اشاره کرد. البته در این روش نامگذاری یکی دو مورد استثنا هم وجود دارد (اطلاعات کامل کلیه زبانها: National Language Support (NLS) API Reference). یک فرهنگ خنثی (Neutral Culture) نیز تنها با استفاده از دو حرف نام زبان و بدون نام کشور یا منطقه معرفی میشود. مثل fa برای فارسی یا de برای آلمانی. در این بخش نیز دو استثنا وجود دارد (^).
در دات نت دو نوع culture وجود دارد: Culture و UICulture. هر دوی این مقادیر در هر Thread مقداری منحصربه فرد دارند. مقدار Culture بر روی توابع وابسته به فرهنگ (مثل فرمت رشته‌های تاریخ و اعداد و پول) تاثیر میگذارد. اما مقدار UICulture تعیین میکند که سیستم مدیریت منابع دات نت (Resource Manager) از کدام فایل Resource برای بارگذاری داده‌ها استفاده کند. درواقع در دات نت با استفاده از پراپرتی‌های موجود در کلاس استاتیک Thread برای ثرد جاری (که عبارتند از CurrentCulture و CurrentUICulture) برای فرمت کردن و یا انتخاب Resource مناسب تصمیم گیری میشود. برای تعیین کالچر جاری به صورت دستی میتوان بصورت زیر عمل کرد:
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR");
دراینجا باید اشاره کنم که کار انتخاب Resource مناسب با توجه به کالچر ثرد جاری توسط ResourceProviderFactory پیشفرض دات نت انجام میشود. در مطالب بعدی به نحوه تعریف یک پرووایدر شخصی سازی شده هم خواهم پرداخت.

پشتیبانی از زبانهای مختلف در MVC
برای استفاده از ویژگی چندزبانه در MVC دو روش کلی وجود دارد.
1. استفاده از فایلهای Resource برای تمامی رشته‌های موجود
2. استفاده از View‌های مختلف برای هر زبان
البته روش سومی هم که از ترکیب این دو روش استفاده میکند نیز وجود دارد. انتخاب روش مناسب کمی به سلیقه‌ها و عادات برنامه نویسی بستگی دارد. اگر فکر میکنید که استفاده از ویوهای مختلف به دلیل جداسازی مفاهیم درگیر در کالچرها (مثل جانمایی اجزای مختلف ویوها یا بحث Direction) باعث مدیریت بهتر و کاهش هزینه‌های پشتیبانی میشود بهتر است از روش دوم یا ترکیبی از این دو روش استفاده کنید. خودم به شخصه سعی میکنم از روش اول استفاده کنم. چون معتقدم استفاده از ویوهای مختلف باعث افزایش بیش از اندازه حجم کار میشود. اما در برخی موارد استفاده از روش دوم یا ترکیبی از دو روش میتواند بهتر باشد.

تولید فایلهای Resource
بهترین مکان برای نگهداری فایلهای Resource در یک پروژه جداگانه است. در پروژه‌های از نوع وب‌سایت پوشه‌هایی با نام App_GlobalResources یا App_LocalResources وجود دارد که میتوان از آنها برای نگهداری و مدیریت این نوع فایلها استفاده کرد. اما همانطور که در اینجا توضیح داده شده است این روش مناسب نیست. بنابراین ابتدا یک پروژه مخصوص نگهداری فایلهای Resource ایجاد کنید و سپس اقدام به تهیه این فایلها نمایید. سعی کنید که عنوان این پروژه به صورت زیر باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه نامگذاری اشیای مختلف در دات نت به این مطلب رجوع کنید.
<SolutionName>.Resources
برای افزودن فایلهای Resource به این پروژه ابتدا برای انتخاب زبان پیش فرض محصول خود تصمیم بگیرید. پیشنهاد میکنم که از زبان انگلیسی (en-US) برای اینکار استفاده کنید. ابتدا یک فایل Resource (با پسوند resx.) مثلا با نام Texts.resx به این پروژه اضافه کنید. با افزودن این فایل به پروژه، ویژوال استودیو به صورت خودکار یک فایل cs. حاوی کلاس متناظر با این فایل را به پروژه اضافه میکند. این کار توسط ابزار توکاری به نام ResXFileCodeGenerator انجام میشود. اگر به پراپرتی‌های این فایل resx. رجوع کنید میتوانید این عنوان را در پراپرتی Custom Tool ببینید. البته ابزار دیگری برای تولید این کلاسها نیز وجود دارد. این ابزارهای توکار برای سطوح دسترسی مخنلف استفاده میشوند. ابزار پیش فرض در ویژوال استودیو یعنی همان ResXFileCodeGenerator، این کلاسها را با دسترسی internal تولید میکند که مناسب کار ما نیست. ابزار دیگری که برای اینکار درون ویژوال استودیو وجود دارد PublicResXFileCodeGenerator است و همانطور که از نامش پیداست از سطح دسترسی public استفاده میکند. برای تغییر این ابزار کافی است تا عنوان آن را دقیقا در پراپرتی Custom Tool تایپ کنید.

نکته: درباره پراپرتی مهم Build Action این فایلها در مطالب بعدی بیشتر بحث میشود.
برای تعیین سطح دسترسی Resource موردنظر به روشی دیگر، میتوانید فایل Resource را باز کرده و Access Modifier آن را به Public تغییر دهید.

سپس برای پشتیبانی از زبانی دیگر، یک فایل دیگر Resource به پروژه اضافه کنید. نام این فایل باید همنام فایل اصلی به همراه نام کالچر موردنظر باشد. مثلا برای زبان فارسی عنوان فایل باید Texts.fa-IR.resx یا به صورت ساده‌تر برای کالچر خنثی (بدون نام کشور) Texts.fa.resx باشد. دقت کنید اگر نام فایل را در همان پنجره افزودن فایل وارد کنید ویژوال استودیو این همنامی را به صورت هوشمند تشخیص داده و تغییراتی را در پراپرتی‌های پیش فرض فایل Resource ایجاد میکند.
نکته: این هوشمندی مرتبه نسبتا بالایی دارد. بدین صورت که تنها درصورتیکه عبارت بعد از نام فایل اصلی Resource (رشته بعد از نقطه مثلا fa در اینجا) متعلق به یک کالچر معتبر باشد این تغییرات اعمال خواهد شد.
مهمترین این تغییرات این است که ابزاری را برای پراپرتی Custom Tool این فایلها انتخاب نمیکند! اگر به پراپرتی فایل Texts.fa.resx مراجعه کنید این مورد کاملا مشخص است. در نتیجه دیگر فایل cs. حاوی کلاسی جداگانه برای این فایل ساخته نمیشود. همچنین اگر فایل Resource جدید را باز کنید میبنید که برای Access Modifier آن گزینه No Code Generation انتخاب شده است.
در ادامه شروع به افزودن عناوین موردنظر در این دو فایل کنید. در اولی (بدون نام زبان) رشته‌های مربوط به زبان انگلیسی و در دومی رشته‌های مربوط به زبان فارسی را وارد کنید. سپس در هرجایی که یک لیبل یا یک رشته برای نمایش وجود دارد از این کلیدهای Resource استفاده کنید مثل:
<SolutionName>.Resources.Texts.Save
<SolutionName>.Resources.Texts.Cancel

استفاده از Resource در ویومدل ها
دو خاصیت معروفی که در ویومدلها استفاده میشوند عبارتند از: DisplayName و Required. پشتیبانی از کلیدهای Resource به صورت توکار در خاصیت Required وجود دارد. برای استفاده از آنها باید به صورت زیر عمل کرد:
[Required(ErrorMessageResourceName = "ResourceKeyName", ErrorMessageResourceType = typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
در کد بالا باید از نام فایل Resource اصلی (فایل اول که بدون نام کالچر بوده و به عنوان منبع پیشفرض به همراه یک فایل cs. حاوی کلاس مربوطه نیز هست) برای معرفی ErrorMessageResourceType استفاده کرد. چون ابزار توکار ویژوال استودیو از نام این فایل برای تولید کلاس مربوطه استفاده میکند.
متاسفانه خاصیت DisplayName که در فضای نام System.ComponentModel (در فایل System.dll) قرار دارد قابلیت استفاده از کلیدهای Resource را به صورت توکار ندارد. در دات نت 4 خاصیت دیگری در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations به نام Display (در فایل System.ComponentModel.DataAnnotations.dll) وجود دارد که این امکان را به صورت توکار دارد. اما قابلیت استفاده از این خاصیت تنها در MVC 3 وجود دارد. برای نسخه‌های قدیمیتر MVC امکان استفاده از این خاصیت حتی اگر نسخه فریمورک هدف 4 باشد وجود ندارد، چون هسته این نسخه‌های قدیمی امکان استفاده از ویژگی‌های جدید فریمورک با نسخه بالاتر را ندارد. برای رفع این مشکل میتوان کلاس خاصیت DisplayName را برای استفاده از خاصیت Display به صورت زیر توسعه داد:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
  {
    private readonly DisplayAttribute _display;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string resourceName, Type resourceType)
    {
      _display = new DisplayAttribute { ResourceType = resourceType, Name = resourceName };
    }
    public override string DisplayName
    {
      get
      {
        try
        {
          return _display.GetName();
        }
        catch (Exception)
        {
          return _display.Name;
        }
      }
    }
  }
در این کلاس با ترکیب دو خاصیت نامبرده امکان استفاده از کلیدهای Resource فراهم شده است. در پیاده سازی این کلاس فرض شده است که نسخه فریمورک هدف حداقل برابر 4 است. اگر از نسخه‌های پایین‌تر استفاده میکنید در پیاده سازی این کلاس باید کاملا به صورت دستی کلید موردنظر را از Resource معرفی شده بدست آورید. مثلا به صورت زیر:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
{
    private readonly PropertyInfo nameProperty;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string displayNameKey, Type resourceType = null)
        : base(displayNameKey)
    {
        if (resourceType != null)
            nameProperty = resourceType.GetProperty(base.DisplayName, BindingFlags.Static | BindingFlags.Public);
    }
    public override string DisplayName
    {
        get
        {
            if (nameProperty == null) base.DisplayName;
            return (string)nameProperty.GetValue(nameProperty.DeclaringType, null);
        }
    }
}
برای استفاده از این خاصیت جدید میتوان به صورت زیر عمل کرد:
[LocalizationDisplayName("ResourceKeyName", typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
البته بیشتر خواص متداول در ویومدلها از ویژگی موردبحث پشتیبانی میکنند.
نکته: به کار گیری این روش ممکن است در پروژه‌های بزرگ کمی گیج کننده و دردسرساز بوده و باعث پیچیدگی بی‌مورد کد و نیز افزایش بیش از حد حجم کدنویسی شود. در مقاله آقای فیل هک (Model Metadata and Validation Localization using Conventions) روش بهتر و تمیزتری برای مدیریت پیامهای این خاصیت‌ها آورده شده است.

پشتیبانی از ویژگی چند زبانه
مرحله بعدی برای چندزبانه کردن پروژه‌های MVC تغییراتی است که برای مدیریت Culture جاری برنامه باید پیاده شوند. برای اینکار باید خاصیت CurrentUICulture در ثرد جاری کنترل و مدیریت شود. یکی از مکانهایی که برای نگهداری زبان جاری استفاده میشود کوکی است. معمولا برای اینکار از کوکی‌های دارای تاریخ انقضای طولانی استفاده میشود. میتوان از تنظیمات موجود در فایل کانفیگ برای ذخیره زبان پیش فرض سیستم نیز استفاه کرد.
روشی که معمولا برای مدیریت زبان جاری میتوان از آن استفاده کرد پیاده سازی یک کلاس پایه برای تمام کنترلرها است. کد زیر راه حل نهایی را نشان میدهد:
public class BaseController : Controller
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    protected override void ExecuteCore()
    {
      var cookie = HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.ExecuteCore();
    }
  }
راه حل دیگر استفاده از یک ActionFilter است که نحوه پیاده سازی یک نمونه از آن در زیر آورده شده است:
public class LocalizationActionFilterAttribute : ActionFilterAttribute
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
      var cookie = filterContext.HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        filterContext.HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
  }
نکته مهم: تعیین زبان جاری (یعنی همان مقداردهی پراپرتی CurrentCulture ثرد جاری) در یک اکشن فیلتر بدرستی عمل نمیکند. برای بررسی بیشتر این مسئله ابتدا به تصویر زیر که ترتیب رخ‌دادن رویدادهای مهم در ASP.NET MVC را نشان میدهد دقت کنید:

همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید رویداد OnActionExecuting که در یک اکشن فیلتر به کار میرود بعد از عملیات مدل بایندینگ رخ میدهد. بنابراین قبل از تعیین کالچر جاری، عملیات validation و یافتن متن خطاها از فایلهای Resource انجام میشود که منجر به انتخاب کلیدهای مربوط به کالچر پیشفرض سرور (و نه آنچه که کاربر تنظیم کرده) خواهد شد. بنابراین استفاده از یک اکشن فیلتر برای تعیین کالچر جاری مناسب نیست. راه حل مناسب استفاده از همان کنترلر پایه است، زیرا متد ExecuteCore قبل از تمامی این عملیات صدا زده میشود. بنابرابن همیشه کالچر تنظیم شده توسط کاربر به عنوان مقدار جاری آن در ثرد ثبت میشود.

امکان تعیین/تغییر زبان توسط کاربر
برای تعیین یا تغییر زبان جاری سیستم نیز روشهای گوناگونی وجود دارد. استفاده از زبان تنظیم شده در مرورگر کاربر، استفاده از عنوان زبان در آدرس صفحات درخواستی و یا تعیین زبان توسط کاربر در تنظیمات برنامه/سایت و ذخیره آن در کوکی یا دیتابیس و مواردی از این دست روشهایی است که معمولا برای تعیین زبان جاری از آن استفاده میشود. در کدهای نمونه ای که در بخشهای قبل آورده شده است فرض شده است که زبان جاری سیستم درون یک کوکی ذخیره میشود بنابراین برای استفاده از این روش میتوان از قطعه کدی مشابه زیر (مثلا در فایل Layout.cshtml_) برای تعیین و تغییر زبان استفاه کرد:
<select id="langs" onchange="languageChanged()">
  <option value="fa-IR">فارسی</option>
  <option value="en-US">انگلیسی</option>
</select>
<script type="text/javascript">
  function languageChanged() {
    setCookie("MyLanguageCookieName", $('#langs').val(), 365);
    window.location.reload();
  }
  document.ready = function () {
    $('#langs').val(getCookie("MyLanguageCookieName"));
  };
  function setCookie(name, value, exdays, path) {
    var exdate = new Date();
    exdate.setDate(exdate.getDate() + exdays);
    var newValue = escape(value) + ((exdays == null) ? "" : "; expires=" + exdate.toUTCString()) + ((path == null) ? "" : "; path=" + path) ;
    document.cookie = name + "=" + newValue;
  }
  function getCookie(name) {
    var i, x, y, cookies = document.cookie.split(";");
    for (i = 0; i < cookies.length; i++) {
      x = cookies[i].substr(0, cookies[i].indexOf("="));
      y = cookies[i].substr(cookies[i].indexOf("=") + 1);
      x = x.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
      if (x == name) {
        return unescape(y);
      }
    }
  }
</script> 
متدهای setCookie و getCookie جاوا اسکریپتی در کد بالا از اینجا گرفته شده اند البته پس از کمی تغییر.
نکته: مطلب Cookieها بحثی نسبتا مفصل است که در جای خودش باید به صورت کامل آورده شود. اما در اینجا تنها به همین نکته اشاره کنم که عدم توجه به پراپرتی path کوکی‌ها در این مورد خاص برای خود من بسیار گیج‌کننده و دردسرساز بود. 
به عنوان راهی دیگر میتوان به جای روش ساده استفاده از کوکی، تنظیماتی در اختیار کاربر قرار داد تا بتواند زبان تنظیم شده را درون یک فایل یا دیتابیس ذخیره کرد البته با درنظر گرفتن مسائل مربوط به کش کردن این تنظیمات.
راه حل بعدی میتواند استفاده از تنظیمات مرورگر کاربر برای دریافت زبان جاری تنظیم شده است. مرورگرها تنظیمات مربوط به زبان را در قسمت Accept-Languages در HTTP Header درخواست ارسالی به سمت سرور قرار میدهند. بصورت زیر:
GET https://www.dntips.ir HTTP/1.1
...
Accept-Language: fa-IR,en-US;q=0.5
...
این هم تصویر مربوط به Fiddler آن:

نکته: پارامتر q در عبارت مشخص شده در تصویر فوق relative quality factor نام دارد و به نوعی مشخص کننده اولویت زبان مربوطه است. مقدار آن بین 0 و 1 است و مقدار پیش فرض آن 1 است. هرچه مقدار این پارامتر بیشتر باشد زبان مربوطه اولویت بالاتری دارد. مثلا عبارت زیر را درنظر بگیرید:
Accept-Language: fa-IR,fa;q=0.8,en-US;q=0.5,ar-BH;q=0.3
در این حالت اولویت زبان fa-IR برابر 1 و fa برابر 0.8 (fa;q=0.8) است. اولویت دیگر زبانهای تنظیم شده نیز همانطور که نشان داده شده است در مراتب بعدی قرار دارند. در تنظیم نمایش داده شده برای تغییر این تنظیمات در IE میتوان همانند تصویر زیر اقدام کرد:

در تصویر بالا زبان فارسی اولویت بالاتری نسبت به انگلیسی دارد. برای اینکه سیستم g11n دات نت به صورت خودکار از این مقادیر جهت زبان ثرد جاری استفاده کند میتوان از تنظیم زیر در فایل کانفیگ استفاده کرد:
<system.web>
    <globalization enableClientBasedCulture="true" uiCulture="auto" culture="auto"></globalization>
</system.web>
در سمت سرور نیز برای دریافت این مقادیر تنظیم شده در مرورگر کاربر میتوان از کدهای زیر استفاه کرد. مثلا در یک اکشن فیلتر:
var langs = filterContext.HttpContext.Request.UserLanguages;
پراپرتی UserLanguages از کلاس Request حاوی آرایه‌ای از استرینگ است. این آرایه درواقع از Split کردن مقدار Accept-Languages با کاراکتر ',' بدست می‌آید. بنابراین اعضای این آرایه رشته‌ای از نام زبان به همراه پارامتر q مربوطه خواهند بود (مثل "fa;q=0.8").
راه دیگر مدیریت زبانها استفاده از عنوان زبان در مسیر درخواستی صفحات است. مثلا آدرسی شبیه به www.MySite.com/fa/Employees نشان میدهد کاربر درخواست نسخه فارسی از صفحه Employees را دارد. نحوه استفاده از این عناوین و نیز موقعیت فیزیکی این عناوین در مسیر صفحات درخواستی کاملا به سلیقه برنامه نویس و یا کارفرما بستگی دارد. روش کلی بهره برداری از این روش در تمام موارد تقریبا یکسان است.
برای پیاده سازی این روش ابتدا باید یک route جدید در فایل Global.asax.cs اضافه کرد:
routes.MapRoute(
    "Localization", // Route name
    "{lang}/{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
    new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
دقت کنید که این route باید قبل از تمام routeهای دیگر ثبت شود. سپس باید کلاس پایه کنترلر را به صورت زیر پیاده سازی کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void ExecuteCore()
  {
    var lang = RouteData.Values["lang"];
    if (lang != null && !string.IsNullOrWhiteSpace(lang.ToString()))
    {
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang.ToString());
    }
    base.ExecuteCore();
  }
}
این کار را در یک اکشن فیلتر هم میتوان انجام داد اما با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل داده شد استفاده از اکشن فیلتر برای تعیین زبان جاری کار مناسبی نیست.
نکته: به دلیل آوردن عنوان زبان در مسیر درخواستها باید کتترل دقیقتری بر کلیه مسیرهای موجود داشت!

استفاده از ویوهای جداگانه برای زبانهای مختلف
برای اینکار ابتدا ساختار مناسبی را برای نگهداری از ویوهای مختلف خود درنظر بگیرید. مثلا میتوانید همانند نامگذاری فایلهای Resource از نام زبان یا کالچر به عنوان بخشی از نام فایلهای ویو استفاده کنید و تمام ویوها را در یک مسیر ذخیره کنید. همانند تصویر زیر:

البته اینکار ممکن است به مدیریت این فایلها را کمی مشکل کند چون به مرور زمان تعداد فایلهای ویو در یک فولدر زیاد خواهد شد. روش دیگری که برای نگهداری این ویوها میتوان به کار برد استفاده از فولدرهای جداگانه با عناوین زبانهای موردنظر است. مانند تصویر زیر:

روش دیگری که برای نگهداری و مدیریت بهتر ویوهای زبانهای مختلف از آن استفاده میشود به شکل زیر است:

استفاه از هرکدام از این روشها کاملا به سلیقه و راحتی مدیریت فایلها برای برنامه نویس بستگی دارد. درهر صورت پس از انتخاب یکی از این روشها باید اپلیکشن خود را طوری تنظیم کنیم که با توجه به زبان جاری سیستم، ویوی مربوطه را جهت نمایش انتخاب کند.
مثلا برای روش اول نامگذاری ویوها میتوان از روش دستکاری متد OnActionExecuted در کلاس پایه کنترلر استفاده کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context)
  {
    var view = context.Result as ViewResultBase;
    if (view == null) return; // not a view
    var viewName = view.ViewName;
    view.ViewName = GetGlobalizationViewName(viewName, context);
    base.OnActionExecuted(context);
  }
  private static string GetGlobalizationViewName(string viewName, ControllerContext context)
  {
    var cultureName = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.Name;
    if (cultureName == "en-US") return viewName; // default culture
    if (string.IsNullOrEmpty(viewName))
      return context.RouteData.Values["action"] + "." + cultureName; // "Index.fa"
    int i;
    if ((i = viewName.IndexOf('.')) > 0) // ex: Index.cshtml
      return viewName.Substring(0, i + 1) + cultureName + viewName.Substring(i); // "Index.fa.cshtml"
    return viewName + "." + cultureName; // "Index" ==> "Index.fa"
  }
}
همانطور که قبلا نیز شرح داده شد، چون متد ExecuteCore قبل از OnActionExecuted صدا زده میشود بنابراین از تنظیم درست مقدار کالچر در ثرد جاری اطمینان داریم.
روش دیگری که برای مدیریت انتخاب ویوهای مناسب استفاده از یک ویوانجین شخصی سازی شده است. مثلا برای روش سوم نامگذاری ویوها میتوان از کد زیر استفاده کرد:
public sealed class RazorGlobalizationViewEngine : RazorViewEngine
  {
    protected override IView CreatePartialView(ControllerContext controllerContext, string partialPath)
    {
      return base.CreatePartialView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, partialPath));
    }
    protected override IView CreateView(ControllerContext controllerContext, string viewPath, string masterPath)
    {
      return base.CreateView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, viewPath), masterPath);
    }
    private static string GetGlobalizationViewPath(ControllerContext controllerContext, string viewPath)
    {
      //var controllerName = controllerContext.RouteData.GetRequiredString("controller");
      var request = controllerContext.HttpContext.Request;
      var lang = request.Cookies["MyLanguageCookie"];
      if (lang != null && !string.IsNullOrEmpty(lang.Value) && lang.Value != "en-US")
      {
        var localizedViewPath = Regex.Replace(viewPath, "^~/Views/", string.Format("~/Views/Globalization/{0}/", lang.Value));
        if (File.Exists(request.MapPath(localizedViewPath))) viewPath = localizedViewPath;
      }
      return viewPath;
    }
و برای ثبت این ViewEngine در فایل Global.asax.cs خواهیم داشت:
protected void Application_Start()
{
  ViewEngines.Engines.Clear();
  ViewEngines.Engines.Add(new RazorGlobalizationViewEngine());
}

محتوای یک فایل Resource
ساختار یک فایل resx. به صورت XML استاندارد است. در زیر محتوای یک نمونه فایل Resource با پسوند resx. را مشاهده میکنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <!-- 
    Microsoft ResX Schema ...
    -->
  <xsd:schema id="root" xmlns="" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" xmlns:msdata="urn:schemas-microsoft-com:xml-msdata">
   ...
  </xsd:schema>
  <resheader name="resmimetype">
    <value>text/microsoft-resx</value>
  </resheader>
  <resheader name="version">
    <value>2.0</value>
  </resheader>
  <resheader name="reader">
    <value>System.Resources.ResXResourceReader, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <resheader name="writer">
    <value>System.Resources.ResXResourceWriter, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <data name="RightToLeft" xml:space="preserve">
    <value>false</value>
    <comment>RightToleft is false in English!</comment>
  </data>
</root>
در قسمت ابتدایی تمام فایلهای resx. که توسط ویژوال استودیو تولید میشود کامنتی طولانی وجود دارد که به صورت خلاصه به شرح محتوا و ساختار یک فایل Resource میپردازد. در ادامه تگ نسبتا طولانی xsd:schema قرار دارد. از این قسمت برای معرفی ساختار داده ای فایلهای XML استفاده میشود. برای آشنایی بیشتر با XSD (یا XML Schema) به اینجا مراجعه کنید. به صورت خلاصه میتوان گفت که XSD برای تعیین ساختار داده‌ها یا تعیین نوع داده ای اطلاعات موجود در یک فایل XML به کار میرود. درواقع تگهای XSD به نوعی فایل XML ما را Strongly Typed میکند. با توجه به اطلاعات این قسمت، فایلهای resx. شامل 4 نوع گره اصلی هستند که عبارتند از: metadata و assembly و data و resheader. در تعریف هر یک از گره‌ها در این قسمت مشخصاتی چون نام زیر گره‌های قابل تعریف در هر گره و نام و نوع خاصیتهای هر یک معرفی شده است.
بخش موردنظر ما در این مطلب قسمت انتهایی این فایلهاست (تگهای resheader و data). همانطور در بالا مشاهده میکنید تگهای reheader شامل تنظیمات مربوط به فایل resx. با ساختاری ساده به صورت name/value است. یکی از این تنظیمات resmimetype فایل resource را معرفی میکند که درواقع مشخص کننده نوع محتوای (Content Type) فایل XML است(^). برای فایلهای resx این مقدار برابر text/microsoft-resx است. تنظیم بعدی نسخه مربوط به فایل resx (یا Microsoft ResX Schema) را نشان میدهد. در حال حاضر نسخه جاری (در VS 2010) برابر 2.0 است. تنظیم بعدی مربوط به کلاسهای reader و writer تعریف شده برای استفاده از این فایلهاست. به نوع این کلاسهای خواننده و نویسنده فایلهای resx. و مکان فیزیکی و فضای نام آنها دقت کنید که در مطالب بعدی از آنها برای ویرایش و بروزرسانی فایلهای resource در زمان اجرا استفاده خواهیم کرد.
در پایان نیز تگهای data که برای نگهداری داده‌ها از آنها استفاده میشود. هر گره data شامل یک خاصیت نام (name) و یک زیرگره مقدار (value) است. البته امکان تعیین یک کامنت در زیرگره comment نیز وجود دارد که اختیاری است. هر گره data مینواند شامل خاصیت type و یا mimetype نیز باشد. خاصیت type مشخص کننده نوعی است که تبدیل text/value را با استفاده از ساختار TypeConverter پشتیبانی میکند. البته اگر در نوع مشخص شده این پشتیبانی وجود نداشته باشد، داده موردنظر پس از سریالایز شدن با فرمت مشخص شده در خاصیت mimetype ذخیره میشود. این mimetype اطلاعات موردنیاز را برای کلاس خواننده این فایلها (ResXResourceReader به صورت پیشفرض) جهت چگونگی بازیابی آبجکت موردنظر فراهم میکند. مشخص کردن این دو خاصیت برای انواع رشته ای نیاز نیست. انواع mimetype قابل استفاده عبارتند از:
- application/x-microsoft.net.object.binary.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Binary.BinaryFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود (راجع به انکدینگ base64 ^ و ^).
- application/x-microsoft.net.object.soap.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Soap.SoapFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
- application/x-microsoft.net.object.bytearray.base64: آبجکت ابتدا باید با استفاده از یک System.ComponentModel.TypeConverter به آرایه ای از بایت سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
نکته: امکان جاسازی کردن (embed) فایلهای resx. در یک اسمبلی یا کامپایل مستقیم آن به یک سَتِلایت اسمبلی (ترجمه مناسبی برای satellite assembly پیدا نکردم، چیزی شبیه به اسمبلی قمری یا وابسته و از این قبیل ...) وجود ندارد. ابتدا باید این فایلهای resx. به فایلهای resources. تبدیل شوند. اینکار با استفاده از ابزار Resource File Generator (نام فایل اجرایی آن resgen.exe است) انجام میشود (^ و ^). سپس میتوان با استفاده از Assembly Linker ستلایت اسمبلی مربوطه را تولید کرد (^). کل این عملیات در ویژوال استودیو با استفاده از ابزار msbuild به صورت خودکار انجام میشود!

نحوه یافتن کلیدهای Resource در بین فایلهای مختلف Resx توسط پرووایدر پیش فرض در دات نت
عملیات ابتدا با بررسی خاصیت CurrentUICulture از ثرد جاری آغاز میشود. سپس با استفاده از عنوان استاندارد کالچر جاری، فایل مناسب Resource یافته میشود. در نهایت بهترین گزینه موجود برای کلید درخواستی از منابع موجود انتخاب میشود. مثلا اگر کالچر جاری fa-IR و کلید درخواستی از کلاس Texts باشد ابتدا جستجو برای یافتن فایل Texts.fa-IR.resx آغاز میشود و اگر فایل موردنظر یا کلید درخواستی در این فایل یافته نشد جستجو در فایل Texts.fa.resx ادامه می‌یابد. اگر باز هم یافته نشد درنهایت این عملیات جستجو در فایل resource اصلی خاتمه می‌یابد و مقدار کلید منبع پیش فرض به عنوان نتیجه برگشت داده میشود. یعنی در تمامی حالات سعی میشود تا دقیقترین و بهترین و نزدیکترین نتیجه انتخاب شود. البته درصورتیکه از یک پرووایدر شخصی سازی شده برای کار خود استفاده میکنید باید چنین الگوریتمی را جهت یافتن کلیدهای منابع خود از فایلهای Resource (یا هرمنبع دیگر مثل دیتابیس یا حتی یک وب سرویس) درنظر بگیرید.

Globalization در کلاینت (javascript g11n)
یکی دیگر از موارد استفاده g11n در برنامه نویسی سمت کلاینت است. با وجود استفاده گسترده از جاوا اسکریپت در برنامه نویسی سمت کلاینت در وب اپلیکیشنها، متاسفانه تا همین اواخر عملا ابزار یا کتابخانه مناسبی برای مدیریت g11n در این زمینه وجود نداشته است. یکی از اولین کتابخانه‌های تولید شده در این زمینه کتابخانه jQuery Globalization است که توسط مایکروسافت توسعه داده شده است (برای آشنایی بیشتر با این کتابخانه به ^ و ^ مراجعه کنید). این کتابخانه بعدا تغییر نام داده و اکنون با عنوان Globalize شناخته میشود. Globalize یک کتابخانه کاملا مستقل است که وابستگی به هیچ کتابخانه دیگر ندارد (یعنی برای استفاده از آن نیازی به jQuery نیست). این کتابخانه حاوی کالچرهای بسیاری است که عملیات مختلفی چون فرمت و parse انواع داده‌ها را نیز در سمت کلاینت مدیریت میکند. همچنین با فراهم کردن منابعی حاوی جفتهای key/culture میتوان از مزایایی مشابه مواردی که در این مطلب بحث شد در سمت کلاینت نیز بهره برد. نشانی این کتابخانه در github اینجا است. با اینکه خود این کتابخانه ابزار کاملی است اما در بین کالچرهای موجود در فایلهای آن متاسفانه پشتیبانی کاملی از زبان فارسی نشده است. ابزار دیگری که برای اینکار وجود دارد پلاگین jquery localize است که برای بحث g11n رشته‌ها پیاده‌سازی بهتر و کاملتری دارد.

در مطالب بعدی به مباحث تغییر مقادیر کلیدهای فایلهای resource در هنگام اجرا با استفاده از روش مستقیم تغییر محتوای فایلها و کامپایل دوباره توسط ابزار msbuild و نیز استفاده از یک ResourceProvider شخصی سازی شده به عنوان یک راه حل بهتر برای اینکار میپردازم.
در تهیه این مطلب از منابع زیر استفاده شده است:

اشتراک‌ها
ReSharper Ultimate 2016.1.1 منتشر شد

ReSharper 2016.1.1. The update helps ReSharper see controllers outside of ASP.NET MVC areas and folders again (RSRP-458398, RSRP-455213); adds smart, license-aware update checks; enables bulk renaming in TypeScript (RSRP-458570); fixes Go to Everything so that it works after suspending and resuming ReSharper (RSRP-458404); improves performance in solutions with large JavaScript and JSON files (RSRP-458363); fixes pessimistic mode in value analysis (RSRP-458210); makes IL Viewer available via the Navigate To pop-up (RSRP-458323); improves details of ReactJS support (RSRP-458229, RSRP-458242, RSRP-458308). See all fixes in ReSharper 2016.1.1.  

ReSharper Ultimate 2016.1.1 منتشر شد
نظرات مطالب
معرفی ELMAH
سلام آقای نصیری :
نزدیک به 2 ساعت هر جور تغییری که بگید در web.config دادم اما نشد که نشد.

دایماً کامنت ها رو بر می داشتم و دوباره می ذاشتم.

من به سرور دسترسی remote کامل دارم و از این طریق حالت های مختلف web.config رو بررسی کردم.
(team viewer)

من یک ایمیل توسط گوگل ایجاد کردم و از اون برای ارسال ایمیل استفاده می کنم.

تنها تنظیماتی که انجام دادم در خود تگ error mail الماه بود و بس.

وقتی پروژه در local کار می کنه ایمیل ارسال میشه ، اما وقتی پابلیش میشه میره رو سرور نمی دونم چرا کار نمی کنه؟

ویندوز سرور هم 2003 است و ورژن iis اونو زده 76,0

فایروال سرور هم از کار انداختم و یه بار تست کردم ، اما از ایمیل خبری نشد.

آیا منظور از autheticate کردن این است که :
1-
یا در تگ error mail تنظیمات کانکت شدن به سروری که ایمیل مربوط به آن است را انجام دهیم (شامل user name و پسورد) که دراین مورد gmail مورد نظر می باشد!
2-
یا در جای دیگری از وب کافیگ این تعاریف را انجام دهیم که برای کل پروژه عمومیت داشته باشه!
3-
یا در کد بیهایند جداگانه برای هر ایمیل زدن انجام دهیم!

این سوالو برا این پرسیدم چون گفته بودید از هاست خود user name و پسورد بگیرید.
این user name و پسورد مربوط به چیست ؟
از آنجا که سروری که من دارم استفاده می کنم تازه راه اندازی شده لذا مفاهیمی به نام mail server یا کنترل پنل برای آن وجود ندارد و فقط یک وب سرور است با یک دامین ثبت شده که به خوبی کار می کند.

کجای کار می لنگد؟
اشتراک‌ها
50 نکته برای توسعه‌ی بهتر برنامه‌های مبتنی بر Angular

The Top 50 Tips for Better Angular Development

This article dives into essential tips and best practices that will help you enhance your Angular development skills. Whether you're a seasoned Angular developer or a beginner, these insights will help optimize your applications, improve code quality, and leverage Angular’s features effectively.

50 نکته برای توسعه‌ی بهتر برنامه‌های مبتنی بر Angular