مطالب
تبدیل شدن زبان C# 9.0 به یک زبان اسکریپتی با معرفی ویژگی Top Level Programs
اگر به قالب ابتدایی یک برنامه‌ی کنسول #C دقت کنیم، همواره به ساختار استاندارد زیر می‌رسیم:
using System;

namespace CS9Features
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine("Hello World!");
        }
    }
}
در اینجا یک سری import، به همراه تعریف فضای نام، تعریف کلاس و تعریف متد Main وجود دارند ... تا بتوان یک سطر Hello World را در کنسول نمایش داد. در این حالت اگر تازه شروع به یادگیری زبان #C کرده باشید، مفاهیم زیادی را باید در جهت درک آن فرا بگیرید؛ برای مثال static چیست؟ args چیست؟ کاربرد فضای نام چیست و غیره. کاری که در C# 9.0 انجام شده، امکان حذف تمام این عوامل در جهت نمایش تک سطر Hello World است که به آن top level programs و یا top level statements گفته می‌شود.


تبدیل قالب پیش‌فرض برنامه‌های کنسول به یک Top level program

در C# 9.0 می‌توان تمام سطرهای فوق را به دو سطر زیر تقلیل داد و خلاصه کرد:
using System;

Console.WriteLine("Hello World!");
این قطعه کد بدون هیچگونه مشکلی در C# 9.0 کامپایل می‌شود و به این ترتیب زبان #C را تبدیل و یا شبیه به یک «زبان اسکریپتی» ساده می‌کند.


روش استفاده از متدهای async در Top level programs

زمانیکه نقطه‌ی آغازین برنامه را تبدیل به یک top level program کردیم، دیگر دسترسی مستقیمی را به متد Main نداریم تا آن‌را async Task دار معرفی کنیم و پس از آن بتوانیم به سادگی با متدهای async کار کنیم. برای رفع این مشکل، کامپایلر فقط کافی است یک await را در قطعه کد شما پیدا کند. خودش به صورت خودکار متد Main غیرهمزمانی را جهت اجرای کدها، تشکیل می‌دهد. به همین جهت برای کار با کدهای async در اینجا، نیاز به تنظیم خاصی نیست و قطعه کد زیر که در آن متد MyMethodAsync را اجرا می‌کند، بدون مشکل کامپایل و اجرا خواهد شد:
using System;
using System.Threading.Tasks;

await MyMethodAsync();
Console.WriteLine("Hello World!");

static async Task MyMethodAsync()
{
   await Task.Yield();
}


روش دسترسی به args در Top level programs

همانطور که در قطعه کد ابتدایی این مطلب مشخص است، متد Main به همراه پارامتر string[] args نیز هست. اما اکنون در Top level programs که فاقد متد Main هستند، چگونه می‌توان به این آرگومان‌های ارسالی توسط کاربر دسترسی یافت؟
پاسخ: پارامتر args نیز هنوز در اینجا قابل دسترسی است؛ فقط به ظاهر مخفی است:
using System;

Console.WriteLine(args[0]);


ارائه‌ی return codes به فراخون در Top level programs

بعضی از برنامه‌های کنسول در انتهای متد Main خود برای مثال return 0 و یا return 1 را دارند؛ که اولی به معنای موفقیت عملیات و دومی به معنای شکست عملیات است. در top level programs نیز می‌توان این return‌ها را در انتهای کار قید کرد:
using System;
Console.WriteLine($"Hello world!");
return 1;
که یک چنین خروجی نهایی را توسط کامپایلر تولید می‌کند:
// <Program>$
using System;
using System.Runtime.CompilerServices;

[CompilerGenerated]
internal static class <Program>$
{
   private static int <Main>$(string[] args)
   {
     Console.WriteLine("Hello world!");
     return 1;
   }
}


امکان تعریف کلاس‌ها و متدها در Top level programs

در تک فایل program.cs برنامه، در حین کار با Top level programs محدودیتی از لحاظ تعریف متدها، کلاس‌ها و غیره نیست؛ یک مثال:
using System;

var greeter = new Greeter();

var helloTeacher = greeter.Greet("teacher");
var helloStudents = SayHello("students");

Console.WriteLine(helloTeacher);
Console.WriteLine(helloStudents);

static string SayHello(string name)
{
    return "Hello, " + name;
}

public class Greeter
{
    public string Greet(string name)
    {
        return "Hello, " + name;
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، در حالت کار اسکریپتی با زبان #C، امکان استفاده‌ی از کلاس‌ها و یا متدها نیز وجود دارد؛ اما با یک شرط: این تعاریف باید پس از Top-level statements قرار گیرند. یعنی اگر متد و کلاس تعریف شده را به بالای فایل انتقال دهید، به خطای کامپایلر زیر خواهید رسید:
Top-level statements must precede namespace and type declarations. [CS9Features]csharp(CS8803)


سطوح دسترسی به کلاس‌ها و متدهای تعریف شده‌ی در Top level programs

اگر قطعه کد مثال قبل را کامپایل کنیم، نمونه‌ی دی‌کامپایل شده‌ی آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Runtime.CompilerServices;

[CompilerGenerated]
internal static class <Program>$
{
  private static void <Main>$(string[] args)
  {
   Greeter greeter = new Greeter();
   string helloTeacher = greeter.Greet("teacher");
   string helloStudents = SayHello("students");
   Console.WriteLine(helloTeacher);
   Console.WriteLine(helloStudents);

   static string SayHello(string name)
   {
    return "Hello, " + name;
   }
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، کامپایلر نه فقط نام متدها را تغییر داده‌است، بلکه سطوح دسترسی به آن‌ها را یا private و یا internal تعریف کرده‌است. به این معنا که کلاس‌ها و متدهای تعریف شده‌ی در Top level programs در سایر کتابخانه‌ها و یا برنامه‌ها، قابل استفاده و دسترسی نیستند. البته کلاس public class Greeter به همان صورت public باقی می‌ماند و سطح دسترسی آن تغییری نمی‌کند.


نوع متدهای تعریف شده‌ی در Top level programs

مثال زیر را که یک top level program است، درنظر بگیرید:
using System;

Foo();

var x = 3;

int result = AddToX(4);
Console.WriteLine(result);

static void Foo()
{
    Console.WriteLine("Foo");
}

int AddToX(int y)
{
    return x + y;
}
متد AddToX که static نیست، امکان دسترسی به متغیر x را یافته‌است. با توجه به اینکه متد Main هم static است، چطور چنین چیزی ممکن شده‌است؟
پاسخ: متدهایی که در top level programs تعریف می‌شوند در حقیقت از نوع local functions هستند که در ابتدا در C# 7.0 معرفی شدند و سپس در C# 8.0 امکان تعریف نمونه‌های static آن‌ها نیز میسر شد.
قطعه کد فوق در اصل به صورت زیر کامپایل می‌شود که متدهای AddToX و Foo در آن داخل متد Main تشکیل شده، به صورت local function تعریف شده‌اند:
// <Program>$
using System;
using System.Runtime.CompilerServices;

[CompilerGenerated]
internal static class <Program>$
{
   private static void <Main>$(string[] args)
   {
     Foo();
     int x = 3;
     int result = AddToX(4);
     Console.WriteLine(result);

     int AddToX(int y)
     {
       return x + y;
     }

     static void Foo()
     {
       Console.WriteLine("Foo");
     }
   }
}
فقط یک local function از نوع static، دسترسی به متغیرهای تعریف شده‌ی در متد Main را ندارد.
مطالب
کتابخانه GMap.Net
نقشه گوگل در حال حاضر یکی از محبوب‌ترین و کاملترین نقشه‌های جهان است و امکانات خوبی هم دارد. در این راستا بسیاری از مردم سعی در استفاده از این نقشه‌ها و امکانات آن‌ها دارند. به همین دلیل گوگل در بسته‌های api خود نیز این مورد را گنجانده است. ولی استفاده از این api مستلزم نوشتن کدهای جاوا اسکرپیتی و شناخت توابع و ثابت‌های api گوگل است. اما در هر صورت این مستندات مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

سال گذشته بود که به بررسی کتابخانه‌های موجود برای دات نت که به ساخت نقشه‌های گوگل (+ ) می‌پردازند پرداختم. ولی مشکلی که وجود داشت، همه آن‌ها در نهایت یک تصویر jpeg تحویل می‌دادند. ولی من می‌خواستم نقشه‌ی من زنده و واکنشگرا باشد تا کاربر بتواند روی آن حرکت کند، زوم کند، مارکر‌ها را جابجا کند و امکانات دیگری که در این نقشه در دسترس است را داشته باشد. برای همین شروع به ساخت یک class library کردم تا کاربر بتواند در محیط سی شارپ، تنظیمات را با اسامی قابل شناخت و یک intellisense قدرتمند بنویسد و در نهایت بر اساس اطلاعات کاربر، این کدها به صورت جاوا اسکریپت تولید شود. می‌توانید سورس نهایی کتابخانه‌ی GMap.Net را در گیت هاب، به همراه یک پروژه‌ی نمونه ببینید.

پروژه‌ی وابسته این کتابخانه،  MS Ajax Minifier جهت کم حجم کردن کدهای جاوا اسکریپت است. در مورد این کتابخانه در سایت جاری بحث شده است.
برای نصب این کتابخانه می‌توانید از طریق دستور زیر در Nuget عمل کنید:
Install-Package GMap.Net

در این کتابخانه مواردی که مورد توجه قرار گرفته است، تنظیمات نقشه و بعد از آن overlay‌ها هستند که شامل مارکرها و اشکال مختلف می‌باشند. این اشکال شامل رسم مستطیل بر روی نقشه، چند ضلعی‌ها و ... نیز می‌شوند.

برای شروع نیاز است که یک نمونه از کلاس GoogleMapApi را ایجاد کنید. بعد از آن با استفاده از خصوصیت SetLocation، مختصات مرکز نقشه را تنظیم نمایید. سپس با استفاده از خصوصیات دیگر نیز می‌توانید نقشه را تنظیم نمایید. تعدادی از این خصوصیات مثل SetZoomVisibility هستند که با استفاده از آن می‌توانید تنظیمات زوم را روی نقشه پیاده سازی کنید. البته فعال کردن این گزینه به تنهایی کافی نیست و باید از طریق خصوصیت ZoomControlOption پیکربندی کنترل زوم را نیز اینجام دهید که این پیکربندی شامل موقعیت قرارگیری کنترل‌های زوم و اندازه‌ی دکمه‌ها می‌باشد و مابقی تنظیمات هم بدین شکل هستند:

به غیر از تنظیمات نقشه، Overlayهای زیر در این کلاس پشتیبانی می‌شوند:
عنوان
توضیحات
 Marker  یک نشانه گذار که برای مشخص کردن یک محل بر روی نقشه به کار می‌رود. این علامت گذار شامل خصوصیت‌هایی چون نقطه‌ی قرارگیری، آیکن، عنوان و انیمیشنی برای نحوه‌ی نمایش آن می‌باشد. همچنین شامل یک خصوصیت دیگر از نوع InfoWindow است که به شما امکان نمایش یک پنجره‌ی توضیحات را نیز بر روی مارکر می‌دهد. این محتوا می‌تواند به صورت HTML نمایش یابد.
 Circle  در صورتیکه بخواهید ناحیه‌ای دایره‌ای شکل را بر روی نقشه مشخص کنید، کاربرد دارد. با دادن نقطه‌ی مرکزی و شعاع می‌توانید دایره را ترسیم کنید. همچنین شامل خصوصیات ظاهری چون رنگ داخل و حاشیه‌ها و میزان شفافیت نیز می‌باشد.
 Rectangle  به رسم یک مستطیل می‌پردازد و تنها لازم است دو مختصات را به آن بدهید و بر اساس این دو نقطه، ناحیه‌ی مستطیلی شکل ترسیم می‌گردد. در صورتیکه نقاط بیشتری را به آن اضافه کنید، فقط دوتای اولی در نظر گرفته می‌شوند. این گزینه شامل خصوصیات ظاهری نیز می‌گردد.
 Polyline  برای ترسیم مسیرها به صورت چند ضلعی به کار می‌رود و الزامی به بستن مسیرها نیست. دارای خصوصیات ظاهری نیز می‌باشد.
 
polygon
کاملا شبیه Ployline است؛ با این تفاوت که یک چند ضلعی بسته است و می‌تواند داخل آن با رنگ پر باشد. برای بستن این چند ضلعی لازم نیست تا کاری انجام دهید. خود کلاس، نقطه‌ی اول و آخر را به هم وصل می‌کند.

خصوصیات آیتم‌های بالا، شامل موارد زیر می‌شود:

 نام خصوصیت
توضیحات
 Id  در سازنده‌ی هر کدام به طور اجباری قرار گرفته است. این id برای زمانی است که بخواهید با استفاده از جاوااسکرپیت با آن ارتباط برقرار کنید.
 Editable  با فعال کردن این خاصیت، به کاربر این اجازه را می‌دهید که بتواند روی Overlay ویرایش انجام دهد.
 StrokeWeight  ضخامت لبه‌ها را مشخص می‌کند.
 StrokeColor  رنگ لبه را مشخص می‌کند.
 StrokeOpacity  میزان شفافیت لبه را بین 0 تا 1 مشخص می‌کند.
 FillColor  بعضی از المان‌ها مانند چند ضلعی‌های بسته و مستطیل که ناحیه‌ی داخلی دارند، شامل این گزینه هستند و رنگ داخل این ناحیه را مشخص می‌کنند.
 FillOpacity  میزان شفافیت خصوصیت بالا را از 0 تا 1 مشخص می‌کند.
 Points  با استفاده از این خاصیت می‌توانید مختصات را با استفاده از کلاس Location به آن اضافه کنید. برای دایره خصوصیت Point وجود دارد.
 Radius  برای دایره کاربرد دارد. با مقدار نوع Int می‌توانید شعاع آن را مقدار دهی کنید.
کد زیر و تصویر زیر نمونه‌ای از کاربرد این کلاس است:
public class MiladTower
    {
        public GoogleMapApi TestMarker()
        {
            var map=new GoogleMapApi(true);
            var location = new Location(35.7448416, 51.3753212);
            map.SetLocation(location);
            map.SetZoom(17);
            map.SetMapType(MapTypes.ROADMAP);
            map.SetBackgroundColor(Color.Aqua);
            map.ZoomControlVisibilty(true);
            map.ZoomOptions = new zoomControlOptions()
            {
                Position = Position.TOP_LEFT,
                ZoomStyle = ZoomStyle.SMALL
            };
  

            Marker marker=new Marker("mymarker1");
            marker.InfoWindow=new InfoWindow("iw1")
            {
                Content = "<b>Milad Tower</b><i>in Tehran</i><br/>Milad Tower is the highest tower in iran,many people and tourists visit it each year, but it's so expensive that i cant afford it as iranian citizen<br/>please see more info at  <a href=\"https://en.wikipedia.org/wiki/Milad_Tower\"><img width='16px' height='16px' src='https://en.wikipedia.org/favicon.ico'/>wikipedia</a>"
            };
            marker.MarkerPoint = location;
            map.Markers.Add(marker);

            var circle=new CircleMarker("mymarker2");
            circle.FillColor = Color.Green;
            circle.FillOpacity = 0.6f;
            circle.StrokeColor = Color.Red;
            circle.StrokeOpacity = 0.8f;
            circle.Point = location;
            circle.Radius = 30;
            circle.Editable = true;
            circle.StrokeWeight = 3;
            map.Circles.Add(circle);

            Rectangle rect=new Rectangle("rect1");
            rect.FillColor = Color.Black;
            rect.FillOpacity = 0.4f;
            rect.Points.Add(new Location(35.74728723483808, 51.37550354003906));
            rect.Points.Add(new Location(35.74668641224311, 51.376715898513794));
            map.Rectangles.Add(rect);

            Polyline polyline=new Polyline("poly1");
            polyline.Points.Add(new Location(35.74457043569041, 51.373915672302246));
            polyline.Points.Add(new Location(35.74470976097927, 51.37359380722046));
            polyline.Points.Add(new Location(35.744378863020074, 51.37337923049927));
            polyline.StrokeColor = Color.Blue;
            polyline.StrokeWeight = 2;
            map.Polylines.Add(polyline);

            Polygon polygon=new Polygon("poly2");
            polygon.Points.Add(new Location(35.746494844665094, 51.374655961990356));
            polygon.Points.Add(new Location(35.74635552250061, 51.37283205986023));
            polygon.Points.Add(new Location(35.74598109297522, 51.372681856155396));
            polygon.Points.Add(new Location(35.7454934611854, 51.37361526489258));
            polygon.FillColor = Color.Black;
            polygon.FillOpacity = 0.5f;
            polygon.StrokeColor = Color.Gray;
            polygon.StrokeWeight = 1;
            map.Polygons.Add(polygon);

            return map;
        }
    }
بعد از ایجاد چنین کلاسی نیاز است تا آن را در ویوو ترسیم کنیم. ابتدا یک div برای ناحیه‌ی نقشه ایجاد می‌کنیم و سپس خروجی متد ShowMapForMVC را در ناحیه‌ی Head صفحه چاپ می‌کنیم. این خروجی به طور خودکار یک MVCHTMLString را بر می‌گرداند. در صورتیکه از وب فرم استفاده می‌کنید، می‌توانید از گزینه‌ی ShowMap استفاده کنید.
@section javascript
{
    @{
        var map = new MiladTower().TestMarker();
        @map.ShowMapForMvc("mapdiv")
    }
}
<br/><br/>
<div id="mapdiv" style="width:600px;height:600px;"></div>

در نهایت نقشه‌ی زیر نمایش داده می‌شود:


کم حجم کردن کدها
در صورتیکه به سورس صفحه نگاهی بیندازید، می‌بینید که کدهای جاوا اسکریپت، داخل صفحه نوشته شده‌اند. اگر بخواهید برای کم حجم‌تر شدن کد، عملیات minify را انجام دهید، با true شدن خصوصیت minified با استفاده از کتابخانه‌ی وابسته‌اش (MS Ajax Minifier)  اینکار را انجام می‌دهد.

انتقال کدها به یک فایل خارجی
بسیاری از ما برای نوشتن کدهای جاوا اسکریپت، از یک فایل خارجی استفاده می‌کنیم. برای داشتن این قابلیت می‌توانید به جای ShowMapForMVC متد CallJs را صدا بزنید تا کتابخانه api گوگل را صدا بزند و سپس در یک اکشن متد، متد GiveJustJS را صدا بزنید و طبق مقاله‌ی موجود در سایت جاری محتوای آن را برگردانید و به عنوان یک فایل JS به این اکشن متد لینک بدهید. کدهای زیر به شما نحوه‌ی این کار را نشان می‌دهند:
ابتدا در یک اکشن متد، کد زیر را وارد می‌کنیم:
    public ActionResult MiladJs()
        {
            var output = new MiladTower().TestMarker().GiveJustJs("mapdiv");
            Response.ContentType = "text/javascript";
            return Content(output);
        }

بعد از آن در ویووی مربوطه کد زیر را داریم:
@section javascript
{
    @{
        var map = new MiladTower().TestMarker();
        @map.CallJs()
        <script type="text/javascript" src="@Url.Action("MiladJs","Home")"></script>
    }   
}
<br/><br/>
<div id="mapdiv" style="width:600px;height:600px;"></div>
بدین ترتیب کدهای شما داخل یک فایل خارجی قرار می‌گیرند.


نحوه‌ی کارکرد این کتابخانه
برای آشنایی با نحوه‌ی کارکرد آن باید بدانید که اساس کار این کتابخانه string interpolation است. این کتابخانه کلاسی را به صورت Partial دارد که بین چندین فایل تقسیم شده است و هر یک از فایل‌ها، با نام محتوای آن نامگذاری شده‌اند. Public methods متدهای عمومی، private methods متدهای خصوصی، Constants یا ثابت‌ها که حاوی تمام دستورات جاوا اسکریپتی هستند و در نهایت خود کلاس اصلی GoogleMapApi که حاوی کدهای اجرایی و تشکیل کد جاوا اسکریپت می‌باشد. در کنار کلاس اصلی، کلاس‌های Overlay هم قرار دارند که شامل اطلاعات اشیاء روی نقشه‌ها هستند؛ مثل مارکرها و چندضلعی‌ها و ... و در نهایت یک سری کلاس و نوع شمارشی Enum شامل خصوصیت‌هایی که برای تنظیمات و پیکربندی نقشه به کار می‌روند.
کلاس GoogleMapApi برای ایجاد کدها، داده‌هایی را که برای هر کلاس در نظر گرفته‌اید، با استفاده از interpolation و ثابت‌های حاوی کد جاوا اسکریپت، در یک رشته‌ی جدید قرار می‌دهند و این رشته‌ها با اتصال درست در موقعیت خود، کد نهایی جاوا اسکریپت را تولید می‌کنند.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 8 - بررسی رابطه‌ی Many-to-Many
در مطلب «بررسی تفصیلی رابطه Many-to-Many در EF Code first» نحوه‌ی مدلسازی رابطه‌ی چند به چند را در EF 6.x بررسی کردیم. یک چنین رابطه‌ای که به همراه مدیریت خودکار join table آن است (جدول BlogPostsJoinTags در شکل زیر)، در EF Core 1.0 RTM پشتیبانی نمی‌شود.


البته همیشه درخواست کنترل این جدول واسط که کاملا از دیدگاه ORMها (تمام آن‌ها) مخفی است، وجود داشته‌است و قرار است این پشتیبانی توسط مفهوم ویژه‌ای به نام shadow properties به نگارش‌های بعدی EF Core اضافه شود.
اما فعلا در نگارش اول آن، توصیه شده‌است که رابطه‌ی many-to-many را به صورت دو رابطه‌ی one-to-many مدلسازی کنید که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد. بنابراین پیشنیاز آن مطالعه‌ی مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many» می‌باشد.


مدلسازی موجودیت‌های یک رابطه‌ی چند به چند در EF Core 1.0 RTM توسط Fluent API

در اینجا نحوه‌ی مدلسازی یک رابطه‌ی چند به چند را توسط دو رابطه‌ی one-to-many مشاهده می‌کنید. تنها تفاوت آن با EF 6.x، قید صریح جدول واسط BlogPostsJoinTags است که یک چنین جدولی در EF 6.x به صورت خودکار تشکیل شده و مدیریت می‌شود و کاملا از دید برنامه مخفی است. اما در اینجا (در نگارش اول EF Core) نیاز است این جدول واسط را از حالت مخفی خارج کرد و سپس دو رابطه‌ی یک به چند را به جداول مطالب و تگ‌های آن‌ها تشکیل داد.
مزیت این حالت، دسترسی کامل به طراحی جدول واسط، توسط برنامه است. بنابراین اگر به هر دلیلی نیاز به افزودن خواص بیشتری به این جدول ویژه دارید، اکنون امکان آن میسر است.
    public class Tags
    {
        public Tags()
        {
            BlogPostsJoinTags = new HashSet<BlogPostsJoinTags>();
        }

        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
    }

    public class BlogPostsJoinTags
    {
        public virtual BlogPosts BlogPost { get; set; }
        public int BlogPostId { get; set; }

        public virtual Tags Tag { get; set; }
        public int TagId { get; set; }
    }

    public class BlogPosts
    {
        public BlogPosts()
        {
            BlogPostsJoinTags = new HashSet<BlogPostsJoinTags>();
        }

        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Body { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
    }
پس از آن باید Context برنامه را نیز جهت ذکر صریح رابطه‌ی یک به چند، ویرایش کرد. با متدهای HasOne و WithMany در مطلب قبل «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many» آشنا شدیم و علت نیاز به ذکر صریح آن‌ها، وجود بیش از یک سر رابطه در جدول واسط BlogPostsJoinTags است. در این حالت یافتن InversePropertyها توسط EF Core میسر نیست و حتما باید از یک طرف شروع و سمت دیگر را مشخص کرد.
به علاوه در اینجا تعریف یک composite key را هم بر روی خواص کلید خارجی جدول واسط مشاهده می‌کنید. وجود این کلید ترکیبی سبب خواهد شد که ملزم به ثبت هر دو Id (کلیدهای جداول مطلب و تگ) در حین ثبت در این جدول شویم (یا قید اجباری هر دو طرف رابطه).
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogPosts>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Title)
                    .IsRequired()
                    .HasMaxLength(450);
            });

            modelBuilder.Entity<Tags>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Name)
                    .IsRequired()
                    .HasMaxLength(450);
            });

            modelBuilder.Entity<BlogPostsJoinTags>(entity =>
            {
                entity.HasKey(e => new { e.TagId, e.BlogPostId })
                    .HasName("PK_dbo.BlogPostsJoinTags");

                entity.HasIndex(e => e.BlogPostId)
                    .HasName("IX_BlogPostId");

                entity.HasIndex(e => e.TagId)
                    .HasName("IX_TagId");

                entity.HasOne(d => d.BlogPost)
                    .WithMany(p => p.BlogPostsJoinTags)
                    .HasForeignKey(d => d.BlogPostId)
                    .HasConstraintName("FK_dbo.BlogPostsJoinTags_dbo.BlogPosts_BlogPostId");

                entity.HasOne(d => d.Tag)
                    .WithMany(p => p.BlogPostsJoinTags)
                    .HasForeignKey(d => d.TagId)
                    .HasConstraintName("FK_dbo.BlogPostsJoinTags_dbo.Tags_TagId");
            });
        }

        public virtual DbSet<BlogPosts> BlogPosts { get; set; }
        public virtual DbSet<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
        public virtual DbSet<Tags> Tags { get; set; }
    }


مدلسازی موجودیت‌های یک رابطه‌ی چند به چند در EF Core 1.0 RTM توسط Data Annotations

در حالت مدلسازی توسط ویژگی‌ها، ذکر InversePropertyها و همچنین ForeignKeyها مقداری واضح‌تر به نظر می‌رسند. به علاوه، یک سری از تنظیمات هم معادل data annotations ایی ندارند؛ مانند composite key تعریف شده‌ی بر روی خواص جدول واسط و همچنین ایندکس‌های تعریف شده، که حتما باید توسط Fluent API تنظیم شوند.
    public class Tags
    {
        public Tags()
        {
            BlogPostsJoinTags = new HashSet<BlogPostsJoinTags>();
        }

        public int Id { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(450)]
        public string Name { get; set; }

        [InverseProperty("Tag")]
        public virtual ICollection<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
    }

    public class BlogPostsJoinTags
    {
        [ForeignKey("BlogPostId")]
        [InverseProperty("BlogPostsJoinTags")]
        public virtual BlogPosts BlogPost { get; set; }
        public int BlogPostId { get; set; }

        [ForeignKey("TagId")]
        [InverseProperty("BlogPostsJoinTags")]
        public virtual Tags Tag { get; set; }
        public int TagId { get; set; }
    }

    public class BlogPosts
    {
        public BlogPosts()
        {
            BlogPostsJoinTags = new HashSet<BlogPostsJoinTags>();
        }

        public int Id { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(450)]
        public string Title { get; set; }

        public string Body { get; set; }

        [InverseProperty("BlogPost")]
        public virtual ICollection<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
    }

    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogPostsJoinTags>(entity =>
            {
                entity.HasKey(e => new { e.TagId, e.BlogPostId })
                    .HasName("PK_dbo.BlogPostsJoinTags");

                entity.HasIndex(e => e.BlogPostId)
                    .HasName("IX_BlogPostId");

                entity.HasIndex(e => e.TagId)
                    .HasName("IX_TagId");
            });
        }

        public virtual DbSet<BlogPosts> BlogPosts { get; set; }
        public virtual DbSet<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
        public virtual DbSet<Tags> Tags { get; set; }
    }
همانطور که در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 6 - تعیین نوع‌های داده و ویژگی‌های آن‌ها» نیز عنوان شد، علت تنظیم MaxLength به عدد 450 این است که بتوان بر روی این ستون ایندکس ایجاد کرد.


نحوه‌ی ثبت اطلاعات در دو رابطه‌ی یک به چند به همراه جدول واسط

در EF 6.x، کار مقدار دهی Idهای جدول واسط به صورت خودکار انجام می‌شود. در اینجا این مقدار دهی را باید به صورت صریح انجام داد:
 var post = new BlogPosts { ... };
context.BlogPosts.Add(post);

var tag = new Tags { ... };
context.Tags.Add(tag);

var postTag = new BlogPostsJoinTags { Tag = tag, BlogPost = post };
context.PostsTags.Add(postTag);

context.SaveChanges();


نحوه‌ی واکشی اطلاعات به هم مرتبط در دو رابطه‌ی یک به چند به همراه جدول واسط

در مورد متدهای Include و ThenInclude در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many» پیشتر بحث شد.
            BlogPosts post1 = this.BlogPosts
                  .Include(blogPosts => blogPosts.BlogPostsJoinTags)
                    .ThenInclude(joinTags => joinTags.Tag)
                  .First(blogPosts => blogPosts.Id == 1);
            IEnumerable<Tags> post1Tags = post1.BlogPostsJoinTags.Select(x => x.Tag);
در اینجا اگر می‌خواهیم به لیست تمام برچسب‌های اولین مطلب دسترسی پیدا کنیم، ابتدا باید رابطه‌ی جدول واسط را Include کنیم. سپس چون در همین سطح می‌خواهیم به سطح بعدی تگ‌های مرتبط برسیم، باید از متد الحاقی جدید ThenInclude استفاده کرد. در غیراینصورت در سطر بعدی، post1.BlogPostsJoinTags نال خواهد بود و همچنین حاوی لیست تگ‌ها نیز نخواهد بود.


یک نکته‌ی تکمیلی
وضعیت پشتیبانی از رابطه‌ی many-to-many را همانند EF 6.x در EF Core، در اینجا می‌توانید پیگیری کنید.
نظرات مطالب
EF Code First #1
سلام
میخوام بدونم فرق دو تا دستور زیر چیه با هم؟
public IList<Post> Posts { set; get; }

و
public ICollection<Post> Posts { set; get; }

و اینکه تا جایی که می‌دونم نباید فیلد اضافی به اسم این Property‌ها در table ایجاد بشه اما توی کدهایی که من نوشتم (عین همین دو مورد) برای هر کدوم فیلد اضافی توی جدولم ایجاد میشه و مقدارش null هست.
مگر نه اینکه از این دو مورد برای دریافت اطلاعات اضافی از جدول مثلا Post استفاده میشه و لزومی برای درج اطلاعات هنگام ثبت وبلاگ جدید نیست؟
مطالب
بهبود کارآیی LINQ در دات نت 7
LINQ یا همان Language-Integrated Query، یک زبان ساده‌ی کوئری نوشتن یکپارچه‌ی با دات نت است. به کمک آن می‌توان اعمال پیچیده‌ای را بر روی اشیاء، به زبانی ساده بیان کرد و امروزه تقریبا توسط تمام توسعه دهندگان دات نت مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما ... این سادگی، بهایی را نیز به همراه دارد: کمتر بودن سرعت اجرا و همچنین افزایش مصرف حافظه. با توجه به گستردگی استفاده‌ی از LINQ، اگر بهبودی در این زمینه حاصل شود، بر روی کارآیی تمام برنامه‌های دات نتی تاثیر خواهد گذاشت و این امر در دات نت 7 محقق شده‌است. کارآیی متدهای LINQ to Objects در دات نت 7 (مانند متدهای Enumerable.Max, Enumerable.Min, Enumerable.Average, Enumerable.Sum) به شدت افزایش یافته و این افزایش گاهی حتی بیشتر از 10 برابر نسبت به نگارش‌های قبلی دات نت است؛ اما چگونه به چنین کارآیی رسیده‌اند؟


تدارک یک آزمایش برای بررسی میزان افزایش کارآیی متدهای LINQ در دات نت 7

در ادامه یک آزمایش ساده‌ی بررسی کارآیی متدهای Enumerable.Max, Enumerable.Min, Enumerable.Average, Enumerable.Sum را با استفاده از کتابخانه‌ی معروف BenchmarkDotNet مشاهده می‌کنید:
using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Running;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;


[MemoryDiagnoser(displayGenColumns: false)]
public partial class Program
{
  static void Main(string[] args) =>
    BenchmarkSwitcher.FromAssembly(typeof(Program).Assembly).Run(args);

  [Params (10, 10000)]
  public int Size { get; set; }
  private IEnumerable<int> items;

  [GlobalSetup]
  public void Setup()
  {
    items = Enumerable.Range(1, Size).ToArray();
  }  

  [Benchmark]
  public int Min() => items.Min();

  [Benchmark]
  public int Max() => items.Max();

  [Benchmark]
  public double Average() => items.Average();

  [Benchmark]
  public int Sum() => items.Sum();
}
برای آزمایش آن، یکبار target framework پروژه را بر روی net6.0 و بار دیگر بر روی net7.0 قرار داده و برنامه را اجرا می‌کنیم. خلاصه‌ی مفهومی نتایج حاصل به صورت زیر است که ... شگفت‌انگیز هستند!
در مورد کار با آرایه‌ها:


- زمان اجرای یافتن Min در آرایه‌های کوچک، در دات نت 7، نسبت به دات نت 6، حدودا 10 برابر کاهش یافته و اگر این آرایه بزرگتر شود و برای مثال حاوی 10 هزار المان باشد، این زمان 20 برابر کاهش یافته‌است.
- این کاهش زمان‌ها برای سایر متدهای LINQ نیز تقریبا به همین صورت است؛ منها متد Sum که اندازه‌ی آرایه، تاثیری را بر روی نتیجه‌ی نهایی ندارد.
- همچنین در دات نت 7، با فراخوانی متدهای LINQ، افزایش حافظه‌ای مشاهده نمی‌شود.

در مورد کار با لیست‌ها:


- در دات نت 6، اعمال صورت گرفته‌ی توسط LINQ بر روی آرایه‌ها، نسبت به لیست‌ها، همواره سریعتر است.
- در دات نت 7 هم در مورد مجموعه‌های کوچک، وضعیت همانند دات نت 6 است. اما اگر مجموعه‌ها بزرگتر شوند، تفاوتی بین مجموعه‌ها و آرایه‌ها وجود ندارد و حتی وضعیت مجموعه‌ها بهتر است: کارآیی کار با لیست‌ها 32 برابر بیشتر شده‌است!


اما چگونه در دات نت 7، چنین بهبود کارآیی خیره‌کننده‌ای در متدهای LINQ حاصل شده‌است؟

برای بررسی چگونگی بهبود کارآیی متدهای LINQ در دات نت 7 باید به نحوه‌ی پیاده سازی آن‌ها در نگارش‌های مختلف دات نت مراجعه کرد. برای مثال پیاده سازی متد الحاقی Min تا دات نت 6 به صورت زیر است:
public static int Min(this IEnumerable<int> source)
{
  if (source == null)
  {
    ThrowHelper.ThrowArgumentNullException(ExceptionArgument.source);
  }

  int value;
  using (IEnumerator<int> e = source.GetEnumerator())
  {
    if (!e.MoveNext())
    {
      ThrowHelper.ThrowNoElementsException();
    }

    value = e.Current;
    while (e.MoveNext())
    {
      int x = e.Current;
      if (x < value)
      {
        value = x;
      }
    }
  }
  return value;
}
این متد نسبتا ساده‌است. یک IEnumerable را دریافت کرده و سپس با استفاده از متد MoveNext، مقدار فعلی را با مقدار بعدی مقایسه می‌کند. در این مقایسه، کوچکترین مقدار ذخیره می‌شود تا در نهایت به انتهای مجموعه برسیم.
اما ... پیاده سازی این متد در دات نت 7 متفاوت است:
public static int Min(this IEnumerable<int> source) => MinInteger(source);

private static T MinInteger<T>(this IEnumerable<T> source)
  where T : struct, IBinaryInteger<T>
{
  T value;

  if (source.TryGetSpan(out ReadOnlySpan<T> span))
  {
    if (Vector.IsHardwareAccelerated && 
        span.Length >= Vector<T>.Count * 2)
    {
      .... // Optimized implementation
      return ....;
    }
  }
  .... //Implementation as in .NET 6
}
در اینجا در ابتدا سعی می‌شود تا یک ReadOnlySpan از مجموعه‌ی ارائه شده، تهیه شود. اگر این کار میسر نشد، کدهای همان روش قبلی دات نت 6 که توضیح داده شد، اجرا می‌شود. البته در آزمایشی که ما تدارک دیدیم، چون از لیست‌ها و آرایه‌ها استفاده شده بود، همواره امکان تهیه‌ی یک ReadOnlySpan از آن‌ها میسر است. بنابراین به قسمت اجرایی همانند دات نت 6 نمی‌رسیم.
اما ... ReadOnlySpan چیست؟ نوع‌های Span و ReadOnlySpan، یک ناحیه‌ی پیوسته‌ی مدیریت شده و مدیریت نشده‌ی حافظه را بیان می‌کنند. یک Span از نوع ref struct است؛ یعنی تنها می‌تواند بر روی stack قرار گیرد که مزیت آن، عدم نیاز به تخصیص حافظه‌ی اضافی و بهبود کارآیی است. همچنین ساختار داخلی Span در سی شارپ 11 اندکی تغییر کرده‌است که در آن از ref fields جهت دسترسی امن به این ناحیه‌ی از حافظه استفاده می‌شود. پیشتر از نوع داخلی ByReference برای اشاره به ابتدای این ناحیه‌ی از حافظه استفاده می‌شد که به همراه بررسی امنیتی در این باره نبود.

پس از دریافت ReadOnlySpan، به سطر زیر می‌رسیم:
if (Vector.IsHardwareAccelerated && span.Length >= Vector<T>.Count * 2)
که بررسی می‌کند آیا سخت افرار فعلی از قابلیت‌های SIMD برخوردار است یا خیر؟ اگر بله، اینبار با استفاده از ریاضیات برداری شتاب یافته‌ی توسط سخت افزار، محاسبات را انجام می‌دهد:
private static T MinInteger<T>(this IEnumerable<T> source)
where T : struct, IBinaryInteger<T>
{
  .... 
  if (Vector.IsHardwareAccelerated && span.Length >= Vector<T>.Count * 2)
  {
    var mins = new Vector<T>(span);
    index = Vector<T>.Count;
    do
    {
      mins = Vector.Min(mins, new Vector<T>(span.Slice(index)));
      index += Vector<T>.Count;
    }
    while (index + Vector<T>.Count <= span.Length);

    value = mins[0];
    for (int i = 1; i < Vector<T>.Count; i++)
    {  
      if (mins[i] < value)
      {
        value = mins[i];
      }
    }
  ....
}
بنابراین به صورت خلاصه در دات نت 7 با استفاده از بکارگیری نوع‌های ویژه‌ی Span و نوع‌های برداری شتاب‌یافته‌ی توسط اکثر سخت افزارهای امروزی، سبب بهبود قابل ملاحظه‌ی کارآیی متدهای LINQ شده‌اند.
مطالب
واکشی اطلاعات به صورت chunk chunk (تکه تکه) و نمایش در ListView
یکی از مسائلی که در هنگام کار با کنترلهای داده‌ای نظیر ListView , GridView و .. با آن روبرو هستیم مسئله صفحه بندی می‌باشد و در بسیاری از موارد، کل اطلاعات در هر درخواست، بارگذاری میشود. در حالیکه روش بهینه به این صورت است که با توجه به PageSize و Index رکورد، می‌توان تعداد رکورد مورد نظر در همان صفحه را بارگذاری کرد، نه کل رکوردها را.
در این مثال که از Ef Code First و الگوی Unit Of Work استفاده کرده ام ، قصد نمایش اطلاعات در یک ListView و صفحه بندی آن را بصورت chunk chunk دارم.
برای آشنایی بیشتر با الگوی Unit Of Work  می‌توانید به مقاله UOW در همین سایت مراجعه کنید.
   
ابتدا یک کنترل ListView روی صفحه ایجاد می‌کنیم. برای آشنایی بیشتر با این کنترل و بررسی قابلیتهای آن میتوان از این مقاله معرفی کنترل‌های ListView و DataPager استفاده کنید.

سپس با توجه به الگوی Unit Of Work از یک مدل ساده استفاده می‌کنیم. همچنین برای بارگذاری اطلاعات به صورت صفحه به صفحه، نیاز به داشتن Index رکورد و PageSize، جهت محاسبه تعداد رکورد مورد نیاز داریم.

public class User
    {       
        public Int64 UserId { get; set; }       
        public String UserName { get; set; }
     }        
 public interface IUserService
    {        
        int GetCustomerCount();
        List<User> GetCustomers(int StartIndex, int PageSize);
    }
public class ImplUserService : IUserService
    {
        IUnitOfWork _uow;
        IDbSet<User> _user;

        public ImplUserService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _user = uow.Set<User>();
        }

        public int GetCustomerCount()
        {
            int totalCount = _user.ToList().Count;             
            return totalCount;
        }

        public List<User> GetCustomers(int StartIndex, int PageSize)
        {
            return _user.OrderBy(i => i.UserId).Skip(StartIndex).Take(PageSize).ToList();
        }
  }
در کدهای بالا متد GetCustomerCount تعداد کل رکوردهایی که باید واکشی شوند را مشخص می‌کند. همچنین می‌توان این تعداد را در cache یا viewState ذخیره کرد تا در دفعات بعدی در صورت خالی نبودن مقدار Cacheبا viewState ، نیاز به محاسبه مجدد count نداشته باشیم.

متد GetCustomer که کار اصلی را انجام میدهد از دو پارامتر استفاده می‌کند: StartIndex نقطه شروع و PageSize تعداد رکورد مورد نظر. در اینجا از دستورات Linq استفاده شده و دستور Skip مشخص میکند از کدام شماره رکورد به بعد شروع به واکشی نماید و دستور Take مشخص می‌کند که چه تعداد رکورد را واکشی نماید.

حالا به سراغ کدهای HTML می‌رویم. در آنجا علاوه بر ListView نیاز به DataPager جهت صفحه بندی و Object DataSource جهت کنترل بارگذاری اطلاعات به صورت chunk chunk داریم.
<asp:ListView ID="ListView1" runat="server" DataSourceID="ObjectDataSource1">
            <ItemTemplate>
                <tr style="background-color: #DCDCDC; color: #000000;">
                    <td>
                        <asp:Label ID="UserIdLabel" runat="server" Text='<%# Eval("UserId") %>' />
                    </td>
                    <td>
                        <asp:Label ID="UserNameLabel" runat="server" Text='<%# Eval("UserName") %>' />
                    </td>
                </tr>
            </ItemTemplate>
            
            
            <LayoutTemplate>
                <table runat="server">
                    <tr runat="server">
                        <td runat="server">
                            <table id="itemPlaceholderContainer" runat="server" border="1" style="background-color: #FFFFFF;
                                border-collapse: collapse; border-color: #999999; border-style: none; border-width: 1px;">
                                <tr runat="server" style="background-color: #DCDCDC; color: #000000;">
                                    <th runat="server">
                                        UserId
                                    </th>
                                    <th runat="server">
                                        UserName
                                    </th>
                                </tr>
                                <tr id="itemPlaceholder" runat="server">
                                </tr>
                            </table>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr runat="server">
                        <td runat="server" style="text-align: center; background-color: #CCCCCC;
                            color: #000000;">
                            <asp:DataPager ID="DataPager1" runat="server" PageSize="2">
                                <Fields>
                                    <asp:NextPreviousPagerField ButtonType="Button" ShowFirstPageButton="True" ShowNextPageButton="False"
                                        ShowPreviousPageButton="False" />
                                    <asp:NumericPagerField />
                                    <asp:NextPreviousPagerField ButtonType="Button" ShowLastPageButton="True" ShowNextPageButton="False"
                                        ShowPreviousPageButton="False" />
                                </Fields>
                            </asp:DataPager>
                        </td>
                    </tr>
                </table>
            </LayoutTemplate>                        
        </asp:ListView>
همانظور که مشاهده میکنید در DataPager ، مقدار PageSize مشخص شده است.اما Object DataSource
<asp:ObjectDataSource ID="ObjectDataSource1" runat="server" EnablePaging="True" SelectCountMethod="GetCustomerCount"
            SelectMethod="GetCustomers" TypeName="UserService.ImplUserService" EnableViewState="False"
            MaximumRowsParameterName="PageSize" StartRowIndexParameterName="StartIndex">
که فکر می‌کنم با توجه به متدهای تعریف شده در بالا ، تعریف Object DataSource کاملاٌ گویا میباشد.

نکته مهم:
اگر الان برنامه را اجرا کنید با خطای No parameterless constructor defined for this object ر وبرو خواهید شد که جهت حل این مشکل از کد زیر استفاده میکنیم.
protected void ObjectDataSource1_ObjectCreating(object sender, ObjectDataSourceEventArgs e)
        {            
            e.ObjectInstance = ObjectFactory.GetInstance<IUserService>();            
        }
در واقع نیاز است تا یک وهله از کلاس مورد نظر را به Object DataSource معرفی کنیم.
حال با اجرای برنامه و Trace آن متوجه خواهید شد که با کلیک بر روی شماره صفحه، تنها به تعداد رکوردهای همان صفحه، واکشی خواهیم داشت.

با تشکر از راهنمایی‌های آقای نصیری، امیدوارم این مقاله برای دوستان مفید باشه. منتظر نظرات دوستان هستم و اینکه چه جوری بتونیم اینکار رو با jquery ajax و به صورت سبکتر انجام بدیم.

مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #4

UI

در نهایت نوبت به طراحی و کدنویسی UI می‌رسد تا بتوانیم محصولات را به کاربر نمایش دهیم. اما قبل از شروع باید موضوعی را یادآوری کنم. اگر به یاد داشته باشید، در کلاس ProductService موجود در لایه‌ی Domain، از طریق یکی از روشهای الگوی Dependency Injection به نام Constructor Injection، فیلدی از نوع IProductRepository را مقداردهی نمودیم. حال زمانی که بخواهیم نمونه ای را از ProductService ایجاد نماییم، باید به عنوان پارامتر ورودی سازنده، شی ایجاد شده از جنس کلاس ProductRepository موجود در لایه Repository را به آن ارسال نماییم. اما از آنجایی که می‌خواهیم تفکیک پذیری لایه‌ها از بین نرود و UI بسته به نیاز خود، نمونه مورد نیاز را ایجاد نموده و به این کلاس ارسال کند، از ابزارهایی برای این منظور استفاده می‌کنیم. یکی از این ابزارها StructureMap می‌باشد که یک Inversion of Control Container یا به اختصار IoC Container نامیده می‌شود. با Inversion of Control در مباحث بعدی بیشتر آشنا خواهید شد. StructureMap ابزاری است که در زمان اجرا، پارامترهای ورودی سازنده‌ی کلاسهایی را که از الگوی Dependency Injection استفاده نموده اند و قطعا پارامتر ورودی آنها از جنس یک Interface می‌باشد را، با ایجاد شی مناسب مقداردهی می‌نماید.

به منظور استفاده از StructureMap در Visual Studio 2012 باید بر روی پروژه UI خود کلیک راست نموده و گزینه‌ی Manage NuGet Packages را انتخاب نمایید. در پنجره ظاهر شده و از سمت چپ گزینه‌ی Online و سپس در کادر جستجوی سمت راست و بالای پنجره واژه‌ی structuremap را جستجو کنید. توجه داشته باشید که باید به اینترنت متصل باشید تا بتوانید Package مورد نظر را نصب نمایید. پس از پایان عمل جستجو، در کادر میانی structuremap ظاهر می‌شود که می‌توانید با انتخاب آن و فشردن کلید Install آن را بر روی پروژه نصب نمایید.

جهت آشنایی بیشتر با NuGet و نصب آن در سایر نسخه‌های Visual Studio می‌توانید به لینک‌های زیر رجوع کنید:

1. آشنایی با  NuGetقسمت اول

2. آشنایی با  NuGetقسمت دوم

3. Installing NuGet

کلاسی با نام BootStrapper را با کد زیر به پروژه UI خود اضافه کنید:

using StructureMap;
using StructureMap.Configuration.DSL;
using SoCPatterns.Layered.Repository;
using SoCPatterns.Layered.Model;

namespace SoCPatterns.Layered.WebUI
{
    public class BootStrapper
    {
        public static void ConfigureStructureMap()
        {
            ObjectFactory.Initialize(x => x.AddRegistry<ProductRegistry>());
        }
    }
    public class ProductRegistry : Registry
    {
        public ProductRegistry()
        {
            For<IProductRepository>().Use<ProductRepository>();
        }
    }
}

ممکن است یک WinUI ایجاد کرده باشید که در این صورت به جای فضای نام SoCPatterns.Layered.WebUI از SoCPatterns.Layered.WinUI استفاده نمایید.

هدف کلاس BootStrapper این است که تمامی وابستگی‌ها را توسط StructureMap در سیستم Register نماید. زمانی که کدهای کلاینت می‌خواهند به یک کلاس از طریق StructureMap دسترسی داشته باشند، Structuremap وابستگی‌های آن کلاس را تشخیص داده و بصورت خودکار پیاده سازی واقعی (Concrete Implementation) آن کلاس را، براساس همان چیزی که ما برایش تعیین کردیم، به کلاس تزریق می‌نماید. متد ConfigureStructureMap باید در همان لحظه ای که Application آغاز به کار می‌کند فراخوانی و اجرا شود. با توجه به نوع UI خود یکی از روالهای زیر را انجام دهید:

در WebUI:

فایل Global.asax را به پروژه اضافه کنید و کد آن را بصورت زیر تغییر دهید:

namespace SoCPatterns.Layered.WebUI
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            BootStrapper.ConfigureStructureMap();
        }
    }
}

در WinUI:

در فایل Program.cs کد زیر را اضافه کنید:

namespace SoCPatterns.Layered.WinUI
{
    static class Program
    {
        [STAThread]
        static void Main()
        {
            Application.EnableVisualStyles();
            Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
            BootStrapper.ConfigureStructureMap();
            Application.Run(new Form1());
        }
    }
}

سپس برای طراحی رابط کاربری، با توجه به نوع UI خود یکی از روالهای زیر را انجام دهید:

در WebUI:

صفحه Default.aspx را باز نموده و کد زیر را به آن اضافه کنید:

<asp:DropDownList AutoPostBack="true" ID="ddlCustomerType" runat="server">
    <asp:ListItem Value="0">Standard</asp:ListItem>
    <asp:ListItem Value="1">Trade</asp:ListItem>
</asp:DropDownList>
<asp:Label ID="lblErrorMessage" runat="server" ></asp:Label>
<asp:Repeater ID="rptProducts" runat="server" >
    <HeaderTemplate>
        <table>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>RRP</td>
                <td>Selling Price</td>
                <td>Discount</td>
                <td>Savings</td>
            </tr>
            <tr>
                <td colspan="5"><hr /></td>
            </tr>
    </HeaderTemplate>
    <ItemTemplate>
            <tr>
                <td><%# Eval("Name") %></td>
                <td><%# Eval("RRP")%></td>
                <td><%# Eval("SellingPrice") %></td>
                <td><%# Eval("Discount") %></td>
                <td><%# Eval("Savings") %></td>
            </tr>
    </ItemTemplate>
    <FooterTemplate>
        </table>
    </FooterTemplate>
</asp:Repeater>

در WinUI:

فایل Form1.Designer.cs را باز نموده و کد آن را بصورت زیر تغییر دهید:

#region Windows Form Designer generated code
/// <summary>
/// Required method for Designer support - do not modify
/// the contents of this method with the code editor.
/// </summary>
private void InitializeComponent()
{
    this.cmbCustomerType = new System.Windows.Forms.ComboBox();
    this.dgvProducts = new System.Windows.Forms.DataGridView();
    this.colName = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    this.colRrp = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    this.colSellingPrice = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    this.colDiscount = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    this.colSavings = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    ((System.ComponentModel.ISupportInitialize)(this.dgvProducts)).BeginInit();
    this.SuspendLayout();
    //
    // cmbCustomerType
    //
    this.cmbCustomerType.DropDownStyle =                                                                                                                                                                             System.Windows.Forms.ComboBoxStyle.DropDownList;
    this.cmbCustomerType.FormattingEnabled = true;
    this.cmbCustomerType.Items.AddRange(new object[] {
        "Standard",
        "Trade"});
    this.cmbCustomerType.Location = new System.Drawing.Point(12, 90);
    this.cmbCustomerType.Name = "cmbCustomerType";
    this.cmbCustomerType.Size = new System.Drawing.Size(121, 21);
    this.cmbCustomerType.TabIndex = 3;
    //
    // dgvProducts
    //
    this.dgvProducts.ColumnHeadersHeightSizeMode =     System.Windows.Forms.DataGridViewColumnHeadersHeightSizeMode.AutoSize;
    this.dgvProducts.Columns.AddRange(new System.Windows.Forms.DataGridViewColumn[] {
    this.colName,
    this.colRrp,
    this.colSellingPrice,
    this.colDiscount,
    this.colSavings});
    this.dgvProducts.Location = new System.Drawing.Point(12, 117);
    this.dgvProducts.Name = "dgvProducts";
    this.dgvProducts.Size = new System.Drawing.Size(561, 206);
    this.dgvProducts.TabIndex = 2;
    //
    // colName
    //
    this.colName.DataPropertyName = "Name";
    this.colName.HeaderText = "Product Name";
    this.colName.Name = "colName";
    this.colName.ReadOnly = true;
    //
    // colRrp
    //
    this.colRrp.DataPropertyName = "Rrp";
    this.colRrp.HeaderText = "RRP";
    this.colRrp.Name = "colRrp";
    this.colRrp.ReadOnly = true;
    //
    // colSellingPrice
    //
    this.colSellingPrice.DataPropertyName = "SellingPrice";
    this.colSellingPrice.HeaderText = "Selling Price";
    this.colSellingPrice.Name = "colSellingPrice";
    this.colSellingPrice.ReadOnly = true;
    //
    // colDiscount
    //
    this.colDiscount.DataPropertyName = "Discount";
    this.colDiscount.HeaderText = "Discount";
    this.colDiscount.Name = "colDiscount";
    //
    // colSavings
    //
    this.colSavings.DataPropertyName = "Savings";
    this.colSavings.HeaderText = "Savings";
    this.colSavings.Name = "colSavings";
    this.colSavings.ReadOnly = true;
    //
    // Form1
    //
    this.AutoScaleDimensions = new System.Drawing.SizeF(6F, 13F);
    this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
    this.ClientSize = new System.Drawing.Size(589, 338);
    this.Controls.Add(this.cmbCustomerType);
    this.Controls.Add(this.dgvProducts);
    this.Name = "Form1";
    this.Text = "Form1";
    ((System.ComponentModel.ISupportInitialize)(this.dgvProducts)).EndInit();
    this.ResumeLayout(false);
}
#endregion
private System.Windows.Forms.ComboBox cmbCustomerType;
private System.Windows.Forms.DataGridView dgvProducts;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colName;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colRrp;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colSellingPrice;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colDiscount;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colSavings;

سپس در Code Behind، با توجه به نوع UI خود یکی از روالهای زیر را انجام دهید:

در WebUI:

وارد کد نویسی صفحه Default.aspx شده و کد آن را بصورت زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using SoCPatterns.Layered.Model;
using SoCPatterns.Layered.Presentation;
using SoCPatterns.Layered.Service;
using StructureMap;

namespace SoCPatterns.Layered.WebUI
{
    public partial class Default : System.Web.UI.Page, IProductListView
    {
        private ProductListPresenter _productListPresenter;
        protected void Page_Init(object sender, EventArgs e)
        {
            _productListPresenter = new ProductListPresenter(this,ObjectFactory.GetInstance<Service.ProductService>());
            this.ddlCustomerType.SelectedIndexChanged +=
                delegate { _productListPresenter.Display(); };
        }
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            if(!Page.IsPostBack)
                _productListPresenter.Display();
        }
        public void Display(IList<ProductViewModel> products)
        {
            rptProducts.DataSource = products;
            rptProducts.DataBind();
        }
        public CustomerType CustomerType
        {
            get { return (CustomerType) int.Parse(ddlCustomerType.SelectedValue); }
        }
        public string ErrorMessage
        {
            set
            {
                lblErrorMessage.Text =
                    String.Format("<p><strong>Error:</strong><br/>{0}</p>", value);
            }
        }
    }
}

در WinUI:

وارد کدنویسی Form1 شوید و کد آن را بصورت زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Windows.Forms;
using SoCPatterns.Layered.Model;
using SoCPatterns.Layered.Presentation;
using SoCPatterns.Layered.Service;
using StructureMap;

namespace SoCPatterns.Layered.WinUI
{
    public partial class Form1 : Form, IProductListView
    {
        private ProductListPresenter _productListPresenter;
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
            _productListPresenter =
                new ProductListPresenter(this, ObjectFactory.GetInstance<Service.ProductService>());
            this.cmbCustomerType.SelectedIndexChanged +=
                delegate { _productListPresenter.Display(); };
            dgvProducts.AutoGenerateColumns = false;
            cmbCustomerType.SelectedIndex = 0;
        }
        public void Display(IList<ProductViewModel> products)
        {
            dgvProducts.DataSource = products;
        }
        public CustomerType CustomerType
        {
            get { return (CustomerType)cmbCustomerType.SelectedIndex; }
        }
        public string ErrorMessage
        {
            set
            {
                MessageBox.Show(
                    String.Format("Error:{0}{1}", Environment.NewLine, value));
            }
        }
    }
}

با توجه به کد فوق، نمونه ای را از کلاس ProductListPresenter، در لحظه‌ی نمونه سازی اولیه‌ی کلاس UI، ایجاد نمودیم. با استفاده از متد ObjectFactory.GetInstance مربوط به StructureMap، نمونه ای از کلاس ProductService ایجاد شده است و به سازنده‌ی کلاس ProductListPresenter ارسال گردیده است. در مورد Structuremap در مباحث بعدی با جزئیات بیشتری صحبت خواهم کرد. پیاده سازی معماری لایه بندی در اینجا به پایان رسید.

اما اصلا نگران نباشید، شما فقط پرواز کوتاه و مختصری را بر فراز کدهای معماری لایه بندی داشته اید که این فقط یک دید کلی را به شما در مورد این معماری داده است. این معماری هنوز جای زیادی برای کار دارد، اما در حال حاضر شما یک Applicaion با پیوند ضعیف (Loosely Coupled) بین لایه‌ها دارید که دارای قابلیت تست پذیری قوی، نگهداری و پشتیبانی آسان و تفکیک پذیری قدرتمند بین اجزای آن می‌باشد. شکل زیر تعامل بین لایه‌ها و وظایف هر یک از آنها را نمایش می‌دهد.

مطالب
آشنایی با Fluent interfaces

تعریف مقدماتی fluent interface در ویکی پدیا به شرح زیر است: (+)

In software engineering, a fluent interface (as first coined by Eric Evans and Martin Fowler) is a way of implementing an object oriented API in a way that aims to provide for more readable code.

به صورت خلاصه هدف آن فراهم آوردن روشی است که بتوان متدها را زنجیر وار فراخوانی کرد و به این ترتیب خوانایی کد نوشته شده را بالا برد. پیاده سازی آن هم شامل دو نکته است:
الف) نوع متد تعریف شده باید مساوی با نام کلاس جاری باشد.
ب) در این حالت خروجی متد‌های ما کلمه کلیدی this خواهند بود.

برای مثال:
using System;

namespace FluentInt
{
public class FluentApiTest
{
private int _val;

public FluentApiTest Number(int val)
{
_val = val;
return this;
}

public FluentApiTest Abs()
{
_val = Math.Abs(_val);
return this;
}

public bool IsEqualTo(int val)
{
return val == _val;
}
}
}
مثالی هم از استفاده‌ی آن به صورت زیر می‌تواند باشد:
if (new FluentApiTest().Number(-10).Abs().IsEqualTo(10))
{
Console.WriteLine("Abs(-10)==10");
}
که در آن توانستیم تمام متدها را زنجیر وار و با خوانایی خوبی شبیه به نوشتن جملات انگلیسی در کنار هم قرار دهیم.
خوب! این مطلبی است که همه جا پیدا می‌کنید و مطلب جدیدی هم نیست. اما موردی را که سخت می‌شود یافت این است که طراحی کلاس فوق ایراد دارد. برای مثال شما می‌توانید ترکیب‌های زیر را هم تشکیل دهید و کار می‌کند؛ یا به عبارتی برنامه کامپایل می‌شود و این خوب نیست:
if(new FluentApiTest().Abs().Number(-10).IsEqualTo(10)) ...
if (new FluentApiTest().Abs().IsEqualTo(10)) ...
می‌شود در کدهای برنامه یک سری throw new exception را هم قرار داد که ... هی! اول باید اون رو فراخوانی کنی بعد این رو!
ولی ... این روش هم صحیح نیست. از ابتدای کار نباید بتوان متد بی‌ربطی را در طول این زنجیره مشاهده کرد. اگر قرار نیست استفاده گردد، نباید هم در intellisense ظاهر شود و پس از آن هم نباید قابل کامپایل باشد.

بنابراین صورت مساله به این ترتیب اصلاح می‌شود:
می‌خواهیم پس از نوشتن FluentApiTest و قرار دادن یک نقطه، در intellisense فقط Number ظاهر شود و نه هیچ متد دیگری. پس از ذکر متد Number فقط متد Abs یا مواردی شبیه به آن مانند Sqrt ظاهر شوند. پس از انتخاب مثلا Abs آنگاه متد IsEqualTo توسط Intellisense قابل دسترسی باشد. در روش اول فوق، به صورت دوستانه همه چیز در دسترس است و هر ترکیب قابل کامپایلی را می‌شود با متدها ساخت که این مورد نظر ما نیست.
اینبار پیاده سازی اولیه به شرح زیر تغییر خواهد کرد:
using System;

namespace FluentInt
{
public class FluentApiTest
{
public MathMethods<FluentApiTest> Number(int val)
{
return new MathMethods<FluentApiTest>(this, val);
}
}

public class MathMethods<TParent>
{
private int _val;
private readonly TParent _parent;

public MathMethods(TParent parent, int val)
{
_val = val;
_parent = parent;
}

public Restrictions<MathMethods<TParent>> Abs()
{
_val = Math.Abs(_val);
return new Restrictions<MathMethods<TParent>>(this, _val);
}
}

public class Restrictions<TParent>
{
private readonly int _val;
private readonly TParent _parent;

public Restrictions(TParent parent, int val)
{
_val = val;
_parent = parent;
}

public bool IsEqualTo(int val)
{
return _val == val;
}
}
}
در اینجا هم به همان کاربرد اولیه می‌رسیم:
if (new FluentApiTest().Number(-10).Abs().IsEqualTo(10))
{
Console.WriteLine("Abs(-10)==10");
}
با این تفاوت که intellisense هربار فقط یک متد مرتبط در طول زنجیره را نمایش می‌دهد و تمام متدها در همان ابتدای کار قابل انتخاب نیستند.
در پیاده سازی کلاس MathMethods از Generics استفاده شده به این جهت که بتوان نوع متد Number را بر همین اساس تعیین کرد تا متدهای کلاس MathMethods در Intellisense (یا به قولی در طول زنجیره مورد نظر) ظاهر شوند. کلاس Restrictions نیز به همین ترتیب معرفی شده است و از آن جهت تعریف نوع متد Abs استفاده کردیم. هر کلاس جدید در طول زنجیره، توسط سازنده خود به وهله‌ای از کلاس قبلی به همراه مقادیر پاس شده دسترسی خواهد داشت. به این ترتیب زنجیره‌ای را تشکیل داده‌ایم که سازمان یافته است و نمی‌توان در آن متدی را بی‌جهت پیش یا پس از دیگری صدا زد و همچنین دیگر نیازی به بررسی نحوه‌ی فراخوانی‌های یک مصرف کننده نیز نخواهد بود زیرا برنامه کامپایل نمی‌شود.
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت هشتم- تعریف سطوح دسترسی پیچیده
تعریف نقش‌ها، ساده‌ترین روش محدود کردن دسترسی به منابع است؛ برای نمونه مشخص می‌کنیم که کاربران دارای نقش PayingUser، امکان سفارش دادن نگارش قاب شده‌ی تصاویر را داشته باشند. اما می‌خواهیم منطق دسترسی به منابع مختلف را پیچیده‌تر کنیم. برای مثال می‌خواهیم بررسی کنیم اگر منبعی واقعا متعلق به کاربر جاری سیستم است، به آن دسترسی داشته باشد. برای مثال هرچند کاربر جاری دارای نقش PayingUser است، اما آیا باید اجازه‌ی ویرایش تصاویر تمام کاربران، برای او صادر شده باشد؟ برای پیاده سازی یک چنین موارد پیچیده‌ای که فراتر از مفهوم نقش‌ها هستند، ویژگی جدیدی به نام Authorization policies به ASP.NET Core اضافه شده‌است که آن‌را در این قسمت بر اساس امکانات IdentityServer 4 بررسی می‌کنیم.


مقایسه تعریف سطوح دسترسی «مبتنی بر نقش‌ها» با سطوح دسترسی «مبتنی بر سیاست‌های امنیتی»

- در سطوح دسترسی «مبتنی بر نقش‌ها»
یک‌سری نقش از پیش تعریف شده وجود دارند؛ مانند PayingUser و یا FreeUser که کاربر توسط هر نقش، به یکسری دسترسی‌های خاص نائل می‌شود. برای مثال PayingUser می‌تواند نگارش قاب شده‌ی تصاویر را سفارش دهد و یا تصویری را به سیستم اضافه کند.

- در سطوح دسترسی «مبتنی بر سیاست‌های امنیتی»
سطوح دسترسی بر اساس یک سری سیاست که بیانگر ترکیبی از منطق‌های دسترسی هستند، اعطاء می‌شوند. این منطق‌ها نیز از طریق ترکیب User Claims حاصل می‌شوند و می‌توانند منطق‌های پیچیده‌تری را به همراه داشته باشند. برای مثال اگر کاربری از کشور A است و نوع اشتراک او B است و اگر در بین یک بازه‌ی زمانی خاصی متولد شده باشد، می‌تواند به منبع خاصی دسترسی پیدا کند. به این ترتیب حتی می‌توان نیاز به ترکیب چندین نقش را با تعریف یک سیاست امنیتی جدید جایگزین کرد. به همین جهت نسبت به روش بکارگیری مستقیم کار با نقش‌ها ترجیح داده می‌شود.


جایگزین کردن بررسی سطوح دسترسی توسط نقش‌ها با روش بکارگیری سیاست‌های دسترسی

در ادامه می‌خواهیم بجای بکارگیری مستقیم نقش‌ها جهت محدود کردن دسترسی به قسمت‌های خاصی از برنامه‌ی کلاینت، تنها کاربرانی که از کشور خاصی وارد شده‌اند و نیز سطح اشتراک خاصی را دارند، بتوانند دسترسی‌های ویژه‌ای داشته باشند؛ چون برای مثال امکان ارسال مستقیم تصاویر قاب شده را به کشور دیگری نداریم.

تنظیم User Claims جدید در برنامه‌ی IDP
برای تنظیم این سیاست امنیتی جدید، ابتدا دو claim جدید subscriptionlevel و country را به خواص کاربران در کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs در سطح IDP اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static List<TestUser> GetUsers()
        {
            return new List<TestUser>
            {
                new TestUser
                {
                    Username = "User 1",
                    // ...

                    Claims = new List<Claim>
                    {
    // ...
                        new Claim("subscriptionlevel", "PayingUser"),
                        new Claim("country", "ir")
                    }
                },
                new TestUser
                {
                    Username = "User 2",
// ...

                    Claims = new List<Claim>
                    {
    // ...
                        new Claim("subscriptionlevel", "FreeUser"),
                        new Claim("country", "be")
                    }
                }
            };
        }
سپس باید تعاریف این claims جدید را به متد GetIdentityResources افزود تا به صورت scopeهای جدید از طرف کلاینت‌ها قابل درخواست باشند و چون این claimها استاندارد نیستند، برای تعریف آن‌ها از IdentityResource استفاده می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // identity-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<IdentityResource> GetIdentityResources()
        {
            return new List<IdentityResource>
            {
   // ...     
                new IdentityResource(
                    name: "country",
                    displayName: "The country you're living in",
                    claimTypes: new List<string> { "country" }),
                new IdentityResource(
                    name: "subscriptionlevel",
                    displayName: "Your subscription level",
                    claimTypes: new List<string> { "subscriptionlevel" })
            };
        }
همچنین باید مطمئن شد که کلاینت مدنظر ما قادر است این scopeهای تعریف شده را درخواست کند و IDP مجاز است تا آن‌ها را بازگشت دهد. برای این منظور آن‌ها را به لیست AllowedScopes تعریف کلاینت، اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
// ...
                    AllowedScopes =
                    {
    // ...
                        "country",
                        "subscriptionlevel"
                    }
// ...
                }
             };
        }
    }

استفاده‌ی از User Claims جدید در برنامه‌ی MVC Client
در ادامه به کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs برنامه‌ی MVC Client مراجعه کرده و دو scope جدیدی را که در سمت IDP تعریف کردیم، در اینجا در تنظیمات متد AddOpenIdConnect، درخواست می‌دهیم:
options.Scope.Add("subscriptionlevel");
options.Scope.Add("country");
به این ترتیب برنامه‌ی کلاینت می‌تواند دسترسی به این دو claim جدید را از طریق IDP، پیدا کند.
البته همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، اگر claim ای در لیست نگاشت‌های تنظیمات میان‌افزار OpenID Connect مایکروسافت نباشد، آن‌را در لیست this.User.Claims ظاهر نمی‌کند. به همین جهت همانند claim role که پیشتر MapUniqueJsonKey را برای آن تعریف کردیم، نیاز است برای این دو claim نیز نگاشت‌های لازم را به سیستم افزود:
options.ClaimActions.MapUniqueJsonKey(claimType: "role", jsonKey: "role");
options.ClaimActions.MapUniqueJsonKey(claimType: "subscriptionlevel", jsonKey: "subscriptionlevel");
options.ClaimActions.MapUniqueJsonKey(claimType: "country", jsonKey: "country");

ایجاد سیاست‌های دسترسی در برنامه‌ی MVC Client

برای تعریف یک سیاست دسترسی جدید در کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs برنامه‌ی MVC Client، به متد ConfigureServices آن مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthorization(options =>
            {
                options.AddPolicy(
                   name: "CanOrderFrame",
                   configurePolicy: policyBuilder =>
                    {
                        policyBuilder.RequireAuthenticatedUser();
                        policyBuilder.RequireClaim(claimType: "country", requiredValues: "ir");
                        policyBuilder.RequireClaim(claimType: "subscriptionlevel", requiredValues: "PayingUser");
                    });
            });
در اینجا نحوه‌ی تعریف یک Authorization Policy جدید را مشاهده می‌کنید. ابتدا یک نام برای آن تعریف می‌شود که در قسمت‌های دیگر برنامه جهت ارجاع به آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. سپس تنظیمات این سیاست دسترسی جدید را مشاهده می‌کنید که در آن نیاز است کاربر مدنظر حتما اعتبارسنجی شده باشد. از کشور ir بوده و همچنین سطح اشتراک او PayingUser باشد. در اینجا پارامتر requiredValues، یک آرایه را می‌پذیرد. بنابراین اگر برای مثال کشورهای دیگری نیز مدنظر هستند، می‌توان لیست آن‌ها را در اینجا اضافه کرد.
به علاوه policyBuilder شامل متد RequireRole نیز هست. به همین جهت است که این روش تعریف سطوح دسترسی، روش قدیمی مبتنی بر نقش‌ها را جایگزین کرده و در برگیرنده‌ی آن نیز می‌شود؛ چون در این سیستم، role نیز تنها یک claim است، مانند country و یا subscriptionlevel فوق.


بررسی نحوه‌ی استفاده‌ی از Authorization Policy تعریف شده و جایگزین کردن آن با روش بررسی نقش‌ها

تا کنون از روش بررسی سطوح دسترسی‌ها بر اساس نقش‌های کاربران در دو قسمت استفاده کرده‌ایم:
الف) اصلاح Views\Shared\_Layout.cshtml برای استفاده‌ی از Authorization Policy
در فایل Layout با بررسی نقش PayingUser، منوهای مرتبط با این نقش را فعال می‌کنیم:
@if(User.IsInRole("PayingUser"))
{
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="AddImage">Add an image</a></li>
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="OrderFrame">Order a framed picture</a></li>
}
برای جایگزین کردن آن جهت استفاده‌ی از سیاست دسترسی جدید CanOrderFrame، ابتدا نیاز است در این View به سرویس IAuthorizationService دسترسی پیدا کنیم که روش تزریق آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
@using Microsoft.AspNetCore.Authorization
@inject IAuthorizationService AuthorizationService
پس از آن، روش استفاده‌ی از این سرویس را در ذیل مشاهده می‌کنید:
@if (User.IsInRole("PayingUser"))
{
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="AddImage">Add an image</a></li>
}
@if ((await AuthorizationService.AuthorizeAsync(User, "CanOrderFrame")).Succeeded)
{
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="OrderFrame">Order a framed picture</a></li>
}
اکنون لینک منوی درخواست نگارش قاب شده‌ی یک تصویر، صرفا به کاربران تامین کننده‌ی سیاست دسترسی CanOrderFrame نمایش داده می‌شود.

ب) اصلاح کنترلر ImageGallery.MvcClient.WebApp\Controllers\GalleryController.cs برای استفاده‌ی از Authorization Policy
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        [Authorize(Policy = "CanOrderFrame")]
        public async Task<IActionResult> OrderFrame()
        {
در اینجا فیلتر Authorize امکان پذیرش نام یک Policy را نیز به همراه دارد.

اکنون برای آزمایش برنامه یکبار از آن خارج شده و سپس توسط اکانت User 1 که از نوع PayingUser در کشور ir است، به آن وارد شوید.
ابتدا به قسمت IdentityInformation آن وارد شوید. در اینجا لیست claims جدید را می‌توانید مشاهده کنید. همچنین لینک سفارش تصویر قاب شده نیز نمایان است و می‌توان به آدرس آن نیز وارد شد.


استفاده از سیاست‌های دسترسی در سطح برنامه‌ی Web API

در سمت برنامه‌ی Web API، در حال حاضر کاربران می‌توانند به متدهای Get ،Put و Delete ای که رکوردهای آن‌ها الزاما متعلق به آن‌ها نیست دسترسی داشته باشند. بنابراین نیاز است از ورود کاربران به متدهای تغییرات رکوردهایی که OwnerID آن‌ها با هویت کاربری آن‌ها تطابقی ندارد، جلوگیری کرد. در این حالت Authorization Policy تعریف شده نیاز دارد تا با سرویس کاربران و بانک اطلاعاتی کار کند. همچنین نیاز به دسترسی به اطلاعات مسیریابی جاری را برای دریافت ImageId دارد. پیاده سازی یک چنین سیاست دسترسی پیچیده‌ای توسط متدهای RequireClaim و RequireRole میسر نیست. خوشبختانه امکان بسط سیستم Authorization Policy با پیاده سازی یک IAuthorizationRequirement سفارشی وجود دارد. RequireClaim و RequireRole، جزو Authorization Requirementهای پیش‌فرض و توکار هستند. اما می‌توان نمونه‌های سفارشی آن‌ها را نیز پیاده سازی کرد:
using System;
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Authorization;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Filters;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace ImageGallery.WebApi.Services
{
    public class MustOwnImageRequirement : IAuthorizationRequirement
    {
    }

    public class MustOwnImageHandler : AuthorizationHandler<MustOwnImageRequirement>
    {
        private readonly IImagesService _imagesService;
        private readonly ILogger<MustOwnImageHandler> _logger;

        public MustOwnImageHandler(
            IImagesService imagesService,
            ILogger<MustOwnImageHandler> logger)
        {
            _imagesService = imagesService;
            _logger = logger;
        }

        protected override async Task HandleRequirementAsync(
            AuthorizationHandlerContext context, MustOwnImageRequirement requirement)
        {
            var filterContext = context.Resource as AuthorizationFilterContext;
            if (filterContext == null)
            {
                context.Fail();
                return;
            }

            var imageId = filterContext.RouteData.Values["id"].ToString();
            if (!Guid.TryParse(imageId, out Guid imageIdAsGuid))
            {
                _logger.LogError($"`{imageId}` is not a Guid.");
                context.Fail();
                return;
            }

            var subClaim = context.User.Claims.FirstOrDefault(c => c.Type == "sub");
            if (subClaim == null)
            {
                _logger.LogError($"User.Claims don't have the `sub` claim.");
                context.Fail();
                return;
            }

            var ownerId = subClaim.Value;
            if (!await _imagesService.IsImageOwnerAsync(imageIdAsGuid, ownerId))
            {
                _logger.LogError($"`{ownerId}` is not the owner of `{imageIdAsGuid}` image.");
                context.Fail();
                return;
            }

            // all checks out
            context.Succeed(requirement);
        }
    }
}
در پروژه‌ی ImageGallery.WebApi.Services ابتدا یک Authorization Requirement و سپس پیاده سازی کننده‌ی آن که Authorization Handler نام دارد را تعریف کرده‌ایم. این پروژه نیاز به وابستگی‌های ذیل را دارد تا کامپایل شود.
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore" Version="2.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Authorization" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc.Abstractions" Version="2.1.1.0" />
  </ItemGroup>
</Project>

پیاده سازی سیاست‌های پویای دسترسی شامل مراحل ذیل است:
1- تعریف یک نیازمندی دسترسی جدید
public class MustOwnImageRequirement : IAuthorizationRequirement
{
}
ابتدا نیاز است یک نیازمندی دسترسی جدید را با پیاده سازی اینترفیس IAuthorizationRequirement ارائه دهیم. این نیازمندی، خالی است و صرفا به عنوان نشانه‌ای جهت یافت AuthorizationHandler استفاده کننده‌ی از آن استفاده می‌شود. در اینجا در صورت نیاز می‌توان یک سری خاصیت اضافه را تعریف کرد تا آن‌ها را به صورت پارامترهایی ثابت به AuthorizationHandler ارسال کند.

2- پیاده سازی یک AuthorizationHandler استفاده کننده‌ی از نیازمندی دسترسی تعریف شده
که کدهای کامل آن‌را در کلاس MustOwnImageHandler مشاهده می‌کنید. کار آن با ارث بری از AuthorizationHandler شروع شده و آرگومان جنریک آن، همان نیازمندی است که پیشتر تعریف کردیم. از این آرگومان جنریک جهت یافتن خودکار AuthorizationHandler متناظر با آن توسط ASP.NET Core استفاده می‌شود. بنابراین در اینجا MustOwnImageRequirement تهیه شده صرفا کارکرد علامتگذاری را دارد.
در کلاس تهیه شده باید متد HandleRequirementAsync آن‌را بازنویسی کرد و اگر در این بین، منطق سفارشی ما context.Succeed را فراخوانی کند، به معنای برآورده شدن سیاست دسترسی بوده و کاربر جاری می‌تواند به منبع درخواستی بلافاصله دسترسی یابد و اگر context.Fail فراخوانی شود، در همینجا دسترسی کاربر قطع شده و HTTP status code مساوی 401 (عدم دسترسی) را دریافت می‌کند.
در این پیاده سازی از filterContext.RouteData برای یافتن Id تصویر مورد نظر استفاده شده‌است. همچنین Id شخص جاری نیز از sub claim موجود استخراج گردیده‌است. اکنون این اطلاعات را به سرویس تصاویر ارسال می‌کنیم تا توسط متد IsImageOwnerAsync آن مشخص شود که آیا کاربر جاری سیستم، همان کاربری است که تصویر را در بانک اطلاعاتی ثبت کرده‌است؟ اگر بله، با فراخوانی context.Succeed به سیستم Authorization اعلام خواهیم کرد که این سیاست دسترسی و نیازمندی مرتبط با آن با موفقیت پشت سر گذاشته شده‌است.

3- معرفی سیاست دسترسی پویای تهیه شده به سیستم
معرفی سیاست کاری پویا و سفارشی تهیه شده، شامل دو مرحله‌ی زیر است:
مراجعه‌ی به کلاس ImageGallery.WebApi.WebApp\Startup.cs و افزودن نیازمندی آن:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthorization(authorizationOptions =>
            {
                authorizationOptions.AddPolicy(
                   name: "MustOwnImage",
                   configurePolicy: policyBuilder =>
                    {
                        policyBuilder.RequireAuthenticatedUser();
                        policyBuilder.AddRequirements(new MustOwnImageRequirement());
                    });
            });
            services.AddScoped<IAuthorizationHandler, MustOwnImageHandler>();
ابتدا باید MustOwnImageHandler تهیه شده را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کنیم.
سپس یک Policy جدید را با نام دلخواه MustOwnImage تعریف کرده و نیازمندی علامتگذار خود را به عنوان یک policy.Requirements جدید، اضافه می‌کنیم. همانطور که ملاحظه می‌کنید یک وهله‌ی جدید از MustOwnImageRequirement در اینجا ثبت شده‌است. همین وهله به متد HandleRequirementAsync نیز ارسال می‌شود. بنابراین اگر نیاز به ارسال پارامترهای بیشتری به این متد وجود داشت، می‌توان خواص مرتبطی را به کلاس MustOwnImageRequirement نیز اضافه کرد.
همانطور که مشخص است، در اینجا یک نیازمندی را می‌توان ثبت کرد و نه Handler آن‌را. این Handler از سیستم تزریق وابستگی‌ها بر اساس آرگومان جنریک AuthorizationHandler پیاده سازی شده، به صورت خودکار یافت شده و اجرا می‌شود (بنابراین اگر Handler شما اجرا نشد، مطمئن شوید که حتما آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کرده‌اید).

پس از آن هر کنترلر یا اکشن متدی که از این سیاست دسترسی پویای تهیه شده استفاده کند:
[Authorize(Policy ="MustOwnImage")]
به صورت خودکار توسط MustOwnImageHandler مدیریت می‌شود.


اعمال سیاست دسترسی پویای تعریف شده به Web API

پس از تعریف سیاست دسترسی MustOwnImage که پویا عمل می‌کند، اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن در کنترلر ImageGallery.WebApi.WebApp\Controllers\ImagesController.cs است:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpGet("{id}", Name = "GetImage")]
        [Authorize("MustOwnImage")]
        public async Task<IActionResult> GetImage(Guid id)
        {
        }

        [HttpDelete("{id}")]
        [Authorize("MustOwnImage")]
        public async Task<IActionResult> DeleteImage(Guid id)
        {
        }

        [HttpPut("{id}")]
        [Authorize("MustOwnImage")]
        public async Task<IActionResult> UpdateImage(Guid id, [FromBody] ImageForUpdateModel imageForUpdate)
        {
        }
    }
}
در اینجا در سه قسمت GetImage ،DeleteImage و UpdateImage با اعمال سیاست دسترسی پویای MustOwnImage، اگر کاربر جاری همان Owner تصویر درخواستی نباشد، دسترسی او به اجرای کدهای داخل این اکشن متدها به صورت خودکار بسته خواهد شد.




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت چهارم

در این قسمت یک مثال ساده از insert ، load و delete را بر اساس اطلاعات قسمت‌های قبل با هم مرور خواهیم کرد. برای سادگی کار از یک برنامه Console استفاده خواهد شد (هر چند مرسوم شده است که برای نوشتن آزمایشات از آزمون‌های واحد بجای این نوع پروژه‌ها استفاده شود). همچنین فرض هم بر این است که database schema برنامه را مطابق قسمت قبل در اس کیوال سرور ایجاد کرده اید (نکته آخر بحث قسمت سوم).

یک پروژه جدید از نوع کنسول را به solution برنامه (همان NHSample1 که در قسمت‌های قبل ایجاد شد)، اضافه نمائید.
سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه کنید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHSample1.dll : در قسمت‌های قبل تعاریف موجودیت‌ها و نگاشت‌ آن‌ها را در این پروژه class library ایجاد کرده بودیم و اکنون قصد استفاده از آن را داریم.

اگر دیتابیس قسمت قبل را هنوز ایجاد نکرده‌اید، کلاس CDb را به برنامه افزوده و سپس متد CreateDb آن‌را به برنامه اضافه نمائید.

using FluentNHibernate;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHSample1.Mappings;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CDb
{
public static void CreateDb(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = Fluently.Configure().Database(dbType);

PersistenceModel pm = new PersistenceModel();
pm.AddMappingsFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly);
var sessionSource = new SessionSource(
cfg.BuildConfiguration().Properties,
pm);

var session = sessionSource.CreateSession();
sessionSource.BuildSchema(session, true);
}
}
}
اکنون برای ایجاد دیتابیس اس کیوال سرور بر اساس نگاشت‌های قسمت قبل، تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنیم:

CDb.CreateDb(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql());

تمامی جداول و ارتباطات مرتبط در دیتابیسی که در کانکشن استرینگ فوق ذکر شده است، ایجاد خواهد شد.

در ادامه یک کلاس جدید به نام Config را به برنامه کنسول ایجاد شده اضافه کنید:

using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample1.Mappings;

namespace ConsoleTestApplication
{
class Config
{
public static ISessionFactory CreateSessionFactory(IPersistenceConfigurer dbType)
{
return
Fluently.Configure().Database(dbType
).Mappings(m => m.FluentMappings.AddFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly))
.BuildSessionFactory();
}
}
}
اگر بحث را دنبال کرده باشید، این کلاس را پیشتر در کلاس FixtureBase آزمون واحد خود، به نحوی دیگر دیده بودیم. برای کار با NHibernate‌ نیاز به یک سشن مپ شده به موجودیت‌های برنامه می‌باشد که توسط متد CreateSessionFactory کلاس فوق ایجاد خواهد شد. این متد را به این جهت استاتیک تعریف کرده‌ایم که هیچ نوع وابستگی به کلاس جاری خود ندارد. در آن نوع دیتابیس مورد استفاده ( برای مثال اس کیوال سرور 2008 یا هر مورد دیگری که مایل بودید)، به همراه اسمبلی حاوی اطلاعات نگاشت‌های برنامه معرفی شده‌اند.

اکنون سورس کامل مثال برنامه را در نظر بگیرید:

کلاس CDbOperations جهت اعمال ثبت و حذف اطلاعات:

using System;
using NHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CDbOperations
{
ISessionFactory _factory;

public CDbOperations(ISessionFactory factory)
{
_factory = factory;
}

public int AddNewCustomer()
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
Customer vahid = new Customer()
{
FirstName = "Vahid",
LastName = "Nasiri",
AddressLine1 = "Addr1",
AddressLine2 = "Addr2",
PostalCode = "1234",
City = "Tehran",
CountryCode = "IR"
};

Console.WriteLine("Saving a customer...");

session.Save(vahid);
session.Flush();//چندین عملیات با هم و بعد

transaction.Commit();

return vahid.Id;
}
}
}

public void DeleteCustomer(int id)
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
Customer customer = session.Load<Customer>(id);
Console.WriteLine("Id:{0}, Name: {1}", customer.Id, customer.FirstName);

Console.WriteLine("Deleting a customer...");
session.Delete(customer);

session.Flush();//چندین عملیات با هم و بعد

transaction.Commit();
}
}
}
}
}
و سپس استفاده از آن در برنامه

using System;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//CDb.CreateDb(SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql());
//return;

//todo: Read ConnectionString from app.config or web.config
using (ISessionFactory session = Config.CreateSessionFactory(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql()
))
{
CDbOperations db = new CDbOperations(session);
int id = db.AddNewCustomer();
Console.WriteLine("Loading a customer and delete it...");
db.DeleteCustomer(id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
توضیحات:
نیاز است تا ISessionFactory را برای ساخت سشن‌های دسترسی به دیتابیس ذکر شده در تنظمیات آن جهت استفاده در تمام تردهای برنامه، ایجاد نمائیم. لازم به ذکر است که تا قبل از فراخوانی BuildSessionFactory این تنظیمات باید معرفی شده باشند و پس از آن دیگر اثری نخواهند داشت.
ایجاد شیء ISessionFactory هزینه بر است و گاهی بر اساس تعداد کلاس‌هایی که باید مپ شوند، ممکن است تا چند ثانیه به طول انجامد. به همین جهت نیاز است تا یکبار ایجاد شده و بارها مورد استفاده قرار گیرد. در برنامه به کرات از using استفاده شده تا اشیاء IDisposable را به صورت خودکار و حتمی، معدوم نماید.

بررسی متد AddNewCustomer :
در ابتدا یک سشن را از ISessionFactory موجود درخواست می‌کنیم. سپس یکی از بهترین تمرین‌های کاری جهت کار با دیتابیس‌ها ایجاد یک تراکنش جدید است تا اگر در حین اجرای کوئری‌ها مشکلی در سیستم، سخت افزار و غیره پدید آمد، دیتابیسی ناهماهنگ حاصل نشود. زمانیکه از تراکنش استفاده شود، تا هنگامیکه دستور transaction.Commit آن با موفقیت به پایان نرسیده باشد، اطلاعاتی در دیتابیس تغییر نخواهد کرد و از این لحاظ استفاده از تراکنش‌ها جزو الزامات یک برنامه اصولی است.
در ادامه یک وهله از شیء Customer را ایجاد کرده و آن‌را مقدار دهی می‌کنیم (این شیء در قسمت‌های قبل ایجاد گردید). سپس با استفاده از session.Save دستور ثبت را صادر کرده، اما تا زمانیکه transaction.Commit فراخوانی و به پایان نرسیده باشد، اطلاعاتی در دیتابیس ثبت نخواهد شد.
نیازی به ذکر سطر فلاش در این مثال نبود و NHibernate اینکار را به صورت خودکار انجام می‌دهد و فقط از این جهت عنوان گردید که اگر چندین عملیات را با هم معرفی کردید، استفاده از session.Flush سبب خواهد شد که رفت و برگشت‌ها به دیتابیس حداقل شود و فقط یکبار صورت گیرد.
در پایان این متد، Id ثبت شده در دیتابیس بازگشت داده می‌شود.

چون در متد CreateSessionFactory ، متد ShowSql را نیز ذکر کرده بودیم، هنگام اجرای برنامه، عبارات SQL ایی که در پشت صحنه توسط NHibernate تولید می‌شوند را نیز می‌توان مشاهده نمود:



بررسی متد DeleteCustomer :
ایجاد سشن و آغاز تراکنش آن همانند متد AddNewCustomer است. سپس در این سشن، یک شیء از نوع Customer با Id ایی مشخص load‌ خواهد گردید. برای نمونه، نام این مشتری نیز در کنسول نمایش داده می‌شود. سپس این شیء مشخص و بارگذاری شده را به متد session.Delete ارسال کرده و پس از فراخوانی transaction.Commit ، این مشتری از دیتابیس حذف می‌شود.

برای نمونه خروجی SQL پشت صحنه این عملیات که توسط NHibernate مدیریت می‌شود، به صورت زیر است:

Saving a customer...
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key with (updlock, rowlock)
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 17, @p1 = 16
NHibernate: INSERT INTO [Customer] (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 16016
Loading a customer and delete it...
NHibernate: SELECT customer0_.Id as Id2_0_, customer0_.FirstName as FirstName2_0_, customer0_.LastName as LastName2_0_, customer0_.AddressLine1 as AddressL4_2_0_, customer0_.AddressLine2 as AddressL5_2_0_, customer0_.PostalCode as PostalCode2_0_, customer0_.City as City2_0_, customer0_.CountryCode as CountryC8_2_0_ FROM [Customer] customer0_ WHERE customer0_.Id=@p0;@p0 = 16016
Id:16016, Name: Vahid
Deleting a customer...
NHibernate: DELETE FROM [Customer] WHERE Id = @p0;@p0 = 16016
Press a key...
استفاده از دیتابیس SQLite بجای SQL Server در مثال فوق:

فرض کنید از هفته آینده قرار شده است که نسخه سبک و تک کاربره‌ای از برنامه ما تهیه شود. بدیهی است SQL server برای این منظور انتخاب مناسبی نیست (هزینه بالا برای یک مشتری، مشکلات نصب، مشکلات نگهداری و امثال آن برای یک کاربر نهایی و نه یک سازمان بزرگ که حتما ادمینی برای این مسایل در نظر گرفته می‌شود).
اکنون چه باید کرد؟ باید برنامه را از صفر بازنویسی کرد یا قسمت دسترسی به داده‌های آن‌را کلا مورد باز بینی قرار داد؟ اگر برنامه اسپاگتی ما اصلا لایه دسترسی به داده‌ها را نداشت چه؟! همه جای برنامه پر است از SqlCommand و Open و Close ! و عملا استفاده از یک دیتابیس دیگر یعنی باز نویسی کل برنامه.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، زمانیکه با NHibernate کار شود، مدیریت لایه دسترسی به داده‌ها به این فریم ورک محول می‌شود و اکنون برای استفاده از دیتابیس SQLite تنها باید تغییرات زیر صورت گیرد:
ابتدا ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SQLite.dll اضافه نمائید (تمام این اسمبلی‌های ذکر شده به همراه مجموعه FluentNHibernate ارائه می‌شوند). سپس:
الف) ایجاد یک دیتابیس خام بر اساس کلاس‌های domain و mapping تعریف شده در قسمت‌های قبل به صورت خودکار

CDb.CreateDb(SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql());
ب) تغییر آرگومان متد CreateSessionFactory

//todo: Read ConnectionString from app.config or web.config
using (ISessionFactory session = Config.CreateSessionFactory(
SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql()
))
{
...

نمایی از دیتابیس SQLite تشکیل شده پس از اجرای متد قسمت الف ، در برنامه Lita :




دریافت سورس برنامه تا این قسمت

نکته:
در سه قسمت قبل، تمام خواص پابلیک کلاس‌های پوشه domain را به صورت معمولی و متداول معرفی کردیم. اگر نیاز به lazy loading در برنامه وجود داشت، باید تمامی کلاس‌ها را ویرایش کرده و واژه کلیدی virtual را به کلیه خواص پابلیک آن‌ها اضافه کرد. علت هم این است که برای عملیات lazy loading ، فریم ورک NHibernate باید یک سری پروکسی را به صورت خودکار جهت کلاس‌های برنامه ایجاد نماید و برای این امر نیاز است تا بتواند این خواص را تحریف (override) کند. به همین جهت باید آن‌ها را به صورت virtual تعریف کرد. همچنین تمام سطرهای Not.LazyLoad نیز باید حذف شوند.

ادامه دارد ...