نظرات مطالب
پیاده سازی UnitOfWork به وسیله MEF
در مورد سوال اول که چرا CategoryMap رو به متد AddFromAssembly پاس دادم.
متد AddFromAssembly نیاز به یک Assembly دارد تا بتونه تمام کلاس هایی رو که از کلاس EntityTypeConfiguration ارث برده اند رو پیدا کنه و اونها رو به صورت خودکار به ModelBuilder اضافه کنه. به همین دلیل من Assembly کلاس CategoryMap رو به اون پاس دادم. دقت کنید که اگر من n تا کلاس Map دیگه هم توی این ClassLibrary داشتم باز توسط همین دستور این کار به صورت خودکار انجام می‌شد. (پیشنهاد می‌کنم تست کنید)
نکته: این متد برگرفته شده از متد AddFromAssembly در NHibernate Session Configuration   است.
البته بهتر است که یک کلاس پایه برای این کار بسازید و اون کلاس رو به AddFromAssembly پاس بدید.

در مورد سوال دوست عزیز مبنی بر اینکه متد Save رو در خود توابع Repository قرار دادم.
اگر به کد‌های نوشته شده دقت کنید من اصلا مفهومی به نام Repository رو پیاده سازی نکردم. به این دلیل که خود DbContext ترکیبی از Repository Pattern , UnitOfWork است. متد SaveChange صدا زده شده همان متد SaveChange در DbContext است.
فرض کنید من یک کلاس Business دیگر به صورت زیر داشتم.

public class MyBusiness : BusinessBase<Entity.MyEntity>
    {
        [ImportingConstructor]
        public MyBusiness  ( [Import( typeof( IUnitOfWork ) )] IUnitOfWork unitOfWork )
            : base( unitOfWork )
        {
        }
        public void Add(Entity.MyEntity entity)
        {
            UnitOfWork.Set<MyEntity>().Add(entity);
        }
    }
حالا کد کلاس Business Category به صورت زیر تغییر می‌کنه.
public class Category : BusinessBase<Entity.Category>
    {      
        [ImportingConstructor]
        public Category( [Import( typeof( IUnitOfWork ) )] IUnitOfWork unitOfWork )
            : base( unitOfWork )
        {
        }

        public override void Add( Entity.Category entity )
        {
            new MyBusiness().Add( new Entity.MyEntity() );
            UnitOfWork.Set<Entity.Category>().Add( entity );
            UnitOfWork.SaveChanges();
        }
    }
همان طور که می‌بینید فقط یک بار متد SaveChange فراخوانی شده است. Virtual کردن متد BusinessBase دقیقا به همین دلیل است.

مطالب
ایجاد ایندکس منحصربفرد در EF Code first
در EF Code first برای ایجاد UNIQUE INDEX ویژگی یا تنظیمات Fluent API خاصی درنظر گرفته نشده است و می‌توان از همان روش‌های متداول اجرای مستقیم کوئری SQL بر روی بانک اطلاعاتی جهت ایجاد UNIQUE INDEX‌ها کمک گرفت:
public static void CreateUniqueIndex(this DbContext context, string tableName, string fieldName)
{
      context.Database.ExecuteSqlCommand("CREATE UNIQUE INDEX [IX_Unique_" + tableName 
+ "_" + fieldName + "] ON [" + tableName + "]([" + fieldName + "] ASC);");
}
و این کل کاری است که باید در متد Seed کلاس مشتق شده از DbMigrationsConfiguration انجام شود. مثلا:
public class MyDbMigrationsConfiguration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
{
        public BlogDbMigrationsConfiguration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            CreateUniqueIndex(context, "table1", "field1");
            base.Seed(context);
        }
}
روش فوق کار می‌کند اما آنچنان مناسب نیست؛ چون به صورت strongly typed تعریف نشده است و اگر نام جداول یا فیلدها را بعدها تغییر دادیم، به مشکل برخواهیم خورد و کامپایلر خطایی را صادر نخواهد کرد؛ چون table1 و field1 در اینجا به صورت رشته تعریف شده‌اند.
برای حل این مشکل و تبدیل کدهای فوق به کدهایی Refactoring friendly، نیاز است نام جدول به صورت خودکار از DbContext دریافت شود. همچنین نام خاصیت یا فیلد نیز به صورت strongly typed قابل تعریف باشد.
کدهای کامل نمونه بهبود یافته را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Objects;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Text.RegularExpressions;

namespace General
{
    public static class ContextExtensions
    {
        public static string GetTableName<T>(this DbContext context) where T : class
        {
            ObjectContext objectContext = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext;
            return objectContext.GetTableName<T>();
        }

        public static string GetTableName<T>(this ObjectContext context) where T : class
        {
            var sql = context.CreateObjectSet<T>().ToTraceString();
            var regex = new Regex("FROM (?<table>.*) AS");
            var match = regex.Match(sql);
            string table = match.Groups["table"].Value;
            return table
                    .Replace("`", string.Empty)
                    .Replace("[", string.Empty)
                    .Replace("]", string.Empty)
                    .Replace("dbo.", string.Empty)
                    .Trim();
        }

        private static bool hasUniqueIndex(this DbContext context, string tableName, string indexName)
        {
            var sql = "SELECT count(*) FROM INFORMATION_SCHEMA.TABLE_CONSTRAINTS where table_name = '" 
                      + tableName + "' and CONSTRAINT_NAME = '" + indexName + "'";
            var result = context.Database.SqlQuery<int>(sql).FirstOrDefault();
            return result > 0;
        }

        private static void createUniqueIndex(this DbContext context, string tableName, string fieldName)
        {
            var indexName = "IX_Unique_" + tableName + "_" + fieldName;
            if (hasUniqueIndex(context, tableName, indexName))
                return;

            var sql = "ALTER TABLE [" + tableName + "] ADD CONSTRAINT [" + indexName + "] UNIQUE ([" + fieldName + "])";
            context.Database.ExecuteSqlCommand(sql);
        }

        public static void CreateUniqueIndex<TEntity>(this DbContext context, Expression<Func<TEntity, object>> fieldName) where TEntity : class
        {
            var field = ((MemberExpression)fieldName.Body).Member.Name;
            createUniqueIndex(context, context.GetTableName<TEntity>(), field);
        }
    }
}

توضیحات
متد GetTableName ، به کمک SQL تولیدی حین تعریف جدول متناظر با کلاس جاری، نام جدول را با استفاده از عبارات باقاعده جدا کرده و باز می‌گرداند. به این ترتیب به دقیق‌ترین نامی که واقعا جهت تولید جدول مورد استفاده قرار گرفته است خواهیم رسید.
در مرحله بعد آن، همان متد createUniqueIndex ابتدای بحث را ملاحظه می‌کنید. در اینجا جهت حفظ سازگاری بین SQL Server کامل و SQL CE از UNIQUE CONSTRAINT استفاده شده است که همان کار ایجاد ایندکس منحصربفرد را نیز انجام می‌دهد. به علاوه مزیت دیگر آن امکان دسترسی به تعاریف قید اضافه شده توسط view ایی به نام INFORMATION_SCHEMA.TABLE_CONSTRAINTS است که در نگارش‌های مختلف SQL Server به یک نحو تعریف گردیده و قابل دسترسی است. از این view در متد hasUniqueIndex جهت بررسی تکراری نبودن UNIQUE CONSTRAINT در حال تعریف، استفاده می‌شود. اگر این قید پیشتر تعریف شده باشد، دیگر سعی در تعریف مجدد آن نخواهد شد.
متد CreateUniqueIndex تعریف شده در انتهای کلاس فوق، امکان دریافت نام خاصیتی از TEntity را به صورت strongly typed میسر می‌سازد.
اینبار برای تعریف یک قید و یا ایندکس منحصربفرد بر روی خاصیتی مشخص در متد Seed، تنها کافی است بنویسیم:
context.CreateUniqueIndex<User>(x=>x.Name);
در اینجا دیگر از رشته‌ها خبری نبوده و حاصل نهایی Refactoring friendly است. به علاوه نام جدول را نیز به صورت خودکار از context استخراج می‌کند.
 
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 1 - NET Core. چیست؟
NET Core. چیست؟

برای اغلب توسعه دهنده‌های دات نت (برنامه‌های وب و دسکتاپ) تنها یک دات نت فریم ورک شناخته شده وجود دارد: The `Full` .NET Framework
که تنها بر روی ویندوز قابل اجرا است و آخرین نگارش پایدار آن در زمان نگارش این مطلب، 4.6.1 است. این فریم ورک بزرگ، از اجزایی تشکیل شده‌است که در تصویر ذیل قابل مشاهده‌اند:


مهم‌ترین قسمت‌های این فریم ورک «بزرگ» شامل مواردی مانند CLR که کار تبدیل کدهای IL را به کدهای ماشین انجام می‌دهد، BCL که کلاس‌های پایه‌ای را جهت کار با  IO، Text و غیره، فراهم می‌کنند، هستند؛ به علاوه کتابخانه‌هایی مانند Windows Forms، WPF و ASP.NET که برفراز BCL و CLR کار می‌کنند.
هرچند تعدادی از توسعه دهنده‌های دات نت تنها با Full framework کار می‌کنند، اما در طی سال‌های اخیر انشعابات بسیار دیگری از آن به وجود آمده‌اند؛ مانند دات نت‌های ویژه‌ی ویندوزهای 8 و Universal Windows Platform، دات نت مخصوص ویندوز فون 8 و ویندوز فون مبتنی بر پلتفرم سیلورلایت، به علاوه دات نت پلتفرم زامارین برای توسعه‌ی برنامه‌های iOS و Android نیز هم اکنون وجود دارند (البته در اینجا Mono، دات نت میکرو و غیره را هم باید ذکر کرد). این فریم ورک‌ها و انشعابات، به همراه پیاده سازی یک سری موارد مشترک و مواردی کاملا اختصاصی هستند که به سایر پلتفرم‌های دیگر قابل انتقال نیستند.

با زیاد شدن تعداد انشعابات دات نت «بزرگ»، نوشتن کدی که قابل اجرای بر روی تمام پلتفرم‌های یاد شده باشد، مشکل شد. اینجا بود که مفهومی را به نام PCL یا Portable class libraries معرفی کردند:


هدف از PCLها، ساده سازی کامپایل و به اشتراک گذاری کد بین پلتفرم‌های مختلف بود و پشتیبانی قابل توجهی هم از آن در VS.NET وجود دارد. هرچند این روش نسبتا موفق بود اما مشکلاتی را هم به همراه داشت. برای مثال با ارائه‌ی یک انشعاب و پلتفرم دیگری از دات نت «بزرگ»، کتابخانه‌ی PCL موجود، باید برای این انشعاب جدید مجددا کامپایل شود. به علاوه در اینجا تنها محدود به انتخاب امکانات مشترک بین پلتفرم‌های مختلف هستید.

برای رفع این مشکلات در پایان سال 2014، یک «دات نت فریم ورک جدید» به نام NET Core. معرفی شد که سورس باز است و همچنین چندسکویی (از ویندوز، لینوکس و OSX پشتیبانی می‌کند).


هرچند پیشتر Windows Store و ASP.NET Core app به صورت پلتفرم‌هایی مجزا ارائه شده بودند، اما اکنون از یک BCL مشترک به نام CoreFX استفاده می‌کنند و نحوه‌ی توزیع آن‌ها صرفا از طریق نیوگت است. به عبارتی اینبار بجای دریافت یک فریم ورک «بزرگ»، تنها اجزایی را دریافت می‌کنید که از طریق نیوگت سفارش داده‌اید.
به این ترتیب نه تنها کار توزیع برنامه‌های مبتنی بر NET Core. با سهولت بیشتری انجام خواهد شد، بلکه به روز رسانی اجزای یک برنامه، تاثیری بر روی سایر برنامه‌ها نخواهد داشت و مشکلات جانبی را به وجود نمی‌آورد. به علاوه دیگر نیازی نیست تا منتظر یک نگارش «بزرگ» دیگر باشید تا بتوانید آخرین به روز رسانی‌ها را دریافت کنید. اینبار به روز رسانی بسته‌های نیوگت برنامه معادل هستند با به روز رسانی کل فریم ورک در نگارش‌های قبلی «بزرگ» آن. در اینجا حتی CoreCLR و NET Native runtime. که مربوط به Windows runtime است هم از طریق نیوگت به روز رسانی می‌شود.

البته NET Core. انتهای مسیر نیست و هم اکنون NETStandard نیز جهت رفع مشکلات کامپایل مجدد PCLها در حال توسعه است و پس از ارائه‌ی آن، PCLها منسوخ شده درنظر گرفته می‌شوند. در این حالت با انتخاب target platform ایی به نام NETStandard (بجای مثلا انتخاب دات نت 4.5 و ویندوز فون 8)، اینبار دات نت 4.5 و ویندوز فون 8 و تمام پلتفرم‌های دیگر، به صورت یکجا انتخاب می‌شوند و اگر پلتفرم جدیدی برای مثال از NETStandard نگارش 1.1 پشتیبانی کند، به این معنا است که کتابخانه‌ی شما هم اکنون با آن سازگار است و دیگر نیازی به کامپایل مجدد آن نخواهد بود.
به علاوه هر برنامه‌ای که بر اساس NETStandard تهیه شود، قابلیت اجرای بر روی NET Core. را نیز خواهد داشت. به عبارتی برنامه‌های NETStandard همان برنامه‌های مبتنی بر NET Core. هستند.


ASP.NET Core چیست؟

در زمان نگارش این مطلب، دو گزینه‌ی برنامه‌های وب ASP.NET Core 1.0 و همچنین Windows Store apps (مبتنی بر NET Native Runtime.) قابلیت استفاده‌ی از این پلتفرم جدید NET Core. دارند.
ASP.NET Core 1.0، که پیشتر با نام ASP.NET 5 معرفی شده بود، بازنویسی کامل ASP.NET است که با ایده‌ی کاملا ماژولار بودن، تهیه شده‌است و از طریق آن، قابلیت به روز رسانی منظم و توزیع آسان از طریق نیوگت، میسر خواهد شد. به علاوه در آن، بسیاری از الگوهای برنامه نویسی شیء‌گرا مانند تزریق وابستگی‌ها، به صورت توکار و از ابتدا پشتیبانی می‌شوند.
ASP.NET Core 1.0 از WebForms ، VB ، WebPages و SignalR پشتیبانی نمی‌کند. البته در این بین عدم پشتیبانی از «وب فرم‌ها» قطعی است؛ اما افزودن سه مورد دیگر یاد شده، جزو لیست کارهای پس از ارائه‌ی نگارش 1 این فریم ورک قرار دارند و به زودی ارائه خواهند شد.


اکنون وضعیت  ASP.NET MVC 5 و ASP.NET Web API 2 چگونه است؟

ASP.NET Core 1.0 مدل برنامه نویسی ASP.NET MVC و Web API را به صورت یکپارچه ارائه می‌دهد و دیگر خبری از ارائه‌ی مجزای این‌ها نخواهد بود و دقیقا بر مبنای مفاهیم برنامه نویسی این دو بنا شده‌است. به صورت خلاصه MVC + Web API + Web Pages = Core MVC 1.0
پیشتر فضای نام System.Web.MVC مخصوص ASP.NET MVC بود و فضای نام مجزای دیگری به نام System.Web.Http مخصوص ASP.NET Web API. اما اکنون تنها یک فضای نام مشترک و یکپارچه به نام Microsoft.AspNet.Mvc هر دوی این‌ها را پوشش می‌دهد.

در این نگارش جدید وابستگی از system.web مبتنی بر IIS حذف شده‌است و با استفاده از هاست جدید چندسکویی به نام Kesterl، به سرعتی 5 برابر سرعت NodeJS دست یافته‌اند.


آخرین تاریخ به روز رسانی ASP.NET MVC 5.x دوشنبه، 20 بهمن 1393 است (با ارائه نگارش 5.2.3 که آخرین نگارش رسمی و پایدار آن است) و آخرین تاریخ به روز رسانی ASP.NET Web API 2.x نیز همان روز است.
هرچند مایکروسافت عادت به اعلام رسمی پایان پشتیبانی از بسیاری از محصولات خود را ندارد اما تمام فناوری‌های «قدیمی» خودش را بر روی CodePlex نگهداری می‌کند و تمام فناوری‌های «جدید» را به GitHub منتقل کرده‌است. بنابراین اگر در مورد فناوری خاصی به Codeplex رسیدید، یعنی «دیگر ادامه‌ی رسمی نخواهد یافت» و حداکثر در حد رفع یک سری باگ‌ها و مشکلات گزارش شده باقی می‌مانند.
مثال 1: هم اکنون نگارش دوم ASP.NET Identity را بر روی Codeplex می‌توانید مشاهده کنید. نگارش سوم آن به GitHub منتقل شد‌ه‌است که این نگارش صرفا با ASP.NET Core 1.0 سازگار است. در مورد ASP.NET MVC و Web API نیز چنین حالتی رخ داده‌است. نگارش‌های 5 و 2 آن‌ها بر روی Codeplex موجود هستند و نگارش ششم که به ASP.NET Core 1.0 تغییر نام یافت و ترکیبی است از MVC و Web API، در GitHub توسعه می‌یابد.
مثال 2: WCF به علت پیچیدگی بیش از حد و مدرن نبودن طراحی آن، رقابت را به ASP.NET Web API 2.x واگذار کرد و مدل برنامه نویسی ASP.NET Web API 2.x نیز هم اکنون جزئی از ASP.NET Core 1.0 است. بنابراین اگر قصد ایجاد پروژه‌ی جدیدی را بر این مبنا دارید، بهتر است با APS.NET Core 1.0 کار را شروع کنید.


اما هنوز تعداد زیادی از کتابخانه‌های Full framework به NET Core. انتقال پیدا نکرده‌اند

برای نمونه هنوز EF Core 1.0 که پیشتر نام EF 7.x به آن داده شده بود، به مرحله‌ی نهایی تکمیل قابلیت‌های آن نرسیده‌است. اما باید دانست که ASP.NET Core 1.0 صرفا بر فراز NET Core. قابل اجرا نیست؛ بلکه قابلیت اجرای بر فراز NET 4.6. و یا همان دات نت «بزرگ و کامل» را نیز دارد. بنابراین به سادگی قابلیت اجرای EF 6.x و یا NHibernate را نیز دارا است. تنها مزیتی را که در اینجا از دست خواهید، قابلیت چندسکویی بودن ASP.NET Core 1.0 است؛ زیرا EF 6.x با چنین دیدی طراحی نشده‌است.



همانطور که ملاحظه می‌کنید، ASP.NET Core 1.0 قابلیت اجرای بر روی هر دوی NET Core 1.0. و NET 4.6. را دارا است. اما یکی، چندسکویی است و دیگری صرفا مختص به ویندوز.


فناورهای منسوخ شده‌ی در NET Core.

یکسری از فناوری‌ها و کتابخانه‌ها احتمالا هیچگاه قابلیت انتقال به NET Core. را نخواهند یافت و یا حداقل باید تا چندنگارش بعدی آن صبر کنند. فناوری‌های خاتمه یافته‌ی با NET Core. به شرح زیر هستند:
- Reflection: همانطور که عنوان شد، NET Core. بر فراز CoreCLR و همچنین NET Native runtime. اجرا می‌شود و تولید برنامه‌های native و static linking آن‌ها مانند برنامه‌های ++C، نیاز به دانستن اجزایی دارد که به صورت پویا فراخوانی نمی‌شوند و بلافاصله و در زمان کامپایل، توسط کامپایلر قابل تشخیص هستند. همین محدودیت سبب شده‌است که استفاده‌ی از Reflection در NET Core. به حداقل ممکن آن برسد. برای مثال در System.Object متد GetType آن تنها نام نوع را باز می‌گرداند و نه اطلاعات بیشتری را مانند  GetMembers سابق.
- App Domains: هرچند CoreCLR از App Domains پشتیبانی می‌کند اما NET Native runtime. خیر. به همین جهت برای ایزوله سازی برنامه‌ها توصیه شده‌است که از containerهایی مانند docker استفاده شود.
- Remoting: پیش از WCF جهت برقراری ارتباط بین برنامه‌ها مطرح شده بود و هم اکنون در دات نت کامل هم آنچنان استفاده‌ای از آن نمی‌شود.
- binary serialization: البته کتابخانه‌هایی مانند JSON.NET و امثال آن، نگارش NET Core. هم دارند؛ اما چون binary serialization نیاز به اطلاعات reflection قابل توجهی دارد دیگر پشتیبانی نخواهد شد.


فناور‌هایی که به زودی به NET Core. منتقل می‌شوند

یکسری از فناوری‌ها مانند XAML هنوز معادل NET Core. ندارند و لیست زیر قرار است از طرف مایکروسافت سورس باز شده و همچنین به NET Core. منتقل شود:
System.Data
System.DirectoryServices
System.Drawing
System.Transactions
System.Xml.Xsl and System.Xml.Schema
System.Net.Mail
System.IO.Ports
System.Workflow
System.Xaml


مراحل نصب ASP.NET Core 1.0

پیش از نصب نگارش 1.0 RTM باید به این نکته دقت داشت که نصاب آن، نگارش‌های آزمایشی قبلی را حذف و یا بازنویسی نمی‌کند و همین مساله ممکن است سبب بروز تداخل‌هایی و یا حتی از کار افتادن VS.NET شما شود. بنابراین اگر نگارش‌های RC یا بتا را پیشتر نصب کرده‌اید، به Add remove programs ویندوز مراجعه کرده و سه مورد ذیل را حتما حذف کنید (خیلی مهم):
- Preview Tooling (all versions)
- NET Core Runtime SDK (all versions).
- NET Core Runtime (all Versions).
پس از حذف بسته‌های قدیمی، برای نصب نگارش 1.0 RTM، ابتدا نیاز است Visual Studio 2015 Update 3 را نصب کنید و پس از آن با استفاده از NET Core for Visual Studio Official MSI Installer. کار نصب اجزای مورد نیاز آن انجام خواهد شد.


بررسی شماره نگارش 1.0 RTM

پس از نصب اجزای عنوان شده، خط فرمان را گشوده و دستور ذیل را صادر کنید:
 C:\Users\Vahid>dotnet --version
1.0.0-preview2-003121
همانطور که مشاهده می‌کنید، نگارش ذکر شده هنوز در مرحله‌ی preview است و صرفا مرتبط است به tooling و یا ابزارهای مرتبط با آن.
اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core Web Application را نیز شروع کنید (با طی مراحل زیر جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید):
 .NET Core -> ASP.NET Core Web Application (.NET Core) -> Select `Empty` Template


در اینجا فایل جدیدی را به نام global.json مشاهده می‌کنید که محتوایات آن شامل دقیقا همین شماره نگارش است؛ به همراه معرفی پوشه‌های اصلی پروژه:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-003121"
  }
}
نظرات مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت هشتم - کوئری‌های بازگشتی
بله. آن‌را حذف کنید، فقط ردیف با ID مساوی 27 را خواهید داشت (چون حذف آن، سبب عدم مقدار دهی <ICollection<Member توسط EF-Core می‌شود). این ترکیب است که سبب جوین جدول کاربران با خودش می‌شود، بطوریکه زنجیره‌ی رو به بالای توصیه کننده‌ها (m.MemId = m0.RecommendedBy)، توسط EF-Core قابل تشخیص و تشکیل می‌شوند (یا همان امکان دسترسی به خاصیت member.Recommender به صورت بازگشتی در متد FindParents).
در حین تعریف یک رابطه‌ی خود ارجاعی، خواص Reply (یا Recommender در اینجا) و Children کاملا به هم مرتبط هستند (و زمانیکه یک جدول با خودش جوین می‌شود، به صورت خودکار هر دوی این اشیاء و دو سر رابطه توسط EF-Core تشکیل می‌شوند):
entity.HasOne(d => d.Reply)
                    .WithMany(p => p.Children)
                    .HasForeignKey(d => d.ReplyId);
نظرات مطالب
EF Code First #7
زمانیکه از Fluent API استفاده می‌کنید نیازی به ذکر Attributes ندارید؛ چون طرفین یک ارتباط و ریز مشخصات آن‌ها با کدنویسی دقیقا (و بدون هیچگونه قرارداد خاصی) مشخص می‌شوند. یک نمونه رو در مثال شما عنوان کردم، مثلا DriverAssistance از یک کلاس به TransferencesForAssistance کلاس دیگر مرتبط شده. به این ترتیب نیازی به ذکر ویژگی خاصی برای مشخص سازی مجدد آن نیست (چون دیگر جای حدس و گمان و پیش‌فرضی باقی نمی‌ماند. صریحا تنظیمات مشخص شده‌اند). برای سایر موارد هم باید به همین ترتیب عمل کنید.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
یکی دیگر از تغییرات ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی آن، تغییرات اساسی در مورد نحوه‌ی کار با تنظیمات برنامه و فایل‌های مرتبط با آن‌ها است. در ASP.NET Core می‌توانید:
- تنظیمات برنامه را از چندین منبع مختلف خوانده و آن‌ها را یکی کنید.
- تنظیمات را بر اساس تنظیمات مختلف محیطی برنامه، بارگذاری کنید.
- امکان نگاشت اطلاعات خوانده شده‌ی از فایل‌های کانفیگ به کلاس‌ها پیش بینی شده‌است.
- امکان بارگذاری مجدد فایل‌های کانفیگ درصورت تغییر، بدون ری‌استارت کل برنامه وجود دارد.
- امکان تزریق وابستگی‌های تنظیمات برنامه، به قسمت‌های مختلف آن پیش بینی شده‌است.


نصب پیشنیاز خواندن تنظیمات برنامه از یک فایل JSON

برای شروع به کار با خواندن تنظیمات برنامه در ASP.NET Core، نیاز است ابتدا بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Configuration.Json را نصب کنیم.
برای این منظور بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.Extensions.Configuration.Json را جستجو کرده و نصب نمائید:


البته همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، اگر صرفا Microsoft.Extensions.Configuration را جستجو کنید (بدون ذکر JSON)، بسته‌های مرتبط با خواندن فایل‌های کانفیگ از نوع XML و یا حتی INI را هم خواهید یافت.
انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
         //same as before  
         "Microsoft.Extensions.Configuration.Json": "1.0.0"
    },

 
افزودن یک فایل کانفیگ JSON دلخواه

بر روی پروژه کلیک راست کرده و از طریق منوی add->new item یک فایل خالی جدید را به نام appsettings.json ایجاد کنید (نام این فایل دلخواه است)؛ با این محتوا:
{
    "Key1": "Value1",
    "Auth": {
        "Users": [ "Test1", "Test2", "Test3" ]
    },
    "Logging": {
        "IncludeScopes": false,
        "LogLevel": {
            "Default": "Debug",
            "System": "Information",
            "Microsoft": "Information"
        }
    }
}
در نگارش‌های پیشین ASP.NET که از web.config برای تعریف تنظیمات برنامه استفاده می‌شد، حالت پیش فرض ذکر تنظیمات برنامه می‌توانست تنها یک سطحی و با ساختار ذیل باشد (البته امکان کدنویسی و نوشتن مداخل سفارشی هم وجود داشت؛ ولی حالت پیش فرض appSettings، تنها key/valueهای یک سطحی هستند):
<appSettings>
   <add key="Logging-IncludeScopes" value="false" />
   <add key="Logging-Level-Default" value="verbose" />
   <add key="Logging-Level-System" value="Information" />
   <add key="Logging-Level-Microsoft" value="Information" />
</appSettings>
اما اکنون یک فایل JSON را با هر تعداد سطح مورد نیاز می‌توان تعریف و استفاده کرد و برای اینکار نیازی به نوشتن کدهای سفارشی تعریف مداخل خاص، وجود ندارد.
در فایل JSON فوق، نمونه‌ای از key/valueها، آرایه‌ها و اطلاعات چندین سطحی را مشاهده می‌کنید.


خواندن فایل تنظیمات appsettings.json در برنامه

پس از نصب پیشنیاز خواندن فایل‌های کانفیگ از نوع JSON، به فایل آغازین برنامه مراجعه کرده و سازنده‌ی جدیدی را به آن اضافه کنید:
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
 
    public Startup(IHostingEnvironment env)
    {
        var builder = new ConfigurationBuilder()
                            .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                            .AddJsonFile("appsettings.json");
        Configuration = builder.Build();
    }
در اینجا نحوه‌ی خواندن فایل کانفیگ جدید appsettings.json را مشاهده می‌کنید. چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) این خواندن، در سازنده‌ی کلاس آغازین برنامه و پیش از تمام تنظیمات دیگر باید انجام شود.
ب) جهت در معرض دید قرار دادن اطلاعات خوانده شده، آن‌را به یک خاصیت عمومی انتساب داده‌ایم.
ج) متد SetBasePath جهت مشخص کردن محل یافتن فایل appsettings.json ذکر شده‌است. این اطلاعات را می‌توان از سرویس توکار IHostingEnvironment و خاصیت ContentRootPath آن دریافت کرد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، این تزریق وابستگی نیز به صورت خودکار توسط ASP.NET Core مدیریت می‌شود.


دسترسی به تنظیمات خوانده شده توسط اینترفیس IConfigurationRoot

تا اینجا موفق شدیم تا تنظیمات خوانده شده را به خاصیت عمومی Configuration از نوع IConfigurationRoot انتساب دهیم. اما ساختار ذخیره شده‌ی در این اینترفیس به چه صورتی است؟


همانطور که مشاهده می‌کنید، هر سطح از سطح قبلی آن با : جدا شده‌است. همچنین اعضای آرایه، دارای ایندکس‌های 0: و 1: و 2: هستند. بنابراین برای خواندن این اطلاعات می‌توان نوشت:
var key1 = Configuration["Key1"];
var user1 = Configuration["Auth:Users:0"];
var authUsers = Configuration.GetSection("Auth:Users").GetChildren().Select(x => x.Value).ToArray();
var loggingIncludeScopes = Configuration["Logging:IncludeScopes"];
var loggingLoggingLogLevelDefault = Configuration["Logging:LogLevel:Default"];
خاصیت Configuration نیز در نهایت بر اساس key/valueها کار می‌کند و این keyها اگر چند سطحی بودند، با : از هم جدا می‌شوند و اگر نیاز به دسترسی اعضای خاصی از آرایه‌ها وجود داشت می‌توان آن ایندکس خاص را در انتهای زنجیره ذکر کرد. همچنین در اینجا نحوه‌ی استخراج تمام اعضای یک آرایه را نیز مشاهده می‌کنید.

یک نکته: خاصیت Configuration، دارای متد GetValue نیز هست که توسط آن می‌توان نوع مقدار دریافتی و یا حتی مقدار پیش فرضی را در صورت عدم وجود این key، مشخص کرد:
 var val = Configuration.GetValue<int>("key-name", defaultValue: 10);
در متد GetValue، آرگومان جنریک آن، یک کلاس را نیز می‌پذیرد. یعنی می‌توان خواص تو در توی مشخص شده‌ی با : را به یک کلاس نیز نگاشت کرد. در اینجا مقدار کلید معرفی شده، اولین سطحی خواهد بود که باید این اطلاعات از آن استخراج و نگاشت شوند.


سرویس IConfigurationRoot قابل تزریق است

در قسمت قبل، سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها را بررسی کردیم. نکته‌ی جالبی را که می‌توان به آن اضافه کرد، قابلیت تزریق خاصیت عمومی
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
به تمام قسمت‌های برنامه است. برای نمونه در همان مثال قسمت قبل، قصد داریم تنظیمات برنامه را در لایه سرویس آن خوانده و مورد استفاده قرار دهیم. برای اینکار باید مراحل ذیل طی شوند:
الف) اعلام موجودیت IConfigurationRoot به IoC Container
اگر از استراکچرمپ استفاده می‌کنید، باید مشخص کنید، زمانیکه IConfigurationRoot درخواست شد، آن‌را چگونه باید از خاصیت مرتبط با آن دریافت کند:
var container = new Container();
container.Configure(config =>
{
    config.For<IConfigurationRoot>().Singleton().Use(() => Configuration);
و یا اگر از همان IoC Container توکار ASP.NET Core استفاده می‌کنید، روش انجام این‌کار در متد ConfigureServices به صورت زیر است:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
طول عمر آن هم singleton مشخص شده‌است تا تنها یکبار وهله سازی و سپس کش شود (مناسب برای کار با تنظیمات سراسری برنامه).

ب) فایل project.json کتابخانه‌ی Core1RtmEmptyTest.Services را گشوده و وابستگی Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions را به آن اضافه کنید:
{ 
    "dependencies": {
        //same as before 
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0"
    }
این وابستگی امکان دسترسی به اینترفیس IConfigurationRoot را در اسمبلی‌های دیگر میسر می‌کند.

ج) سپس فایل MessagesService.cs را گشوده و این اینترفیس را به سازنده‌ی سرویس MessagesService تزریق می‌کنیم:
public interface IMessagesService
{
    string GetSiteName();
}
 
public class MessagesService : IMessagesService
{
    private readonly IConfigurationRoot _configurationRoot;
 
    public MessagesService(IConfigurationRoot configurationRoot)
    {
        _configurationRoot = configurationRoot;
    }
 
    public string GetSiteName()
    {
        var key1 = _configurationRoot["Key1"];
        return $"DNT {key1}";
    }
}
در ادامه، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن، همانند نکاتی است که در قسمت «دسترسی به تنظیمات خوانده شده توسط اینترفیس IConfigurationRoot» عنوان شد.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با توجه به اینکه میان افزار Run از این سرویس سفارشی استفاده می‌کند:
public void Configure(
    IApplicationBuilder app,
    IHostingEnvironment env,
    IMessagesService messagesService)
{ 
    app.Run(async context =>
    {
        var siteName = messagesService.GetSiteName();
        await context.Response.WriteAsync($"Hello {siteName}");
    });
}
چنین خروجی را خواهیم داشت:



خواندن تنظیمات از حافظه

الزاما نیازی به استفاده از فایل‌های JSON و یا XML در اینجا وجود ندارد. ابتدایی‌ترین حالت کار با بسته‌ی Microsoft.Extensions.Configuration، متد AddInMemoryCollection آن است که در اینجا می‌توان لیستی از key/value‌ها را ذکر کرد:
var builder = new ConfigurationBuilder()
                    .AddInMemoryCollection(new[]
                                {
                                    new KeyValuePair<string,string>("the-key", "the-value"),
                                });
 و نحوه‌ی کار با آن نیز همانند قبل است:
 var theValue = Configuration["the-key"];


امکان بازنویسی تنظیمات انجام شده، بسته به شرایط محیطی

در اینجا محدود به یک فایل JSON و یک فایل تنظیمات برنامه، نیستیم. برای کار با ConfigurationBuilder می‌توان از Fluent interface آن استفاده کرد و به هر تعدادی که نیاز بود، متدهای خواندن از فایل‌های کانفیگ دیگر را اضافه کرد:
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
 
    public Startup(IHostingEnvironment env)
    {
        var builder = new ConfigurationBuilder()
                            .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                            .AddInMemoryCollection(new[]
                                {
                                    new KeyValuePair<string,string>("the-key", "the-value"),
                                })
                            .AddJsonFile("appsettings.json", reloadOnChange: true, optional: false)
                            .AddJsonFile($"appsettings.{env}.json", optional: true);
        Configuration = builder.Build();
    }
و نکته‌ی مهم اینجا است که تنظیمات فایل دوم، تنظیمات مشابه فایل اول را بازنویسی می‌کند.
برای مثال در اینجا آخرین AddJsonFile تعریف شده، بنابر متغیر محیطی فعلی به appsettings.development.json تفسیر شده و در صورت وجود این فایل (با توجه به optional بودن آن) اطلاعات آن دریافت گردیده و اطلاعات مشابه فایل appsettings.json قبلی را بازنویسی می‌کند.


امکان دسترسی به متغیرهای محیطی سیستم عامل

در انتهای زنجیره‌ی ConfigurationBuilder می‌توان متد AddEnvironmentVariables را نیز ذکر کرد:
 var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(env.ContentRootPath)
.AddJsonFile("appsettings.json", optional: true, reloadOnChange: true)
.AddJsonFile($"appsettings.{env.EnvironmentName}.json", optional: true)
.AddEnvironmentVariables();
این متد سبب می‌شود تا تمام اطلاعات قسمت Environment سیستم عامل، به مجموعه‌ی تنظیمات جاری اضافه شوند (در صورت نیاز) که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:



امکان نگاشت تنظیمات برنامه به کلاس‌‌های متناظر

کار کردن با key/valueهای رشته‌ای، هرچند روش پایه‌ای استفاده‌ی از تنظیمات برنامه است، اما آنچنان refactoring friendly نیست. در ASP.NET Core امکان تعریف تنظیمات strongly typed نیز پیش بینی شده‌است. برای این منظور باید مراحل زیر طی شوند:
به عنوان نمونه تنظیمات فرضی smtp ذیل را به انتهای فایل appsettings.json اضافه کنید:
{
    "Key1": "Value1",
    "Auth": {
        "Users": [ "Test1", "Test2", "Test3" ]
    },
    "Logging": {
        "IncludeScopes": false,
        "LogLevel": {
            "Default": "Debug",
            "System": "Information",
            "Microsoft": "Information"
        }
    },
    "Smtp": {
        "Server": "0.0.0.1",
        "User": "user@company.com",
        "Pass": "123456789",
        "Port": "25"
    }
}
مثال جاری که بر اساس ASP.NET Core Web Application و با قالب خالی آن ایجاد شده‌است، دارای نام فرضی Core1RtmEmptyTest است. در همین پروژه بر روی پوشه‌ی src کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add new project را انتخاب کنید و سپس یک پروژه‌ی جدید از نوع NET Core -> Class library. را به آن با نام Core1RtmEmptyTest.ViewModels اضافه کنید (تصویر ذیل).


در این کتابخانه‌ی جدید که محل نگهداری ViewModelهای برنامه خواهد بود، کلاس معادل قسمت smtp فایل config فوق را اضافه کنید:
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels
{
    public class SmtpConfig
    {
        public string Server { get; set; }
        public string User { get; set; }
        public string Pass { get; set; }
        public int Port { get; set; }
    }
}
از این جهت این کلاس را در یک library جداگانه قرار داده‌ایم تا بتوان از آن در لایه‌ی سرویس و همچنین خود برنامه استفاده کرد. اگر این کلاس را در برنامه‌ی اصلی قرار می‌دادیم، امکان دسترسی به آن در لایه‌ی سرویس میسر نمی‌شد.
سپس به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest مراجعه کرده و بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.ViewModels را انتخاب کنید، تا اسمبلی آن‌را بتوان در پروژه‌ی جاری استفاده کرد.
انجام اینکار معادل است با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        // same as before        
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*"
    },
اکنون با فرض وجود تنظیمات خواندن فایل appsettings.json در سازنده‌ی کلاس آغازین برنامه، نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Configuration.Binder را نصب کنید:


و سپس در کلاس آغازین برنامه و متد ConfigureServices آن، نحوه‌ی نگاشت قسمت Smtp فایل کانفیگ را مشخص کنید:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.Configure<SmtpConfig>(options => Configuration.GetSection("Smtp").Bind(options));
در اینجا مشخص شده‌است که کار وهله سازی کلاس SmtpConfig بر اساس اطلاعات قسمت smtp فایل کانفیگ تامین می‌شود. متغیر Configuration ایی که در اینجا استفاده شده‌است همان خاصیت عمومی public IConfigurationRoot Configuration کلاس آغازین برنامه است.

سپس برای استفاده از این تنظیمات strongly typed (برای نمونه در لایه سرویس برنامه)، ابتدا ارجاعی را به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest.ViewModels به لایه‌ی سرویس برنامه اضافه می‌کنیم (بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.ViewModels را انتخاب کنید).
در ادامه نیاز است بسته‌ی نیوگت جدیدی را به نام Microsoft.Extensions.Options به لایه‌ی سرویس برنامه اضافه کنیم. به این ترتیب قسمت وابستگی‌های فایل project.json این لایه چنین شکلی را پیدا می‌کند:
    "dependencies": {
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Options": "1.0.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.0"
    }
پس از ذخیره سازی این کلاس و بازیابی خودکار وابستگی‌های آن، اکنون برای دسترسی به این تنظیم باید از اینترفیس ویژه‌ی IOptions استفاده کرد (به همین جهت بسته‌ی جدید نیوگت Microsoft.Extensions.Options را نصب کردیم):
public interface IMessagesService
{
    string GetSiteName();
}
 
public class MessagesService : IMessagesService
{
    private readonly IConfigurationRoot _configurationRoot;
    private readonly IOptions<SmtpConfig> _settings;
 
    public MessagesService(IConfigurationRoot configurationRoot, IOptions<SmtpConfig> settings)
    {
        _configurationRoot = configurationRoot;
        _settings = settings;
    }
 
    public string GetSiteName()
    {
        var key1 = _configurationRoot["Key1"];
        var server = _settings.Value.Server;
        return $"DNT {key1} - {server}";
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید <IOptions<SmtpConfig به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس از طریق خاصیت Value آن می‌توان به تمام اطلاعات کلاس SmtpConfig به شکل strongly typed دسترسی یافت.

اکنون اگر برنامه را جرا کنید، این خروجی را می‌توان مشاهده کرد (که در آن آدرس Server دریافت شده‌ی از فایل کانفیگ نیز مشخص است):


البته همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، این تزریق وابستگی‌ها در تمام قسمت‌های برنامه کار می‌کند. برای مثال در کنترلرها هم می‌توان <IOptions<SmtpConfig را به همین نحو تزریق کرد.


نحوه‌ی واکنش به تغییرات فایل‌های کانفیگ

در نگارش‌های قبلی ASP.NET، هر تغییری در فایل web.config، سبب ری‌استارت شدن کل برنامه می‌شد که این مساله نیز خود سبب بروز مشکلات زیادی مانند از دست رفتن سشن تمام کاربران می‌شد.
در ASP.NET Core، برنامه‌ی وب ما دیگر متکی به فایل web.config نبوده و همچنین می‌توان چندین و چند نوع فایل config داشت. به علاوه در اینجا متدهای مرتبط معرفی فایل‌های کانفیگ دارای پارامتر مخصوص reloadOnChange نیز هستند:
 .AddJsonFile("appsettings.json", optional: true, reloadOnChange: true)
این پارامتر در صورت true بودن، به صورت خودکار سبب بارگذاری مجدد اطلاعات فایل کانفیگ می‌شود (بدون ری‌استارت کل برنامه).
مطالب
آشنایی با فریمورک الکترون Electron
فریمورک الکترون، ساخته شده توسط Github، مدتی است سر و صدای زیادی به پا کرده است و شرکت‌های بزرگی در حال استفاده‌ی از این فریمورک در برنامه‌های دسکتاپ خود هستند که Microsoft Visual Studio Code یکی از آنهاست. الکترون از چند لحاظ مورد لطف جامعه‌ی برنامه نویسان قرار گرفته است که تعدادی از علل آن را بررسی می‌کنیم:

  1. ساخت برنامه‌های دسکتاپ به صورت چندسکویی (ویندوز، لینوکس، مک)
  2. استفاده از HTML,CSS,JavaScript که طراحان وب در این زمینه با آن به آسانی ارتباط برقرار می‌کنند.
  3. قابلیت استفاده از کتابخانه‌های قدرتمند تحت وب چون Bootstrap,Jquery,Angular Js و ...
  4. متن باز و رایگان است.
برای راه اندازی الکترون نیاز است که یکی از بسته‌های Node.js یا IO.js را نصب نمایید تا از طریق مخزن npm نسبت به نصب آن اقدام کنیم. محیط کنسول آن را باز میکنیم و مشغول نوشتن می‌شویم. ابتدا از طریق npm در دایرکتوری پروژه، فایل package.json را ایجاد می‌کنیم. بدین منظور دستور زیر را در کنسول وارد می‌کنیم:
D:\electron\test1>npm init
تعدادی سوال از شما میکند و بر اساس پاسخ‌هایتان فایل package.json را می‌سازد که فعلا می‌توانید وارد نکنید و بعدا طبق میلتان آن را ویرایش کنید. بعد از آن نیاز است الکترون را داخل این دایرکتوری نصب کنیم تا در لیست وابستگی‌های (Dependencies) فایل Package.json قرار بگیرد. برای نصب آن لازم است دستور زیر وارد کنید:
npm i electron-prebuilt --save-dev
دستور بالا با فلگ save  یا s، باعث می‌شود نسخه‌ی prebuilt الکترون به عنوان یکی از وابستگی‌ها، به سیستم اضافه شود و فلگ dev اعلام می‌دارد که بسته‌ی الکترون را در وابستگی‌های توسعه و دیباگینگ قرار بده.

 لازم است در اینجا توضیحی کوتاه در مورد انواع وابستگی‌ها داشته باشیم:

Dependencies این نوع از وابستگی‌ها، بسته‌هایی را نصب میکنند که شما از آن‌ها در کدهایتان استفاده می‌کنید و در آینده به همراه پروژه کمپایل می‌شوند. به طور خودکار وقتی بسته‌ای را به عنوان وابستگی معرفی میکنید، npm وابسته‌های آن بسته را به صورت درختی بررسی می‌کند و آن‌ها را هم نصب میکند.

DevDependencies : این نوع از وابستگی‌های برای کارهای دیباگینگ و ... است؛ مثل آزمون واحد و ... که نیازی نیست در کامپایل نهایی لحاظ گردند. اگر این نوع کتابخانه‌ها را به جای devdependencies به dependencies ارسال کنید، اتفاق خاصی نمی‌افتد. ولی در حجم برنامه‌ی نهایی شما تاثیرگذار خواهند بود.

PeerDependencies: این نوع وابستگی‌ها برای معرفی بسته‌هایی استفاده می‌شوند که در پلاگین‌هایی که استفاده می‌کنید تاثیر دارند. ممکن است پلاگینی نیاز به استفاده‌ی از یک بسته را دارد، ولی آن را در کد، Require نکرده باشد (در مورد Require بعدا صحبت می‌کنیم). ولی برای اجرا نیاز به این بسته دارد. به همین دلیل از نسخه‌ی 3 به بعد، به شما هشدار میدهد که این بسته‌ها را نیز لحاظ کنید (تا نسخه‌ی npm2 به طور خودکار نصب می‌شد). همچنین نسخه بندی این وابستگی‌ها را نیز در نظر می‌گیرد. این حالت را می‌توانید مانند پلاگین‌های جی‌کوئری تصور کنید که نیاز است قبل از آن‌ها، کتابخانه‌ی جی‌کوئری صدا زده شود؛ در صورتی که در خود پلاگین، جی کوئری صدا زده نشده است.

ویرایشگر اتم

قبل از اینکه بخواهیم کدنویسی با هر زبانی را آغاز کنیم، عموما یک ادیتور مناسب را برای کارمان بر می‌گزینیم. الکترون نیازی به ادیتور خاصی ندارد و از Notepad گرفته تا هر ادیتور قدرتمند دیگری را می‌توانید استفاده کنید. ولی ادیتور اتم Atom که توسط خود الکترون هم تولید شده است، برای استفاده رایج است. ویژوال استودیو هم در این زمینه بسیار خوب و قدرتمند ظاهر شده است و حاوی Intellisense هوشمندی است.
 
این ادیتور که با ظاهری جذاب، توسط تیم گیت هاب تولید شده است، یک ویرایشگر متن باز با قابلیت توسعه و تغییر پذیری بالاست و از بسته‌های Node.js پشتیانی میکند و به صورت داخلی مجهز به سیستم گیت می‌باشد. بیشتر فناوری‌های استفاده شده در این ویرایشگر، رایگان بوده و دارای جامعه‌ی بزرگ متن باز می‌باشند. از فناوری‌های مورد استفاده‌ی آن می‌توان به الکترون، CoffeScript ، Node.js ,LESS و ... اشاره کرد. شعار سازندگان این ادیتور «یک ویرایشگر قابل هک برای قرن 21» می‌باشد.
برای پشتیبانی از زبان‌های مختلف، حاوی تعدادی زیادی پلاگین پیش فرض است مانند روبی ، سی شارپ، PHP ,Git,Perl,C/C++, Go,Objective-C,YAML و ...

آغاز کدنویسی
بگذارید کدنویسی را شروع کنیم. اگر اتم را نصب کرده باشید، می‌توانید با وارد کردن عبارت زیر، پروژه خود را در ادیتور باز کنید:
atom .
نماد "." به معنی دایرکتوری جاری است و به ادیتور اتم می‌گوید که این دایرکتوری را به عنوان یک پروژه، باز کن. بعد از باز شدن می‌توانید ساختار دایرکتوری و فایل‌ها را در سمت چپ ببینید. فایل package.json را باز کنید و به شکل زیر، آن را تغییر دهید:
{
  "name": "electron",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "index.js",
  "scripts": {
    "start": "electron ."
  },
  "author": "",
  "license": "ISC"
}
این تغییر، شامل حذف خصوصیت test و افزودن خصوصیت start به بخش scripts است. مقدار خصوصیت start را برابر . electron بگذارید تا موقع اجرا و تست پروژه، الکترون، پروژه‌ی موجود را در دایرکتوری جاری که فایل package.json در آن قرار دارد، اجرا کند. در بخش Main، نام فایل آغازین را نوشته است که باید آن را بسازید ( اگر این خصوصیت وجود هم نداشته باشد به طور پیش به این مقدار تنظیم شده است). به همین علت New File را اجرا کنید تا فایل Index.js را بسازید:
const electron = require('electron');
const {app} = electron;
const {BrowserWindow} = electron;
سه خط بالا را می‌نویسیم ، اولین خط نیاز ما را به کتابخانه و شیء الکترون فراهم می‌کند و بعد از آن، از الکترون درخواست دو شیء را به نام‌های app و BrowserWindow، می‌کنیم. شیء app مسئول چرخه‌ی زندگی اپلیکیشن است و موارد مربوط به آن را کنترل می‌کند؛ مثل رویدادهایی که ممکن است در برنامه رخ بدهند که در جلوتر با یکی از این رویدادهای آشنا می‌شویم. شیء BrowserWindow می‌تواند برای شما یک نمونه پنجره‌ی جدید را ایجاد کند و بتوانید آن پنجره را از این طریق مدیریت کنید.
let win;
app.on('ready', function() {
  // Create the browser window.
  win = new BrowserWindow({
           width: 800,
           height: 600
     });
});
در قسمت بعدی برای رویداد ready، یعنی زمانیکه الکترون آماده سازی‌ها را انجام داده است و برنامه آماده بارگذاری است، متدی را تعریف می‌کنیم که در آن یک پنجره‌ی با پهنای 800 پیکسل در 600 پیکسل، می‌سازد.این پنجره، پنجره‌ی اصلی شماست. کلمه‌ی کلید let و const را که می‌بینید، جز قوانین جدید Ecma Script هستند که در سایت جاری قبلا به آن‌ها پرداخته شده است و از تکرار آن خودداری می‌کنیم. دلیل اینکه متغیر win را به صورت عمومی تعریف کردیم این است که این احتمال زیاد می‌رود بعدا با اجرای سیستم Garbage در جاوااسکریپت، پنجره به طور خودکار بسته شود.
اکنون در کنسول می‌نویسیم:
npm start
حال npm با بررسی خصوصیت start در فایل package.json دستور . electron را اجرا خواهد کرد و برنامه‌ی ما، یک پنجره‌ی خالی را نمایش خواهد داد.
برای اینکه اولین برنامه واقعا خالی نباشد و ظاهری به آن بدهیم، یک فایل html می‌سازیم و در callback رویداد ready، بعد از ساخت پنجره آن را صدا می‌زنیم:
win.loadURL(`file://${__dirname}/index.html`);
با متد loadURL به راحتی می‌توانید یک صفحه‌ی وب را از شبکه و یا از روی سیستم، بخوانید. در بخش آرگومان، از پروتکل فایل استفاده شده است تا به آن بگوییم فایل مورد نظر روی سیستم جاری است. عبارت بعدی که به صورت template string تعریف شده‌است، حاوی مسیر index.js یا همان startup path است و سپس فایل index.html معرفی شده‌است. مجددا برنامه را اجرا کنید تا فایل index.html خود را داخل آن ببینید.
نظرات مطالب
FluentValidation #2
  • کنترل بهتر روی قوانین اعتبارسنجی.
  • جداسازی قوانین اعتبارسنجی از کلاس‌های ViewModel یا Model.
  • پشتیبانی خوب از Client Side Validation.
  • UnitTesting ساده‌تر نسبت به DataAnnotations.
  • ساده‌تر بودن نوشتن Custom Validator برای موارد خاص.
  • اعمال اعتبارسنجی شرطی با FluentValidation راحت‌تر است.
  • امکان اعتبارسنجی گروهی و ...
نظرات مطالب
راهنمای آموزشی رایگان entity framework
تمرکز اصلی نگارش بعدی EF روی روش Code first است و فعلا باید منتظر باشید تا با یک فریم ورک پخته مواجه شوید. در حال حاضر (مطابق تاریخ نگارش این مطلب) روش database first در EF ارجح است (و پخته) و اگر اصرار دارید که حتما code first کار کنید به NHibernate مهاجرت کنید.
برای لایه بندی با هر ORM ایی که کار می‌کنید (فرقی نمی‌کند که چه نامی دارد)، باید از الگوی Repository استفاده کنید (یک مطلب در این مورد در سایت هست). این مورد چند مزیت دارد:
- کد شما به یک ORM خاص وابسته نمی‌شود.
- چون از اینترفیس برای تعریف Repository استفاده می‌شود راحت می‌شود برای آن Mock نوشت و راحت Unit testing را روی آن پیاده سازی کرد؛ با توجه به اینکه در Unit test نباید از مرزهای برنامه خارج شد و اگر خارج شدید این نوع آزمایشات Integration test نام دارند و نه Unit test . با Mocking یک repository می‌شود دیتابیسی را در حافظه تشکیل داد و تست کرد.
- در این حالت DAL همان ORM شما است. Repository همان BLL خواهد بود و برای جدا سازی کدها از لایه نمایشی از یکی از الگوهای MVVM یا MVC یا MVP استفاده کنید.

برای به روز رسانی هم در روش database first بهتر است هر آنچه که در فایل edmx شما است حذف کنید و بعد مجددا ایجاد کنید. به این صورت مشکلات به روز رسانی مدل را اصلا نخواهید داشت.
در حالت‌های دیگر هم امکان تهیه اسکریپت پیش بینی شده. شما می‌تونید بر اساس اسکریپت تولیدی بانک اطلاعاتی را به روز کنید.