نظرات مطالب
بررسی تفصیلی رابطه Many-to-Many در EF Code first
پشتیبانی نمی‌شود. این جدول واسط در رابطه many-to-many به صورت داخلی توسط EF مدیریت می‌شود و از دسترس برنامه نویس خارج است.
البته یک راه حل برای آن در اینجا مطرح شده. رابطه دیگر many-to-many نیست. دو رابطه one-to-many تشکیل شده به جدول واسط.
مطالب
SQL Antipattern #2

بخش دوم : Naive Trees  

فرض کنید یک وب سایت حرفه‌ای خبری یا علمی-پژوهشی داریم که قابلیت دریافت نظرات کاربران را در مورد هر مطلب مندرج در سایت یا نظرات داده شده در مورد آن مطالب را دارا می‌باشد. یعنی هر کاربر علاوه بر توانایی اظهار نظر در مورد یک خبر یا مطلب باید بتواند پاسخ نظرات کاربران دیگر را نیز بدهد. اولین راه حلی که برای طراحی این مطلب در پایگاه داده به ذهن ما می‌رسد، ایجاد یک زنجیره با استفاده از کد sql زیر می‌باشد:

CREATE TABLE Comments (
comment_idSERIAL PRIMARY KEY,
parent_idBIGINT UNSIGNED,
comment TEXT NOT NULL,
FOREIGN KEY (parent_id) REFERENCES Comments(comment_id)
);

البته همان طور که پیداست بازیابی زنجیره‌ای از پاسخ‌ها در یک پرس‌وجوی sql کار سختی است. این نخ‌ها معمولا عمق نامحدودی دارند و برای به دست آوردن تمام نخ‌های یک زنجیره باید پرس‌وجوهای زیادی را اجرا نمود.

ایده‌ی دیگر می‌تواند بازیابی تمام نظرها و ذخیره‌ی آن‌ها در حافظه‌ی برنامه به صورت درخت باشد. ولی این روش برای ذخیره هزاران نظری که ممکن است در سایت ثبت شود و علاوه بر آن مقالات جدیدی که اضافه می‌شوند، تقریبا غیرعملی است.

1.2 هدف: ذخیره و ایجاد پرس‌وجو در سلسله‌مراتب

وجود سلسله مراتب بین داده‌ها امری عادی محسوب می‌گردد. در ساختار داده‌ای درختی هر ورودی یک گره محسوب می‌گردد. یک گره ممکن است تعدادی فرزند و یک پدر داشته باشد. گره اول پدر ندارد، ریشه و گره فرزند که فرزند ندارد، برگ و گره‌ای دیگر، گره‌های غیربرگ نامیده می‌شوند.

مثال‌هایی که از ساختار درختی داده‌ها وجود دارد شامل موارد زیر است:

Organizational chart: در این ساختار برای مثال در ارتباط بین کارمندان و مدیر، هر کارمند یک مدیر دارد که نشان‌دهنده‌ی پدر یک کارمند در ساختار درختی است. هر مدیر هم یک کارمند محسوب می‌گردد.

Threaded discussion: در این ساختار برای مثال در سیستم نظردهی و پاسخ‌ها، ممکن است زنجیره‌‌ای از نظرات در پاسخ به نظرات دیگر استفاده گردد. در درخت، فرزندان یک گره‌ی نظر، پاسخ‌های آن گره هستند.

در این فصل ما از مثال ساختار دوم برای نشان دادن Antipattern و راه حل آن بهره می‌گیریم.

2.2 Antipattern : همیشه مبتنی بر یکی از والدین

راه حل ابتدایی و ناکارآمد  

اضافه نمودن ستون parent_id . این ستون، به ستون نظر در همان جدول ارجاع داده می‌شود و شما می‌توانید برای اجرای این رابطه از قید کلید خارجی استفاده نمایید. پرس‌وجویی که برای ساخت مثالی که ما در این بحث از آن استفاده می‌کنیم در ادامه آمده است:

 CREATE TABLE Comments (  comment_idSERIAL PRIMARY KEY,
parent_idBIGINT UNSIGNED,
bug_idBIGINT UNSIGNED NOT NULL,
author BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
comment_dateDATETIME NOT NULL,
comment TEXT NOT NULL,
FOREIGN KEY (parent_id)REFERENCES Comments(comment_id),
FOREIGN KEY (bug_id)         REFERENCES Bugs(bug_id),
FOREIGN KEY(author)          REFERENCES Accounts(account_id)
);

مثالی از پرس‌وجوی فوق را می‌توانید در زیر ببینید: 

لیست مجاورت :

لیست مجاورت خود می‌تواند به عنوان یک antipattern در نظر گرفته شود. البته این مطلب از آنجایی نشأت می‌گیرد که این روش توسط بسیاری از توسعه‌دهندگان مورد استفاده قرار می‌گیرد ولی نتوانسته است به عنوان راه حل برای معمول‌ترین وظیفه‌ی خود، یعنی ایجاد پرس‌وجو بر روی کلیه فرزندان، باشد.

• با استفاده از پرس‌وجوی زیر می‌توان فرزند بلافاصله‌ی یک "نظر" را برگرداند: 

SELECT c1.*, c2.*
FROM Comments c1 LEFT OUTER JOIN Comments c2
ON c2.parent_id = c1.comment_id;

ضعف پرس‌وجوی فوق این است که فقط می‌تواند دو سطح از درخت را برای شما برگرداند. در حالیکه خاصیت درخت این است که شما را قادر می‌سازد بدون هیچ گونه محدودیتی فرزندان و نوه‌های متعدد (سطوح بی‌شمار) برای درخت خود تعریف کنید. بنابراین به ازای هر سطح اضافه باید یک join به پرس‌جوی خود اضافه نمایید. برای مثال اگر پرس‌وجوی زیر می‌تواند درختی با چهار سطح برای شما برگرداند ولی نه بیش از آن: 

SELECT c1.*, c2.*, c3.*, c4.*
FROM Comments c1                         -- 1st level
LEFT OUTER JOIN Comments c2
ON c2.parent_id = c1.comment_id  -- 2nd level
LEFT OUTER JOIN Comments c3
ON c3.parent_id = c2.comment_id  -- 3rd level
LEFT OUTER JOIN Comments c4
ON c4.parent_id = c3.comment_id; -- 4th level

این پرس‌وجو به این دلیل که با اضافه شدن ستون‌های دیگر، نوه‌ها را سطوح عمیق‌تری برمی‌گرداند، پرس‌وجوی مناسبی نیست. در واقع استفاده از توابع تجمیعی ، مانند COUNT() مشکل می‌شود.

راه دیگر برای به دست آوردن ساختار یک زیردرخت از لیست مجاورت برای یک برنامه، این است که سطرهای مورد نظر خود را از مجموعه بازیابی نموده و سلسه‌مراتب مورد نظر را در حافظه بازیابی نماییم و از آن به عنوان درخت استفاده نماییم:

   SELECT * FROM Comments WHERE bug_id = 1234;


نگهداری کردن یک درخت با استفاده از لیست مجاورت
البته برخی از عملکردها با لیست مجاورت به خوبی انجام می‌گیرد. برای مثال اضافه نمودن یک گره  (نظر)، مکان‌یابی مجدد برای یک گره یا یک زیردرخت .
INSERT INTO Comments (bug_id, parent_id, author, comment)
VALUES (1234, 7, 'Kukla' , 'Thanks!' );

بازیابی دوباره مکان یک نود یا یک زیردرخت نیز آسان است: 
UPDATE Comments SET parent_id = 3 WHERE comment_id = 6;

با این حال حذف یک گره از یک درخت در این روش پیچیده است. اگر بخواهیم یک زیردرخت را حذف کنید باید چندین پرس‌وجو برای پیدا کردن تمام نوه‌ها بنویسیم و سپس حذف نوه‌ها را از پایین‌ترین سطح شروع کرده و تا جایی که قید کلید خارجی برقرار شود ادامه دهیم. البته می‌توان از کلید خارجی با تنظیم ON DELETE CASCADE  استفاده کرد تا این کارها به طور خودکار انجام گیرد.
حال اگر بخواهیم یک نود غیر برگ را حذف کرده یا فرزندان آن را در درخت جابجا کنیم، ابتدا باید parent_id فرزندان آن نود را تغییر داده و سپس نود مورد نظر را حذف می‌کنیم:
SELECT parent_id FROM Comments WHERE comment_id = 6; -- returns 4
UPDATE Comments SET parent_id = 4 WHERE parent_id = 6;
DELETE FROM Comments WHERE comment_id = 6;


3.2 موارد تشخیص این Antipattern:
سؤالات زیر نشان می‌دهند که Naive Trees antipattern مورد استفاده قرار گرفته است:
  • چه تعداد سطح برای پشتیبانی در درخت نیاز خواهیم داشت؟
  • من همیشه از کار با کدی که ساختار داده‌ی درختی را مدیریت می‌کند، می‌ترسم
  • من باید اسکریپتی را به طور دوره‌ای اجرا نمایم تا سطرهای یتیم موجود در درخت را حذف کند.

4.2 مواردی که استفاده از این Antipattern مجاز است:
قدرت لیست مجاورت در بازیابی پدر یا فرزند مستقیم یک نود می‌باشد. قرار دادن یک سطر هم در لیست مجاورت کار ساده‌ای است. اگر این عملیات، تمام آن چیزی است که برای انجام کارتان مورد نیاز شما است، بنابراین استفاده از لیست مجاورت می‌تواند مناسب باشد.
برخی از برندهای RDBMS از افزونه‌هایی پشتیبانی می‌کنند که قابلیت ذخیره‌ی سلسله مراتب را در لیست مجاورت ممکن می‌سازد. مثلا SQL-99، پرس‌وجوی بازگشتی را تعریف می‌کند که مثال آن در ادامه آمده است:
  WITH CommentTree (comment_id, bug_id, parent_id, author, comment, depth)
AS (
SELECT *, 0 AS depth FROM Comments
WHERE parent_id IS NULL
UNION ALL
SELECT c.*, ct.depth+1 AS depth FROM CommentTreect
JOIN Comments c ON (ct.comment_id = c.parent_id)
)
SELECT * FROM CommentTree WHERE bug_id = 1234;

Microsoft SQL Server 2005، Oracle 11g، IBM DB2 و PostgreSQL 8.4 نیز از پرس‌وجوی بازگشتی پشتیبانی می‌کنند.Oracle 9i و 10g از عبارت WITH استفاده می‌کنند، ولی نه برای پرس‌وجوهای بازگشتی. در عوض می‌توانید از پرس‌وجوی زیر برای ایجاد پرس‌وجوی بازگشتی استفاده نمایید: 
SELECT * FROM Comments
START WITH comment_id = 9876
CONNECT BY PRIOR parent_id = comment_id;


5.2 راه حل: استفاده از مدل‌های درختی دیگر
جایگزین‌های دیگری برای ذخیره‌سازی داده‌های سلسله مراتبی وجود دارد. البته برخی از این راه حل‌ها ممکن است در لحظه‌ی اول پیچید‌تر از لیست مجاورت به نظر آیند، ولی برخی از عملیات درخت که در لیست مجاورت بسیار سخت یا ناکارآمد است، را آسان‌تر می‌کنند.
شمارش مسیر :
مشکل پرهزینه بودن بازیابی نیاکان یک گره که در روش لیست مجاورت وجود داشت در روش شمارش مسیر به این ترتیب حل شده است: اضافه نمودن یک صفت به هر گره که رشته‌ای از نیکان آن صفت در آن ذخیره شده است.
در جدول Comments به جای استفاده از parent_id، یک ستون به نام path که توع آن varchar است تعریف شده است. رشته‌ای که در این ستون تعریف شده است، ترتیبی از فرزندان این سطر از بالا به پایین درخت است. مانند مسیری که در سیستم عامل UNIX، برای نشان دادن مسیر در سیستم فایل استفاده شده است. شما می‌توانید از / به عنوان کاراکتر جداکننده استفاده نمایید. دقت کنید برای درست کار کردن پرس‌وجوها حتما در آخر مسیر هم این کاراکتر را قرار دهید. پرس‌وجوی تشکیل چنین درختی به شکل زیر است:
  CREATE TABLE Comments ( comment_id SERIAL PRIMARY KEY,
path VARCHAR(1000),
bug_id BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
author BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
comment_date DATETIME NOT NULL,
comment TEXT NOT NULL,
FOREIGN KEY (bug_id) REFERENCES Bugs(bug_id),
FOREIGN KEY (author) REFERENCES Accounts(account_id)

در این روش، هر گره مسیری دارد که شماره خود آن گره هم در آنتهای آن مسیر قرار دارد. این به دلیل درست جواب دادن پرس‌وجوهای ایجاد شده است.
می‌توان نیاکان را با مقایسه‌ی مسیر سطر کنونی با مسیر سطر دیگر به دست آورد. برای مثال برای یافتن نیاکان گره (نظر) شماره‌ی 7 که مسیر آن 1/4/6/7/ می‌باشد، می‌توان چنین نوشت:
  SELECT * FROM Comments AS c
WHERE '1/4/6/7/' LIKE c.path || '%' ;

این پرس‌وجو الگوهایی را می‌یابد که از مسیرهای 1/4/6/%، 1/4/% و 1/% نشأت می‌گیرد.
همچنین فرزندان (نوه‌های) یک گره، مثلا گره‌ی 4 را که مسیرش 1/4/ است را می‌توان با پرس‌وجوی زیر یافت:
  SELECT * FROM Comments AS c
WHERE c.path LIKE '1/4/' || '%' ;

الگوی 1/4/% با مسیرهای 1/4/5/، 1/4/6/ و 1/4/6/7/ تطابق می‌یابد.
همچنین می‌توان پرس‌وجوهای دیگری را نیز در این مسیر به سادگی انجام داد؛ مانند محاسبه‌ی مجموع هزینه‌ی گره‌ها در یک زیردرخت یا شمارش تعداد گره‌ها.
اضافه نمودن یک گره هم مانند ساختن خود مدل است. می‌توان یک گره‌ی غیر برگ را بدون نیاز به اصلاح هیچ سطری اضافه نمود. برای این کار مسیر را را از گره‌ی پدر کپی کرده و در انتها شماره‌ی خود گره را به آن اضافه می‌کنیم.
از مشکلات این روش می‌توان به عدم توانایی پایگاه داده‌ها در تحمیل این نکته که مسیر یک گره درست ایجاد شده است و یا تضمین وجود گره‌ای در مسیری خاص، اشاره نمود. همچنین نگهداری رشته‌ی مسیر یک گره مبتنی بر کد برنامه است و اعتبارسنجی آن کاری هزینه‌بر است. این رشته اندازه‌ای محدود دارد و درخت‌هایی با عمق نامحدود را پشتیبانی نمی‌کند.

مجموعه‌های تودرتو :
مجموعه‌های تودرتو، اطلاعات را با هر گره‌ای که مربوط به مجموعه‌ای از نوه‌هایش است، به جای این که تنها مربوط به یک فرزند بلافصلش باشد، ذخیره می‌کنند.

 این اطلاعات می‌توانند به وسیله‌ی هر گره‌ای که در درخت با دو شماره‌ی nsleft و nsright ذخیره شده، نمایش داده شوند:
  CREATE TABLE Comments ( comment_id SERIAL PRIMARY KEY,
nsleft INTEGER NOT NULL,
nsright INTEGER NOT NULL,
bug_id BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
author BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
comment_date DATETIME NOT NULL,
comment TEXT NOT NULL,
FOREIGN KEY (bug_id) REFERENCES Bugs (bug_id),
FOREIGN KEY (author) REFERENCES Accounts(account_id)
);

شماره‌ی سمت چپ یک گره از تمام شماره‌های سمت چپ فرزندان آن گره کوچک‌تر و شماره‌ی سمت راست آن گره از تمام شماره‌های سمت راست آن گره بزرگ‌تر است. این شماره‌ها هیچ ارتباطی به comment_id مربوط به آن گره ندارند.

یک راه حل ساده برای تخصیص این شماره‌ها به گره‌ها این است که از سمت چپ یک گره آغاز می‌کنیم و اولین شماره را اختصاص می‌دهیم و به همین به گره‌ای سمت چپ فرزندان می‌آییم و شماره‌ها را به صورت افزایشی به سمت چپ آن‌ها نیز اختصاص می‌دهیم. سپس در ادامه به سمت راست آخرین نود رفته و از آن جا به سمت بالا می‌آییم و به همین ترتیب به صورت بازگشتی تخصیص شماره‌ها را ادامه می‌دهیم.

با اختصتص شماره‌ها به هر گره، می‌توان از آن‌ها برای یافتن نیاکان و فرزندان آن گره بهره جست. برای مثال برای بازیابی گره‌ی 4 و فرزندان (نوه‌های) آن باید دنبال گره‌هایی باشیم که شماره‌های آن گره‌ها بین nsleft و nsright گره‌ی شماره‌4 باشد:

  SELECT c2.* FROM Comments AS c1
JOIN Comments as c2
ON c2.nsleft BETWEEN c1.nsleft AND c1.nsright
WHERE c1.comment_id = 4;

همچنین می‌توان گره‌ی شماره‌ی 6 و نیاکان آن را با دنبال نمودن گره‌هایی به دست آورد که شماره‌های آن‌ها در محدوده‌ی شماره‌ی گره‌ی 6 باشد: 
SELECT c2.*
FROM Comments AS c1
JOIN Comment AS c2
ON c1.nsleft BETWEEN c2.nsleft AND c2.nsright
WHERE c1.comment_id = 6;

یک مزیت مهم روش مجموعه‌ای تودرتو، این است که هنگامی که یک گره را حذف می‌کنیم، نوه‌های آن به طور مستقیم به عنوان فرزندان پدر گره‌ی حذف شده تلقی می‌شوند.
برخی از پرس‌وجوهایی که در روش لیست مجاورت ساده بودند، مانند بازیابی فرزند یا پدر بلافصل، در روش مجموعه‌های تودرتو پیچیده‌تر می‌باشند. برای مثال برای یافتن پدر بلافصل گره‌ی شماره‌ی 6 باید چنین نوشت: 
  SELECT parent.* FROM Comment AS c
JOIN Comment AS parent
ON c.nsleft BETWEEN parent.nsleft AND parent.nsright
LEFT OUTER JOIN Comment AS in_between
ON c.nsleft BETWEEN in_between.nsleft AND in_between.nsright
AND in_between.nsleft BETWEEN parent.nsleft AND parent.nsright
WHERE c.comment_id = 6
AND in_between.comment_id IS NULL;

دست‌کاری درخت، اضافه، حذف و جابجا نمودن گره‌ها در آن درروش مجموعه‌های تودرتو از مدل‌های دیگر پیچیده‌تر است. هنگامی که یک گره‌ی جدید را اضافه می‌کنیم، باید تمام مقادیر چپ و راست بزرگ‌تر از مقدار سمت چپ گره‌ی جدید را مجددا محاسبه کنیم؛ که این شامل برادر سمت راست گره‌ی جدید، نیاکان آن و برادر سمت راست نیاکان آن می‌باشد. همچنین اگر گره‌ی جدید به عنوان گره‌ی غیربرگ اضافه شده باشد، شامل فرزندان آن هم می‌شود. برای مثال اگر بخواهیم گره‌ی جدیدی به گره‌ی 5 اضافه نماییم، باید چنین بنویسیم: 
-- make space for NS values 8 and 9
UPDATE Comment
SET nsleft = CASE WHEN nsleft >= 8 THEN nsleft+2 ELSE nsleft END,
nsright = nsright+2
WHERE nsright >= 7;

-- create new child of comment #5, occupying NS values 8 and 9
INSERT INTO Comment (nsleft, nsright, author, comment)
VALUES (8, 9, 'Fran' , 'Me too!' );

تنها مزیت این روش نسبت به روش‌های قبلی ساده‌تر و سریع‌تر شدن ایجاد پرس‌وجوها برای پیدا کردن فرزندان یا پدران یک درخت است. اگر هدف استفاده از درخت شامل اضافه نمودن متعدد گره‌ها است، مجموعه‌های تودرتو انتخاب خوبی نیست.

Closure Table
راه حل closure table روشی دیگر برای ذخیره‌ی سلسه‌مراتبی است. این روش علاوه بر ارتباطات مستقیم پدر- فرزندی، تمام مسیرهای موجود در درخت را ذخیره می‌کند.

این روش علاوه بر داشتن یک جدول نظرها، یک جدول دیگر به نام TreePaths با دو ستون دارد که هر کدام از این ستون‌ها یک کلید خارجی به جدولComment هستند:
  CREATE TABLE Comments ( comment_id SERIAL PRIMARY KEY,
bug_id BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
author BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
comment_date DATETIME NOT NULL,
comment TEXT NOT NULL,
FOREIGN KEY (bug_id) REFERENCES Bugs(bug_id),
FOREIGN KEY (author) REFERENCES Accounts(account_id)
);
CREATE TABLE TreePaths (
ancestor BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
descendant BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
PRIMARY KEY(ancestor, descendant),
FOREIGN KEY (ancestor) REFERENCES Comments(comment_id),
FOREIGN KEY (descendant) REFERENCES Comments(comment_id)
);

به جای استفاده از جدول Comments برای ذخیره‌ی اطلاعات مربوط به یک درخت از جدول TreePath استفاده می‌کنیم. به ازای هر یک جفت گره در این درخت یک سطر در جدول ذخیره می‌شود که ارتباط پدر فرزندی را نمایش می‌دهد و الزاما نباید این دو پدر فرزند بلافصل باشد. همچنین یک سطر هم به ازای ارتباط هر گره با خودش به جدول اضافه می‌گردد.

پرس‌وجوهای بازیابی نیاکان و فرزندان (گره‌ها) از طریق جدول TreePaths ساده‌تر از روش مجموعه‌های تودرتو است. مثلا برای بازیابی فرزندان (نوه‌های) گره‌ی شماره‌ی 4، سطرهایی که نیاکان آن‌ها 4 است را به دست می‌آوریم:

   SELECT c.*  FROM Comments AS c
JOIN TreePaths AS t ON c.comment_id = t.descendant
WHERE t.ancestor = 4;

برای به دست آوردن نیاکان گره‌ی شماره‌ی 6، سطرهایی از جول TreePaths را به دست می‌آوریم که فرزندان آن‌ها 6 باشد:
SELECT c.*
FROM Comments AS c
JOIN TreePaths AS t ON c.comment_id = t.ancestor
WHERE t.descendant = 6;

برای اضافه کردن گره‌ی جدید، برای مثال به عنوان فرزند گره‌ی شماره‌ی 5، ابتدا سطری که به خود آن گره برمی‌گردد را اضافه می‌کنیم، سپس یک کپی از سطوری که در جدول TreePaths، به عنوان فرزندان (نوه‌های) گره‌ی شماره‌5 هستند (که شامل سطری که به خود گره‌ی 5 به عنوان فرزند اشاره می‌کند) به جدول اضافه نموده و فیلد descendant آن را با شماره‌ی گره‌ی جدید جایگزین می‌کنیم:
  INSERT INTO TreePaths (ancestor, descendant) SELECT t.ancestor, 8
FROM TreePaths AS t
WHERE t.descendant = 5
UNION ALL
SELECT 8, 8;

در این جا می‌توان به اهمیت ارجاع یک گره به خودش به عنوان پدر (یا فرزند) پی برد.
برای حذف یک گره، مثلا گره‌ی شماره‌ی 7، تمام سطوری که فیلد descendant آن‌ها در جدول TreePaths برابر با 7 است حذف می‌کنیم:
   DELETE FROM TreePaths WHERE descendant = 7;

برای حذف یک زیردرخت کامل، برای مثال گره‌ی شماره‌ی 4 و فرزندان (نوه‌های) آن، تمام سطوری که در جدول TreePaths دارای فیلد descendant با مقدار 4 هستند، حذف می‌کنیم. علاوه بر این باید نودهایی که به عنوان descendant به فیلد descendant گره‌ی 4، ارجاع داده می‌شوند نیز باید حذف گردد: 

DELETE FROM TreePaths
WHERE descendant IN (SELECT descendant
FROM TreePaths
WHERE ancestor = 4);

دقت کنید وقتی گره‌ای را حذف می‌کنیم، بدان معنی نیست که خود گره (نظر) را حذف می‌کنیم. البته این برای مثال نظر و پاسخ آن مقداری عجیب است ولی در مثال کارمندان در چارت سازمانی امری معمول است. هنگامی که ارتباطات یک کاربر را تغییر می‌دهیم، از حذف در جدول TreePaths استفاده می‌کنیم و این قضیه که ارتباطات کارمندان در جدول جداگانه‌ای ذخیره شده است به ما انعطاف‌پذیری بیشتری می‌دهد. 
برای جابجایی یک زیردرخت از مکانی به مکان دیگری در درخت، سطرهایی که ancestor گره‌ی بالایی زیردرخت را برمی‌گردانند و فرزندان آن گره را حذف می‌کنیم. برای مثال برای جابجایی گره‌ی شماره‌ی 6 به عنوان فرزند گره‌ی شماره‌ی 4 و قرار دادن آن به عنوان فرزند گره‌ی شماره‌ی 3، این چنین عمل می‌کنیم. فقط باید حواسمان جمع باشد سطری که گره‌ی شماره‌ی 6 به خودش ارجاع داده است را حذف نکنیم:
DELETE FROM TreePaths
WHERE descendant IN (SELECT descendant
                                         FROM TreePaths
                                         WHERE ancestor = 6)
AND ancestor IN (SELECT ancestor
                             FROM TreePaths
                             WHERE descendant = 6
                                 AND ancestor != descendant);

آن‌گاه این زیردرخت جدا شده را با اضافه کردن سطرهایی که با ancestor مکان جدید و descendant زیردرخت، منطبق هستند، به جدول اضافه می‌کنیم:
INSERT INTO TreePaths (ancestor, descendant)
SELECT supertree.ancestor, subtree.descendant
FROM TreePaths AS supertree
CROSS JOIN TreePaths AS subtree
WHERE supertree.descendant = 3
AND subtree.ancestor = 6;

روش Closure Table آسان‌تر از روش مجموعه‌های تودرتو است. هر دوی آن‌ها روش‌های سریع و آسانی برای ایجاد پرس‌وجو برای نیاکان و نوه‌ها دارند. ولی Closure Table برای نگهداری اطلاعات سلسله مراتب آسان‌تر است. در هر دو طراحی ایجاد پرس‌وجو در فرزندان و پدر بلافصل سرراست‌تر از روش‌ای لیست مجاورت و شمارش مسیر می‌باشد.
می‌توان عملکرد Closure Table را برای ایجاد پرس‌وجو روی فرزندان و پدر بلافصل را آسان‌تر نیز نمود. اگر فیلد path_length را به جدول TreePaths اضافه نماییم این کار انجام می‌شود. path_length گره‌ای که به خودش ارجاع می‌شود، صفر است. path_length فرزند بلافصل هر گره 1، path_length نوه‌ی آن 2 می‌باشد و به همین ترتیب path_lengthها را در هر سطر مقداردهی می‌کنیم. اکنون یا فتن فرزند گره‌ی شماره‌ی 4 آسان‌تر است:   
SELECT *
FROM TreePaths
WHERE ancestor = 4 AND path_length = 1;


از کدام طراحی استفاده نماییم؟
در این جا این سؤال مطرح است که ما باید از کدام طراحی استفاده نماییم. در پاسخ به این سؤال باید گفت که هر کدام از این روش‌ها نقاط قوت و ضعفی دارند که ما باید نسبت به عملیاتی که می‌خواهیم انجام دهیم از این طراحی‌ها استفاده کنیم. جدولی که در ادامه آمده است، مقایسه‌ای است میان میزان سهولت اجرای این طراحی‌ها در استفاده از پرس‌وجوهای متفاوت.

 لازم به ذکر است در اینجا ستون سوم (Query Child) به معنای پرس‌وجوهایی است که با فرزندان کار می‌کند و ستون چهارم  (Query Tree)  به معنای پرس‌وجوهایی است که با کل درخت کار می‌کنند، می‌باشد. 
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت اول - معرفی SSR
از لحاظ تاریخی، Blazor به همراه دو حالت اصلی است:
- Blazor Server، که در آن یک اتصال SignalR، بین مرورگر کاربر و سرور، برقرار شده و سرور حالات مختلف این جلسه‌ی کاری را مدیریت می‌کند. آغاز این حالت، بسیار سریع است؛ اما وجود اتصال دائم SignalR در آن ضروری است. نیاز به وجود این اتصال دائم، با تعداد بالای کاربر می‌تواند کارآیی سرور را تحت تاثیر قرار دهد.
- Blazor WASM: در این حالت کل برنامه‌ی Blazor، درون مرورگر کاربر اجرا می‌شود و برای اینکار الزاما نیازی به سرور ندارد؛ اما آغاز اولیه‌ی آن به علت نیاز به بارگذاری کل برنامه درون مرورگر کاربر، اندکی کند است. اتصال این روش با سرور، از طریق روش‌های متداول کار با Web API صورت می‌گیرد و نیازی به اتصال دائم SignalR را ندارد.

دات نت 8، دو تغییر اساسی را در اینجا ارائه می‌دهد:
- در اینجا حالت جدیدی به نام SSR یا Static Server Rendering ارائه شده‌است (به آن Server-side rendering هم می‌گویند). در این حالت نه WASM ای درون مرورگر کاربر اجرا می‌شود و نه اتصال دائم SignalR ای برای کار با آن نیاز است! در این حالت برنامه تقریبا همانند یک MVC Razor application سنتی کار می‌کند؛ یعنی سرور، کار رندر نهایی HTML قابل ارائه‌ی به کاربر را انجام داده و آن‌را به سمت مرورگر، برای نمایش ارسال می‌کند و همچنین سرور، هیچ حالتی را هم از برنامه ذخیره نمی‌کند و به‌علاوه، کلاینت نیز نیازی به دریافت کل برنامه را در ابتدای کار ندارد (هم آغاز و نمایش سریعی را دارد و هم نیاز به منابع کمتری را در سمت سرور برای اجرا دارد).
- تغییر مهم دیگری که در دات نت 8 صورت گرفته، امکان ترکیب کردن حالت‌های مختلف رندر صفحات، در برنامه‌های Blazor است. یعنی می‌توان یک صفحه‌ی SSR را داشت که تنها قسمت کوچکی از آن بر اساس معماری Blazor Server کار کند (قسمت‌‌های اصطلاحا interactive یا تعاملی آن). یا حتی در یک برنامه، امکان ترکیب Blazor Server و Blazor WASM نیز وجود دارد.

این‌ها عناوین موارد جدیدی هستند که در این سری به تفصیل بررسی خواهیم کرد.


تاریخچه‌ی نمایش صفحات وب در مرورگرها

در ابتدای ارائه‌ی وب، سرورها، ابتدا درخواستی را از طرف مرورگر کلاینت دریافت می‌کردند و در پاسخ به آن، HTML ای را تولید و بازگشت می‌دادند. حاصل آن، نمایش یک صفحه‌ی استاتیک non-interactive بود (غیرتعاملی). علت تاکید بر روی واژه‌ی interactive (تعاملی)، بکارگیری گسترده‌ی آن در نگارش جدید Blazor است؛ تا حدی که ایجاد قالب‌های جدید آغازین برنامه‌های آن، با تنظیم این گزینه همراه است. برای مشاهده‌ی آن، پس از نصب SDK جدید دات نت، دستور dotnet new blazor --help را صادر کنید.
سپس JavaScript از راه رسید و هدف آن، افزودن interactivity به صفحات سمت کاربر بود تا بتوان بر اساس تعاملات و ورودی‌های کاربر، تغییراتی را بر روی محتوای صفحه اعمال کرد. در ادامه JavaScript این امکان را یافت تا بتواند درخواست‌هایی را به سمت سرور ارسال کند و بر اساس خروجی دریافتی، قسمت‌هایی از صفحه‌ی جاری استاتیک را به صورت پویا تغییر دهد.
در ادامه با بالارفتن توانمندی‌های سخت‌افزاری و همچنین توسعه‌ی کتابخانه‌های جاوااسکریپتی، به برنامه‌های تک صفحه‌ای کاملا پویا و interactive رسیدیم که به آن‌ها SPA گفته می‌شود (Single-page applications)؛ از این دست کتابخانه‌ها می‌توان به Backbone اشاره کرد و پس از آن به React و Angular. برنامه‌های Blazor نیز اخیرا به این جمع اضافه شده‌اند.
اما ... اخیرا توسعه دهنده‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که SPAها برای تمام امور، مناسب و یا حتی الزامی نیستند. گاهی از اوقات ما فقط نیاز داریم تا محتوایی را خیلی سریع و بهینه تولید و بازگشت دهیم؛ مانند نمایش لیست اخبار، به هزاران دنبال کننده، با حداقل مصرف منابع و در همین حال نیاز به interactivity در بعضی از قسمت‌های خاص نیز احساس می‌شود. این رویه‌ای است که در تعدادی از فریم‌ورک‌های جدید و مدرن جاوااسکریپتی مانند Astro در پیش گرفته شده‌است؛ در آن‌ها ترکیبی از رندر سمت سرور، به همراه interactivity سمت کاربر، مشاهده می‌شود. برای مثال این امکان را فراهم می‌کنند تا محتوای قسمتی از صفحه را در سمت سرور تهیه و رندر کنید، یا قسمتی از صفحه (یک کامپوننت خاص)، به صورت interactive فعال شود. ترکیب این دو مورد، دقیقا هدف اصلی Blazor، در دات نت 8 است. برای مثال فرض کنید می‌خواهید برنامه و سایتی را طراحی کنید که چند صفحه‌ی آغازین آن، بدون هیچگونه تعاملی با کاربر هستند و باید سریع و SEO friendly باشند. همچنین تعدادی از صفحات آن هم قرار است فقط یک سری محتوای ثابت را نمایش دهند، اما در قسمت‌های خاصی از آن نیاز به تعامل با کاربر است.


معرفی Blazor یکپارچه در دات نت 8

مهم‌ترین تغییر Blazor در دات نت 8، یکپارچه شدن حالت‌های مختلف رندر آن در سمت سرور است. تغییرات زیاد رخ داده‌اند تا امکان داشتن Server-side rendering یا SSR به همراه قابلیت فعال سازی interactivity به ازای هر کامپوننت دلخواه که به آن حالت‌های رندر (Render modes) گفته می‌شود، میسر شوند. در اساس، این روش جدید، همان Blazor Server بهبود یافته‌است که حالت SSR، حالت پیش‌فرض آن است. در کنار آن قابلیت‌های راهبری (navigation)، نیز بهبود یافته‌اند تا برنامه‌های SSR همانند برنامه‌های SPA به‌نظر برسند.

در دات نت 8، ASP.NET Core و Blazor نیز کاملا یکپارچه شده‌اند. در این حالت برنامه‌های Blazor Server می‌توانند همانند برنامه‌های MVC Razor Pages متداول، با کمک قابلیت SSR، صفحات غیر interactive ای را رندر کنند؛ البته به کمک کامپوننت‌های Razor. مزیت آن نسبت به  MVC Razor Pages این است که اکنون می‌توانید هر کامپوننت مجزایی از صفحه را نیز کاملا interactive کنید.
در نگارش‌های قبلی Blazor، برنامه‌های Blazor Server حتی برای شروع کار نیاز به یک صفحه‌ی Razor Pages آغازین داشتند، اما دیگر نیازی به این مورد با دات نت  8 نیست؛ چون ASP.NET Core 8x می‌تواند کامپوننت‌های Razor را نیز به صورت HTML خالص بازگشت دهد و یا Minimal API آن به همراه خروجی new RazorComponentResult نیز شده‌است. در حالت SSR، حتی سیستم مسیریابی ASP.NET Core نیز با Blazor یکی شده‌است.

البته این تغییرات، حالت‌های خالص Blazor WebAssembly و یا MAUI Blazor Hybrid را تحت تاثیر قرار نمی‌دهند؛ اما بدیهی است تمام آن‌ها از سایر قابلیت‌های جدید اضافه شده نیز بهره‌مند هستند.


معرفی حالت‌های مختلف رندر Blazor در دات نت 8

یک برنامه‌ی جدید 8x Blazor، در اساس بر روی سرور رندر می‌شود (همان SSR). اما همانطور که عنوان شد، این SSR ارائه شده‌ی توسط Blazor، یک قابلیت مهم را نسبت به MVC Razor pages دارد و آن هم امکان فعالسازی interactivity، به ازای کامپوننت‌ها و قسمت‌های کوچکی از صفحه است که واقعا نیاز است تعاملی باشند. فعالسازی آن هم بسیار ساده، یک‌دست و یکپارچه است:
@* For being rendered on the server *@
<Counter @rendermode="@InteractiveServer" />

@* For running in WebAssembly *@
<Counter @rendermode="@InteractiveWebAssembly" />
در این حالت می‌توان مشخص کرد که آیا قرار است این کامپوننت خاصی که در قسمتی از صفحه‌ی جاری قرار است رندر شود، نیاز است به کمک فناوری وب‌اسمبلی اجرا شود و یا قرار است بر روی سرور رندر شود؟

این تعاریف حالت رندر را توسط دایرکتیوها نیز می‌توان به ازای هر کامپوننت مجزا، مشخص کرد (یکی از این دو حالت باید بکار گرفته شود):
@rendermode InteractiveServer

@rendermode InteractiveWebAssembly
حالت رندر مشخص شده، توسط زیرکامپوننت‌های تشکیل دهنده‌ی این کامپوننت‌ها نیز به ارث برده می‌شوند؛ اما امکان ترکیب آن‌ها با هم نیست. یعنی اگر حالت رندر را InteractiveServer انتخاب کردید، زیرکامپوننت‌های تشکیل دهنده‌ی آن نمی‌توانند حالت دیگری را انتخاب کنند.
امکان اعمال این ویژگی‌ها به مسیریاب برنامه نیز وجود دارد که در این حالت کل برنامه را interactive می‌کند. اما در حالت پیش‌فرض، برنامه‌ای که ایجاد می‌شود فاقد تنظیمات تعاملی در ریشه‌ی اصلی آن است.


معرفی حالت رندر خودکار در Blazor 8x

یکی دیگر از حالت‌های رندر معرفی شده‌ی در Blazor 8x، حالت Auto است:
<Counter @rendermode="@InteractiveAuto" />
این حالت رندر، به صورت پیش‌فرض از WebAssembly استفاده می‌کند؛ اما فقط زمانیکه فایل‌های مرتبط با آن کاملا دریافت شده‌باشند. یعنی در ابتدای کار برای ارائه‌ی امکانات تعاملی، از حالت سریع و سبک InteractiveServer استفاده می‌کند؛ اما در پشت صحنه مشغول به دریافت فایل‌های مرتبط با نگارش وب‌اسمبلی کامپوننت فوق خواهد شد. پس از بارگذاری و کش شدن این فایل‌ها، برای بارهای بعدی رندر، فقط از حالت وب‌اسمبلی استفاده می‌کند.


معرفی حالت رندر Streaming در Blazor 8x

در بار اول بارگذاری صفحات، ممکن است دریافت اطلاعات مرتبط با آن کمی کند و با وقفه باشند. در این حالت برای اینکه برنامه‌های SSR یک صفحه‌ی خالی را نمایش ندهند، می‌توان در ابتدا با استفاده از حالت رندر جدید StreamRendering، حداقل قالب صفحه را نمایش داد و سپس اصل اطلاعات را:
@attribute [StreamRendering(prerender: true)]
این روش، از HTTP Streaming در پشت صحنه استفاده کرده و مرحله به مرحله قسمت‌های تکمیل شده را به سمت مرورگر کاربر، برای نمایش نهایی ارسال می‌کند.


جزئیات بیشتر نحوه‌ی کار با این حالات را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد.


نتیجه گیری:

روش‌های جدید رندر ارائه شده‌ی در Blazor 8x، برای موارد زیر مفید هستند:
- زمانیکه قسمت عمده‌ای از برنامه‌ی شما بر روی سرور اجرا می‌شود.
- زمانیکه خروجی اصلی برنامه‌ی شما بیشتر حاوی محتواهای ثابت است؛ مانند CMSها.
- زمانیکه می‌خواهید صفحات شما قابل ایندکس شدن توسط موتورهای جستجو باشند و مباحث SEO برای شما مهم است.
- زمانیکه نیاز به مقدار کمی امکانات تعاملی دارید و فقط قسمت‌های کوچکی از صفحه قرار است تعاملی باشند. برای مثال فقط قرار است قسمت کوچکی از یک صفحه‌ی نمایش مقاله‌ای از یک بلاگ، به همراه امکان رای دادن به آن مطلب (تنها قسمت «تعاملی» صفحه) باشد.
- و یا زمانیکه می‌خواهید MVC Razor Pages را با یک فناوری جدید که امکانات بیشتری را در اختیار شما قرار می‌دهد، جایگزین کنید.
مطالب
بررسی قابلیت Endpoint Routing در ASP.NET Core
نحوه کار مکانیزم مسیریابی به این صورت است که ما Route هایمان را مثلا درون میان‌افزار MVC (توسط متد UseMvc) تعریف می‌کنیم و زمانیکه یک درخواست به میان‌افزار MVC میرسد، این میان‌افزار بر اساس اطلاعات Url و Route‌های تعریف شده، اولین Route ایی را که همخوانی داشته باشد، انتخاب کرده و مقادیر مسیر یابی (RouteValues) را استخراج می‌کند و بدین ترتیب می‌فهمد که کدام Controller و Action باید فراخوانی شود.

در Pipeline چون میان‌افزارها به صورت ترتیبی اجرا می‌شوند، تا زمانیکه درخواست ما به میان‌افزار MVC (منظور جایی است که Route‌ها تعریف شده‌اند؛ ولی برای درک بهتر با میان‌افزار MVC مثال میزنیم) نمی‌توانیم از RouteValues استفاده کنیم.
مشکل جایی پیش می‌آید که مثلا برای وبسایت‌های چند زبانه که بر اساس Url کار می‌کنند (مثلا fa/home/index) نیاز داریم قبل از رسیدن به میان‌افزار MVC، زبان جاری (همان fa) را توسط سیستم مسیریابی بخوانیم و Culture برنامه را تغییر بدهیم ولی تا زمانیکه به میان‌افزار MVC نرسیم این کار امکان پذیر نیست.

یک مثال دیگر آن، استفاده از ویژگی EnableCorsAttribute (است که بر خلاف UseCors که مکانیزم CORS را به صورت سراسری اعمال می‌کند) میتوان آن را بر روی یک Action خاص اعمال کرد.
از آنجایی که در مکانیزم مسیریابی قبلی، سیستم Routing بسیار وابسته به MVC است، ما نمی‌توانیم قبل از رسیدن به میان‌افزار MVC، جلوی درخواست‌های غیر مجاز را بگیریم، چرا که به Routing درسترسی نداریم و نمی‌دانیم کدام Controller و Action قرار است فراخوانی بشود.

اما در مکانیزم Endpoint Routing، وقتی یک درخواست می‌آید، همان ابتدا مشخص می‌شود که به کدام Route نگاشت شده؛ درنتیجه بقیه‌ی میان‌افزارهای قبل از MVC هم می‌توانند از سیستم Routing استفاده کرده و اطلاعات داخل Url را درک کنند.

 این قابلیت در ASP Core 2.2، اوایل با نام Dispatcher معرفی شد که بعدا به Endpoint Routing تغییر نام پیدا کرد و به صورت پیشفرض توسط SetCompatibilityVersion ورژن Version_2_2 به بالا فعال می‌شود.
برای استفاده از Endpoint Routing باید میان‌افزار مربوطه را توسط متد UseEndpointRouting اضافه کنیم. کار این میان‌افزار تشخیص Endpoint مورد نظر براساس Url درخواستی و Route‌های تعریف شده است و پس از آن می‌توانیم از مقادیر مسیریابی (RouteValues) استفاده کنیم (حتی قبل از رسیدن به محل تعریف Route ها).
// ASP.NET Core 2.2
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseEndpointRouting();

   app.OtherMiddleware(); // Access to route values

   app.UseMvc();
}

نکته : در ASPNET Core 3.0 متد UseEndpointRouting به UseRouting تغییر نام پیدا کرد و نیز تعریف Route (بهتر است بگوییم Endpoint ها) به شکل زیر تغییر پیدا کرده است.
// ASP.NET Core 3.0
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseRouting(); 

   app.OtherMiddleware();

   app.UseEndpoints(endpoints =>
   {
      // Mapping of endpoints goes here:
      endpoints.MapControllers()
      endpoints.MapRazorPages()
      endpoints.MapHub<MyChatHub>()
      endpoints.MapGrpcService<MyCalculatorService>()
   });
}

برای غیر فعال کردن قابلیت Endpoint Routing می‌توانید توسط MvcOptions.EnableEndpointRouting = false آن را غیرفعال کنید.

منابع و اطلاعات بیشتر:
نظرات مطالب
نوشتن اعتبارسنج‌های سفارشی برای فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular
به جای قطعه کد زیر:
export class EqualValidatorDirective implements Validator {
  constructor(@Attribute("compare-to") public compareToControl: string) {}
بنده به شکل زیر عمل کرده‌ام. شاید سینتکس این روش ساده‌تر باشد.
export class EqualValidatorDirective implements Validator {
  constructor() {}
  @Input('compare-to') compareToControl: string;
  ///...
}

اشتراک‌ها
پروژه ی متن باز JsonServer

پروژه‌ی متن باز JsonServer که به شما این قابلیت را می‌دهد که در کمترین زمان و بدون نیاز به کدنویسی، یک REST API با داده‌های Fake تولید کنید.

(مناسب برای توسعه دهندگان Front end جهت Prototyping و یا Mock کردن سرور)  

پروژه ی متن باز JsonServer
مطالب
انجام پی در پی اعمال Async به کمک Iterators - قسمت اول

تقریبا تمام اعمال کار با شبکه در Silverlight از مدل asynchronous programming پیروی می‌کنند؛ از فراخوانی یک متد وب سرویس تا دریافت اطلاعات از وب و غیره. اگر در سایر فناوری‌های موجود در دات نت فریم ورک برای مثال جهت کار با یک وب سرویس هر دو متد همزمان و غیرهمزمان در اختیار برنامه نویس هستند اما اینجا خیر. اینجا فقط روش‌های غیرهمزمان مرسوم هستند و بس. خیلی هم خوب. یک چارچوب کاری خوب باید روش استفاده‌ی صحیح از کتابخانه‌های موجود را نیز ترویج کند و این مورد حداقل در Silverlight اتفاق افتاده است.
برای مثال فراخوانی‌های زیر را در نظر بگیرید:
private int n1, n2;

private void FirstCall()
{
Service.GetRandomNumber(10, SecondCall);
}

private void SecondCall(int number)
{
n1 = number;
Service.GetRandomNumber(n1, ThirdCall);
}

private void ThirdCall(int number)
{
n2 = number;
// etc
}
عموما در اعمال Async پس از پایان عملیات در تردی دیگر، یک متد فراخوانی می‌گردد که به آن callback delegate نیز گفته می‌شود. برای مثال توسط این سه متد قصد داریم اطلاعاتی را از یک وب سرویس دریافت و استفاده کنیم. ابتدا FirstCall فراخوانی می‌شود. پس از پایان کار آن به صورت خودکار متد SecondCall فراخوانی شده و این متد نیز یک عملیات Async دیگر را شروع کرده و الی آخر. در نهایت قصد داریم توسط مقادیر بازگشت داده شده منطق خاصی را پیاده سازی کنیم. همانطور که مشاهده می‌کنید این اعمال زیبا نیستند! چقدر خوب می‌شد مانند دوران synchronous programming (!) فراخوانی‌های این متدها به صورت ذیل انجام می‌شد:
private void FetchNumbers()
{
int n1 = Service.GetRandomNumber(10);
int n2 = Service.GetRandomNumber(n1);
}
در برنامه نویسی متداول همیشه عادت داریم که اعمال به صورت A –> B –> C انجام شوند. اما در Async programming ممکن است ابتدا C انجام شود، سپس A و بعد B یا هر حالت دیگری صرفنظر از تقدم و تاخر آن‌ها در حین معرفی متدهای مرتبط در یک قطعه کد. همچنین میزان خوانایی این نوع کدنویسی نیز مطلوب نیست. مانند مثال اول ذکر شده، یک عملیات به ظاهر ساده به چندین متد منقطع تقسیم شده است. البته به کمک lambda expressions مثال اول را به شکل زیر نیز می‌توان در طی یک متد ارائه داد اما اگر تعداد فراخوانی‌ها بیشتر بود چطور؟ همچنین آیا استفاده از عدد n2 بلافاصله پس از عبارت ذکر شده مجاز است؟ آیا عملیات واقعا به پایان رسیده و مقدار مطلوب به آن انتساب داده شده است؟
private void FetchNumbers()
{
int n1, n2;

Service.GetRandomNumber(10, result =>
{
n1 = result;
Service.GetRandomNumber(n1, secondResult =>
{
n2 = secondResult;
});
});
}

به عبارتی می‌خواهیم کل اعمال انجام شده در متد FetchNumbers هنوز Async باشند (ترد اصلی برنامه را قفل نکنند) اما پی در پی انجام شوند تا مدیریت آن‌ها ساده‌تر شوند (هر لحظه دقیقا بدانیم که کجا هستیم) و همچنین کدهای تولیدی نیز خواناتر باشند.
روش استانداری که توسط الگوهای برنامه نویسی برای حل این مساله پیشنهاد می‌شود، استفاده از الگوی coroutines است. توسط این الگو می‌توان چندین متد Async را در حالت معلق قرار داده و سپس در هر زمانی که نیاز به آن‌ها بود عملیات آن‌ها را از سر گرفت.
دات نت فریم ورک حالت ویژه‌ای از coroutines را توسط Iterators پشتیبانی می‌کند (از C# 2.0 به بعد) که در ابتدا نیاز است از دیدگاه این مساله مروری بر آن‌ها داشته باشیم. مثال بعد یک enumerator را به همراه yield return ارائه داده است:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Threading;

namespace CoroutinesSample
{
class Program
{
static void printAll()
{
foreach (int x in integerList())
{
Console.WriteLine(x);
}
}

static IEnumerable<int> integerList()
{
yield return 1;
Thread.Sleep(1000);
yield return 2;
yield return 3;
}

static void Main()
{
printAll();
}
}
}

کامپایلر سی شارپ در عمل یک state machine را برای پیاده سازی این عملیات به صورت خودکار تولید خواهد کرد:

private bool MoveNext()
{
switch (this.<>1__state)
{
case 0:
this.<>1__state = -1;
this.<>2__current = 1;
this.<>1__state = 1;
return true;

case 1:
this.<>1__state = -1;
Thread.Sleep(0x3e8);
this.<>2__current = 2;
this.<>1__state = 2;
return true;

case 2:
this.<>1__state = -1;
this.<>2__current = 3;
this.<>1__state = 3;
return true;

case 3:
this.<>1__state = -1;
break;
}
return false;
}

در حین استفاده از یک IEnumerator ابتدا در وضعیت شیء Current آن قرار خواهیم داشت و تا زمانیکه متد MoveNext آن فراخوانی نشود هیچ اتفاق دیگری رخ نخواهد داد. هر بار که متد MoveNext این enumerator فرخوانی گردد (برای مثال توسط یک حلقه‌ی foreach) اجرای متد integerList ادامه خواهد یافت تا به yield return بعدی برسیم (سایر اعمال تعریف شده در حالت تعلیق قرار دارند) و همینطور الی آخر.
از همین قابلیت جهت مدیریت اعمال Async پی در پی نیز می‌توان استفاده کرد. State machine فوق تا پایان اولین عملیات تعریف شده صبر می‌کند تا به yield return برسد. سپس با فراخوانی متد MoveNext به عملیات بعدی رهنمون خواهیم شد. به این صورت دیدگاهی پی در پی از یک سلسه عملیات غیرهمزمان حاصل می‌گردد.

خوب ما الان نیاز به یک کلاس داریم که بتواند enumerator ایی از این دست را به صورت خودکار مرحله به مرحله آن هم پس از پایان واقعی عملیات Async قبلی (یا مرحله‌ی قبلی)، اجرا کند. قبل از اختراع چرخ باید متذکر شد که دیگران اینکار را انجام داده‌اند و کتابخانه‌های رایگان و یا سورس بازی برای این منظور موجود است.


ادامه دارد ...

اشتراک‌ها
آیا سیستم و شبکه شما در برابر تروجان جدید واناکرای ایمن است؟

همانطور که می‌دانید از اوایل اردیبهشت باج افزار واناکرای به سیستم‌های زیادی در سراسر دنیا صدمه زده است که مشهورترین آن‌ها اختلال در سیستم درمانی انگلیس بود. این باج افزار اخیرا به ایران هم آمده است. این لینک توصیف خوبی از این باج افزار ارایه کرده و نحوه امن کردن شبکه و سیستم شما در برابر این باج افزار را عنوان کرده است.

به طور کلی مکانیزم عملکرد این باج افزار به این شکل است: مانند یک تروجان وارد سیستم می‌گردد. سپس مانند یک کرم در سطح شبکه شما پخش می‌شود. در نهایت اطلاعات شما را رمز می‌کند. تاکنون هیچ رمزگشایی برای فایل هایی که توسط این باج افزار رمز شده اند تولید نشده است.

بنابراین بهترین راهکار پیشگیری قبل از درمان است. به روز رسانی MS17-010 را حتما انجام دهید. حتی اگر Auto Update ویندوز شما فعال است این کار را به صورت دستی انجام دهید. دیده شده است که در برخی از سیستم‌ها حتی با وجود فعال بودن Auto Update این آپدیت حیاتی(Critical) نصب نشده است. آنتی ویروس خود را به روز نمایید. از اطلاعات خود بر روی یک درایو اکسترنال پشتیبان تهیه نمایید. 

آیا سیستم و شبکه شما در برابر تروجان جدید واناکرای ایمن است؟
مطالب
طراحی و پیاده سازی ServiceLayer به همراه خودکارسازی Business Validationها

در این مطلب قصد داریم علاوه بر طراحی زیرساختی برای راه اندازی هرچه سریعتر ServiceLayer، طراحی ای برای مکانیزم Validation به عنوان یک Cross Cutting Concern، نیز ارائه داده و آن را پیاده سازی کنیم.

پیش نیازها:

 ServiceLayer در معماری لایه‌ای، در برگیرنده ApplicationService هایی می‌باشد که به عنوان مدخل ورودی (Entry Point) برنامه، در معرض دید لایه Presentation قرار گرفته و داده را به فرمت مورد نیاز Presentation در اختیارش قرار خواهند داد.
 این سرویس‌ها DTO‌ها را به عنوان پارامتر دریافت کرده و DTO هایی را به عنوان خروجی برگشت خواهند داد. مباحثی مانند Logging، Caching، Business Validation Authorization و مدیریت تراکنش‌ها را می‌توان در این لایه در نظر گرفت.

در ادامه اگر واژه «سرویس» به کار گرفته می‌شود منظور ما ApplicationServiceها می‌باشند.

کار را با ارائه یکسری واسط و کلاس پایه برای عملیات CRUD در سرویس‌ها به صورت زیر پیش می‌بریم.

قرار است به صورت قراردادی، تمام سرویس‌های ما واسط زیر را پیاده سازی کرده باشند. این مورد در مباحث تعریف Policy‌های مربوط به StructureMap مفید خواهد بود.

namespace MvcFramework.Framework.Application.Services
{
    public interface IApplicationService : ITransientDependency
    {
    }
}

دو واسط دیگر برای اعمال طول عمر اشیاء به صورت قراردادی در StructureMap به شکل زیر در نظر گرفته شده‌اند.

namespace MvcFramework.Framework.Dependency
{
    public interface ISingletonDependency
    {
    }
}
namespace MvcFramework.Framework.Dependency
{
    public interface ITransientDependency
    {
    }
}

و با پیاده سازی یک LifeCyclePolicy از دو واسط بالا به شکل زیر استفاده خواهیم کرد.

namespace MvcFramework.Framework.Dependency
{
    public class LifeCyclePolicy : IInstancePolicy
    {
        public void Apply(Type pluginType, Instance instance)
        {
            if (typeof(ISingletonDependency).IsAssignableFrom(instance.ReturnedType))
                instance.SetLifecycleTo<SingletonLifecycle>();
            else if (typeof(ITransientDependency).IsAssignableFrom(instance.ReturnedType))
                instance.SetLifecycleTo<TransientLifecycle>();
        }
    }
}

به این صورت تنظیم طول عمر اشیاء ساخته شده توسط StructureMap این بار به صورت قرادادی بوده و لازم به ذکر تک تک این موارد در تنظیمات اولیه مربوط به Container آن نیست.

کلاس پایه‌ای را که پیاده ساز واسط IApplicationService می‌باشد، برای مقابله با عدم نگارش پذیری واسط‌ها، به شکل زیر در نظر میگیریم. 

namespace MvcFramework.Framework.Application.Services
{
    public abstract class ApplicationService : IApplicationService
    {
    }
}

بسته به نیاز پروژه خودتان می‌توانید اعضای مشترک بین سرویس‌ها را در دل این کلاس قرار دهید.

در ادامه واسط ICrudApplicationSevie را به شکل زیر طراحی خواهیم کرد.

namespace MvcFramework.Framework.Application.Services
{
    public interface ICrudApplicationService<TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel> :
        ICrudApplicationService<TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, PagedListRequest,
            PagedListResponse<TModel, PagedListRequest>, DynamicListRequest>
        where TEditModel : class, IEditModel
        where TModel : class, IModel
        where TDeleteModel : class, IDeleteModel
    {
    }

    public interface ICrudApplicationService<TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, in TDynamicListRequest> :
        ICrudApplicationService<TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, PagedListRequest,
            PagedListResponse<TModel, PagedListRequest>, TDynamicListRequest>
        where TEditModel : class, IEditModel
        where TModel : class, IModel
        where TDeleteModel : class, IDeleteModel
        where TDynamicListRequest : DynamicListRequest
    {
    }

    public interface ICrudApplicationService<TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, in TPagedListRequest,
        TPagedListResponse> :
        ICrudApplicationService<TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, TPagedListRequest, TPagedListResponse,
            DynamicListRequest>
        where TEditModel : class, IEditModel
        where TModel : class, IModel
        where TDeleteModel : class, IDeleteModel
        where TPagedListRequest : PagedListRequest, new()
        where TPagedListResponse : PagedListResponse<TModel, TPagedListRequest>
    {
    }

    public interface ICrudApplicationService<TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, in TPagedListRequest,
        TPagedListResponse,
        in TDynamicListRequest> : IApplicationService
        where TEditModel : class, IEditModel
        where TModel : class, IModel
        where TDeleteModel : class, IDeleteModel
        where TPagedListRequest : PagedListRequest, new()
        where TPagedListResponse : PagedListResponse<TModel, TPagedListRequest>
        where TDynamicListRequest : DynamicListRequest
    {
        void Create(TCreateModel model);
        void Create(IList<TCreateModel> models);
        Task CreateAsync(TCreateModel model);
        Task CreateAsync(IList<TCreateModel> models);

        IList<TModel> GetList();
        DynamicListResponse GetDynamicList(TDynamicListRequest request);
        TPagedListResponse GetPagedList(TPagedListRequest request);
        IList<LookupItem> GetLookup();
        TModel GetById(long id);
        TEditModel GetForEdit(long id);
        bool Exists(long id);
        Task<IList<TModel>> GetListAsync();
        Task<DynamicListResponse> GetDynamicListAsync(TDynamicListRequest request);
        Task<TPagedListResponse> GetPagedListAsync(TPagedListRequest request);
        Task<IList<LookupItem>> GetLookupAsync();
        Task<TModel> GetByIdAsync(long id);
        Task<TEditModel> GetForEditAsync(long id);
        Task<bool> ExistsAsync(long id);

        void Edit(TEditModel model);
        void Edit(IList<TEditModel> models);
        Task EditAsync(TEditModel model);
        Task EditAsync(IList<TEditModel> models);
        
        void Delete(TDeleteModel model);
        void Delete(IList<TDeleteModel> models);
        Task DeleteAsync(TDeleteModel model);
        Task DeleteAsync(IList<TDeleteModel> models);
    }
}

سرویسی که نیاز دارد از عملیات CRUD نیز پشتیبانی داشته باشد، بهتر است واسط آن از یک چنین واسطی که در بالا معرفی شد، ارث بری کند. 

مدل‌ها و واسط‌های پیش فرضی را که در واسط بالا از آنها استفاده شده است، در زیر مشاهده می‌کنید:

 واسط IModel

namespace MvcFramework.Framework.Application.Models
{
    public interface IModel
    {
        long Id { get; set; }
    }
}

واسط IEditModel

namespace MvcFramework.Framework.Application.Models
{
    public interface IEditModel : IModel
    {
        byte[] RowVersion { get; set; }
    }
}

واسط IDeleteModel

namespace MvcFramework.Framework.Application.Models
{
    public interface IDeleteModel : IModel
    {
        byte[] RowVersion { get; set; }
    }
}

کلاس LookupItem

namespace MvcFramework.Framework.Application.Models
{
    public class LookupItem
    {
        public string Value { get; set; }
        public string Text { get; set; }
        public bool Selected { get; set; }
    }
}

کلاس PagedListRequest

namespace MvcFramework.Framework.Application.Models
{
    public class PagedListRequest : IShouldNormalize
    {
        public long TotalCount { get; set; }
        public int PageNumber { get; set; }
        public int PageSize { get; set; }

        /// <summary>
        ///     Sorting information.
        ///     Should include sorting field and optionally a direction (ASC or DESC)
        ///     Can contain more than one field separated by comma (,).
        /// </summary>
        /// <example>
        ///     Examples:
        ///     "Name"
        ///     "Name DESC"
        ///     "Name ASC, Age DESC"
        /// </example>
        public string SortBy { get; set; }

        public void Normalize()
        {
            if (PageNumber < 1)
                PageNumber = 1;

            if (PageSize < 0)
                PageSize = 10;

            if (SortBy.IsEmpty())
                SortBy = "Id DESC";
        }
    }
}

در این طراحی دو شکل از GetPagedList در نظر گرفته شده است؛ یکی با ورودی و خروجی داینامیک مثلا جهت استفاده برای نمایش اطلاعات در کندو گرید که در ادامه با آن بیشتر آشنا خواهید شد و دیگری هم برای زمانیکه نیاز دارید اطلاعات صفحه بندی شده‌ای را در اختیار داشته باشید. کلاس بالا برای پیاده سازی شکل دومی که صحبت شد، استفاده میشود. پیاده سازی واسط IShouldNormalize باعث خواهد شد که قبل از اجرای خود متد، این نوع پارامترها با استفاده از یک Interceptor شناسایی شده و متد Normalize آنها اجرا شود.


کلاس PagedListResponse

namespace MvcFramework.Framework.Application.Models
{
    public class PagedListResponse<TModel, TPagedListRequest>
        where TPagedListRequest : PagedListRequest, new()
        where TModel : IModel
    {
        public PagedListResponse()
        {
            Result = new List<TModel>();
            Request = new TPagedListRequest();
        }
        public IList<TModel> Result { get; set; }
        public TPagedListRequest Request { get; set; }
    }
}

کلاس بالا به عنوان نوع خروجی متد GetPagedList مورد استفاده قرار میگرد. وجود خصوصیتی از نوع PagedListRequest هم برای مواردی مانند صفحه بندی نیز می‌تواند مفید باشد.


کلاس‌های DynamicListRequest و DynamicListResponse برگرفته از کتابخانه Kendo.DynamicLinq می باشند.


کلاس Entity

namespace MvcFramework.Framework.Domain.Entities
{
    public abstract class Entity
    {
        #region Properties

        public long Id { get; set; }
        public byte[] RowVersion { get; set; }
        public EntityChangeState State { get; set; }

        #endregion

        #region Public Methods

        [SuppressMessage("ReSharper", "BaseObjectGetHashCodeCallInGetHashCode")]
        [SuppressMessage("ReSharper", "NonReadonlyMemberInGetHashCode")]
        public override int GetHashCode()
        {
            if (IsTransient())
                return base.GetHashCode();

            unchecked
            {
                var hash = this.GetRealType().GetHashCode();
                return (hash * 31) ^ Id.GetHashCode();
            }
        }

        public virtual bool IsTransient()
        {
            return Id == 0;
        }

        public override bool Equals(object obj)
        {
            var other = obj as Entity;
            if (ReferenceEquals(other, null)) return false;

            if (ReferenceEquals(this, other)) return true;

            var typeOfThis = this.GetRealType();
            var typeOfOther = other.GetRealType();

            if (typeOfThis != typeOfOther) return false;

            if (IsTransient() || other.IsTransient()) return false;

            return Id.Equals(other.Id);
        }

        public override string ToString()
        {
            return $"[{this.GetRealType().Name} : {Id}]";
        }

        #endregion

        #region Operators

        public static bool operator ==(Entity left, Entity right)
        {
            return Equals(left, right);
        }

        public static bool operator !=(Entity left, Entity right)
        {
            return !(left == right);
        }

        #endregion
    }
}

در این کلاس یکسری خصوصیات پایه ای مانند Id و متدهای مشترک بین Entityها قرار گرفته شده است. این کلاس پایه تمام Entity‌های سیستم می‌باشد.

پیاده سازی پیش فرض از واسط ICrudApplicationService به شکل زیر می‌باشد.

namespace MvcFramework.Framework.Application.Services
{
    public abstract class CrudApplicationService<TEntity, TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel> :
        CrudApplicationService<TEntity, TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, PagedListRequest,
            PagedListResponse<TModel, PagedListRequest>, DynamicListRequest>
        where TEntity : Entity
        where TCreateModel : class
        where TEditModel : class, IEditModel
        where TModel : class, IModel
        where TDeleteModel : class, IDeleteModel
    {
        protected CrudApplicationService(IUnitOfWork unitOfWork, IMapper mapper) : base(unitOfWork, mapper)
        {
        }
    }

    public abstract class CrudApplicationService<TEntity, TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel,
        TDynamicListRequest> :
        CrudApplicationService<TEntity, TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, PagedListRequest,
            PagedListResponse<TModel, PagedListRequest>, TDynamicListRequest>
        where TEntity : Entity
        where TCreateModel : class
        where TEditModel : class, IEditModel
        where TModel : class, IModel
        where TDeleteModel : class, IDeleteModel
        where TDynamicListRequest : DynamicListRequest
    {
        protected CrudApplicationService(IUnitOfWork unitOfWork, IMapper mapper) : base(unitOfWork, mapper)
        {
        }
    }

    public abstract class CrudApplicationService<TEntity, TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel,
        TPagedListRequest,
        TPagedListResponse> :
        CrudApplicationService<TEntity, TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, TPagedListRequest,
            TPagedListResponse,
            DynamicListRequest>
        where TEntity : Entity
        where TCreateModel : class
        where TEditModel : class, IEditModel
        where TModel : class, IModel
        where TDeleteModel : class, IDeleteModel
        where TPagedListRequest : PagedListRequest, new()
        where TPagedListResponse : PagedListResponse<TModel, TPagedListRequest>, new()
    {
        protected CrudApplicationService(IUnitOfWork unitOfWork, IMapper mapper) : base(unitOfWork, mapper)
        {
        }
    }

    public abstract class CrudApplicationService<TEntity, TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel,
        TPagedListRequest,
        TPagedListResponse, TDynamicListRequest> : ApplicationService,
        ICrudApplicationService<TModel, TCreateModel, TEditModel, TDeleteModel, TPagedListRequest, TPagedListResponse,
            TDynamicListRequest>
        where TEntity : Entity
        where TCreateModel : class
        where TEditModel : class, IEditModel
        where TModel : class, IModel
        where TDeleteModel : class, IDeleteModel
        where TPagedListRequest : PagedListRequest, new()
        where TPagedListResponse : PagedListResponse<TModel, TPagedListRequest>, new()
        where TDynamicListRequest : DynamicListRequest

    {
        #region Constructor

        protected CrudApplicationService(IUnitOfWork unitOfWork, IMapper mapper)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(unitOfWork, nameof(unitOfWork));
            Guard.ArgumentNotNull(mapper, nameof(mapper));

            UnitOfWork = unitOfWork;
            Mapper = mapper;
            EntitySet = UnitOfWork.Set<TEntity>();
        }

        #endregion

        #region Properties

        protected IQueryable<TEntity> UnTrackedEntitySet => EntitySet.AsNoTracking();
        protected IUnitOfWork UnitOfWork { get; }
        protected IMapper Mapper { get; }
        protected IDbSet<TEntity> EntitySet { get; }

        #endregion

        #region ICrudApplicationService Members

        #region Methods

        [Transactional]
        public virtual void Create(TCreateModel model)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(model, nameof(model));

            var entity = Mapper.Map<TEntity>(model);

            EntitySet.Add(entity);
            UnitOfWork.SaveChanges();
        }

        [Transactional]
        public virtual void Create(IList<TCreateModel> models)
        {
            Guard.ArgumentNotEmpty(models, nameof(models));

            var entities = Mapper.Map<IList<TEntity>>(models);

            UnitOfWork.AddRange(entities);
            UnitOfWork.SaveChanges();
        }

        [Transactional]
        public virtual Task CreateAsync(TCreateModel model)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(model, nameof(model));

            var entity = Mapper.Map<TEntity>(model);

            EntitySet.Add(entity);
            return UnitOfWork.SaveChangesAsync();
        }

        [Transactional]
        public virtual Task CreateAsync(IList<TCreateModel> models)
        {
            Guard.ArgumentNotEmpty(models, nameof(models));

            var entities = Mapper.Map<IList<TEntity>>(models);

            UnitOfWork.AddRange(entities);
            return UnitOfWork.SaveChangesAsync();
        }


        [Transactional]
        public virtual void Edit(TEditModel model)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(model, nameof(model));

            var entity = Mapper.Map<TEntity>(model);

            UnitOfWork.MarkAsChanged(entity);
            UnitOfWork.SaveChanges();
        }

        [Transactional]
        public virtual void Edit(IList<TEditModel> models)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(models, nameof(models));
            Guard.ArgumentNotEmpty(models, nameof(models));

            var entities = Mapper.Map<IList<TEntity>>(models);

            UnitOfWork.UpdateRange(entities);
            UnitOfWork.SaveChanges();
        }

        [Transactional]
        public virtual Task EditAsync(TEditModel model)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(model, nameof(model));

            var entity = Mapper.Map<TEntity>(model);

            UnitOfWork.MarkAsChanged(entity);
            return UnitOfWork.SaveChangesAsync();
        }

        [Transactional]
        public virtual Task EditAsync(IList<TEditModel> models)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(models, nameof(models));
            Guard.ArgumentNotEmpty(models, nameof(models));

            var entities = Mapper.Map<IList<TEntity>>(models);

            UnitOfWork.UpdateRange(entities);
            return UnitOfWork.SaveChangesAsync();
        }


        public virtual IList<TModel> GetList()
        {
            return EntitySet.ProjectToList<TModel>(Mapper.ConfigurationProvider);
        }

        public virtual DynamicListResponse GetDynamicList(TDynamicListRequest request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));

            var query = ApplyFiltering(request);

            return query.ProjectTo<TModel>().ToListResponse(request);
        }

        public virtual TPagedListResponse GetPagedList(TPagedListRequest request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));

            var query = ApplyFiltering(request);

            request.TotalCount = query.LongCount();

            query = ApplySorting(query, request);
            query = ApplyPaging(query, request);

            var result = query.ProjectToList<TModel>(Mapper.ConfigurationProvider);

            return new TPagedListResponse
            {
                Result = result,
                Request = request
            };
        }

        public virtual IList<LookupItem> GetLookup()
        {
            return EntitySet.ProjectToList<LookupItem>(Mapper.ConfigurationProvider);
        }

        public virtual TModel GetById(long id)
        {
            Guard.ArgumentInRange(id, 1, long.MaxValue, nameof(id));

            var entity =
                EntitySet.Where(a => a.Id == id).ProjectToFirstOrDefault<TModel>(Mapper.ConfigurationProvider);

            if (entity == null)
                throw new EntityNotFoundException($"Couldn't Find Entity {id} When GetById");

            return entity;
        }

        public virtual TEditModel GetForEdit(long id)
        {
            Guard.ArgumentInRange(id, 1, long.MaxValue, nameof(id));

            var entity =
                EntitySet.Where(a => a.Id == id).ProjectToFirstOrDefault<TEditModel>(Mapper.ConfigurationProvider);

            if (entity == null)
                throw new EntityNotFoundException($"Couldn't Find Entity {id} When GetForEdit");

            return entity;
        }

        public virtual bool Exists(long id)
        {
            Guard.ArgumentInRange(id, 1, long.MaxValue, nameof(id));

            return EntitySet.Any(a => a.Id == id);
        }

        public virtual async Task<IList<TModel>> GetListAsync()
        {
            return await EntitySet.ProjectToListAsync<TModel>(Mapper.ConfigurationProvider);
        }

        public virtual Task<DynamicListResponse> GetDynamicListAsync(TDynamicListRequest request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));

            var query = ApplyFiltering(request);

            return query.ProjectTo<TModel>().ToListResponseAsync(request);
        }

        public virtual async Task<TPagedListResponse> GetPagedListAsync(TPagedListRequest request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));

            var query = ApplyFiltering(request);

            request.TotalCount = await query.LongCountAsync().ConfigureAwait(false);

            query = ApplySorting(query, request);
            query = ApplyPaging(query, request);

            var result = await query.ProjectToListAsync<TModel>(Mapper.ConfigurationProvider).ConfigureAwait(false);

            return new TPagedListResponse
            {
                Result = result,
                Request = request
            };
        }

        public virtual async Task<IList<LookupItem>> GetLookupAsync()
        {
            return await EntitySet.ProjectToListAsync<LookupItem>(Mapper.ConfigurationProvider);
        }

        public virtual async Task<TModel> GetByIdAsync(long id)
        {
            Guard.ArgumentInRange(id, 1, long.MaxValue, nameof(id));

            var entity = await UnTrackedEntitySet.Where(a => a.Id == id)
                .ProjectToFirstOrDefaultAsync<TModel>(Mapper.ConfigurationProvider);

            if (entity == null)
                throw new EntityNotFoundException($"Couldn't Find Entity {id} When GetByIdAsync");

            return entity;
        }

        public virtual async Task<TEditModel> GetForEditAsync(long id)
        {
            Guard.ArgumentInRange(id, 1, long.MaxValue, nameof(id));

            var entity = await UnTrackedEntitySet.Where(a => a.Id == id)
                .ProjectToFirstOrDefaultAsync<TEditModel>(Mapper.ConfigurationProvider);

            if (entity == null)
                throw new EntityNotFoundException($"Couldn't Find Entity {id} When GetForEditAsync");

            return entity;
        }

        public virtual Task<bool> ExistsAsync(long id)
        {
            Guard.ArgumentInRange(id, 1, long.MaxValue, nameof(id));

            return EntitySet.AnyAsync(a => a.Id == id);
        }


        [Transactional]
        public virtual void Delete(TDeleteModel model)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(model, nameof(model));

            var entity = Mapper.Map<TEntity>(model);

            UnitOfWork.MarkAsDeleted(entity);
            UnitOfWork.SaveChanges();
        }

        [Transactional]
        public virtual void Delete(IList<TDeleteModel> models)
        {
            Guard.ArgumentNotEmpty(models, nameof(models));
            Guard.ArgumentNotEmpty(models, nameof(models));

            var entities = Mapper.Map<IList<TEntity>>(models);

            UnitOfWork.RemoveRange(entities);
            UnitOfWork.SaveChanges();
        }

        [Transactional]
        public virtual Task DeleteAsync(TDeleteModel model)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(model, nameof(model));

            var entity = Mapper.Map<TEntity>(model);

            UnitOfWork.MarkAsDeleted(entity);
            return UnitOfWork.SaveChangesAsync();
        }

        [Transactional]
        public virtual Task DeleteAsync(IList<TDeleteModel> models)
        {
            Guard.ArgumentNotEmpty(models, nameof(models));
            Guard.ArgumentNotEmpty(models, nameof(models));

            var entities = Mapper.Map<IList<TEntity>>(models);

            UnitOfWork.RemoveRange(entities);
            return UnitOfWork.SaveChangesAsync();
        }

        #endregion

        #endregion

        #region Protected Methods

        /// <summary>
        ///     Apply Filtering To GetDynamicList
        /// </summary>
        /// <param name="request"></param>
        /// <returns></returns>
        protected virtual IQueryable<TEntity> ApplyFiltering(TDynamicListRequest request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));

            return UnTrackedEntitySet;
        }

        /// <summary>
        ///     Apply Filtering To GetPagedList and GetPagedListAsync
        /// </summary>
        /// <param name="request"></param>
        /// <returns></returns>
        protected virtual IQueryable<TEntity> ApplyFiltering(TPagedListRequest request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));

            return UnTrackedEntitySet;
        }

        /// <summary>
        ///     Apply Sorting To GetPagedList and GetPagedListAsync
        /// </summary>
        /// <param name="query">query</param>
        /// <param name="request">PagedListRequest</param>
        /// <returns></returns>
        protected virtual IQueryable<TEntity> ApplySorting(IQueryable<TEntity> query, TPagedListRequest request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));
            Guard.ArgumentNotNull(query, nameof(query));

            return !request.SortBy.IsEmpty() ? query.OrderBy(request.SortBy) : query.OrderByDescending(e => e.Id);
        }

        /// <summary>
        ///     Apply Paging To GetPagedList and GetPagedListAsync
        /// </summary>
        /// <param name="request">PagedListRequest</param>
        /// <param name="query">query</param>
        /// <returns></returns>
        protected virtual IQueryable<TEntity> ApplyPaging(IQueryable<TEntity> query, TPagedListRequest request)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(request, nameof(request));
            Guard.ArgumentNotNull(query, nameof(query));

            return request != null
                ? query.Page((request.PageNumber - 1) * request.PageSize, request.PageSize)
                : query;
        }

        #endregion
    }
}

همه متد‌های این کلاس پایه، قابلیت override شدن را دارند. به عنوان مثال یکسری متد با دسترسی protected مثلا ApplyFiltering هم برای بازنویسی نحوه فیلتر کردن خروجی GetPagedList می‌توانند در SubClassها مورد استفاده قرار گیرند. برای مباحث مرتب سازی هم از کتابخانه System.Linq.Dynamic استفاده شده است. 

برای مکانیزم Validation خودکار هم از کتابخانه FluentValidatoin کمک گرفته شده است و با استفاده از Interceptor زیر در صورت یافتن Validator مربوط به Model ورودی، عملیات اعتبارسنجی انجام میگرد و در صورت معتبر نبودن، استثنایی صادر خواهد شد که حاوی اطلاعات مربوط به جزئیات خطاها نیز می‌باشد.

ValidatorInterceptor

namespace MvcFramework.Framework.Aspects.Validation
{
    public class ValidatorInterceptor : ISyncInterceptionBehavior
    {
        private readonly IValidatorFactory _validatorFactory;

        public ValidatorInterceptor(IValidatorFactory validatorFactory)
        {
            _validatorFactory = validatorFactory;
        }

        public IMethodInvocationResult Intercept(ISyncMethodInvocation methodInvocation)
        {
            var argumentValues = methodInvocation.Arguments.Select(a => a.Value).ToArray();

            var validator = new MethodInvocationValidator(_validatorFactory, methodInvocation.MethodInfo,
                argumentValues);

            validator.Validate();

            return methodInvocation.InvokeNext();
        }
    }
}

کتابخانه جانبی دیگری برای AOP توسط تیم StructureMap به نام StructureMap.DynamicInterception ارائه شده است. نمونه‌ی استفاده از آن، در بالا مشخص می‌باشد. در اینجا انتقال مسئولیت اعتبارسنجی پارامترهای متدی که قرار است Intercept شود، به کلاسی به نام MethodInvocationValidator سپرده شده‌است.

کلاس MethodInvocationValidator

namespace MvcFramework.Framework.Aspects.Validation
{
    internal class MethodInvocationValidator
    {
        #region Constructor

        public MethodInvocationValidator(IValidatorFactory validatorFactory, MethodInfo method,
            object[] parameterValues)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(method, nameof(method));
            Guard.ArgumentNotNull(parameterValues, nameof(parameterValues));
            Guard.ArgumentNotNull(validatorFactory, nameof(validatorFactory));

            _method = method;
            _parameterValues = parameterValues;
            _validatorFactory = validatorFactory;
            _parameters = method.GetParameters();

            _parametersToBeNormalized = new List<IShouldNormalize>();
        }

        #endregion

        #region Public Methods

        public void Validate()
        {
            if (!CheckShouldBeValidate()) return;

            foreach (var parameterValue in _parameterValues)
                ValidateMethodParameter(parameterValue);

            foreach (var parameterToBeNormalized in _parametersToBeNormalized)
                parameterToBeNormalized.Normalize();
        }

        #endregion

        #region Fields

        private readonly MethodInfo _method;
        private readonly object[] _parameterValues;
        private readonly ParameterInfo[] _parameters;
        private readonly IValidatorFactory _validatorFactory;
        private readonly List<IShouldNormalize> _parametersToBeNormalized;

        #endregion

        #region Private Methods

        private bool CheckShouldBeValidate()
        {
            if (!_method.IsPublic)
                return false;

            if (IsValidationDisabled())
                return false;

            if (_parameters.IsNullOrEmpty())
                return false;

            if (_parameters.Length != _parameterValues.Length)
                throw new Exception("Method parameter count does not match with argument count!");

            return true;
        }

        private bool IsValidationDisabled()
        {
            if (_method.IsDefined(typeof(EnableValidationAttribute), true))
                return false;

            return ReflectionHelper
                       .GetSingleAttributeOfMemberOrDeclaringTypeOrDefault<DisableValidationAttribute>(_method) != null;
        }

        private void ValidateMethodParameter(object parameterValue)
        {
            if (parameterValue == null) return;

            var parameterValueList = parameterValue as IEnumerable<object>;
            if (parameterValueList != null)
            {
                var valueList = parameterValueList.ToList();

                ValidateMethodParameterValues(valueList);
            }
            else
            {
                ValidateMethodParameterValues(new List<object> { parameterValue });
            }

            if (parameterValue is IShouldNormalize)
                _parametersToBeNormalized.Add(parameterValue as IShouldNormalize);
        }

        private void ValidateMethodParameterValues(List<object> valueList)
        {
            var ruleSet = GetRuleSet(_method);

            var validator = _validatorFactory.GetValidator(valueList.First().GetType());
            if (validator == null) return;

            foreach (var item in valueList)
                ValidateWithReflection(validator, item, ruleSet);
        }

        private static string GetRuleSet(MemberInfo method)
        {
            const string @default = "default";

            var attribute = method.GetCustomAttribute<ValidateWithRuleAttribute>();

            if (attribute == null)
                return @default;

            var rules = new List<string> { @default };

            rules.AddRange(attribute.RuleSetNames);

            return string.Join(",", rules).TrimEnd(',');
        }

        private static void ValidateAndThrow<T>(IValidator<T> validator, T argument, string ruleSet)
        {
            validator.ValidateAndThrow(argument, ruleSet);
        }

        private void ValidateWithReflection(IValidator validator, object argument, string ruleSet)
        {
            GetType().GetMethod(nameof(ValidateAndThrow), BindingFlags.Static | BindingFlags.NonPublic)
                .MakeGenericMethod(argument.GetType())
                .Invoke(null, new[] { validator, argument, ruleSet });
        }

        #endregion
    }
}

در متد Validate آن ابتدا چک می‌شود که آیا اعتبارسنجی می‌بایستی انجام شود یا خیر. سپس تک تک آرگومان‌های ارسالی را با استفاده از متد ValidateMethodParameter وارد مکانیزم اعتبارسنجی می‌کند. در داخل این متد ابتدا نوع آرگومان تشخیص داده شده و این مقادیر به متد ValidateMethodParameterValues ارسال شده و داخل آن ابتدا Validator مرتبط را یافته و آن را به متد ValidateWithReflection ارسال می‌کند. در این بین متد GetRuleSets وظیفه واکشی اسامی RuleSet هایی که بر روی متد مورد نظر تنظیم شده اند را دارد؛ برای مواقعی که از یک ویومدل برای ویرایش، درج و حذف استفاده کنید، در این صورت با توجه به اینکه برای یک ویومدل یک Validator خواهید داشت، امکانات RuleSet مربوط به FluentValidation کارساز خواهند بود. به این صورت که برای هر کدام از عملیات حذف، ویرایش و درج، RuleSet مناسب را تعریف کرده و با استفاده از ValidateWithRuleAttribute برروی متدهای مورد نظر، این ruleها در سیستم اعتبارسنجی ارائه شده اعمال خواهند شد.

با توجه به اینکه متد ValidateAndThrow در واسط IValidator‎<T>‎ تعریف شده‌است و از آنجاییکه ما نوع داده مدل مورد نظر را هم نداریم لازم است با استفاده از MakeGenericMethod به صورت داینامیک نوع داده T را مشخص کنیم و فراخوانی متد استاتیک ValidatorWithThrow‎<T>‎ را با Reflection انجام دهیم.

در ادامه لازم است ValidatorInterceptor معرفی شده را به StructureMap نیز معرفی کنیم. برای این منظور به شکل زیر عمل خواهیم کرد.

namespace MvcFramework.Framework
{
    public class FrameworkRegistry : Registry
    {
        public FrameworkRegistry()
        {
            For<IValidatorFactory>().Singleton().Use<StructureMapValidatorFactory>();

            Scan(scan =>
            {
                scan.TheCallingAssembly();
                scan.WithDefaultConventions();
                scan.LookForRegistries();
            });

            Policies.Interceptors(new DynamicProxyInterceptorPolicy(f => typeof(IApplicationService).IsAssignableFrom(f), typeof(ValidatorInterceptor),typeof(TransactionInterceptor)));
        }
    }
}

در کد بالا با استفاده از DynamicProxyInterceptorPolicy، یک Policy را برای Intercept کردن متدهای مربوط به کلاس هایی که پیاده ساز IApplicationService می‌باشند، معرفی کرده‌ایم.

کار اعتبارسنجی هم به پایان رسید؛ در زیر استفاده از سرویس پایه معرفی شده را می‌توانید مشاهده کنید.

namespace MyApp.ServiceLayer.Roles
{
    public interface IRoleApplicationService :
        ICrudApplicationService<RoleViewModel, RoleCreateViewModel, RoleEditViewModel, RoleDeleteViewModel, RolePagedListRequest, RoleListViewModel>
    {
    }
}

namespace MyApp.ServiceLayer.Roles
{
    public class RoleApplicationService :
        CrudApplicationService<Role, RoleViewModel, RoleCreateViewModel, RoleEditViewModel, RoleDeleteViewModel, RolePagedListRequest, RoleListViewModel>,
        IRoleApplicationService
    {
        #region Constructor

        public RoleApplicationService(IUnitOfWork unitOfWork, IMapper mapper) : base(unitOfWork, mapper)
        {
        }

        #endregion
    }
}


نکته: در این لایه بندی نکات مربوط به مطلب «پیاده سازی ماژولار Autofac» نیز با استفاده از StructureMap اعمال شده است. بدین ترتیب در هر لایه یک Registry مربوط به StructureMap ایجاد شده است. به شکل زیر:

FrameworkRegistry

namespace MyApp.Framework
{
    public class FrameworkRegistry : Registry
    {
        public FrameworkRegistry()
        {
            For<IValidatorFactory>().Singleton().Use<StructureMapValidatorFactory>();

            Scan(scan =>
            {
                scan.TheCallingAssembly();
                scan.WithDefaultConventions();
                scan.AssembliesFromApplicationBaseDirectory();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnEndTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnOwinStartupTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnStartTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnBeginRequestTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnErrorTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnEndRequestTask>();

                scan.LookForRegistries();
            });

            Policies.Interceptors(new DynamicProxyInterceptorPolicy(f => typeof(IApplicationService).IsAssignableFrom(f), typeof(ValidatorInterceptor)/*, typeof(TransactionInterceptor)*/));
        }
    }
}


DataLayerRegistry

namespace MyApp.DataLayer
{
    public class DataLayerRegistry : Registry
    {
        public DataLayerRegistry()
        {
            Scan(scan =>
            {
                scan.TheCallingAssembly();
                scan.WithDefaultConventions();
                scan.AssembliesFromApplicationBaseDirectory();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnStartTask>();
            });

            //todo:use container per request (Nested Containers) instead of HttpContextLifeCycle
            For<IUnitOfWork>().Use<ApplicationDbContext>();
        }
    }
}


ServiceLayerRegistry

namespace MyApp.ServiceLayer
{
    public class ServiceLayerRegistry : Registry
    {
        #region Constructor

        public ServiceLayerRegistry()
        {
            Scan(scan =>
            {
                scan.TheCallingAssembly();
                scan.WithDefaultConventions();
                scan.AssembliesFromApplicationBaseDirectory();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnEndTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnOwinStartupTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnStartTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnBeginRequestTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnErrorTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnEndRequestTask>();

                scan.Assembly(typeof(DataLayerRegistry).Assembly);
                scan.LookForRegistries();

                scan.AddAllTypesOf<Profile>().NameBy(item => item.FullName);
                scan.AddAllTypesOf<IHaveCustomMappings>().NameBy(item => item.FullName);
            });

            FluentValidationConfig();
            AutoMapperConfig();
        }

        #endregion

        #region Private Methods

        private void AutoMapperConfig()
        {
            For<MapperConfiguration>().Singleton().Use("MapperConfig", ctx =>
            {
                var config = new MapperConfiguration(cfg =>
                {
                    cfg.CreateMissingTypeMaps = true;
                    AddProfiles(ctx, cfg);
                    AddIHaveCustomMappings(ctx, cfg);
                    AddMapFrom(cfg);
                });

                config.AssertConfigurationIsValid();

                return config;
            });

            For<IMapper>().Singleton().Use(ctx => ctx.GetInstance<MapperConfiguration>().CreateMapper(ctx.GetInstance));
        }

        private void FluentValidationConfig()
        {
            AssemblyScanner.FindValidatorsInAssembly(Assembly.GetExecutingAssembly())
                .ForEach(result =>
                {
                    For(result.InterfaceType)
                        .Singleton()
                        .Use(result.ValidatorType);
                });
        }

        private static void AddMapFrom(IProfileExpression cfg)
        {
            var types = typeof(RoleViewModel).Assembly.GetExportedTypes();
            var maps = (from t in types
                        from i in t.GetInterfaces()
                        where i.IsGenericType && i.GetGenericTypeDefinition() == typeof(IMapFrom<>) && !t.IsAbstract &&
                              !t.IsInterface
                        select new
                        {
                            Source = i.GetGenericArguments()[0],
                            Destination = t
                        }).ToArray();

            foreach (var map in maps)
                cfg.CreateMap(map.Source, map.Destination);
        }

        private static void AddProfiles(IContext ctx, IMapperConfigurationExpression cfg)
        {
            var profiles = ctx.GetAllInstances<Profile>().ToList();
            foreach (var profile in profiles)
                cfg.AddProfile(profile);
        }

        private static void AddIHaveCustomMappings(IContext ctx, IMapperConfigurationExpression cfg)
        {
            var mappings = ctx.GetAllInstances<IHaveCustomMappings>().ToList();
            foreach (var mapping in mappings)
                mapping.CreateMappings(cfg);
        }

        #endregion
    }
}


WebRegistry

namespace MyApp.Web
{
    public class WebRegistry : Registry
    {
        public WebRegistry()
        {
            Scan(scan =>
            {
                scan.TheCallingAssembly();
                scan.WithDefaultConventions();
                scan.AssembliesFromApplicationBaseDirectory();
                
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnEndTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnOwinStartupTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnStartTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnBeginRequestTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnErrorTask>();
                scan.AddAllTypesOf<IRunOnEndRequestTask>();

                scan.Assembly(typeof(ServiceLayerRegistry).Assembly);
                scan.LookForRegistries();
            });
        }
    }
}

در این طراحی، لایه Web یا همان Presentation به DataLayer و DomainClasses هیچ ارجاعی ندارد.


در قسمت بعد استفاده از این سرویس را در یک برنامه ASP.NET MVC با هم بررسی خواهیم کرد. 

کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.