مطالب
مدیریت حافظه در JavaScript
مدیریت حافظه در JavaScript همانند مدل مدیریت حافظه در .NET می‌باشد. حافظه وقتی مورد نیاز است تخصیص پیدا می‌کند و وقتی دیگر مورد نیاز نیست آزاد می‌شود. این پروسه در CLR به نام جمع آوری زباله یا Garbage Collector یا GC مشهور است. تفاوت عمده فی مابین مدیریت حافظه در .NET با مدیریت حافظه در JavaScript این است که مدیریت حافظه در .NET توسط CLR واحد انجام می‌شود. یعنی پیاده سازی واحدی از GC وجود دارد و شما می‌توانید از نوع فعالیت آن اطمینان حاصل نمایید ولی در JavaScript با توجه به اینکه موتورهای اجرایی مختلفی برای اجرای آن وجود دارد، در سرورها و مرورگرهای مختلف پیاده سازی‌های متفاوتی برای آن وجود دارد. اطلاع از نحوه کار GC می‌تواند به درک ما از JavaScript کمک کرده تا بتوانیم کدهای بهتری در این زبان تولید کنیم.

در این مقاله به بررسی دو الگوریتم عمده GC در JavaScript می‌پردازیم.
1. مدل Reference Counting Garbage Collector
در این مدل از جمع آوری زباله، به ازای ایجاد هر آبجکت در حافظه و یا هر تخصیصی در حافظه، شمارشگری با عنوان reference counter در نظر گرفته می‌شود. هر زمان که به این آبجکت یا حافظه تخصیصی دسترسی ایجاد شود و یا reference داده شود، یک واحد به شمارشگر آن اضافه و هر وقت که رفرنس به حافظه یا آبجکت دیگر مورد استفاده نداشت یا از دسترس خارج شد، یک واحد از شمارشگر آن کاسته می‌شود. این مدل که سریعترین، ساده‌ترین و کم سربارترین مدل GC می‌باشد، وقتی شمارشگر رفرنس حافظه به صفر رسید، حافظه ومنابع سیستم تخصیصی به آن آبجکت آزاد شده و آماده استفاده مجدد می‌شودبه عنوان نمونه به کد زیر دقت کنید:
var object1='GC test object 1';
function Test1(){
   var object2='GC test object 2';
   alert (object1+'-' + object2);
}
alert (object1);

پس از اجرای این کد، جدولی مانند زیر در GC ایجاد می‌شود که به صورت زیر مقدار طی اجرای برنامه مقدار دهی می‌شود:
Object
Reference Counter
Line 1
Reference Counter
Line 3 
 Reference Counter
Line 5
Reference Counter
Line 6 
 Reference Counter
End Program
 object1
 1
2
 1
 1
0
 object2
 -
 1
 0
0
0
همانطور که در جدول فوق مشخص است، وقتی از متقیر استفاده می‌شود، reference count آن زیاد و وقتی دیگر مورد استفاده ندارد یکی کم می‌شود. وقتی مقدار reference count به صفر برسد، متقیر از حافظه حذف شده و منابع سیستمی آزاد می‌شود.
این مدل که در مرورگرهای قدیمی مورد استفاده قرار گرفته است، در صورتی که دو آبجکت به یکدیگر ارجاع داشته باشند، reference counter آن صفر نشده، حافظه و منابع تخصیصی آنها آزاد نمی‌شود و احتمال ایجاد نشت حافظه زیاد می‌شود.
2. مدل Mark-and-Sweep
در این مدل از مدیریت حافظه، برای آبجکت‌های ایجادی در حافظه،GC درخت ارجاعات ایجاد کرده و دقیقا مشخص می‌کند زمانی که یک آبجکت در دسترس نباشد و یا دیگر نیازی به آن نباشد، آن را از حافظه حذف می‌کند. مانند شکل زیر:


در این صورت هنگامی که آبجکت دیگر واقعا مورد نیاز نباشد از حافظه حذف می‌شود. یعنی اگر دو آبجکت به یکدیگر نیز ارجاع داشته باشند هنگامی که دیگر مورد استفاده قرار نگیرند حذف شده و امکان ایجاد نشت حافظه به حداقل می‌رسد.
تفاوت عمده بین GC در Javascript و GC در CLR این است که در زبان‌های مبتنی بر .NET شما می‌توانید به صورت مستقیم GC را صدا زده تا عمل جمع آوری زباله انجام پذیرد ولی در JavaScript هر زمان که نیاز به حافظه بیشتر باشد (و یا در یک زمانبندی مشخص) عمل جمع آوری زباله انجام شده و از طریق کد قابل فراخوانی نمی‌باشد.
مطالب
سرعت واکشی اطلاعات در List و Dictionary
دسترسی به داده‌ها پیش شرط انجام همه‌ی منطق‌های اکثر نرم افزار‌های تجاری می‌باشد. داده‌های ممکن در حافظه ، پایگاه داده ، فایل‌های فیزیکی و هر منبع دیگری قرار گرفته باشند.
هنگامی که حجم داده‌ها کم باشد شاید روش دسترسی و الگوریتم مورد استفاده اهمیتی نداشته باشد اما با افزایش حجم داده‌ها روش‌های بهینه‌تر تاثیر مستقیم در کارایی برنامه دارند.
در این مثال سعی بر این است که در یک سناریوی خاص تفاوت بین Dictionary و List را بررسی کنیم :
فرض کنید 2 کلاس Student  و Grade موجود است که وظیفه‌ی نگهداری اطلاعات دانش آموز و نمره را بر عهده دارند.
    public class Grade
    {
        public Guid StudentId { get; set; }
        public string Value { get; set; }

        public static IEnumerable<Grade> GetData()
        {
            for (int i = 0; i < 10000; i++)
            {
                yield return new Grade
                                 {
                                     StudentId = GuidHelper.ListOfIds[i], Value = "Value " + i
                                 };
            }
        }
    }

    public class Student
    {
        public Guid Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Grade { get; set; }

        public static IEnumerable<Student> GetStudents()
        {
            for (int i = 0; i < 10000; i++)
            {
                yield return new Student
                                 {
                                     Id = GuidHelper.ListOfIds[i],
                                     Name = "Name " + i
                                 };
            }
        }
    }
از کلاس GuidHelper برای تولید و نگهداری شناسه‌های یکتا برای دانش آموز کمک گرفته شده است :
    public class GuidHelper
    {
        public static List<Guid> ListOfIds=new List<Guid>();

        static GuidHelper()
        {
            for (int i = 0; i < 10000; i++)
            {
                ListOfIds.Add(Guid.NewGuid());
            }
        }
    }
سپس لیستی از دانش آموزان و نمرات را درون حافظه ایجاد کرده و با یک حلقه  نمره‌ی هر دانش آموز به Property مورد نظر مقدار داده می‌شود.

ابتدا از LINQ روی لیست برای پیدا کردن نمره‌ی مورد نظر استفاده کرده و در روش دوم برای پیدا کردن نمره‌ی هر دانش آموز از Dictionary  استفاده شده :
    internal class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            var stopwatch = new Stopwatch();
            List<Grade> grades = Grade.GetData().ToList();
            List<Student> students = Student.GetStudents().ToList();

            stopwatch.Start();
            foreach (Student student in students)
            {
                student.Grade = grades.Single(x => x.StudentId == student.Id).Value;
            }
            stopwatch.Stop();
            Console.WriteLine("Using list {0}", stopwatch.Elapsed);
            stopwatch.Reset();
            students = Student.GetStudents().ToList();
            stopwatch.Start();
            Dictionary<Guid, string> dictionary = Grade.GetData().ToDictionary(x => x.StudentId, x => x.Value);

            foreach (Student student in students)
            {
                student.Grade = dictionary[student.Id];
            }
            stopwatch.Stop();
            Console.WriteLine("Using dictionary {0}", stopwatch.Elapsed);
            Console.ReadKey();
        }
    }
نتیجه‌ی مقایسه در سیستم من اینگونه می‌باشد :



همانگونه که مشاهده می‌شود در این سناریو خواندن نمره از روی Dictionary بر اساس 'کلید' بسیار سریع‌تر از انجام یک پرس و جوی LINQ روی لیست است.

زمانی که از LINQ on list
   student.Grade = grades.Single(x => x.StudentId == student.Id).Value;
برای پیدا کردن مقدار مورد نظر یک به یک روی اعضا لیست حرکت می‌کند تا به مقدار مورد نظر برسد در نتیجه پیچیدگی زمانی آن O n هست. پس هر چه میزان داده‌ها بیشتر باشد این روش کند‌تر می‌شود.

زمانی که از Dictonary
         student.Grade = dictionary[student.Id];
برای پیدا کردن مقدار استفاده می‌شود با اولین تلاش مقدار مورد نظر یافت می‌شود پس پیچیدگی زمانی آن O 1 می‌باشد.

در نتیجه اگر نیاز به پیدا کردن اطلاعات بر اساس یک مقدار یکتا یا کلید باشد تبدیل اطلاعات به Dictionary و خواندن از آن بسیار به صرفه‌تر است.

تفاوت این 2 روش وقتی مشخص می‌شود که میزان داده‌ها زیاد باشد.

در همین رابطه (1 ، 2

DictionaryVsList.zip
مطالب
NOSQL قسمت سوم

در مطلب قبلی با نوع اول پایگاه‌های‌داده NoSQL یعنی Key/Value Store آشنا شدیم و در این مطلب به معرفی دسته دوم یعنی Document Database خواهیم پرداخت.

در این نوع پایگاه داده ، داده‌ها مانند نوع اول در قالب کلید/مقدار ذخیره می‌شوند و بازگردانی مقادیر نیز دقیقا مشابه نوع اول یعنی Key/Value Store بر اساس کلید می‌باشد. اما تفاوت این سیستم با نوع اول در دسته‌بندی داده‌های مرتبط با یکدیگر در قالب یک Document می‌باشد. سعی کردم در این مطلب با ذکر مثال مطالب را شفاف‌تر بیان کنم:

به عنوان مثال اگر بخواهیم جداول مربوط به پست‌های یک سیستم CMS را بصورت رابطه‌ای پیاده کنیم ، یکی از ساده‌ترین حالات پایه برای پست‌های این سیستم در حالت نرمال به صورت زیر می‌باشد.

 

جداول واضح بوده و نیازی به توضیح ندارد ، حال نحوه‌ی ذخیره‌سازی داده‌ها در سیستم Document Database برای چنین مثالی را بررسی می‌کنیم:

{
_id: ObjectID(‘4bf9e8e17cef4644108761bb’),
Title: ‘NoSQL Part3’,
url: ‘https://www.dntips.ir/yyy/xxxx’,
author: ‘hamid samani’,
tags: [‘databases’,’mongoDB’],
comments:[
{user: ‘unknown user’,
 text:’unknown test’
},
{user:unknown user2’,
 text:’unknown text2
}
]
}

همانگونه که مشاهد می‌کنید نحوه‌ی ذخیره‌سازی داده‌ها بسیار با سیستم رابطه‌ای متفاوت می‌باشد ، با جمع‌بندی تفاوت نحوه‌ی نگه‌داری داده‌ها در این سیستم و RDBMS و بررسی این سیستم نکات اصلی به شرح زیر می‌باشند:

۱-فرمت ذخیره سازی داده‌ها  مشابه فرمت JSON می‌باشد.

۲-به مجموعه داده‌های مرتبط به یکدیگر Document گفته می‌شود.

۳-در این سیستم JOIN ها وجود ندارند و داده‌های مرتبط کنار یکدیگر قرار می‌گیرند ، و یا به تعریف دقیق‌تر داده‌ها در یک داکیومنت اصلی Embed می‌شوند.

به عنوان مثال در اینجا مقدار commentها برابر با آرایه‌ای از Document‌ها می‌باشد.

۴-مقادیر می‌توانند بصورت آرایه نیز در نظر گرفته شوند.

۵-در سیستم‌های RDBMS در صورتی که بخواهیم از وجود JOIN‌ها صر‌فنظر کنیم. به عدم توانایی در نرمال‌سازی برخواهیم خورد که یکی از معایب عدم نرمال‌سازی وجود مقادیر Null در جداول می‌باشد؛ اما در این سیستم به دلیل Schema free بودن می‌توان ساختار‌های متفاوت برای Document‌ها در نظر گرفت.

به عنوان مثال برای یک پست می‌توان مقدار n   کامنت تعریف کرد و برای پست دیگر هیچ کامنتی تعریف نکرد.

۶-در این سیستم اصولا نیازی به تعریف ساختار از قبل موجود نمی‌باشد و به محض اعلان دستور قرار دادن داده‌ها در پایگاه‌داده ساختار متناسب ایجاد می‌شود.


با مقایسه دستورات CRUD در هر دو نوع پایگاه داده با نحوه‌ی کوئری گرفتن از Document Database آشنا می‌شویم:

در SQL برای ایجاد جدول خواهیم داشت:

CREATE TABLE posts (
    id INT NOT NULL
        AUTO_INCREMENT,
    author_id INT NOT NULL,
    url VARCHAR(50),
    PRIMARY KEY (id)
)

دستور فوق در Document Database معادل است با:

 
db.posts.insert({id: “256” , author_id:”546”,url:"http://example.com/xxx"}) // با قرار دادن مقدار نوع ساختار مشخص می‌شود 


در SQL  جهت خواندن خواهیم داشت:

 
SELECT * from posts
WHERE author_id > 100
و معادل آن برابر است با:
db.posts.find({author_id:{$gt:”1000”}})

در SQL جهت بروزرسانی داریم:
UPDATE posts
SET author_id= "123"
که معادل است با:
db.posts.update({ $set: { author_id: "123" }})

در SQL جهت حذف خواهیم داشت:
DELETE FROM posts
WHERE author_id= "654"

که معادل است با:
db.posts.remove( { author_id: "654" } )

همانگونه که مشاهده می‌فرمایید نوشتن کوئری برای این پایگاه داده ساده بوده و زبان آن نیز بر پایه جاوا اسکریپت می‌باشد که برای اکثر برنامه‌نویسان قابل درک است.
 

تاکنون توسط شرکت‌های مختلف پیاده‌سازی‌های مختلفی از این سیستم انجام شده است که از مهم‌ترین و پر استفاده‌ترین آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مطالب
1# آموزش سیستم مدیریت کد Git
ضرورت استفاده از یک سیستم کنترل نسخه:


در طول روند تولید یک برنامه، چه به صورت تیمی و یا حتی انفرادی، بارها برای برنامه نویسان این نیاز پیش می‌آید که به نسخه‌های قدیمی‌تر فایل‌های خود دسترسی داشته باشند تا بتوانند آنچه را که در قبل نوشته‌اند مورد بازبینی قرار دهند. شاید کسانی که با سیستم‌های مدیریت نسخه آشنایی ندارند، این کار را با استفاده از copy و paste کردن فایل‌ها در پوشه‌های جداگانه انجام دهند؛ اما روند توسعه یک برنامه در محیط عملی، امکان استفاده از چنین روشی را به ما نمی‌دهد. زیرا مدیریت این فایل‌ها علی الخصوص در پروژه‌های تیمی، بعد از مدتی بسیار دشوار خواهد شد. بنابراین نیاز به سیستمی احساس می‌شود که بتواند این کار را به صورت خودکار انجام دهد.
وظیفه اصلی یک سیستم مدیریت کد، ایجاد یک رویه خودکار جهت دنبال کردن تغییرات فایل‌های ما است به طوری که بگوید هر فایل در چه زمانی، توسط چه کسی، به چه دلیل، چه تغییراتی کرده است.

آشنایی با Git:

Git توسط سازنده سیستم عامل لینوکس یعنی آقای Linus Torvalds و برای مدیریت کد‌های آن ساخته شد که بعدها توسط Linux-BitKeeper ارتقا  یافت. BitKeeper یک سیستم مدیریت کد توزیع شده است که البته رایگان نیست. تیم BitKeeper در ابتدا پروژه لینوکس را به صورت رایگان پشتیبانی می‌کرد اما در سال 2005 این حمایت را قطع کرد. در این هنگام تیم توسعه لینوکس تصمیم گرفت که خود یک سیستم مدیریت کد توزیع شده ایجاد کند. آن‌ها این سیستم را با Perl و C نوشتند و آن را برای اجرا شدن بر روی انواع سیستم عامل‌ها نظیر لینوکس ویندوز و حتی مک آماده کردند اهداف اصلی Git عبارتند از:
1) سرعت بالا
2) سادگی
3) قدرت پشتیبانی بالا از Merge/Branching
4) یک سیستم کاملا توزیع شده
5) قابلیت توسعه برای پروژه‌های بزرگ

تفاوت سیستم‌های متمرکز و توزیع شده:

سیستم‌های کنترل نسخه را می‌توان بر اساس خصوصیات مختلف در دسته‌های متفاوتی قرار داد اما از نظر معماری سیستم, به دو دسته‌ی زیر تقسیم می‌شوند :
۱) (VCS (Version Control System –سیستم‌های مدیریت نسخه متمرکز
۲) (DVCS (Distributed Version Control System- سیستم‌های مدیریت نسخه توزیع شده
در ادامه مقاله تفاوت این دو روش را بیان خواهیم نمود و به بررسی مزایا و معایب آن‌ها خواهیم پرداخت

تعریف Repository:

مخزن یا همان Repository محلی است که یک سیستم مدیریت نسخه از آن برای نگهداری تغییرات فایل‌ها استفاده می‌کند. در سیستم‌های VCS این مخزن به صورت متمرکز یا اصطلاحا Centralized Repository می‌باشد. به این معنا که یک Repository بر روی یک ماشین، خواه سیستم خود برنامه نویس(در پروژه‌های انفرادی) و خواه یک سرور قرار دارد (در پروژه‌های تیمی) و برنامه نویسان تغییرات فایل‌های خود را به سمت این سرور می‌فرستند و این سرور وظیفه نگهداری تمامی نسخه‌ها و اطلاعات مربوطه از برنامه نویسان مختلف را به عهده دارد. اشکال این روش در این است که برنامه نویس تنها به نسخه جاری که بر روی سیستم خود است دسترسی دارد و اگر بنا به دلیلی بخواهد از نسخه‌های پیشین استفاده کند باید آن را از سرور بخواهد که این کار مشکل دیگری ایجاد می‌کند و آن این است که ممکن است برنامه نویس همیشه در موقعیتی نباشد که بتواند به سرور دسترسی داشته باشد. به همین دلیل این روش وابستگی زیادی برای برنامه نویس ایجاد می‌کند اما پیاده سازی این روش آسان‌تر از مدل توزیع شده است.
در مدل توزیع شده  علاوه بر یک مخزن که بر روی یک سرور قرار داد و تمامی نسخه‌ها در آن جا نگهداری می‌شود، هر برنامه نویس یک نسخه محلی مخزن را نیز در اختیار دارد. به این ترتیب وابستگی برنامه نویس به سرور کاهش می‌یابد؛ همچنین می‌توان با ایجاد SubRepository‌ها یک ساختار درختی ایجاد نمود که هر کدام از این زیر سیستم‌ها در نهایت اطلاعات را در سرور اصلی قرار می‌دهند. علاوه بر این به دلیل ساختار توزیع شده، امکان بک آپ گیری در این روش مطمئن‌تر است. زیرا تنها وابسته به یک سرور نیست و می‌تواند بر روی سیستم‌های مختلف توزیع شده باشد. البته از اشکالات این روش پیچیدگی پیاده سازی بیشتر آن نسبت به سیستم‌های متمرکز است.

اما سوال این جا است که ما حقیقتا چه چیزی را باید ذخیره کنیم ؟

پاسخ به این سوال بسیار ساده است: هر آنچه برای ما مهم است که این شامل فایل‌های کد, فایل‌های پیکربندی,  خروجی‌های نظیر dll و غیره است. البته در این بین استثنائاتی نظیر فایل‌های EXE و یا پکیج‌های نصب شده  وجود دارد که در بسیاری از موارد نیازی به پیگیری نسخه‌های آن‌ها نیست اما تمامی این‌ها وابسته به نظر برنامه نویس است.

در ادامه مقالات ما به تعاریف مورد نیاز در سیستم‌های مدیرت کد, ساختار Git و چگونگی نصب و استفاده آن خواهیم پرداخت.


 
مطالب
استفاده از خاصیت Local در Entity Framework
زمانی که از LINQ To Entity  استفاده می‌کنیم، با هر بار اجرای یک کوئری، این کوئری به سمت دیتابیس ارسال شده و اطلاعات مورد نظر را بازیابی می‌کند. حال اگر ما موجودیت جدیدی را به Context جاری اضافه کرده ولی آن را ذخیره نکرده باشیم، به علت عدم وجود موجودیت در دیتابیس (در حافظه وجود دارد) کوئری ارسالی ما این موجودیت جدید را شامل نمی‌شود. البته شایان ذکر است زمانیکه از متد Find استفاده می‌کنیم، به صورت پیش فرض ابتدا داخل حافظه کاوش شده و در صورت عدم وجود اطلاعات، کوئری را در دیتابیس اجرا می‌کند.
نکته قابل توجه این است که بعنوان مثال ما نیاز داریم یک لیست از موجودیت‌ها را به اشکال زیر داشته باشیم.
  1. به صورت لیست
  2. به صورت لیست sort شده براساس Name
  3. فیلتر بر روی لیستی از فیلدهای موجود
  4. این  لیست باید شامل تمامی داده‌های موجود (چه در رم و چه در دیتابیس) باشد.
نکته: توسط متد ToList میتوان به لیستی از موجودیت‌های مورد نظر دست یافت ولی امکان استفاده از تمامی داده‌های موجود (چه در رم و چه در دیتابیس) میسر نمی‌باشد.
کلاس DbSet خاصیتی به نام Local دارد که امکان استفاده از  تمامی داده‌های موجود را به ما می‌دهد و شامل هر داده‌ای که از دیتابیس Load شده، هر داده‌ای که اضافه شده، هر داده‌ای  که پاک شده (Delete Flag) ولی هنوز ذخیره نشده می‌شود. بنابراین در هنگام استفاده باید توجه داشت به علت اینکه هیچ نوع کوئری به دیتابیس ارسال نشده، قطعه کد زیر دارای مقدار Destinations in memory: 0 خواهد بود
    private static void GetLocalDestinationCount()
    {
        using (var context = new BreakAwayContext())
        {
            var count = context.Destinations.Local.Count;
            Console.WriteLine("Destinations in memory: {0}", count);
        }
    }

استفاده از متد Load
برای مثال می‌توانیم از Foreach استفاده کنیم و تمام اطلاعات مورد نظر را بدست آوریم
    private static void GetLocalDestinationCount()
    {
        using (var context = new BreakAwayContext())
        {
            foreach (var destination in context.Destinations)
            {
                Console.WriteLine(destination.Name);
            }
            var count = context.Destinations.Local.Count;
            Console.WriteLine("Destinations in memory: {0}", count);
        }
    }
کد بالا یک حلقه بر روی موجودیت‌های Destinations است که نیازی به توضیح خاصی ندارد.
حال با استفاده از متد Load قادر به جمع آوری اطلاعات دیتابیس به داخل رم نیز خواهیم بود و کد بالا تمیزتر خواهد شد.
    private static void GetLocalDestinationCountWithLoad()
    {
        using (var context = new BreakAwayContext())
        {
            context.Destinations.Load();
            var count = context.Destinations.Local.Count;
            Console.WriteLine("Destinations in memory: {0}", count);
        }
    }
متد Load یک extension method روی IQueryable<T> است که در فضای نام System.Data.Entity موجود است. پس امکان اجرای یک  LINQ query و سپس Load کردن آن را در حافظه را خواهیم داشت.
به کد زیر توجه کنید:
    private static void LoadAustralianDestinations()
    {
        using (var context = new BreakAwayContext())
        {
            var query = from d in context.Destinations
                        where d.Country == "Australia"
                        select d;
            query.Load();
            var count = context.Destinations.Local.Count;
            Console.WriteLine("Aussie destinations in memory: {0}", count);
        }
    }
همچنین ما قادر به استفاده از  LINQ query روی داده‌های Local که این متد در حافظه جمع آوری کرده، نیز خواهیم بود. 
به کد زیر توجه کنید.
    private static void LocalLinqQueries()
    {
        using (var context = new BreakAwayContext())
        {
            context.Destinations.Load();
            var sortedDestinations = from d in context.Destinations.Local
                                     orderby d.Name
                                     select d;
            Console.WriteLine("All Destinations:");
            foreach (var destination in sortedDestinations)
            {
                Console.WriteLine(destination.Name);

            }
        }
        var aussieDestinations = from d in context.Destinations.Local
                                 where d.Country == "Australia"
                                 select d;
        Console.WriteLine();
        Console.WriteLine("Australian Destinations:");
        foreach (var destination in aussieDestinations)
        {
            Console.WriteLine(destination.Name);
        }
    }
ابتدا کلیه داده‌ها Load می‌شود سپس به وسیله Foreach نام‌ها استخراج می‌شوند. سپس ار همان داده‌ها جهت اعمال فیلتر، استفاده مشود.

تفاوت بین Linq provider‌های مختلف:

عموماً دیتابیسها حساس به حروف کوچک و بزرگ نیستند؛ به عنوان مثال اگر Great و great در دیتابیس وجود داشته باشند اگر به دیتابیس کوئری اسال شود و درخواست great  داشته باشد هر دو را شامل میشود. حال اگر از Local استفاده شود به جهت اینکه در واقع از Linq to Object استفاده می‌کند فقط great را شامل خواهد شد.
تفاوت دیگر این است که LINQ to Object از متد Last پشتیبانی می‌کند ولی LINQ to Entities خیر.
در پست بعدی قصد دارم در مورد ObservableCollection توضیحاتی کلی بدهم.
مطالب
ASP.NET Web API - قسمت اول
بخش هایی از کتاب "مرجع کامل ASP.NET MVC (با پوشش کامل ASP.NET MVC 4)"
ترجمه و تالیف: بهروز راد
وضعیت: در دست چاپ


Web API چیست؟

Web API، نوع قالب جدیدی برای پروژه‌های مبتنی بر وب در NET. است که بر مبنای اصول و الگوهای موجود در ASP.NET MVC ساخته شده است و همراه با ASP.NET MVC 4 وجود دارد. Web API توسعه گران را قادر می‌سازد تا با استفاده از یک الگوی ساده که در Controllerها پیاده سازی می‌شود، وب سرویس‌های مبتنی بر پروتوکل HTTP را با کدها و تنظیمات کم ایجاد کنند. این سبک جدید برای ایجاد وب سرویس ها، می‌تواند در انواع پروژه‌های NET. مانند ASP.NET MVC، ASP.NET Web Forms، Windows Application و ... استفاده شود.
یک سوال کاملاً منطقی در اینجا به وجود می‌آید. چرا نیاز به بستری جدید برای ایجاد وب سرویس داریم؟ آیا در حال حاضر مایکروسافت بستری محبوب و فراگیر برای توسعه‌ی وب سرویس هایی که بتوانند با پروتوکل SOAP تعامل داشته باشند در اختیار ندارد؟ مگر وب سرویس‌های ASMX از زمان معرفی ASP.NET وجود نداشته اند؟ آیا تکنولوژی WCF مایکروسافت، بیشترین انعطاف پذیری و قدرت را برای تولید وب سرویس‌ها در اختیار قرار نمی‌دهد؟ وب سرویس‌ها جایگاه خود را یافته اند و توسعه گران با تکنولوژی‌های موجود به خوبی آنها را پیاده سازی و درک می‌کنند. چرا Web API؟

چرا Web Api؟
برای پاسخ به این سوال، باید برخی مشکلات را بررسی کنیم و ببینیم ابزارهای موجود چه راه حلی برای آنها در نظر گرفته اند. اگر با گزینه هایی که در ادامه می‌آیند موافق هستید، خواندن این مطلب را ادامه دهید، و اگر اعتقادی به آنها ندارید، پس نیازهای شما به خوبی با بسترهای موجود پاسخ داده می‌شوند.
  • من معتقد هستم که راه بهتری برای ایجاد وب سرویس‌ها وجود دارد.
  • من معتقد هستم که روش‌های ساده‌تری برای ایجاد وب سرویس‌ها وجود دارد و WCF بیش از حد پیچیده است.
  • من معتقد هستم که تکنولوژی‌های پایه‌ی وب مانند اَفعال GET، POST، PUT و DELETE برای انجام اَعمال مختلف توسط وب سرویس‌ها کافی هستند.
اگر همچنان در حال خواندن این مطلب هستید، توضیحات خود را با شرح تفاوت میان Web API و تکنولوژی‌های دیگر هم حوزه‌ی آن ادامه می‌دهیم و خواهید دید که استفاده از Web API چقدر آسان است.

تفاوت Web API و WCF
وب سرویس‌های ASMX تا چندین سال، انتخاب اول برای ایجاد وب سرویس‌های مبتنی بر پروتوکل SOAP با استفاده از پروتوکل HTTP بودند. وب سرویس‌های ASMX، از وب سرویس‌های ساده که نیاز به قابلیت تعامل پایین داشتند و در نتیجه به پروتوکل SOAP نیز وابسته نبودند پشتیبانی نمی‌کردند. WCF جای وب سرویس‌های ASMX را گرفت و خود را به عنوان آخرین و بهترین روش برای ایجاد وب سرویس‌ها در بستر NET. معرفی کرد. نمونه ای از یک سرویس WCF بر مبنای پروتوکل HTTP در NET. به صورت ذیل است.
[ServiceContract]
public interface IService1                       
{
    [OperationContract]                                 
    string GetData(int value);
    [OperationContract]
    CompositeType GetDataUsingDataContract(CompositeType composite);
}
...
public class Service1 : IService1                         
{
    public string GetData(int value)
    {
        return string.Format("You entered: {0}", value);
    }

    public CompositeType GetDataUsingDataContract(CompositeType composite)
    {
        if (composite == null)
        {
            throw new ArgumentNullException("composite");
        }
        if (composite.BoolValue)
        {
            composite.StringValue += "Suffix";
        }
        return composite;
    }
}
در WCF، پایه و اساس وب سرویس را یک interface تشکیل می‌دهد. در حقیقت اجزای وب سرویس را باید در یک interface تعریف کرد. هر یک از متدهای وب سرویس در interface تعریف شده که صفت OperationContract برای آنها در نظر گرفته شده باشد، به عنوان یکی از اَعمال و متدهای قابل فراخوانی توسط استفاده کننده از وب سرویس در دسترس هستند. سپس کلاسی باید ایجاد کرد که interface ایجاد شده را پیاده سازی می‌کند. در قسمت بعد، با مفاهیم پایه‌ی Web API و برخی کاربردهای آن در محیط ASP.NET MVC آشنا می‌شوید.

نتیجه گیری
Web API، یک روش جدید و آسان برای ایجاد وب سرویس ها، بر مبنای مفاهیم آشنای ASP.NET MVC و پایه‌ی وب است. از این روش می‌توان در انواع پروژه‌های NET. استفاده کرد.
مطالب
بررسی واژه کلیدی static

تفاوت بین یک کلاس استاتیک، متدی استاتیک و یا متغیر عضو استاتیک چیست؟ چه زمانی باید از آن‌ها‌ استفاده کرد و لزوم بودن آن‌ها‌ چیست؟
برای پاسخ دادن به این سؤالات باید از نحوه‌ی تقسیم بندی حافظه شروع کرد.
RAM برای هر نوع پروسه‌ای که در آن بارگذاری می‌شود به سه قسمت تقسیم می‌گردد: Stack ، Heap و Static (استاتیک در دات نت در حقیقت قسمتی از Heap است که به آن High Frequency Heap نیز گفته می‌شود).
این قسمت استاتیک حافظه، محل نگهداری متدها و متغیرهای استاتیک است. آن متدها و یا متغیرهایی که نیاز به وهله‌ای از کلاس برای ایجاد ندارند، به صورت استاتیک ایجاد می‌گردند. در سی شارپ از واژه کلیدی static برای معرفی آن‌ها کمک گرفته می‌شود. برای مثال:

class MyClass
{
public static int a;
public static void DoSomething();
}
در این مثال برای فراخوانی متد DoSomething نیازی به ایجاد یک وهله جدید از کلاس MyClass نمی‌باشد و تنها کافی است بنویسیم:

MyClass.DoSomething(); // and not -> new MyClass().DoSomething();
نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که متدهای استاتیک تنها قادر به استفاده از متغیرهای استاتیک تعریف شده در سطح کلاس هستند. علت چیست؟
به مثال زیر دقت نمائید:

class MyClass
{
// non-static instance member variable
private int a;
//static member variable
private static int b;
//static method
public static void DoSomething()
{
//this will result in compilation error as “a” has no memory
a = a + 1;
//this works fine since “b” is static
b = b + 1;
}
}
در این مثال اگر متد DoSomething را فراخوانی کنیم، تنها متغیر b تعریف شده، در حافظه حضور داشته (به دلیل استاتیک معرفی شدن) و چون با روش فراخوانی MyClass.DoSomething هنوز وهله‌ای از کلاس مذکور ایجاد نشده، به متغیر a نیز حافظه‌ای اختصاص داده نشده است و نامعین می‌باشد.
بر این اساس کامپایلر نیز از کامپایل شدن این کد جلوگیری کرده و خطای لازم را گوشزد خواهد کرد.

اکنون تعریف یک کلاس به صورت استاتیک چه اثری را خواهد داشت؟
با تعریف یک کلاس به صورت استاتیک مشخص خواهیم کرد که این کلاس تنها حاوی متدها و متغیرهای استاتیک می‌باشد. امکان ایجاد یک وهله از آن‌ها وجود نداشته و نیازی نیز به این امر ندارند. این کلاس‌ها امکان داشتن instance variables را نداشته و به صورت پیش فرض از نوع sealed به حساب خواهند آمد و امکان ارث بری از آن‌ها نیز وجود ندارد. علت این امر هم این است که یک کلاس static هیچ نوع رفتاری را تعریف نمی‌کند.

پس با این تفاسیر چرا نیاز به یک کلاس static ممکن است وجود داشته باشد؟
همانطور که عنوان شد یک کلاس استاتیک هیچ نوع رفتاری را تعریف نمی‌کند بنابراین بهترین مکان است برای تعریف متدهای کمکی که به سایر اعضای کلاس‌های ما وابستگی نداشته، عمومی بوده، مستقل و متکی به خود هستند. عموما متدهای کمکی در یک برنامه به صورت مکرر فراخوانی شده و نیاز است تا به سرعت در دسترس قرار داشته باشند و حداقل یک مرحله ایجاد وهله کلاس در اینجا برای راندمان بیشتر حذف گردد.
برای مثال متدی را در نظر بگیرید که بجز اعداد، سایر حروف یک رشته را حذف می‌کند. این متد عمومی است، وابستگی به سایر اعضای یک کلاس یا کلاس‌های دیگر ندارد. بنابراین در گروه متدهای کمکی قرار می‌گیرد. اگر از افزونه‌ی ReSharper‌ استفاده نمائید، این نوع متدها را به صورت خودکار تشخیص داده و راهنمایی لازم را جهت تبدیل آ‌ن‌ها به متد‌های استاتیک ارائه خواهد داد.

با کلاس‌های استاتیک نیز همانند سایر کلاس‌های یک برنامه توسط JIT compiler رفتار می‌شود، اما با یک تفاوت. کلاس‌های استاتیک فقط یکبار هنگام اولین دسترسی به آن‌ها ساخته شده و در قسمت High Frequency Heap حافظه قرار می‌گیرند. این قسمت از حافظه تا پایان کار برنامه از دست garbage collector‌ در امان است (بر خلاف garbage-collected heap‌ یا object heap که جهت instance classes مورد استفاده قرار می‌گیرد)


نکته:
در برنامه‌های ASP.Net از بکارگیری متغیرهای عمومی استاتیک برحذر باشید (از static fields و نه static methods). این متغیرها بین تمامی کاربران همزمان یک برنامه به اشتراک گذاشته شده و همچنین باید مباحث قفل‌گذاری و امثال آن‌را در محیط‌های چند ریسمانی هنگام کار با آن‌ها رعایت کرد (thread safe نیستند).

نظرات نظرسنجی‌ها
آیا با وجود سی‌ام‌اس فروشگاهی قدرتمندی مثل nopCommerce یا SmartStore آیا منطقی است که ما دوباره خودمان از صفر کد بزنیم؟
چند تا از نمونه هایی که عملا به صورت عمیق (درگیر شدن در کد‌های هسته و ماژول‌های آن و توسعه سیستم) با آنها کار کرده ایم:
برای PHP
  1. woocommerce (فروشگاه‌های تا متوسط و عملیات تجاری سبک) - سفارشی سازی در حد وردپرس - راحته ولی رو اعصابه
  2. prestashop (فروشگاه‌های تا متوسط و عملیات تجاری متوسط) - سفارشی سازی متوسط - زیرساخت‌های خیلی پیشرفته درش وجود ندارد
  3. magento (فروشگاه‌های تا سایز بزرگ و عملیات تجاری بزرگ) - سفارشی سازی پیشرفته 
برای .NET
  1. nopCommerce(فروشگاه‌های تا متوسط و عملیات تجاری متوسط) -سفارشی سازی متوسط
  2. VirtoCommerce(فروشگاه‌های تا سایز بزرگ و عملیات تجاری بزرگ) -سفارشی سازی پیشرفته، زمان بر است ولی برای کارهای بزرگ لازم است.
موارد سفارشی 
  1. با ASP.NET چند مورد توسعه داشتیم.
هر کدام از اینها سطح مختلفی از پیچیدگی دارند و بر اساس این پیچیدگی سطوح مختلفی از ماژول‌های تجاری پیشرفته درآنها وجود دارد.
بری مثال در nopCommerce شما C# و ASP.NET و jQuery بلد باشید عمده کار انجام می‌شود. و پروژه لایه بندی پیچیده ای ندارد. شما با یک اپلیکیشن طرف هستید
ولی در VirtoCommerce باید تسلط کافی به مفاهیم برنامه نویسی شی گرا، لایه بندی، معماری سرویس گرا، C# و AngularJs و liquid و چندین مورد دیگر داشته باشید تا پروژه جلو برود. اینجا با چند اپلیکیشن طرف هستید و این پروژه برای اجرا شدن روی shared hosting ساخته نشده است.
آن چیزی که مشتری از یک سیستم ecommerce می‌بیند با چیزی که مدیران و پرسنل مجموعه فروشگاه می‌بینند متفاوت است، در اغلب سیستم‌ها چیزی که مستری می‌بیند تقریبا مشابه است ولی پشت صحنه زمین تا آسمان تفاوت دارد.
پشت صحنه یک فروشگاه اتفاقات زیادی می‌تواند در جریان باشد، چیزی که در بخش مدیریت سفارش nopcommerce وجود دارد ساده است، مدیریت امور مالی، مدیریت تحویل کالا، مدیریت اسناد، مدیریت موجودی و ... می‌تواند بسیار پیچیده‌تر باشد و حتی به کمک نرم افزارهای دیگر یا سرویس‌های آنلاین دیگر مدیریت شود.
Delivery, Payment, Tax, Inventory, Warehouse, Localization, Globalization و موارد متعدد دیگری هر کدام در این فروشگاه‌های آماده در حد نیاز پیاده سازی شده اند، و این نیازی که توسط تیم توسعه آن تعریف شده مشتریان هدف آن را مشخص می‌کند. اگر کمی در marketplace هر کدام از این‌ها چرخی بزنید و ماژول‌های مشابه را بررسی کنید صرفا از تفاوت قیمت و سطح پشتیبانی کیفیت هر کدام مشخص می‌شود.
مثلا ما در یکی از پروژه‌ها VirtoCommerce را به عنوان پایه پروژه انتخاب کردیم ولی بر اساس منطق تجاری تعریف شده ماژول‌های زیادی برای آن توسعه داده شد، حتی تغییراتی در هسته آن ایجاد شد. این پروژه 6 ماه با یک تیم 5 (مدیر پروژه+2 نفر دات نت+ گرافیست+1 نفر آندروید+ 1 نفر IOS) نفره طول کشید. در صورتی که مشابه همین کار را با Prestashop برای یک پروژه 15 درصد کوچکتر با یک تیم 3 نفره در مدت 4 ماه انجام دادیم. تازه در virtocommerce هیچ گزارشی وجود ندارد، همه چیز با PowerBi باید انجام شود.
قیمت اولی تقریبا 4 برابر دومی بود. هر دو پروژه وب سایت و نسخه native موبایل داشته اند.
ما درگیر تکنولوژی وابزار نبودیم چون تیم مسلط به هر کدام را داریم، ولی اگر مثلا فقط به .net مسلط هستید در همان حوزه ادامه دهید. البته PHP هزینه‌های کمتری دارد. 
حرف آخر: حتی در مایکروسافت هم چند وقت یک بار میندازن دور از اول می‌نویسند، رسیدن به ebay کار زیادی می‌برد شاید در طول مسیر حتی چند بار تغییر جهت بدهید. دیجی کالا اصلا اندازه ebay نیست. با هم مقایسه نکنید. در حال حاظر متد‌های تجارت الکترونیک در حال پیشرفت و تحول هستند. دیجیکالا فقط چند متد را در خود دارد فروشگا هایی هستند که چندین متد فروش را همزمان پیاده سازی کرده اند و مدیریت آنها به صورت یکپارچه انجام می‌شود.
یک فروشگاه آنلاین فقط نمای کار است کار فیزیکی پشت صحنه بسیار پیچیده‌تر است.
مطالب دوره‌ها
بوت استرپ (نگارش 3) چیست؟
بوت استرپ یک فریم ورک CSS واکنشگرا (responsive) است، که جهت ساخت سریع برنامه‌های استاتیک و همچنین پویای وب کاربرد دارد. در حال حاضر این پروژه جزو محبوب‌ترین و فعال‌ترین پروژه‌های سایت Github است. اگر علاقمند هستید که لیستی از سایت‌های استفاده کننده از بوت استرپ را مشاهده کنید، به آدرس‌های ذیل مراجعه نمائید:


تازه‌های بوت استرپ 3 کدامند؟

- بوت استرپ 3 جهت کار با صفحه‌های نمایش کوچک دستگاه‌های موبایل به شدت بهینه سازی شده است و به همین جهت به آن mobile-first CSS framework نیز می‌گویند.
- در نگارش 2 بوت استرپ، حداقل دو نوع گرید واکنشگرا و غیر واکنشگرا قابل تعریف بودند. در نگارش سوم آن، تنها یک نوع گرید جدید واکنشگرا در این فریم ورک وجود دارد که می‌تواند چهار نوع سایز از بزرگ تا کوچک را شامل شود.
- بوت استرپ 3 با IE7 به قبل و همچنین فایرفاکس 3.6 و پایین‌تر دیگر سازگار نیست. البته برای پشتیبانی از IE8، نیاز به اندکی تغییرات نیز وجود خواهد داشت که در قسمت‌های بعد این جزئیات را بیشتر بررسی خواهیم کرد. به عبارت دیگر بدون این تغییرات، بوت استرپ 3 در حالت پیش فرض با IE9 به بعد سازگار است.
- در بوت استرپ 3 برخلاف نگارش قبلی آن که لیستی از آیکن‌های خود را در قالب چند فایل PNG image sprite که آیکن‌ها را به صورت فشرده در کنار هم قرار داده بود، اینبار تنها از Font icons استفاده می‌کند. به این ترتیب تغییر اندازه این آیکن‌ها با توجه به برداری بودن نمایش قلم‌ها و همچنین قابلیت اعمال رنگ به آن‌ها نیز بسیار ساده‌تر می‌گردد.


سؤال: آیا نیاز است از یک فریم ورک CSS واکنشگرا استفاده شود؟

در سال‌های قبل، عموما طراحی وب بر اساس تهیه یا خرید یک سری قالب‌های از پیش آماده شده، شکیل صورت می‌گرفته‌است. این قالب‌ها به سرعت با برنامه، یکپارچه شده و حداکثر قلم یا رنگ‌های آن‌ها‌را اندکی تغییر می‌دادیم و یا اینکه خودمان کل این مسیر را از صفر طی می‌کردیم. این پروسه سفارشی، بسیار سنگین بوده و مشکل مهم آن، عدم امکان استفاده مجدد از طراحی‌های انجام شده می‌باشد که نهایتا در دراز مدت هزینه‌ی بالایی را برای ما به همراه خواهند داشت. اما با استفاده از فریم ورک‌های CSS واکنشگرا به این مزایا خواهیم رسید:
- قسمت عمده‌ای از کار پیشتر برای شما انجام شده است.
برای مثال نیازی نیست تا حتما برای طرحبندی صفحه، سیستم گرید خاص خودتان را طراحی کنید و یا اینکه مانند سال‌های دور، به استفاده از HTML tables پناه ببرید.
- قابلیت سفارشی سازی بسیار بالایی دارند.
برای مثال با استفاده از فناوری‌هایی مانند less می‌توان بوت استرپ را تا حد بسیار زیادی سفارشی سازی کرد. به این ترتیب دیگر یک سایت بوت استرپ، شبیه به بوت استرپ به نظر نخواهد رسید! شاید عده‌ای عنوان کنند که تمام سایت‌های بوت استرپ یک شکل هستند، اما واقعیت این است که این سایت‌ها تنها از قابلیت‌های سفارشی سازی بوت استرپ و less استفاده نکرده‌اند.
 

دریافت بوت استرپ 3

سایت رسمی دریافت بوت استرپ، آدرس ذیل می‌باشد:

البته ما از این نگارش خام استفاده نخواهیم کرد و نیاز است برای کارهای سایت‌های فارسی، از نگارش راست به چپ آن استفاده کنیم. بنابراین اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، می‌توانید به یکی از دو بسته نیوگت ذیل مراجعه نمائید:
و اگر می‌خواهید صرفا به فایل‌های درون این بسته‌ها دسترسی پیدا کنید، از دو آدرس ذیل استفاده کنید:
فایل‌های دریافت شده با پسوند nupkg، در حقیقت یک فایل zip استاندارد هستند.

اگر بوت استرپ اصل را از سایت اصلی آن دریافت کنید، شامل تعداد فایل‌ها و پوشه‌های بسیار بیشتری است نسبت به نمونه RTL فوق. اما فایل‌های نهایی آن که مورد استفاده قرار خواهند گرفت، درون پوشه dist یا توزیع آن قرار گرفته‌اند و آنچنان تفاوتی با نگارش RTL ندارند. فقط در نگارش اصل، فایل‌های min و فشرده شده نیز همراه این بسته هستند که در نگارش RTL لحاظ نشده‌اند. این موضوع در آینده به نفع ما خواهد بود. از این لحاظ که اگر از سیستم bundling & minification مربوط بهASP.NET  استفاده کنید (جهت تولید خودکار فایل‌های min در زمان اجرا)، این سیستم به صورت پیش فرض از فایل‌های min موجود استفاده می‌کند و ممکن است مدتی سردرگم باشید که چرا تغییراتی را که به فایل CSS بوت استرپ اعمال کرده‌ام، در سایت اعمال نمی‌شوند. به علاوه امکان اعمال تغییرات و حتی دیباگ فایل‌های غیرفشرده خصوصا جاوا اسکریپتی آن نیز بسیار ساده‌تر و مفهوم‌تر است.

جهت مطالعه مباحث تکمیلی در مورد نحوه فشرده سازی فایل‌های CSS یا JS می‌توانید به مقالات ذیل، در سایت جاری مراجعه نمائید:

علاوه بر این‌ها در نگارش سوم بوت استرپ، تعدادی فایل CSS جدید به نام قالب یا theme نیز اضافه شده‌اند که همراه نسخه RTL نیست. برای مثال اگر به پوشه bootstrap-3.0.0.zip\bootstrap-3.0.0\dist\css مراجعه کنید، فایل bootstrap-theme.css نیز قابل مشاهده است. به این ترتیب قالبی و لایه‌ای بر روی مقادیر پیش فرض موجود در فایل bootstrap.css اعمال خواهند شد؛ برای مثال اعمال طراحی تخت یا flat مدرن آن به دکمه‌ها و عناصر دیگر این مجموعه.


شروع یک فایل HTML با بوت استرپ

تا اینجا فرض بر این است که فایل‌های بوت استرپ را دریافت کرده‌اید. در ادامه قصد داریم، نحوه معرفی این فایل‌ها را در یک فایل ساده HTML بررسی کنیم.
<!doctype html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>My Website</title>
    <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet">    
<link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet">    
</head>
<body>


</body>
</html>
صفحه آغازین کار با بوت استرپ 3 یک چنین شکلی را خواهد داشت و می‌تواند پایه تشکیل فایل masterpage یا layout برنامه‌های ASP.NET قرار گیرد. متا تگ viewport اضافه شده، جهت طراحی‌های واکنشگرا اضافه شده است و در ادامه لینک شدن فایل CSS بوت استرپ 3 را ملاحظه می‌کنید.
اگر سایت شما از تعاریف CSS سفارشی دیگری نیز استفاده می‌کند، تعاریف آن‌ها باید پس از بوت استرپ، ذکر گردند.


افزودن اسکریپت‌های بوت استرپ 3

برای کار با اسکریپت‌های بوت استرپ 3 نیاز است ابتدا jQuery را به صورت جداگانه دریافت کنیم. در حال حاضر اگر به سایت جی‌کوئری مراجعه کنید با دو نگارش 1.x و 2.x این کتابخانه مواجه خواهید شد. اگر نیاز به پشتیبانی از IE 8 را در محل کار خود دارید، باید از نگارش 1.x استفاده کنید. نگارش آخر 1.x کتابخانه جی‌کوئری را از طریق CDN آن همواره می‌توان مورد استفاده قرار داد:
 <script src="http://code.jquery.com/jquery-latest.min.js"></script>
بهتر است تعاریف فایل‌های جاوا اسکریپت را پیش از بسته شدن تگ body قرار دهید. یکی از مزایای مهم آن مشاهده نشدن یک فلش کوتاه مدت سفید رنگ در ابتدای بارگذاری صفحاتی با پس زمینه غیر روشن است. از این جهت که هر المانی که در head صفحه تعریف شود، حتما باید پیش از بارگذاری کل صفحه دریافت گردد. به این ترتیب با سرعت‌های دریافت کمتر، این مساله سبب خالی ماندن صفحه برای مدتی کوتاه خواهد شد و همان فلش سفید رنگ عنوان شده را پدید می‌آورد؛ چون هنوز مابقی صفحه بارگذاری نشده و خالی است.
پس از تعریف جی‌کوئری، تعریف اسکریپت‌های بوت استرپ قرار می‌گیرد (چون وابسته است به جی‌کوئری). فایل bootstrap-rtl.js شامل تمام زیر فایل‌های مورد نیاز نیز می‌باشد:
 <script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
برای سازگار سازی بوت استرپ 3 با IE8 نیاز به یک فایل اسکریپت دیگر نیز داریم. این فایل را از آدرس ذیل دریافت نمائید:
این فایل 4 کیلوبایتی را نیز باید به تعاریف اسکریپت‌های مورد نیاز، اضافه کرد:
 <script src="Scripts/respond.min.js"></script>
البته این اسکریپت خاص، مطابق توضیحات آن باید به head صفحه اضافه شود تا با IE8 بهتر کار کند.
تا اینجا ساختار صفحه HTML تهیه شده جهت استفاده از امکانات بوت استرپ 3، شکل زیر را خواهد داشت:
<!doctype html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>My Website</title>

    <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet">    
<link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet">       
<script src="Scripts/respond.min.js"></script>
</head>
<body>


<script src="http://code.jquery.com/jquery-latest.min.js"></script>
<script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
</body>
</html>

فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample01.zip
 
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت چهاردهم - امکان استفاده از کامپوننت‌های Blazor در برنامه‌های ASP.NET Core 8x
ASP.NET Core 8x به همراه یک IResult جدید به‌نام RazorComponentResult است که توسط آن می‌توان در Endpoint‌های Minimal-API و همچنین اکشن متدهای MVC، از کامپوننت‌های Blazor، خروجی گرفت. این خروجی نه فقط static یا به عبارتی SSR، بلکه حتی می‌تواند تعاملی هم باشد. در این مطلب، جزئیات فعالسازی و استفاده از این IResult جدید را در یک برنامه‌ی Minimal-API بررسی می‌کنیم.


ایجاد یک برنامه‌ی Minimal-API جدید در دات نت 8

پروژه‌ای را که در اینجا پیگیری می‌کنیم، بر اساس قالب استاندارد تولید شده‌ی توسط دستور dotnet new webapi تکمیل می‌شود.


ایجاد یک صفحه‌ی Blazor 8x به همراه مسیریابی و دریافت پارامتر

در ادامه قصد داریم که یک کامپوننت جدید را به نام SsrTest.razor در پوشه‌ی جدید Components\Tests ایجاد کرده و برای آن مسیریابی از نوع page@ هم تعریف کنیم. یعنی نه‌فقط قصد داریم آن‌را توسط RazorComponentResult رندر کنیم، بلکه می‌خواهیم اگر آدرس آن‌را در مرورگر هم وارد کردیم، قابل دسترسی باشد.
به همین جهت یک پوشه‌ی جدید را به نام Components در ریشه‌ی پروژه‌ی Web API جاری ایجاد می‌کنیم، با این محتوا:
برای ایده گرفتن از محتوای مورد نیاز، به «معرفی قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor در دات نت 8» قسمت دوم این سری مراجعه کرده و برای مثال قالب ساده‌ترین حالت ممکن را توسط دستور زیر تولید می‌کنیم (در یک پروژه‌ی مجزا، خارج از پروژه‌ی جاری):
dotnet new blazor --interactivity None
پس از اینکار، محتویات پوشه‌ی Components آن‌را مستقیما داخل پوشه‌ی پروژه‌ی Minimal-API جاری کپی می‌کنیم. یعنی در نهایت در این پروژه‌ی جدید Web API، به فایل‌های زیر می‌رسیم:
- فایل Imports.razor_ ساده شده برای سهولت کار با فضاهای نام در کامپوننت‌های Blazor (فضاهای نامی را که در آن وجود ندارند و مرتبط با پروژه‌ی دوم هستند، حذف می‌کنیم).
- فایل App.razor، برای تشکیل نقطه‌ی آغازین برنامه‌ی Blazor.
- فایل Routes.razor برای معرفی مسیریابی صفحات Blazor تعریف شده.
- پوشه‌ی Layout برای معرفی فایل MainLayout.razor که در Routes.razor استفاده شده‌است.

و ... یک فایل آزمایشی جدید به نام Components\Tests\SsrTest.razor با محتوای زیر:
@page "/ssr-page/{Data:int}"

<PageTitle>An SSR component</PageTitle>

<h1>An SSR component rendered by a Minimal-API!</h1>

<div>
    Data: @Data
</div>

@code {

    [Parameter]
    public int Data { get; set; }

}
این فایل، می‌تواند پارامتر Data را از طریق فراخوانی مستقیم آدرس فرضی http://localhost:5227/ssr-page/2 دریافت کند و یا ... از طریق خروجی جدید RazorComponentResult که توسط یک Endpoint سفارشی ارائه می‌شود:




تغییرات مورد نیاز در فایل Program.cs برنامه‌ی Web-API برای فعالسازی رندر سمت سرور Blazor

در ادامه کل تغییرات مورد نیاز جهت اجرای این برنامه را مشاهده می‌کنید:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

// ...

builder.Services.AddRazorComponents();

// ...

// http://localhost:5227/ssr-component?data=2
// or it can be called directly http://localhost:5227/ssr-page/2
app.MapGet("/ssr-component",
           (int data = 1) =>
           {
               var parameters = new Dictionary<string, object?>
                                {
                                    { nameof(SsrTest.Data), data },
                                };
               return new RazorComponentResult<SsrTest>(parameters);
           });

app.UseStaticFiles();
app.UseAntiforgery();

app.MapRazorComponents<App>();
app.Run();

// ...
توضیحات:
- همین اندازه تغییر در جهت فعالسازی رندر سمت سرور کامپوننت‌های Blazor در یک برنامه‌ی ASP.NET Core کفایت می‌کند. یعنی اضافه شدن:
AddRazorComponents ،UseAntiforgery و MapRazorComponents
- در اینجا نحوه‌ی ارسال پارامترها را به یک RazorComponentResult نیز مشاهده می‌کنید.
- در حالت فراخوانی از طریق مسیر endpoint (یعنی فراخوانی مسیر http://localhost:5227/ssr-component در مثال فوق)، خود کامپوننت فراخوانی شده، بدون layout تعریف شده‌ی در فایل App.razor، رندر می‌شود. علت اینجا است که layout برنامه به همراه کامپوننت Router و RouteView آن فعال می‌شود که این دو هم مختص به صفحات دارای مسیریابی Blazor هستند و برای رندر کامپوننت‌های خالص آن بکار گرفته نمی‌شوند. خروجی RazorComponentResult تنها یک static SSR خالص است؛ مگر اینکه فایل blazor.web.js را نیز بارگذاری کند.

یک نکته: اگر در حالت رندر توسط RazorComponentResult، علاقمند به استفاده‌ی از layout هستید، می‌توان از کامپوننت LayoutView داخل یک کامپوننت فرضی به صورت زیر استفاده کرد؛ اما این مورد هم شامل اطلاعات فایل App.razor نمی‌شود:
<LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
    <PageTitle>Home</PageTitle>

    <h2>Welcome to your new app.</h2>
</LayoutView>


سؤال: آیا در این حالت کامپوننت‌های تعاملی هم کار می‌کنند؟

پاسخ: بله. فقط برای ایده گرفتن، یک نمونه پروژه‌ی تعاملی Blazor 8x را در ابتدا ایجاد کنید و قسمت‌های اضافی AddRazorComponents و MapRazorComponents آن‌را در اینجا کپی کنید؛ یعنی برای مثال جهت فعالسازی کامپوننت‌های تعاملی Blazor Server، به این دو تغییر زیر نیاز است:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
       .AddInteractiveServerComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>().AddInteractiveServerRenderMode();

// ...
همچنین باید دقت داشت که امکانات تعاملی، به دلیل وجود و دسترسی به یک سطر ذیل که در فایل Components\App.razor واقع شده، اجرایی می‌شوند:
<script src="_framework/blazor.web.js"></script>
و همانطور که عنوان شد، اگر از روش new RazorComponentResult استفاده می‌شود، باید این سطر را به صورت دستی اضافه‌کرد؛ چون به همراه رندر layout تعریف شده‌ی در فایل App.razor نیست. برای مثال فرض کنید کامپوننت معروف Counter را به صورت زیر داریم که حالت رندر آن به InteractiveServer تنظیم شده‌است:
@rendermode InteractiveServer

<h1>Counter</h1>

<p role="status">Current count: @_currentCount</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int _currentCount;

    private void IncrementCount()
    {
        _currentCount++;
    }

}
در این حالت پس از تعریف endpoint زیر، خروجی آن فقط یک صفحه‌ی استاتیک SSR خواهد بود و دکمه‌ی Click me آن کار نمی‌کند:
// http://localhost:5227/server-interactive-component
app.MapGet("/server-interactive-component", () => new RazorComponentResult<Counter>());
علت اینجا است که اگر به سورس HTML رندر شده مراجعه کنیم، خبری از درج اسکریپت blazor.web.js در انتهای آن نیست. به همین جهت برای مثال فایل جدید CounterInteractive.razor را به صورت زیر اضافه می‌‌کنیم که ساختار آن شبیه به فایل App.razor است:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">
<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>Interactive server component</title>
    <base href="/"/>
</head>
<body>
   <h1>Interactive server component</h1>

   <Counter/>

  <script src="_framework/blazor.web.js"></script>
</body>
</html>
و هدف اصلی از آن، تشکیل یک قالب و درج اسکریپت blazor.web.js در انتهای آن است.
سپس تعریف endpoint متناظر را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
// http://localhost:5227/server-interactive-component
app.MapGet("/server-interactive-component", () => new RazorComponentResult<CounterInteractive>());
اینبار به علت بارگذاری فایل blazor.web.js، امکانات تعاملی کامپوننت Counter فعال شده و قابل استفاده می‌شوند.


سؤال: آیا می‌توان این خروجی static SSR کامپوننت‌های بلیزر را در سرویس‌های یک برنامه ASP.NET Core هم دریافت کرد؟

منظور این است که آیا می‌توان از یک کامپوننت Blazor، به همراه تمام پیشرفت‌های Razor در آن که در Viewهای MVC قابل دسترسی نیستند، به‌شکل یک رشته‌ی خالص، خروجی گرفت و برای مثال از آن به‌عنوان قالب پویای محتوای ایمیل‌ها استفاده کرد؟
پاسخ: بله! زیر ساخت RazorComponentResult که از سرویس HtmlRenderer استفاده می‌کند، بدون نیاز به برپایی یک endpoint هم قابل دسترسی است:
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;

namespace WebApi8x.Services;

public class BlazorStaticRendererService
{
    private readonly HtmlRenderer _htmlRenderer;

    public BlazorStaticRendererService(HtmlRenderer htmlRenderer) => _htmlRenderer = htmlRenderer;

    public Task<string> StaticRenderComponentAsync<T>() where T : IComponent
        => RenderComponentAsync<T>(ParameterView.Empty);

    public Task<string> StaticRenderComponentAsync<T>(Dictionary<string, object?> dictionary) where T : IComponent
        => RenderComponentAsync<T>(ParameterView.FromDictionary(dictionary));

    private Task<string> RenderComponentAsync<T>(ParameterView parameters) where T : IComponent =>
        _htmlRenderer.Dispatcher.InvokeAsync(async () =>
                                             {
                                                 var output = await _htmlRenderer.RenderComponentAsync<T>(parameters);
                                                 return output.ToHtmlString();
                                             });
}
برای کار با آن، ابتدا باید سرویس فوق را به صورت زیر ثبت و معرفی کرد:
builder.Services.AddScoped<HtmlRenderer>();
builder.Services.AddScoped<BlazorStaticRendererService>();
و سپس یک نمونه مثال فرضی نحوه‌ی تزریق و فراخوانی سرویس BlazorStaticRendererService به صورت زیر است که در آن روش ارسال پارامترها هم بررسی شده‌است:
app.MapGet("/static-renderer-service-test",
           async (BlazorStaticRendererService renderer, int data = 1) =>
           {
               var parameters = new Dictionary<string, object?>
                                {
                                    { nameof(SsrTest.Data), data },
                                };
               var html = await renderer.StaticRenderComponentAsync<SsrTest>(parameters);
               return Results.Content(html, "text/html");
           });

کدهای کامل این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: WebApi8x.zip