نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
- لطفا خطاها را تصویری ارسال نکنید. متن موجود در تصاویر، قابلیت جستجو و پیگیری ندارند.
- متن آن واضح است و به عمد تنظیم شده‌است. عنوان کرده‌است که آدرس خاصی را یافت نمی‌کند و این آدرس‌ها قابلیت تزریق وابستگی ندارند. آدرس آن (arterySignalR/ping) مرتبط است به browser link که به این صورت می‌توانید آن‌را غیرفعال کنید:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
    routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
    routes.IgnoreRoute("{*browserlink}", new { browserlink = @".*/arterySignalR/ping" });
    //...
}
و یا
<appSettings>
    <add key="vs:EnableBrowserLink" value="false" />
</appSettings>
مطالب
مقابله با پسوردهایی که ساده حدس زده می‌شوند
هر ساله لیستی از پرکاربردترین کلمات عبور کاربران در دنیا، منتشر می‌شود که یک نمونه از آن‌را در اینجا می‌توان مشاهده کرد:
«Splashdata، توسعه دهنده نرم افزار‌های امنیتی، فهرست سالانه خود را از رایج‌ترین رمزهای عبور منتشر کرده است.»

می‌شود از این لیست برای بهبود پروسه ثبت نام در یک سایت استفاده کرد و همان زمان که کاربر کلمه عبور ضعیفی را وارد کرده است، به او پیغام داد که «کلمه عبور وارد شده را راحت می‌توان حدس زد!»
using System.Linq;

namespace SecurityModule
{
    public static class SafePassword
    {
        public static ISet<string> BadPasswords = new HashSet<string>
        {
            "password",
            "password1",
            "123456",
            "12345678",
            "1234",
            "qwerty",
            "12345",
            "dragon",
            "******",
            "baseball",
            "football",
            "letmein",
            "monkey",
            "696969",
            "abc123",
            "mustang",
            "michael",
            "shadow",
            "master",
            "jennifer",
            "111111",
            "2000",
            "jordan",
            "superman",
            "harley",
            "1234567",
            "iloveyou",
            "trustno1",
            "sunshine",
            "123123",
            "welcome"
        };

        public static bool IsSafePasword(this string data)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return false;
            if (data.Length < 5) return false;
            if (BadPasswords.Contains(data.ToLowerInvariant())) return false;
            if (data.AreAllCharsEuqal()) return false;

            return true;
        }

        public static bool AreAllCharsEuqal(this string data)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return false;
            data = data.ToLowerInvariant();
            var firstElement = data.ElementAt(0);
            var euqalCharsLen = data.ToCharArray().Count(x => x == firstElement);
            if (euqalCharsLen == data.Length) return true;
            return false;
        }
    }
}
متد الحاقی IsSafePasword فوق بررسی می‌کند که آیا کلمه عبور انتخابی:
- خالی نیست.
- بیشتر از 5 کاراکتر طول دارد.
- تمام حروف بکارگرفته شده در آن یکسان نیستند.

و در ASP.NET MVC با استفاده از قابلیت Remote validation آن استفاده از این متد به نحو زیر خواهد بود:
public partial class RegisterController : Controller
{
        //...

        [HttpPost]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public virtual ActionResult CheckPassword(string password1)
        {
            return Json(password1.IsSafePasword());
        }
}
ابتدا یک اکشن متد به کنترلر ثبت نام در سایت به نحو فوق اضافه خواهد شد.
سپس قسمتی از ViewModel متناظر با صفحه ثبت نام سایت، به شکل زیر اضافه و تعریف می‌گردد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;

namespace MyBlog.Models
{
    public class RegisterViewModel
    {
        //...

        [Display(Name = "کلمه عبور")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا کلمه عبور خود را وارد نمائید")]
        [DataType(DataType.Password)]
        [StringLength(50, MinimumLength = 5, ErrorMessage = "حداقل طول کلمه عبور 5 حرف است")]
        [Remote(action: "CheckPassword",  controller: "Register",  HttpMethod = "POST",
                     ErrorMessage = "کلمه عبور وارد شده را راحت می‌توان حدس زد!")]
        public string Password1 { get; set; }
    }
}
 

مطالب
ایجاد ابزارهای سراسری ویژه NET Core.
از زمان ارائه نگارش net core 2.1.، ابزارهای سراسری (Global tools) نیز معرفی شدند. استفاده از این ابزارها در محیط cli در جهت آسان‌تر شدن و سریعتر شدن وظایف، صورت می‌پذیرد. net core sdk. مربوطه، تمامی امکانات لازم از جهت ایجاد، حذف و به روزرسانی ابزارها را از طریق nuget شامل می‌گردد. تعداد بسیار زیادی از این ابزارها در حال حاضر ایجاد شده‌اند که در لیست زیر، تعدادی از آن‌ها را معرفی میکنیم و سپس به نحوه‌ی ایجاد این نوع ابزارها میپردازیم.
  • dotnet-ignore : این ابزار جهت دریافت فایل‌های gitignore. کاربرد داشته و از یک مخزن عمومی گیت هاب جهت دریافت این فایل‌ها استفاده میکند. این مخزن شامل انواع قالب‌های gitignore در پروژه‌های متفاوت میباشد. با استفاده از این ابزار، ایجاد فایل gitignore راحت‌تر و سریعتر امکانپذیر میباشد.
  • dotnet-serve : میزبانی و نمایش لیست فایل‌های استاتیک محلی و اجرای آن‌ها را در بستر http، فراهم مینماید.
  • dotnet-cleanup : جهت پاکسازی محیط بیلد مانند دایرکتوری‌های bin و obj میباشد. همان کار گزینه clean در منوی بیلد را بازی میکند.
  • dotnet-warp : این ابزار در واقع پروژه Warp است که برای ایجاد یک تک فایل اجرایی جهت انتقال راحت‌تر فایل پروژه صورت میگیرد که همه وابستگی‌های آن در همان تک فایل قرار میگیرد.
  • Amazon.ECS.Tools Amazon.ElasticBeanstalk.Tools  و  Amazon.Lambda.Tools  : این ابزارها که به صورت رسمی از طرف آمازون ارائه شده‌اند که جهت deploy شدن راحت‌تر پروژه به محیط‌های توسعه وب آمازون مورد استفاده قرار میگیرند.
جهت مشاهده لیست کامل این ابزارها، به این مخزن گیت هاب مراجعه نمایید. نام ابزار و همچنین لینک‌ها و توضیحات هر کدام، در این مخزن موجود است. همچنین جهت اضافه شدن ابزاری که در لیست نیست، از طریق ایجاد issue یا pull request لیست را به روزرسانی نمایید.

نحوه‌ی نصب، حذف و به روزرسانی ابزارهای سراسری
جهت نصب یک ابزار، از دستور زیر استفاده میکنیم:
dotnet tool install -g dotnet-ignore
سوییچ g به معنای نصب سراسری ابزار و افزوده شدن آن به متغیرهای محیطی PATH میباشد که به راحتی در هر مسیری از محیط کنسول در دسترس خواهد بود و به مسیر dotnet/tools/. محدود نخواهد بود.
جهت مشاهده لیست تمامی ابزاهای سراسری نصب شده بر روی سیستم میتوانید از کامند زیر استفاده نمایید:
dotnet tool list -g
نحوه به روزرسانی ابزار و ارتقا آن به آخرین نسخه پایدار، با دستور زیر میباشد:
dotnet tool update -g dotnet-ignore
دستور حذف:
dotnet tool uninstall -g dotnet-ignore

ایجاد یک ابزار سراسری
جهت ساخت یک ابزار سراسری نیاز است تا یک پروژه را از نوع کنسول ایجاد نمایید و سپس به فایل csproj، خطوط زیر را اضافه کنید:
<PropertyGroup>
    <PackAsTool>true</PackAsTool>
    <ToolCommandName>dotnet-mytool</ToolCommandName>
    <PackageOutputPath>./nupkg</PackageOutputPath>
</PropertyGroup>
گزینه PackAsTool، امکان تبدیل فایل اجرایی شما را به یک ابزار سراسری فراهم میکند. دو گزینه بعدی که اختیاری است، به ترتیب شامل نام ابزار سراسری است که در صورت ذکر نشدن نام فایل پروژه، بدون پسوند csproj. میباشد و سومین مورد نیز مسیر قرارگیری فایل ابزار سراسری به عنوان یک بسته nuget میباشد.
جهت ساخته شدن فایل، ابتدا یکبار پروژه را بیلد کرده و پس از اجرای دستور dotnet pack، فایل پکیج در مسیر ذکر شده ساخته میشود و آماده انتقال به مخازن nuget میباشد. جهت تست و اجرای ابزار بر روی سیستم خود قبل از عرضه نهایی نیاز است تا با دستور زیر آن را بر روی سیستم خود نصب و آزمایش نمایید:
dotnet tool install --global --add-source ./nupkg globaltools
سوییچ global که در بالاتر نیز توضیح داده شد، باعث نصب سراسری ابزار میگردد و سوییچ add-source که بعد از آن مسیر فایل ابزار، آمده است، به این معنا است که به صورت موقت، این دایرکتوری یا مسیر را به عنوان مخزن nuget  شناسایی کرده تا امکان یافتن بسته در آن مسیر مهیا گردد و سپس نام پروژه در پایان ذکر میگردد. در آخر جهت اطمینان از نصب میتوانید ابزار را صدا بزنید:
dotnet-mytool
با توجه به اینکه اصل مطلب گفته در رابطه با ایجاد یک ابزار سراسری در اینجا به پایان میرسد، ولی ایجاد یک ابزار خط فرمانی نیازمند یک سری کدنویسی‌ها جهت ایجاد کامندها و سوییچ‌ها و راهنمای مربوط به آن نیز میباشد. بدین جهت کتابخانه زیر را نصب نمایید:
https://www.nuget.org/packages/McMaster.Extensions.CommandLineUtils
این کتابخانه شامل کلاس هایی جهت ایجاد یک ابزار خط فرمانی راحت‌تر میباشد.

ایجاد یک ابزار عمومی جهت یادداشت نویسی
برای استفاده از این کتابخانه، یک پروژه از نوع کنسول را با نام globaltools ایجاد نمایید و کتابخانه‌ی بالا را نصب نمایید. سپس به ازای هر کامند، یک کلاس را ایجاد میکنیم. ابتدا جهت ایجاد کامندی با نام NewNote یک کلاس را به همین نام میسازیم:
[Command(Description="Add a new note")]
    public class NewNote
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }

        [Option(Description="content of note")]
        public string Body{ get; set; }
    }
با مزین کردن کلاس به ویژگی command، این کلاس را یک کامند معرفی کرده و شرحی از کاری که این کامند را انجام میدهد، نیز وارد می‌کنیم. این شرح بعدا در ابزار تولید شده به عنوان متن راهنما به کار می‌رود. سپس پراپرتی‌هایی را که با ویژگی option مزین گشته‌اند، به عنوان سوییچ معرفی میکنیم. همچنین میتوان از DataAnotation‌ها نیز جهت اعتبار سنجی نیز استفاده نمود. 
بعد از ایجاد موارد بالا، نیاز است که اکشنی که باید این کامند را اجرا کند، به آن اضافه کرد. جهت افزودن این اکشن، یک متد را با نام OnExecute، به بدنه این کلاس اضافه می‌کنیم:
[Command(Description="Add a new note")]
    public class NewNote:BaseClass
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }

        [Option(Description="content of note")]
        public string Body{ get; set; }

        public void OnExecute(IConsole console)
        {

            var dir = GetBaseDirectory();
            if(!Directory.Exists(dir))
            {
                Directory.CreateDirectory(dir);
            }
            var filePath = Path.Combine(dir, Title + ".txt");
            File.WriteAllText(filePath, Body);
            console.WriteLine("the note is saved");
        }
    }
در پارامتر این متد، یک اینترفیس با نام IConsole جهت ارتباط با محیط کنسول دیده میشود که در پایان عملیات، پیام «یادداشت ذخیره شد» توسط آن چاپ میگردد. کار این متد به طور خلاصه این است که مسیر اجرایی ابزار جاری را دریافت کرده و سپس در یک دایرکتوری با نام notes، برای هر یادداشت یک فایل ایجاد شده و محتوای دریافتی از کاربر داخل آن قرار میگرد و نام هر فایل، موضوع یادداشتی است که کاربر وارد کرده‌است. متد GetBaseDirectory که مسیر ذخیره یادداشت‌ها را بر میگرداند، در کلاس BaseClass با محتوای زیر قرار گرفته است:
public class BaseClass
    {
        protected string GetBaseDirectory(){
            var baseDirectory = Environment.CurrentDirectory;
            return (Path.Combine(baseDirectory, "notes"));
        }
    }

کامند بعدی، لیست یادداشت‌های ثبت شده‌است:
public class List:BaseClass
    {
        [Option(Description="search a phrase in notes title")]
        public string Grep{ get; set; }
        public void OnExecute(IConsole console)
        {
            try
            {
                var baseDirectory = GetBaseDirectory();

                var dir = new DirectoryInfo(baseDirectory);
                var files = dir.GetFiles();
                foreach(var file in files)
                {
                    if(!String.IsNullOrEmpty(Grep) && !file.Name.Contains(Grep))
                        continue;

                    console.WriteLine(Path.GetFileNameWithoutExtension(file.Name));
                }
            }
            catch (Exception e)
            {
                console.WriteLine(e.Message);
            }
        }
    }
کار این کلاس، بازگردانی لیستی از یادداشت‌های ثبت شده است که حاوی سوییچ grep برای فیلتر کردن اسامی یادداشت هاست.
کلاس بعدی show نیز جهت نمایش کلاس بر اساس عنوان یادداشت است:
[Command(Description="show contnet of note")]
    public class Show:BaseClass
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }


        public void OnExecute(IConsole console){
            var baseDirectory = GetBaseDirectory();
            var file = Path.Combine(baseDirectory, Title+".txt");

            if(!File.Exists(file))
            {
                console.WriteLine("The Note NotFound...");
                return;
            }
            console.WriteLine(File.ReadAllText(file));

        }
    }
در صورتیکه یادداشت مورد نظر وجود نداشته باشد، با پیام The Note NotFound کار به پایان میرسد.
بعد از اتمام کامندهای مربوطه، به کلاس program رفته و برای آن نیز ویژگی command را اضافه می‌کنیم و همچنین ویژگی subCommand را جهت معرفی کامندهایی که در برنامه در دسترس کاربر قرار میگیرند، اضافه میکنیم:
    [Command(Description="An Immediate Note Saver")]
    [Subcommand(typeof(NewNote),typeof(List),typeof(Show))]
    class Program
    {
        static int Main(string[] args)
        {
            return CommandLineApplication.Execute<Program>(args);
        }

        public int OnExecute(CommandLineApplication app, IConsole console)
        {
            console.WriteLine("You must specify a subcommand.");
            console.WriteLine();
            app.ShowHelp();
            return 1;
        }
    }
از آنجا که کلاس Program نیز به ویژگی command مزین شده‌است، متد OnExecute را اضافه می‌کنیم. تنها تفاوت این متد با متدهای قبلی، در نوع خروجی آن است که هر مقدار غیر از صفر، به منزله خطا میباشد. در این حالت چون کاربر کامندی را صادر نکرده است، ابتدا به کاربر اجباری بودن کامند را گوشزد کرده و سپس از طریق متد ShowHelp، راهنمای کار با ابزار را به او نشان داده و سپس کد یک را به منزله رخ دادن خطا یا اعلام شرایط غیرعادی بازمیگردانیم. نوع خروجی متد OnExecute در صورتی که void باشد، به معنای مقدار 0 میباشد که در کلاس‌های قبلی از آن استفاده کرده‌ایم.
در نهایت متد Main را نیز به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
        static int Main(string[] args)
        {
            return CommandLineApplication.Execute<Program>(args);
        }
تکه کد CommandLineApplication.Execute آرگومان‌های ورودی را دریافت کرده و کامند مورد نظر را شناسایی میکند و همچنین مقدار عددی که از آن جهت return شدن استفاده می‌کند، همان عددهای صفر و غیر صفر میباشد که در بالا توضیح داده شده است.

نمونه استفاده از ابزار نهایی
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes new-note -t "sample1" -b "this is body"
the note is saved
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes new-note -t "test1" -b "this is body of another note"
the note is saved
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes list
sample1
test1
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes list -g sa
sample1
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes show -t sample1
this is body
در ابزار بالا کامند new-note به صورت جدا از هم با خط تیره مشخص شده‌است. دلیل این امر نیز جداشدن این کلمات در نام کلاس با حروف بزرگ است. در صورتیکه قصد ندارید نام کامندها با خط تیره از هم جدا شوند، باید نام کلاس را از NewNote به Newnote تغییر دهید.
مطالب
با HttpHandler بیشتر آشنا شوید
در  مقاله قبل توضیح دادیم که وظیفه httphandler رندر و پردازش خروجی یک درخواست هست؛ حالا در این مقاله قصد داریم که مفهوم httphandler را بیشتر بررسی کنیم.

HttpHandler
برای تهیه‌ی یک httphandler، باید کلاسی را بر اساس اینترفیس IHttpHandler پیاده سازی کنیم و بعدا آن را در web.config برنامه معرفی کنیم. برای پیاده سازی این اینترفیس، به یک متد به اسم ProcessRequest با یک پارامتر از نوع HttpContext و یک پراپرتی به اسم IsReusable نیاز داریم که مقدار برگشتی این پراپرتی را false بگذارید؛ بعدا خواهم گفت چرا اینکار را می‌کنیم. نحوه‌ی پیاده‌سازی یک httphandler به شکل زیر است:
public class MyHttpHandler : IHttpHandler
{
    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {        
    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}
با استفاده از شیء context می‌توان به دو شیء httpresponse و httprequest دسترسی داشت. تکه کد زیر مثالی است در مورد نحوه‌ی تغییر در محتوای سایت:
public class MyHttpHandler : IHttpHandler
{
    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {
        HttpResponse response = context.Response;
        HttpRequest request = context.Request;

        response.Write("Every Page has a some text like this");
    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}
بگذارید همین کد ساده را در وب کانفیگ معرفی کنیم:
<system.web>
  <httpHandlers>
      <add verb="*" path="*.aspx" type="MyHttpHandler"/>
  </httpHandlers>
</system.web>
اگر نسخه IIS شما همانند نسخه‌ی من باشد، نباید هیچ تغییری مشاهده کنید؛ زیرا کد بالا فقط در مورد نسخه‌ی IIS6 صدق می‌کند و برای نسخه‌های IIS 7 به بعد باید به شیوه زیر عمل کنید:
<configuration>
  <system.web>
    <httpHandlers>

  <add name="myhttphandler" verb="*" path="*.aspx" type="MyHttpHandler"/>

    </httpHandlers>
  </system.web>
</configuration>
خروجی نهایی باید تنها این متن باشد: Every Page has a some text like this 
گزینه Type که نام کلاس می‌باشد و اگر کلاس داخل یک فضای نام قرار گرفته باشد، باید اینطور نوشت : namespace.ClassName  
گزینه verb شامل مقادیری چون Get,Post,Head,Putو Delete می‌باشد و httphandler را فقط برای این نوع درخواست‌ها اجرا می‌کند و در صورتیکه بخواهید چندتا از آن‌ها را استفاده کنید، با , از هم جدا می‌شوند. مثلا Get,post و درصورتیکه همه‌ی گزینه‌ها را بخواهید علامت * را میتوان استفاده کرد. 
 گزینه‌ی path این امکان را به شما می‌دهد که مسیر و نوع فایل‌هایی را که قصد دارید روی آن‌ها فقط اجرا شود، مشخص کنید و ما در قطعه کد بالا گفته‌ایم که تنها روی فایل‌هایی با پسوند aspx اجرا شود و چون مسیری هم ذکر نکردیم برای همه‌ی مسیرها قابل اجراست. یکی از مزیت‌های دادن پسوند این است که می‌توانید پسوندهای اختصاصی داشته باشید. مثلا پسوند RSS برای فیدهای وب سایتتان. بسیاری از برنامه نویسان به جای استفاده از صفحات aspx از ashx استفاده می‌کنند که به مراتب سبک‌تر از aspx هست و شامل بخش ui نمی‌شود و نتیجه خروجی آن بر اساس کدی که می‌نویسید مشخص می‌شود که میتواند صفحه متنی یا عکس یا xml یا ... باشد. در اینجا در مورد ساخت صفحات ashx توضیح داده شده است. 

  IHttpHandlerFactory
کار این اینترفیس پیاده سازی یک کلاس است که خروجی آن یک کلاس از نوع IHttpHandler هست. اگر دقت کنید در مثال‌های قبلی ما برای معرفی یک هندلر در وب کانفیگ یک سری path را به آن میدادیم و برای نمونه aspx.* را معرفی می‌کردیم؛ یعنی این هندلر را بر روی همه‌ی فایل‌های aspx اجرا کن و اگر دو یا چند هندلر در وب کانفیگ معرفی کنیم و برای همه مسیر aspx را قرار بدهیم، یعنی همه این هندلرها باید روی صفحات aspx اجرا گردند ولی در httphandlerfactory، ما چند هندلر داریم و میخواهیم فقط یکی از آن‌ها بر روی صفحات aspx انجام بگیرد، پس ما یک هندلرفکتوری را برای صفحات aspx معرفی می‌کنیم و در حین اجرا تصمیم می‌گیریم که کدام هندلر را ارسال کنیم.
اجازه بدهید نوشتن این نوع کلاس را آغاز کنیم،ابتدا دو هندلر به نام‌های httphandler1 و httphandler2 می‌نویسیم :
public class MyHttpHandler1 :IHttpHandler
{
   
    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {
        HttpResponse response = context.Response;
        response.Write("this is httphandler1");
    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}

public class MyHttpHandler2 : IHttpHandler
{

    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {
        HttpResponse response = context.Response;
        response.Write("this is httphandler2");
    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}
سپس کلاس MyFactory را بر اساس اینترفیس IHttpFactory پیاده سازی می‌کنیم و باید دو متد برای آن صدا بزنیم؛ یکی که هندلر انتخابی را بر میگرداند و دیگری هم برای رها کردن یا آزادسازی یک هندلر هست که در این مقاله کاری با آن نداریم. عموما GC دات نت در این زمینه کارآیی خوبی دارد. در قسمت هندلرهای غیرهمزمان به طور مختصر خواهیم گفت که GC چطور آن‌ها را مدیریت می‌کند. کد زیر نمونه کلاسی است که توسط IHttpFactory پیاده سازی شده است:
public class MyFactory : IHttpHandlerFactory
{
    public IHttpHandler GetHandler(HttpContext context, string requestType, string url, string pathTrasnlated)
    {
        
    }

    public void ReleaseHandler(IHttpHandler handler)
    {
        
    }
}
در متد GetHandler چهار آرگومان وجود دارند که به ترتیب برای موارد زیر به کار می‌روند:
 Context یک شی از کلاس httpcontext که دسترسی ما را برای اشیاء سروری چون response,request,session و... فراهم می‌کند.
 RequestType  مشخص می‌کند که درخواست صفحه به چه صورتی است. این گزینه برای مواردی است که verb بیش از یک مورد را حمایت می‌کند. برای مثال دوست دارید یک هندلر را برای درخواست‌های Get ارسال کنید و هندلر دیگر را برای درخواست‌های نوع Post
 URL مسیر مجازی virtual Path صفحه صدا زده شده 
 PathTranslated مسیر فیزیکی صفحه درخواست کننده را ارسال می‌کند. 
متد GetHandler را بدین شکل می‌نویسیم و میخواهیم همه صفحات aspx هندلر شماره یک را انتخاب کنند و صفحات aspx که نامشان با t شروع می‌شوند، هندلر  شماره دو را انتخاب کند:
 public IHttpHandler GetHandler(HttpContext context, string requestType, string url, string pathTrasnlated)
    {
        string handlername = "MyHttpHandler1";
        if(url.Substring(url.LastIndexOf("/")+1).StartsWith("t"))
        {
            handlername = "MyHttpHandler2";
        }

        try
        {
            return (IHttpHandler) Activator.CreateInstance(Type.GetType(handlername));
        }
        catch (Exception e) 
        {
            throw new HttpException("Error: " + handlername, e);
        }
    }

    public void ReleaseHandler(IHttpHandler handler)
    {
        
    }
}
شی Activator که برای ساخت اشیاء با انتخاب بهترین constructor موجود بر اساس یک نوع Type مشخص به کار می‌رود و خروجی Object را می‌گرداند؛ با یک تبدیل ساده، خروجی به قالب اصلی خود باز میگردد. برای مطالعه بیشتر در مورد این کلاس به اینجا و اینجا مراجعه کنید.
نحوه‌ی تعریف factory در وب کانفیگ مانند قبل است و فقط باید در Type به جای نام هندلر نام فکتوری را نوشت. برنامه را اجرا کنید تا نتیجه آن را ببینیم:
تصویر زیر نتیجه صدا زده شدن فایل default.aspx است:

تصویر زیر نتیجه صدا زده شدن فایل Tours_List.aspx است:

AsyncHttpHandlers
برای اینکه کار این اینترفیس را درک کنید بهتر هست اینجا را مطالعه کنید. در اینجا به خوبی تفاوت متدهای همزمان و غیرهمزمان توضیح داده شده است.
متن زیر خلاصه‌ترین و بهترین توضیح برای این پرسش است، چرا غیرهمزمان؟
در اعمالی که disk I/O و یا network I/O دارند، پردازش موازی و اعمال async به شدت مقیاس پذیری سیستم را بالا می‌برند. به این ترتیب worker thread جاری (که تعداد آن‌ها محدود است)، سریعتر آزاد شده و به worker pool بازگشت داده می‌شود تا بتواند به یک درخواست دیگر رسیده سرویس دهد. در این حالت می‌توان با منابع کمتری، درخواست‌های بیشتری را پردازش کرد. 
موقعی که اینترفیس IHttpAsyncHandler را ارث بری کنید (این اینترفیس نیز از IHttpHandler ارث بری کرده است و دو متد اضافه‌تر دارد)، باید دو متد دیگر را نیز پیاده سازی کنید:
 public IAsyncResult BeginProcessRequest(HttpContext context, AsyncCallback callback, object obj)
    {
        
    }

    public void EndProcessRequest(IAsyncResult result)
    {
        
    }
پراپرتی ISResuable هم موقعی که true برگشت بدهد، باعث می‌شود pooling فعال شده و این هندلر در حافظه باقی بماند و تمامی درخواست‌ها از طریق همین یک نمونه اجرا شوند.
به زبان ساده‌تر، این پراپرتی می‌گوید اگر چندین درخواست از طرف کلاینت‌ها برسد، توسط یک نمونه یا instance از هندلر پردازش خواهند شد؛ چون به طور پیش فرض موقعی که تمام درخواست‌های از pipeline بگذرند، هندلر‌ها توسط httpapplication در یک لیست بازیافت قرار گرفته و همه‌ی آن‌ها با null مقداردهی می‌شوند تا از حافظه پاک شوند ولی اگر این پراپرتی true برگرداند، هندلر مربوطه نال نشده و برای پاسخگویی به درخواست‌های بعدی در حافظه خواهد ماند.
مهمترین مزیت این گزینه، این می‌باشد که کاآیی سیستم را بالا می‌برد و اشیا کمتری به GC پاس می‌شوند. ولی یک عیب هم دارد که این تردهایی که ایجاد می‌کند، امنیت کمتری دارند و باید توسط برنامه نویس این امنیت بالاتر رود. این پراپرتی را در مواقعی که با هندلرهای همزمان کار می‌کنید برابر با false بگذارید چون این گزینه بیشتر بر روی هندلرهای غیرهمزمان اثر دارد و هم اینکه بعضی‌ها توصیه می‌کنند که false بگذارید چون GC مدیریت خوبی در مورد هندلرها دارد و هم این که ارزش یافتن باگ در کد را ندارد.
بر میگردیم سراغ کد نویسی هندلر غیر همزمان. در آخرین قطعه کد نوشته شده، ما دو متد دیگر را پیاده سازی کردیم که یکی از آن‌ها BeginProcessRequest  است و خروجی آن کلاسی است که از اینترفیس IAsyncResult  ارث بری کرده است. پس یک کلاس با ارث بری از این اینترفیس می‌نویسیم و در این کلاس نیاز است که 4 پراپرتی را پیاده سازی کنیم که این کلاس به شکل زیر در خواهد آمد:
public class AsynchOperation : IAsyncResult
{
    private bool _completed;
    private Object _state;
    private AsyncCallback _callback;
    private HttpContext _context;

    bool IAsyncResult.IsCompleted { get { return _completed; } }
    WaitHandle IAsyncResult.AsyncWaitHandle { get { return null; } }
    Object IAsyncResult.AsyncState { get { return _state; } }
    bool IAsyncResult.CompletedSynchronously { get { return false; } }
}
متدهای private اجباری نیستند؛ ولی برای ذخیره مقادیر get و set نیاز است. همانطور که از اسامی آن‌ها پیداست مشخص است که برای چه کاری ساخته شده اند.
خب اجازه بدهید یک تابع سازنده به آن برای مقداردهی اولیه این متغیرهای خصوصی داشته باشیم:
   public AsynchOperation(AsyncCallback callback, HttpContext context, Object state)
    {
        _callback = callback;
        _context = context;
        _state = state;
        _completed = false;
    }
همانطور که می‌بینید موارد موجود در متد BeginProcessRequest را تحویل می‌گیریم تا اطلاعات درخواستی مربوطه را داشته باشیم و مقدار _Completed را هم برابر با false قرار می‌دهیم. سپس نوبت این می‌رسد که ما درخواست را در صف pool قرار دهیم. برای همین تکه کد زیر را اضافه می‌کنیم: 
   public void StartAsyncWork()
    {
        ThreadPool.QueueUserWorkItem(new WaitCallback(StartAsyncTask),null);
    }
با اضافه شدن درخواست به صف، هر موقع درخواست‌های قبلی تمام شوند و callback خودشان را ارسال کنند، نوبت درخواست‌های جدیدتر هم میرسد. StartAsyncTask هم متدی است که وظیفه‌ی اصلی پردازش درخواست را به دوش دارد و موقعی که نوبت درخواست برسد، کدهای این متد اجرا می‌گردد که ما در اینجا مانند مثال اول روی صفحه چیزی نوشتیم:
 private void StartAsyncTask(Object workItemState)
    {

        _context.Response.Write("<p>Completion IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n");

        _context.Response.Write("Hello World from Async Handler!");
        _completed = true;
        _callback(this);
    }
دو خط اول اطلاعات را چاپ کرده و در خط سوم متغیر _completed را true کرده و در آخر این درخواست را فراخوانی مجدد می‌کنیم تا بگوییم که کار این درخواست پایان یافته‌است؛ پس این درخواست را از صف بیرون بکش و درخواست بعدی را اجرا کن.
نهایتا کل این کلاس را در متد BeginProcessRequest  صدا بزنید:
context.Response.Write("<p>Begin IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n");
        AsynchOperation asynch = new AsynchOperation(callback, context, obj);
        asynch.StartAsyncWork();
        return asynch;
کل کد مربوطه : (توجه:کدها از داخل سایت msdn برداشته شده است و اکثر کدهای موجود در نت هم به همین قالب می‌نویسند)
public class MyHttpHandler : IHttpAsyncHandler
{
    public IAsyncResult BeginProcessRequest(HttpContext context, AsyncCallback callback, object obj)
    {
        context.Response.Write("<p>Begin IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n");
        AsynchOperation asynch = new AsynchOperation(callback, context, obj);
        asynch.StartAsyncWork();
        return asynch;
    }

    public void EndProcessRequest(IAsyncResult result)
    {
        
    }
    public void ProcessRequest(HttpContext context)
    {
       throw new InvalidOperationException(); 

    }

    public bool IsReusable
    {
        get { return false; }
    }
}

public class AsynchOperation : IAsyncResult
{
    private bool _completed;
    private Object _state;
    private AsyncCallback _callback;
    private HttpContext _context;

    bool IAsyncResult.IsCompleted { get { return _completed; } }
    WaitHandle IAsyncResult.AsyncWaitHandle { get { return null; } }
    Object IAsyncResult.AsyncState { get { return _state; } }
    bool IAsyncResult.CompletedSynchronously { get { return false; } }

    public AsynchOperation(AsyncCallback callback, HttpContext context, Object state)
    {
        _callback = callback;
        _context = context;
        _state = state;
        _completed = false;
    }


    public void StartAsyncWork()
    {
        
        ThreadPool.QueueUserWorkItem(new WaitCallback(StartAsyncTask),null);

    }
    private void StartAsyncTask(Object workItemState)
    {

        _context.Response.Write("<p>Completion IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n");

        _context.Response.Write("Hello World from Async Handler!");
        _completed = true;
        _callback(this);
    }

آشنایی با فایل ASHX
در مطالب بالاتر به فایل‌های Ashx اشاره کردیم. این فایل به نام Generic Web Handler شناخته می‌شوند و می‌توانید با Add New Item این نوع فایل‌ها را اضافه کنید. این فایل شامل هیچ UI ایی نمی‌باشد و فقط شامل بخش کد می‌باشد. برای همین نسبت به aspx سبک‌تر بوده و شامل یک directive به اسم  WebHandler@ است.
مایکروسافت در MSDN نوشته است که httphandler‌ها در واقع فرآیندهایی هستند (به این فرایندها بیشتر End Point می‌گویند) که در پاسخ به درخواست‌های رسیده شده توسط asp.net application اجرا می‌شوند و بیشترین درخواست هایی هم که می‌رسد از نوع صفحات Aspx می‌باشد و موقعی که کاربری درخواست صفحه‌ی aspx می‌کند هندلرهای مربوط به page اجرا می‌شوند.
در متن بالا به خوبی روشن هست که ashx به دلیل نداشتن UI، تعداد کمتری از handlerها را در مسیر Pipeline قرار می‌دهند و اجرای آن‌ها سریعتر است. غیر از این دو هندلر aspx و ashx، هندلر توکار دیگری چون asmx که مختص وب سرویس هست و axd مربوط به اعمال trace نیز وجود دارند.

در این لینک که در بالاتر هم درج شده بود یک نمونه هندلر برای نمایش تصویر نوشته است. اگر تصاویرتان را بدین صورت اجرا کنید می‌توان جلوی درخواست‌های رسیده از وب سایت‌های دیگر را سد کرد. برای مثال یک نفر مطالب شما را کپی می‌کند و در داخل وبلاگ یا وب سایتش می‌گذارد و شما در اینجا درخواست‌های رسیده خارج از وب سایت خود را لغو خواهید کرد و تصاویر کپی شده نمایش داده نخواهند شد.
مطالب
React 16x - قسمت 29 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 4 - محافظت از مسیرها
در قسمت قبل، دکمه‌ی new movie را برای کاربران وارد نشده‌ی به سیستم، از صفحه‌ی نمایش لیست فیلم‌ها، مخفی کردیم. اما ... اگر آدرس http://localhost:3000/movies/new مستقیما در مرورگر وارد شود، هنوز هم برای عموم کاربران قابل دسترسی است.


روش محافظت از مسیریابی‌های تعریف شده‌ی در برنامه

شبیه به روشی را که در قسمت قبل، برای انتقال شیء user، به مسیریابی کامپوننت Movies استفاده کردیم:
<Route
     path="/movies"
     render={props => <Movies {...props} user={this.state.currentUser} />}
/>
در اینجا نیز می‌توان برای محافظت از یک مسیریابی، استفاده کرد. به همین جهت به app.js مراجعه کرده و مسیریابی فعلی کامپوننت MovieForm را:
<Route path="/movies/:id" component={MovieForm} />
به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
<Route
  path="/movies/:id"
  render={props => {
    if (!this.state.currentUser) {
      return <Redirect to="/login" />;
    }
    return <MovieForm {...props} />;
  }}
/>
اینبار نیز بجای ویژگی component، از ویژگی render استفاده می‌کنیم تا بتوان در اینجا به صورت پویا، کدنویسی کرد. ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا کاربر جاری تنظیم شده‌است؟ اگر خیر، او را به صفحه‌ی لاگین هدایت می‌کنیم؛ در غیراینصورت، همان کامپوننت MovieForm را به همراه تمام props مرتبط با آن، بازگشت می‌دهیم.

اکنون اگر این تغییرات را ذخیره کرده و در حالت Logout، مسیر http://localhost:3000/movies/new را مستقیما درخواست دهیم، به صفحه‌ی لاگین هدایت خواهیم شد.


ایجاد کامپوننتی با قابلیت استفاده‌ی مجدد، برای محافظت از مسیریابی‌ها

هرچند روشی که تا اینجا برای محافظت از مسیریابی‌ها معرفی شد، بدون مشکل کار می‌کند، اما اگر قرار باشد برای تمام مسیریابی‌های اینگونه، استفاده شود، به تکرار بیش از اندازه‌ی کدهای یکسانی خواهیم رسید. به همین جهت می‌توان این منطق را تبدیل به یک کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد کرد؛ تا دیگر نیازی به تکرار این if/else‌ها نباشد. برای این منظور، فایل جدید src\components\common\protectedRoute.jsx را ایجاد می‌کنیم. کامپوننت جدید protectedRoute را هم در پوشه‌ی common قرار داده‌ایم؛ چون وابستگی به دومین این برنامه نداشته و می‌تواند در سایر برنامه نیز مورد استفاده قرار گیرد. سپس با استفاده از میانبرهای imrc و sfc، یک کامپوننت تابعی بدون حالت را به نام ProtectedRoute ایجاد کرده و در آن، همان کامپوننت اصلی Route را بازگشت می‌دهیم. بنابراین هر زمانیکه از ProtectedRoute استفاده شود، خروجی آن، همان کامپوننت استاندارد Route خواهد بود که اینبار قرار است از وضعیت کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم، مطلع باشد. به همین جهت در اولین قدم، همان قطعه کد Route فوق را که به همراه if/else نوشتیم، از فایل app.js کپی کرده و به اینجا، داخل متد رندر کامپوننت، منتقل می‌کنیم. سپس شروع می‌کنیم به متغیر کردن عباراتی که در آن به صورت صریح و ثابت، مقدار دهی شده‌اند تا به یک کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد برسیم:
import React from "react";
import { Route, Redirect } from "react-router-dom";
import * as auth from "../../services/authService";

const ProtectedRoute = ({ path, component: Component, render, ...rest }) => {
  return (
    <Route
      {...rest}
      render={props => {
        if (!auth.getCurrentUser())
          return (
            <Redirect
              to={{
                pathname: "/login",
                state: { from: props.location }
              }}
            />
          );
        return Component ? <Component {...props} /> : render(props);
      }}
    />
  );
};

export default ProtectedRoute;
- در ابتدا بجای ذکر props بعنوان پارامتر این کامپوننت، از طریق Object Destructuring، خواصی را که قرار است به صورت props دریافت کنیم، مشخص کرده‌ایم. مزیت اینکار، مشخص شدن اینترفیس این کامپوننت به نحو واضحی است. برای مثال بجای ذکر مقدار ویژگی path، به صورت یک رشته‌ی ثابت، آن‌را از طریق یک متغیر دریافت می‌کنیم.
- در این کامپوننت نیاز است اطلاعات کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم در دسترس باشد. یا می‌توان آن‌را به عنوان یکی از خواص props دریافت کرد و یا همانند این مثال، امکان دریافت مستقیم آن از  authService نیز وجود دارد.
- در ادامه اگر CurrentUser مقدار دهی نشده باشد، کامپوننت Redirect را که کاربر را به صفحه‌ی لاگین هدایت می‌کند، بازگشت می‌دهیم. در غیراینصورت نیاز است یک کامپوننت را بجای برای مثال MovieForm، بازگشت دهیم. علت استفاده‌ی از component: Component این است که React انتظار دارد، کامپوننت‌ها با نام بزرگ شروع شوند. به همین جهت خاصیت component را از props دریافت کرده و آن‌را به Component تغییر نام می‌دهیم.
- زمانیکه از کامپوننت Route استاندارد استفاده می‌شود، یا از ویژگی component آن استفاده می‌شود و یا از ویژگی render آن که یک تابع است، تا بتوان داخل آن، کدهای پویایی را درج کرد. به همین جهت ممکن است که مقدار متغیر کامپوننت دریافت شده، نال باشد. بنابراین در اینجا بررسی می‌شود که آیا Component، مقدار دهی شده‌است یا خیر؟ اگر بله، همان کامپوننت را به همراه props آن بازگشت می‌دهیم. در غیراینصورت، متد render مقدار دهی شده را به همراه props ارسالی به آن، بازگشت خواهیم داد.
- علت وجود پارامتر rest نیز این است که این کامپوننت علاوه بر ویژگی‌هایی که تاکنون پیش بینی کرده‌ایم، ممکن است در آینده ویژگی‌های دیگری را نیز نیاز داشته باشد. به همین جهت مابقی آن‌ها را توسط {rest...}، به صورت خودکار در اینجا درج می‌کنیم. برای نمونه در اینجا ذکر path={path} را مشاهده نمی‌کنید؛ چون توسط همان {rest...} به صورت خودکار تامین می‌شود.

اکنون به app.js بازگشته و کدهای قبلی را با این کامپوننت جدید ProtectedRoute، جایگزین می‌کنیم:
import ProtectedRoute from "./components/common/protectedRoute";
// ...

<ProtectedRoute path="/movies/:id" component={MovieForm} />
اینبار نحوه‌ی تعریف ProtectedRoute، همانند نحوه‌ی تعریف کامپوننت Route استاندارد است؛ با این تفاوت که این کامپوننت در پشت صحنه، از وضعیت کاربر جاری سیستم مطلع است و بر اساس آن واکنش نشان می‌دهد.


مدیریت بازگشت کاربران، پس از لاگین به سیستم

پس از خروج از برنامه، اگر سعی در ویرایش یکی از فیلم‌های موجود کنیم، به صفحه‌ی لاگین هدایت خواهیم شد. پس از لاگین موفق، مجددا به ریشه‌ی سایت بازگشت داده می‌شویم و نه به صفحه‌ای که پیش از لاگین، مدنظر کاربر بوده‌است. برای رفع این مشکل نیاز است بتوان به آدرس قبلی درخواستی، دسترسی یافت و این مورد توسط سیستم مسیریابی، به کامپوننت‌ها به صورت خودکار تزریق می‌شود. برای مثال اگر در کامپوننت ProtectedRoute، مقدار شیء props دریافتی را لاگ کنیم:
  return (
    <Route
      {...rest}
      render={props => {
        console.log(props);
و سپس بر روی لینک به مشاهده‌ی جزئیات و ویرایش یک فیلم کلیک کنیم، تصویر زیر حاصل می‌شود:


همانطور که مشخص است، شیء location دریافتی از props، به همراه اطلاعات آدرسی است که پیش از هدایت خودکار به صفحه‌ی لاگین، درخواست کرده بودیم. به همین جهت یک چنین تنظیمی، در تعاریف کامپوننت ProtectedRoute درنظر گرفته شده‌اند:
<Redirect
              to={{
                pathname: "/login",
                state: { from: props.location }
              }}
            />
در کامپوننت Redirect، مقدار to می‌تواند یک رشته و یا یک شیء باشد. اگر حالت انتساب یک شیء را انتخاب کردیم، خاصیت pathname آن مانند قبل است و مکان نهایی Redirect را مشخص می‌کند. اما کار خاصیت state آن، ارسال اطلاعاتی اضافی است به کامپوننتی که قرار است کار Redirect به آن صورت گیرد. برای مثال در تنظیم فوق، شیء ای که دارای خاصیت from و با مقدار props.location است، به صورت خودکار به کامپوننت مقصد ارسال می‌شود.
اکنون که این شیء، به کامپوننت لاگین، پس از Redirect خودکار ارسال می‌شود، نیاز است به src\components\loginForm.jsx مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال کنیم:
  doSubmit = async () => {
    try {
      const { data } = this.state;
      await auth.login(data.username, data.password);

      const { state } = this.props.location;
      window.location = state ? state.from.pathname : "/";
    } catch (ex) {
      //...
در اینجا خاصیت state، از شیء location تزریق شده‌ی به props این کامپوننت، استخراج می‌شود. سپس با مقدار دهی window.location به from.pathname آن، کار هدایت کاربر را پس از لاگین موفق، به آدرس قبلی مدنظر او، انجام می‌دهیم.

تا اینجا اگر برنامه را ذخیره کرده، از سیستم خارج شویم و سعی در ویرایش اولین رکورد موجود در لیست فیلم‌ها کنیم، ابتدا به صفحه‌ی لاگین هدایت می‌شویم. پس از لاگین موفق، اینبار بجای مشاهده‌ی ریشه‌ی سایت که در اینجا به لیست فیلم‌ها تنظیم شده، دقیقا صفحه‌ی ویرایش جزئیات اولین فیلم را مشاهده خواهیم کرد.


عدم نمایش مجدد صفحه‌ی لاگین، به کاربران وارد شده‌ی به سیستم

آخرین تغییری را که در اینجا اعمال خواهیم کرد، رفع مشکل امکان مشاهده‌ی مجدد صفحه‌ی لاگین، با وارد کردن مستقیم آدرس آن در مرورگر، پس از ورود موفقیت آمیز به سیستم است. برای این منظور، ابتدای متد رندر کامپوننت فرم لاگین را به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا اگر کاربر، پیشتر به سیستم وارد شده بود، به صورت خودکار به ریشه‌ی سایت هدایت شده و مجددا فرم لاگین برای او رندر نشود:
import { Redirect } from "react-router-dom";
//...


  render() {
    if (auth.getCurrentUser()) return <Redirect to="/" />;


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-29-backend.zip و sample-29-frontend.zip
مطالب
استفاده از Data Annotations جهت تعریف خواص ستون‌ها در PdfReport
در مطلب «تولید پویای ستون‌ها در PdfReport» عنوان شد که ذکر قسمت MainTableColumns و تمام تعاریف مرتبط با آن در PdfReports اختیاری است. همچنین به کمک متد MainTableAdHocColumnsConventions می‌توان بر اساس نوع‌های داده‌ای، بر روی نحوه نمایش ستون‌ها تاثیر گذاشت. برای مثال هرجایی DateTime مشاهده شد، به صورت خودکار تبدیل به تاریخ شمسی شود.
روش دیگری که این روزها در اکثر فریم‌های دات نتی مرسوم شده است، استفاده از Data Annotations جهت انتساب یک سری متادیتا به خاصیت‌های تعریف شده کلاس‌ها است. برای مثال ASP.NET MVC از این قابلیت زیاد استفاده می‌کند (در تولید پویای کد، یا اعتبار سنجی‌های سمت سرور و کاربر).
به همین جهت برای سازگاری بیشتر PdfReport با مدل‌های اینگونه فریم ورک‌ها، اکثر ویژگی‌ها و Data Annotations متداول را نیز می‌توان در PdfReport بکار برد. همچنین تعدادی ویژگی سفارشی نیز تعریف شده است، که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.

آشنایی با مدل‌های بکار رفته در مثال جاری:
using System.ComponentModel;

namespace PdfReportSamples.Models
{
    public enum JobTitle
    {
        [Description("Grunt")]
        Grunt,

        [Description("Programmer")]
        Programmer,

        [Description("Analyst Programmer")]
        AnalystProgrammer,

        [Description("Project Manager")]
        ProjectManager,

        [Description("Chief Information Officer")]
        ChiefInformationOfficer,
    }
}
در اینجا یک enum، جهت تعیین سمت شغلی تعریف شده است. برای اینکه بتوان خروجی مطلوبی را در گزارشات شاهد بود، می‌توان از ویژگی Description، جهت تعیین مقدار نمایشی آن‌ها نیز استفاده کرد و این تعاریف در PdfReport خوانده و اعمال می‌شوند.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Aggregates.Numbers;
using PdfRpt.ColumnsItemsTemplates;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.DataAnnotations;

namespace PdfReportSamples.DataAnnotations
{
    public class Person
    {
        [IsVisible(false)]
        public int Id { get; set; }

        [DisplayName("User name")]
        //Note: If you don't specify the ColumnItemsTemplate, a new TextBlockField() will be used automatically.
        [ColumnItemsTemplate(typeof(TextBlockField))]
        public string Name { get; set; }

        [DisplayName("Job title")]
        public JobTitle JobTitle { set; get; }

        [DisplayName("Date of birth")]
        [DisplayFormat(DataFormatString = "{0:MM/dd/yyyy}")]
        public DateTime DateOfBirth { get; set; }

        [DisplayName("Date of death")]
        [DisplayFormat(NullDisplayText = "-", DataFormatString = "{0:MM/dd/yyyy}")]
        public DateTime? DateOfDeath { get; set; }

        [DisplayFormat(DataFormatString = "{0:n0}")]
        [CustomAggregateFunction(typeof(Sum))]
        public int Salary { get; set; }

        [IsCalculatedField(true)]
        [DisplayName("Calculated Field")]
        [DisplayFormat(DataFormatString = "{0:n0}")]
        [AggregateFunction(AggregateFunction.Sum)]
        public string CalculatedField { get; set; }

        [CalculatedFieldFormula("CalculatedField")]
        public static Func<IList<CellData>, object> CalculatedFieldFormula =
                                                    list =>
                                                    {
                                                        if (list == null) return string.Empty;
                                                        var salary = (int)list.GetValueOf<Person>(x => x.Salary);
                                                        return salary * 0.8;
                                                    };//Note: It's a static field, not a property.
    }
}
مدل فوق جهت مقدار دهی اطلاعات یک شخص تعریف شده است.
- اگر قصد ندارید خاصیتی در این بین، در گزارشات ظاهر شود، از ویژگی IsVisible با مقدار false استفاده کنید.
- از ویژگی DisplayName جهت تعیین برچسب‌های سرستون‌ها استفاده خواهد شد.
- ذکر ویژگی ColumnItemsTemplate اختیاری است و اگر عنوان نشود به صورت خودکار از TextBlockField استفاده خواهد شد. اما اگر نیاز به استفاده از قالب‌های ستون‌های سفارشی و یا حتی قالب‌های پیش فرض دیگری که متنی نیستند، وجود دارد، می‌توانید از ویژگی ColumnItemsTemplate به همراه نوع کلاس مورد نظر استفاده نمائید. کلاس‌های پیش فرض قالب‌های ستون‌ها در PdfReport در پوشه Lib\ColumnsItemsTemplates سورس آن قرار دارند.
- برای تعیین نحوه فرمت اطلاعات در اینجا می‌توان از ویژگی DisplayFormat استفاده کرد. این ویژگی در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll دات نت تعریف شده است؛ که در اینجا نمونه‌ای از استفاده از آن‌را برای تعیین نحوه نمایش تاریخ، ملاحظه می‌کنید. توسط این ویژگی حتی می‌توان مشخص ساخت (توسط پارامتر NullDisplayText) که اگر اطلاعاتی null بود، بجای آن چه عبارتی نمایش داده شود.
- اگر علاقمند به اعمال تابعی تجمعی به ستونی خاص هستید، از ویژگی CustomAggregateFunction استفاده کنید. پارامتر آن نوع کلاس تابع مورد نظر است. یک سری تابع تجمعی پیش فرض در فضای نام PdfRpt.Aggregates.Numbers قرار دارند. البته امکان تهیه انواع سفارشی آن‌ها نیز پیش بینی شده است که در قسمت‌های بعد به آن خواهیم پرداخت.
- امکان تعریف خواص محاسباتی نیز پیش بینی شده است. برای این منظور دو کار را باید انجام داد:
الف) ویژگی IsCalculatedField را با مقدار true بر روی خاصیت مورد نظر اعمال کنید.
ب) هم نام خاصیت محاسباتی افزوده شده به کلاس جاری، ویژگی CalculatedFieldFormula را بر روی یک فیلد استاتیک عمومی در آن کلاس به نحوی که ملاحظه می‌کنید (مطابق امضای فیلد CalculatedFieldFormula فوق)، تعریف نمائید. (علت این است که نمی‌توان توسط ویژگی‌ها از delegates استفاده کرد و این محدودیت ذاتی وجود دارد)


در ادامه کدهای منبع داده فرضی مثال جاری ذکر شده است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;

namespace PdfReportSamples.DataAnnotations
{
    public static class PersonnelDataSource
    {
        public static IList<Person> CreatePersonnelList()
        {
            return new List<Person>
            {
                new Person
                {
                    Id = 1,
                    Name = "Edward",
                    DateOfBirth = new DateTime(1900, 1, 1),
                    DateOfDeath = new DateTime(1990, 10, 15),
                    JobTitle = JobTitle.ChiefInformationOfficer,
                    Salary = 5000
                },
                new Person
                {
                    Id = 2,
                    Name = "Margaret", 
                    DateOfBirth = new DateTime(1950, 2, 9), 
                    DateOfDeath = null,
                    JobTitle = JobTitle.AnalystProgrammer,
                    Salary = 4000
                },
                new Person
                {
                    Id = 3,
                    Name = "Grant", 
                    DateOfBirth = new DateTime(1975, 6, 13), 
                    DateOfDeath = null,
                    JobTitle = JobTitle.Programmer,
                    Salary = 3500
                }
            };
        }
    }
}
در پایان، نحوه استفاده از منبع داده فوق جهت تامین یک گزارش، به نحو زیر می‌باشد:
using System;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.DataAnnotations
{
    public class DataAnnotationsPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("new rpt.");
                     defaultHeader.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.FitToContent);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 dataSource.StronglyTypedList(PersonnelDataSource.CreatePersonnelList());
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("Total");
                 summary.PageSummarySettings("Page Summary");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("Pervious Page Summary");
             })
             .MainTableAdHocColumnsConventions(adHocColumns =>
             {
                 adHocColumns.ShowRowNumberColumn(true);
                 adHocColumns.RowNumberColumnCaption("#");
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToExcel();
                 export.ToXml();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\DataAnnotationsSampleRpt.pdf"));
        }
    }
}
همانطور که مشخص است، از ذکر متد MainTableColumns به علت استفاده از DataAnnotations صرفنظر شده و PdfReport این تعاریف را بر اساس ویژگی‌های خواص کلاس شخص دریافت می‌کند. تنها از متد MainTableAdHocColumnsConventions جهت مشخص سازی اینکه نیاز به نمایش ستون ردیف می‌باشد، استفاده کرده‌ایم.


مطالب
عمومی سازی الگوریتم‌ها با استفاده از Reflection
در این مقاله قصد داریم عملیات Reflection را بیشتر در انجام ساده‌تر عملیات ببینیم. عملیاتی که به همراه کار اضافه، تکراری و خسته کننده است و با استفاده از Reflection این کارها حذف شده و تعداد خطوط هم پایین می‌آید. حتی گاها ممکن است موجب استفاده‌ی مجدد از کدها شود که همگی این عوامل موجب بالا رفتن امتیاز Refactoring می‌شوند.
در مثال‌های زیر مجموعه‌ای از Reflection‌های ساده و کاملا کاربردی است که من با آن‌ها روبرو شده ام.


کوتاه سازی کدهای نمایش یک View در ASP.NET MVC با Reflection 

یکی از قسمت‌هایی که مرتبا با آن سر و کار دارید، نمایش اطلاعات است. حتی یک جدول را هم که می‌خواهید بسازید، باید ستون‌های آن جدول را یک به یک معرفی کنید. ولی در عمل، یک Reflection ساده این کار به یک تابع چند خطی و سپس برای ترسیم هر ستون جدول از دو خط استفاده خواهید کرد ولی مزیتی که دارد این است که این تابع برای تمامی جدول‌ها کاربردی عمومی پیدا می‌کند. برای نمونه دوست داشتم برای بخش مدیر، قسمت پروفایلی را ایجاد کنم و در آن اطلاعاتی چون نام، نام خانوادگی، تاریخ تولد، تاریخ ایجاد و خیلی از اطلاعات دیگر را نمایش دهم. به جای اینکه بیایم برای هر قسمت یک خط partial ایجاد کنم، با استفاده از reflection و یک حلقه، تمامی اطلاعات را به آن پارشال پاس می‌کنم. مزیت این روش این است که اگر بخواهم در یک جای دیگر، اطلاعات یک محصول یا یک فاکتور را هم نمایش دهم، باز هم همین تابع برایم کاربرد خواهد داشت:

تصویر زیر را که برگرفته از یک قالب Bootstrap است، ملاحظه کنید. اصلا علاقه ندارم که برای یک به یک آن‌ها، یک سطر جدید را تعریف کنم و به View بگویم این پراپرتی را نشان بده؛ دوباره مورد بعدی هم به همین صورت و دوباره و دوباره و ... . دوست دارم یک تابع عمومی، همه‌ی این کارها را خودکار انجام دهد.

ساختار اطلاعاتی تصویر فوق به شرح زیر است:
 <div>
                              <div>
                                  <div>
                                      <p><span>First Name </span>: Jonathan</p>
                                  </div>
   </div>
                          </div>
که به دو فایل پارشال تقسیم شده است Bio_ و BioRow_ که محتویات هر پارشال هم به شرح زیر است:

BioRow_
@model System.Web.UI.WebControls.ListItem


<div>
    <p><span>@Model.Text </span>: @Model.Value</p>
</div>
در پارشال بالا ورودی از نوع listItem است که یک متن دارد و یک مقدار.(شاید به نظر شبیه حالت جفت کلید و مقدار باشد ولی در این کلاس خبری از کلید نیست).
پارشال پایینی هم دربرگیرنده‌ی پارشال بالاست که قرار است چندین و چند بار پارشال بالا در خودش نمایش دهد.
Bio_
@using System.Web.UI.WebControls
@using ZekrWepApp.Filters
@model ZekrModel.Admin

    <div>
        <h1>Bio Graph</h1>
        <div>
            
            @{
                ListItemCollection collection = GetCustomProperties.Get(Model,exclude:new string[]{"Poems","Id"});
                foreach (var item in collection)
                {
                    Html.RenderPartial(MVC.Shared.Views._BioRow, item);
                }
            }

                    </div>
    </div>
پارشال بالا یک مدل از کلاس Admin را می‌پذیرد که قرار است اطلاعات شخصی مدیر را نمایش دهد. در ابتدا متدی از یک کلاس ایستا وجود دارد که کدهای Reflection درون آن قرار دارند که یک مجموعه از ListItem‌ها را بر می‌گرداند و سپس با یک حلقه، پارشال BioRow_ را صدا می‌زند.

کد درون این کلاس ایستا را بررسی می‌کنیم؛ این کلاس دو متد دارد یکی عمومی و دیگری خصوصی است:
  public class GetCustomProperties
    {
        private static PropertyInfo[] getObjectsInfos(object obj,string[] inclue,string[] exclude )
        {
            var list = obj.GetType().GetProperties();

            PropertyInfo[] outputPropertyInfos = null;

            if (inclue != null)
            {           
                return list.Where(propertyInfo => inclue.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            if (exclude != null)
            {
                return list.Where(propertyInfo => !exclude.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            return list;
        }
    }
کد بالا که یک کد خصوصی است، سه پارامتر را می‌پذیرد. اولی مدل یا کلاسی است که به آن پاس کرده‌ایم. دو پارامتر بعدی اختیاری است و در کد پارشال بالا Exclude را تعریف کرده ایم و تنهای یکی از دو پارامتر بالا هم باید مورد استفاده قرار بگیرند و Include ارجحیت دارد. وظیفه‌ی این دو پارمتر این است که آرایه ای از رشته‌ها را دریافت می‌کنند که نام پراپرتی‌ها در آن‌ها ذکر شده است. آرایه Include می‌گوید که فقط این پراپرتی‌ها را برگردان ولی اگر دوست دارید همه‌ی پارامترها را نمایش دهید و تنها یکی یا چندتا از آن‌ها را حذف کنید، از آرایه Exclude استفاده کنید. در صورتی که این دو آرایه خالی باشند، همه‌ی پراپرتی‌ها بازگشت داده می‌شوند و در صورتی که یکی از آن‌ها وارد شده باشد، طبق دستورات Linq بالا بررسی می‌کند که (Include) آیا اسامی مشترکی بین آن‌ها وجود دارد یا خیر؟ اگر وجود دارد آن را در لیست قرار داده و بر می‌گرداند و در حالت Exclude این مقایسه به صورت برعکس انجام می‌گیرد و باید لیستی برگردانده شود که اسامی، نکته مشترکی نداشته باشند.

متد عمومی که در این کلاس قرار دارد به شرح زیر است:
 public static ListItemCollection Get(object obj,string[] inclue=null,string[] exclude=null)
        {
            var propertyInfos = getObjectsInfos(obj, inclue, exclude);
            if (propertyInfos == null) throw new ArgumentNullException("propertyInfos is null");

            var collection = new ListItemCollection();

            foreach (PropertyInfo propertyInfo in propertyInfos)
            {


                string name = propertyInfo.Name;

                foreach (Attribute attribute in propertyInfo.GetCustomAttributes(true))
                {
                    DisplayAttribute displayAttribute = attribute as DisplayAttribute;

                    if (displayAttribute != null)
                    {
                        name = displayAttribute.Name;
                        break;
                    }                  
                }

                string value = "";
                object objvalue = propertyInfo.GetValue(obj);
                if (objvalue != null) value = objvalue.ToString();

                collection.Add(new ListItem(name,value));
            }
            return collection;
        }
این متد سه پارامتر را از کاربر دریافت و به سمت متد خصوصی ارسال می‌کند. موقعی‌که پراپرتی‌ها بازگشت داده می‌شوند، دو قسمت آن مهم است؛ یکی عنوان پراپرتی و دیگری مقدار پراپرتی. از آن جا که نام پراپرتی‌ها طبق سلیقه‌ی برنامه نویس و با حروف انگلیسی نوشته می‌شوند، در صورتی که برنامه نویس از متادیتای Display در مدل بهره برده باشد، به جای نام پراپرتی مقداری را که به متادیتای Display داده‌ایم، بر می‌گردانیم.

کد بالا پراپرتی‌ها را دریافت و یک به یک متادیتاهای آن را بررسی کرده و در صورتی که از متادیتای Display استفاده کرده باشند، مقدار آن را جایگزین نام پراپرتی خواهد کرد. در مورد مقدار هم از آنجا که اگر پراپرتی با Null پر شده باشد، تبدیل به رشته‌ای با پیام خطای روبرو خواهد شد. در نتیجه بهتر است یک شرط احتیاط هم روی آن پیاده شود. در آخر هم از متن و مقدار، یک آیتم ساخته و درون Collection اضافه می‌کنیم و بعد از اینکه همه پراپرتی‌ها بررسی شدند، Collection را بر می‌گردانیم.
 [Display(Name = "نام کاربری")]
public string UserName { get; set; }

کد کامل کلاس:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;
using System.Web;
using System.Web.Mvc.Html;
using System.Web.UI.WebControls;
using Links;

namespace ZekrWepApp.Filters
{
    
    public class GetCustomProperties
    {
        public static ListItemCollection Get(object obj,string[] inclue=null,string[] exclude=null)
        {
            var propertyInfos = getObjectsInfos(obj, inclue, exclude);
            if (propertyInfos == null) throw new ArgumentNullException("propertyInfos is null");

            var collection = new ListItemCollection();

            foreach (PropertyInfo propertyInfo in propertyInfos)
            {
                string name = propertyInfo.Name;
                foreach (Attribute attribute in propertyInfo.GetCustomAttributes(true))
                {
                    DisplayAttribute displayAttribute = attribute as DisplayAttribute;

                    if (displayAttribute != null)
                    {
                        name = displayAttribute.Name;
                        break;
                    }                  
                }

                string value = "";
                object objvalue = propertyInfo.GetValue(obj);
                if (objvalue != null) value = objvalue.ToString();

                collection.Add(new ListItem(name,value));
            }
            return collection;
        }
        private static PropertyInfo[] getObjectsInfos(object obj,string[] include,string[] exclude )
        {
            var list = obj.GetType().GetProperties();

            PropertyInfo[] outputPropertyInfos = null;

            if (include != null)
            {           
                return list.Where(propertyInfo => include.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            if (exclude != null)
            {
                return list.Where(propertyInfo => !exclude.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            return list;
        }  
    }   
}

لیستی از پارامترها با Reflection


مورد بعدی که ساده‌تر بوده و از کد بالا مختصرتر هم هست، این است که قرار بود برای یک درگاه، یک سری اطلاعات را با متد Post ارسال کنم که نحوه‌ی ارسال اطلاعات به شکل زیر بود:
amount=1000&orderId=452&Pid=xxx&....
کد زیر را من جهت ساخت قالب‌های این چنینی استفاده می‌کنم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace Utils
{
    public class QueryStringParametersList
    {
        private string Symbol = "&";
        private List<KeyValuePair<string, string>> list { get; set; }

        public QueryStringParametersList()
        {
            list = new List<KeyValuePair<string, string>>();
        }
        public QueryStringParametersList(string symbol)
        {
            Symbol = symbol;
           list = new List<KeyValuePair<string, string>>(); 
        }

        public int Size
        {
            get { return list.Count; }
        }
        public void Add(string key, string value)
        {
            list.Add(new KeyValuePair<string, string>(key, value));
        }

        public string GetQueryStringPostfix()
        {
            return string.Join(Symbol, list.Select(p => Uri.EscapeDataString(p.Key) + "=" + Uri.EscapeDataString(p.Value)));
        }
    }
}



یک متغیر به نام symbol دارد و در صورتی در شرایط متفاوت، قصد چسپاندن چیزی را به یکدیگر با علامتی خاص داشته باشید، این تابع می‌تواند کاربرد داشته باشد. این متد از یک لیست کلید و مقدار استفاده کرده و پارامترهایی را که به آن پاس می‌شود، نگهداری و سپس توسط متد GetQueryStringPostfix آن‌ها را با یکدیگر الحاق کرده و در قالب یک رشته بر می‌گرداند.
کاربرد Reflection در اینجا این است که من باید دوبار به شکل زیر، دو نوع اطلاعات متفاوت را پست کنم. یکی موقع ارسال به درگاه و دیگری موقع بازگشت از درگاه.
QueryStringParametersList queryparamsList = new QueryStringParametersList();

            ueryparamsList.Add("consumer_key", requestPayment.Consumer_Key);
            queryparamsList.Add("amount", requestPayment.Amount.ToString());
            queryparamsList.Add("callback", requestPayment.Callback);
            queryparamsList.Add("description", requestPayment.Description);
            queryparamsList.Add("email", requestPayment.Email);
            queryparamsList.Add("mobile", requestPayment.Mobile);
            queryparamsList.Add("name", requestPayment.Name);
            queryparamsList.Add("irderid", requestPayment.OrderId.ToString());

ولی با استفاده از کد Reflection که در بالاتر عنوان شد، باید نام و مقدار پراپرتی را گرفته و در یک حلقه آن‌ها را اضافه کنیم، بدین شکل:
   private QueryStringParametersList ReadParams(object obj)
        {
            PropertyInfo[] propertyInfos = obj.GetType().GetProperties();

            QueryStringParametersList queryparamsList = new QueryStringParametersList();
            for (int i = 0; i < propertyInfos.Count(); i++)
            {
                queryparamsList.Add(propertyInfos[i].Name.ToLower(),propertyInfos[i].GetValue(obj).ToString() );              
            }
            return queryparamsList;
        }
در کد بالا هر بار پراپرتی‌های کلاس را خوانده و نام و مقدار آن‌ها را گرفته و به کلاس QueryString اضافه می‌کنیم. پارامتر ورودی این متد به این خاطر object در نظر گرفته شده است که تا هر کلاسی را بتوانیم به آن پاس کنیم که خودم در همین کلاس درگاه، دو کلاس را به آن پاس کردم.
نظرات مطالب
میان‌افزار جدید Authorization در ASP.NET Core 3.0
خطای 500، یعنی internal server error، یعنی بروز استثنایی در کدهای شما (و این مورد نیاز به بررسی دقیقی دارد). در مطلب «بررسی خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه برنامه‌های ASP.NET Core در IIS» دو روش لاگ کردن آن‌ها ذکر شده‌اند. همچنین روش‌های دیگری هم برای لاگ کردن خطاها توسط «فریم ورک Logging» وجود دارد. به علاوه گاهی از اوقات بررسی محتوای response بازگشتی از سرور هم مفید است؛ یک نمونه. نکته‌ی «شبیه سازی customErrors در نگارش‌های دیگر ASP.NET» هم مفید است.
- در کل زمانیکه خطای 500 internal server error را دریافت می‌کنید، اگر برنامه را در حالت dotnet run اجرا کرده باشید، تمام خطاهای مرتبط، در پنجره‌ی کنسولی که باز است، لاگ می‌شوند. اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، همین خروجی، در پنجره‌ی دیباگ آن هم درج می‌شود. مرور این خطاهای سمت سرور، برای رفع مشکل الزامی است. همچنین احتمال دارد خروجی خطاهای سمت سرور، در قسمت مشاهده‌ی محتوای response، در برگه‌ی ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر هم ظاهر شود. آن‌را هم بررسی کنید. 
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
یک نکته‌ی تکمیلی: تعریف متد AddConfig و عدم نیاز به استفاده‌ی از IOptions برای کار با آن
کدهای متد الحاقی AddConfig زیر:
services.AddConfig<MySettings>(Configuration.GetSection("MySettings"));
به این صورت تعریف شده‌است:
public static class ServiceCollectionExtensions
{
    public static TSettings AddConfig<TSettings>(this IServiceCollection services, IConfiguration configuration)
        where TSettings : class, new()
    {
        return services.AddConfig<TSettings>(configuration, options => { });
    }

    public static TSettings AddConfig<TSettings>(this IServiceCollection services, IConfiguration configuration, Action<BinderOptions> configureOptions)
        where TSettings : class, new()
    {
        if (services == null) { throw new ArgumentNullException(nameof(services)); }
        if (configuration == null) { throw new ArgumentNullException(nameof(configuration)); }
        TSettings setting = configuration.Get<TSettings>(configureOptions);
        services.TryAddSingleton(setting);
        return setting;
    }
}
در اینجا وهله‌ای از کلاس تنظیم خوانده شده را به صورت Singleton در سیستم ثبت می‌کند. بنابراین برای دریافت آن در برنامه، الزامی به استفاده‌ی از اینترفیس IOptions نبوده و می‌توان مستقیما خود کلاس تنظیم را به سازنده‌ی کلاس استفاده کننده‌ی از آن تزریق کرد:
private readonly MySettings _settings;

public MyViewComponent(MySettings settings)
{
    _settings = settings;
}
مزیت آن حذف وابستگی مرتبط با IOptions در قسمت‌های مختلف برنامه است.
مطالب
بهینه سازی سرعت یافت ویوها با سفارشی سازی Lookup Caching در Razor View Engine
 در این مقاله سعی داریم تا سرعت یافت و جستجوی View‌های متناظر با هر اکشن را در View Engine، با پیاده سازی قابلیت Caching نتیجه یافت آدرس فیزیکی view‌ها در درخواست‌های متوالی، افزایش دهیم تا عملا بازده سیستم را تا حدودی بهبود ببخشیم.

طی مطالعاتی که بنده بر روی سورس MVC داشتم، به صورت پیش فرض، در زمانیکه پروژه در حالت Release اجرا می‌شود، نتیجه حاصل از یافت آدرس فیزیکی ویو‌های متناظر با اکشن متدها در Application cache ذخیره می‌شود (HttpContext.Cache). این امر سبب اجتناب از عمل یافت چند باره بر روی آدرس فیزیکی ویو‌ها در درخواست‌های متوالی ارسال شده برای رندر یک ویو خواهد شد.

 نکته ای که وجود دارد این هست که علاوه بر مفید بودن این امر و بهبود سرعت در درخواست‌های متوالی برای اکشن متد‌ها، این عمل با توجه به مشاهدات بنده از سورس MVC علاوه بر مفید بودن، تا حدودی هزینه بر هم هست و هزینه‌ای که متوجه سیستم می‌شود شامل مسائل مدیریت توکار حافظه کش توسط MVC است که مسائلی مانند سیاستهای مدیریت زمان انقضاء مداخل موجود در حافظه‌ی کش اختصاص داده شده به Lookup Cahching و  مدیریت مسائل thread-safe و ... را شامل می‌شود.

همانطور که می‌دانید، معمولا تعداد ویو‌ها اینقدر زیاد نیست که Caching نتایج یافت مسیر فیزیکی view ها، حجم زیادی از حافظه Ram را اشغال کند پس با این وجود به نظر می‌رسد که اشغال کردن این میزان اندک از حافظه در مقابل بهبود سرعت، قابل چشم پوشی است و سیاست‌های توکار نامبرده فقط عملا تاثیر منفی در روند Lookup Caching پیشفرض MVC خواهند گذاشت. برای جلوگیری از تاثیرات منفی سیاست‌های نامبرده و عملا بهبود سرعت Caching نتایج Lookup آدرس فیزیکی ویو‌ها میتوانیم یک لایه Caching سطح بالاتر به View Engine اضافه کنیم .

خوشبختانه تمامی View Engine‌های MVC شامل Web Forms  و Razor از کلاس VirtualPathProviderViewEngine مشتق شده‌اند که نکته مثبت که توسعه Caching اختصاصی نامبرده را برای ما مقدور می‌کند. در اینجا خاصیت ( Property ) قابل تنظیم ViewLocationCache از نوع IViewLocationCache هست .

بنابراین ما یک کلاس جدید ایجاد کرده و از اینترفیس IViewLocationCache مشتق میکنیم تا به صورت دلخواه بتوانیم اعضای این اینترفیس را پیاده سازی کنیم .

خوب؛ بنابر این اوصاف، من کلاس یاد شده را به شکل زیر پیاده سازی کردم :
    public class CustomViewCache : IViewLocationCache
    {

        private readonly static string s_key = "_customLookupCach" + Guid.NewGuid().ToString();
        private readonly IViewLocationCache _cache;

        public CustomViewCache(IViewLocationCache cache)
        {
            _cache = cache;
        }

        private static IDictionary<string, string> GetRequestCache(HttpContextBase httpContext)
        {
            var d = httpContext.Cache[s_key] as IDictionary<string, string>;
            if (d == null)
            {
                d = new Dictionary<string, string>();
                httpContext.Cache.Insert(s_key, d, null, Cache.NoAbsoluteExpiration, new TimeSpan(0, 15, 0));
            }
            return d;
        }

        public string GetViewLocation(HttpContextBase httpContext, string key)
        {
            var d = GetRequestCache(httpContext);
            string location;
            if (!d.TryGetValue(key, out location))
            {
                location = _cache.GetViewLocation(httpContext, key);
                d[key] = location;
            }
            return location;
        }

        public void InsertViewLocation(HttpContextBase httpContext, string key, string virtualPath)
        {
            _cache.InsertViewLocation(httpContext, key, virtualPath);
        }
    }
و به صورت زیر می‌توانید از آن استفاده کنید:
 protected void Application_Start() {
    ViewEngines.Engines.Clear();
    var ve = new RazorViewEngine();
    ve.ViewLocationCache = new CustomViewCache(ve.ViewLocationCache);
    ViewEngines.Engines.Add(ve);
    ... 
}

نکته: فقط به یاد داشته باشید که اگر View جدیدی اضافه کردید یا یک View را حذف کردید، برای جلوگیری از بروز مشکل، حتما و حتما اگر پروژه در مراحل توسعه بر روی IIS قرار دارد app domain را ری‌استارت کنید تا حافظه کش مربوط به یافت‌ها پاک شود (و به روز رسانی) تا عدم وجود آدرس فیزیکی View جدید در کش، شما را دچار مشکل نکند.