مطالب
آموزش سیلورلایت 4 - قسمت‌های 21 تا 27

فصل عنوان فایل مرتبط
21 بررسی کنترل DataForm +
22 برنامه نویسی گرافیکی در Silverlight +
23 آشنایی با پویا نمایی در Silverlight +
24 برنامه نویسی چند ریسمانی در Silverlight +
25 تعامل با کدهای HTML صفحه در Silverlight +
26 استفاده از WCF RIA Services در Silverlight +
27 استفاده از MEF در Silverlight 4 +

منابع و مآخذ +

سورس تمام مثال‌های کتاب +
و یا دریافت تمام قسمت‌ها به صورت یکجا



توضیحی در مورد مثال‌ها:
تمام پوشه‌های مثال‌ها دارای شماره هستند و این شماره‌ها متناظرند با شماره‌ی فضاهای نام مثال‌ها

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 14 - کار با فرم‌ها - بخش 2 - تعریف فرم‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها
یک نکته‌ی تکمیلی: روش تهیه‌ی ویژگی‌های سفارشی اعتبارسنجی، در برنامه‌های Blazor

اگر ویژگی‌های پیش‌فرض مهیا، پاسخگوی اعتبارسنجی مدنظر نبودند، می‌توان یک attribute سفارشی را تهیه کرد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace CustomValidators
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Field | AttributeTargets.Property | AttributeTargets.Parameter)]
    public class EmailDomainValidator : ValidationAttribute
    {
        public string AllowedDomain { get; set; }

        protected override ValidationResult IsValid(object value, 
            ValidationContext validationContext)
        {
            string[] strings = value.ToString().Split('@');
            if (strings[1].ToUpper() == AllowedDomain.ToUpper())
            {
                return null;
            }

            return new ValidationResult($"Domain must be {AllowedDomain}",
            new[] { validationContext.MemberName });
        }
    }
}
توضیحات:
- کار با ارث بری از کلاس پایه‌ی ValidationAttribute شروع می‌شود و باید متد IsValid آن‌را بازنویسی کرد.
- اگر متد IsValid، نال برگرداند، یعنی مشکلی نیست؛ در غیراینصورت خروجی آن باید از نوع ValidationResult باشد.
- پارامتر validationContext اطلاعاتی مانند نام خاصیت در حال بررسی را ارائه می‌دهد.
- در اینجا متد ()ValidationContext.GetService نال را بر می‌گرداند؛ یعنی فعلا از تزریق وابستگی‌ها در آن پشتیبانی نمی‌شود.

و در آخر روش استفاده‌ی از آن، همانند سایر ویژگی‌های اعتبارسنجی است:
public class Employee
{
    [EmailDomainValidator(AllowedDomain = "site.com")]
    public string Email { get; set; }
}
مطالب دوره‌ها
مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR
برنامه‌های وب در سناریوهای بسیاری نیاز دارند تا درصد پیشرفت عملیاتی را به کاربران گزارش دهند. نمونه ساده آن، گزارش درصد پیشرفت میزان دریافت یک فایل است و یا اعلام درصد انجام یک عملیات طولانی از سمت سرور به کاربر. در ادامه قصد داریم این موضوع را توسط SignalR پیاده سازی کنیم.


نکته‌ای در مورد نگارش‌های مختلف SignalR
اگر برنامه شما قرار است دات نت 4 را پشتیبانی کند، آخرین نگارش SignalR که با آن سازگار است، نگارش 1.1.3 می‌باشد. بنابراین اگر دستور ذیل را اجرا کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR
SignalR 2 را نصب می‌کند که با دات نت 4 و نیم به بعد سازگار است.
اگر دستور ذیل را اجرا کنید، SiganlR 1.x را نصب می‌کند که با دات نت 4 به بعد سازگار است:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR -Version 1.1.3
پیش فرض این مطلب نیز استفاده از نگارش 1.1.3 می‌باشد تا بازه بیشتری از وب سرورها را شامل شود.
با اینکار Microsoft.AspNet.SignalR.JS نیز به صورت خودکار نصب می‌گردد و به این ترتیب کلاینت جاوا اسکریپتی SiganlR نیز در برنامه قابل استفاده خواهد بود.


تنظیمات فایل Global.asax.cs

سطر فراخوانی متد RouteTable.Routes.MapHubs باید در ابتدای متد Application_Start فایل Global.asax.cs قرار گیرد (پیش از هر تنظیم دیگری). تفاوتی هم نمی‌کند که برنامه وب فرم است یا MVC. به این ترتیب مسیریابی‌های SignalR تنظیم شده و مسیر http://localhost/signalr/hubs قابل استفاده خواهد بود.


تنظیمات اسکریپت‌های سمت کلاینت مورد نیاز

پس از نصب بسته SignalR، سه اسکریپت ذیل باید به ابتدای صفحه وب اضافه شوند تا کلاینت‌های جاوا اسکریپتی SignalR بتوانند با سرور ارتباط برقرار کنند:
 <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/jquery.signalR-1.1.3.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
این تنظیمات نیز برای هر دو نوع برنامه‌های وب فرم و MVC یکسان است.


تعریف کلاس Hub برنامه

using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace WebFormsSample03.Common
{
    public class ProgressHub : Hub
    {
        /// <summary>
        /// این متد استاتیک تعریف شده تا در برنامه به صورت مستقیم قابل استفاده باشد
        /// یا می‌شد اصلا این متد تعریف نشود و از همان دریافت زمینه هاب در کنترلر استفاده گردد
        /// </summary>        
        public static void UpdateProgressBar(int value, string connectionId)
        {
            var ctx = GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext<ProgressHub>();
            ctx.Clients.Client(connectionId).updateProgressBar(value); //فراخوانی یک متد در سمت کلاینت
        }
    }
}
متدی که در کلاس هاب برنامه تعریف شده، از نوع استاتیک است. از این جهت که می‌خواهیم این متد را در خارج از این هاب و در یک کنترلر Web API فراخوانی کنیم. زمانیکه متدی به صورت استاتیک تعریف می‌شود، ارتباط آن با وهله جاری کلاس یا this قطع خواهد شد. به همین جهت نیاز است تا از طریق متد GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext مجددا به context کلاس هاب دسترسی پیدا کنیم.
البته تعریف این متد در اینجا ضروری نبود. حتی می‌شد بدنه کلاس هاب را خالی تعریف کرد و متد GetHubContext را مستقیما داخل یک کنترلر فراخوانی نمود.
متد UpdateProgressBar، مقدار value را به تنها یک کلاینت که Id آن مساوی connectionId دریافتی است، ارسال می‌کند. این کلاینت باید یک callback جاوا اسکریپتی را جهت تامین متد پویای updateProgressBar تدارک ببیند.


کلاس Web API کنترلر دریافت فایل‌ها

فرقی نمی‌کند که برنامه شما از نوع وب فرم است یا MVC. امکانات Web API در هر دو نوع پروژه، قابل دسترسی است (همان ایده یک ASP.NET واحد).
بنابراین نیاز است یک کنترلر وب API جدید را به پروژه اضافه کرده و محتوای آن را به شکل ذیل تغییر دهیم:
using System.Threading;
using System.Web.Http;
using WebFormsSample03.Common;

namespace WebFormsSample03
{
    public class DownloadRequest
    {
        public string Url { set; get; }
        public string ConnectionId { set; get; }
    }

    public class DownloaderController : ApiController
    {
        public void Post([FromBody]DownloadRequest data)
        {
            //todo: start downloading the data.Url ....

            ProgressHub.UpdateProgressBar(10, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(40, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(3000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(64, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(77, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(92, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(3000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(99, data.ConnectionId);
            Thread.Sleep(2000);

            ProgressHub.UpdateProgressBar(100, data.ConnectionId);
        }
    }
}
اگر برنامه شما وب فرم است، باید تنظیمات مسیریابی ذیل را نیز به آن افزود. در برنامه‌های MVC4 این تنظیم به صورت پیش فرض وجود دارد:
using System;
using System.Web.Http;
using System.Web.Routing;

namespace WebFormsSample03
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            // Register the default hubs route: ~/signalr
            RouteTable.Routes.MapHubs();

            RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
                name: "DefaultApi",
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
کاری که در این کنترلر انجام شده، شبیه سازی یک عملیات طولانی توسط متد Thread.Sleep است. همچنین این کنترلر، id کلاینت درخواست کننده یک url را نیز دریافت می‌کند. بنابراین می‌توان به نحو بهینه‌ای، تنها نتایج پیشرفت عملیات را به این کلاینت ارسال کرد و نه به سایر کلاینت‌ها.
همچنین در اینجا با توجه به مسیریابی تعریف شده، باید اطلاعات را به آدرس api/Downloader از نوع Post ارسال کرد.


تعریف کلاینت متصل به Hub

در سمت سرور، متد پویای updateProgressBar فراخوانی شده است. اکنون باید این متد را در سمت کلاینت پیاده سازی کنیم:
    <form id="form1" runat="server">
    <div>
    <input id="txtUrl" value="http://www.site.com/file.rar" type="text" />
        <input id="send" type="button" value="start download ..." />
        <br />
        <div id="bar" style="border: #000 1px solid; width:300px;"></div>
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.connection.hub.logging = true; //اطلاعات بیشتری را در جاوا اسکریپت کنسول مرورگر لاگ می‌کند
            var progressHub = $.connection.progressHub; //این نام مستعار پیشتر توسط ویژگی نام هاب تنظیم شده است
            progressHub.client.updateProgressBar = function (value) {
                //متدی که در اینجا تعریف شده دقیقا مطابق نام متد پویایی است که در هاب تعریف شده است
                //به این ترتیب سرور می‌تواند کلاینت را فراخوانی کند
                $("#bar").html(GaugeBar.generate(value));
            };
            $.connection.hub.start() // فاز اولیه ارتباط را آغاز می‌کند
            .done(function () {
                $("#send").click(function () {
                    $("#send").attr('disabled', 'disabled');
                    var myClientId = $.connection.hub.id;
                    // اکنون اتصال برقرار است به سرور
                    $.ajax({
                        type: "POST",
                        contentType: "application/json",
                        url: "/api/Downloader",
                        data: JSON.stringify({ Url: $("#txtUrl").val(), ConnectionId: myClientId })
                    }).success(function () {
                        $("#send").removeAttr('disabled');
                    }).fail(function () {
                        //                    
                    });
                });
            });
        });
    </script>
بر روی این فرم، یک جعبه متنی که Url را دریافت می‌کند و یک دکمه‌ی آغاز کار دریافت این Url، وجود دارد.
در ابتدای کار صفحه، اتصال به progressHub برقرار می‌شود. اگر دقت کنید، نام این هاب با حروف کوچک در اینجا (در سمت کلاینت) آغاز می‌گردد.
سپس با تعریف یک callback به نام progressHub.client.updateProgressBar، پیام‌های دریافتی از طرف سرور را به یک افزونه progress bar جی‌کوئری، برای نمایش ارسال می‌کند.
کار اتصال به رویداد کلیک دکمه‌ی آغاز دریافت فایل، در متد done باید انجام شود. این callback زمانی فراخوانی می‌گردد که کار اتصال به سرور با موفقیت صورت گرفته باشد.
سپس در ادامه توسط jQuery Ajax، اطلاعات Url و همچنین Id کلاینت را به مسیر api/Downloader یا همان web api controller ارسال می‌کنیم.



کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت نمائید:
  WebFormsSample03.zip
مطالب
نوشتن اعتبارسنج‌های سفارشی برای فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular
در مطلب «فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت چهارم - اعتبارسنجی ورودی‌ها» مشاهده کردیم که Angular در روش فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها، تنها از 4 روش بومی اعتبارسنجی مرورگرها مانند ذکر ویژگی required برای فیلدهای اجباری، ویژگی‌های minlength و maxlength برای تعیین حداقل و حداکثر تعداد حروف مجاز قابل ورود در یک فیلد و از pattern برای کار با عبارات با قاعده پشتیبانی می‌کند. برای بهبود این وضعیت در این مطلب قصد داریم روش تهیه اعتبارسنج‌های سفارشی مخصوص حالت فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها را بررسی کنیم.


تدارک مقدمات مثال این قسمت

این مثال، در ادامه‌ی همین سری کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها است. به همین جهت ابتدا ماژول جدید CustomValidators را به آن اضافه می‌کنیم:
 >ng g m CustomValidators -m app.module --routing
همچنین به فایل app.module.ts مراجعه کرده و CustomValidatorsModule را بجای CustomValidatorsRoutingModule در قسمت imports معرفی می‌کنیم. سپس به این ماژول جدید، کامپوننت فرم ثبت نام یک کاربر را اضافه خواهیم کرد:
 >ng g c CustomValidators/user-register
که اینکار سبب به روز رسانی فایل custom-validators.module.ts و افزوده شدن UserRegisterComponent به قسمت declarations آن می‌شود.
در ادامه کلاس مدل معادل فرم ثبت نام کاربران را تعریف می‌کنیم:
 >ng g cl CustomValidators/user
با این محتوا:
export class User {
  constructor(
    public username: string = "",
    public email: string = "", 
    public password: string = "", 
    public confirmPassword: string = "" 
  ) {}
}
در طراحی فرم HTML ایی آن نیاز است این موارد رعایت شوند:
- ورود نام کاربری اجباری بوده و باید بین 5 تا 8 حرف باشد.
- ورود ایمیل اجباری بوده و باید فرمت مناسبی نیز داشته باشد.
- ورود کلمه‌ی عبور اجباری بوده و باید با confirmPassword تطابق داشته باشد.
- ورود «کلمه‌ی عبور خود را مجددا وارد کنید» اجباری بوده و باید با password تطابق داشته باشد.



تعریف اعتبارسنج سفارشی ایمیل‌ها

هرچند می‌توان اعتبارسنجی ایمیل‌ها را توسط ویژگی استاندارد pattern نیز مدیریت کرد، اما جهت بررسی نحوه‌ی انتقال آن به یک اعتبارسنج سفارشی، کار را با ایجاد یک دایرکتیو مخصوص آن ادامه می‌دهیم:
 >ng g d CustomValidators/EmailValidator -m custom-validators.module
این دستور علاوه بر ایجاد فایل جدید email-validator.directive.ts و تکمیل ساختار ابتدایی آن، کار به روز رسانی custom-validators.module.ts را نیز انجام می‌دهد. در این حالت به صورت خودکار قسمت declarations این ماژول با EmailValidatorDirective مقدار دهی می‌شود.
در ادامه کدهای کامل این اعتبارسنج سفارشی را مشاهده می‌کنید:
import { Directive } from "@angular/core";
import { AbstractControl, NG_VALIDATORS, Validator } from "@angular/forms";

@Directive({
  selector:
    "[appEmailValidator][formControlName],[appEmailValidator][formControl],[appEmailValidator][ngModel]",
  providers: [
    {
      provide: NG_VALIDATORS,
      useExisting: EmailValidatorDirective,
      multi: true
    }
  ]
})
export class EmailValidatorDirective implements Validator {
  validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any } {
    const emailRegex = /\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*/;
    const valid = emailRegex.test(element.value);
    return valid ? null : { appEmailValidator: true };
  }
}
توضیحات تکمیلی:
- علت تعریف این اعتبارسنج به صورت یک دایرکتیو جدید این است که بتوان selector آن‌را همانند ویژگی‌های HTML، به فیلد ورودی اضافه کرد:
<input #email="ngModel" required appEmailValidator type="text" class="form-control" 
name="email" [(ngModel)]="model.email">

- روش تعریف selector آن اندکی متفاوت است:
selector:
"[appEmailValidator][formControlName],[appEmailValidator][formControl],[appEmailValidator][ngModel]",
در اینجا مطابق https://angular.io/guide/styleguide#style-02-08 توصیه شده‌است که:
الف) نام دایرکتیو باید با یک پیشوند شروع شود و این پیشوند در فایل angular-cli.json. به app تنظیم شده‌است:
"apps": [
{
   // ...
   "prefix": "app",
این مساله در جهت مشخص کردن سفارشی بودن این دایرکتیو و همچنین کاهش احتمال تکرار نام‌ها توصیه شده‌است.
ب) در اینجا formControlName، formControl و ngModel قید شده‌ی در کنار نام selector این دایرکتیو را نیز مشاهده می‌کنید. وجود آن‌ها به این معنا است که کلاس این دایرکتیو، به المان‌هایی که به آن‌ها ویژگی appEmailValidator اضافه شده‌است و همچنین آن المان‌ها از یکی از سه نوع ذکر شده هستند، اعمال می‌شود و در سایر موارد بی‌اثر خواهد بود. البته ذکر این سه نوع، اختیاری است و صرفا می‌توان نوشت:
 selector: "[appEmailValidator]"

- پس از آن قسمت providers را مشاهده می‌کنید:
  providers: [
    {
      provide: NG_VALIDATORS,
      useExisting: EmailValidatorDirective,
      multi: true
    }
کار قسمت multi آن این است که EmailValidatorDirective (یا همان کلاس جاری) را به لیست NG_VALIDATORS توکار (اعتبارسنج‌های توکار مبتنی بر قالب‌ها) اضافه می‌کند و سبب بازنویسی هیچ موردی نخواهد شد. بنابراین وجود این قسمت در جهت تکمیل تامین کننده‌های توکار Angular ضروری است.

- سپس پیاده سازی اینترفیس توکار Validator را مشاهده می‌کنید:
 export class EmailValidatorDirective implements Validator {
این اینترفیس جزو مجموعه‌ی فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها است و از آن جهت نوشتن اعتبارسنج‌های سفارشی می‌توان استفاده کرد.
برای پیاده سازی این اینترفیس، نیاز است متد اجباری ذیل را نیز افزود و تکمیل کرد:
 validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any }
کار این متد این است که المانی را که appEmailValidator به آن اعمال شده‌است، به عنوان پارامتر متد validate در اختیار کلاس جاری قرار می‌دهد. به این ترتیب می‌توان برای مثال به مقدار آن دسترسی یافت و سپس منطق سفارشی را پیاده سازی و یک خروجی key/value را بازگشت داد.
validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any } {
  const emailRegex = /\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*/;
  const valid = emailRegex.test(element.value);
  return valid ? null : { appEmailValidator: true };
}
برای مثال در اینجا مقدار فیلد ایمیل element.value توسط عبارت باقاعده‌ی نوشته شده بررسی می‌شود. اگر با این الگو انطباق داشته باشد، نال بازگشت داده می‌شود (اعلام عدم وجود مشکلی در اعتبارسنجی) و اگر خیر، یک شیء key/value دلخواه را می‌توان بازگشت داد.

- اکنون که این دایرکتیو جدید طراحی و ثبت شده‌است (در قسمت declarations فایل custom-validators.module.ts)، تنها کافی است selector آن‌را به المان ورودی مدنظر اعمال کنیم تا کار اعتبارسنجی آن‌را به صورت خودکار مدیریت کند:
<input #email="ngModel" required appEmailValidator type="text" class="form-control"
name="email" [(ngModel)]="model.email">


نحوه‌ی طراحی خروجی متد validate

هنگام پیاده سازی متد validate اینترفیس Validator، هیچ قالب خاصی برای خروجی آن درنظر گرفته نشده‌است و همینقدر که این خروجی یک شیء key/value باشد، کفایت می‌کند. برای مثال اگر اعتبارسنج استاندارد required با شکست مواجه شود، یک چنین شی‌ءایی را بازگشت می‌دهد:
 { required:true }
و یا اگر اعتبارسنج استاندارد minlength باشکست مواجه شود، اطلاعات بیشتری را در قسمت مقدار این کلید بازگشتی، ارائه می‌دهد:
{ minlength : {
     requiredLength : 3,
     actualLength : 1
   }
}
در کل اینکه چه چیزی را بازگشت دهید، بستگی به طراحی مدنظر شما دارد؛ برای نمونه در اینجا appEmailValidator (یک کلید و نام دلخواه است و هیچ الزامی ندارد که با نام selector این دایرکتیو یکی باشد)، به true تنظیم شده‌است:
 { appEmailValidator: true }
بنابراین شرط تامین نوع خروجی، برقرار است. علت true بودن آن نیز مورد ذیل است:
<div class="alert alert-danger"  *ngIf="email.errors.appEmailValidator">
The entered email is not valid.
</div>
در اینجا اگر false را بازگشت دهیم، هرچند email.errors دارای کلید جدید appEmailValidator شده‌است، اما ngIf سبب رندر خطای اعتبارسنجی «ایمیل وارد شده معتبر نیست.» به علت false بودن نتیجه‌ی نهایی، نمی‌شود. یا حتی می‌توان بجای true یک رشته و یا یک شیء با توضیحات بیشتری را نیز تنظیم کرد؛ چون value این key/value به any تنظیم شده‌است و هر چیزی را می‌پذیرد.
از دیدگاه اعتبارسنج فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها، همینقدر که آرایه‌ی email.errors دارای عضو و کلید جدیدی شد، کار به پایان رسیده‌است و اعتبارسنجی المان را شکست خورده ارزیابی می‌کند. مابقی آن، اطلاعاتی است که برنامه نویس ارائه می‌دهد (بر اساس نیازهای نمایشی برنامه).


تهیه اعتبارسنج سفارشی مقایسه‌ی کلمات عبور با یکدیگر

در طراحی کلاس User که معادل فیلدهای فرم ثبت نام کاربران است، دو خاصیت کلمه‌ی عبور و تائید کلمه‌ی عبور را مشاهده می‌کنید:
public password: string = "",
public confirmPassword: string = ""
Angular به همراه اعتبارسنج توکاری برای بررسی یکی بودن این دو نیست. به همین جهت نمونه‌ی سفارشی آن‌را همانند EmailValidatorDirective فوق تهیه می‌کنیم. ابتدا یک دایرکتیو جدید را به نام EqualValidator به ماژول custom-validators اضافه می‌کنیم:
 >ng g d CustomValidators/EqualValidator -m custom-validators.module
که سبب ایجاد فایل جدید equal-validator.directive.ts و به روز رسانی قسمت declarations فایل custom-validators.module.ts با EqualValidatorDirective نیز می‌شود.

در ادامه کدهای کامل آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
import { Directive, Attribute } from "@angular/core";
import { Validator, AbstractControl, NG_VALIDATORS } from "@angular/forms";

@Directive({
  selector:
    "[appValidateEqual][formControlName],[appValidateEqual][formControl],[appValidateEqual][ngModel]",
  providers: [
    {
      provide: NG_VALIDATORS,
      useExisting: EqualValidatorDirective,
      multi: true
    }
  ]
})
export class EqualValidatorDirective implements Validator {
  constructor(@Attribute("compare-to") public compareToControl: string) {}

  validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any } {
    const selfValue = element.value;
    const otherControl = element.root.get(this.compareToControl);

    console.log("EqualValidatorDirective", {
       thisControlValue: selfValue,
       otherControlValue: otherControl ? otherControl.value : null
    });

    if (otherControl && selfValue !== otherControl.value) {
      return {
        appValidateEqual: true // Or a string such as 'Password mismatch.' or an abject.
      };
    }

    if (
      otherControl &&
      otherControl.errors &&
      selfValue === otherControl.value
    ) {
      delete otherControl.errors["appValidateEqual"];
      if (!Object.keys(otherControl.errors).length) {
        otherControl.setErrors(null);
      }
    }

    return null;
  }
}
توضیحات تکمیلی:
- قسمت آغازین این اعتبارسنج سفارشی، مانند توضیحات EmailValidatorDirective است که در ابتدای بحث عنوان شد. این کلاس به یک Directive مزین شده‌است تا بتوان selector آن‌را به المان‌های HTML ایی فرم افزود (برای مثال در اینجا به دو فیلد ورود کلمات عبور). قسمت providers آن نیز تنظیم شده‌است تا EqualValidatorDirective جاری به لیست توکار NG_VALIDATORS اضافه شود.
- در ابتدای کار، پیاده سازی اینترفیس Validator، همانند قبل انجام شده‌است؛ اما چون در اینجا می‌خواهیم نام فیلدی را که قرار است کار مقایسه را با آن انجام دهیم نیز دریافت کنیم، ابتدا یک Attribute و سپس یک پارامتر و خاصیت عمومی دریافت کننده‌ی مقدار آن‌را نیز افزوده‌ایم:
export class EqualValidatorDirective implements Validator {
  constructor(@Attribute("compare-to") public compareToControl: string) {}
به این ترتیب زمانیکه قرار است فیلد کلمه‌ی عبور را تعریف کنیم، ابتدا ویژگی appValidateEqual یا همان selector این اعتبارسنج به آن اضافه شده‌است تا کار فعال سازی ابتدایی صورت گیرد:
<input #password="ngModel" required type="password" class="form-control"
appValidateEqual compare-to="confirmPassword" name="password" [(ngModel)]="model.password">
سپس Attribute یا ویژگی به نام compare-to نیز تعریف شده‌است. این compare-to همان نامی است که به Attribute@ نسبت داده شده‌است. سپس مقداری که به این ویژگی نسبت داده می‌شود، توسط خاصیت compareToControl دریافت خواهد شد.
در اینجا محدودیتی هم از لحاظ تعداد ویژگی‌ها نیست و اگر قرار است این اعتبارسنج اطلاعات بیشتری را نیز دریافت کند می‌توان ویژگی‌های بیشتری را به سازنده‌ی آن نسبت داد.

یک نکته: می‌توان نام این ویژگی را با نام selector نیز یکی انتخاب کرد. به این ترتیب ذکر نام ویژگی آن، هم سبب فعال شدن اعتبارسنج و هم نسبت دادن مقداری به آن، سبب مقدار دهی خاصیت متناظر با آن، در سمت کلاس اعتبارسنج می‌گردد.

- در ابتدای این اعتبارسنج، نحوه‌ی دسترسی به مقدار یک کنترل دیگر را نیز مشاهده می‌کنید:
export class EqualValidatorDirective implements Validator {
  constructor(@Attribute("compare-to") public compareToControl: string) {}

  validate(element: AbstractControl): { [key: string]: any } {
    const selfValue = element.value;
    const otherControl = element.root.get(this.compareToControl);

    console.log("EqualValidatorDirective", {
       thisControlValue: selfValue,
       otherControlValue: otherControl ? otherControl.value : null
    });
در اینجا element.value مقدار المان یا کنترل HTML جاری است که appValidateEqual به آن اعمال شده‌است.
بر اساس مقدار خاصیت compareToControl که از ویژگی compare-to دریافت می‌شود، می‌توان به کنترل دوم، توسط element.root.get دسترسی یافت.

- در ادامه‌ی کار، مقایسه‌ی ساده‌ای را مشاهده می‌کنید:
    if (otherControl && selfValue !== otherControl.value) {
      return {
        appValidateEqual: true // Or a string such as 'Password mismatch.' or an abject.
      };
    }
اگر کنترل دوم یافت شد و همچنین مقدار آن با مقدار کنترل جاری یکی نبود، همان شیء key/value مورد انتظار متد validate، در جهت اعلام شکست اعتبارسنجی بازگشت داده می‌شود.

- در پایان کدهای متد validate، چنین تنظیمی نیز قرار گرفته‌است:
    if (otherControl && otherControl.errors && selfValue === otherControl.value) {
      delete otherControl.errors["appValidateEqual"];
      if (!Object.keys(otherControl.errors).length) {
        otherControl.setErrors(null);
      }
    }

    return null;
اعتبارسنج تعریف شده، فقط به کنترلی که هم اکنون در حال کار با آن هستیم اعمال می‌شود. اگر پیشتر کلمه‌ی عبوری را وارد کرده باشیم و سپس به فیلد تائید آن مراجعه کنیم، وضعیت اعتبارسنجی فیلد کلمه‌ی عبور قبلی به حالت غیرمعتبر تنظیم شده‌است. اما پس از تکمیل فیلد تائید کلمه‌ی عبور، هرچند وضعیت فیلد جاری معتبر است، اما هنوز وضعیت فیلد قبلی غیرمعتبر می‌باشد. برای رفع این مشکل، ابتدا کلید دلخواه appValidateEqual را از آن حذف می‌کنیم (همان کلیدی است که پیشتر در صورت مساوی نبودن مقدار فیلدها بازگشت داده شده‌است). حذف این کلید سبب نال شدن آرایه‌ی errors یک شیء نمی‌شود و همانطور که پیشتر عنوان شد، Angular تنها به همین مورد توجه می‌کند. بنابراین در ادامه کار، setErrors یا تنظیم آرایه‌ی errors به نال هم انجام شده‌است. در اینجا است که Angular فیلد دوم را نیز معتبر ارزیابی خواهد کرد.


تکمیل کامپوننت فرم ثبت نام کاربران

اکنون user-register.component.ts را که در ابتدای بحث اضافه کردیم، چنین تعاریفی را پیدا می‌کند:
import { NgForm } from "@angular/forms";
import { User } from "./../user";
import { Component, OnInit } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-user-register",
  templateUrl: "./user-register.component.html",
  styleUrls: ["./user-register.component.css"]
})
export class UserRegisterComponent implements OnInit {
  model = new User();

  constructor() {}

  ngOnInit() {}

  submitForm(form: NgForm) {
    console.log(this.model);
    console.log(form.value);
  }
}
در اینجا تنها کار مهمی که انجام شده‌است، ارائه‌ی خاصیت عمومی مدل، جهت استفاده‌ی از آن در قالب HTML ایی این کامپوننت است. بنابراین به فایل user-register.component.html مراجعه کرده و آن‌را نیز به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:

ابتدای فرم
<div class="container">
  <h3>Registration Form</h3>
  <form #form="ngForm" (submit)="submitForm(form)" novalidate>
در اینجا novalidate اضافه شده‌است تا اعتبارسنجی توکار مرورگرها با اعتبارسنجی سفارشی فرم جاری تداخل پیدا نکند. همچنین توسط یک template reference variable به وهله‌ای از فرم دسترسی یافته و آن‌را به متد submitForm کامپوننت ارسال کرده‌ایم.

تکمیل قسمت ورود نام کاربری

    <div class="form-group" [class.has-error]="username.invalid && username.touched">
      <label class="control-label">User Name</label>
      <input #username="ngModel" required maxlength="8" minlength="4" type="text"
        class="form-control" name="username" [(ngModel)]="model.username">
      <div *ngIf="username.invalid && username.touched">
        <div class="alert alert-info">
          errors: {{ username.errors | json }}
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="username.errors.required">
          username is required.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="username.errors.minlength">
          username should be minimum {{username.errors.minlength.requiredLength}} characters.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="username.errors.maxlength">
          username should be max {{username.errors.maxlength.requiredLength}} characters.
        </div>
      </div>
    </div>
اعتبارسنجی فیلد نام کاربری شامل سه قسمت بررسی errors.required، errors.minlength و errors.maxlength است.


تکمیل قسمت ورود ایمیل

    <div class="form-group" [class.has-error]="email.invalid && email.touched">
      <label class="control-label">Email</label>
      <input #email="ngModel" required appEmailValidator type="text" class="form-control"
        name="email" [(ngModel)]="model.email">
      <div *ngIf="email.invalid && email.touched">
        <div class="alert alert-info">
          errors: {{ email.errors | json }}
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="email.errors.required">
          email is required.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="email.errors.appEmailValidator">
          The entered email is not valid.
        </div>
      </div>
    </div>
در اینجا نحوه‌ی استفاده‌ی از دایرکتیو جدید appEmailValidator را ملاحظه می‌کنید. این دایرکتیو ابتدا به المان فوق متصل و سپس نتیجه‌ی آن در قسمت ngIf، برای نمایش خطای متناظری بررسی شده‌است.


تکمیل قسمت‌های ورود کلمه‌ی عبور و تائید آن

    <div class="form-group" [class.has-error]="password.invalid && password.touched">
      <label class="control-label">Password</label>
      <input #password="ngModel" required type="password" class="form-control"
        appValidateEqual compare-to="confirmPassword" name="password" [(ngModel)]="model.password">
      <div *ngIf="password.invalid && password.touched">
        <div class="alert alert-info">
          errors: {{ password.errors | json }}
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="password.errors.required">
          password is required.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="password.errors.appValidateEqual">
          Password mismatch. Please complete the confirmPassword .
        </div>
      </div>
    </div>

    <div class="form-group" [class.has-error]="confirmPassword.invalid && confirmPassword.touched">
      <label class="control-label">Retype password</label>
      <input #confirmPassword="ngModel" required type="password" class="form-control"
        appValidateEqual compare-to="password" name="confirmPassword" [(ngModel)]="model.confirmPassword">
      <div *ngIf="confirmPassword.invalid && confirmPassword.touched">
        <div class="alert alert-info">
          errors: {{ confirmPassword.errors | json }}
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="confirmPassword.errors.required">
          confirmPassword is required.
        </div>
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="confirmPassword.errors.appValidateEqual">
          Password mismatch.
        </div>
      </div>
    </div>
در اینجا نحوه‌ی اعمال دایرکتیو جدید appValidateEqual و همچنین ویژگی compare-to آن‌را به فیلدهای کلمه‌ی عبور و تائید آن مشاهده می‌کنید.
همچنین خروجی آن نیز در قسمت ngIf آخر بررسی شده‌است و سبب نمایش خطای اعتبارسنجی متناسبی می‌شود.


تکمیل انتهای فرم

    <button class="btn btn-primary" [disabled]="form.invalid" type="submit">Ok</button>
  </form>
</div>
در اینجا بررسی می‌شود که آیا فرم معتبر است یا خیر. اگر خیر، دکمه‌ی submit آن غیرفعال می‌شود و برعکس.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-08.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی دستورات
>npm install
>ng build --watch
و در دومی دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 مشاهده و اجرا کنید.
نظرات مطالب
سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها
توضیحات تکمیلی در مورد Core Module

اگر به CoreModule تعریف شده دقت کنید، یک چنین تعریفی در آن ذکر شده‌است:
   providers: [ UserRepositoryService ]
برای درک یک چنین تعریفی، نیاز است با نحوه‌ی عملکرد Angular Injector آشنا شد. برای این منظور فرض کنید برنامه‌ای را با سه ماژول طراحی کرده‌اید: یک App Module و دو ماژول معمولی و دیگری Lazy loaded. به ازای هر برنامه، Angular یک Root Injector را ایجاد می‌کند و کار آن تزریق سرویس‌ها، در مکان‌هایی است که به آن‌ها نیاز هست. این Root Injector نیز در App Module و در بالاترین سطح برنامه تشکیل می‌شود.
اکنون فرض کنید سرویسی را در ماژول معمولی غیر Lazy loaded تعریف کرده‌اید. Angular این سرویس را در Root Injector ثبت می‌کند. به این ترتیب این سرویس در کل برنامه قابل دسترسی می‌شود. اما اگر سرویسی را در یک ماژول Lazy loaded تعریف کنید، Angular کار ایجاد یک Injector جداگانه را برای آن ماژول و در داخل آن انجام می‌دهد. این Injector مجزا است از Root Injector قرار گرفته‌ی در App Module. سپس این سرویس در این Injector جدید ثبت می‌شود. به این ترتیب، وهله‌ی تهیه شده‌ی از این سرویس، تنها درون این ماژول Lazy loaded قابل دسترسی است. حتی اگر این دو سرویس ثبت شده‌ی در Root Injector و Injector مخصوص ماژول Lazy loaded از یک کلاس تهیه شوند، باز هم دو وهله‌ی مختلف از آن ارائه می‌شوند. برای مثال اگر UserRepositoryService را در ماژول معمولی و ماژول Lazy loaded مورد استفاده قرار دهیم، دو وهله‌ی مجزای از آن‌ها تشکیل خواهد شد که دیگر با هم همگام نبوده و کار ردیابی اطلاعات کاربر جاری سیستم را با مشکل مواجه می‌کنند.
ایجاد وهله‌ی دوم از یک سرویس، تنها منحصر است به ماژول‌های Lazy loaded. اما اگر این سرویس در ماژول‌های معمولی مختلفی مورد استفاده قرار گیرد، Angular تنها یک وهله از آن‌را ایجاد خواهد کرد. به همین جهت است که در این‌جا CoreModule را تعریف کردیم. این ماژول مکانی است که قرار است سرویس‌های اشتراکی در کل برنامه در آن قرار گیرند. چون این ماژول هیچگاه Lazy loaded نخواهد شد، هرگاه سرویسی را توسط آن ارائه دهیم، در Root Injector مربوط به App Module ثبت می‌شود. به این ترتیب تبدیل به یک Singleton Service قابل دسترسی در کل برنامه می‌شود.
باید دقت داشت که از لحاظ فنی، تفاوتی بین Core Module و یک ماژول معمولی غیر Lazy loaded نیست و بیشتر هدف از آن نظم بخشیدن به تعریف سرویس‌هایی است که قرار است در طول عمر برنامه و در تمام انواع ماژول‌های آن، توسط یک وهله قابل دسترسی شوند.
بنابراین تفاوتی نمی‌کند که یک سرویس را درون Core Module تعریف کنید و یا یک ماژول معمولی. این سرویس همواره در Root Injecror ثبت خواهد شد؛ مگر اینکه آن ماژول Lazy loaded باشد. در این حالت اگر سرویسی تنها قرار است در یک ماژول خاص استفاده شود، بهتر است آن‌را جهت مدیریت بهتر برنامه، درون همان پوشه تعریف کرد. هرچند از لحاظ فنی، این سرویس‌ها نهایتا در Root Injector مربوط به App Module ثبت و ارائه می‌شوند (از این لحاظ فرقی بین یک Core Module و Feature Modules نیست).
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت نهم

استفاده از Log4Net جهت ثبت خروجی‌های SQL حاصل از NHibernate

هنگام استفاده از NHibernate، پس از افزودن ارجاعات لازم به اسمبلی‌های مورد نیاز آن به برنامه، یکی از اسمبلی‌هایی که به پوشه build برنامه به صورت خودکار کپی می‌شود، فایل log4net.dll است (حتی اگر ارجاعی را به آن اضافه نکرده باشیم) که جهت ثبت وقایع مرتبط با NHibernate مورد استفاده قرار می‌گیرد. خوب اگر مجبوریم که این وابستگی کتابخانه NHibernate را نیز در پروژه‌های خود داشته باشیم، چرا از آن استفاده نکنیم؟!
شرح مفصل استفاده از این کتابخانه سورس باز را در سایت اصلی آن می‌توان مشاهده کرد:


برای اینکه از این کتابخانه در برنامه خود جهت ثبت عبارات SQL تولیدی توسط NHibernate استفاده کنیم، باید مراحل زیر طی شوند:
الف) ارجاعی را به اسمبلی log4net.dll اضافه نمائید (کنار اسمبلی NHibernate در پوشه build برنامه باید موجود باشد)
ب) فایل app.config برنامه را (برنامه ویندوزی) به صورت زیر ویرایش کرده و چند سطر مربوطه را اضافه نمائید (در مورد برنامه‌های وب هم به همین شکل است. configSections فایل web.config تنظیم شده و سپس تنظیمات log4net را قبل از بسته شدن تگ configuration اضافه نمائید ) :

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<configSections>
<section name="log4net"
type="log4net.Config.Log4NetConfigurationSectionHandler,log4net" />
</configSections>

<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>

<log4net>
<appender name="rollingFile"
type="log4net.Appender.RollingFileAppender,log4net" >
<param name="File" value="NHibernate_Log.txt" />
<param name="AppendToFile" value="true" />
<param name="DatePattern" value="yyyy.MM.dd" />
<rollingStyle value="Size" />
<maxSizeRollBackups value="10" />
<maximumFileSize value="500KB" />
<staticLogFileName value="true" />
<layout type="log4net.Layout.PatternLayout,log4net">
<conversionPattern value="%d %p %m%n" />
</layout>
</appender>
<logger name="NHibernate.SQL">
<level value="ALL" />
<appender-ref ref="rollingFile" />
</logger>
</log4net>

</configuration>
ج) سپس باید فراخوانی زیر نیز در ابتدای کار برنامه صورت گیرد:

log4net.Config.XmlConfigurator.Configure();
در یک برنامه ASP.Net این فراخوانی باید در Application_Start فایل Global.asax.cs صورت گیرد.
یا در یک برنامه از نوع WinForms تنها کافی است سطر زیر را به فایل AssemblyInfo.cs برنامه اضافه کرد:

// Configure log4net using the .config file
[assembly: log4net.Config.XmlConfigurator(Watch = true)]
یا این سطر را به فایل Global.asax.cs یک برنامه ASP.Net نیز می‌توان اضافه کرد. Watch=true آن، با کمک FileSystemWatcher تغییرات فایل کانفیگ را تحت نظر داشته و هر بار که تغییر کند بلافاصله، تغییرات جدید را اعمال خواهد کرد.

د) هنگام استفاده از کتابخانه Fluent NHibernate حتما باید متد ShowSql در جایی که دیتابیس برنامه را تنظیم می‌کنیم (Fluently.Configure().Database) ذکر گردد (که نمونه آن‌را در مثال‌های قسمت‌های قبل ملاحظه‌ کرده‌اید).

توضیحاتی در مورد تنظیمات فوق:
configSections حتما باید در ابتدای فایل app.config‌ ذکر شود و گرنه برنامه کار نخواهد کرد.
سپس کانکشن استرینگ مورد استفاده در قسمت کانفیگ برنامه ذکر شده است.
در ادامه تنظیمات استاندارد مربوط به log4net را مشاهده می‌کنید.
در تنظیمات این کتابخانه، appender مشخص کننده محل ثبت وقایع است. زمانیکه که از RollingFileAppender استفاده کنیم، اطلاعات را در یک سری فایل ذخیره خواهد کرد (امکان ثبت وقایع در EventLog ویندوز، ارسال از طریق ایمیل و غیره نیز میسر است که جهت توضیحات بیشتر می‌توان به مستندات آن رجوع نمود).
سپس نام فایلی که اطلاعات وقایع در آن ثبت خواهند شد ذکر شده است (برای مثال NHibernate_Log.txt)، در ادامه مشخص گردیده که اطلاعات باید هر بار به این فایل Append و اضافه شوند. سطرهای بعدی مشخص می‌کنند که هر زمانیکه این لاگ فایل به 10 مگابایت رسید، یک فایل جدید تولید کن و هر بار 10 فایل آخر را نگه دار و مابقی فایل‌های قدیمی را حذف کن.
در قسمت PatternLayout مشخصات می‌کنیم که خروجی ثبت شده با چه فرمتی باشد. برای مثال یک سطر خروجی مطابق با تنظیمات فوق به شکل زیر خواهد بود:

2009-10-18 20:03:54,187 DEBUG INSERT INTO [Student] (Name) VALUES (@p0); select SCOPE_IDENTITY();@p0 = 'Vahid'
در قسمت Logger یک نام دلخواه ذکر شده و میزان اطلاعاتی که باید درج شود، از طریق مقدار level مورد نظر، قابل تنظیم است که می‌تواند یکی از مقادیر ALL ،DEBUG ،INFO ،WARN ،ERROR ،FATAL و یا OFF باشد. اینجا level در نظر گرفته شده ALL است که تمامی اطلاعات مرتبط با اعمال پشت صحنه NHibernate را لاگ خواهد کرد.
توسط appender-ref آن appender ایی را که در ابتدای کار تعریف و تنظیم کردیم، مشخص خواهیم کرد.

اگر هم با برنامه نویسی بخواهیم اطلاعاتی را به این لاگ فایل اضافه کنیم تنها کافی است بنویسیم:

log4net.LogManager.GetLogger("NHibernate.SQL").Info("test1");

اطلاعات بیشتر

ادامه دارد ...

مطالب
چه زمانی بهتر است از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL استفاده کرد و چه زمانی خیر؟
در سناریوهای خاصی، بانک‌های اطلاعاتی NoSQL خوش می‌درخشند و در بسیاری از موارد دیگر، بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای بهترین گزینه انتخابی می‌باشند و نه بانک‌های اطلاعاتی NoSQL. در ادامه به بررسی این موارد خواهیم پرداخت.


در چه برنامه‌هایی استفاده از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL مناسب‌تر است؟
1) برنامه‌های مدیریت محتوا
2) کاتالوگ‌های محصولات (هر برنامه‌ای با تعدادی شیء و خصوصا متادیتای متغیر)
3) شبکه‌های اجتماعی
4) Big Data
5) سایر


1) برنامه‌های مدیریت محتوا
بانک‌های اطلاعاتی NoSQL سندگرا، جهت تهیه برنامه‌های مدیریت محتوا، بسیار مناسب هستند. در این نوع برنامه‌ها، یک سری محتوا که دارای متادیتایی هستند، ذخیره خواهند شد. این متادیتاها مانند نوع، گروه و هر نوع خاصیت دیگری، می‌تواند باشند. برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، جفت‌های key-value بسیار خوب عمل می‌کنند. همچنین در بانک‌های اطلاعاتی سندگرای NoSQL، با استفاده از مفهوم برچسب‌ها، امکان الصاق فایل‌های متناظری به اسناد پیش بینی شده‌است. همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، در Document stores، نگارش‌های قدیمی اسناد نیز حفظ می‌شوند. به این ترتیب، این خاصیت و توانمندی توکار، امکان دسترسی به نگارش‌های مختلف یک محتوای خاص را به سادگی میسر می‌سازد. به علاوه اکثر Document stores امکان دسترسی به این مستندات را به کمک URLها و REST API، به صورت خودکار فراهم می‌سازند.
برای نمونه به CouchDB، عنوان Web database نیز داده شده است؛ از این جهت که یک برنامه وب را می‌توان داخل بانک اطلاعاتی آن قرار داد. در اینجا منظور از برنامه وب، یک وب سایت قابل دسترسی از طریق URLها است و نه برنامه‌های سازمانی وب. برای نمونه ساختاری شبیه به برنامه معروف EverNote را می‌توان داخل این نوع بانک‌های اطلاعاتی به سادگی ایجاد کرد (خود بانک اطلاعاتی تشکیل شده است از یک وب سرور که REST API را پشتیبانی کرده و امکان دسترسی به اسناد را بدون نیاز به کدنویسی اضافه‌تری، از طریق URLها و HTTP Verbs استاندارد مهیا می‌کند).


2) کاتالوگ‌های محصولات
محصولات در یک کاتالوگ، ویژگی‌های مشابه یکسان فراوانی دارند؛ اما تعدادی از این محصولات، دارای ویژگی‌هایی خاص و منحصربفردی نیز می‌باشند.
مثلا یک شیء محصول را درنظر بگیرید که دارای خواص مشترک و یکسان شماره، نام، توضیحات و قیمت است. اما بعضی از محصولات، بسته به رده‌ی خاصی که دارند، دارای ویژگی‌های خاصی مانند قدرت تفکیک، رنگ، سرعت و غیره نیز هستند که از هر گروه، به گروه دیگری متغیر است.
برای مدیریت یک چنین نیازی، هر دو گروه key-value stores و wide column stores بانک‌های اطلاعاتی NoSQL مناسب هستند؛ از این جهت که در یک key-value store نیازی به تعریف هیچ نوع ساختار خاصی، در ابتدای کار نیست و این ساختار می‌تواند از هر رکورد، به رکورد دیگری متفاوت باشد.
یا برای نمونه، یک برنامه فرم ساز را درنظر بگیرید که هر فرم آن، هر چند دارای یک سری خواص ثابت مانند نام، گروه و امثال آن است، اما هر کدام دارای فیلدهای تشکیل دهنده متفاوتی نیز می‌باشد. به این ترتیب با استفاده از key-value stores، دیگری نیازی به نگران بودن در مورد نحوه مدیریت اسکیمای متغیر مورد نیاز، نخواهد بود.


3) شبکه‌های اجتماعی
همانطور که در قسمت قبل نیز بحث شد، نوع خاص Graph databases برای کاربردهای برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی و ردیابی تغییرات آن‌ها بسیار مفید و کارآ هستند. برای مثال در یک شبکه افراد دارای تعدادی دنبال کننده هستند؛ عضو گروه‌های مختلف می‌باشند، در قسمت‌های مختلفی نظر و مطلب ارسال می‌کنند. در اینجا، اشیاء نسبت به یکدیگر روابط مختلفی دارند. با استفاده از Graph databases، تشکیل روابط self-joins و تو در تو و بسیاری از روش‌های خاص، مانند روابط many-to-many که در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای با تمهیدات ویژه‌ای قابل تشکیل هستند، با سهولت بهتری مدیریت خواهند شد.


4) Big Data
الگوریتم MapReduce، برای کار با حجم داده‌های عظیم، طراحی شده است و در این بین، بانک‌های اطلاعاتی Wide column store (که در قسمت قبل بررسی شدند) و یا حتی Key-value store (مانند Amazon DynamoDB) بیشتر کاربرد دارند. در سناریوهای داده‌های عظیم، واژه‌های Hadoop و Hbase دنیای NoSQL را زیاد خواهید شنید. Hadoop نسخه سورس باز MapReduce گوگل است و Hbase نیز نسخه سورس باز BigTable گوگل می‌باشد. مفاهیم پایه‌ای Sharding و فایل سیستم‌های Append-only (با سرعت بالای نوشتن) نیز به مدیریت BigData کمک می‌کنند.
در اینجا بحث مهم، خواندن اطلاعات و آنالیز آن‌ها است و نه تهیه برنامه‌های معروف CRUD. بسیاری از اعمال آماری و ریاضی مورد نیاز بر روی داده‌های عظیم، نیازی به اسکیمای از پیش مشخص شده بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای را ندارند و یا در اینجا قابلیت‌های نوشتن کوئری‌های پیچیده نیز آنچنان مهم نیستند.


5) سایر کاربردها
- هر سیستمی که اطلاعات Log مانند را تولید می‌کند. منظور از Log، اطلاعاتی است که در حین رخداد خاصی تولید می‌شوند. عموما مرسوم است که این نوع اطلاعات را در فایل‌ها، بجای بانک اطلاعاتی ذخیره کرد. بنابراین مدیریت این نوع فایل‌ها توسط بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، قابلیت انجام امور آماری را بر روی آن‌ها ساده‌تر خواهد ساخت.
- مدیریت اطلاعات برنامه‌هایی مانند سیستم‌های EMail.



و در چه برنامه‌هایی استفاده از بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای مناسب‌تر است؟

اگر تا اینجا به مزایای استفاده از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL اشاره شد، بدین معنا نیست که بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، منسوخ شده‌اند یا دیگر قدر و قیمتی ندارند. واقعیت این است که هنوز بازه وسیعی از کاربردها را می‌توان به کمک بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای بهتر از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL مدیریت کرد. این کاربردها و مزیت‌ها در 5 گروه عمده خلاصه می‌شوند:
1) نیاز به تراکنش‌ها
2) اسکیمای پیش فرض
3) برنامه‌های LOB یا Line of business applications
4) زبان‌های کوئری نویسی پیشرفته
5) نیاز به امکانات گزارشگیری پیشرفته


1) نیاز به تراکنش‌ها
در سیستم‌های تجاری عمومی، نیاز به پیاده سازی مفهوم ACID که در قسمت‌های قبل به آن پرداخته شد، مانند Atomic transactions وجود دارد. Atomic transaction به زبان ساده به این معنا است که سیستم قادر است چندین دستور را در قالب یک گروه و در طی یک مرحله، به بانک اطلاعاتی اعمال کند و اگر یکی از این دستورات گروه در حال اعمال، با شکست مواجه شد، باید کل تراکنش برگشت خورده و امنیت کار تضمین گردد. در غیراینصورت با یک سیستم غیر هماهنگ مواجه خواهیم شد.
و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، سیستم‌های NoSQL، مبنای کار را بر اساس «عاقبت یک دست شدن» اطلاعات قرار داده‌اند؛ تا دسترسی پذیری به آن‌ها افزایش یافته و سرعت عملیات به این نحو بهبود یابد. در این نوع سیستم‌ها تضمینی در مورد ACID وجود ندارد.


2) اسکیمای پیش فرض
پروسه‌های متداول، دارای ساختاری مشخص و معمولی هستند. زیرا طراحی اولیه یک پروسه، بر مبنای مجموعه‌ای از اطلاعات است که همیشه باید وجود داشته باشند و اگر همانند بحث کاتالوگ‌های محصولات، نیاز به متادیتای متغیر نباشد، ساختار و اسکیمای یک پروسه، از ابتدای طراحی آن مشخص می‌باشد.
و ... تمام این‌ها را به خوبی می‌توان توسط بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، با تعریف یک اسکیمای مشخص، مدیریت کرد.


3) برنامه‌های LOB یا Line of business applications
در برنامه‌های تجاری متداول، طراحی طرحبندی فرم‌های برنامه یا انقیاد داده‌ها، بر اساس یک اسکیما و ساختار مشخص صورت می‌گیرد. بدون داشتن یک اسکیمای مشخص، امکان تعاریف انقیاد داده‌ها به صورت strongly typed وجود نخواهد داشت. همچنین کل مفهوم Object relational mapping و ORMهای مختلف نیز بر اساس وجود یک اسکیمای مشخص و از پیش تعیین شده کار می‌کند. بنابراین بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، انتخاب بسیار مناسبی برای تهیه برنامه‌های تجاری روزمره هستند.


4) زبان‌های کوئری نویسی پیشرفته
همانطور که عنوان شد برای تهیه کوئری بر روی اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، باید توسط یک برنامه ثانویه، کار پیاده سازی الگوریتم Map Reduce را انجام داد. هر چند تعدادی از این نوع بانک‌های اطلاعاتی به صورت توکار دارای موتور MapReduce هستند، اما بسیاری از آن‌ها خیر. به همین جهت برای تهیه کوئری‌های متداول، کار پیاده سازی این برنامه‌های ثانویه مشکل خواهد بود. به این ترتیب نوشتن Ad Hoc queries و گزارشگیری بسیار مشکل می‌شوند.
علاوه بر امکانات خوب کوئری گرفتن در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، این کوئری‌ها در زمان اجرا نیز بر اساس اسکیمای موجود، بسیار بهینه و با سرعت بالا اجرا می‌شوند. قابلیتی که رسیدن به آن در بانک‌های اطلاعاتی با اسکیمای متغیر، کار ساده‌ای نیست و باید آن‌را با کدنویسی شخصی بهینه کرد. البته اگر تعداد این نوع برنامه‌های ثانویه که به آن‌ها imperative query در مقابل declarative query بانک‌های رابطه‌ای می‌گویند، کم باشد، شاید یکبار نوشتن و بارها استفاده کردن از آن‌ها اهمیتی نداشته باشد؛ در غیراینصورت تبدیل به یک عذاب خواهد شد.


5) نیاز به امکانات گزارشگیری پیشرفته
گزارشگیرهای برنامه‌های تجاری نیز بر اساس یک ساختار و اسکیمای مشخص به کمک قابلیت‌های پیشرفته کوئری نویسی بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای به سادگی قابل تهیه هستند. برای تهیه گزارشاتی که قابلیت چاپ مناسبی را داشته باشند، محل قرارگیری فیلدهای مختلف در صفحه مهم هستند و با متغیر بودن آن‌ها، قابلیت طراحی از پیش آن‌ها را از دست خواهیم داد. در این حالت با اسکیمای متغیر، حداکثر بتوان یک dump از اطلاعات را به صورت ستونی نمایش داد.

بنابراین به صورت خلاصه، بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، جهت مدیریت کارهای روزمره تجاری اغلب شرکت‌ها، بسیار ضروری و جزو مسایل پایه‌ای به‌شمار می‌روند و به این زودی‌ها هم قرار نیست با نمونه‌ی دیگری جایگزین شوند.
 
مطالب
اشیاء context در ASP.NET
در asp.net  تعدادی اشیاء پایه، حاوی اطلاعات بسیار با ارزشی در خصوص درخواست جاری، application و پاسخی که ارسال می‌شود هستند و به صورت غیر مستقیم جهت دست‌یابی به قسمتهای مرکزی و هسته‌ای چهارچوب asp.net مانند security , stat data می‌توان این اشیاء را بکار گرفت.
بررسی این اشیاء از این جهت حائز اهمیت است که در کنترلر‌ها و ویوها می‌توان پاسخهای ارسالی به کلاینت‌ها را بر حسب شرایط مختلفی مانند درخواست رسیده یا حالت خاص دیگری تغییر داد. ضمن اینکه از این اشیاء در ماژول‌ها و هندلر‌ها نیز استفاده می‌شود. لذا قبل از پرداختن به مفاهیم مرتبط به ماژولها و هندلرها بهتر است این اشیاء بررسی شوند.

کلاس httpcontext هسته‌ی چهارچوب Asp.net است که خواص بسیار مهمی به شرح ذیل را فراهم می‌آورد:
Application : شیء HttpAplicationState را جهت مدیریت Application State Data بر می‌گرداند.
ApplicationInstance  : شیء HttpApplication مرتبط با درخواست جاری را بر می‌گرداند.
Cache : شیء Cache را جهت کش داده‌ها بر می‌گرداند.
Current : خصوصیت استاتیکی که شیء HttpContext درخواست جاری را بر می‌گرداند.
CurrentHandler : وهله‌ای از IHttpHandler را که محتویات درخواست جاری را تولید خواهد کرد،  بر می‌گرداند.
IsDebuggingEnabled : مقدار True یا False را بسته به اینکه Debug فعال باشد یا خیر بر می‌گرداند.
Items : یک Collection را که می‌تواند جهت انتقال State Data بین اجزاء مختلف فریم ورک که در پردازش یک درخواست همکاری می‌کنند، بر گرداند.
GetSection : قسمت خاصی از فایل Web.Config را بر می‌گرداند.
Request : شیء HttpRequest را که حاوی جزئیات درخواست پردازش شده است، بر می‌گرداند.
Response : شیء HttpResponse را بر می‌گرداند که حاوی جزئیات Response ای است که آماده ارسال به مرورگر است.
Session : برگرداننده‌ی شیء HttpSession است. این خاصیت قبل از وقوع رخداد PostAcquireRequestState مربوط به Application، مقدار null را خواهد داشت.
TimeStamp : شیء از نوع Datetime و معرف زمانی است که شیء HttpContext ایجاد شده‌است.
Trace : جهت ثبت اطلاعات تشخیصی به کار می‌رود.

در فایل global از طریق خاصیت Context به وهله‌ای از HttpContext دسترسی داریم. ولی این خاصیت فراگیر نبوده و در ویوها و کنترلر‌ها از طریق خاصیت HttpContext  در دسترس است که در کنترلر خاصیتی از کلاس پایه Controller و در ویو خاصیتی از کلاس پایه WebViewPage می‌باشد و در ماژول‌ها از طریق پارامتر ورودی متد Init در دسترس است‌.
در هندلر‌ها متد ProcessRequest وهله‌ای از شیء HttpContext را دریافت می‌کند.
به طور سراسری در هر نقطه‌ای از برنامه از طریق خاصیت استاتیک HttpContext.Current  به شیء HttpContext مرتبط با درخواست جاری دسترسی خواهیم داشت.
در کلاسهای مدل نیز از طریق خاصیت استاتیک یاد شده می‌توان به این شیء دسترسی داشت؛ ولی بهتر است اگر مدل نیاز به اطلاعاتی در خصوص یک Request داشت این اطلاعات از طریق اشیاء Context در کنترلر دریافت و به عنوان آرگومان به مدل ارسال شوند.
به صورت کلی، خلاصه‌ی مطالب فوق به صورت ذیل می‌باشد:

بخش مورد نظر 
روش دسترسی به اشیاء context
 Controller 
 از طریق خاصیت HttpContext
View 
خاصیت Context
Global Application Class خاصیت Context
Modules 
آرگومان متد Init
Handlers 
 آرگومان متد ProcessRequest
به صورت کلی از طریق خاصیت استاتیک HttpContext.Current


خواص ذکر شده‌ی در جدول فوق، همگی نوع یکسانی ندارند. در فایل  global و هندلر‌ها و ماژولها، دقیقا به همان HtpContext ای دسترسی داریم که قبلا با آن‌ها آشنا شدیم. این نوع از اشیاء (منظور خواص کلاس HttpContext) قبل از اینکه فریم ورک MVC، دست به کار مدیریت یک درخواست شود، کار خود را شروع می‌کنند که این امر کار آزمایش واحد را مشکل می‌کند. برای رفع این مشکل خواص مهیا در کنترلر و ویو وهله‌هایی از کلاسهای متفاوتی را برمی گردانند که از کلاس Context مشتق شده‌اند و ضمنا آزمایش واحد را به سادگی پشتیبانی می‌کنند(+ ) . خاصیت HttpContext کلاس Controller وهله‌ای از کلاس HttpContextBase را بر می‌گردانند. همه‌ی اشیاء context موجود در این کلاس، دارای پسوند Base هستند؛ مانند : HttpRequestBase, HttpResponseBase و...
اگر نیاز داشتید که یک شیء از نوع پسوند دار Base را از یک شیء فاقد این پسوند ایجاد کنید، برای مثال یک شیء HttpRequest دارید، ولی متدی دارید که آرگومان آن وهله‌ای از کلاس HttpRequestBase است، برای این کار کلاسهایی با پسوند Wrapper مانند HttpContextWrapper ,…  وجود دارند که از کلاسهایی با پسوند Base مشتق شده و در متد سازنده خود آرگومانی از کلاسهای اصلی فاقد پسوند Base را می‌گیرند.
ولی عکس آن امکان پذیر نیست و نمی‌توان کلاس با پسوند Base را به نوع اولیه برگرداند. ولی همان طور که گفتیم هر جایی که نیاز داشتیم، می‌توان از طریق خاصیت استاتیک System.Web.HTTPContext.Current به اشیاء Context اصلی دسترسی داشت.
بسیاری از کلاسهای فریم ورک Asp.Net دارای خاصیت‌هایی هستند که به خوااص کلاس HttpContext نگاشت شده‌اند. یکی از این نمونه‌ها کلاس HttpApplication است که کلاس پایه‌ی فایل global نیز هست. همان طور که در ذیل نیز می‌بینید، بسیاری از خواص و متدهای کلاس HttpApplication به نوعی مرتبط با اشیاء context هستند.

Application : به خاصیت HttpContext.Application نگاشت شده‌است که دسترسی به state data application را مهیا می‌سازد.
CompleteRequest : به چرخه حیات جاری خاتمه خاتمه داده و آن را مستقیما به رخداد LogRequest منتقل می‌کند.
Context : شیء HttpContext مرتبط با درخواست جاری را بر می‌گرداند.
Init : هر گاه متد Init یکی از ماژولهای ثبت شده در برنامه فراخوانی شود، این متد صدا زده خواهد شد.
Modules : یک شیء HttpModuleCollection را که حاوی جزئیات ماژولهای برنامه است، بر می‌گرداند.
RegisterModule(type: متد استاتیکی است که یک ماژول جدید را ثبت می‌کند.
Request : مقدار HttpContext.Request را برگشت می‌دهد و در صورتی که این مقدار null باشد، استثنایی رخ خواهد داد.
Response : مقدار HttpContext.Response را برگشت داده و در صورت null بودن این مقدار، استثنایی رخ می‌دهد.
Server : به خاصیت HttpContext.Server نگاشت شده است.
Session : مقدار HttpContext.Session را برگشت می‌دهد که در صورت null بودن این مقدار، استثنایی رخ خواهد داد.

در این مقاله با خواص کلاس HttpContext که اشیائی مهم و پرکاربرد بوده و حاوی اطلاعات بسیار سودمندی هستند، آشنا شدیم. ضمنا همان طور که در ابتدای مقاله گفته شد، از این اشیاء در ماژول‌ها و هندلرها استفاده‌ی زیادی می‌شود.
مطالب
نوشتن آزمون‌های واحد به کمک کتابخانه‌ی Moq - قسمت اول - معرفی
گاهی از اوقات، برای نوشتن آزمون‌های واحد، ایزوله سازی قسمتی که می‌خواهیم آن‌را بررسی کنیم، از سایر قسمت‌های سیستم مشکل می‌شود. برای مثال اگر در کلاسی کار اتصال به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد و قصد داریم برای آن آزمون واحد بنویسیم، اما قرار نیست که الزاما با بانک اطلاعاتی کار کنیم، در این حالت نیاز به یک نمونه‌ی تقلیدی یا Mock از بانک اطلاعاتی را خواهیم داشت، تا کار دسترسی به بانک اطلاعاتی را شبیه سازی کند. در این سری با استفاده از کتابخانه‌ی بسیار معروف Moq (ماک‌یو تلفظ می‌شود؛ گاهی از اوقات هم ماک)، کار ایزوله سازی کلاس‌ها را انجام خواهیم داد، تا بتوانیم آن‌ها را مستقل از هم آزمایش کنیم.


Mocking چیست؟

فرض کنید برنامه‌ای را داریم که از تعدادی کلاس تشکیل شده‌است. در این بین می‌خواهیم تعدادی از آن‌ها را به صورت ایزوله‌ی از کل سیستم آزمایش کنیم. البته باید درنظر داشت که این کلاس‌ها در حین اجرای واقعی برنامه، از تعدادی وابستگی خاص در همان سیستم استفاده می‌کنند. برای مثال کلاسی در این بین برای بررسی میزان اعتبار مالی یک کاربر، نیاز دارد تا با یک وب سرویس خارجی کار کند. اما چون می‌خواهیم این کلاس را به صورت ایزوله‌ی از کل سیستم آزمایش کنیم، اینبار بجای استفاده‌ی از وابستگی واقعی این کلاس، آن وابستگی را با یک نمونه‌ی تقلیدی یا Mock object در اینجا، جایگزین می‌کنیم.
بنابراین Mocking به معنای جایگزین کردن یک وابستگی واقعی سیستم که در زمان اجرای آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، با نمونه‌ی تقلیدی مختص زمان آزمایش برنامه، جهت بالابردن سهولت نوشتن آزمون‌های واحد است.


دلایل و مزایای استفاده‌ی از Mocking

- یکی از مهم‌ترین دلایل استفاده‌ی از Mocking، کاهش پیچیدگی تنظیمات اولیه‌ی نوشتن آزمون‌های واحد است. برای مثال اگر در برنامه‌ی خود از تزریق وابستگی‌ها استفاده می‌کنید و کلاسی دارای چندین وابستگی تزریق شده‌ی به آن است، برای آزمایش این کلاس نیاز به تدارک تمام این وابستگی‌ها را خواهید داشت تا بتوان این کلاس را وهله سازی کرد و همچنین برنامه را نیز کامپایل نمود. اما در این بین ممکن است آزمایش متدی در همان کلاس، الزاما از تمام وابستگی‌های تزریق شده‌ی در یک کلاس استفاده نکند. در این حالت، Mocking می‌تواند تنظیمات پیچیده‌ی وهله سازی این کلاس را به حداقل برساند.
- Mocking می‌تواند سبب افزایش سرعت اجرای آزمون‌های واحد نیز شود. برای مثال با تقلید سرویس‌های خارجی مورد استفاده‌ی در برنامه (هر عملی که از مرزهای سیستم رد شود مانند کار با شبکه، بانک اطلاعاتی، فایل سیستم و غیره)، می‌توان میزان I/O و همچنین زمان صرف شده‌ی به آن‌را به حداقل رساند.
- از mock objects می‌توان برای رهایی از مشکلات کار با مقادیر غیرمشخص استفاده کرد. برای مثال اگر در کدهای خود از DateTime.Now استفاده می‌کنید یا اعداد اتفاقی و امثال آن، هربار که آزمون‌های واحد را اجرا می‌کنیم، خروجی متفاوتی را دریافت کرده و بسیاری از آزمون‌های نوشته شده با مشکل مواجه می‌شوند. به کمک mocking می‌توان بجای این مقادیر غیرمشخص، یک مقدار ثابت و مشخص را بازگشت دهد.
- چون به سادگی می‌توان mock objects را تهیه کرد، می‌توان کار توسعه و آزمایش برنامه را پیش از به پایان رسیدن پیاده سازی اصلی سرویس‌های مدنظر، همینقدر که اینترفیس آن سرویس مشخص باشد، شروع کرد که می‌تواند برای کارهای تیمی بسیار مفید باشد.
- اگر وابستگی مورد استفاده ناپایدار و یا غیرقابل پیش بینی است، می‌توان توسط mocking به یک نمونه‌ی قابل پیش بینی و پایدار مخصوص آزمون‌های برنامه رسید.
- اگر وابستگی خارجی مورد استفاده به ازای هر بار استفاده، هزینه‌ای را شارژ می‌کند، می‌توان توسط mocking، هزینه‌ی آزمون‌های برنامه را کاهش داد.


Unit test چیست؟

بدیهی است در کنار آزمایش ایزوله‌ی قسمت‌های مختلف برنامه توسط mocking، باید کل برنامه را جهت بررسی دستیابی به نتایج واقعی نیز آزمایش کرد که به این نوع آزمون‌ها، آزمون یکپارچگی (Integration Tests)، API Tests ،UI Tests و غیره می‌گویند که در کنار Unit tests ما حضور خواهند داشت. بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که یک Unit چیست؟
در برنامه‌ای که از چندین کلاس تشکیل می‌شود، به یک کلاس، یک Unit گفته می‌شود. همچنین اگر در این سیستم، دو یا چند کلاس با هم کار می‌کنند (کلاسی که از چندین وابستگی استفاده می‌کند)، این‌ها با هم نیز یک Unit را تشکیل دهند. بنابراین تعریف Unit بستگی به نحوه‌ی درک عملکرد یک سیستم و تعامل اجزای آن با هم دارد.


واژه‌های متناظر با Mock objects

در حین مطالعه‌ی منابع مرتبط با آزمون‌های واحد ممکن است با این واژه‌های تقریبا مشابه مواجه شوید: fakes ،stubs ،dummies و mocks. اما تفاوت آن‌ها در چیست؟
- Fakes در حقیقت یک نمونه پیاده سازی واقعی، اما غیرمناسب محیط واقعی و اصلی پروژه‌است. برای نمونه EF Core به همراه یک نمونه in-memory database هم هست که دقیقا با مفهوم Fakes تطابق دارد.
- از Dummies صرفا جهت تهیه‌ی پارامترهای مورد نیاز برای اجرای یک آزمایش استفاده می‌شوند. این پارامترها، هیچگاه در آزمایش‌های انجام شده مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.
- از Stubs برای ارائه‌ی پاسخ‌هایی مشخص به فراخوان‌ها استفاده می‌شود. برای مثال یک متد یا خاصیت، دقیقا چه چیزی را باید بازگشت دهند.
- از Mocks برای بررسی تعامل اجزای مختلف در حال آزمایش استفاده می‌شود. آیا متدی یا خاصیتی مورد استفاده قرار گرفته‌است یا خیر؟

باید درنظر داشت که زمانیکه یک شیء Mock را توسط کتابخانه‌ی Moq تهیه می‌کنیم، هر سه مفهوم stubs ،dummies و mocks را با هم به همراه دارد. به همین جهت در این سری زمانیکه به یک mock object اشاره می‌شود، هر سه مفهوم مدنظر هستند.

واژه‌ی دیگری که ممکن است در این گروه زیاد مشاهده شود، «Test double» نام دارد که ترکیب هر 4 مورد fakes ،stubs ،dummies و mocks می‌باشد. در کل هر زمانیکه یک شیء مورد استفاده‌ی در زمان اجرای برنامه را جهت آزمایش ساده‌تر آن جایگزین می‌کنید، یک Test double را ایجاد کرده‌اید.


بررسی ساختار برنامه‌ای که می‌خواهیم آن‌را آزمایش کنیم

در این سری قصد داریم یک برنامه‌ی وام دهی را آزمایش کنیم که قسمت‌های مختلف آن دارای وابستگی‌های خاصی می‌باشند. ساختار این برنامه را در ادامه مشاهده می‌کنید:


موجودیت‌های برنامه‌ی وام دهی
namespace Loans.Entities
{
    public class Applicant
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public int Age { set; get; }

        public string Address { set; get; }

        public decimal Salary { set; get; }
    }
}

namespace Loans.Entities
{
    public class LoanProduct
    {
        public int Id { set; get; }

        public string ProductName { set; get; }

        public decimal InterestRate { set; get; }
    }
}

namespace Loans.Entities
{
    public class LoanApplication
    {
        public int Id { set; get; }

        public LoanProduct Product { set; get; }

        public LoanAmount Amount { set; get; }

        public Applicant Applicant { set; get; }

        public bool IsAccepted { set; get; }
    }

    public class LoanAmount
    {
        public string CurrencyCode { get; set; }

        public decimal Principal { get; set; }
    }
}

مدل‌های برنامه‌ی وام دهی

namespace Loans.Models
{
    public class IdentityVerificationStatus
    {
        public bool Passed { get; set; }
    }
}

سرویس‌های برنامه‌ی وام دهی

using Loans.Models;

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface IIdentityVerifier
    {
        void Initialize();

        bool Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress);

        void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress, out bool isValid);

        void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress,
            ref IdentityVerificationStatus status);
    }
}

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface ICreditScorer
    {
        int Score { get; }

        void CalculateScore(string applicantName, string applicantAddress);
    }
}

using System;
using Loans.Entities;
using Loans.Services.Contracts;

namespace Loans.Services
{
    public class LoanApplicationProcessor
    {
        private const decimal MinimumSalary = 1_500_000_0;
        private const int MinimumAge = 18;
        private const int MinimumCreditScore = 100_000;

        private readonly IIdentityVerifier _identityVerifier;
        private readonly ICreditScorer _creditScorer;

        public LoanApplicationProcessor(
            IIdentityVerifier identityVerifier,
            ICreditScorer creditScorer)
        {
            _identityVerifier = identityVerifier ?? throw new ArgumentNullException(nameof(identityVerifier));
            _creditScorer = creditScorer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(creditScorer));
        }

        public bool Process(LoanApplication application)
        {
            application.IsAccepted = false;

            if (application.Applicant.Salary < MinimumSalary)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            if (application.Applicant.Age < MinimumAge)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            _identityVerifier.Initialize();

            var isValidIdentity = _identityVerifier.Validate(
                application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address);

            if (!isValidIdentity)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            _creditScorer.CalculateScore(application.Applicant.Name, application.Applicant.Address);
            if (_creditScorer.Score < MinimumCreditScore)
            {
                return application.IsAccepted;
            }

            application.IsAccepted = true;
            return application.IsAccepted;
        }
    }
}

using System;
using Loans.Models;
using Loans.Services.Contracts;

namespace Loans.Services
{
    public class IdentityVerifierServiceGateway : IIdentityVerifier
    {
        public DateTime LastCheckTime { get; private set; }

        public void Initialize()
        {
            // Initialize connection to external service
        }

        public bool Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)
        {
            Connect();
            var isValidIdentity = CallService(applicantName, applicantAge, applicantAddress);
            LastCheckTime = DateTime.Now;
            Disconnect();

            return isValidIdentity;
        }

        private void Connect()
        {
            // Open connection to external service
        }

        private bool CallService(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)
        {
            // Make call to external service, interpret the response, and return result

            return false; // Simulate result for demo purposes
        }

        private void Disconnect()
        {
            // Close connection to external service
        }

        public void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress, out bool isValid)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public void Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress,
            ref IdentityVerificationStatus status)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
توضیحات:
هدف از این برنامه، درخواست یک وام جدید است. Application در اینجا به معنای درخواست یا فرم جدید است و Applicant نیز شخصی است که این درخواست را داده‌است.
در اینجا بیشتر تمرکز ما بر روی کلاس LoanApplicationProcessor است که دارای دو وابستگی تزریق شده‌ی به آن نیز می‌باشد:
        public LoanApplicationProcessor(
            IIdentityVerifier identityVerifier,
            ICreditScorer creditScorer)
        {
            _identityVerifier = identityVerifier ?? throw new ArgumentNullException(nameof(identityVerifier));
            _creditScorer = creditScorer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(creditScorer));
        }
از این وابستگی‌ها برای تصدیق هویت درخواست کننده و همچنین بررسی میزان اعتبار او استفاده می‌شود.
تمام این منطق نیز در متد Process آن قابل مشاهده‌است که هدف اصلی آن، بررسی قابل پذیرش بودن درخواست یک وام جدید است.


نوشتن اولین تست، برای برنامه‌ی وام دهی

در اولین تصویر این قسمت، پروژه‌ی class library دومی را نیز به نام Loans.Tests مشاهده می‌کنید. فایل csproj آن به صورت زیر برای کار با MSTest تنظیم شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.2</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\Loans\Loans.csproj" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="16.3.0" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.0.0" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.0.0" />    
  </ItemGroup>
</Project>
که در آن ارجاعی به پروژه‌ی Loans.csproj و همچنین وابستگی‌های MSTest، تنظیم شده‌اند.

اکنون اولین آزمون واحد ما در کلاس جدید LoanApplicationProcessorShould چنین شکلی را پیدا می‌کند:
using Loans.Entities;
using Loans.Services;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;

namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {
        [TestMethod]
        public void DeclineLowSalary()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_100_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};
            var processor = new LoanApplicationProcessor(null, null);
            processor.Process(application);

            Assert.IsFalse(application.IsAccepted);
        }
    }
}
در حین کار با MSTest، کلاس آزمون واحد باید به ویژگی TestClass و متدهای public void آن به ویژگی TestMethod مزین شوند تا توسط این فریم‌ورک آزمون واحد شناسایی شده و مورد آزمایش قرار گیرند.
در این آزمایش، شخص درخواست کننده، حقوق کمی دارد و می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا LoanApplicationProcessor می‌تواند آن‌را بر اساس مقدار MinimumSalary، رد کند یا خیر؟
public class LoanApplicationProcessor
{
    private const decimal MinimumSalary = 1_500_000_0;

در حین وهله سازی LoanApplicationProcessor، دو وابستگی آن به null تنظیم شده‌اند؛ چون می‌دانیم که بررسی MinimumSalary پیش از سایر بررسی‌ها صورت می‌گیرد و اساسا در این آزمایش، نیازی به این وابستگی‌ها نداریم.
اما اگر سعی در اجرای این آزمایش کنیم (برای مثال با اجرای دستور dotnet test در خط فرمان)، آزمایش اجرا نشده و با استثنای زیر مواجه می‌شویم:
Test method Loans.Tests.LoanApplicationProcessorShould.DeclineLowSalary threw exception:
System.ArgumentNullException: Value cannot be null.
Parameter name: identityVerifier
چون در سازنده‌ی کلاس LoanApplicationProcessor، در صورت نال بودن وابستگی‌های دریافتی، یک استثناء صادر می‌شود. بنابراین ذکر آن‌ها الزامی است:
        public LoanApplicationProcessor(
            IIdentityVerifier identityVerifier,
            ICreditScorer creditScorer)
        {
            _identityVerifier = identityVerifier ?? throw new ArgumentNullException(nameof(identityVerifier));
            _creditScorer = creditScorer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(creditScorer));
        }


نصب کتابخانه‌ی Moq جهت برآورده کردن وابستگی‌های کلاس LoanApplicationProcessor

در این آزمایش چون وجود وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس، برای ما اهمیتی ندارند و همچنین ذکر آن‌ها نیز الزامی است، می‌خواهیم توسط کتابخانه‌ی Moq، دو نمونه‌ی تقلیدی از آن‌ها را تهیه کرده (همان dummies که پیشتر معرفی شدند) و جهت برآورده کردن بررسی صورت گرفته‌ی در سازنده‌ی کلاس LoanApplicationProcessor، آن‌ها را ارائه کنیم.
کتابخانه‌ی بسیار معروف Moq، با پروژه‌های مبتنی بر NETFramework 4.5. و همچنین NETStandard 2.0. به بعد سازگار است و برای نصب آن، می‌توان یکی از دو دستور زیر را صادر کرد:
> dotnet add package Moq
> Install-Package Moq

اما چرا کتابخانه‌ی Moq؟
کتابخانه‌ی Moq این اهداف را دنبال می‌کند: ساده‌است، به شدت کاربردی‌است و همچنین strongly typed است. این کتابخانه سورس باز بوده و تعداد بار دانلود بسته‌ی نیوگت آن میلیونی است.


پس از نصب آن، اولین آزمایشی را که نوشتیم، به صورت زیر اصلاح می‌کنیم:
using Loans.Entities;
using Loans.Services;
using Loans.Services.Contracts;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
using Moq;

namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {
        [TestMethod]
        public void DeclineLowSalary()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_100_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();

            var processor = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            processor.Process(application);

            Assert.IsFalse(application.IsAccepted);
        }
    }
}
در اینجا بجای ارسال null به سازنده‌ی کلاس LoanApplicationProcessor، جهت برآورده کردن مقدار پیش‌فرض پارامترهای آن و کامپایل شدن برنامه، نمونه‌های تقلیدی دو وابستگی مورد نیاز آن‌را تهیه و به آن ارسال کرده‌ایم.
کار با ذکر new Mock شروع شده و آرگومان جنریک آن‌را از نوع وابستگی‌هایی که نیاز داریم، مقدار دهی می‌کنیم. سپس خاصیت Object آن، امکان دسترسی به این شیء تقلید شده را میسر می‌کند.
اکنون اگر مجددا این آزمون واحد را اجرا کنیم، مشاهده خواهیم کرد که بجای صدور استثناء، با موفقیت به پایان رسیده‌است:



گاهی از اوقات جایگزین کردن یک وابستگی null با نمونه‌ی Mock آن کافی نیست

در مثالی که بررسی کردیم، اشیاء mock، کار برآورده کردن نیازهای ابتدایی آزمایش را انجام داده و سبب اجرای موفقیت آمیز آن شدند؛ اما همیشه اینطور نیست:
using Loans.Entities;
using Loans.Services;
using Loans.Services.Contracts;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
using Moq;

namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {        
        [TestMethod]
        public void Accept()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_500_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>();
            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();

            var processor = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            processor.Process(application);

            Assert.IsTrue(application.IsAccepted);
        }
    }
}
تفاوت این آزمایش جدید با قبلی، در دو مورد است: مقدار Salary به MinimumSalary تنظیم شده‌است و در آخر Assert.IsTrue را داریم.
اگر این آزمایش را اجرا کنیم، با شکست مواجه خواهد شد. علت اینجا است که هرچند در حال استفاده‌ی از دو mock object به عنوان وابستگی‌های مورد نیاز هستیم، اما تنظیمات خاصی را بر روی آن‌ها انجام نداده‌ایم و به همین جهت خروجی مناسبی را در اختیار LoanApplicationProcessor قرار نمی‌دهند. برای مثال مرحله‌ی بعدی بررسی اعتبار شخص در کلاس LoanApplicationProcessor، فراخوانی سرویس identityVerifier و متد Validate آن است که خروجی آن بر اساس کدهای فعلی، همیشه false است:
_identityVerifier.Initialize();
var isValidIdentity = _identityVerifier.Validate(
    application.Applicant.Name, application.Applicant.Age, application.Applicant.Address);
در قسمت بعدی، کار تنظیم اشیاء mock را انجام خواهیم داد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MoqSeries-01.zip
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیست و پنجم
یکی از مهمترین خصوصیات CLR این است که نوع‌ها، ایمن هستند و همواره می‌داند که هر شیء از چه نوعی است. برای اثبات این ادعا می‌توانید متد GetType را صدا بزنید تا به شما بگوید این شیء از چه نوعی است. متد GetType قابلیت رونویسی ندارد و به همین علت می‌توانید مطمئن باشید که خروجی برگشتی دستکاری نشده است.
یکی از نیازهای طراحان این است که مرتبا نیاز به تبدیل نوع‌ها را به یکدیگر دارند. CLR به شما اجازه می‌دهد که هر آبجکتی را به نوع مربوط به خودش یا والدینش تبدیل کنید. بسته به زبانی که انتخاب می‌کنید، این تبدیل شکل متفاوتی دارد و در سی شارپ نیاز به سینتکس خاصی نیست.
سی شارپ برای تبدیل یک شیء به نوع‌های والدش، نیازی به ذکر نوع ندارد ولی اگر قرار است از سمت والد به سمت فرزند Cast شود نیاز است که صریحا نوع آن را اعلام کنید. در این روش اگر نوع تبدیلات با شیء ما سازگاری نداشته باشد، در زمان اجرا، با خطای
 InvalidCastExceptio
 روبرو خواهید شد. کد زیر نمونه‌ای از این تبدیلات است:
internal class Employee {
...
}    
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        // بدون ذکر نام والد تبدیل صورت میگیرد
        Object o = new Employee();

      // برای تبدیل والد به یکی از مشتقات آن نیاز است
        // نوع آن به طور صریح ذکر گردد
         // در بعضی زبان‌های مثل ویژوال بیسیک نیازی به ذکر آن نیست
        Employee e = (Employee) o;
     }
  }

استفاده از کلمات as و is در تبدیلات
یکی دیگر از روش‌های امن برای cast کردن اشیاء، استفاده از کلمه‌ی کلیدی is هست. این عبارت چک می‌کند که آیا شیء مورد نظر، از نوع تبدیلی ما پشتیبانی می‌کند یا خیر؛ اگر true بازگرداند به این معنی است که پشتیبانی می‌شود و در حین cast کردن با خطایی روبرو نمی‌شویم.
Object o = new Object();
  Boolean b1 = (o is Object);   // b1 is true.
  Boolean b2 = (o is Employee); // b2 is false.
پی نوشت :در این بررسی اگر شیء نال باشد، مقدار برگشتی همیشه false است. چون به هیچ نوعی قابل تبدیل نیست.
نحوه‌ی استفاده‌ی از کلمه کلیدی is در این تبدیل به شکل زیر است:
if (o is Employee) 
{     
         Employee e = (Employee) o;
}
کد بالا با اینکه ایمنی بیشتری دارد، ولی از نظر کارآیی هزینه بر است. دلیل آن هم این است که عمل تاییدیه، در دو مرتبه انجام می‌شود: اولین مرحله‌ی تایید، استفاده از عبارت is است تا بررسی کند آیا این شیء قابل تبدیل به نوع مورد نظر است یا خیر. دومین بررسی هم در حین تبدیل یا Cast کردن اتفاق می‌افتد که خود این تبدیل هم، همانطور که در بالا اشاره کردیم، بررسی‌هایی برای تبدیل دارد.

برای بهبود کد بالا، سی شارپ کلمه‌ی کلیدی as را ارائه می‌کند. کلمه کلیدی as باعث می‌شود اگر شیء به آن نوع قابل تبدیل باشد، ارجاعی صورت بگیرد؛ در غیر این صورت مقدار نال بازگشت داده می‌شود. شاید شما بگویید که در خط بعدی ما نیز دوباره مجددا یک عبارت شرطی داریم و دوباره داریم عمل تاییدیه را انجام می‌دهیم. ولی باید گفت این if به مراتب هزینه‌ی کمتری نسبت به بررسی‌های تبدیل یا Cast به شیوه‌ی بالاست.
Employee e = o as Employee;
  if (e != null) {
     .....
  }

فضاهای نام و اسمبلی ها
همانطور که مطلع هستید، فضاهای نام به ما این اجازه را می‌دهند تا نوع‌ها را به صورت منطقی گروه بندی کنیم تا دسترسی به آنان راحت‌تر باشد. برای مثال مطمئنا با نگاه به اسم فضای نام
System.Text
متوجه می‌شویم که داخل آن، نوع‌های متفاوتی برای کار با رشته‌ها وجود دارد. برای دسترسی به یک نوع، ابتدا باید از فضاهای نام آن شروع کرد و به شیوه‌ی زیر، به نوع‌ها دسترسی پیدا کرد:
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        System.IO.FileStream fs = new System.IO.FileStream(...);
        System.Text.StringBuilder sb = new System.Text.StringBuilder();
     }
  }
احتمالا متوجه‌ی شلوغی و طولانی شدن بی جهت کدها شده‌اید. برای رفع این مشکل، هر زبان شیوه‌ای را می‌تواند بکار بگیرد که سی شارپ از کلمه‌ی کلیدی Using و مثلا ویژوال بیسیک از کلمه‌ی کلیدی Import و ... استفاده می‌کنند و حال می‌توانیم کد بالا را خلاصه‌تر و منظم‌تر بنویسیم:
using System.IO;    // Try prepending "System.IO." 
 using System.Text;  // Try prepending "System.Text." 
  
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        FileStream fs = new FileStream(...); 
       StringBuilder sb = new StringBuilder();
     }
  }

موقعیکه شما نوعی را در یک فضای نام استفاده می‌کنید، این نوع به ترتیب بررسی می‌کند که نوع، در کدام فضای نام و کدام اسمبلی مورد استفاده قرار گرفته است. این اسمبلی‌ها شامل FCL و اسمبلی‌های خارجی است که به آن لینک کرده‌اید. حال ممکن است این سؤال پیش بیاید که ممکن است نام دو نوع، در دو فضای نام متفاوت، یکی باشد و در یک جا مورد استفاده قرار گرفته‌اند. چگونه می‌توان تشخیص داد که کدام نوع، متعلق به دیگری است؟ نظر مایکروسافت این است که تا می‌توانید سعی کنید از اسامی متفاوت استفاده کنید. ولی در بعضی شرایط این مورد ممکن نیست. به همین علت باید هر دو کلاس یا به طور کامل، به همراه فضای نام نوشته شوند؛ یا اینکه یکی از آن‌ها بدین شکل باشد و فضای نام نوع دیگر، با using صدا زده شود.
در مثال زیر ما دو نوع را با نام Widget داریم که در دو فضای نام Microsoft و Dotnettips وجود دارند:
using Microsoft; 
using Dotnettips ;
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        Widget w = new Widget();// An ambiguous reference
     } 
 }
در کد بالا به دلیل اینکه مشخص نیست نوعی که مدنظر شماست، کدام است، با خطای زیر روبرو می‌شوید:
 'Widget' is an ambiguous reference between 'Microsoft.Widget' and 'Dotnettips.Widget
به همین علت کد را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
using Microsoft; 
using Dotnettips;
   
public sealed class Program {
     public static void Main() {
        Dotnettips.Widget w = new Dotnettips.Widget(); // Not ambiguous
     }
  }
یا بدین صورت:
using Microsoft; 
using Dotnettips;
using DotnettipsWidget = Dotnettips.Widget;   

public sealed class Program {
     public static void Main() {
        DotnettipsWidget w = new DotnettipsWidget (); // No error now
     }
  }
حال بیایید تصور کنیم که فضای‌های نام هم یکسان شده‌اند. مثلا شرکتی به اسم Australian Boomerang Company و شرکت دیگری به اسم Alaskan Boat Corporation یک اسمبلی با نام Widget را تولید کرده اند و تحت فضای نام ABC منتشر کرده‌اند.با اینکه مایکروسافت سفارش زیادی کرده است که از نام کامل استفاده شود و مخفف‌ها را مورد استفاده قرار ندهید ولی از اتفاقاتی است که ممکن است رخ بدهد. در این حالت خوشبختانه کمپایلر سی شارپ قابلیتی به نام Extern را معرفی کرده است.