مطالب
MVC Scaffolding #3
شاید کیفیت کدهای تولیدی یا کدهای View حاصل از MVC Scaffolding مورد تائید شما نباشد. در این قسمت به نحوه تغییر و سفارشی سازی این موارد خواهیم پرداخت.

آشنایی با ساختار اصلی MVC Scaffolding

پس از نصب MVC Scaffolding از طریق NuGet به پوشه Packages مراجعه نمائید. در اینجا پوشه‌های MvcScaffolding، T4Scaffolding و T4Scaffolding.Core ساختار اصلی این بسته را تشکیل می‌دهند. برای نمونه اگر پوشه T4Scaffolding\tools را باز کنیم، شاهد تعدادی فایل ps1 خواهیم بود که همان فایل‌های پاورشل هستند. مطابق طراحی NuGet، همواره فایلی با نام init.ps1 در ابتدا اجرا خواهد شد. همچنین در  اینجا پوشه‌های T4Scaffolding\tools\EFRepository و T4Scaffolding\tools\EFDbContext نیز قرار دارند که حاوی قالب‌های اولیه کدهای مرتبط با الگوی مخزن و DbContext تولیدی می‌باشند.
در پوشه MvcScaffolding\tools، ساختار قالب‌های پیش فرض تولید Viewها و کنترلرهای تولیدی قرار دارند. در اینجا به ازای هر مورد، دو نگارش vb و cs قابل مشاهده است.


سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض Viewهای MVC Scaffolding

برای سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض از دستور کلی زیر استفاده می‌شود:
Scaffold CustomTemplate Name Template
مانند دستور زیر:
Scaffold CustomTemplate View Index
در اینجا View نام یک Scaffolder است و Index نام قالبی در آن.
اگر دستور فوق را اجرا کنیم، فایل جدیدی به نام CodeTemplates\Scaffolders\MvcScaffolding.RazorView\Index.cs.t4 به پروژه جاری اضافه می‌شود. از این پس کلیه فرامین اجرایی، از نسخه محلی فوق بجای نمونه‌های پیش فرض استفاده خواهند کرد.
در ادامه قصد داریم اندکی این قالب پیش فرض را جهت اعمال ویژگی DisplayName به هدر جدول تولیدی نمایش اطلاعات Tasks تغییر دهیم. در کلاس Task، خاصیت زمان موعود با ویژگی DisplayName مزین شده است. این نام نمایشی حین تولید فرم‌های ثبت و ویرایش اطلاعات بکار گرفته می‌شود، اما در زمان تولید جدول اطلاعات ثبت شده، به هدر جدول اعمال نمی‌گردد.
[DisplayName("Due Date")]
public DateTime? DueDate { set; get; }
برای تغییر و بهبود این مساله، فایل Index.cs.t4 را که پیشتر به پروژه اضافه کردیم باز کنید. کلاس ModelProperty را یافته و خاصیت جدید DisplayName را به آن اضافه کنید:
// Describes the information about a property on the model
class ModelProperty {
    public string Name { get; set; }
    public string DisplayName { get; set; }
    public string ValueExpression { get; set; }
    public EnvDTE.CodeTypeRef Type { get; set; }
    public bool IsPrimaryKey { get; set; }
    public bool IsForeignKey { get; set; }
    public bool IsReadOnly { get; set; }
}
در حالت پیش فرض فقط از خاصیت Name برای تولید هدر جدول در ابتدای فایل t4 در حال ویرایش استفاده می‌شود. در پایان فایل t4 جاری، متد زیر را اضافه کنید:
static string GetDisplayName(EnvDTE.CodeProperty prop)
{
  var displayAttr = prop.Attributes.OfType<EnvDTE80.CodeAttribute2>().Where(x => x.FullName == typeof(System.ComponentModel.DisplayNameAttribute).FullName).FirstOrDefault();
  if(displayAttr == null)
  {
    return prop.Name;
  }
  return displayAttr.Value.Replace("\"","");
}
در اینجا بررسی می‌شود که آیا ویژگی DisplayNameAttribute بر روی خاصیت در حال بررسی وجود دارد یا خیر. اگر خیر از نام خاصیت استفاده خواهد شد و اگر بلی، مقدار ویژگی نام نمایشی استخراج شده و بازگشت داده می‌شود.
اکنون برای اعمال متد GetDisplayName، متد GetEligibleProperties را یافته و به نحو زیر تغییر دهید:
results.Add(new ModelProperty {
Name = prop.Name,
DisplayName = GetDisplayName(prop), 
ValueExpression = "Model." + prop.Name,
Type = prop.Type,
IsPrimaryKey = Model.PrimaryKeyName == prop.Name,
IsForeignKey = ParentRelations.Any(x => x.RelationProperty == prop),
IsReadOnly = !prop.IsWriteable()
});
در اینجا خاصیت DisplayName به لیست خروجی اضافه شده است.
اکنون قسمت هدر جدول تولیدی را در ابتدای فایل t4 یافته و به نحو زیر تغییر می‌دهیم تا از DisplayName استفاده کند:
<#
List<ModelProperty> properties = GetModelProperties(Model.ViewDataType, true);
foreach (ModelProperty property in properties) {
    if (!property.IsPrimaryKey && !property.IsForeignKey) {
#>
        <th>
            <#= property.DisplayName #>
        </th>
<#
    }
}
#>
در ادامه برای آزمایش تغییرات فوق، دستور ذیل را صادر می‌کنیم:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
پس از اجرای دستور، به فایل Views\Tasks\Index.cshtml مراجعه نمائید. اینبار هدر خودکار تولیدی از Due Date بجای DueDate استفاده کرده است.


سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض کنترلرهای MVC Scaffolding

در ادامه قصد داریم کدهای الگوی مخزن تهیه شده را اندکی تغییر دهیم. برای مثال با توجه به اینکه از تزریق وابستگی‌ها استفاده خواهیم کرد، نیازی به سازنده اولیه پیش فرض کنترلر که در بالای آن ذکر شده «در صورت استفاده از یک DI این مورد را حذف کنید»، نداریم. برای این منظور دستور زیر را اجرا کنید:
 PM> Scaffold CustomTemplate Controller ControllerWithRepository
در اینجا قصد ویرایش قالب پیش فرض کنترلرهای تشکیل شده با استفاده از الگوی مخزن را داریم. نام ControllerWithRepository از فایل ControllerWithRepository.cs.t4 موجود در پوشه packages\MvcScaffolding\tools\Controller گرفته شده است.
به این ترتیب فایل جدید CodeTemplates\Scaffolders\MvcScaffolding.Controller\ControllerWithRepository.cs.t4 به پروژه جاری اضافه خواهد شد. در این فایل چند سطر ذیل را یافته و سپس حذف کنید:
// If you are using Dependency Injection, you can delete the following constructor
        public <#= Model.ControllerName #>() : this(<#= String.Join(", ", Repositories.Values.Select(x => "new " + x.RepositoryTypeName + "()")) #>)
        {
        }
برای آزمایش آن دستور زیر را صادر نمائید:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force -ForceMode ControllerOnly
چون تنها قصد تغییر کنترلر را داریم از پارامتر ForceMode با مقدار ControllerOnly استفاده شده است.
یا اگر نیاز به تغییر کدهای الگوی مخزن مورد استفاده است می‌توان از دستور ذیل استفاده کرد:
 Scaffold CustomScaffolder EFRepository
به این ترتیب فایل جدید CodeTemplates\Scaffolders\EFRepository\EFRepositoryTemplate.cs.t4 جهت ویرایش به پروژه جاری اضافه خواهد شد.
لیست Scaffolder‌های مهیا با دستور Get-Scaffolder قابل مشاهده است.
مطالب
ASP.NET MVC #9

مروری بر HTML Helpers استاندارد مهیا در ASP.NET MVC

یکی از اهداف وجودی Server controls در ASP.NET Web forms، رندر خودکار HTML است. برای مثال Menu control، TreeView control، GridView و امثال آن کار تولید تگ‌های table، tr و بسیاری موارد دیگر را در پشت صحنه برای ما انجام می‌دهند. اما در ASP.NET MVC، هدف رسیدن به یک markup ساده و تمیز است که 100 درصد بر روی اجزای آن کنترل داشته باشیم و این مورد به صورت ضمنی به این معنا است که در اینجا تمام این HTMLها را باید خودمان تولید کنیم. البته در عمل خیر. یک نمونه از آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردیم که چطور می‌توان منطق تولید تگ‌های HTML را کپسوله سازی کرد و بارها مورد استفاده قرار داد. به علاوه فریم ورک ASP.NET MVC نیز به همراه تعدادی HTML helper توکار ارائه شده است مانند CheckBox، ActionLink، RenderPartial و غیره که کار تولید تگ‌های HTML ضروری و پایه را برای ما ساده می‌کنند.
یک مثال:
@Html.ActionLink("About us", "Index", "About")

در اینجا از متدی به نام ActionLink استفاده شده است. شیء Html هم وهله‌ای از کلاس HtmlHelper است که در تمام Viewها قابل دسترسی می‌باشد.
در این متد،‌ اولین پارامتر، متن نمایش داده شده به کاربر را مشخص می‌کند، پارامتر سوم، نام کنترلری است که مورد استفاده قرار می‌گیرد و پارامتر دوم، نام متد یا اکشنی در آن است که فراخوانی خواهد شد (البته هر کدام از این HtmlHelperها به همراه تعداد قابل توجهی overload هم هستند).
زمانیکه این صفحه را رندر کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
<a href="/About">About us</a>

در این لینک نهایی خبری از متد Index ایی که معرفی کردیم، نیست. چرا؟
متد ActionLink بر اساس تعاریف پیش فرض مسیریابی برنامه، سعی می‌کند بهترین خروجی را ارائه دهد. مطابق تعاریف پیش فرض برنامه، متد Index، اکشن پیش فرض کنترلرهای برنامه است. بنابراین ضرورتی به ذکر آن ندیده است.

مثالی دیگر:
همان کلاس‌های Product و Products قسمت هفتم را در نظر بگیرید (قسمت بررسی «ساختار پروژه مثال جاری» در آن مثال). همچنین به اطلاعات «نوشتن HTML Helpers ویژه، به کمک امکانات Razor» قسمت هشتم هم نیاز داریم.
اینبار می‌خواهیم بجای نمایش لیست ساده‌ای از محصولات،‌ ابتدا نام آن‌ها را به صورت لینک‌هایی در صفحه نمایش دهیم. در ادامه پس از کلیک کاربر روی یک نام، توضیحات بیشتری از محصول انتخابی را در صفحه‌ای دیگر ارائه نمائیم. کدهای View ما اینبار به شکل زیر تغییر می‌کنند:

@using MvcApplication5.Models
@model MvcApplication5.Models.Products
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber })</li>
}
</ul>
}
<h2>Index</h2>

@GetProductsList(@Model)

توضیحات:
ابتدا یک helper method را تعریف کرده‌ایم و به کمک Html.ActionLink، از نام و شماره محصول، جهت تولید لینک‌های نمایش جزئیات هر یک از محصولات کمک گرفته‌ایم. بنابراین در کنترلر خود نیاز به متد جدیدی به نام Details خواهیم داشت که پارامتری از نوع ProductNumber را دریافت می‌کند. سپس جزئیات این محصول را یافته و در View متناظر با خودش ارائه خواهد داد. پارامتر سومی که در متد ActionLink بکارگرفته شده در اینجا مشاهده می‌کنید، یک anonymously typed object است و توسط آن خواصی را تعریف خواهیم کرد که توسط تعاریف مسیریابی تعریف شده در فایل Global.asax.cs،‌ قابل تفسیر و تبدیل به لینک‌های مرتبط و صحیحی باشد.
اکنون اگر این مثال را اجرا کنیم، اولین لینک تولیدی آن به این شکل خواهد بود:
http://localhost/Home/Details/D123

در اینجا به یک نکته مهم هم باید دقت داشت؛ نام کنترلر به صورت خودکار به این لینک اضافه شده است. بنابراین بهتر است از ایجاد دستی این نوع لینک‌ها خودداری کرده و کار را به متدهای استاندارد فریم ورک واگذار نمود تا بهترین خروجی را دریافت کنیم.
البته اگر الان بر روی این لینک کلیک نمائیم، با پیغام 404 مواجه خواهیم شد. برای تکمیل این مثال، متد Details را به کنترلر تعریف شده اضافه خواهیم کرد:

using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication5.Models;

namespace MvcApplication5.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var products = new Products();
return View(products);
}

public ActionResult Details(string id)
{
var product = new Products().FirstOrDefault(x => x.ProductNumber == id);
if (product == null)
return View("Error");
return View(product);
}
}
}

در متد Details، ابتدا ProductNumber دریافت شده و سپس شیء محصول متناظر با آن، به View این متد، بازگشت داده می‌شود. اگر بر اساس ورودی دریافتی، محصولی یافت نشد، کاربر را به View ایی به نام Error که در پوشه Views/Shared قرار گرفته است، هدایت می‌کنیم.
برای اضافه کردن این View هم بر روی متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. چون یک شیء strongly typed از نوع Product را قرار است به View ارسال کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، می‌توان در صفحه باز شده تیک Create a strongly typed view را گذاشت و سپس Model class را از نوع Product انتخاب کرد و در قسمت Scaffold template هم Details را انتخاب نمود. به این ترتیب Code generator توکار VS.NET قسمتی از کار تولید View را برای ما انجام داده و بدیهی است اکنون سفارشی سازی این View تولیدی که قسمت عمده‌ای از آن تولید شده است، کار ساده‌ای می‌باشد:

@model MvcApplication5.Models.Product

@{
ViewBag.Title = "Details";
}

<h2>Details</h2>

<fieldset>
<legend>Product</legend>

<div class="display-label">ProductNumber</div>
<div class="display-field">@Model.ProductNumber</div>

<div class="display-label">Name</div>
<div class="display-field">@Model.Name</div>

<div class="display-label">Price</div>
<div class="display-field">@String.Format("{0:F}", Model.Price)</div>
</fieldset>
<p>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { /* id=Model.PrimaryKey */ }) |
@Html.ActionLink("Back to List", "Index")
</p>

در اینجا کدهای مرتبط با View نمایش جزئیات محصول را مشاهده می‌کنید که توسط VS.NET به صورت خودکار از روی مدل انتخابی تولید شده است.
اکنون یکبار دیگر برنامه را اجرا کرده و بر روی لینک نمایش جزئیات محصولات کلیک نمائید تا بتوان این اطلاعات را در صفحه‌ی بعدی مشاهده نمود.


یک نکته:
اگر سعی کنیم متد @helper GetProductsList فوق را در پوشه App_Code، همانند قسمت قبل قرار دهیم، به متد Html.ActionLink دسترسی نخواهیم داشت. چرا؟
پیغام خطایی که ارائه می‌شود این است:
'System.Web.WebPages.Html.HtmlHelper' does not contain a definition for 'ActionLink' 

به این معنا که در وهله‌ای از شیء System.Web.WebPages.Html.HtmlHelper، به دنبال متد ActionLink می‌گردد. در حالیکه ActionLink مورد نظر به کلاس System.Web.Mvc.HtmlHelper مرتبط می‌شود.
یک راه حل آن به صورت زیر است. به هر متد helper یک آرگومان WebViewPage page را اضافه می‌کنیم (به همراه دو فضای نامی که به ابتدای فایل اضافه می‌شوند)

@using System.Web.Mvc
@using System.Web.Mvc.Html

@using MvcApplication5.Models

@helper GetProductsList(WebViewPage page, List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li> @page.Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber })</li>
}
</ul>
}
سپس برای استفاده از آن در یک View خواهیم داشت:
@MyHelpers.GetProductsList(this, @Model)


متد ActionLink و عبارات فارسی

متد ActionLink آدرس‌های وبی را که تولید می‌کند، URL encoded هستند. برای نمونه اگر رشته‌ای که قرار است به عنوان پارامتر به اکشن متد ما ارسال شود، مساوی Hello World است، آن‌را به صورت Hello%20World در صفحه درج می‌کند. البته این مورد مشکلی را در سمت متدهای کنترلرها ایجاد نمی‌کند، چون کار URL decoding خودکار است. اما ... اگر مقداری که قرار است ارسال شود مثلا «مقدار یک» باشد، آدرس تولیدی این شکل را خواهد داشت:

http://localhost/Home/Details/%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%A7%D8%B1%20%D9%8A%D9%83

و اگر این URL encoding انجام نشود، فقط اولین قسمت قبل از فاصله به متد ارسال می‌گردد.
مرورگرهایی مثل فایرفاکس و کروم، مشکلی با نمایش این لینک به شکل اصلی فارسی آن ندارند (حین نمایش، URL decoding را اعمال می‌کنند). اما اگر مرورگر مثلا IE8 باشد، کاربر دقیقا به همین شکل آدرس‌ها را در نوار آدرس مرورگر خود مشاهده خواهد کرد که آنچنان زیبا نیستند.
حل این مشکل، یک نکته کوچک را به همراه دارد. اگر href تولیدی به شکل زیر باشد:

<li><a href="/Home/Details/مقدار یک">Super Fast Bike</a></li>

IE حین نمایش نهایی آن، آن‌را فارسی نشان خواهد داد. حتی زمانیکه کاربر بر روی آن کلیک کند، به صورت خودکار کاراکترهایی را که لازم است encode نماید، به نحو صحیحی در URL نهایی قابل مشاهده در نوار آدرس‌ها ظاهر خواهد کرد. برای مثال %20 را به صورت خودکار اضافه می‌کند و نگرانی از این لحاظ وجود نخواهد داشت که الان بین دو کلمه فاصله‌ای وجود دارد یا خیر (مرورگرهای دیگر هم دقیقا همین رفتار را در مورد لینک‌های داخل صفحه دارند).
خلاصه این توضیحات متد کمکی زیر است:

@helper EmitCleanUnicodeUrl(MvcHtmlString data)
{
@Html.Raw(HttpUtility.UrlDecode(data.ToString()))
}

و برای نمونه نحوه استفاده از آن به شکل زیر خواهد بود:

@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@EmitCleanUnicodeUrl(@Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber }))</li>
}
</ul>
}

ضمن اینکه باید درنظر داشت کلا این نوع طراحی مشکل دارد! برای مثال فرض کنید که در این مثال، جزئیات، نمایش دهنده مطلب ارسالی در یک بلاگ است. یعنی یک سری عنوان و جزئیات متناظر با آن‌ها در دیتابیس وجود دارند. اگر آدرس مطالب به این شکل باشد http://site/blog/details/text، به این معنا است که این text مساوی است با primary key جدول بانک اطلاعاتی. یعنی وبلاگ نویس سایت شما فقط یکبار در طول عمر این برنامه می‌تواند بگوید «سال نو مبارک!». دفعه‌ی بعد به علت تکراری بودن، مجاز به ارسال پیام تبریک دیگری نخواهد بود! به همین جهت بهتر است طراحی را به این شکل تغییر دهید http://site/blog/details/id/text. در اینجا id همان primary key خواهد بود. Text هم عنوان مطلب. Id به جهت خوشایند بانک اطلاعاتی و Text هم برای خوشایند موتورهای جستجو در این URL قرار دارند. مطابق تعاریف مسیریابی برنامه، Text فقط حالت تزئینی داشته و پردازش نخواهد شد.
از این نوع ترفندها زیاد به کار برده می‌شوند. برای نمونه به URL مطالب انجمن‌های معروف اینترنتی دقت کنید. عموما یک عدد را به همراه text مشاهده می‌کنید. عدد در برنامه پردازش می‌شود، متن هم برای موتورهای جستجو درنظر گرفته شده است.



مطالب
React 16x - قسمت 15 - مسیریابی - بخش 1 - تعریف و تنظیم مسیریابی‌ها
React برخلاف Angular، دارای قابلیت‌های توکار مسیریابی نیست و تنها کاری را که انجام می‌دهد همان رندر View است که تا اینجا بررسی کردیم. به همین جهت در این قسمت ابتدا یک برنامه‌ی عمومی و ساده را با نصب کتابخانه‌ی ثالثی برای توضیح مفاهیم مسیریابی، شامل کار با پارامترهای مسیریابی، کوئری استرینگ‌ها، هدایت کاربران به صفحات دیگر، مدیریت صفحات یافت نشده و مسیریابی تو در تو، بررسی می‌کنیم. سپس به عنوان تمرین، همان برنامه‌ی طراحی گریدی را که تا قسمت 14 تکمیل کردیم، با معرفی مسیریابی بهبود خواهیم بخشید.


برپایی پیش‌نیازها

در اینجا برای بررسی مسیریابی، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-15
> cd sample-15
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

همچنین کتابخانه‌ی ثالث بسیار معروف react-router-dom را نیز نصب می‌کنیم:
> npm i react-router-dom --save
نگارش dom آن مخصوص کار با مرورگر است و نگارش native آن (react-router-native)، مخصوص React Native و تولید برنامه‌های موبایل می‌باشد که مبحث دیگری است.


افزودن مسیریابی به برنامه

پس از نصب کتابخانه‌ی react-router-dom، برای افزودن آن به برنامه و فعالسازی مسیریابی، به فایل index.js مراجعه کرده و import آن‌را به ابتدای فایل اضافه می‌کنیم:
import { BrowserRouter } from "react-router-dom";
سپس کامپوننت App را داخل BrowserRouter، محصور می‌کنیم:
ReactDOM.render(
  <BrowserRouter>
    <App />
  </BrowserRouter>,
  document.getElementById("root")
);
کار BrowserRouter، محصور سازی مدیریت تاریخچه‌ی مرور صفحات در مرورگر و انتقال آن به درخت کامپوننت‌های React است. به این ترتیب در هر قسمتی از درخت کامپوننت‌های برنامه می‌توان از History object مرورگر استفاده کرد.


ثبت و معرفی مسیریابی‌ها

در ادامه باید مسیریابی‌های خود را ثبت کنیم؛ به این معنا که بر اساس URL خاصی، چه کامپوننتی باید رندر شود. به همین جهت پوشه‌ی جدید src\components را ایجاد کرده و کامپوننت src\components\navbar.jsx را که یک کامپوننت تابعی بدون حالت است، در آن تعریف می‌کنیم:
import React from "react";

const NavBar = () => {
  return (
    <nav className="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
      <div className="navbar-nav">
        <a className="nav-item nav-link" href="/">
          Home
        </a>
        <a className="nav-item nav-link" href="/products">
          Products
        </a>
        <a className="nav-item nav-link" href="/posts/2018/06">
          Posts
        </a>
        <a className="nav-item nav-link" href="/admin">
          Admin
        </a>
      </div>
    </nav>
  );
};

export default NavBar;
کار آن نمایش منوی بالای صفحه است.


سپس به فایل app.js مراجعه کرده و ساختار آن‌را به صورت زیر، جهت درج این NavBar، ویرایش می‌کنیم تا سبب رندر و نمایش منوی راهبری در مرورگر شود:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

import NavBar from "./components/navbar";

class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
      </div>
    );
  }
}

export default App;
در ادامه در کامپوننت App، یک container را اضافه می‌کنیم که قرار است در آن بر اساس URL رسیده، محتوای کامپوننت خاصی رندر شود. به همین جهت کامپوننت Route را در اینجا قرار می‌دهیم و در آن یک یا چند Route را ثبت می‌کنیم:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";
import { Route } from "react-router-dom";

import Dashboard from "./components/admin/dashboard";
import Home from "./components/home";
import NavBar from "./components/navbar";
import Posts from "./components/posts";
import Products from "./components/products";

class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Route path="/products" component={Products} />
          <Route path="/posts" component={Posts} />
          <Route path="/admin" component={Dashboard} />
          <Route path="/" component={Home} />
        </div>
      </div>
    );
  }
}

export default App;
Route نیز یک کامپوننت است؛ همانند تمام کامپوننت‌هایی که تاکنون تعریف کردیم و دارای چند ویژگی است که به صورت props به آن منتقل می‌شوند. برای نمونه خاصیت path آن به مسیر products/ در مرورگر اشاره می‌کند و سبب رندر کامپوننت جدید Products که در بالای این ماژول نیز import شده، می‌شود. در اینجا سه مسیریابی دیگر را نیز ثبت کرده‌ایم که کامپوننت‌های جدید متناظر با آن‌ها به صورت زیر تعریف می‌شوند:

کامپوننت جدید src\components\products.jsx جهت رندر لیست آرایه‌ی اشیاء product:
import React, { Component } from "react";

class Products extends Component {
  state = {
    products: [
      { id: 1, name: "Product 1" },
      { id: 2, name: "Product 2" },
      { id: 3, name: "Product 3" }
    ]
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Products</h1>
        <ul>
          {this.state.products.map(product => (
            <li key={product.id}>
              <a href={`/products/${product.id}`}>{product.name}</a>
            </li>
          ))}
        </ul>
      </div>
    );
  }
}

export default Products;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\home.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Home = () => {
  return <h1>Home</h1>;
};

export default Home;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\posts.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Posts = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Posts</h1>
      Year: , Month:
    </div>
  );
};

export default Posts;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\admin\dashboard.jsx در پوشه‌ی جدید admin با این محتوا:
import React from "react";

const Dashboard = ({ match }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Admin Dashboard</h1>
    </div>
  );
};

export default Dashboard;
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، در اولین بار نمایش آن، شاهد رندر کامپوننت Home خواهیم بود. اما اگر در همین حالت بر روی لیست products، در منوی بالای صفحه کلیک کنیم، هم کامپوننت products و هم کامپونت home، هر دو با هم رندر شده‌اند. یک چنین رفتاری را در سایر صفحات نیز می‌توان مشاهده کرد:



معرفی کامپوننت Switch

<div className="container">
  <Route path="/products" component={Products} />
  <Route path="/posts" component={Posts} />
  <Route path="/admin" component={Dashboard} />
  <Route path="/" component={Home} />
</div>
الگوریتم تطابق کامپوننت Route، ابتدا بررسی می‌کند که آیا برای مثال URL ای با path مساوی products/ شروع شده‌است؟ اگر اینطور است، کامپوننت متناظر با آن را که برای نمونه در اینجا Products است، رندر می‌کند. این حالت جهت مسیری مانند products/new/ نیز صدق می‌کند؛ چون این URL نیز با products/ شروع شده‌است. همچنین این تطابق‌گر، مسیر ثبت شده‌ی برای کامپوننت Home را نیز چون با / شروع شده‌است و جزء ابتدایی مسیر products/ است هم رندر می‌کند. به همین جهت است که وقتی مسیر products/ را درخواست می‌دهیم، در صفحه دو کامپوننت products و home، با هم رندر می‌شوند.
یک روش حل این مشکل، استفاده از ویژگی exact است:
<Route path="/" exact component={Home} />
به این ترتیب اگر مسیر درخواستی دقیقا مساوی / بود، کامپوننت Home را رندر خواهد کرد. با این تغییر، با مراجعه‌ی به آدرس products/، دیگر رندر کامپوننت home را شاهد نخواهیم بود:


راه دوم رفع این مشکل، استفاده از کامپوننت Switch است. به همین جهت ابتدا این کامپوننت را import می‌کنیم:
import { Route, Switch } from "react-router-dom";
سپس تمام Routeهای تعریف شده را داخل Switch محصور خواهیم کرد:
class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Switch>
            <Route path="/products" component={Products} />
            <Route path="/posts" component={Posts} />
            <Route path="/admin" component={Dashboard} />
            <Route path="/"  component={Home} />
          </Switch>
        </div>
      </div>
    );
  }
}
Switch اولین مسیریابی را که با URL داده شده تطابق داشته باشد، رندر می‌کند. همچنین در اینجا دیگر نیازی به ذکر ویژگی exact نیز وجود ندارد. بنابراین با استفاده از Switch اگر مسیر داده شده، products/ باشد، مسیریابی تعریف شده‌ی با آن یافت می‌شود که در اینجا اولین Route تعریف شده‌است. سپس کار رندر کامپوننت آن‌را انجام داده و از مابقی مسیریابی‌های تعریف شده، صرفنظر می‌کند.
بنابراین هنگام کار با Switch، ترتیب مسیریابی‌های تعریف شده مهم است و باید از یک مسیریابی ویژه شروع شده و به یک مسیریابی عمومی مانند / ختم شود.


معرفی کامپوننت Link

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کرده باشید و پیشتر سابقه‌ی کار با برنامه‌های SPA یا Single page applications را داشته باشید، یک مشکل دیگر را نیز احساس کرده‌اید: سیستم مسیریابی که تا کنون تعریف کرده‌ایم، به صورت SPA عمل نمی‌کند. یعنی به ازای هربار کلیک بر روی لینک‌های منوی راهبری سایت، یکبار دیگر به طور کامل برنامه از صفر بارگذاری مجدد می‌شود و تمام اسکریپت‌های آن مجددا از سرور دریافت شده و رندر خواهند شد. این مورد را در برگه‌ی network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر خود بهتر می‌توانید مشاهده کنید. به ازای هر درخواست نمایش کامپوننتی، تعدادی درخواست HTTP به سمت سرور ارسال می‌شوند که برای دریافت صفحه‌ی index و bundle.js برنامه هستند. اما در برنامه‌های SPA، مانند جمیل، با هربار کلیک بر روی لینکی، شاهد ریفرش و بارگذاری مجدد کل آن صفحه نیستیم و تنها اطلاعات موجود در قسمت container به روز می‌شوند.

یک نکته: در اینجا ممکن است دو درخواست websocket و info را نیز مشاهده کنید. این دو مرتبط به hot module reloading هستند که با ذخیره‌ی برنامه در ادیتور VSCode، بلافاصله سبب به روز رسانی و ریفرش برنامه در مرورگر می‌شوند.

برای رفع مشکل SPA نبودن برنامه، باید به کامپوننت NavBar مراجعه کرده و تمام anchor‌های استاندارد تعریف شده‌ی در آن‌را با کامپوننت Link جایگزین کنیم:
import React from "react";
import { Link } from "react-router-dom";

const NavBar = () => {
  return (
    <nav className="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
      <div className="navbar-nav">
        <Link className="nav-item nav-link" to="/">
          Home
        </Link>
        <Link className="nav-item nav-link" to="/products">
          Products
        </Link>
        <Link className="nav-item nav-link" to="/posts/2018/06">
          Posts
        </Link>
        <Link className="nav-item nav-link" to="/admin">
          Admin
        </Link>
      </div>
    </nav>
  );
};

export default NavBar;
در اینجا ابتدا کامپوننت Link را در ابتدای ماژول، import کردیم. سپس تمام anchorها را یافته و تبدیل به کامپوننت Link نمودیم. همچنین href آن‌ها را نیز به ویژگی to تغییر دادیم.
با این تغییرات اگر برنامه را اجرا کنیم، اینبار با کلیک بر روی هر لینک، دیگر شاهد بارگذاری کامل صفحه در مرورگر نخواهیم بود؛ بلکه تنها قسمت container ای که کامپوننت Route مسیریابی در آن درج شده‌است، به روز رسانی می‌شود و این عملیات نیز بسیار سریع است؛ از این جهت که محتوای این کامپوننت‌ها از همان bundle.js حاوی تمام کدهای برنامه تامین می‌شود و این فایل تنها یکبار در آغاز برنامه از سرور خوانده شده و سپس توسط مرورگر پردازش می‌شود. بنابراین در برنامه‌های SPA، برخلاف برنامه‌های وب معمولی، هربار که کاربر آدرس متفاوتی را انتخاب می‌کند، بارگذاری مجدد برنامه و خوانده شدن محتوای متناظر از سرور صورت نمی‌گیرد؛ این محتوا هم اکنون در bundle.js برنامه مهیا است و قابلیت استفاده‌ی آنی را دارد.

اما کامپوننت Link چگونه کار می‌کند؟
کامپوننت لینک در نهایت همان anchor‌های استاندارد را رندر می‌کند؛ اما به هر کدام یک onClick را نیز اضافه می‌کند که سبب جلوگیری از رفتار پیش‌فرض anchor می‌شود. به همین جهت مرورگر درخواست اضافه‌ای را به سمت سرور ارسال نمی‌کند. در اینجا مدیریت کننده‌ی onClick، تنها Url بالای صفحه را در مرورگر تغییر می‌دهد. اکنون که Url تغییر کرده‌است، یکی از مسیریابی‌های تعریف شده، با این Url تطابق یافته و سپس کامپوننت متناظر با آن‌را رندر می‌کند.


بررسی Route props


اگر بر روی لینک نمایش products در منوی راهبری سایت کلیک کرده و سپس به خروجی افزونه‌ی react developer tools دقت کنیم (تصویر فوق)، مشاهده می‌کنیم که این کامپوننت هم اکنون تعدادی خاصیت را به صورت props در اختیار دارد؛ مانند history (امکان هدایت کاربر را به صفحه‌ای دیگر دارد)، location (آدرس جاری برنامه) و match (اطلاعاتی در مورد الگوریتم تطابق مسیر). کار تنظیم این props، توسط کامپوننت Route ای که کار ثبت مسیریابی‌ها را انجام می‌دهد، صورت می‌گیرد. به عبارتی کامپوننت Route، محصور کننده‌ی کامپوننتی است که آن‌را به عنوان پارامتر، دریافت و در صورت تطابق با مسیر جاری، آن‌را رندر می‌کند. همچنین در این بین کار تزریق خواص props یاد شده را نیز انجام می‌دهد.


ارسال props سفارشی در حین مسیریابی به کامپوننت‌ها

همانطور که بررسی کردیم، کامپوننت Route، حداقل سه خاصیت props را به کامپوننت‌هایی که رندر می‌کند، تزریق خواهد کرد. اما در اینجا برای تزریق خواص سفارشی چگونه باید عمل کرد؟
در حین کار با کامپوننت Route، برای ارسال props اضافی، بجای استفاده از ویژگی component آن، باید از ویژگی render استفاده کرد:
<Route
  path="/products"
  render={() => <Products param1="123" param2="456" />}
/>
در اینجا کار با تعریف یک arrow function شروع می‌شود که در نهایت المان کامپوننت مدنظر را همانند روش متداولی که برای تعریف تمام کامپوننت‌های React و تنظیم ویژگی‌های آن‌ها استفاده می‌شود، بازگشت می‌دهد که تاثیر آن‌را در خروجی افزونه‌ی react developer tools بهتر می‌توان مشاهده کرد:


البته اگر به تصویر فوق دقت کنید، سایر خواص پیشینی که تزریق شده بودند مانند history، location و match، دیگر در اینجا حضور ندارند. برای رفع این مشکل باید تعریف arrow function انجام شده را به صورت زیر تغییر داد:
<Route
  path="/products"
  render={props => (
    <Products param1="123" param2="456" {...props} />
  )}
/>
ابتدا پارامتر arrow function را به همان props تنظیم می‌کنیم. سپس با استفاده از spread operator، این props را در المان JSX تعریف شده، گسترده و تزریق می‌کنیم؛ با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-15-part-01.zip
مطالب
React 16x - قسمت 34 - توزیع برنامه
در قسمت آخر این سری، نگاهی خواهیم داشت به نحوه‌ی توزیع برنامه‌های React و نکات مرتبط با آن.


افزودن متغیرهای محیطی

در برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌هایی که تا قسمت 29 آن‌را بررسی کردیم، از فایل src\config.json برای ذخیره سازی اطلاعات تنظیمات برنامه استفاده شد. هرچند این روش کار می‌کند اما بر اساس محیط‌های مختلف توسعه، متغیر نیست. اغلب برنامه‌ها باید بتوانند حداقل در سه محیط توسعه، آزمایش و تولید، بر اساس متغیرها و تنظیمات خاص هر کدام، کار کنند. برای مثال بر روی سیستمی که کار توسعه در آن انجام می‌شود، می‌خواهیم apiUrl متفاوتی را نسبت به حالتیکه برنامه توزیع می‌شود، داشته باشیم.
برای رفع این مشکل، برنامه‌هایی که توسط create-react-app تولید می‌شوند، دارای پشتیبانی توکاری از متغیرهای محیطی هستند. برای این منظور نیاز است در ریشه‌ی پروژه (جائیکه فایل package.json قرار دارد) فایل جدید env. را ایجاد کرد. در ویندوز برای ایجاد یک چنین فایل‌هایی که فقط از یک پسوند تشکیل می‌شوند، باید نام فایل را به صورت .env. وارد کرد؛ سپس خود ویندوز نقطه‌ی نهایی را حذف می‌کند. البته اگر از ادیتور VSCode برای ایجاد این فایل استفاده می‌کنید، نیازی به درج نقطه‌ی انتهایی نیست. در این فایل environment ایجاد شده می‌توان تمام متغیرهای محیطی مورد نیاز را با مقادیر پیش‌فرض آن‌ها درج کرد. همچنین می‌توان این مقادیر پیش‌فرض را بر اساس محیط‌های مختلف کاری، بازنویسی کرد. برای مثال می‌توان فایل env.development. را اضافه کرد؛ به همراه فایل‌های env.test. و env.production.


متغیرهای محیطی به صورت key=value درج می‌شوند. این کلیدها نیر باید با REACT_APP_ شروع شوند؛ در غیر اینصورت، کار نخواهند کرد. برای مثال در فایل env.، دو متغیر پیش‌فرض زیر را تعریف می‌کنیم:
REACT_APP_NAME=My App
REACT_APP_VERSION=1
اکنون برای خواندن این متغیرها برای مثال در فایل index.js (و یا هر فایل جاوا اسکریپتی دیگری در برنامه)، سطر زیر را درج می‌کنیم:
console.log(process.env);
process به معنای پروسه‌ی جاری برنامه‌است (و مرتبط است به پروسه‌ی node.js ای که برنامه‌ی React را اجرا می‌کند) و خاصیت env، به همراه تمام متغیرهای محیطی برنامه می‌باشد. در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، به یک چنین خروجی خواهیم رسید:


در این خروجی، متغیر "NODE_ENV: "development به صورت خودکار با تولید بسته‌های مخصوص ارائه‌ی نهایی، به production تنظیم می‌شود. سایر متغیرهای محیطی تعریف شده را نیز در اینجا ملاحظه می‌کنید. با توجه به خواص شیء env، برای مثال جهت دسترسی به نام برنامه می‌توان از مقدار process.env.REACT_APP_NAME استفاده کرد.


یک نکته: با هر تغییری در مقادیر متغیرهای محیطی، نیاز است یکبار دیگر برنامه را از ابتدا توسط دستور npm start، راه اندازی مجدد کرد؛ چون این فایل‌ها به صورت خودکار ردیابی نمی‌شوند.


نحوه‌ی پردازش متغیرهای محیطی درج شده‌ی در برنامه

اگر همان سطر لاگ کردن خروجی process.env را به صورت زیر تغییر دهیم:
console.log("My App Name", process.env.REACT_APP_NAME);
و برنامه را مجددا اجرا کنیم، با مراجعه‌ی به برگه‌ی Sources و انتخاب مسیر localhost:3000/static/js/main.chunk.js و سپس جستجوی "My App Name" ای که در اینجا اضافه کردیم (با فشردن دکمه‌های Ctrl+F)، به خروجی زیر خواهیم رسید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، فراخوانی console.log ما، دیگر به همراه متغیر process.env.REACT_APP_NAME نیست؛ بلکه مقدار اصلی این متغیر در اینجا درج شده‌است. بنابراین اگر در در حین توسعه‌ی برنامه، از متغیرهای محیطی استفاده شود، این متغیرها با مقادیر اصلی آن‌ها در حین پروسه‌ی Build نهایی، جایگزین می‌شوند.


Build برنامه‌های React برای محیط تولید

اجرای دستور npm start، سبب ایجاد یک Build مخصوص محیط توسعه می‌شود که بهینه سازی نشده‌است و به همراه اطلاعات اضافی قابل توجهی جهت دیباگ ساده‌تر برنامه‌است. برای رسیدن به یک خروجی بهینه سازی شده‌ی مخصوص محیط تولید و ارائه‌ی نهایی باید دستور npm run build را در خط فرمان اجرا کرد. خروجی نهایی این دستور، در پوشه‌ی جدید build واقع در ریشه‌ی پروژه، قرار می‌گیرد. اکنون می‌توان کل محتویات این پوشه را جهت ارائه‌ی نهایی در وب سرور خود، مورد استفاده قرار داد.
پس از پایان اجرای دستور npm run build، پیام «امکان ارائه‌ی آن توسط static server زیر نیز وجود دارد» ظاهر می‌شود:
> npm install -g serve
> serve -s build
اگر علاقمند باشید تا خروجی حالت production تولید شده را نیز به صورت محلی آزمایش کنید، ابتدا باید static server یاد شده را توسط دستور npm install فوق نصب کنید. سپس ریشه‌ی پروژه را در خط فرمان باز کرده و دستور serve -s build را صادر کنید (البته اگر با خط فرمان به پوشه‌ی build وارد شدید، دیگر نیازی به ذکر پوشه‌ی build نخواهد بود). اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 در مرورگر خود بررسی نمائید.

البته با توجه به اینکه backend سرور برنامه‌های ما نیز در همین آدرس قرار دارد و در صورت ورود این آدرس، به صورت خودکار به https://localhost:5001/index.html هدایت خواهید شد، می‌توان این پورت پیش‌فرض را با اجرای دستور  serve -s build -l 1234 تغییر داد. اکنون می‌توان آدرس جدید http://localhost:1234 را در مرورگر آزمایش کرد که ... با خطای زیر کار نمی‌کند:
Access to XMLHttpRequest at 'https://localhost:5001/api/genres' from origin 'http://localhost:1234' has been blocked by CORS policy:
Response to preflight request doesn't pass access control check: No 'Access-Control-Allow-Origin' header is present on the requested resource.
روش رفع این مشکل را در قسمت 23 بررسی کردیم و در اینجا جهت بهبود آن می‌توان متد WithOrigins فایل Startup.cs را به صورت زیر تکمیل کرد:
WithOrigins("http://localhost:3000", "http://localhost:1234")

یک نکته: زمانیکه از دستور npm start استفاده می‌شود، متغیرهای محیطی از فایل env.development. خوانده خواهند شد و زمانیکه از دستور npm run build استفاده می‌شود، این متغیرها از فایل env.production. تامین می‌شوند. در این حالت‌ها اگر متغیری در این دو فایل درج نشده بود، از مقدار پیش‌فرض موجود در فایل env. استفاده می‌گردد. از فایل env.test. با اجرای دستور npm test، به صورت خودکار استفاده می‌شود.


آماده سازی برنامه‌ی React، برای توزیع نهایی

تا اینجا برنامه‌ی React تهیه شده، اطلاعات apiUrl خودش را از فایل config.json دریافت می‌کند. اکنون می‌خواهیم بر اساس حالات مختلف توسعه و تولید، از apiUrlهای متفاوتی استفاده شود. به همین جهت به فایل env.production. مراجعه کرده و تنظیمات ذیل را به آن اضافه می‌کنیم:
REACT_APP_API_URL=https://localhost:5001/api
REACT_APP_ADMIN_ROLE_NAME=Admin
البته فعلا همین متغیرها را به فایل env.development. نیز می‌توان اضافه کرد؛ چون backend سرور ما در هر دو حالت، در این مثال، در آدرس فوق قرار دارد.

اکنون به برنامه مراجعه کرده و در هرجائی که ارجاعی به فایل config.json وجود دارد، سطر import آن‌را حذف می‌کنیم. با این تغییر، تمام آدرس‌هایی مانند:
const apiEndpoint = apiUrl + "/users";
را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
const apiEndpoint =  "/users";
در ادامه برای تامین مقدار apiUrl به صورت خودکار، به فایل src\services\httpService.js مراجعه کرده و در ابتدای آن، یک سطر زیر را اضافه می‌کنیم:
 axios.defaults.baseURL = process.env.REACT_APP_API_URL;
به این ترتیب تمام درخواست‌های ارسالی توسط Axios، دارای baseURL ای خواهند شد که از فایل متغیر محیطی جاری تامین می‌شود. همانطور که پیش‌تر نیز عنوان شد، این مقدار در زمان Build، با مقدار ثابتی که از فایل env جاری خوانده می‌شود، جایگزین خواهد شد.
همچنین adminRoleName مورد نیاز در فایل src\services\authService.js را نیز از همان فایل env جاری تامین می‌کنیم:
const adminRoleName =  process.env.REACT_APP_ADMIN_ROLE_NAME;
پس از این تغییرات، نیاز است برای حالت توسعه، یکبار دیگر دستور npm start و یا برای حالت تولید، دستور npm run build را اجرا کرد تا اطلاعات درج شده‌ی در فایل‌های env.، پردازش و جایگزین شوند.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-34-frontend.zip و sample-34-backend.zip
مطالب
جلوگیری از ورود همزمان کاربران با نام کاربری و رمز عبور یکسان
در اکثر برنامه‌های وب، کاربر قادر است با یک نام کاربری و رمز عبور در چند Session همزمان لاگین کند. ممکن است سیاست برخی مدیران محصول این باشد که جلوی این مورد را بگیرند تا به عنوان مثال کاربران را به جای استفاده‌ی همزمان از یک نام کاربری و رمز عبور، مجبور به خرید مجوز‌های بیشتری کنند. ASP.NET Identity به صورت پیش فرض این مورد را پشتیبانی نمی‌کند؛ اما به کمک استفاده از امکانات درونی آن می‌توان این پشتیبانی را اضافه کرد.
یکی از فیلد‌های جدول AspNetUsers فیلد SecurityStamp می‌باشد. SecurityStamp یک مقدار تصادفی است:


Security Stamp باید با هربار تغییر اطلاعات احراز هویت (مانند رمز عبور) و اختیارات کاربر(Role) تغییر کند. به عنوان مثال کاربری در چند مرورگر لاگین کرده و گزینه‌ی مرا به خاطر داشته باش را انتخاب کرده است. اگر این کاربر رمز عبورش از هر جایی عوض شود، باید لاگین او در همه‌ی Session‌ها غیر معتبر شود. این مورد با تغییر کردن SecurityStamp بعد از تغییر رمز عبور صورت می‌گیرد. ASP.NET مقدار SecurityStamp را در کوکی کاربر نگه می‌دارد و در بازه‌های زمانی، این مقدار را با مقدار درون دیتابیس مقایسه می‌کند و در صورت عدم برابری، کاربر را احراز هویت نمی‌کند. بازه‌ی زمانی این بررسی در متد ConfigureAuth قابل تنظیم است که در ادامه شرح داده خواهد شد.
صورت مساله یافتن راه حلی جهت جلوگیری از ورود همزمان چند کاربر با یک نام کاربری و رمز عبور به سیستم می‌باشد. یکی از راه‌حل هایی که در ابتدا به ذهن می‌آید استفاده از Session و نگهداری کاربران لاگین کرده در حافظه می‌باشد. پیاده سازی این راه حل می‌تواند به کمک یک کلاس Static صورت پذیرد، اما قسمت چالشی این موضوع این است که چه زمانی باید کاربر از لیست حذف گردد؟ اگر اتصال کاربر قطع شود چه عملی باید صورت گیرد؟
راه حل دیگر استفاده از SecurityStamp هست؛ به این صورت که با هربار لاگین کاربر این مقدار تصادفی به‌روز گردد و ASP.NET Identity به گونه‌ای تنظیم شود که با هر درخواست HTTP، صحت SecurityStamp بررسی گردد. مقدار پیش فرض بازه‌ی زمانی بررسی، هر 30 دقیقه یک بار است.
در مثال‌های رسمی ASP.NET Identity لاگین به صورت ذیل پیاده سازی شده است:
   
        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async Task<ActionResult> Login(LoginViewModel model, string returnUrl)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                return View(model);
            }
            // This doesn't count login failures towards account lockout
            // To enable password failures to trigger account lockout, change to shouldLockout: true
            var result = await SignInManager.PasswordSignInAsync(model.Email, model.Password, model.RememberMe, shouldLockout: false);
            switch (result)
            {
                case SignInStatus.Success:
                    return RedirectToLocal(returnUrl);
                case SignInStatus.LockedOut:
                    return View("Lockout");
                case SignInStatus.RequiresVerification:
                    return RedirectToAction("SendCode", new { ReturnUrl = returnUrl, RememberMe = model.RememberMe });
                case SignInStatus.Failure:
                default:
                    ModelState.AddModelError("", "Invalid login attempt.");
                    return View(model);
            }
        }
این کد را باید به گونه‌ای تغییر داد که اگر نام کاربری و رمز عبور معتبر بودند، مقدار SeucrityStamp به‌روز گردد. به همین منظور قبل از فراخوانی PasswordSignInAsync کد ذیل اضافه می‌گردد:
       var loggedinUser = await UserManager.FindAsync(model.Email, model.Password);
            if (loggedinUser != null)
            {
                await UserManager.UpdateSecurityStampAsync(loggedinUser.Id);
            }
همانطور که مشاهده می‌شود، جهت بروز رسانی SecurityStamp از سازوکار درونی ASP.NET Identity، در واقع متد UpdateSecurityStampAsync بهره گرفته شده است.
اکنون باید تنظیمات پیش‌فرض بازه‌ی زمانی بررسی صحت SecurityStamp تغییر داده شود. این تنظیمات در فایل Startup.Auth.cs در پوشه‌ی App_Start قرار دارند:
     app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
            {
                AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
                LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
                Provider = new CookieAuthenticationProvider
                {
                    // Enables the application to validate the security stamp when the user logs in.
                    // This is a security feature which is used when you change a password or add an external login to your account.  
                    OnValidateIdentity = SecurityStampValidator.OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>(
                        validateInterval: TimeSpan.FromMinutes(30),
                        regenerateIdentity: (manager, user) => user.GenerateUserIdentityAsync(manager))
                }
            });
در کد بالا OnValidateIdentity باید مقدار ذیل را بگیرد:
OnValidateIdentity =
                        SecurityStampValidator.OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>(
                            TimeSpan.FromMinutes(0), // <-- Note the timer is set for zero
                            (manager, user) => user.GenerateUserIdentityAsync(manager))
اکنون Framework موظف است در هر درخواست HTTP، صحت SeucirtyStamp را بررسی کند. بنابراین اگر کاربری در سیستم لاگین باشد و کاربر دیگری با همان نام کاربری و رمز عبور لاگین کند، کاربر اول از سیستم لاگ اوت می‌شود؛ چرا که مقدار SecurityStamp او دیگر معتبر نیست. باید در نظر گرفته شود این عمل در سیستم‌های با تعداد کاربر زیاد باعث افزایش درخواست‌های دیتابیس می‌شود. 
اکنون جهت تست، اگر با مرورگر اول در سیستم لاگین صورت گیرد، سپس با همان اطلاعات در مرورگری دیگر، لاگین صورت گیرد، کاربر اول پس از درخواست بعدی، از سیستم لاگ اوت می‌شود. در مثال انتهای مطلب، صفحه‌ی About به صورت غیر عمومی درآمده که می‌توان بررسی راه حل جاری را در آن صفحه صورت داد. 
اگر بخواهیم لاگ اوت شدن کاربر را آنی کنیم، می‌توان در فواصل زمانی مشخصی، یک درخواست Ajax از سمت کلاینت به سرور ارسال کرد و تصدیق هویت کاربر را بررسی کرد:
        window.setInterval(function() {
            $.ajax({
                url:,
                type: "Post",
                dataType: "json",
                success: function(data) {
                    if (!data) {
                        alert("Someone has logged in using your username and password!");
                        location.reload();
                    }
                }
            });
        }, 60000);
در کد بالا به کمک window.setInterval، هر یک دقیقه یک بار لاگین بودن کاربر بررسی می‌گردد و در صورت لاگین نبودن، پیغام لازم به کاربر نمایش داده می‌شود. در نظر داشته باشید، این کد تنها باید در صفحات غیر عمومی قرار داده شود.
کد اکشن بررسی لاگین بودن به سادگی ذیل است:
        [AllowAnonymous]
        public virtual ActionResult Authenticated()
        {
            return Json(User.Identity.IsAuthenticated);
        }

نکته‌ی مهم این است که خصیصه‌ی AllowAnonymous بالای اکشن قرار گرفته باشد تا در صورتیکه Controller به صورت عمومی در دسترس نیست، اکشن همیشه و حتی وقتی کاربر لاگ اوت شده در دسترس باشد. در مثال انتهای مطلب صفحه‌ی About تنها در اختیار کاربران احراز هویت شده قرار گرفته است، بنابراین اگر دو کاربر با اطلاعات یکسانی به سیستم لاگین کنند، کاربر اول پیغام خطای ذیل را گرفته و به صفحه‌ی لاگین می‌رود. این کد در صفحه‌ی About در مثال انتهای مطلب قرار گرفته است:

نظرات مطالب
DbContext pooling در EF Core 2.0
در EF Core 5.0 من از این روش استفاده کردم و با خطای  Cache entry must specify a value for Size when SizeLimit is set برخورد کردم. پس از بررسی‌های بیشتر همان طور که در متن کامنتی که نوشتید اشاره کردید، این کار سبب می‌شود که EF به سرویس‌های ثبت شده توسط برنامه ما دسترسی پیدا کند و ظاهرا چون خود EF از سرویس کش استفاده می‌کند و برای آن محدودیت سایز هم تعیین کرده است، با سرویس کش استفاده درون برنامه تداخل پیدا میکند .
به هر حال در EF Core 5.0، من سطر های services.AddEntityFrameworkSqlServer(); و optionsBuilder.UseInternalServiceProvider(serviceProvider); را حذف کردم و توانستم در داخل DbContext هم از سرویس ثبت شده در برنامه استفاده کنم و مشکلی پیش نیامد.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 13 - کار با فرم‌ها - بخش 1 - کار با EF Core در برنامه‌های Blazor Server
در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی مدیریت هتل را پیاده سازی کنیم. این پروژه، دو قسمتی است. قسمت اول آن یک پروژه‌ی Blazor Server، برای مدیریت هتل مانند تعاریف اتاق‌ها است و پروژه‌ی دوم آن از نوع Blazor WASM، برای مراجعه‌ی کاربران عمومی و رزرو اتاق‌ها است. هدف، بررسی نحوه‌ی کار با هر دو نوع فناوری است. وگرنه می‌توان کل پروژه را با Blazor Server و یا کل آن‌را با Blazor WASM هم پیاده سازی کرد. در مورد نحوه‌ی انتخاب و مزایا و معایب هرکدام از این فناوری‌ها، در قسمت‌های اول و دوم این سری بیشتر بحث شده‌است.


ساختار پوشه‌ها و پروژه‌های قسمت Blazor Server


قسمت Blazor Server مدیریت هتل ما از 7 پروژه و پوشه‌ی زیر تشکیل می‌شود:
- BlazorServer.App: پروژه‌ی اصلی Blazor Server است که با اجرای دستور dotnet new blazorserver در پوشه‌ی خالی آن آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Common: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت قرارگیری کدهای مشترک بین پروژه‌ها است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.DataAccess: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف DbContext برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Entities: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف کلاس‌های data transfer objects برنامه (DTO's) است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models.Mappings: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف نگاشت‌های بین DTO's و مجودیت‌های برنامه و برعکس است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Services: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کدهایی که منطق تجاری تعامل با بانک اطلاعاتی را از طریق BlazorServer.DataAccess میسر می‌کند که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.


اصلاح پروژه‌ی BlazorServer.App جهت استفاده از LibMan

قالب پیش‌فرض BlazorServer.App، به همراه پوشه‌ی wwwroot\css است که در آن بوت استرپ و open-iconic به همراه فایل site.css قرار دارند. چون این پروژه به همراه هیچ نوع روشی برای مدیریت نگهداری بسته‌های سمت کلاینت خود نیست، دو پوشه‌ی بوت استرپ و open-iconic آن‌را حذف کرده و از روش مطرح شده‌ی در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» استفاده خواهیم کرد:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
در پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌ی BlazorServer.App، دستورات فوق را اجرا می‌کنیم تا بسته‌های bootstrap و open-iconic را در پوشه‌ی wwwroot/lib نصب کند و همچنین فایل libman.json متناظری را نیز جهت اجرای دستور libman restore برای دفعات آتی، تولید کند.

بعد از نصب بسته‌های ذکر شده، ابتدا سطر زیر را از ابتدای فایل پیش‌فرض wwwroot\css\site.css حذف می‌کنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
سپس فایل Pages\_Host.cshtml را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا به مسیرهای جدید بسته‌های CSS، اشاره کند:
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <title>BlazorServer.App</title>
    <base href="~/" />
    <link href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="BlazorServer.App.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

برای bundling & minification این فایل‌ها می‌توان از «Bundler Minifier» استفاده کرد.


پروژه‌ی موجودیت‌های مدیریت هتل

فایل BlazorServer.Entities.csproj وابستگی خاصی را نداشته و به صورت زیر تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
</Project>
در این پروژه، کلاس جدید HotelRoom را که بیانگر ساختار جدول متناظری در بانک اطلاعاتی است، به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class HotelRoom
    {
        [Key]
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public int Occupancy { get; set; }

        [Required]
        public decimal RegularRate { get; set; }

        public string Details { get; set; }

        public string SqFt { get; set; }

        public string CreatedBy { get; set; }

        public DateTime CreatedDate { get; set; } = DateTime.Now;

        public string UpdatedBy { get; set; }

        public DateTime UpdatedDate { get; set; }
    }
}
که شامل فیلدهایی مانند نام، ظرفیت، مساحت و ... یک اتاق هتل است.


پروژه‌ی تعریف DbContext برنامه‌ی مدیریت هتل

فایل BlazorServer.DataAccess.csproj به این صورت تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- در اینجا چون نیاز است موجودیت HotelRoom را به صورت یک DbSet معرفی کنیم، ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Entities.csproj تعریف کرده‌ایم.
- همچنین دو وابستگی مورد نیاز جهت کار با EntityFrameworkCore و اجرای مهاجرت‌ها را نیز به آن افزوده‌ایم.

پس از تامین این وابستگی‌ها، اکنون می‌توان DbContext ابتدایی برنامه را به صورت زیر تعریف کرد که کار آن، در معرض دید قرار دادن HotelRoom به صورت یک DbSet است:
using BlazorServer.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.DataAccess
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<HotelRoom> HotelRooms { get; set; }

        public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        { }
    }
}
پس از این مرحله، نیاز است این DbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی اصلی معرفی کرد. بنابراین فایل BlazorServer.App.csproj پروژه‌ی اصلی Blazor Server را گشوده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.DataAccess\BlazorServer.DataAccess.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Design" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- چون می‌خواهیم ApplicationDbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کنیم، بنابراین باید بتوان به کلاس آن نیز دسترسی داشت که اینکار، با تعریف ارجاعی به BlazorServer.DataAccess.csproj میسر شده‌است.
- سپس چون می‌خواهیم از تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی SQL Server نیز استفاده کنیم، وابستگی‌های آن‌را نیز افزوده‌ایم.

با این تنظیمات، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و کار افزودن AddDbContext و UseSqlServer را انجام می‌دهیم تا DbContext برنامه از طریق تزریق وابستگی‌ها قابل دسترسی شود و همچنین رشته‌ی اتصالی مشخص شده نیز به تامین کننده‌ی SQL Server ارسال شود:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...
 
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));

            // ...
این رشته‌ی اتصالی را به صورت زیر در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\appsettings.json تعریف کرده‌ایم:
{
  "ConnectionStrings": {
    "DefaultConnection": "Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=HotelManagement;Trusted_Connection=True;MultipleActiveResultSets=true"
  }
}
که در حقیقت یک رشته‌ی اتصالی جهت کار با LocalDB است.


اجرای مهاجرت‌ها و تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

پس از این تنظیمات، اکنون می‌توانیم به پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess مراجعه کرده و از طریق خط فرمان، دستورات زیر را صادر کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.3
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../BlazorServer.App/ add Init --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../BlazorServer.App/ database update --context ApplicationDbContext
- در ابتدا نیاز است ابزارهای مهاجرت EF-Core را نصب کنیم که سطر اول، اینکار را انجام می‌دهد.
- همیشه بهتر است پیش از اجرای عملیات Migration، یکبار dotnet build را اجرا کرد؛ تا اگر خطایی وجود دارد، بتوان جزئیات دقیق آن‌را مشاهده کرد. چون عموما این جزئیات در حین اجرای دستورات بعدی، با پیام مختصر «عملیات شکست خورد»، نمایش داده نمی‌شوند.
- دستور سوم، کار تشکیل پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations و تولید خودکار دستورات تشکیل بانک اطلاعاتی را بر اساس ساختار DbContext برنامه انجام می‌دهد.
- دستور چهارم، بر اساس اطلاعات موجود در پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations، بانک اطلاعاتی واقعی را تولید می‌کند.
در این دستورات ذکر پروژه‌ی آغازین برنامه جهت یافتن وابستگی‌های پروژه ضروری است.



تکمیل پروژه‌ی DTO‌های برنامه

همواره توصیه شده‌است که موجودیت‌های برنامه را مستقیما در معرض دید UI قرار ندهید. حداقل مشکلی را که در اینجا ممکن است مشاهده کنید، حملات از نوع mass assignment هستند. برای مثال قرار است از کاربر، کلمه‌ی عبور جدید آن‌را دریافت کنید، ولی چون اطلاعات دریافتی، به اصل موجودیت متناظر با بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شود، کاربر می‌تواند فیلد IsAdmin را هم خودش مقدار دهی کند! و چون سیستم Binding بسیار پیشرفته عمل می‌کند، این ورودی را معتبر یافته و در اینجا علاوه بر به روز رسانی کلمه‌ی عبور، خواص دیگری را هم که نباید به روز رسانی شوند، به روز رسانی می‌کند و یا در بسیاری از موارد نیاز است data annotations خاصی را برای فیلدها تعریف کرد که ربطی به موجودیت اصلی ندارند و یا نیاز است فیلدهایی را در UI قرار داد که باز هم تناظر یک به یکی با موجودیت اصلی ندارند (گاهی کمتر و گاهی بیشتر هستند و باید بر روی آن‌ها محاسباتی صورت گیرد تا قابلیت ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را پیدا کنند). به همین جهت کار مدل سازی UI و یا بازگشت اطلاعات نهایی از سرویس‌ها را توسط DTO‌ها که یک سری کلاس ساده‌ی C# 9.0 از نوع record هستند، انجام می‌دهیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public record HotelRoomDTO
    {
        public int Id { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the room's name")]
        public string Name { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the occupancy")]
        public int Occupancy { get; init; }

        [Range(1, 3000, ErrorMessage = "Regular rate must be between 1 and 3000")]
        public decimal RegularRate { get; init; }

        public string Details { get; init; }

        public string SqFt { get; init; }
    }
}
Record‌های C# 9.0، انتخاب بسیار مناسبی برای تعریف DTO‌ها هستند. از این لحاظ که قرار نیست اطلاعات دریافتی از کاربر، در این بین و پس از مقدار دهی اولیه، تغییر کنند.
در اینجا فیلدهای UI برنامه را که در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد، مشاهده می‌کنید؛ به همراه یک سری data annotation برای تعریف اجباری و یا بازه‌ی مورد قبول، به همراه پیام‌های خطای مرتبط.


نگاشت DTO‌های برنامه به موجودیت‌ها و بر عکس

یا می‌توان خواص DTO تعریف شده را یکی یکی به موجودیتی متناظر با آن انتساب داد و یا می‌توان از AutoMapper برای اینکار استفاده کرد. به همین جهت به BlazorServer.Models.Mappings.csproj مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Models\BlazorServer.Models.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="8.1.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
- پروژه‌ای که کار تعریف نگاشت‌ها را انجام می‌دهد، نیاز به اطلاعات موجودیت‌ها و مدل‌ها (DTO ها)ی متناظر را دارد. به همین جهت ارجاعاتی را به این دو پروژه، تعریف کرده‌ایم.
- همچنین بسته‌ی مخصوص AutoMapper را که به همراه امکانات تزریق وابستگی‌های آن نیز هست، در اینجا افزوده‌ایم.

پس از افزودن این ارجاعات، نگاشت دو طرفه‌ی بین مدل و موجودیت تعریف شده را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using AutoMapper;
using BlazorServer.Entities;

namespace BlazorServer.Models.Mappings
{
    public class MappingProfile : Profile
    {
        public MappingProfile()
        {
            CreateMap<HotelRoomDTO, HotelRoom>().ReverseMap(); // two-way mapping
        }
    }
}
اکنون برای شناسایی پروفایل فوق و معرفی آن به AutoMapper، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و تزریق وابستگی و ردیابی خودکار آن‌را اضافه می‌کنیم که شامل اسکن تمام اسمبلی‌های موجود، جهت یافتن Profile‌های AutoMapper است:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAutoMapper(AppDomain.CurrentDomain.GetAssemblies());

            // ...


تعریف سرویس مدیریت اتاق‌های هتل

پس از راه اندازی برنامه و تعریف موجودیت‌ها، DbContext و غیره، اکنون می‌توانیم از آن‌ها جهت ارائه‌ی منطق مدیریتی برنامه استفاده کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;

namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService
    {
        Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO);

        Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId);

        IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync();

        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId);

        Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name);

        Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO);
    }
}

که پیاده سازی ابتدایی آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using AutoMapper;
using AutoMapper.QueryableExtensions;
using BlazorServer.DataAccess;
using BlazorServer.Entities;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;
        private readonly IMapper _mapper;
        private readonly IConfigurationProvider _mapperConfiguration;

        public HotelRoomService(ApplicationDbContext dbContext, IMapper mapper)
        {
            _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext));
            _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
            _mapperConfiguration = mapper.ConfigurationProvider;
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            var hotelRoom = _mapper.Map<HotelRoom>(hotelRoomDTO);
            hotelRoom.CreatedDate = DateTime.Now;
            hotelRoom.CreatedBy = "";
            var addedHotelRoom = await _dbContext.HotelRooms.AddAsync(hotelRoom);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(addedHotelRoom.Entity);
        }

        public async Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            if (roomDetails == null)
            {
                return 0;
            }

            _dbContext.HotelRooms.Remove(roomDetails);
            return await _dbContext.SaveChangesAsync();
        }

        public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync()
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                        .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                        .AsAsyncEnumerable();
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId);
        }

        public Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Name == name);
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            if (roomId != hotelRoomDTO.Id)
            {
                return null;
            }

            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            var room = _mapper.Map(hotelRoomDTO, roomDetails);
            room.UpdatedBy = "";
            room.UpdatedDate = DateTime.Now;
            var updatedRoom = _dbContext.HotelRooms.Update(room);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(updatedRoom.Entity);
        }
    }
}
- در اینجا DbContext برنامه و همچنین نگاشت‌گر AutoMapper، به سازنده‌ی سرویس، تزریق شده و توسط آن‌ها، ابتدا اطلاعات DTOها به موجودیت‌ها تبدیل شده‌اند (و یا برعکس) و سپس با استفاده از dbContext برنامه، کوئری‌هایی را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کرده‌ایم.
- در این کدها استفاده از متد ProjectTo را هم مشاهده می‌کنید. استفاده از این متد، بسیار بهینه‌تر از کار با متد Map درون حافظه‌ای است. از این جهت که بر روی SQL نهایی ارسالی به سمت سرور تاثیرگذار است و تعداد فیلدهای بازگشت داده شده را بر اساس DTO تعیین شده، کاهش می‌دهد. درغیراینصورت باید تمام ستون‌های جدول را بازگشت داد و سپس با استفاده از متد Map درون حافظه‌‌ای، کار نگاشت نهایی را انجام داد که آنچنان بهینه نیست.

در آخر نیاز است این سرویس را نیز به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم. به همین جهت در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs، تغییر زیر را اعمال خواهیم کرد:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IHotelRoomService, HotelRoomService>();

         // ...


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-13.zip
مطالب
Cookie - قسمت سوم

Cookie - قسمت اول: مقدمه، تاریخچه، معرفی، و شرح کامل

Cookie - قسمت دوم: کوکی در جاوا اسکریپت

نکته مهم: خواندن قسمت‌های قبلی این سری (مخصوصا قسمت اول) برای درک بهتر مطالب پیشنهاد می‌شود.



کوکی در ASP.NET - بخش اول

در قسمت‌های قبلی مقدمات و مباحث کلی راجع به کوکی‌ها و انواع آن، شرح کامل خواص، نحوه رفتار مرورگرها با انواع کوکی‌ها و درنهایت نحوه کار کردن با کوکی‌ها در سمت کلاینت با استفاده از زبان محبوب جاوا اسکریپت پرداخته شد.

در ادامه این سری مطالب به نحوه برخورد ASP.NET با کوکی‌ها و چگونگی کار کردن با کوکی در سمت سرور آشنا خواهیم شد. در بخش اول این قسمت مباحث ابتدایی و اولیه برای کار با کوکی‌ها در ASP.NET ارائه می‌شود. در بخش دوم مباحث پیشرفته‌تر همچون SubCookieها در ASP.NET و نیز سایر نکات ریز کار با کوکی‌ها در ASP.NET بحث خواهد شد.

.


Response و Request در ASP.NET

در قسمت اول این سری به مفاهیم Http Response و Http Request اشاره کوتاهی شده بود. به‌صورت خلاصه، درخواستی که از سمت یک کلاینت به یک وب سرور ارسال می‌شود Request و پاسخی که وب سرور به آن درخواست می‌دهد Response نامیده می‌شود.

در ASP.NET، کلیه اطلاعات مرتبط با درخواست رسیده از سمت یک کلاینت در نمونه‌ای منحصر به فرد از کلاس HttpRequest نگه‌داری می‌شود. محل اصلی نگه‌داری این نمونه در پراپرتی Request از نمونه جاری کلاس System.Web.HttpContext (قابل دسترسی ازطریق HttpContext.Current) است. البته کلاس Page هم یک پراپرتی با نام Request دارد که دقیقا از همین پراپرتی کلاس HttpContext استفاده می‌کند.

هم‌چنین کلیه اطلاعات مرتبط با پاسخ ارسالی وب سرور به سمت کلاینت مربوطه در نمونه‌ای از کلاس HttpResponse ذخیره می‌شود. محل اصلی نگه‌داری این نمونه نیز در پراپرتی Response از نمونه جاری کلاس HttpContext است. همانند Request، کلاس Page یک پراپرتی با نام Response برای نگه‌داری این نمونه دارد که این هم دقیقا از پراپرتی متناظر در کلاس HttpContext استفاده می‌کند.



کوکی‌ها در Response و Request

هر دو کلاس HttpResponse و HttpRequest یک پراپرتی با عنوان Cookies (^ و ^) دارند که مخصوص نگهداری کوکی‌های مربوطه هستند. این پراپرتی از نوع System.Web.HttpCookieCollection است که یک کالکشن مخصوص برای ذخیره کوکی‌هاست.

- این پراپرتی (Cookies) در کلاس HttpRequest محل نگه‌داری کوکی‌های ارسالی توسط مرورگر در درخواست متناظر آن است. کوکی‌هایی که مرورگر با توجه به شرایط جاری و تنظیمات کوکی‌ها اجازه ارسال به سمت سرور را به آن‌ها داده و در درخواست ارسالی ضمیمه کرده است (با استفاده از هدر :Cookie که در قسمت اول شرح داده شد) و ASP.NET پس از پردازش و Parse داده‌ها، درون این پراپرتی اضافه کرده است.

- این پراپرتی (Cookies) در کلاس HttpResponse محل ذخیره کوکی‌های ارسالی از وب سرور به سمت مرورگر کلاینت در پاسخ به درخواست متناظر است. کوکی‌های درون این پراپرتی پس از بررسی و استخراج داده‌های موردنیاز توسط ASP.NET در هدر پاسخ ارسالی ضمیمه خواهند شد (با استفاده از هدر :Set-Cookie که در قسمت اول توضیح داده شد).

.


ایجاد و به‌روزرسانی کوکی در ASP.NET

برای ایجاد یک کوکی و ارسال آن به سمت کلاینت همان‌طور که در بالا نیز اشاره شد، باید از پراپرتی Response.Cookies از کلاس HttpContext استفاده کرد. برای ایجاد یک کوکی روش‌های مختلفی وجود دارد.

  • در روش اول با استفاده از ویژگی مخصوص ایندکسر کلاس HttpCookieCollection عملیات تولید کوکی انجام می‌شود. در این روش، ابتدا بررسی می‌شود که کوکی موردنظر در لیست کوکی‌های جاری وجود دارد یا خیر. درصورتی‌که با این نام قبلا یک کوکی ثبت شده باشد، مقدار کوکی موجود بروزرسانی خواهد شد. اما اگر این نام وجود نداشته باشد یک کوکی جدید با این نام به لیست افزوده شده و مقدار آن ثبت می‌شود. مثال:
HttpContext.Current.Response.Cookies["myCookie"].Value = "myCookieValue";
  • روش بعدی استفاده از متد Add در کلاس HttpCookieCollection است. در این روش ابتدا یک نمونه از کلاس HttpCookie ایجاد شده و سپس این نمونه به لیست کوکی‌ها اضافه می‌شود. کد زیر چگونگی استفاده از این روش را نشان می‌دهد:
var myCookie = new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue");
HttpContext.Current.Response.Cookies.Add(myCookie);
  • روش دیگر استفاده از متد Set کلاس HttpCookieCollection است. تفاوت این متد با متد Add در این است که متد Set ابتدا سعی می‌کند عملیات update انجام دهد. یعنی عملیات افزودن تنها وقتی‌که نام کوکی موردنظر در لیست کوکی‌ها یافته نشود انجام خواهد شد. برای مثال:
HttpContext.Current.Response.Cookies.Set(new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue"));

نکته: باتوجه به توضیحات بالا، متد Set اجازه افزودن دو کوکی با یک نام را نمی‌دهد. برای اینکار باید از متد Add استفاده کرد. درباره این موضوع در قسمت بعدی بیشتر توضیح داده خواهد شد.

  • روش دیگری که برای ایجاد یکی کوکی می‌توان از آن استفاده کرد، بکارگیری متد AppnedCookie از کلاس HttpResponse است. در این روش نیز ابتدا باید یک نمونه از کلاس HttpCookie تولید شود. این روش همانند استفاده از متد Add از کلاس HttpCookieCollection است. کد زیر مثالی از این روش را نشان می‌دهد:

HttpContext.Current.Response.AppendCookie(new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue"));
  • روش بعدی استفاده از متد SetCookie از کلاس HttpResponse است. فرق این متد با متد AppendCookie در این است که در متد SetCookie ابتدا وجود یک کوکی با نام ارائه شده بررسی می‌شود و درصورت وجود، مقدار این کوکی بروزرسانی می‌شود. درصورتی‌که قبلا یک کوکی با این نام وجود نداشته باشد، یک کوکی جدید به لیست کوکی‌ها اضافه می‌شود. این روش همانند استفاده از متد Set از کلاس HttpCookieCollection است. نمونه‌ای از نحوه استفاده از این متد در زیر آورده شده است:
HttpContext.Current.Response.SetCookie(new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue"));

نکته: تمامی فرایندهای نشان داده شده در بالا تنها موجب تغییر محتویات کالکشن کوکی‌ها درون HttpContext می‌شود و تا زمانی‌که توسط وب سرور با استفاده از دستور Set-Cookie به سمت مرورگر ارسال نشوند تغییری در کلاینت بوجود نخواهند آورد.

برای آشنایی بیشتر با این روند کد زیر را برای تعریف یک کوکی جدید درنظر بگیرید:

HttpContext.Current.Response.Cookies["myCookie"].Value = "myValue";
برای مشاهده هدر تولیدی توسط وب سرور می‌توان از نرم افزار محبوب Fiddler استفاده کرد (از اواخر سال 2012 که نویسنده این ابزار به Telerik پیوسته، توسعه آن بسیار فعال‌تر شده و نسخه‌های جدید با لوگوی جدید! ارائه شده است).
تصویر زیر مربوط به مثال بالاست:

همانطور که مشاهده می‌کنید دستور ایجاد یک کوکی با نام و مقدار وارده در هدر پاسخ تولیدی توسط وب سرور گنجانیده شده است.

نکته: در ASP.NET به صورت پیش فرض از مقدار "/" برای پراپرتی Path استفاده می‌شود.


خواص کوکی در ASP.NET

برای تعیین یا تغییر خواص یک کوکی در ASP.NET باید به نمونه HttpCookie مربوطه دست یافت. سپس با استفاده از پراپرتی‌های این کلاس می‌توان خواص موردنظر را تعیین کرد. برای مثال:

var myCookie = new HttpCookie(string.Empty);
myCookie.Name = "myCookie";
myCookie.Value = "myCookieValue";
myCookie.Domain = "dotnettip.info";
myCookie.Path = "/post";
myCookie.Expires = new DateTime(2015, 1, 1);
myCookie.Secure = true;
myCookie.HttpOnly = true;

نکته مهم: امکان تغییر خواص یک کوکی به صورت مستقیم در سمت سرور وجود ندارد. درواقع برای اعمال این تغییرات در سمت کلاینت باید به ازای هر کوکی موردنظر یک کوکی جدید با مقادیر جدید ایجاد و به کالکشن کوکی‌ها در Http Response مربوطه اضافه شود تا پس از قرار دادن دستور Set-Cookie متناظر در هدر پاسخ ارسالی به سمت کلاینت و اجرای آن توسط مرورگر، مقادیر خواص مورنظر در سمت کلاینت بروزرسانی شوند. دقت کنید که تمامی نکات مرتبط با هویت یک کوکی که در قسمت اول شرح داده شد در اینجا نیز کاملا صادق است.

روش دیگری نیز برای تعیین برخی خواص کوکی‌ها به صورت کلی در فایل وب کانفیگ وجود دارد. برای اینکار از تگ httpCookies در قسمت system.web استفاده می‌شود. برای مثال:

<httpCookies domain="www.example.com" httpOnlyCookies="true" requireSSL="true" />

این امکان از ASP.NET 2.0 به بعد اضافه شده است. با استفاده از این تگ، تنظیمات اعمال شده برای تمامی کوکی‌ها درنظر گرفته می‌شود. البته درصورتی‌که تنظیم موردنظر برای کوکی به صورت صریح آورده نشده باشد. برای نمونه به کد زیر دقت کنید:

var myCookie = new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue");
myCookie.Domain = "test.com";
HttpContext.Current.Response.Cookies.Add(myCookie);
var myCookie2 = new HttpCookie("myCookie2", "myCookieValue2");
myCookie2.HttpOnly = false;
myCookie2.Secure = false;
HttpContext.Current.Response.Cookies.Add(myCookie2);

با استفاده از تنظیمات تگ httpCookies که در بالا نشان داده شده است، هدر پاسخ تولیدی توسط وب سرور به صورت زیر خواهد بود:

همان‌طور که می‌بینید تنها مقادیر پراپرتی‌هایی که صراحتا برای کوکی آورده نشده است از تنظیمات وب کانفیگ خوانده می‌شود.

. 


حذف کوکی در ASP.NET

برای حذف یک کوکی در ASP.NET یک روش کلی وجود دارد که در قسمت‌های قبلی نیز شرح داده شده است، یعنی تغییر خاصیت Expires کوکی به تاریخی در گذشته. برای نمونه داریم:

var myCookie = new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue");
myCookie.Expires = DateTime.Now.AddYears(-1);

نکته مهم: در کلاس HttpCookieCollection یک متد با نام Remove وجود دارد. از این متد برای حذف یک کوکی از لیست موجود در این کلاس استفاده می‌شود. دقت کنید که حذف یک کوکی از لیست کوکی‌ها با استفاده از این متد تاثیری بر موجودیت آن کوکی در سمت کلاینت نخواهد گذاشت و تنها روش موجود برای حذف یک کوکی در سمت کلاینت همان تنظیم مقدار خاصیت Expires است.


خواندن کوکی در ASP.NET

برای خواندن مقدار یک کوکی ارسالی از مرورگر کلاینت در ASP.NET، باتوجه به توضیحات ابتدای این مطلب، طبیعی است که باید از پراپرتی Request.Cookies در نمونه جاری از کلاس HttpContext استفاده کرد. برای این کار نیز چند روش وجود دارد.

  • روش اول استفاده از ایندکسر کلاس HttpCookieCollection است. برای اینکار نیاز به نام یا ایندکس کوکی موردنظر در لیست مربوطه داریم. برای مثال:
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies["myCookie"];
  • یا این نمونه با استفاده از ایندکسر عددی:
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies[0];
  • روش دیگری که برای خواند مقدار یک کوکی می‌توان بکار برد، استفاده از متد Get از کلاس HttpCookieCollection است. این متد همانند ایندکسر این کلاس نیاز به نام یا ایندکس کوکی موردنظر دارد. برای نمونه:
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies.Get("myCookie");
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies.Get(0);

.


بحث و نتیجه گیری

تا اینجا با مفاهیم اولیه درباره نحوه برخورد ASP.NET با کوکی‌ها آشنا شدیم. روش‌های مختلف ایجاد و یا به‌روزرسانی کوکی‌ها نشان داده شد. با تعیین انواع خواص کوکی‌ها آشنا شدیم. نحوه حذف یک کوکی در ASP.NET را دیدیم. روش‌های خواندن مقادیر کوکی‌ها را نیز مشاهده کردیم.

باز هم تاکید می‌کنم که تمامی تغییرات اعمالی در سمت سرور تا زمانی‌که به‌صورت دستورات Set-Cookie در هدر پاسخ وب سرور قرار نگیرند هیچ کاری در سمت کلاینت انجام نمی‌دهند.

در قسمت بعدی این سری مطالب به مباحث پیشرفته‌تری چون SubCookieها در ASP.NET و هویت منحصر به فرد کوکی‌ها در سمت سرور پرداخته می‌شود.



منابع

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/ms178194(v=vs.100).aspx

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/aa289495(v=vs.71).aspx

http://www.codeproject.com/Articles/31914/Beginner-s-Guide-To-ASP-NET-Cookies

http://www.codeproject.com/Articles/244904/Cookies-in-ASP-NET
مطالب دوره‌ها
ارتباطات بلادرنگ و SignalR
زمانیکه صحبت از برنامه‌های بلادرنگ می‌شود با کاربرانی سر و کار داریم که نیاز دارند تا اطلاعات مورد نیاز خود را همواره و بلافاصله در آخرین وضعیت به روز آن مشاهده کنند. در این بین، کلاینت می‌خواهد یک برنامه وب باشد یا سیلورلایت و یا یک برنامه نوشته شده با WPF. حتی برنامه‌های موبایل را نیز باید به این لیست اضافه کرد.
در اینجا کلمه بلادرنگ به معنای ارسال اطلاعات از طرف سرور به کلاینت‌ها با فاصله زمانی بسیار کوتاهی از به روز رسانی اطلاعات صورت گرفته در سمت سرور است.
نمونه‌ای از این برنامه‌ها شامل موارد ذیل هستند:
- اطلاع رسانی همزمان به گروهی از کاربران
- جستجوهای زنده و به روز رسانی‌هایی از این دست
- نمایش بلادرنگ قیمت‌ها و وضعیت تجاری محصولات و سهام‌ها
- بازی‌های تعاملی
- برنامه‌های گروهی و تعاملی (مانند برنامه‌های Chat)
- برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی (برای مثال پیام جدیدی دارید؛ شخص خاصی آنلاین یا آفلاین شد و امثال آن)

بنابراین به صورت خلاصه قصد داریم به ارائه بازخوردها و اطلاع رسانی‌های بلادرنگ یا نسبتا سریع و به روز از سمت سرور به کلاینت‌ها برسیم.
برای مثال یک دیتاگرید را درنظر بگیرید. دو کاربر در شبکه صفحه یکسانی را گشوده‌اند و یکی از آن‌ها مشغول به ویرایش و یا حذف اطلاعات است. در ارتباطات بلادرنگ کاربر یا کاربران دیگر نیز باید (یا بهتر است) در زمانیکه گرید یکسانی را گشوده‌اند، بلافاصله آخرین تغییرات را ملاحظه کنند. یا حتی حالتی را درنظر بگیرید که شخصی SQL Server management studio را گشوده و در آنجا مشغول به تغییر اطلاعات گردیده است. در این حالت نیز بهتر است آخرین تغییرات بلافاصله به اطلاع کاربران رسانده شوند.

معرفی الگوی Push service

البته باید دقت داشت که الگوی push service یک الگوی رسمی ذکر شده در گروه‌های مرسوم الگوهای طراحی نیست، اما مفهوم آن سرویسی است که چندین کار ذیل را انجام می‌دهد:
الف) پذیرش اتصالات از چندین مصرف کننده. مصرف کننده‌ها در اینجا الزاما محدود به کلاینت‌های وب یا دسکتاپ نیستند؛ می‌توانند حتی یک سرور یا سرویس دیگر نیز باشند.
ب) قادر است اطلاعات را به مصرف کننده‌های خود ارسال کند. این سرویس می‌تواند یک برنامه ASP.NET باشد یا حتی یک سرویس متداول ویندوز.
ج) در اینجا چندین منبع خارجی مانند یک بانک اطلاعاتی یا تغییرات رخ داده توسط یک سخت افزار که می‌توانند سبب بروز رخدادهایی در push service گردند نیز می‌تواند وجود داشته باشند. هر زمان که تغییری در این منابع خارجی رخ دهد، مایل هستیم تا مصرف کننده‌ها را مطلع سازیم.


پروتکل HTTP و ارتباطات بلادرنگ

پروتکلی که در ارتباطات بلادرنگ مبتنی بر SignalR مورد استفاده قرار می‌گیرد، HTTP است و از قابلیت‌های Request و Response آن در اینجا بیشترین بهره برده می‌شود. پیاده سازی Push عموما بر مبنای یکی از روش‌های متداول زیر است:
1) Periodic polling
به این معنا که مثلا هر 10 ثانیه یکبار، کاری را انجام بده؛ مانند ارسال متناوب: آیا تغییری رخ داده؟ آیا تغییری رخ داده؟ و .... به همین ترتیب. این روش اصلا بهینه نبوده و منابع زیادی را خصوصا در سمت سرور مصرف خواهد کرد. برای مثال:
function getInfo() {
         $.ajax("url", function ( newInfo){
                  if ( newInfo != null) {
                      // do something with the data
                  }
         });
    // poll again after 20 seconds
    setTimeout(getInfo,20000);
}
// start the polling loop
getInfo();

2) Long polling
به آن HTTP Streaming یا Comet هم گفته می‌شود. این روش نسبتا هوشمند بوده و کلاینت اتصالی را به سرور برقرار خواهد کرد. سرور در این حالت تا زمانیکه اطلاعاتی را در دسترس نداشته باشد، پاسخی نخواهد داد. برای نمونه:
function getNewInfo(){
  $.ajax("url", function (newinfo) {
      // do something with the data
  // start the new request
      getNewINfo();
  });
}
// start the polling loop
getNewInfo();

این روش نسبت به حالت Periodic polling بهینه‌تر است اما نیاز به اتصالات زیادی داشته و همچنین تردهای بسیاری را در سمت سرور به خود مشغول خواهد کرد.

3) Forever frame
فقط در IE پشتیبانی می‌شود. در این روش یک Iframe مخفی توسط مرورگر تشکیل شده و از طریق آن درخواستی به سرور ارسال می‌شود. سپس سرور متناوبا با تزریق اسکریپت‌هایی به این Iframe سبب فراخوانی مجدد وضعیت خود می‌گردد. در این روش نیز به ازای هر درخواست و پاسخ، ارتباطات گشوده و بسته خواهند شد.

4) Server Sent Events یا SSE
این مورد جزو استاندارد HTML5 است. در اینجا اتصالی برقرار شده و داده‌ها از طریق اتصالات HTTP منتقل می‌شوند.
var eventSrc = new EventSource("url");
    // register event handler for the message
    eventSrc.addEventListener( "message",function (evt) {
    //process the data
});
این روش نیز بسیار شبیه به حالت long polling است. سرور تا زمانیکه اطلاعاتی را برای پاسخ دهی فراهم نداشته باشد، اتصال را باز نگه می‌دارد. به این ترتیب از لحاظ مقیاس پذیری گزینه بهتری است (نسبت به حالتیکه مدام اتصال برقرار و قطع می‌شود). اکثر مرورگرها منهای نگارش‌های قدیمی IE از این روش پشتیبانی می‌کنند.
تنها تفاوت آن با حالت long polling در این است که پس از ارائه پاسخ به کلاینت، اتصال را قطع نمی‌کند. Long polling نیز اتصال را باز نگه می‌دارد، اما این اتصال را بلافاصله پس از ارائه پاسخ، می‌بندد.

5) Web sockets
Web sockets در سکوی کاری ویندوز، تنها در ویندوز‌های 8، ویندوز سرور 2012 و دات نت 4 و نیم پشتیبانی می‌شود. هرچند این روش در حال حاضر به عنوان بهترین روش Push مطرح است اما به دلیل محدودیتی که یاد شد، مدتی طول خواهد کشید تا استفاده گسترده‌ای پیدا کند.
var socket = new WebSocket("url");
socket.onmessage = function (msg) {
var newInfo = msg.data;
// do something with the data
}
// client can also send request to server
socket.send(.... )
با این اوصاف آیا راه حل بهتر و میانه‌تری وجود دارد؟
بلی. اگر به وضعیت فعلی سکوی کاری ASP.NET نگاه کنیم:

SignalR را می‌توان مشاهده کرد که در گروه ساخت سرویس‌های آن قرار گرفته است. همانطور که ملاحظه می‌کنید، این سرویس جدید آنچنان وابستگی به سایر اجزای آن نداشته و می‌تواند خارج از ASP.NET نیز مورد استفاده قرار گیرد.

SignalR چیست؟

SignalR راه حلی است سمت سرور برای نوشتن push services. همچنین به همراه کتابخانه‌های سمت کاربری است که ارتباطات push services را در انواع و اقسام سکوهای کاری میسر می‌سازد. SignalR سورس باز بوده و برای اعمال غیرهمزمان (asynchronous) بهینه سازی شده است.
SignalR بر اساس مدل ذهنی اتصالات ماندگار (persistent connections) طراحی شده است. اتصالات ماندگار را باید به عنوان اتصالاتی سریع و غیرطولانی درنظر گرفت. در اینجا Signal یک اتصال است که اطلاعاتی به آن ارسال می‌گردد و هدف، انتقال قطعات کوچکی از اطلاعات است و هدف، ارسال حجم عظیمی از اطلاعات نیست. برای مثال اطلاع رسانی سریعی صورت گیرد که تغییراتی رخ داده است و سپس ادامه کار و دریافت اطلاعات واقعی توسط فرآیندهای متداول مثلا HTTP GET انجام شود. البته باید دقت داشت SignalR نیز نهایتا از یکی از 5 روش push بررسی شده در این قسمت استفاده می‌کند. اما بر اساس توانایی‌های کلاینت و سرور، به صورت هوشمند بهترین و بهینه‌ترین انتخاب را به کاربر ارائه می‌دهد.
اتصالات ماندگار قسمت سطح پایین SignalR را تشکیل می‌دهند. سطح بالاتر آن که این مفاهیم را به شکلی کپسوله شده ارائه می‌دهد، Hubs نام دارد که پایه اصلی دوره جاری را تشکیل خواهد داد.



همانطور که عنوان شد، SignalR سورس باز بوده و دارای مخزن کدی عمومی در GitHub است. همچنین بسته‌های تشکیل دهنده‌ی آن از طریق NuGet نیز قابل دریافت هستند. این بسته‌ها شامل هسته SignalR و کلاینت‌های آن مانند کلاینت‌های WinRT، سیلورلایت، jQuery، ویندوز فون8 و امثال آن هستند.

شروع کار با SignalR

تیم SignalR مثالی مقدماتی از نحوه کار با SignalR را به صورت یک بسته NuGet ارائه داده‌اند که از طریق آدرس و فرمان ذیل قابل دریافت است:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.Sample
قبل از اینکه این مثال را دریافت کنید نیاز است ابتدا یک برنامه ASP.NET جدید را آغاز نمائید (تفاوتی نمی‌کند که MVC باشد یا Web forms). سپس دستور فوق را فراخوانی کنید.

پس از دریافت مثال، یکبار پروژه را کامپایل کرده و سپس بر روی فایل StockTicker.html آن کلیک راست نموده و گزینه مشاهده در مرورگر را انتخاب کنید. همچنین برای اینکه این مثال را بهتر مشاهده کنید، بهتر است دو وهله از مرورگر را باز کرده و آدرس باز شده را در آن بررسی کنید تا اعمال تغییرات همزمان به کلاینت‌های متفاوت را بهتر بتوان بررسی و مشاهده کرد.

مطالب
دریافت و نمایش تصاویر از سرور در برنامه‌های Angular
عملیات دریافت اطلاعات راه دور، در برنامه‌های Angular به صورت Ajax انجام می‌شود. در این حالت، پردازش تصاویر دریافتی از سرور، به علت داشتن محتوای باینری، نیاز به رعایت یک سری نکات خاص دارد که آن‌ها را در این مطلب مرور خواهیم کرد.


کدهای سمت سرور دریافت تصویر

در اینجا کدهای سمت سرور برنامه، نکته‌ی خاصی را به همراه نداشته و صرفا یک تصویر ساده (محتوای باینری) را بازگشت می‌دهد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class ShowImagesController : Controller
    {
        [HttpGet("[action]")]
        public IActionResult GetImage()
        {
            return File("~/assets/resume.png", "image/png");
        }
    }
}
که در نهایت با آدرس api/ShowImages/GetImage در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود.


سرویس دریافت محتوای باینری در برنامه‌های Angular

برای اینکه HttpClient برنامه‌های Angular بتواند محتوای باینری را بجای محتوای JSON پیش‌فرض آن دریافت کند، نیاز است نوع خروجی سمت سرور آن‌را به blob تنظیم کرد:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import { HttpClient } from "@angular/common/http";

@Injectable()
export class DownloadBinaryDataService {

  constructor(private httpClient: HttpClient) { }

  public getImage(): Observable<Blob> {
    return this.httpClient.get("/api/ShowImages/GetImage", { responseType: "blob" });
  }
}
به این ترتیب پس از اشتراک به متد getImage این سرویس، اطلاعات باینری این تصویر را دریافت خواهیم کرد.


ساخت URL برای دسترسی به اطلاعات باینری

تمام مرورگرهای جدید از ایجاد URL برای اشیاء Blob دریافتی از سمت سرور، توسط متد توکار URL.createObjectURL پشتیبانی می‌کنند. این متد، شیء URL را از شیء window جاری دریافت می‌کند و سپس اطلاعات باینری را دریافت کرده و آدرسی را جهت دسترسی موقت به آن تولید می‌کند.
بنابراین ابتدا سرویس جدیدی را در مسیر src\app\core\window.service.ts جهت دسترسی به این شیء پنجره ایجاد می‌کنیم:
import { Injectable } from "@angular/core";

function getWindow(): any {
  return window;
}

@Injectable()
export class WindowRefService {
  get nativeWindow(): any {
    return getWindow();
  }
}
هدف این است که در برنامه مستقیما با شیء window کار نکنیم و این سرویس تامین کننده‌ی آن باشد.
چون این سرویس، یک سرویس سراسری است، آن‌را در قسمت providers مربوط به CoreModule ثبت خواهیم کرد تا در تمام برنامه قابل دسترسی شود:
import { WindowRefService } from "./window.service";

@NgModule({
  providers: [
    WindowRefService
  ]
})
export class CoreModule {}
اکنون هر قسمتی از برنامه که می‌خواهد برای دسترسی به این تصویر و نمایش آن، آدرسی از آن‌را داشته باشد، باید به صورت ذیل عمل کند:
const urlCreator = this.nativeWindow.URL;
imageBlobUrl = urlCreator.createObjectURL(imageDataBlob);


اصلاح Content Security Policy سمت سرور جهت نمایش تصاویر blob

زمانیکه از متد createObjectURL استفاده می‌شود، یک نمونه آدرس تولیدی آن چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<img src="blob:http://localhost:5000/9d4bae44-00bc-4ed8-9f27-cac2de5ecd5d">
در این حالت در Content Security Policy سمت سرور، نیاز است امکان دسترسی به تصاویر از نوع blob را نیز آزاد معرفی کنید:
 img-src 'self' data: blob:
در غیراینصورت مرورگر نمایش یک چنین تصاویری را سد خواهد کرد.


دریافت تصویر از سرور و نمایش آن در برنامه‌ی Angular

پس از این مقدمات، کامپوننتی که یک تصویر را از سمت سرور دریافت کرده و نمایش می‌دهد، چنین کدی را خواهد داشت:
import { WindowRefService } from "./../../core/window.service";
import { DownloadBinaryDataService } from "app/angular-http-client-blob/download-binary-data.service";
import { Component, OnInit, ViewChild, ElementRef } from "@angular/core";
import { DomSanitizer, SafeUrl } from "@angular/platform-browser";

@Component({
  templateUrl: "./download-blobs.component.html",
  styleUrls: ["./download-blobs.component.css"]
})
export class DownloadBlobsComponent implements OnInit {

  @ViewChild("sampleImage1") sampleImage1: ElementRef;
  private nativeWindow: Window;
  imageBlobUrl: string;
  sanitizedImageBlobUrl: SafeUrl;

  constructor(private downloadService: DownloadBinaryDataService,
    private windowRefService: WindowRefService, private sanitizer: DomSanitizer) { }

  ngOnInit() {
    this.nativeWindow = this.windowRefService.nativeWindow;
    this.downloadService.getImage().subscribe(imageDataBlob => {
      const urlCreator = this.nativeWindow.URL;
      this.imageBlobUrl = urlCreator.createObjectURL(imageDataBlob); // doesn't work -> <img [src]="imageBlobUrl">
      this.sampleImage1.nativeElement.src = this.imageBlobUrl; // works -> <img #sampleImage1>
      this.sanitizedImageBlobUrl = this.sanitizer.bypassSecurityTrustUrl(this.imageBlobUrl); // works -> <img [src]="sanitizedImageBlobUrl">
    });
  }
}
با این قالب:
<h1>Angular HttpClient Blob</h1>

<h4>#sampleImage1</h4>
<img #sampleImage1>

<h4>imageBlobUrl</h4>
<img [src]="imageBlobUrl">

<h4>sanitizedImageBlobUrl</h4>
<img [src]="sanitizedImageBlobUrl">
در اینجا در ngOnInit، به سرویس پنجره دسترسی یافته و وهله‌ای از آن‌را جهت کار با متد createObjectURL شیء URL آن دریافت می‌کنیم.
سپس مشترک متد getImage دریافت تصویر شده و اطلاعات نهایی آن‌را به صورت imageDataBlob دریافت می‌کنیم.
این اطلاعات باینری را به متد createObjectURL ارسال کرده و آدرس موقتی این تصویر را در مرورگر بدست می‌آوریم.

در ادامه سه روش کار با این URL نهایی را بررسی کرده‌ایم:
- دسترسی مستقیم به imageBlobUrl
this.imageBlobUrl = urlCreator.createObjectURL(imageDataBlob); // doesn't work -> <img [src]="imageBlobUrl">
و سپس انتساب آن به خاصیت src یک تصویر در قالب این کامپوننت:
<h4>imageBlobUrl</h4>
<img [src]="imageBlobUrl">
چون در این حالت Angular این URL را امن سازی می‌کند، یک چنین خروجی unsafe:blob بجای blob تولید خواهد شد:
<img _ngcontent-c1="" src="unsafe:blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">
که این مورد نیز توسط مرورگر با خطای ذیل سد می‌شود:
Refused to load the image 'unsafe:blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc' 
because it violates the following Content Security Policy directive: "img-src 'self' data: blob:".

- برای رفع این مشکل، می‌توان از سرویس DomSanitizer آن که به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است استفاده کرد:
this.sanitizedImageBlobUrl = this.sanitizer.bypassSecurityTrustUrl(this.imageBlobUrl); // works -> <img [src]="sanitizedImageBlobUrl">
اینبار یک چنین انتسابی به صورت مستقیم کار می‌کند:
<img [src]="sanitizedImageBlobUrl">
چون خروجی آن دیگر unsafe:blob نیست:
<img _ngcontent-c1="" src="blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">

- روش دیگر نمایش این تصویر، انتساب این آدرس به شیء بومی این تصویر است. برای اینکار در قالب این کامپوننت، یک template reference variable را به img نسبت می‌دهیم:
<img #sampleImage1>
سپس در کامپوننت جاری، توسط تعریف یک ViewChild، می‌توان به این متغیر دسترسی یافت:
@ViewChild("sampleImage1") sampleImage1: ElementRef;
اکنون که دسترسی مستقیمی را به این شیء پیدا کرده‌ایم، نحوه‌ی مقدار دهی خاصیت src آن به صورت ذیل خواهد بود:
this.sampleImage1.nativeElement.src = this.imageBlobUrl; // works -> <img #sampleImage1>

در نهایت Angular یک چنین خروجی را برای نمایش اینگونه تصاویر، بر اساس کدهای فوق رندر می‌کند:
<ng-component _nghost-c1=""><h1 _ngcontent-c1="">Angular HttpClient Blob</h1>

<h4 _ngcontent-c1="">#sampleImage1</h4>
<img _ngcontent-c1="" src="blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">

<h4 _ngcontent-c1="">imageBlobUrl</h4>
<img _ngcontent-c1="" src="unsafe:blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">

<h4 _ngcontent-c1="">sanitizedImageBlobUrl</h4>
<img _ngcontent-c1="" src="blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">
</ng-component>



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.