توضیحاتی در مورد سیستم Identity پروژه
ساختار پوشهها و پروژههای قسمت Blazor Server
قسمت Blazor Server مدیریت هتل ما از 7 پروژه و پوشهی زیر تشکیل میشود:
- BlazorServer.App: پروژهی اصلی Blazor Server است که با اجرای دستور dotnet new blazorserver در پوشهی خالی آن آغاز میشود.
- BlazorServer.Common: پروژهای از نوع classlib، جهت قرارگیری کدهای مشترک بین پروژهها است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز میشود.
- BlazorServer.DataAccess: پروژهای از نوع classlib، برای تعریف DbContext برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز میشود.
- BlazorServer.Entities: پروژهای از نوع classlib، جهت تعریف کلاسهای متناظر با جداول بانک اطلاعاتی برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز میشود.
- BlazorServer.Models: پروژهای از نوع classlib، برای تعریف کلاسهای data transfer objects برنامه (DTO's) است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز میشود.
- BlazorServer.Models.Mappings: پروژهای از نوع classlib، برای تعریف نگاشتهای بین DTO's و مجودیتهای برنامه و برعکس است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز میشود.
- BlazorServer.Services: پروژهای از نوع classlib، جهت تعریف کدهایی که منطق تجاری تعامل با بانک اطلاعاتی را از طریق BlazorServer.DataAccess میسر میکند که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز میشود.
اصلاح پروژهی BlazorServer.App جهت استفاده از LibMan
قالب پیشفرض BlazorServer.App، به همراه پوشهی wwwroot\css است که در آن بوت استرپ و open-iconic به همراه فایل site.css قرار دارند. چون این پروژه به همراه هیچ نوع روشی برای مدیریت نگهداری بستههای سمت کلاینت خود نیست، دو پوشهی بوت استرپ و open-iconic آنرا حذف کرده و از روش مطرح شدهی در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» استفاده خواهیم کرد:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli libman init libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
بعد از نصب بستههای ذکر شده، ابتدا سطر زیر را از ابتدای فایل پیشفرض wwwroot\css\site.css حذف میکنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
<head> <meta charset="utf-8" /> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" /> <title>BlazorServer.App</title> <base href="~/" /> <link href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css" rel="stylesheet" /> <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" /> <link href="css/site.css" rel="stylesheet" /> <link href="BlazorServer.App.styles.css" rel="stylesheet" /> </head>
برای bundling & minification این فایلها میتوان از «Bundler Minifier» استفاده کرد.
پروژهی موجودیتهای مدیریت هتل
فایل BlazorServer.Entities.csproj وابستگی خاصی را نداشته و به صورت زیر تعریف شدهاست:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <TargetFramework>net5.0</TargetFramework> </PropertyGroup> </Project>
using System; using System.ComponentModel.DataAnnotations; namespace BlazorServer.Entities { public class HotelRoom { [Key] public int Id { get; set; } [Required] public string Name { get; set; } [Required] public int Occupancy { get; set; } [Required] public decimal RegularRate { get; set; } public string Details { get; set; } public string SqFt { get; set; } public string CreatedBy { get; set; } public DateTime CreatedDate { get; set; } = DateTime.Now; public string UpdatedBy { get; set; } public DateTime UpdatedDate { get; set; } } }
پروژهی تعریف DbContext برنامهی مدیریت هتل
فایل BlazorServer.DataAccess.csproj به این صورت تعریف شدهاست:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <TargetFramework>net5.0</TargetFramework> </PropertyGroup> <ItemGroup> <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" /> </ItemGroup> <ItemGroup> <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" /> <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools" Version="5.0.3"> <PrivateAssets>all</PrivateAssets> <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets> </PackageReference> </ItemGroup> </Project>
- همچنین دو وابستگی مورد نیاز جهت کار با EntityFrameworkCore و اجرای مهاجرتها را نیز به آن افزودهایم.
پس از تامین این وابستگیها، اکنون میتوان DbContext ابتدایی برنامه را به صورت زیر تعریف کرد که کار آن، در معرض دید قرار دادن HotelRoom به صورت یک DbSet است:
using BlazorServer.Entities; using Microsoft.EntityFrameworkCore; namespace BlazorServer.DataAccess { public class ApplicationDbContext : DbContext { public DbSet<HotelRoom> HotelRooms { get; set; } public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options) { } } }
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web"> <PropertyGroup> <TargetFramework>net5.0</TargetFramework> </PropertyGroup> <ItemGroup> <ProjectReference Include="..\BlazorServer.DataAccess\BlazorServer.DataAccess.csproj" /> </ItemGroup> <ItemGroup> <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" /> <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Design" Version="5.0.3"> <PrivateAssets>all</PrivateAssets> <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets> </PackageReference> </ItemGroup> </Project>
- سپس چون میخواهیم از تامین کنندهی بانک اطلاعاتی SQL Server نیز استفاده کنیم، وابستگیهای آنرا نیز افزودهایم.
با این تنظیمات، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و کار افزودن AddDbContext و UseSqlServer را انجام میدهیم تا DbContext برنامه از طریق تزریق وابستگیها قابل دسترسی شود و همچنین رشتهی اتصالی مشخص شده نیز به تامین کنندهی SQL Server ارسال شود:
namespace BlazorServer.App { public class Startup { // ... public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"); services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString)); // ...
{ "ConnectionStrings": { "DefaultConnection": "Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=HotelManagement;Trusted_Connection=True;MultipleActiveResultSets=true" } }
اجرای مهاجرتها و تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی
پس از این تنظیمات، اکنون میتوانیم به پوشهی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess مراجعه کرده و از طریق خط فرمان، دستورات زیر را صادر کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.3 dotnet build dotnet ef migrations --startup-project ../BlazorServer.App/ add Init --context ApplicationDbContext dotnet ef --startup-project ../BlazorServer.App/ database update --context ApplicationDbContext
- همیشه بهتر است پیش از اجرای عملیات Migration، یکبار dotnet build را اجرا کرد؛ تا اگر خطایی وجود دارد، بتوان جزئیات دقیق آنرا مشاهده کرد. چون عموما این جزئیات در حین اجرای دستورات بعدی، با پیام مختصر «عملیات شکست خورد»، نمایش داده نمیشوند.
- دستور سوم، کار تشکیل پوشهی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations و تولید خودکار دستورات تشکیل بانک اطلاعاتی را بر اساس ساختار DbContext برنامه انجام میدهد.
- دستور چهارم، بر اساس اطلاعات موجود در پوشهی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations، بانک اطلاعاتی واقعی را تولید میکند.
در این دستورات ذکر پروژهی آغازین برنامه جهت یافتن وابستگیهای پروژه ضروری است.
تکمیل پروژهی DTOهای برنامه
همواره توصیه شدهاست که موجودیتهای برنامه را مستقیما در معرض دید UI قرار ندهید. حداقل مشکلی را که در اینجا ممکن است مشاهده کنید، حملات از نوع mass assignment هستند. برای مثال قرار است از کاربر، کلمهی عبور جدید آنرا دریافت کنید، ولی چون اطلاعات دریافتی، به اصل موجودیت متناظر با بانک اطلاعاتی نگاشت میشود، کاربر میتواند فیلد IsAdmin را هم خودش مقدار دهی کند! و چون سیستم Binding بسیار پیشرفته عمل میکند، این ورودی را معتبر یافته و در اینجا علاوه بر به روز رسانی کلمهی عبور، خواص دیگری را هم که نباید به روز رسانی شوند، به روز رسانی میکند و یا در بسیاری از موارد نیاز است data annotations خاصی را برای فیلدها تعریف کرد که ربطی به موجودیت اصلی ندارند و یا نیاز است فیلدهایی را در UI قرار داد که باز هم تناظر یک به یکی با موجودیت اصلی ندارند (گاهی کمتر و گاهی بیشتر هستند و باید بر روی آنها محاسباتی صورت گیرد تا قابلیت ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را پیدا کنند). به همین جهت کار مدل سازی UI و یا بازگشت اطلاعات نهایی از سرویسها را توسط DTOها که یک سری کلاس سادهی C# 9.0 از نوع record هستند، انجام میدهیم:
using System; using System.ComponentModel.DataAnnotations; namespace BlazorServer.Models { public record HotelRoomDTO { public int Id { get; init; } [Required(ErrorMessage = "Please enter the room's name")] public string Name { get; init; } [Required(ErrorMessage = "Please enter the occupancy")] public int Occupancy { get; init; } [Range(1, 3000, ErrorMessage = "Regular rate must be between 1 and 3000")] public decimal RegularRate { get; init; } public string Details { get; init; } public string SqFt { get; init; } } }
در اینجا فیلدهای UI برنامه را که در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد، مشاهده میکنید؛ به همراه یک سری data annotation برای تعریف اجباری و یا بازهی مورد قبول، به همراه پیامهای خطای مرتبط.
نگاشت DTOهای برنامه به موجودیتها و بر عکس
یا میتوان خواص DTO تعریف شده را یکی یکی به موجودیتی متناظر با آن انتساب داد و یا میتوان از AutoMapper برای اینکار استفاده کرد. به همین جهت به BlazorServer.Models.Mappings.csproj مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال میکنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <TargetFramework>net5.0</TargetFramework> </PropertyGroup> <ItemGroup> <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" /> <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Models\BlazorServer.Models.csproj" /> </ItemGroup> <ItemGroup> <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="8.1.1" /> </ItemGroup> </Project>
- همچنین بستهی مخصوص AutoMapper را که به همراه امکانات تزریق وابستگیهای آن نیز هست، در اینجا افزودهایم.
پس از افزودن این ارجاعات، نگاشت دو طرفهی بین مدل و موجودیت تعریف شده را به صورت زیر تعریف میکنیم:
using AutoMapper; using BlazorServer.Entities; namespace BlazorServer.Models.Mappings { public class MappingProfile : Profile { public MappingProfile() { CreateMap<HotelRoomDTO, HotelRoom>().ReverseMap(); // two-way mapping } } }
namespace BlazorServer.App { public class Startup { // ... public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddAutoMapper(AppDomain.CurrentDomain.GetAssemblies()); // ...
تعریف سرویس مدیریت اتاقهای هتل
پس از راه اندازی برنامه و تعریف موجودیتها، DbContext و غیره، اکنون میتوانیم از آنها جهت ارائهی منطق مدیریتی برنامه استفاده کنیم:
using System.Collections.Generic; using System.Threading.Tasks; using BlazorServer.Models; namespace BlazorServer.Services { public interface IHotelRoomService { Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO); Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId); IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync(); Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId); Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name); Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO); } }
که پیاده سازی ابتدایی آن به صورت زیر است:
using System; using System.Collections.Generic; using System.Threading.Tasks; using AutoMapper; using AutoMapper.QueryableExtensions; using BlazorServer.DataAccess; using BlazorServer.Entities; using BlazorServer.Models; using Microsoft.EntityFrameworkCore; namespace BlazorServer.Services { public class HotelRoomService : IHotelRoomService { private readonly ApplicationDbContext _dbContext; private readonly IMapper _mapper; private readonly IConfigurationProvider _mapperConfiguration; public HotelRoomService(ApplicationDbContext dbContext, IMapper mapper) { _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext)); _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper)); _mapperConfiguration = mapper.ConfigurationProvider; } public async Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO) { var hotelRoom = _mapper.Map<HotelRoom>(hotelRoomDTO); hotelRoom.CreatedDate = DateTime.Now; hotelRoom.CreatedBy = ""; var addedHotelRoom = await _dbContext.HotelRooms.AddAsync(hotelRoom); await _dbContext.SaveChangesAsync(); return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(addedHotelRoom.Entity); } public async Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId) { var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId); if (roomDetails == null) { return 0; } _dbContext.HotelRooms.Remove(roomDetails); return await _dbContext.SaveChangesAsync(); } public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync() { return _dbContext.HotelRooms .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration) .AsAsyncEnumerable(); } public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId) { return _dbContext.HotelRooms .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration) .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId); } public Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name) { return _dbContext.HotelRooms .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration) .FirstOrDefaultAsync(x => x.Name == name); } public async Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO) { if (roomId != hotelRoomDTO.Id) { return null; } var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId); var room = _mapper.Map(hotelRoomDTO, roomDetails); room.UpdatedBy = ""; room.UpdatedDate = DateTime.Now; var updatedRoom = _dbContext.HotelRooms.Update(room); await _dbContext.SaveChangesAsync(); return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(updatedRoom.Entity); } } }
- در این کدها استفاده از متد ProjectTo را هم مشاهده میکنید. استفاده از این متد، بسیار بهینهتر از کار با متد Map درون حافظهای است. از این جهت که بر روی SQL نهایی ارسالی به سمت سرور تاثیرگذار است و تعداد فیلدهای بازگشت داده شده را بر اساس DTO تعیین شده، کاهش میدهد. درغیراینصورت باید تمام ستونهای جدول را بازگشت داد و سپس با استفاده از متد Map درون حافظهای، کار نگاشت نهایی را انجام داد که آنچنان بهینه نیست.
در آخر نیاز است این سرویس را نیز به سیستم تزریق وابستگیهای برنامه معرفی کنیم. به همین جهت در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs، تغییر زیر را اعمال خواهیم کرد:
namespace BlazorServer.App { public class Startup { // ... public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddScoped<IHotelRoomService, HotelRoomService>(); // ...
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-13.zip
پیشتر در مورد ELMAH مطلبی را منتشر کرده بودم و اگر برنامه نویس ASP.NET هستید و با ELMAH آشنایی ندارید، جدا نیمی از عمر کاری شما بر فنا است!
هاست پیش فرض یک WCF RIA Service هم یک برنامهی ASP.NET است. بنابراین کلیهی خطاهای رخ داده در سمت سرور را باید بتوان به نحوی لاگ کرد تا بعدا با مطالعهی آنها اطلاعات ارزشمندی را از نقایص برنامه در عمل و پیش از گوشزد شدن آنها توسط کاربران، دریافت، بررسی و رفع کرد.
کلیه خطاها را لاگ میکنم تا:
- بدانم معنای جملهی "برنامه کار نمیکنه" چی هست.
- بدون روبرو شدن با کاربران یا حتی سؤال و جوابی از آنها بدانم دقیقا مشکل از کجا ناشی شده.
- بدانم رفتارهای عمومی کاربران که منجر به بروز خطا میشوند کدامها هستند.
- بدانم در کدامیک از قسمتهای برنامه تعیین اعتبار ورودی کاربران یا انجام نشده یا ضعیف و ناکافی است.
- بدانم زمانیکه دوستی (!) قصد پایین آوردن برنامه را با تزریق SQL داشته، دقیقا چه چیزی را وارد کرده، در کجا و چه زمانی؟
- بتوانم Remote worker خوبی باشم.
ELMAH هم برای لاگ کردن خطاهای مدیریت نشدهی یک برنامهی ASP.NET ایجاد شده است. بنابراین باید بتوان این دو (WCF RIA Services و ELMAH) را به نحوی با هم سازگار کرد. برای اینکار نیاز است تا یک مدیریت کنندهی خطای سفارشی را با پیاده سازی اینترفیس IErrorHandler تهیه کنیم (تا خطاهای مدیریت نشدهی حاصل را به سمت ELMAH هدایت کند) و سپس آنرا به کمک یک ویژگی یا Attribute به DomainService خود جهت لاگ کردن خطاها اعمال نمائیم. روش تعریف این Attribute را در کدهای بعد ملاحظه خواهید نمود (در اینجا نیاز است تا دو ارجاع را به اسمبلیهای Elmah.dll که دریافت کردهاید و اسمبلی استاندارد System.ServiceModel نیز به پروژه اضافه نمائید):
//add a reference to "Elmah.dll"
using System;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
using System.Web;
namespace ElmahWcf
{
public class HttpErrorHandler : IErrorHandler
{
#region IErrorHandler Members
public bool HandleError(Exception error)
{
return false;
}
public void ProvideFault(Exception error, MessageVersion version, ref Message fault)
{
if (error == null)
return;
if (HttpContext.Current == null) //In case we run outside of IIS
return;
Elmah.ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(error);
}
#endregion
}
}
//add a ref to "System.ServiceModel" assembly
using System;
using System.Collections.ObjectModel;
using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Description;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
namespace ElmahWcf
{
public class ServiceErrorBehaviorAttribute : Attribute, IServiceBehavior
{
Type errorHandlerType;
public ServiceErrorBehaviorAttribute(Type errorHandlerType)
{
this.errorHandlerType = errorHandlerType;
}
#region IServiceBehavior Members
public void AddBindingParameters(
ServiceDescription serviceDescription,
ServiceHostBase serviceHostBase, Collection<ServiceEndpoint> endpoints,
BindingParameterCollection bindingParameters)
{ }
public void ApplyDispatchBehavior(
ServiceDescription serviceDescription,
ServiceHostBase serviceHostBase)
{
IErrorHandler errorHandler;
errorHandler = (IErrorHandler)Activator.CreateInstance(errorHandlerType);
foreach (ChannelDispatcherBase cdb in serviceHostBase.ChannelDispatchers)
{
ChannelDispatcher cd = cdb as ChannelDispatcher;
cd.ErrorHandlers.Add(errorHandler);
}
}
public void Validate(
ServiceDescription serviceDescription,
ServiceHostBase serviceHostBase)
{ }
#endregion
}
}
[ServiceErrorBehavior(typeof(HttpErrorHandler))] //Integrating with ELMAH
[EnableClientAccess()]
public partial class MyDomainService : LinqToEntitiesDomainService<myEntities>
در ادامه نحوهی افزودن تعاریف متناظر با ELMAH به Web.Config برنامه ذکر شده است. این تعاریف برای IIS6 و 7 به بعد هم تکمیل گردیده است. خطاها هم به صورت فایلهای XML در پوشهای به نام Errors که به ریشهی سایت اضافه خواهید نمود (یا هر پوشهی دلخواه دیگری)، لاگ میشوند.
به نظر من این روش، از ذخیره سازی اطلاعات لاگها در دیتابیس بهتر است. چون اساسا زمانیکه خطایی رخ میدهد شاید مشکل اصلی همان ارتباط با دیتابیس باشد.
قسمت ارسال خطاها به صورت ایمیل نیز comment شده است که در صورت نیاز میتوان آنرا فعال نمود:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<sectionGroup name="elmah">
<section name="security" requirePermission="false" type="Elmah.SecuritySectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorLog" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorLogSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorMail" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorMailSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorFilter" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorFilterSectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorTweet" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorTweetSectionHandler, Elmah"/>
</sectionGroup>
</configSections>
<elmah>
<security allowRemoteAccess="1" />
<errorLog type="Elmah.XmlFileErrorLog, Elmah" logPath="~/Errors" />
<!-- <errorMail
from="errors@site.net"
to="nasiri@site.net"
subject="prj-error"
async="true"
smtpPort="25"
smtpServer="mail.site.net"
noYsod="true" /> -->
</elmah>
<system.webServer>
<modules runAllManagedModulesForAllRequests="true">
<add name="ErrorLog" type="Elmah.ErrorLogModule, Elmah"/>
<add name="DomainServiceModule"
preCondition="managedHandler"
type="System.ServiceModel.DomainServices.Hosting.DomainServiceHttpModule, System.ServiceModel.DomainServices.Hosting, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35" />
</modules>
<validation validateIntegratedModeConfiguration="false" />
<handlers>
<add name="Elmah" verb="POST,GET,HEAD" path="myelmah.axd" type="Elmah.ErrorLogPageFactory, Elmah" />
</handlers>
</system.webServer>
<system.web>
<globalization
requestEncoding="utf-8"
responseEncoding="utf-8"
/>
<authentication mode="Forms">
<!--one month ticket-->
<forms name=".403AuthV"
cookieless="UseCookies"
slidingExpiration="true"
protection="All"
path="/"
timeout="43200" />
</authentication>
<httpHandlers>
<add verb="POST,GET,HEAD" path="myelmah.axd" type="Elmah.ErrorLogPageFactory, Elmah" />
</httpHandlers>
<httpModules>
<add name="ErrorLog" type="Elmah.ErrorLogModule, Elmah"/>
<add name="DomainServiceModule"
type="System.ServiceModel.DomainServices.Hosting.DomainServiceHttpModule, System.ServiceModel.DomainServices.Hosting, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35" />
</httpModules>
<compilation debug="true" targetFramework="4.0">
<assemblies>
<add assembly="System.Data.Entity, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</assemblies>
</compilation>
</system.web>
<connectionStrings>
</connectionStrings>
<system.serviceModel>
<serviceHostingEnvironment
aspNetCompatibilityEnabled="true"
multipleSiteBindingsEnabled="true" />
</system.serviceModel>
</configuration>
throw new Exception("This is an ELMAH test");
سپس به آدرس http://localhost/myelmah.axd مراجعه نموده و اطلاعات لاگ شده حاصل را بررسی کنید:
این روش با WCF Services های متداول هم کار میکند. فقط در این سرویسها باید aspNetCompatibilityEnabled مطابق تگهای ذکر شدهی system.serviceModel فوق در web.config لحاظ شوند (این مورد به صورت پیش فرض در WCF RIA Services وجود دارد). همچنین ویژگی زیر نیز باید به سرویس شما اضافه گردد:
[AspNetCompatibilityRequirements(RequirementsMode = AspNetCompatibilityRequirementsMode.Allowed)]
منابع مورد استفاده:
Integrating ELMAH for a WCF Service
Making WCF and ELMAH play nice together
Getting ELMAH to work with WCF services
پ.ن.
اگر به خطاهای ASP.NET دقت کرده باشید که به yellow screen of death هم مشهور هستند (در مقابل صفحات آبی ویندوز!)، ابتدای آن خیلی بزرگ نوشته شده Server Error و سپس ادامهی خطا. همین مورد دقیقا یادم هست که هر بار سبب بازخواست مدیران شبکه بجای برنامه نویسها میشد! (احتمالا این هم یک نوع بدجنسی تیم ASP.NET برای گرفتن حال ادمینهای شبکه است! و گرنه مثلا میتوانستند همان ابتدا بنویسند program/application error بجای server error)
برای خیلی ممکن است سوال پیش آمده باشد چطور یک برنامه نویس از پروژه ای که به صورت اوپن سورس منتشر میکند محافظت کرده و از سوء استفاده جلوگیری میکند ؟ بر اساس همین سوال شخص لینوس توروالدز Git را ایجاد کرد برای ذخیره پروژههای متن باز و حفظ حقوق برنامه نویس پروژه
سایت گیت هاب (github.com) بر پایه Git تشکیل شده و به همین منظور استفاده میشود. البته برنامه نویس میتواند پروژه را بصورت خصوصی ذخیره کند و از انتشار عمومی پروژه خودداری کند. با استفاده از این سیستم برنامه نویسان پروژههای متن باز را با خیال راحت و با حفظ حقوق منتشر کنند و به این ترتیب پروژه به نام آن برنامه نویس ثبت خواهد شد. در این سیکل برنامه نویس یک اکانت در این سایت ایجاد و برای هر پروژه متن باز که منتشر میکند یک صفحه (مخزن) ساخته و پروژه را در آن ذخیره میکند.
یکی دیگر از مواردی که ممکن است برای برنامههای متن باز پیش بیاید این است که اگر برنامه نویسی یک پروژه متن باز را از گیت هاب توسعه داد ، موارد اضافه شده بر عهده برنامه نویس اول گذاشته نشه و حق برنامه نویس اصلی رعایت شود ؛ برای این منظور سیکلی در سایت گیت هاب ایجاد شده با عنوان Forking که یک برنامه نویس میتواند پروژه را داشته باشد و پس از توسعه پروژه ، تغییرات ایجاد شده در برنامه را به برنامه نویس اصلی ارسال کند و پس از تایید ، تغییرات ایجاد شده در مخزن اصلی پروژه اعمال شود.
گیت هاب امکانات بیشتری را در خود پیاده کرده که این سایت را تبدیل به شبکه اجتماعی برای برنامه نویسان کرده است. موارد از قبیل انجمن برای پرسش و مشکلات ، ارسال پیغام خصوصی برای سایر اعضا و ….
تزریق وابستگیها
تزریق وابستگیها یا DI چیست؟
تزریق وابستگیها یکی از انواع IoC بوده که در آن ایجاد و انقیاد (binding) یک وابستگی، در خارج از کلاسی که به آن نیاز دارد صورت میگیرد. روشهای متفاوتی برای ارائه این وابستگی وهله سازی شده در خارج از کلاس به آن وجود دارد که در ادامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
یک مثال: بسته غذایی را که با خود به سر کار میبرید درنظر بگیرید. تمام اجزای مورد نیاز تشکیل دهنده یک بسته غذا عموما داخل آن قرار گرفته و حمل میشوند. حالت عکس آن زمانی است که در محل کار به شما غذا میدهند. این دقیقا همان حالتی است که تزریق وابستگیها کار میکند؛ یک سری سرویسهای خارجی، نیازهای کلاس جاری را برآورده میسازند.
در تصویر فوق یک طراحی مبتنی بر معکوس سازی کنترلها را مشاهده میکنید. وابستگیهای یک کلاس توسط اینترفیسی مشخص شده و سپس کلاسی وجود دارد که این وابستگی را پیاده سازی کرده است.
همچنین در این تصویر یک خط منقطع از کلاس MyClass به کلاس Dependency رسم شده است. این خط، مربوط به حالتی است که خود کلاس، مستقیما کار وهله سازی وابستگی مورد نیاز خود را انجام دهد؛ هر چند اینترفیسی نیز در این بین تعریف شده باشد. بنابراین اگر در بین کدهای این کلاس، چنین کدی مشاهده شد:
IDependency dependency= new Dependency();
در اینجا یک کلاس دیگر به نام Injector اضافه شده است که قابلیت تزریق وابستگیها را به کلاس نیازمند آن به روشهای مختلفی دارا است. کار کلاس Injector، وهله سازی MyClass و همچنین وابستگیهای آن میباشد؛ سپس وابستگی را دراختیار MyClass قرار میدهد.
تزریق وابستگیها در سازنده کلاس
یکی از انواع روشهای تزریق وابستگیها، Constructor Injection و یا تزریق وابستگیها در سازنده کلاس میباشد که متداولترین نوع آنها نیز بهشمار میرود. در این حالت، وابستگی پس از وهله سازی، از طریق پارامترهای سازنده یک کلاس، در اختیار آن قرار میگیرند.
یک مثال:
public class Shopper { private readonly ICreditCard _creditCard; public Shopper(ICreditCard creditCard) { _creditCard = creditCard; } }
ICreditCard creditCard = new MasterCard(); Shopper shopper = new Shopper(creditCard);
تزریق در خواص عمومی کلاس
Setter Injection و یا تزریق در خواص عمومی یک کلاس، یکی دیگر از روشهای تزریق وابستگیها است (setter در اینجا منظور همان get و set یک خاصیت میباشد).
در حالت تزریق وابستگیها در سازنده کلاس، امکان وهله سازی آن کلاس بدون ارسال وابستگیها به سازنده آن ممکن نیست؛ اما در اینجا خیر و امکان وهله سازی و استفاده از یک کلاس، پیش از اعمال وابستگیها نیز وجود دارد. بنابراین امکان تغییر و تعویض وابستگیها پس از وهله سازی کلاس نیز میسر است.
public class Shopper { public ICreditCard CreditCard { get; set; } } ICreditCard creditCard = new MasterCard(); Shopper shopper = new Shopper(); shopper.CreditCard = creditCard;
تزریق اینترفیسها
تزریق اینترفیسها نیز یکی دیگر از روشهای تزریق وابستگیها است؛ اما آنچنان استفاده گستردهای برخلاف دو روش قبل نیافته است.
در این روش نه از سازنده کلاس استفاده میشود و نه از یک خاصیت عمومی. ابتدا یک اینترفیس که بیانگر ساختار کلاسی که قرار است تزریق شود ایجاد میگردد. سپس این اینترفیس را در کلاس وابستگی مورد نظر پیاده سازی خواهیم کرد. در این اینترفیس نیاز است متد خاصی تعریف شود تا کار تزریق وابستگی را انجام دهد.
یک مثال:
public interface IDependOnCreditCard { void Inject(ICreditCard creditCard); } public class Shopper : IDependOnCreditCard { private ICreditCard creditCard; public void Inject(ICreditCard creditCard) { this.creditCard = creditCard; } } ICreditCard creditCard = new MasterCard(); Shopper shopper = new Shopper(); ((IDependOnCreditCard)shopper).Inject(creditCard);
در ادامه کلاس خریدار، اینترفیس IDependOnCreditCard را پیاده سازی کرده است. به این ترتیب کلاس Injector تنها کافی است بداند تا این متد خاص را باید جهت تنظیم و تزریق وابستگیها فراخوانی نماید. این روش نسبتا شبیه به روش Setter injection است.
این روش بیشتر میتواند جهت فریم ورکهایی که قابلیت یافتن کلیه کلاسهای مشتق شده از IDependOnCreditCard را داشته و سپس میدانند که باید متد Inject آنها را فراخوانی کنند، مناسب است.
نکاتی که باید حین کار با تزریق وابستگیها درنظر داشت
الف) حین استفاده از تزریق وابستگیها، وهله سازی به تاخیر افتاده وابستگیها میسر نیست. برای مثال زمانیکه یک وابستگی قرار است در سازنده کلاسی تزریق شود، وهله سازی آن باید پیش از نیاز واقعی به آن صورت گیرد. البته امکان استفاده از اشیاء Lazy دات نت 4 برای مدیریت این مساله وجود دارد اما در حالت کلی، دیگر همانند قبل و روشهای متداول، وهله سازی تنها زمانیکه نیاز به آن وابستگی خاص باشد، میسر نیست. به همین جهت باید به تعداد وابستگیهایی که قرار است در یک کلاس استفاده شوند نیز جهت کاهش مصرف حافظه دقت داشت.
ب) یکی از مزایای دیگر تزریق وابستگیها، سادهتر شدن نوشتن آزمونهای واحد است. زیرا تهیه Mocks در این حالت کار با اینترفیسها بسیار سادهتر است. اما باید دقت داشت، کلاسی که در سازنده آن حداقل 10 اینترفیس را به عنوان وابستگی دریافت میکند، احتمالا دچار مشکلاتی در طراحی و همچنین مصرف حافظه میباشد.
bower یک فناوری منسوخ شدهاست و اگر بخواهیم bower.json ذکر شدهی در این مطلب را با package.json مربوط به npm جایگزین کنیم، به یک چنین محتوایی خواهیم رسید:
{ "name": "testwebapp", "version": "1.0.0", "description": "", "scripts": {}, "author": "", "license": "ISC", "dependencies": { "bootstrap": "^3.3.7", "jquery": "^2.2.4", "jquery-ajax-unobtrusive": "^3.2.4", "jquery-validation": "^1.17.0", "jquery-validation-unobtrusive": "^3.2.8" } }
سپس بر اساس مسیرهای پوشهی node_modules جدید، فایل bundleconfig.json چنین محتوایی را پیدا میکند:
[ { "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css", "inputFiles": [ "node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css", "wwwroot/css/site.css" ] }, { "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js", "inputFiles": [ "node_modules/jquery/dist/jquery.min.js", "node_modules/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js", "node_modules/jquery-validation-unobtrusive/dist/jquery.validate.unobtrusive.min.js", "node_modules/jquery-ajax-unobtrusive/jquery.unobtrusive-ajax.min.js", "node_modules/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js", "wwwroot/js/site.js" ], "minify": { "enabled": true, "renameLocals": true }, "sourceMap": false } ]
<!DOCTYPE html> <html> <head> <meta charset="utf-8" /> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" /> <title>@ViewData["Title"] - DNTCommon.Web.Core.TestWebApp</title> <link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" asp-append-version="true" /> </head> <body> <div> @RenderBody() </div> <script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script> @RenderSection("Scripts", required: false) </body> </html>
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web"> <Target Name="PrecompileScript" BeforeTargets="BeforeBuild"> <Exec Command="dotnet bundle" /> </Target> <ItemGroup> <DotNetCliToolReference Include="BundlerMinifier.Core" Version="2.6.362" /> </ItemGroup> </Project>
یک. قبل از آپلود امکان برش وجود داشته باشد.
دو. سیستم برش قابلیت پشتیبانی از تناسب بین پهنا و ارتفاع را داشته باشد.
سه. قابلیت استفاده خارج از قواعد Ajax را داشته باشد و بتوان ارسال آن را به طور دستی کنترل کرد.
چهار. پشتیبانی برش تصاویر به صورت تاچ برای گوشیهای همراه را نیز دارا باشد.
کتابخانه jcrop کتابخانهای است که این امکانات را برای شما فراهم میکند. این کتابخانه بدین صورت است که در حین برش به شما 4 عدد x1,x2,y1,y2 را داده و شما با ارسال آن به سمت سرور میتوانید بر اساس این اعداد، عکس اصلی را برش بزنید. بدین صورت شما هم عکس اصلی را دارید و هم مختصات برش را دارید و اگر دوست دارید در جاهای مختلف از عکس اصلی برش داشته باشید، بسیار مفید خواهد بود.
مرحله اول:
ابتدا فایل jcrop را دانلود نمایید.
مرحله دوم:
کد Html زیر را به صفحه اضافه کنید:
<div> <!-- upload form --> <!-- hidden crop params --> <input type="hidden" id="x1" name="x1" /> <input type="hidden" id="y1" name="y1" /> <input type="hidden" id="x2" name="x2" /> <input type="hidden" id="y2" name="y2" /> <h2>ابتدا تصویر خود را انتخاب کنید</h2> <div><input type="file" name="postedFileBase" data-buttonText="انتخاب تصویر" id="image_file" onchange="fileSelectHandler()" /></div> <div></div> <div> <h2>قسمتی از تصویر را انتخاب نمایید</h2> <img id="preview" /> <div> <label>حجم فایل </label> <input type="text" id="filesize" name="filesize" /> <label>نوع فایل</label> <input type="text" id="filetype" name="filetype" /> <label>ابعاد فایل</label> <input style="direction: ltr;" type="text" id="filedim" name="filedim" /> </div> </div> </div>
تگ step2 نیز بعد از نمایش موفقیت آمیز تصویر نشان داده میشود که کاربر میتواند در آن تصویر را برش دهد و شامل بخش info نیز میباشد تا بتوان اندازه اصلی تصویر، نوع فایل تصویر Content Type و حجم آن را نمایش داد.
مرحله سوم:
سپس برای استایل دهی کدهای بالا از کد Css زیر استفاده میکنیم:
.bheader { background-color: #DDDDDD; border-radius: 10px 10px 0 0; padding: 10px 0; text-align: center; } .bbody { color: #000; overflow: hidden; padding-bottom: 20px; text-align: center; background: -moz-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2); background: -ms-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2); background: -webkit-gradient(linear, left top, left bottom, color-stop(0%, #ffffff), color-stop(100%, #f2f2f2)); background: -webkit-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2); background: -o-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2); filter: progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2'); -ms-filter: "progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2')"; background: linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2); } .bbody h2, .info, .error { margin: 10px 0; } .step2, .error { display: none; } .error { color: red; } .info { } label { margin: 0 5px; } .roundinput { border: 1px solid #CCCCCC; border-radius: 10px; padding: 4px 8px; text-align: center; width: 150px; } .jcrop-holder { display: inline-block; } input[type=submit] { background: #e3e3e3; border: 1px solid #bbb; border-radius: 3px; -webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6; box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6; color: #333; padding: 8px 0 9px; text-align: center; text-shadow: 0 1px 0 #fff; width: 150px; } input[type=submit]:hover { background: #d9d9d9; -webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea; box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea; color: #222; cursor: pointer; } input[type=submit]:active { background: #d0d0d0; -webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3; box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3; color: #000; }
مرحله چهارم:
افزودن کد جاوااسکریپتی زیر برای کار کردن با کتابخانه Jcrop میباشد:
function bytesToSize(bytes) { var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت']; if (bytes == 0) return 'n/a'; var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024))); return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i]; }; function updateInfo(e) { $('#x1').val(e.x); $('#y1').val(e.y); $('#x2').val(e.x2); $('#y2').val(e.y2); }; var jcrop_api, boundx, boundy; function fileSelectHandler() { var oFile = $('#image_file')[0].files[0]; $('.error').hide(); var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i; if (!rFilter.test(oFile.type)) { $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show(); return; } var oImage = document.getElementById('preview'); var oReader = new FileReader(); oReader.onload = function (e) { oImage.src = e.target.result; oImage.onload = function () { $('.step2').fadeIn(500); var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size); $('#filesize').val(sResultFileSize); $('#filetype').val(oFile.type); $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight); if (typeof jcrop_api != 'undefined') { jcrop_api.destroy(); jcrop_api = null; $('#preview').width(oImage.naturalWidth); $('#preview').height(oImage.naturalHeight); } $('#preview').Jcrop({ aspectRatio: 2, bgFade: true, bgOpacity: .3, onChange: updateInfo, onSelect: updateInfo }, function () { //var bounds = this.getBounds(); //var boundx = bounds[0]; //var boundy = bounds[1]; // Store the Jcrop API in the jcrop_api variable jcrop_api = this; }); }; }; oReader.readAsDataURL(oFile); }
تابع fileSelectHandler
function fileSelectHandler() { var oFile = $('#image_file')[0].files[0]; $('.error').hide(); var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i; if (!rFilter.test(oFile.type)) { $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show(); return; }
در ادامه همین تابع بالا، کدهای زیر را اضافه میکنیم:
var oImage = document.getElementById('preview'); var oReader = new FileReader(); oReader.onload = function (e) { oImage.src = e.target.result; oImage.onload = function () { $('.step2').fadeIn(500); var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size); $('#filesize').val(sResultFileSize); $('#filetype').val(oFile.type); $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight); if (typeof jcrop_api != 'undefined') { jcrop_api.destroy(); jcrop_api = null; $('#preview').width(oImage.naturalWidth); $('#preview').height(oImage.naturalHeight); } $('#preview').Jcrop({ aspectRatio: 2, bgFade: true, bgOpacity: .3, onChange: updateInfo, onSelect: updateInfo, onRelease: clearInfo }, function () { //var bounds = this.getBounds(); //var boundx = bounds[0]; //var boundy = bounds[1]; jcrop_api = this; }); }; }; oReader.readAsDataURL(oFile);
FileReader یکی از توابع موجود در HTML است که مستندات آن در سایت موزیلا موجود است و قابلیت خواندن غیرهمزمان فایلها و اشیا Blob را دارد. در خط آخر به عنوان پارامتر ما فایلی را که در آپلودر خوانده ایم و در مرحله قبل نوع فایل آن را بررسی کردیم، پاس میکنیم و باعث میشود که رویداد Load شیء FileReader صدا زده شود.
در این رویداد ابتدا اطلاعات این فایل را از قبیل سایز و ابعاد و نوع فایل، خوانده و در همان تگ Div که با کلاس info تعیین شده بود، نمایش میدهیم. سپس متغیر jcrop_api را که به صورت global در بالای تابع صدا زدیم، بررسی میکنم که آیا از قبل پر شدهاست یا خیر؟ اگر از قبل پرشدهاست باید شیء Jcrop را که به آن اعمال شده است، نابود و آن را نال کنیم تا برای تصویر جدید آماده شود. این کد زمانی کاربرد دارد که کاربر از تصویر قبلی انصراف دادهاست و تصویر جدیدی را انتخاب نموده است یا اینکه عملیات دارد به صورت ایجکسی پیاده میشود. اگر عملیات نابودی روی این پلاگین صورت نگیرد، برای مرتبه دوم کار نخواهد کرد.
سپس پلاگین جیکوئری Jcrop را بر روی آن اعمال میکنیم. در پرامتر اول یک سری تنظیمات اولیه را انجام میدهیم که در ادامه با آن آشنا میشویم و در پارامتر دوم یک callback را به آن پاس میکنیم تا بعد از آماده شدن پلاگین اجرا شود که در آن شیء جدید ایجاد شده یعنی this را در متغیری به اسم jcrop_api دخیره میکنیم تا در بررسیهای آتی که در بند بالا توضیح داده شد، در دسترس داشته باشیم. همچنین در این تابع شما میتوانید اندازه تصویر انتخابی را نیز داشته باشید.
این پلاگین شامل optionهای متفاوتی در پارامتر اول است که آنها را بررسی میکنیم:
MinSize : شما میتوانید حداقل پهنا و ارتفاعی را برای برش زدن تصویر در نظر بگیرید.
minSize:[40,20]
aspectRatio:1.5
bgOpacity از 0 تا یک مقدار میگیرد و میزان opacity محلهای تاریک را تعیین میکند. همچنین شامل سه رویداد onSelect,onChange,onrelease هم میباشد که به ترتیب در موارد زیر رخ میدهند:
ناحیه مورد نظر انتخاب شد.
ناحیه مورد نظر در حالت انتخاب است و ماوس در حال درگ شدن است و با هر حرکتی ماوس اجرا میگردد.
ناحیه انتخابی از حالت انتخاب خارج شد.
دو رویداد اول یعنی onchange و onSelect را برای به روزسانی فیلدهای مخفی و مختصات استفاده میکنیم:
function updateInfo(e) { $('#x1').val(e.x); $('#y1').val(e.y); $('#x2').val(e.x2); $('#y2').val(e.y2); };
این مختصات از طریق یک پارامتر به آنها پاس میشود. به غیر از این چهار عدد مختصات میتوانید با استفاده از متغیرهای w و h هم اندازه پهنا و ارتفاع محل برش خورده را نیز به دست آورید. هر چند که این اعداد، از تفریق خود مختصات هم به دست میآیند.
یک تابع جزئی دیگر هم در این فایل وجود دارد که حین نمایش اندازه تصویر، واحد نمایش مناسب آن را برای ما انتخاب میکند:
function bytesToSize(bytes) { var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت']; if (bytes == 0) return 'n/a'; var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024))); return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i]; };
بعد از اینکه کدهای سمت کلاینت را تمام کردیم لازم است با نحوه برش تصویر در سمت سرور هم آشنا شویم:
public static byte[] Resize(this byte[] byteImageIn, int x1,int y1,int x2,int y2) { ImageConverter ic = new ImageConverter(); Image src = (Image)(ic.ConvertFrom(byteImageIn)); Bitmap target = new Bitmap(x2 - x1, y2 - y1); using (Graphics graphics = Graphics.FromImage(target)) graphics.DrawImage(src, new Rectangle(0, 0, target.Width, target.Height), new Rectangle(x1,y1,x2-x1,y2-y1), GraphicsUnit.Pixel); src = target; using (var ms = new MemoryStream()) { src.Save(ms, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg); return ms.ToArray(); } }
از آنجا که ما تصاویر را در دیتابیس به صورت آرایهای از بایتها ذخیره میکنیم، extension method ذکر شده در بالا تصویر را در حالت آرایهای از بایتها برش میدهد. بدیهی که بسته به نیاز شما کد بالا دست خوش تغییراتی خواهد شد. ابتدا تصویر باینری را به شی Image تبدیل میکنیم و یک شیء Bitmap جدید را به عنوان بوم خالی و به اندازه کادر برش ایجاد میکنیم تا تصویر برش خورده در آن قرار بگیرد و سپس توسط متد DrawImage میخواهیم که تصویر مبدا را با مختصات شیء Rectangle از نقطه 0 و 0 بوم آغاز کرده و تا انتهای آن شروع به ترسیم کند. سپس آن را ذخیره و مجددا در قالب همان آرایهای از بایتها بر میگردانیم.
تنها یک نکته را به خاطر داشته باشید که مقادیر مختصاتی که پلاگین جی کوئری ارسال میکند در قالب اعداد اعشاری هستند و برای ارسال و دریافت آنها در سرور این نکته را به خاطر داشته باشید.
یکی از مواردی که عموما در برنامه نویسی با آن سر و کار داریم، parse اطلاعات با فرمتهای مختلف است. از CSV تا XML تا ... JSON .
در مورد کار با XML در دات نت فریم ورک، فضاهای نام مرتبط زیادی وجود دارند؛ برای مثال System.Xml.Linq و System.Xml . همچنین یک روش دیگر هم برای کار با اطلاعات XML ایی در دات نت وجود دارد. میشود کلاس معادل یک فایل XML را تولید و سپس اطلاعات آنرا به این کلاس نگاشت کرد. اطلاعات بیشتر : (^). این برنامه کار خود مایکروسافت است.
در مورد JSON از دات نت سه و نیم به بعد کارهایی صورت گرفته مانند : (^). اما آنچنان دلچسب نیست. جهت رفع این خلاء کتابخانهی سورس باز و بسیار کاملی در این زمینه به نام JSON.NET تهیه شده که از این آدرس قابل دریافت است: (^)
و خبر خوب اینکه امکان تهیه کلاسهای معادل اطلاعات JSON ایی هم مدتیاست توسط برنامه نویسهای مستقل تهیه شده است. یا میتوان از امکانات توکار دات نت استفاده کرد یا از کتابخانههایی مانند JSON.NET یا از هیچکدام! میتوان یک راست کل اطلاعات JSON ایی دریافتی را به یک یا چند کلاس معادل آن نگاشت کرد:
- پروژه سورس باز JSON C# Class Generator
- و یا یک ابزار آنلاین مشابه: json2csharp
public boolean isNetworkAvailable(Context context) { ConnectivityManager connectivityManager = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE); NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo(); return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected(); }
<uses-permission android:name="android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE"/>
البته توصیه ما نیز استفاده از این کد هست و توصیه میشود که استثناءها یا وضعیت خروجیها را کنترل نمایید. روشهای زیر تنها تحلیل کوچکی برای بررسی وضعیت اینترنت است یا اینکه واقعا به این بررسیهای نیاز داشته باشید. در غیر این صورت برای بسیاری از برنامهها همین کد کفایت میکند. راه حلهای پایین مواردی است که از تجربه خود به دست آوردهام تا شاید راهنمایی برای افرادی باشد که میخواهند این کار را آغاز کنند تا در وقتشان صرفه جویی شود.
مثالهای زیر وضعیتهایی را نشان میدهند که شبکه موجود است ولی اینترنتی در دسترس نیست:
- مودم وای فای را فعال کرده است، ولی اینترنت را در اختیار ندارد که این علل میتواند عدم ثابت شدن چراغ DSL یا راه اندازی مجدد مودم باشد که وای فای زودتر از DSL فعال میشود و یا اینکه اشتراک شما تمام شده است یا در شبکه به مشکل برخورد کردهاید.
- شما از طریق mobile data قصد اتصال دارید. در این حالت یا اعتبار شما پایان یافته است یا شبکه آنان دچار اختلال است.
- شما در یک محیط اداری هستید که به عنوان مثال سیستمشان توسط روترهای میکروتیک هدایت میشود. در این حالت شما میتوانید وارد شبکه بدون کلمه عبور آنان شوید. ولی نیاز دارید که حتما صفحه لاگین را رد نمایید تا اینترنت در اختیار شما قرار بگیرد.
در همه مثالهای بالا اینترنتی وجود ندارد، ولی تکه کد بالا true را برخواهد گرداند.
public boolean IsInternetConnected() { try { Process ipProcess = Runtime.getRuntime().exec("/system/bin/ping -c 1 4.2.2.4"); int exitValue = ipProcess.waitFor(); return (exitValue == 0); } catch (IOException e) { e.printStackTrace(); } catch (InterruptedException e) { e.printStackTrace(); } return false; }
System.Diagnostics.Process.Start("processName");
فرمان یا دستور بالا به شرح زیر است:
در سیستم عامل لینکوس تمام برنامههای سیستمی مورد نیاز، در شاخه bin قرار میگیرند و پینگ، یکی از آن هاست. سوییچ c هم که مخفف count است، به معنی تعداد درخواستهای یک اکو است که در این دستور گفتهایم تنها یک درخواست اکو echo ارسال کن. (ااطلاعات بیشتر در مورد دستور پینگ ).
در خط بعدی از آنجا که این دستور، یک دستور زمان بر است، باید مدتی در این کد توقف شود تا مقدار مورد نظر دریافت شود. در صورتی که مقدار 0 بازگردانده شود، اکو پاسخ داده شده است و یعنی اینکه شما به اینترنت متصلید. (مشاهده کدهای وضعیتی ICMP )
وجود catchهای بالا الزامی است از آنجا که متدهای استفاده شده توسط استثناءهای زیر throw شدهاند، جاوا شما را ملزم به استفاده از catchهای این استثناها خواهد کرد.
public Process exec(String prog) throws java.io.IOException { return exec(prog, null, null); }
public abstract int waitFor() throws InterruptedException;
برای اجرا این تکه کد شما نیاز به مجوز اتصال به اینترنت دارید:
<uses-permission android:name="android.permission.INTERNET"/>
نکته مهم اینکه نگران اجرای این دستور در گوشی کاربر نباشید. این دستور نیاز به مجوز روت ندارد.
تکه کد زیر صفحه گوگل را درخواست میکند و در نهایت وضعیت کد http آن را دریافت میکنیم و اگر این کد وضعیت برابر 200 بود به این معنی است که اینترنت متصل میباشد. ولی در یک سیستم میکروتیک که هنوز وارد سیستم آن نشده باشید، به صفحه لاگین هدایت میشوید و وضعیت دیگری را دریافت خواهید مانند آدرس درخواستی شما redirect شده است یا اینکه باز هم کد 200 را دریافت میکنید که در بیشتر حالات هم به همین شکل است. برای رفع این مسئله بهتر است url فعلی را با url درخواستی مطابقت دهیم. برای این قضیه گوگل در بخش Handling Network Sign-On این صفحه چنین کدی را پیشنهاد داده است:
HttpURLConnection urlConnection = (HttpURLConnection) url.openConnection(); try { InputStream in = new BufferedInputStream(urlConnection.getInputStream()); if (!url.getHost().equals(urlConnection.getURL().getHost())) { // we were redirected! Kick the user out to the browser to sign on? ... } finally { urlConnection.disconnect(); } }
ولی با توجه به تحقیقات و مشاهداتی که کردهام، در بعضی از گوشیها این کد کارکرد مناسبی ندارد و برای خودم هم پاسخی دریافت نکردم. اگر واقعا باز هم مصر هستید که این وضعیت را بررسی کنید، میتواند بررسی یک url با محتوای خاص باشد و بعد از دریافت این صفحه محتوای آن را بررسی کنید.
ولی با این همه بسیاری از برنامهها از همان تکه کد بالا استفاده میکنند و با مدیریت استثناءها سعی در جلوگیری از خطا دارند. در غیر این صورت شما باید مدام در حال بررسی وضعیت اینترنت به شکل بالا باشید که بسیار زمان بر خواهد شد.
در صورتی که شما روش بهتری را برای بررسی وضعیت اینترنت دارید یا راه حل خاصی به نظرتان میرسد بسیار عالی خواهد بود که آن را با ما به اشتراک بگذارید.