مطالب
تنظیم رشته اتصالی Entity Framework به بانک اطلاعاتی به وسیله کد
در زمان ساخت مدل از بانک اطلاعاتی در روش Database First به صورت پیش فرض تنظیمات مربوط به اتصال (Connection String) مدل به بانک اطلاعاتی در فایل config برنامه ذخیره می‌شود. مشکل این روش آن است که در سیستم‌های مختلف، بسته به بستری که نرم افزار قرار است بر روی آن اجرا شود، باید تنظیمات مربوط به بانک اطلاعاتی صورت گیرد.
مثلا فرض کنید شما در زمان توسعه نرم افزار، SQL Server را به صورت Local بر روی سیستم خود نصب کرده اید و Connection String ساخته شده توسط ویزارد Entity Framework بر همین اساس ساخته و ذخیره شده‌است. حال بعد از انتشار برنامه، شخصی تصمیم دارد برنامه را بر روی سیستمی نصب کند که بانک اطلاعاتی Local نداشته و تصمیم به اتصال به یک بانک اطلاعاتی بر روی سرور دیگر یا با مشخصات (Login و Password و ...) دیگر را دارد. برای این مواقع نیاز به پیاده سازی روشی است تا کاربر نهایی بتواند تنظیمات مربوط به اتصال به بانک اطلاعاتی را تغییر دهد.
روش‌های مختلفی مثل تغییر فایل app.config به صورت Runtime یا ... در سایت‌های مختلف ارائه شده که اکثرا روش‌های غیر اصولی و زمانبری جهت پیاده سازی هستند.
ساده‌ترین روش جهت انجام این کار، اعمال تغییری کوچک در Constructor کلاس مدل مشتق شده از DBContext می‌باشد. فرض کنید مدلی از بانک اطلاعاتی Personnely با نام PersonallyEntities ساخته اید که حاصل آن کلاس زیر خواهد بود:
    public partial class PersonallyEntities : DbContext
    {
        public PersonallyEntities()
            : base("name=PersonallyEntities")
        {
        }
    }
همانطور که مشاهده می‌کنید، در Constructor این کلاس، نام Connection String مورد استفاده جهت اتصال به بانک اطلاعاتی به صورت زیر آورده شده که به Connection String ذخیره شده در فایل Config اشاره می‌کند:
"name=PersonallyEntities"
اگر به Connection String ذخیره شده در فایل Config دقت کنید متوجه می‌شوید که Connection String ذخیره شده، دارای فرمتی خاص و متفاوتی نسبت به Connection String معمولی ADO.NET است. متن ذخیره شده شامل تنظیمات و Metadata مدل ساخته شده جهت ارتباط با بانک اطلاعاتی نیز می‌باشد:
 metadata=res://*/Model1.csdl|res://*/Model1.ssdl|res://*/Model1.msl;provider=System.Data.SqlClient;provider connection string="data source=.;initial catalog=Personally;integrated security=True;MultipleActiveResultSets=True;App=EntityFramework"
جهت تولید پویای Connection String، بسته به تنظیمات کاربر، نیاز است تا در آخر Connection String ی با فرمت بالا در اختیار Entity Framework قرار دهیم تا امکان اتصال به بانک فراهم شود. جهت تبدیل Connection String معمول ADO.NET به Connection String قابل فهم EF میتوان از کلاس EntityConnectionStringBuilder به صورت زیر استفاده کرد:
        public static string BuildEntityConnection(string connectionString)
        {
            var entityConnection = new EntityConnectionStringBuilder
            {
                Provider = "System.Data.SqlClient",
                ProviderConnectionString = connectionString,
                Metadata = "res://*"
            };

            return entityConnection.ToString();
        }
همانطور که مشاهده می‌کنید، متد بالا با دریافت یک connectionString که همان ADO.NET ConnectionString ما می‌باشد، تنظیمات و Metadata مورد نیاز Entity Framework را به آن اضافه کرده و یک EF ConnectionString برمی‌گرداند.
برای اینکه بتوان EF ConnectionString تولید شده را در هنگام اجرای برنامه به صورت Runtime اعمال کرد، نیاز است تا تغییر کوچکی در Constructor کلاس مدل تولید شده توسط Entity Framework ایجاد کرد. کلاس PersonnelyEntities به صورت زیر تغییر پیدا می‌کند:

    public partial class PersonallyEntities : DbContext
    {
        public PersonallyEntities(string connectionString)
            : base(connectionString)
        {

        }
    }
با اضافه شدن پارامتر connectionString به سازنده کلاس PersonnelyEntities برای ساخت یک نمونه از مدل ساخته شده در کد نیاز است تا Connection String مورد نظر جهت برقراری ارتباط با بانک را به عنوان پارامتر، به متد سازنده پاس دهیم. سپس مقدار این پارامتر به کلاس والد ( DbContext ) جهت برقراری ارتباط با بانک اطلاعاتی ارجاع داده شده: 
: base(connectionString)
در آخر به صورت زیر میتوان توسط EF به بانک اطلاعاتی مورد نظر متصل شد :
var entityConnectionString = BuildeEntityConnection("Data Source=localhost;Initial Catalog=Personally; Integrated Security=True");
var PersonallyDb = new PersonallyEntities(entityConnectionString);
با این روش میتوان ADO Connection String مربوط به اتصال بانک اطلاعاتی را به راحتی به صورت داینامیک به وسیله اطلاعات وارد شده توسط کاربر و کلاس‌های تولید Connection String نظیر SQLConnectionStringBuilder تولید کرد و بدون تغییر در کد‌های برنامه، به بانک‌های مختلفی متصل شد. همچنین با داینامیک کردن متد Provider کلاس EntityConnectionStringBuilder که در کد بالا با "System.Data.SqlClient" مقدار دهی شده، می‌توان وابستگی برنامه بانک اطلاعی خاص را از بین برد و بسته به تنظیمات مورد نظر کاربر، به موتورهای مختلف بانک اطلاعاتی متصل شد که البته لازمه این کار رعایت یکسری نکات فنی در پیاده سازی پروژه است که از حوصله این مقاله خارج است.
موفق باشید
مطالب
ارتقاء به HTTP Client در Angular 4.3
عموما در برنامه‌های SPA، اطلاعات از طریق HTTP و از طرف سرور دریافت می‌شوند. از نگارش‌های ابتدایی Angular، اینکار از طریق HTTP Module آن مسیر بود و هست. در Angular 4.3 روش بهبودیافته‌ای نسبت به این روش متداول ارائه شده‌است که در ادامه تعدادی از ویژگی‌های مقدماتی آن‌را بررسی می‌کنیم.
هرچند ارتقاء به HttpClient الزامی نیست و کدهای پیشین، هنوز هم به خوبی کار می‌کنند؛ اما طراحی جدید آن شامل ویژگی‌های توکاری است که به سختی توسط HTTP Module پیشین قابل پیاده سازی هستند.


به روز رسانی وابستگی‌های پروژه

پیش از هرکاری نیاز است وابستگی‌های پروژه را به روز رسانی کرد و یکی از روش‌های ساده‌ی یافتن شماره نگارش‌های جدید بسته‌های تعریف شده‌ی در فایل package.json برنامه، استفاده از بسته‌ی npm-check-updates است:
npm install npm-check-updates -g
ncu
دستور اول، این بسته را به صورت عمومی نصب کرده و صدور دستور دوم در ریشه‌ی پروژه، سبب می‌شود تا گزارشی از آخرین به روز رسانی‌ها، نمایش داده شود (بدون هیچگونه تغییری در پروژه):


در اینجا شماره نگارش‌های جدید مشخص شده‌اند و همچنین روش سریع ارتقاء به آن‌ها نیز ذکر شده‌است. فقط کافی است دستورات ذیل را صادر کنیم تا این به روز رسانی‌ها توسط ncu انجام شوند:
ncu -a
npm update
دستور اول صرفا شماره نگارش‌های جدید را در فایل package.json، به صورت خودکار اصلاح می‌کند و دستور دوم سبب دریافت، نصب و اعمال آن‌ها خواهد گردید.


تغییرات مورد نیاز جهت معرفی ماژول HttpClient

این ماژول جدید از طریق اینترفیس HttpClientModule ارائه می‌شود. بنابراین اولین تغییر در جهت ارتقاء به نگارش 4.3، اصلاح importهای لازم است:
از:
 import { HttpModule } from '@angular/http';
به:
 import { HttpClientModule } from '@angular/common/http';

پس از آن، این HttpClientModule را به لیست imports ماژول اصلی برنامه اضافه می‌کنیم؛ تا در کل برنامه قابل دسترسی شود:
@NgModule({
    imports: [
        // ...
        HttpClientModule,
        // ...
    ],
declarations: [ ... ],
providers: [ ... ],
exports: [ ... ]
})
export class AppModule { }


تغییرات مورد نیاز در سازنده‌ها و تزریق وابستگی‌ها

پس از تغییرات فوق، دیگر دسترسی به HttpModule پیشین را نداریم. بنابراین نیاز است هر جائی را که سرویس Http به سازنده‌ی کلاسی تزریق شده‌است، یافته و به صورت ذیل تغییر دهیم:
از:
 constructor(private http: Http) { }
به:
import { HttpClient } from '@angular/common/http';
// ...
constructor(private http: HttpClient) { }


تغییرات مورد نیاز در کدهای سرویس‌ها جهت کار با HTTP Verbs

یکی از اهداف HTTP Client جدید، سادگی کار با اطلاعات دریافتی از سرور است. برای مثال در HTTP Module پیشین، روش دریافت اطلاعات از سرور به صورت ذیل است:
public get(): Observable<MyType> => {
    return this.http.get(url)
        .map((response: Response) => <MyType>response.json());
}
ابتدا درخواستی ارسال شده و سپس نتیجه‌ی آن به JSON تبدیل گشته و در آخر به نوع بازگشتی متد تبدیل می‌شود.
در HTTP Client جدید دیگر نیازی نیست تا متد ()json. فراخوانی شود. در اینجا به صورت پیش‌فرض نوع بازگشتی از سرور JSON فرض می‌شود. همچنین اکنون متدهای get/put/post و امثال آن برخلاف HTTP Client قبلی، جنریک هستند. یعنی در همینجا می‌توان نوع بازگشتی را هم مشخص کرد. به این ترتیب، قطعه کد قدیمی فوق، به کد ساده‌ی ذیل تبدیل می‌شود که در آن خبری از map و همچنین یک cast اضافی نیست:
get<T>(url: string): Observable<T> {
    return this.http.get<T>(url);
}
برای نمونه شبیه به همین نکته برای post نیز صادق است:
post<T>(url: string, body: string): Observable<T> {
   return this.http.post<T>(url, body);
}

نکته 1: در اینجا اگر خروجی از سرور، نوع دیگری را داشت، نیاز است responseType را به صورت صریحی به شکل ذیل مشخص کرد:
 getData() {
  this.http.get(this.url, { responseType: 'text' }).subscribe(res => {
       this.data = res;
  });
}
در این‌حالت خروجی متنی <Observable<string را دریافت می‌کنیم و نیازی به ذکر <get<string نیست.

نکته 2: ممکن است اطلاعات بازگشتی از سمت سرور، داخل یک فیلد محصور شده باشند:
{
  "results": [
    "Item 1",
    "Item 2",
  ]
}
در این حالت برای دسترسی به اطلاعات این فیلد می‌توان از حالت key/value بودن اشیاء جاوا اسکریپتی به شکل زیر برای دسترسی به خاصیت results استفاده کرد:
this.http.get('/api/items').subscribe(data => {
   this.results = data['results'];
});


نکاتی را که باید حین کار با یک RxJS Observable-based API در نظر داشت

این API جدید نیز همانند قبل مبتنی بر RxJS Observables است. بنابراین نکات ذیل در مورد آن نیز صادق است:
- اگر متد subscribe بر روی این observables فراخوانی نشود، اتفاقی رخ نخواهد داد.
- اگر چندین بار مشترک این observables شویم، چندین درخواست HTTP صادر می‌شوند.
- این نوع خاص از observables، تنها یک مقدار را بازگشت می‌دهند. اگر درخواست HTTP موفقیت آمیز باشد، این observables یک نتیجه را بازگشت داده و سپس خاتمه پیدا می‌کنند.
- این observables اگر در حین درخواست HTTP با خطایی مواجه شوند، سبب صدور استثنایی می‌شوند.


تغییرات مورد نیاز در کدهای سرویس‌ها جهت کار با HTTP Headers

در اینجا برای تعریف headers می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
import { HttpHeaders } from "@angular/common/http";

const headers = new HttpHeaders({ "Content-Type": "application/json" });
و یا به صورت fluent به شکل زیر:
 const headers = new HttpHeaders().set("Accept", "application/json").set('Content-Type', 'application/json');

سپس آن‌را به عنوان پارامتر سوم، به متدهای http ارسال می‌کنیم. یک مثال:
  updateAppProduct(id: number, item: AppProduct): Observable<AppProduct> {
    const header = new HttpHeaders({ "Content-Type": "application/json" });
    return this.http
      .put<AppProduct>(
        `${this.baseUrl}/UpdateProduct/${id}`,
        JSON.stringify(item),
        { headers: header }
      )
      .map(response => response || {});
  }

تعریف پارامتر options اینبار به صورت یک شیء دارای چندین خاصیت درآمده‌است. به همین جهت است که در اینجا یک {} را نیز مشاهده می‌کنید:
(method) HttpClient.post(url: string, body: any, options?: {
          headers?: HttpHeaders;
          observe?: "body";
          params?: HttpParams;
          reportProgress?: boolean;
          responseType?: "json";
          withCredentials?: boolean;
}): Observable<Object>

یک نکته: شیء HttpHeaders به صورت immutable طراحی شده‌است. یعنی اگر آن‌را به صورت ذیل فراخوانی کنیم:
const headers = new HttpHeaders();
headers = headers.set('Content-Type', 'application/json');
headers = headers.set('Accept', 'application/json');
headers تولیدی ... خالی خواهد بود. به همین جهت روش صحیح تشکیل آن به صورت ذیل و زنجیروار است:
 const headers = new HttpHeaders()
.set('Content-Type', 'application/json')
.set('Accept', 'application/json')
;


امکان تعریف HttpParams

اگر به شیء options در تعریف فوق دقت کنید، دارای خاصیت اختیاری params نیز هست. از آن می‌توان جهت تعریف کوئری استرینگ‌ها استفاده کرد. برای مثال درخواست ذیل:
http
  .post('/api/items/add', body, {
      params: new HttpParams().set('id', '3'),
  })
  .subscribe();
سبب تولید یک چنین URL ایی می‌گردد:
  /api/items/add?id=3

یک نکته: شیء HttpParams به صورت immutable طراحی شده‌است. یعنی اگر آن‌را به صورت ذیل فراخوانی کنیم:
const params = new HttpParams();
params.set('orderBy', '"$key"')
params.set('limitToFirst', "1");
params تولیدی ... خالی خواهد بود. به همین جهت روش صحیح تشکیل آن به صورت ذیل و زنجیروار است:
const params = new HttpParams()
.set('orderBy', '"$key"')
.set('limitToFirst', "1");
به علاوه روش تعریف ذیل نیز برای کار با HttpParams مجاز است:
 const params = new HttpParams({fromString: 'orderBy="$key"&limitToFirst=1'});


تغییرات مورد نیاز در کدهای سرویس‌ها جهت مدیریت خطاها

در اینجا اینبار خطای بازگشتی، از نوع ویژه‌ی HttpErrorResponse است که شامل اطلاعات شماره کد و متن خطای حاصل می‌باشد:
import { HttpClient, HttpHeaders, HttpErrorResponse } from "@angular/common/http";

postData() { 
  this.http.post(this.url, this.payload).subscribe( 
    res => { 
      console.log(res); 
    }, 
    (err: HttpErrorResponse) => { 
      console.log(err.error); 
      console.log(err.name); 
      console.log(err.message); 
      console.log(err.status); 

        if (err.error instanceof Error) { 
          console.log("Client-side error occured."); 
        } else { 
          console.log("Server-side error occured."); 
        }
    } 
  ); 
}


امکان سعی مجدد در اتصال توسط HTTP Client

ممکن است در اولین سعی در اتصال به سرور، خطایی رخ دهد و یا سرور در دسترس نباشد. در اینجا توسط متد retry می‌توان درخواست سعی مجدد در اتصال را صادر کرد.
برای این منظور ابتدا عملگر retry مربوط به RxJS را import می‌کنیم:
 import 'rxjs/add/operator/retry';
سپس:
http
  .get<ItemsResponse>('/api/items')
  .retry(3)
  .subscribe(...);
این کد در صورت بروز خطایی، این عملیات را سه بار تکرار می‌کند. در انتها اگر بازهم خطایی دریافت شد، این خطا را به برنامه بازگشت می‌دهد.


امکان درخواست کل Response بجای Body

اگر به امضای پارامتر اختیاری options دقت کنید، خاصیت observe آن به صورت پیش فرض به body تنظیم شده‌است. به این معنا که تنها body یک response را تبدیل به یک شیء JSON می‌کند:
(method) HttpClient.post(url: string, body: any, options?: {
          headers?: HttpHeaders;
          observe?: "body";
          params?: HttpParams;
          reportProgress?: boolean;
          responseType?: "json";
          withCredentials?: boolean;
}): Observable<Object>
اما گاهی از اوقات نیاز است تا به کل Response دسترسی داشته باشیم. در این حالت باید نوع observe را به response تنظیم کرد:
http
  .get<MyJsonData>('/data.json', {observe: 'response'})
  .subscribe(resp => {
    console.log(resp.headers.get('X-Custom-Header'));
    console.log(resp.body.someField);
  });
به این ترتیب اینبار resp از نوع <HttpResponse<MyJsonData خواهد بود که توسط آن می‌توان به خواص headers و یا body، به صورت جداگانه‌ای دسترسی یافت.


یک نکته‌ی تکمیلی: کدهای سری کار با فرم‌ها در Angular را اگر به HttpClient ارتقاء دهیم، خلاصه‌ی تغییرات آن‌ها به این صورت خواهند بود.
نظرات مطالب
نحوه کاهش مصرف حافظه EF Code first حین گزارشگیری از اطلاعات
برای حالت استفاده مستقیم از ObjectContext: 
var context = new NorthwindDataContext();
context.tblCities.MergeOption = MergeOption.NoTracking;
واقعیت این است که یک EF بیشتر وجود خارجی ندارد. سورس EF هم در دسترس است:
public virtual IInternalQuery<TElement> AsNoTracking()
{
   return (IInternalQuery<TElement>) new InternalQuery<TElement>(this._internalContext, (ObjectQuery)    DbHelpers.CreateNoTrackingQuery((ObjectQuery) this._objectQuery));
}

public static IQueryable CreateNoTrackingQuery(ObjectQuery query)
{
  IQueryable queryable = (IQueryable) query;
  ObjectQuery objectQuery = (ObjectQuery) queryable.Provider.CreateQuery(queryable.Expression);
  objectQuery.MergeOption = MergeOption.NoTracking; // اینجا کار خاموش سازی ردیابی انجام شده
  return (IQueryable) objectQuery;
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، متد الحاقی AsNoTracking در پشت صحنه همان کار تنظیم MergeOption = MergeOption.NoTracking رو انجام می‌ده.
نظرات اشتراک‌ها
TFS یا GIT؟ از کدامیک استفاده کنم؟
- کار تجاری نیاز به ابزار یا حداقل زیر ساخت تجاری داره. مثلا یک VPS تهیه می‌کنید و بعد روش سرور راه اندازی می‌کنید.
- سایت BitBucket امکان تهیه مخزن خصوصی را هم می‌دهد. البته به نظر در تعداد افراد تیم محدودیت دارد. 
بازخوردهای دوره
استفاده از AOP Interceptors برای حذف کدهای تکراری کش کردن اطلاعات در لایه سرویس برنامه
- خلاصه‌ای از قسمت اول این دوره
«هر Aspect صرفا یک محصور کننده قابلیتی خاص و تکراری در برنامه است. از این جهت که کدهای تکراری برنامه، به Aspects منتقل شده‌اند و دیگر نیازی نیست برای تغییر آن‌ها، کدهای قسمت‌های مختلف را تغییر داد (کدهای برنامه باز خواهند بود برای توسعه و بسته برای تغییر). بنابراین با استفاده از Aspects، به یک طراحی شیء‌گرای بهتر نیز دست خواهیم یافت.»
بنابراین فرق مهمش با روش کار با Expressions این است که شما در اینجا به یک Attribute جدید رسیدید که منطق پیاده سازی آن جایی در لابلای کدهای شما قرار نگرفته. هر زمان که نیازی به آن نبود، فقط کافی است که قسمت EnrichAllWith تنظیمات IoC Container یاده شده را حذف کرد. این روش یک دید دیگر طراحی شیءگرا است.
- از دیدگاه صرفا کاربردی:
الف) روش AOP یاد شده با هر نوع ORM ایی سازگار است. اصلا مهم نیست که الزاما EF باشد یا NH.
ب) چون درگیر بسیاری از جزئیات ریز تفسیر Expressions نشده، سریعتر است.
مطالب
ساخت یک گزارش ساز به کمک iTextSharp و Open Office

iTextSharp پایه کار با فایل‌های PDF را ارائه می‌دهد اما ابزاری را جهت ساده‌تر سازی تولید فایل‌های PDF به همراه ندارد؛ هر چند مثلا امکان تبدیل HTML به PDF را دارا است اما باید گفت: «تا حدودی البته». اگر نیاز باشد جدولی را ایجاد کنیم باید کد نویسی کرد، اگر نیاز باشد تصویری اضافه شود به همین ترتیب و الی آخر. البته این را هم باید در نظر داشت که کد نویسی انعطاف قابل توجهی را در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد؛ شاید به همین دلیل این روزها مباحث «Code first» بیشتر مورد توجه برنامه نویس‌ها است، تا مباحث «Wizard first» یک دهه قبل!
اما باز هم داشتن یک طراح بد نیست و می‌تواند در کاهش مدت زمان تولید نهایی یک فایل PDF مؤثر باشد. برای این منظور می‌توان از برنامه‌ی رایگان و معروف Open office استفاده کرد. توسط آن می‌توان یک فرم PDF را طراحی و سپس فیلدهای آن‌را (این قالب تهیه شده را) با iTextSharp پر کرد. این مورد می‌تواند برای تهیه گزارش‌هایی که تهیه آن‌ها با ابزارهای متداول گزارش سازی عموما میسر نیست،‌ بسیار مناسب باشد.


طراحی یک فرم PDF با استفاده از برنامه Open Office

آخرین نگارش برنامه Open office را از اینجا می‌توانید دریافت کنید و آنچنان حجمی هم ندارد؛ حدودا 154 مگابایت است.
پس از نصب و اجرای برنامه، حداقل به دو طریق می‌توان یک فرم جدید را شروع کرد:
الف) آغاز یک XML Form document جدید در Open office سبب خواهد شد که نوارهای ابزار طراحی فرم، مانند قرار دادن TextBox ، CheckBox و غیره به صورت خودکار ظاهر شوند.
ب) و یا آغاز یک سند معمولی و سپس مراجعه به منوی View->Toolbars->Form Controls هم همان حالت را به همراه خواهد داشت.


در اینجا برای طراحی یک گزارش یا فرم جدید تنها کافی است همانند روش‌های متداول تهیه یک سند معمولی رفتار کنیم و مواردی را که قرار است توسط iTextSharp مقدار دهی کنیم، با کنترل‌های نوار ابزار Form آن بر روی صفحه قرار دهیم که نمونه‌ی ساده آن‌را در شکل زیر ملاحظه می‌کنید:


برای گزارش‌های فارسی بهتر است Alignment یک کنترل به Right تنظیم شود و Border به حالت Without frame مقدار دهی گردد. نام این کنترل را هم بخاطر بسپارید و یا تغییر دهید. از این نام‌ها در iTextSharp استفاده خواهیم کرد. (صفحه خواص فوق با دوبار کلیک بر روی یک کنترل قرار گرفته بر روی فرم ظاهر می‌شود)

مرحله بعد، تبدیل این فرم به فایل PDF است. کلیک بر روی دکمه تهیه خروجی به صورت PDF در نوار ابزار اصلی آن برای اینکار کفایت می‌کند. این گزینه در منوی File نیز موجود است.


فرم‌های PDF تهیه شده در اینجا، فقط خواندنی هستند. مثلا یک کاربر می‌تواند آن‌ها را پر کرده و چاپ کند. اما ما از آن‌ها در ادامه به عنوان قالب گزارشات استفاده خواهیم کرد. بنابراین جهت ویرایش فرم‌های تهیه شده بهتر است فایل‌های اصلی Open Office مرتبط را نیز درجایی نگهداری کرد و هر بار پس از ویرایش، نیاز است تا خروجی جدید PDF آن‌ها تهیه شود.


استفاده از iTextSharp جهت مقدار دهی فیلدهای یک فرم PDF

در ادامه می‌خواهیم این قالب گزارشی را که تهیه کردیم با کمک iTextSharp پر کرده و یک فایل PDF جدید تهیه کنیم. سورس کامل اینکار را در ذیل مشاهده می‌کنید:


using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace PdfForm
{
class Program
{
//روش صحیح ثبت و معرفی فونت در این کتابخانه
public static iTextSharp.text.Font GetTahoma()
{
var fontName = "Tahoma";
if (!FontFactory.IsRegistered(fontName))
{
var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
FontFactory.Register(fontPath);
}
return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
}

static void Main(string[] args)
{
string fileNameExisting = @"form.pdf";
string fileNameNew = @"newform.pdf";

using (var existingFileStream = new FileStream(fileNameExisting, FileMode.Open))
using (var newFileStream = new FileStream(fileNameNew, FileMode.Create))
{
var pdfReader = new PdfReader(existingFileStream);
using (var stamper = new PdfStamper(pdfReader, newFileStream))
{
//نکته مهم جهت کار با اطلاعات فارسی
//در غیراینصورت شاهد ثبت اطلاعات نخواهید بود
stamper.AcroFields.AddSubstitutionFont(GetTahoma().BaseFont);

//form.Fields.Keys = تمام فیلدهای موجود در فرم
var form = stamper.AcroFields;

//مقدار دهی فیلدهای فرم
form.SetField("TextBox1", "مقدار1");
form.SetField("TextBox2", "مقدار2");

// "Yes" and "Off" are valid values here
form.SetField("Check Box 1", "Yes");

// "" and "Off" are valid values here
form.SetField("Option Button 1", "");

// نحوه مقدار دهی لیست
form.SetListOption("ListBox1", new[] { "1مقدار یک", "مقدار دو1" }, null);
form.SetField("ListBox1", null);

// به این ترتیب فرم دیگر توسط کاربر قابل ویرایش نخواهد بود
//stamper.PartialFormFlattening --> جهت غیرقابل ویرایش نمودن فیلدی مشخص
stamper.FormFlattening = true;

stamper.Close();
pdfReader.Close();
}
}

Process.Start("newform.pdf");
}
}
}

توضیحات:
چون در اینجا فایل PDF، از پیش تهیه شده است، پس باید از اشیاء PdfReader و PdfStamper جهت خواندن و نوشتن اطلاعات در آن‌ها استفاده کرد. سپس توسط شیء stamper.AcroFields می‌توان به این فیلدها یا همان کنترل‌هایی که در برنامه‌ی Open office بر روی فرم قرار دادیم، دسترسی پیدا کنیم.
در ابتدا نیاز است فونت این فیلدها توسط متد AddSubstitutionFont مقدار دهی شود. این مورد برای گزارش‌های فارسی الزامی است؛ در غیراینصورت متنی را در خروجی مشاهده نخواهید کرد.
ادامه کار هم مشخص است. توسط متد form.SetField مقداری را به کنترل‌های قرار گرفته بر روی فرم نسبت می‌دهیم. آرگومان اول آن نام کنترل است و آرگومان دوم، مقدار مورد نظر می‌باشد. اگر کنترل CheckBox را بر روی صفحه قرار دادید، تنها مقدارهای Yes و Off را می‌پذیرد (آن هم با توجه به اینکه به کوچکی و بزرگی حروف حساس است). اگر یک Radio button یا در اینجا Option button را بر روی فرم قرار دادید، تنها مقدارهای خالی و Off را قبول خواهد کرد. نحوه‌ی مقدار دهی یک لیست هم در اینجا ذکر شده است.
در پایان چون نمی‌خواهیم کاربر نهایی قادر به ویرایش اطلاعات باشد، FormFlattening را true خواهیم کرد و به این ترتیب، کنترل‌ها فقط خواندنی خواهند شد. البته اگر همانطور که ذکر شد، border کنترل‌ها را در حین طراحی حذف کنید، PDF نهایی تولیدی یکپارچه و یک دست به نظر می‌رسد و اصلا مشخص نخواهد بود که این فایل پیشتر یک فرم قابل پر کردن بوده است.

مطالب
سطح دوم cache در NHibernate

عموما دو الگوی اصلی caching در برنامه‌ها وجود دارند: cache aside و cache trough .
در الگوی cache trough ، سیستم caching داخل DAL (که در اینجا همان NHibernate است)، تعبیه می‌شود؛ مانند سطح اول caching که پیشتر در مورد آن صحبت شد. در این حالت cache از دید سایر قسمت‌های برنامه مخفی است و DAL به صورت خودکار آن‌را مدیریت می‌کند.
در الگوی cache aside ، کار مدیریت سیستم caching دستی است و خارج از NHibernate قرار می‌گیرد و DAL هیچگونه اطلاعی از وجود آن ندارد. در این حالت لایه caching موظف است تا هنگام به روز شدن بانک اطلاعاتی، اطلاعات خود را نیز به روز نماید. این لایه عموما توسط سایر شرکت‌ها یا گروه‌ها برنامه نویسی تهیه می‌شود.
NHibernate جهت سهولت کار با این نوع cache providers خارجی، نقاط تزریق ویژه‌ای را تدارک دیده است که به second level cache معروف است. هدف از second level cache فراهم آوردن دیدی کش شده از بانک اطلاعاتی است تا فراخوانی‌های کوئری‌ها به سرعت و بدون تماس با بانک اطلاعاتی صورت گیرد.
در حال حاضر (زمان نگارش این مطلب)، entity framework این لایه‌ی دوم caching یا به عبارتی دیگر، امکان تزریق ساده‌تر cache providers خارجی را به صورت توکار ارائه نمی‌دهد.
در NHibernate طول عمر second level cache در سطح session factory (یا به عبارتی طول عمر تمام برنامه) تعریف می‌شود و برخلاف سطح اولیه caching محدود به یک سشن نیست. در این حالت هر زمانیکه یک موجودیت به همراه ID منحصربفرد آن تحت نظر NHibernate قرارگیرد و همچنین سطح دوم caching نیز فعال باشد، این موجودیت در تمام سشن‌های برنامه بدون نیاز به مراجعه به بانک اطلاعاتی در دسترس خواهد بود (بنابراین باید دقت داشت که هدف از این سیستم، کار سریعتر با اطلاعاتی است که سطح دسترسی عمومی دارند).

در ادامه لیستی از cache providers خارجی مهیا جهت استفاده در سطح دوم caching را ملاحظه می‌نمائید:

  • AppFabric Caching Services : بر اساس Microsoft's AppFabric Caching Services که یک پلتفرم caching محسوب می‌شود (+). (این پروژه پیشتر به نام Velocity معروف شده بود و قرار بود تنها برای ASP.NET ارائه شود که سیاست آن به گونه‌ای جامع‌تر تغییر کرده است)
  • MemCache : بر اساس سیستم معروف MemCached تهیه شده است (+).
  • NCache : (+)
  • ScaleOut : (+)
  • Prevalence : (+)
  • SysCache : بر اساس همان روش آشنای متداول در برنامه‌های ASP.NET به کمک System.Web.Caching.Cache کار می‌کند؛ یا به قولی همان IIS caching
  • SysCache2 : همانند SysCache است با این تفاوت که SQL dependencies ویژه SQL Server را نیز پشتیبانی می‌کند.
  • SharedCache : یک سیستم distributed caching نوشته شده برای دات نت است (+).
این موارد و پروایدرها جزو پروژه‌ی nhcontrib در سایت سورس فورج هستند (+).


مطالب تکمیلی:



مطالب
آشنایی با WPF قسمت چهارم: کنترل ها
WPF همانند Windows Form شامل ابزارها یا کنترل‌های داخلی است که می‌توانند در تهیه‌ی یک برنامه بسیار کارآمد باشند. در این بخش به بررسی تعدادی از این کنترل‌ها می‌پردازیم و مابقی آن‌ها را در قسمت‌های آینده بررسی خواهیم کرد. در این نوشتار سعی بر این است که یک فرم ساده را با آن ایجاد کرده و مورد استفاده قرار دهیم.
این فرم دارای اطلاعاتی شامل : نام، جنسیت ، زمینه‌های کاری، کشور، تاریخ تولد و تصویر می‌باشد.

TextBlock

همان Label قدیمی خودمان است که برای نمایش متون کاربر دارد. متن داخل آن بین دو تگ قرار می‌گیرد و یا از خاصیت Text آن کمک گرفته خواهد شد. حتما از خاصیت Width و height آن برای مقداردهی کمک بگیرید، زیرا در غیر آن صورت کل Container خود را خواهد پوشاند. در صورتی که متنی در مکان خود جا نشود می‌توان از دو ویژگی استفاده کرد. آن را برش داد یا به خطوط بعدی شکست. برای حذف یا برش باقی مانده متن می‌توان از خصوصیت TextTrimming استفاده کرد که سه مقدار می‌گیرد:

None مقدار پیش فرض

CharacterEllipsis با نزدیک شدن به آخر پهنای کار از ... استفاده می‌نماید. در صورتی که لیستی یا مورد مشابهی دارید میتواند بسیار کاربردی باشد.

WordEllipsis این گزینه هم مانند مورد بالاست با این تفاوت که سعی دارد تا آنجا که ممکن است خود را به آخرین حرف کلمه برساند تا شکستگی در وسط کلمه اتفاق نیفتد و آخرین کلمه کامل دیده شود و بعد ... قرار بگیرد؛ هر چند در تست‌های خودم تفاوتی مشاهده نکردم.

گزینه TextWrapping جهت شکستن یک خط به خطوط است؛ موقعی که متن شما به انتهای صفحه می‌رسد، این ویژگی باعث می‌شود متن به بیرون از پنجره نرفته و یک خط به سمت پایین حرکت کند. این گزینه سه مقدار را دارد:

تصویر زیر حالت اصلی نمایش بدون نیاز به Wrap شدن است:

None: مقدار پیش فرض که خصوصیت Wrap را به همراه ندارد.

Wrap: فعال سازی ویژگی TextWrapping

WrapWithOverflow: فرق این گزینه با گزینه بالا در این است که ، گزینه بالا در هر موقعیتی که پیش بیاید عمل خط شکن را روی عبارت یا حتی آن کلمه انجام می‌دهد. ولی در این گزینه فرصت خط شکنی مثل بالا فراهم نیست و اگر روی کلمه‌ای خط شکنی رخ دهد، مابقی آن کلمه از ناحیه‌ی خودش خارج شده و از کلمه‌ی بعدی، خط شکنی صورت می‌گیرد.

خصوصیت LineStackingStrategy:

این خصوصیت فاصله‌ی بین خطوط را با استفاده از یک واحد منطقی dp مشخص می‌کند. هر چند دو گزینه دیگر هم دارد که دو تصویر زیر را در این صفحه به شما نمایش می‌دهد:

برای ساخت فرم از یک گرید با سه ستون و 6 سطر استفاده می‌کنم.

<Grid Margin="5">
    <Grid.ColumnDefinitions>
        <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
        <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
    </Grid.ColumnDefinitions>
    <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
        
        </Grid.RowDefinitions>
</Grid>
در ستون اول نام فیلدهای مورد نظر را می‌نویسیم و در ستون دوم هم کنترل‌های مد نظر هر فیلد را قرار خواهیم داد. در صورتی که دوست دارید کار از راست به چپ پشتیبانی کند از گزینه OverflowDirection در تگ پنجره Window استفاده نمایید.
در داخل گرید بعد از تعریف سطر و ستون، همانطور که قبلا توضیح دادیم کنترل‌های TextBlock را اضافه می‌کنیم:
<TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="0" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Name</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="1" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Gender</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="2" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Field Of Work</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="3" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Country</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="4" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Birth Date</TextBlock>

<TextBox Grid.Row="0" Grid.Column="1" Name="Txtname" HorizontalAlignment="Left" Margin="5" Width="200" ></TextBox>
برای فیلد نام، از کنترل TextBox استفاده کردم که با محدود کردن Width آن اندازه ثابت به آن دادم. در صورتی که width ذکر نشود یا به Auto ذکر شود، در صورتی که متنی که کاربر تایپ می‌کند، بیش از اندازه تعیین شده کنترل Textbox باشد، کنترل هم همراه متن بزرگتر خواهد شد و تا پایان محدوده سلولی اش در گرید کش خواهد آمد.

Buttons 
برای فیلد جنسیت Gender هم از RadioButton کمک گرفتم که با استفاده از خاصیت GroupName می‌توان دسته‌ای از این کنترل‌ها را با هم مرتبط ساخت تا با انتخاب یک آیتم جدید از همان گروه، آیتم قبلی که انتخاب شده بود از حالت انتخاب خارج شده و آیتم جدیدی انتخاب شود. از خاصیت IsChecked می‌توان برای انتخاب یک آیتم بهره برد.

به صورت کلی دکمه‌ها به چند دسته زیر تقسیم می‌شوند:

  • Button
  • ToggleButton
  • CheckBox
  • RadioButton

که همگی این عناصر از کلاسی به نام ButtonBase مشتق شده اند. کد زیر RadioButton‌ها را به صورت عمودی چینش کرده است:

<StackPanel Orientation="Vertical" Grid.Row="1" Grid.Column="1" Margin="10">
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoMale" IsChecked="True" >Male</RadioButton>
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0" >Female</RadioButton>
        </StackPanel>
برای فیلد زمینه کاری ، لیست کشورها و تاریخ تولد از کدهای زیر کمک گرفتم:
<StackPanel Orientation="Horizontal" Grid.Row="2" Grid.Column="1" Margin="10">
            <CheckBox Name="ChkActor" >Actor/Actress</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkDirector" >Director</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkProducer" >Producer</CheckBox>
        </StackPanel>

        <ListBox Grid.Row="3" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80">
        <ListBoxItem>
                <TextBlock>UnitedStates</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >UK</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >France</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >Japan</TextBlock>
            </ListBoxItem>
        </ListBox>

        <Calendar Grid.Row="4" Grid.Column="1" HorizontalAlignment="Left" Margin="10"></Calendar>
برای لیست کشورها می‌توان از یک ListBox یا ComboBox استفاده کرده که هر آیتم داخل آنها در یک تگ ListBoxItem یا ComboBoxItem قرار می‌گیرد. اگر از حالت ListBox استفاده می‌کنید، در صورتی که آیتم‌ها از ارتفاع لیست بیشتر شود به طور خودکار یک Scrollbar برای آن‌ها در نظر گرفته خواهد شد و نیازی نیست که آن را دستی اضافه کنید.
برای تصویر شخص، قصد دارم آن را در گوشه‌ی سمت راست و بالا قرار دهم. برای همین محل ستون آن را ستون سوم یا اندیس دوم انتخاب کرده و از آنجا که این عکس حالت پرسنلی دارد، می‌تواند چند سطر را به خود اختصاص دهد که با کمک خاصیت Rowspan، چهار سطر، کنترل را ادامه دادم. برای ستون‌ها هم می‌توان از خاصیت ColumnSpan استفاده کرد. همچنین دوست دارم یک دکمه هم روی تصویر در گوشه‌ی سمت چپ و پایین قرار داده که کاربر با انتخاب آن به انتخاب عکس یا تغییر آن بپردازد. برای همین از یک پنل گرید استفاده کردم و کنترل دکمه را روی تصویر قرار دادم. همپوشانی کنترل‌ها در اینجا صورت گرفته است.

 <Grid Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.RowSpan="4">
            <Grid.RowDefinitions>
                <RowDefinition Height="*"></RowDefinition>
            </Grid.RowDefinitions>
            <Grid.ColumnDefinitions>
                <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            </Grid.ColumnDefinitions>
            <Image HorizontalAlignment="Right" Source="man.jpg" Stretch="UniformToFill" VerticalAlignment="Top" Width="100" Height="150"></Image>
            <Button Width="25" Height="15"    Padding="0"  HorizontalAlignment="Left" VerticalAlignment="Bottom" Margin="0,0,0,83">
                 <TextBlock VerticalAlignment="Center" Margin="0 -7 0 0">...</TextBlock>
            </Button>
        </Grid>
خاصیت Stretch کنترل Image در بالا، نحوه‌ی نمایش تصویر را نشان می‌دهد که چهار مقدار دارد:
None: تصویر، اندازه‌ی اصلی خود را حفظ کرده و هر مقدار آن که در کنترل جا شود، نمایش می‌یابد و بسته به سایز تصویر ممکن است گوشه هایی از تصویر نمایش نیابد.
Fill: تصویر را داخل کنترل به زور جا داده تا پهنا و ارتفاع عکس، هم اندازه کنترل می‌شود.
Uniform: تصویر بزرگ را با در نظر گرفتن نسبت پهنا و ارتفاع تصویر، با یکدیگر در کنترل جا می‌دهد.
UniformToFill: تصویر، کل کنترل را می‌گیرد ولی نسبت پهنا و عرض را حفظ کرده ولی قسمت هایی از تصویر در کنترل دیده نمی‌شود.

همانطور که قبلا هم گفتیم، خود کنترل دکمه شامل زیر کنترل‌هایی می‌شود که یکی از آن‌ها TextBlock است و از طریق خصوصیت *.TextBlock دیگر خصوصیات آن قابل تنظیم است و البته برای خصوصی سازی بیشتر هم می‌توان یک TextBlock را به صورت Nested یعنی داخل تگ Button تعریف کنید که ما همین کار را کرده ایم.
فرم نهایی ما به صورت زیر است:


در صورتی که دوست دارید جهت ListBox را از عمودی به افقی تغییر دهید می‌توانید از پنل‌های Stack یا Wrap استفاده کنید که تعریف آن به شکل زیر است:
<ListBox>
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <VirtualizingStackPanel Orientation="Horizontal" />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>

بدین صورت ListBox به شکل زیر تغییر می‌یابد:



و در صورتی که می‌خواهید Scroll حذف شود و از Wrap استفاده کنید، کد را به شکل زیر تعریف کنید. فراموش نکنید که اسکرول افقی را غیرفعال کنید؛ وگرنه نتیجه کار به شکل بالا خواهد بود.
<ListBox ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility="Disabled">
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <WrapPanel />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>
نتیجه:

Calendar
تقویم یکی دیگر از کنترل‌های موجود است که شامل خصوصیات زیر است:
DisplayDate: تاریخ پیش فرض و اولیه تقویم را مشخص می‌کند؛ در صورتی که ذکر نشود تاریخ جاری درج می‌شود.
<Calendar DisplayDate="01.01.2010" />
از خصوصیات دیگر در این زمینه می‌توان به DisplayDateStart و DisplayDateEnd اشاره کرد که محدوه‌ی نمایش تاریخ تقویم را مشخص می‌کند. کد زیر تنها تاریخ‌های روز اول ماه ابتدای سال 2015، تا روز اول ماه پنجم 2015 را نمایش می‌دهد:
<Calendar DisplayDateStart="01.01.2015" DisplayDateEnd="05.01.2015" />


SelectionMode: نحوه‌ی انتخاب تاریخ را مشخص می‌کند:
SingleDate: فقط یک تاریخ قابل انتخاب است.
SingleRange: می‌توانید از یک تاریخ تا تاریخ دیگر را انتخاب کنید. ولی نمی‌توانید مجددا چند انتخاب دیگر را در جای جای تقویم داشته باشید. مثلا از تاریخ 5 آپریل تا 10 آپریل را انتخاب کرده‌اید؛ ولی دیگر نمی‌توانید تاریخ 15 آپریل یا محدوده‌ی 15 آپریل تا 20 آپریل را انتخاب کنید. چون تنها قادر به انتخاب یک رنج یا محدوده تاریخی هستید.
MultipleRanges: بر خلاف گزینه‌ی بالایی هر محدوده تاریخی قابل انتخاب است.
<Calendar SelectionMode="MultipleRange" />

نکته بعدی در مورد غیرفعال کردن بعضی از تاریخ هاست که شما قصد ندارید به کاربر اجازه دهید آن‌ها را انتخاب کند. برای مثال تاریخ‌های 1 آپریل تا 10 آپریل را از دسترس خارج کنید. برای همین از خصوصیت BlackoutDates استفاده می‌کنیم که نحوه‌ی تعریف آن به شرح زیر است که در این کد دو محدوده‌ی تاریخی غیر فعال شده اند:
<Calendar>
    <Calendar.BlackoutDates>
        <CalendarDateRange Start="01/01/2010" End="01/06/2010" />
        <CalendarDateRange Start="05/01/2010" End="05/03/2010" />
    </Calendar.BlackoutDates>
</Calendar>



DisplayMode
: به طور پیش فرض، تقویم ماه‌ها را نشان می‌دهد ولی میتوانید آن را توسط این خصوصیت روی سال یا دهه و ماه هم تنظیم کنید.
با انتخاب سال Year، تقویم ماه‌های یک سال را نمایش می‌دهد.
با انتخاب دهه Decades سال‌های یک دهه‌ی تعیین شده را نشان می‌دهد و با انتخاب ماه Month روز‌های هر ماه در آن نمایش داده می‌شود.
در هنگام انتخاب این گزینه، به داخل تقویم نگاه نکنید، بلکه به سر تیتر آن نگاه کنید.
<Calendar DisplayMode="Year" />